لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 1
مخابرات دیجیتال و آنالوگ
چرا از مخابرات دیجیتال استفاده می شود؟در هر نوع سیستم مخابره اطلاعاتی وجود برخی از عوامل غیر قابل کنترل باعث ایجاد نویز در محیط می شود. منابع نویز شامل نویز محیط و نویز گیرنده می باشند. در یک سیستم مخابراتی گسترده که از چندین تکرار کننده که هر کدام شامل فرستنده و گیرنده های زیادی می باشند در هر مرحله نویز محیط و گیرنده به سیگنال اصلی اضافه می شود . حتی در بهترین گیرنده و کانال مخابراتی نویز به سیگنال اصلی اضافه می شود.
در یک سیستم مخابراتی آنالوگ هر گز نمی توان نویز را از سیگنال اصلی جدا کرد و بهترین سیستم مخابراتی نه تنها نویز را از بین نمی برد بلکه نویز اضافه می کند و تنها میتوان از سیستم های low noise استفاده کرد. در حالی که این برتری برای سیستم های مخابرات دیجیتال نسبت به آنالو گ وجود دارد که می توان در شرایط مناسب نویز را به طور کامل از سیگنال اصلی جدا کرد و سیگنال اصلی را در گیرنده بازسازی کرد. در مخابرات آنالوگ تنها به وسیله فیلتر های میان گذر می توان نویز هایی را که خارج از باند قرار دارد جدا کرد ولی نمی توان نویزی که در باند سیگنال اصلی وجود دارد جدا کرد اما در ارسال دیجیتال اگر به وسیله یک مقایسه کننده سیگنال دریافتی را با یک vref که برابر v/2 می باشد مقایسه کنیم سیگنال اولیه به دست می آید.
اگر دو سیستم ارسال آنالوگ و دیجیتال را مقایسه کنیم به سه مورد بایستی اشاره کرد:
1- یکی از برتری های عمده مخابرات دیجیتال نسبت به آنالوگ بازسازی سیگنال مخابرات دیجیتال است.2- برای انتقال چندین کانا تلویزیونی از روش های مالتی پلکس استفاده می شود. در در مخابرات آنالوگ از روش های fdm و در مخابرات دیجیتال از رو ش های tdm استفاده می شود . مدارات مالتی پلکس FDM پر حجم و احتیاج به فیلتر های متعدد و دقیقی جهت جدا کردن کانال ها از هم می باشد و نمی توان مدارات مجتمع IC آنالوگ با تراکم زیاد ساخت. این مدارات احتیاج به خازن- سلف و فیلتر های مکانیکی بسیاری دارند که نمی توان آنها را به صورت IC در آورد. ولی مدارات مجتمع مربوط به مخابرات دیجیتال را می توان با تراکم بسیار ساخت و از میکرو پرو سسور ها و کامپیوتذر می توان در مخابرات دیجیتال استفاده کرد که باعث افزایش سر عت ارسال و کاهش حجم می شود. 3- فرق دیگر مخابرات دیجیتال و آنالوگ در پهنای باند ی است که احتیاج دارند. در سیستم های آنالوگ برای ارسال یک کانال تلفنی فقط به 4 کیلو هرتز پهنای باند احتیاج است ولی در مخابرات دیجیتال پهنای باند زیادی اشغال میشود. . مثلا در مدلاسیون bpsk برای ارسال یک کانال تلفنی 6 کیلو هرتز پهنای باند است.
شاید این را به حساب ضعف مخابرات دیجیتال بتوان گذاشت ولی با استفاده از مدلاسیون های پیشرفته بعدا برای ارسال یک کانال تلفنی 64 QAM فقط احتاج به 2 کیلو هرتز پهنای باند است. این کمتر از حالت آنالوگ است!!
