لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
افسردگی چیست؟
افسردگی شایعترین اختلال خلقی و عاطفی و بزرگترین بیماری روانی قرن حاضر است. به بیان سادهتر، افسردگی یک واکنش روانی ـ زیستی در برابر فشارها و استرسهای زندگی است. چنین حالت واکنشی و اختلال خلقی محدود به زمان و مکان خاصی نیست و میتواند در هر زمان و هر مکان و برای هر شخصی در هر موقعیتی که باشد، پدید آید.
در واقع خلق آدمی حاصل مجموعهای از واکنشهای عاطفی در یک موقعیت خاص و زمان معین است. به سخن دیگر، خلق یک زمینه عاطفی زیربنایی است که آکنده از گرایشهای هیجانی و غریزی بوده، به حالتهای روانی، احساسی انسان طعم خوشایند یا ناخوشایند میدهد و در بین دو قطب لذت و درد در نوسان است. یک تغییر محسوس یا انحراف از حالت طبیعی و متعادل خلق میتواند به صورت اندوه و غمزدگی مشخص گردد. اگر شدت یا مدت زمان اندوه از حد متعارف تجاوز کند، یا در یک شرایط خاص به صورت یک اختلال قابل توجه و بیمارگونه ظاهر شود، میتواند به یک خلق افسرده تبدیل گردد.
حالت غمگینی با افسردگی چه تفاوتی دارد؟
باید توجه داشت که افسردگی با حالت غمگینی یا غمزدگی معمولی متفاوت است. در زندگی هر کس ممکن است موقعیتهایی بوجود آید که موجب تاثرات روانی و غم و غصه درونی گردد، مثل از دست دادن پدر، مادر، همسر، فرزند، دوست یا یکی از نزدیکان و محبوبان، اما این حالت کاملاً موقت خواهد بود. غمگینی یک حالت ناخشنودی یا نارضایتی موقت از شرایطی است که وفق مراد فرد نیست. حالت غمزدگی با آشفتگی واقعی روانی و کاهش یا از دست دادن هدفها و کمرنگ شدن نگرشهای حیاتی و معیارهای ارزشی در زندگی فردی و اجتماعی همراه نمیباشد.
در حقیقت بین زمانی که انسان با یک مشکل خانوادگی، شغلب و حرفهای مواجه شده، احساس ناخوشایندی از یک ضربه عاطفی و روانی را تجربه میکند، یا هنگامی که از یک شرایط غمناک و تاثرانگیز متاثر میگردد و با احساس پاک با آن همدلی کرده، غمگین میشود و احساس پاک با آن همدلی کرده، غمگین میشود و احساس تالم و غمزدگی برای مدتی وجودش را فرا میگیرد، با دورانی که انسان دچار افسردگی میشود، متفاوت است.
حالت غمگینی و غمزدگی که اساساً موقت است، بخشی از زندگی و حیات اجتماعی انسان است و لطمهای به فعالیتهای زیستی، پویایی زندگی و برنامههای هدفمند انسان نمیزند. غمزدگی ناشی از مواجه شدن با مشکلات و ناملایمات زندگی و درگیریهای بین فردی ممکن است احساس ناخوشایندی نیز به همراه داشته باشد، لیکن احساس ناشی از همدلی با مصایب دیگران و شرایط تاثرانگیز انسانی که ممکن است در شرایطی خاص با تبلور احساسات و حالتهای غمزدگی همراه باشد، بر بهداشت روانی، تعادل عاطفی و انگیزههای تلاش وی میافزاید.
اما حالت انسان افسرده، انسانی که دچار اختلال قابل توجه خلقی است با حالت انسان غمزده کاملاً متفاوت است. حالت افسردگی همواره ناخوشایند و آزاردهنده است و حیات زیستی انسان را متاثر میسازد؛ نگرشها، باورها و بینشها را دگرگون میکند. هدفهای متعالی زندگی را دستخوش ضعف و سستی و انسان را دچار احساس بیهودگی میکند.
بنابراین حالتهایی همچون دلشکستگیها، دلتنگیها، تاثرات روانی و غمگینیهای گذرا که اساساً یک احساس و هیجان عادی بشری است، هرگز به عنوان یک اختلال روانی تلقی نمیگردد، بلکه چنین حالتهایی نشانه تبلور احساس همگانی و عمومی است.
غم و اندوه یک حالت غمگینی خلقی عادی و واکنشی طبیعی، واقعبینانه و مناسب نسبت به آنچه از دست رفته میباشد و کاملاً موقت بوده، به تدریج و به طور طبیعی محدود شده، فروکش میکند و در موارد بسیار نادر و شرایط خاص، نسبتاً طولانی شده، موجب پدیدآیی اختلال جدی در زندگی فردی و اجتماعی میشود.
به طور کلی، افسردگی یک واکنش روانی و زیستی در برابر فشارها و استرهای حیاتی است و شدت واکنش هر کس در مقابل استرس بستگی به کیفیت و شاکله شخصیت وی دارد. برخی از افراد، بویژه جوانان به علت تجارب تلخ و ناخوشایند دوران کودکی، تحمل هرگونه استرس ناشی از دست دادن چیزی و کسی برایشان دشوار است و به شدت متاثر میشوند. مثلاً جوانی که در کودکی شاهد فوت پدر و مادر خود بوده، یا به علت طلاق، یکی از والدین خود را از دست داده، در برابر استرسهای ناشی از ناکامیها و از دست دادن موقعیتهایی که برایش مطلوب بوده است، فوقالعاده متاثر میشود و رگههای افسردگی میتواند وجودش را به تدریج فرا گیرد.
