لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
دو سطری در خشنویسی
خط شکل مکتوب کلام است و انتقال مفاهیم به شکل عینى ماهیت اصلى خط و خوشنویسى است. خوشنویسى یکى از هنرهاى اصیل و سنتى کشور است. قرنهاست این هنر بهعنوان پررونقترین و جلوهسازترین شاخه هنر زیباى ایرانى شناخته شده است و یکى از ابعاد فرهنگ اصیل ایرانى را بوجود آورده است. خوشنویسى والاترین منزلت را در میان هنرهاى اسلامى دارد و یکى از تعاریف خوشنویسى در متون اسلامى این است: خوشنویسى هندسهٔ روحانى لغاتى است که به وسیلهٔ ابزار مادى تجسم مىیابد
سیر تکاملى خوشنوسى در ایران
طبق آنچه که در رسالات و کتب مؤلفان مشهور بعد از اسلام آمده، اولین شخصى که خط نوشت ”مرا مر ابن مرّه“ از شبه جزیرهٔ عربستان بود و اولین کسى که در صدر اسلام قرآن نوشت و به حسن خط شهرت داشت خالد ابن ابوهیاج بود که براى عمر بن عبدالعزیز قرآنى با زر نوشت. بعد از آنکه کوفه بهصورت شهر بزرگى درآمد، خط کوفى در این شهر رواج یافت و رونق گرفت و به خط کوفى شهرت یافت. قدیمىترین قرآن به خط کوفى متعلق به اواخر قرن سوم هجرى است. بعداً نسخ در کتابت قرآن بجاى خط کوفى بکار رفت و در قرن بعد خطوط دیگرى توسط خوشنویسان ایرانى پدید آمد و تا مدتها بعد از تکوین خط هاى عربی، خوشنویسى مقامى والاتر و بالاتر از نقاشى داشت. خطى که در قرون اسلامى در ایران رواج داشته و به آن خوشنویسى مىکردهاند و امروزه نیز خطى رسمى است، در اصل از الفباى عربى مىباشد. عربها پیش از اسلام بر اثر ارتباط با اقوام متمدنتر با خط و زبان نبطى و سریانى آشنا شده بودند و از هر یک از این دو خط استفاده مىکردند. خطهاى نبطى و سریانى از خطوط سامى بود و تقلید آن براى عربها امکانپذیر. خط اولى منشأ خط نسخ شد و دومى اصلى خطّ کوفى است. بعد از اسلام ظاهراً هر دو خط بهکار مىرفته است. خط نسخ بیشتر براى تحریر نامهها و خط کوفى براى کتابت مصحفها، کتیبهها و سکهها استفاده مىشد. از اواخر دورهٔ امویان و اوایل عباسیان قلمرو خط عربى وسعت یافت و بهتدریج در ایران ومصر و شمال آفریقا انتشار و رواج یافت و کمکم از دو خط مذکور اقلام دیگرى پدید آمد. قبل از اسلام در ایران انواع خط از جمله خط میخی، پهلوى و اوستایى رایج بود و حتى از آثار برجاى مانده چنین برمىآید که ایرانیان در نوشتن آنها هماهنگى و ضوابط خاصى داشتهاند. اما با پذیرش اسلام توسط ایرانیان، خط و زبان قرآنى رواج یافت. در آخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری، شخصى به نام ابن مقلد بیضاوى شیرازی، وزیر مقتدر خلیفهٔ عباسى و برادرش ابوعبدا... حسن به هرج و مرج در اقلام گوناگون پایان دادند و با تکمیل اقلام موجود (چهارده نوع) و هندسى کردن ابعاد حروف و تعیین اساس قواعد دوازدهگانه در خط، خوشنویسى را تحت ضابطه در آوردند و پایهٔ خطوط را بر سطح و دور نهادند. خط نسخ از زمان ابن مقلد به بعد به قالبى بهتر درآمد و شهرت قابل توجهى یافت. ابن مقلد قواعد خوشنویسى را به دو بخش تقسیم کرده است: حسن تشکیل و حسن وضع. حسن تشکیل قاعدهٔ اصول و نسبت از آن پدید مىآید و دیگرى حسن وضع که قواعد ترکیب و کرسى از آن استفاده مىشود. بعد از ابن مقلد خطاطان دیگر نیز بهتدریج این اصول را بسط دادند. این قواعد عبارتند از: - قاعدهٔ اصول: قوت، ضعف، سطح، دور، صعود، نزول، سواد، بیاض، ارسال. یعنى حسن نگارش حروف و استحکام آنها از جهات مذکور. - قاعدهٔ نسبت یا تناسب: یعنى حروف و شکلهاى مشابه هم، در همهٔ موارد به یک اندازه باشند. - قاعدهٔ ترکیب: یعنى آمیزش هماهنگ و دلپذیر حروف، کلمات، جملهها