نظرات را با ما در میان بگذارید:m_moosazadeh2000@yahoo.comمرضیه مو سی زاده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
بسمه تعالی
مبدلهای آنالوگ به دیجیتال
مقدمه :
ازسال 1960 با توجه به توسعه نیمه هادی ها ، پردازش اطلاعات به صورت دیجیتال اهمیت بیشتری پیدا کرد و ساخت و استفاده از مدارهای آنالوگ روبه افول گذاشت . با پیدایش میکروپروسسورها انقلابی در زمینه پردازش دیجیتال به وقوع پیوست که تا ده سال پیش از آن حتی قابل تصور نبود .
تقریباََ تمام اطلاعات مورد پردازش پارامترهای فیزیکی ای هستند که در اصل ماهیت آنالوگ دارند ، مانند : فشار، دما ، سرعت ، شتاب ، شدت نور ، ... بنابراین درهرمورد این اطلاعات آنالوگ با استفاده از مبدلهایADC به معادل دیجیتالشان تبدیل شوند .
تبدیل آنالوگ به دیجیتال در سیستم های پردازش سیگنال :
بطور کلی فرایند تبدیلA/D یک سیگنال آنالوگ نمونه برداری شده و نگهداشته شده را به یک کلمه دیجیتال که نماینده سیگنال آنالوگ است تبدیل می کند . تاکنون چندین مبدل آنالوگ به دیجیتال ساخته شده که هریک مشخصات مربوط به خود را دارند .
مهمترین این مشخصات عبارتند از : سرعت ، صحت ، هزینه .
قبل از هر چیز باید متذکر شویم که عمل تبدیل آنالوگ به دیجیتال احتیاج به صرف زمان بیشتری از تاخیر مبدلهای D/A دارد ؛ تا وقتی که تمامی بیتهای مقدار دیجیتال به دست نیامده اند ، مقدار آنالوگ (ورودی ) نباید تغییر کند . ولی ، می دانیم که تغییرمی کند ؛ چاره این است که در فواصل زمانی معین نمونه هایی از دامنه سیگنال آنالوگ بگیریم و بدون تغییر ذخیره نماییم و پس از ارزیابی کامل نمونه را حذف و نمونه جدیدی را تهیه و ذخیره کنیم . این عمل توسط مداری به نام مدار نمونه گیر و نگهدارنده 1(S/H) انجام می گیرد . این مقدار باید قبل از مبدلهای A/D در مدار قرارگیرد . شکل یک صورت نمایشی از یک مدار S/H را نشان می دهد .
عمل نمونه گیری و نگهداری (S/H) معمولاً به وسیله یک سوئیچ برای نمونه برداری و یک خازن برای نگهداری و یک ‚‚ میانگیر،، برای جلوگیری از تخلیه خازن انجام می شود . به این ترتیب که سوئیچ S1 در لحظه خاصی بسته می شود و خازن C را در زمان کوتاهی به وسیله سیگنال آنالوگ شارژ می کند . این زمان به قدری کوتاه است که در طول آن دامنه سیگنال آنالوگ تغییر چندانی نمی کند . وقتی سوئیچ 1S باز می شود . خازن به موازات خود امپدانس بزرگی می بیند و لذا نمی تواند تخلیه شود . ضمناً ، در طرف دیگر خازن نیز میانگیر به کار گرفته شده است که با امپدانس ورودی زیاد خود مانع تخلیه خازن از آن طرف می شود . در صورتی که خازن به وسیله سیگنال نمونه ورودی شارژ کامل شود (ولتاژ آن به اندازه دامنه نمونه باشد ) ، سیگنال نمونه جدید (کمتر یا بیشتر از قبلی) دو باره آن را به اندازه جدید تغییر می دهد . ولی ، اگر عرض بالس آنقدر کم باشد و یا خاذن جمع آنقدر بزرگ باشد که فرصت شارژ کامل بدست نیاید (عرض پالس کمتر از T ) ، ولتاژ جدید روی ولتاژ قبلی در خازن جمع و ذخیره می شود ، که در نهایت این ولتاژ بستگی به ولتاژ قبلی خواهد داشت . در چنین حالتی ، باید سوئیچ 2S را به خازن اضافه کنیم تا پس از خاتمه تبدیل و قبل از نمونه برداری بعدی ، با اتصال کوتاه کردن خازن باعث تخلیه آن شود . این مدار را می توان به صورت جزء به جزء ساخت ، ولی ، ضمناً مدارهای مجتمعی به نام S/H وجود دارند که دقیقاً همین اعمال را انجام می دهند .
