لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
سونامی
سونامی:
سونامی ( به صورت سو-نا-می-یا تسو-نا-می تلفظ می شود ) پدیده ای طبیعی است و شامل یک سری از امواج می باشد و زمانی ایجاد می شوند که آب دریاچه یا دریا ، به سرعت در مقیاس توده ای جا به جا شود. زمین لرزه ، زمین لغزش ، فورانهای آتشفشانی و برخورد شهابسنگ های بزرگ ، همگی پتانسیل ایجاد سونامی را دارند. اثرات سونامی از غیر قابل توجه تا بسیار مخرب در تغییرند.
واژه سونامی ، از زبان ژاپنی گرفته شده و به معنای بندر ( سو ) و موج ( نامی ) است. این واژه ، توسط ماهیگیرانی به وجود آمده که به بندر برمی گشتند تا به مناطق اطراف بندر تخریب شده برسند اگر چه آنها از وجود موج در آبهای آزاد اطلاعی نداشتند. در اقیانوسهای عمیق ، سونامی رخدادی زیر سطحی نیست. و دامنه ای ( ارتفاع موج ) بسیار کوچک وطول موجی بسیار بلند دارد ( اغلب طول آنها صدها کیلومتر است ) و به همین علت است که در دریا قابل توجه نیستند و در اقیانوس تنها، امواجی گذرا را تشکیل می دهد.
سابقا به سونامی ، امواج مدی گفته می شود زیرا هنگامی که به خشکی نزدیک می شوند بیشتر ویژگی مدهای شدید پیشرونده را دارند تا امواج قله ای که در اثر عملکرد باد روی اقیانوس ایجاد می شوند ( و برای مردم آشناتر می باشند ). اما از آنجا که این امواج در واقع مربوط به مد نیستند ، این واژه را اشتباه می دانند و کاربرد آن توسط اقیانوس شناسان منسوخ شده است.
علل:
سونامی، در اثر هر نوع آشفتگی و اختلالی که به سرعت توده بزرگ از آب را جا به جا کند، مثل زمین لرزه ، فوران آتشفشانی ، زمین لغزش یا برخورد شهابسنگ ایجاد می شوند. هر چند رایج ترین علت آن ، زمین لرزه زیر دریایی است. زمین لرزه ای که خود برای ایجاد سونامی بسیار کوچک است ، می تواند باعث آغاز زمین لغزشی زیر دریایی شود که خود توانایی ایجاد سونامی را دارد.
سونامی ها ، هنگامی ایجاد می شوند که بستر دریا ، به طور تاگهانی دگر شکل شده و به طور عمودی آب رویی را جا به جا کند.چنین حرکات عمودی بزرگی در پوسته زمین،در مرز ورقه ها رخ می دهد.زمین لرزه های فرورانش،در ایجاد سونامی موثر هستند و در جایی رخ می دهندکه ورقه های چگال اقیانوسی،طی فرآیندی که فرورانش نامیده می شود،به زیر ورقه های قاره ای رانده می شوند.
زمین لغزشهای زیر دریایی،که گاهی اوقات در اثر زمین لرزه های بزرگ آغاز می شوند،هم مانند ریزش ساختمانهای آتشفشانی می توانند همانطور که رسوب و سنگها به سمت پایین رانده می شوند و مجددا در بستر دریا آشفته می شوند،ستون آب بالایی را آشفته می کنند.به طور مشابه،فوران آتشفشانی شدید زیر دریا هم ستون آب را به بالا رانده و سونامی ایجاد می کند.
هنگامی که توده آب جابه جا شده،تحت تاثیر گرانش حرکت می کند تا مجددا به حالت تعادل خود برگردد و مانند موج های روی استخر، در اقیانوس پراکنده می شود،امواج تشکیل می شوند.
در سال 1950 کشف شد که سونامی های بزرگ که معتقد بودند در اثر زمین لغزش،عملکرد فورانهای آتشفشانی و برخورد شهابسنگها به وجود می آیند،همانطور که انرژی حاصل از آن آوارهای ریخته یا فوران به آبی که آوارها در آن ریخته منتقل می شود،به سرعت حجم زیادی از آب را جابه جا می کند.سونامی هایی که بر اثر این مکانیزمها تشکیل می شوند،برخلاف سونامی های گستره آرام که در اثر زمین لرزه ایجاد می شوند،به سرعت از بین رفته و چون منطقه کوچکی از دریا را تحت تاثیر قرار می دهند،به ندرت خطوط ساحلی دور از منطقه فشار را تحت تاثیر قرار می دهند.اما،این امواج می توانند به صورت محلی،امواج بسیار بزرگتری را ایجاد کنند مانند مگا سونامی خلیج لیبتویا که موجی حدود 150-50 متر را ایجاد کرد و 524 متر بالای کوههای محلی رسید.
ویژگیها:
تصور غلطی وجود دارد که سونامی ها،مانند امواج حاصل از باد یا امواج بادی(که هوا پشت آنهاست مثل امواجی که در جشن قرن نوزدهم وودکات ایجاد شدند)رفتار می کنند.در حقیقت،سونامی،به صورت سطح آب جدید و بالاتر درک شده است که به صورت طبقه یا طبقاتی از آب ظاهر می شود.لبه پیشرونده سونامی شبیه موج شکن است اما به طور متفاوتی رفتار می کنند. بالا آمدن سریع سطح آب دریا،همراه با وزن و فشار اقیانوس که در پشت آن است،نیروی بسیار بیشتری را ایجاد می کند.
