انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد جوشکاری با لیزر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 23 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

چکیده»

درسالهای اخیر جوشکاری بوسیله پرتو لیزر یا جوشکاری بوسیله لیزرهای دوتایی به یک تکنیک متداول تبدیل گردیده است. مطالعات گذشته نشان می دهد استفاده از پرتوی لیزر دوتایی می تواند اصابت بر آمدگی هات را در سرعت بالا اتفاق نی افتد به تاخیر انداخته و باعث کم شدن سرعت سود کردن می شود. در طول این مطالعات یک آزمایش با جزئیات کامل برای نشان دادن مزایای لیزرهای دوتایی و درک بهتر مکانیزم برای بهبود کیفیت انجام پذیرفت. در این آزمایش از یک لیزر کیلو وات که به دو انشعاب تقسیم شده بود بطوریکه تین دو پرتو در پشت سر هم قرار داشتند. برا ی جوشکاری استفاده شده آزمایش نشان داد که لیزرهای دو تایی بصورت فاحشی کیفیت را بهبود می بخشند. برای فولاد ها ، کیفیت سطحی با کاهش عیوبی از قبیل ، فوران حوضچه ، ترکهای داخلی و بالا رفتن چقرمگی ، کاهش ترک مزکزی بالا رفته و در آلمینیوم نیز این بهبود شامل ایجاد سطحی صاف وکاهش عیوبی از قبیل آخال ها ، شوراخهای سطحی و ترکهای زیرین می باشد. یک دوربین تحقیقاتی سرعت بالا در بالای قطعه کار که ارتفاع و اندازه توده بخاری نشان می داد، علوم ساخت که در میانگین نوسانات فرکانس مسبت به لیزرهای تک پرتو تغییرات فاحشی انجام گرفته است. این اغییرات برای فولاد 2/1 کیلو هرتز بوده است. همانگونه که نوسانات وابسته به ناپایدار بودن سوداخ کلید است ناپایدار بودن تودة بخار نیز باعث ناپایدار بودن فرآیند جوش می شود وبه جوشی فقیر منجر می شود. در جوشکاری با دو لیزر توده بخار فقط نوسانی در فرکانس مشخص پیدا کرده اما اندازه توده بخار تغییرات کمی در حین جوشکاری دارد. فرآیند پایدار شده و به بهبود کیفیت در جوشکاری با لیزر کمک می کند.

مقدمه:

جوشکاری با لیزر بطور گسترده ای در صنایع اتومبیل سازی فضایی ، الکترونیک و صنایع سنگین برای اتصال فلزات مختلف بکار گرفته می شود. در صنایع اتومبیل سازی لیزرهای قدرت بالا جهت جوشکاری قسمت های زیادی از قبیل بدنه ، اگزوز و ... استفاده می شود گزارش شده در حدود 70 میلیون درز جوش در سال 2000 بطور کلی در سال 2000 بطور مناسب جوشکاری شده که این آمار در سال 2001 به 95 میلیون می رسد.

بطور کلی با مسائلی چون آخال، سوراخهای سطحی لایة بی شکل با ترکهای زیرین و ترک انجمادی که در اثر جوش با لیزر پدید می آید اغلب مواجه هستیم. صنایعی که از لیزر استفاده می کنند همیشه به دنبال روش های اقتصادی برای بهبود کیفیت جوش و کاستن از سختی در آماده سازی قطعات بوده اند یک تکنیک جوش که با ترکیب دو لیزر قوی که به "جوشکاری با دو پرتو" معروف است. در سالهای اخیر مورد تحقیق قرار گرفته استو آزمایشات ابتدایی نشان داد که پرتوی دوتایی دارای چندین مزیت نسبت به حالت تک پرتو میباشد. در مورد آزمایشات جوش با پرتو الکترول "EB" که بوسیله شخصی بنام arataetal انجام شد که در آن نیز از دو پرتو الکترون برای جوشکاری استفاده می شد ، ثابت شد که اگر یک پرتو دنبال پرتو اول وارد حوضچه مذاب شود می تواند سرعت جوشکاری را تا 50% افزایش دهد دذر فرآیند پرتوهای دوتایی ، می تواند دو پرتو در دو طرف قطعه قرار گیرد یا اینکه تست سر هم باشد.

شخصی به نام (منراد با ناس) از یک آیینه خم پذیر جهت منشعب کردن یک پرتو لیزر به دو پرتو استفاده کرد که جهت افزایش بیشتر تلرانس تنظیم از حالت دو طرفه استفاده کرده نتایج یم آزمایش نشان دار جهت جوشکاری در زها با fit upتارانس ها عبور پیدا کرده استفاده از حالت دو طرفه مناسب تر است. برای یک لیزر تک پرتو محاسبات ساده نشان می دهد که فاصله بین دو صفحه جهت جوشکاری برای صفحات نزدیک به هم برابر 10 در صد ضمانت ورق و برای جوش قطعاتی که خم خورده باشند به 25% می رسد استفاده از پرتو لیزر دو طرفه در بهبود fitup تلرانس جوش در درزها مناسب است.

بر طبق گزازشات پرتوهای لیزر دوتایی که پشت سر هم قرار گرفته اند نسبت به لیزرهای تک پرتو دارای مزایای بیشتری از قبیل کیفیت می باشد. مطالعات جاری بر روی حالت قرار گیری پشت سر هم استوار است.

دراین متن بجز مکانهایی که مشخص شده است منظور از پرتو دوتایی دو پرتو پشت سر هم است.

