لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بسم الله الرحمن الرحیم
عنوان مقاله: رفتار غربیان و مسلمانان در قبال آخر الزمان
آخر الزمان و اتفاقات مربوط به آینده و سرانجام عالم از جملة موضوعاتی است که مورد توجه هر انسانی با هر آئین و مذهب است. در بررسی تاریخی و اساطیری اقوام مختلف درمی یابیم همیَشة صحبت از دو جبهة بوده است که یک جبهة مظهر خوبی و پاکی است و جبهة دیگر مظهر پلیدی و زشتی که در پایان دنیا یعنی آخر الزمان جنگ بزرگی بین این دو جبهه اتفاق خواهد افتاده و نهایتا" بعد از سختی های زیاد پیروزی با جبهة حق است از جمله می توان در میان ملل و اقوام مختلف به برهمنان هندی، کائنان معابد --- عالمان بودایی و اساطیر ایرانی و یونانی اشاره کرد.
و همه ادیان آسمانی و بیشتر مکاتب بشری دربارة پایان تاریخ اظهار نظر کرده اند در همة پیشگویی های مربوط به آخرالزمان خبرهای وحشتناک و نگران کننده ای وجود دارد. در متون زرتشتی به ظرافت از دورة --- بشر در پایان جهان یاد شده است که آشوب ها و بلاهای زیادی خواهد بود که با ظهور منجی (سوشیانس) پایان می پذیرد.
ادیان ابراهیمی بیش از آیین ها و مکاتب دیگر بر آخر الزمان تأکید داشته اند. به طوری که در عهد عتیق و عهد جدید به آن اشاره شده است.
و این سیر پرداختن به آینده به اشکال مختلف در همه اقوام و ادیان از گذشته تا حال ادامه داشته و امروز در غرب به اوج خود رسیده است به طوری که با تأسیس مراکز اطلاعاتی و استراتژیک به مطالعه آینده جهان پرداخته و به دنبال ترسیم نقشه ای برای آیندة جهان و پایان آن آنطور که می خواهند هستند.
و حال جالب است با همة شواهد و قراین و استناداتی که وجود دارد هنوز کسانی هستند که بحث آینده و آخر الزمان برایشان جلب توجه نکرده است و طرح اینگونه موضوعات را به ذهن گرایی و تخیل انسان ها نسبت می دهند شاید بتوان گفت که این افراد دو گروه هستند.
گروه اول کسانی که مایل اند بحث آخر الزمان را کم رنگ جلوه دهند و مردم را به شعار آسوده بخوابید که ما بیداریم تشویق نمایند. که در واقع این ها همان افرادی هستند که خداوند می فرماید فی قلوبهم مرض
گروه دوم افرادی هستند که منظرهای محدود و ناقصی دارند مانند فردی که سرخود را روی یک قالی خم نموده است و فضای دید خود را محدود ساخته است. وقتی از این فرد می خواهیم که آن چه را می بیند توصیف کند خواهد گفت لکه های رنگی که هیچ ارتباطی با هم ندارند. حال از این فرد می خواهیم که سر خود را بالاتر بیاورد و از فضای بالاتری به آن نگاه کند آن گاه خواهد توانست توصیف بهتر و دقیق تری نماید. حال اگر از همین فرد بخواهیم در فضای بالاتری قرار گیرد به طوری که به همة قالی اشراف پیدا کند، آن گاه خواهد گفت که چقدر این قالی زیباست.
بله؛ افراد گروه دوّم به دلیل منظر محدود خود نسبت به آینده و آخرالزمان می توانند تبین و برداشت درستی داشته باشند. ما در این مقاله سعی کرده ایم در راستای اهمیت بحث پرداختن به آینده به جبهه بندی حق و باطل بپردازیم و رفتار غربیان و مسلمانان را مورد بررسی قرار دهیم.
جایگاه آخر الزمان و جبهه بندی حق و باطل در قرآن کریم:
قرآن کریم--- لِکُلِّ شیء است یعنی تعیین کنندة همه چیزها است پس باید به موضوع آخرالزمان و جبهه بندی حق و باطل در آن تبیین شده باشد. خداوند در قرآن از دو گروه بسیار ذکر می کند یکی گروه کافران و دیگری گروه مؤمنان.
