انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

آزادی از نگاه امام خمینی (ره) 8 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

« آزادی از دیدگاه امام خمینی (ره)»

آزادی، از حقوق فطری و طبیعی انسان است که خداوند متعال در وجود آدمی سرشته و آن را یکی از رسالت‌های انبیا (علیهم السلام) قرار داده تا بشر را از اسارت برهانند و قانون بردگی را از بین ببرند. امیر مومنان علی (ع) این سرشتگی آزادی با انسان را به خلقت بشر مرتبط دانسته است: «لاتکن عبد غیرک و قد جعلک الله حرا؛ بنده دیگران مباش که خداوند تو را آزاد آفریده است.» انسان در طول تاریخ تلاش‌های فراوانی برای به دست آوردن آزادی، یعنی استیفای این حق طبیعی خویش به عمل آورده است. این تلاش آدمی محنت‌های زیادی برای او به همراه داشته است. رنج‌ها و اسارت‌های زیاد، از دست دادن جوان‌ها و ریخته شدن خون‌های فراوان، بهای سنگینی بوده که بشر برای آزادی پرداخت کرده است. یکی از اهداف انقلاب اسلامی ما و رهبر کبیر آن نیز به دست آوردن آزادی بود. اما آزادی‌ای که هدف امام و انقلاب بود از چه نوع است؟

باید پرسید آزادی چیست که آدمی برای آن، این همه فداکاری کرده است؟ دانشمندان، تعریف‌های مختلفی از این واژه کرده‌اند که همه این تعریف‌ها مبتنی بر جهان بینی و نوع نگرش آنان به هستی و انسان بوده است؛ یعنی عقیده آنان همگی در این تعریف‌ها بازتاب روشن و آشکاری داشته است. نقل کلیه تعاریف موجب تطویل کلام است، اما همه آنها در دو تعریف خلاصه می‌شود: یکی تعریف الحادی یا سکولاریستی از آزادی و دیگری تعریف الهی.

بر اساس تعریف الحادی، آزادی حق انسان است و آدمی در نوع پوشاک، خوراک، مسکن، عقیده، رفتار و همه جنبه‌های زندگی آزاد است و به دیگر بیان، آزادی خواهش‌های انسان است و انسان بر اساس مجموعه‌ای از این خواست‌ها و تمایلات نفسانی قانونمند شده و بدون توجه به امر و نهی الهی زندگی می‌کند؛ اما بر اساس تعریف الهی و صحیح، آزادی حقی است که خداوند برای انسان مقرر کرده و حد آن، مرزهایی است که در قوانین الهی مشخص شده است؛ به عبارت دیگر آزادی‌ای که اسلام آن را نعمت بزرگ خداوند بیان می‌کند، میدان وسیعی است که تفکر و اندیشه و اساسا تمامی استعدادهای آدمی را به رشد و فلاح می‌رساند. هیچ یک از فیلسوف‌های شرقی و غربی (سقراط، جان استوارت میل، تاماس کارلایل، فیخته، هگل، جان لاک و هرلوسکی) آزادی را مطلق ذکر نکردند؛ بلکه هر کدام با کلمه‌ای از قبیل اخلاق، قانون‌مند شده طبیعت مادامی که به دیگران ضرر نرساند چارچوب دستورات و قوانین مملکتی آن را بیان کرده‌اند. بنابراین هیچ کس تاکنون آزادی را به معنای این که انسان آزاد هست هر کار بخواهد بکند و هر شکلی بخواهد زندگی کند و هر چه بخواهد بگوید و هر کجا بخواهد مسکن بسازد و... تعریف نکرده، چون این نوع آزادی با عقل و خرد انسانی ناسازگار است.

اهمیت آزادی

از آنجا که آزادی با ابعاد مختلفش در رشد و تکامل انسان و جامعه نقش موثری دارد، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است و از موهبت‌های الهی به شمار می‌رود. قرآن به آزادی عقیده و اندیشه اشاره می‌کند و همچنین یکی از رسالت‌های پیامبران از آدم تا خاتم الانبیاء (ص) آزادی انسان از خمود و جمود و بردگی است. ائمه (علیهم السلام) هم آزادی انسان را مورد توجه قرار داده‌اند. بنابراین قرآن و سنت، آزادی را جزو فطرت انسان می‌داند و یکی از علل انحطاط مسلمین در بعضی از اعصار را خمود و جمود فکری آنان و ناشی از نبودن آزادی ذکر می‌کند.

انواع آزادی

آزادی انواعی دارد: آزادی بیان، قلم، اندیشه، انتخاب همسر، شغل، مسکن و... تنوع آزادی‌ها به تنوع نیازهای انسان بستگی دارد، چرا که انسان یک بعدی نیست؛ بلکه از ابعاد گوناگون روحی و جسمی برخوردار است. تکامل انسان به آن است که در هر یک از این عرصه‌ها از آزادی به نحو صحیح و الهی استفاده کند و هویت انسانی خویش را رشد دهد. در کلام امام خمینی (ره) انواع آزادی‌ها شرح و توضیح روشنی یافته‌اند که اینک به برخی از آنها اشاره می‌کنیم.

