لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
میرزا کوچک خان جنگلی
روز ۱۱ آذر ۱۳۰۰ هجری شمسی میرزا کوچکخان جنگلی پس از سالها مبارزه علیه خیانتهای قاجار و استبداد رضاخانی، به شهادت رسید. در تاریخچه مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران، قیام میرزا کوچک خان جنگلی از جمله نهضتهایی است که با اندیشه اسلامی و ضداستعماری شکل گرفت، امّا با نیرنگ و خیانت کمونیستها به انحراف، تجزیه و نفاق داخلی دچار گشت ونهایتاً همسویی اعلام نشده روسهای بلشویک با رژیم استبدادی قاجار وسپس نظامیگری سرکوبگرانه رضاخان آن را به شکست کشاند.
میرزا کوچک خان که بود؟
میرزا یونس معروف به «میرزا کوچک» در 1298 هـ در رشت متولد شد. در نوجوانی برای تحصیل علوم دینی قدم به مدارس مذهبی گذاشت و مدارج علمی را طی کرد. در 1326 هـ در گیلان به صفوف آزادیخواهان پیوست و برای مقابله با محمدعلی شاه روانه تهران شد. در ماجرای اولتیماتوم روسیه که منجر به تعطیلی مجلس شد (17اردیبهشت 1290) میرزا در شمار مخالفان پذیرش اولتیماتوم بود و مدتی نیز بازداشت شد. در جریان جنگ جهانی اول و در هنگامی که دستهای از نمایندگان و رجال سیاسی به خاطر وضع بحرانی کشور و حضور نیروهای بیگانه دست به مهاجرت زدند، کوچک خان با گرویدن به اندیشه «اتحاد اسلام» درصدد برآمد تا با راه انداختن تشکیلات نظامی به مبارزه علیه استبداد رضاخانی و سرسپردگیها، پیمانهای ننگین و تحمیلی بیگانگان و مداخلات آنان در امور داخلی کشور بپردازد. میرزا درتهران اندیشه خود را با رجال دین و سیاست در میان نهاد وبه نظرخواهی از آنان پرداخت. گروهی به ضرورت مبارزه مسالمتآمیز تأکید میکردند ومبارزه مسلحانه را نادرست میخواندند و گروهی دیگر نظر میرزا کوچک خان راتأیید میکردند. سرانجام پس از یک سلسله بحث و گفتگو قرار شد تا در گوشهای از ایران کانونی ثابت، برای مبارزه ایجاد شود. میرزا کوچک خان پس از این توافق عازم گیلان شد وشروع به تهیه مقدمات قیام کرد. اما چون روسها قبلاً او را از منطقه تبعید کرده بودند، مجبور بود مخفیانه به فعالیت بپردازد. بااین حال میرزا در اندک مدتی توانست همفکرانی در کنار خود جمع کند وقیام را علنی سازد. او درسالهای قبل از به قدرت رسیدن رضاخان، موفق شد هستههای تشکیل نهضت مسلحانه را پیریزی کند. نیروهای اشغالگر روس که در سالهای قبل ازانقلاب اکتبر، در سرکوبی این نهضت توفیق چندانی نیافتند، باوقوع انقلاب اکتبر از مناطق شمالی ایران بیرون رفتند و انگلیسیها یکهتاز میدان شده و تقریباً تمامی ایران را زیر سلطه خود درآوردند. آنان میرزا حسن خان وثوق الدوله را به ریاست دولت ایران گماشتند. دولت انگلیس با انعقاد قرارداد معروف 1919 با وثوق الدوله، ایران را تحت الحمایه خود درآورد وکلیه امور مالی، گمرکی و نظامی کشور رابه دست گرفت. انگلیسیها از طریق وثوق الدوله تلاش کردند قیام جنگل را با مذاکره و بدون خشونت حل و فصل کنند، اما این تلاشها سودی نبخشید.
اعلام جمهوری میرزا کوچک خان در رشت
روز 16 خرداد 1299 میرزا کوچک خان جنگلی در ادامه مبارزات خود در راه اعاده استقلال و حاکمیت ملی ایران، در شهر رشت حکومت جمهوری اعلام کرد. این اعلام درپی یک رشته تماسها و گفتگوها با مقامات روسیه و کسب اطمینان از این که نیروهای مداخلهگر آنان در شمال ایران در کار حکومت انقلابی میرزا، کارشکنی نخواهند کرد، صورت گرفت. درست سه هفته پیش از این اعلام، در سپیده دم روز 28 اردیبهشت 1299 نیروهای ارتش سرخ به بهانه «سرکوبی ضد انقلاب که در شمال ایران کمین کرده بود» به بندرانزلی یورش برده و این شهر را اشغال کرد. مقصود روسیه از «ضدانقلاب» افراد مسلحی بودند که با حمایت انگلیسیها علیه بلشویسم نوظهور در شوروی میجنگیدند و از اراضی شمال ایران نیز به عنوان یکی ازپایگاههای خود استفاده میکردند. در آن زمان هم روسها و هم میرزاکوچک خان در شرایطی بودند که رویارویی با یکدیگر را به صلاح خود نمیدیدند. هریک با اقدامات نظامی، اهداف خاص خود را دنبال میکردند و دیدگاه متعرضانه به یکدیگر نداشتند؛ در نتیجة تماسهای بعدی میرزا کوچک خان با نیروهای نظامی و سیاسی روسیه، میان طرفین توافقهایی حاصل شد. مهمترین مواد این توافق چنین است:«الف ـ اصول کمونیسم در ایران از حیث مصادره اموال و الغاء مالکیت و تبلیغات به اجراگذارده شود.
ب ـ حکومت جمهوری انقلابی توسط میرزابرقرار شود.
ج ـ پس از ورود میرزا به تهران و تأسیس مجلس مبعوثان، هرنوع حکومتی که نمایندگان ملت بپذیرند، بدون مخالفت روسیه ایجاد شود.
د ـ مقدرات انقلاب به دست این حکومت سپرده شود و شورویها درایران مداخله ننمایند.
هـ ـ هیچ قشونی بدون اجازه وتصویب حکومت انقلابی ایران زائد بر قوای موجود (2هزار نفر) از شوروی به ایران وارد نشوند.