بر اساس آیات قرآن مؤمنان کسانی هستند که به خداوند، رسولان و یوم آخر ایمان دارند و نقطة مقابل مؤمنین کفار هستند، کفار به لحاظ تفسیرشان از باطل و مؤمنین از حق تبعیت می کنند. پس براستی خداوند حق است و غیر از خدا باطل.
در بررسی آیات فوق به این نتیجه می رسیم که افراد به دو گروه تقسیم می شوند گروهی که در جبهه حق هستند و گروه دیگر گروه باطل است.
صفحه 3 نبود»
صفحه 4:
نگاهی قرآنی به سیر جبهه بندی حق و باطل در قرآن:
همان طور که مطرح شده جبهة حق مربوط به خداوند و اهل ایمان است و خداوند می خواهد حق را به وسیلة حاکمانش احقاق نماید. لذا خداوند موجودی خلق می کند تا خلیفه الله باشد و مجرایی باشد برای خدایی خداوند در زمین که این موضوع در آیات 29 و 30 سورة بقره توضیح داده شده است. و إذ قال ربک للملائکه انی جاعل فی ارض خلیفه. خداوند می خواهد در زمین با جعل خلیفة خود حکومت حق را آغاز نماید. لذا از همة ملائک می خواهد که بر آدم (ع) سجده نمایند. وَ إذ قالَ قال لِلْملائکه اسجُدُوا لِآدمَ فَسَجدوا الا ابلیس.
همة ملائک بر آدم (ع) سجده کردند الا ابلیس و از این جا جبهة باطل شکل گرفت. اَبی واستکبر و کانَ من الکافرین. که ابا کرد و از کافرین قرار گرفت.
بنابراین ابلیس با کار خود جبهة باطل را شکل داد و به عزت خداوند سوگند خورد که بندگان خدا را اغواء نماید. فبعزتک لاغوینهم اجمعین. و جبهة باطل با سرکردگی شیطان شروع به اخلال در جبهة حق می نماید و با وسوسه حضرت آدم (ع) برای تناول از شجره ممنوعه باعث هبوط حضرت آدم (ع) می گردد خداوند می فرماید: ----- لهی الشیطان.
پس شیطان موجب لغزش آن ها از بهشت شد و آنان را از آن چه در آن بودند بیرون کرد و این هنگام به آن ها گفتیم همگی به زمین هبوط کنید در حالی که بعضی دشمن دیگر خواهید بود و برای شما در زمین تا مدت معینی قرارگاه و وسیلة بهره برداری خواهد بود (36 بقره)
بنابراین در قالب یک برنامه الهی برای ملک کبیر چنین ماجرایی رخ می دهد و در زمین جبهة حق و باطل در مقابل هم قرار می گیرند.
در جبهة حق حضرت آدم (ع) است که خداوند او را به وسیلة ابتدا به کلمات توبه می دهد و او را دعوت به تبعیت از هدایت می کند و در نقطة مقابل جبهة دشمن و سردسته آن ها را توسری می زند. شاید این سئوال مطرح گردد مگر جبهة حق را خدا ولایت نمی کند پس چرا از ابتدا جبهة باطل را ایجاد می کند و به جبهة باطل فرصت و توان انجام کار می دهد؟
بله؛ خداوند ولی جبهة حق است و دوست دارد جبهة حق رشد داده شود به همین دلیل خداوند فضاسازی می کند و به جبهة باطل مهلت می دهد تا رشد کند. تشکیل دولت و لشکر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
1- آنان در حق برادران خود به هنگام سختی و آسانی نیکوکاراند در حال ، عسر و سختی ایثار به نفس می کنند ، خداوند متعال آنها را اینچنین توصیف فرموده است :
یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه "
دیگران را بر خود ترجیج می دهند و هرچند خود به آن محتاج باشند .
ایثار در لغت به معنی بذل کردن ، عطا کردن ، دیگری را بر خود ترجیح دادن ، قوت لازم خود را به دیگری بخشیدن ، مقدم داشتن دیگران و ترویج دادن آنان بر خود در کل امور است .
