لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
به نام خدا
:
موضوع :
مهندسی ماشین
":
گردآورنده : دانشجوی سال چهارم محسن سپهوندی
پاییز 85
ساختمان موتور
قسمتهای ثابت: که شامل سیلندر، سر سیلندر، واشر سیلندر، محفظه میل لنگ و کارتل میشود.
قسمتهای متحرک: که عبارتند از سوپاپها، شاتون، میل سوپاپ، میل لنگ و پیستون.
سیلندر: قسمت اصلی موتور است. جنس آن از چدن سیاه با دانه های گرافیت است که خاصیت اصطکاکی (سایش) آن را کم می کند و پیستون در داخل آن بالا و پائین می رود. همچنین کانالهایی جهت گردش آب و خنک کردن موتور طراحی شده و دارای یک شیر تخلیه آب در بدنه می باشد و کلیه متعلقات به آن بسته می شود.
سر سیلندر (در پوش سیلندر): قطعه ای است که روی سیلندر توسط چند پیچ بسته می شود. جنس سر سیلندر از چدن با آلیاژ آلومینیوم است معمولاً در ماشینهای پر دور سر سیلندر را از آلیاژ آلومینیوم انتخاب می کنند که زودتر گرم شده و بهتر گرما را انتقال میدهد. در این موتورها میتوان فشار تراکم را تا حدی بالاتر برد. در موتورهای سوپاپ آویخته (آی هد) محل نشستن سوپاپها، اسبکها، شمعها روی سر سیلندر هستند که دارای مجاری آب می باشد و برای خنک کردن سوپاپها و محفظه احتراق تعبیه شده است.
لقی بین سیلندر و سر سیلندر: به اندازه مجاز باید باشد اگر کمتر باشد باعث فرسودگی شدید و شکستن رینگها و بیشتر اوقات جام کردن (گیر پاژ کردن) موتور می شود و اگر بیشتر از اندازه مجاز باشد باعث فرار کمپرس از محفظه احتراق و عبور روغن به بالا و روغن سوزی می گردد. که لقی آن را به ازای هر اینچ قطر پیستون 1../. اینچ در نظر گرفته اند و می توان اندازه دقیق آن را از رابطه زیر بدست آورد.
ضریب انبساط آلومینیوم ۲../.
ضریب انبساط چدن ۱../.
کار واشر سر سیلندر: آب بندی و گاز بندی می باشد (جلوگیری از کمپرس یا فرار گازها از محفظه احتراق به بیرون)
انواع واشر سر سیلندر:
1- آزبست فلزی 2- آهنی3- آستا 4- مسی5- نسوز
محفظه لنگ: قسمتی از موتور است که با سیلندر یکپارچه ریخته می شود در اینصورت جنس محفظه از جنس سیلندر است. در بعضی از موتورها جنس محفظه میل لنگ از جنس سبکتر انتخاب می شود و توسط پیچ به ته بلوک سیلندر بسته می شود، میل سوپاپ نیز در همین محفظه کنار میل لنگ قرار دارد. جهت رساندن روغن به یاتاقانها و قسمتهای دیگرموتور میل لنگ دارای کانالهایی می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
کلزا
مقدمه :
دانه های روغنی پس از غلات ، دومین ذخایر غذایی جهان را تشکیل می دهند . این محصولات علاوه بر دارا بودن ذخائر غنی اسید چرب ، حاوی پروتئین نیز می باشند در این میان کلزایه عنوان یکی از مهمترین گیاهان روغنی در سطح جهان مطرح می باشد . آخرین ارقام منتشره از سوی سازمان خواربار و کشاورزی جهانی ( FAO ) در سال 1999 نشان می دهد ، کلزا پس از سویا و نخل روغنی ، سومین منبع تولید روغن نباتی جهان به شمار می رود .
مبدأ اولیه کلزا Brassica napus به خوبی روشن نمی باشد اما به احتمال قوی خواستگاه آن ناحیه آسیا و اروپا است ، کلمه Rapeseed در زبان انگلیسی به کلزا اطلاق می شود دارای ریشة Rapum به معنی شلغم می باشد .