و سطرها با یکدیگر به گونهاى که از حسن ترکیب برخوردار باشد. - قاعدهٔ کرسى: یعنى نوشتن با توجه به خط کرسى انجام شود. دو اصطلاح صفا و شأن صفت خطى است که به مرحلهٔ کمال رسیده باشد. صفا حالتى است که طبع را شاد و چشم را روشن سازد. و شأن کیفیتى است از خط که چون پدید آید خطاط به نگریستن در خط مجذوب شود و احساس خستگى نکند. بعد از ابن مقله، ابن بوّاب، در ضمن بکار بستن قواعد دوازدهگانه، با سنجش حروف با میزان نقطه، قواعدى را در خوشنویسى پیشنهاد کرد و با دقت در تراش قلم و انتخاب مرکب و نیز با ترتیب شاگردان متعدد در تکمیل اقلام ثلث و نسخ و رقاع تأثیرگذار بود. طى دو قرن پس از ابن بّواب، خوشنویسى توسط خطاطان متعدد رونق گرفت؛ تا اینکه یاقوت مستعصمى ظهور کرد و از میان اقلام متعدد رایج شش قلم ثلث، نسخ، ریحان، محقق، توقیع و رقاع را برگزید و در زیبا گرداندن آنها ابتکاراتى بهخرج داد. اقلام سته به خطوط اصول نیز مشهورند. خوشنویسان ایرانی، خطى وزین و سبک روح را از خط تعلیق مشتق ساختند که نستعلیق نام گرفت. نستعلیق که از واژههاى نسخ و تعلیق شده در قرن نهم هجرى توسط ایرانىها ابداع شد و همچنان نیز خط ملّى آنان محسوب مىشود. واضع خط نستعلیق میرعلى تبریزى بود، که قواعد پیچیدهٔ حاکم بر آن را نیز تدوین نموده در زمان سلطنت شاه طهماسب (۹۳۰-۹۸۴ هـ .ق) خط نستعلیق جاى نسخ را گرفت و خط منتخب براى نگارش دیوانهاى شعر، داستانهاى حماسى و دیگر رواوین گردید. یک قرآن کامل به خط نستعلیق نیز موجود است که این نسخهٔ منحصر بفرد که براى کتابخانه شاهطهماسب در سال ۹۴۵ هـ . توسط شاهمحمود نیشابورى کتابت شده است که نمایش قدرت و زیبایى خط نستعلیق به شمار مىآید. دوران سلطنت شاهعباس بزرگ، دورهٔ طلایى خط نستعلیق به شمار مىرود. در این دوران خوشنویسان بنامى رسد کردند که معتبرترین آنها میرعماد حسینى است. در قرن نهم همچنین خورشید بلندپایه خط و خوشنویسى سلطان على مشهدى ظهور نود و شهرتش در زمان حیات عالمگیر شد. در قرن دهم ستارگان بسیارى چون شاه محمود نیشابوری، سلطان محمد خندان، بابا شاه تربتی، پیرمحمد شاگرد میرعلی، سید احمد مشهدی، محمود سیاوشانی، شیخ مرشدالدین شیرازی، شاهمحمد مشهدى در آسمان هنر خوشنویسى این سرزمین درخشیدند. میرعلى هروى استاد الاساتید خط نیز در این دوران ظهور کرد. وى قواعد خط را به نظم در آورد و آثارى چون هفت اورنگ جامی، چهل حدیث (سه نسخه)، گلستان سعدی، و بسیارى از آثار ادبى و فرهنگى این سرزمین را به قلم جادویى خود مزین کرد. از مهمترین حوادث خط و خوشنویسى در قرن دوازدهم، ظهور درویش عبدالمجید طالقانى استاد مسلم خط شکسته است. از بزرگان دیگر خط در این قرن احمد نیریزى است. او از نسخنویسان بزرگ زمان خود است و در نستعلیق و شکسته نیز مهارت دارد. در قرن دوازدهم هجرى خط نسخ متمایل به نستعلیق گردید و در قرن سیزدهم و چهاردهم هجرى قمرى بهتدریج به خوشنویسى و نستعلیق توجه شده است و مشاهیر عمده این هنر عبارتند از: وصال شیرازى و فرزندانش، میرزا محمدرضا کلهر، میرزا غلامرضا اصفهانی، و عمادالکتاب. خط نستعلیق به دست هنرمندان ایرانى متولد شد، میرعماد حسنى آنرا به درجهٔ کمال رسانید و تا زمان میرزا محمدرضا کلهر ادامه یافت. در دورهٔ معاصر على اکبر کاوه، حسن زرین خط، سید حسین و سید حسن میرخانى و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
دو سطری در خشنویسی