شخص ایثارگر دوست دارد دیگران را در نعمت باشند هر چند خودش در محرومیت بسر ببرد و حتی حاضر است آنچه دارد در اختیار دیگران بگذارد و از منافع خود چشم بپوشد ، این حالت والا را ایثار می گویند که یکی از مهمترین صفات برجسته انسانی است .
قرآن کریم یکی از جلوه های بارز ایثار را در سوره دهر در مورد حضرت علی و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسین اینگونه بیان می فرماید :
" و یطعمن الطعام علی حبه مسکینا و یتیما و اسیرا "
و غذای خود را با اینکه به آن علاقه و نیاز دارند به مسکین و یتیم و اسیر می دهند .
طبق نقل عامه و خاصه وقتی امام حسن و امام حسین بیمار شدند پیامبر با جمعی از یاران به عیادتشان آمدند و به حضرت علی فرموند : ای ابوالحسن ، خوب بود نذری برای شفای فرزندان خود می کردی ، حضرت علی نذر کردند که اگر شفا یابند سه روز روزه بگیرند ، حضرت فاطمه ، امام حسن و امام حسین و فضه نیز گفتند ما هم نذر می کنیم روزه بگیریم .
چیزی نگذشت که هر دو شفا یافتند ، همگی روزه گرفتند . هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت : از مستمندان مسلمین هستیم به من غذایی بدهید ، آنها همگی مسکین را برخود مقدم داشتند و سهم خود را به او دادند و آن شب جز آب ننوشیدند ، روز دوم روزه گرفتند و موقع افطار یتیمی بر در خانه آمد ، آن روز نیز ایثار کردند و غذای خود را به او دادند و باآب افطار کردند . روز سوم رانیز روزه گرفتند، هنگام غروب اسیری بر در خانه آمد ، باز هم سهم غذای خود را به او دادند . هنگامی که صبح شد علی دست حسن و حسین را گرفت و خدمت پیامبر آمدند . هنگامی که پیامبر آنها را مشاهده کرد ، دید که از شدت گرسنگی می لرزند .
در همین هنگام جبرئیل نازل شد و گفت ای محمد این سوره را بگیر ، خداوند با چنین خاندانی به تو تهنیت می گوید : سپس سوره " دهر " را بر او خواند.
علمای شیعه همه اتفاق نظر دارند که مجموع این سوره در ماجرای فوق نازل شده است و همگی روایت مربوط به آن را به عنوان یکی از افتخارات و فضائل مهم حضرت علی و حضرت فاطمه و فرزندانشان آورده اند .
آیه ایثار
سوره حشر آیه 9 ...( و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصامه))
( ... و آنان ایثار می کنند و ترجیح می دهند دیگران را بر خودشان ، گرچه خود آنها محتاج باشند ) .
مردی آمد نزد رسولخدا ( ص) و از گرسنگی شکایت کرد ، رسول خدا زن هایش را خواند : آنها گفتند : ای رسول ما چیزی جز آب نداریم و پیامبر فرمودند ک چه کسی امشب این مرد را طعام می دهد ؟
امیر المؤمنین ( ع ) عرض کردند : من امشب این مرد را طعام میدهم و سپس نزد فاطمه ( ع ) آمد و فرمود : ای دختر رسول خدا ما امشب مهمان داریم ، چه غذایی در خانه داریم ؟
فاطمه ( ع ) فرمود : مقداری غذا برای این دختر بچه داریم ولی همان را برای مهمان شما می دهیم .
امیرالمؤمنین فرموند : ای فاطمه دختر را بخابان و چراغ را خاموش کن تا غذا نخوردن ما و کمی غذا معلوم نشود ، مهمان آمد و آنها شروع کردند به خوردن غذا ( امیر المؤمنین دست به سوی غذا دراز میکرد ولی چیزی نمی خورد تا مهمان خجالت نکشد ، هنگامی که مهمان دست از غذا کشید ، چراغ را آورند و مشاهده نمودن که ظرف پر است !!
شب به صبح رسید ، امیرالمؤمنین به مسجد رفتند و با رسول خدا نماز را خواندند .
