لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
برآورد تاثیر مرگ ومیر های ناشی از سوانح و تصادفات رانندگی روی امید به زندگی در بدو تولد وبار اقتصادی ناشی از آن
مقدمه
افزایش شتابان تعداد تصادفات رانندگی ومتعاقباً افزایش مرگ ومیر ناشی از این سوانح وتصادفات درسالهای اخیر،توجه بسیاری از مسئولین وبرنامه ریزان کشور را به خود معطوف کرده است.نرخ رشد تصادفات رانندگی و مرگ ومیر ناشی از این سوانح وتصادفات درسالهای اخیربه طور فاجعه آمیزی افزایش یافته وباعث صدمات ولطمات جبران ناپذیری بر مناسبات اقتصادی واجتماعی کشورشده است.
مرگ ومیرهای ناشی ازسوانح وتصادفات رانندگی در سالهای اخیرباتوجه به ابعاد وسیع مسئله چندان که باید مورد توجه قرارنگرفته است وتا کنون برآورددقیقی در مورد هزینه های اقتصادی مرگ ومیرهای ناشی ازسوانح وتصادفات رانندگی نشده است.با توجه به آثار منفی که این مرگ ومیرها در بلند مدت می تواند بر اقتصاد کشور به جای گذارد لزوم کنترل این مرگ ومیرها نیز ضرورت پیدا خواهدکردوبرای شفاف ترشدن بعدفاجعه آگاهی از بار اقتصادی این مرگ ومیرها برپیکرة اقتصادی کشور ضرورتی انکار ناپذیر خواهد داشت.تحقیق حاضر تلاشی است در جهت رسیدن به این اهداف وبرآورد بار اقتصادی مرگ ومیرهای ناشی ازسوانح وتصادفات رانندگی در سال 1381.
سوانح وحوادث رانندگی تهدیدی جدی برای سلامتی انسانها در سراسر دنیامی باشد.در کشورهای توسعه یافتة صنعتی راهکارهای مقابله با سوانح وحوادث با دقت وحساسیت بررسی شده است ولی در کشورهای درحال توسعه اینگونه نیست (Soori&Nagavi,p:1).
امید به زندگی در بدوتولد یکی از شاخص های توسعه یافتگی کشورها به شمار می آید و یکی از اهداف برنامه ریزان برای توسعه, افزایش امید به زندگی در بدو تولد است. شاخص های تعیین کننده امید به زندگی دربدو تولد , میزان های مرگ و میر ویژه سنی می باشد. هر چه میزانهای مرگ و میر در سنین پایین مخصوصاً سنین زیر 5 سال کمتر باشد امید به زندگی روبه فزونی خواهد گذاشت و مرگو میر در سنین 5 سال در کشور ما تا حد زیادی تحت کنترل درآمده است, اما هنوز فاصله زیادی با کشورهای توسعه یافته دارد. عامل مهم دیگری که امید به زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد مرگ و میر جوانان و افراد میانسال است. با توجه به اینکه مرگومیرهای ناشی ازسوانح و تصادفات رانندگی بیشتر سنین میانی و پایین را تحت تاثیر قرار می دهند, تاثیر منفی این مرگومیرهای روی امید زندگی در بدو تولدودر نتیجه روی اقتصاد وجامعه اجتناب ناپذیر خواهد بود.
اهمیت پژوهش:
واقعة مرگ ومیر در سنین متفاوت از اهمیت زیادی برخوردار است وآگاهی ازشاخصهای مربوط به آن برای برنامه ریزان کشور ضرورتی انکار ناپذیر دارد.امروزه سلامت محور توسعه پایدار محسوب میشود و سرمایهگذاری در بخش سلامت سریعترین و آسانترین راه برای کاهش فقر در جامعه محسوب میشود.