عمل تبدیل سیگنال آنالوگ به دیجیتال شامل چهار مرحله متوالی نمونه برداری ، نگهداری و سپس ، ارقامی کردن و رمزکردن است ، که این اعمال لزوماً به صورت جداگانه انجام نمی شود . بلکه به طور معمول عمل نمونه برداری و نگهداری به طور همزمان به وسیله یک مدار S/H و عمل تبدیل به رقم و رمز نیز به وسیله قسمت اصلی مدار A/D انجام می شود . حال چند نمونه معمول این مبدل شرح داده می شود .
. مدار نمونه گیر و نگهدارنده S/H .
1 – مبدل موازی :
سریعترین مبدل A/D می باشد و از تعدادی مقایسه کننده تشکیل شده که هر یک ولتاژ آنالوگ ورودی را با کسری از ولتاژ مرجع مقایسه می کند ، بنابراین برای ساخت یک مبدل 8 بیتی به این روش نیاز به 255 مقایسه کننده می باشد .
ولتاژ مرجع در بالای مقسم مقاومتی باید برابر حداکثر ولتاژ آنالوگ ورودی (Vm) باشد . سیگنال آنالوگ که باید مقدار آن ارقامی شود به همه مقایسه کننده ها به طور موازی و همزمان اعمال می شود . خروجی هرکدام از مقایسه کننده ها هنگامی در ‚‚1،، منطقی قرار می گیرد که ولتاژ ورودی مثبت آن بزرگ تر از ولتاژ مرجع در ورودی منفی اش شود .
همینطور که ملاحظه می شود ، دراین نوع مبدل برای n بیت احتیاج به 1- 2 عدد مقایسه کننده داریم . در نتیجه ، صرف نظر از اشکالاتی که در تنظیم هر مقایسه کننده داریم . تعداد مقایسه کننده ها آنقدر زیاد می شود که از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نیست . (البته مدارهای مجتمعی به بازار آمده است که از این روش استفاده می کند و تعداد زیادی هم مقایسه کننده در آنها به کار رفته است . ولی بسیار گران هستند )ونیز برای n بیت تعداد 2 حالت وجود دارد که مستلزم تهیه 1-2 (به تعداد مقایسه کننده ها ) ولتاژ مرجع مختلف است . این ولتاژها باید بسیار دقیق باشند و در حین مقایسه ، دراثر تغییر جریان ورودی مقایسه کننده کم و زیاد نشوند (یعنی امپدانس منبع آنها کم باشد ) .
. مبدل موازی ( مدار FLASH ) .
2 – مبدل موازی متوالی :
این مبدل در واقع ازبستن متوالی دو یا چند مبدل موازی ساخته می شود . علت اصلی چنین کاری را می توان به این صورت روشن کرد : هر مبدل موازی احتیاج به 1- 2 عدد مقایسه کننده دارد . حال اگر نیمی از بیتهای تبدیل را در یک مرحله تعیین کنیم و نصف دیگر را در مرحله دیگر . اگر چه زمان تبدیل حدوداً دو برابر می شود ولی تعداد مقایسه کننده ها به مقدار قابل توجهی کم خواهد شد . البته . برای اینکه مبدل دوم همان بیتهای مبدل اول را به دست نیاورد ، باید بیتهای خروجی مبدل اول را به وسیله یک D/A به آنالوگ تبدیل کنیم و آن را از ولتاژ آنالوگ ورودی کم کنیم .