اگر چه اغلب به سونامی،امواج مدی گفته می شود،اما سونامی شبیه گفته عموم که » موجی عادی و فقط بسیار بزرگتر« نیست.در عوض،بیشتر شبیه مدی پیشرونده بی پایان است که راهش را از اطراف و از میان هر سدی باز می کند.قسمت عمده خسارات،در اثر توده آب عظیمی ایجاد می شود که در پشت جبهه موج اولیه قرار دارد،به طوریکه ارتفاع دریا به سرعت بالا می آید و سیل ، مناطق ساحلی را به شدت فرا می گیرد. وزن خالص آب ، به اندازه ای است که اجسام موجود در مسیرش را ساییده و اغلب ساختمانها را روی پی شان می اندازد و زمین را تا سنگ بستر می شوید. اجسام بزرگ مثل کشتیها و تخته سنگها هم قبل از فرونشست سونامی ، چندین مایل به درون خشکی حمل می کند.
عملکرد سونامیها ، بسیار متفاوت با خیزآب است. سونامی ، پدیده ای است که در کل عمق اقیانوس ( اغلب به عمق چند کیلومتر ) حرکت می کند نه در سطح آن ، بنابراین سونامی درای انرژی بسیاری است که با سرعت بسیار زیادی منتشر می شود و می تواند با کاهش انرژی بسیار اندکی ، مسافتهای بسیار دور را در اقیانوس بپیماند. سونامی می تواند در فاصله هزاران کیلومتر از منشا ، موجب خسارات شود بنابراین ممکن است بین زمان تشکیل آن و زمان اثر گذاری آن روی ساحل ، چندین ساعت وقفه باشدو موج لرزه ای مدت زمانی طولانی بعد از اینکه در اثر رویدادی شکل گرفت،به ساحل برسد.اگر چه کاهش انرژی اندک است،اما همانطور که موج منتقل می شود،کل انرژی در محیطی بیشتر و بیشتر پراکنده می شود،بنابراین همانطور که توان فاصله از منشامعکوس می شود،انرژی هر فنر خطی در موج کاهش می یابد.این معادله دو بعدی قانون مربع معکوس در سه بعد است.
در آبهای آزاد،سونامی ها،دوره ای بسیار طولانی(زمان لازم برای اینکه قله موج بعدی،بعد از موج قبلی از یک نقطه بگذرد)،از چند دقیقه تا چند ساعت و طول موجی بسیار بلند،بیش از چند صد کیلومتر دارند(آنرا با امواجی که توسط باد ایجاد شده در ساحل دیده می شوند،مقایسه کنید که توسط طوفانهای دوردست ایجاد شده اندو به طور منظم،یک موج بعد از دیگری با دوره ای حدود 10 ثانیه و طول موج 150 متر در آن می چرخند).ارتفاع واقعی موج سونامی در آبهای آزاد،اغلب کمتر از یک متر است که اغلب برای افراد روی کشتی قابل تئجه نیست.انرژی سونامی،در کل ستون آب تا بستر دریا منتقل می شود برخلاف امواج سطحی که تنها به عمق 10 متری می رسند.
این امواج،با سرعت500 تا 1000 کیلومتر بر ساعت در اقیانوس حرکت می کنند. هنگامی که موج به خشکی نزدیک می شود،دریا کم عمق می شود و موج مسافت بیشتری را طی نمی کند بنابراین شروع به تجمع یافتن می کند.جبهه موج پرشیب تر و بلندتر می شود و فاصله میان قله های موج کم می شود.در حالی که شخص در سطح آبهای عمیق نمی تواند سونامی را ببیند،موج همانطور که به خطوط ساحلی نزدیک می شود فشرده شده و ارتفاع آن به 30 متر یا حتی بیشتر افزایش می یابد.فرآیند پرشیب شدن موج،شبیه شکافتن شلاق نوک تیزشونده است.همانطور که موج به سمت پایین می رود،انرژی در مواد کمترو کمتری قرار می گیرد و سپس هنگامیکه مواد انرژی را دریافت می کنند به شدت حرکت می کنند . هنگامی که نسبت میان عمق آب و طول موج آن خیلی کوچک باشد،موج،تبدیل به موج آبهای کم عمق می شودو از آنجایی که سونامی،طول موج بسیار بزرگی دارد(صدها کیلومتر)،حتی در آبهای عمیق اقیانوسهای آزاد هم به صورت موج آبهای کم عمق عمل می کند.موجهای آبهای کم عمق،با سرعتی معادل ریشه دوم حاصل ضرب شتاب گرانش(8/9 متر بر مجذور ثانیه)در عمق آب حرکت می کنند.مثلا ، در اقیانوس آرام،که عمق آب حدود 4000 متر است،سونامی با سرعت 200 متر بر ثانیه(720 کیلومتر بر ساعت یا 450 مایل در ساعت)حرکت می کنند و حتی در مسافتهای طولانی،کاهش انرژی اندک است.در عمق 40 متری آب،سرعت 20 متر بر ثانیه(حدود 72 کیلومتر بر ساعت یا 45 مایل بر ساعت)است که بسیار کمتر از سرعت موج در اقیانوسهای آزاد است اما سونامی،از محل منشا،به سمت خارج منتشر می شود،بنابراین سواحلی که در سایه خشکی های متاثر از سونامی قرار دارند،معمولا امن هستند.اما ممکن است امواج سونامی،در اطراف توده های خشکی،شکسته و پخش شوند(همانطور که در این انیمیشن سونامی اقیانوس هندنشان داده شده که امواج به سریلانکا و هند می رسند).به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
زندگینامه
سعدی در شیراز متولد شد. پدرش در دستگاه دیوانی اتابک سعد بن زنگی، فرمانروای فارس شاغل بود.
