لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 57
تاریخچه ساختمانهای بلند:
قبل از قرن نوزدهم ساختمانهای بلند بصورت معابد کوه مانند مطبق، اهرام، آمفی تئاترها قلعه ها، تالارهای شهر مساجد، کلیساهای جامع و ازاین قبیل وجود داشتند که طراحی آنها عموماً به انگیزه های سیاسی یا مذهبی صورت می گرفت و مصالح آنها الوارهای چوبی، سنگ، خشت های گلی و در مواردی ساروج بود و از سیستم دیوار باربر استفاده می کردند. و تا اوایل قرن نوزدهم که اسکلت فلزی کم کم جانشین ساخت وساز سنگین بنایی در ساختمانهای چندطبقه شد و آغاز ساخت وساز چندطبقه را باید آسیابها و انبارهای انگلیسی دراین دوره دانست که در آنها از اسکلت بندی داخلی تمام چدن اغلب همراه با مصالح بنایی برای نگهداشتن کفها استفاده می شد. تکامل فنی آسمانخراشها در نیمه دوم قرن نوزدهم تنها به یمن تکامل مستقل اجزای اصلی آن پیش از این تاریخ میسر شد این اجزا عبارت بودند از:
سازه: ساختمان با اسکلت تمام فلزی و توانایی تأمین پایداری جانبی
دیوارجداگر: جداسازی سازه تکیه گاه ساختمان از دیوار پیرامون آنکه بمنظور روکار بود.
ایمنی: مقاوم سازی در برابر آتش سوزی
آسانسور
سیستمهای مکانیکی و بهداشتی: شامل لوله کشی، حرارت مرکزی، روشنایی مصنوعی، تهویه
تکامل آسمانخراش:
نخستین گامها در تکوین آسمانخراش از حدود سال 1880 تا 1900 در شیکاگو برداشته شد که در آن ساختمانی با فرم جعبه ای صرفاً تا 20 طبقه بالا می رفت بعدها با برجهای سربه فلک کشیده نیویورک آسمانخراش راستین پدیدار شد و به مظهر شهرهای آمریکا بدل گشت.
دوره های بلندمرتبه سازی:
نخستین دوره: این دوره با احداث ساختمان شرکت بیمه عمر شروع شد و عمده این دوره در شیکاگو بوقوع پیوست.
دوره دوم: با ساخت ساختمان 21 طبقه «امریکن شورتی» در سال 1895 در نیویورک شروع شد و در همین دوره بود که عصر طلایی آسمانخراشها با ساختمان 102 طبقه« امپایراستیت» به ارتفاع 381 متر به اوج خود رسید در این دوره برجها را به دو سبک «ایستاده برقاعده یا خودایستا» و« برجهای پلکانی» تقسیم کردند.
دوره سوم: سومین دوره آسمانخراش را مدرنیسم تعیین می کند و از لحاظی ادامه سبک تجاری نخستین دوره آسمانخراش در شیکاگو است. برجهای مرکز تجارت جهانی جزو این دوره می باشد.
دوره چهارم: دوره چهارم که دوره فعلی آسمانخراشهاست در دهه 1970 همراه با پست مدرنیسم و مدرنیسم متأخر تحقق یافت.
تعریف ساختمان بلند و برج:
بلندی خود یک حالت نسبی است و ساختمانها را نمی توان برحسب ارتفاع با تعداد طبقه دسته بندی و تعریف نمود. از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
« خاکبرداری »
خاکبرداری به 2 روش انجام می شود : یکی خاکبرداری سطحی و دیگری خاکبرداری عمیق .
خاکبرداری سطحی بیشتر به منظور حفظ تعادل ساختمانهای ( بلند ) انجام می شود که در این روش ، حداقل 40 تا 50 سانتیمتر از خاکهای دستی روی سح زمین را بر می دارند .
اما خاکبرداری عمیق با توجه به خواست کارفرما در احداث زیرزمین برای بنا صورت می پذیرد .
وقتی عملیات خاکبرداری انجام می شود محل تماس بل لودر با خاک . دست خورده می شود که برای تراکم این خاک ، از غلطک محلی استفاده میشود که البته بهتر است قبل از آن ، از آب استفاده شود .
