لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
زنانی که با اعتماد به نفس زندگی نکرده اند
مدت هاست که در بعضی از کلاس های خودباوری می بینم هر بحثی که می شود ، بچه ها یک جوری تمایل دارند بحث را به سمت ارتباط، عشق و عاشقی بکشانند. شاید اولش شاکی بودم که چرا این قدر بحث به بیراهه می رود اما بعد از مدتی بررسی و تحلیل به این نتیجه رسیدم که حتماً این موضوع یکی از چالش های روز آنهاست و برای همین نمی توانند از آن بگذرند. این بود که با کمی بررسی و تحلیل، پنج شنبه ها کلاسی تحت عنوان عشق و ازدواج را تشکیل دادم. ولی خوب از صبح تا شب، حتی یک وقت ها هم شب تا صبح در خواب و رؤیا ، روی این موضوع فکر می کنم و دنبال داده ها و اطلاعات و نشانه ها هستم. خلاصه مثل یک غواص در یک اقیانوس بزرگ و عمیق یک سفر اکتشافی تا اعماق وجود ضمیر خودآگاه و ناخودآگاه را طی می کنم. به معنایی به هر چیزی که نگاه می کنم، هر چیزی را که می شنوم، به دنبال نشانه هایی از موضوع مورد مطالعه خود هستم و آن را با این سؤال شروع کردم که چرا دختران ما این قدر در مورد عشق و عاشقی، انتخاب و زندگی مشترکشان مشکل دارند؟
برای بهتر درک کردن علت این موضوع از جماعت این دختران جوان گذشتم و یک نسل بالاتر رفتم و روی تربیت کنندگان آنها، الگوهای اولیه تربیت و مادرانشان مکث و تأمل نمودم. مادرانی که در حال حاضر سنی از آنان گذشته و بسیاری از آنها پستی و بلندی های زندگی را پشت سر گذاشته اند و به مرور زمان کم کم عبارت ها و واژه های قشنگ عشق و عاشقی را فراموش کرده اند یا که نه، سعی می کنند به جای استفاده از این عبارت ها از واژه های گذشت، ایثار، فداکاری و ... استفاده کنند. شاید این طوری درد خلاء عاطفی را هم کمتر حس کنند و هم با این واژه های زیبا و دهن پرکن برای وجدان و غرور صدمه دیده شان مرهمی داشته باشد. (البته واژه های گذشت، ایثار و فداکاری اساساً کلمات ارزشی هستند، اما در مورد این تیپ افراد حکم نقاب را دارد.)
شاید بپرسید چرا این قدر بی رحمانه و عریان شخصیت این افراد را به نقد کشیدم؟ حق با شماست وقتی از خودم پرسیدم چرا این دختران جوان این قدر با موضوع عشق و عاشقی مشکل دارند. یاد مادرانشان افتادم و این جمله به شدت و قوت در ذهنم شکل گرفت که کمتر زنی در زندگی خانوادگی اش خانمی کرده است. در واقع، زنی که خانمی نکرده است، یعنی زنی که با عزت نفس و مناعت طبع و اعتماد به نفس زندگی نکرده است، یعنی عشق و یکرنگی، وحدت و یکپارچگی را با همسر یا بخش مکمل روح و زندگیش تجربه نکرده است، این افراد مشخصاً دخترانی مجهول النفس که با ارزش و تجربه های گرانقدر اساسی شخصیت مانند خودباوری بیگانه است و نمی تواند استقلال روحی روانی را تجربه کند، تربیت خواهد کرد.
وقتی انگیزه ازدواج یک نسل عقب تر و یا حتی جاری را مورد بررسی قرار می دهیم:
- از آنجا که در برخی خانواده ها جایگاه دختران در خانواده در رده سوم به بعد است،
- از آنجا که تقریباً ماهیت دختران در خانواده مصرف کننده است،
- از آنجا که در برخی خانواده ها وجود دختران در خانواده از دید جنسیت تنش زا و خطرآفرین است
- از آنجا که تقریباً نقش دختران در خانواده نقش ظرافت و دلبری زنانه است،
- از آنجا که در برخی خانواده ها سرنوشت دختران در خانواده پدری کوتاه و حساب نشده است و سرنوشت اصلی آنها در خانه شوهر تعیین می شود،
- از آنجا که تقریباً هدف زندگی دختران در خانواده اگر هم تعریف شود با درصدی ناخالصی برای ایجاد رقابت منفی با مردان و ایجاد جایگاهی در کنار آنهاست.