در بسیاری از مواقع تجمع استرسها و هیجانزدگیها در زمانی که محدود نیز ممکن است زمینههای افسردگی را در هر فردی فراهم آورد، ولو اینکه بعضی از استرسها و شرایط هیجانی لزوماٌ ناخوشایند نیز نباشند. مثلاً شخصی که در سازمان و وزارتخانهای صاحب شغل قابل توجهی شده است، به ناگزیر به خاطر همسرش به شهر دیگری میرود و در یک پست عادی مشغول میگردد و موقعیت قبلی شغلی را از دست میدهد. همزمان با این مساله، همسرش دچار بیماری سختی میگردد و خبر فوت مادرش نیز او را سخت متاثر میسازد. از سوی دیگر از تعاونی مسکن که در آن عضویت داشته، به وی خبر میدهند که آخرین قسط را برای تحویل مسکن فراهم کند و همه اینها در ظرف چند هفته و یا در یکی دو ماه اتفاق میافتد.
چنین شخصی ممکن است به خاطر ناتوانی در ارائه پاسخهیا مناسب به فشارها و تقاضاهای اجتماعی تا حد قابل توجهی دچار افسردگی شود. این نوع افسردگی، در واقع واکنشی عادی در برابر مجموعهای از استرسهاست. بنابراین همزمانی یک سلسله تغییرات مهم و قابل توجه در زندگی فردی و خانوادگی، اعم از خوشاینده و ناخوشایند، آن هم در محدوده زمانی کوتاه میتواند در بسیاری از انسانها بویژه زمینههای افسردگی را فراهم آورد.
انتظار این است که یک انسان متعادل در مقابل استرسها و فشارهای روانی یک واکنش روانی ـ زیستی معقول از خود بروز دهد. احساس بیتفاوتی یا کمتفاوتی نسبت به استرس موردنظر یا واکنش فوقالعاده زیاد نسبت به آن امری غیرعادی تلقی میشود. به عبارت دیگر، اگر فردی به هنگام مواجهه با یک استرس قوی هیچ نوع واکنش رونی ـ زیستی از خود نشان نمیدهد، به احتمال قوی دچار نوعی افسردگی نهفته شده است. در این شرایط احتمالی خطر بروز یک واکنش تاخیری، مثلاً طی ماههای بعد یا ابتلا به افسردگی مزمن بسیار زیاد است.
در یک نگاه کلی و از یک منظر دیگر، واکنش افسردگی را میتوان بر دو نوع تقسیم کرد:
واکنش افسردگی حاد یال گذرا؛
واکنش افسردگی پایدار و مداوم
منظور از افسردگی حاد یا گذرا چیست؟
افسردگی حاد که عموماً با غمگینی و اندوه و غمزدگی همراه است، همواره کوتاه، شدید و در عین حال ناخوشایند و ناراحت کننده است و موجب تغییرات خلقی میشود. این نوع افسردگی عموماً گذراست و در مدت زمان مناسب قابل پیشبینی بهبود مییابد. البته بعضاً ممکن است این نوع افسردگی هفتهها یا چندین ماه طول بکشد، اما در اغلب موارد، شدت و مدت واکنش افسردگی متناسب با نوع و شدت عامل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
مفهوم بیماری درگیاهان:
گیاه سالم براساس استعداد ذاتی یا موروثی خود، عملیات فیزیولوژیکی مختلفی را که برای ادامه حیات لازم دارد انجام میدهد. مهمترین این عملیات عبارتند از:
تقسیم سلولی، تشکیل بافتها و اندامهای مختلف، جذب آب و موادمعدنی از خاک، انتقال مواد خام، فتوسنتز، انتقال مواد ساخته شده برای مصرف و ذخیره، متابولیسم مواد ساخته شده، تولید مثل و بالاخره ذخیره مواد غذایی برای دوران زمستانگذرانی یا تولید مثل.
هر گاه بر اثر عوامل بیماریزا یا بعضی از شرایط زیست، اختلالاتی در عملیات فیژیولوژیکی فوق بروز کند که گیاه را از رشد طبیعی باز دارد یا علائم خارجی بیماری (Symptoms) ظاهر شود و یا میزان محصول به نحو غیر طبیعی کاهش یابد، گیاه بیمار است. عوامل عمدة تولید بیماری در گیاهان، موجودات زنده بیماریزا (Pathogens) و یا عوامل فیزیکی و شیمیایی محیط زیست گیاه میباشند و چگونگی ایجاد هر بیماری بستگی به نوع عامل و گاهی اوقات بستگی به نوع گیاه دارد. در ابتدا عکسالعمل گیاه نسبت به عامل بیماریزا در نقطه شروع بیماری و بصورت فعل و انفعال شیمیایی غیر قابل روئت است ولی بزودی این واکنش توسعه یافته و باعث تغییرات سلولی و بافتی مشهود گشته و بالاخره آثار بیماری پدیدار میشود.
بنابراین مفهوم بیماری در گیاهان عبارتست از هر گونه اختلالی که بوسیله یک پاتوژن یا موجود زنده بیماریزا یا عامل محیطی در عملیات تولید، انتقال، استفاده از مواد غذایی، مواد معدنی و آب روی دهد و باعث تغییرات ظاهری و تقلیل میزان محصول گردد.
ایجاد بیماری بوسیلة پاتوژنها ممکن است به یکی از مراحل زیر انجام گیرد:
مصرف و جذب مواد داخل سلولهای میزبان.
کشتن یا ایجاد اختلال در متابولیسم سلولهای میزبان در اثر مواد سمی و آنزیمها و مواد هورمونی
انسداد راه انتقال مواد غذایی و معدنی و آب.