نکته دیگری که باید گفت اینستکه اگر حساسیت مقایسه کننده ها بیش از حد لازم باشد ، نویز در زمانی که سطوح ولتاژ ورودی به یکدیگر نزدیک هستند باعث نوسان و خروجی مدار می شود . از طرف دیگر ، وجود تعداد زیادی مقایسه کننده در مبدل نیز اشکالات را به همان نسبت زیاد می کند .
. مدار مبدل موازی متوالی ( نیمه موازی ) .
3 _ مبدل VTF :
الف) مبدل غیر همزمان و بدون پالس ساعت .
نوعی مبدل موازی با ولتاژهای آستانه متغییر است که برای تعیین هر بیت در خروجی فقط به یک مقایسه کننده نیاز دارد و احتیاج به مدار منطقی اضافی برای ارقامی کردن خروجی مقایسه کننده ها هم ندارد . مزیت سیستم VTF نسبت به سایر انواع A/D ، قدرت تبدیل با سرعت زیاد در کنار سادگی طرح و ارزانی آن است . اساساً ، سیستم VTF ، یک نوع مبدل نیمه موازی است که در آن از فیدبک استفاده شده است . افزودن فیدبک ، شمار مقایسه کننده ها را برای سیستم n بیتی از 1- 2 به n کاهش می دهد . دراین روش نیز ، همانند روش موازی ، ولتاژهای آستانه مقایسه کننده ها ابتدا در وزنهای دودویی ولتاژهای مرجع تنظیم شده است ، به طوری که ولتاژ آستانه MSB برابر 2/Vref ، برای بیت بعدی (دومین MSB) برابر 4/Vref و برای بیت سوم برابر 8/Vref ، و به همین ترتیب برای بقیه است .
شکل رسم شده ، VTF را برای یک مبدل سه بیتی نشان می دهد . طرزکارسیستم ، اگرهرکدام از مدارهای تعیین کننده ولتاژ آستانه را به عنوان یک D/A در نظر بگیریم ، به آسانی مشخص می شود . در این صورت ، برای اولین بیت (MSB) تنها یک D/A یک بیتی ، برای دومین بیت یک D/A دوبیتی ، برای سومین بیت یک D/A سه بیتی و به همین ترتیب...، لازم است .
چون در سیستم VTF ، اول مهمترین بیت (MSB) تعیین می شود و بعد دومین و سومین و غیره ، اگر خروجیA/D را قبل از آنکه جواب به طور کامل تبدیل شده باشد به کار ببریم ، خطا فقط در بیتهایLSB خواهد بود و در نتیجه حتی اگر سیستم به طور کامل عمل تبدیل را انجام نداده باشد ، بازهم اطلاع مفید ولی نا کامل در باره سیگنال آنالوگ به ما خواهد داد ، درصورتی که سایر مبدلهایA/D با داشتن چنین سرعتی (سرعت زیاد ) ، اگر قبل از کامل شدن عمل تبدیل خروجیشان مورد استفاده قرارگیرد ، دارای خروجی غیرقابل پیش بینی خواهند بود .
سیستم فوق به طور غیرهمزمان و بدون پالس ساعت همگام کننده عمل می کند ، دراین سیستم ، خروجی مبدل ، ورودی را دنبال می کند و ممکن است در حین تبدیل ، چنانچه سرعت تغییرات ورودی بسیار بالا باشد ، به حالتهای غلط هم برود .
ب) مبدلVTF همگام .
درصورت نیاز به سرعتهای بالاتر ، می توانیم به وسیله افزودن مدارهای تاخیر دیجیتالی به اضافه یک زمان تاخیر آنالوگ ، سیستم همگامVTF رابسازیم . مزیت آن این است که بعد از زمان تاخیر انتشار یک تبدیل در ابتدای کار سیستم ، از آن پس خروجیA/D با هر پالس ساعت یک تبدیل کامل را انجام می دهد .
