لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
بسم الله الرحمان الرحیم
دانشگاه فردوسی مشهد
حقوق و قوانین شهری
عنوان تحقیق :
مواد 147 و 148 قانون ثبت
اسناد و املاک
بهار86
استاد ارجمند :
جناب آقای قاسم جعفری
دانشجو :
راضیه کمال
شهرسازی 82
فهرست مطالب
عنوان صفحه
ماده 147 قانون ثبت اسناد و املاک / مصوب 26/12/1310 3
ماده 148 قانون ثبت اسناد و املاک/ مصوب 26/12/1310 5
ماده 148 مکرر ( الحاقی 22/8/1357 ) 6
قانون اصلاح مواد 2،1 و3 قانون اصلاح و حذف موادی از قانون ثبت اسناد
و املاک مصوب 31/4/1365 و الحاق موادی به آن ( مصوب 21/06/1370 ) 7
برخی از مواد آیین نامه اجرایی قانون اصلاح مواد 2،1 و3 قانون اصلاح و
حذف موادی ازقانون ثبت / مصوب 19/01/1371 قوه قضاییه – با اصلاحات بعدی 12
آیین نامه اجرایی تبصره 3 ماده 2 قانون اصلاح مواد 147 و 148 اصلاحی
قانون ثبت اسناد و املاک کشور / مصوب 25/07/1378 13
سایر قوانین مرتبط با قوانین 147 و 148 قانون ثبت اسناد و املاک 15
قانون تمدید مدت مواد اصلاحی 147 و 148 قانون ثبت اسناد و املاک کشور
مصوب 18 / 08 / 1378 15
قانون تمدید مهلت مقرر در تبصره 6 ماده 1 اصلاحی ماده 147 قانون ثبت اسناد
و املاک ( مصوب 31/04/ 1365 ) / مصوب 22/10/1366 15
قانون متمم قانون ثبت اسناد و املاک / مصوب 9/04/1354 16
رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری 16
رأی وحدت رویه هیأت عمومی دیوان عالی کشور 16
رأی هیأت عمومی دیوان عدالت اداری 16
منابع 17
ماده 147 قانون ثبت اسناد و املاک / مصوب 26/12/1310:
الف - برای تعیین وضع ثبتی ساختمانهایی که تا تاریخ تصویب این قانون (26/12/1310) بر روی زمین هایی احداث شده که به واسطه موانع قانونی صدور سند مالکیت برای آن ملک میسر نیست و همچنین تعیین وضع ثبتی اراضی کشاورزی و نسق های زراعی و باغات اعم از شهری و غیر شهری و اراضی خارج از محدوده شهر و حریم آن که مورد بهره برداری متصرفین است و اشخاص با سند عادی تا تاریخ تصویب این قانون خریداری کرده و به واسطه موانع قانونی صدور سند مالکیت برای آن ملک میسر نیست، هیأت یا هیأت هایی مرکب از دو نفر قاضی به تعیین شورای عالی قضایی و نیز یک نفر از اعضا ثبت که متعهد و دارای حسن شهرت باشند به انتخاب سازمان ثبت اسناد و املاک کشور در اداره ثبت محل تشکیل می شود، این هیأت به شرط توافق طرفین به موضوع رسیدگی و پس از تایید وقوع معامله مراتب را جهت صدور سند مالکیت به اداره ثبت محل اعلام می نماید و اداره ثبت برای آن ملک طبق مقررات سند مالکیت صادر خواهد کرد.
ب - در مواردی که انتقال تمام یا قسمتی از ملک به نحو مشاع و تصرف به طور مفروز باشد و هیأت توافق مالک یا مالکین ملک مشاع را به تصرف افرازی متصرف تایید کند مراتب به اداره ثبت محل اعلام و اداره ثبت موضوع را به نحو مقتضی آگهی می نماید در صورتی که ظرف یک ماه از تاریخ انتشار اعتراضی از طرف شرکای ملک به ثبت محل نرسد ، سند مالکیت مورد در خواست متقاضی را مفروزاً طبق مقررات صدر خواهد کرد و در صورت وصول اعتراض موضوع به دادگاه صالح احاله می گردد.
