لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 78
انگیزه را این گونه تعریف می کند:
میل به کوشش فراوان در جهت تامین هدفهای سازمان به گونه ای که این تلاش در جهت ارضای برخی از نیازهای فردی سوق داده شود.
یکی از فعالیتهای مدیر این است که موجبات انگیزش کارکنان را در سطح بالایی از عملکرد فراهم سازد بدین معنی که اطمینان یابد که افراد کار می کنند بطور منظم سر کار حاضر می شوند و سهم مثبتی در رسالت سازمان دارند عملکرد شغلی به توانایی محیط و همچنین انگیزش مرتبط است. (محمد زاده – مهروژان ، 1375 ،121-120)
انگیزه بعنوان یکی از فرآیندهای ارضای نیاز به حساب می آید این مطلب در شکل زیر ارائه شده است.
نیازهای ارضا نشده تنش حرکت رفتار کوششی نیازهای ارضا شده کاهش تنش
شکل 1-2 :فرآیند انگیزش
نیاز به عنوان یک واژه فنی حالتی درونی است که باعث می شود نتیجه پی آمد خاص جالب به نظر برسد یک نیاز ارضا شده تنش ایجاد می کند و در نتیجه در درون فرد نوعی سائقه یا پویایی بوجود می آورد این پویایی موجب بروز نوعی رفتار پژوهشی در فرد می شود و او در پی تامین هدفهای ویژه ای بر می اید اگر آن هدفها را تامین کند نیاز مزبور ارضا می شود و در نتیجه تنش کاهش می یابد .
بنابر این می توان گفت که کارگر یا کارمندی که تحریک شده و دارای انگیزش است در وضعی به سر می برد که تنش دارد.(یعنی بین فرد و محیط او نوعی عدم تعادل بوجود می آید)او برای رهایی از این تنش دست به اقدام می زند و تلاش و کوشش می کند . هر قدر این تنش بیشتر باشد سطح یا میزان تلاش و کوشش بیشتر خواهد شد. اگر این تلاش و یا کوشش به صورت موفقیت آمیزی ، به ارضای نیاز منجر گردد. تنش کاهش می یابد ، ولی از آنجا که رفتار فرد در سازمان مورد نظر ماست ، فعالیتی که در جهت کاهش می یابد تنش صورت می گیرد باید در راستای هدفهای سازمان باشد . بنابر این در تعریفی که از انگیزش داریم این معنا هم گنجانده شده که نیازهای فرد با هدفهای سازمان سازگار است و هیچ مغایرتی با آنها ندرد . اگر چنین وضعی وجود نداشته باشد فرد یا کارگر تلاش و کوشش زیادی می نماید که در واقع در جهت مخالف منافع سازمان صورت می گیرد و نکته جالب اینجاست که این نوع کوششها و تلاشها چیز غیر عادی نیستند . (ایران نژاد پاریزی- ساسان گهر، 380،1377)
تحولات تاریخی انگیزش:
تحولات تاریخی در زمینه انگیزش به چند علت حائز اهمیت است اگر چه این نظریات همیشه صائب نبوده اند ولی از یک جهت مبنای اندیشه معاصر را درباره انگیزش تشکیل می دهند این نظریات معمولا بر عقل سلیم مبتنی بوده اند . آگاهی ازط محاسن و معایب آن به مدیران کمک می کند بینش بیشتری در مورد انگیزش کارکنان در محل کار داشته باشند و از نقاط ضعف بپرهیزند.
تحول اندیشه مدیریت در زمینه انگیزش کارکنان سه مرحله متمایز را پشت سر گذاشته است که عبارتند از سنتی ، روابط انسانی و منابع انسانی .
مدل سنتی:
مدل سنتی انگیزش با نام فردریک وینسلو تیلور و مکتب مدیریت علمی همراه است . تیلور اولین کسی بود که کار آمد ترین شیوه را برای اجرای وظایف کارکنان تعیین کرد و برای اینکه این وظایف دقیقا مطابق ویژگیها و استانداردهای تعیین شده اجرا شود به انگیزش کارکنان توجه کرد . او معقد بود که کارکنان صرفاً با پول بر انگیخته می شوند به همین جهت او از بهره گیری از سیستم
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
اگر دین بخواهد در این دنیا بماند یا باید در نهاد بشر جای داشته باشد در ژرفای فطرت جا داشته باشد یعنی خود در درون بشر به صورت یک خواستهای باشد که البته در آن صورت تا بشر در دنیاست باقی خواهد بود و یا لااقل اگر خودش خواسته طبیعی بشر نیست، باید وسیله باشد باید تامین کننده خواسته یا خواستههای دیگر بشر باشد. اما این هم به تنهایی کافی نیست باید آن چنان وسیله تامین کنندهای باشد که چیز دیگری غیر از دین و مذهب قادر نیست آن احتیاجات را تامین کند والا اگر چیزی در این دنیا پیدا شد که توانست مثل دین یا بهتر از دین آن حاجت و آن خواسته را که دین تامین می کرده است تامین کند، آن وقت دین از میان میرود خصوصا اگر بهتر از دین هم تامین کند ... . یک مثال محسوس عرض می کنم، خیلی ساده ... چگونه است که وقتی چراغ برق آمد چراغ موشی را باید از سرویس خارج کنیم؟ بشر چراغ موشی را برای چه کار میخواست؟ آن را برای حاجتی میخواست؟ چراغ برق آمد نورش از آن بهتر بود و هم دود نمیکرد پس دیگر چراغ اولی (موشی) را میاندازند دور ، باید برود، چون خواستهای را که تامین میکرد، برق خیلی بهتر از آن تامین میکند. اما اگر چیزی باشد که در اجتماع بشر آن چنان مقام و موقعیتی داشته باشد که هیچ چیز دیگر قادر نباشد جای آن را بگیرد آن خواستهای را که او تامین میکند، هنری که او دارد، هیچ چیز دیگر نتواند کار او را انجام دهد، نتواند هنر او را داشته باشد، ناچار باقی میماند. پس اگر دین بخواهد باقی بماند یا باید خودش جزو خواستههای بشر باشد یا باید تامین کننده خواستههای بشری باشد آن هم بدین شکل که تامین کننده منحصر به فرد باشد. اتفاقا دین هر دو خاصیت را دارد یعنی هم جز نهاد بشر است و هم جز خواستههای فطری و عاطفی بشر است و هم از لحاظ تامین حوائج و خواستههای بشری مقامی را دارد، که جانشین ندارد و اگر تحلیل کنیم معلوم میشود اصلا امکان ندارد چیز دیگری جایش را بگیرد
رعایت احکام دینی منافاتی با آزادی انسان ندارد
دین اسلام انسان را به آزادی دعوت می کند به همین دلیل رعایت اصول و احکام دین با آزادی انسانها منافاتی ندارد، این دین است که اصول و ارزشهای اخلاقی را تبیین کرده، پیروان خود را به رعایت و تقویت ارزشهای اخلاقی دعوت می کند، این اعتقاد به باورها و ارزشهای بنیادین گوهر هر دین را تشکیل داده و به انسان برای دستیابی به حقیقت کمک می کند. دکتر سید حسن اسلامی پژوهشگر مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب در گفتگو با "مهر" دین را دعوت به آزادی معرفی کرد و گفت: وقتی پیامبر اسلام(ص)، انسانها را به اسلام فرا می خواند به آنها می گوید از پیوندهای
گذشته خود ببرید و خود انتخاب کرده و مسئولیت این گزینش را برعهده بگیرید، مخالفان در پاسخ می گویند ما راهی را ادامه می دهیم که پدرانمان دنبال کردند که بی تردید این تقلید است نه آزادی. وی با اشاره به اینکه رعایت اصول و احکام دین با آزادی انسانها منافاتی ندارد، افزود: ما در انتخاب دین مختار هستیم اما زمانی که آن را پذیرفتیم باید چارچوب آن را نیز در نظر بگیریم و این مانع از اختیار انسان نیست بلکه عین آزادی است. پژوهشگر مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان و مذاهب با اشاره به تعاریف مختلف و متفاوت از دین گفت: در همه ادیان اعتقاد به ماوراء و وجود موجودی فراتر از انسان که رابطه ای میان او و انسان از طریق ارسال کتاب و فرستادن پیامبران وجود دارد دیده می شود . اسلامی افزود: این دین است که اصول و ارزشهای اخلاقی را تبیین کرده، پیروان خود را به رعایت و تقویت ارزشهای اخلاقی دعوت می کند، این اعتقاد به باورها و ارزشهای بنیادین گوهر هر دین را تشکیل می دهد که به انسان برای دستیابی به حقیقت کمک می کند. وی در مورد ضرورت وجود دین در جامعه معاصر گفت: دو دیدگاه در مورد دین وجود دارد، اگر دین را مجموعه ای از اعمال ظاهری بدانیم ممکن است با رشد علم و تکنولوژی نیاز به آن کمرنگ شود اما اگر دین را متعلق به یک موجود فراطبیعی بدانیم که موجب رشد ارزشهای اخلاقی می شود همواره به آن نیاز داریم . وی افزود: نیاز به دین حتی با از بین رفتن دین به طور رسمی نابود نمی شود، همانگونه که در شوروی سابق نوعی شبه دین پدید آمد و گرچه انجیل کنار رفت اما کتابهای مارکس و لنین جایگزین آن شد چرا که نیازهای فطری انسان باید به طریق درست و با مراجعه به متون اصلی و مقدس دین برآورده شود. اسلامی نیاز به دین را به حداقلی و حداکثری تقسیم و اظهار داشت: نیاز حداقلی معتقد است که دین تنها نیازهای کلی انسان را پاسخ داده و برخلاف نیاز حداکثری وارد جزئیات نمی شود و اسلام مدعی است که به همه زمینه ها پرداخته اگر چه نگاه پیروان اسلام به آن نیز بسیار مهم است. معرفت و تفکر دینی است. کودکی که در سالهای پیشدبستانی و دبستانی با آداب دینی اُنس پیدا میکند و عادت دینی در او پدید میآید. باید در سالهای راهنمایی معرفت دینی پیدا کند. در این مرحله شما باید از طریق دلیل و استدلال