ـ جهت تعیین مقدار آب قبل از کوبش خاک ، بدین طریق عمل می کنیم : با داشتن سطح زمین و ضخامت 15 تا20 سانتیمتر خاک ، حجم خاک را بدست می آوریم . بعد با وزن مخصوص خاک ، وزن خاک را بدست آورده ، 20 درصد این وزن را آب می زنیم .( غلطک 10 تا 15 سانتیمتر متراکم می کند .)
ـ خاکبرداری در عمق به دلایل زیر انجام می شود :
به عمق رفتن باعث رسیدن به مقاومت بهتر و بیشتر می شود .
سربار باعث افزایش ظرفیت باربری است .
طول گیرداری بیشتر ، باعث واژگونی کمتر می شود .
قرار گرفتن پی رد عمق باعث می شود که تحت تأثیر یخبندان تخریب نشود .
از فضای معماری زیر رمین هم استفاده می شود و..
ـ در خاکبرداری عمیق باید مواظب ریزش خاک بود .
چنانچه خاک بسیار ریزشی باشد و ساختمان همسایه هم وجود داشته باشد ، حدود یک تا 5/1 متری از دیوار همسایه خاکبرداری باید شود و خاک باقیمانده را بصورت شیارشیاری یعنی یک در میان خالی می کنیم . هر قسمت را که خالی می کنیم ، مهار می زنیم و بعد خاکهای بعدی را بر می داریم ومهار می زنیم .
البته یک در میان یا چند در میان بودن خاکبرداری : بستگی به نوع خاک و تشخیص مهندس مربوطه دارد .
در خاکبرداری عمیق ، برای مهار کردن ترانشه های خاکی ، یا از سپرهای مشبک و یا غیر مشبک استفاده می شود یا به تنهایی از المانهای افی و مایل
استفاده می توان کرد .
اگر از المانهای افقی و مایل استفاده شود این المانها می تواند چوبی یا فلزی ( پروفیل ) باشد .
در المانهای چوبی برای گیردار کردن المانهای افقی و مایل از گچ استفاده می شود و در المانهای فلزی ، از جوش می توان استفاده کرد .
ـ در خاکبرداری نقطة شروع مهم است . این نقطه بهتر است از جایی شروع شود که سرباری وجود نداشته باشد . ضمن اینکه در موقع خاکبرداری در شروع کار ، جهت بیل نباید به سمت منزل همسایه باشد .
« در تصویر فوق نمونه ای از خاکبرداری نشان داده شده است . ضمن اینکه عملیات پی ریزی و اجرای ستونها نیز دیده می شود . درتصویر فوق ، از مهار ترانشه ها و نیز مهار دیوار همسایه بدلیل ریزشی نبودن خاک . اثری دیده نمی شود که البته بهتر است در جهت اطمینان دیوار همسایه و خاک اطراف ، مهار شود .»
« در تصویر بالا ، مهار دیوار همسایه فقط با استفاده از المانهای عمودی چوبی و بوسیله گچ کاری انجام شده است . البته مهار کامل با استفاده از المانهای مایل که به المانهای افقی و عمودی تکیه می کند ، صورت می پذیرد .»
« پی ریزی »
پی انواع مختلفی دارد که از آن جمله است پی گسترده و پی نواری .
برای پی های گسترده فقط باید 30 تا40 سانتیمتر از کل خاک را باید برداشت ولی در پی های نواری 30 تا 40 سانتیمتر از محل پی نواری را فقط کمی می کنیم و سعی می
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 35
تحقیق راهسازی
موضوع:
پل گلدن گیت
دروازه طلایی سانفرانسیسکو
استاد:
مهندس فدوی
دانشجو:
حمزه عباسی
فهرست مطالب
مقدمه 3
پل ها و انواع آن 5
تعریف پل 5
تاریخچه پل 5
نگهداری پل 6
مشخصات چند پل مشهور جهان 7
پل معلق: 14
اولین پل معلق فلزى 14
مشخصات پل معلق 17
انواع پلهای معلق 20
گلدن گیت " پل پرواز به جهانی دیگر 21
پل گلدنگیت 22
یک بحث اجتماعی 29
یک جنجال جدید 30
جنون آنی 31
نتیجهگیری 33
منبع: 35
آشنایی با مهندسی پل
مقدمه
بشر همواره دنبال راهی برای حمل و نقل کالا از محلی به محل دیگر بوده است. حمل و نقل از طریق رودخانه توسط قایقهای اولیه، اولین روشی بود که بشر بدان دست یافت. هرچند که امروزه نیز حمل و نقل رودخانهای یا دریایی، ارزانترین نوع حمل و نقل میباشد، لیکن باید به این نکته توجه داشت که رودخانه یا دریا در هر امتداد و مسیر دلخواه وجود نداشته و بشر ناگزیر به استفاده از راههای زمینی بوده است. اولین راههای زمینی ساخته شده، شاید راههای ارتباطی بین چند روستا باشد. گسترش شهرنشینی و بوجود آمدن حکومتهای مرکزی، از نقطه نظرهای اجتماهی، سیاسی، نظامی و اقتصادی، بشر را ناگزیر به ایجاد راههای زمینی طولانی نموده است.
