لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
بافت شناسی استخوان:
استخوان یکی از سخت ترین بافتهای بدن انسان است و از نظر توانائی تحمل فشار، پس از غضروف، مقام دوم را داراست. استخوان به عنوان عمده ترین جزء اسکلت بالغین، از ساختمانهای گوشتی حمایت کرده، از اعضاء حیاتی مانند جمجمه و حفرات قفسه صدری حفاظت نموده و مغز استخوان که در آن سلولهای خونی بوجود می ایند را در خود جای کی دهد. استخوان به عنوان منبع ذخیره کلسیم، فسفات و سایر یونهائی که می توانند به طور کنترل شده آزاد یا ذخیره گردند عمل می کند تا غلظت این گونه یونهای مهم را در مایعات بدن ثابت نگه دارند. علاوه بر این اعمال، استخوانها دستگاهی از اهرمها را تشکیل میدهند که نیروهای حاصل از انقباضات عضلاتی را چند برابر کرده و آنها را به حرکات بدن تبدیل مینمایند.
استخوان یک بافت همبند تخصص یافته می باشد که از ماده کلسیفیه بین سلولی، ماتریکس (بستر استخوانی)، و سه نوع مختلف سلول به شرح زیر تشکیل شده است:
1-استئوبلاستها (Osteoblasts): مسئول سنتز اجزاء آلی ماتریکس (کلاژن نوع 1، پروتئولیکانها و گلیکوپروتئین ها) هستند.
2-استئوکلاستها (Osteoclasts): کلاژناز و سایر آنزیمهای پروتئولیتیک را ترشح نموده و فعالانه در جذب و قالب گیری مجدد بافت استخوانی دخالت دارند.
3-استئوسیتها (Osteocytes): همان استئوبلاستها هستند که پیرامون آنها را بستر استخوانی احاطه نموده است.
پنجاه درصد وزن خشک بستر استخوانی (ماتریکس) را ماده معدنی (Mineral) تشکیل می دهد که در این میان کلسیم و فسفر که کریستالهای هیدروکسی آپاتیت با ترکیب Ca10(po4)6 (OH)2 را پدید می آورد، نسبت قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند. مواد معدنی ماتریکسی قدرت زیادی جهت تحمل فشار و خم شدن به استخوان میدهند. مواد آلی ماتریکسی عمدتاً از رشتههای کلاژن تیپ I تشکیل شدهاند که قدرت زیادی جهت تحمل کشیده شدن (Tention) را به استخوان می دهند. لازم به ذکر است که همراهی کریستالهای هیدروکسی آپاتیت با رشته های کلاژن، مسئول سختی و مقاومتی است که مشخصه استخوان می باشد. بدین معنی که پس از برداشته شدن قسمت معدنی استخوان (دکلسیفیه شدن) شکل آن حفظ می شود ولی مانند تاندون انعطاف پذیر می گردد و نیز بدنبال از بین رفتن قسمت آلی استخوان (رشته های کلاژن)، استخوان شکل خود را حفظ می کند ولی در عین حال شکننده شده و هنگامی که در دست گرفته شود، به آسانی می شکنند.
استخوان نیز همچون بسیاری از بافتهای بدن دارای عروق، اعصاب و لنفاتیکها میباشد. از آنجا که متابولیت ها قادر به انتشار از طریق بستر کلسیفیه استخوان نیستند، تبادلات بین استئوسیت ها و مویرگهای خونی بستگی به ارتباط سلولی از طریق کانالیکولهائی دارد که بستر را سورخ می کنند. این کانالیکولها به به استئوسیتها امکان می دهند ک از طریق استطاله های فیلوپودی (Filopodia) با استئوسیتهای مجاور، با سطوح داخلی و خارجی استخوان و نیز با عروق خونی که از بستر میگذرند، ارتباط برقرار نمایند.
سطوح داخلی تمام استخوانها با لایه ای از بافت همبند که به ترتیب اندوست (Endosteum) و پریوست (Perioseum) خوانده می شود، مفروش شده است.
اندوست، تمامی سطوح داخلی استخوان را مفروش می کند و از سلولهای پیش ساز استخوان همراه با مقدار کمی بافت همبند تشکیل شده و به میزان قابل توجهی از پریوست یا ضریع نازک تر است.
پریوست، از یک لایه فیبرو خارجی شامل رشته های کلاژنی و فیبروبلاستها و یک لایه عروقی و پر سلول داخلی تشکیل شده است. لایه داخلی پریوست از سلولهای پهنی تشکیل یافته که دارای پتانسیل تقسیم میتوزی بوده و قادر به تمایز به استئوبلاستها هستند. این سلولها نقش بارزی در رشد و ترمیم استخوان ایفا میکنند.