و نیز تعقل و تحلیل مسائل دینی با ذهن آماده و مستعد او ارتباط برقرار سازید وبا او صحبت کنید. از نظر ساختارِ ذهنی، سن 13 سالگی دورهی رشد مفاهیم ذهنی و غیر ملموس است. یعنی تفکر میتواند به درجهای برسد که انسان در غیاب اشیا هم دربارهی آنها فکر کند، در حالیکه در سالهای قبل از دورهی راهنمایی، رشد و تفکر انتزاعی حاصل نشده است. پس ما میتوانیم در دورهی راهنمایی با آمادگی بیشتری از معرفت دینی و اندیشهی دینی صحبت کنیم و به پرسشهایی که نوجوانان راجع به دین دارند، پاسخ بگوییم و استنباط، فهم، آگاهی و ادراک آنان را در این مرحله بالا ببریم.از مسؤولیتهایی که باید در سالهای قبل از دورهی راهنمایی به آن بیندیشیم، این است که وظایف سنّ بلوغ و تکلیف دختران نوجوان را به آنان بیاموزیم. در سالهای راهنمایی به بعد، بچهها کم کم از چرایی مسائل سؤال میکنند و میخواهند علّت و حکمت مسائل را بدانند. کودک تا بهحال نماز خوانده است و اکنون هم میخواند، اما حالا میخواهد بداند که این نماز چه اثری بر شخصیت او دارد و در نزد خداوند چه پاداشی دارد و اصولاً چرا باید نماز بخواند؟ او میخواهد راجع به صفات خداوند درک درستی داشته باشد. شما شاید اندیشهی او را در این جهت هدایت کنید و از نمونهها و شواهدی مستدل و روشن در بحثتان بهره بگیرید. اگر مربیان به ادبیات غنی دینی و ملّیمان مانند: سخنان پیامبر «صلی الله علیه وسلم»، اصحاب بزرگوار و بزرگان دین ، اشعار ارزشمند شاعران نیز به داستانهایی که در فرهنگ ملّی و اسلامی وجود دارد مسلط باشند، میتوانند در معرفت دینی جذابیت ایجاد کنند. وقتی شما مناسب و بجا از اشعار خوب و زنده و با روح، از حکایتها، ضربالمثلها، داستانها ، خاطرات و موضوعهای تاریخی یاد میکنید، بحثتان شیرینتر میشود و جذابیت و گیرایی آن بالا میرود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
برنامه ریزی اوقات فراغت برای جوانان این مرز خوب!
هیئت گرامی دولت گرامی برنامه ریزی دقیق و مهر ورزانه ای را برای اوقات فراغت تابستانی به سازمان های مربوطه ابلاغ می کند:
30_1 تیر ماه:
برنامه ریزی برای رسیدن به فراخنای پست مدرن و رسیدن به افق های گرم در تاریکی بی مورد امروز و بهره گیری از صدا و سیما برای ترویج فرهنگ خوب در شما جوانان آینده سوز برای مواجهه با دیالکتیک و تاکتیک تهاجمی دشمن در بازی های پیچیده منطقه در مقابل تیم علی دایی و تعیین خط مشی های فراکسیون سوسیالیسمی، امپریالیسمی و روماتیسمی جهت بهبود فضای امنیتی جام ملت های اروپا و تعدیل قیمت واشر سر سیلندر جهت پربار تر شدن قله های رفیع فرهنگی این مرز و بوم !
31 تیرماه:
به علت طاقت فرسا بودن اوقات تعریف شده در بخش قبلی امروز به عنوان استراحت مطلق در نظر گرفته می شود!
30-1 مرداد ماه:
گذراندن قله رفیع عرش گونه توسط جوانان پر افتخار و نجیب و ناز مملکت ، پس از گذر از پستی _ بلندی های تعبیه شده!و آمادگی برای جنبش علمی و هم چنین غیر علمی(حرکات موزوون!) در این مسیر و کنکاش در ژرفای درونی فراسو محور به گونه ای که موجب مفسده ای در بحث برنج و گوجه فرنگی نشود!
31مرداد ماه:
قبول داریم اوقات فراغت مرداد ماه نیز با اعمال شاقه بود! تنفس!
31-1 شهریور ماه:
حضور در صحنه های مجاز دائمی کشور برای تقویت بنیه جسمی و بکارگیری آن در جهت ازدیاد جمعیت تولید کننده علم و عملی 120 میلیونی ! و شنا در جهت های مخالف امپریالیسمی برای مبارزه با فعالیت های ظلم ستیزانه و نژاد پرستانه پس از جنگ جهانی اول نازی با b.f اش!
شایان ذکر است سازمان های ذیر ربط!! می توانند با همان دید باز همیشگی این برنامه را به فراخور روز شرح و بسط دهند.
/
برنامه ریزی سازمان های ذیر ربط برای اوقات فراغت:
15-1 تیر ماه:
از آن جا که شما فرزندانِ تولید علم و گلچین توده عظیم دانشجویی این مرز عزیز در به نتیجه رساندن درسهای خوانده شده در طول ترم هستید، لازم است از روزهای پایانی امتحانات بهره کامل را ببرید و مطمئن باشید که علارقم ایجاد مشکلات عمیق و گسترده در انتهای بدن به علت سختی امتحانات، همین روزها خاطره می شود ! ( لازم به ذکر است که استفاده از سالن های بدنسازی در تقویت بنیه بدن در این مدت ضروری است .)