سعدی هنوز طفل بود که پدرش در گذشت. در دوران کودکی با علاقه زیاد به مکتب میرفت و مقدمات علوم را میآموخت. هنگام نوجوانی به پژوهش و دین و دانش علاقه فراوانی نشان داد. اوضاع نابسامان ایران در پایان دوران سلطان محمدخوارزمشاه و بخصوص حمله سلطان غیاث الدین، برادر جلال الدین خوارزمشاه به شیراز (سال ۶۲۷) سعدی راکه هوایی جز کسب دانش در سر نداشت برآن داشت دیار خود را ترک نماید. سعدی در حدود ۶۲۰ یا ۶۲۳ قمری از شیراز به مدرسهٔ نظامیهٔ بغداد رفت و در آنجا از آموزههای امام محمد غزالی بیشترین تأثیر را پذیرفت (سعدی در گلستان غزالی را «امام مرشد» مینامد). غیر از نظامیه، سعدی در مجلس درس استادان دیگری از قبیل شهابالدین سهروردی نیز حضور یافت و در عرفان از او تأثیر گرفت. معلم احتمالی دیگر وی در بغداد ابوالفرج بن جوزی (سال درگذشت ۶۳۶) بودهاست که در هویت اصلی وی بین پژوهندگان (از جمله بین محمد قزوینی و محیط طباطبایی) اختلاف وجود دارد.
پس از پایان تحصیل در بغداد، سعدی به سفرهای متنوعی پرداخت که به بسیاری از این سفرها در آثار خود اشاره کردهاست. در این که سعدی از چه سرزمینهایی دیدن کرده میان پژوهندگان اختلاف نظر وجود دارد و به حکایات خود سعدی هم نمیتوان چندان اعتماد کرد و به نظر میرسد که بعضی از این سفرها داستانپردازی باشد (موحد ۱۳۷۴، ص ۵۸)، زیرا بسیاری از آنها پایه نمادین و اخلاقی دارند نه واقعی. مسلم است که شاعر به عراق، شام و حجاز سفر کرده است[نیازمند منبع] و شاید از هندوستان، ترکستان، آسیای صغیر، غزنه، آذربایجان، فلسطین، چین، یمن و آفریقای شمالی هم دیدار کرده باشد.
سعدی در حدود ۶۵۵ قمری به شیراز بازگشت و در خانقاه ابوعبدالله بن خفیف مجاور شد. حاکم فارس در این زمان اتابک ابوبکر بن سعد زنگی(۶۲۳-۶۵۸) بود که برای جلوگیری از هجوم مغولان به فارس به آنان خراج میداد و یک سال بعد به فتح بغداد به دست مغولان (در ۴ صفر ۶۵۶) به آنان کمک کرد. در دوران ابوبکربن سعدبن زنگی شیراز پناهگاه دانشمندانی شده بود که از دم تیغ تاتار جان سالم بدر برده بودند. در دوران وی سعدی مقامی ارجمند در دربار به دست آورده بود. در آن زمان ولیعهد مظفرالدین ابوبکر به نام سعد بن ابوبکر که تخلص سعدی هم از نام او است به سعدی ارادت بسیار داشت. سعدی به پاس مهربانیهای شاه سرودن بوستان را در سال ۶۵۵ شروع نمود. و کتاب را در ده باب به نام اتابک ابوبکر بن سعدبن زنگی در قالب مثنوی سرود. هنوز یکسال از تدوین بوستان نگذشته بود که در بهار سال ۶۵۶ دومین اثرش گلستان را بنام ولیعهد سعدبن ابوبکر بن زنگی نگاشت و خود در دیباچه گلستان میگوید. هنوز از گلستان بستان یقینی موجود بود که کتاب گلستان تمام شد.