وجود دو راه ارتباطی شاهی از شهر سارد در کنار دریای اژه به شوش پایتخت مخامنشی به طول تقریبی 2700 کیلومتر با کاربرد سیاسی ـ نظامی و جاده ابریشم از مرز چین تا بندر انطاکیه در کنار دریای مدیترانه با کاربرد اقتصادی، از مثالهای بارز این مدعا میباشند.
هرچند که در حمل و نقلهای اولیه با استفاده از اسب و قاطر و شتر، برای عبور از درهها و رودخانهها احتیاج به تمهدیات خاصی نبوده و عبور از این موانع هرچند که به دشواری، ولی به طریق صورت میگرفت. لیکن لزوم سرعت بیشتر در ارتباطات و همچنین سنگینتر شدن محمولات و استفاده از وسایل حمل و نقل پیشرفتهتر نظیر گاری و امثال آن، سرانجام روزی بشر را به این فکر انداخت که برای عبور از دره و رودخانهها، معبری ایجاد نماید که امروزه به آن پل میگوییم. امروزه نقش راههای شوسه و آهن، در ساختار اجتماعی و سیاسی یک کشور بر هیچ کس پوشیده نیست. برای حمل کالا از نقاط تولید به مصرف، از بنادر به مراکز توزیع، از مزارع به کارخانهها و شهرها، ارتباط روستا به روستا، شهر به شهر و غیره. بشر احتیاج به راههای دسترسی سریع و ایمن دارد. لازمه هر راه سریع، عبور آسان و مطمئن آن از عوارض طبیعی مثل رودخانهاه و درهها میباشد که این کار توسط پل انجام میشود. هرچه سرمایهگذاری اولیه در ساخت پل بیشتر باشد، هزینههای استهلاک وسایل نقلیه و زمان، در آینده کمتر خواهد بود. به عنوان مثال اگر با سرمایهگذاری اولیه بشر و تکنیک بالاتر به عوض عبور دره از طریق یک راه طولانی و خطرناک پیچ در پیچ از بالا به پایین و از پایین به بالای دره، بتوان یک پل با دهانهای به عرض دره ایجاد نمود که وسایل نقلیه به طور مستقیم از دره عبور نمایند، ملاحظه میگردد که چه صرفهجوییهایی در آینده امکانپذیر خواهد بود.
علاوه بر مسائل اقتصادی ـ سیاسی و اجتماعی، پلها نقش استراتژیک و تعیین کننده در مسائل نظامی دارند. از این لحاظ است که در تاریخ جنگها یکی از اهداف مهم، بمبارانهای هوایی و عملیات تاخیری، پلهای استراتژیک میباشد.
از لحاظ تاریخی، اولین پلها، تیرهای ساده از سنگ یا چوب بودند که بر روی پایههای سنگی در روی رودخانه انداخته میشدند. در دهانههای بزرگ این تیرها توسط الیاف به صورت معلق درمیآمدند، اما به عنوان ردپای واقعی تاریخی باید به دنبال پلهای طاقی بود. تحقیقات باستانشناسی استفاده از طاق را به عنوان یک سازه به 4000 سال قبل از میلاد مسیح در خاورمیانه نسبت میدهند. لیکن اولین استفاده از طاق به عنوان پل در اسمیرنای ترکیه به تاریخ 900 سال قبل از میلاد مسیح نسبت داده میشود. در میان اقوام اروپایی رومیان پیشتاز استفاده از طاقهای سنگی به عنوان سازه باربر در ساختمانها و پل میباشند. اولین پل طاقی (قوسی) سنگی ساخته شده رومی، پل سولارس بر روی رودخانه تورون با قدمت 700 سال قبل از میلاد مسیح میباشد. در کارهای رومی بین سالهای 400 تا 800 بعد از میلاد، یک دوران فترت دیده میشود.