31-15 تیر ماه:
چقدر شما جوانان خوب ِ این مرز پر گهر پر رو هستید ! همین که دیر این ایام امتحان ندارید و می توانید هیچ کاری نکنید ، خودش اِند اوقات فراغت است! باز توقع دارید که ما برنامه ریزی کنیم؟! ولی از آنجا که ما چشم انتظاری شما جوانان این خاک پر مغاک (جاده ها و خیابوناش بیشتر مغاک داره!) را برای دیدن برنامه ریزی ما در اوقات فراغت، نمی توانیم تحمل کنیم، برنامه زیر را اعلام می کنیم:
استفاده از بنیه تقویت شده برای دویدن به دنبال اساتید برای پاس کردن 80 درصد درس های ترم.(20 درصد دروس شامل تربیت بدنی بوده است!) همچنین لازم است پس از ایام امتحانات، همیشه و در همه حال با حضور قلب از برنامه های صدا و سیما بهره معنوی لازم را ببرید!(البته آمادگی این را داشته باشید که با قطعی های مکرر برق از دیدن جشنواره فیلم های سینمایی شبکه 2 محروم شوید!)
شرکت در انواع و اقسام مسابقه پیامک!
شایان ذکر است در این ایام می توانید با مختان ور بروید و کل چرندیاتی را که در ایام امتحانات حفظ کرده اید هر چه سریع تر از کله مبارکتان بیرون بریزید! چون نه به درد دنیایتان می خورد و نه به درد آخرت !
15-1 مرداد ماه
و اما طرح ویژه اوقات فراغت سازمان های رو ربط:
شرکت حداکثری مردم همیشه در صحنه در دور صدم طرح امنیت اجتماعی!
گشت روزانه در بلوار سجاد مشهد برای تقویت ماهیچه های چشم ویژه مشهدی های عزیز!!( سایر شعبات در سایر شهرستان ها دایر می باشد!!)
چرخاندن زنجیر!
پوشیدن لباس های چسبان دارای نوشته I am a dog ! تا بالای ناف و پوشیدن شلوار لی تا زیر ناف! (یک نوار از کمر مشتمل بر ناف بایستی دیده شود !)
31-15 مرداد ماه:
شرکت در کلاس های فوق برنامه تقویتی قوه!
بازی در زمین های خاکی و یا خوردن خاک صحنه به امید علی اکبر استاد اسدی و یا محمد رضا گلزار شدن در آینده! (ضمنا" با توجه به برگزاری مسابقات المپیک 2008 مسئولین ذیر ربط و رو ربط جهت گذراندن اوقات فراغت به همراه خانواده محترمشان در چین به سر می برند، خودتان یک جوری خودتان را سرگرم کنید! نمی شود که هر چی کاتر سخت است ما انجام دهیم!)
15-1 شهریور ماه:
شرکت در امتحانات شهریور و آمادگی برای پر کردن فرم تک ماده !(ویژه دانش آموزان عزیز )
بسته به زمان انتخاب واحد دانشگاه ها، گشتن به دنبال جای خالی در لیست انتخاب واحد برای اضافه کردن حداقل یک درس جدید نسبت به ترم قبل!
استقبال از رییس جمهور در دور سوم سفرهای استانی!
از آنجا که در مناطق پر جاذبه و پر گردشگر خیز کشور از جمله سولوقون ،دربند، لاله زار ، پارک ملت ، اوشون فشم ،ورزشگاه آزادی ، سر کوچه و....!! کلیه امکانات رفاهی و بهداشتی (همراه با آفتابه اشانتیون) را فراهم کرده ایم ، لازم است از این مکان ها استفاده لازم را برده و برای اموات ما فاتحه نثار کنید ولیکن خرما خیرات نکنید ! بیایید خرمایش را به خودمان تحویل بدهید!
31-15 شهریور ماه:
اجرای طرح سامان دهی غرق شدگان دریای خزر!!
پخش مکرر برنامه گشت نامحسوس و ابراز خرسندی نسبت به کمتر شدن تصادفات رانندگی در تابستان 87!
گرفتن زانوی غم به بغل و عزاداری به مدت 16 شب همراه با نوحه خوانی خودتان به مناسبت شروع ترم جدید! و آمادگی برای گرفتن آمار دختران دم بخت ورودی جدید(ویژه پسران بد بخت!)
آمادگی برای جوابگویی به پرسش مهر!
وبلاخره سوپرایز ویژه فرهنگی _ مذهبی سازمان های ذیر ربط و رو ربط و بی ربط:آوردن ماه رمضان به اواخر تابستان !