تبصره 1 - چنانچه توافق مالکین مشاع در تصرف مفروز مورد تایید هیأت قرار نگیرد سند مالکیت به نحو مشاع بر اساس مفاد بند الف و سایر مقررات ثبت صادر خواهد شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
بسم الله الرحمان الرحیم
ادبیات پایداری
کلبه عمو تُم
درس هشتم
دبیر مربوطه : آقای دانش پژوه تهیه کنندگان : محمّدرضا شفائی ـ بهروز فتحی ـ بابک اسدی کلاس : 205
پاسخ خودآزمایی
1) چند مورد از برخورد های انسانی عمو تُم را با هم نوعانش بنویسید.
عمو تُم هنگام بازگشت به کلبه و طی ساعات کار همواره برای دل جویی کردن از ضعفا و نومیدان و تسلّا بخشیدن به آن ها وسیله ای می یافت.این مرد عجیب ، خاموش و صبور ، داوطلبانه بار همه را حل می کرد بدون این که هرگز از کسی کمک بخواهد همیشه همه جا آخر می آمد کم تر سهم می گرفت و تازه همان را با دیگران تقسیم می کرد و در شب های یخبندان روپوش مندرس خود را به زن بیماری می داد که از شدّت تب متشنّج بود. در مزرعه سبد کارگران ضعیف و رنجور را پر می کرد وبرای این کار خود را به خطر می انداخت.
2) لگری چه چیزی را لازمه ی سپردن مسئولیّت مباشری به عمو تُم می دانست؟چرا؟ لگری عقیده داشت لازمه ی سپردن این گونه مسئولیت ها به یک غلام خشونت و سنگدلی نسبت به اوست.
3) عمو تُم ضعف ارباب را چگونه به روخش کشید؟ گفت : « تا کنون کارهایی را که به نظرم درست و عاقلانه بوده ، انجام داده ام در آینده هم همیشه همین طور رفتار خواهم کرد . هرگز هیچ کار بدی نخواهم کرد .» وگفت : « ارباب می دانم که شما می توانید کار های وحشتناکی انجام دهید امّا هنگامی که جسم را کشتید دیگر کاری از دستتان بر نمی آید و پس از آن ابدیّت در کار است .»
4) اعتقاد به سرای باقی را در کدام بخش از سخنان عمو تّم می توان دریافت؟
آن جا که می گوید : من همه ی نیروی بازوان و همه وقت و توانایی ام را در اختیار شما می گذارم ، امّا روانم را نمی توانم به وجود فناپذیری بسپارم ... آن را برای خداوند محافظت می کنم . دستورات خداوندی را بر همه چیز بر مرگ و بر زندگی مقدّم می شمارم ... آقای لگری می توانید یقین داشته باشید که من ذرّه ای از مرگ باک ندارم بلکه در انتظارش هستم هر بار بخواهید می توانید مرا شلّاق بزنید ، از گرسنگی بکشید ... آتشم بزنید . همه ی این ها وسیله خواهند شد برای این که هر چه زود تر مرا به دیاری که باید به آن جا بروم روانه کند.
5
5) درباره یکی از کتاب های زیر که موضوع آن ها پایداری و مقاومت در برابر ستم داخلی یا خارجی است، به انتخاب خود گزارشی کوتاه تهیّه کنید:
خوشه های خشم نوشته ی جان اشتاین بک: کتابی است آمریکایی و به بیان شرح حال مردمی که در رنج و می برند ودر مزارع کار می کنند می پردازد .
کوش های و آدم ها نوشته ی جان اشتاین بک: بیان کننده ی نحوه ی برخورد با آدم های رنجیده ومحروم است.
سال پنجم الجزایر نوشته فرانتس فانون: داستان قهرمان آزادی خواه آفریقایی که شیوه های استعماری فرانسه را بیان می کند.
آدم ها و خر چنگ ها نوشته ی خوزوئه دوکاسترو: توصیف آمریکای لاتین و برزیل و مردمی که در حاشیه دریا ها زندگی می کنند و علّت فقر و اینکه مردم در فقر زندگی می کنند را بیان می کند.