یکی از مزایای جوشکاری با دو پرتو شامل کاهش سرعت سرد شدن در بیش از فولادهای پر کن می باشد گفته شده است که زمان سرد کردن بین 800 تا 500 درجه می تواند از 8/3 به بیش از هفت افزایش یابد که این کار با افزایش فاصله بین دو پرتو (فاصله ورودی)که شامل دو پرتو 5 کیلو وات بوده انجام گردیده یک آزمایش بر روی 4140 AISI که بوسیله (lix &kannaty) انجام گردیده یک لیزر بر روی سطح متمرکز شده و عمل جوشکاری را انجام می دهد و دیگری بصورت یک باند در فاصله 10 میلیمتری از اولی حرکت می کندکه نسبت به حالت تک پرتویی باعث سرعت سرد شدن کمتری شده در نتیجه کاهش سختی و تشکیل درصد حجمی کمتری مارتنزیت را منجر می شود . نتایج مشابهی نیز برای صفحات فولادی پر کربن که با لیزر YAG پالسی دو پرتوی جوش داده شده اند بدست آمده است . روش های



خرید و دانلود تحقیق در مورد جوشکاری با لیزر


شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین على با فونت نستعلیق 75 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین على (ع)

حضرت على (ع) در سیزده رجب سال 30 عام الفیل در کعبه به دنیا آمد مادرش فاطمه بنت اسد و پدرش ابوطالب نام داشت. در بیست و یکم ماه رمضان سال 40 هجرى در شهر کوفه به درجه شهادت رسید. قبر مطهرش در نجف اشرف قرار دارد/

بخشهاى زندگانى على (ع)

با توجه به اینکه امیرمومنان ده سال پیش از بعثت پیامبر (ص) دیده به جهان گشود و در حوادث تاریخ اسلام هموارده در کنار پیامبر اسلام (ص) قرار داشت و پس از درگذشت آن حضرت نیز سى سال زندگى نمود، مى‏توان مجموع عمر 63 ساله او را به پنج بخش زیر تقسیم نمود: 1- از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام، 2- از بعثت تا هجرت پیامبر به مدینه، 3- از هجرت تا درگذشت پیامبر اسلام، 4- از رحلت پیامبر اسلام تا آغاز خلافت آن حضرت،5- دوران خلافت آن بزرگوار/

1- از ولادت تا بعثت پیامبر اسلام ص

چنانکه اشاره کردیم، اگر مجموع عمر على (ع) را به پنج بخش تقسیم کنیم، نخستین بخش آن را زندگى امام پیش از بعثت پیامبر تشکیل مى‏دهد. مقدار عمر امام در این بخش از ده سال تجاوز نمى‏کند زیرا زمانى که على (ع) دیده به جهان گشود، بیش از سى سال از عمر پیامبر نگذشته بود و پیامبر در چهل سالگى به رسالت مبعوث گردید، بنابراین على (ع) در موقع بعثت پیامبر بیش از ده سال نداشت.

در آغوش پیامبر

على (ع) در این دوره که دوره حساس شکل‏گیرى شخصیت و دوره پذیرش تربیتى و روحى او بود، در خانه حضرت محمد (ص) و تحت تربیت او به سربرد. مورخان اسلامى در این زمینه مى‏نویسند:

یک سال، قحطى بزرگى در مکه رخ داد. در آن زمان ابوطالب عموى پیامبر داراى عائله زیاد و هزینه سنگینى بود. حضرت محمد (ص )به عموى دیگر خود «عباس» که از ثروتمندترین افراد بنى هاشم بود، پیشنهاد کرد که هر کدام از ما یکى از فرزندان ابوطالب را به خانه خود ببریم تا فشار مالى ابوطالب کم شود، عباس موافقت کرد، و هر دو نزد ابوطالب رفتند و موضو(ع) را با او در میان گذاشتند. ابوطالب با این پیشنهاد موافقت کرد. در نتیجه عباس، «جعفر» و حضرت محمد ص «على» را به خانه خود برد. على (ع) همچنان در خانه آن حضرت بود تا آنکه خداوند او را به نبوت مبعوث فرمود و على (ع) او را تصدیق کرد و از او پیروى نمود. پیامبر اسلام (ص) پس از گرفتن على (ع) فرمود: همان را برگزیدم که خدا او را براى من برگزید

از آنجا که حضرت محمد (ص) در سنین کودکى - پس از درگذشت عبدالمطلب - در حانه عمویش ابوطالب و تحت کفالت او بزرگ شده بود، مى‏خواست با تربیت یکى از فرزندان او، زحمات وى و همسرش فاطمه بنت اسد را جبران کند و از میان فرزندان او نظر به على (ع) داشت/ على (ع) در دوران خلافت خود، در خطبه «قاصعه» به این دوره تربیتى خود اشاره نموده و مى‏فرماید:«شما (یاران پیامبر) از خویشاوندى نزدیک من با رسول خدا و موقعیت خاصى که با آن حضرت داشتم آگاهید و مى‏دانید موقعى که من خردسال بودم، پیامبر مرا در آغوش مى‏گرفت و به سینه خود مى‏فشرد و مرا در بستر خود مى‏خوابانید به طورى که من بدن او را لمس مى‏کردم، بوى خوش آن را مى‏شنیدم و او غذا در دهان من مى‏گذارد/

من همچون بچه‏اى که به دنبال مادرش مى‏رود، همه جا همراه او مى‏رفتم، هر روز یکى از فضائل اخلاقى خود را به من تعلیم مى‏کرد و دستور مى‏داد که از آن پیروى کنم.

2- از بعثت تا هجرت پیامبر

دومین قسمت از زندگانى على (ع) را بخش از بعثت تا هجرت به مدینه تشکیل مى‏دهد که از نظر زمانى سیزده سال مى‏شود. این بخش از زندگانى امام شامل یک سلسله خدمات و مجاهدات درخشان و اقدامات بزرگ و برجسته على (ع) در راه پیشرفت اسلام مى‏باشد که در تاریخ اسلام نصیب کسى جز او نشده است/

نخستین کسى که اسلام آورد

نخستین افتخار على (ع) در این دوران پیشگام بودن وى در پذیرفتن اسلام، و یا به عبارت صحیح‏تر، ابراز و اظهار اسلام دیرینه خویش است زیرا على (ع) از کوچکى یکتاپرست بود و هرگز آلوده به بت پرستى نبودتا اسلام او به معناى دست کشیدن از بت پرستى باشد (در حالى که در مورد سایر یاران پیامبر چنین نبود/پیشگام بودن در پذیرفتن اسلام، ارزشى است که قرآن مجید روى آن تکیه کرده و صریحا اعلام نموده است که کسانى که در گرایش به اسلام پیشگام بوده‏اند، در پیشگاه خدا ارزش والایى دارند، آنجا که مى‏فرماید: «و پیشگامان، پیشگام، آنان مقربانند.» توجه خاص قران به موضو(ع) «سبقت در گروش به آیین اسلام» به حدى است که حتى کسانى را که پیش از فتح مکه ایمان آورده و جان و مال خود را در راه خدا بذل نموده‏اند، ز افرادى که پس از پیروزى مسلمانان برمکیان، ایمان آورده و جهاد کرده‏اند، برتر شمرده است چه رسد به کسانى که پیش از هجرت و در سالهاى نخست ظهور اسلام، مسلمان شده‏اند، آنجا که مى‏فرماید:

«کسانى از شما که پیش از پیروزى (فتح مکه) در راه خدا انفاق کردند و سپس به جهاد پرداختند، با کسانى که بعد از آن در راه خدا انفاق و جهاد کردند، یکسان نیستند، بلکه آنان در پیشگاه خدا مقامى برتر دارند و خداوند به هر دو وعده نیک داده است...»