اهمیت بیماریهای گیاهی:
اهمیت بیماریهای گیاهی برای بشر بعلت خساراتی است که در نتیجة بیماری به گیاهان و فراوردههای گیاهی وارد میشود. میلیونها نفر از ساکنین جهان که خود تولید کننده فرآوردههای گیاهی میباشند برای ادامه حیات به این محصولات احتیاج دارند و بعبارت دیگر بیماریهای گیاهی ممکن است در سرنوشت آنها نقش موثری را ایفا کند.
مرگ حدود سیصد هزار نفر ایرلندی در نتیجه قحطی (1845) و گرسنگی میلیونها نفر مردمی که در کشورهای توسعه نیافتة امروز زندگی میکنند، نمونههای درد آوری از نتایج شوم بیماریهای گیاهی است.
بیماریهای گیاهی ممکن است عامل محدود کننده کاشت یک گیاه در یک منطقه یا کشور باشند و تمام گیاهان یک گونه را که به بیماری حساسند نابود کنند. ضمناً بیماریهای گیاهی عامل ایجاد صنایع جدید شیمیایی یا ماشین آلاتی که در مبارزه با بیماریها بکار میروند میباشند. میزان پولی که تا کنون در این قسمت خرج شده به بیلیونها دلار میرسد.
طبقه بندی عوامل بیماریزای گیاهی:
در حال حاضر دهها هزار بیماری وجود دارد که به گیاهان اصلی در سراسر جهان صدمه میزنند. بطور متوسط هر یک از گیاهان به حدود صد نوع بیماری مبتلا میشوند. هر کدام از پاتوژنها نیز ممکن است از یک واریته تا دهها تا صدها گونه گیاهان متفاوت را آلوده کنند. برای تسهیل در امر شناسایی، مطالعه و مبارزه با بیماریهای گیاهی بایستی به نحوی آنها طبقهبندی کرد. بیماریهای گیاهی را به روشهای مختلف که پایه و اساس متفاوت دارند طبقهبندی کردهاند.
این طبقهبندی گاهی براساس علائم ظاهری امراض بوده و گاهی براساس اندام بیمار گیاه و یا براساس نوع گیاه بیمار صورت میگیرد. ولی متداولترین طبقهبندی براساس نوع عامل بیماری است.
بیماریهای گیاهی را به دو گروه زنده (Biotic) و غیر زنده (ABiotic) تقسیم میکنند.
گروههای غیرزنده (ABiotic): بیماریها و اختلالاتی هستند که در اثر کمبود عناصر غذایی، بالا بودن حرارت و رطوبت و بالا بودن اسیدیتة خاک یا قلیاییت آن، زیادی برخی از میکروالمانهای غذایی در خاک و آلایندههای سمّی در اتمسفر بوجود میآیند که غیر مسری میباشند و عوامل غیر زنده هستند.
بیماریهای ناشی از عوامل زنده یا بیوتیک (پاتوژنها) آلوده کننده و مسری بوده و از گیاه بیمار به گیاه سالم منتقل میشود که مهمترین آنها بیماریهای ناشی از عوامل قارچی میباشد.
گروههای بیوتیک خود به گروههای زیر تقسیم میشوند.
قارچها (Fungi)
باکتریها (Bacteria)
ویروسها و ویروئیدها (Viruses and Viroids)
گیاهان انگل گلدار (Phanerogamic plant parasites)
قارچها:
تمام گیاهان عالی ممکن است بوسیلة یک یا چند قارچ بیمار شوند. گیاه سیبزمینی به تنهایی مورد حملة حداقل 30 قارچ بیماریزای مختلف قرار میگیرد. قارچهای بیماریزای گیاهان، سالانه در سراسر جهان خسارات فراوانی میزنند.
عوامل بیماریزای مزبور به تمام اندامهای گیاهی میتوانند حمله کنند. به بذور و همچنین به محصولات برداشت شده بخصوص سبزیجات و میوهها حمله میکنند. قارچهایی که محصولات برداشت شده را آلوده میکنند میتوانند منجر به تولید میکوتوکسینهایی شوند که در انسان منتج به مشکلات مهمی در سلامتی نظیر بروز سرطانهای مختلف در اندام انسان میشوند.
باکتریها:
پروکاریوتها گروهی از موجودات فوق العاده متنوع میباشند. در یک طرف اینها کوچکترین موجود زنده شناخته شده یعنی میکوپلاسماهای فاقد دیواره سلولی (فیتوپلاسماها) و در طرف دیگر در میان باکتریهای حقیقی باکتریهای رشتهای شکل (اکتینومیستها) قرار دارند.
ویروسها و ویروئیدها:
ویروس عامل آلوده کننده است که بوسیله میکروسکوپهای چشمی غیر قابل روئت هستند و آنقدر کوچکند که از صافیهای نگاهدارنده باکتریها عبور میکنند.
فاقد سیستم سوخت و ساز (متابولیک) خاص خودشان هستند و جهت تکثیر وابسته به سلول میزبان میباشند. اینها به عنوان یک بسته کوچک اطلاعات ژنتیکی (بیگانه با میزبان) از نوع RNA و یا DNA هستند که میتوانند سبب تحریک بیماری در میزبان شوند.
ویروسها به بیشتر آنزیمهای ضروری برای تکثیرشان به میزبان خود متکی هستند. قارچها، باکتریها، نماتدها، و گیاهان انگلگلدار همگی موجودات سلولی بوده که نیاز به مواد غذایی معدنی و آلی جهت رشد و تکثیر و تولید مثلشان دارند.
این موجودات دارای یک سیستم معین سوخت و ساز هستند. هنگامی که آنها غذا را از میزبان گیاهی کسب میکنند با هزینه موجود دیگری زندگی میکنند و پارازیت (Parasites) نامیده میشوند.