رسول خدا نگاهی به امیرالمؤمنین کردند و شدیداً گریستند و فرمودند : ای علی ،خداوند از عمل دیشب شما در عجب و خوشحالی است ، بخوان این آیه را (( و یوثرون علی انفسهم و لو کان بهم خصاصه ))
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
ضریب جینی
مسعود میراب زاده : ضریب جینی مقوله ای است که در چارچوب اقتصاد سبز1 و اقتصاد رفاه2به عنوان آلترناتیوی برای تولید ناخالص داخلی محکی برای اندازه گیری رشد اقتصادی پیشنهاد شده است.ضریب جینی تلاشی است برای اندازه گیری این مطلب که آیا رشد کشور، رشد تولید کالاها و گسترش خدمات در عمل منجر به افزایش رفاه مردم شده است یا خیر.
طرفداران ضریب جینی مدعی هستند که این ضریب محک قابل اطمینان تری برای تعیین میزان پیشرفت یک کشور است و به وسیله آن می توان بین رشد مفید و رشد غیراقتصادی تفاوت قائل شد. در معادله ضریب جینی، به یک معناهزینه رشد نیز حساب می شود.تولید ناخالص داخلی و کاستی های آندر واقع تولید ناخالص داخلی اساساً برای اندازه گیری میزان شهروندان یک کشور طرح ریزی نشده بود ولی اقتصاددانان با استفاده از آمار به دست آمده بر مبنای آن ظرف سال های متمادی به اندازه گیری تغییرات سطح زندگی افراد یک کشور دست می زدند. در فرمول تولید ناخالص داخلی هزینه ها به حساب نمی آیند و تاکید زیادی بر تولید و مصرف می شود و این فرمول به بهبود شرایط زیست انسان ها توجهی ندارد. سیمون کازنتز مخترع فرمول تولید ناخالص داخلی خود می گوید:«رفاه یک ملت را نمی توان با اندازه درآمدشان اندازه گیری کرد. در بررسی بهزیستی مردم یک کشور باید به مسائل زیست محیطی نیز توجه کرد.»پایه های تئوریک ضریب جینیاز اوایل دهه 90 میلادی این اتفاق نظر به وجود آمده بود که رشد نقدینگی به معنای کاسته شدن از میزان رفاه مردم و هزینه بر شدن خدمات اجتماعی (پرداخت پول بابت دریافت خدمات اجتماعی) می شود. اگر چه رشد نقدینگی باعث گسترش اقتصاد می شود ولی در عمل اثری معکوس بر رفاه مردم دارد. معمولاً سیاستمداران و خبرنگاران رشد تولید ناخالص داخلی را با رشد اقتصادی معادل می گیرند اما ضریب جینی تلاشی است برای ارائه تصویری کامل تر از وضع اقتصاد و جبران کمبودهایی که ممکن است فرمول تولید ناخالص داخلی داشته باشد. اقتصاددانانی مانند فیلیپ لون بر این امر تاکید داشته اند که افزایش تولید کالا و گسترش خدمات را باید بر پایه سود و زیان بررسی کرد و نه فقط سودی که از این روندها حاصل می شود. بنا بر مدلی که توسط ارائه شده فعالیت اقتصادی به شکل بالقوه اثرات زیانبار زیر را به دنبال دارد:هزینه کاسته شدن منابع، هزینه جرم، هزینه آسیب به جو زمین، هزینه از هم پاشیدن خانواده، هزینه آلودگی آب و هوا و همچنین آلودگی صوتی، از دست رفتن زمین های کشاورزی، هزینه از دست رفتن تالاب ها و جنگل ها.