6) در شعر « تو را می خوانم » مقصود شاعر از جمله ی «ما این را از گذشته به ارث می بریم »چیست؟ یعنی ما شجاعت و دلاوری و دفاع از میهن را از گذشتگان خود داریم و جنگاوری را از آن ها به ارث برده ایم.
6
لغات واصطلاحات
خپله ای: کمی چاق مسیو: آقا (کلمه ی فرانسوی)
دهن کجی می کرد: برای اندامش مناسب نبود جنتلمن: با شخصیّت، نجیب زاده
قوّت می گرفت: بیش تر می شد مطبوعی نیست: قابل قبول نیست
سرش مانند گلوله گرد بود: مانند توپ بود ابدّیت: آخرت، جهان ابدی
سرخ و سیخ: قرمز و ایستاده دندان قروچه ای کرد: دندان هایش را به هم
هجای: حرف کشیده شده آخر کلمه فشارد
حراج: فروش غیظ: غضب
سان دید: باردید کرد مضیقه: تنگی
پیرهن زیبایی با یقه ی آهاری: اتو شده باک ندارم: ترسی ندارم
مندرس: پاره و پورهِ عفریت: اهریمن، شیطان
مسیح تو من هستم: همه کاره تو من هستم ژرفای وجدان: عمق وجود
تیره روزانی: بد بختان عطوفت: مهربانی
متشنّج بود: دچار تشنج شده بود مادام: همیشه
تسلّا: آرامش همه ی روشنایی های شهر خاموش شده
مرتعش: لرزان بودند: کنایه از نا اُمیدی
به حد نصاب نرسیده بود: پر نشده بود الغای بردگی: لغو بردگی
لوحی: نوشته ای بد نهادش: بد ذات
تلو تلو خوردن: در حال افتادن
زمخت: خشن
حضّار: حاضرین
از جا در رفت: عصبانی شد
4
ادبیات پایداری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
بسم الله الرحمان الرحیم
ادبیات پایداری
کلبه عمو تُم
درس هشتم
دبیر مربوطه : آقای دانش پژوه تهیه کنندگان : محمّدرضا شفائی ـ بهروز فتحی ـ بابک اسدی کلاس : 205
پاسخ خودآزمایی
1) چند مورد از برخورد های انسانی عمو تُم را با هم نوعانش بنویسید.
عمو تُم هنگام بازگشت به کلبه و طی ساعات کار همواره برای دل جویی کردن از ضعفا و نومیدان و تسلّا بخشیدن به آن ها وسیله ای می یافت.این مرد عجیب ، خاموش و صبور ، داوطلبانه بار همه را حل می کرد بدون این که هرگز از کسی کمک بخواهد همیشه همه جا آخر می آمد کم تر سهم می گرفت و تازه همان را با دیگران تقسیم می کرد و در شب های یخبندان روپوش مندرس خود را به زن بیماری می داد که از شدّت تب متشنّج بود. در مزرعه سبد کارگران ضعیف و رنجور را پر می کرد وبرای این کار خود را به خطر می انداخت.
2) لگری چه چیزی را لازمه ی سپردن مسئولیّت مباشری به عمو تُم می دانست؟چرا؟ لگری عقیده داشت لازمه ی سپردن این گونه مسئولیت ها به یک غلام خشونت و سنگدلی نسبت به اوست.
3) عمو تُم ضعف ارباب را چگونه به روخش کشید؟ گفت : « تا کنون کارهایی را که به نظرم درست و عاقلانه بوده ، انجام داده ام در آینده هم همیشه همین طور رفتار خواهم کرد . هرگز هیچ کار بدی نخواهم کرد .» وگفت : « ارباب می دانم که شما می توانید کار های وحشتناکی انجام دهید امّا هنگامی که جسم را کشتید دیگر کاری از دستتان بر نمی آید و پس از آن ابدیّت در کار است .»
