لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
بادگیر از مظاهر و سمبلهای تمدن ایرانی است دقیقا معلوم نیست اولین بادگیر در کدام شهر ایران ساخته شده ولی سفرنامه نویسان قرون وسطی بیشتر از بادگیرهای شهرهای کویری و گرم و خشک مانند یزدام بردهاند کاریز و بادگیر و خانههای گنبدی بدون تردید از نمادهای تمدن ایرانی است
اولین بادگیر ها در تاریخ جهان در منطقه یزد خودنمایی کردند.سیستم کاری بادگیرها بهاین نحو می باشد که هوای جاری بیرون از خانه را به داخل خود می کشند و با تشت های آبی که درون آنها تعویه شده ، هوا را خنک و سبک می کنندو به داخل خانه هدایت می کنند.بادگیر، یک روش ابداعی ایرانی برای ایجاد فضای خنک در داخل منازل گرم کویری است . این دستگاه تهویه مطبوع ، سالیان درازی از روزگاران دور ، فضای زندگی مردم ایران را قابل تحمل کرده است . بادگیرها معمولاً برجکهای کوچکی به صورت چهارضلعی یا چند ضلعیهای منتظمند که ساختار مثلث در آنها به هیچ وجه دیده نمیشود .
بادگیر وسیله تهویه مناسبی برای خانهها در قلب کویر محسوب میشود. به طوری که جریان هوای مطبوع را در اتاقها، تالار و زیرزمین ایجاد میکند.
در واقع شهرها و روستاهای کویری، با بادگیر نفس میکشند. به همین لحاظ است که در هر محل، جهت بادگیر را در سمتی میسازند که مناسبترین جریان هوای منطقه را جذب کند. به عنوام مثال در سراسر منطقه اردکان جهت بادگیر را رو به شمال است تا هوای شمال را به داخل خانه بکشاند. کار اصلی بادگیر در دو بخش خلاصه میشود؛ یکی آن که هوای دلپذیر و مطبوع را به قسمت زیر هدایت میکند به طوری که به محض این که به چشمههای بادگیر میوزد به دلیل وضعیت ویژه چشمههای بادگیر، باد با سرعت هر چه تمامتر به پایین کشیده میشود. کار دوم بادگیر این است که هوای گرم و آلوده را به بیرون میفرستد. یعنی در واقع کارمکش را انجام میدهد.
در مسیر بعضی بادگیرها که به سرداب راه پیدا میکند، طاقچه یا گنجهای در دل دیوار تعبیه میکنند و در چوبی بر آن میگذارند تا بتوانند باد را کنترل کنند. به این معنی در زمستان در گنجه را میبندند تا ارتباط فضای داخل و خارج اتاق بریده شود.
این گنجهها در اتاقها، کار یخچال امروزی را انجام میدهند. به طوری که گوشت و ماست و پنیر و غذای شب مانده را در گنجه میگذارند و در آن را میبندند تا آن مواد از هوای گرم فضای داخل و دسترسی حیوانات خانگی در امان باشد. در منطقهی «عقدا» به این گنجههای دیواری، «گمبیچه» میگویند.
از بادگیر علاوه بر تهویه هوا و موردی که گفته شد برای سرد نگهداشتن مواد غذایی به روش بهتری نیز استفاده میکنند. برای این منظور روی چوب میان قفسه بادگیر یک قرقره چوبیبند میکنند. سپس از میان قرقره ریسمانی میگذرانند که به پایین بادگیر میرسد. سر دیگر آن ریسمان را به شکل چهار رشته درمیآورند که به چهار گوشه تخته مشبکی به درازا و پهنای هفتاد سانتیمتر بسته میشود که این تخته را در اصطلاح «چوئوش» مینامند. سپس یک طناب را به میخ دیوار تالار میزنند و روی تخته مشبک، ماست، پنیر و غذاهایی که باقی میماند میگذارند. برای آن که تخته را به بالا و در معرض جریان هوا قرار بدهند، سر طناب را از میخ باز کرده و پایین میکشند تا سر دیگر آن با واسطه قرقرهای که به تخت مشبک متصل است بالا کشیده شود و تخت مشبک بالا رفته و در معرض هوای سرد قرار میگیرد.
بیشتر بادگیرها یک طبقه است. تنها چند بادگیر در سراسر یزد دیده شده که دو یا سه طبقه است. به عنوان مثال در منطقهی «عقدا» یک بادگیر دو طبقه در رباط معروف به «حاجی ابوالقاسم رشتی» مشاهده شد که معماران راجع به کیفیت بنای آن میگویند:
در گذشته بر اثر ناامنی در طبقه دوم آن آتش میافروختند تا رخنه ورود دشمن را به اطراف اطلاع دهند و از طرفی طبقه دوم به عنوان برج راهنما برای کاروانیان به حساب میآمده است.
عدهای دیگر میگویند: «ساختن بادگیر دوطبقه یک نوع هنر معماری است زیرا ساختن آن کار هر معماری نیست.
