لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 84
اختلالات خلقی
مقدمه:
خلق بر طبق تعریف عبارت است از احساس هیجانی نافذی که درک و نگرش فرد نسبت به خود، دیگران، و در کل نسبت به محیط را عمیقاً تحت تأثیر قرار میدهد (کاپلان و سادوک، 1385).
خلق ممکن است طبیعی، بالا یا پایین باشد. شخص طبیعی طیف وسیعی از خلقها را تجربه میکند و به همان نسبت مجموعهای از تجلیات عاطفی نیز دارد. شخص عادی قادر به کنترل اخلاق و عواطف خود است. اختلالات خلقی حالات بالینی هستند که با اختلال خلق، فقدان احساس کنترل بر خلق، و تجربه ذهنی ناراحتی شدید همراه هستند. ( کاپلان و سادوک، 1379).
اختلالات خلقی به دلیل این که یکی از خصوصیات اساسی آنها غیر عادی بودن خلق است به این نام مشهور شدهاند. امروزه این اصطلاح محدود به اختلالاتی است که به شکل افسردگی یا نشئه ظاهر میشوند (گلدر و همکاران، 1382)
کسانی که خلق بالا دارند (مانیا)، حالت انبساط خاطر، پرش افکار، کاهش خواب، افزایش احترام به نفس و افکار بزرگ منشانه نشان میدهند. افرادی که خلق پایین دارند (افسردگی)، با کاهش انرژی و علاقه، احساس گناه، اشکال در تمرکز، بیاشتهایی و افکار مرگ و خودکشی مشخص هستند. این اختلالات عملاً همیشه منجر به اختلال در عملکرد شغلی، روابط اجتماعی و بین فردی میگردد (کاپلان و سادوک، 1379).
تاریخچه:
مردم موارد افسردگی را از زمانهای بسیار دور ثبت کردهاند، و توصیفهائی از آنچه امروزه اختلالات خلقی میخوانیم، در بسیاری از منابع طبی قدیم وجود دادر. حدود 450 سال قبل از میلاد، بقراط اصطلاح مانی و ملانکولی را برای توصیف اختلالات روانی به کار برد (کاپلان و سادوک، 1379).
حدود پانصد سال پس از بقراط، اوائل قرن دوم بعد از میلاد، آرتائوس کاپادوچیا رابطه بین مانی و ملانکولی را کشف کرد (پورافکاری، 1369).
در حدود 100 سال قبل از میلاد، کورنلیوس سلسوس افسردگی را ناشی از صفرای سیاه معرفی نمود. این اصطلاح را پزشکان دیگر از جمله ارسطو (120 تا 180 بعد از میلاد) و جالینوس (129 تا 199 بعد از میلاد) نیز به کار بردند. همین طور الکساندر ترالز در قرن ششم (کاپلان و سالوک، 1379).
در قرون وسطی،طبابت در ممالک اسلامی رونق داشت و دانشمندان نظیر رازی و ابنسینا و میموند (پزشک یهودی) ملانکولی را بیماری مشخصی تلقی کردند و هنرمندان آن زمان نیز این بیماری را به تصویر کشاندن مثل ملانکولی اثر آلبرت دورر (بهرامی و نیکیار، 1384).
در سال 1854 ژول فالره حالتی را توصیف نمود و آن را جنون ادواری نامید.چنین بیمارانی متناوباً حالات خلقی مانی و افسردگی را تجربه میکنند. ژول بایارژه جنون دو شکلی را شرح داد که در آن بیمار دچار افسردگی عمیقی میشود که به حالت بهت افتاده و بالاخره از آن بهبود مییابد. در سال 1882، کارل کالبام روانپزشک آلمانی، با استفاده از اصطلاح «سایکلوتایمی» مانی و افسردگی را مراحل مختلف یک بیماری توصیف نمود. در سال 1899، امیل کرپیلن، بر اساس معلومات روانپزشکان فرانسوی و آلمانی، مفهوم بیماری منیک- دپرسیو را شرح داد (همان منبع).
توصیف او از نشانهها، به طور چشمگیری با اصطلاحات به کار گرفته شده برای توصیف اختلال دو قطبی در DSM IV-TR هماهنگ است و بسیاری از وجه تمایزات تشخیصی او، امروزه تأیید شده (جانسون و لیهای، 2004)
طبقهبندی بر اساس سیر بیماری، اختلالات یک قطبی و دوقطبی
اختلالات خلقی مشخصاً عود کننده هستند و کرپلین برای به هم پیوند دادن افسردگی و مانیا به عنوان یک اختلال واحد از سیر بیماری راهنمایی گرفت. وی متوجه گردید که سیر بیماری، خواه افسردگی و خواه مانیا، اساساً یکسان است و به همین دلیل آنها را در یک طبقه قرار داده پسیکوز منیک ـ دپوسیو نامید. این نظریه به وسعت مورد قبول بود تا این که در سال 1962 کارل لئونارد و همکاران تقسیمبندی به سه گروه را پیشنهاد نمودند:
بیمارانی که فقط اختلال افسردگی داشتند (افسردگی یک قطبی)
بیمارانی که فقط اختلال مانیا داشتند (مانیا یک قطبی)
بیمارانی که افسردگی مانیا را با هم داشتند (دو قطبی) (گلدر و همکاران،1382).
امروزه از اصطلاح مانیا یک قطبی استفاده نمیشود بلکه همه چنین مواردی در گروه دو قطبی قرار داده میشوند، به این دلیل که تقریباً همه کسانی که مانیا دارند بالاخره روزی افسردگی را نیز تجربه میکنند. برای حمایت از تفکیک اختلالات یک قطبی و دو قطبی، لئونارد و همکاران (1962) تفاوتهای ارثی و شخصیتی بین بیماران دو گروه را شرح دادند که با مطالعات بعدی تأیید شد. معهذا توافق کلی وجود دارد که دو گروه در مرحله افسردگی از نظر علائم تفاوتی با هم ندارند و ممکن است بین دو گروه انطباقی وجود داشته باشد، چون بیماری که یک قطبی طبقهبندی شده است، ممکن است روزی حمله مانیا نشان دهد. به عبارت دیگر فرمهای یک قطبی بدون تردید مواردی دو قطبی شامل میگردند که هنوز قطب دیگر خود را نشان ندادهاند. علیرغم این محدودیتها، تقسیمبندی یک قطبی ـ دو قطبی، طبقهبندی مفیدی است چون مفاهیم ضمنی برای درمان نیز دارد (گلدر ـ همکاران، 1382).