و ـ مخارج این قشون به عهده ایران است.
ز ـ هر مقدار مهمات و اسلحه که از شوروی خواسته شود در مقابل پرداخت قیمت، تسلیم نمایند.
ح ـ کالاهای بازرگانان ایرانی که در باکو ضبط شده تحویل حکومت ایران شود.
ط ـ کلیه مؤسسات تجاری روسیه در ایران به حکومت جمهوری واگذار شود. »
اجمال این توافقنامه عدم دخالت روسها در امور داخلی ایران، در عین حفظ حداقل دو هزار نظامی آنان در شمال ایران بود؛ حضوری که خود به منزله دخالت در امورداخلی ایران بود.
میرزا کوچک خان جنگلی با استناد به همین توافقنامه بود که سه هفته پس از مداخله نظامی آنان در انزلی، موجودیت حکومت خود رادر رشت اعلام کرد. سران نهضت جنگل پس از اعلام حکومت، ضمن انتشار اعلامیهای با عنوان «فریاد ملت مظلوم ایران از حلقوم فدائیان جنگل»، به مفاسد دستگاه حاکمه ایران وجنایات انگلیسیها اشاره کردند و در پایان نظریات خود را به شرح زیر اعلام داشتند:
1ـ جمعیت انقلاب سرخ ایران اصول سلطنت راملغی کرده جمهوری را رسماً اعلام مینماید.
2ـ حکومت موقت جمهوری حفاظت از جان ومال عموم اهالی را برعهده میگیرد.
3ـ هر نوع معاهده و قراردادی که به ضرر ایران با هر دولتی منعقد شده است، لغو وباطل میشناسد.
4ـ حکومت موقت جمهوری همه اقوام بشر را یکی دانسته، تساوی حقوق را در باره آنان قائل است و حفظ شعائر اسلامی را فریضه میداند.
مسکو و نهضت جنگل
سران نهضت در شهر رشت سرگرم تحکیم مبانی جمهوری بودند که به تدریج اختلافاتی در میانشان پدید آمد و همین امر نهضت را به انحطاط و نابودی کشاند. پس از ورود ارتش سرخ به ایران، چند نفر از اعضای «حزب کمونیست عدالت باکو» از روسیه وارد گیلان شدند. این افراد در رشت حزبی به نام عدالت تشکیل دادند و رفته رفته ضمن برگزاری متینگها و سخنرانیها، عملاً مواد توافق شده میان سران نهضت جنگل و روسها را زیر پا گذاشتند و تبلیغاتی نیز علیه میرزا کوچک خان آغاز کردند. میرزا دو نفر ازاعضای نهضت را به قفقاز فرستاد تابا نریمانف، صدر شورای جمهوری قفقاز، ملاقات کنند و او را وادارند تا اعضای حزب را از ادامه کارشکنیها و اقدامات نفاق افکنانه باز دارد؛ اما نریمانف اقدامی جدی به عمل نیاورد. میرزا که اوضاع را چنین دید، روز 18 تیر 1299 معترضانه رشت را ترک گفت و اعلام کرد تا زمانی که حزب عدالت از کارهای خلاف و حمله به اسلام و تبلیغ کمونیسم دست برندارد به رشت باز نخواهد گشت. روسها که هدفشان از تأسیس حزب، اشاعه کمونیسم و رخنه به تشکل اسلامی میرزا کوچک خان جنگلی و از بین بردن آن بود، شدیداً فعالیت میکردند. سیاست خارجی شوروی که قبلاً پیش از این داعیه حمایت از انقلاب جهانی را داشت، حداقل پس از هشتمین کنگره حزب کمونیست اتحاد شوروی، تغییر کرد. استالین در این کنگره دو اصل اساسی را مبنای سیاست خارجی شوروی قلمداد کرد. وی گفت: «سیاست خارجی ما واضح وروشن است. هدف آن صلح و توسعه دایره روابط تجاری با تمام کشورهاست.» اعلام چنین روشی در سیاست خارجی، چیزی جز اعلام عدم حمایت از نهضتهای رهایی بخش نمیتوانست باشد. در پی خروج قهرآمیز میرزا کوچک خان از رشت، اعضای حزب عدالت که بعضی از آنها همچون احسان الله خان و خالوقربان قبلاً از دوستان نزدیک میرزا بودند و اکنون با گرویدن به سوسیالیسم، میرزا را مرتجع میدانستند، درصدد اجرای کودتایی برآمدند که طرح آن پیشتر ریخته شده بود. نقشه این بود که میرزا یا باید کشته شود و یا دستگیر گردد و از رهبری انقلاب کنار رود. کوچکخان که تا حدی از هدف اعضای حزب و نقشه آنان مطلع شده بود، به جنگل رفت. در این گیر و دار، بسیاری از جنگلیها دستگیر و یاکشته شدند و سلاح و مهمات و اموال آنان به غارت رفت. پس ازاین کودتا، اعضای حزب به کمک نیروهای بلشویک سعی کردند تا باتعقیب جنگلیها طرفداران میرزا را نابود کنند. اما باوجود درگیریهایی که در جنگل میان دو طرف ایجادشد، آنان از شکست دادن میرزا و یارانش ناتوان شدند. مدتی بعد، مخالفان میرزا مجدداً از در دوستی وارد شدند و با حسن نیتی که میرزا داشت و نمیخواست اختلافات داخلی باعث نابودی نهضت شود، پیشنهاد اتحاد باآنان را پذیرفت و طرفین موقتاً وحدت یافتند. پس از این توافق، کمیته انقلابی جدیدی تشکیل شد. از آنجا که در این کمیته احسان الله خان دارای هیچ سمتی نبود، جاهطلبی، وی را واداشت تا در رأس نیروهای تحت فرمان خود عازم فتح تهران شود. وی در رأس سه هزار سرباز روسی و ایرانی به سوی تهران حرکت کرد، اما در محل «پل زغال» از نیروهای قزاق که تحت فرماندهی ساعد الدوله بودند، شکست خورد. البته یکی از دلایل این شکست تغییر سیاست شوروی نسبت به جنگلیها بود. به هنگام عزیمت نیروهای احسان الله خان، «روتشتین» سفیر شوروی در ایران افرادی را محرمانه نزد فرماندهان روسی قوای احسان الله خان فرستاد و به آنان دستور داد که به فوریت خود را از جنگ کنار بکشند. به این ترتیب سفیر روسیه حتی به کسی که ادعای همفکری عقیدتی با او داشت و قبلاً کوشیده بود تا میرزا را قربانی اندیشههای خود کند، پشت کرد. با