لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
آثار و فواید ذکر خدا
«ذکر الهى» چون نسیم فرحبخش، حیات معنوى را به انسان هدیه مى کند; قلب خسته و افسرده انسان با «یاد خدا» طراوت مى یابد و در کشاکش مشکلات و انبوه گرفتاریها به یاد معشوق است که اطمینان و آرامش را براى جانها به ارمغان مى آورد. انسانى که در هر لحظه به یاد خداوند و فقر و احتیاج خویش به ذات اقدس الهى و عقاب و ثواب باشد، در درون خویش راهى براى رشد و نمو رذائل اخلاقى و ارتکاب معاصى نخواهد گذاشت و همواره در صدد رشد و تعالى خویش مى باشد. بنابراین «ذکر و یاد خدا» از مهم ترین عوامل رسیدن به قرب الهى است که انسان را از جهان ماده به عالم معنا و معنویت مى رساند. «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اذْکُرُوا اللَّهَ ذِکْرًا کَثِیرًا * وَسَبِّحُوهُ بُکْرَةً وَأَصِیلًا» (احزاب / 41 – 42)اى کسانى که ایمان آورده اید، خدا را بسیار یاد کنید و او را در صبحگاه و شامگاه تسبیح کنید. مفهوم ذکر«ذکر» در لغت به معناى «یاد کردن» است، خواه با زبان باشد یا با قلب یا هردو، خواه بعد از نسیان باشد یا در ادامه ذکر. و نیز «ذکر» به معناى «حفظ شىء» است و خلاف نسیان مى باشد. به بیان دیگر، «ذکر» عبارتست از اینکه آدمى نیروى ادراک خود را متوجه یاد شده کند، یا به اینکه نام او را ببرد و یا صفات او را به زبان جارى کند و مصداق مهمتر اینکه در قلب به یاد او باشد.
طبق این معنا ذکر معناى عامى دارد که هر چیزى را شامل مى شود، امّا آنچه خداوند در قرآن کریم به آن امر فرموده، «ذکر خداوند» و «یادآورى نعمتهاى الهى» مى باشد که در سایه آن انسان غبار غفلت و دورى را از قلب خود بزداید و برجان و روح خسته خویش، با باران یاد الهى گلهاى طاعت و بندگى را برویاند. مراتب ذکرذکر مقامى بسیار بلند دارد و داراى مراتب و درجاتى است; اولین مرتبه آن، «ذکر لفظى و زبانى» است و مراد از «ذکر لفظى» حرف لقلقه زبان نمى باشد چرا که اگر توجه به معناى الفاظ نباشد هیچ ارزشى ندارد و شاهد این مدعا اینکه گاه انسان افرادى را مى بیند که در عین اینکه با زبان مشغول «ذکر خداوند» هستند، با عمل خویش مرتکب گناه و معصیتى مى شوند! و حال آنکه ذکر حقیقى، انسان را از گناه باز مى دارد. مرتبه دوم; ذکر قلبى است یعنى توجه به خداوند از دل انسان بجوشد و به زبان جارى شود، هر چند حتماً لازم نیست به زبان جارى شود. مرتبه سوم; یاد کردن خدا در تمامى احوال است و اینکه انسان حتى یک لحظه هم از یاد خدا غافل نباشد و در تمامى اوقات خدا را حاضر و ناظر بر اعمال خویش بداند. با دقت در آیات و روایات بدست مى آید که اساس ذکر توجه درونى است و اینکه انسان با تمام قلب و جان خویش به ذات پاک خدا توجه کند، پیمان توجهى که انسان را از گناه باز مى دارد و به اطاعت فرمان او دعوت مى کند به همین دلیل در احادیث متعددى از پیشوایان اسلام نقل شده که منظور از ذکر خدا یادآورى عملى است. بدیهى است که انسان از همان ابتدا نمى تواند به مرحله والاى ذکر و یاد کردن خدا در تمامى احوال نایل شود بلکه با تمرین و ممارست در گفتن «الفاظ» و دقت در معانى ذکرها، کم کم «پیوسته به یاد خدا بودن» براى او حاصل مى شود و چنین نیست که «ذکر لفظى» ارزش و اعتبارى نداشته باشد، بلکه آن هم به نوبه خود مورد تأکید قرار گرفته است و منشأ آثار فراوانى مى باشد. آثار ذکر«یاد خداوند» آثار و برکات فراوانى دارد که در آیات و روایات به آن اشاره شده است و ما در این جا به برخى از آن ها مى پردازیم: 1. مورد یاد خدا قرار گرفتن«واذکرونى اذکرکم واشکروا لى ولا تکفرون» مرا یاد کنید تا شما را یاد کنم و کفران نورزید. ذکر خدا معناى وسیع و مصادیق فراوانى دارد. انسانى که در تمامى لحظات زندگى به یاد ذات پاکى است که سرچشمه تمام خوبیها و نیکها مى باشد و به این وسیله روح و جان خود را پاک و روشن مى سازد، خداوند نیز در تمامى مراحل زندگى و در اوج مشکلات و سختى ها او را تنها نمى گذارد. 