لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 92
تکامل دلفین ها
قبل از دوره والسانان I.(cetacean)
پیدایش والسانهای ا ولیه II.
اولین III. Odontocetes
از adontocete تا دلفینیده .III
قبل از دوره والسانان
مورد قبول واقع شده که خانواده ای Mesonychidae در پایان دوره زمین شناسی سرتاسر شروعی بودند والسانان ازدیگر پستانداران جدا شدند. این خانواده گوناگون بوده و یک مدرک علمی وجود دارد که این خانواده به آنگولاهای اندونزی مثل اسب ها، خوکها، باضافه والسانان تبدیل شدند.
خانواده مزونیکیده از پستانداران خشکی بوده اند و زمینهای همواری راکه امروزه آفریقاست در اوایل ائوسن اشغال کرده بوند. آنها دارای بدن های بزرگی بوده اند وساختار دندانی آنها نشان می دهد که این خانواده شامل گیاهخواران، گوشتخواران و همه چیزخواران بوده فسیل های مربوطه درمصب رود ها و تالاپ ها پیدا شده و اینطور نتیجه می شود که بعضی از مزونیکیده درحال تکامل به سمت یک زندگی آبی بوده اند.
راسته ی ocndylarthra احتمالاً جد بین artiodactyla و والسانان بوده اند که به آنگولاها( سم داران) تبدیل شدند که دلایل حاکی از این موضوع شامل: فسیل های قدیمی، ترکیب خونی یکسان، قندخون جنینی( و کروموزومها) انسولین( مرفولوژی و هم ساختار هخونی) می باشد.
این تشابهات به همراه مرفولوژی جمجمه به این نتیجه منجر می شود که مزونیکیدهه احتمالاً جد والسانان امروزی هستند) قبل از پیدایش والسانان اولیه، condylarthra های زمینی احتمالاً در کنار رودهایی با جریان کند که به داخل دریای تستیس غربی و جنوبی ریخته می شده سکنی گزیده بودند که با دریای مدیترانه و خلیج فارس امروزی مطابقت دارد. مجتمع این حیوانات در منابع آبی مشابه پستانداران ساوانا در استوای امروز است مثل هیپوتالاموس احتمالاً این موجود ات بیشتر آبزی و کمتر حجیم و جاگیر بوده اند.
در ابتدا اجداد والسانان از ماهی های کندرو و نرمتنان تغذیه می کرده اند ولی وقتی رشد جمعیت افزایش یافت و رقابت برای بدست آوردن منابع ایجاد شد نیاز به رفلکس های مربع و دندانهای بسیار مناسب برای شکار ماهی های تندرو بوجود آمد توانایی فرار از صیادان نیز مهم بود ولی خیلی با اهمیت شده بود.
تغییراتی که در ساختمان دندانی مشاهده می شود تحلیل فسیل ها را آسانتر می کند. انهناء راسته ی condylarthra به نظر می رسد که به archaeocetes تبدیل شدند که مشابه همان والسانان اولیه در پایان ناپیوستن هستند. ممکن است که موجود ات حد واسط بین مزونیکیده و آرتئوست یک حیوان سیل شکل بوده که فقط برای ازدیاد نسل به ساحل می اید و در دریا تغذیه میکرده است. حدود 51 میلیون سال پیش سکنی گزیدن در دریا رخ داد.
* پیدایش والسانان اولیه
در دوره پالیوسین آنچه که امروز دریای مدیترانه و خلیج فارس است یک بخش بحساب شده بازو مانند قسمت غربی دریای تیسیس باستانی را ایجاد کرده است. احتمالاً دراین منطقه حدود 50 میلیون سال پیش condylarthra در حاشیه های ساحلی و مرداب ها سکنی گزیدند. آنها مناطق مناسب اکولوژیک را که در پایان کراتا سه باقی مانده بود. بهره برداری می کردند توسط خزنده های منقرض شده شامل، icthyosaurs,Plesiosars ودیگران.
آبهای گرم دریای تیسیس احتمالاً در طی ائوسن بواسطه ی فرونشستگی اروپا و افزایش فعالیت آتشفشان ها در مناطق مختلف جهان گسترش یافت. این دریای گسترده شده نهایتاً تبدیل شد به آنچه را که امروز اقیانوس هند و آتلانتیک است.