استخوانهای انسان از دو نوع بافت استخوان تشکیل شده است که دارای ساختمان بافت شناسی اولیه یکسانی هستند ولی در مشاهده ماکروسکوپی برش عرضی با هم متفاوتند. این دو نوع استخوان عبارتند از:
1-استخوان قشری یا فسرده (Cortical or Compact Bone): نسبتاً ضخیم و فاقد عروق است و تنها یک کانال مرکزی و اسکولار دارد. ترمیم شکستگی این استخوانها آهسته صورت می گیرد.
2-استخوان اسفنجی (Cancellous or Spongy Bone): کاملاً واسکولار و به همین دلیل شکستگی این استخوانها تقریباً همیشه ترمیم می شوند.
در استخوانهای دراز انتهایی پیازی شکل استخوان که بنام اپی فیز خوانده می شوند، از استخوان اسفنجی تشکیل یافته که با لایه ای از استخوان متراکم پوشیده می شود. قسمت استوانه ای یا دیافیز تقریباً به طور کامل از استخوان متراکم تشکیل شده و مقدار اندکی استخوان اسفنجی سطح داخلی آنرا پیرامون حفره مغز استخوان احاطه کرده است. متافیز استخوانهای دراز و بیشتر استخوانهای پهن و کوتاه معمولاً هسته ای از استخوان اسفنجی دارند که کاملاً توسط استخوان متراکم در بر گرفته می شود. این اختلافات در پراکندگی استخوانهای متراکم و اسفنجی، باعث اختلاف در روند ترمیم شکستگی های استخوانهای مختلف می شود.
استخوانها از نظر بافت شناسی و خصوصیات بیولوژیک بر دو نوعند:
1-استخوان نابالغ، اولیه یا درهم بافته (Woven or Immature Bone)
2-استخوان بالغ، ثانویه یا تیغه ای (Iamellar or Mature Bone)
هر دو شکل دارای اجزاء ساختمانی یکسانی هستند ولی در عین حال تفاوتهائی نیز با یکدیگر دارند و هرکدام خصوصیات ویژه خود را داراست:
استخوان در هم بافته، اسکلت جنینی را تشکیل می شدهد و در بدو تولد نیز استخوادن نوزاد از این نوع است. ولی با رشد و تکامل بدن، استخوان در هم بافته جای خود را به استخوان تیغه ای می دهد همچنین در روند ترمیم،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 33 صفحه
قسمتی از متن .docx :
فهرست مطالب
تاریخچه 2
مفاهیم پایه 2
اپیدرم 3
تفاوتهای استوماتهای آبی و استوماتهای هوایی 5
مشخصات دیواره سلولهای اپیدرمی 6
کلانشیم: 9
ویژگیهای یاخته های کلانشیمی 10
اسکلرانشیم: 13
بافت ترشحی 13
انواع ساختارهای ترشحی 14
ساختارهای ترشحی بیرونی 15
کرکهای ترشحی 16
هیداتودها 16
غدههایترشح کننده موسیلاژ 17
غدههای ترشح کننده ترپنها 17
انواع ترشحات گیاهی 19
بافت هادی 21
بافت آوند چوبی 21
ساختار و شکل دیواره پسین عناصر تراکئیدی 23
یاختههای پارانشیمی 24
بافت مقاوم در گیاه 27
انواع بافت مریستمی 28
بافتهای بالغ 29
بافتهای مرکب 30
خصوصیات مورفولوژیک کروموزوم 33
منابع و مراجع: 33
تاریخچه
بافت شناسی گیاهی تاریخی دیرینه دارد و با کوشش دانشمندان مثل مالپیگی و گرو ، ابتدا در اواسط قرن هفدهم بنیانگذاری شد. گرو توانست تصاویر دقیقی ار بافتهای گیاهی را کشف کند که هم اکنون نیز استفاده میشود.
مفاهیم پایه
بافتهای گیاهی بسیار متنوعند و اصولا تنوع آنها در نتیجه تکامل بوجود آمده است. بدین صورت که گروههای گیاهی تکامل یافتهتر ، دارای تنوع بافتی بیشتری میباشند. بیشتری تنوع بافتی در گیاهان گلدار (تک لپهای و دو لپهای) دیده میشود. چون در این گروه ، بافتها و سلولها به حد والایی از تکامل خود رسیده اند و کاملا اختصاصی شدهاند.
در گروههای پستتر ، بافتها تنوع کمتری دارند مثلا در خزهها ، اگر چه تا حد زیادی تقسیم کار صورت گرفته اما هنوز بافتها تمایز کامل نیافته و کاملا اختصاصی نشدهاند. بنابراین بافتها ، عمدتا پارانشیمی میباشند و در نهانزادان آوندی ، بعضی از بافتها نظیر بافت هدایت کننده برای
بافتهای محافظ گیاه وظیفه گیاه محافظت از گیاه در برابر ورود عوامل بیرونی و بیماریزا و ویروسها و میکربها را بر عهده دارند و به دو دسته اپیدرم و پویدرم تقسیم میشوند.