به طور کلی، انجمن روانپزشکی آمریکا (1379) اختلالات خلقی را به اختلالات افسردگی یک قطبی (یعنی، اختلال افسردگی اساس، اختلال افسردهخویی و اختلال افسردگی که به گونهای دیگر مشخص نشده است، اختلالات دو قطبی (یعنی، اختلال دو قطبی I ، اختلال دو قطبی II، اختلال خلق ادواری، و اختلال دو قطبی که به گونهای دیگر مشخص نشده است) و دو اختلال مبتنی بر سبب شناسی ـ اختلال خلق به علت یک حالت طبی عمومی، و اختلال خلق ناشی از مصرف مواد ـ تقسیم میکند.
همهگیر شناسی اختلالهای خلقی
شیوع اختلالات خلقی در طول عمر 2 تا 25 درصد گزارش شده است (کاپلان و سادوک، 1379). اختلال افسردگی اساس اختلالی شایع است، با میزان شیوع حدود 15 درصد برای طول عمر، شاید در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
وَ مِنْ خُطْبَة لَهُ عَلَیْهِ السَّلامُ از خطبه هاى آن حضرت است
وَ تُسَمّى بِالْغَرّاءِ وَ هِىَ مِنَ الْخُطَبِ الْعَجیبَةِ موسوم به «غرّاء» که از خطبه هاى اعجاب انگیز اوست
الْحَمْدُ لِلّهِ الَّذى عَلا بِحَوْلِهِ، وَ دَنا بِطَوْلِهِ، مانِحِ کُلِّ غَنیمَة حمد خداى را که از همه چیز به قدرتش برتر، و به احسانش نزدیک است، بخشنده هر سودوَ فَضْل، وَ کاشِفِ کُلِّ عَظیمَة وَ اَزْل. اَحْمَدُهُ عَلى عَواطِفِ کَرَمِهِ، و فضل، و برطرف کننده هر بلاى عظیم و شدت است. او را بر کَرَمهاى پى در پى،وَ سَوابِغ ِ نِعَمِهِ، وَ اُومِنُ بِهِ اَوَّلاً بادِیاً، و نعمت هاى فراوان و کاملش سپاس مى گویم، و به او ایمان مى آورم که اول است و ابتداکننده آفرینش،وَ اَسْتَهْدیهِ قَریباً هادِیاً، وَ اَسْتَعینُهُ قاهِراً قادِراً. و از او هدایت مى خواهم که نزدیک است و هدایت کننده، و از او کمک مى طلبم که غالب است و قوى،وَ اَتَوَکَّلُ عَلَیْهِ کافیاً ناصِراً. وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ و به او اعتماد مى نمایم که کفایت کننده است و یاور. و شهادت مى دهم که محمد صلّى اللّه علیه وآلهعَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، اَرْسَلَهُ لاِِنْفاذِ اَمْرِهِ، وَ اِنْهاءِ عُذْرِهِ، وَ تَقْدیمِ نُذُرِهِ. بنده و فرستاده اوست، که او را براى اجراى فرمانش، و ابلاغ حجّتش، و ترساندن عاصیان از عذابش فرستاد.اُوصیکُمْ عِبادَ اللّهِ بِتَقْوَى اللّهِ الَّذى ضَرَبَ لَکُمُ الاَْمْثالَ، وَ وَقَّتَ اى بندگان خدا، شما را به تقواى الهى سفارش مى کنم، خداوندى که براى شما مثلها زد، مدت زندگى شمالَکُمُ الاْجالَ، وَاَلْبَسَکُمُ الرِّیاشَ، وَ اَرْفَعَ لَکُمُ الْمَعاشَ، وَ اَحاطَ بِکُمُ را معین فرمود، به شما لباس پوشاند، فراخى معیشت داد، شما را در محدوده شماره گرى اعمال
الاِْحْصاءَ، وَ اَرْصَدَ لَکُمُ الْجَزاءَ، وَ آثَرَکُمْ بِالنِّعَمِ السَّوابِغِ وَالرِّفَدِ قرار داد، و جزاى کردارتان را آماده نموده، شما را براى نعمت هاى کامل و عطایاى فراوانالرَّوافِغِ، وَ اَنْذَرَکُمْ بِالْحُجَجِ الْبَوالِغِ، وَ اَحْصاکُمْ عَدَداً، وَ وَظَّفَ اختیار نموده، و با دلایل رسا از عذاب فردا بیم داده، شما را به شمار آورده، و مدت زندگى شمالَکُمْ مُدَداً فى قَرارِ خِبْرَة وَ دارِ عِبْرَة، اَنْتُمْ مُخْتَبَرُونَ فیها را در قرارگاه امتحان و سراى عبرت معین نموده، در دنیا آزمایش مى شوید،وَ مُحاسَبُونَ عَلَیْها، فَاِنَّ الدُّنْیا رَنِقٌ مَشْرَبُها، رَدِغٌ مَشْرَعُها، و بر اساس آن مورد محاسبه قرار مى گیرید، زیرا آبشخور دنیا ناصاف و کدر، چشمه اش گل آلود و لغزنده،یُونِقُ مَنْظَرُها، وَ یُوبِقُ مَخْبَرُها. غُرُورٌ حائِلٌ، وَ ضَوْءً آفِلٌ، دیدگاهش زیبا و فریبنده، و آزمایشگاهش تباه کننده است. فریبنده اى زودگذر، و نورى غروب کننده،وَ ظِلٌّ زائِلٌ، وَ سِنادٌ مائِلٌ. حَتّى اِذا اَنِسَ نافِرُها، و سایه اى از بین رونده، و تکیه گاهى رو به افتادن است. تا آن گاه که رمنده از آن به آن انس گیرد،وَ اطْمَاَنَّ ناکِرُها، قَمَصَتْ بِاَرْجُلِها، و متوحش از آن به آن مطمئن گردد، همچون اسب سرکش که پا بلند و به زمین کوبد سوارش را به خاک اندازد،وَ قَنَصَتْ بِاَحْبُلِها، وَ اَقْصَدَتْ بِاَسْهُمِها، وَ اَعْلَقَتِ الْمَرْءَ اَوْهاقَ و او را به دامهایش صید کند، و به تیرهاى هلاک کننده اش بدوزد، و در پایان کار گردنش را به کمندهاى الْمَنِیَّةِ، قائِدَةً لَهُ اِلى ضَنْکِ الْمَضْجَعِ، وَ وَحْشَةِ الْمَرْجِع ِ، وَ مُعایَنَةِ مرگ ببندد، در حالى که او را به خوابگاه تنگ قبر، و بازگشتگاه ترسناک، و مشاهدهالْمَحَـلِّ، وَ ثَوابِ الْعَمَلِ. جایگاه ابدى، و درک جزاى عمل سوق دهد.وَ کَذلِکَ الْخَلَفُ یَعْقُبُ السَّلَفَ، لاتُقْلِعُ الْمَنِیَّةُ اخْتِراماً، همین است برخورد دنیا با آیندگانى که جانشین گذشتگانند، مرگ از نابود کردنشان بازنمى ایستد،