مابین والسانان اولیه و اجدادشان نقصان اطلاعات فسیلی وجود دارد وممکن استکه گونه های انتقالی شایع و موفق نبوده اند بنابراین فسیلهای اندکی که واقعاً مشخص باشند نایاب اند. در نطریه دیگر ممکن است که تکامل condylarthra ها به والسانان خیلی سریع و در اثر جغرافیایی عملی انجام شده.بعضی از تکامل گرایان درحال حاضر باور دارند که یک تغییر سلسله ای در بعضی از راسته ی حیوانات خیلی قابل قبول تر است.
دنیای والسانان اولیه که در زیر راسته ی archaeocetes طبقه بندی می شوند شامل رستنی های استوایی و مرداب ها و دریاهای پیشروی داده شده است. archaeocetes دارای بدن های طویل شده بودند و آبزی بودند از نظر سایز بعضی ها از آنها متعادل بوده اند ولی گروهی هم امکان داشته تا 21 متر رشد طولی داشته باشند.
قدیمی ترین فسیل قابل قبول والسانان به نام icthyosaurs,Plesiosaurs و دیگران. آب های گرم دریای تستیس احتمالاً در ی ائوسن بواسطه ی فروشستگی اروپا و افزایش فعالیت آتشفشانها در مناطق مختلف جهان گسترش یافت این دریای گسترده شده نهایتاً تبدیل شده به آنچه که امروز اقیانوس هند و آتلانتیک است.
مابین والسانان اولیه و اجدادشان نقصان اطلاعات فسیلی وجود دارد و ممکن است که گونه های انتقالی شایع و موفق نبوده اند بنابراین فسیلهای اندکی که واقعاً مشخص باشند نایاب اند. در نطریه دیگر ممکن است که تکامل condylarthra ها به والسانان خیلی سریع و در اثر جغرافیای علمی انجام شده. بعضی از تکامل گرایان در حال حاضر باور دارند که یک تغییر سلسله ای در بعضی از راسته ی حیوانات خیلی قابل قبول تر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 92 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تکامل دلفین ها
قبل از دوره والسانان I.(cetacean)
پیدایش والسانهای ا ولیه II.
اولین III. Odontocetes
از adontocete تا دلفینیده .III
قبل از دوره والسانان
مورد قبول واقع شده که خانواده ای Mesonychidae در پایان دوره زمین شناسی سرتاسر شروعی بودند والسانان ازدیگر پستانداران جدا شدند. این خانواده گوناگون بوده و یک مدرک علمی وجود دارد که این خانواده به آنگولاهای اندونزی مثل اسب ها، خوکها، باضافه والسانان تبدیل شدند.
خانواده مزونیکیده از پستانداران خشکی بوده اند و زمینهای همواری راکه امروزه آفریقاست در اوایل ائوسن اشغال کرده بوند. آنها دارای بدن های بزرگی بوده اند وساختار دندانی آنها نشان می دهد که این خانواده شامل گیاهخواران، گوشتخواران و همه چیزخواران بوده فسیل های مربوطه درمصب رود ها و تالاپ ها پیدا شده و اینطور نتیجه می شود که بعضی از مزونیکیده درحال تکامل به سمت یک زندگی آبی بوده اند.
راسته ی ocndylarthra احتمالاً جد بین artiodactyla و والسانان بوده اند که به آنگولاها( سم داران) تبدیل شدند که دلایل حاکی از این موضوع شامل: فسیل های قدیمی، ترکیب خونی یکسان، قندخون جنینی( و کروموزومها) انسولین( مرفولوژی و هم ساختار هخونی) می باشد.
این تشابهات به همراه مرفولوژی جمجمه به این نتیجه منجر می شود که مزونیکیدهه احتمالاً جد والسانان امروزی هستند) قبل از پیدایش والسانان اولیه، condylarthra های زمینی احتمالاً در کنار رودهایی با جریان کند که به داخل دریای تستیس غربی و جنوبی ریخته می شده سکنی گزیده بودند که با دریای مدیترانه و خلیج فارس امروزی مطابقت دارد. مجتمع این حیوانات در منابع آبی مشابه پستانداران ساوانا در استوای امروز است مثل هیپوتالاموس احتمالاً این موجود ات بیشتر آبزی و کمتر حجیم و جاگیر بوده اند.