بافتهایی که در گیاهان دیده میشوند عبارتاند از:
بافتهای: مریستم، پارانشیم، اپیدرم، پریدرم، کلانشیم، اسکلرانشیم و همچنین بافتهای چوبی، آبکشی و ترشحی. بافت پارانشیم را «بافت زمینهای» بافتهای اپیدرم و پریدرم را «دستگاههای محافظ یا پوششی»، بافتهای کلانشیم و اسکلرانشیم را «دستگاههای نگاهدارنده یا استحکامی» و بافتهای چوبی و آبکشی را «دستگاههای هادی» گویند.
اپیدرم
اپیدرم لایه بیرونی در همه اندامها از ریشه تا دانه میباشد. از لحاظ عملکررد و مورفولوژی بافت متنوعی است به عبارت دیگر بافت مرکب است. که سلولهای آن وظایف متعددی دارند. سلولهای اپیدرمی سلولهای پارانشیمی تخصص یافته هستند که زندهاند ولی دارای واکوئل و فاقد کلروپلاست و دارای لوکوپلاست. واکوئل ممکن است رنگدانه آنتوسیانین داشته باشد(مثلا در فلس پیاز). اپیدر گیاهان آبزی و سایه دوست کلروپلاست دارند و فتوسنتز انجام مید
اصطلاح بشره برای بیرونیترین لایه یاختههای همه بخشهای پیکر نخستین گیاه، اعم از ساقه، ریشه، برگ گل، میوه، و دانه، به کار میرود. بشره در کلاهک ریشه و مریستمهای انتهایی وجود ندارد. گفتنیاست که بشره ریشه با بشره ساقه از نظر منشأ، نقش و ساختار تفاوت دارد.
نقشهای طبیعی بشره بخشهای هوایی گیاه عبارتاند از: به حداقل رساندن میزان تعرق، حفاظت مکانیکی، انتقال گازها از روزنههاو ذخیره آب و فراوردههای متابولیسمی. بشره،علاوه بر نقشهای فوق، برخی از نقشهای کمکی مانند: فتوسنتز ترشح و جذب را ایفا میکند.
انواع یاختههای بشرهای
1. یاختههایمعمولی بشرهای این یاختهها از نظر شکل، اندازه و آرایش متفاوتاند، اما طوری پهلوی هم قرار گرفتهاند که فضای بین یاختهای در آنها دیده نمیشود.
2. یاختههای بشرهای با ساختار یا محتویات ویژه یاختههای فیبرماننده بشرهای در بعضی سرخسها ، بازدانگان، بسیاری از گونههای گندمیان، و دولپهایهای ویژهای دیده شدهاند.
3. استوماتها برای برقراری ارتباط بین گیاه و محیط خارج، منافذ ریزی در بشره به وجود میآیند. هریک از این منافذ به وسیله دو یاخته تخصص یافته به نام یاختههای محافظ یا روزنهای پوشیده میشود.
4. کرکهای بشرهای همة زایدههای یک یاختهای و یا چند یاختهای بشره را کرک گویند. این زایدهها از یاختههای بشره یا بخشهای زیر بشره منشأ گرفته و در اثر دراز شدن یا تقسیمات متعدد به صورت کرک درآمدهاند.
تقسیمبندی استوماتها بر اساس نحوه تشکیل آنها و ارتباطشان با یاختههای بشرهای مجاور
1ـ نوع انوموسیتیک (نوع آلالهای ) ـ در این نوع، یاختههای روزنهای به وسیلة یاختههایی احاطه میشوند که با یاختههای معمولی بشرهای تفاوتی ندارند .
2ـ نوع پاراسیتیک (نوع روناسی) ـ در این نوع یاختههای روزنهای توسط یاختههای همراه که بهطور موازی با آنها قرار گرفتهاند احاطه میشوند.
3ـ نوع دیاسیتیک (نوع میخکی ) ـ در این نوع، یاختههای روزنهای به وسیله دو یاخته همراه احاطه شدهاند و دیواره مشترک یاختههای همراه عمود بر محور بزرگ یاختههای روزنهای است.
4ـ نوع انیزوسیتیک (نوع چلیپایی ) ـ در این نوع، یاختههای روزنهای به وسیله سه یاخته همراه با اندازههای متفاوت احاطه شدهاند. یکی از یاختهها از دو یاخته دیگر کوچکتر است.
5ـ نوع اکتینوسیتیک ـ در این نوع یاختههای روزنهای به وسیله حلقهای از یاختههای شعاعی احاطه شدهاند.