علت برترى امیان مسلمانان پیش از فتح مکه (که در سال هشتم هجرى صورت گرفت) این است که آنان در موقعى ایمان آورند که اسلام در جزیره العرب به اوج عظمت نرسیده بود و هنوز پایگاه بت پرستان یعنى شهر مکه به صورت دژ شکست ناپذیرى باقى بود و خطرهایى از هر طرف جان و مال مسلمانان را تهدید مى‏کرد. البته مسلمانان پس از مهاجرت به مدینه و گرایش اوس و خزرج و قبایل اطراف مدینه به اسلام، از پیشرفت و ایمنى نسبى برخوردار بودند و در بسیارى از درگیریهاى نظامى غالب و پیروز مى‏شدند، ولى خطر هنوز بکلى برطرف نشده بود. بنابراین در صورتى که گروش به اسلام و بذل مال و جان در چنین شرائطى، از ارزش خاصى برخوردار باشد، قطعا اظهار ایمان و اسلام در آغاز دعوت پیامبر که قدرتى جز قدرت قریش و نیرویى جز نیروى بت پرستان در کار نبود، ارزش بالاتر و بیشترى خواهد داشت. از این نظر سبقت در اسلام در میان یاران پیامبر، از افتخارات مهم بشمار مى‏رفت/

با این توضیح میزان ارزش پیشگامى على (ع) در اسلام بخوبى روشن مى‏گردد/

دلائل پیشگامى على (ع) در اسلام

دلائل و شواهد پیشگامى على (ع) در متون اسلامى به قدرى فراوان است که بیان همه آنها از حد گنجایش این کتاب بیرون است ولى به عنوان نمونه تعدادى از آنها را ذیلا مى‏آوریم:

الف- پیش از همه، خود پیامبر اسلام (ص) به پیشقدم بودن على (ع) تصریح کرده و در میان جمعى از یاران خود فرمود:

«نخستین کسى که در روز رستاخیز با من در کنار حوض (کوثر) ملاقات مى‏کند پیشقدمترین شما در اسلام، على بن ابى طالب است.»

ب - دانشمندان و محدثان نقل مى‏کنند:

حضرت محمد (ص) روز دوشنبه به نبوت مبعوث شد و على (ع) فرداى آن روز (سه شنبه) با او نماز خواند.

ج- امام در خطبه «قاصعه» مى‏فرماید: «آن روز اسلام جز به خانه پیامبر و خدیجه راه نیافته بود و من سومین نفر آنها بودم. نور وحى و رسالت را مى‏دیدم، و بوى نبوت را مى‏شنیدم.»

د- امام در جاى دیگر از سبقت خود در اسلام چنین یاد مى‏کند:«خدایا من نخستین کسى هستم که به سوى تو بازگشت، و پیام تو را شنید و به دعوت پیامبر تو پاسخ گفت و پیش از من جز پیامبر اسلام کسى نماز نگزارد.»

ه' على (ع) مى‏فرمود: من بنده خدا و برادر پیامبر و صدیق اکبرم، این سخن را پس از من جز دروغگوى افترأ ساز، نمى‏گوید. من هفت سال پیش از مردم با رسول خدا نماز گزاردم .

و- عفیف بن قیس کندى مى‏گوید:من در زمان جاهلیت بازرگان عطر بودم. در یکى از سفرهاى تجارتى وارد مکه شدم و مهمان عباس (یکى از بازرگانان بزرگ مکه) شدم، در یکى از روزها در مسجدالحرام در کنار عباس نشسته بودم، در این هنگام که خورشید به اوج رسیده بود، جوانى به مسجد در آمد که صورتش همچون قرص ماه نورانى بود، نگاهى به آسمان کرد و سپس رو به کعبه ایستاد و شروع به خواندن نماز کرد، چیزى نگذشت که نوجوانى خوش سیما به وى پیوست و در سمت راست او ایستاد. سپس زنى که خود را پوشانده بود، آمد و در پشت سر آن دو نفر قرار گرفت و هر سه با هم مشغول نماز و رکوع و سجود شدند/من (از دیدن این منظره که در مرکز بت پرستان، سه نفر آیین دیگرى غیر از مرام بت پرستى را برگزیده‏اند) در شگفت ماندم، رو به عباس کرده و گفتم: حادثه بزرگى است! او نیز این جمله را تکرار کرد و افزود: آیا این سه نفر را مى‏شناسى؟ گفتم: نه. گفت: نخستین کسى که وارد شد جلوتر از هر دو نفر ایستاد، برادر زاده من محمد بن عبدالله (ص)، و دومین فرد، برادرزاده دیگر من على بن ابى طالب (ع)، و سومین شخص همسر محمد است. و او مدعى است که آیین وى از طرف خداوند نازل شده است و اکنون در روى زمین، جز این سه نفر کسى از این دین پیروى نمى‏کند.(17)

این قضیه بخوبى نشان مى‏دهد که در آغاز دعوت پیامبر اسلام (ص) غیر از همسرش خدیجه، تنها على (ع) آیین او را پذیرفته بوده است/

3- از هجرت تا وفات پیامبر (ص)

على (ع) برادر پیامبر (ص)