تاریخ تولد و وفات
بر اساس تفسیرها و حدسهایی که از نوشتهها و سرودههای خود سعدی در گلستان و بوستان میزنند، و با توجه به این که سعدی تاریخ پایان نوشته شدن این دو اثر را در خود آنها مشخص کردهاست، دو حدس اصلی در تاریخ تولد سعدی زده شدهاست. نظر اکثریت مبتنی بر بخشی از دیباچهٔ گلستان است (با شروع «یک شب تأمل ایام گذشته میکردم») که بر اساس بیت «ای که پنجاه رفت و در خوابی» و سایر شواهد این حکایت، سعدی را در ۶۵۶ قمری حدوداً پنجاهساله میدانند و در نتیجه تولد وی را در حدود ۶۰۶ قمری میگیرند. از طرف دیگر، عدهای، از جمله محیط طباطبایی در مقالهٔ «نکاتی در سرگذشت سعدی»، بر اساس حکایت مسجد جامع کاشغر از باب پنجم گلستان (با شروع «سالی محمد خوارزمشاه، رحمت الله علیه، با ختا برای مصلحتی صلح اختیار کرد») که به صلح محمد خوارزمشاه که در حدود سال ۶۱۰ بودهاست اشاره میکند و سعدی را در آن تاریخ مشهور مینامد، و بیت «بیا ای که عمرت به هفتاد رفت» از اوائل باب نهم بوستان، نتیجه میگیرد که سعدی حدود سال ۵۸۵ قمری، یعنی هفتاد سال پیش از نوشتن بوستان در ۶۵۵ قمری، متولد شدهاست. اکثریت محققین (از جمله بدیعالزمان فروزانفر در مقالهٔ «سعدی و سهروردی» و عباس اقبال در مقدمه کلیات سعدی) این فرض را که خطاب سعدی در آن بیت بوستان خودش بودهاست، نپذیرفتهاند. اشکال بزرگ پذیرش چنین نظری آن است که سن سعدی را در هنگام مرگ به ۱۲۰ سال میرساند! حکایت جامع کاشغر نیز توسط فروزانفر و مجتبی مینوی داستانپردازی دانسته شدهاست، اما محمد قزوینی نظر مشخصی در این باره صادر نمیکند و مینویسد «حکایت جامع کاشغر فیالواقع لاینحل است». محققین جدیدتر، از جمله ضیاء موحد (موحد ۱۳۷۴، صص ۳۶ تا ۴۲)، کلاً این گونه استدلال در مورد تاریخ تولد سعدی را رد میکنند و اعتقاد دارند که شاعران کلاسیک ایران اهل «حدیث نفس» نبودهاند بنابراین نمیتوان درستی هیچیک از این دو تاریخ را تأیید کرد.
وفات سعدی را اکثراً در ۶۹۱ قمری میدانند. ولی عدهای از جمله سید حسن تقیزاده احتمال دادهاند که سعدی در حدود ۶۷۱ قمری فوت کردهاست. محمد قزوینی در نامهای به تقیزاده مینویسد که احتمال ۶۷۱ بسیار قوی است ولی آن را «خرق اجماع مورخین» و «باعث طعن» میداند.
آسعدی در خانقاهی که اکنون آرامگاه اوست و در گذشته محل زندگی او بود، به خاک سپرده شد که در ۴ کیلومتری شمال شرقی شیراز، در دامنه کوه فهندژ، در انتهای خیابان بوستان و در کنار باغ دلگشا است. این مکان در ابتدا خانقاه شیخ بوده که وی اواخر عمرش را در آنجا میگذرانده و سپس در همانجا دفن شدهاست. برای اولین بار در قرن هفتم توسط خواجه شمس الدین محمد صاحبدیوانی وزیر معروف آباقاخان، مقبرهای بر فراز قبر سعدی ساخته شد. در سال ۹۹۸ به حکم یعقوب ذوالقدر، حکمران فارس، خانقاه شیخ ویران گردید و اثری از آن باقب نماند. تا این که در سال ۱۱۸۷ ه.ق. به دستور کریمخان زند، عمارتی ملوکانه از گچ و آجر بر فراز مزار شیخ بنا شد که شامل ۲ طبقه بود. طبقه پایین دارای راهرویی بود که پلکان طبقه دوم از آنجا شروع میشد. در دو طرف راهرو دو اطاق کرسی دار ساخته شده بود. در اطاقی که سمت شرق راهرو بود، قبر سعدی قرار داشت و معجری چوبی آن را احاطه کره بود. قسمت غربی راهرو نیز موازی قسمت شرقی، شامل دو اطاق میشد، که بعدها شوریده (فصیح الملک) شاعر نابینای شیرازی در اطاق غربی این قسمت دفن شد. طبقه بالای ساختمان نیز مانند طبقه زیرین بود، با این تفاوت که بر روی اطاق شرقی که قبر سعدی در آنجا بود، به احترام شیخ اطاقی ساخته نشده بود و سقف آن به اندازه دو طبقه ارتفاع داشت. بنای فعلی آرامگاه سعدی از طرف انجمن آثار ملی در سال ۱۳۳۱ ه-ش با تلفیقی از معماری قدیم و جدید ایرانی در میان عمارتی هشت ضلعی با سقفی بلند و کاشیکاری ساخته شد. رو به روی این هشتی، ایوان زیبایی است که دری به آرامگاه دارد.