نظر دوم به حقیقت نزدیکتر است. زیرا به طبقه دوم امکان رفتن افراد یا آتشافروزی نیست.
از سوی دیگر، شکل بادگیر که هشت ضلعی است نشان میدهد که رعایت تناسب و زیبایی بادگیر برای معماری در درجه اول اهمیت بوده است. زیرا بادگیر طبقه دوم روی بادگیر طبقه اول ساخته شده است و منفذ زیر بادگیر آن درست در وسط منافذ دو طبقه بادگیر است. بادگیر طبقه دوم کار هواکش را انجام میدهد. یعنی در واقع این بادگیر وسیله بسیار مناسبی برای سهولت نفس کشیدن چشمههای بادگیر طبقه اول است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
متخصصان ایرانی دکل های 66 کیلو ولت انتقال برق ساختند
متخصصان برق ایرانی برای نخستین بار در کشور موفق شدند که دکل های 66 کیلو ولت انتقال برق بسازند.
به گزارش ایران پترونت به نقل از پایگاه خبری وزارت نیرو، مدیرعامل شرکت مهندسی سبز با اعلام این خبرگفت: کارشناسان این شرکت با همکاری فارس تکاب پس از شش ماه کار تحقیقاتی و با صرف 500 میلیون ریال هزینه به روش مهندسی معکوس موفق به طراحی و ساخت دکل 66 کیلو ولت انتقال برق شدند.خوشنامی افزود: کارشناسان این شرکت پس از تائید پژوهشگاه نیرو وابسته به وزارت نیرو موفق بهاخذ گواهینامه استاندارد طراحی وساخت شدند.وی با اشاره به توانمندی مهندسان ایرانی درطراحی و اجرای طرح های بزرگگفت: مهندسان این شرکت هم اکنون در حال طراحی سازه های دیگری از این دکل ها هستند.کارشناسان این شرکت همچنین موفق به طراحی بلندترین دودکش صنعتی ایران برای کارخانه سیمان لامرد شدند که این دودکش به طول 116متر وقطر 3و 8 دهم متر و وزن 110 تناست.ارتفاع دودکش های دیگر کارخانه های سیمان 60 تا 80 متر است.
برق در جهان :اگرچه که الکتریسته به عنوان نتیجه واکنش شیمیایی ای که در یک پیل الکترولیک از زمانی که الساندرو ولتا در سال1800م این آزمایش را انجام داد، شناخته می شده است، اما تولید آن به این روش گران بوده و هست. در سال 1831م، میشل فارادی ماشینی ابداع کرد که از حرکت چرخشی تولید الکتریسته می کرد، اما حدود پنجاه سال طول کشید تا این فن آوری از نظر اقتصادی مقرون به صرفه شود. در سال 1878م، توماس ادیسون جایگزین عملی تجاری ای را برای روشنایی های گازی و سیستم های حرارتی ایجاد کرد و به فروش رساند که از الکتریسته جریان مستقیمی استفاده می کرد که بطور منطقه ای تولید و توزیع شده بود، استفاده می کرد. در سیستم جریان مستقیم ادیسون، ایستگاه های تولید توان اضافی می بایست نصب می شدند. بدلیل اینکه ادیسون قادر نبود سیستمی را تولید کند که به ژنراتورهای چندگانه اجازه بدهد که به یکدیگر متصل شوند، گسترش سیستم او نیاز داشت که تمامی ایستگاه های تولید جدید مورد نیاز ساخته شوند.نیاز به نیروگاه های اضافی ابتدا توسط قانون اهم بیان شده است: بدلیل اینکه تلفات با مربع جریان یا بار و با خود مقاومت متناسب است، بکار بردن کابل های طولانی در سیستم ادیسون به مفهوم داشتن ولتاژهای خطرناک در برخی نقاط یا کابل های بزرگ و گران قیمت و یا هر دوی اینها بود.نیکولا تسلا که مدت کوتاهی برای ادیسون کار می کرد و تئوری الکتریسته را بگونه ای درک کرده بود که ادیسون درک نکرده بود، سیستم جایگزینی را ابداع کرد که از جریان متناوب استفاده می کرد. تسلا بیان داشت که دو برابر کردن ولتاژ جریان را نصف می کند و منجر به کاهش تلفات به میزان 4/3 می شود و تنها یک سیستم جریان متناوب اجازه انتقال بین سطوح ولتاژ را در قسمت های مختلف آن سیستم ممکن می سازد. او به توسعه و تکمیل تئوری کلی سیستم اش ادامه داد و جایگزین تئوری و عملی ای را برای تمامی ابزارهای جریان مستقیم آن زمان ابداع کرد و ایده های بدیعش را در سال 1887م در 30 حق انحصاری اختراع به ثبت رساند.در سال 1888م کار تسلا مورد توجه جرج وستینگهاوس که حق انحصاری اختراع یک ترانسفورماتور را در اختیار داشت و یک کارخانه روشنایی را از سال 1886م در گریت بارینگتون، ماساچوست راه اندازی کرده بود، قرار گرفت. اگرچه که سیستم وستینگهاوس می توانست از روشنایی های ادیسون استفاده کند و دارای گرم کننده نیز بود، اما این سیستم دارای موتور نبود. توسط تسلا و اختراع ثبت شده اش، وستینگهاوس یک سیستم قدرت برای یک معدن طلا در تلورید، کلورادو در سال 1891 ساخت که دارای یک ژنراتور آبی 100 اسب بخار(75 کیلو وات) بود که یک موتور 100 اسب بخار (75 کیلو وات) را در آنسوی خط انتقالی به فاصله 5/2 مایل (4 کیلومتر) تغذیه می کرد. سپس در یک قرارداد با جنرال الکتریک که ادیسون مجبور به فروش آن شده بود، شرکت وستینگهاوس اقدام به ساخت یک نیرگاه در نیاگارا فالس کرد که دارای سه ژنراتور تسلای 5000 اسب بخار بود که الکتریسته را به یک کوره ذوب آلومینیوم در نیاگارا ، نیویورک و به شهر بوفالو، نیویورک به فاصله 22 مایل (35 کیلومتر) انتقال می داد. نیروگاه نیاگارا در 20 آوریل 1895م شروع به کار کرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
ایرانى ها داستان هم نمى خوانند!!!
