لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 22
امیر المومنین (ع) در قرآن کریم
فهرست مطالب
مقدمه 1
فصل اول: در کثرت خصایص امیرالمؤمنین 5
فصل دوم: در پیشى گرفتن او به تلاوت و یگانگى او در حفظ قرآن 9
فصل سوم: در پیشى گرفتن او به دیگران در جمع آورى قرآن 11
فصل چهارم: یگانگى او در شناخت قرآن و معانى آن و یگانگى او در آگاهى از نزول قرآن و آنچه در آن است 13
فصل پنجم: در کثرت آنچه از قرآن به طور کلى درباره على و اولاد و خاندان او نازل شده است 17
فصل ششم: دربیان اینکه منظور از «یا ایها الذین آمنوا» در همه جاى قرآن، علىّ بن ابى طالب (ع) است 21
بسم الله الرحمن الرحیم
مقدمه
ابعاد شخصیت والاى امیرالمؤمنین على علیه السلام آن چنان گسترده و فراگیر است که هیچ کس را توان آن نیست که در اندیشه رسیدن به عمق آن باشد و به گفته رسول گرامى اسلام: جز خدا و محمد هیچ کس على را آن چنان که بایسته است نشناخته وبه گفته خود مولا: هیچ پرنده اى قدرت پرواز بر قله عظمت او را ندارد.
این است که مى بینیم در طول تاریخ، هزاران کس درباره آن بزرگوار گفته اند و نوشته اند و آثار هنرى آفریده اند، ولى همگى به ناتوانى خود اعتراف کرده اند و هیچ کدام جز گوشه اى از شایستگى هاى آن امام عظیم را ننموده اند.
کارهاى بزرگى صورت گرفته ولى هنوز هم میدان براى انجام کارهاى بزرگتر باز است و دنیاى امروز که تشنه حق و عدالت و در آرزوى پى ریزى شهرى ناکجاآباد است، بیش از هر زمان دیگرى نیازمند آگاهى هاى لازم در زمینه شخصیت امام وآشنایى با اندیشه هاى تابناک آن بزرگوار است و بر شیعیان و رهروان راه اوست که کارى کارستان کنند و چهره ملکوتى و آرمانهاى والاى او رابه جهان امروز بشناسانند و در این راه از ابزار و وسایل ارتباطى شگفت آور روز بهره ببرند.
عشق به على عشق به همه خوبى هاست و محبت او مطمئن ترین راه تقرب به خدا و رسیدن به کمالات انسانى است و به همین جهت است که پیامبر اسلام پیوسته و در هر فرصتى محبت على را توصیه مى کرد و امت اسلامى را به سوى او رهنمون مى شد و آثار و نتایج سودمند محبت آن یگانه را در دنیا و آخرت برمى شمرد واین تأکید و تکرار نه از جهت علایق شخصى، بلکه به فرمان خداوند بود و رسول خدا مأمور رساندن این پیام ها بود و حتى گاهى از ترس حرف مردم در رساندن برخى از این پیام ها اندکى درنگ مى کرد وبلافاصله مورد خطاب الهى قرار مى گرفت و از او خواسته مى شد که درنگ نکند، یک نمونه آن، آیه مربوط به غدیر خم است که خداوند به پیامبرش گوشزد مى کند که اگر پیام الهى در مورد وصایت على را نرساند، گویا که رسالت خود را ابلاغ نکرده است وسپس اطمینان مى دهد که او را از مردم حفظ خواهد کرد.