نماتدها:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
افسردگی چیست؟
افسردگی شایعترین اختلال خلقی و عاطفی و بزرگترین بیماری روانی قرن حاضر است. به بیان سادهتر، افسردگی یک واکنش روانی ـ زیستی در برابر فشارها و استرسهای زندگی است. چنین حالت واکنشی و اختلال خلقی محدود به زمان و مکان خاصی نیست و میتواند در هر زمان و هر مکان و برای هر شخصی در هر موقعیتی که باشد، پدید آید.
در واقع خلق آدمی حاصل مجموعهای از واکنشهای عاطفی در یک موقعیت خاص و زمان معین است. به سخن دیگر، خلق یک زمینه عاطفی زیربنایی است که آکنده از گرایشهای هیجانی و غریزی بوده، به حالتهای روانی، احساسی انسان طعم خوشایند یا ناخوشایند میدهد و در بین دو قطب لذت و درد در نوسان است. یک تغییر محسوس یا انحراف از حالت طبیعی و متعادل خلق میتواند به صورت اندوه و غمزدگی مشخص گردد. اگر شدت یا مدت زمان اندوه از حد متعارف تجاوز کند، یا در یک شرایط خاص به صورت یک اختلال قابل توجه و بیمارگونه ظاهر شود، میتواند به یک خلق افسرده تبدیل گردد.
حالت غمگینی با افسردگی چه تفاوتی دارد؟
باید توجه داشت که افسردگی با حالت غمگینی یا غمزدگی معمولی متفاوت است. در زندگی هر کس ممکن است موقعیتهایی بوجود آید که موجب تاثرات روانی و غم و غصه درونی گردد، مثل از دست دادن پدر، مادر، همسر، فرزند، دوست یا یکی از نزدیکان و محبوبان، اما این حالت کاملاً موقت خواهد بود. غمگینی یک حالت ناخشنودی یا نارضایتی موقت از شرایطی است که وفق مراد فرد نیست. حالت غمزدگی با آشفتگی واقعی روانی و کاهش یا از دست دادن هدفها و کمرنگ شدن نگرشهای حیاتی و معیارهای ارزشی در زندگی فردی و اجتماعی همراه نمیباشد.
در حقیقت بین زمانی که انسان با یک مشکل خانوادگی، شغلب و حرفهای مواجه شده، احساس ناخوشایندی از یک ضربه عاطفی و روانی را تجربه میکند، یا هنگامی که از یک شرایط غمناک و تاثرانگیز متاثر میگردد و با احساس پاک با آن همدلی کرده، غمگین میشود و احساس پاک با آن همدلی کرده، غمگین میشود و احساس تالم و غمزدگی برای مدتی وجودش را فرا میگیرد، با دورانی که انسان دچار افسردگی میشود، متفاوت است.
حالت غمگینی و غمزدگی که اساساً موقت است، بخشی از زندگی و حیات اجتماعی انسان است و لطمهای به فعالیتهای زیستی، پویایی زندگی و برنامههای هدفمند انسان نمیزند. غمزدگی ناشی از مواجه شدن با مشکلات و ناملایمات زندگی و درگیریهای بین فردی ممکن است احساس ناخوشایندی نیز به همراه داشته باشد، لیکن احساس ناشی از همدلی با مصایب دیگران و شرایط تاثرانگیز انسانی که ممکن است در شرایطی خاص با تبلور احساسات و حالتهای غمزدگی همراه باشد، بر بهداشت روانی، تعادل عاطفی و انگیزههای تلاش وی میافزاید.
اما حالت انسان افسرده، انسانی که دچار اختلال قابل توجه خلقی است با حالت انسان غمزده کاملاً متفاوت است. حالت افسردگی همواره ناخوشایند و آزاردهنده است و حیات زیستی انسان را متاثر میسازد؛ نگرشها، باورها و بینشها را دگرگون میکند. هدفهای متعالی زندگی را دستخوش ضعف و سستی و انسان را دچار احساس بیهودگی میکند.
بنابراین حالتهایی همچون دلشکستگیها، دلتنگیها، تاثرات روانی و غمگینیهای گذرا که اساساً یک احساس و هیجان عادی بشری است، هرگز به عنوان یک اختلال روانی تلقی نمیگردد، بلکه چنین حالتهایی نشانه تبلور احساس همگانی و عمومی است.
غم و اندوه یک حالت غمگینی خلقی عادی و واکنشی طبیعی، واقعبینانه و مناسب نسبت به آنچه از دست رفته میباشد و کاملاً موقت بوده، به تدریج و به طور طبیعی محدود شده، فروکش میکند و در موارد بسیار نادر و شرایط خاص، نسبتاً طولانی شده، موجب پدیدآیی اختلال جدی در زندگی فردی و اجتماعی میشود.
به طور کلی، افسردگی یک واکنش روانی و زیستی در برابر فشارها و استرهای حیاتی است و شدت واکنش هر کس در مقابل استرس بستگی به کیفیت و شاکله شخصیت وی دارد. برخی از افراد، بویژه جوانان به علت تجارب تلخ و ناخوشایند دوران کودکی، تحمل هرگونه استرس ناشی از دست دادن چیزی و کسی برایشان دشوار است و به شدت متاثر میشوند. مثلاً جوانی که در کودکی شاهد فوت پدر و مادر خود بوده، یا به علت طلاق، یکی از والدین خود را از دست داده، در برابر استرسهای ناشی از ناکامیها و از دست دادن موقعیتهایی که برایش مطلوب بوده است، فوقالعاده متاثر میشود و رگههای افسردگی میتواند وجودش را به تدریج فرا گیرد.
