انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

پشم سنگ چیست 36 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

پشم سنگ چیست؟

پشم سنگ که در زبان انگلیسی Rock Wool نامیده می‌شود، جزو خانواده عایق‌های حرارتی متشکل از الیاف معدنی است به همین دلیل گاهی به آن Mineral Wool هم اطلاق می‌شود.ماده اولیه اصلی برای تولید این عایق، سنگ بازالت، از گروه سنگ‌های آذرین است که بازمانده فعالیت‌های آتش‌فشانی است و در کشور ما به وفور وجود دارد. محصولات عایق پشم سنگ نقش مهمی (چشمگیری) در صرفه جویی انرژی به وسیله کاهش مصرف انرژی در خانه‌ها، ساختمان‌های اداری و تجاری و کارخانه‌های تولیدی دارند. عایق کاری اصولی کمک می‌کند که در خانه‌ها و محل کارمان انرژی فوق العاده کمتری مصرف شود.صرفه جویی در مصرف انرژی به وسیله عایق کاری به محیط زیست نیز کمک می‌کند. عایق پشم‌سنگ به وسیله کاهش انرژی مورد لزوم برای گرم یا سرد کردن خانه‌ها و ساختمان‌‌های تجاری از متصاعد شدن دی اکسید کربن بیشتر از کارخانه‌های مواد برق برای گرمایش و سرمایش ساختمان‌ها جلوگیری می‌کند.

خواص کلی:

مهمترین ویژگی عایق پشم سنگ مقاومت استثنایی آن در برابر آتش است. پشم سنگ آتش‌گیر نیست و مشتعل نمی‌شود در نتیجه به عنوان نوعی حفاظ در برابر آتش شناخته شده است. به همین دلیل در اکثر کشورها تخفیف‌های ویژه‌ای در مورد بیمه ساختمان‌هایی که با پشم سنگ عایق شده باشند قائل می‌شوند. پشم سنگ محیط مناسبی برای رشد آفت، قارچ،‌ باکتری و حشرات موذی نیست و به عنوان یک ماده غیرآلی در برابر این انگل‌ها مصونیت دارد. بین انواع عایق‌هایی که تا به حال در دنیا ساخته شده‌اند، پشم سنگ بی‌ضرر ترین آنهاست و با محیط‌زیست کاملا سازگار است. برخلاف عایق‌های دیگر در این گروه، پشم سنگ آسیبی به پوست نمی‌رساند و باعث سوزش آن نمی‌شود. هم‌چنین با تمام مصالحی که در ساختمان و صنایع به کار می‌روند سازگار است و تماس آن با این مصالح مشکلی به وجود نمی‌آورد.

عملکرد در برابر آتش:

یکی از مهم‌ترین ویژگی‌های عایق پشم سنگ، ایستایی استثنایی آن در برابر آتش است. پشم سنگ آتش گیر نیست، مشتعل نمی‌شود و در نتیجه به عنوان نوعی حفاظ در برابر آتش شناخته شده است. سازه‌های فلزی در ساختمان‌ها هنگام بروز حریق در نتیجه جذب حرارت زیاد و داغ شدن، مقاومت مکانیکی خود را از دست داده و بر اثر نرم شدن تغییر شکل می‌دهند و این مسئله باعث فرو ریختن کل سازه می‌شود. برای جلوگیری از این مسئله سازه‌های فلزی خصوصا ستون‌ها و تیرهای ساختمان را با روش‌های مناسب به وسیله پشم سنگ عایق کاری می‌کنند و بدین ترتیب در صورت تداوم حریق حتی تا ده ساعت هیچ مشکلی برای سازه‌های ساختمان به وجود نمی‌آید. به همین دلیل در برخی از کشورها شرکت‌های بیمه برای ساختمان‌هایی که به این شکل عایق کاری شده باشند تخفیف‌های بسیار بالایی را قائل می‌شوند. هم‌چنین تمام ساختمان‌های موجود روی سکوهای نفتی که برای اسکان پرسنل در نظر گرفته شده با عایق پشم سنگ ضد حریق می‌شوند تا در صورت بروز حریق و تا رسیدن نیروهای کمکی، پرسنل درون این ساختمان‌ها ایمن باشند.