استوماتها را بر اساس نقش آنها به دو گروه هوایی و آبی تقسیم میکنند:
1ـ استوماتهایهوایی ـ که نقش آنهاتبادلات گازی بین گیاه و محیط است.
2ـ استوماتهای آبی ـ که نقش آنها دفع آب اضافی از گیاه است.
انواع استوماتها هوایی بر اساس نحوه استقرار آنها در سطح بشره
-استوماتهای سطحی ـ این استوماتها با یاختههای بشره مجاور در خود در یک سطح قرار میگیرند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
بافت شناسی استخوان:
استخوان یکی از سخت ترین بافتهای بدن انسان است و از نظر توانائی تحمل فشار، پس از غضروف، مقام دوم را داراست. استخوان به عنوان عمده ترین جزء اسکلت بالغین، از ساختمانهای گوشتی حمایت کرده، از اعضاء حیاتی مانند جمجمه و حفرات قفسه صدری حفاظت نموده و مغز استخوان که در آن سلولهای خونی بوجود می ایند را در خود جای کی دهد. استخوان به عنوان منبع ذخیره کلسیم، فسفات و سایر یونهائی که می توانند به طور کنترل شده آزاد یا ذخیره گردند عمل می کند تا غلظت این گونه یونهای مهم را در مایعات بدن ثابت نگه دارند. علاوه بر این اعمال، استخوانها دستگاهی از اهرمها را تشکیل میدهند که نیروهای حاصل از انقباضات عضلاتی را چند برابر کرده و آنها را به حرکات بدن تبدیل مینمایند.
استخوان یک بافت همبند تخصص یافته می باشد که از ماده کلسیفیه بین سلولی، ماتریکس (بستر استخوانی)، و سه نوع مختلف سلول به شرح زیر تشکیل شده است:
1-استئوبلاستها (Osteoblasts): مسئول سنتز اجزاء آلی ماتریکس (کلاژن نوع 1، پروتئولیکانها و گلیکوپروتئین ها) هستند.
2-استئوکلاستها (Osteoclasts): کلاژناز و سایر آنزیمهای پروتئولیتیک را ترشح نموده و فعالانه در جذب و قالب گیری مجدد بافت استخوانی دخالت دارند.
3-استئوسیتها (Osteocytes): همان استئوبلاستها هستند که پیرامون آنها را بستر استخوانی احاطه نموده است.
پنجاه درصد وزن خشک بستر استخوانی (ماتریکس) را ماده معدنی (Mineral) تشکیل می دهد که در این میان کلسیم و فسفر که کریستالهای هیدروکسی آپاتیت با ترکیب Ca10(po4)6 (OH)2 را پدید می آورد، نسبت قابل توجهی را به خود اختصاص داده اند. مواد معدنی ماتریکسی قدرت زیادی جهت تحمل فشار و خم شدن به استخوان میدهند. مواد آلی ماتریکسی عمدتاً از رشتههای کلاژن تیپ I تشکیل شدهاند که قدرت زیادی جهت تحمل کشیده شدن (Tention) را به استخوان می دهند. لازم به ذکر است که همراهی کریستالهای هیدروکسی آپاتیت با رشته های کلاژن، مسئول سختی و مقاومتی است که مشخصه استخوان می باشد. بدین معنی که پس از برداشته شدن قسمت معدنی استخوان (دکلسیفیه شدن) شکل آن حفظ می شود ولی مانند تاندون انعطاف پذیر می گردد و نیز بدنبال از بین رفتن قسمت آلی استخوان (رشته های کلاژن)، استخوان شکل خود را حفظ می کند ولی در عین حال شکننده شده و هنگامی که در دست گرفته شود، به آسانی می شکنند.
استخوان نیز همچون بسیاری از بافتهای بدن دارای عروق، اعصاب و لنفاتیکها میباشد. از آنجا که متابولیت ها قادر به انتشار از طریق بستر کلسیفیه استخوان نیستند، تبادلات بین استئوسیت ها و مویرگهای خونی بستگی به ارتباط سلولی از طریق کانالیکولهائی دارد که بستر را سورخ می کنند. این کانالیکولها به به استئوسیتها امکان می دهند ک از طریق استطاله های فیلوپودی (Filopodia) با استئوسیتهای مجاور، با سطوح داخلی و خارجی استخوان و نیز با عروق خونی که از بستر میگذرند، ارتباط برقرار نمایند.
سطوح داخلی تمام استخوانها با لایه ای از بافت همبند که به ترتیب اندوست (Endosteum) و پریوست (Perioseum) خوانده می شود، مفروش شده است.
اندوست، تمامی سطوح داخلی استخوان را مفروش می کند و از سلولهای پیش ساز استخوان همراه با مقدار کمی بافت همبند تشکیل شده و به میزان قابل توجهی از پریوست یا ضریع نازک تر است.