در میان اقوام شرقی، ایرانیان، هندیان و چینیان، پیشتازان و صاحبان فن و هنر معماری میباشند. در سفرنامه مارکوپولو، از پلهای بسیار برجسته و عالی که به تعداد زیاد در چین وجود داشته، توصیف شده است. مدارک مکتوب، دلالت بر وجود یک پل معلق با زنجیرهای چدنی در قرن هفتم بعد از میلاد در هندوستان دارند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
بتن و خواص آن
بتن عمدتاً از 2 قسمت تشکیل شده است:
مصالح سنگی: حدود 75-60 درصد حجم بتن از مصالح سنگی تشکیل میشود.
خمیر سیمان: حدود 40-25 درصد حجم بتن با خمیر سیمان پر میشود.
از 40-25 درصد خمیر سیمان، 7 الی 15 درصد سیان و 14 الی 21 درصد آب است.
میزان آب در خمیر سیمان
میزان آب در بتن معمولاً با نسبت وزنی آب به سیمان (W/C) نشان داده میشود که W معرف وزن آب و C معرف وزن سیمان است. به صورت یک اصل باید حتیالمقدور نسبت W/C کم انتخاب شود.
قسمتی از آبی که در ساخت بتن مصرف میشود (حدود 25 درصد وزنی سیمان)، جذب ذرات سیمان شده و در واکنشهای شیمیایی (هیدراسیون) بکار گرفته میشود، اما عملاً ساخت بتنی با W/C=0.25 امکانپذیر نیست، زیرا چنین بتنی به اندازهای سفت است که کار کردن با آن میسر نیست، به همین جهت باید W/C را تا آنجا افزایش داد که به سهولت بتوان با بتن کار کرد، لذا W/C را تا 4/0 الی 6/0 افزایش میدهند، اما در همین محدود باز هم هرچه W/C را کمتر درنظر بگیرند، بهتر خواهد بود، زیرا مازاد آب که در واکنش شیمیایی شرکت نمیکند، جا اشغال کرده و نهایتاً یا در بتن محبوس میشود و یا تبخیر شده و فضای خالی ایجاد میکند، یعنی در هر حال از حجم مفید بتن میکاهد.
محاسن استفاده از نسبت آب به سیمان کمتر
افزایش مقاومت فشاری و کششی بتن؛
افزایش خاصیت آببندی در بتن (زیرا هرچه آب کمتری مصرف شده باشد، فضای خالی کمتری در بتن ایجاد شده و در نتیجه روزنههای کمتری برای عبور آب وجود خواهد داشت)؛
کاهش جذب آب (به دلیل محدود شدن فضاهای خالی)؛
پیوستگی بهتر بین لایههای متوالی در بتنریزی؛
افزایش چسبندگی بین میلگرد و بتن (چون سطح تماس میلگرد و بتن بیشتر خواهد بود)؛
افزایش مقاومت در مقابل شرایط جوی نامساعد (تر و خشک شدنهای متوالی و سرد و گرم شدنهای متوالی)؛
کاهش میزان افت؛
کاهش میزان خزش؛
کاهش امکان آب انداختن بتن؛
کاهش امکان جدا شدن دانهها.
مزیت استفاده از نسبت آب به سیمان بیشتر
W/C زیاد فقط یک حسن دارد و آن روانی و کارایی بیشتر است. جای بسی تاسف است که اکثراً 10 مزیت قبلی (ناشی از W/C کمتر) فدای این یک حسن (کارایی بالاتر) شده و از W/C بیشتر استفاده میشود، یعنی فقط به لحاظ آنکه در کارگاه کار کردن با بتن راحتتر باشد، آب بتن را زیاد کرده و بدین ترتیب نارساییهای عدیدهای را برای بتن سخت شده آتی فراهم میکنند.
توجه شود که در هر حال، کار کردن با بتنی با W/C کمتر از 4/0 امکانپذیر نیست.
بعضی از مسائلی که ممکن است در بتن تازه بوجود آید
1. آب انداختن بتن:
آب انداختن بتن از نظر یک پدیده ظاهری، اینگونه تجلی میکند که پس از بتنریزی و پرداخت سطحی بتن، یک لایه نازک آب آغشته به سیمان روی سطح بتن ظاهر میشود.