آزادی عقیده و بیان

در اسلام به آزادی عقیده تاکید شده است، زیرا از یک سو انتخاب عقیده در فضای آزاد و به دور از اجبار و اکراه، امکان‌پذیر است آیه شریفه «لا اکراه فی الدین» گویای همین معناست و از سوی دیگر، نمایاندن اندیشه منطقی و عرضه برهان قوی، در فضای آزاد و هنگام وجود آزادی بیان میسر است. اما اساسا هر عقیده‌ای ناشی از اندیشه صحیح نیست؛ ممکن است منشا بسیاری از عقاید، عادت‌ها، تعصب‌ها و تقلید از گذشتگان باشد. این نوع عقیده‌ها نوعی جمود و خمود است که در این صورت قوه تفکر و اندیشه در درون انسان اسیر می‌شود، چنین آزادی‌ای عقیده‌ای زیانبار و سهم مهلکی است برای جامعه.

امام راحل (ره) در خصوص آزادی عقیده چنین فرمود: «اسلام بیش از هر دینی و بیش از هر مسلکی به اقلیت مذهبی، آزادی داده است. آنان نیز باید از حقوق طبیعی خودشان که خداوند برای همه انسان‌ها قرار داده است بهره‌مند شوند.»

آزادی قلم

اندیشه انسان از طریق قلم و نوشتن به دیگران منتقل می‌شود. اگر تفکر و اندیشه آزاد است، قلم نیز باید در چارچوب شرع و منافع ملی، آزاد باشد. اسلام نه تنها محدود کننده چنین آزادی‌ای نیست، بلکه تشویق کننده آن است. قرآن کریم، قلم را مقدس می‌شمارد و بدان سوگند می‌خورد. احادیث ما قلم دانشمندان را برتر از



خرید و دانلود  آزادی از نگاه امام خمینی (ره) 8  ص


رهیافت‌های تاریخی در اندیشه امام خمینی (ره) 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 11

 

رهیافت‌های تاریخی در اندیشه امام خمینی (ره)

استاد راهنما:

جناب استاد موحدی راد

گردآوری و تحقیق:

یاسین دهقان نیری

فهرست

مقدمه 2

تاریخ و اندیشمندان 3

امام خمینی و رویکرد تاریخی 4

فایده و عبرت آموزی تاریخ 4

امام و تاریخ اسلام 4

امام و تاریخ ایران 6

امام و تاریخ معاصر 6

نتیجه گیری 10

فهرست منابع 11

مقدمه

علم تاریخ

می‌توان‌ گفت‌ که‌ علم‌ تاریخ‌ را تاریخی‌ طولانی‌ است. زیرا این‌ پرسش‌ که‌ "گذشته‌ و بخصوص‌ گذشته‌ بشری‌ چگونه‌ بوده‌ است؟" همواره‌ بعنوان‌ یک‌ سؤ‌ال‌ بزرگ‌ فراروی‌ انسان‌ هر عصری‌ قرار داشته‌ است.

حاکمی‌ که‌ می‌کوشید با پدید آوردن‌ یک‌ سنگ نوشته‌ بر دامنه‌ کوهی‌ یا تهیه‌ لوحی‌ زرین‌ و یا نگارش‌ ختم‌ نامه‌ای، خاطره‌ خویش‌ را جاودانه‌ سازد، شبیه‌ آنچه‌ کسانی‌ چون‌ آرشام‌ یا داریوش‌ و اردشیر و شاهپور در تاریخ‌ ایران‌ باستان‌ کرده‌اند. همچنین‌ مورخ‌ و نویسنده‌ای‌ که‌ هر چند خود در پیدایش‌ حوادث‌ عصرش‌ نقش‌ چندانی‌ نداشت، اما با ثبت‌ اخبار آن‌ حوادث، در جهت‌ جاودانگی‌ آن‌ می‌کوشید.

1- یروفه‌یف‌ ظهور علم‌ تاریخ‌ را در حدود سده‌های‌ هفتم‌ و هشتم‌ پیش‌ از میلاد در یونان‌ می‌داند

2- هرودوت‌ که‌ بعنوان‌ پدر علم‌ تاریخ‌ شناخته‌ شده‌ است‌ به‌ همان‌ عصر طلایی‌ یونان‌ باستان‌ تعلق‌ دارد، که‌ کتاب‌ او نیز خوشبختانه‌ باقی‌ است