در ابتدا اجداد والسانان از ماهی های کندرو و نرمتنان تغذیه می کرده اند ولی وقتی رشد جمعیت افزایش یافت و رقابت برای بدست آوردن منابع ایجاد شد نیاز به رفلکس های مربع و دندانهای بسیار مناسب برای شکار ماهی های تندرو بوجود آمد توانایی فرار از صیادان نیز مهم بود ولی خیلی با اهمیت شده بود.
تغییراتی که در ساختمان دندانی مشاهده می شود تحلیل فسیل ها را آسانتر می کند. انهناء راسته ی condylarthra به نظر می رسد که به archaeocetes تبدیل شدند که مشابه همان والسانان اولیه در پایان ناپیوستن هستند. ممکن است که موجود ات حد واسط بین مزونیکیده و آرتئوست یک حیوان سیل شکل بوده که فقط برای ازدیاد نسل به ساحل می اید و در دریا تغذیه میکرده است. حدود 51 میلیون سال پیش سکنی گزیدن در دریا رخ داد.
* پیدایش والسانان اولیه
در دوره پالیوسین آنچه که امروز دریای مدیترانه و خلیج فارس است یک بخش بحساب شده بازو مانند قسمت غربی دریای تیسیس باستانی را ایجاد کرده است. احتمالاً دراین منطقه حدود 50 میلیون سال پیش condylarthra در حاشیه های ساحلی و مرداب ها سکنی گزیدند. آنها مناطق مناسب اکولوژیک را که در پایان کراتا سه باقی مانده بود. بهره برداری می کردند توسط خزنده های منقرض شده شامل، icthyosaurs,Plesiosars ودیگران.
آبهای گرم دریای تیسیس احتمالاً در طی ائوسن بواسطه ی فرونشستگی اروپا و افزایش فعالیت آتشفشان ها در مناطق مختلف جهان گسترش یافت. این دریای گسترده شده نهایتاً تبدیل شد به آنچه را که امروز اقیانوس هند و آتلانتیک است.
مابین والسانان اولیه و اجدادشان نقصان اطلاعات فسیلی وجود دارد وممکن استکه گونه های انتقالی شایع و موفق نبوده اند بنابراین فسیلهای اندکی که واقعاً مشخص باشند نایاب اند. در نطریه دیگر ممکن است که تکامل condylarthra ها به والسانان خیلی سریع و در اثر جغرافیایی عملی انجام شده.بعضی از تکامل گرایان درحال حاضر باور دارند که یک تغییر سلسله ای در بعضی از راسته ی حیوانات خیلی قابل قبول تر است.
دنیای والسانان اولیه که در زیر راسته ی archaeocetes طبقه بندی می شوند شامل رستنی های استوایی و مرداب ها و دریاهای پیشروی داده شده است. archaeocetes دارای بدن های طویل شده بودند و آبزی بودند از نظر سایز بعضی ها از آنها متعادل بوده اند ولی گروهی هم امکان داشته تا 21 متر رشد طولی داشته باشند.
قدیمی ترین فسیل قابل قبول والسانان به نام icthyosaurs,Plesiosaurs و دیگران. آب های گرم دریای تستیس احتمالاً در ی ائوسن بواسطه ی فروشستگی اروپا و افزایش فعالیت آتشفشانها در مناطق مختلف جهان گسترش یافت این دریای گسترده شده نهایتاً تبدیل شده به آنچه که امروز اقیانوس هند و آتلانتیک است.
مابین والسانان اولیه و اجدادشان نقصان اطلاعات فسیلی وجود دارد و ممکن است که گونه های انتقالی شایع و موفق نبوده اند بنابراین فسیلهای اندکی که واقعاً مشخص باشند نایاب اند. در نطریه دیگر ممکن است که تکامل condylarthra ها به والسانان خیلی سریع و در اثر جغرافیای علمی انجام شده. بعضی از تکامل گرایان در حال حاضر باور دارند که یک تغییر سلسله ای در بعضی از راسته ی حیوانات خیلی قابل قبول تر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 92
تکامل دلفین ها
قبل از دوره والسانان I.(cetacean)
پیدایش والسانهای ا ولیه II.
اولین III. Odontocetes
از adontocete تا دلفینیده .III
قبل از دوره والسانان
مورد قبول واقع شده که خانواده ای Mesonychidae در پایان دوره زمین شناسی سرتاسر شروعی بودند والسانان ازدیگر پستانداران جدا شدند. این خانواده گوناگون بوده و یک مدرک علمی وجود دارد که این خانواده به آنگولاهای اندونزی مثل اسب ها، خوکها، باضافه والسانان تبدیل شدند.
