لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 91 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فصل سوم:
ایجاد طراحی :
این فصل توصیف می کند ایجاد طراحی ها را در محیط ADS نقطه آغاز این فصل فرض می کند که شما برنامه را آغاز کرده اید ، همانطور که در فصل 1 توصیف شده اصول برنامه و شما با مفهوم دایرکتوری پروژه ومدیریت فایل طراحی آشنا هستید همانطور که در فصل 2 توصیف در مدیریت پروژه ها و طراحی ها – اگر چه شما می توانید یک تنوع وسیع از عملیات ویرایش را برروی طرحتان ، هنگامیکه آن را ایجاد می کنید یا وقتیکه طراحی کامل شد ، انجام دهید : شما می توانید آپشن های زیادی را قبل از اینکه شما کار طراحی یتان را آغاز کنید ، تنظیم نمایید تا نیاز برای ویرایش را مینیمم کنید. این آپشن ها می توانند از طریق دایلوگ باکس PRE FERENCEاز پنجره طراحی تنظیم شوند – برای اطلاعات بیشتر رجوع کنید به :
Setting desing environment preferences در custumization manual برای جزئیات در اضافه کردن صفحات به پنجره طراحی رجوع کنید به آن قسمت :adding adraming sheet $ در فصل اول .
تعریف واحد ها برای یک طراحی :
محیط طراحی استفاده می کند واحد ها را در شیوه های مختلف که بصورت زیر متفاوتند : layout units واحد استفاده شده برای قالب های shap grid در محیط رسم از پنجره layout .
نکته : واحد استفاده شده برای shap – grid نا محیط رسم از پنجره شماتیک را به اینچ ونمی تواند عوض شود. وقتیکه شما انتخاب ها را می بینید در دایلوگ باکس های مختلف برای پیکسل های صفحه یا واحدهای طرح ، واحد های schem به اینچ هستند – length unit واحد اندازه گیری بای پارامترها با طول فیزیکی در هر پنجره شماتیک layout و به طور پیش فرض واحد های lay out انتخاب کنید length unit تا استفاده شود به عنوان یک پیش فرض برای همه طراحی ها در پروژه هنگام کار کردن با آپشن layout ما توصیه می کنیم، حفظ layout units – length unit را به طور یکسان بنابراین length unit هر دو هدف را به طور پیش فرض برآورده می کند. نکته : شما می توانید یک leugth unit متفاوت برای یک طراحی انفرادی انتخاب کنید coptions> preferen ces> unit scale ولی یک تغییر ایجاد نشده در این روش فقط در حافظه وجود دارد مگر اینکه شما ذخیره کنید. Preferences را در یک فایل. برای جزئیات مراجعه کنید به
units/ scale- customizahom manoall فاکتورهای مقیاس نشان داده شده در تب واحد ها / مقیاس از دایلوگ باکس preferences در بردارد به صورت پیش فرض در یک مقدار محدود ا زموقعیت ها را برای جزئیات به قسمت units / scale factore مراجعه کنید.
قرار دادن اجزاء:
شما طراحی را بوجود می آورید با قرار دادن آیتم ها نظیر – آیتم های داده ، اندازه گذاری ها ، منابع ، کنترل های شبیه سازی در یک پنجره طراحی ، راههای مختلفی برای دسترسی به این آیتم ها وجود دارند ، browse در پنجره searching – com ponent library در پنجره component library – component palette در سمت چپ از پنجره طراحی component history در نوار ابزار یا به صورت دایلوگ باکس –component history در نوار ابزار یا بصورت یک دایلوگ باکس hot keys وقتیکه شما اجزا را به زیر موی اجزاء اضافه کرده اید ، اگر چه روش های مختلفی از دسترسی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 90
مقدمه
همپای تحولاتی که در مفهوم، دامنه، نوع و کیفیت « جرم » و « بزهکاری » در سدههای اخیر رخ داده و دولتها را با بزهکاری نوین که پیچیده و متفاوت از گذشته است؛ روبرو کرده ، « واکنش اجتماعی علیه جرم » نیز به تناسب شاهد دگرگونیهای وسیعی بوده است. در این میان، زندان به مثابهی مهم ترین شکل واکنش اجتماعی علیه جرم و فرد اجرای کیفرهای اصلاح کننده ، دستخوش دگرگونیهایی شده است. در ادوار بسیار دور ، ضمانت اجراهای کیفری در قالب مجازاتهای شدید بدنی و ترذیلی اعمال میشد. در این دوره ، مجازات بر پایه انتقام و سرکوبی مجرم استوار بود و به شکل مجازاتهای بدنی قهرآمیز ـ بویژه اعدام ـ و سایر مجازاتهای غیرانسانی و خشن متظاهر شد.
