لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 20
جنگ جهانی اول
جنگ جهانی اول (با نامهای جنگ جهانگیر یکم، نخستین جنگ جهانی، جنگ بزرگ و جنگ برای پایان همه جنگ ها نیز شناخته میشود) یک نبرد جهانی بود که از ماه اوت ۱۹۱۴ تا نوامبر ۱۹۱۸ رخ داد. بدون هیچ زمینه کشمکشی، سربازان بسیاری برای جنگ تجهیز شدند و مناطق بسیاری درگیر جنگ شدند. پیش از این، هیچ وقت تلفات جنگی به این اندازه زیاد نبود. سلاحهای شیمیایی برای نخستین بار در این جنگ استفاده شدند، برای نخستین بار، به طور انبوه مناطق غیرنظامی از آسمان بمباران شدند و نیز برای نخستین بار در این سده کشتار غیرنظامیان در سطحی گسترده در طول جنگ رخ داد. این جنگ بخاطر شیوه جنگی سنگری نیز معروف است.
جنگ جهانی اول از مهمترین اتفاقات تاریخ بشر است و به طور مستقیم و غیر مستقیم نقش بزرگی در تعیین تاریخ قرن بیستم داشتهاست. این جنگ پایانی بر نظامهای سلطنت مطلقه در اروپا را به همراه آورد و باعث انقراض چهار امپراتوری امپراطوری اتریش - مجارستان, آلمان و عثمانی و روسیه تزاری و سلسلههای هوهنزولرن, هابسبورگ, عثمانی و رمانوف شد. همه این امپراتوریها از زمان جنگهای صلیبی بر سر قدرت بودند.
اکثر تاریخ نویسان معتقدند که عدم موفقیت مذاکرات پس از جنگ و «معاهده ورسای» و تحمیل غرامتهای بسیار به آلمان و دیگر دول شکست خورده باعث رشد فاشیسم در ایتالیا و نازیسم در آلمان و زمینهٔ آغاز جنگ جهانی دوم شد.
این جنگ همچنین کاتالیزوری برای انقلاب روسیه بود که بعدها جهان را تحت تأثیر قرار داد و از چین تا کوبا انقلابهای کمونیستی را دامن زد و از طرفی زمینهٔ تبدیل روسیه به یک ابرقدرت جهانی و آغاز جنگ سرد با آمریکا را دربر داشت.
در شرق نابودی امپراتوری عثمانی باعث پیدایش دولت دموکراتیک,سکولار و مدرن جدیدی به نام «ترکیه» شد. در اروپای مرکزی دول جدیدی همچون چکسلواکی و یوگسلاوی زاده شدند و دولت لهستان مجدداً شکل گرفت.
جنگ عظیمی در اروپا بین آلمان، رهبر دول محور، و نیروهای متفقین به رهبری فرانسه و بریتانیا درگرفت. دول محور که عبارت بودند از امپراتوری آلمان به رهبری «قیصر ویلیام دوم» (۱۹۴۱ ـ ۱۸۵۹م)، و امپراتوری اتریش - مجارستان بلغارستان و امپراتوری عثمانی نیز به نفع آنها میجنگیدند. آلمان تا آن زمان قویترین قدرت نظامی جنگ محسوب میشد.
تا مدت هاهیچ یک از دو طرف نتوانستند به پیروزی کامل دست یابند و جنگ تا چهار سال بطول انجامید. پیش از پیروزی متفقین حدود ۱۰ میلیون نفر کشته شدند. پس از پایان این جنگ در سال ۱۹۱۹ و در کنفرانسی در پاریس «معاهده ورسای» امضا شد و غرامتهای بسیار سنگینی بر بازندگان جنگ تحمیل شد.
وحدت آلمان در فاصله سالهای ۱۸۴۸ تا ۱۸۷۱ صورت گرفت و نتیجه جنگهایی بود که ویلهلم یکم پادشاه پروس به تحریک بیسمارک با اتریش و فرانسه به راه انداخت. ویلهلم اول، پس از رسیدن به پادشاهی، بیسمارک را به نخستوزیری برگزید. اولین جنگ بین پروس و دانمارک بود که علت آن اختلاف بر سر دوکنشینهای شلسویگ، هلشتاین، لونبورگ بین پادشاه دانمارک و اتحادیه ایالتهای آلمانی بود. بیسمارک از دولت اتریش دعوت نمود تا با پروس در حل اختلاف بین اتحادیه ایالتهای آلمانی و دانمارک همراهی کند و از آنجا که هر دو کشور از کریستیان پادشاه دانمارک خواستند از انضمام شلسویگ به خاک خود چشم بپوشد، و پادشاه دانمارک به این امر راضی نشد آن دو کشور با ۹۰ هزار سپاه به دانمارک حمله نمودند. سپاهیان کریستیان به علت کمی نیروها شکست خوردند و او درخواست صلح نمود و سرانجام به موجب عهدنامهای که در وین منعقد شد دانمارک رسماً از دوکنشینهای سه گانه چشم پوشید. پروس دوکنشین لونبورگ را تصرف کرد و اتریش ۱۵ میلیون مارک غرامت از آن دوکنشین گرفت و حکومت دو دوکنشین دیگر نیز بین دو دولت تقسیم شد.