اخوت اسلامى و پیوند برادرى از اصول اجتماعى آیین اسلامى است. پیامبر اسلام به صورتهاى مختلف و گوناگون در ایجاد و استوار ساختن این پیوند، کوشش نموده است. از آن جمله پس از ورود به مدینه تصمیم گرفت میان مسلمانان مهاجر و انصار پیمان برادرى منعقد سازد، به این منظور روزى در اجتما(ع) مسلمانان بپاخاست و فرمود: «تآخوا فى الله اخوین اخوین»: در راه خدا، دو تا دوتا برادر شوید. آنگاه مسلمانان دوبدو دست یکدیگر را به عنوان برادرى فشردند و بدین ترتیب وحدت و همبستگى بین آنان استوارتر گردید/البته در این پیمان نوعى هماهنگى و تناسب افراد با یکدیگر از نظر ایمان و فضیلت و شخصیت اسلامى رعایت مى‏شد. این معنا با دقت در وضع و حال افرادى که با هم برادر شدند بخوبى روشن مى‏گردد/

پس از آنکه براى هر یک از حاضران برادرى تعیین گردید، على (ع) که تنها مانده بود، با چشمان اشکبار به حضور پیامبر عرض کرد: بین من و کسى پیوند برادرى برقرار نساختى. پیامبر فرمود: تو برادر من در دو جهان هستى. (25)آنگاه بین خود و على (ع) عقد برادرى خواند.(26)این موضوع میزان عظمت و فضیلت على (ع) را بخوبى نشان مى‏دهد و روشن مى‏سازد که وى تا چه حد به رسول خدا نزدیک بوده است.

در جبهه‏هاى جنگ‏

زندگى على (ع) از هجرت تا وفات پیامبر، شامل حوادث و رویدادهاى فراوان بویژه فداکاریهاى بزرگ آن حضرت در جبهه‏هاى جنگ است. پیامبر اسلام پس از هجرت به مدینه، بیست و هفت «غزوه»(27)با مشرکان و یهود و شورشیان داشت که على (ع) در بیست و شش غزوه از این غزوات شرکت داشت و فقط در غزوه «تبوک» به علت حساسیت شرائط که بیم آن مى‏رفت منافقان در غیاب پیامبر در مرکز حکومت اسلامى دست به توطئه بزنند، به دستور پیامبر (ص) در مدینه ماند. از آنجا که بررسى همه این غزوات از حد گنجایش این کتاب بیرون است، ما براى نمونه تنها نقش على (ع) را در چهار جهاد بزرگ در زمان پیامبر (ص) ذیلا منعکس مى‏کنیم:

الف - در جنگ بدر

مى‏دانیم که جنگ بدر نخستین جنگ کامل العیار میان مسلمانان و مشرکان بود و به همین دلیل نخستین آزمایش نظامى بین طرفین به شمار مى‏رفت و از این پیروزى هر یک از طرفین در این جنگ بسیار مهم بود/

این جنگ در سال دوم هجرت رخ داد. پیامبر (ص) در این سال آگاهى یافت که کاروان بازرگانى قریش به سرپرستى ابوسفیان، دشمن دیرینه اسلام، از شام عازم بازگشت به مکه است، و چون مسیر کاروان از نزدیکیهاى مدینه رد مى‏شد،پیامبر اسلام با 313 نفر از مهاجران و انصار به منظور ضبط کاروان به سوى منطقه بدر که مسیر طبیعى کاروان بود، حرکت کرد/ هدف پیامبر ازاین حرکت آن بود که قریش بدانند خط بازرگانى آنها در دسترس نیروهاى اسلام قرار دارد و اگر آنها از نشر و تبلیغ اسلام و آزادى مسلمانان جلوگیرى کنند، شریان حیات اقتصادى آنان به وسیله نیروهاى اسلام قطع خواهد شد/از طرف دیگر ابوسفیان چون از حرکت مسلمانان آگاهى یافت، با انتخاب یک راه انحرافى از کناره‏هاى دریاى سرخ، کاروان را بسرعت از منطقه خطر دور کرد و همزمان با این عمل، از سران قریش در مکه استمداد کرد/به دنبال استمداد ابوسفیان، تعداد 950 تا 1000 نفر از مردان جنگى قریش به سوى مدینه حرکت کردند. در روز 17 رمضان این گروه با مسلمانان رو در رو قرار گرفتند، در حالى که نیروى شرک سه برابر نیروى اسلام بود/در آغاز نبرد، سه تن از دلاوران قریش که تا دندان مسلح بودند، به نامهاى: «عتبه» (پدر هند، همسر ابوسفیان) برادر بزرگ او «شیبه» و «ولید» (فرزند عتبه) فریاد کشان به وسط میدان جنگ آمدند و هماورد خواستند. در این هنگام سه نفر از دلاوران انصار براى نبرد با آنان وارد میدان شدند و خود را معرفى کردند. قهرمانان قریش که از جنگ با آنان خوددارى نموده فریاد زد: اى محمد! افرادى که از اقوام ما، همشان ما هستند، براى جنگ با ما بفرست/در این هنگام رسول خدا (ص) به «عبیده بن حارث بن عبدالمطلب»، «حمزه بن عبدالمطلب» و «على بن ابیطالب (ع) »دستور داد به جنگ این سه تن بروند، این سه مجاهد شجا(ع)، روانه رزمگاه شدند و خود را معرفى کردند. آنان هر سه نفر را براى مبارزه پذیرفتند و گفتند: همگى همشان ما هستند. از این سه تن «حمزه» با،«شیبه»، «عبیده» با «عتبه» و «على» که جوانترین آنها بود، با «ولید»، دایى معاویه، روبرو شدند و جنگ تن به تن آغاز گردید. «على» و «حمزه» هر دو، هماورد خود را بسرعت به قتل رساندند ولى ضربات متقابل میان «عبیده» و «عتبه» هنوز ادامه داشت و هیچ کدام بر دیگرى غالب نمى‏شد، از این رو «على» و «حمزه» پس از کشتن رقیبان خود، به کمک، «عبیده» شتافتند و عتبه را نیز به هلاکت رساندند.

على (ع) بعدها در یکى از نامه‏هاى خود به معاویه با اشاره به این حادثه نوشت: شمشیرى که آن را در یک جنگ بر جد تو(عتبه) و دایى تو(ولید) و برادرت حنظله فرود آوردم، هم اکنون نزد من است.