این حال بعدها در جریان حمله نیروهای دولتی به جنگل، احسان الله خان فرار کرد و با کشتی به شوروی گریخت. خالوقربان نیز که به هنگام قیام میرزا به او پیوست و تحت رهبری میرزا خدمات قابل توجهی به نهضت کرد، پس از تأسیس حزب عدالت در گیلان فریب سوسیالیستهای حزب را خورد و آلت دست سیاست ضدانقلابی شوروی شد و در کودتای رشت با نیروهای تحت فرمان خود در مقابل میرزا قرار گرفت. پس از توافقی که میان دولت ایران و سفیر روسیه انجام گرفت، روسها از حمایت جنگل دست کشیدند و آنان را قربانی منافع خود کردند. «روتشتین» اولین سفیر شوروی در ایران که شش هفته قبل از اعلام استقلال میرزا کوچک خان در رشت وارد تهران شده بود، برای ایجاد روابط دوستانه میان ایران و روسیه مأموریت داشت؛ بنابر این با وجود وعدههای اولیه به نهضت جنگل، به یکباره خط مشی انقلابی روسها تبدیل به سازش با دولت ایران شد. «روتشتین» ضمن نوشتن نامهای به میرزا، او را به ترک مبارزه علیه دولت ایران دعوت کرد. او در نامه خود، آشکارا اقدامات انقلابی میرزا را «مضر» خواند1. نهضت جنگل زمانی که سفیر شوروی نامه را به میرزا نوشت، در بحرانیترین شرایط خود قرار داشت. میرزا در شرایط نامطلوبی که هنگام موضعگیری اخیر روسیه داشت و با توجه به اختلافات داخلی نیروهایش، عملاً چارهای جز تایید ظاهری نامة «روتشتین» نداشت.
تبانی روس، انگلیس، رضاخان و کمونیستهای داخلی علیه نهضت جنگل
در آستانه کودتای رضاخان، شرایط سیاسی ایران شدیداً علیه میرزا کوچک خان جنگلی بود. روسها او را تنها گذارده بودند و صرفاً به منافع خود در ایران میاندیشیدند. آنان به ویژه تلاش داشتند تا روابط صمیمانهای را با سردار سپه که با قدرت اسلحه و سرکوب نارضائیها توانسته بود ثبات نیم بندی را در کشور به وجود آورد، برقرار کنند. آنان مصلحت خود را در آزاد گذاردن دست رضاخان برای سرکوب نهضت جنگل که به ویژه اعتقادی هم به هویت اسلامی آن نداشتند، میدانستند. حتی حضور رضاخان در اتومبیل کنسول شوروی در رشت، زمانی که برای سرکوب جنگل به آن شهر رفته بود، نشان از همپیمانی روسها با سردار سپه در این تصمیم داشت. 2علاوه بر این، رضاخان در آن زمان، در کمیتهای «ایرانی ـ انگلیسی» به نام «کمیته زرگنده» به اتفاق سید ضیاءالدین طباطبایی در حال تدارک کودتای سوم اسفند خود بود. به همین دلیل، اقدام رضاخان به نوعی اجرای مصوبه کمیته مذکور نیز بود. کمیته زرگنده در حقیت 2 کار کرد اساسی داشت. یکی سرکوب نهضت جنگل و دیگر استقرار دیکتاتوری رضاخان3. پروژه سرکوب نهضت اسلامی میرزا کوچک خان جنگلی، محصول اراده مشترک شوروی، کمونیستهای داخلی، دولت انگلستان و استبداد رضاخانی بود. در چنین شرایطی، سران نهضت جنگل چند راه بیشتر نداشتند یا باید تسلیم میشدند و اسلحه را زمین میگذاشتند، یا به روسیه پناه میبردند و یا این که ننگ تسلیم و پناه بردن به بیگانه و اجنبی را نمیپذیرفتند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
زندگی نامه میرزا کوچک خان جنگلی
زندگی نامه
فعالیتهای نظامی
رهبران انقلاب
اعلام حکومت جمهوری
کودتای حزب عدالت
شکست نهضت و شهادت میرزا
زندگی نامه
میرزا یونس معروف به میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ، اهل رشت، در سال 1259 شمسی، دیده به جهان گشود. سال های نخست عمر را در مدرسه ی حاجی حسن واقع در صالح آباد رشت و مدرسه ی جامعه آن شهر به آموختن مقدمات علوم دینی سپری کرد.
در سال 1286 شمسی، در گیلان به صفوف آزادی خواهان پیوست و برای سرکوبی محمدعلی شاه روانه ی تهران شد.
هم زمان با اوج گیری نهضت مشروطه در تهران، شماری از آزادی خواهان رشت کانونی به نام «مجلس اتّحاد» تشکیل دادند و افرادی به عنوان فدایی گرد آوردند. میرزا کوچک خان که در آن دوران یک طلبه بود و افکار آزادی خواهانه داشت به مجلس اتحاد پیوست. در سال 1289 شمسی، در نبرد با نیروی طرفدار محمد علی شاه در ترکمن صحرا شرکت داشت و در این نبرد زخمی و چندی در بادکوبه در یک بیمارستان بستری گردید. در سال 1294 شمسی، به جای «مجلس اتّحاد» «هیأت اتّحاد اسلام» از یک گروه هفده نفری در رشت تشکیل گردید. بیشتر افراد این گروه روحانی بودند میرزا کوچک خان عضو مؤثّر آن بود. این هیأت هدف خود را خدمت به اسلام و ایران اعلام کرد و به زودی میرزا کوچک خان رهبری هیأت را بر عهده گرفت. پس از اشغال نواحی شمالی ایران از سوی روسیه ی تزاری، هیأت اتّحاد اسلام به مبارزه با ارتش تزار پرداخت و یک گروه مسلح به عنوان فدایی تشکیل داد و روستای کسما را در ناحیه ی فومن مرکز کار خود قرار داد و در آن جا سازمان اداری و نظامی به وجود آورد. هیأت اتّحاد اسلام، پس از چندی به کمیته ی اتّحاد اسلام تبدیل شد و اعضای آن به 27 نفر افزایش یافت و رهبری کمیته را میرزا به عهده گرفت و تا پایان سال 1296 شمسی، بخش وسیعی از گیلان و قسمتی از مازندران، طارم، آستارا، طالش، کجور و تنکابن زیر نفوذ کمیته درآمد. این کمیته «نهضت جنگل» و «حزب جنگل» نیز نامیده شده است.