هر چند مجازات زندان از عهد کهن و باستان وجود داشته است، به دلیل استفادة محدود و جزئی از آن نمیتواند در ردیف مجازاتهای شایع آن اعصار تلقی شود؛ اما زندان با گذشت زمان به تدریج بعنوان مجازات وارد زرادخانهی کیفری شد. در ابتدا، جانشینی مجازات زندان، با وجود وضعیت نامناسب و رقت بار زندان، بجای مجازاتهای شدید بدنی بسیار امیدوار کننده بود. ولی، به مدور اصلاح طلبان اجتماعی در جهت بهبود شرایط نامطلوب و وضعیت وخیم آن اقدامهای مهمی انجام دادند.
مجازات زندان، به عنوان یکی از مهمترین مجازاتهای کیفری، امروزه پیش از پیش مورد بحث و مناقشه قرار میگیرد. امروزه این امر مسلم شده است که مجازات زندان، ناقض حقوق بشر است. چرا که آثار و پیامدهایی دارد که با هدف و غرض اصلی از اعمال مجازات زندان کاملاً متفاوت است. توضیح بیشتر اینکه مجموعة فضا و شرایط زندان نه فقط کمکی به بازپروری شخصیت محکوم و بازگرداندن او به اجتماع نمیکند؛ بلکه سبب هتک حرمت شدید و طبعاً آسیبهای روحی و روانی میگردد. عواملی از قبیل « سوء رفتار زندانبانان با زندانیان، نحوة نگهداری زندانیان، فساد در زندان، عدم رعایت بهداشت در زندان و شرایط اسفبار ساختمان زندانها و اشباع زندانها» عواملی است که باعث شده مجازات زندان تاثیری بر اصلاح مجرم و جرم زدائی نداشته باشد. حتی اسباب جزم زائی و مجرم پروری را نیز فراهم آورد.
از طرف دیگر افزایش آمار زندانیان و مخارج سنگینی که به این دلیل بر دوش دولت گذارده میشود. و نیز افزایش جرائم و مفاسد درون زندانها، چندی است که توجه مسئولان و برنامه ریزان و محققان را به خود جلب کرده است. و باعث شده است؛ که یکی از مباحث مطرح شده امروزی، بحث ضرورت زندانی نشدن مجرمان یا به اصطلاح زندان زدائی از جرائم و مجازاتها باشد. کارگزاران قضا به این نتیجه رسیدهاند؛ که نباید در هر چیزی مجرم را به حبس و زندان محکوم کرد. چرا که این امر نه تنها، نتیجة مطلوب که همان ممانعت از ارتکاب جرم است؛ را نداده بلکه مضرات فراوانی هم داشته است. و این باعث شده که به شیوههای غیر از زندان به عنوان جانشین زندان متوسط شویم که مفصلاً در این باره بحث خواهیم کرد.
فصل اول : جایگاه زندان در میان سایر مجازاتها1
مجازات بدنی در قرن 18 بعنوان مهمترین مجازات در نظر گرفته میشد. مجازات بدنی که در حقیقت ، تنبیه بدنی بود. جسم محکوم را مجازات میکردند. و بعداً به این نتیجه رسیدند که این مجازات مثمرثمر واقع نمیشود.
با انقلاب فرانسه، « آزادی » در کنار « مسادات » به سطح والایی از ارزشهای مورد مطالبهی انقلابیون ارتقاء یافت. و بنابراین، سلب آزادی به عنوان کیفر، بویژه با الفای مجازاتهای بدنی، مد نظر زمامداران قرار گرفت. زندان در طول دو سده به حیات و تکامل خود ادامه داد و به عنوان نهادی جهانی، که مدعی فراهم کردن امنیت جامعه و مصون داشتن آن از دست مجرمان بود، درآمد. حتی ادعا شد که زندان توانایی اصلاح و درمان مجرمان را داراست. و در افکار بسیاری از انسانها در سراسر دنیا، زندان، معادل عدالت کیفری تلقی میشود.
در زمانی که مجازات زندان پیشبینی شد؛ دو رویکرد بوجود آمد. رویکرد اول : هدف از زندان باید اصلاح باشد و اصلاح را بعنوان مهمترین هدف در اعمال زندان باید قرار داد. رویکرد دوم : حذف و طرد محکوم از جامعه که در حقیقت این بیشتر جنبة مزارعی را در نظر میگرفتند. در زمانی که مجازات زندان اعمال می شد؛ این دو رویکرد وجود داشت.
از سال 1970 به این طرف این تفکر و اندیشه بوجود آمد که زندانها از آن اهداف خود دور شده است. و ما به جایی که طرف را اصلاح کنیم؛ بدن شخص را تنبیه میکنیم که تنبیه بدنی اشکالات فراوانی دارد.
