لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 29
شناخت سلایق و نیازهای بازار جهانی فرشااف:آلمان
کشور آلمان یکی از بزرگترین وارد کنندگان فرش دستباف ایران می باشد به طوریکه در سال 1375 از نظر وزنی 8/48% را از نظر ارزشی بالغ بر 40% از صادرات فرش کشورمان را به خود اختصاص داده است. سهم آلمان از صادرات فرش دستباف در سال 84 از نظر وزنی 6/22% و از نظر ارزشی 4/19% بوده است و در هشت ماهه اول سالجاری کشور آلمان برای اولین بار پس از ایالات متحده امریکا (که از نظر وزنی 5/27% واز نظر ارزشی 23% بوده) با 4/16% از نظر ارزشی در مرتبه دوم وارد کنندگان فرش ایران بوده است. اهمیت شناخت سلایق و نیازهای بازار فرش آلمان از چند جهت حائز اهمیت است اول آنکه مردم این کشور بالاخص در مناطق غربی آن از دوستداران فرش ایران هستند ثانیا آلمان و بالاخص بندر هامبورگ آن انبار فرش دستباف بوده و از طریق این بندر فرش دستباف به بسیاری از کشورهای اروپایی صادر می گردد ثالثا بزرگترین نمایشگاه فرش دستباف ایران در اولین ماه هر سال میلادی در شهر هانور آلمان تحت نام نمایشگاه دموتکس برگزار می گردد لذا شناخت سلایق و نیازهای این بازار هدف فرش ایران از اهمیت خاصی برخوردار است توجه تولیدکنندگان فرش بالاخص تولید کنندگان و بافندگان استان خراسان رضوی را به نکات زیر جلب می نمایمالف -رنگ بندی: در مجموع رنگ های آرام در بازار آلمان از استقبال بیشتری برخوردار است اگر چه فرش های با رنگ غالب سورمه ای و لاکی و بژ از این کشور به سایر بازارهای جهانی فرش ارسال می گردد.ب- طرح: بلوچ خراسان ،مود (ماهی درهم یا ریزه ماهی)،افشان مشهد، نائین و در مجموع تمامی طرح های اصیل ایران دراین کشور مورد تقاضا است.ج) ابعاد کوچک پارچه تا حراکثر 6 متر مربع و بندرت تا 12 مترمربع مورد تقاضای این بازار می باشد.د) مواد اولیه: تجربه دموتکس امسال نشان داد که هر تولید کننده ای که از مواد اولیه مرغوب و بالاخص پشم مرغوب ایرانی (بلوچ ،سیرجان ،کرمانشاه و قشقایی) و رنگهای طبیعی برای تولید فرش دستباف استفاده می نماید و در این خصوص حساسیت خاصی در تولید فرش دارد می توانند در این بازار قدرت مانور بالایی داشته باشد.ه-بافت: فرش های پرگوشت و تجاری باب این بازار می باشد به طوریکه در هشت ماهه اول سالجاری در حالیکه 8/20% فرش ایران به این کشور صادر گردیده از نظر ارزشی فقط معادل 3/16 می باشد این در حالیست که در مورد امارات متحده عربی در حالیکه 1/2% از نظر وزنی بوده است از نظر ارزشی شامل 5/8% ارزش فرش های ایران می گردد و این موضوع نشان دهنده آن است که بازار آلمان خواهان فرش های تجاری با قیمت متوسط می باشد تولید کنندگان استان خراسان رضوی می توانند با تولید فرش های 30 لغایت 40 رجی با مشخصه های فوق موفقیت خوبی در این بازار داشته باشند ب- ژاپن:
ژاپن به لحاظ آنکه دارای جمعیت قابل توجهی است و مردم آن از درآمد بالایی برخوردارند به علاوه آنکه سنت نشستن روی زمین و استفاده از کفپوش در میان این کشور پر جمعیت رایج می باشد یکی از واردکنندگان بزرگ فرش دستباف می باشد. واردات فرش توسط کشورهای تولید کننده فرش به ژاپن همواره روند صعودی داشته است. کشورهای چین و پاکستان و ایران و هندوستان به ترتیب بیشترین صادرات فرش دستباف را به این کشور داشته اند. در حالیکه ارزش وزنی فرش دستباف ایران به ژاپن در سال گذشته معادل 1/2% فرش تولید شده در ایران می باشد از نظر ارزشی معادل 4/6% بوده است. در هشت ماهه اول سالجاری از نظر وزنی معادل 8/2% و از نظر ارزشی معادل 4/7% فرش ایران به ژاپن صادر شده است. در مورد بازار فرش دستباف در ژاپن باید چند نکته را مورد نظر داشته باشیم: اولا بایستی توجه داشت فرش های ابریشمی تجاری بلحاظ وجود ابریشم ارزان و مناسب در کشور چین تولیدکنندگان چینی و حتی هندوستان می توانند فرش های ابریشمی تجاری ارزان وارد این کشور نمایند طبعاً رقابت تولیدکنندگان ایرانی در این بخش بسیار مشکل خواهد بود مگر آنکه بتوانیم فرشهای ابریشمی متمایز از دیگران و بالاخص چینی ها تولید نماییم ثانیاً بلحاظ تشابه فرهنگی چین با ژاپن بالاخص در شرایطی که دو کشور از نظر سیاسی روابط مطلوبی داشته باشند طبعاً نقوش اصیل چینی باب طبع بخش قابل توجهی از مردم ژاپن خواهد بود ثالثاً مردم ژاپن در اکثر موارد منجمله معماری همچون قدشان! سایز کوچک small را می پسندند در