قابلیت رسانایی حرارتی:

قابلیت رسانایی حرارتی یکی از مهمترین ویژگیهای عایقهای حرارتی است. از نظر ترمودینامیک، انرژی حرارتی همواره تمایل دارد از طریق یک، دو یا هر سه پدیده همرفت، هدایت و تابش از منبع گرم به سمت منبع سرد جریان یابد. این جریان انرژی حرارتی تا وقتی ادامه می‌یابد که هر دو منبع به یک دمای واحد، که آن را دمای تعادل می‌نامند برسند. عمل عایق حرارتی پشم سنگ بدین گونه است که از انتقال انرژی حرارتی از هر سه طریق فوق جلوگیری می‌کند و در نهایت جریان انرژی قطع می‌شود و یا به حداقل می‌رسد. این خصوصیت مبنای صرفه‌جویی در مصرف انرژی به وسیله عایق کاری است. در ساختمان های مسکونی از عایق به منظور کاهش مصرف انرژی استفاده می‌شود. به عنوان مثال عملکرد (مقاومت حرارتی) لایه ای از عایق پشم سنگ به ضخامت یک متر است و همان کار دیوارهای قطور ساختمان‌های قدیمی را انجام می‌دهد که سبب می‌شد این ساختمان‌ها در زمستان گرم و در تابستان خنک باشند. به طور کلی کار عایق حرارتی این است که محیط گرم را گرم و محیط سرد را سرد نگه دارد. هر چه قابلیت رسانایی حرارتی کمتر باشد، کیفیفت عایق بهتر است. قابلیت رسانایی حرارتی پشم سنگ کمتر از چهل هزارم وات بر متر درجه کلوین می‌باشد.

ویژگیهای آگوستیکی :

عایق پشم سنگ از دو طریق به کاهش صدا کمک می‌کند، با کاهش انتقال صدا در میان اجزاء متشکله سازه و یا جذب صدا در سطح. افت انتقال صدا عبارت است از کاهش انرژی صوتی هنگام عبور از دیوار، کف، بام و غیره که در مجموع از خصوصیات محیط مادی است. صدا ممکن است در اثر ارتعاش هوا و یا در اثر ضربه مکانیکی ایجاد شود که هر کدام در جای خود باید مورد بررسی قرار گیرد.جذب صدا عبارت است از کاهش انرژی صوتی هنگامی که صدا از سطح منعکس می‌گردد. ضریب جذب صدا با عددی بین صفر و یک بیان می‌شود. اگر سطحی هیچ صدایی را جذب نکند، ضریب جذب صفر است. اگر 100% صدا جذب شود ضریب برابر با یک می‌شود. عایق پشم سنگ بازدهی بالایی در جذب و کاهش صدا دارد به همین دلیل در فرودگاه‌ها،‌ استودیوهای صدابرداری، زیر ریل‌ها و در ایستگاه‌های متروی داخل شهری به منظور جلوگیری از انتقال ارتعاشات و صدا از عایق پشم سنگ استفاده می‌کنند. آزمایش‌ها نشان می‌دهد که با طراحی و نصب عایق‌ها می‌توان به کاهش صدا تا تراز مورد نظر رسید. مقدار تضعیف انرژی صوتی در هنگام عبور از مواد بستگی به ضخامت آنها دارد. این مقدار در مورد پشم سنگ به ویژه در فرکانس های کم با افزایش ضخامت بالا می‌رود. گذاشتن فاصله هوایی مناسب در پشت عایق صدا، ضریب تضعیف آن را به نحو محسوسی افزایش می‌دهد.

محدوده دمای کارکر:

ایستایی موثر محصولات پشم سنگ در برابر دما در محدوده 150-تا 800 درجه سانتی گراد است. الیاف پشم سنگ در مقابل شعله مستقیم آتش (حدود 1000 درجه) تا 4 ساعت مقاومت می‌کنند. نقطه ذوب این الیاف بیش از 1000 درجه سانتی گراد است و توانایی کار مداوم در دامنه دمایی 150- تا 800 درجه سانتی گراد را دارند.محدوده دمای کارکرد محصولاتی که نوعی روکش دارند (غیر از گروه WM) بستگی به محدوده دمای کارکرد روکش آنها دارد. عامل



خرید و دانلود  پشم سنگ چیست 36 ص


بررسی حقوق زن در اسلام 36 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 56

 

مقاله ای در خصوص بررسی حقوق زن در اسلام :

( صنم نوروزیان کارشناس حقوقی وزارت صنایع و معادن )

مقدمه:انسان از گذشته‏هاى دور تا به امروز در پى شناسایى حقوق خویش و در جهت تأمین‏و تضمین آن، همواره قربانى داده است. پرداخت هزینه‏هاى سنگین در این راه به‏تدریج جامعه بشرى را به سوى تنظیم و تدوین حقوق بشر هدایت نمود. اعلامیه‏هاى حقوق که سابقه تدوین برخى از آنها به قرنها قبل بازمى‏گردد نمونه‏اى از تلاش انسان در این‏راستا مى‏باشد.