خط شکل مکتوب کلام است و انتقال مفاهیم به شکل عینى ماهیت اصلى خط و خوشنویسى است. خوشنویسى یکى از هنرهاى اصیل و سنتى کشور است. قرنهاست این هنر بهعنوان پررونقترین و جلوهسازترین شاخه هنر زیباى ایرانى شناخته شده است و یکى از ابعاد فرهنگ اصیل ایرانى را بوجود آورده است. خوشنویسى والاترین منزلت را در میان هنرهاى اسلامى دارد و یکى از تعاریف خوشنویسى در متون اسلامى این است: خوشنویسى هندسهٔ روحانى لغاتى است که به وسیلهٔ ابزار مادى تجسم مىیابد
سیر تکاملى خوشنوسى در ایران
طبق آنچه که در رسالات و کتب مؤلفان مشهور بعد از اسلام آمده، اولین شخصى که خط نوشت ”مرا مر ابن مرّه“ از شبه جزیرهٔ عربستان بود و اولین کسى که در صدر اسلام قرآن نوشت و به حسن خط شهرت داشت خالد ابن ابوهیاج بود که براى عمر بن عبدالعزیز قرآنى با زر نوشت. بعد از آنکه کوفه بهصورت شهر بزرگى درآمد، خط کوفى در این شهر رواج یافت و رونق گرفت و به خط کوفى شهرت یافت. قدیمىترین قرآن به خط کوفى متعلق به اواخر قرن سوم هجرى است. بعداً نسخ در کتابت قرآن بجاى خط کوفى بکار رفت و در قرن بعد خطوط دیگرى توسط خوشنویسان ایرانى پدید آمد و تا مدتها بعد از تکوین خط هاى عربی، خوشنویسى مقامى والاتر و بالاتر از نقاشى داشت. خطى که در قرون اسلامى در ایران رواج داشته و به آن خوشنویسى مىکردهاند و امروزه نیز خطى رسمى است، در اصل از الفباى عربى مىباشد. عربها پیش از اسلام بر اثر ارتباط با اقوام متمدنتر با خط و زبان نبطى و سریانى آشنا شده بودند و از هر یک از این دو خط استفاده مىکردند. خطهاى نبطى و سریانى از خطوط سامى بود و تقلید آن براى عربها امکانپذیر. خط اولى منشأ خط نسخ شد و دومى اصلى خطّ کوفى است. بعد از اسلام ظاهراً هر دو خط بهکار مىرفته است. خط نسخ بیشتر براى تحریر نامهها و خط کوفى براى کتابت مصحفها، کتیبهها و سکهها استفاده مىشد. از اواخر دورهٔ امویان و اوایل عباسیان قلمرو خط عربى وسعت یافت و بهتدریج در ایران ومصر و شمال آفریقا انتشار و رواج یافت و کمکم از دو خط مذکور اقلام دیگرى پدید آمد. قبل از اسلام در ایران انواع خط از جمله خط میخی، پهلوى و اوستایى رایج بود و حتى از آثار برجاى مانده چنین برمىآید که ایرانیان در نوشتن آنها هماهنگى و ضوابط خاصى داشتهاند. اما با پذیرش اسلام توسط ایرانیان، خط و زبان قرآنى رواج یافت. در آخر قرن سوم و اوایل قرن چهارم هجری، شخصى به نام ابن مقلد بیضاوى شیرازی، وزیر مقتدر خلیفهٔ عباسى و برادرش ابوعبدا... حسن به هرج و مرج در اقلام گوناگون پایان دادند و با تکمیل اقلام موجود (چهارده نوع) و هندسى کردن ابعاد حروف و تعیین اساس قواعد دوازدهگانه در خط، خوشنویسى را تحت ضابطه در آوردند و پایهٔ خطوط را بر سطح و دور نهادند. خط نسخ از زمان ابن مقلد به بعد به قالبى بهتر درآمد و شهرت قابل توجهى یافت. ابن مقلد قواعد خوشنویسى را به دو بخش تقسیم کرده است: حسن تشکیل و حسن وضع. حسن تشکیل قاعدهٔ اصول و نسبت از آن پدید مىآید و دیگرى حسن وضع که قواعد ترکیب و کرسى از آن استفاده مىشود. بعد از ابن مقلد خطاطان دیگر نیز بهتدریج این اصول را بسط دادند. این قواعد عبارتند از: - قاعدهٔ اصول: قوت، ضعف، سطح، دور، صعود، نزول، سواد، بیاض، ارسال. یعنى حسن نگارش حروف و استحکام آنها از جهات مذکور. - قاعدهٔ نسبت یا تناسب: یعنى حروف و شکلهاى مشابه هم، در همهٔ موارد به یک اندازه باشند. - قاعدهٔ ترکیب: یعنى آمیزش هماهنگ و دلپذیر حروف، کلمات، جملهها و سطرها با یکدیگر به گونهاى که از حسن ترکیب برخوردار باشد. - قاعدهٔ کرسى: یعنى نوشتن با توجه به خط کرسى انجام شود. دو اصطلاح صفا و شأن صفت خطى است که به مرحلهٔ کمال رسیده باشد. صفا حالتى است که طبع را شاد و چشم را روشن سازد. و شأن کیفیتى