وَلایَرْعَوِى الْباقُونَ اجْتِراماً، یَحْتَذُونَ مِثالاً، وَ یَمْضُونَ اَرْسالاً اِلى و ماندگان از آلودگى دست برنمى دارند، از رویه گذشتگان پیروى مى نمایند، و این همه پى در پى ازغایَةِ الاِْنْتِهاءِ، وَ صَیُّورِ الْفَناءِ. حَتّى اِذا تَصَرَّمَتِ الاُْمُورُ، دنیا مى روند تا نهایت پایان و عاقبت فنا و نیستى. تا آن گاه که رشته امور از هم بگسلد،وَ تَقَضَّتِ الدُّهُورُ، وَ اَزِقَ النُّشُورُ، اَخْرَجَهُمْ مِنْ ضَرائِحِ الْقُبُورِ، و روزگاران سپرى گردد، و بیرون آمدن مردگان از قبر نزدیک شود، خداوند همه را از میان گورها،وَ اَوْکارِ الطُّیُورِ، وَ اَوْجِرَةِ السِّباعِ، وَ مَطارِح ِ الْمَهالِکِ، سِراعاً اِلى و آشیانه پرندگان، و لانه درندگان، و پرتگاههاى هلاک به در آورد، در حالى که به سوى امرشاَمْرِهِ، مُهْطِعینَ اِلى مَعادِهِ، رَعیلاً صُمُوتاً، قِیاماً صُفُوفاً، یُنْفِذُهُمُ شتابان، و به معرکه معادشان عجله کنان روان گردند، گروهى خاموش، و ایستادگانى صَف زده، دید خداوندالْبَصَرُ، وَ یُسْمِعُهُمُ الدَّاعى، عَلَیْهِمْ لَبُوسُ الاِْسْتِکانَةِ، وَ ضَرَعُ بر همه احاطه دارد، ندادهنده ندایش را به همه مى شنواند، لباس خاکسارى و ذلتِ تسلیم والاِْسْتِسْلامِ وَ الذِّلَّةِ، قَدْ ضَلَّتِ الْحِیَلُ، وَ انْقَطَعَ الاَْمَلُ، و خوارى بر آنان پوشانده مى شود، روزى است که چاره سازى در آن کارساز نیست، آرزو قطع شده،وَ هَوَتِ الاَْفْئِدَةُ کاظِمَةً، وَخَشَعَتِ الاَْصْواتُ مُهَیْنِمَةً، وَاَلْجَمَ الْعَرَقُ، دلها از ترس تهى و خاموش شده، صداها آهسته و مخفى گشته، عرق تا دهان رسیده،وَ عَظُمَ الشَّفَقُ، وَ اُرْعِدَتِ الاَْسْماعُ لِزَبْرَةِ الدّاعى اِلى فَصْلِ و ترس از گناه عظیم شده، و گوشها از شنیدن فریاد رعدآساى منادى حق براى بیان حکم قاطع میان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
خطبه 83 نهج البلاغه:
ومن خطبة له علیه السلام
وهی من الخطب العجیبة تسمّى «الغراء» [وفیها نعوت الله جل شأنه، ثمّ الوصیة بتقواه، ثمّ التنفیر من الدنیا، ثمّ ما یلحق من دخول القیامة، ثمّ تنبیه الخلق إلى ما هم فیه من الاعراض، ثمّ فضله علیه السلام فی التذکیر] [صفته جلّ شأنه]
الْحَمْدُ للهِ الَّذِی عَلاَ بِحَوْلِهِ ودَنَا بِطَوْلِهِ مَانِحِ کُلِّ غَنِیمَةٍ وَفَضْلٍ، وَکَاشِفِ کُلِّ عَظِیمَةٍ وَأَزْلٍ أَحْمَدُهُ عَلَى عَوَاطِفِ کَرَمِهِ، وَسَوَابِغِ ـ نِعَمِهِ وَأُومِنُ بهَ أَوَّلاً بَادِیاً وَأَسْتَهْدِیهِ قَرِیباً هَادِیاً، وَأَسْتَعِینُهُ قَاهِراً قَادِراً، وَأَتَوَکَّلُ عَلَیْهِ کَافِیاً نَاصِراً. وَأَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً صلى الله علیه وآله عَبْدُهُ وَرَسُولُهُ، أَرْسَلَهُ لاِِنْفَاذِ أَمْرِهِ، وَإِنْهَاءِ عُذْرِهِ وَتَقْدِیمِ نُذُرِهِ [الوصیة بالتقوى]
أُوصِیکُمْ عِبَادَ اللهِ بِتَقْوَى اللهِ الَّذِی ضَرَبَ لَکُمُ الاََْمْثَالَ وَوَقَّتَ لَکُمُ الاَْجَالَ ر، وَأَلْبَسَکُمُ الرِّیَاشَ وَأَرْفَغَ لَکُمُ المَعَاشَ وَأَحَاطَ بِکُمُ الاِِْحْصَاءَ وَأَرْصَدَ لَکُمُ الْجَزَاءَ وَآثَرَکُمْ بِالنِّعَمِ السَّوَابغِ، وَالرِّفَدِ الرَّوافِغِوس، وَأَنْذَرَکُمْ بِالْحُجَجِ الْبَوَالِغِ فَأَحْصَاکُمْ عَدَداً، ووَظَّفَ لَکُمْ مُدَداً فِی قَرَارِ خِبْرَةٍ وَدَارِ عِبْرَةٍ، أَنْتُمْ مُخْتَبَرُونَ فِیهَا، وَمُحَاسِبُونَ عَلَیْهَا. [التنفیر من الدنیا]
فَإِنَّ الدُّنْیَا رَنِقٌمَشْرَبُهَا، رَدِغٌ مَشْرَعُهَا یُونِقُمَنْظَرُهَا، وَیُوبِقُ مَخْبَرُهَا، غُرُورٌ حَائِلٌ وَضَوْءٌ آفِلٌ وَظِلٌّ زائِلٌ، وَسِنَادٌمَائِلٌ، حَتَّى إِذَا أَنِسَ نَافِرُهَا، وَاطْمَأَنَّ نَاکِرُهَا قَمَصَتْ بِأَرْجُلِهَا وَقَنَصَتْ بِأَحْبُلِهَا وَأَقْصَدَتْشس بِأَسْهُمِهَا، وَأَعْلَقَتِالْمَرْءَ أَوْهَاقَ الْمَنِیَّةِقَائِدَةً لَهُ إِلى ضَنْکَ الْمَضْجَعِحس، وَوَحْشَةِ الْمَرْجِعِ، ومُعَایَنَةِ الْـمَحَلِّ وَثَوَابِ الْعَمَلِ وَکَذلِکَ الْخَلَفُ بِعَقْبِ السَّلَفِ لاَتُقْلِعُ الْمَنِیَّةُ اخْتِرَاماً وَلاَیَرْعَوِی الْبَاقُونَ اجْتِرَاماًلا، یَحْتَذُون مِثَالاً وَیَمْضُونَ أَرْسَالاً إِلَى غَایَةِ الاِنْتِهَاءِ، وَصَیُّورِصالْفَنَاءِ. [بعد الموت البعث] حَتَّى إِذَا تَصَرَّمَتِ الاَُْمُورُ، وَتَقَضَّتِ الدُّهُورُ، وَأَزِفَ النُّشُورُ أَخْرَجَهُمْ مِنْ ضَرَائِحِالْقُبُورِ، وَأَوْکَارِ الطُّیُورِ، وَأَوْجِرَةِالسِّبَاعِ، وَمَطَارِحِ الْمَهَالِکِ، سِرَاعاً إِلَى أَمْرِهِ، مُهْطِعِینَإِلَى مَعَادِهِ، رَعِیلاً صُمُوتاً قِیَاماً صُفُوفاً، یَنْفُذُهُمُ الْبَصَرُ وَیُسْمِعُهُمُ الدَّاعِی، عَلَیْهِمْ لَبُوسُ الاِسْتِکانَةِ وَضَرَعُ الاِسْتِسْلاَمِ وَالذِّلَّةِ، قَدْ ضَلَّتِ الْحِیَلُ، وانْقَطَعَ الاََْمَلُ، وَهَوَتِ الاََْفْئِدَةُ کَاظِمَةًص، وَخَشَعَتِ الاََْصْوَاتُ مُهَیْنِمَةً وَأَلْجَمَ الْعَرَقُ وَعَظُمَ الشَّفَقُ وَأُرْعِدَتِعص الاََْسْمَاعُ لِزَبْرَةِ الدَّاعِیإِلَى فَصْلِ الْخِطَابِ وَمُقَایَضَةِ الْجَزَاءِلص، وَنَکَالِالْعِقَابِ، وَنَوَالِ الثَّوَابِ.