انسان همان موجودی است که آفرینش وى در زیباترین شکل ممکن صورت پذیرفته و خداوند خود را نسبت به چنین آفرینشى تحسین نموده، وبرهمین اساس جایگاه شایسته و والای او را موردتاکیدقراردادهاست. :(و لَقَد کرّمنا بَنى آدَمَ وَ حَملناهُم فى البرّ و البحر و رزقناهم من الطیّبات و فضّلناهم على کثیرٍ ممّن خلقنا تفضیلاً )

بنابراین تنها انسان است که تاج کرامت بر سر او نهاده شده، برترى او در جهان به روشنى اعلام گردیده و آنچه در آسمان و زمین است با اراده خداوندى در قبضه وى (انسان) قرار گرفتهاست. در این نگرش الهى بر خلقت انسان که سه محور آفرینش ویژه، جایگاه ویژه و اقتدار ویژه این موجود مورد توجه قرار مى‏گیرد، برخوردارى از حقوق ویژه نیز امرى طبیعى بوده به گونه‏اى که بدون آن، ویژگیهاى سه‏گانه فوق معنا و مفهومى نخواهند داشت. به تعبیر دقیق‏تر، رابطه مستقیمى میان گستره تواناییها و استعداد انسان با گستره و دامنه حقوق وى وجود دارد. به هر میزانى که استعداد خدادادى این موجود بیشتر باشد دامنه استحقاق او نیز گسترده‏تر خواهد بود.به حکم آیه شریفه «یا ایّها النّاس انّا خلقناکُم من ذکرٍ و انثى و جَعَلناکُم شعوباً و قبائل لتعارفوا انّ اکرمَکم عند اللَّهِ اَتقاکم » جنسیت هرگز ملاک برترى و امتیاز نبوده بلکه امتیاز انسان چه زن و چه مرد بر اساس تقوا است. زن و مرد گرچه از دو جنس متفاوتند اما از نظر انسانیت با هم برابرند:

«یا ایها النّاس اتقّوا ربّکم الذى خَلَقَکُم من نفسٍ واحدةٍ و خلق منها زوجها ...؛»

برابرى زن با مرد در اصل هویت انسانى، دلیل برابرى آنان در سایر زمینه‏هاى زندگى است از قبیل برابرى در کسب علم و دانش، برابرى در استقلال عمل و آزادى انتخاب، برابرى در اموراقتصادى وبرابرى درمجازاتها نظیرسرقت این نمونه‏ها نشانگر آن است که زن و مرد در حیثیت و حقوق انسانى با یکدیگر برابرند. نکته‏اى که لازم است مورد توجه قرار گیرد فرق میان تساوى و تشابه حقوق است. تفاوتهاى فراوان زن و مرد از لحاظ جسمى ، روانى و احساسى سبب گردیده است، اسلام که بر پایه فطرت انسانى ، حقوق خویش را وضع نموده است با عنایت به این تفاوتها، حقوقى براى زن و حقوقى براى مرد قائل شود که سرجمع آن برابرى و تساوى میان آنان و نفى تبعیض جنسى است.

به تعبیر شهید مطهرى: «آنچه میان طرفداران حقوق اسلامى از یک طرف و طرفداران پیروى از سیستمهاى غربى از طرف دیگر مطرح است مسأله وحدت و تشابه حقوق زن و مرد است نه تساوى حقوق آنها. کلمه «تساوى حقوق» یک مارک تقلبى است که مقلّدان غرب بر روى این ره‏آورد غربى چسبانیده‏اند ... در نهضت عجولانه‏اى که در کمتر از یک قرن اخیر به نام زن و براى زن در اروپا صورت گرفت، زن کم و بیش حقوقى مشابه با مرد پیدا کرد؛ اما با توجه به وضع طبیعى و احتیاجات جسمى و روحى زن، هرگز حقوق مساوى با مرد پیدا نکرد، زیرا زن اگر بخواهد حقوق مساوى حقوق مرد و سعادتى مساوى سعادت مرد پیدا کند راه منحصرش این است که مشابهت حقوقى را از میان بردارد. براى مرد حقوقى متناسب با مرد و براىزن حقوقى متناسب با خودش قائل شود.»