نتیجه باید فرش هایی روانه این بازار گردد که با معماری آن تناسب داشته باشد با عنایت به مواد فوق نکاتی را به صادر کنندگان وتولید کنندگان فرش باید جهت بازار ژاپن رعایت نمایند به شرح زیر است :1. رنگبندی: ژاپنی ها به رنگ های شاد همانند کرم و طلایی و قرمز شاد و زرد و یشمی و سبز و آبی کمرنگ و ماستی بسیار علاقه دارند و در مجموع دوست دارند فرش آنها رنگ ملایم و آرامی داشته باشند.2. طرح: درختی و گلدانی قم ، افشان لچک ترنج اصفهان ، طرح های مختلف و متنوع تبریز ، گلفرنگ مشهد و کاشمر و ماهی درهم ریز بافت مورد توجه این بازار است .3. اندازه: همانطور که گفته شد اکثر مردم ژاپن در آپارتمان های 50 تا 70 متری زندگی می کنند بنابراین اندازه های کوچک پارچه و پرده ای و حداکثر 6 متری مورد نیاز این بازار می باشد.4. بافتهای متوسط یا پست و تجاری معمولی در این بازار جایگاهی ندارد. به کیفیت فرش فوق العاده بها می دهند در مجموع داوطلب فرش های ریز بافت می باشند.5. مواد اولیه: جهت این بازار باید از ابریشم مرغوب یا پشم ظریف و بالاخص پشمی که علاوه بر ظرافت دوام نیز داشته باشداستفاده کرد.6. چنانچه تولید کنندگان و تجار استان خراسان رضوی قصد ورود به این بازار را دارند بافت فرش های 50 لغایت 70 رجی با سبک صابر منتهی خلوت و رنگ روشن ،گلفرنگ کاشمر ،افشان مشهد مناسب خواهد بود ج- – سوئیس: کشور سوئیس علیرغم کوچکی و جمعیت کم همواره از پنج کشور بزرگ واردکننده فرش دستباف در سطح جهان بوده است :بالاترین مصرف سرانه فرش دستباف متعلق به مردم کشور سوئیس می باشد به طوریکه تقریباً تمامی مردم این کشور از دارندگان و خریداران فرش دستباف می باشند و همواره این موضوع از روند صعودی برخوردار بوده است. رونق تجارت فرش دستباف در این کشور را باید مدیون فعالیت تجار ایرانی بدانیم که در طول قرن بیستم در بنادری همچون زوریخ و ایمبراخ به تجارت فرش ایرانی پرداختند. کشورهای ایران و هندوستان و پاکستان و افغانستان و ترکیه و چین و مراکش و تونس و نپال و مصر از جمله کشورهایی هستند که به سوئیس فرش صادر می کنند. استفاده ازقیمت و استراتژی بازاریابی هزینه ای توسط کشور های رقیب بالاخص چین و هندوستان و پاکستان باعث گردیده است که سهم ایران در بازار این کشور از دهه هشتاد تاکنون روند نزولی داشته باشد. همواره فرش ایرانی گرانترین قالیها در این کشور بوده، به طوریکه در سال 1981 در حالیکه از نظر مقداری سهم ایران در این کشور 6/9% بوده از نظرارزش معادل 6/28% بازار این کشور را به خود اختصاص داده است به هر حال سه کشور ایران و هندوستان و پاکستان همواره تامین کننده بیش از 60% قالی مورد نیاز بازار سوئیس بوده اند. سهم این کشور از فرش ایران در سال 1384 از نظر وزنی معادل 3/3% و از نظر ارزش معادل3.8% و در 8 اول
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 24
جهانی سازی، پایان تاریخ و مهدویت
تعابیر بسیار بلندی از همه انبیاء، از ازل تا خاتم (ص) راجع به حضرت حجت (ع) رسیده و تقریباًَ جزء اجتماعیترین موضوعات، بین همه ادیان الهی و ابراهیمی، بشارت موعود و وعده منجی است و همه گفتهاند که کار نیمهتمام و ناتمام انبیاء (ع) و ادیان، به دست این مرد بزرگ، کامل خواهد شد. گفتهاند که بزرگترین تکلیف تاریخ، کار بزرگترین مرد تاریخ است. حتی مکاتبی که الوهیتزدایی و الهیتزدایی شدهاند باز به نوعی و به نحوی به این مسئله اندیشیدهاند، و گرچه نام ایشان را نبردهاند، اما همه بشارت ایشان را دادهاند و حتی مکاتب الحادی چون مارکسیسم نتوانستهاند به مسئله آخرالزمان، بیتفاوت بمانند. بودیزم، مسیحیت و یهودیت نیز که غالب بشریت را زیر پوشش گرفتهاند، در این خصوص، اعلام کردهاند. یهود، هنوز منتظر مسیح (ع) است و مسیحیت، منتظر ظهور مجدد مسیح (ع) است. همه انبیاء، همه مذاهب و ادیان و فرق، منتظر گشایشی بزرگ در آینده یا در پایان تاریخ هستند و اشاره خواهم کرد که حتی امروز مکتبی که چند دهه برای نفی پایان تاریخ و نفی غایت از تاریخ، دست و پا زد و مدعی شد که اصلاحیات و تاریخ بشر، مبدأ و منتهای روشن ندارد و جهت اصولی خاصی بر آن حاکم نیست، یعنی لیبرالیزم که در واقع پنجاه، شصت سال تئوری بافت که تاریخ غایت نداشته و ندارد، آخرین نظریهپردازانشان چون فوکویاما از پایان تاریخ سخن میگویند، منتها پایان تاریخ با روایت خودشان که تثبیت و تبلیغ نظام لیبرال سرمایهداری است.