در بسیاری از مواقع تجمع استرسها و هیجانزدگیها در زمانی که محدود نیز ممکن است زمینههای افسردگی را در هر فردی فراهم آورد، ولو اینکه بعضی از استرسها و شرایط هیجانی لزوماٌ ناخوشایند نیز نباشند. مثلاً شخصی که در سازمان و وزارتخانهای صاحب شغل قابل توجهی شده است، به ناگزیر به خاطر همسرش به شهر دیگری میرود و در یک پست عادی مشغول میگردد و موقعیت قبلی شغلی را از دست میدهد. همزمان با این مساله، همسرش دچار بیماری سختی میگردد و خبر فوت مادرش نیز او را سخت متاثر میسازد. از سوی دیگر از تعاونی مسکن که در آن عضویت داشته، به وی خبر میدهند که آخرین قسط را برای تحویل مسکن فراهم کند و همه اینها در ظرف چند هفته و یا در یکی دو ماه اتفاق میافتد.
چنین شخصی ممکن است به خاطر ناتوانی در ارائه پاسخهیا مناسب به فشارها و تقاضاهای اجتماعی تا حد قابل توجهی دچار افسردگی شود. این نوع افسردگی، در واقع واکنشی عادی در برابر مجموعهای از استرسهاست. بنابراین همزمانی یک سلسله تغییرات مهم و قابل توجه در زندگی فردی و خانوادگی، اعم از خوشاینده و ناخوشایند، آن هم در محدوده زمانی کوتاه میتواند در بسیاری از انسانها بویژه زمینههای افسردگی را فراهم آورد.
انتظار این است که یک انسان متعادل در مقابل استرسها و فشارهای روانی یک واکنش روانی ـ زیستی معقول از خود بروز دهد. احساس بیتفاوتی یا کمتفاوتی نسبت به استرس موردنظر یا واکنش فوقالعاده زیاد نسبت به آن امری غیرعادی تلقی میشود. به عبارت دیگر، اگر فردی به هنگام مواجهه با یک استرس قوی هیچ نوع واکنش رونی ـ زیستی از خود نشان نمیدهد، به احتمال قوی دچار نوعی افسردگی نهفته شده است. در این شرایط احتمالی خطر بروز یک واکنش تاخیری، مثلاً طی ماههای بعد یا ابتلا به افسردگی مزمن بسیار زیاد است.
در یک نگاه کلی و از یک منظر دیگر، واکنش افسردگی را میتوان بر دو نوع تقسیم کرد:
واکنش افسردگی حاد یال گذرا؛
واکنش افسردگی پایدار و مداوم
منظور از افسردگی حاد یا گذرا چیست؟
افسردگی حاد که عموماً با غمگینی و اندوه و غمزدگی همراه است، همواره کوتاه، شدید و در عین حال ناخوشایند و ناراحت کننده است و موجب تغییرات خلقی میشود. این نوع افسردگی عموماً گذراست و در مدت زمان مناسب قابل پیشبینی بهبود مییابد. البته بعضاً ممکن است این نوع افسردگی هفتهها یا چندین ماه طول بکشد، اما در اغلب موارد، شدت و مدت واکنش افسردگی متناسب با نوع و شدت عامل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
بررسی روشهای اندازهگیری یون کلرید در بتنهای سخت شده و انتخاب روش بهینه و تهیه دستورالعمل آن
یکی از عوامل خوردگی بتن در محیطهای خورنده به ویژه در سواحل خلیج فارس و دریای عمان، یون کلرید است. در سالهای اخیر تعداد زیادی از سازههای بتنی در کشورهای مختلف دنیا از جمله نقاطی از کشور ایران دچار آسیبدیدگی با خرابی زودرس ناشی از خوردگی کلریدی شده است. از آنجائیکه کلرید از طریق اجزای تشکیلدهنده بتن نظیر آب، سیمان، سنگدانه، مواد افزودنی و همچنین آبهای نفوذی (املاح محلول در آنها) به داخل بتن راه مییابد و حداکثر مجاز یون کلرید 4/0 درصد وزنی سیمان در بتن مسلح ساخته شده با سیمان پرتلند معمولی تعیین شده است، لذا لازم است مقادیر یون کلرید موجود در بتن برای شناخت وضعیت بتن از نظر مقاومت در برابر خوردگی، نگهداری و تعمیر به طور دقیق اندازهگیری شود و در زمینه انجام عملیات پیشگیری و تقویت احتمالی اقدامات مؤثر صورت گیرد. با استفاده از روشهای مختلف آزمایشگاهی ( تیترومتری، گراویمتری و دستگاهی)، یون کلرید در نمونههای سیمان و ملات حاوی مقادیر مشخص و مختلف کلرید سدیم، اندازهگیری میشود. با توجه به نتایج به دست آمده، بهینه روش، انتخاب شده و دستورالعمل روش آزمایش استاندارد تعیین یون کلرید در بتنهای سخت شده تهیه میگردد.
بررسی کاربرد مواد پلیمری در صنعت ساخت و ساز ایران و ارائه راهکارها
با وجود اینکه در چند دهه اخیر کاربرد پلیمر در صنعت ساختمان در کشورهای صنعتی با تحولات چشمگیری همراه بودهاست، ولی متأسفانه در کشور ما تا به امروز تحقیقات و بهرهبرداری از علوم و تجربیات بهدست آمده در دیگر کشورها در حال طی کردن مراحل اولیه است.
با توجه به نیازهای جدید صنعت ساختمان، لازم است هر چه سریعتر مطالعاتی جهت تعیین قابلیتها و نیازها در کشور و ارائه راهکارهایی جهت استفاده بهینه از پلیمرها در ساخت و ساز کشور صورت گیرد.