پریوست، از یک لایه فیبرو خارجی شامل رشته های کلاژنی و فیبروبلاستها و یک لایه عروقی و پر سلول داخلی تشکیل شده است. لایه داخلی پریوست از سلولهای پهنی تشکیل یافته که دارای پتانسیل تقسیم میتوزی بوده و قادر به تمایز به استئوبلاستها هستند. این سلولها نقش بارزی در رشد و ترمیم استخوان ایفا میکنند.
استخوانهای انسان از دو نوع بافت استخوان تشکیل شده است که دارای ساختمان بافت شناسی اولیه یکسانی هستند ولی در مشاهده ماکروسکوپی برش عرضی با هم متفاوتند. این دو نوع استخوان عبارتند از:
1-استخوان قشری یا فسرده (Cortical or Compact Bone): نسبتاً ضخیم و فاقد عروق است و تنها یک کانال مرکزی و اسکولار دارد. ترمیم شکستگی این استخوانها آهسته صورت می گیرد.
2-استخوان اسفنجی (Cancellous or Spongy Bone): کاملاً واسکولار و به همین دلیل شکستگی این استخوانها تقریباً همیشه ترمیم می شوند.
در استخوانهای دراز انتهایی پیازی شکل استخوان که بنام اپی فیز خوانده می شوند، از استخوان اسفنجی تشکیل یافته که با لایه ای از استخوان متراکم پوشیده می شود. قسمت استوانه ای یا دیافیز تقریباً به طور کامل از استخوان متراکم تشکیل شده و مقدار اندکی استخوان اسفنجی سطح داخلی آنرا پیرامون حفره مغز استخوان احاطه کرده است. متافیز استخوانهای دراز و بیشتر استخوانهای پهن و کوتاه معمولاً هسته ای از استخوان اسفنجی دارند که کاملاً توسط استخوان متراکم در بر گرفته می شود. این اختلافات در پراکندگی استخوانهای متراکم و اسفنجی، باعث اختلاف در روند ترمیم شکستگی های استخوانهای مختلف می شود.
استخوانها از نظر بافت شناسی و خصوصیات بیولوژیک بر دو نوعند:
1-استخوان نابالغ، اولیه یا درهم بافته (Woven or Immature Bone)
2-استخوان بالغ، ثانویه یا تیغه ای (Iamellar or Mature Bone)
هر دو شکل دارای اجزاء ساختمانی یکسانی هستند ولی در عین حال تفاوتهائی نیز با یکدیگر دارند و هرکدام خصوصیات ویژه خود را داراست:
استخوان در هم بافته، اسکلت جنینی را تشکیل می شدهد و در بدو تولد نیز استخوادن نوزاد از این نوع است. ولی با رشد و تکامل بدن، استخوان در هم بافته جای خود را به استخوان تیغه ای می دهد همچنین در روند ترمیم،
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
بافت خون
خون بافت همبند تخصص یافتهای است که سلولهای آن در داخل ماده زمینهای مایعی به نام پلاسمای خون شناورند.
نگاه اجمالی
خون 7 الی 8 درصد وزن بدن را تشکیل میدهد و حجم آن در یک فرد بالغ بطور متوسط 5 لیتر میباشد. خون به واسطه گردش در داخل رگهای خونی عامل اصلی توزیع مواد غذایی ، اکسیژن و حرارت در بدن و انتقال دیاکسید کربن و مواد زاید حاصل از فعالیت سلولها از بافتها به ارگانهای دفعی است. خون همچنین هورمونهای مترشحه از غدد داخلی را به ارگانهای مورد نظر حمل میکند.خون در خارج از بدن منعقد شده و سلولها و مواد غیر محلول آن به صورت تودهای نسبتا سفت به نام لخته خون (Blood clot) درمیآید. و قسمت محلول آن به صورت مایعی زرد و روشن به نام سرم (Serum) از آن جدا میگردد. برای جلوگیری از انعقاد خون ، به منظور مطالعات خونی ، مقداری هپارین (یک ماده ضد انعقاد) یا سیترات به آن افزوده میشود. در این حالت اگر اجازه داده شود سلولهای خونی ته نشین شوند ، ملاحظه خواهد شد از نظر حجمی حدود 55 درصد خون از پلاسما و 45 درصد آن از سلولهای خونی تشکیل شده است. سلولهای خونی شامل گویچه های قرمز ، گویچه های سفید و پلاکتها هستند.
پلاسمای خون
پلاسما 55 درصد خون را تشکیل میدهد. مایعی است که 91 درصد آن را آب ، 7 درصد آن را پروتئینها ، یک درصد آن را املاح معدنی و یک درصد بقیه را ویتامینها ، مواد قندی و مواد لیپیدی ، هورمونها و اسیدهای آمینه تشکیل میدهند.