خانواده مزونیکیده از پستانداران خشکی بوده اند و زمینهای همواری راکه امروزه آفریقاست در اوایل ائوسن اشغال کرده بوند. آنها دارای بدن های بزرگی بوده اند وساختار دندانی آنها نشان می دهد که این خانواده شامل گیاهخواران، گوشتخواران و همه چیزخواران بوده فسیل های مربوطه درمصب رود ها و تالاپ ها پیدا شده و اینطور نتیجه می شود که بعضی از مزونیکیده درحال تکامل به سمت یک زندگی آبی بوده اند.
راسته ی ocndylarthra احتمالاً جد بین artiodactyla و والسانان بوده اند که به آنگولاها( سم داران) تبدیل شدند که دلایل حاکی از این موضوع شامل: فسیل های قدیمی، ترکیب خونی یکسان، قندخون جنینی( و کروموزومها) انسولین( مرفولوژی و هم ساختار هخونی) می باشد.
این تشابهات به همراه مرفولوژی جمجمه به این نتیجه منجر می شود که مزونیکیدهه احتمالاً جد والسانان امروزی هستند) قبل از پیدایش والسانان اولیه، condylarthra های زمینی احتمالاً در کنار رودهایی با جریان کند که به داخل دریای تستیس غربی و جنوبی ریخته می شده سکنی گزیده بودند که با دریای مدیترانه و خلیج فارس امروزی مطابقت دارد. مجتمع این حیوانات در منابع آبی مشابه پستانداران ساوانا در استوای امروز است مثل هیپوتالاموس احتمالاً این موجود ات بیشتر آبزی و کمتر حجیم و جاگیر بوده اند.
در ابتدا اجداد والسانان از ماهی های کندرو و نرمتنان تغذیه می کرده اند ولی وقتی رشد جمعیت افزایش یافت و رقابت برای بدست آوردن منابع ایجاد شد نیاز به رفلکس های مربع و دندانهای بسیار مناسب برای شکار ماهی های تندرو بوجود آمد توانایی فرار از صیادان نیز مهم بود ولی خیلی با اهمیت شده بود.
تغییراتی که در ساختمان دندانی مشاهده می شود تحلیل فسیل ها را آسانتر می کند. انهناء راسته ی condylarthra به نظر می رسد که به archaeocetes تبدیل شدند که مشابه همان والسانان اولیه در پایان ناپیوستن هستند. ممکن است که موجود ات حد واسط بین مزونیکیده و آرتئوست یک حیوان سیل شکل بوده که فقط برای ازدیاد نسل به ساحل می اید و در دریا تغذیه میکرده است. حدود 51 میلیون سال پیش سکنی گزیدن در دریا رخ داد.
* پیدایش والسانان اولیه
در دوره پالیوسین آنچه که امروز دریای مدیترانه و خلیج فارس است یک بخش بحساب شده بازو مانند قسمت غربی دریای تیسیس باستانی را ایجاد کرده است. احتمالاً دراین منطقه حدود 50 میلیون سال پیش condylarthra در حاشیه های ساحلی و مرداب ها سکنی گزیدند. آنها مناطق مناسب اکولوژیک را که در پایان کراتا سه باقی مانده بود. بهره برداری می کردند توسط خزنده های منقرض شده شامل، icthyosaurs,Plesiosars ودیگران.
آبهای گرم دریای تیسیس احتمالاً در طی ائوسن بواسطه ی فرونشستگی اروپا و افزایش فعالیت آتشفشان ها در مناطق مختلف جهان گسترش یافت. این دریای گسترده شده نهایتاً تبدیل شد به آنچه را که امروز اقیانوس هند و آتلانتیک است.
مابین والسانان اولیه و اجدادشان نقصان اطلاعات فسیلی وجود دارد وممکن استکه گونه های انتقالی شایع و موفق نبوده اند بنابراین فسیلهای اندکی که واقعاً مشخص باشند نایاب اند. در نطریه دیگر ممکن است که تکامل condylarthra ها به والسانان خیلی سریع و در اثر جغرافیایی عملی انجام شده.بعضی از تکامل گرایان درحال حاضر باور دارند که یک تغییر سلسله ای در بعضی از راسته ی حیوانات خیلی قابل قبول تر است.