قابلیت ادامه تولید و ضریب جینیهزینه های فعالیت اقتصادی که به آنها اشاره شد در چارچوب منابع و قابلیت ادامه تولید در آینده نیز قابل بررسی است و ضریب جینی در محاسبه رفاه در یک جامعه، به آینده و حفظ قابلیت ها در آینده نیز توجه نشان می دهد. به عنوان مثال فعالیت های کشاورزی که از سفره های آب زیرزمینی استفاده می کند و موجب کاسته شدن حجم آب های زیرزمینی می شود در مقایسه با فعالیت های کشاورزی که از آب رودخانه ها جهت آبیاری استفاده می کند، در چارچوب ضریب جینی رتبه و نمره پایین تری می گیرد. درآمد و کاهش سرمایهمیزان مطلوب تولید و مصرف بدون آنکه به ظرفیت اقتصاد در تولید و مصرف در آینده ضربه بزند نکته مهمی است که باید به آن توجه لازم مبذول شود و در چارچوب فرمول ضریب جینی این سوال کلیدی مطرح می شود که آیا یک ملت می تواند تمامی تولید ناخالص داخلی کشور را مصرف کند بدون آنکه به ظرفیت تولید و مصرف در آینده ضربه بزند؟لذت از زندگی و تولید کالااز اوایل قرن بیستم به این موضوع اذعان شده که رفاه اقتصادی به لذت افراد از زندگی نیز بستگی دارد و فقط محدود به تولید کالاها نمی شود. این مساله در محاسبات ضریب جینی نیز لحاظ شده است. ضریب جینی
ضریب جینی مقوله ای است که در چارچوب اقتصاد سبز (۱) و اقتصاد رفاه (۲) به عنوان آلترناتیوی برای تولید ناخالص داخلی محکی برای اندازه گیری رشد اقتصادی پیشنهاد شده است.ضریب جینی تلاشی است برای اندازه گیری این مطلب که آیا رشد کشور، رشد تولید کالاها و گسترش خدمات در عمل منجر به افزایش رفاه مردم شده است یا خیر.
طرفداران ضریب جینی مدعی هستند که این ضریب محک قابل اطمینان تری برای تعیین میزان پیشرفت یک کشور است و به وسیله آن می توان بین رشد مفید و رشد غیراقتصادی تفاوت قائل شد. در معادله ضریب جینی، به یک معنا هزینه رشد نیز حساب می شود.
تولید ناخالص داخلی و کاستی های آن
در واقع تولید ناخالص داخلی اساساً برای اندازه گیری میزان شهروندان یک کشور طرح ریزی نشده بود ولی اقتصاددانان با استفاده از آمار به دست آمده بر مبنای آن ظرف سال های متمادی به اندازه گیری تغییرات سطح زندگی افراد یک کشور دست می زدند. در فرمول تولید ناخالص داخلی هزینه ها به حساب نمی آیند و تاکید زیادی بر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
شاهرخ تیموری
معین الدین شاهرخ تیموری (۸۰۷ – ۸۵۰ ه. ق.) (۱۴۰۵ - ۱۴۴۷ م.) نام چهارمین پسر تیمور گورکانی (۷۷۱ – ۸۰۷ ه. ق) (۱۳۷۰ - ۱۴۰۵ م.) و یکی از جانشین او و از بزرگترین پادشاهان تیموری است.
شاهرخ هنرپرور و ادب دوست بود و به علم و هنر بسیار علاقه داشت. شورشهای جدایی طلبانه را فرونشاند و بر آبادانی ایران زمین همت گمارد. او پایتخت خود را از سمرقند به شهر هرات منتقل کرد و آن شهر را مرکز هنرمندان و دانشمندان ساخت. سبک هنری یا مکتب هرات تحت حمایت او و پسرش بایسنقر شکل گرفت.
همسر او گوهرشاد آغا نیز بناها، مساجد و مدارس بسیاری بنا کرد که مسجد گوهرشاد مشهد، مسجد گوهرشاد هرات و مدرسه گوهرشاد در هرات از آن جملهاست.
پس از مرگ تیمور حاکمانی که از ترس حاضر به اطاعت او شده بودند هر کدام علم استقلال برافراشتند. هریک از فرزندان تیمور نیز در گوشهای حکومتی تشکیل دادند. سرانجام شاهرخ با غلبه بر رقبا به عنوان جانشین پدر حکومت را در دست گرفت. شاهرخ که سالها در خراسان بود تحت تأثیر فرهنگ و تمدن ایرانی قرار گرفته بود. او برخلاف پدرش مردی آرامش طلب بود وبه عمران وآبادانی علاقه بسیار داشت. این وضع در زمان جانشینان او نیز کم و بیش ادامه یافت. پس از او پسرش الغ بیگ (۸۵۰ – ۸۵۳ ه. ق.) (۱۴۴۷ - ۱۴۴۹ م.) حکمران امپراتوری تیموری شد.