سعدی جهانگردی خود را در سال ۱۱۲۶ آغاز نمود و به شهرهای خاور نزدیک و خاور میانه، هندوستان، حبشه، مصر و شمال آفریقا سفر کرد(این جهانگردی به روایتی سی سال به طول انجامید)؛ حکایت هایی که سعدی در گلستان و بوستان آورده است، نگرش و بینش او را نمایان می سازد. وی در مدرسه نظامیه بغداد دانش آموخته بود و در آنجا وی را ادرار بود. در سفرها نیز سختی بسیار کشید، او خود گفته است که پایش برهنه بود و پاپوشی نداشت و دلتنگ به جامع کوفه درآمد و یکی را دید که پای نداشت، پس سپاس نعمت خدایی بداشت و بر بی کفشی صبر نمود. آن طور که از روایت بوستان برمی آید، وقتی در هند بود، سازکار بتی را کشف کرد و برهمنی را که در آنجا نهان بود در چاله انداخت و کشت؛ وی در بوستان، این روش را در برابر همه فریبکاران توصیه کرده است. حکایات سعدی عموماً پندآموز و مشحون از پند و و پارهای مطایبات است. سعدی، ایمان را
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
شرح زندگی نامه حکیم ابوالقاسم فردوسی
استاد بزرگ بی بدیل ، حکیم ابوالقاسم منصور بن حسن فردوسی طوسی، حماسه سرای بزرگ ایران و یکی از شاعران مشهور عالم و ستاره در خشنده آسمان ادب فارسی و از مفاخر نامبردار ملت ایرانست که به علت همین عظمت مقام و مرتبت ، سرگذش مانند دیگر بزرگان دنیای قدیم با افسانه و روایات مختلف در آمیخته است
استاد بزرگ بی بدیل ، حکیم ابوالقاسم منصور بن حسن فردوسی طوسی، حماسه سرای بزرگ ایران و یکی از شاعران مشهور عالم و ستاره در خشنده آسمان ادب فارسی و از مفاخر نامبردار ملت ایرانست که به علت همین عظمت مقام و مرتبت ، سرگذش مانند دیگر بزرگان دنیای قدیم با افسانه و روایات مختلف در آمیخته است. مولد او قریه باژ از قراء ناحیه طابران (یا: طبران) طوس بود، یعنی همانجا که امروز آرامگاه اوست، و او در آن دِه در حدود سال ۳۲۹ – ۳۳۰ هجری، در خانواده ای از طبقه دهقانان چشم به جهان هستی گشود.چنان که می دانیم "دهقانان" یک طبقه از مالکان بودند که در دوره ی ساسانیان (و چهار پنج قرن اول از عهد اسلامی) در ایران زندگی می کردند و یکی از طبقات اجتماعی فاصل میان طبقه کشاورزان و اشراف درجه اول را تشکیل می دادند و صاحب نوعی "اشرافیت ارضی" بودند . زندگانی آنان در کاخهایی که در اراضی خود داشتند می گذشت . آنها به وسیله ی "روستاییان" از آن اراضی بهره برداری می نمودند و در جمع آوری مالیات اراضی با دولت ساسانی و سپس در عهد اسلام با دولت اسلام همکاری داشتند و حدودا تا زمان حمله مغول به تدریج بر اثر فتنه ها و آشوبها و تضییقات گوناگون از بین رفتند. اینان در حفظ نژاد و نسب و تاریخ و رعایت آداب و رسوم ملی، تعصب و سختگیری خاص می کردند و به همین سبب است که هر وقت در دورهی اسلامی کسی را "دهقان نژاد" می دانستند مقصود صحت نژاد ایرانی او بود و نیز به همین دلیل است که در متون فارسی قرون پیش از مغول "دهقان" به معنی ایرانی و مقابل "ترک" و "تازی" نیز استعمال می شده است .فردوسی به خاطر تعلق به این طبقه از جامعه، از تاریخ ایران وسرگذشت نیاکان خویش آگاهی داشت، به ایران عشق می ورزید، به ذکر افتخارات ملی علاقه داشت. وی از خاندانی صاحب مکنت و ضیاع و عقار بود و به قول نظامی عروضی صاحب چهار مقاله، در دیه باژ «شوکتی تمام داشت و به دخل آن ضیاع از امثال خود بی نیاز بود» . ولی این بی نیازی پایدار نماند ؛ زیرا او همه سودهای مادی خود را به کناری نهاد و وقتی تاریخ میهن خود و افتخارات گذشته آن را در خطر نیستی و فراموشی یافت زندگی خود را به احیاء تاریخ گذشته مصروف داشت و از بلاغت و فصاحت معجزه آسای خود در این راه یاری گرفت . از تهیدستی نیندیشید، سی سال رنج برد، و به هیچ روی، حتی در مرگ پسرش، از ادامه کار باز نایستاد، تا شاهنامه را با همه ی رونق و شکوه و جلالش، جاودانه برای ایرانی که می خواست جاودان باشد، باقی می گذارد «که رحمت بر آن تربت پاک باد»فردوسی ظاهراً در ابتدای قتل دقیقی (حدود ۳۶۷- ۳۶۹ ه) به نظم داستانهای منفردی از میان داستانهای قدیم ایرانی سرگرم بود، مثل داستان "بیژن و گرازان"، که بعدها آنها را در شاهنامه ی خود گنجانید و گویا این کار را حتی در حین نظم شاهنامه ابومنصوری یا بعد از آن نیز ادامه می داد و داستانهای منفرد دیگری را مانند اخبار رستم، داستان رستم و سهراب، داستان اکوان دیو، داستانهای مأخوذ از سرگذشت بهرام گور، جداگانه به نظم در می آورد . اما تاریخ نظم این داستانها مشخص نیست و تنها بعضی از آنها دارای تاریخ نسبتا روشن و آشکاری است. مثل داستان سیاوش