3- گزنفون‌ مورخ‌ برجسته‌ یونان‌ باستان‌ و صاحب‌ آثاری‌ چون "آناباسیس" و "کوروپدی" از شاگردان‌ سقراط‌ بود و در کنار کسانی‌ چون‌ افلاطون‌ در محضر آن‌ استاد بزرگ‌ فلسفه‌ یونان‌ تلمذ می‌کرد و به‌ همین‌ جهت‌ در کنار آثار فلسفی‌ و تاریخی‌ خویش‌ کتاب‌ "خاطرات‌ سقراطی" را نیز به‌ پاس‌ حرمت‌ استاد خویش‌ نگاشت

4- علاوه‌ بر تمدن‌ یونان، در تمدنهای‌ روم‌ ایران‌ باستان، مصر، چین، هند و غیره‌ نیز علم‌ تاریخ‌ همواره‌ شکوفا بوده‌ و بزرگانی‌ را بر سر سفره‌ خود داشته‌ است

‌‌

‌تاریخ‌ و اندیشمندان

دو تن از اندیشمندان تاریخ

1- آیت ا... مدرس:

در ابتدا به سخنان آیت ا... مدرس در مورد تاریخ نگاهی می اندازیم.

"تاریخ‌نویسان‌ ما باید همه‌ امکانات‌ را داشته‌ باشند که‌ کوله‌پشتی‌ خود را بردارند و در تمام‌ دنیا بگردند و ملل‌ موفق‌ و ناموفق‌ را مورد مطالعه‌ و تحقیق‌ قرار دهند. نقاط‌ قوت‌ و ضعف‌ آنان‌ را دریابند و بیاورند و با وضعیت‌ ملت‌ و مملکت‌ خودشان‌ مقایسه‌ کنند و بگویند و بنویسند"

"تاریخ‌ اسلام‌ مخصوصاً‌ تاریخ‌ اسلام‌ در ایران‌ باید با همت‌ علمای‌ مملکت‌ ما بازنویسی‌ شود. هزینه‌ یک‌ کرور یا صد کرور هم‌ مصرف‌ گردد مفید فایده‌ و مؤ‌ثر است"

آیت‌ا... مدرس‌ حاضر شد روزانه‌ هشت‌ ساعت‌ برای‌ بازرگانی‌ در نجف‌ کار کند تا او در ازای‌ آن، در ساعت‌ کتاب‌ "سفرنامه‌ شاردن" را که‌ هنوز به‌ فارسی‌ و عربی‌ ترجمه‌ نشده‌ بود برایش‌ بخواند.

آن‌ مجاهد خستگی‌ناپذیر که‌ به‌ اهمیت‌ دانش‌ تاریخ‌ در بالا بردن‌ سطح‌ آگاهی‌ متفکران‌ و عالمان‌ پی‌ برده‌ بود، می‌کوشید تا درس‌ تاریخ‌ را در ردیف‌ دروس‌ اصلی‌ حوزه‌های‌ علمیه‌ بگنجاند هر چند موفق‌ نگردید.

2- دکتر شریعتی:

مرحوم‌ دکتر شریعتی‌ نیز که‌ بخش‌ بزرگ‌ و اساسی‌ اندیشه‌ خود را مدیون‌ دانش‌ تاریخ‌ بود و در تمامی‌ آثار و نوشته‌ها از این‌ سرچشمه‌ غنی‌ سیراب‌ می‌گشت. با توجه‌ به‌ شناخت‌ تاریخی‌ گسترده‌ای‌ که‌ نسبت‌ به‌ تاریخ‌ تمدن‌ غرب‌ داشت‌ و از طرفی‌ نیز آشنای‌ با تمدن‌ اسلامی‌ بود، در مقام‌ مقایسه‌ آن دو و بخصوص‌ علل‌ انحطاط‌ مسلمین‌ و بر آمدن‌ غرب‌، نوشته‌های‌ سودمندی‌ دارد.

‌‌

امام‌ خمینی(ره) و رویکرد تاریخی‌

تاریخ‌ در اندیشه‌ والای‌ امام‌ خمینی بعنوان‌ یک‌ مجتهد علوم‌ دینی‌ و فیلسوف‌ و عارف‌ و از طرفی‌ شخصیتی‌ برجسته‌ و انقلابی‌ و مصلح‌ چه‌ جایگاهی‌ را دارا بوده‌ است؟ آیا امام‌ رویکردی‌ به‌ تاریخ‌ داشته‌اند؟!