است از خط که چون پدید آید خطاط به نگریستن در خط مجذوب شود و احساس خستگى نکند. بعد از ابن مقله، ابن بوّاب، در ضمن بکار بستن قواعد دوازدهگانه، با سنجش حروف با میزان نقطه، قواعدى را در خوشنویسى پیشنهاد کرد و با دقت در تراش قلم و انتخاب مرکب و نیز با ترتیب شاگردان متعدد در تکمیل اقلام ثلث و نسخ و رقاع تأثیرگذار بود. طى دو قرن پس از ابن بّواب، خوشنویسى توسط خطاطان متعدد رونق گرفت؛ تا اینکه یاقوت مستعصمى ظهور کرد و از میان اقلام متعدد رایج شش قلم ثلث، نسخ، ریحان، محقق، توقیع و رقاع را برگزید و در زیبا گرداندن آنها ابتکاراتى بهخرج داد. اقلام سته به خطوط اصول نیز مشهورند. خوشنویسان ایرانی، خطى وزین و سبک روح را از خط تعلیق مشتق ساختند که نستعلیق نام گرفت. نستعلیق که از واژههاى نسخ و تعلیق شده در قرن نهم هجرى توسط ایرانىها ابداع شد و همچنان نیز خط ملّى آنان محسوب مىشود. واضع خط نستعلیق میرعلى تبریزى بود، که قواعد پیچیدهٔ حاکم بر آن را نیز تدوین نموده در زمان سلطنت شاه طهماسب (۹۳۰-۹۸۴ هـ .ق) خط نستعلیق جاى نسخ را گرفت و خط منتخب براى نگارش دیوانهاى شعر، داستانهاى حماسى و دیگر رواوین گردید. یک قرآن کامل به خط نستعلیق نیز موجود است که این نسخهٔ منحصر بفرد که براى کتابخانه شاهطهماسب در سال ۹۴۵ هـ . توسط شاهمحمود نیشابورى کتابت شده است که نمایش قدرت و زیبایى خط نستعلیق به شمار مىآید. دوران سلطنت شاهعباس بزرگ، دورهٔ طلایى خط نستعلیق به شمار مىرود. در این دوران خوشنویسان بنامى رسد کردند که معتبرترین آنها میرعماد حسینى است. در قرن نهم همچنین خورشید بلندپایه خط و خوشنویسى سلطان على مشهدى ظهور نود و شهرتش در زمان حیات عالمگیر شد. در قرن دهم ستارگان بسیارى چون شاه محمود نیشابوری، سلطان محمد خندان، بابا شاه تربتی، پیرمحمد شاگرد میرعلی، سید احمد مشهدی، محمود سیاوشانی، شیخ مرشدالدین شیرازی، شاهمحمد مشهدى در آسمان هنر خوشنویسى این سرزمین درخشیدند. میرعلى هروى استاد الاساتید خط نیز در این دوران ظهور کرد. وى قواعد خط را به نظم در آورد و آثارى چون هفت اورنگ جامی، چهل حدیث (سه نسخه)، گلستان سعدی، و بسیارى از آثار ادبى و فرهنگى این سرزمین را به قلم جادویى خود مزین کرد. از مهمترین حوادث خط و خوشنویسى در قرن دوازدهم، ظهور درویش عبدالمجید طالقانى استاد مسلم خط شکسته است. از بزرگان دیگر خط در این قرن احمد نیریزى است. او از نسخنویسان بزرگ زمان خود است و در نستعلیق و شکسته نیز مهارت دارد. در قرن دوازدهم هجرى خط نسخ متمایل به نستعلیق گردید و در قرن سیزدهم و چهاردهم هجرى قمرى بهتدریج به خوشنویسى و نستعلیق توجه شده است و مشاهیر عمده این هنر عبارتند از: وصال شیرازى و فرزندانش، میرزا محمدرضا کلهر، میرزا غلامرضا اصفهانی، و عمادالکتاب. خط نستعلیق به دست هنرمندان ایرانى متولد شد، میرعماد حسنى آنرا به درجهٔ کمال رسانید و تا زمان میرزا محمدرضا کلهر ادامه یافت. در دورهٔ معاصر على اکبر کاوه، حسن زرین خط، سید حسین و سید حسن میرخانى و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 38
سیر تکاملی هنر ایرانی را در ریشه حوادث تاریخی این کشور می توان یافت.به نظر می رسد که آب و هوای متفاوت ایران اثر خود را بر ساکنان اولیه این سرزمین در پیدایش هنرهای گوناگون در دوره های تاریخی گوناگون داشته است.کوهها,صحراها و پدیده طبیعی ایران هستند که از میان آنها دسته های هنری گوناگون زمانهای قدیم به پا خواسته اند فلات ایران باقیمانده کوهای قدیمی محل سکنای آریانهای اولیه به قدمت ده هزار سال پیشین بوده است.