2. همنشینى با خداکسى که همواره به یاد خدا باشد، خداوند همنشین و جلیس او خواهد بود چنانکه در حدیث قدسى به حضرت موسى(ع) فرمود: اى موسى; من همنشین کسى هستم که مرا یاد کند، موسى سؤال کرد: روزى که هیچ پناهى نیست جز پناه تو چه کسى در پناه تو خواهد بود. فرمود: آنها که مرا یاد مى کنند و من نیز آنان را یارى مى کنم، و با هم دوستى مى کنند در راه من، پس دوست دارم آنها را، اینان کسانى هستند که وقتى بخواهم به اهل زمین بدى رسانم، آنها را یاد کرده و به خاطر آنان بدى را دفع مى کنم. . محبت خداوندانسانى که پیوسته به یاد خداست، حب الهى در قلبش جاى مى گیرد. چنانچه در زندگى روزه مره نیز چنین است که اگر انسان در تمامى ساعات و در تمامى افکار خود شخص خاصى را در خاطر داشته باشد، کم کم محبت او در قلبش حاکم مى شود. در روایت نیز آمده است. «من اکْثَر ذکر الله احبْه» هر کس زیاد خدا را یاد کند، محبت خداوند در قلبش حاکم مى شود. 4. فلاح و رستگارىاز نظر قرآن کریم ذکر خدا زمینه رستگارى انسان را فراهم مى سازد: «واذکر والله کثیراً لعلکم تفلحون» خدا را بسیار یاد کنید، باشد که رستگار شوید. 5. افزایش برکت و حضور ملائکهاز روایات استفاده مى شود خانه اى که ذکر خدا در آن بسیار شود، برکتش بسیار مى شود و ملائکه در آن خانه حاضر و شیطانها دور مى گردند، و آن خانه براى اهل آسمانها آنچنان درخشنده است که ستارگان براى اهل زمین، و خانه اى که در آن قرآن خوانده نشود و ذکر خدا در آن نشود، برکتش کم است، ملائکه از آن خانه گریزان. 6. آرامشآرامش و اطمینان گمشده ى انسان امروزى است که در آرزوى به دست آوردن آن مى باشد قرآن کریم راه رسیدن به آرامش را به بشر معرفى مى نماید: «الا بذکر الله تطمئن القلوب» همانا با یاد خدا دلها آرام مى گیرد. 7. دورى از شیطان آنان که به یاد خدا هستند از وسوسه هاى شیطان متأثر نمى شوند و یاد خدا سلاحى است که از آنها در برابر شیطان محافظت مى نماید. «ان الذین اتقوا اذا مسهم طائف من الشیطان تذکروا فاذا هم مبصرون»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
«آثار و فواید فردی اجتماعی نماز»
آنچه مسلم است نمازی که در اسلام اینقدر ارزشمند و با اهمیّت است آثار و فواید زیادی هم از نظر فردی و هم از نظر اجتماعی دارد که ما در اینجا به چند مورد از این فواید و آثار اشاره می کنیم:
الف ـ نماز حافظ تعادل در برابر خوبی و بدی است:
نماز عامل سازنده ای است که پایداری و مقاومت انسان را در فراز و نشیبهای زندگی حفظ می کند و نمازگزار در مقابل هر خیر و شر، خوبی و بدی، خویش را حفظ نموده و به هر بادی نمی لرزد. از این رو می بینیم خداوند در قرآن وقتی طبیعت دنیا پرست انسان را تبیین می کند و خصوصیّات آن را بیان می کند، بلافاصله نمازگزاران را از آن استثناء کرده و آنان را از این رذائل منزّه می داند.1
ب ـ نماز بهترین بازدارنده از فحشاء و منکر است:
«اقم الصلوه ان الصلاه تنهی عن الفحشاء و المنکر و لذکر الله اکبر»2 نماز را بپادار که نماز (انسان را) از کارهای زشت و ناپسند باز می دارد» طبیعت نماز به گونه ای است که انسان را به یاد مبدأ و معاد می اندازد که این دو، بهترین ضامن اجرایی برای خودداری از کارهای زشت و ناپسند و انجام کارهای شایسته است، یعنی انسان وقتی به نماز می ایستد، تکبیر می گوید، خدا را از همه چیزی بالاتر و برتر می شمرد، به یاد نعمت های او افتاده حمد و سپاس او می گوید و او را به رحمانیّت و رحیمیّت می ستاید، به یاد روز قیامت می افتد، اعتراف به بندگی او کرده و از او یاری می جوید، راه راست یعنی راهی را که پیامبران و صدّیقین و شهیدان و صالحان رفته اند.»3 طلب می کند و از راه آنانی که مورد خشم خدا واقع شده و گمراهند به خدا پناه می برد.(مضمون سوره حمد) بعد برای خدا «رکوع می کند و در برابر او پیشانی عبودیّت بر خاک می نهد و غرق عظمت و بزرگی او می شود و خود برتربینی و خودخواهی را فراموش می کند. آنگاه شهادت به یگانگی او می دهد و گواهی به رسالت پیامبر(ص) می دهد.