زراعت کلزا از 300 سال قبل در هندوستان رواج داشته و از آنجا به چین و ژاپن راه یافته است ،در اروپا استخراج روغن از دانه کلزا و دانه سایر گونه های متعلق به جنس Brassica دست کم از قرن 16 رواج داشته است ، این روغن ابتدا به عنوان روغن چراغ استفاده شد و سپس به عنوان روغن خوراکی مرسوم گردید .
تولید تجارتی کلزا در سال 1942 به عنوان منبع تأمین کننده روغن روان ساز در جنگ جهانی دوم آغاز گردید اما به دلیل قحطی و گرسنگی و کمبود منابع روغن خوراکی مقداری از آن به مصرف غذایی رسید و پس از آن با توجه به امکان استفاده خوراکی از این روغن اصلاح آن مورد توجه قرار گرفت .
گونه ها و ارقام :
گیاهان جنس براسیکا برحسب میزان اسیداوریک به دوگروه عمده تقسیم می شوند:
دسته اول که با علامت اختصاری HEAR مشخص می شوند دارای مقادیر زیادی اسید اروسیک بوده ( درحدود 55 درصد ) و مصرف خوراکی ندارند . در سال 1974 روغنهایی که کمتراز5 درصد اسید اروسیک داشتند تحت عنوان LEAR نامگذاری شدند ، بعدها محققین کانادایی نام کانولا را برای ارقام اصلاح شده کلزا ( دارای حداکثر 2 درصد اسید اروسیک ) انتخاب نمودند . علاوه بر ماده مضر فوق یک ماده مضر دیگر در کنچاله و علوفه کلزا وجود دارد که تحت عنوان “ گلوکز اینولات “ شناخته می شود و باعث طعم تند و بوی گزنده می گردد . فیبر نیز از موادی است که باعث افت کیفیت کنجاله می گردد . ترتیب تکامل اصلاح در این گیاه روغنی به قرار زیر بوده است :
ارقام ( 0 ) : در این ارقام میزان اسید اروسیک به حد بسیار کمی تقلیل یافته بطوریکه در ارقام امروزی تقریباً به صفر رسیده است .
ارقام ( 00 ) : در این ارقام علاوه بر میزان اسید اروسیک میزان گلوکز اینولات نیز بسیار کاهش یافته است .
ارقام ( 000 ) : در این ارقام هر سه ماده نامطلوب اسید اروسیک ، گلوکز اینولات و فیبر به حداقل رسیده اند .
تجزیه مواد تشکیل دهندة بذر کلزا
ترکیبات
پروتئین
روغن
رطوبت
هیدارات کربن
مواد معدنی
کلوکز
اینولات
مقدار %
25-17
45-40
3/7-5/5
25-20
3/5-2/3
4-1
روغن کلزا در مقام مقایسه با روغن حاصله از دانه های روغنی ممتاز آفتابگردان ، ذرت و سویا به دلیل حضور اسیدهای چرب اشباع نشده و فاقد کلسترول از کیفیت تغذیه ای بالایی برخوردار است .
ارقام کلزا دارای دو تیپ بهاره و پائیزه می باشند که ارقام بهاره به دلیل دوره رشد کوتاهتر از عملکردکمتری برخوردارند و در ضمن نیازی به بهاره سازی(ورنالیزاسیون) ندارند ، درحالیکه ارقام پائیزه نیازمند گذراندن یک دوره سرما می باشند . جدول زیر برخی ارقام رایج در ایران و ویژگی های آنها را نشان می دهد :
نام رقم
نوع رقم
کد رقم
عملکرد
دانه ton/ha
درصد روغن
سازگاری
طلایه ( کبری )
پائیزه
00
3/4-1/2
3/41-41
سرد و معتدل سرد
زرگل ( سرز )
پائیزه
00
8/4-2
45-42
سرد
PF7045/91 (ساری گل)
بهاره
00
8/4-2
45-42
معتدل و گرم و مرطوب
Okapi
پائیزه
00
3
43
معتدل سرد و سرد
Fornax
پائیزه
00
3
43
سرد
SLM 0461
پائیزه
00
3
43
سرد
Orient
پائیزه
00
9/2-7/2
44-42
معتدل سرد
Colvert
پائیزه
00
9/2-7/2
53
معتدل سرد
Option 501
بهاره
00
7/2-5/2
44-43
گرم و مرطوب
هیبرید Hyola 401
بهاره
00
2/3-8/2
45-43
معتدل و گرم و مرطوب
هیبرید Hyola 308
بهاره
00
9/2-7/2
46-44
معتدل و گرم ومرطوب
گیاه شناسی :
کلزا از تیره شب بوئیان یا چلیپائیان ، گیاهی علفی با دوره رشد یکساله می باشد دارای ریشه عمودی و بلند است که در شرایط مناسب تا عمق 80 سانتی متری خاک وحتی بیشتر نیز نفوذ می کند .