علىّ بن ابى طالب(ع) ولىّ خدا و محبّ خدا و محبوب خدا بود،این است که مى بینیم در جاى جاى قرآن از على وفضیلت هاى او یاد شده است و با نگاهى به کتاب هاى تفسیرى وحدیثى و کتاب هاى خاصى که تحت عنوان «مناقب» نوشته شده، حضور گسترده على را در آیات قرانى به روشنى درمى یابیم و مى بینیم که آیات بسیارى از قرآن کریم به وجود آن حضرت تفسیر و تأویل شده است و این تفسیر و تأویل تنها از سوى دانشمندان شیعه نقل نشده بلکه دانشمندان اهل سنت نیز در این کوى سبق برده اند و روایات مربوط به این مطلب را به طور گسترده و با اسناد فراوان و با عشق و علاقه ذکر کرده اند و گاهى در این باره کتاب هاى مستقلى نوشته اند و آیات مربوط به امیرالمؤمنین را گردآورى کرده اند و این، علاوه بر کتاب هاى بسیارى است که تحت عنوان «مناقب» تألیف نموده اند و در آنها فصل مشبعى را راجع به آیات مربوط به على آورده اند.
از جمله کتاب هایى که به طور مستقل در خصوص آیات نازل شده درباره على (ع) از طرف علماى اهل سنت تألیف شده است، مى توان از کتاب هاى زیر یاد کرد:
ـ ما اُنزل من القرآن فى امیرالمؤمنین ;
تألیف: ابوالحسن احمدبن محمدبن میمون قزوینى ;
ـ ما نزل من القرآن فى امیرالمؤمنین ;
تألیف ابوالفرج اصفهانى (علىّ بن الحسین) متوفى سال 356 ;
ـ ما انزل من القرآن فى على ;
تألیف: حسین بن حکم بن مسلم حبرى متوفى سال 286 ;
ـ ما نزل من القرآن فى على ـ یا ـ المنتزع من القرآن العزیز فى مناقب مولانا امیرالمؤمنین ;
تألیف: ابونعیم اصفهانى (احمدبن عبدالله بن اسحاق) متوفى سال 430 ;
ـ ما نزل من القران فى على ـ یا ـ نزول القرآن فى شأن امیرالمؤمنین ;
تألیف: ابوبکر محمدبن مؤمن شیرازى از علماى قرن چهارم ;
ـ ما نزل من القرآن فى على ;
تألیف: ابوالحامد مظفربن ابى بکراحمد حنفى رازى آقسرائى متوفى 631 ;
ـ ما نزل من القرآن فى على ;
تألیف: عبدالعزیز بن یحیى بن احمد جلودى متوفى سال 332;
ـ الآیات النازلة فى اهل البیت ;
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
حضرت یونس (ع)
لقب:ذوالنون
معنای اسم:یونس در لفظ یونانی به معنای کبوتر است
پدر: متی
مادر:تنجیس
ظهور : ۴۷۲۸ سال بعد از هبوط ادم
دعوت بحق: ۴۰ سال مردم را دعوت بحق کرد
بعثت:خداوند او را پس از یسع برای هدایت مردم نینوا بر انگیخت
محل دفن:شهر کوفه در کشور عراق
نسب: یونس بن متی از طرف پدر به هود واز طرف مادر به بنی اسراییل می رسد.
مختصری از زندگینامه:
حضرت یونس در نینوا مردم را به خداپرستی دعوت می نمود. ولی انها از دستورات او سر پیچی کرده و به گفتار او عمل نمی کردند. حضرت یونس از لجاجت ان مردم ناراحت شد وبا حالت قهر انها را ترک کرد وسوار کشتی شد ماهی بزرگی سر راه کشتی امدو مانع عبور ان گردید قرعه زده شد سه یا هفت بار قرعه به نام یونس افتاد عاقبت او را به دریا انداختند و ماهی بزرگی وی را بلعید ولی از سوی خداوند ندا امد: ای ماهی! ما یونس را روزی تو نکردهایم انگاه ان حضرت به مدت ۳ روز یا بیشتر در شکم ماهی بود تا به امر خداوند ماهی یونس پیامبر را به ساحل افکند.