پس از پیروزى سه قهرمان بزرگ اسلام بر دلاوران قریش که اثر خرد کننده‏اى در روحیه فرماندهان سپاه شرک داشت، جنگ همگانى آغاز شد و منجز به شکست فاحش ارتش شرک گردید، به طورى که هفتاد نفر اسیر گشتند/

در این جنگ بیش از نیمى از کشته شدگان با ضربت شمشیر على (ع) از پاى درآمدند/ مرحوم شیخ مفید، سى و شش تن از کشه شدگان مشرکین در جنگ بدر را نام مى‏برد و مى‏نویسد:«راویان شیعه و سنى به اتفاق نوشته‏اند که این عده را على بن ابى طالب (ع) شخصا کشته است، بجز کسانى که در مورد قاتل آنان اختلاف است و یا على در کشتن آنان با دیگران شرکت داشته است.»

شجاعت بى نظیر در جبهه احد

روحیه قریش بر اثر شکست در جنگ بدر سخت افسرده شد، و براى گرفتن انتقام کشته شدگان خود و جبران این شکست بزرگ تصمیم گرفتند با نیروى فراوان و مجهز به مدینه حمله کنند/

عوامل اطلاعاتى پیامبر اسلام (ص) تصمیم قریش را در این زمینه به آن حضرت گزارش کردند. پیامبر براى مقابله با دشمن شوراى نظامى تشکیل داد. گروهى از مسلمانان نظر دادند که بهتر است ارتش اسلام از مدینه بیرون رود و در بیرون شهر با دشمن بجنگد/پیامبر با هزار نفر مدینه را به سوى کوه احد در سمت شمال شهر ترک گفت/در بین راه سیصد نفر از هوادان عبدالله بن ابى، منافق مشهور، به تحریک وى به مدینه بازگشتند و تعداد نیروهاى اسلام به هفتصد نفر کاهش یافت. بامداد روز هفتم شوال از سال سوم هجرت در دامنه کوه احد دو لشکر در برابر هم صف آرایى کردند/پیامبر اسلام پیش از آغاز جنگ، با یک دید نظامى، میدان جنگ را مورد بررسى قرار داد و نظرش به نقطه‏اى جلب شد که ممکن بود دشمن در گرماگرم جنگ از آن نقطه نفوذ کرده از پشت سر به مسلمانان حمله کند. از این نظر افسرى بنام «عبدالله بن جبیر» را با پنجاه نفر تیرانداز روى تپه‏اى مستقر ساخت تا از رخنه احتمالى دشمن از آن نقطه جلوگیرى کنند و دستور داد به هیچ وجه نباید آن نقطه حساس را ترک کنند و چه مسلمانان پیروز شوند و چه شکست بخورند/از طرف دیگر در جنگهاى آن زمان، پرچمدار، نقش بسیار بزرگى داشت و از اینرو پرچم را همیشه به دست افرادى دلیر و توانا مى‏سپردند. استقامت و پایدارى پرچمدار و اهتزاز پرچم در رزمگاه، موجب دلگرمى جنگجویان بود، و برعکس، کشته شدن پرچمدار و سرنگونى پرچم مایه تزلزل روحى آنان مى‏گردید، به همین جهت پیش از آغاز جنگ به منظور جلوگیرى از شکست وحى سربازان، چند نفر از شجاعترین رزمندگان به عنوان پرچمدار تعیین مى‏گردید/در این جنگ نیز قریش به همین ترتیب عمل کردند، و پرچمدارانى از قبیله «بنى عبدالدار» که به شجاعت معروف بودند، انتخاب کردند ولى پس از آغاز جنگ پرچمدار آنان یکى پس از دیگرى به دست تواناى على (ع) کشته شدند و سرنگونى پى در پى پرچم باعث ضعف و تزلزل روحى سپاه قریش گردید و افرادشان پا به فرار گذاشتند/از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: «پرچمداران سپاه شرک در جنگ احد نه نفر بودند که همه آنها به دست على (ع) به هلاکت رسیدند».

ابن اثیر نیز مى‏گوید: «کسى که پرچمداران قریش را شکست داد، على (ع) بود.»

به روایت مرحوم شیخ صدوق، على (ع) در احتجاجهاى خود در شوراى شش نفرى که پس از مرگ عمر، جهت تعیین خلیفه تشکیل گردید، روى این موضو(ع) تکیه نمود و فرمود:

شما را به خدا سوگند مى‏دهم آیا در میان شما کسى جز من هست که نه نفر از پرچمداران بنى عبدالدار را (در جنگ احد) کشته باشد؟



خرید و دانلود  شناخت مختصرى از زندگانى امیرالمومنین على   با فونت نستعلیق 75 ص


دانلود تحقیق اختلافات داخلى عباسیان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 20

 

اختلافات داخلى عباسیان و مبارزه اى که مامون با امین

طول دوران امامت امام على بن موسى‏الرضاعلیه‏السلام همزمان گشت‏با خلافت هارون الرشید. پس از او نیز ایشان با دو فرزند هارون امین و مامون معاصر بود; یعنى جمعا به مدت ده سال که شامل سالهاى آخر زمامدارى هارون و پنج‏سال حکومت امین و پنج‏سال هم حکومت مامون. امام رضاعلیه‏السلام پس از شهادت امام کاظم‏علیه‏السلام، امامت و دعوت خود را آشکار ساخت و بى‏پروا به رهبرى امت پرداخت. جو سیاسى جامعه در زمان هارون چنان خفقان‏آور بود که حتى برخى از صمیمى‏ترین یاران امام از این صراحت و بى‏پروایى او بر جانش بیمناک بودند.

پس از هارون بر سر خلافت‏بین امین و مامون اختلاف سختى روى داد. هارون، امین را براى خلافت‏بعد از خود تعیین کرده بود و از او تعهد گرفته بود که پس از او مامون خلیفه شود و نیز حکمرانى بر ولایت‏خراسان در زمان خلافت امین به دست مامون باشد ولى امین پس از هارون در سال 194 هجرى مامون را از ولیعهدى خود خلع و فرزند خود موسى را نامزد این مقام کرد. بر اثر این امر درگیرى خونینى میان امین و مامون رخ داد و امین در 198 هجرى کشته شد و مامون به خلافت رسید.