در روایات از حضرت مهدی (عج) تعبیر به بهار روزگاران شده است و جزء سلامهایی که به محضر حضرت میشود آوردهاند: السلام علی ربیعالانام و نضره الایام درود بر بهار بشریت، بهاران تاریخ و طراوت روزگاران.
کسانی که ایشان را دیدهاند، توصیفاتی از شمایل ظاهری او کردهاند و توصیفاتی را نیز پیامبر اکرم (ص) یا ائمه دیگر از این بزرگوار کردهاند و در آثار محققان، چنین منعکس شده است: چهرهاش گندمگون، ابروانش هلالی و کشیده، چشمانش سیاه، درشت، جذاب و نافذ، شانهاش پهن، دندانهایش براق، بینی کشیده و زیبا، پیشانی بلند و تابنده، استخوانبندی او صخرهسان، گونههایش کمگوشت و از فرط بیداری شبها، اندکی متمایل به زردی، بر گونه راستش خالی سیاه، عضلاتش پیچیده و محکم، موی سرش بر لاله گوشها ریخته و نزدیک به شانهها، اندامش متناسب و زیبا، قیافهاش خوشمنظر و رخسارش در هالهای از شرم بزرگوارانه و شکوهمند پنهان، هیئتش سرشار از حشمت و شکوه رهبری، نگاهش دگرگون کننده و فریادش همهگیر و دریاسان است.
انتظار را گفتهاند که سنتز تضاد بین واقعیت و حقیقت است. واقعیت یعنی آنچه هست و حقیقت یعنی آنچه نیست ولی باید باشد. گفتهاند که انتظار، سنتزی ناشی از تضاد بین واقعیت و حقیقت است، کوبیدن جاده آنچه هست تا آنچه باید باشد. پس نکته نخست این است که دو زاویه دید برای تفسیر تاریخ بشر امروز وجود دارد: نخست، آنچه از آن، تعبیر به اصل مسیانیزم یعنی مسیحیگرایی و موعودگرایی کردهاند و در اینجا، مسیح به معنی موعود است و مسیانیزم، دعوت به انتظار است. انتظار برای ظهور موعود و اعتراض به وضع موجود در سطح بشری که توأم است با وعده پیروزی قاطع حق و عدل در پایان تاریخ و از آن نیز به اصل فتوریزم تعبیر کردهاند. فتوریزم، آیندهگرایی و نگاه به آینده است؛ ایدئولوژیای معطوف به فردا که میگوید همه خبرها در آینده است، جهان هنوز تمام نشده، محرومان مأیوس نباشند، مبارزان و مجاهدان راه آزادی و عدالت و آگاهی، از مبارزاتشان پشیمان نشوند. آنها که دوباره، چهاربار، در نهضت جهانی اجرای عدالت شکست خوردهاند نگویند که همه چیز تمام شد. به آینده نگاه کنید، سرتان را بالا بگیرید. شهید دادید، صدمات خوردید، ضایعاتی دادید، در بعضی از جبههها عقب نشستید، اما سرتان را بالا بگیرید. فتونیزم یعنی چشمهایتان را قاطعانه و امیدوارانه به آینده بدوزید و از پس غروب امروز، طلوع فردا را تصور کنید و با تصور آن، مبتهج بشوید. این ایدهای برای اغوای افکار عمومی نیست.
همچنین برخلاف آنچه بعضی جناحهای پراگماتیست گفتهاند که امام زمان (عج) اگر هم وجود نداشته باشد اعتقاد به او مفید است، باید گفت: نه، امام زمان (عج)، هم حقیقت است و هم اعتقاد به او مفید است. هم حقیقت دارد و هم فایده.