پروتئینهای عمده پلاسما
آلبومین پروتئین اصلی خون میباشد که بوسیله کبد ساخته میشود و مهمترین وظیفه آن حفظ فشار اسمزی خون میباشد. در ضمن در حمل مواد غیر معمول در آب ، نظیر اسیدهای چرب آزاد نقش عمدهای دارد. فیبرینوژن ، پروتئینی است که در کبد سنتز میشود. و پس از تبدیل شدن به فیبرین در انعقاد خون شرکت میکند. گلوبینها از نظر وزن مولکولی به سردسته گاما گلبولینها ، بتا گلبولینها و آلفا گلبولینها تقسیم میشوند. که مهمترین آنها گاما گلبولینها هستند که به آنتی بادیها یا ایمونو گلبولینها نیز مشهورند.
گلبولهای قرمز (Erthrocytes)
به سلولهای قرمز خون مشهورند. و بیشترین سلولهای خونی را تشکیل میدهند. سلولهایی بدون هسته و مقعرالطرفین هستند. در شرایط طبیعی قطر آنها بطور متوسط 7.5 میکرون میباشد. اگر اندازه سلول کوچکتر از 6 میکرون باشد میکروسیت و اگر بزرگتر از 9 میکرون باشد، ماکروسیت نامیده میشوند. حضور گویچههای قرمز با اندازههای مختلف در خون را آنیزوسیتوزیس Anisicytosis و حضور گویچههای قرمز با اشکال متفاوت در خون را پوی کیلو سیتوزیس Poikilocytosis مینامند. که در حالات مرضی دیده میشوند.تعداد گویچههای قرمز در حالت طبیعی در خون زنان 3.6 تا 5.5 میلیون در هر میکرولیتر و در خون مردان 4.1 تا 6 میلیون در هر میکرولیتر میباشد. نسبت حجم سلولهای خون به کل خون برحسب درصد را هماتوکریت مینامیم. هماتوکریت در زنان سالم و بالغ 45 - 35 درصد و در مردان سالم و بالغ 50 - 40 درصد میباشد.
ساختمان و کار گلبولهای قرمز
گلبولهای قرمز سلولهایی مقعرالطرفین و قابل انعطاف هستند که ضمن عبور از مویرگها بهم چسبیده و به صورت میلهای استوانهای درمیآیند که رولکس (Rouleaux) نامیده میشود. شکل ویژه و انعطاف پذیری زیاد گویچههای قرمز را به پروتئینهای محیطی ویژهای نسبت میدهند که به سطح داخلی غشای اریترویسیتها چسبیدهاند. برخی از بیماریهای ارثی خون مانند کروی یا بیضی شکل بودن گویچههای قرمز از نقص پروتئینهای فوق ناشی میگردد.غشای این سلولها همچنین حاوی رسپتورهای مربوط به گروههای خونی میباشد. گویچههای قرمز خون حاوی مولکول پیچیدهای به نام هموگلوبین میباشد. که از یک قسمت پروتئینی به نام گلوبین و یک رنگ دانه آهندار به نام «هم» تشکیل شده است. گلوبین مرکب از 4 زنجیره پلیپپتیدی است که به هر زنجیره یک پورفیرین آهندار متصل شده است. هموگلوبین به علت داشتن آهن که در حالت احیا شده میباشد. میتواند با اکسیژن و دیاکسید کربن ترکیب شده و به ترتیب آهن ، هموگلوبین و کربامینو هموگلوبین تشکیل دهد.با توجه به بالا بودن فشار اکسیژن در ریه ها ، اکسی هموگلوبین در ریهها تشکیل شده و پس از رسیدن به بافتها ، اکسیژن جدا شده و دیاکسید کربن به آن متصل میگردد. بدین ترتیب امکان حمل اکسیژن از ریه به بافتها و دیاکسید کربن از بافتها به ریه امکانپذیر میگردد.عمر گلبولهای قرمز 120 روز میباشد. و پس از پایان این مدت بوسیله ماکروفاژهای طحال ، کبد و مغز استخوان فاگوسیته میشوند. کاهش تعداد گویچههای قرمز در خون را کم خونی Anemia و افزایش گویچههای قرمز در خون را پلی سیتمی Polycytemia مینامند.