امروزه توجه خیلی کمی به هزاران زندگی که دراثر تصادفات، بی رحمانه از دست می رود می شود. جامعة بهداشت عمومی، تصادفات رانندگی را به عنوان یک علت اصلی برای از دست دادن زندگی بارورومولدوهمچنین یک علت برای هزینه های بالای مراقبتهای بهداشتی ودرجه زیادی ازناتوانی جسمی می داند.از نظر تاریخی نیز به علت داشتن علل متنوع، از تصادفات به عنوان یک مسئلة مهم بهداشت عمومی غفلت شده است وجوامع وحکومتها این علل را به عنوان علل قابل قبول برای مداخلات بهداشتی درک نکرده اندوبه این مسئله که از طریق تلاشهای سازمان یافته در یک جامعه می توان از این آسیبها جلوگیری کرد به شکل محدودی مورد توجه قرار گرفته است.تحلیلهای اخیر در ارتباط با انتقال جمعیتی وانتقال اپیدمیولوژیکی ومطالعات انجام شده از جمله مطالعات بانک جهانی وسازمان بهداشت جهانی(WHO)علل آسیبها وصدمات را در سطح ملی وجهانی تا حدودی برجسته کرده اندولی به علل کلیدی این مسائل کمترتوجه شده است Sethi&Zwi,p:412) (.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 32
برآورد تاثیر مرگ ومیر های ناشی از سوانح و تصادفات رانندگی روی امید به زندگی در بدو تولد وبار اقتصادی ناشی از آن
مقدمه
افزایش شتابان تعداد تصادفات رانندگی ومتعاقباً افزایش مرگ ومیر ناشی از این سوانح وتصادفات درسالهای اخیر،توجه بسیاری از مسئولین وبرنامه ریزان کشور را به خود معطوف کرده است.نرخ رشد تصادفات رانندگی و مرگ ومیر ناشی از این سوانح وتصادفات درسالهای اخیربه طور فاجعه آمیزی افزایش یافته وباعث صدمات ولطمات جبران ناپذیری بر مناسبات اقتصادی واجتماعی کشورشده است.
مرگ ومیرهای ناشی ازسوانح وتصادفات رانندگی در سالهای اخیرباتوجه به ابعاد وسیع مسئله چندان که باید مورد توجه قرارنگرفته است وتا کنون برآورددقیقی در مورد هزینه های اقتصادی مرگ ومیرهای ناشی ازسوانح وتصادفات رانندگی نشده است.با توجه به آثار منفی که این مرگ ومیرها در بلند مدت می تواند بر اقتصاد کشور به جای گذارد لزوم کنترل این مرگ ومیرها نیز ضرورت پیدا خواهدکردوبرای شفاف ترشدن بعدفاجعه آگاهی از بار اقتصادی این مرگ ومیرها برپیکرة اقتصادی کشور ضرورتی انکار ناپذیر خواهد داشت.تحقیق حاضر تلاشی است در جهت رسیدن به این اهداف وبرآورد بار اقتصادی مرگ ومیرهای ناشی ازسوانح وتصادفات رانندگی در سال 1381.
سوانح وحوادث رانندگی تهدیدی جدی برای سلامتی انسانها در سراسر دنیامی باشد.در کشورهای توسعه یافتة صنعتی راهکارهای مقابله با سوانح وحوادث با دقت وحساسیت بررسی شده است ولی در کشورهای درحال توسعه اینگونه نیست (Soori&Nagavi,p:1).
امید به زندگی در بدوتولد یکی از شاخص های توسعه یافتگی کشورها به شمار می آید و یکی از اهداف برنامه ریزان برای توسعه, افزایش امید به زندگی در بدو تولد است. شاخص های تعیین کننده امید به زندگی دربدو تولد , میزان های مرگ و میر ویژه سنی می باشد. هر چه میزانهای مرگ و میر در سنین پایین مخصوصاً سنین زیر 5 سال کمتر باشد امید به زندگی روبه فزونی خواهد گذاشت و مرگو میر در سنین 5 سال در کشور ما تا حد زیادی تحت کنترل درآمده است, اما هنوز فاصله زیادی با کشورهای توسعه یافته دارد. عامل مهم دیگری که امید به زندگی را تحت تاثیر قرار می دهد مرگ و میر جوانان و افراد میانسال است. با توجه به اینکه مرگومیرهای ناشی ازسوانح و تصادفات رانندگی بیشتر سنین میانی و پایین را تحت تاثیر قرار می دهند, تاثیر منفی این مرگومیرهای روی امید زندگی در بدو تولدودر نتیجه روی اقتصاد وجامعه اجتناب ناپذیر خواهد بود.