آنها که میتوانند حقیقت مهدویت را بفهمند و باور کنند و درگیر دگماتیزم تجربهگرایی و جزمیات عالم حس هستند و حاضر نشدند از پنجرهای که به دست انیباء (ع) به فراسوی عالم ماده و ماورای طبیعت، باز شده به بیرون نگاه کنند، ممکن است پدیده امام زمان(عج) را فاقد حقیقت و حداکثر، مفید فایده بدانند. در حالیکه واقعیت امر، این است که قصه امام زمان (عج)، اسطوره نیست و نباید متهم به نگاه اساطیری مذهبی شود. قصه امام زمان (عج)، حقیقت و فایده هر دو توأم با یکدیگرند.
پس یک خط در نگاه به آینده انسان و نگاه به تاریخ است که در غرب، از آن تعبیر به مسیانیزم و فتوریزم کردند و آن را با همین کوبیدند، چون تاریخ، زنده است، فعال است و از طرف یک موجود ذیشعور، هدایت میشود و عاقبت بشر به منجلاب، ختم نخواهد شد و به تاریخ بشر، خوشبین و معتقد است که از پس همه ستمها و بیعدالتیها و دروغهایی که به بشرگفتهاند و میگویند، خورشید حقیقت و عدالت، طلوع خواهد کرد و خدا، انسان را با ستمگران تاریخ، وا نخواهد گذارد؛ اما متقابلاً خط دومی وجود دارد که از طرف تفکر لیبرال و سرمایهداری و هژمونی غرب، امروز در دنیا به آکادمیها و دانشگاهها پمپاژ میشود و در سطح افکار عمومی دنیا، به زور تبلیغات، القا میشود و نفی ایده غایت تاریخ است.
وقتی میگوییم غرب، مردم مغربزمین، مراد نیستند. مردم مغربزمین، آنها که مذهبی و مسیحیاند به موعود، معتقدند و علیرغم همه بمبارانهایی که علیه فطرت آنان اعمال شده - ولو یک قشر اقلیت در غرب، در آمریکا و اروپا هستند – ولی هنوز لطافت باطنی خود را حفظ کردهاند. من به یادم میآورم که با بعضی دوستان در واشنگتن برای دیدار از کلیسایی که بسیار معظم و قدیمی بود و تقریباً حالت موزه داشت و شامل هفت کلیسای تودرتو بود، رفتیم در سالن کلیسا یک دختر دانشجوی آمریکایی را دیدم ایستاده، نی میزند و اشک میریزد، ما رفتیم و شاید ساعتی بعد که برگشتیم این دختر را دیدم که همچنان ایستاده و نی مینوازد. صبح یکشنبه بود. جلو رفتم و از او پرسیدم که تو را چه میشود؟ گفت: نذر کرده که در انتظار موعود و به عشق او هر صبح یکشنبه، تا زنده است، بر در کلیسا، نی بزند. این جامعهای است که معنویت، انسانیت و عدالت را در آن، شبانهروز بمباران میکنند با این وجود، از پس فطرت آن دختر جوان مذهبی دانشجو، در قلب واشنگتن برنمیآیند. پس وقتی از غرب، سخن میگویم، منظور من، مردم عادی، ناآگاه و ساده مغربزمین، به خصوص محرومین که حتی فاسدانشان نیز به نحوی مظلوم و قربانی هستند، نیست. مراد هژمونی سرمایهداری لیبرال و حاکمیت هستههای سرمایهداری یهود است که امروزه بر آمریکا و از طریق آمریکا بر دنیا حکومت میکنند، همانها که در انتخابات اخیر که مملو از تقلب بود برای انتخاب یکی از این دو نفر، که هر دو هم حافظ منافع آن هسته سرمایهداری هستند، خرج مغزشویی افکار عمومی کردند و همه این میلیارها دلار از پول همین شرکتها در واقع، سرمایهگذاری و ارباب واقعی غرب و دنیای امروز است و سیستم بردهداری مدرن را همینان رهبری میکنند و محافظهکارترین هسته قدرت در طول تاریخ بشر، همین هسته تفکر لیبرال است که آمریکا و غرب را رهبری میکند. حال چرا محافظهکار هستند؟ زیرا وضع موجود در دنیا باید به نفع آنان حفظ بشود. این وضع چگونه حفظ شود؟ ابتدا باید بباورانند که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 9
جهانی شدن شهر:
جهانی شدن پدیده ای است که نه تنها موجب فشردگی زمان، بلکه فشرده شدن فضا
را نیز گردیده است و به تعبیری دهکده جهانی اشاره به کوچک شدن زیست کره
زمین دارد. زیرا این کوچک شدن فیزیکی با درک متحولی از زمان و مکان
همراه است.