در بخش اول این پروژه، بهمنظور آشنایی کلی خواننده با پلیمرها اطلاعات مفیدی ارائه گردیدهاست. این اطلاعات شامل دستهبندی پلیمرها و آشنایی با انواع مهم آنها و خواص عمومی هر کدام میباشد. در ادامه، کاربردهای مهم پلیمرها در صنعت ساختمان پس از تعریف یک کد طبقهبندی کاربردی از مصارف پلیمرها در ساختمان ارائه گردیدهاست.
پیامهای آموزشی جهت آشنایی همگان با مصالح استاندارد
امروزه در ساخت و سازهای متداول به کیفیت مصالح ساختمانی در روشهای اصولی اجرا کمتر توجه میشود و اغلب طراحان و مجریان فرض را بر استاندارد بودن مصالح ساختمانی میگذارند. حاصل این امر، در صورت استفاده از مصالح با کیفیت پایینتر از استاندارد، آسیبپذیر شدن و کاهش دوام و طول عمر مفید ساختمانها میباشد. با توجه به کمبود مسکن در کشور، لازم است راهکارهایی برای تضمین دوام و حفظ کارایی ساختمان اندیشیده شود. استفاده از مصالح با کیفیت استاندارد یکی از راهحلها میباشد. جهت تحقق یافتن این امر مهم، لازم است اهمیت استفاده از مصالح و استاندارد بصورت پیامهای آموزشی به سازندگان و دستاندرکاران صنعت ساختمان و مسکن گوشزد شود و فرهنگ استفاده از مصالح استاندارد در سطح ملی اشاعه گردد.
بررسی تولید آجر سبک با استفاده از سنگ آهک
یکی از مواد افزودنی معدنی که برای سبکسازی آجر رسی استفاده میشود، پودر سنگ آهک است. سنگ آهک در کوره در دمای بالا به دیاکسید کربن و اکسید کلسیم تبدیل میشود که دیاکسید کربن حاصله از دودکش کوره خارج شده و آجر سبک میگردد. در این پروژه تحقیقاتی استفاده از گل سنگ حاصل از برش و پرداخت سنگهای آهکی در کارخانههای سنگبری برای سبکسازی آجر مورد استفاده قرار میگیرد. نسبت بهینه سنگ آهک، دانهبندی مناسب، دمای پخت لازم به کمک آزمایشهای مورد نیاز تعیین میگردد.
تدوین روش ماشینی برای اندود گچ و خاک و سفیدکاری در دیوارههای ساختمانی
انجام عملیات سفیدکاری با گچ و یا گچ و خاک برای دیوارهای ساختمانی به صورت ماشینی از اهداف اصلی پروژه مطرح شده است. با عنایت به زمان گیرش گچ، زمان ساخت و اتصال ملات گچ و یا گچ و خاک یا مشکلات عدیدهای مواجه میباشد. در این پروژه با بررسی مواد مضاف مختلف، زمان گیرش گچ تحت کنترل مصرفکننده قرار گرفته است. با ساخت پمپ مخصوص انتقال ملات گچ به ماله بنایی نیز عملی گردیده است. با انجام عملیات اجرایی، راندمان اجرایی سفیدکاری با ماشین نیز به میزان قابل ملاحظهای افزایش یافته است.
آجر سبک با استفاده از مواد پلیمری
از آنجا که آجر معمولی وزن زیادی دارد باعث سنگین شدن ساختمان و در نتیجه آسیبپذیری آن در برابر نیروهای زلزله میشود. با کاهش چگالی آجر علاوه بر سبک کردن، خصوصیات عایق حرارتی آن نیز بهبود مییابد. برای سبک کردن آجر میتوان از مواد افزودنی تخلخلزا نظیر فوم پلیاستایرن استفاده نمود. در این پروژه انتخاب نوع مواد پلیمری مناسب، دانهبندی، تعیین نسبت و چگونگی اختلاط، شرایط بهینه تولید و دمای پخت مورد بررسی قرار گرفت. تولید آزمایشی آجرهای سبک پلیمری در کارخانه آجر ماشینی موفقیتآمیز بود.
ارائه رهنمود جهت استفاده بهینه از ضایعات ساختمانی
بالاخره روی عمر ساختمانها به پایان میرسدک خواه به دست انسان و خواه بر اثر وقوع سوانحک از تخریب ساختمانها مقادیر زیادی آوار به دست میآید. جنس این آوارها از جنس همان مصالحی است که در ساخت و سازهای متداول مورد استفاده قرار میگیرد. شیوه متداول برای رفع آوارهای ساختمانی انتقال آنها به بیرون شهر است، در جاهایی که از طرف شهرداری معین میگردد. معمولاٌ استفاده از مصالح بازیافتی و مستقل در فرهنگ ما پذیرفته نیست. لذا هنگام تخریب ساختمانهاک به سالم بیرون آوردن مصالح توجهی نشده و با پتک و کلنگ آنها را نابود میکنند و به صورت درهم برای دفع میفرستند. با توجه به مطالب فوق و به منظور بررسی روشهای تخریب، چگونگی استفاده از آوارها در تولید و مصالح و کاهش پیامدهای زیست محیطی آوارهاک این تحقیق به عمل آمده است. در این تحقیق چگونگی تخریب هشت ساختمان و آوارهای حاصل از آنها مورد بررسی قرار گرفته و با توجه به تجربیات سایر کشورها در هر مورد رهنمودهایی ارائه شده است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
پژوهش جامعهشناختى و روشهاى تخصصى آن
فنون پژوهش
در همهٔ پژوهشهاى جامعهشناختى از روش علمى استفاده مىشود، اما فنون خاص گردآورى و تحلیل دادهها در شاخههاى گوناگون بررسى جامعهشناختى با یکدیگر تفاوت داند. به هر روی، چهار فن است که در بیشتر پژوهشهاى جامعهشناختى عموماً بهکار برده مىشوند و آنها عبارتند از آزمایش، مشاهده، نمونهگیری، و بررسى موردی.