بنابراین نگرش جدیدی بعد از مکتب دفاع اجتماعی نوین بوجود آمد. که حبس را به نقد درآورند. و به سوی مجازات جایگزین حبس سوق پیدا کردند. یعنی ایراداتی که به حبس و زندان و نحوة ادارة زندانها بوجود آمد؛ اشکالاتی ایجاد کرد که رویکرد جدید به این سوق پیدا کرد؛ که مجازات جایگزین حبس، بجای حبس بکار گرفته شود.
فصل دوم : معایب و ضرورت مجازاتهای جایگزین
دستگاه عدالت جزائی در سراسر جهان دچار بحران و نیازمند اصلاح و دگرگونی است. بالغ بر 8 میلیون زندانی در سراسر جهان وجود دارد. مدت زمان انتظار برای محاکمه طولانی است. و برخی مواقع این انتظار طولانی تر و بیشتر از حداکثر مجازاتی است؛ که امکان دارد؛ بنا به حکم دادگاه به فرد تحمیل شود. خیلی از افراد زندانی از کمترین مساعدتهای حقوقی بیبهرهاند. به علاوه زندان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 92
تکامل دلفین ها
قبل از دوره والسانان I.(cetacean)
پیدایش والسانهای ا ولیه II.
اولین III. Odontocetes
از adontocete تا دلفینیده .III
قبل از دوره والسانان
مورد قبول واقع شده که خانواده ای Mesonychidae در پایان دوره زمین شناسی سرتاسر شروعی بودند والسانان ازدیگر پستانداران جدا شدند. این خانواده گوناگون بوده و یک مدرک علمی وجود دارد که این خانواده به آنگولاهای اندونزی مثل اسب ها، خوکها، باضافه والسانان تبدیل شدند.
خانواده مزونیکیده از پستانداران خشکی بوده اند و زمینهای همواری راکه امروزه آفریقاست در اوایل ائوسن اشغال کرده بوند. آنها دارای بدن های بزرگی بوده اند وساختار دندانی آنها نشان می دهد که این خانواده شامل گیاهخواران، گوشتخواران و همه چیزخواران بوده فسیل های مربوطه درمصب رود ها و تالاپ ها پیدا شده و اینطور نتیجه می شود که بعضی از مزونیکیده درحال تکامل به سمت یک زندگی آبی بوده اند.
راسته ی ocndylarthra احتمالاً جد بین artiodactyla و والسانان بوده اند که به آنگولاها( سم داران) تبدیل شدند که دلایل حاکی از این موضوع شامل: فسیل های قدیمی، ترکیب خونی یکسان، قندخون جنینی( و کروموزومها) انسولین( مرفولوژی و هم ساختار هخونی) می باشد.
این تشابهات به همراه مرفولوژی جمجمه به این نتیجه منجر می شود که مزونیکیدهه احتمالاً جد والسانان امروزی هستند) قبل از پیدایش والسانان اولیه، condylarthra های زمینی احتمالاً در کنار رودهایی با جریان کند که به داخل دریای تستیس غربی و جنوبی ریخته می شده سکنی گزیده بودند که با دریای مدیترانه و خلیج فارس امروزی مطابقت دارد. مجتمع این حیوانات در منابع آبی مشابه پستانداران ساوانا در استوای امروز است مثل هیپوتالاموس احتمالاً این موجود ات بیشتر آبزی و کمتر حجیم و جاگیر بوده اند.
در ابتدا اجداد والسانان از ماهی های کندرو و نرمتنان تغذیه می کرده اند ولی وقتی رشد جمعیت افزایش یافت و رقابت برای بدست آوردن منابع ایجاد شد نیاز به رفلکس های مربع و دندانهای بسیار مناسب برای شکار ماهی های تندرو بوجود آمد توانایی فرار از صیادان نیز مهم بود ولی خیلی با اهمیت شده بود.
تغییراتی که در ساختمان دندانی مشاهده می شود تحلیل فسیل ها را آسانتر می کند. انهناء راسته ی condylarthra به نظر می رسد که به archaeocetes تبدیل شدند که مشابه همان والسانان اولیه در پایان ناپیوستن هستند. ممکن است که موجود ات حد واسط بین مزونیکیده و آرتئوست یک حیوان سیل شکل بوده که فقط برای ازدیاد نسل به ساحل می اید و در دریا تغذیه میکرده است. حدود 51 میلیون سال پیش سکنی گزیدن در دریا رخ داد.
* پیدایش والسانان اولیه
در دوره پالیوسین آنچه که امروز دریای مدیترانه و خلیج فارس است یک بخش بحساب شده بازو مانند قسمت غربی دریای تیسیس باستانی را ایجاد کرده است. احتمالاً دراین منطقه حدود 50 میلیون سال پیش condylarthra در حاشیه های ساحلی و مرداب ها سکنی گزیدند. آنها مناطق مناسب اکولوژیک را که در پایان کراتا سه باقی مانده بود. بهره برداری می کردند توسط خزنده های منقرض شده شامل، icthyosaurs,Plesiosars ودیگران.
