لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
ابتدا شمه ای از موقعیت جغرافیایی و تاریخچه این کشور:
این کشور در شرق ایران با جمعیتی حدوداً 20 میلیون واقع می باشد. این کشور را شیعه و بقیه را سنی ها تشکیل می دهند. منطقه افغانسان را کوهستان، به نام بلندیهای هندوکش اشغال نموده است. تمرکز جمعیت بیشتر در جنوب جنوب شرقی است. نیروهای شیعی مذهب اکثراً در مناطق مرکزی که به هزار جات معروف می باشد ساکن اند. و در جدار مرز اکثراً اهل تسنن ساکن هستند تا سال 1315 نارد شاه در افغانستان حکومت می نمود که با کشته شدن وی «ظاهر شاه» به سلطنت رسید. در این زمان بود که رابطه بین افغانسان با شوروی افزایش یافت بدین ترتیب که ظاهر شاه با گرفتن وامهای طویل المدت و بتسن قراردادهایی با شوروی با این کشور رابطه زیادی داشت.
تا به سال 1340 داود خان نخست وزیر ظاهر شاه بود که با اعلام دموکراسی در این سال داود خان به همراه کابینه از کار برکنار شد و از این سال است که اولین احزاب متولد می شوند که در ذیل مختصری از تاریخچه تشکل احزاب و تعداد این احزاب بیان می گردد.
اولین حذب به نام «ویش زیلیمیان» به معنای جوانان بیدار اعلام موجودیت کرد که افکار مائوئیسی داشت و حزب خلق و پرچم فعلی از بقایای این حزب می باشد. در سال 1341 گروهی به نام جوانان مترقی (شعله جاوید) از این حزب جدا می شود و بعد از آن حزب دموکراتیک خلق (ترکی-کارمل) جدا می شود و ببرک کامل هم با عنوان حزب پرچم مستقلاً انشعاب میکند.
در سال 1347 اولین تشکل اسلامی به نام نهضت جوانان مسلمان در بین نیروهای جوانان اهل تسنن دانشگاه کابل ایجاد شد که زیر نظر اخوان المسلمین بود البته بعد از فوت آقای عبدالرحیم نیازی و حبیب الرحمن وحدت این تشکل از بین رفت و انشعابات آن شروع شد.
1354- با روی کار آمدن داو خان چند نفر از رهبران این حزب به دست داود کشته می شوند که بقیه افرادی که زنده مانده بودند به پاکستان حزب اسلامی را تشکیل دادند.
در سال 1356 جمعیت اسلامی افغانسان، به رهبری ربلانی از حزب اسلامی جدا شد و در سال 1357 نیز حزب اسلامی گلبرین از این حزب جدا شد.
در 7 ثور (اردیبهشت) حزب ببرک کار آمل کودتا کرد و در داود را سرنگون نمود و نورمحمدی ترکی حدود شش ماه به ریاست جمهوری منصوب کرد.
بعد از ترکی، حفیظ اله امین به قدرت رسید که حکومت او نیز عمر کوتاهی داشت و در حدود شش ماه نیز برسند حکومت نبود در این مدت او تمام سران طرف مقابل (حزب پرچم) را به کشورهای دیگر تبعید کرد از جمله نجیب اله را به ایران تبعید نمود که به عنوان سفیر در ایران به سر می برد. با کمک روسیه به وسیله ببرک کامرل کودتایی بر عله امین صورت گرفت که منجر به سقوط وی گردید. حزب اسلامی و جمعیت بعد از کودتای 7 ثور که منجر به عوض شدن حکومت پادشاهی به جمهوری گردید تصمیم گرفتند که دوباره با حزب اسلامی که از آن جدا شده بودند متحد شوند و فردی به نام مولوی محمد بنی که از طرف دولت لیبی در دانمارک مبلغ بود را به عنوان رهبر خود انتخاب نمودند. و حزب «حرکت انقلاب اسلامی» را تشکیل دادند. در این زمان یونس خالص از حزب اسلامی انشعاب کرد در نیروهای اهل سنت دو تیپ فکری وجود دارد. 1- جریان اخوان المسلمین که حکمتیار شاخص آن است.