علت تفاوتهاى حقوقى در امورى نظیر ارث، طلاق، تعدد زوجات، ولایت، شهادت، قضاوت و امورى از این قبیل را باید در تفاوتهاى وجودى میان این دو جست و جو نمود.

با توجه به مطالب مذکور در این مقاله سعی شده است تا مطالبی در خصوص وضعیت زنان در طول تاریخ و تفاوتهای زنان و مردان در گذشته و حال و همچنین مطالبی پیرامون حقوق زنان از منظر فقهی و حقوقی و در قسمتی دیگر از زاویه اجتماعی و... ارائه شود .

     

وضعیت زنان در جامعه عرب هنگام نزول قرآن:

عرب از همان زمانهای قدیم در شبه جزیره عربستان زندگی می‌کرد، سرزمینی بی‏آب و علف و خشک و سوزان، و بیشتر سکنه این سرزمین، از قبایل صحرانشین و دور از تمدن بودند، و زندگیشان با غارت و شبیخون، اداره می‌شد، عرب از یک سو، یعنی از طرف شمال شرقی به ایران و از طرف شمال به روم و از ناحیه جنوب به شهرهاى حبشه و از طرف غرب به مصر و سودان متصل بودند، و به همین جهت عمده رسومشان رسوم توحش بود، که در بین آن رسوم، احیانا اثرى از عادات روم و ایران و هند و مصر قدیم هم دیده می‌شد. عرب براى زن نه استقلالی در زندگی قائل بود و نه حرمت و شرافتی، بله حرمتی که قائل بود براى بیت و خاندان بود، زنان در عرب ارث نمی‌بردند، و تعدد زوجات آن هم بدون حدی معین، جایز بود، همچنانکه در یهود نیز چنین است، و همچنین در مساله طلاق براى زن اختیاری قائل نبود، و دختران را زنده به گور می‌کرد، اولین قبیله‌ای که دست‏به چنین جنایتی زد، قبیله بنو تمیم بود، و به



خرید و دانلود  بررسی حقوق زن در اسلام   36  ص


تحقیق در مورد حضرت مهدی 36 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 40 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

( یا صاحب الزّمان ادرکنا )

سخن از «مهدى» (علیه السلام)، سخن از «هدایت» است.

سخن از «غیبت»، حدیث «جستجو» است.

سخن از «انتظار»، روایت «حرکت و پویایى» است.

سخن از «ظهور»، بحث از «اشتیاق رهایى» است.

«شوق رهایى»، «حرکت» مى آفریند، و نتیجه «جستجو»، حصول «هدایت» است.

«شیعه بودن» با جمود و سکون سازگار نیست. «شیعه» یعنى «پیرو» و لازمه «پیروى» جهت گیرى «رفتار و روش»، و شکل گیرى «سلوک و عمل» است.

«شیعه مهدى (علیه السلام)» بودن، با گمراهى و بى تفاوتى در برابر انحرافات نمى سازد.

و «انتظار ظهور» داشتن، با ماندن در تاریکى ها و تسلیم در برابر وضع موجود قابل جمع نیست.

اللهم ارزقنا توفیق الطاعة و بعد المعصیة و صدق النیة

و عرفان الحرمة و اکرمنا بالهدى و الاستقامة

آمین رب العالمین.

 

شناخت کوتاه از حضرت مهدى(عج)

  نام: محمّد.

پدر: امام حسن عسکرى(ع).

مادر: نرجس( [4] ).

القاب: حجت ، خاتم ، صاحب الزّمان ، قائم ، منتظَر ، و از همه مشهورتر مهدى.

شکل: چون ستاره درخشان نورانى ، و داراى خالى سیاه بر گونه راست .

زاد روز: شب نیمه شعبان 255 ، هنگام طلوع فجر.

زادگاه: شهر سامراء.

غیبت صغرى: از سنّ پنج سالگى به مدّت 69 سال.

نمایندگان: چهار نفر از شخصیّت هاى شیعه به نامهاى:

1 ــ ابو عمرو ، عثمان بن سعید بن عمرو عمرى اسدى ، وکیل و نماینده پیشین امام هادى و امام عسکرى علیهما السّلام.

2 ــ فرزند او ، ابو جعفر ، محمد بن عثمان بن سعید ، در گذشته 304.

3 ــ أبوالقاسم ، حسین بن روح بن ابى بحر نوبختى ، در گذشته 326.