بیسمارک پس از جنگ دانمارک درصدد بود بین پروس و اتریش نیز جنگی ایجاد کند، ولی برای احتیاط ابتدا با ناپلئون سوم امپراتور فرانسه دوست شد و او را راضی نمود تا در جنگ بین پروس و اتریش بیطرف بماند و سپس با ویکتور امانوئل دوم پادشاه ایتالیا بر ضد اتریش معاهدهای منعقد ساخت. پس از آن، اتریش را متهم ساخت که در حکومت هلشتاین از رعایت منافع مشترک دو دولت خودداری کردهاست. همچنین موضوع تغییر وضع اتحادیه دولتهای آلمانی را پیش کشید و مجلس اتحادیه ایالتهای آلمانی به اتریش اعلان جنگ داد. جنگ سادو که آلمانیها آن را کونیگراتس میگویند نتیجه درگیری بین پروس و اتریش را مشخص نمود. بعد از آن دیگر اتریشیها مقاومت جدی نکردند و در فردای جنگ سادو، فرانسو ژوزف درصدد برآمد با ناپلئون سوم صلح نماید. به موجب معاهده پراگ، ایالات شلسویک هولشتاین، هانور الکنرال، هس و فرانکفورت ضمیمه پروس گردید و پروس، که تا این زمان دو قطعه جداگانه بود، به یک مملکت تبدیل شد. بعد از این، بیسمارک با ممالک واقع در شمال رودماین در مورد تشکیل یک اتحادیه جدید به مذاکره پرداخت و این هیئت به اسم ممالک مجتمعه آلمان شمالی در ماه آوریل ۱۸۶۷ تشکیل گردید که شامل ۲۲ مملکت یعنی تمام ممالک آلمان به جز آلمان جنوبی (ممالک باویر و ورتامبرگ و گراندوشه باد) میشد.
[ویرایش] جنگ فرانسه با آلمان
بیسمارک پس از غلبه بر اتریش درصدد به راه انداختن جنگ پروس با فرانسه بود. این جنگ دو علت داشت: اولاً اراده بیسمارک در تکمیل وحدت آلمان به وسیله منظم کردن ممالک جنوبی به ممالک مجتمعه شمالی که برای موفقیت در این امر لازم بود احساسات ضد پروسی را در ممالک جنوبی به وسیله احساسی قویتر که کینه نسبت به فرانسه (دشمن ارثی) باشد از بین ببرد؛ ثانیاً دولت فرانسه نتوانست در موقع مساعد اقدامات لازم را انجام دهد و تظاهراتی جنگجویانه داشت. دولت فرانسه از بیسمارک قسمتی از اراضی باویر در ساحل رود رن و همچنین شهر مایانس را تقاضا نمود (پنجم اوت ۱۸۶۶) و چون بیسمارک جواب داد که این تقاضا در حکم جنگ است این تقاضا پس گرفته شد؛ ولی طولی نکشید که فرانسه در ۲۰ اوت الحاق فوری لوکزامبورگ و اجازه الحاق بلژیک را در موقع مساعد درخواست نمود و در مقابل: اولاً پروس را آزادی میداد که در آلمان جنوبی مثل آلمان شمالی آزادانه عمل کند، ثانیاً حاضر شد با پروس قرارداد تعرضی و تدافعی منعقد نماید. بیسمارک هم پیشنهادهای ناپلئون را فوراً با شاهان باویر و ورتمبرگ اطلاع داد و آنها خشمگین شده و قراردادهای نظامی با ویلهلم اول منعقد ساختند. بدین ترتیب، اهالی ایالتهای جنوبی آلمان هم نسبت به فرانسه بدبین شدند. لوکزامبورگ ملک شخصی پادشاه هلند بود و او راضی شد به ۹۰ میلیون فرانک آن را به فرانسه بفروشد؛ اما این خبر هیجانی در آلمان برانگیخت و بیسمارک پادشاه هلند را مجبور ساخت از فروش لوکزامبورگ خودداری نماید و سرانجام این موضوع در کنفرانس لندن مورد بررسی قرار گرفت. اختلاف دیگر بر سر سلطنت اسپانیا بود که در ۱۸۶۸ نام
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 43 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سازمان تجارت جهانی WTO
موافقتانه ی عمومی تعرفه و تجارت (گات) در سال 1974 با هدف افزایش تجارت بین المللی از طریق حذف موانع تجاری منعقد گردید. تا کنون مذاکرات متعددی در چهارچوب این موافقتنامه صورت گرفته است که دستاوردهای زیادی در گسترش تجارت جهانی داشته است. آخرین دور مذاکرات موسوم به دور اروگوئه سرانجام پس از 7 سال به نتیجه رسید و سند نهایی آن در 26 فروردین 1373 (15 آوریل 1994) طی نشستی در مراکش توسط نمایندگان دولتهای عضو امضا شد.