اهمیت پژوهش:
واقعة مرگ ومیر در سنین متفاوت از اهمیت زیادی برخوردار است وآگاهی ازشاخصهای مربوط به آن برای برنامه ریزان کشور ضرورتی انکار ناپذیر دارد.امروزه سلامت محور توسعه پایدار محسوب میشود و سرمایهگذاری در بخش سلامت سریعترین و آسانترین راه برای کاهش فقر در جامعه محسوب میشود.
امروزه توجه خیلی کمی به هزاران زندگی که دراثر تصادفات، بی رحمانه از دست می رود می شود. جامعة بهداشت عمومی، تصادفات رانندگی را به عنوان یک علت اصلی برای از دست دادن زندگی بارورومولدوهمچنین یک علت برای هزینه های بالای مراقبتهای بهداشتی ودرجه زیادی ازناتوانی جسمی می داند.از نظر تاریخی نیز به علت داشتن علل متنوع، از تصادفات به عنوان یک مسئلة مهم بهداشت عمومی غفلت شده است وجوامع وحکومتها این علل را به عنوان علل قابل قبول برای مداخلات بهداشتی درک نکرده اندوبه این مسئله که از طریق تلاشهای سازمان یافته در یک جامعه می توان از این آسیبها جلوگیری کرد به شکل محدودی مورد توجه قرار گرفته است.تحلیلهای اخیر در ارتباط با انتقال جمعیتی وانتقال اپیدمیولوژیکی ومطالعات انجام شده از جمله مطالعات بانک جهانی وسازمان بهداشت جهانی(WHO)علل آسیبها وصدمات را در سطح ملی وجهانی تا حدودی برجسته کرده اندولی به علل کلیدی این مسائل کمترتوجه شده است Sethi&Zwi,p:412) (.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
بِسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحِیمِ
درس وصایای امام
دانشگاه آزاد اسلامی واحد جنوب تهران
موضوع:
بحث در حدیث کمیل از امیر الومنین علیه السلام پیرامون ولایت فقیه
استاد:
جناب آقای زارع ارندی
دانشجو:
عاطفه موسوی
أعُوذُ بِاللَهِ مِنَ الشَّیْطَانِ الرَّجِیمِ
بِسْـمِ اللَهِ الـرَّحْمَنِ الـرَّحِیمِ
وَ صَلَّی اللَهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ ءَالِهِ الطَّیِّبِینَ الطَّاهِرِینَ
وَ لَعْنَةُ اللَهِ عَلَی أعْدَآئِهِم أجْمَعِینَ مِنَ الآنَ إلَی قِیَامِ یَوْمِ الدِّینِ
وَ لاَ حَوْلَ وَ لاَ قُوَّةَ إلاَّ بِاللَهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ
متن روایت کمیل از «نهج البلاغة» سیّد رضیّ رحمة الله علیه و شرح فقرات آن بطور اختصار:
یکی از أدلّة ولایت فقیه که هم از جهت سند و هم از جهت دلالت میتوان آنرا معتبرترین و قویترین دلیل بر ولایت فقیه گرفت، روایت سیّد رضیّ أعلی الله مقامه در «نهج البلاغة» است که أمیرالمؤمنین علیه السّلام به کُمَیل بن زیاد نَخعیّ فرمودهاند.
فَفِی «نَهْجِ الْبَلا َ غَةِ» مِنْ کَلاََمٍ لَهُ عَلیْهِ السَّلاَمُ لِکُمَیْلِ بْنِ زِیَادٍ النَّخَعِیّ:
قَالَ کُمَیْلُ بْنُ زِیَادٍ: أَخَذَ بِیَدِی أَمِیرُالْمُؤمِنِینَ عَلِیُّ بنُ أَبِی طَالِبٍ عَلَیْهِ السَّلا َ مُ فَأَخْرَجَنِی إلَی الْجَبَّانِ؛ فَلَمَّا أَصْحَرَ تَنَفَّسَ الصُّعَدَآءَ ثُمَّ قَالَ: یَا کُمَیْلُ! إنَّ هَذِهِ الْقُلُوبَ أَوْعِیَةٌ فَخَیْرُهَا أَوْعَاهَا؛ فَاحْفَظْ عَنِّی مَا أَقُولُ لَکَ.