گویچههای سفید خون
لکوسیتها یا گویچههای سفید خون بر اساس حضور یا عدم حضور گرانولهای اختصاصی در سیتوپلاسم خود به دو دسته گرانولوسیتها یا دانهدارها و آگرانولوسیتها یا بدون دانهها تقسیم بندی میشوند. لکوسیتها در مقایسه با اریتروسیتها سلولهایی هستهدار و متحرک هستند. گرانولوسیتها بر اساس رنگ پذیری گرانولهای اختصاصی آنها به سه دسته نوتروفیلها ، اسیدوفیلها و بازوفیلها تقسیم میگردند. آگرانولوسیتها به دو دسته لنفوسیتها و مونوسیتها تقسیم میشوند.نوتروفیلها فراوانترین لکوسیتها در خون میباشند و در عفونتهای باکتریایی مقدار آنها افزایش مییابد. اسیدوفیلها یا ائوزینوفیلها بیشتر پاسخهای آلرژیک را کنترل میکنند. لنفوسیتها که به دو دسته لنفوسیت B و A تقسیم میشوند نقش عمدهای در دستگاه ایمنی بدن دارند. تحت شرایط بالینی از جمله التهابات عفونی و غیر عفونی ، بیماری سل و بیماریهای قارچی و برخی از سرطانها تعداد مونوسیتهای خون افزایش مییابد.
پلاکتها (Plackets)
اجسام کروی یا بیضوی کوچکی به قطر 4 - 2 میکرون هستند که از قطعه قطعه شدن سیتوپلاسم سلولهای بزرگی به نام مگا کاریوسیت (Mega karyocytes) در مغز استخوان حاصل میشود، فاقد هستهاند. با وجود این در مهره داران پست سلولهای هسته داری به نام ترومبوسیت معادل پلاکت می باشد. پلاکتها را ترومبوسیت نیز می نامند. تعداد پلاکتها 400 - 200 هزار در هر میکرولیتر خون می باشد. و عمر آنها 11 - 8 روز می باشد. هر پلاکت توسط غشایی غنی از گلیلو پروتئین محصور شده و بررسیها بیانگر وجود آنتی ژنهای گروههای خونی ABO در غشای پلاکتها می باشد.کار اصلی پلاکت جلوگیری از خونریزی است. که این عمل با چسبیدن پلاکتها به همدیگر و محل آسیب دیده رگ و ترشح مواد دخیل در انعقاد انجام میگیرد. تحریک پلاکتها در محل آسیب عروقی باعث ترشح ADP میگردد که ADP چسبیده به سطح پلاکت موجب چسبیدن پلاکتها بهم و تشکیل توده پلاکتی را میکند که به صورت درزگیر عمل کرده و از ادامه خونریزی جلوگیری میکند. همزمان با ترشح ADP ، سروتونین و ترومبوبلاستین پلاکتی نیز ترشح میگردد. که اولی باعث انقباض عروق و دومی باعث تبدیل پروترومبین به ترومبین میشود. ترومبین ، فیبرینوژن محلول پلاسما را به فیبرین غیر محلول تبدیل مینماید که سلولهای خونی در لابهلای توری ظریف حاصل از فیبرین گرفتار شده و لخته تشکیل میگردد.
پلاسمای خون
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
مهندسی بافت
مقدمه:
یکی از معضلات بزرگی که علم پزشکی از دیرباز با آن درگیر بوده است، ارائه درمانی قطعی برای بازسازی بافت های از کار افتاده و یا معیوب است. متداول ترین شیوه در درمان این نوع بافت ها، روش سنتی پیوند است که خود مشکلات عدیده ای را به دنبال دارد. از جمله این مشکلات می توان به کمبود عضو اهدائی، هزینه بالا و اثرات جانبی حاصل از پیوند بافت بیگانه Allograft)) که مهمترین آنها همان پس زنی بافت توسط بدن پذیرنده است اشاره کرد. این محدودیت ها دانشمندان را بر آن داشت تا راه حلی مناسب برای این معضل بیابند.
مهندسی بافت با عمر حدوده 1 ساله خود روشی نوید بخش در تولید گزینه های بیولوژیکی برای کاشتنی ها (Implants) و پروتزها ارائه کرده و وعده بزرگ تهیه اندام های کاملاً عملیاتی برای رفع مشکل کمبود عضو اهدائی را می دهد. اهداف مهندسی بافت فراهم سازی اندام های کارآمد یا جایگزین های قسمتی از بافت برای بیمارانی با ضعف یا از کارافتادگی اندام و یا بیماری های حاد است که این امر با استفاده از روشهای درمانی متنوع اندام مصنوعی- زیستی تحقق می یابد. بنا به تعریف، مهندسی بافت رشته ای است که از ترکیب علم بیولوژی مواد و علم مهندسی یا به عبارتی Biotech جهت بیان ارتباطات ساختاری بافت های فیزیولوژیکی و طبیعی پستانداران در راستای توسعه روش های نوین ترمیم بافت و جایگزین سازی بافت، توسعه یافته است. مهندسی بافت شامل مباحثی نظیر ترکیبات نوین سلول ها، بیومواد غیرسلولی، داروها، فرآورده های ژنی یا ژن هایی می باشد که قابل طراحی، تشخیص و ساخت بوده و امکان رهایش آنها به طور همزمان یا ترتیبی به عنوان عامل های درمانی میسر باشد. اگرچه داروها یا بیومواد غیر سلولی به مواد بسیاری اطلاق می گردد اما درمان های منهدسی بافت در واقع منحصر به فرد هستند.