فهرست سورههایی که در ان نام یونس ذکر شده:نساء- انعام- یونس- صافات
معجزات:
معجزه ماهی، معجزه کدو حلوایی، معجزه رفع عذاب
نگاهی به زندگانی حضرت یونس (ع)
دعوت یونس(ع) به توحید
آخرین هشدار یونس(ع)
نزول عذاب بر قوم یونس(ع)
یونس(ع) در شکم ماهی
دعوت یونس(ع) به توحید
در شهر نینوا و در اوج بت پرستی و در تاریکی جهل و شرک، یونس نور ایمان را شعله ور ساخت و پرچم توحید را بر کف گرفت و به قوم نادان خود گفت: عقل شما عزیزتر از آنست که بت را عبادت کند و جبین- پیشانی- شما گرامی تر از آن است که بر این جمادات بی روح سجده کند، به خود آیید و از خواب غفلت بیدار شوید و به چشم دل بنگرید تا ببینید که در ورای این جهان بدیع، خدایی بزرگ وجود دارد که یگانه و بی نیاز است و تنها ذات کبریایی او شایسته عبادت و ستایش است.
او مرا برای راهنمایی شما فرستاده و از در رحمت، مرا بر شما مبعوث کرده تا شما را به سوی او راهنمایی و ارشاد کنم، زیرا پرده های جهل و نادانی عقل و دیده شما را پوشانده و از درک حقایق عاجزید.
قوم یونس با شنیدن این سخنان تازه و صحبت از خدای یگانه، دچار حیرت و وحشت شدند و چون از خدایی شنیدند که تاکنون او را نشناخته اند، بر ایشان گران آمد که ببینند یک نفر از خودشان بر آنان برتری یابد و ادعای پیغمبری و رسالت نماید، لذا به یونس گفتند: این مهملات چیست که می بافی؟! این خدایی که ما را به سوی آن دعوت می کنی کیست؟ ما خدایانی داریم که پدرانمان سالیان سال آنها را پرستش می کرده اند و ما هم اکنون آنها را می پرستیم. چه چیز تازه ای در جهان به وجود آمده و چه حادثه جدیدی اتفاق افتاده که ما باید دین اجدادمان را کنار بگذاریم و به دین ابداعی و تازه تو روی آوریم؟
یونس گفت: پرده های تقلید را از چشم های خود بردارید و عقل خود را از حجاب خرافات برهانید، اندکی فکر کنید و قدری بیاندیشید. آیا این بت هایی را که صبح و شب مورد توجه قرار می دهید، در برآوردن حاجات و یا دفع شر و بلیات می توانند شما را یاری کنند، برای شما نفعی دارند و یا می توانند شری را از شما بر طرف گردانند؟! آیا این بت ها می توانند چیزی را خلق و یا مرده ای را زنده نمایند، بیماری را شفا دهند و یا گمشده ای را هدایت کنند؟!
آیا اگر من بخواهم به آنها ضرری برسانم می توانند از این امر جلوگیری کنند؟ و یا اگر آنها را بشکنم و ریز ریز کنم می توانند دوباره خود را استوار سازند!
آخرین هشدار یونس(ع)
یونس گفت: چرا از دینی که شما را به سوی آن دعوت می کنم روی می گردانید و از آن اعراض می کنید، در حالی که این دین به شما قدرت می دهد امور خود را اصلاح کنید، وضع جامعه خود را سامان دهید و اجتماع خود را تقویت و بهسازی کنید. دین من شما را امر به معروف و نهی از منکر می نماید، ستمگری را مغضوب و صلح و عدالت را تایید و تمجید می کند، امنیت و اطمینان را بین شما به وجود می آورد، شما را توصیه می کند که نسبت به مستمندان مهربانی و به بینوایان لطف روا دارید،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
«سخنان ائمه ی معصومین (ع) درباره ی چگونه دعا کردن»
امام صادق (ع): اگر کسی از شما بخواهد دارای حالتی شود که همه ی خواسته هایش را خداوند بر آورد باید از همه ی مدرم نا امید باشد و هیچ امیدی جز خداوند نداشته باشد پس اگر خداوند چنین حالتی را در قلب او بیابد چیزی از خدا نخواهد مگر اینکه برآورد. (وسائل الشیعه)
پیامبر اکرم (ص): شخصی به پیامبر (ص) عرض کرد دوست دارم دعایم مستجاب شود. حضرت فرمود: خوراک خود را پاک کن و سعی کن حرام وارد شکمت نشود.