4) اعتقاد به سرای باقی را در کدام بخش از سخنان عمو تّم می توان دریافت؟
آن جا که می گوید : من همه ی نیروی بازوان و همه وقت و توانایی ام را در اختیار شما می گذارم ، امّا روانم را نمی توانم به وجود فناپذیری بسپارم ... آن را برای خداوند محافظت می کنم . دستورات خداوندی را بر همه چیز بر مرگ و بر زندگی مقدّم می شمارم ... آقای لگری می توانید یقین داشته باشید که من ذرّه ای از مرگ باک ندارم بلکه در انتظارش هستم هر بار بخواهید می توانید مرا شلّاق بزنید ، از گرسنگی بکشید ... آتشم بزنید . همه ی این ها وسیله خواهند شد برای این که هر چه زود تر مرا به دیاری که باید به آن جا بروم روانه کند.
5
5) درباره یکی از کتاب های زیر که موضوع آن ها پایداری و مقاومت در برابر ستم داخلی یا خارجی است، به انتخاب خود گزارشی کوتاه تهیّه کنید:
خوشه های خشم نوشته ی جان اشتاین بک: کتابی است آمریکایی و به بیان شرح حال مردمی که در رنج و می برند ودر مزارع کار می کنند می پردازد .
کوش های و آدم ها نوشته ی جان اشتاین بک: بیان کننده ی نحوه ی برخورد با آدم های رنجیده ومحروم است.
سال پنجم الجزایر نوشته فرانتس فانون: داستان قهرمان آزادی خواه آفریقایی که شیوه های استعماری فرانسه را بیان می کند.
آدم ها و خر چنگ ها نوشته ی خوزوئه دوکاسترو: توصیف آمریکای لاتین و برزیل و مردمی که در حاشیه دریا ها زندگی می کنند و علّت فقر و اینکه مردم در فقر زندگی می کنند را بیان می کند.
6) در شعر « تو را می خوانم » مقصود شاعر از جمله ی «ما این را از گذشته به ارث می بریم »چیست؟ یعنی ما شجاعت و دلاوری و دفاع از میهن را از گذشتگان خود داریم و جنگاوری را از آن ها به ارث برده ایم.
6
لغات واصطلاحات
خپله ای: کمی چاق مسیو: آقا (کلمه ی فرانسوی)
دهن کجی می کرد: برای اندامش مناسب نبود جنتلمن: با شخصیّت، نجیب زاده
قوّت می گرفت: بیش تر می شد مطبوعی نیست: قابل قبول نیست
سرش مانند گلوله گرد بود: مانند توپ بود ابدّیت: آخرت، جهان ابدی
سرخ و سیخ: قرمز و ایستاده دندان قروچه ای کرد: دندان هایش را به هم
هجای: حرف کشیده شده آخر کلمه فشارد
حراج: فروش غیظ: غضب
سان دید: باردید کرد مضیقه: تنگی
پیرهن زیبایی با یقه ی آهاری: اتو شده باک ندارم: ترسی ندارم
مندرس: پاره و پورهِ عفریت: اهریمن، شیطان
مسیح تو من هستم: همه کاره تو من هستم ژرفای وجدان: عمق وجود
تیره روزانی: بد بختان عطوفت: مهربانی
متشنّج بود: دچار تشنج شده بود مادام: همیشه
تسلّا: آرامش همه ی روشنایی های شهر خاموش شده
مرتعش: لرزان بودند: کنایه از نا اُمیدی
به حد نصاب نرسیده بود: پر نشده بود الغای بردگی: لغو بردگی
لوحی: نوشته ای بد نهادش: بد ذات
تلو تلو خوردن: در حال افتادن
زمخت: خشن
حضّار: حاضرین
از جا در رفت: عصبانی شد
4
ادبیات پایداری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
بسم الله الرحمان الرحیم
ادبیات پایداری
کلبه عمو تُم
درس هشتم
دبیر مربوطه : آقای دانش پژوه تهیه کنندگان : محمّدرضا شفائی ـ بهروز فتحی ـ بابک اسدی کلاس : 205
پاسخ خودآزمایی
1) چند مورد از برخورد های انسانی عمو تُم را با هم نوعانش بنویسید.
عمو تُم هنگام بازگشت به کلبه و طی ساعات کار همواره برای دل جویی کردن از ضعفا و نومیدان و تسلّا بخشیدن به آن ها وسیله ای می یافت.این مرد عجیب ، خاموش و صبور ، داوطلبانه بار همه را حل می کرد بدون این که هرگز از کسی کمک بخواهد همیشه همه جا آخر می آمد کم تر سهم می گرفت و تازه همان را با دیگران تقسیم می کرد و در شب های یخبندان روپوش مندرس خود را به زن بیماری می داد که از شدّت تب متشنّج بود. در مزرعه سبد کارگران ضعیف و رنجور را پر می کرد وبرای این کار خود را به خطر می انداخت.