2- تیپ دیگر اروپای غربی که ربانی شاخص آن می باشد.
گروههای سلطنت طلب:محاز ملی، جبهه نجات ملی، حرکت انقلاب اسلامی.
گروههای ملی گرا: پشتونیست ها
گروه های التقاطی
اهل سنت کاملاً دو گروه هستند. 1- گروه روشنفکران که حکمتیار ربانی شاخص آن است. 2- مولویها: که اهل تصوف شاخص آن هستند در سال 58 احزاب دیگر با هم اتحاد داشتند و هر حزب کار خودش را انجام می داد که در همان سال گروه جماعت اسلامی پاکستان 52 ضرب و گروه8 اهل سنت مستقر در پاکستان را جمع آوری نمود و شش گروه ذیل را به عنوان قانونی و بقیه را غیر قانونی اعلام کرد که کمکهای پاکستان به آنها فقط بشود.
جبهه نجات 2- محاز ملی 3- حرکت انقلاب اسلامی 4- جمعیت 5- حزب اسلامی 6- حزب اسلامی یونس این احزاب کاملاً اتحاد اسلانمی برای آزادی افعانستان را تشکیل دادند که سیاف را به عنوان مسئول آن گماشتند. ضمناً چون غرب قصد داشت تا یک نفر را به عنوان سخنگو و همه کاره مجاهدین که فرد مطمئنی باشد را به دنیا معرف کند برای همین منظور حکمتیار و سیاف را به عنوان نماینده افغانستان در کنفرانس غیر متعهد ها فرستاد و سیاف در آنجا صبحت کرد و از آن به بعد به عنوان مسئول و نماینده احزاب شناخته شد.
توضیح اینکه سیاف وابستگی شدیدی به عربستان دارد و از نظر ایران محدود است.
در سال 1360 ده گروه ذیل مجاهدین جمع شدند و سه گروه اول ائتلاف سه گانه و هفت گروه بعدی ائتلاف هفت گانه را تشکیل داند.
1-حرکت انقلابی گیلانی 2-جبهه نجات. مجردی 3-حرکت انقلاب محمد بنی 4- حرکت انقلاب مؤذن 5-جبهه نجات حمد میر 6- حرکت انقلاب مولوی نصراله منصور 7- اتحاد برای آزادی سیاف 8-حزب اسلامی یونس خالص 9- حزب اسلامی حکمتیار 10-جمعیت اسلامی ربانی
در سال 63 اختلافاتشان زیاد شد و در سال 64 بر اساس سیاست غرب این دو ائتلاف در نشستی با هیئتی که مشتکل از معاون اوقاف عربستان مسئول اخوان امسلمین کویت، قطر، امارت و سعودی و نفر بومی سفارت امریکا بودند قرار شد فقط یک ائتلاف به نام ائتلاف هفتگانه باشد که بر اثر همین سه جریان حرکت انقلاب مولوی نظر به مؤذن محمد میرزا کلاً کنار گذاشتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 197
فصل اوّل
موقعیت جغرافیائی منطقه
فصل اول
1-1موقعیت جغرافیایی منطقه
محدوده مورد مطالعه بخش شمال باختری از نقشه کرمان 000/250/1 کرمان می باشد و بخش اعظم نقشه حرجند را در بر می گیرد. و دارای مختصات جغرافیایی به شرح زیر است:
طول خاوری
عرض شمالی
مساحت منطقه که دارای طول 95 کیلومتر در مسیر طول جغرافیایی و 55 کیلومتر و در سیر عرض جغرافیایی شمالی است. بالغ برKm2 5225 می باشد.
آبادی بزرگ حرجند که نقشه منطقه استفاده شده نیز به همین نام می باشد. معروترین آبادی در منطقه می باشد که در 72 کیلومتری شمال خاوری کرمان قرار گرفته است.