خرید و دانلود  رهیافت‌های تاریخی در اندیشه امام خمینی (ره) 12 ص


تعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی 12 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

تعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی (ره)

مرتضی غضنفری

چکیده :

چنانچه تربیت اسلامی در بین ملت ما محقق بشود و همه قشرها اسلامی بشوند ، آسیب دیگری در این ملت محقق پیدا نخواهد کرد . امام خمینی ( ره )

در تعلیم و تربیت اسلامی نقطه آغاز تعلیم و تربیت ، انسان است . و هدف نهایی تربیت، شکوفایی استعدادها و کیفیات نظری به منظور تقرب به کمال مطلوب خداست که بایستی محور همه برنامه ها و اقدامات تربیتی قرار گیرد . بنابراین ما پرورش یافتگان وارث انبیاء هستیم و سابقه درخشان فرهنگی داریم ، جاده زندگی مان از کمربندی اسلام گذشته و ترمینال آن غنی از فرهنگ و تمدن و تربیت است ، خط سیر ما مرز جغرافیایی ندارد ، فرهنگ ما قله های قلمرو اندیشه ی نظم و انضباط را فتح نموده است ، زیرا شکوفایی استعدادها باید با برنامه مدبرانه و ... دین مدارانه ... زیر سایه درخت اسلام و با راهنمایی وارثان انبیاء صورت گیرد و در این مقاله سعی شده به تعلیم و تربیت از نگاه معمار کبیر انقلاب اسلامی ایران پرداخته و اصول و روش هایی که در تعلیم و تربیت باید به آن اشاره نمود و طبق آنها پیش رفت تا در تربیت آیندگان انحرافی ایجاد نشود ، اشاره شده است . چرا که تعلیم و تربیت در یک کشور یک امر حساس به شمار می رود که اگردر کنار یکدیگر باشد و به صورت صحیح عملی گردد شاهد ترقی های همه بعدی و همه جانبه آن کشور خواهیم بود و در سایه تعلیم و تربیت درست هیچ گونه بزهکاری و تبه کاری را در جامعه مشاهده نخواهیم کرد و در این صورت عدالت ، عطوفت ، برادری ، حلم ، تواضع و صداقت فعالیت و خلاقیت ، آزادی قرآنی ، حفظ شخصیت افراد ، روحیه تعادل ، جایگزین اخلاق و علوم رذیله خواهد شد .

-    کودک آدمی به سر حد کمال می رسد . که حکومت و تسلط کامل بر خویش داشته باشد ، یگانه مقصود و منظور تربیت اخلاقی و دینی آن است که انسان مالک و مختار نفس خویش گردد . و به جای آنکه اسیر و تابع هواهای نفسانی خود باشد ، هر میل و هوس او را به طرفی بکشاند همیشه زمام امیال خود را در کف خویش داشته باشد . بنابراین باید به کودکان خود یاد بدهیم که چگونه آزادگی خود را در اسیر کردن هواهای نفسانی بجویند و برای همین است که عده ایی تربیت را فتح مداوم قیدو بندهای نفسانی تعریف کرده اند و معتقدند آدمی هنگامی که تربیت می شود که از محدودیتهای حیوانی آزاد شود .

-    کودکی به اندازه کافی محبت نبیند نمی تواند به دیگری و دیگران محبت کند و اگر اساس تعلق به دیگری نداشته باشد نمی تواند خود را دوست داشته باشد و اگر خود را دوست نداشته باشد نمی تواند کس دیگری را دوست بدارد .

تعلیم و تربیت در کلام امام خمینی ( ره )

هر اصلاحی نقطه اولش خود انسان است . اگر چناتنچه خود انسان تربیت نشود نمی تواند دیگران را تربیت کند .

-        انسان اگر تربیت بشود همه چیز عالم درست می شود .

-        همان طور یکه هر شخص و فردی موظف است که خودش را اصلاح کند موظف است که دیگران را هم اصلاح نماید .

-    تمام کتب آسمانی که بر انبیاء نازل شده است برای این بوده است که این موجودی الهی واقع بشود ، بهترین موجودات و افضل تمام خلایق بشود .

-        عالم مدرسه است و معلمین این مدرسه انبیاء و اولیا هستند .

-        در اسلام همه امور مقدمه انسان سازی است .

-        با تربیت انسان عالم اصلاح می شود .

-        اساس عالم بر تربیت انسان است .

-    شریفترین شغل در عالم بزرگ کردن یک بچه است ، و تحویل دادن یک انسان اصلاح شده است به جامعه از این کودکهای امروز ، انسانها و دانشمندان فردا درست می شود .

اصلاح دانشگاه زمانی آسان است که فرزندانمان را از دوره دانش آموزی زیر نظر بگیریم .

مبانی تربیتی چیست ؟

مبانی یا فلسفه تربیتی اندیشمندان و صاحب نظران تعلیم و تربیت عبارت است

ازنظر آنها در مورد جهنا و انسان ، کسانی که جهان را محدود و منحصر در آنچه خود می بینند و حس می کنند می دانند و انسان را هم موجودی می شناسند که راست قامت است و از جهت فطری تکامل یافته تر از دیگر حیوانات می باشند . نوعی تعلیم و تربیت برای آنها مشخص است و افرادی که برای جهان آفریدگاری قائلند دیده شدنی نیست و آدم را موجودی می شناسند که تفاوت اساسی با حیوانات دارند و زندگی اش محدود به این چند سال که در نیا هست نمی باشد . نوعی از تعلیم و تربیت را برای آنها عرضه دارند . از نظر امام رحمه الله تربیت عبارت است از (( اعتقادات من و همه مسلمین همان مسائلی است که در قرآن کریم آمده است و یا پیامبر اسلام ( ص) و یپشوایان بحق از آن حضرت بیان فرموده اند که ریشه و اصل همه آن عقاید که مهم ترین و با ارزش ترین اعتقادات ماست ، اصل توحید است . مطابق این اصل معتقدیم که خالق و آفریننده جهان و همه عوالم وجود انسان ، تنها ذات مقدس خدای تعالی است که از همه حقایق مطلع است و قادر بر همه چیز است و مالک همه چیز .