دنیای والسانان اولیه که در زیر راسته ی archaeocetes طبقه بندی می شوند شامل رستنی های استوایی و مرداب ها و دریاهای پیشروی داده شده است. archaeocetes دارای بدن های طویل شده بودند و آبزی بودند از نظر سایز بعضی ها از آنها متعادل بوده اند ولی گروهی هم امکان داشته تا 21 متر رشد طولی داشته باشند.
قدیمی ترین فسیل قابل قبول والسانان به نام icthyosaurs,Plesiosaurs و دیگران. آب های گرم دریای تستیس احتمالاً در ی ائوسن بواسطه ی فروشستگی اروپا و افزایش فعالیت آتشفشانها در مناطق مختلف جهان گسترش یافت این دریای گسترده شده نهایتاً تبدیل شده به آنچه که امروز اقیانوس هند و آتلانتیک است.
مابین والسانان اولیه و اجدادشان نقصان اطلاعات فسیلی وجود دارد و ممکن است که گونه های انتقالی شایع و موفق نبوده اند بنابراین فسیلهای اندکی که واقعاً مشخص باشند نایاب اند. در نطریه دیگر ممکن است که تکامل condylarthra ها به والسانان خیلی سریع و در اثر جغرافیای علمی انجام شده. بعضی از تکامل گرایان در حال حاضر باور دارند که یک تغییر سلسله ای در بعضی از راسته ی حیوانات خیلی قابل قبول تر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
تاریخچه و تکامل بدنسازی
در اواخر قرن نوزدهم ، علاقه خاصی برای بدنسازی در مردم بوجود آمد و این بدنسازی به معنی اضافه کردن عضلات برای دفاع شخصی و بتا نبود ؛ بلکه منظور از آن بازگشت به این ایده یونانیان بود که با افزایش عضلات از بدن تجلیل می کردند. این زمانی بود که بلند کردن سنگ به روشی سنتی جای خود را ورزش مدرن وزنه برداری داد. در خلال پیشرفت این ورزش ، فرهنگ های مختلف این ورزش را برای مقاصد خاصی انجام می دادند . در اروپا وزنه برداری برای سرگرمی توسط مردان قوی و حرفه أی بوجود آمد . شکل ظاهری و فیزیکی این وزنه برداران برای تماشاچیان یا خود وزنه برداران زیاد مهم نبود.
در سال های دهه 1920 ، 1930 ثابت شد که سلامتی و رشد بدن به یکدیگر نزدیک و مربوط بوده و کارکردن با وزنه ، بهترین وسیله برای ازدیاد حجم عضلات در کوتاه ترین زمان است . سطح دانش بدنسازی در آن زمان محدود بود ، اما بدنسازان آن موقع بیشتر بدن خود را با ستارگان نسل قبلی مقایسه می کردند. در این دهه زیادکردن نیرو توسط وزنه برداری مورد قبول واقع نشده بود و به وزنه برداری در آن موقع ورزشکار یا قهرمان نمی گفتند و ازدیاد حجم عضلات در باشگاه را به جای تمرین کردن در ورزش های دیگر تقلب می دانستند.
در سال 1939 چیزهایی شروع به تغییر کردند . اتحادیه بدنسازان آماتور (AAU) مسابقات آقای آمریکا را برگزار کرد . شرکت کنندگان در این مسابقات فقط بدنسازان نبودند بلکه از تمامی رشته های ورزشی مانند بوکسورها در آن شرکت می کردند و در هر لباسی اقدام به نمایش عضلات خود می کردند. بعد ها بر اثر تأکیدی که بر روی شکل ظاهری بدن شد ، بدنسازان از این امتیاز بهره بردند و فاصله خود را با ورزشکاران رشته های دیگر زیاد کردند. کار کردن با وزنه شکل بدن را بیشتر از ورزش های دیگر تغییر می داد.
بدنسازی در دهه های 1940 و 1950 میلادی
برنده مسابقه آقای آمریکا در سال 1945 کلارنس رراس بود که می توان گفت اولین قهرمان واقعی ورزش بدنسازی است. نوع بدن او امروزه روی صحنه مسابقات کمتر به چشم می خورد . او دارای شانه های پهن عضلات پهن زیر بغل ، کمر باریک و ساق پاها عضلات خوب شکم بود.
در این هنگام تفاوت بین وزنه برداری بطور خاص برای بدست آوردن قدرت و تمرین با وزنه برداری متناسب کردن شکل بدن کاملاً مشخص شد . حالا شکل فیزیکی بدنسازان بر خلاف دیگر ورزش ها به نوع خاص خودش شناخته شد.