2-1 راه های دسترسی به منطقه مورد:
جاده آسفالته کرمان به واحد از بخش باختری محدوده عبور میکند. جاده خاکی درجه دو در محل آبادی هروز بالا از جاده آسفالته منشعب شده و پس از گذشتن از آبادی حرجند به سمت شرق و جنوب شرق تا آبادی دهران ادامه پیدا میکند.
3-1 ریخت شناسی منطقه مورد مطالعه
بجز قسمت های خاوری محدوده که دشت نسبتاً همواری است بقیه محدوده را رشته کوهها تشکیل می دهد که روند آنها شمال باختری- جنوب خاوری می باشد.
مرتفع ترین نقطه منطقه 3048 متر ارتفاع و در غرب هر روز قرار دارد.
4-1 آب و هوای منطقه مورد مطالعه
در بخشهای خاوری به ویژه شمال خاوری به دلیل نزدیکی به کویر لوت آب و هوا گرم و خشک و میزان بارندگی خیلی کم است ولی در سمت غرب و جنوب غربی از خشکی هوا کاسته شده و به میزان بارندگی افزوده دمی شود. میانگین سالیانه 15 تا 20 درجه سانتی گراد میباشد.
میزان بارندگی سالیانه در بخش غربی و جنوب غربی محدوده نزدیک به 158 میلیمتر می باشد. تقریباً تمام آبهای سطحی منطقه به ویژه رودخانه هایی مانند شیرین رود (در شمال منطقه)، رودخانه دهنه غاز (قسمت مرکزی) رودخانه خرشکن و شهداد در قسمت جنوبی به سوی کویر لوت جریان پیدا میکنند در این رودخانه ها در طول سال معمولاً آب جاری است.
5-1 پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه
در منطقه به دلیل جنس خاک، اختلاف شدید درجه حرارت کمبود ریزش باران و بادهای موسمی فقدان یک پوشش گیاهی ممتد و چهره برهنه و بی گیاه زمین جز در واحدها به طور صریحی به چشم می خورد در اینجا تنها گیاهانی می تواندن رشد کنند که در مقابل خشکی و گرمای هوا و جنس نامساعد خاک مقاومت داشته باشند. انواع گوناگون درخت و درختچه گز و جاهائی که سفره آب زیرزمینی وجود داشته باشد نخل خرما مهمترین گیاهانی هستند که در این بیابانها امکان رویش دارند.
پسته عمده ترین محصول این منطقه و با مواد غذایی فراوان اهمیت صادراتی نسبتاً زیادی دارد.
6-1 فعالیت های اقتصادی منطقه مورد مطالعه
به دلیل کم بودن زمین های کشاورزی بخشی از اهالی در معادن زغال سنگ منطقه مثل زغال سنگ هجدک و باب نیزو فعالیت دارند.
در کوهستانها و کوهپایه ها کشاورزی، باغداری، دامداری و قالی بافی رونق دارد. به طوری که بخش زیادی از اهالی آبادی حرجند در خانه هایشان دار قالی دارند و مشغول قالی بافی هستند. فعالیت های تجارتی صنعتی و خدماتی از دیگر فعالیت های اقتصادی مردم منطقه است.
7-1 سابقه مطالعات منطقه مورد مطالعه
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 703
جغرافیای جزیرهالعرب
جزیرهالعرب سرزمین خشکی است که از سه سوی در حصار آب قرار گرفته است. در غرب آن دریای سرخ قرار دارد که حد فاصل جزیرهالعرب و قارة آفریقاست؛ جنوب آن به اقیانوس هند محدود میشود و در شرق آن دریای عمان و خلیجفارس قرار گرفته است که جزیرهالعرب را از ایران جدا میسازد. تنها در قسمت شمالی با عراق و شامات پیوند زمینی دارد.
جزیرهالعرب از نظر جغرافیایی به چند بخش تقسیم میشود:
1. حجاز؛ سواحل شرقی دریای سرخ و طبعاً شامل بخشی از ناحیة غربی جریرهالعرب است. در این باره بیشتر خواهیم نوشت.