این آب از قسمتهای زیرین بتن به دلیل خاصیت مویینگی به قسمتهای سطحی آب بالا آمده و در مسیر خود احتمالاً مقداری سیمان را نیز با خود شسته و همراه میکند. لذا در قسمتهای بالایی بتن، مقدار آب موجود از آبی که در طراحی درنظر گرفته شده، بیشار خواهد شد و به عکس، در قسمتهای پایینی بتن مقدار آب کمتر خواهد گردید.
مشخصات نامطلوب بتن آب انداخته به شرح زیر است:
الف) پس از سخت شدن نامرغوب بوده و به مقاومت مطلوب و موردنظر نخواهد رسید.
ب) لایه رویی بتن آب انداخته، پس از سفت شدن (سخت شدن) به مرور زمان و با استفادههای ترافیکمی از آن پودر شده و به صورت گرد و خاک درمیآید و به این جهت سطح رویی ناصاف شده و پدیده «پودرشدگی» اتفاق میافتد. چنین بتنی اولاً بدننما شده و ثانیاً نقطه ضعفی برای شرایط یخزدگی و هوازدگی خواهد بود. آب انداختن پدیده بسیار نامطلوبی است و باید حتیالمقدور از ایجاد آن جلوگیری کرد، متاسفانه بعضی از استادکاران سعی میکنند با زیاد ماله شدن بر روی سطح بتن، یک قشر آب در سطح ایجاد کنند، غافل از اینکه این عمل، ضعفهای اساسی برای بتن ایجاد میکند.
مهمترین دلیل در آب انداختن بتن، اسلامپ بیش از حد است. بنابراین کارایی و اسلامپ کم در کنار مزایایی دیگر، احتمال آب انداختن را نیز کاهش میدهد. دلایل دیگری از جمله ویبره بیش از حد و نیز نامناسب بودن دانهبندی، احتمال آب انداختن بتن را افزایش میدهند.
2. جدا شدن دانهها
جدا شدن دانهها از پدیدههایی است که در بتن تازه ایجاد میگردد. به این ترتیب که دانههای درشد مخلوط نشست کرده و به سمت پایین حرکت میکنند و دانههای ریزتر به سمت بالا منتقل میشوند، بنابراین بتن حالت یکنواختی خود را از دست داده و توزیع دانهبندی به هم میخورد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
آفتاب اشعهای الکترومغناطیسی است که از خورشید ساطع میشود. این اشعه دارای طول موجهای مختلفی بین 28/0 تا 3 میکرون میباشد. طیف نور خورشید بطور وسیعی به سه قسمت ماوراءبنفش، قابل رویت و مادون قرمز تقسیم شده است. طول موج قسمت ماوراء بنفش 28/0 تا 4/0 میکرون، قسمت قابل رویت 4/0 تا 7/0 میکرون و طول موج اشعه مادون قرمز بلندتر از 76/0 میکرون میباشد.
وقتی اشعه خورشید وارد آتمسفر میشود از شدت آن کاسته شده و طیفهای آن به نسبت طول موجی که دارند در آتمسفر جذب، منعکس یا پراکنده میگردند. بیشتر اشعه ماوراءبنفش و تمام اشعههائی که دارای طول موجی کمتر از 28/0 میکرون هستند بوسیله اوزون و قسمت قابل ملاحظهای از اشعه مادون قرمز بوسیله بخار آب و اکسید کربن جذب میگردند.
ذرات موجود در هوا باعث انعکاس نور خورشید میشوند، ولی چون این انعکاس تغییری در نور نمیدهد نور خورشید همچنان سفید به زمین میرسد. وقتی آفتاب به مولکولها و ذراتی که اندازه آنها مساوی یا کوچکتر از طول موج اشعه هستند میتابد، منعکس شده و به اطراف پراکنده میشود. این اشعه پراکنده شده باعث بوجود آمدن روشنائی در نقاطی که تابش مستقیم آفتاب وجود ندارد، میگردد.
وقتی ذرات و ملکولهای موجود در هوا اشعههای با طول موج کوتاهتر را که مربوط به نور آبی و بنفش هستند به اطراف پراکنده نمایند آسمان آبی بنظر میرسد. ااما وقتی در آتمسفر ذرات بزرگتری از گرد و غبار وجود داشته باشد، بیشتر اشعههائی با طول موج بلندتر که مربوط به نورهای زرد و قرمز هستند در هوا پراکنده شده و در نتیجه آسمان رنگ سفیدتری بخود میگیرد.