[تنبیه الخلق] عِبَادٌ مَخْلُوقُونَ اقْتِدَاراً، وَمَرْبُوبُونَ اقْتِسَاراً وَمَقْبُوضُونَ احْتِضَاراً وَمُضَمَّنُونَ أَجْدَاثاً وَکَائِنُونَ رُفَاتاً وَمَبْعُوثُونَ أَفْرَاداً، وَمَدِینُون جَزَاءً، وَمُمَیَّزُونَ حِسَاباً قَدْ أُمْهِلُوا فی طَلَبِ الْـمَخْرَجِ، وَهُدُوا سَبِیلَ الْمَنْهَجِ ص، وَعُمِّرُوا مَهَلَ الْمُسْتَعْتِبِ وَکُشِفَتْ عَنْهُمْ سُدَفُ الرِّیَبِ وَخُلُّوا لمِضْماَرِ الْجِیَادِ وَرَوِیَّةِ الاِرْتِیَادِ وَأَنَاةِ الْمُقْتَبِسِ الْمُرْتَادِ فِی مُدَّةِ الاََْجَلِ، وَمُضْطَرَبِ الْمَهَلِ
[فضل التذکیر] فَیَا لَهَا أَمْثَالاً صَائِبَةً وَمَوَاعِظَ شَافِیَةً، لَوْ صَادَفَتْ قُلُوباً زاکِیَةً، وَأَسْمَاعاً وَاعِیَةً، وَآرَاءً عَازِمَةً، وَأَلْبَاباً حَازِمَةً! فَاتَّقُوا اللهَ تَقِیَّةَ مَنْ سَمِعَ فَخَشَعَ، وَاقْتَرَفَفَاعْتَرَفَ، وَوَجِلَفَعَمِلَ، وَحَاذَرَ فَبَادَرَ وَأَیْقَنَ فَأَحْسَنَ، وَعُبِّرَ فَاعْتَبَرَ وَحُذِّرَ [فَحَذِرَ، وَزُجِرَج فَازْدَجَرَط، وَأَجَابَ فأَنَابَ وَرَاجَعَ فَتَابَ، وَاقْتَدَى فَاحْتَذَى وَأُرِیَ فَرَأَى، فَأَسْرَعَ طَالِباً، وَنَجَا هَارِباً، فَأَفَادَ ذَخِیرَةً وَأَطَابَ سَرِیرَةً، وَعَمَّرَ مَعَاداً، وَاسْتَظْهَرَ زَاداًلِیَوْمِ رَحِیلِهِ وَوَجْهِ سَبِیلِهِ وَحَالِ حَاجَتِهِ، وَمَوْطِنِ فَاقَتِهِ، وَقَدَّمَ أَمَامَهُ لِدَارِ مُقَامِهِ. فَاتَّقُوا اللهَ عِبَادَ اللهِ جِهَةَ مَا خَلَقَکُمْ لَهُ، وَاحْذَرُوا مِنْهُ کُنْهَ مَا حَذَّرَکُمْ مِنْ نَفْسِهِ، وَاسْتَحِقُّوا مِنْهُ مَا أَعَدَّ لَکُمْ بِالتَّنَجُّزِلِصِدْقِ مِیعَادِهِ، وَالْحَذَرِ مِنْ هَوْلِمَعَادِهِ.