«کمیل بن زیاد میگوید: أمیرالمؤمنین علیّ بن أبی طالب علیه السّلام دست مرا گرفت و به سوی صحرا برد. همینکه در میان بیابان واقع شدیم، حضرت نفس عمیقی کشید و سپس به من فرمود: ای کمیل! این دلها ظرفهائی است و بهترین این دلها، آن دلی است که ظرفیّتش بیشتر، سِعه و گنجایشش زیادتر باشد. بنابراین، آنچه را که من بتو میگویم حفظ کن و در دل خود نگاهدار!» سپس میفرماید:
النَّاسُ ثَلا َ ثَةٌ: فَعَالِمٌ رَبَّانِیٌّ، وَ مُتَعَلِّمٌ عَلَی سَبِیلِ نَجَاةٍ، وَ هَمَجٌ رَعَاعٌ؛ أَتْبَاعُ کُلِّ نَاعِقٍ، یَمِیلُونَ مَعَ کُلِّ رِیحٍ، لَمْ یَسْتَضِیئُوا بِنُورِ الْعِلْمِ وَ لَمْ یَلْجَـُوا إلَی رُکْنٍ وَثِیقٍ.
«مجموعة أفراد مردم سه طائفه هستند: طائفة أوّل: عالم رَبّانی است. گروه دوم: متعلّمی است که در راه نجات و صلاح و سعادت و فوز گام برمیدارد. و دستة سوّم: أفرادی از جامعه هستند که دارای أصالت و شخصیّت نبوده، ومانند مگس و پشّههائی که در فضا پراکندهاند میباشند.
این دستة سوّم، دنبال کننده و پیروی کنندة از هر صدائی هستند که از هر جا برخیزد؛ و با هر بادی که بوزد در سمت آن حرکت میکنند؛ دلهای آنان به نور علم روشن نگردیده؛ و قلبهای خود را از نور علم مُنَّور و مُستَضیی و روشن نگردانیدهاند؛ و به رُکنِ وثیق و محلِّ اعتمادی که باید إنسان به آنجا تکیه زند، متّکی نشده و پناه نیاوردهاند.»
یَا کُمَیْلُ! الْعِلْمُ خَیْرٌ مِنَ الْمَالِ؛ الْعِلْمُ یَحْرُسُکَ، وَ أَنْتَ تَحْرُسُ الْمَالَ؛ الْمَالُ تَنْقُصُهُ النَّفَقَةُ، وَ الْعِلْمُ یَزْکُوعَلَیالاْءنْفَاقِ؛ وَ صَنِیعُ الْمَالِ یَزُولُ بِزَوَالِهِ.
«ای کمیل! علم از مال بهتر است؛ علم، تو را حفظ و نگهداری مینماید، ولی تو باید مال را نگهداری کنی؛ مال بواسطة خرج کردن و إنفاق، نقصان و کاهش مییابد؛ ولی علم در أثر إنفاق و خرج کردن زیاد میشود و رشد و نُموّ پیدا میکند؛ و نتیجه و آثار مال، به زوال آن مال از بین میرود.»
وَ صَنِیعُ الْمَالِ یَزُولُ بِزَوَالِهِ. وقتی خود مال از بین رفت، پدیدهها و آثاری هم که از آن بدست آمده ـ هر چه میخواهد باشد ـ از بین میرود. مِنْ باب مثال: کسی که مال دارد، با آن مال سلطنت و حکومت میکند؛ مردم را گردِ خود جمع مینماید؛ و بر أساس مال خیلی کارها را انجام میدهد؛ همینکه آن مال از بین رفت، تمام آن آثار از بین میرود؛ مردم دیگر هیچ اعتنائی به وی نمیکنند و شرفی برای او قائل نمیشوند؛ و این شخص که بر أساس اتّکاء به مال، در دنیا برای خود دستگاهی فراهم کرده بود، همینکه مالش از بین میرود، تمام آن آثار که مصنوع و پدیدة مال است، همه از بین میرود. یَا کُمَیْلُ! الْعِلْمُ دِیْنٌ یُدَانُ بِهِ؛ بِهِ یَکْسِبُ الاْءنْسَانُ الطَّاعَةَ فِی حَیَوتِهِ، وَ جَمِیلَ الاْحْدُوثَةِ بَعْدَ وَفَاتِهِ. وَ الْعِلْمُ حَاکِمٌ وَ الْمَالُ مَحْکُومٌ عَلَیْهِ.