2. تهامه؛ آن بخش از جزیرهالعرب است که در جنوب حجاز قرار دارد.
در تعریفی دیگر، خود حجاز دو ناحیة غربی و شرقی دارد؛ ناحیة شرقی آن، که منطقهای کوهستانی است «حجاز» نامیده میشود و قسمت غربی آن، که دشتی سرازیر به سوی دریای سرخ است، «تهامه» نام دارد.
3. نجد؛ قسمت میانی جزیرهالعرب از شمال به جنوب است، که در شرق حجاز قرار دارد.
4. عروض؛ به بخش وسیعی از جزیرهالعرب، که در ناحیة شرقی جزیره است، اطلاق میشود. در این قسمت، شهرهای احساء و قطیف واقع است. در حاشیة شرقی و جنوبشرقی جزیره، کشورهای قطر، بحرین و عمان قرار دارند.
5. یمن؛ شامل نواحی جنوبی جزیرهالعرب است و یمن جنوبی و یمن شمالی را دربر میگیرد که خود دو کشور مستقلاند.
بدین ترتیب، جزیرهالعرب افزون بر آنکه از لحاظ جغرافیایی به مناطق مختلف تقسیم میشود، از لحاظ سیاسی نیز کشورهای چندی در آن قرار دارد. امروزه گستردهترین و مهمترین بخش جزیرهالعرب، کشور عربستان سعودی است.
کشور عربستان سعودی
در دوران ما، بخش بزرگی جزیرهالعرب را کشور عربستان سعودی تشکیل میدهد؛ دیگر کشورهای موجود در شبه جزیره، عبارتنداز یمن، کویت، بحرین، اماراتمتحدة عربی، قطر و عمان.
کشور سعودی که در گذشته به نام «الجزیرهالعربیه» شهرت داشته، اکنون به نام خاندان آل سعود شناخته میشود؛ خاندانی که فعالیت خود را از قرن دوازدهم هجری در «نجد» آغاز کرد. در این باره در جای دیگری سخن خواهیم گفت.
زمانی که ملک عبدالعزیز بر این کشور سلطه یافت، نام آن را به «المملکهالعربیه السعودیه» تغییر داد. مساحت این کشور 000/240/2 کیلومتر مربع است. در شمال با اردن و عراق، در جنوب با یمن جنوبی و شمالی و در شرق با امارات، بحرین قطر و عمان همسایه است. نشان عمومی این کشور یک نخل در بالا، با دو شمشیر در پایین است که یکدیگر را قطع کردهاند. هر دوی اینها به نوعی فرهنگ عربی را در کشور عربستان سعودی نشان میدهد.
کشور سعودی، دارای شش منطقة بزرگ است که عبارتنداز:
1ـ منطقة حجاز، که مهمترین شهرهای آن مکه، مدینه، طائف و جده است.
2ـ منطقة شمالی، که شهرهای مهم آن تبوک، حائل و عرعر است.
3ـ منطقة ربعالخالی، که مهمترین شهرهای آن عبیله و شواله است.
4ـ منطقة شرقی، که مهمترین شهرهای آن عبارتنداز دمام، ظهران و جبیل.
5ـ منطقة عسیر، که مهمترین شهرهای آن نجران، ابها، خمیس و جیزان است.
6ـ منطقة نجد، که مهمترین شهرهای آن عبارتنداز: ریاض، الخرج، درعیه، عنیزه و بریده.
منطقة حجاز
کلمة حجاز از «حاجز» گرفته شده و به معنای «مانع» است. این نام بدین دلیل است که رشتهکوه «سراه» که از شمال تا جنوب در برابر دریای سرخ کشیده شده و طول آن 1760 کیلومتر است، دو قسمت را از یکدیگر جدا کرده که در یک سوی آن نجد و در سوی دیگر تهامه قرار گرفته است. بدین ترتیب، این کوهها مانعی در میان این دو ناحیه است و حجاز دقیقاً شامل بخش کوهستانی به سمت غرب؛ یعنی دریای سرخ است. در واقع، بخشی از حاشیة شرقی دریای سرخ را که مکه و مدینه در آن قرار دارد، حجاز مینامند.