آبهای گرم دریای تیسیس احتمالاً در طی ائوسن بواسطه ی فرونشستگی اروپا و افزایش فعالیت آتشفشان ها در مناطق مختلف جهان گسترش یافت. این دریای گسترده شده نهایتاً تبدیل شد به آنچه را که امروز اقیانوس هند و آتلانتیک است.
مابین والسانان اولیه و اجدادشان نقصان اطلاعات فسیلی وجود دارد وممکن استکه گونه های انتقالی شایع و موفق نبوده اند بنابراین فسیلهای اندکی که واقعاً مشخص باشند نایاب اند. در نطریه دیگر ممکن است که تکامل condylarthra ها به والسانان خیلی سریع و در اثر جغرافیایی عملی انجام شده.بعضی از تکامل گرایان درحال حاضر باور دارند که یک تغییر سلسله ای در بعضی از راسته ی حیوانات خیلی قابل قبول تر است.
دنیای والسانان اولیه که در زیر راسته ی archaeocetes طبقه بندی می شوند شامل رستنی های استوایی و مرداب ها و دریاهای پیشروی داده شده است. archaeocetes دارای بدن های طویل شده بودند و آبزی بودند از نظر سایز بعضی ها از آنها متعادل بوده اند ولی گروهی هم امکان داشته تا 21 متر رشد طولی داشته باشند.
قدیمی ترین فسیل قابل قبول والسانان به نام icthyosaurs,Plesiosaurs و دیگران. آب های گرم دریای تستیس احتمالاً در ی ائوسن بواسطه ی فروشستگی اروپا و افزایش فعالیت آتشفشانها در مناطق مختلف جهان گسترش یافت این دریای گسترده شده نهایتاً تبدیل شده به آنچه که امروز اقیانوس هند و آتلانتیک است.
مابین والسانان اولیه و اجدادشان نقصان اطلاعات فسیلی وجود دارد و ممکن است که گونه های انتقالی شایع و موفق نبوده اند بنابراین فسیلهای اندکی که واقعاً مشخص باشند نایاب اند. در نطریه دیگر ممکن است که تکامل condylarthra ها به والسانان خیلی سریع و در اثر جغرافیای علمی انجام شده. بعضی از تکامل گرایان در حال حاضر باور دارند که یک تغییر سلسله ای در بعضی از راسته ی حیوانات خیلی قابل قبول تر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 92 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تکامل دلفین ها
قبل از دوره والسانان I.(cetacean)
پیدایش والسانهای ا ولیه II.
اولین III. Odontocetes
از adontocete تا دلفینیده .III
قبل از دوره والسانان
مورد قبول واقع شده که خانواده ای Mesonychidae در پایان دوره زمین شناسی سرتاسر شروعی بودند والسانان ازدیگر پستانداران جدا شدند. این خانواده گوناگون بوده و یک مدرک علمی وجود دارد که این خانواده به آنگولاهای اندونزی مثل اسب ها، خوکها، باضافه والسانان تبدیل شدند.
خانواده مزونیکیده از پستانداران خشکی بوده اند و زمینهای همواری راکه امروزه آفریقاست در اوایل ائوسن اشغال کرده بوند. آنها دارای بدن های بزرگی بوده اند وساختار دندانی آنها نشان می دهد که این خانواده شامل گیاهخواران، گوشتخواران و همه چیزخواران بوده فسیل های مربوطه درمصب رود ها و تالاپ ها پیدا شده و اینطور نتیجه می شود که بعضی از مزونیکیده درحال تکامل به سمت یک زندگی آبی بوده اند.
راسته ی ocndylarthra احتمالاً جد بین artiodactyla و والسانان بوده اند که به آنگولاها( سم داران) تبدیل شدند که دلایل حاکی از این موضوع شامل: فسیل های قدیمی، ترکیب خونی یکسان، قندخون جنینی( و کروموزومها) انسولین( مرفولوژی و هم ساختار هخونی) می باشد.
این تشابهات به همراه مرفولوژی جمجمه به این نتیجه منجر می شود که مزونیکیدهه احتمالاً جد والسانان امروزی هستند) قبل از پیدایش والسانان اولیه، condylarthra های زمینی احتمالاً در کنار رودهایی با جریان کند که به داخل دریای تستیس غربی و جنوبی ریخته می شده سکنی گزیده بودند که با دریای مدیترانه و خلیج فارس امروزی مطابقت دارد. مجتمع این حیوانات در منابع آبی مشابه پستانداران ساوانا در استوای امروز است مثل هیپوتالاموس احتمالاً این موجود ات بیشتر آبزی و کمتر حجیم و جاگیر بوده اند.