-        انسان شناسی حضرت امام خمینی (ره)



خرید و دانلود  تعلیم و تربیت از دیدگاه امام خمینی 12 ص


امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت 17 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت

در روز بیستم جمادى الثانى 1320 هجرى قمرى مطابق با 30 شهریـور 1281 هجرى شمسى ( 24 سپتامپر 1902 میلادى) در شهرستان خمین از توابع استان مرکزى ایران در خانواده اى اهل علـم و هجرت و جهاد و در خـانـدانـى از سلاله زهـراى اطـهـر سلام الله علیها, روح الـلـه المـوسـوى الخمینـى پـاى بـر خـاکدان طبیعت نهاد .او وارث سجایاى آباء و اجدادى بـود که نسل در نسل در کار هـدایـت مردم وکسب مـعارف الهى کـوشیـده انـد. پـدر بزرگـوار امام خمینـى مرحوم آیه الـله سید مصطفى مـوسـوى از معاصریـن مرحـوم آیه الـلـه العظمـى میرزاى شیـرازى (رض) که پـس از آنکه سالیانـى چنـد در نجف اشـرف علـوم و معارف اسلامـى را فـرا گرفته و به درجه اجتهـاد نایل آمـده بـود بـه ایـران بازگشت و در خمـیـن ملجأَ مردم و هادى آنان در امـور دینـى بـود. در حـالـیکه بیـش از 5 مـاه از ولادت روح الـلـه نمى گذشت, طاغوتیان و خوانین تحت حمایت عمال حکومت وقت نداى حق طلبـى پـدر را که در برابر زورگـوئـیهایشان بـه مقاومت بـر خاسته بـود, با گلـوله پاسـخ گفـتـنـد و در مـسیر خمـیـن به اراک وى را بـه شهادت رسانـدنـد. بستگان شهیـد بـراى اجراى حکـم الهى قصاص به تهران (دار الحکـومه وقت) رهـسـپار شـدند و بر اجراى عـدالت اصـرار ورزیدند تا قاتل قصاص گردیدبدیـن ترتبیب امام خـمیـنى از اوان کـودکى با رنج یـتـیـمىآشـنا و با مفهوم شهادت روبرو گردید. وى دوران کـودکـى و نـوجـوانى را تحت سرپرستى مادر مـومـنـه اش (بانـو هاجر) که خـود از خاندان علـم و تقـوا و از نـوادگان مـرحـوم آیـه الـلـه خـوانسـارى ( صاحب زبـده التصانیف ) بوده است و همچنیـن نزد عمه مـکـرمه اش ( صاحبـه خانم ) که بانـویى شجاع و حق‌جـو بـود سپرى کرد اما در سـن 15 سالگى از نعمت وجـود آن دو عزیز نیز محـروم گـردید .

هجرت به قم، تحصیل دروس تکمیلی و تدریس علوم اسلامی

اندکـى پـس از هجرت آیه الله العظمـى حاج شیخ عبد الکریـم حایرى یزدى ـ رحـمه الله علیه ـ ( نـوروز 1300 هـجـرى شمسـى, مـطابق بـا رجب المـرجب 1340 هجـرى قمـرى ) امام خمینى نیز رهـسپار حـوزه علمیه قـم گردید و به سرعت مراحل تحصیلات تکمیلى علوم حـوزوى را نزد اسـاتید حـوزه قـم طـى کرد. که مـى تـوان از فرا گرفتـن تـتـمـه مباحث کـتاب مطـول ( در علـم معانى و بیان ) نزد مرحوم آقا مـیـرزا محمـد علـى ادیب تهرانـى و تکمیل دروس سطح نزد مرحـوم آیه الـله سید محمد تقـى خـوانسارى, و بیشتر نزد مرحـوم آیه الـله سـیـد عـلى یثربى کاشانى و دروس فـقـه و اصـول نزد زعیـم حـوزه قـم آیـه الـله العظمى حاج شیخ عبدالکریـم حایرى یزدى ـ رضـوان الـلـه علیهـم نام برد .پـس از رحلت آیه الله العظمـى حـایـرى یزدى تلاش امـام خمینـى به همراه جمعى دیگر از مجتهدیـن حـوزه علمیه قـم به نـتیجـه رسـیـد و آیه الله العظمـى(رض) به عنـوان زعـیـم حـوزه عـلمـیـه عازم قـــم گـردیـد. در این زمان, امام خمینـى به عـنـوان یـکـى از مـدرسیـن و مجتهدیـن صـاحب راى در فـقـه و اصـول و فلسفه و عرفــان و اخلاق شناخته مى شد . حضرت امام طى سالهاى طولانى در حوزه علمیه قـم به تدریـس چندیـن دوره فقه, اصـول, فلسفه و عرفان و اخـلاق اسـلامى در فیضیه, مسجـد اعظم, مسجـد محمـدیه, مـدرسه حـاج ملاصـادق, مسجد سلماسى و ... همت گماشت و در حـوزه علمیه نجف نیز قریب 14 سال در مسجـد شیخ اعظـم انصــــارى (ره) معارف اهل بـیت و فـقـه را در عالیترین سطـوح تدریـس نمود و در نجف بـود که بـراى نخـستـیـن بار .مبانـى نظرى حکـومت اسلامـى را در سلسله درسهاى ولایت فـقیه بازگـو نمود.