مجموعه این موفقیت ها موقعی نمایان شد که در سال 1997 ورزش بدنسازی توسط کمیته بین المللی المپیک به رسمیت شناخته شد و این ورزش عضوی از کمیته ورزش های آماتور گردید. پیشرفت بدنسازی در دهه 1980 اتفاق افتاد . در این دهه بدنسازی نه فقط به عنوان رقابت ورزشی ، بلکه بخاطر تأثیری که بطورکلی روی فرهنگ و مردم گذاشت ، رشد شدیدی کرد.
الفبای بدنسازی
بدنسازی به عنوان یک سیستم تمرین از مؤثرترین و مناسبترین راهها برای پرقدرت کردن و زیاد کردن حجم عضلات می باشد. بعضی ها فکر می کنند که بدنسازی فقط یک رقابت شدید است و ورزش نیست. یکی از دلایلی که مردم بدنسازی را ورزش نمی دانند این است که آنها این ورزش را با ورزشهایی که با اندازه چقدر دور ، چقدر سریع ، چه ارتفاع و غیره و ورزشهایی که با فرم (شیرجه رفتن ، ژیمناستیک ) آنها قضاوت می شوند ، مقایسه می کنند. بدنسازی ورزش فرم است و به جای حرکت دمای اندازه ، شکل تناسب ، جزئیات و کیفیت خود بدن ، با تمرینات مداوم در باشگاهها و بوسیله رژیم گرفتن و نمایش دادن بدن و گرفتن فیگوری سروکار دارد.
اگرچه بدنسازی هنوز بعنوان یک ورزش المپیکی شناخته نشده ، اما توسط جامعه ورزشکاران آماتور بین المللی پذیرفته شده و در بازیهای آسیایی و پان آمریکن گنجانیده شده است.
تمرینات افزایش تدریجی استقامت :
هیکل یک بدنساز ایده آل باید چیزی شبیه به این شکل باشد : شانه ها پهن و به تدریج که به پایین بدن می آید و به کمر می رسد باریک می شود ، پاها متناسب با بالا تنه تند.
ساختن تمام این عضلات باید روی اصول صحیح و با تمرینات افزایش تدریجی استقامت انجام گیرد. اما هر نوع تمرین با وزنه به ایجاد قدرت ختم نمی شود. شما باید تمرین مناسب را با استفاده از تکنیک صحیح انجام دهید تا یک پیغام مخصوص به سیستم های عصبی بدن شما فرستاده شود و بگوید چه چیزی را می خواهید به آن عادت کنید. به این اصل آموزش گفته می شود و به همین دلیل آموزش صحیح مهم می باشد. ساختن عضلات در بدنسازی هم از همین اصل پیروی می کند. عضلات به تحمل مقدار معینی فشار عادت دارند ، بخصوص بالابردن مقدار معینی وزنه با تحمل شدت فشار مشخص در هنگام تمرین کردن . وقتی که شما مقدار وزنه را افزایش می دهید به شدتِ فشار روی عضلات اضافه می کنید ، عضلات باید بزرگتر شوند تا بتوانند چنین فشاری را تحمل کنند. هم این که عضلات به تحمل چنین فشاری عادت کردند دوباره مقدار وزنه را در تمرینات خود بیشتر کنید و به این کار ادامه دهید تا عضلات بزرگتر و قوی شوند . بعبارت دیگر شما بتدریج تقاضای عضلات خود را افزایش می دهید.
استقامت در بدنسازی
اساساً دو نوع مختلفن استقامت وجود دارد : عضلانی و قلب و عروقی .
1ـ استقامت عضلانی : به قادر بون عضله به منقبض شدن به دفعات و استفاده از حداکثر تعداد رشته های عضله برای انجام تمرین گفته می شود .
2ـ استقامت قلب و عروق : توانایی قلب ، ششها و سیستم گردش خون برای رساندن اکسیژن به عضلات است ، تا آنها بتوانند به تمرین ادامه دهند و ضایعات حاصل شده (اسید لاکتیک) در اثر تمرین را از عضلات دور کنند. تمرینات سخت ، اسید لاکتیک زیادی را در عضلاتی که از آنها استفاده شده ایجاد می کند . ضایعاتی که در اثر منقبض شدن و ایجاد انرژی تولید می شود. اگر قلب ، ششها و سیستم گردش خود اکسیژن لازم را برای آن ناحیه ایجاد کنند ، اسید لاکتیک ایجاد شده دوباره در بدن تبدیل به انرژی جدید می شود ؛ در غیر اینصورت ، ضایعات از منقبض شدن عضله جلوگیری کرده و باعث ایجاد خستگی کامل می شود.