4 ــ ابوالحسن على بن محمد سمرى ، در گذشته 329.

محل اقامت نامبردگان بغداد ، و کلیّه امور شیعیان و خواسته ها و نامه هاى آنان به وسیله این چهار نفر انجام و ردّ و بدل مى شد; و آرامگاه آنان نیز در بغداد مشهور است.

غیبت کبرى: با در گذشت چهارمین نماینده و سفیر آن حضرت از سال 329 آغاز گردید; و تا به هنگام فرمان الهى مبنى بر اجازه ظهور و قیام آن بزرگوار ، همچنان ادامه خواهد داشت.

نمـایندگان و وظـیفه مردم در دوران غیبت کبرى: کسیکه فقیه خویشتن دار ، مخالف هواى نفس ، و فرمانبر امر خداوند باشد ، او نماینده امام زمان است; و بر دیگران لازم است از او پیروى کنند; زیرا اینگونه افراد از طرف امام بر مردم حجّت اند ، و امام از طرف خداوند بر آنان حجت باشد( [5] ).

هنگام ظهور: آنگاه که منادى حقّ از جانب آسمان ندا دهد: حقّ با آل محمّد است. نام مهدى بر سر زبانها افتد; مردم دلباخته او شوند; و از کسى جز او سخن نگویند.

محل ظهور: مکّه معظّمه.

محل بیعت ( تعهّد مردم در پیروى از امام ): مسجدالحرام ، میان رکن و مقام.

نشانى: فرشته اى از بالاى سر او فریاد مى زند: این مهدى است ، او را پیروى کنید.

یادگار أنبیاء: انگشتر سلیمان در انگشت او ، عصاى موسى در دستش ، و بطور خلاصه آنچه خوبان همه دارند او تنها دارد.

یاران: سیصد و سیزده نفر ( به عدد اصحاب بدر ) ، افرادى باشند که هسته مرکزى زمامدارى او را تشکیل دهند; و در حقیقت کارگردانان اصلى قیام مهدى(ع) ، و کارگزاران درجه اوّل انقلاب جهانى اسلام خواهند بود که از اطراف جهان به دور حضرتش گرد آیند.

روش حکومتى: بر اساس قرآن و سیره پیامبر(ص) و امام امیرمؤمنان(ع).

شعاع و دامنه حکومت: سراسر جهان را فرا گیرد; و زمین را از عدل و داد پر کند در حالى که از جور و ستم پر شده باشد.

مرکز حکومت: مسجد کوفه ، ــ  مرکز خلافت و حکومت جدّ بزرگوارش على(ع) ــ .

چگونگى پیروزى بر دشمنان: همانند پیروزى جدّ عالى مقامش پیامبر اکـرم(ص) بر کافران و مشرکـان ، خداوند او را با گـروههاى منظّم هزار نفرى از فرشتگان( [6] ) یا سه هزار نفرى که از آسمان فرود آمدند( [7] ) یا پنج هزار نفرى که داراى نشان مخصوص بودند( [8] ) مدد داد; و نیز در جبهه هاى جنگ یاریش کند ، آنچنان که مؤمنان را در حال شکست در بدر( [9] ) و دیگر جبهه هاى فراوان و روز تاریخى حنین( [10] ) یارى و پیروز فرمود و در جنگ احزاب ، رعب و وحشت در دل کفار و مشرکان فرو ریخت( [11] ).



خرید و دانلود تحقیق در مورد حضرت مهدی 36 ص


کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک 36 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک

مقدمه: آیا آثار داستانی نیکوس کازانتزاکیس(1) را می توان، دینی خواند؟ و او را نویسنده ای دینی دانست؟

برای پاسخ دقیق به این سؤال باید ابتدا پرسش های زیر را جواب داد: 1. منظور از دین چیست؟ 2. داستان معنوی و دینی کدام است؟(در الهیات و کلام جدید به نظر برخی صاحبنظران دیانت و معنویت دو واژه مترادف نیستند، بلکه به قول اهل منطق رابطه عموم و خصوص من وجه دارند.) تعابیر از دین معمولاً به واژه دین در متون مختلف دو رویکرد زیر وجود دارد: الف) دین در معنای لغوی (عام) در رویکرد عام، دین به هرگونه آئین و مسلک و کیش اطلاق می گردد(2).