در ابتدا اجداد والسانان از ماهی های کندرو و نرمتنان تغذیه می کرده اند ولی وقتی رشد جمعیت افزایش یافت و رقابت برای بدست آوردن منابع ایجاد شد نیاز به رفلکس های مربع و دندانهای بسیار مناسب برای شکار ماهی های تندرو بوجود آمد توانایی فرار از صیادان نیز مهم بود ولی خیلی با اهمیت شده بود.
تغییراتی که در ساختمان دندانی مشاهده می شود تحلیل فسیل ها را آسانتر می کند. انهناء راسته ی condylarthra به نظر می رسد که به archaeocetes تبدیل شدند که مشابه همان والسانان اولیه در پایان ناپیوستن هستند. ممکن است که موجود ات حد واسط بین مزونیکیده و آرتئوست یک حیوان سیل شکل بوده که فقط برای ازدیاد نسل به ساحل می اید و در دریا تغذیه میکرده است. حدود 51 میلیون سال پیش سکنی گزیدن در دریا رخ داد.
* پیدایش والسانان اولیه
در دوره پالیوسین آنچه که امروز دریای مدیترانه و خلیج فارس است یک بخش بحساب شده بازو مانند قسمت غربی دریای تیسیس باستانی را ایجاد کرده است. احتمالاً دراین منطقه حدود 50 میلیون سال پیش condylarthra در حاشیه های ساحلی و مرداب ها سکنی گزیدند. آنها مناطق مناسب اکولوژیک را که در پایان کراتا سه باقی مانده بود. بهره برداری می کردند توسط خزنده های منقرض شده شامل، icthyosaurs,Plesiosars ودیگران.
آبهای گرم دریای تیسیس احتمالاً در طی ائوسن بواسطه ی فرونشستگی اروپا و افزایش فعالیت آتشفشان ها در مناطق مختلف جهان گسترش یافت. این دریای گسترده شده نهایتاً تبدیل شد به آنچه را که امروز اقیانوس هند و آتلانتیک است.
مابین والسانان اولیه و اجدادشان نقصان اطلاعات فسیلی وجود دارد وممکن استکه گونه های انتقالی شایع و موفق نبوده اند بنابراین فسیلهای اندکی که واقعاً مشخص باشند نایاب اند. در نطریه دیگر ممکن است که تکامل condylarthra ها به والسانان خیلی سریع و در اثر جغرافیایی عملی انجام شده.بعضی از تکامل گرایان درحال حاضر باور دارند که یک تغییر سلسله ای در بعضی از راسته ی حیوانات خیلی قابل قبول تر است.
دنیای والسانان اولیه که در زیر راسته ی archaeocetes طبقه بندی می شوند شامل رستنی های استوایی و مرداب ها و دریاهای پیشروی داده شده است. archaeocetes دارای بدن های طویل شده بودند و آبزی بودند از نظر سایز بعضی ها از آنها متعادل بوده اند ولی گروهی هم امکان داشته تا 21 متر رشد طولی داشته باشند.
قدیمی ترین فسیل قابل قبول والسانان به نام icthyosaurs,Plesiosaurs و دیگران. آب های گرم دریای تستیس احتمالاً در ی ائوسن بواسطه ی فروشستگی اروپا و افزایش فعالیت آتشفشانها در مناطق مختلف جهان گسترش یافت این دریای گسترده شده نهایتاً تبدیل شده به آنچه که امروز اقیانوس هند و آتلانتیک است.
مابین والسانان اولیه و اجدادشان نقصان اطلاعات فسیلی وجود دارد و ممکن است که گونه های انتقالی شایع و موفق نبوده اند بنابراین فسیلهای اندکی که واقعاً مشخص باشند نایاب اند. در نطریه دیگر ممکن است که تکامل condylarthra ها به والسانان خیلی سریع و در اثر جغرافیای علمی انجام شده. بعضی از تکامل گرایان در حال حاضر باور دارند که یک تغییر سلسله ای در بعضی از راسته ی حیوانات خیلی قابل قبول تر است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
آیه : وَ مِنهُمُ الَّذِینَ یُؤْذُونَ النَّبىَّ وَ یَقُولُونَ هُوَ أُذُنٌ قُلْ أُذُنُ خَیرٍ لَّکمْ یُؤْمِنُ بِاللَّهِ وَ یُؤْمِنُ لِلْمُؤْمِنِینَ وَ رَحْمَةٌ لِّلَّذِینَ ءَامَنُوا مِنکمْ وَ الَّذِینَ یُؤْذُونَ رَسولَ اللَّهِ لهَُمْ عَذَابٌ أَلِیمٌ(61)
ترجمه : از آنها کسانى هستند که پیامبر را آزار مى دهند، و مى گویند او خوشباور و گوشى است !، بگو خوشباور بودن او به نفع شماست (ولى بدانید) او ایمان به خدا دارد و (تنها) تصدیق مؤ منان مى کند، و رحمت است براى کسانى از شما که ایمان آورده اند، و آنها که فرستاده خدا را آزار مى دهند عذاب دردناکى دارند.