«ای کمیل! علم، قانون و دستوری است که مُتَّبَع است و مردم از آن پیروی میکنند. بواسطة علم، إنسان در حیات خود راه إطاعت را طیّ میکند، و بعد از خود آثاری نیکو باقی میگذارد. علم حاکم است و مال محکومٌ علیه.» همیشه علم بر مال حکومت دارد. فرق میان علم و مال این است که: علم همیشه در درجة حکومت بر مال قرار گرفته است؛ مال بدست علم تصرّف میشود و در تحت حکومت علم به گردش در میآید.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
<< سایتاینترنتی www.Priceline.com یکی از پیشگامان دراین شکل از حراج معکوس است . هیچ تضمینی وجود ندارد که قیمتی که شما پیشنهاد دادید که بپردازید پایین تر از هر جای دیگر باشد که ممکن است شما آن کالا را پیدا کنید . اما اگر آن قیمت مناسب باشد پس استقبال کنید . چند درصد از بلیطهای خط هوایی پرایس لاین به عنوان جایزه به کمترین قیمت حاکم فروخته شد . بهاین دلیل که مصرفکنندگان نمیتوانستند پیشنهاد قیمتی پایین تر از آن بدهند .این مورد منبع اصلی سود برایاین نوع از بازاریابی است . بعضی از سایتهایاینترنتی محصولات را با جایزههای بزرگی به قیمت واقعی میفروشند با قول تخفیف 100% از قیمت فروش 90 تا 60 روز دیرتر و بعد از زمانیکه درخواست شود . متأسفانه برای خریداران «بعداً» ممکن است که به هیچ وقت تبدیل شود . از آنجا که یکی از سایتهای مهم که چنین کاری را میکرد تقریباً ورشکسته شده است . بعضی از نمونههای جذاب بازاریابی خیلی دور از واقعیت هستند .
<< خرید روباتها : سایت بزرگ جهانی به عنوان یک مکان بزرگ خرید است که در حال جستجوی اقلامیاست که تجارتی را درون خودایجاد کند . خرید روباتها نمونهای برای سایتهایی چون www.mySimon.com ، دیدار از سایتهااینترنتی و جستجوی اقلامیکه مصرف کنندهها آنها را برای جستجو فرستاده اند میباشد . زمانی که کالا پیدا شد ، سایت و قیمت به فردی که آن را درخواست کرده فرستاده میشود . چیزی مشابهاین مورد در سایتهایی که بر اساس حراج صنعتی است اتفاق میافتد . داد و ستدها پیدا میشوند ، اما اندازه درستی و پیچیدگی موانع شبکه حتی بهترین روباتهای فروشی را با یافتن هر مکانی میفروشد . مشابه آن نیز در مورد تماس فروشندگان و خریداران صنعتی میباشد .
<< پورتالها : یک توقفگاه برای خرید اطلاعات و یا ارتباطات میباشد . www.aol.com ، www.yahoo.com و (مایکروسافت) www.msn.comاینها سه نمونه اصلی هستند . پورتال یک دروازهای به شبکه ، فهرست کاتالوگهای اصلی و یک توقفگاه برای جستجوی تجارت به روش ساده تری میباشد . نتیجه بازدیدکنندگان زیادی در پورتهااستاین باعث میشود که پورتال داوطلب مستعد برای تبلیغات در شبکه باشد . تاکنون هیچ نتوانسته است که ارزش تبلیغات شبکهای را تعیین کند . اما اگر افراد زیادی از یک تبلیغ دیدن کنند – حتی اگر زودگر باشد – ارزش تبلیغ را مشخص میکند ، و پورتال به هدف خود رسیده است .
این شرکتها در میان تعداد کمیهستند که به نظر میرسد نمونههای مفید و مناسب رشد و ترقی برای تجارتاینترنتی داشته باشند و آنها کاملاً بر اساس بازاریابی و خدمت به مشتری میباشد .
<< خرده فروشان در شبکه amazon.com از مشهورترین و موفق ترین خرده فروشاناینترنت است . درواقع دریافت سودبخشی از تعریف موفقیت است . سودبخشی چیزی است که سایت آمازون را محروم کرده است . مگراینکه آن دوباره ابعاد رزمیورزش مالی را تقسیم بندی کند . آمازون یک سایت خرید بزرگ است .