مقدار انرژی خورشیدی که در طول سال به هر نقطه از سطح زمین میرسد به شدت و دوام تابش آفتاب در آن نقطه بستگی دارد و میزان گرما و سرمای سطح زمین عامل اصلی تعیینکننده درجه حرارت هوای بالای آنست.
هوا عبور دهنده کلیه طیفهای نور خورشید بوده و در اثر دریافت اشعه خورشید دمای آن بطور مستقیم افزوده نمیگردد. اما لایههای هوا بوسیله تماس با سطح زمین که در اثر دریافت اشعه خورشید گرم شدهاند گرم میشوند، و سپس لایههای گرم شده هوا، گرمای خود را بوسیله جابجائی به لایههای دیگر منتقل مینمایند. جریان هوا و باد نیز باعث تماس بیشتر تودههای عظیم هوا با سطح زمین شده و بدین طریق باعث گرمی هوا میشوند. در شب و زمستان که سطح زمین سردتر از هوای بالای آنست عکس این عمل صورت میگیرد و هوا در اثر تماس با سطح زمین گرمای خود را از دست داده و سرد میشود. بنابراین میزان تغییرات روزانه و سالانه درجه حرارت هوا به تغییرات درجه و حرارت سطح مورد تماس آن بستگی دارد.
ارتفاع از سطح دریا نیز تعیینکننده درجه حرارت هوا میباشد و در یک عرض جغرافیائی مشخص مناطقی که در ارتفاع بیشتری قرار دارند سردتر از مناطق پائینتر هستند.
1- رطوبت مطلق (Absolote Humidity)
رطوبت مطلق بیانکننده وزن بخار آب موجود در هر متر مکعب از هوا بوده و واحد آن گرم در مترمکعب است.
2- رطوبت مخصوص (Specific Humidity)
رطوبت مخصوص عبارتست از وزن بخار آب موجود در هر کیلوگرم از هوا و بشکل گرم در کیلوگرم نشان داده میشود.
3- فشار بخار (Vapour Pressure)
فشار بخار عبارتست از فشاری که در اثر بخار آب در هوا بوجود میآید و برحسب میلیمتر جیوه اندازهگیری میشود.
4- رطوبت نسبی (Relative Humidity)
رطوبت نسبی عبارتست از نسبت وزن بخار آب موجود در یک حجم مشخص از هوا در یک درجه حرارت به حداکثر مقدار بخار آبی که آن حجم از هوا در همان درجه حرارت میتواند در خود نگه دارد.
بر روی هر نیمکره زمین کمربندها و نقاط مختلفی با فشارهای جوی متفاوت (کم و زیاد) هستند که بعضی از آنها در تمام طول سال و بعضی دیگر فقط در مدتی از سال وجود دارند. در مناطق نیمه استوائی هر نیمکره یعنی بین عرضهای جغرافیائی 20 تا یک کمربند با فشار زیاد وجود دارد.
بطور کلی در هر نیمکره زمین سه سیستم کلی باد وجود دارد: بادهای تجارتی، بادهای غربی و قطبی، و بادهای موسمی. علاوه بر این سه سیستم بادهای دیگری از قبیل بادهای محلی که در مناطق کوهستانی و درهها جریان دارند و نسیم شب و روز که در سواحل دریا میوزد نیز وجود دارند.
بادهای تجارتی
مرکزیت این بادها در مناطق نیمه استوائی دو نیمکره که دارای فشار هوای زیاد هستند میباشد. این دو مرکز در منطقه استوا بهم نزدیک شده و در آنجا کمربند فشار کم را تشکیل میدهند در روی اقیانوسها جهت حرکت این دو جریان هوا در نیمکره شمالی بطرف جنوب غربی و در نیمکره جنوبی بطرف شمال غربی است. جهت حرکت این دو باد معمولاً ثابت بوده و دما و رطوبت آنها بستگی به مناطقی که از روی آن عبور میکنند دارد.