خانه ها قدمتی بین ۶ تا ۸ هزار سال دارند.بقایای این آثار در دو دامنه کوه ایران با سلسله جبال البرز و زاگرس قرار دارند حفاری های باستان شناسان در این دو منطقه آثار هنری بسیار مهمی مشتمل برنقاشی های غارنشینان,لوازم خانه و ابزار فلزی,سفالی ابزار جنگی می باشد.
کوههای زاگرس مرکز عشایر گوناگون بوده است.
بدون شک بیشتر عناصر فلزی هزاره دوم که امروزه مشهود هستند در نواحی لرستان بوده است مقادیر متنابهی از این آثار در موزه فرهنگی باستانی لرستان در معرض دید قرار دارد دیگر منطقه کوهستانی ایران که در تاریخ هنر ایران بسیار مهم می باشد و آثار هنری بسیار مهمی در دامنه آن پیدا شده,سلسله جبال البرز می باشد.دامنه شمالی این رشته کوه,مازندران و گیلان,محل سکنای نژادهای قدیم ایران می باشد.
ظروف فلزی اولیه از جنس مارلیک در تپه ای به همین نام در رودبار در منطقه گیلان,متعلق به سه هزار سال قبل از میلاد مسیح می باشد.این ظروف که از طلا و نقره و فلز ساخته و آراسته شده اند,معرف نژادی هستند که باستان شناسان اعتقاد دارند که با گروه هند و اروپایی مستقر در فلات ایران,امپراطوری قدرتمند مادها را در اول هزار قبل از میلاد پایه گذاری کردند.
در کناره انتهایی صحرای ایران نزدیک کاشان در ناحیه ای بنام سیالک,ردپای اولیه ساکن در نواحی مرکزی ایران پیدا شده است سیالکها وسایل خود را از سنگ می ساختند و به تدریج از سنگ تیز استفاده کردند. ذوق هنری این مردم در کنده کاری های روی استخوان که برای اولین بار انجام شده , نمایان است.در ابتدای اولین هزاره قبل از مسیح,تفاوت زیادی بین تمدن شمال غربی مثل قفقاز و نواحی شرقی آناتولی وجود داشت این دوره فرهنگی بعنوان تمدن اورارتو شناخته می شود.تحقیقات باستان شناسی در این زمینه,در نواحی مانند آذربایجان,اصفهان,شیراز و حومه تهران,شامل قلعه ها و استحکامات این تمدن,و آثار هنری ارزشمندی می باشد.یکی از قدیمی ترین آثار,اورارتو,باقیمانده قلعه بسطام در اطراف دریاچه اورمیه در غرب آذربایجان شامل اتاقها,سرلاب ها,برج نگهبانی,و مغازه ها و سایر قسمتها می باشد.دو آسیاب آبی نیز که با آب رودخانه نزدیک کار می کردند , کشف شده است.در حفاری های این قلعه تاریخی کردبندهایی,حلقه های شیشه ای,مهرهای سفالی,و وسایل سفالی و جنگ افزارهای از سنگ های ریز سمبل ساکنین شمال غربی ایران بدست آمده است. مهمترین اثر کشف شده در این قلعه,کتیبه بارست خط هیروگلیف است,که نشان می دهد تمدن اورارتو دارای حروف نوشتاری ویژه ای بوده اند.نکته جالبی که در مطالعه هنر ایرانی به نظر می رسد این است که,هنر ایران مستقل از مکان و زمان پیدایش منعکس کننده روحیه و تمایلات ایرانی ها می باشد نکته دیگری که به نظر می رسد,تنوع آثار هنری است این امر نشان می دهد ایرانیان باستان,در مناطق مختلف مهارت های بالایی داشته اند.معماری در زمانهای مختلف از ابتدای عصر امپراطوری مادها از شکوه و عظمت بالایی برخوردار بوده و رو به پیشرفت گذاشت.در اواخر این مرحله تاریخی,معماری دوره اسلامی با تجهیزات و سلیقه ای به شیوه ساسانیان,از چنان جلوه ای برخوردار بود که در دنیا کم نظیر می باشد.