- از آنجا که تقریباً ارتباطات دختران در خانواده با دختران هم سن و سال خود تنها از جایگاه سرگرمی و خاله بازی است،
- خوب آیا دختران در خانواده دختری کرده اند؟ ارزش های زنانه خود که سمبل عقل و خرد و دانایی است را تجربه کرده اند؟ می گویند جمع گرایی از انرژی های زنانه است. اگر این ویژگی جمع گرایی و ویژگی اول خرد و دانایی را در کنار هم بگذاریم، آیا محفل های زنانه ما محفل علم و ادب و هنر است؟
آیا دختران ما در خانواده یاد گرفته اند که روی ارزش های روحی روانی خود زندگی کنند یا که به ظواهر زنانه خویش بسنده کرده اند و در همان حد توقف نموده و خودشان را مشغول نموده اند؟
نقل می کنند: مردان به دنیا می آیند تا در مسیر تکامل رشد کنند و به کمال وجودی خویش دست یابند حال آن که زنان به طور تکامل یافته خلق شده اند و در اثر غفلت و به مرور زمان ارزش های بنیادین خود را از دست می دهند.
شاید خیلی چرایی کردم. علما و دانشمندان معتقدند هر علم جدیدی با یک یا چند چرا شروع می شود. اگر ما هم توفیق پیدا کنیم که به پاسخ های درست این چراها دست یابیم به طور مسلم می توانیم خیلی خانم تر یا به معنایی، با ارزش تر زندگی کنیم و نسل آتی خود را نیز صحیح تربیت کنیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
چرا برخی فلزها را فلزهای قلیایی خاکی نامیده اند؟
واژه خاکی از نظر تاریخی برای بیان این مطلب بوده است که بسیاری از ترکیبهای این عنصرها در آب انحلال پذیرند. چند مورد از کاربردهای و ویژگی های منیزیم از این قرار است:
منیزیم به طور گسترده به صورت کربنات و دولومیت و همچنین به صورت سیلیکات در کانیهایی چون ازبست (یعنی پنبه سوز) در آب دریا وجود دارد.
منیزیم از آب دریا بدست میاید. یون منیزیم به میزان31/. درصد در آب دریا وجود دارد. این یون را ابتدا توسط آب آهک بصورت منیزیم هیدروکسید رسوب می دهندوبعد آن را در هیدروکلریک اسید حل می کنند. از تغلیظ محلول اخیرنمک منیزیم متبلور می شود. از الکترولیز مذاب این دولومیت کلسینه شده با آلیاژ آهن - سیلیسیم در دمای 1150 می باشد. منیزیم با آب سرد واکنش نمی دهدولی بااب گرم واکنش می دهد . آلیاژچرخ های اتومبیل های مسابقات اتومبیل رانی ترکیبی است از آلیاژفلزهای منیزیم و آلومینیم و علت آن هم سبک بودن و محکم بودن و
مقاوم بودن این آلیاژ است. اگر سطح فلز منیزیم درمجاورت هوا قرار گیرداین فلز با اکسیژن وارد واکنش شده و منیزیم اکسیدتشکیل می شود . فلز منیزیم ازجمله فلز های سبک ومقاوم است و به این دلیل از آلیاژهای آن با آلومینیم در ساخت بدنه هواپیماها و موشک ها استفاده می شود.منیزیم در مجاورت شعله با نور خیره کننده ای می سوزد و به همین دلیل در تهییه ی فشفشه ها و مواد آتش بازی کاربرد دارد و همچنین از گرد یا نوار آن در عکاسی به عنوان منبع نور شدیداستفاده می شود.
گروه دوم – فلزهای قلیایی خاکی
این عنصرها نسبت به گروه فلزهای قلیایی سفت تر و چگالتر هستند و نقطه ذوب بالاتری دارند.
واکنش پذیری شیمیایی آنها نسبت به فلزهای قلیایی کمتر است. آرایش الکترونی آنها بعد از گاز نجیب ماقبلشان به صورت? ns است و تمایل دارند که دو الکترون لایه آخرشان را از دست بدهند تا به آرایش گاز نجیب ماقبلشان برسند.
Be Mg Ca Sr Ba Ra
گروههای سوم تا دوازدهم – عنصرهای واسطه
این عنصرها همگی فلز هستند. بجز جیوه ، این فلزها از فلزهای قلیایی و قلیایی خاکی سخت تر ،چگال تر و دیر ذوب تر هستند. اوربیتالهای زیر لایه ی d آنها در حال پرشدن است.
دو دسته دیگر از عنصرها که عنصرهای واسطه داخلی نامیده می شوند لانتانیدها و آکتینیدها هستند.
لانتانیدها فلزهایی براق با واکنش پذیری بالا هستند. اکتینیدها هسته ی ناپایدار دارند و به این علت از جمله عنصرهای پرتوزا بشمار می روند. مشهورترین اکتنیدها اورانیم است.
