لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 8 صفحه
قسمتی از متن .doc :
حرکت دموکراسى اسلامى
در حالیکه فقهاى شیعه امامى در نیمه دوم قرن دوازدهم هجرى بحث پیرامون (ولایت فقیه) مى کردند و حدود سیاسى آن را تعیین مى کردند ، و بعضى از علماء مانند نراقى آن را تثبیت و دیگرى مانند شیخ مرتضى انصارى آن را رد مى کردند ، اما شاهان قاجاریه در ایران موقعیت خود را تثبیت و مسئولیتهاى خود را تا حدود خیلى زیادى توسعه دادند. ناصر الدین شاه قاجار از سال 1264هـ / 1848م و به مدت پنجاه سال حکومت کرد ، حکومت وى استبدادى و مطلقه بوده است. او کس بود که عهدنامه حصر خرید و فروش تنباکو را با یک شرکت انگلیسى به امضاء رساند ، او با کسِ در این زمینه مشورت نکرد و رأى مردم ایران را نگرفت ، حتى نظر علمائى که ادعاى تقلید از آنان مى کرد. تقلید پادشاهان ایرانى از فقهاء سنتى بود از عهد (صفویه – کرکى) بوده است ، به موجب آن شاه اجازه از (نائب عام) مى گرفت تا حکومت وى مشروعیت پیدا کند. ناصر الدین شاه همه اعتراضات مردم که از وى مى خواستند عهدنامه را ملغى سازد به عرض دیوار زد ، چون عهدنامه استعمارى سبب مى شد که 20% از اقتصاد ایران زیر کنترول شرکت انگلیسى قرار گیرد. گرچه فقهاء در باره نظریه (ولایت فقیه) با یکدیگر اختلاف نظر داشتند ، اما آنها منزلت روحى و معنوى عظیمى در میان ملت ایران و شیعیان دارند چون عموماً ملت ایران معتقد به (مرجعیت و تقلید) مى باشند ، شیعیان به مرجع به عنوان (نائب امام مهدى) نگاه مى کنند. لذا فتواها و اوامر و نواهى وى را به مقدار زیاد مورد احترام مى باشد. مردم ایران روزگار به مرجع عصر خود (میرزا محمد حسن شیرازى) که در سامراء عراق سکونت داشت پناه آوردند. میرزا شیرازى فتوا به حرمت استعمال دخانیات داد تا استعمال تنباکو را چه زراعت چه خرید یا فروش یا دود کردن را حرام دانست و گفت:"کسیکه با این حکم مخالفت ورزد به منزله محاربه با امام مهدى منتظر مى باشد". و آن در سال 1309هـ /1891م بود. این فتوا تأثیر بسیار عظیمى داشت ، چون ملت ایران از وى به دقت اطاعت و پیروى کردند حتى زوجه شاه و کارگزاران دربار از این فتوا تبعیت کردند و سبب گردید ناصر الدین شاه تسلیم اراده مردم و علماء شود و امتیاز شرکت انگلیسى را ملغى ساخت ، او علماء را به تهران دعوت کرد و تعهد کرد که در آینده در همه امور مملکت با آنان مشورت کند.[1]
میرزا شیرازى کار عظیم خود را تکامل نبخشید و یک گامى به جلو بر نداشت تا چاره اى براى حاکمیت مطلق و خود کامه شاه بیندیشد و شاه را به خاطر مخالفت با علماء (نواب امام مهدى) معزول سازد ، و طبیعت نظام استبدادى و مطلق را عوض کند یا ترتیب درست شدن قانون اساسى براى کشور که فقهاء روى ارکان دولت اشراف کامل داشتند مى داد ، اما وى چنین کارى را انجام ندادج ، چون شیرازى مانند استاذش شیخ مرتضى انصارى بود و ایمان کافى به ولایت فقیه نداشت. حسب الظاهر خواستگاه وى حکم امر به معروف و نهى از منکر بود. او چهره اى واضح از فکر سیاسى شیعه در عصر غیبت نداشت ، چه رسد به ایمان به نظریه (ولایت عامه فقیه) ى که اجازه تأسیس حکومت مى داد.