گرچه این روز ها در آشفته بازار ورق هاى به هم چسبیده استقبال نیم بندى از ادبیات عامه پسند که همچون کور سویى در صنعت نشر کشور است، صورت مى گیرد اما این ادبیات به عنوان یک ژانر ادبى در دنیا شناخته شده است و نویسندگان آن تیراژ هاى مخصوص را در بازار کتاب به خود اختصاص مى دهند و به نویسندگان Bet seller معروف شده اند. گرچه محکومیت دست اندرکاران اینگونه ادبیات از ناشر و نویسنده تا خواننده آن به طورى که هر یک سهم بسزایى در ترویج این ضد فرهنگ دارند در ایران به دار نقد کشیده مى شود اما در جهان امروز و خارج از مرز هاى ما ادبیات عامه پسند نه تنها صفت نا شایستى محسوب نمى شود بلکه به دلیل تعدد مخاطبان خود، یکى از جدى ترین مباحثى است که ناشر و نویسنده به موفقیت در آن مى بالند. نگاهى گذرا به آمار نسبى در استقبال چنین کتاب هایى نشان مى دهد که همواره اولین و بیشترین ها در هر کتابفروشى واقعى و حتى مجازى، مختص آنان است و از این بابت محابایى نیست و کسى آن را نفى نمى کند. • هر ۲۰ ایرانى یک کتاب در سال مى خرد منابع مختلف معتقدند میزان مطالعه در بین ایرانیان کم است حتى آمار ها از یک دقیقه مطالعه براى هر ایرانى در سال خبر مى دهند. شاید آمار ها، کل کتاب هاى چاپ شده در سال را به فرض فروش تقسیم بر کل جمعیت باسواد کشور مى کنند و سپس بررسى مى کنند که این کتاب ها اگر توسط این افراد خوانده شود چه زمانى را مى گیرد. اما واقعیت این است که نیمى از کتاب هاى چاپ شده در سال به فروش نمى رسد، بسیارى از آنها توسط کتابخانه ها خریدارى مى شود ولى هرگز به امانت نمى روند. به هر حال مصرف ادبى در ایران کم است و این حقیقت را مى توان با کنکاشى در بین اعضاى خانواده و اجتماع دریافت. در دهه گذشته روزنامه خوانى در بین ایرانیان تقریباً به صورت عادت درآمده ولى هنوز خرید و مطالعه کتاب به عنوان مصرف روزانه و ماهانه خود را در سبد فرهنگى خانواده جاى نداده است. در حوزه کتاب هاى داستانى و ادبیات با منشاء ایرانى وضعیت بدتر است. تیراژ کتاب هاى شعر بسیار پائین است و به سختى فروش مى رود. در حوزه ادبیات داستانى تمایل به ادبیات غربى که به فارسى ترجمه مى شود چشمگیر است و در ادبیات فارسى عامه پسند تنها چند نفر آثارشان مورد استقبال قرار گرفته است. امید على احمدى رئیس پژوهشکده فرهنگ، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات و پژوهشگر مصرف ادبیات داستانى ایرانیان در بین سال هاى ۱۳۸۲ _ ۱۳۷۰ درخصوص میزان مصرف ادبى مى گوید: منظور از میزان مصرف ادبى به عنوان یک متغیر کلان (نه فردى یا خرد) میزان مشارکت جامعه در شبکه مبادله ادبى از طریق خرید آثار منتشر شده است. در این معنا شاخص آن کل تیراژ آثار ادبى است. وى ادامه مى دهد: در خلال سال هاى ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۲ مجموعاً سه هزار و ۳۳۴ عنوان کتاب داستانى توسط مولفین ایرانى نوشته و منتشر شده است که مجموع شمارگان کل عناوین منتشر شده بیست میلیون و ۱۳۷ هزار و ۷۵۰ نسخه بوده است که مى توان گفت هر ساله مجموعاً یک میلیون و ۵۴۹ هزار و ۵۷ نسخه کتاب داستانى منتشر شده است. وى ادامه مى دهد: اگر جمعیت باسواد بالاى ۱۵ سال ایران سه میلیون نفر باشد از هر ۲۰ ایرانى بالاى ۱۵ سال باسواد یک نفر یک کتاب در سال خریدارى کرده است. اگر هر کتاب ۴ بار خوانده شود، هر پنج ایرانى یک کتاب در سال خریدارى کرده است. بنابراین مى توان گفت در هر هزار و ۸۲۵ روز هر نفر ایرانى یک کتاب ادبى مصرف کرده است. احمدى از انجمن هاى ادبى، خانواده، مدرسه، منتقدان، ناشران، دوستان، دولت و طبقه اجتماعى و گروه منزلتى به عنوان گروه هاى موثر در مصرف و انتخاب ژانر ادبى نام برد. • نویسندگان زن ۱۰ برابر شده اند امیدعلى احمدى در بخشى از پژوهش خود به مشخصات صورى کلیه آثار ادبیات داستانى ایران طى سال هاى ۱۳۸۲-۱۳۷۰ پرداخته است. وى در این تحقیق آورده است:از سال ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۲ مجموعاً سه هزار و ۳۳۴ عنوان کتاب داستانى منتشر شده است که این روند تولید افزایشى بوده، به نحوى که از ۱۳۶ عنوان در سال ۱۳۷۰ به ۵۱۸ عنوان در سال ۱۳۸۲ رسیده است (۸/۳ برابر با رشد ۳ درصد سالیانه). در این سال ها رشد ژانرهاى داستانى کوتاه و رمان تقریباً آهنگ یکسانى داشته است. ۶/۳۶ درصد نویسندگان زن و ۲۴/۶۳ درصد نویسندگان مرد بوده اند، طى این سال ها نویسندگان زن ۱۰ برابر شده اند. این افزایش بعد از سال ۱۳۷۶ شکل شتاب آلودى یافته است، حال اینکه نویسندگان مرد تنها ۵/۲ برابر شده اند. این آمار مى افزاید: تنها ۲/۱۴ درصد کتاب ها در شهرستان ها منتشر شده اند. با این حال انتشار کتاب در شهرستان ها هم از سال ۱۳۷۶ رشد شتاب دارى داشته است.۷/۸۹ درصد از کتاب ها قطع رقعى داشته اند، میانگین قیمت کل کتاب ها در چاپ اول هشت هزار و ۹۸۴ هزار ریال بوده است.همچنین میانگین تیراژ کل کتاب هاى مورد بررسى (۳۳۳۴ عنوان) شش هزار و ۴۱ نسخه بوده است. ۳/۹۷ درصد از کتاب هاى پرتیراژ در تهران چاپ شده اند. بیشتر نویسندگان کتاب هاى پرتیراژ مرد بوده اند. اما هفت عنوان اول پرفروش ترین آثار متعلق به زنان بوده است.در این تحقیق آمده است زنان بیشتر به نوشتن رمان تمایل داشته اند تا داستان کوتاه (۷/۷۲ درصد در مقابل ۳/۲۷ درصد). همچنین تمایل مردان به رمان و داستان کوتاه تقریباً برابر بوده است (۴/۵۵ درصد در مقابل ۶/۴۴ درصد). • ادبیات همه پسند احمدى معتقد است ادبیات عامه پسند گرچه به فروش مى رسد ولى نتیجه مهمى در پى ندارد و کارکردهاى ادبیات را در جامعه ایفا نمى کند. در این ادبیات نگرش نویسنده، نگرشى است که در آن مخاطب و علایق مخاطب اصالت پیدا مى کند و نویسنده خود را تا حد سلیقه مخاطبان تنزل مى دهد. هدف از نوشتن این کتاب ها وقت گذرانى و سرگرمى است و به نوعى تجربه کردن واقعیت هاى روزمره است. استفاده از ادبیات عامه پسند همچون استفاده از موسیقى بدون دقت به محتوا و توجه به تلویزیون بدون نگاه نقادانه است.وى در تحلیل محتواى ۱۰۰ رمان عامه پسند که از پرتیراژترین آثار ادبیات داستانى ایران در بین سال هاى ۱۳۸۲-۱۳۷۰ است آورده است، ویژگى هاى اساسى این داستان ها در محتوا، صورت شکل، مخاطب (خواننده) و مخاطب (نویسنده) است.احمدى در تحلیل محتواى این رمان ها مى گوید، موضوع داستان هاى عامه پسند، بیشتر در خصوص وصال جنسى، روابط عاطفى، جلب ترحم، پلیسى، جاسوسى، جادویى، وهم انگیز و ترسناک، عرفانى، رازآمیز، علمى _ تخیلى، شهرت و قهرمان گرایى است. این داستان ها هیچ خلاقیتى ندارند و به دنبال پیدا کردن و اکتشاف امید تازه در جهان نیستند. تحلیل چرایى ندارند و صرفاً توالى حوادث هستند، وجه اعتراض این داستان ها بیشتر به بزرگترها، پدر و مادرها، روابط غیر عاطفى آدم ها و عصیانگرى و ساختار شکنى است و همه آنها به پایان خوش مى رسند. این پژوهشگر درخصوص صورت شکل این صد عنوان کتاب عامه پسند مى گوید: عنوان این کتاب ها بیشتر به واژه هاى تحریک کننده عشقى، اروتیک، استفاده از اسم زنان و موقعیت هاى رازآمیز مى انجامد، صفت قهرمانان آن یا خوب است یا بد، سیاه یا سفید. مرموز بودن و معمایى بودن نیز از دیگر صفات شخصیت داستان است، این داستان ها به توصیف روشن و بدون ابهام از مکان، توصیف هاى متفاوت در فضاسازى و منظم و پررنگ مى پردازند و با روش ایجاد امکان همزاد یا همذات پندارى در برش هاى بلند زمانى با توجه به حوادث روز و به روایت اول شخص در حجم بالایى کتاب منتشر مى کنند.رئیس پژوهشکده فرهنگ، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات درخصوص مخاطب (خواننده) معتقد است؛ تعداد خواننده این داستان ها بسیار زیاد است، حتى در خارج از کشور و تا چند میلیون نفر یک کتاب را مى خوانند؛ داستان هاى با ذوق عامه مردم که بالاترین تیراژها را به خود اختصاص داده اند و حتى قشر اجتماعى فقیر، متوسط پایین و متوسط را نیز مخاطب کرده اند، جغرافیاى این داستان ها بیشتر در شهرهاى کوچک داراى دانشگاه و پادگان است و زنان، نوجوانان، دانش آموزان و دانشجویان را مورد تاثیر قرار مى دهند.احمدى همچنین درخصوص مخاطب (نویسنده) کتاب داستان هاى عامه پسند مى گوید: زنان بیشترین مخاطبان این داستان ها هستند و ادبیات این کتاب ها با ذوق عامه مردم هماهنگى دارد. این پژوهشگر همچنین به نوع کارکرد داستان هاى عامه پسند مى پردازد و ادامه مى دهد: داستان هایى با ادبیات عامه پسند داراى کارکردهاى مثبت و منفى هستند و نمى توان آنها را کاملاً نفى کرد. وى با اشاره به کارکرد مثبت این ادبیات مى گوید: به گردش درآوردن چرخه ادبیات سرگرم کننده و چرخه اقتصادى چه براى نویسنده و چه براى ناشر و نیز آموزش جنسى و مناسبات عاطفى در جامعه اى که هیچ زبانى براى آموزش آن وجود ندارد همچنین این پاسخ به من سنتى در ضمیر انسان مدرن و نیز تناسب با فهم عامه و نزدیک تر بودن به ذهن از مزایاى این ادبیات است. همچنین از این ادبیات مى توان به عنوان نخستین گام آشنایى و لذت از خواندن نام برد چرا که مى تواند در فرد براى مطالعه ادبى ایجاد عادت کند. ادبیات عامه پسند بازگویى آلام و دردها است. آنچه خواننده مى خواهد، نوشته مى شود نه آنچه باید بداند و مى توان از آن به عنوان رسانه مطلوب و غیرمضر نام برد و نیز به عنوان جایگزین رسانه اى در جایى که رسانه هاى دیگر نیستند. این ادبیات ارزش در مطالعات جامعه شناختى دارد چون این رمان ها به دنبال ارضاى خوانندگان هستند و سطح سواد، آگاهى و توقع خوانندگان را منعکس مى کنند. رئیس پژوهشکده فرهنگ، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات درخصوص کارکردهاى منفى این ادبیات معتقد است: غفلت، تنزل دادن احساسات، نیازها و غرایز انسانى، امکان درجازدن در ادبیات عامه پسند و مانع شدن براى صعود به داستان هاى جدى، جدى گرفته شدن کتاب ها و نویسندگان عامه پسند، تنزل ذائقه و تفکر و ساده پسندى و ساده اندیشى و آموزش غلط به خوانندگان مى تواند نقاط سیاه ترویج ادبیات عامه پسند باشد. • زنان قهرمان داستان ها در بررسى ۱۰۰ عنوان داستان عامه پسند پرتیراژ سال هاى ۱۳۷۰ تا ۱۳۸۰ مشخص شد ۸۱ رمان از این ۱۰۰ عنوان توسط زنان نوشته شده است، ۵۰ درصد از این آثار داراى بیش از ۳۵۷ صفحه بوده اند، تیراژ این آثار بسیار بالا بوده است، نام قهرمان در اغلب موارد ایرانى _ فارسى بوده و اسامى مذهبى بسیار کم و تقریباً نزدیک به صفر است، جنس قهرمان داستان در ۶۷ درصد موارد زن بوده است، سن قهرمان داستان در ۷۵ درصد موارد زیر ۲۵ سال بوده است، وضع فعالیت قهرمان در ۴۵ درصد موارد دانشجو، خانه دار یا بیکار بوده است، موضوع داستان در ۶۲ درصد موارد «عشقى یا موضوعات عاشقانه» بوده است. عرصه اجتماعى وقوع داستان در ۸۵ درصد موارد خصوصى «خانواده» یا ترکیبى از عرصه خصوصى و حکومتى است.