منها: [فی التذکیر بضروب النعم]
جَعَلَ لَکُمْ أسْمَاعاً لِتَعِیَ مَا عَنَاهَا وَأَبْصَاراً لِتَجْلُوَعَنْ عَشَاهَا وَأَشْلاَءًو ط جَامِعَةً لاََِعْضَائِهَا، مُلاَئِمَةً لاََِحْنَائِهَافی تَرْکِیبِ صُوَرِهَا، وَمُدَدِ عُمُرِهَا، بِأَبْدَانٍ قَائِمَةٍ بِأَرْفَاقِهَا وَقُلُوبٍ رائِدَةٍلاََِرْزَاقِهَا، فِی مُجَلِّلاَتِ نِعَمِهِ، وَمُوجِبَاتِ مِنَنِهِ، وَحَوَاجِزِعَافِیَتِهِ. وَقَدَّرَ لَکُمْ أَعْمَاراً سَتَرَهَا عَنْکُمْ، وَخَلَّفَ لَکُمْ عِبَراً مِنْ آثَارِ الْمَاضِینَ قَبْلَکُمْ، مِنْ مُسْتَمْتَعِ خَلاَقِهِمْ وَمُسْتَفْسَحِ خَنَاقِهِمْ
أَرْهَقَتْهُمُالْمَنَایَا دُونَ الاَْمَالِ، وَشَذَّبَهمْ عَنْهَاتَخَرُّمُ الاَْجَالِ لَمْ یَمْهَدُوا فِی سَلاَمَةِ الاََْبْدَانِ وَلَمْ یَعْتَبِرُوا فِی أُنُفِالاََْوَانِ. فَهَلْ یَنْتَظِرُ أَهْلُ بَضَاضَةِالشَّبَابِ إِلاَّ حَوَانِیَ الْهَرَمِ؟ وَأَهْلُ غَضَارَةِ الصِّحَّةِ إِلاَّ نَوَازِلَ السَّقَمِ؟ وَأَهْلُ مُدَّةِ الْبَقَاءِ إِلاَّ آوِنَةَ الْفَنَاءِ؟ مَعَ قُرْبِ الزِّیَالِغع، وَأُزُوفِالاِنتِقَالِ، وَعَلَزِالْقَلَقِ، وَأَلَمِ الْمَضَضِ وَغُصَصِ الْجَرَضِع، وَتَلَفُّتِ الاِسْتِغَاثَةِ بِنُصْرَةِ الْحَفَدَةِ وَالاََْقْرِبَاءِ، وَالاََْعِزَّةِ وَالْقُرَنَاءِ! فَهَلْ دَفَعَتِ الاََْقَارَبُ، أَوْ نَفَعَتِ النَّوَاحِبُ؟وَقَدْ غُودِرَفِی مَحَلَّةِ الاََْمُوَاتِ رَهِیناً وَفِی ضِیقِ الْمَضْجَعِ وَحِیداً، قَدْ هَتَکَتِ الْهَوَامُّ جِلْدَتَهُ وَأَبْلَتِ النَّوَاهِکُجِدَّتَهُ، وَعَفَتِالْعَوَاصِفُ آثَارَهُ، وَمَحَا الْحَدَثَانُ مَعَالِمَهُیع، وَصَارَتِ الاََْجْسَادُ شَحِبَةًبَعْدَ بَضَّتِهَا وَالْعِظَامُ نَخِرَةًبَعْدَ قُوَّتِهَا، وَالاََْرْوَاحُ مُرْتَهَنَةً بِثِقَلِ أَعْبَائِهَامُوقِنَةً بَغَیْبِ أَنْبَائِهَا، لاَ تُسْتَزَادُ مِنْ صَالِحِ عَمَلِهَا، وَلاَ تُسْتَعْتَبُمِنْ سَیِّىءِ زَلَلِهَا
أَوَلَسْتُمْ أَبْنَاءَ الْقَوْمِ وَالآبَاءَ، وَإِخْوَانَهُمْ وَالاََْقْرِبَاءَ؟ تَحْتَذُونَ أَمْثِلَتَهُمْ، وَتَرْکَبُونَ قِدَّتَهُمْ وَتَطَؤُونَ جَادَّتَهُمْ! فَالْقُلُوبُ قَاسِیَةٌ عَنْ حَظِّهَا، لاَهِیَةٌ عَنْ رُشْدِهَا، سَالِکَةٌ فی غَیْرِ مِضْمارِهَا! کَأَنَّ الْمَعْنِیَّسِوَاهَا، وَکَأَنَّ الرُّشْدَ فی إحْرَازِ دُنْیَاهَا.
[التحذیر من هول الصراط] وَاعْلَمُوا أَنَّ مَجَازَکُمْعَلَى الصِّراطِ وَمَزَالِقِ دَحْضِهِ وَأَهَاوِیلِ زَلَلِهِ، وَتَارَاتِف أَهْوَالِهِ؛
فَاتَّقُوا اللهَ تَقِیَّةَ ذِی لُبٍّ شَغَلَ التَّفَکُّرُ قَلْبَهُ، وَأَنْصَبَ الْخَوْفُ بَدَنَهُبف، وَأَسْهَرَ التَّهَجُّدُ غِرَارَ نَوْمِهِ وَأَظْمَأَ الرَّجَاءُ هَوَاجِرَیَوْمِهِ، وَظَلَفَ الزُّهْدُ شَهَوَاتِهِ وَأَوْجَفَ الذِّکْرُ بِلِسَانِهِ وَقَدَّمَ الْخَوْفَ لاََِمَانِهِ، وَتَنَکَّبَ الَْمخَالِجَمف عَنْ وَضَحِالسَّبِیلِ، وَسَلَکَ أَقْصَدَ المَسَالِکَإِلَى النَّهْجِ الْمَطْلُوبِ؛ وَلَمْ تَفْتِلْهُفَاتِلاَتُ الْغُرُورِ، وَلَمْ تَعْمَ عَلَیْهِمُشْتَبِهَاتُ الاَُْمُورِ،
ظَافِراً بِفَرْحَةِ الْبُشْرَى، وَرَاحَةِ النُّعْمَى فی أَنْعَمِ نَوْمِهِ، وَآمَنِ یَوْمِهِ. قَدْ عَبَرَ مَعْبَرَ الْعَاجِلَةِجف حَمِیداً، وَقَدَّمَ زَادَ الاَْجِلَةِ سَعِیداً، وَبَادَرَ مِنْ وَجَلٍ وَأَکْمَشَفِی مَهَلٍ، وَرَغِبَ فِی طَلَبٍ، وَذَهَبَ عَنْ هَرَبٍ، وَرَاقَبَ فِی یَوْمِهِ غَدَهُ، وَنَظَرَ قُدُماً أَمَامَهُ فَکَفَى بِالْجَنَّةِ ثَوَاباً وَنَوَالاً، وَکَفى بَالنَّارِ عِقَاباً وَوَبَالاً! وَکَفَى بِاللهِ مُنْتَقِماً وَنَصِیراً! وَکَفَى بِالکِتَابِ حَجیجاً وَخَصِیماً
[الوصیة بالتقوى] أُوصِیکُمْ بِتَقْوَى اللهِ الَّذِی أَعْذَرَ بِمَا أَنْذَرَ، وَاحْتَجَّ بِمَا نَهَجَ، وَحَذَّرَکُمْ عَدُوّاً نَفَذَ فِی الصُّدُورِ خَفِیّاً، وَنَفَثَ فِی الآذَانِ نَجِیّاً فَأَضَلَّ وَأَرْدَى، وَوَعَدَ فَمَنَّىَف، وَزَیَّنَ سَیِّئَاتِ الْجَرَائِمِ،
وَهَوَّنَ مُوبِقَاتِ الْعَظَائمِ، حَتَّى إِذَا اسْتَدْرَجَ قَرِینَتَهُحک، وَاستَغْلَقَ رَهِینَتَهُ أَنْکَرَ مَا زَیَّنَ وَاسْتَعْظَمَ مَا هَوَّنَ، وَحَذَّرَ مَاأَمَّنَ.