کلزا دارای یک ساقةاصلی و تقریباً مدور می باشد که پس از به گل نشستن ساقه اصلی رشد ساقه های فرعی آغاز می شود و تعداد زیادی شاخه فرعی منشعب می شود ارتفاع نهایی بوته بین 200- 50 سانتیمتر است . برگهای کلزا به سه فرم چسبیده به آغوش ، چسبیده معمولی ، و دارای دمبرگ مشاهده می شوند . گل آذین به شکل خوشه بلندی است که در آن گل ها از قسمت پایین خوشه شروع به شکفتن می کنند . کلزا گیاهی عمدتاً خود گشن است که میزان خود گشنی آن بیش از 70% می باشد . میوه کلزا غلاف یا به عبارت عامی خورجینی به طول 5 تا 10 سانتی متر است که فاقد کرک بوده و در انتها به یک منقار منتهی می شود .
شرایط اقلیمی :
کلزا محصول مناطق معتدله است ، اما با اصلاح ارقام جدید سازگاری این گیاه به مناطق سرد نیز گسترش یافته است . آزمایشات نشان داده اند بیش از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
احساس درد و گرسنگی
تعریف احساس : در سطح زیست شناختی (Biological) همه اطلاعاتی را که درباره جهان اطراف خود بدست میآوریم؛ در نتیجه برخورد محرکها بر دستگاههای حسی و تحریک کردن گیرندگان ، سلولهای عصبی (Neurons) و سلولهای مغزی حاصل میشود. در سطح روان شناختی (Psychological) احساسها تجربههایی هستند که توسط محرکهای ساده ایجاد میشوند.
مقدمه
دروازههای شناخت جهان توسط موجود زنده چه سیستمهایی هستند؟
انواع سیستمهای حسی کدام هستند؟
سیستمهای حسی از چه ویژگیهایی برخوردار هستند؟
سیستمهای حسی (چه از نوع عمومی و چه از نوع اختصاصی) به جهت فراهم اوردن اماکن شناخت دنیای اطراف مان بحق به عنوان "دروازههای شناخت" معرفی شده اند. در واقع هر نوع اطلاعاتی که از وضعیت درون و بیرون بدنمان بدست میآوریم ریشه در کارکردهای سیستم حسی دارد. آنها به لحاظ کارکرد که دارند به سخت افزارهای کامپیوتری تشبیه شدهاند اطلاعات را دریافت (Apprehension) و جهت پردازش (Processing) به مغز ارسال میکنند.کل سیستم حسی بدن را میتوان به دو دسته کلی حسهای عمومی (General Sense) و حسهای اختصاصی (Specificity Sense) تقسیم بندی کرد (شکل یک). هر یک از این دو دسته خود شامل ساختارهای خاصی هستند در هر ثانیه میلیونها داده را از درون و بیرون بدن جمع آوری میکند تا در تصمیم گیریها بکار روند.
ساختار سیستم حسی عمومی
سیستم حسی عمومی دستهای از گیرندههای حسی هستند که در تمام سطح بدن پخش هستند و به همین خاطر گیرندههای عمومی نیز نامیده میشوند. دستهای از این گیرندهها در سطح پوست قرار دارد و باعث آگاهی موجود زنده از وقایعی میشود که در اطراف پوستش میگذرد. حسهای پوستی مانند شامل حس درد (گیرندههای آزاد عصبی) ، حس حرارت (گیرندههای رافینی و کروز) و حس لمس (گیرندههای میسنر ، مرکل و انتهای موها) میشود. از طرف دیگر دسته دوم حسهای عمومی در زیر پوست (عمق بدن) قرار دارند و باعث آگاهی ما زا وضعیت تاندونها (گیرندههای تاندونی) ، عضلات (دوکهای عضلانی) ، فشارها (گیرندههای رافینی) ، مفاصل و رباط و دردهای عمقی میشوند.