از زمان روسو، برخی از متفکران آرمانگرا گمان کرده اند که تنها با متلاشی
کردن کشورهای بزرگ و تشکیلات گسترده دنیای نو می توان جوامع را به سوی
رستگاری سوق داد. پس دولت واحد جهانی با فرهنگ همگون برای کل بشریت
می تواند فاجعه بیافریند.
اما از سوی دیگر آرمانگرایی آنقدر که الهام بخش این دیدگاه بود که همه انسانها
می توانند هویت مشترک انسانی خود را در جامعه مشترک المنافع جهانی تحقق
بخشند، الهام بخش ایده مشارکت روزانه و رو در رو در امور شهروندی نبود.
این نظریه، هر چند از عهد باستان جلوه هایی داشته اما به طور جدی از سوی
رواقیون رشد و توسعه یافته است. در بینش رواقی، پدیده دولت شهر، جای خود
را به جهان شهر داد چون نظم جهانی را می توان با عقل دریافت. پس در این
رویکرد ایده مارکوس اورلیوس رواقی وجود دارد که می گفت ما همه شهروندان
شهر جهانی هستیم. در اینجا، در برابر نگرش ارسطو، اصل ماهیت مشترک
انسانی، که وحدت بخش انسانی است، به آرمان جامعه انسانی ارتقاء می یابد. با
این معیار، بینش رواقی چنان اهمیت می یابد که بسیاری از شخصیتهای تاریخ
فلسفه غرب به آن تن در می دهند. (لگن تیندر، 1374، ص 40)
مالکوم واترز از منظور کاربردی به تجزیه و تحلیل مفهوم جهانی شدن پرداخته
است وی معتقد است جهانی شدن فرآیندی است اجتماعی که در آن قید وبندهای
جغرافیایی که بر روابط اجتماعی و فرهنگی سایه افکنده است، از بین می رود و
مردم به طور فزاینده از کاهش این قید و بندها آگاه می شوند. بر پایه این دیدگاه در
جامعه جهانی شده، می توان با چنین تصاویری مواجه شد :
1- استقرار یک تک جامعه یا تک فرهنگ در سرتاسر زمین ؛
2- احتمال عدم انسجام این جامعه یا حتی وجود گرایش به اختلافات شدید ؛
3- چند مرکزی بودن و امکان وجود هرج ومرج ؛
4- از بین رفتن وابستگی به زمین به عنوان اصل وحدت بخش زندگی اجتماعی و فرهنگی ؛
5- استقرار جامعه ای بدون مرز و حدود و جغرافیای ؛
6- ناممکن بودن ارزیابی فرهنگی جوامع بر اساس موقعیت های جغرافیایی ؛
7- سهولت ارتباط بین افراد و از بین رفتن عامل معرفت به عنوان یک مسئله.
از این دیدگاه با مشخص کردن نقطه پایان این فرآیند می توان به تصویری دست
یافت که بر اساس آن تحلیل وضعیت فعلی امکان پذیر گردد. ولی چنین به نظر می
رسد که تقلیل سطح برخورد با موضوع تا سطح کاربردی از یک سو و پذیرش
این امر که جهانی شدن ماهیتی رو به تکامل دارد و دائما" دستخوش تحول است
از سوی دیگر، شناخت درون کاوانه را ناممکن می سازد.
موضوع تقلیل گرایانه کاربردی همچنین می تواند این خظر را در برداشته باشد
که مبنای تعریف و جایگاه مدرنیسم در موضوع یا علت یا معلول را نیابیم، چرا
که اگر جهانی شدن را استمرار طبیعی تجدد بدانیم، عواملی مانند صنعتی شدن و
سرمایه داری در طول دهه های اخیر خود قبلا" فرآیند بی هویتی فضا را در
عرصه شهر به راه انداخته اند. در یک شهر مدرن، محلات و مناطق شهری به
عنوان قطعه یا قطعاتی از یک پازل نامفهوم جایی را در یک صفحه بزرگتر
اشغال کرده اند که جابه جایی دائمی شهروندان، فقدان مالکیت، ناهمگونی اقشار،
پدیده بی چهرگی و ... بحران هویت را در ساخت فرهنگ ایجاد کرده است، حال
در یک تداوم تاریخی در جهانی شدن با تغییر دادن تجربه فضا و زمان و فشرده
ساختن آن به نسبی شدن هویتهای لرزان اعم از ملی یا محلی دامن می زند و پدیده
های فرهنگی و عرصه های جدید برای فلق هویت می آفریند که وابسته به محل یا
سنتهای فرهنگی مستقر نیستند.