نقطه اوج داستان در اغلب موارد بروز یک حادثه یا گذر از یکى از مراحل زندگى یا بروز یک انحراف یا ناهنجارى است در ۷۸ درصد موارد و ۶۰ درصد مهمترین نوع رابطه را روابط عاشقانه به تصویر کشیده اند. مهمترین تعارض بر سر منافع فردى و فیزیولوژیک بوده است، در ۵۹ درصد قهرمان با فردى از جنس دیگر تعارض داشته و مهمترین مشکل در زندگى قهرمان در ۷۷ درصد موارد اجتماعى توصیف شده است. مهمترین مشکلات در خانواده به «ناکامى»، «ازدواج»، «عشق ممنوع» و امثال اینها مربوط است و ۹۱ درصد موارد نشانه هاى «فردگرایى» وجود دارد. در ۵۵ رمان از ۱۰۰ رمان ها نوعى از آسیب ها و انحرافات اجتماعى روى داده است (قتل، خودکشى، قاچاق، اعتیاد، کلاهبردارى و...) و تنها در ۶ مورد از ۱۰۰ رمان به مسائل سیاسى اشاره شده است. سرانجام داستان در ۵۰ درصد موارد ازدواج و رسیدن مرد و زن به هم، در ۲۸ درصد موارد مرگ و در ۲۲ درصد موارد دیگر بوده است. همه داستان ها داراى پیام اخلاقى اند. احمدى با این تعاریف و آوردها رمان هاى عامه پسند ایرانى را این گونه تعریف مى کند؛ رمانى موفق از نظر فروش که زنان درباره زنان جوان فاقد فعالیت درگیر با مسائل عشقى مى نویسند. در این رمان ها حادثه اى قهرمان داستان را به انجام رفتارى خلاف هنجارهاى خانوادگى- اجتماعى سوق مى دهد و قهرمان ضمن تعارض و مبارزه با هنجارهاى رایج و برخورد با ناهنجارى ها و انحرافات سعى در حل مشکل اجتماعى- فردى خود دارد و در نهایت نیز با پایانى خوش یا مرگ به پایان مى رسد. و در خصوص بهبود وضعیت ادبیات داستانى در ایران معتقد است؛ باید به انجمن هاى ادبى «غیردولتى» اجازه فعالیت داده شود. این انجمن ها به نقد، نشر سرمایه گذارى، جریان سازى فرهنگى و افزایش سرمایه فرهنگى کمک خواهند کرد. همچنین در مدارس امکان مطالعه و نقادى آثار در کلاس درس داده شود و منتقدان به آثار عامه پسند نیز توجه کرده و این آثار را نقد کنند. هر ایرانی هر ۱۸۲۵ روز یک کتاب میخرد . هندى ها هفته اى ۱۰ ساعت مطالعه مى
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 125
تزئینات در معماری ایرانی
گره :
همانطور که در جزوات قبل به خصوص جزوات مربوط به شیوه رازی و آذری توضیح دادیم هنرمندان اسلامی بدلیل عدم امکان استفاده از نقوش انسانی و حیوانی ناچار به نقوش هندسی روی آوردند و دراین زمینه به قدری پیشرفت کردند تازیباترین و منطقی ترین و مناسب ترین طرح ها و نقش های هندسی را به وجود آوردند . استفاده از نقوش هندسی در تمام رشته های هنری (تولیدی) و به خصوص معماری جلوه گر شد تا آنجا که کاملترین و انسانی ترین این نقش ها را درابنیه اسلامی می بینیم . البته در دوران صدر اسلام (خراسان) به دلیل گرایش به سادگی و پرهیز از تزیین ساختمان کمتر با نقوش تزیینی روبرو هستیم ولی از شیوه رازی به بعد (عهد سلجوقیان به بعد) استفاده از این گونه تزیینات در ساختمانها به طور جدی و رسمی شروع می شود و روبه تکامل میگذارد تا آنجا که دردوره مغول و تیموری با بهترین نمونه های این تزئینات مواجه می شویم .