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 32 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آسیب هاى روان شناختى اینترنت
بى شک، رشد روزافزون اینترنت فواید و اهمیت غیر قابل انکارى دارد، چندان که در دوران حاضر، نقش محورى اینترنت چنان اساسى است که بدون آن امکان برنامه ریزى، توسعه و بهرهورى در زمینههایى چون: فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى و علمى در جهان آینده امکانپذیر نخواهد بود. با وجود این، نباید از پیامدهاى ناگوار و مخرب آن بهویژه در زمینههاى اجتماعى و فرهنگى غافل ماند. به دیگر سخن، اینترنت با همه خوبىها و فوایدش، از کاستىها و آسیبهایى نیز برخوردار است که همگان به ویژه دولتمردان، سیاستگذاران و اولیا و مربیان و والدین باید بدان واقف باشند. البته سخن گفتن از آسیبهاى اینترنت به معناى نفى این پدیده و نگاه منفى بدان نیست؛ بلکه واقعیت این است که اینترنت داراى کارکردهاى مثبت و منفى مى باشد که پارهاى از کارکردهاى مثبت را در مقاله پیشین بیان کردیم و اکنون به بیان برخى از آسیبهاى آن مى پردازیم. آسیب شناسى اینترنت، همچنان که از عنوان آن پیداست، عنوانى کلى و وسیع است، چندان که مىتوان آن را از رویکردها و ابعاد مختلف مورد مطالعه و بررسى قرار داد؛ براى مثال، در بُعد فنى آسیبهایى نظیر امنیت شبکهاى و نرمافزارى در برابر ویروسها و نفوذگرها (هکرها)، برنامهنویسىهاى گوناگون و گاهى غیر استاندارد، همچنین در ابعاد مختلف دیگرى چون ابعاد سیاسى و بررسى مسائلى مانند تاءثیر اینترنت بر مرزهاى ملى، دموکراسى و آزادى، در بُعد اقتصادى مباحثى از قبیل: اینترنت و بازارهاى الکترونیکى و تاثیر آن در جهانى شدن و اقتصاد جهانى و ابعاد گوناگون دیگر را مىتوان مطرح کرد. اما در این نوشتار فقط به آسیبهاى روانشناختى اشاره خواهیم کرد. انواع آسیبهاى فردى و روانشناختىامروزه آسیبهاى فردى و روانشناختى اینترنت، از سابر خطرات آن بیشتر است. در بعد روان شناختى، اینترنت آسیبهاى جدى متعددى از جمله: هویت نامشخص، اضطراب، افسردگى و انزوا، اعتیاد به اینترنت و به خصوص اعتیاد به گپزنى (چت) را مىتواند براى کاربران به همراه داشته باشد؛ همچنان که فواید و مزایاى متعددى را نیز مىتواند براى او به ارمغان آورد.شناخت واقعى و عملى نیازهاى نسل جوان امروز، مستلزم بررسى ابعاد مختلف عوامل تاءثیرگذار و اثرپذیرى از فنّاورى نوین ارتباطى است. متاسفانه بخش عمدهاى از مدیران و مسئولان و برنامهریزان و تصمیمسازان ما یا نمىخواهند و یا نمىتوانند به شناخت این فنّاورى بپردازند. اینترنت و رایانه نه تنها میزان و سطح اطلاعات نسل جوان را افزایش داده، بلکه بر تمایلات و گرایشات آنان نیز تاءثیر گذاشته است. نسلى که با اینترنت سر و کار دارند همین جوانانى هستند که در نهادهاى مختلف مشغول کارند. از اینرو برچسب منحرف و مانند آن زدن به چنین کاربرانى به هیچ عنوان روا نیست. اما در عین حال باید توجه داشت که این رسانه جهانى حاوى پیامها و پیامدهایى است که مىتواند شخصیت جوان و نوجوان را به سادگى تحت تاءثیر قرار دهد و به سمت و سویى خطرناک بکشاند. از این رو، جا دارد که با انجام تحقیقاتى وسیع در حوزه روانشناسى و جامعهشناسى اینترنت، مباحثى که در جوامع پیشرفته مهم و حیاتى قلمداد مىشوند، جامعه را از آفتهاى واقعى آنها مطلع، و در صورت امکان از برخى از آنها پیشگیرى کرد.یکى از مسائل روانشناختى در باره اینترنت، هویت ناشناس کاربر است. هویت، واجد سه عنصر است: شخصى، فرهنگى و اجتماعى، که هر یک در تکوین شخصیت فرد نقش مهمى را ایفا مىکنند. در مقایسهها، هویت شخصى ویژگى بىهمتاى فرد را تشکیل مىدهد و هویت اجتماعى در پیوند با گروهها و اجتماعات مختلف قرار مى گیرد. اینترنت صحنه فرهنگى و اجتماعى است که فرد خود را درموقعیتهاى متنوع نقشها و سبکهاى زندگى قرار مى دهد. در این فضاى عمومى، مهارت فرهنگى جدیدى لازم است تا با تنظیمات نمادین بتوان بازى کرد. پایگاه شخصى نمونهاى مدرن است که چگونه کاربر اینترنت خود را براى مخاطبان جهانى معرفى مىکند. براى بیان افکار، احساسات، علایق و آراء از متن مناسب، گرافیک، صدا و فیلم استفاده مىشود. «میلر» اهمیت و پیوندهاى پایگاه شخصى را ذکر مىکند و مىگوید که: «به من بگو لینکهایت چیستند تا بگویم که چه شخصى هستى.» دکتر محمد عطاران معتقد است که با امکانات و گزینههاى فراوانى که رسانههاى عمومى از جمله اینترنت در اختیار جوانان مىگذارند، آنان دائماً با محرکهاى جدید و انواع مختلف رفتار آشنا مىشوند. چنین فضایى هویت نامشخص و پیوسته متحولى را مى آفریند، خصوصا براى نسلى که در مقایسه با نسل قبل با محرکهاى فراوانى مواجه است. همچنین از طریق رسانههاى جمعى، افراد خط مفروض میان فضاى عمومى و خصوصى را تجدید سازمان مىکنند و این امکانى است که جوانان فعالانه از آن استفاده مىکنند.