بهر حال رو در روئى بین علماء و ملت ایران از یکسو و ناصر الدین شاه قاجار از سوى دیگر سبب گردید که پرونده استبدادى شاه ایران مطرح شود ، علماء دیگرى با حرکت اسقاط تنباکو بودند و کار مداومى براى تکامل بخشیدن به حرکت نظام سیاسى در ایران داشتند ، آنها در نظر داشتند که نظام سیاسى را اصلاح و دموکراسى را پایه ریزى کنند و از قدرات مطلقه شاه به کاهند و قدرت را به مجلس منتخب مردم (پارلمان) بدهند ، آنها مطالبه کردند که شاه حاکمیت دستورى (مشروطه) داشته باشد.
پنجسال بعد از ملغى کردن عهدنامه تنباکو ناصر الدین شاه در سال 1896 به وسیله میرزا رضا کرمانى به قتل رسید و فرزندش مظفر الدین شاه بر کرسى سلطنت نشست ، اما علماء تلاش خود را براى به وجود آوردن اصلاحات دموکراسى ادامه دادند ، در رأس آنها شیخ فضل الله نورى و میرزا حسن آشتیانى و سید عبد الحسین شیرازى و شیخ کاظم خراسانى بودند. گرچه برخورد سختى میان طرفداران (مشروطیت) و (مستبد) و مؤیدین (مجلس شورى اسلامى) و (مجلس آزاد) صورت گرفت اما جناح دموکراسىِ اسلامى بعد از زد و خوردهاى طولانى توانست پیروزى را به دست آورد و اولین مجلس قانون گذارى در ایران در سال 1906 افتتاح کند و قانون اساسى را به تصویب رساند ، آن قانون جامع است بین دستوریت و ملکیت با مرجعیت مردمى بود.
قبل از تصویب قانون اساسى ، نظام سیاسى شیعیان چنین بود: فقهاء به اعتبار اینکه آنها (نائبان امام مهدى) به سلاطین و ملوک شرعیت مى بخشیدند و به آنها اجازه عام در حکومت کردن مى دادند و در مقابل پادشاهان به سلطه علیاى علماء دین اعتراف مى کردند ، اما وقتیکه ناصر الدین قاجار اصول بازى را نادیده گرفت ، علماء و روشن فکران فرصت را مناسب دیدند که قانون اساسى جدیدى را تهیه کنند که بر طبق آن کنترل ملت (علماء و روشن فکران) روى تحرکات سلاطین بیشتر شود ، و آن به دون اینکه نقش سیاسى شاه را کاملاً ملغى سازد. این یک نوع جهش و تکامل در فکر سیاسى شیعى به حساب مى آید ، اما از نظر پأیگاه اجتماعى به مرحله (ولایت فقیه) نرسیده بود. فکر سیاسى شیعى در این مرجله خیلى واقع بینانه بود و نگاهى به جلو و پیشرفت در داد و ستد با قدرت و نظام داشت ، بعد از اینکه کاملاً از نظریه طوبائى (امامت الهى) که در حقیقت وجود نداشت دست بردارد و از متعلقات و لوازم آن که نظریه (انتظار امام غائب) رد کرده بودند. فکر سیاسى شیعه موقعیکه مبدأ قیام دولت را در (عصر غیبت) از عصر صفویان پذیرفت متحرر شد ، این فکر در این مرحله حرکت کرد تا به مرحله جدیدى پا گذاشت و نظریه سلطنت و دولت که در آن علماء و نماینده هاى مردم براى اداره مملکت در آن شریک باشند پایه ریزى کنند. این فکر به وسیله یکى از فرزندان آن نوشته شده است و آن شیخ محمد حسین نائینى و شاگرد شیخ کاظم خراسانى ، در کتاب (تنبیه الامة و تنزیه الملة) بود و کتاب وى به عنوان بهترین و متکاملترین فکر سیاسى شیعه در اوائل قرن بیستم به حساب مى آید. شیخ نائینى دیدگاه توحیدى نسبت به حکومت داشت او مى گوید"مالکیت و قهریت و فاعلیت به اشاءه چروردگار مى باشد ، و سائل و مسئول نبودن از صفات بارى تعالى است.. بنابراین چرا سلاطین مصداق و متصف به آن صفت شوند؟" وبه این سؤال منتهى مى شود:"چرا قدرت سلطان را در حالت ضرورت تحدید نمى شود ، و آن را در خدمت مردم و تطبیق شرع قرار نمى دهیم؟ چرا حاکم آزاد و مطلق باشد؟ و جان مردم در دست وى باشد و قاهر و ظالم و آسِر باشد و هر آنچه بخواهد انجام دهد و کس از وى نپرسد ؟ اما او حق پرسیدن دارد؟ چرا قدرت حاکم را مقید نسازیم؟ و آن را مشروط و محدود نکنیم؟" بعد از آن نائینى دو مفهوم از حکومت عرضه مى دارد ، نوع اول قائم به زورگوئى و قهر و بیگارى و تصاحب کردن اموال مردم و عدم مسئولیت و استعباد مردم مى باشد ، و نوع دوم : حکومت بر اساس ولایت براى خدمت قیام مى کند ، و به نام مردم و بر اساس امانت دارى و عدل و مسئولیت و حق و آزادى و قانون و حاکمیت حق تعالى سبحانه مى باشد". او در فصل اول از کتابش مى گوید:"مفهوم و معنىِ حکومت در اسلام و سائر ادیان و شرایع و نزد عقلاء و حکماء بر وجه دوم مى باشد و عوض کردن آن به وجه اول از بدعتهاى ظالمین و طاغوتها است". آنگاه نائینى به واقعیت توجه مى کند و مى گوید:" حاکم ایده آل و نمونه وجود ندارد ، او مانند عنقاء کمیاب مى باشد ، شاید هم از کبریت احمر هم کمیابتر باشد ، ائمه معصومین هم غیر موجود مى باشند ، پس به حاکمان بشرى عادى باید توجه کرد ، اما آنها را به وسیله قانون باید تحدید کرد ، شاید عصمت و تقوى حاکم را محدود مى سازد و مانع طغیان و تجاوز وى شود ، اما به حاکم مثالى و نمونه نمى رسیم ، مگر از طرق زیر مى باشد:
1 – تصویب قانون اساسى که حقوق حاکم و محکوم را تعیین کند و آن به منزله رساله عملیه براى جامعه باشد.
2 – ترسیخ مبدأ مراقبت و محاسبه مسئولین از طریق مجلس شورى که تشکیل شده از عقلاء و خبراء و قانون دانان و سیاستمداران است. آن مجلس مانع عوض شدن مُلک به مالکیت مى شود ، و مجلس در مقابل مردم مسئول مى باشد. حراست و نگهبانىش هر جامعه اى بستگى به عمل امت نسبت به حاکمان و حفظ و نگهدارى نظام از داخل و تربیت عمومى و رساندن هر ذی حقى به حقش و رعایت مصالح عامه و دفاع از تجاوزات اجانب مى باشد.
نائینى سعى در توجیه دموکراسى براى عموم مردم کرد ، چون آنها عقیده داشتند که " التزام به رأى اکثریت حرام و بدعت مى باشد ، و دخالت رعیت در امر امامت در واقع غصب کردن مقام (صاحب الزمان امام مهدى) مى باشد ، و غیر نائبان امام (فقهاء عدول) از عوام مردم یا نمایندگان آنها حق دخالت در آن ندارند" او گفت:" دموکراسى امرى است جایز یا حتى واجب مى باشد و آن از باب مقدمه واجب ، واجب مى باشد ، چون دموکراسى علت رفاه و پیشرفت و امنیت مى باشد و از احکام ثانویه است و وکلاء آگاه از امور سیاسى وکیل مى باشند تا قوانین ثانویه را به تصویب برسانند از باب امور عرفیه ، چون وکلاء مردم قوانین را خارج از دایره شرع تنظیم مى کنند و از باب دفاع از وطن ایران مى باشد".