البته در عهد سلجوقیان نیز بکاربردن نقوش هندسی آجری (گره سازی با آجر) به طور جدی و با بهترین کیفیت ممکن معمول بوده است . به هرحال نقوش تزئینی هندسی در معماری به صور مختلف ظهور می کنند که عبارتند از : گره ، کاربندی (رسمی بندی – یزدی بندی .....) ، مقرنس به دلیل اهمیت بیش از اندازه این تزئینات و هم چنین به دلیل اینکه داوطلبان رشته معماری کمتر با آنها آشنا هستند و، همین طور به دلیل تأکید بر این مسئله در کنکور ورودی دانشگاه ها ، در این جزوه سعی کرده ایم که شما داوطلبان عزیز را تا آنجا که ممکن است و لازم با این نقوش هندسی آشنا کنیم .
به طور کلی گره ها یک نوع تزئین معماری هستند که بر اساس قانون و قاعده ای معین و با استفاده از خطوط مستقیم شکل می پذیرند . گره ها انواع و اقسام مختلفی دارند که می توانند برروس سطوح مستوی (ناصاف) یا صاف (درها ، پنجره ها ، دیوارهای عمودی و ...) و برروی سطوح منحنی (قوس زیر گنبد ، زیر سردر ورودی ، نیم گنبدها و.... به طور کلی تمامی پوشش های افقی ساختمانها) اجرا گردند.
البته وقتی گره برروی سطوح منحنی اجرا گردد ، بیشتر به آن کاربندی یا مقرنس می گویند .
بنابراین می توان گفت که گره عبارت است از کلیه نقوش تزئینی هندسی که اگر برروی سطوح صاف و مستوی اجرا گردند همان گره نامیده می شوند و اگر برروی سطوح منحنی اجرا گردند کاربندی یا مقرنس ، البته تمام این تزئینات خود تقسیمات متعدد و گوناگونی دارند که آشنایی با تمام آنها شاید غیر ممکن باشد .
به هرحال به طور کلی گره ها می توانند با مصالح مختلفی چون : چوب ، عاج ، گچ ، کاشی ، آجر ، به تنهایی یا به صورت ترکیب با هم بکارروند (مثل ترکیب چوب و عاج جهت گره سازی درب یا پنجره یا ....) اولین نکته قابل ذکر در گره آن است که هر گره درزمینه (قاب) مخصوص به خود محدود می شود ، یعنی به وجود آمدن شکل گره از به وجود آمده زمینه آن جدا نیست . هر گره از عناصر خاصی به وجود می آید (دراصطلاح هنرهای سنتی به این عناصر یا مدلهای تشکیل دهنده فرم عمومی گره ها آلت می گویند) که هر کدام از آنها اسامی خاص خودرا دارند . مثل : شمسه ، سوسنی، پاباریک ، طبل، پنج ، و .... برای اینکه با هرکدام از تزئینات فوق (گره ، کاربندی، مقرنس) بهتر آشنا شوید در ابتدا تصاویری از آنها را در ساختمانهای مختلف نشان میدهیم . در اینجا منظورما فقط آشناشدن با شکل ظاهری این تزئینات است تا بتوانیم آنهارا از هم تمیز بدهیم و تفکیک کنیم . بعد با نقشه این نقوش هندسی نیز آشنا خواهیم شد .
درشکلهای 4تا1 نمونه های مختلف گره را درابنیه گوناگون می بینید . در شکل 1- (مسجد مطهری) علاوه بر گره که بربالای سردرساختمان ملاحظه می کنید ، نمونه ای از مقرنس نیز درزیر قوس (طاق) ورودی مشاهده می شود .
در شکلهای 2و4 ، نمونه گره سازی برروی گنبد را ملاحظه می نمائید که با کاشی بوجود آمده است . در اینجا ذکر این موضوع لازم است که : در صفحه اول همین جزوه نوشتیم که اگر گره برروی سطوح منحنی اجرا شود به آن کاربندی یا مقرنس می گویند ولی در این جا باید دقیق تر توضیح بدهیم و بگوئیم که اگر گره برروی یک سطح منحنی محدب اجرا شود (پوسته خارجی گنبد) به آن همان اطلاق می شود (همانگونه که به این نقوش برروی سطوح مستوی گره می گویند) و اگر برروی یک سطح منحنی مقعر اجرا شود (پوسته داخلی گنبد یازیرسردرو قوس ورودی مثل شکل 1) ممکن است یا کاربندی باشد و یا مقرنس .
توجه داشته باشید که تزئینات کاشی کاری ساقه گنبد (استوانه ای که گنبد برروی آن استوار است ) را گره نمی گویند بلکه اینها خطوط تزئینی بنانی هستند . (شکلهای 2و3و4) . در شکل -3 یعنی گنبد سبز مشهد تزئینات داخل دیوار و طاق نماها را گره می گویند . اگر به دقت به شکل -4 توجه نمائید زیرطاق ورودی یک نمونه از مقرنس گچی قابل مشاهده است .