بر پیامبرش درود می فرستد و از خداوند در خواست می کند که او را در زمرة بندگان صالح خود قرار دهد. مسلماً جنین انسانی که هر روز چند بار این مضامین را تکرار کند در قلب و روح او جنبشی بسوی حقّ و پاکی و جهشی بسوی تقوا پیدا می شود او از کارهای زشت دوری کند منتهی هر نمازی به همان اندازه که از شرایط کمال برخوردار باشد، تأثیر در این بازداشتن دارد. ممکن نیست کسی نماز بخواند و هیچ گونه تأثیری در او نبخشد، یعنی هر چند نمازش صوری باشد نهی از فحشاء و منکر، سلسله مراتب دارد.
ج ـ نماز عالی ترین عامل تزکیه و تهذیب نفس است:
نماز در میان عبادات دیگر در تزکیه انسان از جایگاه ویژه ای برخوردار است. نماز محو کننده ی گناهان است به دلیل آیه قرآن که می فرماید:«انّ الحسنات یذهبن الّسیئات»1 «بدستی که نیکی ها، بدکاری ها را از بین می برد»
د ـ نماز نمودی از وحدت و یگانگی، امّت بزرگ است:
زیرا مسلمانان در وقت معیّن رو به جهت و قبله واحد با تشریفاتی خاص در صفوفی منظّم و یکپارچه، خداوند را پرستش می کنند تا بدین وسیله اتّحاد و یگانگی خود را در قالب امّتی که با ریسمان عبادت همه را به یکدیگر پیوند زده و متحد ساخته، نشان دهند. هـ ـ نماز برترین وسیله استعانت و کمک خواهی است که از پیشگاه خداوند بوسیله آن استمداد می نماییم.
نماز وسیله ای است که انبیاء(ع) و اولیاء الهی در رفع هر مشکلی و دفع هر شرّی و دورماندن از هر دشمنی به آن متمسّک می شدند چنانکه حضرت صادق(ع) می فرمایند:«هرگاه به شما غصّه ای از غصّه های دنیا روی آورد مانعی ندارد که وضو گرفته داخل مسجد شوید پس دو رکعت نماز بخوانید و دعا کنید و رسول خدا(ص) هرگاه غمگین می شدند به نماز پناه می بردند و علی(ع) هرگاه چیزی او را دلتنگ می کرد به نماز پناه می برد. آری نماز انسان را به قدرت لایز الی پیوند می دهد که همة مشکلات برای او سهل و آسان می شود همین احساس، سبب می شود که انسان در برابر حوادث، نیرومند و خونسرد باشد. انسان وقتی در برابر وقایع و حوادث سخت و مشکلات طاقت فرسا قرار می گیرد و نیروی خود را برای مقابله با آن ها ناتوان می بیند، نیاز به تکیه گاهی دارد که از هر جهت نامحدود و بی انتها باشد. نماز، او را با چنین مبدئی مربوط می سازد و با اتّکاء به او می تواند با روحی مطمئن و آرام امواج سهمگین مشکلات را در هم بشکند و با یاد خدا و تقرّب به او به هدفی که می خواهد برسد.
«نماز و تشریفات»
در روایات اسلامی می خوانیم که امامان ما برای نماز لباس مخصوص داشتند، لباس شرف یابی به حضور خداوند به خصوص نماز عید و جمعه را با لباس مخصوص برگزار می کردند. در نماز باران سفارش شده که امام جماعت لباس خود را وارونه بپوشد تا نشانة تذلل و خشوع بیشتری باشد. پارچه ای همانند حوله (هنگام نماز) بر دوش اندازد و این دستورها به ما نشان می دهد که حال نماز یک سری آداب و تشریفات مخصوص به خود دارد. نه تنها نماز بلکه هر امر مقدسی. موسی(ع) هم برای گرفتن آیات تورات نیز باید چهل شبانه روز مراسم و مناجات هایی در کوه طور داشته باشد. نماز یک پر از معنوی است که بدون آمادگی های همه جانبه امکان ندارد، تمام آداب و شرایط و احکام نماز را بتوان نشانة اهمیّت آن دانست و آن را به یک آداب رسمی همراه با تشریفات ویژه تشبیه کرد امام رضا(ع) لباسی را که در آن یک میلیون رکعت نماز خوانده بودند به «دعبل» شاعر انقلابی که بیست سال فراری دستگاه بنی عباس بود و در سنّ حدود 90 سالگی بعد از نماز صبح شهید شد جایزه دادند و مردم شهرستان قم برای خریداری آن لباس پول ها دادند ولی «دعبل» آن را نفروخت.