امام صادق (ع) فرمود: هنگام دعا قلب خود را متوجه خدا گردان و چنان گمان داشته باش که خواسته ات در آستانه ی در حاضر و آماده است.
پیامبر اکرم (ص): دعا کنید در حالی که یقین و اطمینان داشته باشید که دعای شما مستجاب خواهد شد.
امام صادق (ع): مردی از بنی اسرائیل مدت سی و سه سال دعا می کرد و از خدای خود فرزندی پسر می خواست همین که دید دعایش مستجاب نمی شود.
خطاب به خدا نموده گفت: خدایا می دانم من از تو خیلی دورم که صدای مرا نمی شنوی یا با این که نزدیکی و می شنوی در عین حال پاسخم نمی دهی، در این هنگام کسی به خواب او آمده گفت سرّ مستجاب نشدن دعای تو این است که بد زبانی می کنی و در حال دعا قلبت آشفته و ناپاک است و نیت ناشایسته و ناجور است.
اگر می خواهی دعایت مستجاب شود این هر سه عیب را از خود دور کن. یعنی خوش زبان باش و قلبت را پاک و پاکیزه نموده قلباً از خدا بترس و بپرهیز و نیتت را سالم نما (خوشبین و امید وار به رحمت خدا باش).
پس از این جریان آن مرد تصمیم گرفت به سفارشها عمل کند. اتفاقاً در نتیجه ی عمل به آن دستورها خداوند پسری به او مرحمت نمود.
پیامبر اکرم (ص): خداوند مستجاب نکند دعای کسی را که دلش پریشان است و نداند چه می گوید.
«چه وقتها برای دعا کردن مناسبتر است»
امام صادق (ع): بر شما باد به دعا کردن بعد از نمازها چه اینکه دعایی مستجاب است.
امام باقر (ع): همین که شب جمعه فرا رسد خداوند عز و جل می فرماید: آیا دعا کننده ای هست که جوابش دهم. آیا در خواست کننده ای هست که عطا کنم او را ؟
آیا استغفار کننده ای هست که بیامرزم او را. آیا توبه کننده ای هست که توبه اش را بپذیرم.
پیامبر اکرم (ص): بهترین وقت دعا سحرگاهان است.
امام صادق (ع): دعا پیش از طلوع و غروب آفتاب سنت و دستوری است واجب و مسلم همراه طلوع و غروب آفتاب.
پیامبر اکرم (ص): به درستی که در شب ساعتی است که هر دعای بنده مستجاب است و آن مابین نیمه شب تا ثلث (سوم) باقیمانده شب. گفتم: شب خاصی است از شبها یا هر شب است. فرمود: هر شب.
امام صادق (ع): سه وقت است که دعا در آن اوقات مستجاب است:
1ـ بعدا از نماز واجب
2ـ هنگام آمدن باران
3ـ هنگام ظاهر شدن آیه و نشانه ی معجزه ای از طرف خدا برای بندگان خود.
شرایط دعا کردن
اول: اعتراف به گناهان
دوم: شکر نعمتها
سوم: صلوات بر محمد و آل محمد
چهارم: دعا کردن و حاجت خواستن
پنجم: صلوات بر محمد و آل محمد
اگر دعایتان مستجاب شده مواظب سه حالت باشید
اول: آن که عجب نکنی و نگویی من معلوم می شود آدم خوبی هستم که دعایم مستجاب شده زیرا عجب و خود پسندی باعث فساد عمل و غلبه ی شیطان است.
دوم: شکر و حمد خدا نمایی که تفضل کرد بر تو به اجابت دعای تو، بلکه مستحب است دو رکعت نماز شکر به جای آورد.