لمس دقیق
حس لمس
لمس غیردقیق
حسهای پوستی (سطحی)
حس درد
گرما
حس حرارت
حسهای عمومی
سرما
حس تاندولی
حس عضلانی
حس ارتعاش
ساختار سیستم حسی
حسهای زیرپوستی (عمقی)
حس فشار
حس مفصلی
حس رباطی
حس درد عمقی
حس بینایی
حس شنوایی
حسهای اختصاصی
حس بویایی
حس چشایی
حس تعادلی (دهلیزی)
شکل یک: ساختار سیستم عصبی
ساختار سیستم حسی اختصاصی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فهرست:
مقدمه
ریشه لغوی
ابر رسانایی
مهمترین خواص ابررساناها
اندازه گیرى مقاومت ابررسانا
تکنولوژى ابررسانا ها
انواع ابر رسانا
رفتار مغناطیسی ویژه یک ابر رسانا
خاصیت منحصر به فرد ابر رسانا
منابع:
مقدمه:
اگردمای فلزات مختلف را تا دمای معینی(دمای بحرانی) پایین اوریم پدیده شگرفی در انها اتفاق می افتد که طی ان به ناگهان مقاومتشان را در برابرعبور جریان برق تا حد صفراز دست خواهند داد .وتبدیل به ابررسانا خواهند شد.(البته موادی مانند نقره نیز هستند که مقاومت ویژه شان حتی در دمای صفر درجه کلوین نیز صفر نمی شود).هرچند در این دما میتوان بسیاری از مواد را ابر رسانا نمود محققا ن برای رسیدن به چنین دمایی مجبورند از هلیم مایع ویا هیدرژن استفاده کنند که بسیار گرانند .
امروزه ابر رسانایی را در موادی ایجاد می کنند که دمای بحرانیشان زیادتر از ۷۷ درجه کلوین است که برای رسیدن به چنین دمایی از ازت مایع استفاده می کنند که نقطه جوشش ۷۷ درجه کلوین است.
ریشه لغوی
ابر رسانا به معنی فوق رسانا میباشد و در واقع میتوان گفت که این واژه در مورد رسانایی فوقالعاده قوی بکار میرود و اجسامی را که دارای این خاصیت باشند، اجسام ابر رسانا گویند.
ابر رسانایی
رسانایى خاصیتى از مواد است که باعث انتقال انرژى الکتریکى در آنها مى شود. این خاصیت در مواد مختلف، یکسان نیست. طلا و نقره رسانا هاى خیلى خوبى هستند در حالى که شیشه یا پلاستیک اصلاً رسانا نیستند. مانعى در برابر رسانش الکتریکى است که مقاومت نامیده مى شود. تغییرات جزیى ترمودینامیکى و الکترو مغناطیسى، روى آن تاثیر مى گذارد.بشر همواره مى خواسته که راه هاى تولید انرژى را ارزان تر کند و یکى از بهترین گزینه ها براى کم کردن هزینه کشف موادى است که مقاومت کمترى دارند. اما در بعضى از مواد وقتى که به یک دماى خاص برسیم، تغییرى در حالت ماده به وجود مى آید که به آن ابررسانایى مى گویند. در این حالت مقاومت الکتریکى از بین مى رود به طورى که جریانى که در یک حلقه ابررسانا تولید مى شود تا صد هزار سال بدون تغییر باقى مى ماند!