شناخت نوع بدن
یکی از روشهایی که بدن انسان را روی شکلی که دارند طبقه بندی می کند روش سوماتو تایپ است که در این روش بدن انسان به سه گروه تقسیم می شود.
اکتومورف : به بدنهایی گفته می شود که قسمت بالا تنه کوتاه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
تاریخچه و تکامل بدنسازی
در اواخر قرن نوزدهم ، علاقه خاصی برای بدنسازی در مردم بوجود آمد و این بدنسازی به معنی اضافه کردن عضلات برای دفاع شخصی و بتا نبود ؛ بلکه منظور از آن بازگشت به این ایده یونانیان بود که با افزایش عضلات از بدن تجلیل می کردند. این زمانی بود که بلند کردن سنگ به روشی سنتی جای خود را ورزش مدرن وزنه برداری داد. در خلال پیشرفت این ورزش ، فرهنگ های مختلف این ورزش را برای مقاصد خاصی انجام می دادند . در اروپا وزنه برداری برای سرگرمی توسط مردان قوی و حرفه أی بوجود آمد . شکل ظاهری و فیزیکی این وزنه برداران برای تماشاچیان یا خود وزنه برداران زیاد مهم نبود.
در سال های دهه 1920 ، 1930 ثابت شد که سلامتی و رشد بدن به یکدیگر نزدیک و مربوط بوده و کارکردن با وزنه ، بهترین وسیله برای ازدیاد حجم عضلات در کوتاه ترین زمان است . سطح دانش بدنسازی در آن زمان محدود بود ، اما بدنسازان آن موقع بیشتر بدن خود را با ستارگان نسل قبلی مقایسه می کردند. در این دهه زیادکردن نیرو توسط وزنه برداری مورد قبول واقع نشده بود و به وزنه برداری در آن موقع ورزشکار یا قهرمان نمی گفتند و ازدیاد حجم عضلات در باشگاه را به جای تمرین کردن در ورزش های دیگر تقلب می دانستند.
در سال 1939 چیزهایی شروع به تغییر کردند . اتحادیه بدنسازان آماتور (AAU) مسابقات آقای آمریکا را برگزار کرد . شرکت کنندگان در این مسابقات فقط بدنسازان نبودند بلکه از تمامی رشته های ورزشی مانند بوکسورها در آن شرکت می کردند و در هر لباسی اقدام به نمایش عضلات خود می کردند. بعد ها بر اثر تأکیدی که بر روی شکل ظاهری بدن شد ، بدنسازان از این امتیاز بهره بردند و فاصله خود را با ورزشکاران رشته های دیگر زیاد کردند. کار کردن با وزنه شکل بدن را بیشتر از ورزش های دیگر تغییر می داد.
بدنسازی در دهه های 1940 و 1950 میلادی
برنده مسابقه آقای آمریکا در سال 1945 کلارنس رراس بود که می توان گفت اولین قهرمان واقعی ورزش بدنسازی است. نوع بدن او امروزه روی صحنه مسابقات کمتر به چشم می خورد . او دارای شانه های پهن عضلات پهن زیر بغل ، کمر باریک و ساق پاها عضلات خوب شکم بود.
در این هنگام تفاوت بین وزنه برداری بطور خاص برای بدست آوردن قدرت و تمرین با وزنه برداری متناسب کردن شکل بدن کاملاً مشخص شد . حالا شکل فیزیکی بدنسازان بر خلاف دیگر ورزش ها به نوع خاص خودش شناخته شد.
مجموعه این موفقیت ها موقعی نمایان شد که در سال 1997 ورزش بدنسازی توسط کمیته بین المللی المپیک به رسمیت شناخته شد و این ورزش عضوی از کمیته ورزش های آماتور گردید. پیشرفت بدنسازی در دهه 1980 اتفاق افتاد . در این دهه بدنسازی نه فقط به عنوان رقابت ورزشی ، بلکه بخاطر تأثیری که بطورکلی روی فرهنگ و مردم گذاشت ، رشد شدیدی کرد.