در سیستم VTF غیر همگام سیگنال ورودی تا پایان عمل تبدیل باید ثابت بماند ، در صورتی که در سیستم VTF همزمان ، هر خروجی در یک فلیپ فالاپ ذخیره می شود و خروجی فلیپ فلاپ برای تعیین بیتهای بعدی انتقال می یابد . به این ترتیب ، بیتهای قبلی می توانند بدون اینکه منتظر کامل شدن عمل تبدیل شوند ، خروجی جدید داشته باشند . بنابراین ، مبدل می تواند بعد از یک نأخیر اولیه که مدت n پریود ساعت طول می کشد ، در هر پریود ساعت یک تبدیل کامل از موج ورودی را انجام دهد .
باتوجه به مطالب فوق ، سیستمVTF ، با حداقل اجزا ، ساده ترین ، ارزانترین و در عین حال از سریعترین مبدلهایA/D است که با توجه به تکنولوژی امروز قابل ساخت است .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
DAC08080 استفاده می کنیم که مبدل دیجیتال به آنالوگ 8 بیتی می باشد. از آنجا که دو D/A هشت بیتی داریم اگر بخواهیم مستقیماً از میکرواستفاده کنیم. به دو پورت آزاد نیاز خواهیم داشت. در اینجا به دلیل اینکه فقط یک پورت آزاد داریم که همان DATA BUS می باشد باید یکی از دو روش زیر را برای انتقال اطلاعات به D/A ها انتخاب نماییم:
استفاده از LATCH
در صورت استفاده از LATCH اولاً نیاز به دو IC داریم و علاوه بر آن سیستم قابلیت انعطاف و گسترش کمی خواهد داشت.
استفاده از PPI
این (8255)IC علاوه بر آنکه در خروجی دارای سه پورت می باشد قابلیت های گسترده ای دارد که در صورت لزوم می توان از آن استفاده کرد. البته در اینجا فقط همانند دو LATCh عمل می کند. پورتهای A و B با استفاده از بایت کنترل به عنوان خروجی تعریف شده اند و به ترتیب به TL494 مربوط به موتور راست و چپ متصل می باشد. در شکل (24-5) نمودار گردشی برنامه نرم افزاری و در ضمیمه 1 خود برنامه آورده شده است.
2-2-5-ساخت منبع تغذیه منفی
همانطور که در شکل (23-5) دیده می شود خروجی D/A به OPAMP متصل می باشد این کار به این دلیل است که خروجی D/A جریان می باشد و از طرف دیگر ورودی TL494 جریان است. برای تبدیل به ولتاژ مطابق شکل (25-5) از OPAMP استفاده شده است.
شکل (25-5): تبدیل ولتاژ به جریان
OPAMP دارای تغذیه مثبت و منفی می باشد. در اینجا برای ساخت و ولتاژ منفی نمی توان مدار استفاده شده در روش آنالوگ را به کار برد چرا که در آنجا گفتیم که برای کوچکتر شدن سلف، باید فرکانس سوئیچینگ بالا باشد که اگر بخواهیم از میکرو به این منظور استفاده کنیم به دلیل کم بودن سرعت آن عملاً غیر ممکن است. روش دیگر این است که از IC دیگر مثل 555 و یا TL494 استفاده می کنیم. که این امر باعث زیاد شدن تعداد المانها خواهد شد. با توجه به کم بودن جریان تغذیه OPAMP ها از روشی استفاده می کنیم که البته فقط در جریانهای پایین کاربرد دارد.
DC آنرا حذف می کنیم که در نتیجه آن دامنه های مثبت و منفی ایجاد می شود. با صاف کردن دامنه های منفی توسط خازن و در نهایت با زنر می توان ولتاژ منفی با جریان در حدود 10 mA ایجاد کرد. در شکل (26-5) مدار ساخت و ولتاژ منفی آورده شده است.