پژوهش برای بررسی تغییر مقاومت الکتریکی اجسام در دماهای پائین برای نخستین بار توسط دانشمند اسکاتلندی جیمز دئِور در اواسط قرن نوزدهم آغاز شد. در سال 1864، دو دانشمند لهستانی به نامهای زیگموند روبلوفسکی و کارل اولزفسکی که روشی برای برای مایع ساختن اکسیژن و نیتروژن، یافته بودند، به بررسی خواص فیزیکی عناصر و ازجمله مقاومت الکتریکی در دماهای خیلی کم ادامه دادند و پیشبینی نمودند مقاومت الکتریکی در دماهای کم به شدت کاهش مییابد. روبلوفسکی و اولزفسکی نتایج فعالیت خود را در سال 1880 منتشر ساختند. بعد از آن دِئور و فلمینگ نیز پیشبینی خود را مبنی بر الکترومغناطیس شدن کامل فلزات خالص در دمای صفر مطلق بیان داشتند. البته دئور بعدها تئوری خود را اصلاح و اعلام داشت مقاومت اینگونه فلزات در دمای مورد اشاره به صفر نمیرسد اما مقدار بسیار کمی خواهد بود. والتر نرست نیز با بیان قانون سوم ترمودینامیک بیان داشت که صفر مطلق دستنیافتنی است. کارل لیند و ویلیام همپسون آلمانی در همین زمانها روش خنکسازی و مایع ساختن گازها با افزایش فشار را به ثبت رساندند.
در سال 1900، نیکلا تسلا که با سیستم خنکسازی لیند کار میکرد، پدیده تقویت سیگنالهای الکتریکی را با سرد شدن اجسام که درنتیجه کاهش مقاومت آنها بود، مشاهده و به ثبت رساند. سرانجام خاصیت ابررسانایی توسط پروفسور هلندی، کمرلینک اونز، در سال 1911 و زمانیکه وی سرگرم آزمایش تئوری دئور بود، در دانشگاه لیدن مشاهده شد. اونز دریافت که اگر جیوه در هلیم مایع یعنی حدود 2/4 درجه کلوین قرار گیرد، مقاومت الکتریکی آن از بین میرود. سپس یک حلقه سربی را در دمای 7 درجه کلوین ابررسانا نمود و قوانین فارادی را بر روی آن آزمایش کرد و مشاهده نمود وقتی با تغییر شار در حلقه جریان القایی تولید شود، حلقه سربی بر عکس رساناهای دیگر رفتار مینماید. یعنی بعد از قطع میدان تا زمانیکه در حالت ابر رسانایی قرار دارد، جریان الکتریکی را تا مدت زیادی حفظ میکند. به عبارت دیگر بعد از به وجود آمدن جریان الکتریکی ناشی از میدان مغناطیسی در یک سیم ابررسانا، سیم حتی بدون میدان خارجی یا مولد الکتریکی نیز میتواند حامل جریان باشد. اونز این رخداد را در آزمایشگاه دانشگاه لیدن با ایجاد جریان ابررسانایی در یک سیمپیچ و سپس حمل سیمپیچ همراه با سرد کنندهای که آن را سرد نگه میداشت به دانشگاه کمبریج به عموم نشان داد. یافته اونز منجر به اعطای جایزه نوبل فیزیک در سال 1913 به وی شد.
اونز همچنین متوجه شد برای هر یک از مواد ابررسانا، دمایی به نام دمای بحرانی وجود دارد که وقتی ماده از این دما سردتر شود، جسم ابررسانا میگردد و در دماهای بالاتر از این دما، جسم دارای مقاومت الکتریکی است. دمای بحرانی عناصر مختلف متفاوت است. مثلا" دمای بحرانی جیوه حدود 5 درجه کلوین، سرب 9 درجه کلوین و نیوبیوم 2/9 درجه کلوین میباشد و برای بعضی آلیاژها و ترکیبات مانند Nb3Sn و Nb3Ge دمای بحرانی به 18 و 23 درجه کلوین نیز میرسد. البته فلزات رسانایی مانند طلا، نقره و حتی مس نیز هستند که تلاش برای رساندن مقاومت ویژهشان به صفر بی نتیجه مانده است و مشخص نیست اگر به صفر مطلق برسند مقاومت آنها چقدر خواهد بود. رسانیدن دمای ابررساناهای متعارف به این دما نیازمند وجود هلیم مایع میباشد که بسیار پرهزینه، خطرناک و مشکل است. لذا از همان ابتدا تلاش برای تولید ابررساناهایی با دمای بحرانی بالاتر شروع شد و محققان در تلاشند مواد ابررسانایی با دمای بحرانی بالاتر پیدا کنند.