او مقبوله عمر بن حنظله (المجمع علیها) مبنى بر احترام رأى اکثریت قرار داد و استدلال کرد و گفت:" پناه آوردن به حکومت غیر شرعى و غیر مذهبى در امور دنیوى در عصر غیبت براى حفظ استقلال مملکت و بقاى آن براى حفظ اسلام و لو به شکل موقت از ضروریات مى باشد". نائینى ادامه مى دهد و مى گوید:" مجلس شورى از نظر اهل سنت و جماعت یعنى مجلس اهل الحل و العقد ، و به نظر اهل تشیع ، چون فقهاء به عنوان نائب او امام مهدى غائب مى باشند ، مجلس زیر نظر فقهاء و اشرافى که مأذون از طرف وى (امام مهدى) مى باشد". وگفت:" شورى حتى نزد دیانتهاى دیگر و ملحدین و بُت پرستان مورد احترام بوده". او براى آن مثلى از بلقیس به عنوان شاهد آورد و گفت:" بلقیس گفت: اى مردم به من فتوى دهید در امرى که به دون شما روى آن تصمیم نخواهم داشت" و همچنین فرعون و قومش که گفتند: (تنازعوا أمرهم و أسروا النجوى).
او در فصل دوم که آن را مخصوص شرعیت دولت در (عصر غیبت) قرار داده بود گفت:" قدر متیقن که نیابت فقهاء به طور عام در امور حسبیه مى باشد ، یقین است که شارع مقدس راضى به اهمال آن نیست از جمله حفظ نظم عمومى یا حفظ بیضه اسلام ، حتى اگر قائل به عدم ثبوت (نیابت عامه) در همه مناصب باشیم.. بنابراین (نیابت عامه) در مناصب ذکر شده از قطعیات مذهب ما مى باشد چون آن بارزترین مثالى براى حسبه مى باشد". همچنین گفت:"موقع تعارض ، رأى اکثریت از مرجحات مى باشد ، از مقبوله عمر بن حنظله این را هم مى توان استنباط کرد ، و آن تنها راه حلى است موقع اختلاف دیدگاهها است ، و ادله التزام به رأى اکثریت همان ادله حفظ نظام مى باشد و رسول اکرم (ص) در موارد عدیده اى به رأى اکثریت ملتزم شد ، موقع جنگ احد و احزاب بود ، و همچنین على بن ابى طالب (ع) در قضیه تحکیم ملتزم به رأى اکثریت شد و گفت: ( آن گمراهى و ضلالت نبود بلکه سوء رأى بوده است ، چون اکثریت روى آن (تحکیم) اتفاق کردند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد نراق
پروژة SSADM
استاد :
آقای مهندس دانشور
دانشجو :
نگین شریعت مغانی
الهام جواد قزوینی
دیماه 1383
چرخة SSADM
مقدمه
در این پروژه ما سیستم فروشگاه زنجیزه ای رفاه را مورد بحث قرار می دهیم بطور کلی این فروشگاه شامل یک سالن بزرگ فروش و یک انبار است و هر روزه خریداران زیادی برای خرید به این فروشگاه می آید و سیستم مورد استفاده در این فروشگاه سیستم دستی است.
در سالن این فروشگاه قفسه های متعددی وجود دارد که هر قسمت مربوط به یک نوع محصول می باشد و تعداد زیادی کارگر و فروشنده در قسمتهای مختتلف آن مشغول بکار هستند اما با در نظر گرفتن تعداد خریداران و فروش روزانه از شرکتها و کارخانجات تولید کننده به مشکلاتی در فروش و خرید و برداشت سود برخورد می کنیم، که در ادامه توضیح داده خواهد شد.