«نکات تربیتی نماز»
الف ـ نماز و طبیعت
نماز تنها یک توجّه قلبی نیست، عملی است همراه با مردم و با بهره گیری از طبیعت: باید به آسمان نگاه کرد تا وقط نماز را شناخت، به ستارگان نگریست تا قبله را شناخت، به آن توجه کرد تا پاک و مطلق و حلال و تمیز باشد، به خاک دقّت کرد تا برای سجده و تیمّم شرایط لازم را داشته باشد. عبادات الهی بدون طبیعت نمی شود. رسول اکرم(ص) سحرها به آسمان و ستارگان نگاه می کرد و فکر می کرد و می گفت: «ربّنا ما خلقت هذا باطلا» پروردگارا اینها را بیهوده خلق نکردی بعد به نماز می ایستاد، فکر در طبیعت یکی از راههای خداشناسی است. سعدی می گوید: «هر نفسی که فرو می رود. ممّد حیات است و چون برآید مفرّح ذات،پس در هر نفسی دو نعمت موجود است و بر هر نعمتی شکری واجب»آری اگر نفس فرو نرود زندگی نداریم، اگر بد نگرد باز هم زندگی نداریم. ولی امام صادق(ع) می فرماید: در
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
آثار نماز و پاداش نمازگزاران
جلب رحمت خدا
خداوند در سوره ی نور می فرماید: وَ اقیمُواالصَّلاةَ وَ اتواالزَّکاة وَ اَطیعُواالرَّسوُلَ لعَلکُمْ ترْحَمُونَ. (نور/ 56) " و نماز را بر پا دارید و زکات بدهید و رسول را اطاعت کنید تا مشمول رحمت شوید."
خداوند در این آیه اولین شرط برای داخل شدن در رحمت را برپایی نماز برمی شمارد.
طلب یاری از نماز
وَاستعینُوا بِالصَّبْرِ والصَّلاةِ وَ اِنَّها لکبیرِةٌ اِلاّ عَلی الخاشِعینَ. (بقره/ 45) " و از صبر و نماز یاری بجویید و این کار جز از برای خاشعان گران است."
کلمه استعانت به معنای طلب کمک است و این هنگامی است که انسان به تنهایی نمی تواند مشکلی را به دلخواه حل کند. چرا که در حقیقت یاوری جز خدای یگانه وجود ندارد. این دو، بهترین وسایل برای پیروزی هستند. چون صبر هر بلایی را هر چند عظیم، کوچک و ناچیز می کند و نماز که التجاء به خدا است، ایمان را در درون زنده ساخته و به آدمی می فهماند که به جایی تکیه دارد که انهدام ناپذیر است و به ریسمانی دست زده که پاره شدنی نیست و به این ترتیب با ایجاد پایگاه درونی و تکیه گاه برونی که برای پیروزی برمشکلات لازم است، راه غلبه بر گرفتاریها آسانتر می شود و نیز می فرماید: یا اَیُّها الَّذینَ آمَنُوااسْتعینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلوةِ اِنَ الله مَعَ الصّابِرینَ. (بقره/ 153) " ای کسانی که ایمان آورده اید از صبر و نماز استعانت جوئید که خدا با صابرین است."
در این آیه نیز برای پیروزی بر مشکلات به یاری جستن از یکی از بزرگترین ملکات (صبر) و یکی از بزرگترین عبادات (نماز) دعوت می کند.
آرامش
خداوند در سوره رعد فقط یاد خدا را آرام بخش دلها می داند: اَلا بِذکرِ اللهِ تطمَئِنُّ القلوبُ (رعد/ 28) "آگاه باشید که تنها یاد خدا آرامش بخش دلهاست. در سوره ی طه، هنگام اولین وحی به موسی(ع) می فرماید: … وَاَقِمِ الصَّلوةَ لِذِکْری (طه / 14) "… و نماز را برای یاد من به پادار." و این گونه نماز را از مظاهر یاد خود برمی شمارد. حال چرا در دل چنین کسانی ترس و غم جای داشته باشد. اِنَّ الَّذینَ امَنُوا وَ عَمِلُواالصّالِحاتِ وَ اَقامُواالصَّلاةَ وَ اتُواالزَّکاةََ لَهُمْ اجْرُهُمْ عِنْدَ رَبّهِمْ وَلا خَوْفٌ عَلیْهِمْ وَلا هُمْ یَحْزَنُونَ. (بقره/ 277) "کسانی که ایمان آوردند و اعمال صالح انجام دادند و نماز برپا داشتند و زکات را پرداختند اجرشان نزد پروردگارشان است و نه ترسی بر آنهاست و نه غمگین می شوند."