در آزمایش که هم در آزمایشگاه و هم در میدان تحقیق مىتواند انجام گیرد، همهٔ متغیرها بهجز یکى (متغیر مستقل) ثابت (یا کنترلشده) باقى مىمانند و جامعهشناس محقق متغیر مستقل خود را تغییر مىدهد تا ببیند که چه دگرگونىهائى در موضوع تحقیق وى پدید مىآید و سپس این دگرگونىها را به دقت ثبت مىکند. فرق بررسى مشاهدهاى با آزمایش این است که در این روش، محقق جامعهشناس متغیر مستقل خود را در کار دخالت نمىدهد، بلکه موضوع کار را در یک موقعیت طبیعى به دقت مورد مشاهده قرار مىدهد. از نمونهگیرى براى گردآورى دادهها - معمولاً از طریق پرسشنامه یا مصاحبه - استفاده مىشود، به گونهاى که از میان انبوه دادههاى راجع به یک موضوع، نمونههاى طبقهبندى شدهاى برگزیده مىشوند و سپس بر پایه این دادههاى نمونهگیرى شده تعمیمهائى درباره گروه مورد بررسى به دست داده مىشود. پژوهشگران جامعهشناس از بررسى موردى براى شرح کامل و جزء به جزء یک پدیده استفاده مىکنند، بىآنکه کار خود را به صرف پرسشگرى یا مصاحبه از افراد موضوع مورد بررسى محدود سازند؛ گرچه بررسى یک مورد براى اثبات یک فرضیه کفایت نمىکند، اما غالباً بهعنوان یکى از منابع فرضیه یا شواهد کار، مفید واقع مىشود.
همچنان که هریک از این فنون پژوهشى ابزار خاصى را براى یک جامعهشناس فراهم مىسازد که هریک از آنها نیز مزایا و مسائل خاص خود را دارد.
آزمایش
هرچند که آزمایشها معمولاً در محیط آزمایشگاهى انجام مىگیرند، اما اگر بتوان متغیرهاى کنترلشده را ثابت نگهداشت، این روش را در میدان تحقیق جامعهشناسى نیز مىتوان بهکار بست. این به آن معنا است که در هر آزمایش خاص، فقط متغیر مستقل، که آزمایشگر آن را به دلخواه تغییر مىدهد، است که در طول بررسى از یک مرحله آزمایش به مرحلهاى دیگر با یک منظور خاص تغییر مىپذیرد.
براى آنکه بتوان دریافت که تغییرات پیدا شده در متغیر مستقل چگونه بر نتیجهٔ آزمایش تأثیر مىگذارد، محقق جامعهشناس باید موضوعهاى خود را به یک گروه کنترل و دستکم یک گروه آزمایشى تقسیم کند. هدف از ایجاد گروه کنترل آن است که مبنائى براى مقایسه ایجاد شود: افراد این گروه در موقعیت آزمایشى و تحت تأثیر یک متغیر مستقل قرار مىگیرند و سپس واکنشهاى آنها با واکنشهاى گروه آزمایشى در برابر متغیر مستقل تغییر یافته، مقایسه مىشوند. پژوهشگر جامعهشناس با مقایسهٔ واکنشهاى این دو گروه، مىتواند دربارهٔ تأثیر تغییر متغیر مستقل به نتیجهگیرى مهمى دست یابد.
مثال:
جامعهشناسى که بخواهد تأثیر تسهیلات سمعى و بصرى را روى دانشجویان اقتصاد دورهٔ لیسانس آزمایش کند باید، طى یک طرح آزمایشی، این دانشجویان را به یک گروه کنترل و دستکم یک گروه آزمایشى تقسیم کند. براى گروه کنترل یک درس پنجاه دقیقهاى ارائه مىشود که در آن معلم روى تخته سیاه از نمودارها و جدول اقتصادى و نظایر آن استفاده مىکند. به دانشجویان گروه آزمایشى نیز همین مقدار درس ارائه مىشود ولى در آن از تسهیلات سمعى و بصرى مانند اسلاید و فیلم به جاى نمودارهاى تصویرشده روى تخته سیاه استفاده مىشود. محقق جامعهشناس با مقایسهٔ بازدهٔ یادگیرى دو گروه مىتواند دربارهٔ تأثیر آموزشى تسهیلات سمعمى و بصرى به نتایجى تقریبى دست یابد.
در مثال بالا، جامعهشناس مىخواهد اطمینان یابد که تنها وجود یا عدم وجود تسهیلات سمعى و بصرى - و نه عاملى دیگر - بود که بر بازدهٔ آزمایش او تأثیر گذاشته است. او براى آنکه به این اطمینان برسد، باید از پیش مطمئن باشد که دانشجویان گروه کنترل و گروه آزمایشى اساساً هیچ اختلافى با هم نداشته باشند. براى همین، او باید گروههائى را برگزیند که تنها تفاوت آنها با هم این باشد که یکى از تسهیلات سمعى و بصرى برخوردار بوده و دیگرى این برخوردارى را نداشته باشد.
براى گزینش و تنظیم گروههاى کنترل و آزمایشی، دو روش اساسى وجود دارد. روش نخست، فن گزینش جفت همطراز نامیده مىشود؛ در این روش، آزمایشگر در برابر هر فردى در گروه کنترل فرد همطراز دیگرى را در گروه آزمایش جاى مىدهد (افراد همطراز از جهت برخى متغیرهاى اساسى درست مانند همدیگر هستند.) روش دیگر، فن گزینش تصادفى است؛ در این روش، افراد گروههاى کنترل و آزمایشى برحسب یک انتخاب تصادفى آمارى برگزیده مىشوند.