فعالیت های نظامی نهضت جنگل
در فروردین 1297، فداییان نهضت جنگل، پس از چند درگیری با نیروهای انگلیسی مواضع مهم راه رشت – منجیل را در اختیار خود گرفتند. در خرداد 1297، نیروی «کلنل پیچرا خوف» افسر روسی که قصد بازگشت از ایران را داشت با«ژنرال دانسترویل» انگلیسی که او نیز می خواست از طریق انزلی به بادکوبه برود هم پیمان شدند و نیروهای روسی در منجیل با فداییان «کمیته ی اتحاد اسلام» به نبرد پرداختند، در حالی که زره پوش ها و هواپیماهای انگلیس هم برای کمک به او به حرکت درآمده بودند. «پیچراخوف» راه منجیل تا رشت و انزلی را گشود و پس از گشوده شدن این راه، نیروهای انگلیسی در دو طرف راه مستقر شدند. در این میان نیروی «کمیته ی اتحاد اسلام» رشت را تصرف کرد، امّا پس از ده روز نیروهای انگلیسی به کمک زره پوش ها و هواپیماها رشت را تسخیر نمودند. در 27 مرداد 1297، میان نمایندگان کمیته ی اتحاد اسلام با نمایندگان انگلیس در رشت قراردادی امضا شد. امضای این قرارداد چنان اختلاف نظر پدید آورد که میرزا کوچک خان به ناچار انحلال کمیته ی اتحاد اسلام را اعلام داشت و کمیته انقلابی گیلان را تشکیل داد. شماری از سران کمیته اتحاد اسلام کناره گیری کردند و شماری از افراد تندرو در کمیته ی انقلابی گیلان عضویت یافتند.
برای از بین بردن نهضت جنگل، وثوق الدوله در بهمن 1297، به وسیله ی سید محمد تدین پیام صلحی برای کوچک خان رهبر نهضت فرستاد و از او خواست که نیروی مسلح خود را در اختیار دولت قرار دهد، میرزا نپذیرفت. وثوق الدوله در 18 اسفند 1297، تیمور تاش را با اختیارات تام به استانداری گیلان فرستاد و در خرداد 1298، کلنل «استاروسلسکی» فرمانده ی نیروی قزاق با اختیارات تام، مأمور سرکوب نهضت گیلان شد. در عملیات تسخیر رشت توپخانه و هواپیماهای نظامی انگلیس هم شرکت داشتند. پیش از حمله ی «کلنل تکاچینکف» از تهران نامه ی تأمین برای میزرا نوشتند، ولی میرزا نپذیرفت و پس از درگیری های فراوان عده ای از سران نهضت از جمله دکتر حشمت که پزشک بود و به واسطه ی خدمات پزشکی محبوبیت زیادی در لاهیجان کسب کرده بود و در آن جا یک گروه چند صد نفری به نام «نظام ملی» گرد آورده بود، تسلیم نیروی دولتی در رشت شد. نیروهای دولتی تصمیم گرفتند، او را به واسطه ی نزدیک بودن به میرزا آزاد کرده تا او میرزا را ترغیب به تسلیم کند و اگر موفق شد یا نشد خود را پس از ده روز معرفی نماید، امّا دکتر حشمت، پس از بازگشت به لاهیجان دچار تردید شد و چون بازگشت او به تأخیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 15 صفحه
قسمتی از متن .docx :
نام: ذکریا جعفری
موضوع:میرزا کوچک خان چنگلی
کلاس:سوم تجربی الف
زندگی نامه
میرزا یونس معروف به میرزا کوچک فرزند میرزا بزرگ، اهل رشت، در سال 1259 شمسی، دیده به جهان گشود. سال های نخست عمر را در مدرسه ی حاجی حسن واقع در صالح آباد رشت و مدرسه ی جامعه آن شهر به آموختن مقدمات علوم دینی سپری کرد.
در سال 1286 شمسی، در گیلان به صفوف آزادی خواهان پیوست و برای سرکوبی محمدعلی شاه روانه ی تهران شد.