تنوع زیاد ، جستجوی سریع ، سفارش آسان و قیمتهای خوب دارد – سود ندارد .ایا میتواند نجات پیدا کند ؟ایا واقعاً میتواند پول بدست بیاورد؟ ممکن است ، اگر آن بتواند وارد اتحادیههای بیشتری شود . بسیاری از کارگزاران سنتی در تجارت هستند بااینکه تعداد فارغالتحصیلان نسبت به باقی ماندهها ده به یک است . خرده فروشاناینترنتی تا حدودی شبیه خرده فروشان کاتالوگی هستند . و آن هرگز یک شکل خیلی سودبخشی از خرده فروشی نبوده به جز
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
انگیزه ازدواج پیامبر با خدیجه از نگاه چند روایت
عموما نوشتهاند ماجراى این ازدواج میمون و مبارک از اینجاشروع شد که بنا به پیشنهاد جناب ابو طالب،یا رخواستخدیجه،رسول خدا«ص»بصورت اجیر یا بعنوان مضاربه براى خدیجه بهسفرى تجارتى اقدام کرد،و بخاطر سود فراوانى که در اثر تدبیر ودرایت آنحضرت از این سفر نصیب خدیجه شد آن بانوى مکرمهعلاقمند به این وصلت گردید و مقدمات این ازدواج فراهم شد...
که البته اصل داستان و پارهاى از خصوصیاتى که در آن ذکر شدهمورد نقد و بررسى است که بعدا خواهیم گفت.
و از پارهاى روایات دیگر نیز استفاده مىشود که این علاقهو اشتیاق پیش از آن سفر تجارتى در دل خدیجه پیدا شده بودو جریان سفر مزبور،بر فرض صحت،به این عشق و علاقه کمککرد.
ابن شهر آشوب«ره»در کتاب مناقب خود روایت کرده کهدر روز عیدى زنان قریش در مسجد گرد هم جمع شده بودند کهمردى یهودى در برابر آنها آمده و گفت:«لیوشک ان یبعث فیکن نبى فایکن استطاعت ان تکون له ارضایطاها فلتفعل».
-نزدیک است در میان شما پیامبرى برانگیخته شود پسهر یک از شما زنان که بتواند زمین خوبى براى گام زدن او باشدحتما اینکار را بکند...
زنان قریش در برابر این گستاخى و جسارتى که به آنها کردهبود او را با مشتهاى سنگریزه از نزد خود راندند ولى این گفتار مردیهودى بارقهاى در دل خدیجه که در جمع آن زنان حضور داشتایجاد کرد و محبتى از پیامبر گرامى اسلام در قلب او جایگیرساخت... (1)
البته باید براى توضیح بیشتر این مطلب را به این حدیث اضافهکرد که طبق روایات پسر عموى خدیجه یعنى ورقة بن نوفل نیزکه از ادیان آسمانى و انبیاء الهى اطلاعاتى داشت و کتابهائى رادر این زمینه خوانده بود خبرهائى از ظهور آنحضرت داده بود،و درپارهاى از اوقات آن روایات را بر آنحضرت منطبق مىدانست...
بشرحى که در داستان سفر تجارتى رسول خدا«ص»خواهد آمدو همچنین روایات و خبرها و پیشگوئیهاى دیگرى که در اثر آن خبرها خدیجه در حد زیادى امیدوار شده بود که آن پیامبر مبعوثمحمد«ص»خواهد بود،و البته جریان آن مسافرت نیز که نقلشده ممکن استبه این علاقه و امید کمک کرده باشد...
و اما داستان سفر تجارتى رسول خدا«ص»براى خدیجه بهاجمال و تفصیل نقل شده و در کتابهاى شیعه و اهل سنت روایتشده،و ما تفصیل آنرا در کتاب زندگانى رسولخدا«ص»ذکرکردهایم که ذیلا از نظر شما مىگذرد،و سپس به تجزیه و تحلیلو نقد و بررسى آن مىپردازیم:
سفر تجارتى رسول خدا«ص»براى خدیجه:
اینان نوشتهاند روزى که رسولخدا«ص»عازم سفر شامو تجارت براى خدیجه گردید،و هنگامى که مىخواستند حرکتکنند خدیجه غلام خود«میسرة»را نیز همراه آنحضرت روانه کردو بدو دستور داد همه جا از محمد«ص»فرمانبردارى کندو خلاف دستور او رفتارى نکند.