به این ترتیب نامی نیک از خود به یادگار گذاشت. شاهرخ هم در عالم سیاست و هم مردم داری و هنر بسیار خوش درخشید. در سن بیست سالگی یعنی در سال ۷۹۹ هـ. ق. حکمران مستقل خراسان گشت و سکه بنام خویش زد و در سن ۳۸سالگی یعنی سال مرگ تیمور «۸۰۷» پادشاه مستقل بود و در سنوات ۸۰۹مازندران و ۸۱۱ ماوراءالنهر و ۸۱۷ فارس و ۸۱۹ کرمان و ۸۲۳ آذربایجان را تصرف کرد و در اواخر سال ۸۲۳ او را با اسکندر پسر قرایوسف حاکم سابق آذربایجان جنگی دست داد که منجر به فرار اسکندر گشت.
و در سال ۸۳۰ بوسیله احمد نامی در مسجد جامع هرات بوسیله کارد مورد سوء قصد قرار گرفت ولی از مرگ نجات یافت در سال ۸۳۲ مجدداً اسکندر به عراق و آذربایجان تجاوز نمود و شاهرخ در صحرای سلماس بجنگ او شتافت و اسکندر نیز مجدداً فرار کرد.
شاهرخ ۴۳ سال سلطنت کرد و ۷۳ سال عمر نمود و در سنه ۸۵۰ ه. ق. در شهرری درگذشت، در زمان سلطنت خویش برای ترمیم خرابیها که پدرش کرده بود کوشش کرد. دیوارهای هرات و مرو را ساخت به آبادی شهرها همت گماشت . پادشاهی بود نیکوکار و اصحاب علم و دانش را گرامی میداشت و ارباب صنعت را طرف توجه قرار میداد و در زمان وی علم و صنعت رواج یافت . و موسیقیدان معروف عبدالقادر مراغهای و آوازخوان مشهور یوسف اندکانی و قوامالدین معمار و مولانا خلیل نقاش از هنرمندان آن دوره بودند
حکومت شاهرخ
در پانزده سال بعد، بتدریج قدرت شاهرخ در خارج از مرزهای خراسان فزونی یافت . وی پس از گرفتن مازندران در ۸۰۹و ماوراءالنهر و مغولستان در ۸۱۱، بر بلخ و تخارستان در ۸۱۲ و بر خوارزم در ۸۱۵ چیره شد، در ۸۱۷ عراق عجم و فارس را از اسکندر گرفت و همانند پدرش حکومت این نواحی را میان پسران و نوههایش تقسیم کرد. در این مدت بسیاری از مدعیان حکومت از بین رفتند؛ عمر در ۸۰۹ به دست برادرش ابابکر کشته شد و ابابکر را ایدکو (والی کرمان) کشت، میرانشاه در ۸۱۰ به دست قرایوسف ترکمان و پیرمحمد جهانگیر در ۸۱۱ به دست وزیرش پیرعلی تاز به قتل رسیدند، خلیل سلطان هم در ۸۱۴ به مرگ طبیعی درگذشت
سیاست صلح جویانه
معین الدین شاهرخ، همچون پدرش تیمور، فردی شجاع و جنگدیده، اما بر خلاف او، سلیم و صلح جو بود. اما با وجود صلح طلبی و مخالفت با خونریزیهای بیهوده، در دفع سرکشان قاطع و جدی عمل میکرد. هر چند برای توسعه قلمرو خود جز در مواردی متعدد به ندرت دست به لشکرکشی زد، در حفظ و تسخیر آن چه آن را میراث پدر تلقی میکرد، خودداری نداشت. در رفع مخالفان همواره فردی پیروز بود. اما مادامی که کار با صلح و دوستی پیش میرفت هرگز دست به جنگ نمیزد به طوری که از سلاح تدبیر بیش از توسل به شمشیر استفاده میکرد.[۱]
فقط در واقعه سوء قصد احمد لُر، یک تن از متعصبان حروفیه، که در هرات او را با کارد زخمی کرد «۸۳۰ق / ۱۴۲۷م» آن هم بدان سبب که احتمال توطئهای در بین بود و گمان میرفت که ترکمانان قراقویونلو که شیعه بودند، در آن سوء قصد دست دارند، خشونت نشان داد.