با توجه به مشکلات موجود هیأت مدیره این فروشگاه اقدام به مکانیزه نمودن این سیستم کرده است و این هیأت شامل 3 نفر از سهام داران همین سیستم موجود مطالعه قرار دادیم و متوجه شدیم با در نظر گرفتن خرید ماهیانه فروشگاه از شرکتهای مختلف و تعداد خریدارانی که همه روزه به فروشگاه می آیند و خریدی که توسط آنان انجام می پذیرد سیستم بازدهی مورد قبول را ندارد و چون تعداد خرید بصورت روزانه، هفتگی و ماهیانه زیاد می باشد متأسفانه مدیر فروشگاه قادر به نگهداری تمام فاکتورهای خرید نمی باشد چون بایگانی آن جا بسیار زیاد جا اشغال می کند و کمتر مورد استفاده قرار می گیرد و محاسبة تعداد کالاها از روی آن وقتی بسیار زیاد را می گیرد و بازهم ممکن است در محاسبات اشتباه رخ دهد پس بطور دقیق نمی توان تخمین زد که سود بدست آمده از فروش کالاها درست استیا خیر.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد مهرشهر
تحقیق درس تاریخ اسلام
استاد :
جناب آقای سلیمانی
دانشجو :
مصطفی دزفولی زاده
سال تحصیلی 85-84
خصوصیات و نشانه های قوم یهود
در میان اقوام و ملل جهان ، هر قوم و ملتی به خصوصیتی شناخته شده است . ویژگیهای قوم یهود (پیامبران سه دین بزرگ یهودیت ، مسیحیت و اسلام از نسل حضرت ابراهیم هستند . او دو همسر به نام های هاجر (مادر اسماعیل و جد حضرت محمد) و ساره (مادر اسحاق و جد قوم بنی اسرائیل) داشت . یهودا یکی از فرزندان یعقوب بن اسحاق است که منشأ پیدایش و یکی از وجوه تسمیة قوم یهود و نسل بنی اسرائیل است . ابتدا و پیش از اسلام ، رابطة یهودیان و مسیحیان ، به خاطر موضع انکاری «احبار یهود» نسبت به حضرت عیسی خصمانه بود . این خصومت به ویژه با گسترش دین مسیح و بشارت انجیل که از سوی پولس حواری صورت پذیرفت ، تشدید شد و با پذیرش مسیحیت به عنوان آیین رسمی حکومت از جانب امپراتور روم، کنستانتین (312م) شدیدتر گردید .
حضرت عیسی کوشید تا بنی اسرائیل را اصلاح کند از گمراهی و فساد باز دارد . اما کمتر نتیجه گرفت . زیرا واکنش آشکار و اولیه یهودیان . فعالیت فراگیر تبلیغاتی ضد وی بود . در نهایت یهودیان با تشکیل جبهه ای از مخالفان و تحریک حکومت روم ، فرمان بازداشت و در نهایت اعدام او را هدف خود قرار دادند . یهودای اسخریوطی (از شاگردان عیسی) یهودیان را در این امر یاری رساند ، ولی تعبیر دقیق و واقعی قرآن به نجات حضرت عیسی به اعجاز الهی تصریح دارد . در این میان برخی از یهودیان به سبب فشار امپراطوری روم یا آگاهی هایی که دربارة ظهور پیامبر آینده در جزیره العرب داشتند به این منطقه مهاجرت کردند و یثرب را که دارای آب و هوای مناسب و زمین کشاورزی بود . برای زندگی برگزیدند ) نسبت به سایر گروههای انسانی به دلیل اینکه مورد توجه و سرزنش قرآن کریم قرار گرفته ، بسی محل درنگ و تأمل است . زیرا قران کریم به مثابة کتاب هدایت در اثبات یا نفی یک خصوصیت و در تحسین یا تقبیح روش یا منشی ، تربیت و تعالی همه جامعة بشری را قصد کرده است . برخی از نشانه هایی که می توان با تأمل در آیات قرآن برای قوم یهود بازشناخت ، عبارت است است از :
1-مال اندوزی و ثروت پرستی : این صفت به ویژه اگر بازنادیده گرفتن شرف و حیثیت انسانی بیامیزد ، سخت مورد انکار و نکوهش قرآن و کتابهای آسمانی است . از حضرت عیسی نقل شده است که به یهودیان فرمود : «لاتعبدوا ربین : الله و المال.»
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
برگزیده ای از تاریخ پیامبر اسلامی
مقدمه :
نوشته اند که شماره مسلمانان در جنگ تبوک به سى هزار نفر رسید و ده هزار اسب و دوازده هزار شتر داشتند, برخى هم عده مسلمانان را چهل هزار و بعضى دیگر هفتادهزار گفته اند ((366)).