ب) دین در معنای خاص

از دین در معنای خاص، سه گونه برداشت می شود:

§ گاهی مراد مجموعه متون مقدس ادیان و مذاهبی است که در جهان وجود دارند.

§ گاهی هم مجموع شروح و تفاسیر و بیانها و تبیینهایی که از کتب مقدس دینی و مذهبی شده است.

§ گاه نیز مراد مجموعه کارهایی است که پیروان یکی از ادیان در طول تاریخ انجام داده اند، به انضمام آثار و نتایجی که بر این کارها مترتّب شده است.

مراد از دین،‌ گاه یکی از این سه یا ترکیبی از این هاست.

معنویت(sperituality)

معنویت یعنی دین عقلانیت یافته و عقلانی شده که غیر تعبدی و غیر شهودی است، می توان آن را نوعی تجربه گرایی دینی برای دستیابی به آرامش، شادی، امید، رضایت باطنی در همین دنیا دانست. به عبارت دیگر می توان معنویت را نوعی دیانت دانست که بار متا فیزیکی اش به کمترین حد ممکن رسیده است. (3).

انسان ها از منظر اعتقادی

انسانها را به طور کلی از نظر اعتقادی به سه دسته می توان تقسیم کرد:

1. بی باوران به وجود خدا و معنی دار بودن هستی

2. باورمندان به خدایی غیر از خدای متشخص ادیان ابراهیمی (یهود، مسیحیت، اسلام)

3. دین داران و معتقدان به خدای شخصی و متشخص ادیان ابراهیمی

این سه گروه به سؤالات بنیادینی چون، وجود خدا، منشأ آفرینش، و زندگی پس از مرگ،... پاسخ های متفاوتی ارائه می کنند. در این میان نوع پاسخگویی دسته سوم به این سؤالات را می توان متکی به تفسیر آیات متون مقدسی دانست که باورمندان به آنها قائلند که آن آیات از سوی خدا بر رسولان نازل شده است.

انسان متدین

بر اساس آنچه گذشت می توان دینی بودن یک فرد به مفهوم خاص را در پاسخ به سؤال زیر جستجو کرد:

آیا فرد به وجود خدای متشخص باورمند است؟

منظور از این خدای متشخص قدرت مقدسی است که فوق عالم است و در عالم تأثیر می کند. به طور اسرار آمیزی در وجود ما حاضر است و گه گاه در وقایع خاص تاریخی به صورت وحی یا معجزه جلوه ای ویژه دارد. این خدا انسان وار است. یعنی آگاه است، خبیر است، مرید است و اوصافی چون دانستن و باور داشتن و اراده کردن را می توان به او نسبت داد؛ هر چند که از عواطف و آرزوها خالی است. شخصی است که ازلاً مختار است، قادر مطلق است، منشأ تکالیف اخلاقی است. دارای نوعی الوهیت(deity) است که او را شایسته پرستش می کند. او در عین حال که کار حفظ(conservation) جهان را بر عهده دارد از جهان بی نیاز و مستقل(endependent) است. لازمه الوهیت او، بی نهایت بودن، قید نداشتن و نیز انسان وار بودن و در عین حال غیر متغیر و غیر منفعل بودن او است.(4)

داستان دینی و معنوی؛ دو اصطلاح مترادف؟ یا مجزا؟

بر اساس تفکیک دیانت از معنویت باید داستان دینی و معنوی را نیز از هم مجزا کرد.

داستان معنوی

داستانی که شخصیت های آن در چارچوبی عقلایی نگاهی تأویل گرا به جهان دارند و قایل به ابعاد و سطوح پنهانی و باطنی برای هستی و حادثه های زندگی در جهان هستند.

داستان دینی

اگر دین را پای بندی به هر گونه آیین بدانیم هرگونه داستانی را باید دینی خواند، زیرا هر داستانی به گونه ای متأثر از نظام فکری و اعتقادی است که یک نویسنده متعلق به آن است. در چنین حالتی مؤلفه های متمایزکننده و ویژه ای را برای دینی بودن داستان نمی توان مطرح کرد.

ال. بی سیبک دیدگاههای اصلی درباره تحلیل ادبیات داستانی را در سه گروه شناختی (معرفتی)، زیبایی شناختی و اکتشافی جای می دهد و جی. سی. پرادو آنها را به سه دسته منطقی، زیبایی شناختی و اخلاقی تقسیم می کند.(5) بر این اساس

با رویکردی خاص به دین می توان داستان دینی را به زعم نگارنده به شرح زیر معنا کرد:

داستانی که اندیشه ها، رفتارها و گفتگوهای شخصیت ها ی آن در فرازهای گوناگون ناظر بر ابعاد شناختی و زیبایی شناسانه برآمده ازآیات ، باید و نبایدهای( احکام) مطرح شده در متون مقدس ، و تفاسیر آنها باشد.