مامون پس از آنکه برادرش امین را نابود کرد در شرایط حساسى قرار گرفت زیرا موقعیت او بویژه در بغداد که مرکز حکومت عباسى بود در میان طرفداران عباسیان که خواستار امین بودند و حکومت مامون را در مرو با مصالح خود منطبق نمى‏دیدند، سخت متزلزل بود و از سوى دیگر شورش علویان تهدیدى جدى براى حکومت مامون محسوب مى‏شد. و نیز ممکن بود ایرانیان هم که به حق شرعى خاندان امیر مؤمنان على‏علیه‏السلام معتقد بودند به آنان بپیوندند. مامون که مردى زیرک و مکار بود به فکر افتاد که با طرح واگذارى خلافت‏یا ولى‏عهدى به شخصیتى مانند امام رضاعلیه‏السلام پایه‏هاى لرزان حکومت‏خود را تثبیت کند. زیرا امیدوار بود که مبادرت به این کار بتواند جلوى شورش علویان را گرفته و موجبات رضایت‏خاطر آنان را فراهم کند و ایرانیان را نیز آماده پذیرش خلافت‏خود نماید. پیداست که تفویض خلافت‏یا ولایت‏عهدى به امام فقط یک تاکتیک حساب شده سیاسى بود.

لذا در سال 200 هجرى دستور داد امام رضاعلیه‏السلام را از مدینه به مرو بیاورند. در راه شهرى نبود که به آن درآیند و مردم آنجا به خدمتش نرسند و از مسائل دینى‏شان سؤال نکنند. در نیشابور به درخواست علما حدیث‏سلسلة الذهب را در میان انبوهى از جمیعت‏براى حاضران بیان کرد و چنان که گفته‏اند پس از شروع 2400 قلمدان آماده نوشتن آن دیث‏شد (کلمة لااله‏الاالله حصنى فمن دخل حصنى امن من عذابى).

پس از ورود حضرت به مرو، از طرف مامون پیشنهاد خلافت‏یا ولایت‏عهدى شد که مورد قبول آن حضرت واقع نشد. مامون تلویحا تهدید به مرگ کرد و بالاخره حضرت اجبارا بدون هیچ شرطى ولایت عهدى را به صورت اسمى پذیرفتند. در یکى از اعیاد اسلامى - عید فطر یا عید قربان - مامون پیام فرستاد که حضرت نماز عید بخوانند. حضرت عذر آوردند اما مامون اصرار ورزید. حضرت فرمودند من براى اقامه نماز عید مانند رسول خداصلى الله علیه وآله وسلم و على‏علیه‏السلام بیرون خواهم آمد. مامون پذیرفت.

بامداد عید پیش از طلوع آفتاب تمام معابر و کوچه‏ها از مردم مشتاق پر شده بود و حضرت به شیوه رسول‏الله از منزل بیرون آمد: بدون هیچ‏گونه تشریفات، با پاى برهنه و پیاده و عصایى در دست و عمامه سفیدى در سر; تکبیر گویان. همراهان نیز تکبیر مى‏گفتند. عظمتى بر پا بود چنانکه گویا آسمان و زمین با آن حضرت تکبیر مى‏گفتند. شهر مرو را سراسر گریه و فریاد گرفت. به مامون خبر دادند که اگر امام رضاعلیه‏السلام این‏گونه به مصلى بروند فتنه و آشوب بر پا خواهد شد و ما بر جان خود بیمناکیم. مامون پیام فرستاد که: «آقا، شما را به زحمت انداختیم(!) شما باز گردید. همان فرد قبلى نماز گذارد». امام از یاران خود خواستند تا کفش ایشان را بیاورند;امام کفش خود را پوشید، سوار شد و به خانه بازگشت. مامون در سیاست مزورانه خود علیه امام توطئه دیگرى نیز اندیشیده بود. او که از عظمت مقام معنوى امام در جامعه رنج مى‏برد، مى‏کوشید با روبرو کردن اندیشمندان با آن حضرت و به بهانه بحث و مناظره علمى و استفاده از دانش امام، شکستى بر آن حضرت وارد آورد تا شاید از این طریق قدرى از محبوبیت امام در جامعه بکاهد. ولى آن هم بى نتیجه ماند و در جلسه‏اى که به این منظور برقرار شده بود، شخصیت امام بیشتر ظاهر شد و مامون منفعل گردید.

سرانجام مامون خواست تا تصمیم خود را در مورد قتل امام عملى سازد، ولى بسیار مزورانه و پنهانى. و چنین بود که آن حضرت را در روز آخر ماه صفر سال 203 هجرى ناجوانمردانه به شهادت رساند. عمر شریف آن حضرت در این هنگام 55 سال بود.

نگرشى بر تاریخ معتزله

نگرشى بر تاریخ معتزله: معتزله, بعنوان فرقه اى کلامى و نهضتى سیاسى, در اواخر قرن اول هجرى و اوائل دمین قرن هجرى پا به عرصه حیات نهادند. تقریباً همه محققین این مطلب را قبول دارند. اما, این واقعیت را نباید از یاد برد که شکل گیرى



خرید و دانلود دانلود تحقیق اختلافات داخلى عباسیان


رویکردهای مختلف در مفهوم سازی اخلاق با تاکید بر کاربرد آنها در پرورش اخلاقی 43 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 46

 

رویکردهای مختلف در مفهوم سازی اخلاق با تاکید بر کاربرد آنها در پرورش اخلاقی

نویسنده:

دکتر اکبر رهنما

استادیار گروه علوم تربیتی دانشگاه شاهد

چکیده:

در این مقاله سه رویکرد اساسی در مفهوم سازی اخلاقی شامل «رویکرد توافق ذهنی»،«رویکرد پیامدگرایی»و«رویکرد اخلاق مبتنی بر مراقبت» از نظر کاربرد آنها در پرورش اخلاقی مورد بررسی قرار گرفته است.

تقسیم بندی سه گانه فوق که توسط هاینز (1998) مطرح گردیده می تواند به عنوان جمع بندی دیدگاه های مختلف در مفهوم سازی اخلاقی تلقی گردد که پیش تر تحت عناوین اخلاق «ذهنی» در مقابل اخلاق «عینی» یا اخلاق «صفات» در مقابل اخلاق «اصول» مطرح شده بود. دیدگاه تقسیم بندی سه گانه هاینز دارای ویژگی خاصی است که در آن، این سه دیدگاه علیرغم تفاوتهای مفهومی در موضوع «پرورش اخلاقی» با یکدیگر همپوشانی زیادی دارند. موضوعی که محور مقاله حاضر را تشکیل داده و طی آن استلزامات مربوط به پرورش اخلاقی این دیدگاه مورد بررسی قرار گرفته و در پایان نتیجه گیری شده است که «اخلاق فضیلت مدار» با «اخلاق اصول» در پرورش اخلاقی تعارض ذاتی ندارد و این اخلاق «پیامد مدار» است که به نوعی در مقابل اخلاق «اصول» و «قاعده مدار» قرار دارد.