عموهاى رسولخدا«ص»و بخصوص ابوطالب نیز در وقتحرکتبنزد کاروانیان آمده و سفارش آنحضرت را به اهل کاروانکردند و بدین ترتیب کاروان بقصد شام حرکت کرد و مردمى کهبراى بدرقه رفته بودند بخانههاى خود بازگشتند.
وجود میمون و با برکت رسولخدا«ص»که بهر کجا قدم میگذارد برکت و فراخى نعمت را با خود بدانجا ارمغان مىبردموجب شد که اینبار نیز کاروان مکه مانند چند سال قبل،ازآسایش و سود بیشترى برخوردار گردد و آن تعب و رنج و مشقتهاىسفرهاى پیش را نبیند،و از اینرو زودتر از معمول بحدود شامرسیدند.
مورخین عموما نوشتهاند:هنگامى که رسولخدا«ص»بنزدیکى شام-یا همان شهر بصرى-رسید از کنار صومعهاى عبورکرد و در زیر درختى که در آن نزدیکى بود فرود آمده و نشست.
صومعه مزبور از راهبى بود که«نسطورا»نام داشت،و با«میسرة»که در سفرهاى قبل از آنجا عبور میکرد آشنائى پیدا کردهبود.
«نسطورا»از بالاى صومعه خود قطعه ابرى را مشاهده کردهبود که بالاى سر کاروانیان سایه افکنده و هم چنان پیش رفتتا بالاى سر آندرختى که محمد«ص»پاى آن منزل کرد ایستاد.
میسرة که بدستور بانوى خود همه جا همراه رسولخدا«ص»بود،و از آنحضرت جدا نمىشد ناگهان صداى نسطورا را شنید کهاو را بنام صدا میزند!
میسرة برگشت و پاسخ داده گفت:«بله»!
نسطورا-این مردى که پاى درخت فرود آمده کیست؟
میسرة-مردى از قریش و از اهل مکه است! نسطورا بمیسرة گفت:بخدا سوگند زیر این درخت جز پیغمبرفرود نیاید،و سپس سفارش آنحضرت را به میسرة و کاروانیانکرد و از نبوت آنحضرت در آینده خبرهائى داد.
کار خرید و فروش و مبادله اجناس کاروانیان بپایان رسیدو آماده مراجعتبمکه شدند،میسرة در راه که بسوى مکهمىآمدند حساب کرد و دید سود بسیارى در این سفر عائد خدیجهشده از اینرو بنزد رسولخدا«ص»آمده گفت:ما سالها استبراىخدیجه تجارت مىکنیم و در هیچ سفرى این اندازه سود نبردهایم،و از اینرو بسیار خوشحال بود و انتظار میکشید هر چه زودتر بمکهبرسند و خود را بخدیجه رسانده و این مژده را به او بدهد.
و چون به پشت مکه و وادى«مر الظهران»رسیدند بنزدرسولخدا آمده گفت:خوب استشما جلوتر از کاروان بمکهبروید و جریان مسافرت و سود بسیار این تجارت را به اطلاعخدیجه برسانید!
نزدیک ظهر بود و خدیجه در آنساعت در غرفهاى که مشرفبر کوچههاى مکه بود نشسته بود ناگاه سوارى را دید که از دوربسمتخانه او مىآید و لکه ابرى بالاى سر او است و چنان استکه پیوسته بدنبال او حرکت مىکند و او را سایبانى مىنماید.
سوار نزدیک شد و چون بدر خانه خدیجه رسید و پیاده شد دید محمد«ص»است که از سفر تجارت باز مىگردد.
خدیجه مشتاقانه او را بخانه درآورد و حضرت با بیان شیرینو سخنان دلنشین خود جریان مسافرت و سود بسیارى را که عائدخدیجه شده بود شرح داد و خدیجه محو گفتار آنحضرت شده بودو پیوسته در فکر آن لکه ابر بود و چون سخنان رسولخدا«ص»تمام شد پرسید:
-میسرة کجاست؟
-فرمود:بدنبال ما او هم خواهد آمد.
خدیجه:که مىخواستبه بیند آیا آن ابر براى سایبانى اودوباره میآید یا نه.گفت:خوبستبنزد او بروى و با هم بازگردید!
و چون حضرت از خانه بیرون رفتخدیجه بهمان غرفه رفتو بتماشا ایستاد و با کمال تعجب