تفسیر نمونه
شان نزول :این حسن است نه عیب !
براى آیه فوق شأن نزول هائى ذکر شده که بی شباهت به یکدیگر نیست ، از جمله اینکه گفته اند: این آیه درباره گروهى از منافقان نازل شده ، که دور هم نشسته بودند و سخنان ناهنجار، درباره پیامبر (ص) مى گفتند، یکى از آنان گفت : این کار را نکنید، زیرا، مى ترسیم به گوش محمد برسد، و او به ما بد بگوید (و مردم را بر ضد ما بشوراند).
یکى از آنان که نامش جلاس بود گفت : مهم نیست ، ما هر چه بخواهیم میگوئیم ، و اگر به گوش او رسید نزد وى مى رویم ، و انکار مى کنیم ، و او از ما مى پذیرد، زیرا محمد (ص) آدم خوشباور و دهنبینى است ، و هر کس هر چه بگوید قبول مى کند، در این هنگام آیه فوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت :
تفسیر :در این آیه همانگونه که از مضمون آن استفاده مى شود سخن از فرد یا افرادى در میان است که پیامبر (ص) را با گفته هاى خود آزار مى دادند و مى گفتند او انسان خوشباور، و دهن بینى است (و منهم الذین یؤ ذون النبى و یقولون هو اذن ).
" اذن" در اصل به معنى گوش است ، ولى به اشخاصى که زیاد به حرف مردم گوش مى دهند، و به اصطلاح گوشى هستند نیز این کلمه اطلاق مى شود.
آنها در حقیقت یکى از نقاط قوت پیامبر (ص) را که وجود آن در یک رهبر کاملا لازم است ، به عنوان نقطه ضعف نشان می دادند و از این واقعیت غافل بودند که یک رهبر محبوب ، باید نهایت لطف و محبت را نشان دهد، و حتى الامکان عذرهاى مردم را بپذیرد، و در مورد عیوب آنها پرده درى نکند (مگر در آنجا که این کار موجب سوء استفاده شود).
لذا قرآن بلافاصله اضافه مى کند که : " به آنها بگو اگر پیامبر گوش به سخنان شما فرا مى دهد، و عذرتان را مى پذیرد، و به گمان شما یک آدم گوشى است این به نفع شما است ". (قل اذن خیر لکم ).
زیرا از این طریق آبروى شما را حفظ کرده ، و شخصیت تان را خرد نمى کند عواطف شما را جریحه دار نمى سازد، و براى حفظ محبت و اتحاد و وحدت شما از این طریق کوشش مى کند، در حالى که اگر او فورا پرده ها را بالا میزد، و دروغگویان را رسوا مى کرد، دردسر فراوانى براى شما فراهم مى آمد، علاوه بر اینکه آبروى عده اى به سرعت از بین مى رفت ، راه بازگشت و توبه بر آنها بسته مى شد، و افراد آلوده اى که قابل هدایت بودند در صف بدکاران جاى مى گرفتند.
یک رهبر مهربان و دلسوز، و در عین حال پخته و دانا، باید همه چیز را بفهمد، ولى باید بسیارى از آنها را به روى خود نیاورد، تا آنها که شایسته تربیتند، تربیت شوند و از مکتب او فرار نکنند و اسرار مردم از پرده برون نیفتد.
این احتمال نیز در معنى آیه وجود دارد که خداوند در پاسخ عیب جویان مى گوید: چنان نیست که او گوش به همه سخنان فرا، دهد، بلکه او گوش به سخنانى مى دهد که به سود و نفع شما است ، یعنى وحى الهى را مى شنود، پیشنهاد مفید را استماع مى کند و عذرخواهى افراد را در مواردى که به نفع آنها و جامعه است مى پذیرد.
سپس براى اینکه عیب جویان از این سخن سوء استفاده نکنند، و آنرا دستاویز قرار ندهند، چنین اضافه مى کند: "او به خدا و فرمانهاى او ایمان دارد، و به سخنان مؤ منان راستین گوش فرا میدهد، و آنرا مى پذیرد و به آن ترتیب اثر می دهد" (یؤ من بالله و یؤ من للمؤ منین ).