الفبای بدنسازی
بدنسازی به عنوان یک سیستم تمرین از مؤثرترین و مناسبترین راهها برای پرقدرت کردن و زیاد کردن حجم عضلات می باشد. بعضی ها فکر می کنند که بدنسازی فقط یک رقابت شدید است و ورزش نیست. یکی از دلایلی که مردم بدنسازی را ورزش نمی دانند این است که آنها این ورزش را با ورزشهایی که با اندازه چقدر دور ، چقدر سریع ، چه ارتفاع و غیره و ورزشهایی که با فرم (شیرجه رفتن ، ژیمناستیک ) آنها قضاوت می شوند ، مقایسه می کنند. بدنسازی ورزش فرم است و به جای حرکت دمای اندازه ، شکل تناسب ، جزئیات و کیفیت خود بدن ، با تمرینات مداوم در باشگاهها و بوسیله رژیم گرفتن و نمایش دادن بدن و گرفتن فیگوری سروکار دارد.
اگرچه بدنسازی هنوز بعنوان یک ورزش المپیکی شناخته نشده ، اما توسط جامعه ورزشکاران آماتور بین المللی پذیرفته شده و در بازیهای آسیایی و پان آمریکن گنجانیده شده است.
تمرینات افزایش تدریجی استقامت :
هیکل یک بدنساز ایده آل باید چیزی شبیه به این شکل باشد : شانه ها پهن و به تدریج که به پایین بدن می آید و به کمر می رسد باریک می شود ، پاها متناسب با بالا تنه تند.
ساختن تمام این عضلات باید روی اصول صحیح و با تمرینات افزایش تدریجی استقامت انجام گیرد. اما هر نوع تمرین با وزنه به ایجاد قدرت ختم نمی شود. شما باید تمرین مناسب را با استفاده از تکنیک صحیح انجام دهید تا یک پیغام مخصوص به سیستم های عصبی بدن شما فرستاده شود و بگوید چه چیزی را می خواهید به آن عادت کنید. به این اصل آموزش گفته می شود و به همین دلیل آموزش صحیح مهم می باشد. ساختن عضلات در بدنسازی هم از همین اصل پیروی می کند. عضلات به تحمل مقدار معینی فشار عادت دارند ، بخصوص بالابردن مقدار معینی وزنه با تحمل شدت فشار مشخص در هنگام تمرین کردن . وقتی که شما مقدار وزنه را افزایش می دهید به شدتِ فشار روی عضلات اضافه می کنید ، عضلات باید بزرگتر شوند تا بتوانند چنین فشاری را تحمل کنند. هم این که عضلات به تحمل چنین فشاری عادت کردند دوباره مقدار وزنه را در تمرینات خود بیشتر کنید و به این کار ادامه دهید تا عضلات بزرگتر و قوی شوند . بعبارت دیگر شما بتدریج تقاضای عضلات خود را افزایش می دهید.
استقامت در بدنسازی
اساساً دو نوع مختلفن استقامت وجود دارد : عضلانی و قلب و عروقی .
1ـ استقامت عضلانی : به قادر بون عضله به منقبض شدن به دفعات و استفاده از حداکثر تعداد رشته های عضله برای انجام تمرین گفته می شود .
2ـ استقامت قلب و عروق : توانایی قلب ، ششها و سیستم گردش خون برای رساندن اکسیژن به عضلات است ، تا آنها بتوانند به تمرین ادامه دهند و ضایعات حاصل شده (اسید لاکتیک) در اثر تمرین را از عضلات دور کنند. تمرینات سخت ، اسید لاکتیک زیادی را در عضلاتی که از آنها استفاده شده ایجاد می کند . ضایعاتی که در اثر منقبض شدن و ایجاد انرژی تولید می شود. اگر قلب ، ششها و سیستم گردش خود اکسیژن لازم را برای آن ناحیه ایجاد کنند ، اسید لاکتیک ایجاد شده دوباره در بدن تبدیل به انرژی جدید می شود ؛ در غیر اینصورت ، ضایعات از منقبض شدن عضله جلوگیری کرده و باعث ایجاد خستگی کامل می شود.
شناخت نوع بدن
یکی از روشهایی که بدن انسان را روی شکلی که دارند طبقه بندی می کند روش سوماتو تایپ است که در این روش بدن انسان به سه گروه تقسیم می شود.
اکتومورف : به بدنهایی گفته می شود که قسمت بالا تنه کوتاه