سه مفهوم فضا – زمان، جهانی شدن و فضا و مکان باید در جهانی شدن شهر ها
مورد توجه قرار گیرد. مقوله فضا زمان چنان که گیدنز آن را می فهمد (یعنی
فشرده شدن زمان و تحرک فضا) با مقوله جهانی شدن و مدرنیسم مستقر در آن
دارای کمبودهای بسیاری است. همچنین متغیرهایی مانند، تنوع، سرعت، آزادی
انتخاب، از میان رفتن عنصر وحدت بخش مکان در رفتارها و ... رابطه فضا –
مکان را دستخوش تحول کرده است. به دیگر سخن ، می توان چنین ادعا کرد که
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
جهانی شدن بازار
سیر تکاملی بشر و بویژه پیشرفتهای فن آوری قرن حاضر در زمینه های مختلف از جمله ارتباطات و حمل و نقل، دنیای بزرگ ما را جهان کوچک و بهم وابسته ای تبدیل کرده است. بارزترین ویژگی جهان امروز که آن را از زمانهای گذشته متمایز ساخته، ضرورت ارتباطات و همزیستی در سایه همیاری و داشتن روابط با سایر ملل می باشد. بر این اساس انتخاب بین حضور در صحنة بین المللی و عدم حضور،جای نداری بحث ندارد چرا که وجود یک کشور با یک سرزمین معین و جمعیتی مشخص کافی است که به عنوان عضوی از اعضای جامعه بین المللی شناخته شود.
یکی از جنبه های مهم اربتاطات بین کشورها، روابط اقتصادی ملل می باشد. اقتصاد بیم الملل از یک سو به عنوان بخشی از روابط خارجی و بین المللی یک کشور از سوی دیگربه صورت ابزری جهت رشد و توسعة اقتصاد داخلی و کوشش در جهت ارتقای سطح زندگی و رفاه مردم به شمار می رود. امروزه اقتصاد بین الملل و اقتصاد داخلی آنچنان به هم گره خورده است که در واقع مکمل و ملزوم یکدیگر هستند.
امروزه پدیدة جهانی شدن به صورت یک امر غالب جهانی شدن در آمده است. این پدیدة کشور های در حال توسعه را نیز صرف نظر از تمایل یا عدم تمایل آنها در بر گرفته است. لذا مهم و درک صحیح این مقوله و اینکه چه تحولاتی برای مشارکت و حضور در ای فرآیند ضروری است، ما را در انتخاب خلاق و گزینش بهتر یاری می نماید.
ورود به بازار جهانی شدن
یکی از خصوصیات جهان کنونی نزدیکی انسانها به یکدیگر است. جهانی شدن یعنی بی معنی شدن مرزها به معنی تولد شکل جدیدی از تجارت و بازرگانی، در این مرحلة نوین اقتصادی در دنیا، دیگر خریدار نیست که به دنبال جنس خود از فروشگاهی به فروشگاه دیگر و از خیابانی به خیابان دیگر می رود، بلکه این فروشنده است که به دنبال خریدار شهر به شهر و کشور به کشور جست و جو می کند. تجارت الکترونیک چنان تحولی ایجاد نموده که فرصتها و تهدیدات بالقوه عظیمی را سبب می شود. هر کس از تحولات و فن آوریهای جدید در امر فروش و بازار یابی بی بهره باشد از چرخة رقابتها کنار خواهد رفت و هر که از این نوآوریها استفاده نماید می تواند امیدی به بقای خود داشته باشد. امروزه ورود به بازار سایر کشورها نیازمند تعیین یک برنامه ریزی اساسی است. هر شرکت باید برنامة خود را برای گشودن هر بازار معین نماید.
بازار یابی بین المللی
بازار یابی بین المللی با همة تفاوتهای ظاهری، در اصل همان بازار یابی و در تعریف بازار یابی – است. به نظر کاهلر منظور از بازار یابی بین المللی یا بازار یابی چند ملیتی، بازار یابی کالا و خدمات در بیش از یک کشور است و می تواند شامل جهانی صدور کالا از کشوری به کشور دیگر باشد. بازار یابی جهانی عبارت است از فرآیند تمرکز بر منابع (نیروی انسانی، پول و سرمایه های فیزیکی) و اهداف یک سیستم در بازار جهانی. بدین ترتیب مدیریت بازار یابی بین المللی عبارت است از0هماهنگی و ادغام چندین برنامة بازار بین المملی به صورت یک برنامة مؤثر بین بین المللی و تعریف بازار بین المللی فقط از آن جهت با تعریف عاو بازار یابی متفاوت اسن که در آن کالاها و خدمات دارای مرزهای سیاسی بازار یابی می شوند.
راهبردهای ورود به بازار های جهانی
به طور کلی راهبردهای ورود به بازار های جهانی را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد.
صادرات 2- اعطای امتیاز 3- مشارکت 4- تولید خارجی
صادرات: صادرات به معنای انتقال کالا یا ارسال و فرستادن کالا از جایی به جای دیگر است. جابجایی در داخل کشور و یا از داخل به خارج هر دو مشمول این تعریف است. در اصطلاح بازرگانی صادرات یکی از راههای ورود به بازارهای سایر کشورهاست. صادرات عبارت است از تولید کالا در یک کشور و مصرف آن در کشور دیگر. این روش مرسوم بدین شکل ورود به بازارهای جهانی و شیوه ای کم خرج تلقی می شود و راهی است که اغلب براحتی انجام پذیر است. علاوه بر این بدان سبب که فروش صادراتی به حداقلی از تعهد منابع نیاز داشته و کمتر برنامه ریزی خانگی را متاثر می سازد، کم خطرترین راه رفع نیاز به شمار می رود.