یعنى در واقع پیامبر (ص) دو گونه برنامه دارد: یکى برنامه حفظ ظاهر و جلوگیرى از پرده درى ، و دیگرى در مرحله عمل ، در مرحله اول به سخنان همه گوش فرا میدهد، و ظاهرا انکار نمى کند، ولى در مقام عمل تنها توجه او به فرمانهاى خدا وپیشنهادها وسخنان مؤ منان راستین است ، و یک رهبر واقعبین باید چنین باشد، و تأمین منافع جامعه جز از این راه ممکن نیست لذا بلافاصله مى فرماید: " او رحمت براى مؤ منان شما است" (و رحمة للذین آمنوا منکم ).
ممکن است در اینجا سؤ ال شود که در پاره اى از آیات قرآن مى خوانیم پیامبر (ص) "رحمة للعالمین " است (انبیاء - 107).
ولى آیه مورد بحث مى گوید: رحمت براى مؤ منان است ، آیا آن عمومیت با این ((تخصیص )) سازگار است ؟!
اما با توجه به یک نکته ، پاسخ این سؤال روشن مى شود، و آن اینکه : رحمت ، درجات و مراتب دارد که یکى از مراتب آن قابلیت و استعداد است ، و مرتبه دیگر ((فعلیت )).
مثلا باران رحمت الهى است ، یعنى این قابلیت و شایستگى ، در تمام قطرات آن وجود دارد که منشاء خیر و برکت و نمو و حیات باشد، ولى مسلما ظهور و بروز آثار این ((رحمت )) تنها در سرزمینهاى آماده و مستعد است ، بنابراین هم مى توانیم بگوئیم تمام قطره هاى باران ، رحمت است و هم صحیح است گفته شود این قطرات در سرزمینهاى مستعد و آماده ، ((مایه )) رحمت است ، جمله اول اشاره به مرحله اقتضا و قابلیت است ، و جمله دوم اشاره به مرحله وجود و فعلیت .
در مورد پیامبر (ص) او بالقوه براى همه جهانیان مایه رحمت است ، ولى بالفعل مخصوص مؤ منان مى باشد.
تنها چیزى که در اینجا باقى مى ماند این است که نباید آنها که پیامبر را با این سخنان خود ناراحت مى کنند و از او عیب جوئى مى نمایند، تصور کنند که بدون مجازات خواهند ماند، درست است که پیامبر (ص) در برابر آنها وظیفه اى دارد که با بزرگوارى و وسعت روح خود با آنان روبرو شود، و از رسوا ساختنشان خوددارى کند، ولى مفهوم این سخن چنین نیست که آنها در این اعمال خود بدون کیفر خواهند ماند، لذا در پایان آیه مى فرماید: " آنها که رسول خدا را آزار مى رسانند عذابى دردناک دارند" (و الذین یؤ ذون رسول الله لهم عذاب الیم.
تفسیر المیزان :
چند روایت در ذیل آیه (( یقولون هو اذن قل اذن خیر لکم ... ))
و در الدر المنثور در ذیل آیه (( و منهم الذین یوذون النبى ... )) آمده که ابن اسحاق ، ابن منذر، و ابن ابى حاتم ، از ابن عباس نقل کرده اند که گفت : نبتل بن حارث همیشه نزد رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) مى آمد و فرمایشات آنجناب را مى شنید و به نزد منافقین مى رفت و آنچه شنیده بود به آنان گزارش مى کرد، و این شخص همان کسى است که به منافقین گفته بود محمد دهن بین و یکسره گوش است ، هر که هر چه بگوید تصدیقش مى کند و خداوند در باره اش این آیه را فرستاد: (( و منهم الذین یوذون النبى و یقولون هو اذن ... )) .
و در تفسیر قمى در ذیل این آیه آمده است که : سبب نزول این آیه این بود که عبد الله بن نبتل (یکى از منافقین ) همواره نزد رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) مى آمد و فرمایشات آنجناب را مى شنید و براى منافقین نقل مى کرد، و به اصطلاح سخن چینى مى کرد، خداوند جبرئیل را فرستاد و به آنجناب گفت : اى محمد! مردى از منافقین نمامى مى کند و مطالب تو را براى منافقین مى برد. رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) پرسید او کیست ؟ گفت : مرد سیاه چهره اى است که سرش پر مو است ، با دو چشمى نگاه مى کند که گوئى دو تا دیگ است ، و با زبان شیطان حرف مى زند.
رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) او را صدا زد و او قسم خورد که من چنین کارى نکرده ام . حضرت فرمود: من از تو قبول کردم ، ولى تو دیگر اینکار را مکن . آن مرد دوباره نزد رفقاى خود برگشت و گفت : محمد مردى دهن بین است ، خدا به او خبر داده بود که من علیه او سخن چینى مى کنم و اخبار او را براى شماها مى آورم و او از خدایش قبول کرده بود، ولى وقتى من گفتم که من چنین کارى را نکرده ام ، از من هم قبول کرد.