حجاز چون دیگر نواحی جزیرهالعرب، بسیار خشک و کم آب است و تنها در برخی از وادیها، آبهای فصلی و یا چاه وجود دارد که از قدیم برخی از قبایل عرب را پیرامون خود گرد آورده است. به همین دلیل، در قدیم و تا چند دهة اخیر، یکجانشینی شهری و روستایی کمتر در حجاز وجود داشته و در زمان ظهور اسلام تنها چند ناحیه به عنوان مراکز شهری شناخته میشده است: مکه، طائف،یثرب و خیبر.
شهر مکه و موقعیت جغرافیایی آن
مهمترین شهر و مقدسترین نقطة حجاز، بلکه جزیرهالعرب، شهر مکه است. این شهر در فاصلة هشتاد کیلومتری شرق دریای سرخ واقع است. شهر مکه در طول 40 درجه و 9 دقیقه و عرض 31 درجه و 28 دقیقة خط استوا قرار گرفته و 330 متر از سطح دریا بلندی دارد.
فلسفة پیدایش این شهر که به نام «امالقری» نیز شناخته میشده، به دو جهت است: نخست مرکزیت عبادی و دوم مرکزیت تجاری آن. این شهر، در قرآن «بکه» هم نامیده شده است. در برخی از روایات، مکه نام حرم و بکه نام مکان کعبه دانسته شده است. در برخی نقلها «بکه» به معنای بکاء مردم در آن و در برخی دیگر «یبک الناس بعضهم بعضا» به معنای مزاحم شدن برخی بر برخی دیگر و در واقع ازدحام معنا شده است.
دربارة نامگذاری آن به «مکه»، اقوال مختلفی نقل شده است؛ از آن جمله گفتهاند: مکه در اصل ترکیبی از «مک» و «رب» بوده. مک به معنای «بیت» است و مکه یعنی بیتالرب یا بیتالله. در نقلی دیگر آمده است: بک به عنوان یک پسوند، به معنای واحه و وادی آمده، مثل «بعلبک» که به معنای وادی بک است. بدین ترتیب، براساس نامی که بطلمیوس برای مکه گفته است (یعنی «ماکارابا») باید این شهر را به نام وادی رب بشناسیم. برخی هم «مکرابا» را از کلمة عربی مقرب گرفتهاند، اصطلاحی که به احتمال، مربوط به کسانی میباشد که مدعی نزدیکی به خدا، یا خدایان بودهاند. جدای از آنچه گذشت، معنای فراوانی بر بکه و مکه گفته شده که بسیاری از آنها حدسی است.
روشن است که در این نامگذاریها یکی از عناصر اصلی، «رب» و «خانة» رب است. این مسأله، نشاندهندة شکلگیری این شهر بر گرد خانة خداوند است که خود تقدس کهن این شهر را آشکار میکند.
نام دیگر مکه «البلدالأمین» و «البلدالحرام» است که به تناسب مرکزیت عبادی آن، بر آن شهر اطلاق شده و مکرر در قرآن بر این بعد شهر تکیه شده است.
از مکه، در نوشتههای تاریخی نسبتاً قدیمی یاد شده و دلیلش آن است که مسیر تجارب از شامات به سمت یمن، از این ناحیه عبور میکرده است. افزون بر آن، باید تاریخ بنای این شهر را از زمان بنای کعبه و یا دست کم تجدید بنای آن دانست.