منها: فی صفة خلق الاِنسان
أَمْ هذَا الَّذِی أَنْشَأَهُ فِی ظُلُمَاتِ الاََْرْحَامِ، وَشُغُفِ الاََْسْتَارِ نُطْفَةً دِفاقاً، وَعَلَقَةً مِحَاقاً وَجَنِیناًوَرَاضِعاً، وَوَلِیداً وَیَافِعاً ثُمَّ مَنَحَهُ قَلْباً حَافِظاً، وَلِساناً لاَفِظاً، وَبَصَراً لاَحِظاً، لِیَفْهَمَ مُعْتَبِراً، وَیُقَصِّرَ مُزْدَجِراً؛ حَتَّى إِذَا قَامَ اعْتِدَالُهُ، وَاسْتَوَى مِثالُهُ نَفَرَ مُسْتَکْبِراً، وَخَبَطَ سَادِراً
مَاتِحاًفِی غَرْبِ هَوَاهُ، کَادِحاًسَعْیاً لِدُنْیَاهُ، فِی لَذَّاتِ طَرَبِهِ، وَبَدَوَاتِأَرَبِهِ؛ لاَ یَحْتَسِبُ رَزِیَّةً وَلاَ یَخْشَعُ تَقِیَّةً فَمَاتَ فِی فِتْنَتِهِ غَرِیراً»ک، وَعَاشَ فِی هَفْوَتِهِأسیراً، لَمْ یُفِدْعِوَضاً، وَلَمْ یَقْضِ مُفْتَرَضاً. َّرِ جِمَاحِهِ وَسَنَنِمِرَاحِهِ، فَظَلَّ سَادِراًک، وَبَاتَ سَاهِراً فِی غَمَرَاتِ الاَْلاَمِ، وَطَوَارِقِ الاََْوْجَاعِ والاََْسْقَامِ، بَیْنَ أَخٍ شَقِیقٍ، وَوَالِدٍ شَفِیقٍ، وَدَاعِیَةٍ بِالْوَیْلِ جَزَعاً، وَلاَدِمَةٍلِلصَّدْرِ قَلَقاً. وَالْمَرءُ فِی سَکْرَةٍ مُلْهِیةٍ، وَغَمْرَةٍ کَارِثَةٍ وَأَنَّةٍمُوجِعَةٍ، وَجَذْبَةٍ مُکْرِبَةٍک وَسَوْقَةٍمُتْعِبَةٍ. ثُمَّ أُدْرِجَ فِی أَکْفَانِهِ مُبْلِساً وَجُذِبَ مُنْقَاداً سَلِساً ثُمَّ أُلْقِیَ عَلَى الاََْعَوادِ رَجِیعَ وَصِبٍ وَنِضْوَسَقَمٍ، تَحْمِلُهُ حَفَدَةُالْوِلْدَانِ، وَحَشَدَةُ الاِِْخْوَانِ، إِلَى دَارِ غُرْبَتِهِ، وَمُنْقَطَعِ زَوْرَتِهِ حَتَّى إِذَا
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 83
خانوادة پاراگونیمیده
پاراگونیموس وسترمانی/Paragonimus westermani
کربرت ، 1878 / Kerbert , 1878 و براون 1899 Broun , 1899 /
اسامی مترادف
درسال1878 توسط کربرت دیستوماوسترمانی / Distoma westermani (Distoma westermanii ) و در سال 1880 توسط کوبولددیستومارینگری / D.ringeri cobbold نامیده شد.
بیماری و اسامی عمومی
پاراگونیمیازیس یا پاراگونیموزیس / Paragonimiasis or Paragonimosis
پولموناری دیستوماتوزیس / Pulmonary distomatosis ، عفونت فلوک های ریه شرقی.
اسامی محلی
پاـ یارد بی ـ می نی پود / Pa _ yard bai _mai nai Pod در تایلند .
توزیع جغرافیایی
پاراگونیموس وسترمانی به طور گسترده در حوزه ی چکیانگ / Chekiang ، در چین ،کره ،لائوس ، فیلیپین ،تایوان و تایلند و در مناطق کوچک تر هند ،اندونزی ، ژاپن ،مالزی و ویتنام همراه با دو حوزه در روسیه و لهستان توزیع شده است . اگرچه حداقل چهارده گونه ی دیگر که از انسان ها گزارش شده اند،وجوددارد.بیشترین برآوردی که صورت گرفته ، 21 میلیون نفر در 39 کشور از سراسر دنیا دچار پاراگونیموس وسترمانی هستند و 195 میلیون نفر در معرض خطر می باشند .
موقعیت در میزبان
کرمهای بالغ به طورطبیعی درکیست های ریوی یافته می شوند و معمولاً جفت هستند .
مرفولوژی
یک پاراگونیموس زنده فلوک گوشتاو و ستبری به اندازه ی 8ـ4×16ـ8 میلی متر به رنگ قرمز متمایل به قهوه ای یا تگنومنتی ساده یا همراه با خارهای دندانه دار می باشد . بادکش شکمی درست در قسمت پیشین وسط بدن و اندازه ی آن تقریباًبه اندازه ی بادکش دهانی است . بیضه ها تقریباً کنار هم در قسمت خلفی قرار دارند . کیسه ی دفعی بزرگ معمولاً در برش عرضی کرم مشهود است (شکل 18 و Plate4 ) . تخم،زرد متمایل به قهوه ای وبیضی است و پوسته ی آن ضخیم شده ،اندازه ی آن 60ـ50 ×110ـ80 میکرومتر است و یک دریچه ی نسبتاً پهنی دارد به طوری که خیلی کوچک به نظر می رسد و زمان دفع از کرم فاقد جنین است (شکل 123) .
نقشه ی 3
نقشه ی 3- توزیع گونه های پاراگونیموس و اپیس تورکیس فلینئوس
چرخه ی زندگی
تخم ها معمولاً بلعیده شده و از طریق مدفوع منتشر می شوند ، ولی امکان دارد که از طریق خلط هم دفع شوند . آنها برای تکامل بیشتر می بایست به آب برسند . بعد از 3 هفته میراسیدیوم ها داخل آب از تخم خارج می شوند( در دمای اپتیوم 27 درجه سانتی گراد)و به حلزون های آب شیرین نفوذ می کنند . این حلزون ها جنس های دریچه داری هستند که مهمترینشانسمی سولکوسپیرا /Semi sulcospira (سمی سولکوسپیرالیبرتینا / S.libertina یک گونه ی میزبان واسط در چین ، ژاپن ، تایوان و کره است) . گونه های مهم دیگر سمی سولکوسپیرا آمورنزیس /S. amurensis،تیاراگرانیفرا / Thiara granifera وانکوملانیا نوزوفورا / Oncomelania nosophora می باشند (به شکل 1 نگاه کنید ) .
میراسیدیوم های درون حلزون به اسپروسیست و به دنبال آن دو نسل ردی تکامل می یابند و در نهایت در حدود 3 ماه سرکری بادم بسیار کوتاه به وجود می آورند . سرکرها از حلزون خارج می شوند و داخل آب شنا می کنند .آنها داخل آب فقط 48-24 ساعت می توانند زنده بمانند .
