لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 30
دانشگاه آزاد واحد جنوب
سیاست و انقلاب
موضوع : اصول علم سیاست و انقلاب
با تشکر از استاد : سرکار خانم غیوران
نوشته : موریس دوورژه ,شهریار زرشناس بر گرفته از دو کتاب و اینترنت
ترجمه : ابوالفضل قاضی
دانشجو : شیما حیدری سیرچی
8312740117
1385
فهرست مطالب
عنوان
مقدمه : دوچهره ژانوس
گفتار اول – عوامل مبارزه
1- عوامل زیستی
2- سیاست در جوامع حیوانی
3- تظریههای نژادی
گفتار دوم – عوامل مبارزه
1- عوامل روانی
2- خشونت جسمی
گفتار سوم – صورپیکار
1- سلاحهای پیکار
2- خشونت جسمی
گفتار چهارم – سخنی درباره انقلاب
1- انقلاب از نظرها ناآرنت
2- فاشیسم و انقلاب دسینی
دوچهره ژانوس :
ژانوس Janus , نخستین پادشاه افسانهای کشور لاتیوم ( در ایتالیای کنونی ) بر اساس افسانه , خداوند به این پادشاه آنچنان روشن بینی داده که هم به گذشته و هم به آینده عارف و آگاه شد.
گذشته بینی و آینده نگری وی سبب شده که با دوچهره نمایش داده شود. در پول رایج مردم رم نیز این پادشاه با دو چهره آمده است.
فرهنگ لیتره , به سال 1870 , «سیاست» را چنین تعریف کرد : « علم حکمت بر کشورها» فرهنگ روبر به سال 1962 در همین مورد میگوید : « فن و عمل حکومت بر جامع انسانی ».
سنجش این دو تعریف که در فاصله یک قرن داده شدهاند , جالب است هر دو حکومت را موضوع سیاست قرار دادهاند. ولی امروزه حکومت بر سایر جوامع انسانی را با حکومت بر کشورها نزدیک میشمارند. به این ترتیب اصطلاح «حکومت» در همه جوامع قدرت سازمان یافته و سازمانهای فرمان دهنده و احیار کننده را نشان می دهد. متخصصان در این مورد بحثها میکنند.
پارهای از آنان هنوز هم سیاست را علم کشورداری میدانند و غرض ایشان از کشور , قدرت سازمان یافته در چارچوب اجتماع ملی است , ولی بیشتر آنان , سیاست را علم قدرت سازمان یافته در کلیه جماعات میبینند.
تصویر ژانوس , خدای دوچهره , مظهر حقیقی دولت است زیرا ژانوس ژرفترین واقعیت سیاسی را بیان میکند.
دولت بصورت وسیعتر , قدرت سازمان یافته در یک جامعه , همیشه و همه جا در عین حال که ابزار تسلط برخی از طبقات زیر سلطه از آن استفاده میکنند , وسیلهای است برای تأمین نوعی نظم اجتماعی و نوعی همگونگی کلیه افراد در اجتماع در جهت مصلحت عمومی , سهم این یا آن عامل برحسب ادوار , موقعیتها و کشورها تغییر میکند , ولی همیشه این دو با یکدیگر همزیستی دارند. از سوی دیگر , روابط بین مبارزه و همگونگی روابط پیچیده است.
هر گونه معاوضهای با نظم اجتماعی موجود , تصویر و طرح تعلیم برتر و اصیلتری است. هر مبارزهای در دورن خود , یک رؤیای همگونگی نهفته دارد و کوششی است برای متجلی ساختن آن, بسیاری چنین میاندیشند که مبارزه و همگونگی دو چهره مخالف نیستند بلکه خود فرآیندی واحدند , مبارزه طبعا همگونگی به وجود میآورد و تضادها از طریق گسترش خود , به سوی نیستی خویش و پیدایش یک مدینه هماهنگ گرایش مییابند.
به گمان آزادمنشان کلاسیک , همگونگی همراه با توسعه تدریجی مبارزه پدید میآید و این دو پدیده توأمان ظاهر میشوند , رقابت موجب شدیدترین گسترش تولید و بهترین توزیع ثمرات آن میشود. رقابت در هر