کازانتزاکیس نویسنده ای دینی؟

کازانتزاکیس که در ابتدای جوانی شاگرد هانری برگسون(6) فیلسوف فرانسوی بود، فیلسوفی که می گفت:«من اگر به جای خدا بودم و می دیدم که نتیجه موجودیت دنیا وجود تنها یک نفر دوزخی است، یعنی وجود تنها یک آدم محکوم به مرگ ابدی، هرگز دست به چنین کاری نمی زدم، و به این اکتفا می کردم که سرتاسر ابدیت را بخوابم»

کازانتزاکیس در ابتدای عمر بسیار معتقد به نظریه نیروی حیاتی(7) برگسون بود، نظریه ای که قائل به وجود خدایی مستقل از هستی نبود و بر این نکته محوری تأکید داشت که باید ماده را به روح تبدیل کرد. و در واقع کتاب منجیان خدا را در 1927 بر اساس همین فلسفه و اموزه های بودا نوشت.

کازانتزاکیس اعتقاد داشت که افراد بشر سه نوعند: دسته ای که هدفشان،‌ به طوری که خود می گویند، خوردن، نوشیدن، عشق ورزیدن، ثروتمند شدن و معروف شدن است. دسته دوم، گروهی که هدفشان توجه به زندگی خودشان نیست. بلکه با زندگی کلیه افراد بشر بستگی



خرید و دانلود  کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک 36 ص


کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک 36 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 36

 

کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک

مقدمه: آیا آثار داستانی نیکوس کازانتزاکیس(1) را می توان، دینی خواند؟ و او را نویسنده ای دینی دانست؟

برای پاسخ دقیق به این سؤال باید ابتدا پرسش های زیر را جواب داد: 1. منظور از دین چیست؟ 2. داستان معنوی و دینی کدام است؟(در الهیات و کلام جدید به نظر برخی صاحبنظران دیانت و معنویت دو واژه مترادف نیستند، بلکه به قول اهل منطق رابطه عموم و خصوص من وجه دارند.) تعابیر از دین معمولاً به واژه دین در متون مختلف دو رویکرد زیر وجود دارد: الف) دین در معنای لغوی (عام) در رویکرد عام، دین به هرگونه آئین و مسلک و کیش اطلاق می گردد(2).

ب) دین در معنای خاص

از دین در معنای خاص، سه گونه برداشت می شود:

§ گاهی مراد مجموعه متون مقدس ادیان و مذاهبی است که در جهان وجود دارند.

§ گاهی هم مجموع شروح و تفاسیر و بیانها و تبیینهایی که از کتب مقدس دینی و مذهبی شده است.

§ گاه نیز مراد مجموعه کارهایی است که پیروان یکی از ادیان در طول تاریخ انجام داده اند، به انضمام آثار و نتایجی که بر این کارها مترتّب شده است.

مراد از دین،‌ گاه یکی از این سه یا ترکیبی از این هاست.

معنویت(sperituality)

معنویت یعنی دین عقلانیت یافته و عقلانی شده که غیر تعبدی و غیر شهودی است، می توان آن را نوعی تجربه گرایی دینی برای دستیابی به آرامش، شادی، امید، رضایت باطنی در همین دنیا دانست. به عبارت دیگر می توان معنویت را نوعی دیانت دانست که بار متا فیزیکی اش به کمترین حد ممکن رسیده است. (3).

انسان ها از منظر اعتقادی

انسانها را به طور کلی از نظر اعتقادی به سه دسته می توان تقسیم کرد:

1. بی باوران به وجود خدا و معنی دار بودن هستی

2. باورمندان به خدایی غیر از خدای متشخص ادیان ابراهیمی (یهود، مسیحیت، اسلام)

3. دین داران و معتقدان به خدای شخصی و متشخص ادیان ابراهیمی

این سه گروه به سؤالات بنیادینی چون، وجود خدا، منشأ آفرینش، و زندگی پس از مرگ،... پاسخ های متفاوتی ارائه می کنند. در این میان نوع پاسخگویی دسته سوم به این سؤالات را می توان متکی به تفسیر آیات متون مقدسی دانست که باورمندان به آنها قائلند که آن آیات از سوی خدا بر رسولان نازل شده است.