هم زمان با اوج گیری نهضت مشروطه در تهران، شماری از آزادی خواهان رشت کانونی به نام «مجلس اتّحاد» تشکیل دادند و افرادی به عنوان فدایی گرد آوردند. میرزا کوچک خان که در آن دوران یک طلبه
بود و افکار آزادی خواهانه داشت به مجلس اتحاد پیوست. در سال 1289 شمسی، در نبرد با نیروی طرفدار محمد علی شاه در ترکمن صحرا شرکت داشت و در این نبرد زخمی و چندی در بادکوبه در یک بیمارستان بستری گردید. در سال 1294 شمسی، به جای «مجلس اتّحاد» «هیأت اتّحاد اسلام» از یک گروه هفده نفری در رشت تشکیل گردید. بیشتر افراد این گروه روحانی بودند میرزا کوچک خان عضو مؤثّر آن بود. این هیأت هدف خود را خدمت به اسلام و ایران اعلام کرد و به زودی میرزا کوچک خان رهبری هیأت را بر عهده گرفت. پس از اشغال نواحی شمالی ایران از سوی روسیه ی تزاری، هیأت اتّحاد اسلام به مبارزه با ارتش تزار پرداخت و یک گروه مسلح به عنوان فدایی تشکیل داد و روستای کسما را در ناحیه ی فومن مرکز کار خود قرار داد و در آن جا سازمان اداری و نظامی به وجود آورد. هیأت اتّحاد اسلام، پس از چندی به کمیته ی اتّحاد اسلام تبدیل شد و اعضای آن به 27 نفر افزایش یافت و رهبری کمیته را میرزا به عهده گرفت و تا پایان سال 1296 شمسی، بخش وسیعی از گیلان و قسمتی از مازندران، طارم، آستارا، طالش، کجور و تنکابن زیر نفوذ کمیته درآمد. این کمیته «نهضت جنگل» و «حزب جنگل» نیز نامیده شده
شاگرد مکتب حسین علیهالسلام
میرزا کوچکخان، از درس آموختگان مکتب امام حسین علیهالسلام به شمار میآمد که روح شهامت، شهادتطلبی و قیامت برای خدا را از سید و سالار خود آموخته بود. میرزا پیش از شروع یکی از جنگلها، در سخنانی به یاران خود گفت: «ما ار سر سلسله مجاهدان اسلام، یعنی حضرت سید الشهداء، سرمشق میگیرم.... گرچه در ظاهر حضرت امام حسین علیهالسلام مغلوب شد، ولی نام نامی و اسم گرامی آن بزرگوار، قلوب آزادیخواهان را همیشه به نور خود منور داشته است».سخنرانی آخر میرزا، شب عاشورای امام حسین علیهالسلام را به یاد میآورد. او در آخرین سخنرانی خود چنین گفت: «رفقا! آنطور که من فهمیدهام، مقصد دولت و نیروهای تعقیب کننده، دستگیری شخص من است. بنابراین، مایل نیستم شما برای خاطر من در زحمت و رنج باشید. اجازه میدهم به میل خودتان، همه جا میخواهید بروید. امیدوارم یک بار دیگر موفق شوم لذت دیدارتان را درک کنم».اهداف قیام جنگلمیرزا کوچکخان، انقلاب جنگل را از دریچه اندیشههای سیاسی اسلام مینگریست. تاخت و تازهای خارجی در صحنه سیاست و اقتصاد کشور، سیاست بازی عناصر منافق و خودفروخته، وضع آشفته گیلان، و نیز بیکفایتی دولتمردان، انگیزههایی بود که این مرد بزرگ را به میدان سیاست و سپس صحنه کارزار کشاند.او بارها در برابر مردم گیلان، هدف از نهضت خود را، زنده ساختن قوانین اسلام اعلام و بیان کرد که میرزا کوچک، هرگز اسلحه را از خود دور نمیکند، مگر زمانی که مطمئن شود افراد ایرانی، از متجاوزان بیگانه و ستمکاران داخلی مصون، و از امنیت و رفاه برخوردارند. میرزا در جایی دیگر میگوید: «ایران، مالِ ایرانی است. محال است خدا و طبیعت بگذارند تجاوز و تعدی متعدیان متجاوز، مستقر و دایم گردد
ویژگیهای میرزا
استقلالطلبی
در برنامه نهضت جنگل چنین آمده بود: «ما قبل از هر چیز، طرفدار استقلال مملکت ایرانیم. استقلال به تمام معنای کلمه؛ یعنی بدون اندک مداخله هیچ دولت خارجی». پس از جنگ جهانی اول، روسها و سپس انگلیسها، شمال ایران را در اشغال داشتند. به همین دلیل، میرزا کوچکخان تصمیم گرفت بر ضد اشغالگران دست به اقدامات نظامی بزند. او خود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
میرزا کوچک خان جنگلی
روز ۱۱ آذر ۱۳۰۰ هجری شمسی میرزا کوچکخان جنگلی پس از سالها مبارزه علیه خیانتهای قاجار و استبداد رضاخانی، به شهادت رسید. در تاریخچه مبارزات آزادیخواهانه مردم ایران، قیام میرزا کوچک خان جنگلی از جمله نهضتهایی است که با اندیشه اسلامی و ضداستعماری شکل گرفت، امّا با نیرنگ و خیانت کمونیستها به انحراف، تجزیه و نفاق داخلی دچار گشت ونهایتاً همسویی اعلام نشده روسهای بلشویک با رژیم استبدادی قاجار وسپس نظامیگری سرکوبگرانه رضاخان آن را به شکست کشاند.
میرزا کوچک خان که بود؟
میرزا یونس معروف به «میرزا کوچک» در 1298 هـ در رشت متولد شد. در نوجوانی برای تحصیل علوم دینی قدم به مدارس مذهبی گذاشت و مدارج علمی را طی کرد. در 1326 هـ در گیلان به صفوف آزادیخواهان پیوست و برای مقابله با محمدعلی شاه روانه تهران شد. در ماجرای اولتیماتوم روسیه که منجر به تعطیلی مجلس شد (17اردیبهشت 1290) میرزا در شمار مخالفان پذیرش اولتیماتوم بود و مدتی نیز بازداشت شد. در جریان جنگ جهانی اول و در هنگامی که دستهای از نمایندگان و رجال سیاسی به خاطر وضع بحرانی کشور و حضور نیروهای بیگانه دست به مهاجرت زدند، کوچک خان با گرویدن به اندیشه «اتحاد اسلام» درصدد برآمد تا با راه انداختن تشکیلات نظامی به مبارزه علیه استبداد رضاخانی و سرسپردگیها، پیمانهای ننگین و تحمیلی بیگانگان و مداخلات آنان در امور داخلی کشور بپردازد. میرزا درتهران اندیشه خود را با رجال دین و سیاست در میان نهاد وبه نظرخواهی از آنان پرداخت. گروهی به ضرورت مبارزه مسالمتآمیز تأکید میکردند ومبارزه مسلحانه را نادرست میخواندند و گروهی دیگر نظر میرزا کوچک خان راتأیید میکردند. سرانجام پس از یک سلسله بحث و گفتگو قرار شد تا در گوشهای از ایران کانونی ثابت، برای مبارزه ایجاد شود. میرزا کوچک خان پس از این توافق عازم گیلان شد وشروع به تهیه مقدمات قیام کرد. اما چون روسها قبلاً او را از منطقه تبعید کرده بودند، مجبور بود مخفیانه به فعالیت بپردازد. بااین حال میرزا در اندک مدتی توانست همفکرانی در کنار خود جمع کند وقیام را علنی سازد. او درسالهای قبل از به قدرت رسیدن رضاخان، موفق شد هستههای تشکیل نهضت مسلحانه را پیریزی کند. نیروهای اشغالگر روس که در سالهای قبل ازانقلاب اکتبر، در سرکوبی این نهضت توفیق چندانی نیافتند، باوقوع انقلاب اکتبر از مناطق شمالی ایران بیرون رفتند و انگلیسیها یکهتاز میدان شده و تقریباً تمامی ایران را زیر سلطه خود درآوردند. آنان میرزا حسن خان وثوق الدوله را به ریاست دولت ایران گماشتند. دولت انگلیس با انعقاد قرارداد معروف 1919 با وثوق الدوله، ایران را تحت الحمایه خود درآورد وکلیه امور مالی، گمرکی و نظامی کشور رابه دست گرفت. انگلیسیها از طریق وثوق الدوله تلاش کردند قیام جنگل را با مذاکره و بدون خشونت حل و فصل کنند، اما این تلاشها سودی نبخشید.