مکه در بعد دینی خود، دارای فضایل بیشماری است. مهمترین فضیلت آن، وجود خانة خدا و مسجدالحرام و به تعبیر ابراهیم در سخن وی با خدا «بیتکالمحرم» است. خداوند شهر مکه را در قرآن، در کناره کوه مقدس طور قرار داده و فرموده است: «و التین والزیتون و طور سینین و هذا البلد الامین»
خداوند همچنین دعای ابراهیم را دربارة این شهر اجابت کرد؛ زمانی که به پروردگار خود عرضر کرد: رب اجعل هذا بلداً آمناً وارزق اهله من الثمرات من آمن منهم بالله و الیوم الآخر» و آن را حرم امن خود قرار داد. رسول خدا به هنگام خروج از حرم میفرمود:
«ما اطیبک من بلد و احبک الی و لو لا ان قومی اخرجونی منک ما سکنت غیرک»
«چه شهر پاکی هستی تو و چقدر دوست داشتنی برای من. اگر نبود که قوم من، مرا از این شهر بیرون کردند، جز در تو سکونت نمیکردم.»
امام باقر علیهالسلام دربارة این شهر فرمود: «النائم بمکه کالمتهجد فی البلدان»؛ «خوابیدن در مکه مساوی شب زندهداری در شهرهای دیگری است.»
امام صادق علیهالسلام نیز فرمود:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
ابتدا شمه ای از موقعیت جغرافیایی و تاریخچه این کشور:
این کشور در شرق ایران با جمعیتی حدوداً 20 میلیون واقع می باشد. این کشور را شیعه و بقیه را سنی ها تشکیل می دهند. منطقه افغانسان را کوهستان، به نام بلندیهای هندوکش اشغال نموده است. تمرکز جمعیت بیشتر در جنوب جنوب شرقی است. نیروهای شیعی مذهب اکثراً در مناطق مرکزی که به هزار جات معروف می باشد ساکن اند. و در جدار مرز اکثراً اهل تسنن ساکن هستند تا سال 1315 نارد شاه در افغانستان حکومت می نمود که با کشته شدن وی «ظاهر شاه» به سلطنت رسید. در این زمان بود که رابطه بین افغانسان با شوروی افزایش یافت بدین ترتیب که ظاهر شاه با گرفتن وامهای طویل المدت و بتسن قراردادهایی با شوروی با این کشور رابطه زیادی داشت.
تا به سال 1340 داود خان نخست وزیر ظاهر شاه بود که با اعلام دموکراسی در این سال داود خان به همراه کابینه از کار برکنار شد و از این سال است که اولین احزاب متولد می شوند که در ذیل مختصری از تاریخچه تشکل احزاب و تعداد این احزاب بیان می گردد.
اولین حذب به نام «ویش زیلیمیان» به معنای جوانان بیدار اعلام موجودیت کرد که افکار مائوئیسی داشت و حزب خلق و پرچم فعلی از بقایای این حزب می باشد. در سال 1341 گروهی به نام جوانان مترقی (شعله جاوید) از این حزب جدا می شود و بعد از آن حزب دموکراتیک خلق (ترکی-کارمل) جدا می شود و ببرک کامل هم با عنوان حزب پرچم مستقلاً انشعاب میکند.
در سال 1347 اولین تشکل اسلامی به نام نهضت جوانان مسلمان در بین نیروهای جوانان اهل تسنن دانشگاه کابل ایجاد شد که زیر نظر اخوان المسلمین بود البته بعد از فوت آقای عبدالرحیم نیازی و حبیب الرحمن وحدت این تشکل از بین رفت و انشعابات آن شروع شد.
1354- با روی کار آمدن داو خان چند نفر از رهبران این حزب به دست داود کشته می شوند که بقیه افرادی که زنده مانده بودند به پاکستان حزب اسلامی را تشکیل دادند.
در سال 1356 جمعیت اسلامی افغانسان، به رهبری ربلانی از حزب اسلامی جدا شد و در سال 1357 نیز حزب اسلامی گلبرین از این حزب جدا شد.
در 7 ثور (اردیبهشت) حزب ببرک کار آمل کودتا کرد و در داود را سرنگون نمود و نورمحمدی ترکی حدود شش ماه به ریاست جمهوری منصوب کرد.