که در حدود سال ۳۸۷ ه. سروده شده و نظم داستان نخجیر کردن رستم با پهلوانان در شکارگاه افراسیاب که در ۳۸۹ شروع شد. آغاز نظم شاهنامه: اما نظم شاهنامه، یعنی شاهنامه ای که در سال ۳۴۶ هجری به امر ابومنصور محمد بن عبدالرزاق سپهسالار خراسان فراهم آمده بود، دنباله ی اقدام دقیقی شاعرست در همین مورد. دقیقی بعد از سال ۳۶۵ که سال جلوس نوح بن منصور سامانی بود، به امر او شروع به نظم شاهنامه ابومنصور کرد ولی هنوز بیش از هزار بیت آن را به نظم در نیاورده بود که به دست بنده ای کشته شد. بعد از شهرت کار دقیقی در دهه ی دوم از نیمه ی دوم قرن چهارم و رسیدن آوازه ی آن و نسخه ای از نظم او به فردوسی، استاد طوس بر آن شد که کار شاعر جوان دربار سامانی را به پایان برد. ولی مأخذی را که دقیقی در دست داشت مالک نبود و می بایست چندی در جست و جوی آن بگذراند . بر حسب اتفاق یکی از دوستان او در این کار وی را یاری کرد و نسخه ای از شاهنامه منثور ابومنصوری را بدو داد و فردوسی از آن هنگام به نظم شاهنامه دست یازید، بدین قصد که کتاب مدون و مرتبی از داستانها و تاریخ کهن ترتیب دهد. تاریخ این واقعه ، یعنی شروع به نظم شاهنامه ، صریحاً معلوم نیست ولی با استفاده از قرائن متعددی که از شاهنامه مستفاد می گردد و با انطباق آنها بر وقایع تاریخی، می توان آغاز نظم شاهنامه ابومنصوری را به وسیله استاد طوس سال ۳۷۰ – ۳۷۱ هجری معلوم کرد.این کار بزرگ، خلاف آنچه تذکره نویسان و افسانه سازان جعل کرده اند، به امر هیچ یک از سلاطین، خواه سامانی و خواه غزنوی، انجام نگرفت بلکه استاد طوس به صرافت طبع، بدین مجاهدت عظیم دست زد و در آغاز کار فقط از یاوری دوستان خود و یکی از مقتدرین ایرانی نژاد محلی در طوس بهره مند شد که نمی دانیم که بود ، ولی چنانکه فردوسی خود می گوید او دیری نماند و بعد از او مردی دیگر، هم از متمکنان و بزرگان محلی طوس، به نام "حیی" یا "حسین" بن قتیبه ، شاعر را زیربال رعایت گرفت و درامور مادی، حتی پرداخت خراج سالانه، یاوری نمود، و مردی دیگر به نام "علی دیلمی" هم در این گونه یاوریها شرکت داشت. اما اینان همه از یاوران و دوستان و بزرگان محلی طوس یا ناحیه طابران بودند و هیچ یک پادشاه و سلطان نام آوری نبودند. تذکره نویسان در شرح حال فردوسی نوشته اند که او به تشویق سلطان محمود به نظم شاهنامه پرداخت . علت این اشتباه آن است که نام محمود در نسخه موجود شاهنامه، که دومین نسخه شاهنامه فردوسی است، توسط خود شاعر گنجانیده شد و نسخه اول شاهنامه ( که منحصر بود به منظوم ساختن متن شاهنامه ابومنصوری ) ، موقعی آغاز شده بود که هنوز ۱۹ سال از عمر دولت سامانی باقی بود و اگر فردوسی تقدیم منظومه خود را به پادشاهی لازم می شمرد ناگزیر به درگاه آل سامان، که خریدار این گونه آثار بودند، روی می نمود نه به درگاه سلطانی که هنوز روی کار نیامده بود. محمود ترکزاد غزنوی نه تنها در ایجاد شاهنامه استاد طوس تأثیری نداشت بلکه قصد قتل گوینده آن، به گناه دوست داشتن نژاد ایرانی و اعتقاد به تشیع، را داشت .اتمام اولین نسخه شاهنامه: گفتیم که فردوسی، مدتی پیش از به دست آوردن نسخه ی شاهنامه منثور ابومنصور محمد بن عبدالرزاق طوسی، در دوران جوانی و پیش از چهل سالگی، سرگرم نظم بعضی از داستانهای قهرمانی بود و بنا بر شرحی که گذشت در حدود سال ۳۷۰-۳۷۱ هجری نسخه شاهنامه منثور ابومنصوری را به یاری یکی از دوستان طوسی خود به دست آورد و به نظم آن همت گماشت، و پس از سیزده یا چهارده سال، در سال ۳۸۴ یعنی ده سال پیش از آشنایی بادربار محمود غزنوی، آن را به پایان رسانید. تاریخ مذکور درپاره ای از نسخ قدیمی شاهنامه دیده می شود.
سهراب سپهری
سهراب سپهری در 15 مهر ماه 1307 در شهر کاشان به دنیا آمد. پدرش اسدالله سپهری کارمند اداره پست و تلگراف بود و هنگامی که سهراب نوجوان بود پدرش از دو پا فلج شد. با این حال به هنر و ادب علاقه ای وافر داشت. نقاشی می کرد، تار می ساخت و خط خوبی هم داشت.
سپهری در سال های نوجوانی پدرش را از دست داد و در یکی از شعرهای دوره جوانی از پدرش یاد کرده است (خیال پدر) یکسال بعد از مرگ او سروده است:
در عالم خیال به چشم آمدم پدر
کز رنج چون کمان قد سروش خمیده بود
دستی کشیده بر سر رویم به لطف و مهر
یک سال می گذشت، پسر را ندیده بود
مادر سپهری فروغ ایران سپهری بود. او بعد از فوت شوهرش، سرپرستی سهراب را به عهده گرفت و سپهری او را بسیار دوست می داشت.
دوره کودکی سپهری در کاشان گذشت. سهراب دوره شش ساله ابتدایی را در دبستان خیام این شهر گذرانید.