مزیت این روش در این است که نیازی به فرکانس بالا نداشته و با فرکانس 500Hz که مطابق شکل (26-5) توسط پین شماره پنج پورت اعمال می شود قابل پیاده سازی است.
خلاصه
در این فصل طراحی مدار با دو روش آنالوگ و دیجیتال بررسی شد. با آزمایشهای مختلف پارامترهای موتور استخراج گردید. با مدل کردن موتور در Spice فرکانس 25 KKz به عنوان فرکانس برشگری انتخاب شد. ساخت PWM با دوره کار متغیر با استفاده از TL494 و همچنین چگونگی روشن و خاموش کردن سریع ماسفتها با توجه به خازن ورودی آنها را بررسی کردیم. دیدیم که مدار آنالوگ ساده تر و کم هزینه تر بوده و در مقابل نوین مقاومت نویز مقاومت بیشتری داشته و در حالت کلی قابلیت اعتماد بالاتری دارند. مزیت مدار دیجیتال انعطاف پذیری بسیار زیاد آن می باشد، به طوری که سخت افزار تقریباً ثابت می توان با تغییر نرم افزار عملکرد سیستم عوض نمود.
فصل ششم
نتایج آزمایشات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
DAC08080 استفاده می کنیم که مبدل دیجیتال به آنالوگ 8 بیتی می باشد. از آنجا که دو D/A هشت بیتی داریم اگر بخواهیم مستقیماً از میکرواستفاده کنیم. به دو پورت آزاد نیاز خواهیم داشت. در اینجا به دلیل اینکه فقط یک پورت آزاد داریم که همان DATA BUS می باشد باید یکی از دو روش زیر را برای انتقال اطلاعات به D/A ها انتخاب نماییم:
استفاده از LATCH
در صورت استفاده از LATCH اولاً نیاز به دو IC داریم و علاوه بر آن سیستم قابلیت انعطاف و گسترش کمی خواهد داشت.
استفاده از PPI
این (8255)IC علاوه بر آنکه در خروجی دارای سه پورت می باشد قابلیت های گسترده ای دارد که در صورت لزوم می توان از آن استفاده کرد. البته در اینجا فقط همانند دو LATCh عمل می کند. پورتهای A و B با استفاده از بایت کنترل به عنوان خروجی تعریف شده اند و به ترتیب به TL494 مربوط به موتور راست و چپ متصل می باشد. در شکل (24-5) نمودار گردشی برنامه نرم افزاری و در ضمیمه 1 خود برنامه آورده شده است.
2-2-5-ساخت منبع تغذیه منفی
همانطور که در شکل (23-5) دیده می شود خروجی D/A به OPAMP متصل می باشد این کار به این دلیل است که خروجی D/A جریان می باشد و از طرف دیگر ورودی TL494 جریان است. برای تبدیل به ولتاژ مطابق شکل (25-5) از OPAMP استفاده شده است.
شکل (25-5): تبدیل ولتاژ به جریان
OPAMP دارای تغذیه مثبت و منفی می باشد. در اینجا برای ساخت و ولتاژ منفی نمی توان مدار استفاده شده در روش آنالوگ را به کار برد چرا که در آنجا گفتیم که برای کوچکتر شدن سلف، باید فرکانس سوئیچینگ بالا باشد که اگر بخواهیم از میکرو به این منظور استفاده کنیم به دلیل کم بودن سرعت آن عملاً غیر ممکن است. روش دیگر این است که از IC دیگر مثل 555 و یا TL494 استفاده می کنیم. که این امر باعث زیاد شدن تعداد المانها خواهد شد. با توجه به کم بودن جریان تغذیه OPAMP ها از روشی استفاده می کنیم که البته فقط در جریانهای پایین کاربرد دارد.