بعد از ترکی، حفیظ اله امین به قدرت رسید که حکومت او نیز عمر کوتاهی داشت و در حدود شش ماه نیز برسند حکومت نبود در این مدت او تمام سران طرف مقابل (حزب پرچم) را به کشورهای دیگر تبعید کرد از جمله نجیب اله را به ایران تبعید نمود که به عنوان سفیر در ایران به سر می برد. با کمک روسیه به وسیله ببرک کامرل کودتایی بر عله امین صورت گرفت که منجر به سقوط وی گردید. حزب اسلامی و جمعیت بعد از کودتای 7 ثور که منجر به عوض شدن حکومت پادشاهی به جمهوری گردید تصمیم گرفتند که دوباره با حزب اسلامی که از آن جدا شده بودند متحد شوند و فردی به نام مولوی محمد بنی که از طرف دولت لیبی در دانمارک مبلغ بود را به عنوان رهبر خود انتخاب نمودند. و حزب «حرکت انقلاب اسلامی» را تشکیل دادند. در این زمان یونس خالص از حزب اسلامی انشعاب کرد در نیروهای اهل سنت دو تیپ فکری وجود دارد. 1- جریان اخوان المسلمین که حکمتیار شاخص آن است.
2- تیپ دیگر اروپای غربی که ربانی شاخص آن می باشد.
گروههای سلطنت طلب:محاز ملی، جبهه نجات ملی، حرکت انقلاب اسلامی.
گروههای ملی گرا: پشتونیست ها
گروه های التقاطی
اهل سنت کاملاً دو گروه هستند. 1- گروه روشنفکران که حکمتیار ربانی شاخص آن است. 2- مولویها: که اهل تصوف شاخص آن هستند در سال 58 احزاب دیگر با هم اتحاد داشتند و هر حزب کار خودش را انجام می داد که در همان سال گروه جماعت اسلامی پاکستان 52 ضرب و گروه8 اهل سنت مستقر در پاکستان را جمع آوری نمود و شش گروه ذیل را به عنوان قانونی و بقیه را غیر قانونی اعلام کرد که کمکهای پاکستان به آنها فقط بشود.
جبهه نجات 2- محاز ملی 3- حرکت انقلاب اسلامی 4- جمعیت 5- حزب اسلامی 6- حزب اسلامی یونس این احزاب کاملاً اتحاد اسلانمی برای آزادی افعانستان را تشکیل دادند که سیاف را به عنوان مسئول آن گماشتند. ضمناً چون غرب قصد داشت تا یک نفر را به عنوان سخنگو و همه کاره مجاهدین که فرد مطمئنی باشد را به دنیا معرف کند برای همین منظور حکمتیار و سیاف را به عنوان نماینده افغانستان در کنفرانس غیر متعهد ها فرستاد و سیاف در آنجا صبحت کرد و از آن به بعد به عنوان مسئول و نماینده احزاب شناخته شد.
توضیح اینکه سیاف وابستگی شدیدی به عربستان دارد و از نظر ایران محدود است.
در سال 1360 ده گروه ذیل مجاهدین جمع شدند و سه گروه اول ائتلاف سه گانه و هفت گروه بعدی ائتلاف هفت گانه را تشکیل داند.
1-حرکت انقلابی گیلانی 2-جبهه نجات. مجردی 3-حرکت انقلاب محمد بنی 4- حرکت انقلاب مؤذن 5-جبهه نجات حمد میر 6- حرکت انقلاب مولوی نصراله منصور 7- اتحاد برای آزادی سیاف 8-حزب اسلامی یونس خالص 9- حزب اسلامی حکمتیار 10-جمعیت اسلامی ربانی
در سال 63 اختلافاتشان زیاد شد و در سال 64 بر اساس سیاست غرب این دو ائتلاف در نشستی با هیئتی که مشتکل از معاون اوقاف عربستان مسئول اخوان امسلمین کویت، قطر، امارت و سعودی و نفر بومی سفارت امریکا بودند قرار شد فقط یک ائتلاف به نام ائتلاف هفتگانه باشد که بر اثر همین سه جریان حرکت انقلاب مولوی نظر به مؤذن محمد میرزا کلاً کنار گذاشتند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 197
فصل اوّل
موقعیت جغرافیائی منطقه
فصل اول
1-1موقعیت جغرافیایی منطقه
محدوده مورد مطالعه بخش شمال باختری از نقشه کرمان 000/250/1 کرمان می باشد و بخش اعظم نقشه حرجند را در بر می گیرد. و دارای مختصات جغرافیایی به شرح زیر است:
طول خاوری
عرض شمالی
مساحت منطقه که دارای طول 95 کیلومتر در مسیر طول جغرافیایی و 55 کیلومتر و در سیر عرض جغرافیایی شمالی است. بالغ برKm2 5225 می باشد.