برای مردم با ایمانی که با نماز یاد خدا را زنده نگه می دارند و با پرداخت زکات از بروز اختلاف طبقاتی جلوگیری می کنند، آرامشی است که دیگران از درکش عاجزند و پاداشی که فقط نزد پروردگار است.
بازداشتن از فحشا و منکر
… وَ اَقِمِ الصَّلاةَ اِنَّ الصُّلاةَ تنهی عَنِ الفحشاءِ وَالمُنکَرِ وَ لَذِکرُاللهِ اَکْبَرُ واللهُ یَعلمُ ما تصنعُون.(عنکبوت/45 ) "… و نماز را برپا دار که نماز انسان را از زشتی ها و منکرات باز می دارد و ذکر خدا بزرگتر است و خدا به هر چه کنید آگاه است."
طبیعت نماز از آنجا که انسان را به یاد نیرومندترین عامل بازدارنده یعنی اعتقاد به مبدأ و معاد می اندازد، دارای اثر بازدارندگی از فحشا و منکر است. نماز، کسی را که به انواع وسایل هوسرانی مجهز و پایه های حکومت غرایز طغیانگر در کانون وجودش مستحکم و پابرجاست و برای آنها مرزی نمی شناسد، کنتر ل می کند. در هر روز پنج بار ادای نماز کردن، صبح بعد از برخاستن از خواب (که انسان از همه چیز غافل است)، وسط روز (هنگامی که غرق در زندگی مادی است)، در پایان روز و آغاز شب، می تواند جامعه ای صالح ایجاد نماید. نمازی که برای انجام آن از ابتدا، انسان خود را از هرگونه آلودگی پاک کرده و حرام و غضب را از خود دور می سازد و با حمد، تسبیح، تکبیر و سلام بر بندگان صالح خدا، خدا، مقام اولیاء، درجات مردان خدا، عذاب الهی، کیفر خطاکاران، حسابهای دقیق و بی اشتباه روز رستاخیز را به یاد می آورد و با قیام در مقابل خدا، او را از هر چیز برتر و بالاتر می شمرد و با یاد نعمتهایش او را سپاس می گوید و از او صراط مستقیم را می طلبد، بدون شک انسان را متوجه جهان معنوی کرده و در درونش جنبشی به سوی حق و پاکی پیدا می شود و او را از خودخواهی و دنیاپرستی باز می دارد و با تواضع در مقابل ذات لایزال الهی، عشق به جاه و مقام، کنار می رود. نمازگزار با توجه به معانی آیاتی که در نماز می خواند، قهراً از مواعظش پند گرفته، به امر و فرمانش تن داده و خود را از گناهان باز می دارد. مسلماً ذکری که متضمن یاد خدا و خشوع در برابر او و تلاوت قرآن (که بر وعده ثواب، عذاب و هدایت مشتمل است) می باشد با گناهان سازش ندارد. البته میزان اثر نماز به درجه خلوص نمازگزار بستگی دارد و این که چه مقدار موانع را از بین برده باشد. بدیهی است هر چه موانع بر سر راه ارتباط انسان با خدا کمتر باشد، اثر آن بیشتر و بر عکس هر چه موانع بیشتر باشد، اثر نماز کمتر است. چرا که بازدارندگی از گناه، اثر طبیعی نماز است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
آثار نماز نخواندن
خشم خداى متعال
1 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هر کس نمازى را نخواند، خداوند را مى بیند که بر او خشمناک است.
تباه شدن عمل
2 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هر کس نماز را از روى قصد ترک کند، خداوند عملش را تباه مى کند[1].
3 ـ زراره: از امام صادق درباره این گفته خداى جلّ جلاله پرسیدم : «هر کس به (ارکان) ایمان کفر ورزد، بى گمان عملش تباه است» ، فرمود: ترک کردن کارى که بدان اقرار دارد که از آن جمله، ترک نماز بى هیچ بیمارى و گرفتارى است.
کفر
4 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله : هرکس نماز را عمداً ترک کند، آشکارا کفر ورزیده است[2].
5 ـ پیمان میان ما و آنان، نماز است . پس هر کس آن را ترک کند ، کافر شده است.
6 ـ کسى که نماز نمى گزارد، دین ندارد.
7 ـ کسى که نماز نمى گزارد، بهره اى از دین ندارد[3].
8 ـ (مرز) میان کفر و ایمان ، جز ترک نماز نیست.
