لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
محیطهای قابل انطباق چند زمینه ای برای انتقال گرما و مدل سازی جریان سیالات
ب.کالیمور ، اس .جی رینگ، جی بامن
چکیده :
خوشبختانه عصر آبزار آلات شبیه سازی ورودی ثابت روبه نابودی است و ایجاد روشهای انعطاف پذیرتر و منسجم روبه تحول است . مهندسی هم زمان ، زمانی به معنای تفسیر خودکار اطلاعات میان کدهای مونولیتیک بود اما کاربران پیچیده تر نیاز به ابزارهای کاملاً بومی تر راحت طراحی دارند. و فقط ارزیابی طرحهای منطقه ای مشکل آنها را حل نمی کند. پیشرفتهای صورت گرفته در فن آوری میان پروسه ای ارتباطات و راه حلهای عدسی برای برآوردن این نیازها به نتایج فراوانی دست یافته است .
این مقاله به توصیف برشی کوچک از سیالاتی گسترده برای برآوردن نیازهای فعلی و آتی ابزارهای کامل چند رشته ای می پردازد که در آن می توان نیازهای کاربران نهایی و اشخاص ثالث راتعدیل کرد. بویژه توانایی یکسان کردن راه حلهای کاملاً گرمایی و سیالی و شبیه سازی آن در نرم افزار اکسل به تفصیل آمده است . کاربران امروزه می توانند نه تنها رابطهای سفارشی کاربران را فراهم آوردند بلکه می توانند از این کدها بعنوان مدخلهایی برای اعمال انسجام بخش در یک مقیاس وسیع بهره ببرند . ابتدا فن آوری های توانمند ساز قبلی را توضیح خواهیم دارد و سپس به ذکر نمونه ها و واکنش های موجود در رابطه با قابلیتهای موجود رامعرفی می کنیم و در نهایت به صورت فهرست وار فن آوریهای در حال پیشرفت و آینده را خواهیم آورد.
سابقه و زمینه مطالعه
تقریباً همه ابزارهای شبیه سازی مهندسی مکانیک از جمله برنامه های قدیمی N.D.A و TRAYS و بسیاری از نسلهای آنها بصورت تحلیل گر دسته ای و ثابت راه حلهای از پیش تعریف شده آغاز شد (مثل تعریف شارها و عایق و پیش بینی دما )
ساخت و ابداع رابطه کاربرگرافیکی (GUI) در دهه 80و90 تا حدود زیادی با کاهش تلاش برای ساخت و تایید مدلهای گرمایی به کمک انسان آمد. به همین نحو، ابزارهای ترجمه خودکار . صادرات و واردات بین CADکدهای ساختاری و FEM جای خود رابه کدهای گرمایی صفحه کاروDESKTQ داد و این کار باعث حذف محاسبات مشکل و پراشتباه شد . چنین پیشرفتهایی در زمینه رابطه کاربر. تبدیل خودکار و ارتباطات مستقیم هر سال ادامه یافت و کدهای جدید و حتی انواع کدهای مدرن متولدشد.
با این حال چنین تبدیل ها و ترجمه هایی معمولاً به رویدادهای تک زمانه در طی پروسه ساخت یک مدل محدود می شود .
مثلاً هندسه CAP (به کمک کامپیوتر ) را می توان به یک مدل گرمایی تبدیل کرد و یا بعنوان یک چهارچوب برای مدل سازی گرمایی اجسام مورد استفاده قرار داد اما تغییراتی همچون ابعاد و طرح راباید ابتدا بصورت دستی تهیه کرد.
در حدود سال 1990 و معرفی و پذیرش ابزارهای مدل سازی پارامتریک CAP نظیر پیش مهندسی پارامتریک تحولات عظیمی روی داد. در این روش می شد ابعاد و دیگر ویژگیها (مختصات) رابصورت پارامتریک توصیف کرد نه ارزشهای عددی ثابت ، امروزه همه بسته های معروف طراحی مکانیک دارای مدلسازی پارامتریک هستند یعنی قوانین ، شاخص هاو نمادهای هندسی که براساس آنها طراحها میتوان تغییر و تنظیم کرد.
متاسفانه بیشتر نسبتهای ارزیابی طرحهای مکانیکی (مثل ابزارهای شبیه سازی) از تحول بویی نبرده اند . البته بجز استثنایی همچون ANSYS و دیگر کدهای ساختاری ، ابزارهای تحلیل گرمایی در کل دچار پس رفت شده اند .
FLVIN / SINDA بصورت داخلی در اواسط دهه 90 بازنویسی شد تا از مراحل مدل سازی پارامتریک بهره بگیرد.
مدلها رانیز می توان در هندسه های جدید کاملاً به مقیاس کوچکتر بدل کرد. رومیزی گرمایی و مدلهای همراه آن یعنی RADCDP و FLOCADR در 10 سال اخیر ایجاد شد و زمینه بهره برداری طرحها از پیش بینی های صورت گرفته فراهم آمد. در آن زمان محبوبیت روشهای مدل سازی پارامتریک تثبیت شد.
این محبوبیت ناشی از افزایش سهولت استفاده است نظیر توانایی ایجاد تغییرات گسترده در مدلها گرمایی در یک مدل ساده و متمرکز . تغییر در یک مدل یک بعدی (در قطر یا طول سال ) بصورت خودکار در مدل پخش می شود . این مسئله طبیعتاً به اتوماسیون (خودکار سازی ) تغییرات می انجامد اما در خصوص کارها از FLUINT/SINDA می توان برای انتخاب یک یا چند مقدار و حتی اندازه گیری تا بهینه سازی آنها استنان کردهمچنین می توان از آنها برای تنظیم آنها برای اطلاعات آزمایشی و یا انجام طرحهای آماری استفاده کرد.
افزودن مدلهای پارامتریک می تواند برای برنامه نویسی مفید باشد چرا که کدهای ثابت مورد نیاز اورا فراهم می آورد. باید دانست که در یک دنیای چند رشته ای می توان از طریق یکی کردن ابزارهای چندگانه توانایی بالایی داشت بویژه اگر هر ابزار قادر به مدلسازی پارامتریک باشد .
بجای (یا علاوه بر ) تبدیل دیگری از داده ها ، گروههایی از دیگر مدلهای مستقل می توانند صرفاً با تبادل چند مقدار ساده ارتباط داشته باشند .
توانایی دادن فرمانهای کلی به یک مدل از خارج از آن که از طریق تبادل چند پارامتریک نه تنها محیطهای طراحی چند رشته ای را میسر می سازد بلکه به کاربران امکان می دهد تا رابطه کاربرهای تا خود مسیرهای ارتباطی میان خود رابنویسند.