(1) بحران هویت جوانان جوان، به خصوص در دوران بلوغ که مرحله شکلگیرى هویت اوست و همواره به دنبال کشف ارزشها و درونى کردن آنها مىباشد، با اینترنت و حجم گسترده، حیرتانگیز و گوناگون اطلاعات مواجه مىشود و ناچار که در این دنیاى مجازى، هویت خویش را از طریق جستجو پیدا کند و بدینسان، ممکن است برخى و شاید تعداد زیادى از نوجوانان راه را در اینترنت گم کنند و دوران هویتیابى خویش را بیش از پیش با بحران سپرى کنند.از سوى دیگر، گاهى برخى از ویژگىهاى شخصیتى مانند: سن، تحصیلات، محل سکونت و حتى جنسیت در اینترنت از بین مىرود؛ به عنوان نمونه، بسیارى از افرادى که در اتاقهاى چت مشغول گفتگو با یکدیگر مىباشند با مشخصاتى غیر واقعى ظاهر شده و از زبان شخصیتى دروغین که از خود ساختهاند و آن را به مخاطب یا مخاطبان خود معرفى کردهاند، صحبت مىکنند و با این حال، چه تاءثیراتى که همین شخصیتهاى ناشناس بر یکدیگر دارند.سوء استفاده جنسىیکى دیگر از خطرات جدى اینترنت در دوران کنونى متوجه کودکان و نوجوانان است. از جمله این خطرات سوء استفاده جنسى از طریق اینترنت است. کودکان و نوجوانان به خصوص در جوامع پیشرفته که استفاده از اینترنت در خانه و مدرسه براى آنان میسر است، خاصه از طریق اتاقهاى چت و گپزنى مورد اغفال و سوء استفاده جنسى قرار مىگیرند. در مواردى کار اغفال کودکان توسط باند و تشکیلات برنامهریزىشده انجام مىشود که یکى از موارد آن در ایالت «کنتاکى» در آمریکا اتفاق افتاد. در آنجا یک بازرس پلیس موفق شد یک شبکه انتشار صور قبیحه کودکان را برچیند.(2)بنا بر مطالعاتى که در غرب در این زمینه انجام گرفته است، اغلب نوجوانانى که مورد اغفال و سوء استفاده جنسى واقع مىشوند، زیر 18 سال سن دارند و در بیشتر موارد تصاویر تحریککنندهاى از طریق چت یا تلفن همراه برایشان ارسال، و سپس از آنها براى حضور فیزیکى در محل خاصى دعوت شده و بدین ترتیب فریب خورده و مورد تجاوز جنسى واقع مىشوند.(3) این مسئله در حال حاضر، به یکى از معضلات جدى در مغرب زمین مبدل شده است؛ چندان که غالب دانشمندان و سیاستگذاران بهاین امر بیش از پیش وقوف و توجه داشتهاند و مقالات، کتابها و همایشهاى متعددى در ارتباط با آن برگزار کردهاند؛ براى مثال، ده سال پس از تصویب کنوانسیون حقوق کودک توسط سازمان ملل در سال 1989م؛ یعنى در سال 1999م گردهمایى جهانى تحت عنوان «کارشناسى براى حمایت کودکان در برابر سوء استفاده جنسى از طریق اینترنت» برگزار گردید که منجر به صدور قطعنامهاى شد که در آن آمده است: «هر چه اینترنت بیشتر توسعه پیدا کند، کودکان بیشتر در معرض محتویات خطرناک آن قرار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
تعلیم و تعلم از شئون الهی است و خداوند، این موهبت را به پیامبران و اولیای پاک خویش ارزانی کرده است تا مسیر هدایت را به بشر بیاموزند و چنین شد که تعلیم و تعلم به صورت سنت حسنه آفرینش درآمد.
انسان نیز با پذیرش این مسئولیت، نام خویش را در این گروه و در قالب واژه مقدس ?معلم? ثبت کرده است. معلم، ایمان را بر لوح جان و ضمیرهای پاک حک می کند و ندای فطرت را به گوش همه می رساند. همچنین سیاهی جهل را از دل ها می زداید و زلال دانایی را در روان بشر جاری می سازد.
دغدغه معلم همیشه این است که حیات بشر، بر مدار ارزش ها و کرامت انسانی بچرخد و شناخت خدا و مکتب و دین، همت اساسی آدمی باشد و هیچ بیگانه ای را مجال تجاوز به فرهنگ ارزشی دین و میهن فراهم نیاید.
در این مسیر خطیر، بزرگانی گام نهاده اند که نامشان بر تارک زمان می درخشد. علامه شهید استاد مرتضی مطهری (رحمته الله) از همین طایفه مقدس است که در سنگر تعلیم و تعلم، به قله های رفیعی دست یافت تا آنجا که معمار انقلاب اسلامی ـ که خود معلمی بزرگ است ـ همه آثارش را مفید می داند و بهره برداری از آنها را سفارش می کند ...