امام خمینی (ره) در سنگر مبارزه و قیام

روحیه مبارزه و جهاد در راه خـدا ریـشـه در بینـش اعـتـقـادى و تربـیت و محیط خانـوادگى و شرایط سـیـاسى و اجـتماعى طـول دوران زندگى آن حضرت داشـتـه است. مـبارزات ایـشان از آغاز نـوجـوانـى آغـاز و سـیـر تکاملى آن به مـوازات تکـامـل ابـعاد روحى و عـلمى ایـشان از یکـسـو و اوضاع و احـوال سیاسـى و اجتماعى ایـران و جـوامع اسـلامـى از سـوى دیگـر در اشکـال مخـتـلف ادامـه یـافـته است و در ســـال 41و1340 ماجراى انجمـنهاى ایالـتى و ولایـتى فرصـتـى پـدیـد آورد تا ایـشان در رهبـریت قـیام و روحـانیـت ایـفاى نقـش کنـد و بـدیـن تـرتـیـب قـیـام سراسرى روحانیت و ملت ایـران در 15 خـرداد سال 1342 با دو ویـژگـى برجستـه یعنى رهـبرى واحد امام خمـیـنى و اسلامـى بـودن انگـیـزه ها و شعارها و هدفهـاى قیام, سرآغـازى شـد بر فـصـل نـویـن مـبارزات مـلـت ایران که بـعد ها تحت نام انقلاب اسلامى در جهان شناخـتـه و معرفـى گردید امام خمـیـنـى خاطـره خـویـش از جنـگ بیـن المـلل اول را در حالیکه نـوجـوانى 12 ساله بـوده چنین یاد مـى کند : مـن هـر دو جـنـگ بـیـن المللـى را یادم هست ... مـن کـوچـک بـودم لکـن مـدرسـه مى رفـتـم و سربازهاى شـوروى را در هـمان مرکزى که ما داشـتـیـم در خـمـیـن, مـن آنجا آنهـا را مى دیـدم و ما مـورد تاخت و تاز واقع مى شـدیـم در جـنـگ بیـن المـلـل اول. حضـرت امام در جایى دیگر با یاد آورى اسامى بـرخى از خوانیـن واشـرار سـتمگر که در پناه حکـومت مـرکـزى بـه غـارت اموال و نوامیـس مردم مى پرداختند مى فـرماید : مـن از بچگى در جـنـگ بـودم ... ما مـورد زلقـى هـا بـودیـم, مـورد هـجـوم رجـبعلـیـهـا بــودیـم و خـودمان تفنگ داشتیـم و مـن در عیـن حالى که تـقـریـبا شـایـد اوایـل بلوغم بود, بـچـه بودم, دور ایـن سنگـرهایى که بـسـتـه بـود نـد در مـحل ما و اینها مى خـواسـتند هجـوم کـنند و غـارت کـنند, آنجا مى رفـتـیــم سنگرها را سرکشـى مى کردیـم. کـودتاى رضا خان در سـوم اسفـند 1299 شمسـى که بنابر گـواهـى اسـناد و مدارک تاریخـى و غـیر قابـل خـدشـه بـوسیله انگلیـسها حـمایت و سازمانـدهـى شـده بـود هـر چـنـد کـه بـه سلطنت قاجاریه پایان بخشید و تا حـدودى حکـومت مـلوک الطـوایـفـى خـوانیـن و اشـرار پـارکنـده را محدود سـاخت اما درعـوض آنچـنـان دیکتاتـورى پدید آورد که در سایـه آن هـزار فامـیـل بر سرنـوشـت مـلـت مظلـوم ایـران حاکـم شدند ودودمان پهـلـوى به تنهایى عهـده دار نقـش سابق خوانین و اشرار گردید . در چنین شرایطـى روحانیت ایران که پـس از وقایع نهـضـت مشروطیت در تنگناى هجـوم بى وقـفـه دولتهـاى وقت و عـمال انگلیسى از یکـسو و دشمـنی‌هاى غرب باختگان روشنفـکر مـآب از سـوى دیگر قـرار داشت براى دفاع از اسـلام و حـفـظ موجـودیت خـویـش بـه تکاپـو افـتاد. آیه الـلـه العظمى حاج شیخ عـبدالـکریـم حایرى بـه دعـوت علماى وقت قـم از اراک به ایـن شهـر هجرت کرد واندکـى پـس از آن امـام خـمیـنى که با بـهـره گیرى از استعداد فـوق العاده خـویـش دروس مقـدماتى و سطـوح حـوزه علمیه را در خـمیـن و ارا ک با سـرعـت طى کرده بود به قـم هجرت کـرد و عملا در تـحکیـم موقعیت حـوزه نـو تاسیـس قـم مـشارکـتى فعال داشت.