سوم: همین که دعای تو مستجاب شد ترک دعا نکنی و باز در خانه ی خدا بروی تا بیگانه نشوی و در وقت حاجت خواستن دوباره آشنا باشی.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
عبدالعظیم (ع)
عبدالعظیم علیه السّلام فرزند عبدالله بن علی، از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است و نسبش با چهار واسطه به آن حضرت می رسد .پدرش عبدالله نام داشت و مادرش فاطمه دختر عقبه بن قیس .ولادت با سعادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سال 173 هجری قمری در شهر مقدّس مدینه واقع شده است و مدّت 79 سال عمر با برکت او با دوران امامت چهار امام معصوم یعنی امام موسی کاظم علیه السّلام ، امام رضا علیه السّلام، امام محمّدتقی علیه السّلام و امام علیّ النّقی علیه السّلام مقارن بوده ، محضر مبارک امام رضا علیه السّلام ، امام محمّد تقی علیه السّلام و امام هادی علیه السّلام را درک کرده و احادیث فراوانی از آنان روایت کرده است .این فرزند حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم، از آنجا که از نوادگان حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام است به حسنی شهرت یافته است .حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام از دانشمندان شیعه و از راویان حدیث ائمه معصومین علیهم السّلام و از چهره های بارز و محبوب و مورد اعتماد ، نزد اهل بیت عصمت علیهم السّلام و پیروان آنان بود و در مسایل دین آگاه و به معارف مذهبی و احکام قرآن ، شناخت و معرفتی وافر داشت .ستایشهایی که ائمه معصومین علیهم السّلام از وی به عمل آورده اند، نشان دهنده شخصیّت علمی و مورد اعتماد اوست؛ حضرت امام هادی علیه السّلام گاهی اشخاصی را سؤال و مشکلی داشتند، راهنمایی می فرمودند که از حضرت عبدالعظیم الحسنی علیه السّلام بپرسند و او را از دوستان حقیقی خویش می شمردند و معرّفی می فرمودند .در آثار علمای شیعه نیز، تعریفها و ستایشهای عظیمی درباره او به چشم می خورد، آنان از او به عنوان عابد، زاهد، پرهیزکار، ثقه، دارای اعتقاد نیک و صفای باطن و به عنوان محدّثی عالیمقام و بزرگ یاد کرده اند؛ در روایات متعدّدی نیز برای زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، ثوابی همچون ثواب زیارت حضرت سیّد الشهدا، امام حسین علیه السّلام بیان شده است. زمینه های مهاجرت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از مدینه به ری و سکونت در غربت را باید در اوضاع سیاسی و اجتماعی آن عصر جستجو کرد؛ خلفای عبّاسی نسبت به خاندان حضرت پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و شیعیان ائمه علیه السّلام بسیار سختگیری می کردند، یکی از بدرفتارترین این خلفاء متوکّل بود که خصومت شدیدی با اهل بیت علیهم السّلام داشت، و تنها در دورت او چندین بار مزار حضرت امام حسین علیه السّلام را در کربلا تخریب و با خاک یکسان ساختند و از زیارت آن بزرگوار جلوگیری به عمل آوردند.
سادات و علویّون در زمان او در بدترین وضع به سر می بردند .حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نیز از کینه و دشمنی خلفا در امان نبود و بارها تصمیم به قتل آن حضرت گرفتند و گزارشهای دروغ سخن چینان را بهانه این سختگیری ها قرار می دادند، درچینن دوران دشوار و سختی بود که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به خدمت حضرت امام هادی علیه السّلام رسید و عقاید دینی خود را بر آن حضرت عرضه کرد، حضرت امام هادی علیه السّلام او را تأیید فرموده و فرمودند: تو از دوستان ما هستی.