در همان زمان هنرمندان مسلمان ایرانی,طاق ها,دست نوشته های تزئینی و طرحهای رنگی بسیار متنوع باشکوهی در مناطق مذهبی ساخته و ایجاد کردند.پیشرفت سایر هنرها مانند کارهای فلزی,منسوجات,کارهای شیشه ای,نقاشی, سفالگری و سایر اثار هنری – ملی ایران,مدت زمانی به طول انجامید.گاهی اتفاقات تاریخی,جنگ, پیروزی,هجوم بیگانگان,انزوال و فرمانروایی پادشاهان,اتفاقات طبیعی,خشکسالی,قحطی و زلزله اثر خود را بر سیر و پیشرفت آثار هنری بجای گذاشت.جداول تاریخی به شناخت تاریخ اتفاقات هنری کشور,شکل گیری,تحول و توسعه آنها کمک می کند:۵ هزار سال قبل از مسیح ایرانیان که این نسل که زمستانها و تابستانها کوچ می کردند,شروع به ساخت خانه های سفالی کردند ابزارهای سنگی پیشرفت کرده و با افزودن قسمت هایی از جنس استخوان تکمیل شدند,وسایل خانه با رنگ های قرمز و مشکی رنگ شده و در آتش پخته می شدند.در طی ۴۰۰۰ سال قبل از مسیح ساکنان زاگرس دهکده ها را ساخته و به تدریج بصورت متراکم زندگی کردند و معماری ایجاد شد.ابزارهای جنگی در این مناطق همچنان از سنگ بود ولی در پایان این عصر شمشیر و خنجرهای فلزی,کتیبه ها با دست خط های اولیه ایلاهیس بوجود آمد.۳۰۰۰ سال قبل از میلاد مسیح,سنگ سفید,قیر و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
تاریخچه و سیر تکاملی درجنگهای شیمیایی دنیا
جنگ شیمیایی با جنگ جهانی اول در اوایل قرن بیستم آغاز شد و با جنگ شیمیایی عراق علیه ایران در اواخر قرن بیستم به اتمام رسید. اگر چه در تاریخ، تا قبل از شروع جنگ اول جهانی مواردی از بکار گیری اسلحه شیمیایی ذکر شده است ولی انجام جدی حملات شیمیایی به جنگ اول باز می گردد.
جنگ جهانی اول و نخستین حملات شیمیایی
از اوایل جنگ جهانی گازهای شیمیایی وارد میدان شدند. دراگوست 1914 فرانسویها گازهای اشک آور مختلفی ر ااستفاده نمودند. در ژانویه 1915آلمانها در لهستان علیه روسها از گاز کلر استفاده نمودند که بی نتیجه بود.
نخستین حمله موفق آلمان ها و تلفات سنگین با گاز کلر
در بعد از ظهر 27 آوریل 1915 آلمانها در نزدیکی شهری به نام YP RES در بلژیک علیه متفقین (که بیشتر سربازان انگلیسی و بلژیکی بودند) گاز کلرین را بکار بردند که نخستین حمله وسیع گازی در تاریخ دنیا محسوب می شود. در این حمله حدود 6000 سیلندر حاوی کلرین مایع را در طول یک خط 6کیلومتری مستقر نموده، 180 تن کلرین را آزاد نمودند که بخاطر جو مناسب بصورت ابر سبز رنگی خط مقدم متفقین را پوشانید. چون متفقین هیچگونه آمادگی نداشتند، شدیدا آسیب دیدند بطوری که تلفاتشان به 5000 کشته و 15000 مصدوم رسید. این حادثه نقطه عطفی در تاریخ جنگهای دنیا بشمار رفت زیرا بر تمامی کشورها روشن شد که اکنون یک عامل جدید وارد میدان شده است که محاسبات روشهای مقابله با آن پرداختند. پس از حمله شمیمیایی 27 آوریل، در ظرف چند روز هزاران ماسک توسط زنهای انگلیسی ساخته شد و در اختیار سربازان قرار گرفت. این ماسکها عبارت بودند از یک پدنخی که با محلولی از هیپوسولفیت سدیم، گلیسیرین و بیاکر بنات سدیم آغشته شده بود. در نتیجه در حمله بعد با گاز کلرین که چند روز بعد در ماه (می) انجام شد فقط 1200 مصدوم شیمیایی از متفقین بجای ماند. در ماههای بعد نیز همچنان حملات با گاز کلر توسط آلمانها