اعلام جمهوری میرزا کوچک خان در رشت
روز 16 خرداد 1299 میرزا کوچک خان جنگلی در ادامه مبارزات خود در راه اعاده استقلال و حاکمیت ملی ایران، در شهر رشت حکومت جمهوری اعلام کرد. این اعلام درپی یک رشته تماسها و گفتگوها با مقامات روسیه و کسب اطمینان از این که نیروهای مداخلهگر آنان در شمال ایران در کار حکومت انقلابی میرزا، کارشکنی نخواهند کرد، صورت گرفت. درست سه هفته پیش از این اعلام، در سپیده دم روز 28 اردیبهشت 1299 نیروهای ارتش سرخ به بهانه «سرکوبی ضد انقلاب که در شمال ایران کمین کرده بود» به بندرانزلی یورش برده و این شهر را اشغال کرد. مقصود روسیه از «ضدانقلاب» افراد مسلحی بودند که با حمایت انگلیسیها علیه بلشویسم نوظهور در شوروی میجنگیدند و از اراضی شمال ایران نیز به عنوان یکی ازپایگاههای خود استفاده میکردند. در آن زمان هم روسها و هم میرزاکوچک خان در شرایطی بودند که رویارویی با یکدیگر را به صلاح خود نمیدیدند. هریک با اقدامات نظامی، اهداف خاص خود را دنبال میکردند و دیدگاه متعرضانه به یکدیگر نداشتند؛ در نتیجة تماسهای بعدی میرزا کوچک خان با نیروهای نظامی و سیاسی روسیه، میان طرفین توافقهایی حاصل شد. مهمترین مواد این توافق چنین است:«الف ـ اصول کمونیسم در ایران از حیث مصادره اموال و الغاء مالکیت و تبلیغات به اجراگذارده شود.
ب ـ حکومت جمهوری انقلابی توسط میرزابرقرار شود.
ج ـ پس از ورود میرزا به تهران و تأسیس مجلس مبعوثان، هرنوع حکومتی که نمایندگان ملت بپذیرند، بدون مخالفت روسیه ایجاد شود.
د ـ مقدرات انقلاب به دست این حکومت سپرده شود و شورویها درایران مداخله ننمایند.
هـ ـ هیچ قشونی بدون اجازه وتصویب حکومت انقلابی ایران زائد بر قوای موجود (2هزار نفر) از شوروی به ایران وارد نشوند.
و ـ مخارج این قشون به عهده ایران است.
ز ـ هر مقدار مهمات و اسلحه که از شوروی خواسته شود در مقابل پرداخت قیمت، تسلیم نمایند.
ح ـ کالاهای بازرگانان ایرانی که در باکو ضبط شده تحویل حکومت ایران شود.
ط ـ کلیه مؤسسات تجاری روسیه در ایران به حکومت جمهوری واگذار شود. »
اجمال این توافقنامه عدم دخالت روسها در امور داخلی ایران، در عین حفظ حداقل دو هزار نظامی آنان در شمال ایران بود؛ حضوری که خود به منزله دخالت در امورداخلی ایران بود.
میرزا کوچک خان جنگلی با استناد به همین توافقنامه بود که سه هفته پس از مداخله نظامی آنان در انزلی، موجودیت حکومت خود رادر رشت اعلام کرد. سران نهضت جنگل پس از اعلام حکومت، ضمن انتشار اعلامیهای با عنوان «فریاد ملت مظلوم ایران از حلقوم فدائیان جنگل»، به مفاسد دستگاه حاکمه ایران وجنایات انگلیسیها اشاره کردند و در پایان نظریات خود را به شرح زیر اعلام داشتند:
1ـ جمعیت انقلاب سرخ ایران اصول سلطنت راملغی کرده جمهوری را رسماً اعلام مینماید.
2ـ حکومت موقت جمهوری حفاظت از جان ومال عموم اهالی را برعهده میگیرد.
3ـ هر نوع معاهده و قراردادی که به ضرر ایران با هر دولتی منعقد شده است، لغو وباطل میشناسد.
4ـ حکومت موقت جمهوری همه اقوام بشر را یکی دانسته، تساوی حقوق را در باره آنان قائل است و حفظ شعائر اسلامی را فریضه میداند.