بادهای غربی
مرکز این بادها نیز در مناطق نیمه استوائی است اما حرکت آنها در جهت مناطق فشار کم اقیانوس منجمد شمالی میباشد. در طول منطقه قطبی این بادها و بادهای قطبی بهم نزدیک شده و بدلیل اختلاف زیادی که در درجه حرارت این دو توده هوا وجود دارد جبهههای جلوئی این دو سیستم همیشه طوفانی است.
بادهای قطبی
این بادها در اثر پراکنده شدن تودههای هوای سرد از مناطق فشار زیاد قطبی و اقیانوس منجمد شمالی بوجود میآیند. جهت اصلی این بادها در نیکره شمالی بطرف جنوبغربی و در نیمکره جنوبی بطرف شمال غربی است.
بادهای موسمی
اختلاف میانگین درجه حرارت سالانه هوای روی سطح زمین و دریا باعث بوجود آمدن بادهای زمستانی در روی خشکی و بادهای تابستانی در روی دریا میشود که بنام بادهای موسمی معروفاند.
نسیمهای دریا و خشکی
در مناطق ساحلی در روز هوای روی خشکی گرمتر از هوای روی دریا میشود. این اختلاف دما باعث میگردد که هوای روی خشکی که گرمتر است بالا رفته و هوای روی دریا بطرف خشکی آمده و جای آن را بگیرد. این عمل باعث بوجود آمدن نسیم در سواحل میشود.
جریان هوا در شب که هوای روی دریا گرمتر از هوای روی خشکی است بطور عکس انجام گرفته و هوا از روی خشکی بطرف دریا جریان پیدا میکند.
بادهای محلی
در مناطق کوهستانی اختلاف درجه حرارت باعث بوجود آمدن بادهای محلی میشود. در روز هوائی که در مجاورت سطح کوهها قرار دارد گرمتر از هوائی که در جو آزاد است شده و به طرف بالا حرکت مینماید. در شب عکس این عمل اتفاق میافتد.
بدین ترتیب در مناطق کوهستانی بزرگ و درهها بادهای شدیدی بوجود میآیند. جهت این بادها در روز از پائین به بالا و در شب از بالا به پائین است.
هرچه هوا گرمتر باشد مقدار رطوبتی که میتواند در خود نگاه دارد بیشتر میشود. بنابراین اگر مقدار مشخصی از هوا با درصد مشخصی از رطوبتنسبی بمرور سرد شود رطوبت نسبی آن افزایش یافته و در یک درجه حرارت که به آن نقطه شبنم میگویند رطوبت نسبی هوا به 100% میرسد. اگر این هوا باز هم سردتر شده و دمای آن به پائین نقطه شبنم برسد دیگر قادر به نگهداری تمام رطوبت موجود در خود نبوده و مقدار بخار آب اضافی بشکل قطرات آب بر روی سطوحی که دمای آنها از نقطه شبنم کمتر است تشکیل میگردد. در زمستانها در صورتیکه بدلیل سردی هوای خارج، دمای سطح داخلی شیشه پنجره اطاقها پائینتر از نقطه شبنم هوای داخل باشد، تشکیل قطرات آب بر روی سطوح پنجرهها قابل مشاهده است.
این پدیده دلیل عمده بوجود آمدن بارندگی است.
در حالت طبیعی دمای درونی بدن 37 و دمای پوست 32 درجه سانتیگراد است. چنانچه بدن در محیطی که گرمتر از پوست است قرار گیرد شروع به جذب گرما مینماید و بعکس اگر در محیطی سردتر از پوست بدن واقع شود گرمای خود را به تدریج از دست خواهد داد.
رطوبت نسبی به تنهائی مشخصکننده وضعیت هوا از نظر ظرفیت تبخیر نبوده و همواره باید درجه حرارت هوا را در رابطه با آن مورد توجه قرار داد.
در دمای 20 تا 25 درجه سانتیگراد میزان رطوبت هوا تقریباً تأثیری بر انسان نداشته و رطوبت نسبی بین 30 تا 85 درصد عملاً غیرقابل احساس است. در چنین وضعیت گرمائی تنها وقتی هوا تقریباً اشباع شده است رطوبت زیاد و تر بودن آن احساس میشود. در دمای بیش از 25 درجه سانتیگراد تأثیر رطوبت هوا بر انسان بمرور قابل توجه میشود، بخصوص تأثیر آن بر رطوبت و دمای پوست و در درجه حرارتهای بالاتر بر میزان عرق و تبخیر آن.