گروههای سیزدهم تا هجدهم
این عنصرها برخی فلزها، نافلزها، شبه فلزها و گازهای نجیب را شامل می شود. اوربیتال P در حال پرشدن است. از میان آنها گروه هفدهم و هجدهم نامهای اختصاصی هالوژنها و گازهای نجیب را دارند.
هالوژن ها واکنش پذیرترین نافلزها هستند. آرایش الکترونی آنها به صورت ? np است و به شدت تمایل دارند که یک الکترون گرفته و به آرایش گاز نجیب بعد از خودشان برسند. هالوژن در زبان لاتین به معنای نمک ساز است.
F Cl Br I As
گازهای نجیب یا گازهای بی اثر معمولاً در واکنشهای شیمیایی شرکت نمی کنند. همه اوربیتالهای S و P آنها در لایه ظرفیت پرهستند.
He Ne Ar Kr Xe Rn
به این ترتیب مشاهده می شود که در هر تناوب از چپ به راست خواص فلزی کاهش یافته و خواص نافلزی افزایش می یابد. در انتهای هر تناوب نیز یک گاز نجیب وجود دارد.
روند تغییر شعاع اتمی در جدول تناوبی عنصرها
با حرکت از بالا به پائین در یک گروه جدول به ازای هر تناوب یک لایه الکترونی جدید به تعداد لایه های الکترونی عنصرها افزوده می شود. بنابر این شعاع اتمی در یک گروه از بالا به پائین افزایش می یابد.
در هر تناوب از چپ به راست شعاع اتمی کاهش پیدا می کند چون نیروی جاذبه ی هسته ( بار موثر هسته) بر الکترونهای لایه آخر افزایش می یابد. در حالیکه به دلیل ثابت بودن تعداد لایه های الکترونی اثر پوششی الکترون های درونی تقریباً ثابت است.
روند تناوبی تغییر انرژی یونش عنصرها
در یک گروه از بالا به پائین با افزایش اندازه اتم انرژی یونش کم می شود. در هر تناوب از چپ به راست انرژی یونش افزایش می یابد زیرا در این جهت بار موثر هسته رو به افزایش است.
روند تناوبی تغییر الکترو نگاتیوی عنصرها
الکترونگاتیوی یک اتم میزان تمایل نسبی آن اتم برای کشیدن الکترونهای یک پیوند کووالانسی به سمت هسته ی خود است. مقادیر الکترو نگاتیوی در یک گروه از بالا به پائین کاهش و در یک دوره از چپ به راست افزایش می یابد. بنابر این فلوئور بیشترین الکترونگاتیوی و سزیم کمترین الکترونگاتیوی را داراست. (در این بررسی گازهای نجیب را در نظر نمی گیریم زیرا این عنصرها به تعداد کافی ترکیبهای شیمیایی تشکیل نمی دهند)
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 20 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پیشرفت تحصیلی یکی از متغیرهای اصلی آموزش و پروش است ولی میتوان از آن به عنوان شاخص عمده سنجش کیفیت آموزش و پرورش یاد کرد . معمولاً پیشرفت تحصیلی بر اساس نتایج آزمون ها مورد سنجش قرار می گیرد و نمراتی که دانش آموزان در دروس مختلف کسب می نمایند نشانی از میزان پیشرفت تحصیلی آنان تلقی می کنند .
یک مرحله از طراحی آموزش ، تعیین نظام ارزشیابی است . ارزشیابی صحیح اطلاعاتی از قبیل نقاط قوت و ضعف موجود در طرح ، صحت و دقت نحوه ارزشیابی و میزان آمادگی شاگردان برای قبول آموزشهای بعدی را در اختیار معلم قرار می دهد .
نتایج ارزشیابی تشخیص و مقایسه آن با ارزشیابی پایان تدریس می تواند معیار موثری باشد زیرا تا اطلاعات بدست آمده ، از ارزش و اعتبار بیشتری برخوردار شود . نتیجه ارزشیابی و سنجش میزان یادگیری شاگردان می تواند نمایانگر موفقیت یا عدم موفقیت برنامه آموزشی باشد . اگر نتایج ارزشیابی چندان رضایت بخش نباشد می تواند دلایل زیر را برای توجیه آن بکار برد .
1-بیان نشدن هدف آموزش به طور صریح و روشن .
2-خوب نبودن کیفیت محتوا
3-عدم تناسب روش تدریس با هدف تدریس
4-فراهم نشدن شرایط لازم برای یادگیری
5-ناتوانی دانش آموزان به دلایل مختلف (وجود مشکلات شخصی)
6-عدم تناسب نحوه ارزشیابی با هدف به این صورت که سئوالها گنگ بیان شده باشند یا آنقدر طولانی باشند که تمام وقت شاگرد برای خواندن متن صرف شود یا سوالات متناسب با زمان پاسخگویی نباشند .