2) لگری چه چیزی را لازمه ی سپردن مسئولیّت مباشری به عمو تُم می دانست؟چرا؟ لگری عقیده داشت لازمه ی سپردن این گونه مسئولیت ها به یک غلام خشونت و سنگدلی نسبت به اوست.
3) عمو تُم ضعف ارباب را چگونه به روخش کشید؟ گفت : « تا کنون کارهایی را که به نظرم درست و عاقلانه بوده ، انجام داده ام در آینده هم همیشه همین طور رفتار خواهم کرد . هرگز هیچ کار بدی نخواهم کرد .» وگفت : « ارباب می دانم که شما می توانید کار های وحشتناکی انجام دهید امّا هنگامی که جسم را کشتید دیگر کاری از دستتان بر نمی آید و پس از آن ابدیّت در کار است .»
4) اعتقاد به سرای باقی را در کدام بخش از سخنان عمو تّم می توان دریافت؟
آن جا که می گوید : من همه ی نیروی بازوان و همه وقت و توانایی ام را در اختیار شما می گذارم ، امّا روانم را نمی توانم به وجود فناپذیری بسپارم ... آن را برای خداوند محافظت می کنم . دستورات خداوندی را بر همه چیز بر مرگ و بر زندگی مقدّم می شمارم ... آقای لگری می توانید یقین داشته باشید که من ذرّه ای از مرگ باک ندارم بلکه در انتظارش هستم هر بار بخواهید می توانید مرا شلّاق بزنید ، از گرسنگی بکشید ... آتشم بزنید . همه ی این ها وسیله خواهند شد برای این که هر چه زود تر مرا به دیاری که باید به آن جا بروم روانه کند.
5
5) درباره یکی از کتاب های زیر که موضوع آن ها پایداری و مقاومت در برابر ستم داخلی یا خارجی است، به انتخاب خود گزارشی کوتاه تهیّه کنید:
خوشه های خشم نوشته ی جان اشتاین بک: کتابی است آمریکایی و به بیان شرح حال مردمی که در رنج و می برند ودر مزارع کار می کنند می پردازد .
کوش های و آدم ها نوشته ی جان اشتاین بک: بیان کننده ی نحوه ی برخورد با آدم های رنجیده ومحروم است.
سال پنجم الجزایر نوشته فرانتس فانون: داستان قهرمان آزادی خواه آفریقایی که شیوه های استعماری فرانسه را بیان می کند.
آدم ها و خر چنگ ها نوشته ی خوزوئه دوکاسترو: توصیف آمریکای لاتین و برزیل و مردمی که در حاشیه دریا ها زندگی می کنند و علّت فقر و اینکه مردم در فقر زندگی می کنند را بیان می کند.
6) در شعر « تو را می خوانم » مقصود شاعر از جمله ی «ما این را از گذشته به ارث می بریم »چیست؟ یعنی ما شجاعت و دلاوری و دفاع از میهن را از گذشتگان خود داریم و جنگاوری را از آن ها به ارث برده ایم.