اگرسرکرهاخرچنگ های آب شیرین Crabs))،اساساًنوع اریوچیر / Eriocheir و mitten crab? در آسیا و همچنین پوتامون / Potamon (شکل 19 ) و سیزارما / Sesarma یا خرچنگ آب شیرینCrayfish ( آستاکوس / Astacus ) را پیدا کنند ،به آن نفوذ کرده و درون آبشش ها یا عضلات به شکل متاسرکر( به اندازه ی 500-250 میکرومتر ) آنکسیته می شوند .
سخت پوستان آب شیرین نیز می توانند به وسیله ی خوردن سرکرهای کیسته نشده داخل آب یا حتی خوردن حلزون آلوده به سرکر ،آلوده شوند.
میزبان های واسط سخت پوست به عنوان غذا توسط انسان خورده می شوند . اگر این سخت پوستان به شکل خام خورده شوند ،متاسرکرها در دئودنوم خارج می شوند و کرم های جوان به دیواره ی روده نفوذ می کنند و طی 6 ساعت از دیواره ی شکم عبور می کنند .
شکل 18
شکل18 – برش ریه (از یک پلنگ)همراه با کیست های واجد جفت کرم های پاراگونیموس . به کیسه ی دفعی بزرگ در هر فلوک توجه کنید .
شکل 19
شکل 19 – پوتامون /Potamon ، یک خرچنگ Crab)) میزبان واسط دوم پاراگونیموس در آسیا.
طی 6 روز فلوک های نابالغ از دیافراگم به طرف فضای پلور نقب می زنند و طی 20-15 روز وارد کپسول ریه می شوند . تخم های اولیه70-60 روز بعدازآلودگی ازبدن خارج می شوند. گرچه پاراگونیموس هرمافرودیت است ،برای بارور شدن لازم است که دو کرم کنار یکدیگر قرار گیرند( شکل 19و Plate 4)، درست است که فرم دیپلوئید پاراگونیموس وسترمانی شایع است، وقتی امکان انجام بکرزایی / Parthenogenesis وجود داشته باشد، فرم تریپلوئید هم وجود دارد؛ بعد از آن، کرم های بالغ، بزرگ تر و پاتوژن تر هستند و تخم ها از نظر اندازه و شکل متفاوتند ( به Blair .,1999 نگاه کنید ). کرم های بالغ به مدت20 سال می توانند زنده بمانند،اما معمولاً بعد از حدود 6 سال می میرند .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .Doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 25 صفحه
قسمتی از متن .Doc :
بودجه 83 در یک نگاه
طی سالهایگذشته عدم شفافیتبودجه دولتکه به شش فصل و20ماده تقسیم میشد بهعنوان یکی از جدیترین مشکلات بودجه مطرح بودهاست. وطبق مطالعات سازمان بینالمللی پول بودجه نویسی در ایران با هیچکدام ازشاخصهای بینالمللی تطبیق نمییافت، لذا با توصیههای سازمان بینالمللی پول وآگاهی نویسندگان و تصویب کنندگان بودجه درکشور به تدریج زمینه تغییرنگارش آن فراهم آمد و از سال1380با استفاده از روش جدید بودجه کشور تدوین گردید. در این روش بودجه به هفت فصل تقسیم میگردد: 1- جبران خدمت کارکنان 2 – استفاده از کالاها و خدمات 3- هزینههای اموال ودارایی 4 - یارانه 5-کمکهای بلاعوض 6- رفاه اجتماعی7- سایر هزینهها بودجه سال 1383آخرین پرونده وضعیت مالی دولت در برنامه سومتوسعه میباشد. لذا به همین سبب از اهمیت خاصی برخوردار بوده و دارای ویژگیهای مهمی میباشد: 1- بهینهسازی اندازه دولت با تاکید بر توسعهکیفی و شایستگی : در این رابطه صرفهجویی در اعتبارات هزینهای (جاری) و افزایش کارایی تملک داراییهای سرمایهای(عمرانی)، مشارکت مردم و واگذاری بخشی ازتصدیهای دولتی مورد تاکید بودجه میباشد. پیشبینی بازخرید کارکنان غیرماهر دستگاههای دولتی از محل فروش اموال منقول و غیرمنقول مازاد، فروش شرکتهای دولتی به میزان 2200 میلیارد ریال و رشد2/11 درصدی بودجه عمرانی سال 83 را در این راستا میتوان توصیف کرد. 2- حفظ قدرت خریدکارکنان: به استناد ماده 3 قانون برنامه سومتوسعه و به منظور جلوگیری از کاهش رفاه شاغلان بخشدولتی، حقوق و دستمزد آنها به میزان تورم افزایش خواهدیافت. بر اساس فصل اول بودجه یعنی جبران خدمتکارکنان بودجه دستگاهها تا 16 درصد افزایش یافتهاست. تغییر نظام هماهنگ پرداختها در سال آینده از دیگر برنامههای دولت است. 3- اهتمام جدی در جهت اتمام طرحهای نیمهتمام و عدمشروع طرحهای جدید: محدودیت شروع طرح و پرونده جدید و اعطای اولویت به طرحهاییکه در سال 1383 خاتمه میپذیرد، موجب خواهد شد تعداد بیشتری از پروژههای عمرانی در سال آینده به بهرهبرداری برسد. در سال 1380 متوسط اتمام طرحهای عمرانی 10 سال بوده که هم اکنون به 5/7 سال رسیدهاست و طبق پیشبینیهای سازمان مدیریتوبرنامهریزی تا پایان سال آینده به شش ماه کاهش خواهدیافت. 4-تداوم سیاستهای تمرکززدایی: مجموع بودجه استانهای سراسرکشور بالغ بر 71029 میلیارد ریال خواهدبود، که استان تهران با بودجهای معادل 7421 میلیارد ریال بیشترین میزان و استان سمنان با 919 میلیارد ریال کمترین میزان بودجه سال 83 را به خود اختصاص دادهاند. تبدیل طرحهای ملی به استانی، افزایش اختیارات شورای برنامهریزی و توسعه استانها و تداوم ردیف اعتباری توسعه و توازن منطقهای (کمک به مناطق محروم) از راهبردهای بودجه است. همچنین به رغم محدودیت شروع طرح و یا پروژه عمرانی ملی جدید، در خصوص پروندههای استانی شروع یک پروژه جدید در ازای خاتمه دو پروژه پذیرفته شدهاست. 5- محدود کردن رشد مصارف بودجه: رشد مصار ف بودجه نسبت به رقم مشابه سال 1382 معادل 5/14 درصداست . رشد اعتبارات جاری 1/11 درصد و اعتبارات عمرانی 6/11 درصد پیشبینی شدهاست. یکی از مهمترین دلایل افزایش هزینههای جاری هزینه واردات بنزین، افزایش حقوقکارمندان دولت و پیشبینی بدهیهای مالیاتی شرکتهای بیمه و بانکها از دیگر عوامل افزایش بودجه جاری میباشد. 