و بدین جهت خداوند این آیه را نازل کرد: " و منهم الذین یوذون النبى و یقولون هو اذن قل اذن خیر لکم یومن بالله و یومن للمومنین" یعنى خدا را در آنچه به او مى گوید تصدیق مى کند و حرفهاى شما را هم در آنچه عذر مى آورید مى پذیرد، ولى در باطن تصدیق ندارد، و براى مؤ منین ایمان مى آورد و از آن مؤ منین آن کسانى هستند که به زبان اقرار به ایمان مى کنند و لیکن اعتقادى به گفته خود ندارند.
مؤ لف : نزدیک به این معنا روایت دیگرى است که در نهج البیان از امام صادق (ع) نقل شده .
و در الدر المنثور است که ابن ابى حاتم از سدى روایت کرده که گفت : عده اى از منافقین که در آنها جلاس بن سوید بن صامت ، جحش بن حمیر و ودیعه بن ثابت نیز بودند خواستند که بر رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) شبیخون بزنند، بعضى از آنها بعضى دیگر را منع کردند و گفتند: مى ترسیم او خبردار شود و قبل از اینکه شما او را از بین ببرید او شما را از بین ببرد. بعضى از آنها گفتند: محمد گوش است ، ما برایش قسم مى خوریم باور مى کند و ما را تصدیق مى نماید، بدین جهت این آیه نازل شد: " و منهم الذین ... " .
و در تفسیر عیاشى از حماد بن سنان از امام صادق (علیه السلام ) نقل شده که گفت : من مى خواستم سرمایه اى به فلانى بدهم تا به یمن برود، نزد ابى جعفر (علیه السلام ) رفته عرض کردم : مى خواهم سرمایه اى به فلانى بدهم ، فرمود: مگر نمى دانى که او شراب مى نوشد؟ گفتم : چرا، از مؤ منین به من خبر رسیده که در باره اش چنین مى گویند. فرمود: مؤ منین را تصدیق کن ، زیرا خداى تعالى فرموده : (( یومن بالله و یومن للمومنین )) سپس اضافه کرد معناى این آیه این است که رسول خدا (صلى الله علیه و آله ) خدا را تصدیق مى کند، و براى مؤ منین نیز تصدیق مى کند، چون او نسبت به مؤ منین رووف و مهربان بوده است .
مراد از جمله ظاهر جمله (( یومن بالله و یومن للمومنین )) این است که رسول اکرم (صلى الله علیه و آله )، خدا را در وحیى که به وى نازل مى کند تصدیق مى نماید ولى مؤ منین را در آنچه که مى گویند تصدیق نمى کند، بلکه تصدیق مى نماید به نفع مومنین ، هر یک از آنها که به وى خبرى دهد، به این معنا که کلام مخبر را حمل بر صحت نموده ، به او نمى گوید تو در این گفتارت دروغ مى گوئى ، و یا غرض سوئى دارى ، اینکار را نمى کند، و در عین حال اثر صحت هم بر آن خبر مترتب نمى سازد، و همین خود باعث است که همواره تصدیقش به نفع مؤ منین تمام شود، برخلاف اینکه همه خبرها و حرفهائى را که مى شنود صحیح بداند و اثر صحت هم بر آن بار کند، و یا اگر آن را دروغ دانست صریحا به رخ گوینده اش بکشد که تو دروغ مى گوئى ، که در این صورت تصدیقش به نفع مؤ منین تمام نمى شود و نظام اجتماع مؤ منین بر هم مى خورد، و این معنا همانطور که گفتیم وجه دوم را تایید مى کند.
و به عبارتى دیگر، رسول خدا هم رحمت است براى کسى که حقیقتا به وى ایمان آورده ، چون خداوند بوسیله آنجناب او را از گرداب ضلالت نجات داده و عاقبت او را به کرامت و سعادت ختم کرده است . و هم رحمت است براى عموم مردم ، چه آنکه ایمان آورده و چه آنکه کفر ورزیده ، چه آنکه در عصر آنحضرت بوده و چه آنکه بعدا آمده ، زیرا خداى تعالى آن حضرت را به کیش و ملتى بیضاء و سنتى طیبه مبعوث کرده که عموم بشر را از مسیر منحرفش به سوى راه مستقیم و از طریق شقاوت و هلاکت به شاهراه هدایت و نجات برگرداند و با مشعل تابناک خود راه مستقیم فطرت الهى را روشن نماید. چیزى که هست افراد مجتمع بشرى وضعشان در برابر این شمع فروزان مختلف است : عده اى خود را به آن راه انداخته و پیش مى روند و رستگار مى گردند، جمعى از راه هلاکت خود را کنار کشیده و لیکن هنوز به راه راست نیفتاده اند و گروهى تصمیم دارند خود را از راه هلاکت کنار بکشند و در راه مستقیم فطرت حرکت کنند، و لیکن هنوز قدمى برنداشته اند.
-------------------------------------------------------------