ابوخیثمه
((ابوخیثمه )) از کسانى بود که در حسن عقیده چند روزى با رسول خدا رهسپار بود,ولى به مدینه بازگشت و در کنار همسران خود آرمید او پشیمان گشت و گفت : پیامبرخدا در آفتاب و گرما رهـسـپـار باشد و ((ابوخیثمه )) در سایه اى سرد و خوراکى مهیا و بازنانى زیبا در مدینه بماند؟ از انـصـاف به دور است , سپس به زنان خود گفت : توشه فراهم کنید و زنان چنان کردند, آنگاه شتر خـود را سوار شد و به راه افتاد و همچنان مى رفت تا در تبوک به آن حضرت ملحق شد رسول خدا وى را تحسین کرد و درباره اودعاى خیر فرمود ((367)).
همسفران منافق
در غـزوه تـبـوک مـردانـى مـنـافـق نـیـز هـمـراه رسول خدا(ص ) رهسپار شده بودند, ازجمله : ((ودیـعـة بـن ثـابـت )), ((جـلاس بن سوید)), ((مخشى بن حمیر)) و ((ثعلبة بن حاطب )) که احیانا سـخـنـان کـفـرآمـیز مى گفتند, از جمله اصحاب رسول خدا در سرزمین حجر از بى آبى شکایت کـردنـد, رسول خدا دعا کرد و ابرى پدید آمد وبارانى بارید و همه سیراب وشاداب شدند, اصحاب رسول خدا به یکى از منافقان گفتند: با این معجزه دیگر چه جاى نفاق و تردید است ؟ گفت : ابرى رهگذر بود که بر حسب تصادف در این جابارید ((368)).و نـیـز چـون شـتر رسول خدا در بین راه گم شد و اصحاب در جستجوى او بیرون شدند,یکى از مـنـافقان به نام ((زیدبن لصیت )) گفت : مگر محمد نمى پندارد که پیامبر است وشما را از آسمان خبر مى دهد, پس چگونه اکنون نمى داند شترش کجاست ؟ رسول خدا(ص ) از گفتار زید خبر داد و گفت : من پیامبرم و جز آنچه خدا به من تعلیم مى دهدچیزى نمى دانم , اکنون خدا جاى شتر را به من بازگفت , شتر در فلان دره است و مهارش به درختى گیر کرده است , بروید او را بیاورید.بـه هر حال هر کدام از منافقان , سخنى کفرآمیز از در نفاق گفتند تا آنجا که ((مخشى بن حمیر)) گـفت : به خدا قسم , راضى ام قرار باشد که هر کدام ما را صد تازیانه بزنند, اما بر اثر این گفته هاى شـما چیزى از قرآن درباره ما نازل نشود, آنگاه آیات 64 ـ66 و 74 از سوره توبه درباره ایشان نازل گشت .
داستان ابوذر غفارى
((ابـوذر)) از کسانى بود که پس از گذشتن چند روز از حرکت رسول خدا به راه افتاد ودر یکى از مـنـازل بـین راه به رسول خدا ملحق شد و رسول خدا درباره وى دعا کرد و چنین گفت : ((خدا ابوذر را رحمت کند, تنها مى رود و تنها مى میرد و تنها برانگیخته مى شود)).((عـبـداللّه بـن مـسعود)) خود, این سخن را در غزوه تبوک درباره ابوذر از رسول خداشنید و او به هـنـگـام مـرگ ((ابـوذر)) آنـچـه رسـول خـدا درباره اش گفته بود, محقق یافت وبراى دیگران بازگفت ((369)).
رسول خدا(ص ) در تبوک
رسول خدا (ص ) با سى هزار مرد وارد تبوک شد, بیست روز آن جا ماند و ((هرقل ))در حمص بود و گزارش نبطى ها درباره تجمع رومیان در شام , اصلى نداشت .رسـول خـدا نـمـازهـا را سـفرى مى خواند و از منزل ((ذى خشب )) تا روزى که از تبوک به مدینه بازگشت , نماز ظهر را تاخیر مى کرد تا هوا سرد مى شد و نماز عصر را هم قدرى زودتر مى خواند و بدین ترتیب ما بین دو نماز جمع مى کرد ((370)) در تبوک و درمراجعت , چند قضیه پیش آمد که اکنون به آنها اشاره مى کنیم :.