6
لغات واصطلاحات
خپله ای: کمی چاق مسیو: آقا (کلمه ی فرانسوی)
دهن کجی می کرد: برای اندامش مناسب نبود جنتلمن: با شخصیّت، نجیب زاده
قوّت می گرفت: بیش تر می شد مطبوعی نیست: قابل قبول نیست
سرش مانند گلوله گرد بود: مانند توپ بود ابدّیت: آخرت، جهان ابدی
سرخ و سیخ: قرمز و ایستاده دندان قروچه ای کرد: دندان هایش را به هم
هجای: حرف کشیده شده آخر کلمه فشارد
حراج: فروش غیظ: غضب
سان دید: باردید کرد مضیقه: تنگی
پیرهن زیبایی با یقه ی آهاری: اتو شده باک ندارم: ترسی ندارم
مندرس: پاره و پورهِ عفریت: اهریمن، شیطان
مسیح تو من هستم: همه کاره تو من هستم ژرفای وجدان: عمق وجود
تیره روزانی: بد بختان عطوفت: مهربانی
متشنّج بود: دچار تشنج شده بود مادام: همیشه
تسلّا: آرامش همه ی روشنایی های شهر خاموش شده
مرتعش: لرزان بودند: کنایه از نا اُمیدی
به حد نصاب نرسیده بود: پر نشده بود الغای بردگی: لغو بردگی
لوحی: نوشته ای بد نهادش: بد ذات
تلو تلو خوردن: در حال افتادن
زمخت: خشن
حضّار: حاضرین
از جا در رفت: عصبانی شد
4
ادبیات پایداری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
بسمه الله الرحمان الرحیم
موضوع :
تحقیق اجتماعی
اعضای گروه :
فرزانه محمد ویسی
پروین نوری
الهام فتاحی
دبیر مربوطه :
سرکار خانم محمد نظامی
منابع و ماءخذ :
گلبانگ عدالت ، نوشته اسماعیل پرور
بسمه الله الرحمان الرحیم
مقدمه :
عدل از اصول اعتقادی شیعه به شمار می آید . از نگاه شیعه هستی بر پاییه عدل خلق شده در چهار چوب عدل نظم و سامان یافته و در بستر قسط و عدل به تکامل می رسد ، بر این اساس گستره ی عدل به حوزه ی مسائل کلامی محدود نمی شود بلکه حیات خودی و اجتماعی را نیز در بر می گیرد یعنی مناسبات خودی و جمعی انسانها نیز باید مبتنی بر عدل باشد و عدالت محور تنظیم همه رفتارهای شخصی و برنامه های اجتماعی قرار گیرد . امروزه با وجود توسعه ی شکوفی که در علم و صنعت و اکتشافات صورت گرفته و از قعر دریاها تا برخی کرات تحت سیطه ی آدمی قرار گرفته اما باز هم مقوله ی اصلی در حیات بشر عدل و صفا و عدالت طلبی است . حتی در کشورهای توسعه یافته که ارزش های انسانی به فراموشی سپرده شده ، از گوشه و کنار بحث عدالت مطرح می شود و در این اوضاع نابرابری و بی عدالتی است که شیعه می تواند آموزه های منتبق بر عدل خود را به عنوان محصولات فرهنگی پر جاذبه به جامعه ی بشری عرضه کند . برای سر دادن (( گلبانگ عدالت )) در جهان امروز ابتدا باید خود بر صراط عدل گام نهاد و بدون شک پیام عدالت خواهی و دادگستری اما علی غلیه السلام برای دلیل در پهنه ی تاریخ و گسترش جغرافیا طنین انداز شده که از چشمه ساز زلال عدالت نفسانی نشاءت گرفته و خودش از شدت عدالت بر محراب زمین و زمان جاری شد . بر این اساس ، امروز مهمترین رسالت شیعه ی علوی عزم راسخ بر دستیابی به ملک عدالت در سرزمین جان خویش و اهقام جدی به برپایی آن در عرصه ی اجتماع است . امید که از این رهگذر زمینه ی صدور پیام عدالت خواهی انقلاب اسلامی فراهم آید و بستر ظهور آیت حق و عدالت حضرت مهدی ( عج ) مهیا شود .
مفهوم عدالت :
عدالت واژه ای کلیدی و مقدس است که مکاتب و فرهنگ های گوناگون درباره ی مفهوم آن سخن گفته اند ، معنای کلی و اجمالی این واژه نزد مکاتب و فرهنگ های مختلف مشترک و یکسان است . اما آنها در معنای تفصیلی ، مصادیق و شیوه های تحقق عدالت ، اختلاف نظر دارند .