چنان که در طغیان نواده خود میرزا محمد، پسر بایسنقر هم که ظاهراً در اصفهان به تحریک برخی از عناصرناراضی یا ماجراجو، بر ضد وی قیام کرد، مجازات محرکان را ضروری یافت و به قتل تعدادی از آن جماعت که از زُهّاد عصر نیز محسوب میشدند، فرمان داد. .
او در اوایل، بیشتر کارها را به پسرشغیاث الدین بایسنقر واگذاشت «۸۳۰ق / ۱۴۲۷م». اما علاقه بایسنقر به شعر و هنر و نیز اعتیادش به شرابخواری که عاقبت موجب مرگ بی هنگام او نیز شد، وی را به تدریج از چشم پدر انداخت.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
کلمه سنگ یا صخره به مجموعه از مواد معدنی گفته می شود که قسمت اصلی قشر زمین را تشکیل می دهند ، بنابراین در اصطلاح ساختمانی مصالح اولیه ساختمان مانند سنگهای طبیعی ، آجر ، ملات ، بتون و غیره سنگ نامیده می شوند که این مصالح هم بصورت مصنوعی و هم از طبیعت بدست می آیند . بطور کلی آن دسته از مصالح ساختمانی چه طبیعی و چه مصنوعی که دارای استحکام ، دوام و کارایی بهتری باشند خاصیت مورد نیاز را دارا هستند .
مصالح طبیعی مهم برحسب عناصر تشکیل دهندة آن به سه دسته مصالح سیلیسی ، مصالح رسی و مصالح آهکی تقسیم بندی می شوند که در زیر به توضیح آنها می پردازیم .
1 ـ سنگهای سیلیس مانند : کوارتز ، گرانیت ، ماسه ، سنگ گرانود یوریت ریولیت ، کوارتزیت
2 ـ سنگهای آهکی : اکثر سنگهایی که در کشور ما در ساختمان برای نما یا پله و یا کف مصرف می شوند دارای نامهای ویژه ای با توجه به محل استخراج یا رنگ و یا شکل نامگذاری شده است . مانند : جی ـ چشم گاوی ، نجف آبادی ، گوهر ، گردوئی ، اورتین ، مرمریت ، روچینی و غیره هستند که این نوع سنگها آهکی هستند و با چاقو خط بر می دارند و در اسیدکلریدریک جوش می خورند .
3 ـ سنگهای رسی : مانند سنگ اوج
سنگها را از نظر فشار ایجاد می توان به شرح زیر تقسیم بندی کرد :
الف ـ سنگهای آذرین که خود به دو نوع می باشند . 1ـ آذرین درونی 2ـ آذرین بیرونی که عبارتند از : گرانیت گرانو دپوریت ، سینینیت ، گابرو ، ایندریت ، بازالت
ب ـ سنگهای رسوبی : مانند سه سنگ ، سنگ آهک ، برش ، آرکوز ، سیلیت ، استون سنگ ، سنگ رسوبی دوسمیت ، گرانودیوریت
ج ـ سنگهای دگرگون : که شامل مرمر ، آسلیت ، فیلیت ن شیست گناس ، هدرن ، فلس کوارتزیت
سنگهای خروجی را به صورت قطعات بزرگ از معدن استخراج می نمایند که بزرگی این قطعات تا حدی است که بتوانند در مقابل تلاشهای خشنی که ضمن جابجا کردن به آنها وارد می شود ، مقاومت کنند . خاصیت مهم شکلهای خروجی در این است که در تمام جهات دارای مقاومت یکسان بوده و در اکثر موارد می توان از آنها استفاده نمود .
پر مقاومت ترین سنگ ها ، سنگی است که بزرگترین وزن مخصوص را داشته باشد . از آنجایی که سنگ در مقابل خردشدن مقاومت زیادی دارد لذا فقط در موارد خاصی مقاومت آن را در مقابل خردشدن مورد مطالعه قرار می دهند ، زیرا معمولاً مقاومت سنگ از هر لحاظ بیشتر از مقاومت مورد نیاز بود ، است تا عمدتاً هرگاه ن دوام سنگ در مقابل برش و سایش برای ما رضایت بخش باشد می توانیم آن را نیز کافی فرض نماییم .