مسکو و نهضت جنگل
سران نهضت در شهر رشت سرگرم تحکیم مبانی جمهوری بودند که به تدریج اختلافاتی در میانشان پدید آمد و همین امر نهضت را به انحطاط و نابودی کشاند. پس از ورود ارتش سرخ به ایران، چند نفر از اعضای «حزب کمونیست عدالت باکو» از روسیه وارد گیلان شدند. این افراد در رشت حزبی به نام عدالت تشکیل دادند و رفته رفته ضمن برگزاری متینگها و سخنرانیها، عملاً مواد توافق شده میان سران نهضت جنگل و روسها را زیر پا گذاشتند و تبلیغاتی نیز علیه میرزا کوچک خان آغاز کردند. میرزا دو نفر ازاعضای نهضت را به قفقاز فرستاد تابا نریمانف، صدر شورای جمهوری قفقاز، ملاقات کنند و او را وادارند تا اعضای حزب را از ادامه کارشکنیها و اقدامات نفاق افکنانه باز دارد؛ اما نریمانف اقدامی جدی به عمل نیاورد. میرزا که اوضاع را چنین دید، روز 18 تیر 1299 معترضانه رشت را ترک گفت و اعلام کرد تا زمانی که حزب عدالت از کارهای خلاف و حمله به اسلام و تبلیغ کمونیسم دست برندارد به رشت باز نخواهد گشت. روسها که هدفشان از تأسیس حزب، اشاعه کمونیسم و رخنه به تشکل اسلامی میرزا کوچک خان جنگلی و از بین بردن آن بود، شدیداً فعالیت میکردند. سیاست خارجی شوروی که قبلاً پیش از این داعیه حمایت از انقلاب جهانی را داشت، حداقل پس از هشتمین کنگره حزب کمونیست اتحاد شوروی، تغییر کرد. استالین در این کنگره دو اصل اساسی را مبنای سیاست خارجی شوروی قلمداد کرد. وی گفت: «سیاست خارجی ما واضح وروشن است. هدف آن صلح و توسعه دایره روابط تجاری با تمام کشورهاست.» اعلام چنین روشی در سیاست خارجی، چیزی جز اعلام عدم حمایت از نهضتهای رهایی بخش نمیتوانست باشد. در پی خروج قهرآمیز میرزا کوچک خان از رشت، اعضای حزب عدالت که بعضی از آنها همچون احسان الله خان و خالوقربان قبلاً از دوستان نزدیک میرزا بودند و اکنون با گرویدن به سوسیالیسم، میرزا را مرتجع میدانستند، درصدد اجرای کودتایی برآمدند که طرح آن پیشتر ریخته شده بود. نقشه این بود که میرزا یا باید کشته شود و یا دستگیر گردد و از رهبری انقلاب کنار رود. کوچکخان که تا حدی از هدف اعضای حزب و نقشه آنان مطلع شده بود، به جنگل رفت. در این گیر و دار، بسیاری از جنگلیها دستگیر و یاکشته شدند و سلاح و مهمات و اموال آنان به غارت رفت. پس ازاین کودتا، اعضای حزب به کمک نیروهای بلشویک سعی کردند تا باتعقیب جنگلیها طرفداران میرزا را نابود کنند. اما باوجود درگیریهایی که در جنگل میان دو طرف ایجادشد، آنان از شکست دادن میرزا و یارانش ناتوان شدند. مدتی بعد، مخالفان میرزا مجدداً از در دوستی وارد شدند و با حسن نیتی که میرزا داشت و نمیخواست اختلافات داخلی باعث نابودی نهضت شود، پیشنهاد اتحاد باآنان را پذیرفت و طرفین موقتاً وحدت یافتند. پس از این توافق، کمیته انقلابی جدیدی تشکیل شد. از آنجا که در این کمیته احسان الله خان دارای هیچ سمتی نبود، جاهطلبی، وی را واداشت تا در رأس نیروهای تحت فرمان خود عازم فتح تهران شود. وی در رأس سه هزار سرباز روسی و ایرانی به سوی تهران حرکت کرد، اما در محل «پل زغال» از نیروهای قزاق که تحت فرماندهی ساعد الدوله بودند، شکست خورد. البته یکی از دلایل این شکست تغییر سیاست شوروی نسبت به جنگلیها بود. به هنگام عزیمت نیروهای احسان الله خان، «روتشتین» سفیر شوروی در ایران افرادی را محرمانه نزد فرماندهان روسی قوای احسان الله خان فرستاد و به آنان دستور داد که به فوریت خود را از جنگ کنار بکشند. به این ترتیب سفیر روسیه حتی به کسی که ادعای همفکری عقیدتی با او داشت و قبلاً کوشیده بود تا میرزا را قربانی اندیشههای خود کند، پشت کرد. با این حال بعدها در جریان حمله نیروهای دولتی به جنگل، احسان الله خان فرار کرد و با کشتی به شوروی گریخت. خالوقربان نیز که به هنگام قیام میرزا به او پیوست و تحت رهبری میرزا خدمات قابل توجهی به نهضت کرد، پس از تأسیس حزب عدالت در گیلان فریب سوسیالیستهای حزب را خورد و آلت دست سیاست ضدانقلابی شوروی شد و در کودتای رشت با نیروهای تحت فرمان خود در مقابل میرزا قرار گرفت. پس از توافقی که میان دولت ایران و سفیر روسیه انجام گرفت، روسها از حمایت جنگل دست کشیدند و آنان را قربانی منافع خود کردند. «روتشتین» اولین سفیر شوروی در ایران که شش هفته قبل از اعلام استقلال میرزا کوچک خان در رشت وارد تهران شده بود، برای ایجاد روابط دوستانه میان ایران و روسیه مأموریت داشت؛ بنابر این با وجود وعدههای اولیه به نهضت جنگل، به یکباره خط مشی انقلابی روسها تبدیل به سازش با دولت ایران شد. «روتشتین» ضمن نوشتن نامهای به میرزا، او را به ترک مبارزه علیه دولت ایران دعوت کرد. او در نامه خود، آشکارا اقدامات انقلابی میرزا را «مضر» خواند1. نهضت جنگل زمانی که سفیر شوروی نامه را به میرزا نوشت، در بحرانیترین شرایط خود قرار داشت. میرزا در شرایط نامطلوبی که هنگام موضعگیری اخیر روسیه داشت و با توجه به اختلافات داخلی نیروهایش، عملاً چارهای جز تایید ظاهری نامة «روتشتین» نداشت.