6- افزایش سهم درآمدهای مالیاتی: سهم در آمدهای مالیاتی در کل منابع عمومی دولت از 4/23 درصد در سال 82 به 4/28 درصد در سال 83 افزایش خواهدیافت و نسبت درآمدهای مالیاتی به اعتبارات هزینهای نیز از 8/35 درصد در سال 82 به 5/47 درصد در سال 83 افزایش خواهدیافت. در بودجه سال 83 درآمدهای مالیاتی و نفت به عنوان مهمترین منابع درآمدی دولت مطرح میباشند. درآمدهای مالیاتی دولت در سال آینده 2/95959 میلیارد ریال پیشبینی شدهاستکه از نگاه بسیاری از منتقدان وصول این مقدار مالیات با مشکل مواجه خواهدشد. و در سال 1382 نیز دولت در پوشش کامل درآمدهای مالیاتی خود ناتوان بودهاست. مجلس نیز در تصویب لایحه بودجه در این قسمت حساسیت فوقالعاده نشان دادهاست، به طوری که در کمیسیون تلفیق 700 میلیارد ریال از پیشبینی دولت کاسته شد. در هرحال سیاست دولت برآن استکه از اتکای بودجه به درآمدهای نفتی بکاهد و بر درآمدهای مالیاتی تکیه نماید، برخی از منتقدین اقتصادی این سیاست را تلاش دولت جهت اتکای به درآمدهای ثابت میدانند تا درآمدهای متغییر ناشی از فروش نفت که از اختیار دولت خارج است. 7- بهبود توزیع درآمد: رعایت احکام قیمتگذاری کالاها و خدمات و اتخاذ روشهای جبرانی و تداوم سیاست پرداخت یارانه و خریدکالاهای اساسی بر اساس قیمتهای تضمینی از اصلیترین اقدامات دولت در سال 83 خواهدبود. در سال 83 حدود 40 هزار میلیارد ریال یارانه مستقیم(یارانهکالاهای اساسی) پرداخت خواهدشدکه رشدی معادل 10 درصد دارد. این یارانه به گندم، آرد، نان، روغن، برنج، شیرخشک، شیر، پنیر، کودشیمیایی و. … تعلق میگیرد. 8- حمایتهای اجتماعی: تصویب نظام جامع تامیناجتماعی جهت هدفمندکردن یارانهها از اهداف دولت در سال 1383 خواهدبود. گسترش پوشش بیمه خدماتدرمانی، افزایش حداقل حقوق شاغلان و بازنشستگان، افزایش حمایتهای مالی مستمر اقشارکمدرآمد از طریق اعطایکالاهایاساسی مضاعف یاکالا برگ اضافی و یا افزایش سهمکالاهای اساسی یارانهای، تداوم سیاست توزیعکالا برای مددجویان تحت پوششکمیته امداد و سازمان بهزیستی و حمایت مستمر از دانشآموزان و دانشجویان تحت پوشش سازمانها و نهادهای حمایتی از سیاستهای دولت جهتگسترش حمایتهای اجتماعی میباشد. 9- شرکتهای دولتی: همانگونه که در ابتدا ذکر شد بودجه شرکتهای دولتی در سال 1383 نسبت به سال قبل ، 4/23 درصد خواهدبود و سهم بودجه شرکتهای دولتی از کل بودجه 9/63 درصد میباشد. از مجموع دریافتهای بودجه 83 شرکتهای دولتی، بانکها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت 458233 میلیارد ریال(معادل 67 درصد) مربوط به درآمدهای عملیاتی شرکتهای مزبور و مبلغ 21320 میلیارد ریال نیز بابت جبران زیان و اجرای طرحهای تملک داراییهای سرمایهای به شرکتهای دولتی، بانکها و موسسات انتفاعی وابسته به دولت پرداخت خواهدشد. سرمایهگذاری شرکتهایدولتی در سال 83 معادل 8/11 درصد نسبت به سال 82 افزایش خواهدداشت که 1/8 درصد آن از محل منابع عمومی و بقیه از سایر منابعی که طبق پیشبینیهای انجامشده در اختیار شرکتهایدولتی، بانکهاو موسسات انتفاعی وابسته به دولت قرار میگیرد تامین خواهدشد.رشد 4/23 درصدی بودجه شرکتهای دولتی در سال 83 با انتقادات فراوانی مواجهگردیدهاست. با وجود هدفکاهش سهم شرکتهایدولتی از بودجه، سالیانه این شرکتها سهم بیشتری از بودجه را به خود اختصاص میدهند، سیاستهای دولت درکاهش تصدیگری و فروش شرکتهای دولتی نیز در سهم این بودجه تاثیری نداشتهاست. مدیرکل دفترهماهنگی امور شرکتها و خصوصیسازی سازمان مدیریتوبرنامهریزی رشد 4/23 درصدی را غیرمنطقی نمیداند. به نظر وی؛ این شرکتها تا میزان 10 درصد اجازه افزایش قیمت محصول را دارند و 13 درصد افزایش دیگر نیز ناشی از افزایش سطح فعالیت شرکتها و سرمایهگذاری شرکتها میباشدکه منطقی است و از بزرگ شدن شرکتهایدولتی نشات نگرفتهاست. رئیسجمهور نیز به هنگام تقدیم لایحه بودجه به مجلس دلیل اصلی این امر را افزایش سطح فعالیت شرکتها، سرمایهگذاری شرکتها و اجرای مفاد بند ‘‘د’’ ماده 12 قانون بودجه سال 82 دانست. طبق پیشبینیهای بهعملآمده در سال 83 به میزان 22000 میلیارد ریال سهام شرکتهایدولتی عرضه خواهد شد. علیرغم تمامی توجیهات ارائه شده توسط دولت، انتقادات بسیاری به شرکتهایدولتی وارد است، ازجمله عدم بازدهی اقتصادی، مدیریتهای ناسالم، فرارهایمالیاتی، ایجاد رانتهای خاص جهت امور شرکتها و همچنین نیروهای انسانی درگیر با آنها و … 10- پیشبینی رشد بخشهای اقتصادی: بر اساس بودجه سال 83 و مقایسه آن با سال 82 پیشبینیهای زیر در بخشهای مختلف اقتصادی صورت گرفتهاست: الف- رشدکل اقتصادیکشور3/7 درصد برآوردشدهاست. ب- ارزش افزوده بخشکشاورزی معادل5/6 درصد رشد خواهدداشت. ج- رشد ارزشافزوده بخش نفت وگاز حدود نیم درصد است. د- رشد ارزشافزوده بخش صنعت معادل 5/9 درصد خواهدبود. ه- بخش ساختمان به میزان 9/10 درصد رشد خواهدداشت. و- رشد بخش خدمات در سال 83 به 7/7 درصد خواهدرسید. ز- رشد سرمایهگذاری به 9/7 درصد خواهدرسید. ح- رشد مخارج مصرفی بخش خصوصی7/3 درصد و بخشدولتی