9 ـ (مرز) میان بنده و کفر، ترک نماز است.
10 ـ هرکس نماز را ترک کند و به پاداش آن امید نورزد و از عذابش نهراسد، اهمیت نمى دهم که یهودى، مسیحى و یا مجوس بمیرد.
11 ـ میان مسلمان و کفر ، جز این نیست که نماز واجب را از روى قصد ترک کند و یا به جهت سبک شمردن آن را نخواند.
12 ـ امام صادق علیه السّلام : مردى نزد پیامبر آمد و گفت: اى پیامبر خدا، مرا سفارش کن. فرمود: نماز را از روى قصد وامگذار که هر کس آن را از روى قصد ترک کند، دین اسلام از او وا رهیده است. (مسلمان نیست)[4].
13 ـ پیامبر خدا صلّى الله علیه و آله ـ در سفارش به معاذ ـ : هرگز نماز واجب را از روى قصد ترک مکن ، که هر کس نماز واجب را از روى قصد ترک کند، خداوند تعهدى دربرابر او ندارد[5].
14 ـ امام صادق علیه السّلام ـ به کسى که از گناهان بزرگ پرسیده بود ـ فرمود: ترک کردن نماز از روى قصد یا هر آنچه خداى جلّ جلاله واجب کرده است؛ زیرا پیامبرخدا صلّى الله علیه و آله فرمود: هر کس نماز را از روى قصد ترک کند ، از پیمان خداوند جلّ جلاله و پیمان پیامبرش ، بیرون رفته است.
15 ـ امام علىّ علیه السّلام : تفاوت میان مؤمن و کافر، نماز است . پس هر کس آن را ترک کند و ادعاى ایمان کند، عملش او را تکذیب مى کند و گواهى از خودش بر خود اوست.
16 ـ امام صادق علیه السّلام ـ در پاسخ به این پرسش : چگونه زناکار را کافر نمى نامید و ترک کننده نماز را کافر مى نامید و دلیل آن چیست؟ ـ فرمود: چون زناکار و مانند آن، به جهت غلبه شهوت آن را انجام مى دهد و ترک کننده نماز فقط از روى سبک شمردن ، آن را ترک مى کند.
آثار و عواقب ترک نماز
تـرک نماز در دنیا و آخرت عواقب تلخى دارد. در قیامت, اهل بهشت از دوزخـیـان مى پرسند: چه چیزى شما را روانه جهنم کرد؟ یکى از پـاسـخ هایشان این است که ما پاى بند به نماز نبودیم.9 در جایى دیگر به نمازگزارانى که در نمازشان سهل انگاراند; یعنى گاهى مى خوانند و گاهى نمى خوانند, مى گوید: واى بر آنان.6
رسـول خدا(ص) فرموده است: (من ترک الصلوه متعمدا فقد کفر; هرکه عمدا نماز را ترک کند, از اسلام خارج شده و کافر است.)
در جـایـى دیـگر مى فرماید: (بین العبد وبین الکفر ترک الصلوه; مرز بین بنده خدا و کفر, ترک نماز است.)7
هیچ انسان با وجدان و متفکرى نیست که از ابعاد و اسرار و ظرایف نـماز آگاه باشد ولى از کنار آن ها بى اعتنا رد شود, مگر کسانى کـه بـه خـاطر غفلت و بى خبرى, توفیق سخن گفتن با خداوند را از خود سلب کرده اند.پی نوشت ها
(1) در صحیح بخارى وسنن نسایى ومسندابن حنبل چنین آمده است: «هرکس نماز عصر را ترک کند...».
(2) در عوالى اللآلى قید «آشکارا» نیست.
(3) متن دعائم الاسلام چنین است: «کسى که نماز را ترک کند نصیبى از اسلام ندارد».
(4) در الترغیب و الترهیب چنین آمده است: «از روى قصد نماز را ترک مکنید، که هر کس آن را از روى قصد ترک کند، از دین خارج شده است».
(5) در المستدرک على الصحیحین در انتهاى حدیث افزوده است : «و پیامبرش نیز تعهدى ندارد».
(6) ماعون (107) آیه4.
(7) نهج الفصاحه, روایت 1098.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
آثار و برکات عزادارى و گریه بر سیدالشهداء
آمرزش گناهان
ریان بن شبیب از امام رضا (ع) روایت کرده که فرمود: «اى پسر شبیب ، اگر بر حسین (ع) گریه کنى تا آنکه اشک چشمت بر صورتت جارى شود، خداوند گناهان کوچک و بزرگ، و کم یا زیاد تو را مى آمرزد» 87و نیز فرمود: «گریه کنندگان باید بر کسى همچون حسین (ع) گریه کنند ، زیرا گریستن براى او گناهان بزرگ را فرو مىریزد» 89.