مفهوم علم
ـ امروزه در زبان پارسی و عربی کلمه ?علم? به دو معنای متفاوت بکار برده می شود.
1- معنای اصلی و نخستین علم، دانستن در برابر ندانستن است. قرآن کریم به این معنا اشاره دارد که ? هل یستوی الذین یعلمون و الذین لا یعلمون? ?آیا یکسانند آنان که می دانند و آنان که نمی دانند.? (زمر/ 9)از این منظر به همه دانستنیها صرف نظر از نوع آنها علم گفته می شود مطابق این معنا، اخلاق، ریاضات، فقه، دستور زبان، مذهب، زیست شناسی و نجوم همه علم اند... کلمه Knowledge در
انگلیسی وConnaissance در فرانسه معادل این معنا علم اند.
2-کلمه علم در معنای دوم منحصراً به دانستنی هایی اطلاق می شود که بر تجربه مستقیم حسی مبتنی باشند... علم در این جا در برابر همه دانستنیهایی قرار می گیرد که آزمون پذیر نیستند. اخلاق (دانش خوبی ها و بدیها) متافیزیک (دانش احکام و عوارض مطلق هستی) عرفان (تجارب درونی و شخصی) منطق (ابزار هدایت فکر) فقه، اصول، بلاغت، و ... همه بیرون از علم به معنای دوم آن قرارمیگیرندوهمه به این معنا غیر علمی اند کلمه SCIENCE در انگلیسی و فرانسه معادل این معنا علم اند.
دیده می شود که علم در این معنا بخشی ازعلم به معنای اول را تشکیل می دهد و به سخن دیگر علم تجربی نوعی از انواع دانستنیهای بسیاری است که در اختیار بشر می تواند قرار گیرد. رشد علم به معنای دوم عمدتا از آغاز دوره رنسانس به بعد است در حالیکه علم به معنای مطلق آگاهی (معنای اول) تولدش با تولد بشریت هم آغاز است. آیه قرآنی ?خلق الانسان علمه البیان? (خداوند رحمن انسان را آفرید و بیان را به وی تعلیم داد/ رحمن/4و3) بهترین موید این معناست.
معنای عالم باتوجه به دو تعریف از علم
ـ در نگاه اول به علم که نگاه ترکیبی به معرفت است خداوند معلم اول و پیامبر معلم ثانی است چرا که پس از تعلیم آدم توسط خداوند دستور ?قال یا آدم اننبئهم باسمائهم? (ای آدم ملائکه را به این اسماء آگاه ساز/ بقره 33) آدم علیه السلام داده شده این بدان جهت است که اساساً هدف آفرینش انسان با علم و معرفت پیوند ناگستنی دارد در بیان رسا و جامع سید شهیدان امام حسین (ع) این معنا به خوبی روشن است که:
?ما خلق العباد الا لیعرفوه، فاذا عرفوه عبدوه? (بندگان را نیافرید مگر برای آن که او را بشناسند پس چون او را شناختن عبادتش خواهند کرد. ـ در این معنا هدف از ارسال معلم ثانی ارائه معرفتی است که انسان بواسطه آن به عبادت می رسد ?هو الذی بعث فی الامیین رسولاً منهم تیلوا علیهم آیاته و یزکیهم و یعلمهم الکتاب و الحکمه و ان کانوا من قبل لفی ضلال مبین? (اوست خدایی که پیامبر بزرگوار از میان شان برانگیخت تا بر آنان آیات وحی را تلاوت کند و آنان را پاک سازد و شریعت کتاب و حکمت الهی را بیاموزد که پیش از این همه در ورطة جهالت و گمراهی بودند(جمعه/2) در این آیه همه علوم از جمله بیان، اخلاق، تعلیم کتاب و حکمت، برای رهایی از گمراهی و یافتن راه هدایت (عبادت) توسط
پیامبر(ص) معرفی شده است. ـ در نگاه دوم که نگاه تفکیکی به شاخه ای معرفت است. معلم اول ارسطو است چرا که ?وی نخستین واضع علم منطق بود ... و راه دلیل و برهان منطقی را باز نمود و معلم ثانی نیز ابونصر فارابی است بخاطر آنکه او اول بار کتب حکمت یونانی را که ارسطو و غیره تحریر کرده اند از یونانی به عربی ترجمه کرد و تعلیم داد....
ارزش و مقام معلم شرافت و مرتبت معلم زمانی اهمیت دارد که بتواند شان خداوند و پیامبران را در وجود خود محقق سازد و پیوند انسان به هدف متعالی خلقت یعنی عبادت را برقرار سازد. لذا در این تعریف شهید مرتضی مطهری یکی از آن معلمان راستین است که اولاً با نگاه ترکیبی به همه معارف بشری نظر می کند و ثانیا تمامی تلاشهای علمی و عملی را مقدمه ای برای عبادت می داند و در این راه به مرحله سوم دینداری راه می یابد و با شهادت، عبادت عملی و علمی خود را کامل می سازد . به همین مناسبت روز شهادت این بزرگ مرد فرزانه (11 اردیبهشت ) را روز معلم نامیدند.