اعطای امتیاز: روش دیگر برای ورود به بازار خارجی، اعطای امتیاز به سک شرکت تجاری محلی برای انجام تولید یا توزیع محصولات شرکت و یا هر دو می باشد. این شیوه معمولا قدم بعدی عملیات صادرات است. البته در صورتی که شواهد حاکی از آ ن باشد که بازار مورد نظر برای محصولات شرکت بازار سود آوری است. اعطای امتیاز شرکت را قادر می سازد ککه ئامنة فعالیتهایش را بدون هیچ سرمایه گذاری مستقیمی در نیروی انسانی یا تجهیزات گسترش دهد.
اعطای امتیاز به دو شکل امکان پذیر است. روش اول، قرارداد تولید و روش دوم، قرارداد همکاری در مدیریت می باشد. در حالت اول عرضه کنندة امتیاز با تولید کنندة محلی در مورد تولید یک کالا قرارداد می بندد و در حالت دوم شرکت، دانش مدیریت خود را در اختیار یک سرمایه گذار خارجی قرار می دهد ککه در این حالت، شرکت به جای کالا، خدمات مدیریت را عرضه می دارد.
مشارکت: در این استراتژی، سرمایه گذار خارجی و سرمایه گذار داخلی یک فعالیت تولیدی یا بازرگانی را با هم انجام می دهند. در این حالت ممکن است سرمایه گذار خارجی بخشی از سهام یک شرکت محلی را بخرد یا شرکت محلی بخشی از سهام شرکت خارجی را در کشور خودش خریداری نماید و یا هر دو فعالیت جدیدی را با هم شروع کنند.
تولید در کشور خارجی: آخرین راه ورود به بازارهای جهانی، سرمایه گذاری مستقیم در تولید یا مونتاژ کالا در بازار خارجی است. تفاوت این دو روش با روشهایی که مثلا گفته شد این است که در این روش مالکیت کل تسهیلات تولیدی شرکت در آن بازار متعلق به شرکت نامبرده است.
یکی از نکات ضعف این استراتژی، انواع خطرهایی است که ممکن است شرکت با آن رو به رو شود، عمده ترین این خطرها عبارت است از بلوکه شدن یا کم ارزش شدن پولهای سرمایه گذاری شده، وخیم شدن بازار و یا از مصرف خارج شدن مالکیتها و … است.
تعریف تجارت الکترونیک: تجارت الکترونیکی یک انقلاب صنعتی جدید در قرن بیست و یکم تلقی می شود و با جهانی شدن بازار سرعت رو به پیشرفت و توسعه است. در حقیقت انجام هرگونه امور تجاری و بازرگانی به صورت on line و از طریق شبکه جهانی اینترنتالکترونیکی اطلاق می گردد. این فناوری در سالهای اخیر در بستر internet رشد فزاینده ای داشته است. ارتباط فناوری و تجارت به سالهای بسیار دور باز می گردد. فناوری همواره باعث پیشرفت و گسترش تجارت بوده است. حدود 2000 سال قبل از میلاد فینیقیان فن ساخت کشتی را به کار
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
جهانی شدن بازار
سیر تکاملی بشر و بویژه پیشرفتهای فن آوری قرن حاضر در زمینه های مختلف از جمله ارتباطات و حمل و نقل، دنیای بزرگ ما را جهان کوچک و بهم وابسته ای تبدیل کرده است. بارزترین ویژگی جهان امروز که آن را از زمانهای گذشته متمایز ساخته، ضرورت ارتباطات و همزیستی در سایه همیاری و داشتن روابط با سایر ملل می باشد. بر این اساس انتخاب بین حضور در صحنة بین المللی و عدم حضور،جای نداری بحث ندارد چرا که وجود یک کشور با یک سرزمین معین و جمعیتی مشخص کافی است که به عنوان عضوی از اعضای جامعه بین المللی شناخته شود.
یکی از جنبه های مهم اربتاطات بین کشورها، روابط اقتصادی ملل می باشد. اقتصاد بیم الملل از یک سو به عنوان بخشی از روابط خارجی و بین المللی یک کشور از سوی دیگربه صورت ابزری جهت رشد و توسعة اقتصاد داخلی و کوشش در جهت ارتقای سطح زندگی و رفاه مردم به شمار می رود. امروزه اقتصاد بین الملل و اقتصاد داخلی آنچنان به هم گره خورده است که در واقع مکمل و ملزوم یکدیگر هستند.
امروزه پدیدة جهانی شدن به صورت یک امر غالب جهانی شدن در آمده است. این پدیدة کشور های در حال توسعه را نیز صرف نظر از تمایل یا عدم تمایل آنها در بر گرفته است. لذا مهم و درک صحیح این مقوله و اینکه چه تحولاتی برای مشارکت و حضور در ای فرآیند ضروری است، ما را در انتخاب خلاق و گزینش بهتر یاری می نماید.