از کشف ابررسانایی در سال 1911 تاکنون، هیچ نظریه فیزیکی جامعی نتوانسته است به بیان دقیق علت خاصیت ابررسانایی بپردازد. در سال 1957 سه فیزیکدان آمریکایی به نامهای باردین، کوپر و شریفر در دانشگاه ایلینویز نظریهای برای توجیه پدیده ابررسانایی در ابررساناهای متعارف ارائه دادند که با نام آنها به نظریه BCS معروف گردید. براساس این نظریه در ابررساناهای معمولی، الکترونهایی که در رسانایی جریان نقش دارند، جفتهایی تشکیل میدهند و متقابلاً با عواملی که باعث مقاومت الکتریکی میشوند، مقابله میکنند. ابداع تئوری BCS نیز برای سه دانشمند آمریکایی جایزه توبل 1972 را به ارمغان آورد. اینکه 46 سال طول کشید تا توجیهی برای پدیده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 17 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آبهای سطحی آب سطحی شامل آب باران، پساب، رودخانه دائمی و مانند آنها میباشد. فعالیتهای انسان میتواند منجر به افزایش میزان ترکیبات موجود در آب سطحی شوند.به عنوان مثال، فاضلابهای حاوی مواد آلی که به آب سطحی اضافه میشوند. بنابراین تشخیص کیفیت آبهای سطحی و اثرات فعالیتهای انسان بر روی کیفیت آبها از اهمیت بالایی برخوردار است. منظور از کیفیت آب خصوصیات فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی آن میباشد. پارامترهای فیزیکی شامل رنگ، بو، درجه حرارت، مواد جامد، کدورت، روغن و چربی میباشد. پارامترهای شیمیایی مربوط به مواد آلی شامل BOD ( اکسیژن مورد نیاز بیوشیمیایی)، COD ( اکسیژن مورد نیاز شیمیایی)، TOC ( کل کربن آلی) و TOD ( کل اکسیژن مورد نیاز) میباشد. پارامترهای شیمیایی غیر آلی شامل شوری، سختی، PH، اسیدی بودن، قلیائیت، موادی شامل آهن، منگنز، کلرایدها، سولفاتها، سولفیدها، فلزات سنگین، نیتروژن و فسفرها میباشد و پارامترهای بیولوژیکی شامل کلیفرمها، کلیفرمهای مصنوعی، پاتوژنهای ویژه و ویروسها میشوند]Canter, L.W., 1996[.منابع آبهای سطحی منطقه 22 جزء حوزه آبریز دریاچه نمک و زیر حوزه کرج – جاجرود میباشد. رودخانه کرج به عنوان آبراهه اصلی زیر حوزه کل جریانات سطحی منطقه را زهکشی مینماید. این رودخانه از دامنههای جنوبی البرز و از ارتفاعات شمال کرج منشا یافته و پس از دریافت آبراهههای متعدد در راستای شمال به جنوب جریان می یابد .این رودخانه پس از عبور از شهر کرج وارد محدوده دشت شده در راستای شمال باختری، خط جنوب خاوری جریان مییابد. در طول مسیر رودخانههای کن واقع در منتهی الیه بخش شرقی محدوده مطالعاتی و پرندک، مسیلهای خروجی از تهران را دریافت داشته و نهایتاً از جنوب خاوری شهر تهران به رودخانه جاجرود پیوند میخورد.رودخانه جاجرود نیز از بلندیهای شمال خاوری زیر حوزه منشا گرفته و پس از دریافت مسیلها و شاخههای متعدد در پشت سد لتیان ذخیره میگردد. رودخانه جاجرود پس از عبور از سد لتیان در شمال دشت ورامین از طریق بند انحرافی به مصرف کشاورزی میرسد. نهایتاً این رودخانه به رودخانه کرج میپیوند و تحت نام شور از زیر حوزه خارج میگردد.