معنای لغوی :
عدالت از (( عدل )) گرفته شده است و عدل مصدر است که معنای ضد ظلم و جور به کار می رود ( العدل ، ضدالظلم و الجور ) . همچنین عدل به معنای مساوات رفتار کردن بین دو نفر است . درباره ی مفهوم لغوی عدالت آمده است : عدل ، دادکردن ، داد دادن ، نماندن هر چیزی به جای خود ، حد متوسط بین افراد و تفریط در هر یک از قوا ، انصاف ، عدالت ، دادگری ، اندازه و حد اعتدال ، راست . اما معنای دقیق و کامل تر این واژه را باید در رهنمود ها و گذاره های ارزشی دینی جست و جو کرد ، زیرا آشنا ساختن مردم با حقیقت (( عدالت و دادگری )) و تیین راهکار های دست یابی به آن از جمله رسالت های اساسی دین محسوب می شود . کلمه عدالت در کتاب های لغت و در عرفا به معنای احقاق حقوق و ضد ظلم است ولی این مفهوم بسیار کلی است و وافی به مقصود نمی تواند باشد . اما علی بن ابی طالب ( ع ) در باره ی عدالت می فرماید : العدل یضع الا مور مواضعها ( عدل آن است که هر چیز در جای خودش قرار گیرد. )
عدالت در کلام و فلسفه :
در حوزه ی علم کلام و فلسفه مفهوم اصطلاحی عدالت به برخی از ویژگیهای خداوند سبحان اشاره دارد و (( نظم و تعادل حاکم بر جهان هستی )) و (( تناسب پاداش و عقوبت های الهی با اعمال بندگان )) را تداعی می کند . این معنا در بعضی از روایات نیز طرح شده است از جمله امام علی ( ع ) در پاسخ به سؤال شخصی که از ایشان راجع به توحید و عدل الهی پرسیده بود می فرماید :
التوحید ان لا تتو همه و العدل ان لا تتهعه : توحید و یگانگی حق تعالی آن است که خداوند سبحان را دور هم و اندیشه ی خود نیاوری ( و او را به مخلوقات تشبیه نکنی ) و عدل الهی آن است که او را به آنچه شایسته نیست ، متهم نکنی ( و ضعف و نقص و ظلم را به او نسبت ندهی ) . در همین باره استاد شهید مرتضی مطهری در مبحث (( عدل الهی )) چهار معنا برای عدالت ذکر می کند که دو معنای آن در حوزه ی کلام و فلسفه بیشتر مورد توجه است .
الف ) موزون بودن :
بدین معنا که جهان هستی ، موزون ، متعادل و هماهنگ است و هر چیز در جایگاه خودش قرار دارد به نحوی که کوچک ترین تغییر و تحول در جایگاه واقعی اشیاء نظم و برنامه منطقی آنها را در هم می ریزد .
ب ) رعایت استحقاق در وجودو و بخشش و اضافه :
از آنجا که ظرفیت و قابلیت موجودات جهان متفاوت است ذات حضرت حق که فیاض علی الا طلاق است به هر موجودی متناسب با ظرفیتش فیض می بخشد .
عدالت در علم و اخلاق :
در علم اخلاق عدالت یکی از ویژگی های نفسانی انسان معرفی شده است در این حوزه مفهوم عدالت از بعد عقیدتی و فلسفی فاصله می گیرد و به درون روح انسانی و بعد روان شناختی آن کشیده می شود ، با توجه به تعریف خاصی که علمای اخلاق از نفس انسان و قوای آن ارئه می کنند عدالت در این علم به معنای (( اعتدال قوای نفسانی و پرهیز از هرگونه افراط و تفریط )) است . محقق دوانی ( متوفای 908 ق ) در این باره می نویسد : عدالت مشتمل است بر جمیع فضایل چه هر گاه که تمامی قوای انسانی در موضوعات خود بر وجه اعتدال صرف نماید هر آینه جمیع کمالات حاصل شود و از جمیع دلایل اجتناب حاصل آید و عدالت وقتی به کمال رسد که شخص اولاً در قوا و جوارح خود عدالت به جا آورد ، سپس در تدبیر منزل و معاشرت با اهل و عیالان سپس در سیاست مدینه و تدبیر امور آن و این قسم مخصوص به سلامین و امرا و ارکان دولت است . در شرح ارکان و شعبه های عدالت حدیثی از امیرالمؤمنین ( ع ) نقل شده که بسیار قابل توجه است : عدالت چهار شعبه دارد : فهم دقیق ، دانش عمیق ، حکمت شکوفا و بستان برد