DC آنرا حذف می کنیم که در نتیجه آن دامنه های مثبت و منفی ایجاد می شود. با صاف کردن دامنه های منفی توسط خازن و در نهایت با زنر می توان ولتاژ منفی با جریان در حدود 10 mA ایجاد کرد. در شکل (26-5) مدار ساخت و ولتاژ منفی آورده شده است.
مزیت این روش در این است که نیازی به فرکانس بالا نداشته و با فرکانس 500Hz که مطابق شکل (26-5) توسط پین شماره پنج پورت اعمال می شود قابل پیاده سازی است.
خلاصه
در این فصل طراحی مدار با دو روش آنالوگ و دیجیتال بررسی شد. با آزمایشهای مختلف پارامترهای موتور استخراج گردید. با مدل کردن موتور در Spice فرکانس 25 KKz به عنوان فرکانس برشگری انتخاب شد. ساخت PWM با دوره کار متغیر با استفاده از TL494 و همچنین چگونگی روشن و خاموش کردن سریع ماسفتها با توجه به خازن ورودی آنها را بررسی کردیم. دیدیم که مدار آنالوگ ساده تر و کم هزینه تر بوده و در مقابل نوین مقاومت نویز مقاومت بیشتری داشته و در حالت کلی قابلیت اعتماد بالاتری دارند. مزیت مدار دیجیتال انعطاف پذیری بسیار زیاد آن می باشد، به طوری که سخت افزار تقریباً ثابت می توان با تغییر نرم افزار عملکرد سیستم عوض نمود.
فصل ششم
نتایج آزمایشات
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
ساختار آنالوگ های ECM که فعالیت احیاء را در هر حالت انجام می دهد توسط انجام ددن مطالعات گستردة حیوانات با مدل های قابل فهم از فقدان عضو، یا پوست، ملتحمه چشم، یا ازا عصاب جلدی تعییین شده. احیاء خوبخود این اعضاء در مدل های حیوانی مشاهده نمی شود. بنابراین احیاء مشاهده شده باید در حضور این داربستها القاء شده باشد.
فعالیت آنالوگECM که احیاء پوست را براساس انتخاب میزان GAC / کلاژن انتخاب یک درجة بالا و انتخاب میزان افزوده شده القاء کرده. تفاوت های ساختاری مشخص بین آنالوگ ECM که احیاء پوست را القاء می کند و آن چیزی که احیاء عصب را موجب می شود گزارش شده بود. به هر صورت الگوی احیاء درمی برای احیاء ملتحمه چشم کافی بود یک کشف جالب این بود که آنالوگهای ECM که تحت تأثیر ساختارهایی با مشخصات بیرون از میزان مشاهد شده قرار گرفتند بطور جدی فعالیت احیاء یا فعالیت بدون تشخیص را در مدل حیوانی موردنظر کم کرده بودند( شکل 14-12)
وابستگی یک فعالیت احیاء آنالوگ ECM به ساختارش پیشنهاد می دهد که شبکه ماکرومولکولی پرزهای بلند بعنوان آنالوگ شبه جامدی از یک آنزیم رفتار می کند( شکل 1.4) آنزیم های کاتالیت های پروتئین هستند که واکنش شیمیایی را در زمان باقی ماهند بدون تغییر در طبی واکنش تسریع می کنند. فعالیت آنزیم ها بستگی به خصوصیت شکل سه بعدی آنها دارد. حتی تنوعات در ساختار مثل آنهایی که تبدیل به یک واکنش یا یک انتقال فیزو شیمیایی می شوند معمولاً به فقدان مشخصی از فعالیت آنزیمی منجر می شوند.