۵- سکونت در بهشت امام باقر (ع) فرمود: «هر مؤمنى که در سوگ حسین (ع) اشک دیده ریزد، به حدى که بر گونهاش جارى گردد، خداوند او را سالیان سال در غرفههاى بهشت مسکن مىدهد» . 90و نیز امام صادق (ع) فرمود: «هر کس درباره حسین (ع) شعرى بخواند و گریه نماید و یک نفر را بگریاند، بهشت براى هر دوى آنها نوشته مىشود . کسى که حسین (ع) نزد او ذکر شود و از چشمش به مقدار بال مگسى اشک آید، اجر او نزد خداست و براى او جز به بهشت راضى نخواهد شد» .91و نیز فرمود: «هر کس که در عزاى حسین (ع) بگرید یا دیگرى را بگریاند و یا آنکه خود را به حالت گریه و عزا درآورد ، بهشت بر او واجب مىشود» 92.
۶- شفا یافتن یکى دیگر از آثار و برکات مجالس عزادارى حضرت سید الشهدا (ع) شفا گرفتن است . به طورى که بارها دیدهایم و شنیدهایم که بعضى از عزاداران و گریه کنندگان بر حسین (ع) شفا گرفتهاند.نقل است که مرجع بزرگ شیعه مرحوم آیة الله العظمى بروجردى در سن نود سالگى داراى چشمانى سالم بودند که بدون عینک خطوط ریز را هم مىخواندند و مىفرمودند: این نعمت را مرهون وجود مبارک حضرت ابى عبدالله الحسین (ع) هستم : و قضیه را چنین نقل مىفرمودند: در یکى از سالها در بروجرد بودم، به چشم درد عجیبى مبتلا شدم که بسیار مرا نگران ساخته بود . معالجه پزشکان فایدهاى نکرد و درد چشم هر روز بیشتر و ناراحتى من افزونتر مىگردید، تااینکه ایام محرم شد. در ایام محرم آیة الله فقید ، دهه اول را روضه داشتند و دستههاى مختلف هم در این عزادارى شرکت مىکردند . یکى از دستههایى که روز عاشورا به خانه آقا وارد شده بود، «هیئت گِلگیرها» است که نوعاً سادات و اهل علم و محترمین هستند، در حالى که هر یک حوله سفیدى به کمر بستهاند، سر و سینه خود را گل آلود کرده و بطور بسیار رقت بار و مهیج و در عین حال با سوز و گداز فراوان و ذکرى جانسوز آن روز را تا ظهر
عزادارى مى کنند . آقا فرمودند: «هنگامى که این دسته به خانه من آمدند و وضع مجلس با ورود این هیئت هیجان عجیبى به خود گرفته بود من هم در گوشهاى نشسته و آهسته آهسته اشک مىریختم و در این بین هم مقدارى گل از روى پاى یکى از همین افراد گلگیر برداشته و بر روى چشمهاى ملتهب و ناراحتم کشیدم، و به برکت همین توسل، چشمانم خوب شد و امروز علاوه بر اینکه متبلا به درد چشم نشدم، از نعمت بینایى کامل برخوردارم، و به برکت حضرت امام حسین (ع) احتیاج به عینک هم ندارم». با اینکه همه قواى جسمانى ایشان تحلیل رفته بود با این وجود تا آخرین ساعات زندگانى از بینایى کامل برخوردار بودند
آثار و برکات عزادارى و گریه بر سیدالشهداء (ع)۲
۱- حفظ رمز نهضت حسینىاز ارزندهترین آثار و برکات مجالس عزادارى و گریه بر ابى عبدالله حسین (ع) حفظ رمز نهضت حسینى است .براستى ؛ چرا در دوران منحوص سلاطین و پادشاهان جور از برپایى مجالس عزاى اهل بیت (ع) به خصوص سالار شهیدان جلوگیرى مى شد؟ آیا نه این است که عزاى حسینى و امامان شیعه، سبب مى شود که سخنوران و دانشمندان متعهد و انقلابى، مردم را از ظلمهاى حکومتها آگاهى دهند و انگیزه قیام آن حضرت که امر به معروف و نهى از منکر است به اطلاع مردم برسد؟آرى، اینگونه مجالس، آموزشگاهها و دانشگاههایى است که به بهترین روش و زیباترین اسلوب مردم را به سوى دین خوانده و عواطف را آماده مىکند و جاهلان و بىخبران را از خواب سنگین غفلت بیدار مىسازد و نیز در این مجالس است که مردم ، دیانت را همراه با سیاست، از مکتب حسین بن على (ع) مىآموزند.