سپهری دانش آموزی منظم و درس خوان بود و درس ادبیات را دوست داشت و به خوش نویسی علاقه مند بود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
زنان در شاهنامه فردوسی
مقدمه :
فردوسی و اهمیت شاهنامه شاهنامه فردوسی هم از حیث کمیت هم از جهت کیفیت بزرگترین اثر ادبیات و نظم فارسی است، بلکه میتوان گفت یکی از شاهکارهای ادبی جهان است، و اگر من همیشه در راه احتیاط قدم نمیزدم، میگفتم که شاهنامه معظمترین یادگار ادبی نوع بشر است تاریخ ملی ایرانیان نخستین منت بزرگی که فردوسی بر ما دارد احیا و ابقای تاریخ ملی ماست. هرچند جمع آوری این تاریخ را فردوسی نکرده و عمل او تنها این بوده است که کتابی را که پیش از او فراهم آمده بود بنظم آورده است ولیکن همین فقره کافیست که او را زنده کننده آثار گذشته ایرانیان بشمار آورد. چنانکه خود او این نکته را متوجه بوده و فرموده است: " عجم زنده کردم بدین پارسی " و پس از شمارهء اسامی بزرگانی که نام آنها را ثبت جریدهء روزگار ساخته می گوید چون عیسی من این مردگان را تمام ـ سراسر همه زنده کردم بنام ایرانی بی شاهنامه: چرخ چنبر اگر فردوسی شاهنامه را نظم نکرده بود این روایات بحالت تاریخ بلعمی (ترجمه و تلخیص تاریخ محمدبن جریرطبری) و نظایر آن در میآمد که از صدهزار نفر یک نفر آنها را نخوانده بلکه ندیده است، و شکی نیست در اینکه اگر سخن دلنشین فردوسی نبود، وسیلهء ابقای تاریخ ایران همانا منحصر بکتب امثال مسعودی و حمزه بن حسن و ابوریحان میبود که همه بزبان عرب نوشته شده و اکثریت عظیم ایرانیها از فهم آن عاجزند. شاهنامه فردوسی از بدو امر نزد فارسی زبانان چنان دلچسب واقع شده که عموما فریفته آن گردیده اند. هرکس خواندن میتوانست، شاهنامه را میخواند و کسی که خواندن نمیدانست در مجالس شاهنامه خوانی برای شنیدن و تمتع یافتن از آن حاضر میشد. کمتر ایرانی بود که آن داستانها را نداند و اشعار شاهنامه را از بر نخواند و رجال احیا شدهء فردوسی را نشناسد. اگر این اوقات ازین قبیل مجالس نمی بینی و روایت آن اشعار را کمتر میشنوی، از آن است که شداید و بدبختیهای عصر اخیر محور زندگانی ما را بکلی منحرف ساخته و بقول معروف چرخ ما را چنبر کرده بود وظیفه هر ایرانی بعقیدهء من وظیفه هر ایرانی است که اولا خود با شاهنامه مانوس شود، ثانیا ابناء وطن را بموانست این کتاب ترغیب نماید و اسباب آن را فراهم آورد. مختصر، فردوسی قباله و سند نجابت ملت ایران را تنظیم فرموده، و همین کلمه مرا بی نیاز میکند از اینکه در توضیح مطلب و پافشاری در اثبات مقام فردوسی از این جهت بطول کلام بپردازم وقایع تاریخی و اعتقاد به حقیقت بی موقع نمیدانم که جواب این اعتراض را بدهم که: غالب روایاتی که فردوسی در شاهنامه نقل کرده، یا تمام عاری از حقیقت است یا مشوب بافسانه میباشد و درین صورت چگونه میتواند سند تاریخ ما محسوب شود؟ غافل نباید شد از اینکه مقصود از تاریخ چیست و فواید آن کدام است. البته در هررشته از تحقیقات و معلومات حقیقت باید وجهه و مقصود باشد و خلاف حقیقت مایهء گمراهی است. اما در این مورد مخصوص، مطابق واقع بودن یا نبودن قضایا منظور نظر نیست. همه اقوام و ملل متمدن مبادی تاریخشان مجهول و آمیخته بافسانه است و هراندازه سابقهء ورودشان بتمدن قدیمتر باشد این کیفیت در نزد آنها قویتر است، زیرا که در ازمنهء باستانی تحریر و تدوین کتب و رسائل شایع و رایج نبود، و وقایع و سوانحی که بر مردم وارد میشد فقط در حافظهء اشخاص نقش میگرفت و سینه به سینه از اسلاف باخلاف میرسید و ضعف حافظه یا قوت تخیل و غیرت و تعصب اشخاص، وقایع و قضایا را در ضمن انتقال روایات از متقدمین به متاخرین متبدل میساخت و کم کم بصورت افسانه در می آورد. خاصه اینکه طبایع مردم عموما بر این است که در باره اشخاص یا اموری که در ذهن ایشان تاثیر عمیق می بخشد افسانه سرایی میکنند، و بسا که بحقیقت آن افسانه ها معتقد و نسبت بآنها متعصب می شوند مایهء اتحاد: یادگار گذشته حاصل اینکه تاریخ باستانی کلیهء اقوام و ملل بالضروره افسانه مانند است. هر قومی برای اینکه میان افراد و دسته های مختلف او اتفاق و اتحاد وهمدری و تعاون موجود باشد، جهت جامعه و مابه الاشتراک لازم دارد؛ و بهترین جهت جامعه در میان اقوام و ملل، اشتراک در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
دندانپزشک به تشخیص و درمان بیماریهای دهان و دندان میپردازد و از همینرو شاید بهتر باشد که عنوان این رشته را دهانپزشکی گذاشت.در گذشته دندانپزشکی را مساوی با دندانسازی میدانستند. اما امروزه دندانسازی تنها بخشی از دندانپزشکی است. «رشته دندانپزشکی در مقطع دکترای عمومی نحوه رعایت بهداشت، پیشگیری و درمان بیماریهای دهان و دندان را آموزش میدهد. دندانپزشکی یک علم تخصصی است که سلامت دهان و دندان را به عنوان عضوی مهم در سلامت جسم و روح، زیبایی و ادا کردن کلمات تامین میکند. همچنین به یاری این علم میتوان بسیاری از بیماریها را در مراحل اولیه شناخت و از پیشرفت آن جلوگیری نمود.