هنر معلمی:
معلمی شغل و حرفه نیست، بلکه ذوق و هنر توانمندی است معلمی در قرآن به عنوان جلوه ای از قدرت لایزال الهی نخست ویژه ذات مقدس خداوند تبارک و تعالی است. در نخستین آیات قرآن که بر قلب مبارک پیغمبر اکرم (ص) نازل شد، به این هنر خداوند اشاره شده است:
اقرا باسم ربک الذی خلق، خلق الانسان من علق، اقرأ و ربک الاکرم، الذی علم بالقلم، علم الانسان ما لم یعلم. (علق: 1ـ 5) بخوان به نام پروردگارت که جهانیان را آفرید. انسان را از خون بسته سرشت بخوان ! و پروردگارت کریمترین است همان که آموخت با قلم، آموخت به انسان آنچه را که نمی دانست.
در این آیات خداوند، خود را ?معلم? می خواند و جالب این که معلم بودن خود را بعد از آفرینش پیچیده ترین و بهترین شاهکار خلقت، یعنی انسان آورده است. مقام معلم بودن خدا، بعد از آفرینش قرارداد. نوعی انسانی را که هیچ نمی دانست، به وسیله قلم آموزش
داد که این از اوج خلاقیت و هنر شگفت خداوند در امر آفرینش حکایت دارد:
چو قاف قدرتش دَم بر قلم زد هزاران نقش بر لوح عدم زد
از این رو، می توان گفت که هنر شگفت معلمی از آن خداوند عالم است.
شهید ثانی رحمت الله درباره هنر معلمی خداوند می فرماید:
خداوند از آن جهت به وصف (اکرمیت) و نامحدود بودن کرامتش، توصیف شد که علم و دانش را به بشر ارزانی داشته است. اگر هر مزیت دیگری، جز علم و دانش، معیار فضیلت به شمار می رفت، شایسته بود همان مزیت با وصف (اکرمیت) در ضمن این آیات همراه و هم پا گردد و آن مزیت به عنوان معیار کرامت نامحدود خداوند به شمار آید. کرامت الهی در این آیات با تعبیر ?الاکرام? بیان شده است. چنین تعبیری می فهماند که عالی ترین نوع کرامت پروردگار نسبت به انسان با والاترین مقام و جایگاه او، یعنی علم و دانش هم طراز است.
به همین جهت امام خمینی (ره) می فرمود:
معلم اول خدای تبارک و تعالی است ..... به وسیله وحی؛ مردم را دعوت می کند به نورانیت؛ دعوت می کند به محبت؛ دعوت می کند به مراتب کمالی که از برای انسان است.
معلّمی برتر از شهادت
حضرت امام جعفر صادق (ع) می فرمایند:? هنگامی که روز قیامت شود، خداوند تمام انسان ها را جمع می کند و چون ترازوی اعمال نهاده شد و خون شهیدان را با مرکب قلم عالمان و معلمان بسنجند، ارزش مرکب آنان بر خون شهیدان فزونی خواهد داشت ?. این ارزش بدان جهت است که شهیدان در سایة علم و تربیت معلمان و تعلیم شایستة آنان به خدا راه یافته و لیاقت شهادت نصیبشان شده است.
توصیه امام سجاد (ع) به دانش آموزان
امام سجاد (ع) در زمینة حفظ حقوق معلم می فرماید: ? حق معلم بر تو آن است که همواره، با دیدة تعظیم و تکریم به او بنگری، مجلس او را گرامی بداری و به سخنانش با دقت گوش دهی، رو به جانب او بنشینی و صدایت را در حضورش بلند نکنی ?.
لزوم دلسوزی معلم نسبت به شاگرد
مرحوم شهید ثانی در مورد لزوم دلسوزی معلم نسبت به شاگرد می نویسد: ? معلم باید دربارة شاگردان، خواهان اموری باشد که نسبت به آنها، در خود احساس علاقه و دوستی کند. و از هرگونه شر و بدی که برای خویش نمی پسندد برای شاگردانش نیز نپسندد؛ زیرا این گونه دلسوزی و برابر اندیشی نسبت به شاگردان، حاکی از کمالِ ایمانِ معلم و حُسن رفتار و برادری، نمایانگر روح تعاون و همبستگی معلم نسبت به آنان می باشد? .
حقوق معلم در آینة فرمایشات حضرت سجاد (ع)
حضرت سجاد (ع) در فرمایشات خود سفارش بسیاری در حفظ حقوق معلم از سوی شاگردان دارند و می فرماید:? حق کسی که عهده دار تعلیم توست آن است که او را بزرگ شماری و مجلس او را سنگین بداری و نیکو به وی گوش فرا دهی و روی خود را بر او کنی و با او بلند سخن نگویی و کسی را که از او چیزی می پرسد تو پاسخ ندهی و بگذاری که خود او پاسخ گو باشد و در مجلس او با هیچ کس به صحبت ننشینی و در محضر او بدگویی از کسی نکنی و اگر از او در نزد تو بدگویی شد از او دفاع کنی و عیب پوشش باشی و فضایل و مناقب او را آشکار کنی و با دشمنش همنشینی نکنی و با دوستش دشمنی نورزی؛ پس چون چنین کردی، فرشتگان خدای تعالی به سود تو گواهی خواهند داد که