واژه های کلیدی: رویکرد، مفهوم سازی، اخلاق، تربیت اخلاقی

مقدمه :

تربیت اخلاقی از دیرباز مورد توجه فیلسوفان ، معلمین و والدین قرار داشته است هدف پرورش اخلاقی بار آوردن شهروندانی است که علاوه بر برخورداری از هوش و ذکاوت ، افرادی با فضیلت و آراسته به خصائل نیکوی انسانی باشند . اهمیت این موضوع تا آن پایه است که برخی از صاحبنظران تعلیم و تربیت را اقدامی اخلاقی دانسته و هدف آن را فراهم آوردن شرایطی جهت بهزیستی و خوشبختی نسل های آینده می دانند . (نلر ،1971).[1]

برخی دیگر از صاحبنظران نیز اظهار نظر می کنند که مربیان به صورت اجتباب ناپذیر با امر تربیت و پرورش اخلاقی روبرو می گردند ، بویژه اگر به طبیعت برنامه های آموزش اخلاقی توجه شود ، که عمدتاً به صورت ناگفته ، و « ناخواسته » و پنهان عمل می نماید (اسناری ، 1992 ). [2]

از طرف دیگر شیوه ها و روش های پرورش اخلاقی نیز مطلبی است که هنوز در میان مربیان و دانشمندان علوم تربیتی و اجتماعی به صورت « مناقشه بر انگیز » مانده و اجماع نظر قطعی پیرامون آن بوجود نیامده است چنین وضعیتی عمدتاً به دلیل ظرافت و حساسیت امر آموزش اخلاق است که دست اند ر کاران و مربیان را به وادی احتیاط می کشاند .

در این مقاله سعی شده است که بعد از بیان مفاهیم کلی مربوط به اخلاق و پرورش اخلاق سه رویکرد عمده در پرورش اخلاقی ، شامل رویکرد « توافق ذهنی » ، رویکرد « پیامد گرایی » و رویکرد « مراقبت » به عنوان سه رویکرد نظری اساسی در وضعیت حاضر با توجه به خاستکاه های ریشه های آن و استلزامات تربیتی هریک مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته و در پایان به جمع بندی و نتیجه گیری از این رویکردها به ویژه از منظر تربیت اخلاقی « قاعده مدار » و «فضیلت مدار » و امکان آشتی و توافق این دو رویکرد پرداخته است .



خرید و دانلود  رویکردهای مختلف در مفهوم سازی اخلاق با تاکید بر کاربرد آنها در پرورش اخلاقی 43 ص


رابطه با رهبری و نکات مورد توجه درباره آن

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 150

 

پیشگفتار:

مدیریت اسلامی مقوله ای جدا از سایر نظریه های مدیریت نیست ولی با آنها یکسان ومشابه نیز نمی باشد زیرا مبانی فکری و فلسفی مدیریت اسلامی که بیشتر به سعادت و تکامل می اندیشند وهمچنین نحوه نگرش آنها به انسان متفاوت است . البته مدیریت اسلامی نیز به سود پول و بهره وری اهمیت می دهد ولی نه به عنوان هدف بلکه به عنوان وسیله ای جهت تکامل و سعادت .

دیدگاه نظری اسلامی برای حکومت وتشکیل دولت ناشی از تعهدی است که خدای تبارک وتعالی از علماء‌ گرفته است و آنان را موظف نموده که بر پرخوری ستمگران و گرسنگی ستمدیدگان حکومت ننماید .

برهمین اساس حکومت اسلامی بر پایه اصول اسلامی وجهان بینی توحیدی به رهبری داهیانه‏ٌ حضرت امام راحل (ره ) درایران بر پا گردیده است . پس دین از ارکان اساسی جامعه ما می باشد و قاعدتاً کارکرد آن در کارکرد کل جامعه بسیار موثر میباشد واز آنجائی که هدف دین اسلام سازماندهی تمام اجزاء نظام آفرینش از جمله جامعه وانسانها وروابط اجتماعی در مسیر سعادت دنیوی واخروی می باشد ، تدوین و تئوریزه کردن ارکان مختلف دین و ارائه راهکارهای اجرایی در اداره جامعه مبتنی بر اصول اسلامی اجتناب ناپذیر می نماید .

یکی از ارکان مهم موضوع اداره کشور و اجزاء آن تحت نام مدیریت اسلامی می باشد لذا بجاست تا جایگاه مدیریت را در جهان بینی اسلامی تحت عنوان مدیریت اسلامی مورد تفحص و تحقیق قرار داده ونسبت به نهادینه و تئوریزه کردن مدیریت اسلامی بطور مستدل اقدام نمود .

مطالعات وتحقیقات فراوانی تابه امروز درباره رهبری ومدیریت انجام گرفته و نظریه های زیادی دراین زمینه از سوی صاحب نظران ونظریه پردازان ارائه شده است به طوری که طیف وسیعی را به وجود آورده است . رهبری ماهیتاً مفهومی وسیع تر از مدیریت است ، مدیریت نوع خاصی از رهبری تلقی می شود که در آن حصول وتحقق هدفهای سازمان اهمیت دارد بنابر این فرق اصلی میان این دو مفهوم در کلمه سازمان نهفته است رهبری نیز ضمن اینکه برا ی تحقق هدفهایش مستلزم کارکردن با افراد و به وسیله افراد است لیکن این هدفها لزوماً هدفهای سازمانی نیستند

بنابر این مدیریت تا حد سازمان اعمال می شود ولی رهبری از فرد آغاز وبه رهبری جهان ختم می گردد . از بررسی سیر تکاملی مطالعات و پژوهش ها در زمینه رهبری چنین بر می آید که در ابتدا چنین تصور می شد که قدرت رهبری درشخص واحدی متمرکز است و چنانچه شخصی را برای اداره دستگاه برگزینیم که صفات روانی وجسمانی مشخصی داشته باشد دراین صورت خواهد توانست نیروی افراد را در جهت هدفهای عالیه هدایت و رهبری کند