دیدار حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سامرا با حضرت امام هادی علیه السّلام به خلیفه گزارش داده شد و دستور تعقیب و دستگیری وی صادر گشت، او نیز برای مصون ماندن از خطر، خود را از چشم مأموران پنهان می کرد و در شهرهای مختلف به صورت ناشناس رفت و آمد می کرد و شهر به شهر می گشت تا به ری رسید و آنجا را برای سکونت انتخاب کرد. علّت این انتخاب به شرایط دینی و اجتماعی ری در آن دوره بر می گردد که وقتی اسلام به شهرهای مختلف کشور ما وارد گشت و مسلمانان در شهرهای مختلف ایران به اسلام گرویدند، از همان سالها ری یکی از مراکز مهمّ سکونت مسلمانان شد و اعتبار و موقعیّت خاصّی پیدا کرد . زیرا سرزمینی حاصلخیز و پرنعمت بود، عمرسعد هم به طمع ریاست یافتن بر ری در حادثه جانسوز کربلا، حضرت حسین بن علی علیه السّلام را به شهادت رساند. در ری هم اهل سنّت و هم از پیروان اهل بیت علیهم السّلام زندگی می کردند و قسمت جنوبی و جنوب غربی شهر ری بیشتر محلّ سکونت شیعیان بود .
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به صورت یک مسافر ناشناس ، وارد ری شد و در محلّه ساربانان در کوی سکّه الموالی به منزل یکی از شیعیان رفت، مدّتی به همین صورت گذشت . او در زیرزمین آن خانه به سر می برد و کمتر خارج می شد ، روزها را روزه می گرفت و شبها به عبادت و تهجّد می پرداخت، تعداد کمی از شیعیان او را می شناختند و از حضورش در ری خبر داشتند و مخفیانه به زیارتش می شتافتند، امّا می کوشیدند که این خبر فاش نشود و خطری جانِ حضرت را تهدید نکند .پس از مدّتی، افراد بیشتری حضرت عبدالعظیم علیه السّلام را شناختند و خانه اش محلّ رفت و آمد شیعیان شد، نزد او می آمدند و از علوم و روایاتش بهره می گرفتند و عطر خاندان عصمت علیهم السّلام را از او می بوئیدند و او را یادگاری از امامان خویش می دانستند و پروانه وار گردِ شمعِ وجودش طواف می کردند .
حضرت عبدالعظیم علیه السّلام میان شیعیان شهرری بسیار ارجمند بود و پاسخگویی به مسایل شرعی و حلّ مشکلات مذهبی آنان را برعهده داشت؛ این تأکید ، هم گویای مقام برجسته حضرت عبدالعظیم علیه السّلام است و هم می رساند که وی از طرف حضرت امام هادی علیه السّلام در آن منطقه ، وکالت و نمایندگی داشته است؛ مردم سخن او را سخن امام علیه السّلام می دانستند و در مسایل دینی و دنیوی ، وجود او محور تجمّع شیعیان و تمرکز هواداران اهل بیت علیهم السّلام بود.روزهای پایانی عمر پربرکت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با بیماری او همراه بود، آن قامت بلند ایمان و تلاش، به بستر افتاده بود و پیروان اهل بیت در آستانه محرومیّت از وجود پربرکت این سیّد کریم قرارگرفته بودند، اندوه مصیبتهای پیاپی مردم و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
حسین (ع) و عاشورا در اندیشه بزرگان
شخصیت و عظمت امام حسین(ع) همچون خورشیدی عالم تاب است که همه جا را فرا گرفته و تمامی انسانهای بیدار در طول تاریخ همواره از صفات والای آن حضرت یاد میکنند. هرکس با زبانی از این امام بزرگ و همیشه پیروز تاریخ در هر عصر و زمانی به نیکی یاد میکند. قیام امام حسین(ع) منبع الهام بخشی برای به ثمر رساندن حق و عدالت در جهان است. عظمت روح، همت مردانه، نظر بلند، فداکاری بیدریغ و جانبازی بزرگ سالار شهیدان را هرگز نمیتوان بیان کرد و یا به قلم آورد. با آنکه در هر عصر و زمانی باطل پرستان تلاش کردند تا نام حسین (ع) را از سر زبانها بردارند، اما هرگز موفق به انجام این کار نشدند. تاریخ، هرگز حسین(ع) را فراموش نمیکند. پیامبر گرامی اسلام در این رابطه میفرمایند. حرارت محبت حسین(ع) در دلهای مردان با ایمان آنچنان نفوذ کرده است که هرگز به سردی تبدیل نمیشود.