ادامه یافت. نتیجه تحقیق انگلیسها روی گاز های جنگی سرانجام در 25 سپتامبر 1915 بصورت نخستین حمله آنها با گاز کلر علیه آلمانها نمایان شد. در این میان ارتش آلمان ترکیب جدیدتری را به نام Phosgene)) در دسامبر 1915 برای نخستین بار بکار برد که بعلت آمادگی نسبی سربازان نتیجه مطلوب را عاید آلمانها نکرد. در فوریه 1916 ارتش فرانسه نیز استفاده از گاز شیمیایی را شروع کرد و گازفسژن را علیه آلمانها بکار برد. کلر وفسژن هر دو در دمای عادی بصورت بخار می باشند و این مطلب مشکلاتی را هم در نقل و انتقال آنها و هم در پایداری در میدان نبرد بوجود می آورد، لذا آلمانها گاز Diphosgene)) را تهیه کردند که در دمای عادی بصورت مایع می باشد و سرانجام در 7 می 1916 نخستبن حمله خود ار با این گاز انجام دادند. در جولای 1916 آلمانها و متفقین هر دو مجهز به توپخانه گازهای جنگی شدند و از عوامل مختلف خفه کننده و اشک آور علیه یکدیگر استفاده کردند. در اواخر سال 1916 در ارتش انگلیس از سلاح جدیدی به نام گاز افکن یا Iuvensproiectors)) بمنظور پرتاب همزمان تعداد زیادی گلوله های بزرگ گازی استفاده شد. آنها با استفاده از این روش قادر بودند غلظت بسیار بالایی از گاز سمی (غالبا فسژن) را در مدت زمان کوتاهی روی دشمن ایجاد کنند که چنین عملیاتی با توپخانه امکان پذیر نبود وآلمانها از این طریق صدمات زیادی را متحمل شدند.
ورود گاز خردل به میدان جنگ
با ورود عامل خردل به صحنه جنگ، که ایجاد آلودگی پایدار در محیط می نمود جنگ شیمیایی وارد مرحله تازه ای شد. در جولای 1917 آلمانها برای نخستین باراز گاز خردل یا Yperie در شهر Ypres بلژیک علیه متفقین استفاده کردند که بسیار موفقیت آمیز بود. در همین سال ترکیبات آرسنیکی نیز تدریجا وارد میدان جنگ شد. در این سال یکی از خطرناکترین سموم آرسنیکی به نام لویزایت Iewisite توسط یک شیمیدان آمریکایی به نام دکتر لوئیس سنتز شد شد که البته درجنگ اول موفق به استفاده از آن نشدند. تا سال 1918 فرانسه و انگلیس نیز توپخانه شیمیایی خردل را آماده نموده و مورد استفاده قرار دادند، تا آنکه سرانجام در 1918 جنگ جهانی اول خاتمه یافت.
آسیب غیر نظامیان
مصدوم شدن غیر نظامیان در جنگ شیمیایی نیزحائز توجه است، در سال 1917و1918 حملات شیمیایی شدیدی (توسط آلمانها) روی شهرها و روستاهای فرانسوی انجام گرفت که مهمترین اثرات آن مربوط به گاز خردل بوده و هزاران مصدوم از خود بجای گذشت. البته آمادگی مردم و کادرهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
تاریخچه و سیر تکاملی درجنگهای شیمیایی دنیا
جنگ شیمیایی با جنگ جهانی اول در اوایل قرن بیستم آغاز شد و با جنگ شیمیایی عراق علیه ایران در اواخر قرن بیستم به اتمام رسید. اگر چه در تاریخ، تا قبل از شروع جنگ اول جهانی مواردی از بکار گیری اسلحه شیمیایی ذکر شده است ولی انجام جدی حملات شیمیایی به جنگ اول باز می گردد.
جنگ جهانی اول و نخستین حملات شیمیایی
از اوایل جنگ جهانی گازهای شیمیایی وارد میدان شدند. دراگوست 1914 فرانسویها گازهای اشک آور مختلفی ر ااستفاده نمودند. در ژانویه 1915آلمانها در لهستان علیه روسها از گاز کلر استفاده نمودند که بی نتیجه بود.