درمرحله بعد که تحقیقات اولیه برای شناسایی صفات ثابتی که در جمیع شرایط مؤثر درچگونگی رهبری باشد بی نتیجه ماند ، تعدادی از دانشمندان علوم اجتماعی در صدد بر آمدند که مساله رهبری را با توجه به شرایط موقعیت خاصی که در آن فعالیت های گروهی از افراد هدایت می شود مورد مطالعه قرار دهند

سرانجام درمرحله سوم بررسی خصوصیات افرادی که فعالیت آنان رهبری می شود اهمیت خاصی پیداکرد امروزه پژوهش ها درزمینه رهبری نشان میدهد که تدوین نظریه جامع رهبری بدون بررسی صفات شخص رهبر خصوصیات خلقی پیرو و چگونگی اداراک و نیازمندی ها و موقعیت خاص رهبری که در آن روابط متقابل بین رهبری را می توان پدیده حاصل ا زتاٌثیر روابط متقابل افراد در موقعیت و شرایط محیطی خاص به منظور وصول به هدف یا هدفهای مشخصی تعریف کرد که مستلزم کوشش فراوان رهبر برای تحت تاٌثیر قرار دادن سلوک و رفتار پیروان خویش می باشد . با این توضیحات مشخص می شود که پدیده رهبری ، امروزه با نگرش سیستمیک واقتضایی مورد مطالعه قرار گرفته ولی هنوز مسائل مبهم و ناشناخته دراین قلمرو زیاد است و تا شناخت و حل نهایی برای آنها راهی طولانی در بیش است که لزوم ادامه تحقیق و بررسی رادر این باره روشن می سازد .

مقدمه:

هدایت و رهبری، یکی از ارکان مدیریت به شمار می رود. چرا که از اهم کارهایی است که یک مدیر باید انجام دهد بدین معنا که از نیروها و استعدادها در جهت صحیح که همانا تعالی و رشد و تکامل انسان هاست، استفاده نماید و در طی این طریق؛ به مقاصد مورد نظر و مطلوب برنامه ها در سازمان دست یابد.

تبیین و تعریف واژه رهبری

در تعریف رهبری نظریات متعددی ارائه شده است که در اینجا به برخی از مهمترین آنها اشاره می شود:

1- رهبری، عبارت است از تاثیرگذاری بر افراد در انجام وظایفشان با میل و علاقه

2- رهبری، عبارت است از: مفوذ بر زیردستان

3- هارولد کونتز و سیرل اودانل می گوید: رهبری، تاثیرگذاری بر افراد است تا تحقق هدف مشترکی را دنبال کنند.

از این تعاریف، چنین به دست می آید که دو نکته در رهبری، مورد توجه و قابل بررسی است:

اول، رهبر یعنی کسی که هدایت را به عهده گرفته و

دوم، پیروان او که به نحوی بر اساس میل و خواسته ی خود، تجهت تحقق اهداف به حرکت درمی آیند. در اینجا به اختصار، به مقدمه ای در بیان ابزار رهبری می پردازیم که در واقع همان نفوذ در زیردستان است:

رهبری، توان تاثیرگذاری بر زیردستان را داراست و این خود یعنی قدرت بر اساس تعریفی که کتب مدیریت اسلامی بدست می دهند.

اصولا قدرت، عبارت از توانایی اعمال نفوذ بر دیگران و نفوذ عبارت است از اعمالی که مستقیم یا غیرمستقیم باعث تغییر در رفتار یا نظریات دیگران می گردد.

پس اگر قدرتی است باید دارای منابعی هم باشد که باید به آن اشاره شود. به طور کلی می توان منابع قدرت را به دو دسته تقسیم کرد:

منابعی که قدرت مقام ایجاد می کند و منابعی که قدرت شخصی بوجود می آورد.

منابع قدرت مقام، ابزارهایی هستند که مدیر در موقعیت خاص خود می تواند به وسیله ی آنها، افراد را به کار گرفته و به سوی اهداف سازمانی حرکت دهد.

منابع قدرت شخصی نیز، موضوعاتی هستند که رهبر به وسیله ی آنها در نیروها به گونه ای تاثیر می گذارد که آنان با میل و رغبت، فرمان های او را اطاعت و پیروی نمایند.

نتیجه: با توجه به مباحث مطرح شده می توان چنین نتیجه گیری کرد که چنانچه کسی از قدرت مقام برای حرکت نیروهای خود استفاده نماید مثل: پاداش دادن یا تنبیه کردن، صرفا از بعد ظاهری ایجاد حرکت نموده است ولی اگر کسی از هر دوی این قدرتها (قدرت مقام – قدرت شخص) استفاده کند. بالطبع کار او کامل تر و ارزشمندتر می باشد.

ضمن اینکه چنانچه در میان نیروها، نفوذ نماید، او یک رهبر اثربخش و موفق خواهد بود.

انواع رهبری و رهبریت

در مورد رهبری، در منابع اسلامی، واژه های متعددی آمده است که چند نمونه از آنها را متذکر می شویم؛

1- اطاعت

از میان واژه هایی که معنای رهبری و رهبریت در آن نهفته، همین واژه «امامت» است «المنجد» می گوید: « الامام: من یوتم به ، ای یقعدی به ما یمتثل علیه المثال، الطریق الواضح الخیط یمدّ علی البناء لیینی مستقیما الائمه : الریاسه العامه»

«مخلص کلام به معنای کسی است که به او اقتدا می شود و از شایع ترین معنای امامت، مفهوم رهبری است که در مورد امام معصوم و هم در مورد افراد عادی از آن استفاده می شود».

البته در مورد امام معصوم، باید گفت که به معنای« پیشوای دینی» نیز هست و شانی است که امام به موجب آن بر مردم حکومت می کند و به اداره ی امور اجتماعی، قضایی، اقتصادی، فرهنگی، دفاعی و نظامی کشور و امت اسلام می پردازد.

در «زیارت جامعه» در خطاب به امامان معصوم(ع) می خوانیم:

السّلام علیکم... یا قاده الامم... و ساسه العباد

درود بر شما! ای رهبران ملت ها و ای سیاستمداران خلق



خرید و دانلود  رابطه با رهبری و نکات مورد توجه درباره آن