بهرحال معلم باید از تجارب حاصل از طرح و برنامه برای طراحی بعدی و پیشبرد هدفهای آموزشی استفاده کند . در واقع ارزشیابی جهت اصلاح مستمر برنامه است که میتواند معلم را نسبت به فعالیت های رو به رشد خود امیدوار سازد .
متاسفانه وقتی سخن از امتحان به میان می آید نوعی غرور در شخصیت معلم و نگرانی و اضطراب در چهره شاگردان بوضوح مشاهده می شود . مفاهیم مختلف ارزشیابی برای شاگردان همراه با تدریس است زیرا در آنها معنای شکست یا موفقیت را تداعی می کند . معلم همواره از امتحان به عنوان یک ابزار قدرت استفاده می کند و با ایجاد زمینه های نامطلوب آموزشی نوعی وحشت از امتحان ایجاد می کند در حالیکه امتحان مشخص می سازد که معلم و فراگیر تا چه حدی به هدفهای آموزشی نایل شده اند .
هدفهای ارزشیابی و امتحان
امتحان و ارزشیابی اگر به صورت صحیح و علمی انجام گیرد امکان دستیابی به هدفهای بسیاری را فراهم می کند که مهمترین آنها عبارتند از :
1-کشف نقط قوت و ضعف دانش آموزان در هر یک از زمینه های یادگیری به منظور برنامه ریزی برای اصلاح نارسایی ها .
2-ایجاد انگیزه و رغبت در دانش آموزان در جهت یادگیری و مطالعه صحیح .
3-کشف نقاط مثبت و منفی روش تدریس معلم و کوشش برای اصلاح کیفیت .
4-بررسی نارسائی های احتمالی برنامه درسی به منظور ارائه پیشنهاد به مسئولان برنامه ریزی .
5-تعیین نمره دانش آموز به منظور
الف : پیش بینی امکانات آموزش جبرانی برای دانش آموزان ضعیف
ب : پیش بینی امکانات آموزش جبرانی فشرده برای دانش آموزان قوی
تهیه بانک سوالات استاندارد :
برای اینکه اشکالات و محدودیت های موجود در سوالهای امتحانی ریاضی متوسطه مشخص شود باید بررسی در روی سئوالات امتحانی سالهای مختلف به عمل آمد نتایج حاصل از این بررسی نشان داد که اولاً بسیاری از طراحان سوالهای امتحانی به جنبه ای سطحی یادگیری توجه دارند و گنجاندن مطالب اساسی در سوالهای امتحانی غفلت می ورزند . ثانیاً بین سوالهای طرح شده در استانهای مختلف کشور موازین مورد ارزشیابی تفاوت فراوانی وجود دارد بطوریکه نمی توان گفت ارزشیابی در مناطق کشور یکسان است . بانک سوالات می تواند به عنوان یک وسیله یا ابزار آموزشی و ارزشیابی مورد استفاده معلمان قرار گیرد . بانک سوالات می تواند شامل سوالاتی با سطح دشواری آسان ، متوسط و دشوار باشد که با یک علامت خاص معرفی شود . سئوالاتی که اکثریت دانش آموزان پاسخ دهند جزء سوالاتآسان و سئوالاتی بین 40 تا 70% دانش آموزان پاسخ دهند سئوالات متوسط و سوالاتی که کمتر از 40% پاسخ دهند سوالات دشوار نام برده شود با استفاده از دبیران مجرب و کارآزموده که تدریس درس خاصی را به عهده داشته باشند و به صورت یک کار گروهی بانک سوالات را تهیه و در اختیار معلمین قرار دهند . هر معلم بسته به نوع ارزشیابی که مایل است در فصلی خاص انجام دهد سئوالات را آسان را متوسط و را دشوار انتخاب کند و در تهیه سوالات از آسان به دشوار تنظیم شود .
ارزشیابی در سه مرحله انجام گیرد :
1-ارزشیابی از آموخته های قبلی دانش آموزان :
مطالب درسی و یا فنی با یکدیگر پیوستگی عمومی دارند . چنانچه دانشآموزان مطالب سطوح پایین تر را به خوبی درک نکرده باشند نمی توانند مطالب سطوح بالاتر را بیاموزند . در مواردی که معلم می خواهد تدریس مطالب تازه ای را شروع کند باید از میزان معلومات و آموخته های قبلی و پایه دانش آموزان اطلاع داشته باشد برای اندازه گیری این