ماهیت :
این مقطع دارای دو دوره مجزای 2 و 4 ساله است. که در 2 سال اول دانشجویان واحدهای علوم پایه مثل بیوشیمی، آناتومی، بافتشناسی، فیزیولوژی، ژنتیک، میکروبشناسی و ایمنیشناسی را میگذرانند و بعد از 2 سال وارد دوره تخصصی دندانپزشکی شده و دروس اختصاصی خود را در زمینه آسیبشناسی فک و دهان، ارتودنسی، اندودنتیکس، پروتزهای ثابت و اکلوژن، پروتزهای متحرک و فک و صورت ، پریودنتولوژی، ترمیمی و مواد دندانی، بیماریهای دهان و دندان، جراحی دهان و فک و صورت، دندانپزشکی کودکان و رادیولوژی دهان و فک و صورت میگذرانند. و در نهایت میتوانند بیماریهای دهان و دندان را تشخیص داده و در حد یک دندانپزشک عمومی نسبت به درمان آنها اقدام کنند.»
عدهای دندانپزشکی را با کار عملی و تکنیکی صرف، یکی میدانند در حالی که اگر دانشجوی دندانپزشکی تنها فن و تکنیک این رشته را فراگرفته اما در علوم پایه ضعیف باشد، در نهایت یک دندانساز خواهد شد یعنی چنین فردی کار روی دندان را فراگرفته است اما از علم پزشکی بینصیب میباشد.
آینده شغلی ، بازار کار، درآمد:
امروزه در کشور ما نزدیک به 12 هزار دندانپزشک وجود دارد و از سوی دیگر سالانه 18 دانشکده دندانپزشکی دولتی و خصوصی موجود در کشور بیش از 1000 دندانپزشک تربیت میکنند. حال سوال اینجاست که آیا برای این تعداد فارغالتحصیل رشته دندانپزشکی فرصتهای کاری وجود دارد؟
دکتر افشار در پاسخ به این سوال میگوید:
«امروزه در کشور ما فرصتهای شغلی برای دندانپزشکان جوان به دو دلیل عمده محدودتر شده است که یکی از این دلایل پیشرفت بهداشت در کشور ماست. یعنی خوشبختانه کشور ما نیز مانند سایر کشورهای جهان در جهت پیشگیری و اهداف بهداشتی حرکت کرده و بسیاری از بیماریها را مهار و کنترل کرده است. در نتیجه مردم کمتر به پزشکان و دندانپزشکان مراجعه میکنند. از سوی دیگر در چند سال اخیر رشد پزشکان و دندانپزشکان نسبت به نرخ رشد جمعیت افزایش یافته است. برای مثال اگر تا 20 سال قبل به ازای هر 25 هزار نفر یک دندانپزشک وجود داشت حال به ازای هر 5 یا 6 هزار نفر یک دندانپزشک وجود دارد. البته ذکر عوامل فوق به معنای آن نیست که هیچ فرصت شغلی برای دندانپزشکان جوان وجود ندارد بلکه در بسیاری از شهرستانهای کشور، ما هنوز شاهد کمبود دندانپزشک هستیم. یعنی در حالی که در بعضی از نقاط کشور به ازای هر 2 هزار نفر یک دندانپزشک داریم، در نقاط محروم کشورمان به ازای هر 100 هزار نفر یک دندانپزشک وجود دارد.»
دکتر کوثری نیز ضمن تایید موارد فوق میگوید:
«مطمئنا با پیشرفت بهداشت دهان و دندان، فرصتهای شغلی یک دندانپزشک عمومی کاهش پیدا کرده است و البته افزایش تعداد دندانپزشکان جوان بیکار تنها مشکل ایران نیست چون طبق بررسیها و پیشبینیهای جوامع علمی خارج از کشور، در سال 2030 میلادی بهداشت دهان و دندان مردم به اندازهای خوب خواهد بود که دندانپزشکی عمومی به بخشی از پزشکی عمومی برخواهد گشت و رشته دندانپزشکی تنها جنبه تخصصی پیدا میکند.»
تواناییهای مورد نیاز و قابل توصیه :
همانطور که در قسمتهای قبل اشاره شد، عدم تسلط بر علوم پایه و زبان انگلیسی، دانشجو را از مقولات علمی دور میکند و صرفا به او توانایی انجام کارهای عملی این رشته را میدهد.
هرآنچه که یک دانشآموز در درس زیستشناسی دوره دبیرستان خود فرا میگیرد به نحوی به رشته دندانپزشکی ارتباط دارد بخصوص دو بخش فیزیولوژی و آسیبشناسی که دانشجویان دندانپزشکی در دو سال اول تحصیل خود با وسعت و عمق بیشتری نسبت به دوره دبیرستان مطالعه میکنند. همچنین دانشجوی این رشته باید از