الگوهایی احیایی موجب ترکیب بافت و اندام( عضو) دردو مرحله می شوند. ابتدا الگو محل ناتومی جراحت را می بندد. مرحله بستن در یک محل آناتومی مجروح شده یک اتفاق است که بوضوح در طی اولین هفته پیوند انجام شده آشکار می شود. در پایان این مرحله هر یک از دو نمونه های احیاء بدون تغییر باقی مانده اند در حالیکه سلولها از محل مجروح به سمت ساختار پرزی شکل مهاجرت کرده اند و به لیگاندها روی سطح آن جهش یافته اند علامت با دیدگاهی که نمونه در طی ترکیب ترفیع می یابد سازگار است و دومین مرحله است که به سمت احیاء سوق می یابد. درطی این عملیات مرحله بلوکه کردن نمونه آشکار می شود که بعنوان یک کاتالیت منفی عمل می کند یک جایگزینی که تمرکز را بدون تن دادن به یک تناوب مجزا در طی مراحل را نشان می دهد در این نمونه آنالوگ نمونه عالی یک آنزیم سلول پیچیده توسط محدودکرن(محصور کردن) نقصهای سلول روی لیگاندرهای مبدأ فرم داد. محلهای فعال از این آنزیم هیپوتیتکال محلهای محصورشده داربست سلول هستند. محلهای محصورشدة داربست فیبروبلاست در طی مطالعات اخیر تعیین شده اند.
در ک افزودة مکانیسم توسط آنالوگ های ECM مطلق و کامل موجب احیاء اعضاء با همدیگر و با تأثیرشان و یک توافق قوی در عملکرد مطالعات آینده از ترکیب بافت ها اعضاء in vivo بیشتر ز in vitro می شود.
برای مهندسی بافت
مقدمه
هیدروژل های پلیمر ی هیدروفیلیک اتصال عرضی هستند که شامل اندازه های زیادی از آب بدون انحلال هستند. آنها کاندیداهای جالبی برای کاربردهای مهندسی بافت هستند بخاطر قابلیتشان در پرکردن بی قاعده بافت شکل گرفته شده و اجازه انجام مراحلی مثل جراحی های آرتروسکوپی و آسانی بکارگیری سلول ها یا عوامل بیواکتیو هیدروژل ها میتوانند از پلیمر های طبیعی با ترکیبی ساخته شوند و اتصال عرضی در بعضی از مسیرها برای پیشگیری از انحلال پلیمرها داشته باشند. بیشتر پلیمرهای ترکیبی مطالعه شده برای مهندسی بافت پلی(اتیلن گلیکول)(PEG )، پلی( وینیل الکل)( PVA )پلیمر های آکریلیک ومشتقات آنها هستند. پلیمرهای مشتق شده بطورطبیعی( ماکرومولکول ها) بیشترین استفاده را بعنون داربست های هیدروژل در مهندسی بافت دارند و شامل hyaluronate, alginate کلاژن و مشتاتشان هستند. این بخش بطور خلاصه مواد زیستی alginate استفاده آنها در مهندسی بافت و دیگر ارتباط نزدیک کاربردهای بیودارویی را مرور می کند.
11- منابع ساختارها و خصوصیات
Alginate می تواند از جلبک های دریایی معین بدست بیاید یا توسط بعضی از باکتریها تولید شود. آگلینات بدست آمده از جلبک قهوه ای اولین چیزی بود که توسط یک شیمیدان بریتانیایی(Eccstanford ) در اوایل سال 1881 گزارش شد در حالیکه آلگینات میکروبی اولین مورد کشف شده بود که بیش از 80 سال بعد از آن توسط Liker و جونز کشف شد. برای بدست آوردن ارزش محصولی بالاتری از آلگینات که منابع باکتری دارند، منابع اولیه مواد آلگینات تجارتی امروزه گونه های متفاوتی از جبلک قهوه ای هستند. گونه های خاص برای تولید آلگینا، آسکوفیلا، لامینارریا و ماکروسیستوس هستند طبقث مروری که توسط ساترلند انجام شد.بازار جهانی آلگینات حدود 000/30 تن