زمان چندانـى نگذشت که آن حضرت در اعداد فضلاى برجـسته این حـوزه در عرفـان و فلسفه و فقه و اصـول شنـاخته شـد.پـس از رحلت آیـه اللـه العظمى حایرى ( 10 بهمـن 1315 ه-ش ) حـوزه علمیه قـم را خطر انحلال تهـدید مى کرد. عـلماى مـتـعهـد به چاره جویى برخاستند. مدت هشت سال سرپرستى حـوزه علمـیـه قـم را آیات عـظـام :سید محمد حجت, سید صدر الدیـن صدر و سیـد محـمـد تقـى خـوانسارى -رضوان الـلـه علیهـم ـ بر عهده گرفتند. در ایـن فاصله و بـخصـوص پـس از سقوط رضاخان, شرایط براى تحقق مرجعیت عظمى فراهـم گردید. آیه الله العظمى بروجردى شخصیت علمى برجسته اى بـود کـه مـى تـوانست جانشین مناسبـى براى مـرحوم حایرى و حفـظ کیان حـوزه بـاشـد. ایـن پیشنهاد از سـوى شاگردان آیـه الـلـه حایرى و از جمله امام خـمـیـنـى به سرعت تعقیب شـد. شخص امام در دعـوت از آیـه الـلـه بـروجردى براى هجرت به قـم و پذیرش مسئولیت خطـیر زعامت حـوزه مجدانه تلاش کرد.امام خمینـى که با دقـت شـرایط سیاسـى جامعه و وضعـیـت حـوزه ها را زیر نظر داشت و اطـلاعات خـویش را از طریق مطالـعه مـستمر کتب تاریخ معاصـر و مجلات و روزنـامـه هاى وقـت و رفـت و آمـد بـه تهـران و درک محضر بزرگانى همچون آیـه الـلـه مـدرس تکـمیل مى کرد دریافـته بـود که تـنها نقـطـه امـیـد بـه رهـایـى و نجات از شـرایط ذلت بارى که پـس از شکست مشروطیت و بخصـوص پـس از روى کار آوردن رضا خان پدید آمده است, بیدارى حوزه هاى عـلمـیـه و پیش از آن تضـمیـن حیات حوزه ها و ارتبـاط معنـوى مـردم بـا روحـانیت مـى بـاشـد.امام خمینى در تعقیب هدفهاى ارزشمند خویش در سال 1328 طرح اصلاح اساس ساختار حـوزه علمیه را با هـمـکارى آیـه الـلـه مـرتضـى حایـرى تهـیـه کرد و بـه آیـه الـلـه بـروجردى پـیشـنهاد داد. ایـن طرح از سوى شاگردان امام و طلاب روشـن ضمیر حـوزه مـورد اسـتقبال و حمایت قرار گرفت .اما رژیـم در محاسباتـش اشـتـبـاه کرده بـود. لایحه انجـمـنـهاى ایالتى و ولایتى کـه به مـوجـب آن شـرط مسـلمان بودن, سوگـند به قرآن کریـم و مرد بـودن انـتخاب



خرید و دانلود  امام خمینی (ره) از ولادت تا رحلت 17 ص


ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینی (ره) 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 17

 

ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینی (ره)

امام رحمه الله در ابتدای بحث ولایت فقیه خود، با اشاره به اینکه «ولایت فقیه‏» از موضوعهایی است که تصور آن موجب تصدیق می‏شود و احتیاجی به دلیل و برهان ندارد، اوضاع سیاسی - اجتماعی آن روز مسلمانان و حوزه‏های علمیه را مطرح می‏کنند که موجب شده بر «ولایت فقیه‏» علی رغم بدیهی بودن، برهان اقامه می‏کنیم. (1)