آبادی بزرگ حرجند که نقشه منطقه استفاده شده نیز به همین نام می باشد. معروترین آبادی در منطقه می باشد که در 72 کیلومتری شمال خاوری کرمان قرار گرفته است.
2-1 راه های دسترسی به منطقه مورد:
جاده آسفالته کرمان به واحد از بخش باختری محدوده عبور میکند. جاده خاکی درجه دو در محل آبادی هروز بالا از جاده آسفالته منشعب شده و پس از گذشتن از آبادی حرجند به سمت شرق و جنوب شرق تا آبادی دهران ادامه پیدا میکند.
3-1 ریخت شناسی منطقه مورد مطالعه
بجز قسمت های خاوری محدوده که دشت نسبتاً همواری است بقیه محدوده را رشته کوهها تشکیل می دهد که روند آنها شمال باختری- جنوب خاوری می باشد.
مرتفع ترین نقطه منطقه 3048 متر ارتفاع و در غرب هر روز قرار دارد.
4-1 آب و هوای منطقه مورد مطالعه
در بخشهای خاوری به ویژه شمال خاوری به دلیل نزدیکی به کویر لوت آب و هوا گرم و خشک و میزان بارندگی خیلی کم است ولی در سمت غرب و جنوب غربی از خشکی هوا کاسته شده و به میزان بارندگی افزوده دمی شود. میانگین سالیانه 15 تا 20 درجه سانتی گراد میباشد.
میزان بارندگی سالیانه در بخش غربی و جنوب غربی محدوده نزدیک به 158 میلیمتر می باشد. تقریباً تمام آبهای سطحی منطقه به ویژه رودخانه هایی مانند شیرین رود (در شمال منطقه)، رودخانه دهنه غاز (قسمت مرکزی) رودخانه خرشکن و شهداد در قسمت جنوبی به سوی کویر لوت جریان پیدا میکنند در این رودخانه ها در طول سال معمولاً آب جاری است.
5-1 پوشش گیاهی منطقه مورد مطالعه
در منطقه به دلیل جنس خاک، اختلاف شدید درجه حرارت کمبود ریزش باران و بادهای موسمی فقدان یک پوشش گیاهی ممتد و چهره برهنه و بی گیاه زمین جز در واحدها به طور صریحی به چشم می خورد در اینجا تنها گیاهانی می تواندن رشد کنند که در مقابل خشکی و گرمای هوا و جنس نامساعد خاک مقاومت داشته باشند. انواع گوناگون درخت و درختچه گز و جاهائی که سفره آب زیرزمینی وجود داشته باشد نخل خرما مهمترین گیاهانی هستند که در این بیابانها امکان رویش دارند.
پسته عمده ترین محصول این منطقه و با مواد غذایی فراوان اهمیت صادراتی نسبتاً زیادی دارد.
6-1 فعالیت های اقتصادی منطقه مورد مطالعه
به دلیل کم بودن زمین های کشاورزی بخشی از اهالی در معادن زغال سنگ منطقه مثل زغال سنگ هجدک و باب نیزو فعالیت دارند.
در کوهستانها و کوهپایه ها کشاورزی، باغداری، دامداری و قالی بافی رونق دارد. به طوری که بخش زیادی از اهالی آبادی حرجند در خانه هایشان دار قالی دارند و مشغول قالی بافی هستند. فعالیت های تجارتی صنعتی و خدماتی از دیگر فعالیت های اقتصادی مردم منطقه است.
7-1 سابقه مطالعات منطقه مورد مطالعه