رودخانه کن از دیگر جریانات سطحی زیر حوزه کرج – جاجرود است که از ارتفاعات حد فاصل رودخانه کرج و جاجرود منشأ گرفته و شمال باختری شهر تهران از طریق بندهای انحرافی سنتی به مصرف آبیاری باغات این منطقه میرسد. بستر این رودخانه در حد فاصل ورود به دشت تا محل تلاقی با جاده کرج – تهران خشک بوده لیکن از این پس با دریافت پسابهای شهری، جریانات مسیلهای متعدد نظیر ولنجک و فرحزاد و کانالهای خروجی فاضلاب تهران مجدداً جریان یافته و در جنوب خاوری شهر تهران به رودخانه جاجرود ملحق میگردد.رودخانههای کرج، جاجرود، کن و ... که در زمره مهمترین جریانات سطحی زیرحوزه بوده و کلیه روانآبهای سطحی و مسیلهای جاری در زیر حوزه را دریافت میدارند، در درجه اول از طریق ذوب برفهای ذخیره شده درارتفاعات جنوبی البرز و بارشهای فصلی تغذیه شده و بهخودیخود دارای رژیم طبیعی همانند دیگر جزئیات سطحی که از ذوب برفها منشأ میکیرند، میباشند [ شرکت تماب ، 1359]. از زیر حوزه کرج – جاجرود سالانه جمعاً معادل 85/730 میلیون مترمکعب از رودخانههای جاری در محدوده زیرحوزه برای تأمین مصارف کشاورزی بهره برداری میگردد. این بهرهبرداری از طریق سدهای مخزنی لتیان و امیر کبیر، شبکههای آبیاری دشت ورامین و کرج و بندهای انحرافی سنتی و بتنی احداث شده بر روی رودخانههای کن، شور، سرخه حصار و همچنین نصب موتور تلمبههای متعدد در حاشیه رودخانههای مذکور صورت میپذیرد.از کل حجم آب استحصال یافته از رودخانهها، 4/679 میلیون متر مکعب 93% کل برداشت از آبهای سطحی در محدوده اراضی دشتی و 45/51 میلیون مکعب معادل 7% کل برداشت از آبهای سطحی در اراضی غیر دشتی و کوهستانی به مصرف میرسد.حجم آب برداشت شده در واحد هیدرولوژیک ورامین 35/508 میلیون مترمکعب ( معادل 6/69%) و حجم آب برداشت شده در واحد هیدرولوژیک دماوند برابر 02/19 میلیون مترمکعب ( معادل 6/2%) است.عمدهترین رودخانههای محدوده طرح که از ارتفاعات جنوبی کوههای البرز سرچشمه میگیرد، عبارتند از: رودخانه کن و ورد آورد. رژیم این دو رودخانه برفی- بارانی است.منطقه مورد مطالعه به سه حوزه اصلی کن، ورد آورد و میانی تقسیم میشود.مقدار آبدهی متوسط سالانه رودخانه کن بر اساس آمار 25 ساله معادل 2/2 مترمکعب در ثانیه و یا 4/69 میلیون مترمکعب در سال محاسبه شده است. دبی سالانه رودخانه کن بین حداکثر 69/4 مترمکعب در ثانیه معادل 9/147 میلیون متر مکعب در سال تا حداقل 98% مترمکعب در ثانیه معادل 9/30 میلیون مترمکعب در سال متغیر بوده است.
تصفیه آبهای سطحی
دید کلی
آب رودخانهها را نیز نمیتوان نظیر آب سدهای مخزنی یا دریاچهها مستقیما برای مصرف عموم بکار برد. در این مقاله به بررسی روشهای صحیحی قابل شرب کردن چنین آبهایی نیز میپردازیم. برای استفاده از هر آب سطحی لازم است قبل از برداشت ، مطالعه دقیقی در مواقع مختالف سال روی آن انجام گیرد. ترکیب آب بویژه از لحاظ تیرگی ، قدرت رسوبگذاری و درجه هیدروتیمتری ، PH ، مقدار ماده آلی و مقدار اشریشیاکولی باید بدقت مورد بررسی قرار گیرد.این مطالعات باید روی ریزابههای بالا دست که رودخانه ، سد یا دریاچه از آن تغذیه میکنند، نیز انجام شود. مطالعه باید حداقل در یک دوره اقلیمی کامل و همچنین برای سالهای زیاد انجام شود. این مشاهدات برای تعیین صحیح روش تصفیهای که باید انجام شود، لازم است.