توضیح این امر خیلی ساده است و امام رحمه الله در شرایطی می‏خواست این بحث را مطرح کند که چهارده قرن از تشکیل واقعی حکومت اسلامی به طور عینی و عملی می‏گذشت و با توجه به تحولات عظیم عصر جدید و تبلیغات منفی مخالفان اسلام، حکومت اسلامی امری مبهم و نامفهوم بود. (2)

بر همین اساس، امام رحمه الله به تبلیغات منفی استعمارگران و ناآگاهی افراد جامعه می‏نویسد:

استعمارگران به نظر ما آوردند که اسلام، حکومتی ندارد! تشکیلات حکومتی ندارد! بر فرض که احکامی داشته باشد مجری ندارد و خلاصه، اسلام فقط قانونگذار است. (3)

1.اثبات حاکمیت فقها; در چنین شرایطی، امام رحمه الله تمام تلاش خود را به کار برد تا ولایت و حاکمیت را برای فقها اثبات کند و این کار را با زبانی ساده و در عین حال مستند به آیات قرآنی، اخبار و احادیث و با دلایل عقلی انجام داد.امام با اشاره به رویه و سنت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم در تعیین جانشین برای خود، استدلال کرد که این امر برای اجرای احکام خدا بوده و در شرایط غیبت، اجرای احکام به عهده فقها و علماست.به عبارت دیگر، امام رحمه الله سعی داشت‏با اثبات مجریه در اسلام (علاوه بر تشریع قانون)، اعمال حاکمیت و قبضه قدرت حکومتی توسط فقها را اثبات کند.بر همین اساس می‏نویسد:

ما معتقد به ولایت هستیم و معتقدیم پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم باید خلیفه تعیین کند و تعیین هم کرده است.آیا تعیین خلیفه برای بیان احکام است؟ بیان احکام، خلیفه نمی‏خواهد، خود آن حضرت بیان احکام می‏کرد.همه احکام را در کتابی می‏نوشتند و دست مردم می‏دادند تا عمل کنند، اینکه عقلا لازم است‏خلیفه تعیین کند برای حکومت است.ما خلیفه می‏خواهیم تا اجرای قوانین کند.قانون مجری لازم دارد.در همه کشورهای دنیا این طور است که جعل‏قانون به تنهایی فایده ندارد و سعادت بشر را تامین نمی‏کند، پس از تشریع قانون باید قوه مجریه‏ای به وجود آید.در یک تشریع یا در یک حکومت اگر قوه مجریه نباشد نقص وارد است.به همین جهت، اسلام همان طور که جعل قوانین کرده، قوه مجریه هم قرار داده است.ولی امر متصدی قوه مجریه قوانین هم هست.اگر پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم خلیفه تعیین نکند...رسالت‏خویش را به پایان نرسانده است.ضرورت اجرای احکام و ضرورت قوه مجریه و اهمیت آن در تحقق رسالت و ایجاد نظام عادلانه‏ای که مایه خوشبختی بشر است‏سبب شده که تعیین جانشین مرادف اتمام رسالت‏باشد.در زمان رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم این طور نبود که فقط قانون را بیان و ابلاغ کنند، بلکه آن را اجرا می‏کردند.رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم مجری قانون بود...خلیفه قانونگذار نیست.خلیفه برای این است که احکام خدا را که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم آورده اجرا کند.اینجاست که تشکیل حکومت و برقراری دستگاه اجرا و اداره لازم می‏آید.اعتقاد به ضرورت تشکیل و برقراری دستگاه اجرا و اداره، جزئی از ولایت است، چنانکه مبارزه و کوشش برای آن از اعتقاد به ولایت است. (4)

بدین ترتیب، امام رحمه الله برای اولین بار در طول تاریخ شیعه، از اعمال حاکمیت و کسب قدرت اجرایی توسط فقها سخن به میان آورد و اعلام نمود: «باید کوشش کنیم که دستگاه اجرای احکام و اداره امور برقرار شود» و علما و فقهای اسلامی وظیفه دارند حکومت اسلامی تاسیس کنند. (5)

با اینکه کشور ما اسلامی بوده و قرنها قانون و مقررات اسلامی بر آن حاکم بوده، ولی هیچ‏گاه مجری این احکام (در قالب یک حکومت) علما و فقها نبوده اند و عملا قوه مجریه به دست‏سلاطین و حکام بوده است، حتی در دوره مشروطه هم با اینکه انقلابی رخ داد و قانون اساسی تنظیم شد و در متمم آن هیاتی از مجتهدان طراز اول را برای نظارت بر اسلامی بودن قوانین تعیین کردند، ولی هیچ کس کمترین اشاره‏ای به راس اجرایی کشور نکرد.

اینکه امام اعلام می‏کرد: «مجموعه قانون برای اصلاح جامعه کافی نیست.برای اینکه قانون مایه اصلاح و سعادت بشر شود به قوه اجرائیه و مجریه احتیاج دارد»، (6) یکی



خرید و دانلود  ولایت فقیه از دیدگاه امام خمینی (ره)  15 ص