گریه بر سید الشهدا (ع) و تشکیل مجالس عزاى حسینى نه تنها اساس مکتب را حفظ مىکند، بلکه باعث مىگردد شیعیان با حضور در این مجالس از والاترین تربیت اسلامى برخوردار شده و در جهت حسینى شدن رشد و پرورش یابند.کدام اجتماعى است که در عالم چنین اثرى را از خود بروز داده باشد؟ کدام حادثهاى است مانند حادثه جانسوز کربلا که از دوره وقوع تاکنون و بعدها بدینسان اثر خود را در جامعه بشریت گذارده ، و روز به روز دامنه آن وسیعتر و پیروى و تبعیت از آن بیشتر گردد؟ از این رو باید گفت که در حقیقت مراسم عزادارى حافظ و زنده نگهدارنده نهضت مقدس امام حسین (ع) و در نتیجه حافظ اسلام وضامن بقاى آن است .تشکیل مجالس عزادارى حسین، نه تنها اساس مکتب را حفظ کرده و مىکند بلکه به علاوه سبب آن گردید که شیعیان با حضور در این مجالس از والاترین تربیت اسلامى برخوردار شده و در جهت حسینى شدن رشد و پرورش یابند.«موریس دوکبرى» مىنویسد: «اگر مورخین ما، حقیقت این روز را مىدانستند و درک مىکردند که عاشورا چه روزى است ، این عزادارى را مجنونانه نمى پنداشتند . زیرا پیروان حسین به واسطه عزادارى حسین مىدانند که پستى و زیر دستى و استعمار را نباید قبول کنند . زیرا شعار پیشرو و آقاى آنان تن به زیر بار ظلم و ستم ندادن است.قدرى تعمق و بررسى در مجالس عزادارى حسین نشان مىدهد که چه نکات دقیق و حیات بخشى مطرح مى شود ،در مجالس عزادارى حسین گفته مى شود که حسین (ع) براى حفظ شرف و ناموس مردم و بزرگى مقام و مرتبه اسلام، از جان و مال و فرزند گذشت و زیر بار استعمار و ماجراجویى یزید نرفت؛ پس بیایید ،ما هم شیوه او را سرمشق قرار داده از زیر دستى استعمار گرایان خلاصى یابیم و مرگ با عزت را بر زندگى با ذلت ترجیح دهیم...» 86.
۲- ازدیاد محبت به امام، و تنفر از دشمنان آن حضرت
سوزى که از دل سوخته عاشقان سیدالشهدا (ع) به چشم سرایت کرده و از مجارى دو چشم آنها به صفحه رخسار وارد مى شود، مراتب علاقه و اخلاص و دلبستگى به خاندان وحى و رسالت را مىرساند و این عمل اثرى مخصوص در ابقاى مودت و ازدیاد محبت دارد.گریه بر حضرت سیدالشهدا (ع) از مواردى است که هیچ انسانى از فرط دلسوزى و انقلاب، طاقت بردبارى و تحمل در برابر استماع مصائب او را ندارد، و این گریه و بیقرارى ، علاوه بر ازدیاد محبت و مهر و مودت، موجب کثرت تنفر و بىزارى از دشمنان و قاتلان آن حضرت شده و موجب برائت دوستداران این خانواده از دشمنان ایشان مىگردد.بارى، گریه با آگاهى و معرفت بر امام حسین (ع) ، در واقع، اعلام انزجار از قاتلان اوست و این تبرى از آثار برجسته گریه بر امام حسین (ع) است زیرا مردم به ویژه افرادى که داراى شخصیت هستند از گریه کردن در برابر حوادث تا سر حد امکان امتناع مىورزند ، و تا شعله درونى آنان به مرتبه انفجار نرسد حاضر به گریه کردن مخصوصاً در برابر چشم دیگران نیستند، این گریه و عزادارى ابراز کمال تنفر در برابر تعدى و تجاوز و ستمگرى و پایمال نمودن حقوق جامعه و به ناحق تکیه زدن بر مسند حکومت آنان مىباشد.
۳- آشنایى با حقیقت دین و نشر آن
یکى دیگر از آثار و برکات مجالس عزادارى سیدالشهدا (ع) این است که مردم در سایه مراسم عزادارى به حقیقت اسلام آشنا شده و بر اثر تبلیغات وسیع و گستردهاى که همراه با این مراسم انجام مىگیرد، آگاهى توده مردم بیشتر شده و ارتباطشان با دین حنیف محکمتر و قویتر مىگردد . چه اینکه قرآن و عترت دو وزنه نفیسى هستند که هرگز از یکدیگر جدا نمىشوند و این آگاهى در اقامه ماتم و مراسم سوگوارى عترت رسول اکرم (ص) به خصوص امام حسین (ع) به آحاد مردم داده خواهد شد.
آثار و برکات عزادارى و گریه بر سیدالشهداء (ع)
سخنى پیرامون عزادارى و گریه بر سیدالشهدا (ع)