تبانی روس، انگلیس، رضاخان و کمونیستهای داخلی علیه نهضت جنگل
در آستانه کودتای رضاخان، شرایط سیاسی ایران شدیداً علیه میرزا کوچک خان جنگلی بود. روسها او را تنها گذارده بودند و صرفاً به منافع خود در ایران میاندیشیدند. آنان به ویژه تلاش داشتند تا روابط صمیمانهای را با سردار سپه که با قدرت اسلحه و سرکوب نارضائیها توانسته بود ثبات نیم بندی را در کشور به وجود آورد، برقرار کنند. آنان مصلحت خود را در آزاد گذاردن دست رضاخان برای سرکوب نهضت جنگل که به ویژه اعتقادی هم به هویت اسلامی آن نداشتند، میدانستند. حتی حضور رضاخان در اتومبیل کنسول شوروی در رشت، زمانی که برای سرکوب جنگل به آن شهر رفته بود، نشان از همپیمانی روسها با سردار سپه در این تصمیم داشت. 2علاوه بر این، رضاخان در آن زمان، در کمیتهای «ایرانی ـ انگلیسی» به نام «کمیته زرگنده» به اتفاق سید ضیاءالدین طباطبایی در حال تدارک کودتای سوم اسفند خود بود. به همین دلیل، اقدام رضاخان به نوعی اجرای مصوبه کمیته مذکور نیز بود. کمیته زرگنده در حقیت 2 کار کرد اساسی داشت. یکی سرکوب نهضت جنگل و دیگر استقرار دیکتاتوری رضاخان3. پروژه سرکوب نهضت اسلامی میرزا کوچک خان جنگلی، محصول اراده مشترک شوروی، کمونیستهای داخلی، دولت انگلستان و استبداد رضاخانی بود. در چنین شرایطی، سران نهضت جنگل چند راه بیشتر نداشتند یا باید تسلیم میشدند و اسلحه را زمین میگذاشتند، یا به روسیه پناه میبردند و یا این که ننگ تسلیم و پناه بردن به بیگانه و اجنبی را نمیپذیرفتند
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
جاده جنگلی عباس آباد به کلاردشت
عباس آباد در 28 کیلومتری غرب چالوس و با فاصله 24 کیلومتری شرق تنکابن در مسیر جاده ساحلی واقع شده است. دریای نیلگون خزر در شمال جنگل های انبوه شمال دامنه های البرز در جنوب ، رودخانه اسبچین و شهر سلمانشهر از شرق ، جنگل سر سبز خشکه داران و شهر نشتارود در غرب محدود است.
شهر عباس آباد با طول جغرافیایی 51 درجه نه دقیق و 36 درجه 43 دقیقه در غرب استان مازندران قرار داد. اقلیم این منطقه به دلیل وجود رشته کوه های البرز در جنوب که چون سدی از نفوذ رطوبت هوا به جنوب جلوگیری می کند بسیار مرطوب است ، رطوبت نسبی آن 65 تا 85 درصد می باشد. درجه حرارت متوسط سالانه 15 درجه است. نواحی جنوبی که مرز مشترک عباس آباد و کلاردشت را تشکیل می دهد. به علت شرایط خاص اقلیمی و حاصلخیزی خاک و بارندگی بیش از هزار میلیمتر در سال پوشیده از جنگل های انبوه به مرتع ، مزارع برنج و درختان میوه است. این شهر توریستی با جاذبه های وصف ناپذیر گردشگری در دامنه جنگل سر سبز البرز شمالی و سواحل رویایی خزر در امتداد شرقی و غربی (ساحل دریا) 8 کیلومتر و امتداد شمالی و جنوبی از دریا تا رشته کوه البرز 7 کیلومتر است که ارتفاع آن از سطح دریا 2 متر می باشد و مرتفعترین نقطه این شهر در خیابان شهدا با ارتفاع 20 متر از ساحل است و به واسطه قابلیت بیشمار گردشگری و قرار گرفتن در دامنه زیبا و جنگلی البرز در جنوب و سواحل ماسه ای دریای خزر در شمال از جذابیت خاصی بهره مند است.
عباس آباد یکی از شهرهای شهرستان تنکابن می باشد که شهرداری آن در سال 1336 هجری خورشیدی تاسیس شده است.
جنگل کلاردشت
اگر نقشه ایران را روبروی خود بگذاریم در شمالی ترین نقطه شهر توریستی عباس آباد را مشاهده می کنیم. این شهر ساحلی جنگل های بکر و بدیهی را در جنوب خود دارد.
تنوع پوشش گیاهی و پوشش 8 هکتار جنگل زیبایی خاصی را به این منطقه بخشیده است. از روستای ماشال آباد که در 7 کیلومتری این شهر واقع شده است تا اولین روستای کلاردشت که مکارود نام دارد 15 کیلومتر است. وجود آبشارهای مختلف فصلی ، رودخانه های کوچک و بزرگ باعث شده تا آب و هوای مرطوب این منطقه هرگز از لابه لای درخت توسکا ، افرا ، ممرز ، راش خارج نشود و در طول سال شاهد بارندگی در این منطقه جنگل باشیم. این جاده جنگلی زیبا و سرسبز حدوداً در سال (1350-1347) ساخته شده است و در سال 1354 با آوردن ماشین های بلدوزر و غیره مسیر جاده مشخص کرده و ساخته شده است.
در این جاده سرسبز وجود چشم های پرآب و زیبای به چشم می خورد از جمله (چسمه سبز گینه ) در روستای کل کته رود در اواسط جاده جنگل واقع شده است. شغل مردمان این منطقه (کلاردشت) اکثراً کشاورزی بوده که بیشتر باغات میوه کیوی به خاطر رونق بسیار عالی در این منطقه با آب و هوای مناسب به کاشت این درخت می پردازد و برداشت خوبی در ماههای مرداد و شهریور را دارند. برای رفتن به این جاده جنگلی که در واقع شاهراه حیاتی برای شهر ساحلی عباس آباد است به سمت جنوب حرکت می کنیم. وقتی به 7 کیلومتری آن می رسیم شاهد زیباترین جاده جنگلی آسفالته با خلق شاهکاری خدادادی و بسیار بسیار زیبا می شویم.
«محصولات جنگل کلاردشت »
کلاردشت به عنوان یکی از تولید کنندگان عمده گل و گیاه در کشور محسوب می شود که علاوه بر این از وجود زمین های کشاورزی ، باغات کیوی ، موز و مرکبات نیز در نواحی جنوبی خود بهره مند می باشد. صید ماهی نیز از اشتغال مهم مردم نیز است و بازار بزرگ ماهیدر مرکز شهر رونق بسزایی دارد.