نخستین حمله موفق آلمان ها و تلفات سنگین با گاز کلر
در بعد از ظهر 27 آوریل 1915 آلمانها در نزدیکی شهری به نام YP RES در بلژیک علیه متفقین (که بیشتر سربازان انگلیسی و بلژیکی بودند) گاز کلرین را بکار بردند که نخستین حمله وسیع گازی در تاریخ دنیا محسوب می شود. در این حمله حدود 6000 سیلندر حاوی کلرین مایع را در طول یک خط 6کیلومتری مستقر نموده، 180 تن کلرین را آزاد نمودند که بخاطر جو مناسب بصورت ابر سبز رنگی خط مقدم متفقین را پوشانید. چون متفقین هیچگونه آمادگی نداشتند، شدیدا آسیب دیدند بطوری که تلفاتشان به 5000 کشته و 15000 مصدوم رسید. این حادثه نقطه عطفی در تاریخ جنگهای دنیا بشمار رفت زیرا بر تمامی کشورها روشن شد که اکنون یک عامل جدید وارد میدان شده است که محاسبات روشهای مقابله با آن پرداختند. پس از حمله شمیمیایی 27 آوریل، در ظرف چند روز هزاران ماسک توسط زنهای انگلیسی ساخته شد و در اختیار سربازان قرار گرفت. این ماسکها عبارت بودند از یک پدنخی که با محلولی از هیپوسولفیت سدیم، گلیسیرین و بیاکر بنات سدیم آغشته شده بود. در نتیجه در حمله بعد با گاز کلرین که چند روز بعد در ماه (می) انجام شد فقط 1200 مصدوم شیمیایی از متفقین بجای ماند. در ماههای بعد نیز همچنان حملات با گاز کلر توسط آلمانها ادامه یافت. نتیجه تحقیق انگلیسها روی گاز های جنگی سرانجام در 25 سپتامبر 1915 بصورت نخستین حمله آنها با گاز کلر علیه آلمانها نمایان شد. در این میان ارتش آلمان ترکیب جدیدتری را به نام Phosgene)) در دسامبر 1915 برای نخستین بار بکار برد که بعلت آمادگی نسبی سربازان نتیجه مطلوب را عاید آلمانها نکرد. در فوریه 1916 ارتش فرانسه نیز استفاده از گاز شیمیایی را شروع کرد و گازفسژن را علیه آلمانها بکار برد. کلر وفسژن هر دو در دمای عادی بصورت بخار می باشند و این مطلب مشکلاتی را هم در نقل و انتقال آنها و هم در پایداری در میدان نبرد بوجود می آورد، لذا آلمانها گاز Diphosgene)) را تهیه کردند که در دمای عادی بصورت مایع می باشد و سرانجام در 7 می 1916 نخستبن حمله خود ار با این گاز انجام دادند. در جولای 1916 آلمانها و متفقین هر دو مجهز به توپخانه گازهای جنگی شدند و از عوامل مختلف خفه کننده و اشک آور علیه یکدیگر استفاده کردند. در اواخر سال 1916 در ارتش انگلیس از سلاح جدیدی به نام گاز افکن یا Iuvensproiectors)) بمنظور پرتاب همزمان تعداد زیادی گلوله های بزرگ گازی استفاده شد. آنها با استفاده از این روش قادر بودند غلظت بسیار بالایی از گاز سمی (غالبا فسژن) را در مدت زمان کوتاهی روی دشمن ایجاد کنند که چنین عملیاتی با توپخانه امکان پذیر نبود وآلمانها از این طریق صدمات زیادی را متحمل شدند.
ورود گاز خردل به میدان جنگ
با ورود عامل خردل به صحنه جنگ، که ایجاد آلودگی پایدار در محیط می نمود جنگ شیمیایی وارد مرحله تازه ای شد. در جولای 1917 آلمانها برای نخستین باراز گاز خردل یا Yperie در شهر Ypres بلژیک علیه متفقین استفاده کردند که بسیار موفقیت آمیز بود. در همین سال ترکیبات آرسنیکی نیز تدریجا وارد میدان جنگ شد. در این سال یکی از خطرناکترین سموم آرسنیکی به نام لویزایت Iewisite توسط یک شیمیدان آمریکایی به نام دکتر لوئیس سنتز شد شد که البته درجنگ اول موفق به استفاده از آن نشدند. تا سال 1918 فرانسه و انگلیس نیز توپخانه شیمیایی خردل را آماده نموده و مورد استفاده قرار دادند، تا آنکه سرانجام در 1918 جنگ جهانی اول خاتمه یافت.
آسیب غیر نظامیان
مصدوم شدن غیر نظامیان در جنگ شیمیایی نیزحائز توجه است، در سال 1917و1918 حملات شیمیایی شدیدی (توسط آلمانها) روی شهرها و روستاهای فرانسوی انجام گرفت که مهمترین اثرات آن مربوط به گاز خردل بوده و هزاران مصدوم از خود بجای گذشت. البته آمادگی مردم و کادرهای