عظمت قیام و اوج فداکاری و ویژگیهای دیگر امام و یارانش سبب شده که اظهار نظرهای بسیاری درباره این نهضت و حماسه آفرینان عاشورا داشته باشند . در اینجا تعدادی اندک از اظهار نظرهای مسلمان و غیر مسلمان در این باره اورده میشود :
بیش از دو تن از دانشمندان اهل سنت به سندهای مختلف از جابر بن عبدالله روایت کردهاند که از رسول خدا(ص) درباره حسین(ع) شنیدیم که میفرمود: هرکس دوست دارد به آقای جوانان اهل بهشت نگاه کند به حسین بن علی(ع) نظر افکند .
فاروق احمد خان لغاری(رئیس جمهور اسبق پاکستان):زندگانی مبارک حضرت امام حسین (ع)برای ما راه هدایت است . با پیروی از این راه، ما میتوانیم توطئههای دشمنان را خنثی کنیم .
بی نظیر بوتو(نخست وزیر اسبق پاکستان): مسلمانان فلسطین ، کشمیر و بوسنی باید بر سیره امام حسین (ع) عمل کنند .
چوهدری الطاف حسین (استاندار ایالت پنجاب پاکستان): بهترین راه برگزاری عاشورا این است که ما نقش امام حسین(ع) را بشناسیم و فلسفه شهادت را در پرتو قرآن و سنت ببینیم . ما باید در روز عاشورا پیمان ببندیم که طبق اصول راستی ، عدل ، مساوات ، صبر ، برادری و تمیز حق از باطل ، زندگی خود را اداره کنیم .
مهاتما گاندی (رهبر استقلال هند): من زندگی امام حسین(ع) آن شهید بزرگ اسلام را به دقت خواندهام و توجه کافی به صفحات کربلا نمودهام. بر من روشن است که اگر هندوستان بخواهد یک کشور پیروز گردد، بایستی از امام حسین(ع) پیروی کند و راه او را در پیش گیرد .محمدعلی جناح (قائد اعظم پاکستان): هیچ نمونهای از شجاعت را، بهتر از امام حسین(ع) به لحاظ فداکاری و تهورش در عالم نمیتوان یافت. به عقیده من تمام مسلمین باید از این شهیدی که خود را در سرزمین عراق قربان کرد، سرمشق بگیرند و از آن پیروی نمایند.چارلز دیکنز (نویسنده نامدار انگلیس): من نمیفهم! اگر منظور امام حسین(ع) جنگ در راه خواستههای دنیایی بود، چرا خواهران، زنان و اطفالش به همراه او بودند؟ پس عقل چنین حکم مینماید که او فقط به خاطر اسلام فداکاری کرد.
توماس کارلایل (فیلسوف و مورخ انگلیسی): مهمترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم، این است که حسین (ع) و یارانش ایمان استوار به خدا داشتند. آنها با عمل خود ثابت کردند که تفوق عددی در جایی که حق با باطل روبرو میشود، اهمیت ندارد و پیروزی حسین(ع) با وجود اقلیتی که داشت باعث شگفتی من است ادوارد براون (شرق شناس مشهور انگلیس): آیا قلبی پیدا میشود که سخن کربلا را بشنود و آغشته با حزن و اندوه نگردد؟ حتی غیر مسلمانان نیز نمیتوانند پاکی و صداقت روحی را در این جنگ اسلامی انکار کنند.فردریک چمس: درس امام حسین(ع) و هر قهرمان شهید دیگری این است که، در دنیا اصول ابدی عدالت، ترحم و محبت وجود دارد. هرگاه کسی برای این صفات مقاومت کند، آن اصول همیشه در دنیا پایدار خواهد ماند.