امیدواریم که با دقت در شکلهای 4تا1 منظور مارااز گره در ساختمانها متوجه شده باشید ، البته چهار شکل مذکور ، فقط گره سازی به کمک کاشی و برروی گنبد و سردر ساختمانها را نشان داده اند. در مورد گره سازی چوبی یعنی درب یا پنجره بعداً در همین
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
برخی از خصوصیات کلی باغ های ایرانی:
احداث باغ غالبا در زمین شیب دار
محصور بودن پیرامون باغ با دیوار
تقسیم سطح باغ غالباً به چهاربخش
استفاده از خطوط راست در طراحی باغ
وجود یک ساختمان در مرکز یا بلندترین قسمت فضا
استفاده از یک جوی دائم اصلی (آب دائم)
روان نمودن آب به گونه ای که صدای آب به وجود آید (آب شیبها)
استفاده از سنگهای تراش دار در کف جوی برای نمایان شدن موج آب(سینه کبکی)
وجود رابطه نزدیک با طبیعت و عدم وجود حد فاصل بین ساختمان و باغ
وجود حوض یا استخر برای تامین آب وزیبایی چشم انداز در مقابل عمارت
استفاده از درختهای زیاد و سایه دار و وجود معبرهای باریک
اختصاص دادن بیشترین قسمت باغ به کاشت درختان میوه
استفاده از انواع گلهای زینتی و دارویی
استفاده بیشتر از گل سرخ نسبت به گونه های دیگر
باغ و مجموعه قدمگاه- نیشابور
در دامنه جنوبی کوهستان بینالود در میان کاسه ای که از پیوستن دو تپه بوجود آمده و رو به دشت نیشابور است، باغی قراردارد که قدمگاه نامیده می شود.
این مکان به عنوان جایگاهی مقدس از سابقه تاریخی طولانی برخوردار است و منشأ آن به دوران پیش از اسلام باز می گردد. اگر چه عملکرد آغازین آن هنوز روشن نشده است.
این باغ را زمانی منصوب به شاهپور کسری و سپس منصوب یه حضرت رضا(ع) دانسته اند. شکل اصلی باغ کنونی از دوران صفوی و به دستور شاه عباس اول به وجود می آید و در دوره های بعدی در زمان شاه سلیمان صفوی و در دوران ناصرالدین شاه قاجار، رسیدگی های اساسی به باغ مذکور در جهت احیاء، مرمت و احداث ابنیه جدید در آن صورت می پذیرد.
مجموعه باغ و ابنیه قدمگاه در سه بخش و در طول یک محور اصلی میانی، در سطوح مختلف و منطبق با شیب کوهپایه بینالود بوجود آمده است.
باغ به شکل مربعی محصور، بالاترین بخش این مجموعه را تشکیل داده است. بخش میانی، سردر ورودی باغ است که خود به شکل ساختمانی زیبا دارای حیاطی کوچک است.
این بخش اتصال باغ را با فضای سبز شهری یا باغی نیمه محصور که بخش سوم این مجموعه را که رو به دشت نیشابور قراردارد، فراهم آورده است.
باغ قدمگاه به عنوان بخش اول این مجموعه با مساحتی برابر یک هکتار به صورت مربعی 100*100 متر و با دوساختمان قدیمی در موقعیت مرکزی آن، اصلی ترین عنصر این مجموعه است. در میان باغ بقعه ای به شکل هشت ضلعی قرار گرفته است.
باغ های خصوصی ایرانی کع عمدتاً در خارج از شهرها یا در حاشیه آنها قرارداشته اند یا حتی اگر این باغ ها در داخل فضای شهری لیکن با مقیاسی کوچک تر بوده اند، همگی از یک وجه مشترک اصلی برخوردارند که آن تفاوت فاحش درونی با فضای بیرونی باغ است که تأثیر بسیار مهمی را بر بیننده می گذارد.
فضا غیر سبز، گرم، آفتابی و خشک خارج باغ در مقابل فضای سبز، خنک، سایه دارو مرطوب با آب روان و استخرها و فواره ها، مقیاس وسیع باغ و بسیاری از ویژه گی های دیگر، از چنان تضاد بالایی برخوردار است که انسان در بدو ورود به باغ، همواره شگفت زده می شود و فضایی پردیس گونه را در مقایسه با آن چه در محیط خارج تجربه کرده است، رو در رو می بیند.
الگوی باغ قدمگاه را شاید بتوان با الگوی آتشکده ها و چهار طرقی های خارج از فضاهای شهری در دوران قبل از اسلام نیز مقایسه کرد. فضای مقدس نگهداری آتش در زیر یک چهار طاقی و مشرف به جاده ای اصلی که فضای اطراف آن کاملاً باز است، قرارداشته است. در باغ قدمگاه چشمه جایگزین آتش می شودو در زیر چهار طاقی قرار می گیرد.