اهل ایله و جربا و اذرح
چون رسول خدا(ص ) به تبوک رسید, ((یحنة بن رؤبه )) حاکم ایله نزد رسول خداشرفیاب شد و از در صـلـح درآمـد و جزیه پرداخت و نیز مردم جربا و اذرح نزد وى آمدندو جزیه پرداختند و رسول خدا براى آنان امان نامه نوشت .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 45
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد کرج
نام پژوهش :
انقلاب اسلامی
و بررسی تحولات جهانی همزمان با آن
تهیه کننده :
مهرداد سامی
دانشجوی دکترای دامپزشکی
ورودی 83
استاد :
دکتر شمسینی
پائیز 1384
بی شک ارائه یک تحلیل همه جانبه و واقع بینانه از انقلاب اسلامی و بررسی تحولات جهانی همزمان با آن ضروریست – زیرا هیچکس نمی تواند جنگ ابر قدرتها و تلاش آنان برای غارت و سلطه بر جهان سوم را نادیده انگارد و چه بسیار رودر روئیها وهم چنین چه بسیار سازشها ، که بین آنان برای تجاوز یا ادامه استثمار ملتی مستضعف صورت پذیرفته است که از یکسو بحران جهان را ساخته ( حرکت ناوگان شوروی بسوی کوبا در سال 1961 و آماده باش نظامی امریکا که لحظات اضطراب آوری برای جهانیان پدید آورد ، با بازگشت کشتیهای شوروی در برابر اولتیماتوم آمریکا ،خاتمه یافت و همچنین در مورد کره در سال 1950 وجنگ سوئز در سال 1956) واز سوی دیگر نمونه های بسیار تفاهم آنها (آنگولا ، لبنان که آمریکا حضور سربازان کوبایی را در آنگولا « مفید » تشخیص داده و روسیه در قبال جنایات فالانژها در لبنان کوچکترین عکس العملی نشان نمیداد) این نظر را تقویت کرده است که بدون «چراغ سبز » یک ابر قدرت ویا قدرت بزرگ ، ابر قدرت ویا قدرت بزرگ ، ابر قدرت دیگر در هیچ کجا ی جهان از «خط » عبور نمی کند وهمه با هم بر سر خوان پر از خون وضبحه مللی ستم کشیده بساط عیش خود را گسترده و میگسترانند – عملکرد ابر قدرتها و قدرتها بر روی کشورهای جهان سوم آنچنان وسیع وعمیق بوده است که حتی برخی انقلابها را خود هدایت کرده وبه انحراف کشانده اند ودر موارد دیگر ، انقلابها یا از آغاز مستقیماً باخود جهانخواران درگیر بوده ویا به محض قیام بیدرنگ ابرقدرتها در صحنه آن بعنوان یکی از عوامل وجناحهای نبرد ظاهر شده اند و نقش خود را ایفا کرده اند انقلاب اسلامی ایران نیز ، بویژه با توجه به سلطه همه جانبه مستکبرین در طول سالهای دراز حکومت پهلوی ونفوذ های استثمار گرانه با توجه به سابقه انگلیس ، نقش عمده امریکا وهمسایگی حساس شوروی یکی از بزرگترین و موثرترین انقلاب در قرون اخیر است و آنها بمنظور حفظ سلطه خود بر جهان نمی توانند نسبت به عظمت و شکوهی که این انقلاب دارد عکس العمل نشان ندهند – وبا توجه باینکه انقلاب اسلامی ایران در طی نیم قرن اخیر اولین انقلابی است که ناقوس مرگ استعمار نوین در قالب مفاهیم استبداد واستثمار واستکبار جهانی بسر کردگی امپریالیسم غرب را بصدا در آورده ، لذا در این مبحث به تحلیل سیاستهای مزدورانه امپریالیسم با اشاره به روابط نظامی ، سیاسی و اقتصادی امپریالیسم امریکا ، روسیه شوروی بلحاظ حساسیت همسایگی با ایران و نفوذ بیش از سه قرن انگلستان در ایران با چشم اندازی از تاریخ روابط فی مابین این سه کشور و آنچه که اینان بر سر ملت ما آوردند نگاهی می افکنیم ، سپس با مدد از آمار و ارقام به اوضاع اقتصادی حاکم بر ایران می پردازیم که در آن قرار دادهای تحمیلی بر ملت محروم و تحت ستم میهنمان همچنین میزان دست نشاندگی رژیم جنایتکار شاه را در اجرای سیاستهای امریکا نشان خواهیم داد ودر غایت تاثیر انقلاب ایران در منطقه و جهان که امپریالیسم غرب را بر آن داشت تا نوچه اش عراق را واداربه حمله علیه ایران کند و بدنبال آن اشاره مختصری به سیاست خارجی ایران در بعد از انقلاب اسلامی خواهیم داشت .