مثال:
در اینجا باز همان آزمایش تأثیر تسهیلات آموزشى سمعى و بصرى را در نظر بگیرید. براى گزینش گروههاى کنترل و آزمایشى برحسب فن گزینش جفت همطراز، آزمایشگر باید مطمئن باشد که گروههاى آن براى مثال، متشکل از تعداد برابرى از دانشجویان سالهاى مختلف باشند. در این مورد، براى هر دانشجوى سال اول در گروه آزمایشى یک دانشجوى سال اول در گروه کنترل در نظر گرفته مىشود و در مورد دانشجویان سالهاى دیگر نیز همین برابرى رعایت مىشود. متغیرهاى دیگرى چون جنسیت دانشجویان را نیز باید بههمین نحو در نظر گرفت. در این مورد، آزمایشگر باید تعداد دانشجویان دختر سالهاى مختلف را در گروههاى کنترل و آزمایش همطراز کند. (گزینش متغیرهائى چون جنس، سن و علائق مذهبی، در انتخاب گروه کنترل اهمیت دارد و انتخاب گروه آزمایشى البته به ماهیت آزمایش موردنظر بستگى دارد.)
مثال:
گزینش افراد گروههاى کنترل و آزمایش، مىتواند از طریق فن گزینش تصادفى نیز انجام گیرد. در این مورد، آزمایشگر مىتواند فهرستى الفبائى از دانشجویان تنظیم کند و با ترتیب الفبائى آنها را به گروههاى کنترل و آزمایشى تقسیم کند. (از روشهاى دیگرى نیز چون قرعهکشى نیز مىتوان در این فن استفاده کرد.)
نقشهاى جامعهشناسى
جامعهشناس بهعنوان یک دانشمند
او در این نقش سرگرم پژوهش علمى است و اطلاعاتى را دربارهٔ زندگى اجتماعى گردآورى و سازماندهى مىکند. تقریباً بیشتر محققان جامعهشناس براى دانشگاهها، مؤسسات دولتی، بنیادها یا شرکتها کار مىکنند. جامعهشناس دانشگاهى ممکن است هم در کار تعلیم باشد و هم در پژوهشهائى که هزینه آن را یا خود دانشگاه تأمین مىکند و یا مؤسسات خارج از دانشگاه. او بهعنوان یک دانشمند پژوهشگر، هدف عمده آن باید این باشد که جهت روندهاى جامعه را پیشبینى کند تا عامهٔ مردم خود را براى تحولات آتى آماده کنند او در این نقش، ممکن است بر تصمیمگیرىهاى مربوط به خط مشى عمومى مستقیماً تأثیر گذارد.
جامعهشناس بهعنوان مشاور سیاست اجتماعى
او در این نقش، نتایج احتمالى یک سیاست اجتماعى را پیشبینى مىکند. بسیارى از سیاستهاى اجتماعى براى این شکست مىخورند که بر مفروضات و پیشبینىهاى درستى استوار نیستند.
جامعهشناس بهعنوان یک تکنسین
جامعهشناسان بسیارى هستند که براى شرکتها و مؤسسات دولتى و نظایر آن کار مىکنند تا این سازمانها را کارآمدتر سازند. حتى در این گونه کارها هم، آنها باید مراقب باشند که هدفهاى سازمان خود را بر اخلاق حرفهاى آنها برترى ننهند.
جامعهشناس بهعنوان یک معلم
کار اصلى بیشتر جامعهشناسان همان درس دادن است. جامعهشناس بهعنوان یک معلم، در جایگاهى است که مىتواند نفوذ شدیدى بر دانشجویان بگذارد. در اینجا این مسئله اخلاقى مطرح است که نکند او دانشجویان خود را به در پیش گرفتن راه اجتماعى خاصى تلقین کند
نمونهگیرى
جامعهشناسى را در نظر آورید که گروه خاصى (یا اجتماعى ویژهای) را براى بررسى خود تعیین کرده و مىخواهد دربارهٔ باورداشتها، ارزشها و رویکردهاى اعضاء آن به تعمیمهائى دست یابد. او از طریق مشاهده و پرسشکردن از یکایک اعضاء جامعهٔ مورد بررسی، مىتواند به شناخت جامعى از باورداشتها و ارزشهاى کل جامعه برسد. اما اگر گروه مورد بررسى بسیار بزرگ باشد - براى مثال، جمعیت مردان بالاى ۶۵سال در یک کشور پرجمعیت موضوع بررسى قرار گیرد - در این صورت، مصاحبه و یا حتى مشاهدهٔ یکایک افراد این جمعیت، به احتمال بسیار زیاد عملى نیست. بههمین دلیل است که جامعهشناسان در چنین مواردى نمونههائى از یک جمعیت معین را براى بررسى آنها برمىگزینند. اگر جامعهشناسى خواسته باشد تعمیمهائى دربارهٔ گروه خاصى از مردم بهعمل آورد، باید نمونههائى را برگزیند که نمایانگر کل افراد آن گروه باشند و یا ویژگىهاى عام کل گروه را داشته باشند.
مثال:
اگر خواسته باشیم دربارهٔ یک بنیاد تأدیبى نمونهگیرى بهعمل آوریم، باید در نظر داشته باشیم که نمونههاى ما ویژگىهاى کل جمعیت این بنیاد را از نظر سن، نژاد، سطح تحصیلات، طول محکومیت، سوابق جرم و همهٔ متغیرهاى دیگرى که در بررسى ما اهمیت دارند، دارا باشند.
براى گردآورى اطلاعات ضروری، عموماً دو روش بهکار مىرود؛ یکى فن