ل. م. بوید: من مسرورم پاک نی که این فداکار عظیم (امام حسین(ع) ) را از جان و دل ثنا میگویند شریک هستم،هر چند که 1300 سال از تاریخ آن گذشته است.واشنگتن ایرونیگ (مورخ مشهور آمریکایی): برای امام حسین(ع) ممکن بود ،که زندگی خود را با تسلیم شدن به ارادة یزید نجات بخشد، لیکن مسئولیت پیشوای انقلابی اسلام اجازه نمیداد که او ، یزید را به عنوان خلیفه بشناسد. او خود را برای پذیرش هر ناراحتی و فشاری به منظور رها ساختن اسلام از چنگال بنی امیه آماده ساخت.
توماس ماساریک: گرچه کشیشان ما هم از ذکر مصائب حضرت مسیح، مردم را متأثر میسازند، ولی آن شور و هیجانی که در پیروان حسین یافت میشود در پیروان مسیح یافت نخواهد شد، گویا سبب این باشد که مصائب مسیح در برابر مصائب حسین مانند پر کاهی است در مقابل یک کوه عظیم پیکر.
موریس دو کبری:در مجالس عزاداری گفته می شود که حسین، برای حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگی مقام و مرتبة اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویی یزید نرفت. پس بیایید ما هم شیوة او را سرمشق قرار داده، از زیر دستی استعمارگران خلاصی یابیم و مرگ با عزت را بر زندگی با ذلت ترجیح دهیم.ماربین آلمانی (خاورشناس): حسین با قربانی کردن عزیزترین افراد خود و با اثبات مظلومیت و حقانیت خویش، به دنیا درس فداکاری و جانبازی آموخت و نام اسلام و اسلامیان را در تاریخ ثبت و در عالم بلند آوازه ساخت. این سرباز رشید عالم اسلام به مردم دنیا نشان داد که ظلم و بیداد و ستمگری پایدار نیست و بنای ستم هر چه ظاهرا عظیم و استوار باشد، در برابر حق و حقیقت چون پر کاهی بر باد خواهد رفت.
بنت الشاطی: زینب، خواهر حسین بن علی، لذت پیروزی را در کام ابن زیاد و بنی امیه خراب کرد و در جام پیروزی آنان قطرات زهر ریخت. در همة حوادث سیاسی پس از عاشورا، همچون قیام مختار و عبدالله بن زبیر و سقوط دولت امویان و بر پایی حکومت عباسیان و ریشه دواندن مذهب تشیع، زینب قهرمان کربلا نقش برانگیزنده داشت.
لیاقت علی خان (نخست وزیر پاکستان): این روز محرمبرای مسلمانان سراسر جهان معنی بزرگ دارد. در این روز، یکی از حزن آورترین و تراژدیک ترین وقایع اسلام اتفاق افتاد. شهادت حضرت امام حسین(ع) در عین حزن، نشانة فتح نهایی روح واقعی اسلامی بود. زیرا تسلیم کامل به ارادة الهی به شمار میرفت. این حادثه به ما میآموزد که مشکلات و خطرات هر چه باشد، نبایستی بیپروا از راه حق و عدالت منحرف شویم.
جرج جرداق (دانشمند و ادیب مسیحی): وقتی یزید، مردم را تشویق به قتل حسین و مأمور به خونریزی میکرد، آنها میگفتند: «چه مبلغ میدهی؟» اما انصار حسین به او گفتند: ما با تو هستیم. اگر هفتاد بار کشته شویم، باز میخواهیم در رکابت جنگ کنیم و کشته شویم.عباس محمود عقاد (نویسنده و ادیب مصری): جنبش حسین، یکی از بینظیرترین جنبشهای تاریخی است که تا کنون در زمینه دعوتهای دینی یا نهضتهای سیاسی پدیدار گشته است. دولت اموی پس از این جنبش، به قدر عمر یک انسان طبیعی دوام نداشت. از شهادت حسین تا انقراض آنان بیش از شصت و اندی سال نگذشت.
احمد محمود صبحی: اگر چه حسین بن علی، در میدان نظامی یا سیاسی شکست خورد، اما تاریخ، هرگز شکستی را سراغ ندارد که مثل خون حسین به نفع شکست خوردگان تمام شده باشد. خون حسین، فریادی شد که آن تختها و حکومتها را به لرزه در آورد.