داربست مهندسی بافت
در مهندسی بافت، سلول ها بر روی یک بستر از جنس پلیمر زیست تخریب پذیر بسیار متخلخل استقرار یافته، رشد و تکثیر می یابند. روند رشد این سلول ها در جهت بازسازی بافت در سه بعد است. یکی از اساسی ترین قسمت های مهندسی بافت، داربست های زیست تخریب پذیر هستند که تحت نام Scaffold شناخته می شوند. این داربست ها در حقیقت بستری متخلخل با ساختاری شبیه به ماتریس برون سلولی بافت (ECM) هستند که رشد سلول را به سمت تشکیل بافت مورد نظر جهت می دهند. از آنجا کلیه سلول های بدن به غیر از سلول های سیستم خون رسانی و بافت های جنینی خاص بر روی ECM رشد می کنند، ایجاد یک بستر مصنوعی در محیط in vitro بسیار اهمیت دارد. با رشد سلول ها بر روی داربست، داربست تخریب می شود. جنس این داربست ها پلیمر و در بعضی موارد کامپوزیت پلیمر- سرامیک است. پلیمر های متداول مورد استفاده در مهندسی بافت در جدول 1 آورده شده است.
پر استفاده ترین پلیمر ها در مهندسی بافت پلیمرهای خانواده پلی- هیدروکسی اسید شامل PGA , PLA و PLGA هستند که به طور گسترده به عنوان داربست مورد استفاده قرار می گیرند. داربست های کامپوزیت پلیمر-سرامیک در موارد ارتوپدی استفاده شده و از مهمترین سرامیک های به کار رفته در آنها می توان به تری کلسیم فسفات، تتراکلسیم فسفات و هیدورکسی آپاتیت اشاره کرد. علت به کارگیری سرامیک ها در داربست، افزایش استحکام پلیمر، چسبندگی به استخوان و قابلیت تحرک رشد درون استخوان است. بهینه ترین کامپوزیت در این مورد ترکیب PLGA و هیدروکسی آپاتیت شناخته می شود.
مکانیزم تخریب PGA , PLA و کوپلیمر های آنها بر اساس هیدرولیز تصادفی باندهای استری زنجیره پلیمری است. محصول نهایی این تخریب آب و است که به آسانی از بدن دفع می شوند. یک داربست ایده آل باید دارای تخلخل مناسب برای انتشار مواد غذایی بوده و امکان پاکسازی مواد زائد را داشته و دارای پایداری مکانیکی مناسبی جهت تثبیت و انتقال بار باشد. علاوه بر این، شیمی سطح ماده باید چسبندگی سلول و علامت دهی داخل سلولی (intracellular signaling) را به نحوی ارتقاء دهد که سلول ها فنوتیپ طبیعی خودشان را بروز دهند. برای رشد سریع سلول، داربست باید دارای میکروساختار بهینه باشد، فاکتورهای مهم یک داربست عبارتند از اندازه خلل و فرج، شکل و مساحت ویژه سطح. خلل و فرج موجود در داربست در حقیقت مسیرهای غذارسانی سلول ها و دفع پسماندهای سلولی هستند. برای مثال خلل و فرج بهینه برای رشد سلولهای فیبروبلاست درون رست ، خلل و فرج مناسب برای بازسازی پوست یک پستاندار بالغ 30-350 , 20-125 برای بازسازی استخوان است. بنابراین هدف اصلی در ساخت داربست، کنترل دقیق اندازه خلل و فرج و تخلخل است. مورد دیگر نحوه ایجاد چسبندگی مناسب سلول به سطح داربست است که در این مورد هم شیوه های متفاوتی به کار برده می شود، یکی از ساده ترین شیوه ها به کارگیری رشته های کوچک پپتیدی در پروتئین های ECM است که به عنوان واسطه مسئولیت چسبندگی سلول به بیومواد را بر عهده دارند. اجزاء گوناگون سرم قابل حل (پروتئین ها، پپتیدها) و رشته RGD برای تسهیل چسبندگی سلول شناخته شده اند.
روش های ساخت داربست
از آنجا که ECM بافت های مختلف باهم تفاوت دارد، داربست های مصنوعی به کار رفته برای هر بافت نیز با هم فرق میکند. تهیه داربست هایی با ماتریس های مختلف نیازمند به کارگیری روش های ساخت متفاوتی است که هر یک شیوه و کاربرد منحصر