الف : سلطه نظامی :
در اینجا لازم بتذکر است که قدرتهای جهانی تنها بلحاظ افزایش جو قهر نیست که محتاج گسترش روز افزون صنایع نظامی هستند ، ونیز تنها بدان خاطر نیست که سرمایه گذاریهای نظامی از طریق حذف اثرات نیروهای محرکه اقتصادی عامل تعدیل وثبات اقتصادی هستند بلکه عمده تا بخاطر آنست که روابط مسلط وزیر سلطه قائم بزور است و فقدان این عامل به کشورهای زیر سلطه امکان میدهد خود را بسرعت از زیر بار سلطه رها سازند . در حقیقت تجزیه روز افزون جامعه و اقتصاد زیر سلطه جز با اعمال زور ، ممکن نیست و بدیگر سخن افزایش جو قهر هم نتیجه مقاومت وهم بر اثر اعمال روز افزون زور است واز اینروست که هزینه های نظامی در جهان با سرعت سرسام آوری افزایش می یابد .
در سال 1974 ایران به تنهایی به اندازه تمامی کشورهائی که از آمریکا کمک نظامی دریافت داشته ویا اسلحه خریده اند ، اسلحه خریده است این تابلو عینا از مجله آلمانی « اشپیگل » نقل می شود .
در سال 1974 از 13 کشوری که نامشان در این جدول آمده است ، ایران به تنهائی «3794» میلیون دلار و 12 کشور بقیه بر روی هم « 3967» میلیون دلار اسلحه خریده اند وایران واسرائیل دو ابزار دست امریکا بر رویهم « 5912» میلیون دلار اسلحه خریده اند . با این تفاوت که پول سلاح تحویلی به اسرائیل راخود آمریکا پرداخته است وپول اسلحه خریداری ایران را از محل در آمد نفت داده اند . وبودجه نظامی ایران در طول برنامه پنجم بر اساس خرید سالانه 4 میلیارد دلار اسلحه تنظیم شده بود و نیز از جمله صرفه جوئیهائی که آمریکائیان از جهت کشورهای نفت خیز بود خود بعمل می آورند و می آورند ، تحمیل هزینه های دفاع از جهان آزاد (سرمایه داری ) به کشورهای نفت خیز تابع و مطیع و بیشتر از همه ایران بود . آمریکائیان این هزینه ها را که بعلت افزایش جو قهر دائم بر میزان آن افزوده میشود با این کشورها تحمیل میکنند ، بخشی از این هزینه ها را هم تحت عنوان کمک و پیش خرید و سرمایه گذاری مشترک تحمیل می شود .
تا سال 1357 آمریکا هزینه های نظامی در خلیج فارس ، هزینه های خرابکاری درکشورهای عربی بویژه عراق و لبنان و اردن وهزینه های « حفظ وضع موجود » در کشورهای منطقه و.. را به عهده ایران واگذار کرده بود .
از 8/7 میلیارد دلار بودجه نظامی سال 1975 تخمین زده می شود که بیش از 5 میلیارد آن خرج خریدهای نظامی از خارج شده است ،منابع مختلف