انسان متدین

بر اساس آنچه گذشت می توان دینی بودن یک فرد به مفهوم خاص را در پاسخ به سؤال زیر جستجو کرد:

آیا فرد به وجود خدای متشخص باورمند است؟

منظور از این خدای متشخص قدرت مقدسی است که فوق عالم است و در عالم تأثیر می کند. به طور اسرار آمیزی در وجود ما حاضر است و گه گاه در وقایع خاص تاریخی به صورت وحی یا معجزه جلوه ای ویژه دارد. این خدا انسان وار است. یعنی آگاه است، خبیر است، مرید است و اوصافی چون دانستن و باور داشتن و اراده کردن را می توان به او نسبت داد؛ هر چند که از عواطف و آرزوها خالی است. شخصی است که ازلاً مختار است، قادر مطلق است، منشأ تکالیف اخلاقی است. دارای نوعی الوهیت(deity) است که او را شایسته پرستش می کند. او در عین حال که کار حفظ(conservation) جهان را بر عهده دارد از جهان بی نیاز و مستقل(endependent) است. لازمه الوهیت او، بی نهایت بودن، قید نداشتن و نیز انسان وار بودن و در عین حال غیر متغیر و غیر منفعل بودن او است.(4)

داستان دینی و معنوی؛ دو اصطلاح مترادف؟ یا مجزا؟

بر اساس تفکیک دیانت از معنویت باید داستان دینی و معنوی را نیز از هم مجزا کرد.

داستان معنوی

داستانی که شخصیت های آن در چارچوبی عقلایی نگاهی تأویل گرا به جهان دارند و قایل به ابعاد و سطوح پنهانی و باطنی برای هستی و حادثه های زندگی در جهان هستند.

داستان دینی

اگر دین را پای بندی به هر گونه آیین بدانیم هرگونه داستانی را باید دینی خواند، زیرا هر داستانی به گونه ای متأثر از نظام فکری و اعتقادی است که یک نویسنده متعلق به آن است. در چنین حالتی مؤلفه های متمایزکننده و ویژه ای را برای دینی بودن داستان نمی توان مطرح کرد.

ال. بی سیبک دیدگاههای اصلی درباره تحلیل ادبیات داستانی را در سه گروه شناختی (معرفتی)، زیبایی شناختی و اکتشافی جای می دهد و جی. سی. پرادو آنها را به سه دسته منطقی، زیبایی شناختی و اخلاقی تقسیم می کند.(5) بر این اساس

با رویکردی خاص به دین می توان داستان دینی را به زعم نگارنده به شرح زیر معنا کرد:

داستانی که اندیشه ها، رفتارها و گفتگوهای شخصیت ها ی آن در فرازهای گوناگون ناظر بر ابعاد شناختی و زیبایی شناسانه برآمده ازآیات ، باید و نبایدهای( احکام) مطرح شده در متون مقدس ، و تفاسیر آنها باشد.

کازانتزاکیس نویسنده ای دینی؟

کازانتزاکیس که در ابتدای جوانی شاگرد هانری برگسون(6) فیلسوف فرانسوی بود، فیلسوفی که می گفت:«من اگر به جای خدا بودم و می دیدم که نتیجه موجودیت دنیا وجود تنها یک نفر دوزخی است، یعنی وجود تنها یک آدم محکوم به مرگ ابدی، هرگز دست به چنین کاری نمی زدم، و به این اکتفا می کردم که سرتاسر ابدیت را بخوابم»

کازانتزاکیس در ابتدای عمر بسیار معتقد به نظریه نیروی حیاتی(7) برگسون بود، نظریه ای که قائل به وجود خدایی مستقل از هستی نبود و بر این نکته محوری تأکید داشت که باید ماده را به روح تبدیل کرد. و در واقع کتاب منجیان خدا را در 1927 بر اساس همین فلسفه و اموزه های بودا نوشت.

کازانتزاکیس اعتقاد داشت که افراد بشر سه نوعند: دسته ای که هدفشان،‌ به طوری که خود می گویند، خوردن، نوشیدن، عشق ورزیدن، ثروتمند شدن و معروف شدن است. دسته دوم، گروهی که هدفشان توجه به زندگی خودشان نیست. بلکه با زندگی کلیه افراد بشر بستگی



خرید و دانلود  کازانتزاکیس، جوینده جای پای خدا بر خاک 36 ص