ورود به بازار جهانی شدن
یکی از خصوصیات جهان کنونی نزدیکی انسانها به یکدیگر است. جهانی شدن یعنی بی معنی شدن مرزها به معنی تولد شکل جدیدی از تجارت و بازرگانی، در این مرحلة نوین اقتصادی در دنیا، دیگر خریدار نیست که به دنبال جنس خود از فروشگاهی به فروشگاه دیگر و از خیابانی به خیابان دیگر می رود، بلکه این فروشنده است که به دنبال خریدار شهر به شهر و کشور به کشور جست و جو می کند. تجارت الکترونیک چنان تحولی ایجاد نموده که فرصتها و تهدیدات بالقوه عظیمی را سبب می شود. هر کس از تحولات و فن آوریهای جدید در امر فروش و بازار یابی بی بهره باشد از چرخة رقابتها کنار خواهد رفت و هر که از این نوآوریها استفاده نماید می تواند امیدی به بقای خود داشته باشد. امروزه ورود به بازار سایر کشورها نیازمند تعیین یک برنامه ریزی اساسی است. هر شرکت باید برنامة خود را برای گشودن هر بازار معین نماید.
بازار یابی بین المللی
بازار یابی بین المللی با همة تفاوتهای ظاهری، در اصل همان بازار یابی و در تعریف بازار یابی – است. به نظر کاهلر منظور از بازار یابی بین المللی یا بازار یابی چند ملیتی، بازار یابی کالا و خدمات در بیش از یک کشور است و می تواند شامل جهانی صدور کالا از کشوری به کشور دیگر باشد. بازار یابی جهانی عبارت است از فرآیند تمرکز بر منابع (نیروی انسانی، پول و سرمایه های فیزیکی) و اهداف یک سیستم در بازار جهانی. بدین ترتیب مدیریت بازار یابی بین المللی عبارت است از0هماهنگی و ادغام چندین برنامة بازار بین المملی به صورت یک برنامة مؤثر بین بین المللی و تعریف بازار بین المللی فقط از آن جهت با تعریف عاو بازار یابی متفاوت اسن که در آن کالاها و خدمات دارای مرزهای سیاسی بازار یابی می شوند.
راهبردهای ورود به بازار های جهانی
به طور کلی راهبردهای ورود به بازار های جهانی را می توان به شرح زیر طبقه بندی کرد.
صادرات 2- اعطای امتیاز 3- مشارکت 4- تولید خارجی
صادرات: صادرات به معنای انتقال کالا یا ارسال و فرستادن کالا از جایی به جای دیگر است. جابجایی در داخل کشور و یا از داخل به خارج هر دو مشمول این تعریف است. در اصطلاح بازرگانی صادرات یکی از راههای ورود به بازارهای سایر کشورهاست. صادرات عبارت است از تولید کالا در یک کشور و مصرف آن در کشور دیگر. این روش مرسوم بدین شکل ورود به بازارهای جهانی و شیوه ای کم خرج تلقی می شود و راهی است که اغلب براحتی انجام پذیر است. علاوه بر این بدان سبب که فروش صادراتی به حداقلی از تعهد منابع نیاز داشته و کمتر برنامه ریزی خانگی را متاثر می سازد، کم خطرترین راه رفع نیاز به شمار می رود.
اعطای امتیاز: روش دیگر برای ورود به بازار خارجی، اعطای امتیاز به سک شرکت تجاری محلی برای انجام تولید یا توزیع محصولات شرکت و یا هر دو می باشد. این شیوه معمولا قدم بعدی عملیات صادرات است. البته در صورتی که شواهد حاکی از آ ن باشد که بازار مورد نظر برای محصولات شرکت بازار سود آوری است. اعطای امتیاز شرکت را قادر می سازد ککه ئامنة فعالیتهایش را بدون هیچ سرمایه گذاری مستقیمی در نیروی انسانی یا تجهیزات گسترش دهد.
اعطای امتیاز به دو شکل امکان پذیر است. روش اول، قرارداد تولید و روش دوم، قرارداد همکاری در مدیریت می باشد. در حالت اول عرضه کنندة امتیاز با تولید کنندة محلی در مورد تولید یک کالا قرارداد می بندد و در حالت دوم شرکت، دانش مدیریت خود را در اختیار یک سرمایه گذار خارجی قرار می دهد ککه در این حالت، شرکت به جای کالا، خدمات مدیریت را عرضه می دارد.
مشارکت: در این استراتژی، سرمایه گذار خارجی و سرمایه گذار داخلی یک فعالیت تولیدی یا بازرگانی را با هم انجام می دهند. در این حالت ممکن است سرمایه گذار خارجی بخشی از سهام یک شرکت محلی را بخرد یا شرکت محلی بخشی از سهام شرکت خارجی را در کشور خودش خریداری