نامگذاری سنگها
سنگ های آذرین : این نوع سنگها از درون زمین به روی زمین رانده شده اند . خمیر مایة این سنگها سه جور سرد شده ، بسته شده و سنگ شده است .
سنگ های بلوری : خمیرمایة این سنگها در زیر زمین به کندی سرد شده ، بسته و سنگ شده و به همین دلیل دانستن زمان برای سرد و رنگ شدن به شکل دانه های بلور در آمده است مانند سنگها گرانیت و دیوریت که در راه چالوس و در شمال گچسر و … یافت می شوند و سنگسازی ینیت که در کردستان پیدا شده است . سنگهای بلور دانه : خمیرمایة این سنگها در حال سردشدن ، بستن و بلوری شدن است . چون در جای تازه افت گرما زیاد است بخشی از خمیرمایة سنگ که بلوری شده بود ، زود سرد شده بسته و به شکل نیمه بلوری سنگ می شود . در این سنگ ها کانیهای بلوری و سنگ خمیری از یک جنسند و شکلشان دو گونه است مانند : پرفیر گرانیت ، پرفیر دیوریت و پرفیرزی ینیت .
سنگهای بلوری نشده خمیری آتشفشانی : خمیرمایة این سنگ ها از درون زمین به روی زمین ریخته شده و چون زود سرد می شوند به صورت بلوری در نمی آیند و به شکل خمیر سنگی بسته می شوند . از این نوع سنگها می توان بازالتی (نو) و پرفیری (کهنه) را نام برد . خمیرمایة تند روان بیرون ریخته از درون زمین که خیلی زود سرد شده به شکل کفسنگ درآمده است . مانند : کفسنگ کبود رشته کوه البرز یا اینکه شیشه أی می شود مانند : پرامیت میانه . خمیرمایة سنگ که به شکل کف از درون زمین بیرون ریخته و خیلی زود سرد شده به شکل پوکه سنگ ، سنگ شده است . مانند : پوکه سنگهای البرز ، سهند ، لولان و تفتان .
سنگهای ته نشسته : در روی زمین از ته نشین شدن جسم های محلول یا شناور در آب و یا فرو غلتیدن در آب رودخانه ها ، یا در یخچالها و یا فرو افتادن از هوا ( برف و گرد و خاک ) درست شده اند . سنگهای ته نشسته آبرفتی خرد سنگی هستند . کارشناسان آمریکا زمین های سنگی را بسته به درشتی و ریزی و جنس آنها گروه بندی و دانه بندی کرده اند .
سنگهای خرد شده ، ته نشسته از آب روان ( آبرفتی ) یا یخ روند ، از باد ( گرد و خاک ) برف و تگرگ ، ته نشسته در رودخانه ها ، دریاچه ها و دلتاها .
شکل سنگها
کم جابجا شده
لبه تیز
جابجا شده
لبه گرد
زیاد جابجا شده و
ریز شده
خیلی زیاد جابجا شده و ریز دانه
دانه دانه
آوار ،
سنگ های خرد شده لبه تیز
شن
ریگ
نرمه شن
ماسه
خاک رس
لای
به هم چسبیده
سنگ دج خرده
سنگی
سنگ دج
شنی
ماسه سنگ
سنگ خاک رسی
مراحل اکتشاف ، استخراج ، حمل و آماده کردن سنگ :
سنگ که استخراج می شود یا بصورت ابعاد منظم استفاده می شود . در اکتشاف ، از طریق بازدید کلی و یا نقشه های هوایی و … می توان موقعیت معدن را بدست آورد . پس از اکتشاف باید بررسی کنیم :
1 ـ نوع سنگ
2 ـ مشخصات سنگ
3ـ ذخیره معدن
با استفاده از نمونه ، نوع سنگ و مشخصات آنرا می توان مشخص کرد و همچنین از طریق روشهای علمی ذخیره معدن را تعیین نمود . اگر سنگ از نظر مثبت بودن نتایج منفی ، توجیه فنی داشت ، در مرحله بعد باید ببینیم که آیا توجیه اقتصادی نیز دارد یا خیر .