سند نهایی دور اروگوئه نتیجه ی یکی از مجادله برانگیزترین دورهای مذاکراتی گات برای حذف موانع تجاری است که حیطه های جدیدی چون تجارت خدمات، جنبه های مرتبط با تجارت حقوق مالکیت معنوی، کشاورزی، منسوجات و پوشاک و اقدامات سرمایه گذاری مرتبط با تجارت را نیز در بر می گیرد.
با امضای این سند، سازمان تجارت جهانی، به عنوان نهادی جدید تأسیس میشود که بر اجرای کلیهی موافقتنامه ها، تفاهم نامه ها و تصمیمات توافق شده در مذاکرات دور اروگوئه و کلاً نظام تجاری چند جانبه نظارت خواهد داشت. با توجه به اینکه تا کنون 124 دولت به گات ملحق شده اند و 20 دولت دیگر نیز در شرف الحاق می باشند و پس از تشکیل سازمان تجارت جهانی از ابتدای سال 1995 این سازمان عملاً در موقعیتی قرار خواهد گرفت که بر تمام جنبههای بازرگانی بین المللی، اعم از کالایی و غیرکالایی، نظارت خواهد داشت، آگاهی از اسناد منعقده از جمله سند نهایی دور اروگوئه می تواند تأثیر مناسبی بر سیاستگذاریهای تجارت خارجی کشور، بویژه در جهت توسعه ی صادرات داشته باشد.
«موافقت نامه ی تأسیس سازمان تجارت جهانی»
طرفهای این موافقت نامه، با تصدیق اینکه روابطشان در زمینه ی تلاش های تجاری و اقتصادی باید به منظور ارتقای استانداردهای زندگی، تضمین اشتغال کامل و حجم زیاد و دائم التزاید درآمد واقعی و تقاضای موثر، گسترش تولید و تجارت کالاها و خدمات ضمن فراهم کردن امکانات استفاده بهینه از منابع جهانی منطبق با هدف توسعه ی قابل دوام، ]و[ در پی حفظ و حراست از محیط زیست و تقویت وسایل انجام این کار به گونه ای سازگار با نیازها و علائق مربوطشان در سطوح مختلف توسعه ی اقتصادی باشد،
با تصدیق مجدد اینکه برای تضمین سهم کشورهای در حال توسعه و بویژه کشورهای دارای کمترین میزان توسعه یافتگی، در رشد تجارت بین المللی متناسب با نیازهای توسعه اقتصادی آنها، تلاشهای مثبتی لازم است، با تمایل به همکاری در تحقق این هدفها با ورود به ترکیبات دو جانبه و متقابلاً سودمند با هدف کاهش مشابه تعرفه ها و سایر موانع تجاری و امحای رفتار تبعیضی در روابط تجاری بین المللی، بنابراین با عزم ایجاد یک سیستم تجاری چند جانبه ی یکپارچه، پایدارتر و ماندگارتر که موافقتنامه ی عمومی تعرفه و تجارت، نتایج تلاشهای آزادسازی تجاری در گذشته و کل نتایج مذاکرات تجاری چند جانبه ی دور اروگوئه را در بر بگیرد، مصمم به حفظ اصول اساسی و پیشبرد هدفهای بنیانی این سیستم تجاری چند جانبه، به شرج زیر توافق مینمایند.
ماده ی 1: تأسیس سازمان
بدین وسیله سازمان تجارت جهانی (که از این پس به عنوان «WTO» خوانده میشود) تأسیس می گردد
ماده 2: حوزه ی فعالیت سازمان تجارت جهانی
سازمان تجارت جهانی چارچوب نهادی مشترک برای هدایت روابطتجاری اعضای خود در خصوص مسائل مربوط به موافقت نامه ها و اسنادحقوقی پیوست مندرج در ضمائم موافقتنامه ی حاضر، به وجود می آورد.
موافقتنامه ها و اسناد حقوقی پیوست، مندرج در ضمیمه ها (که از این پس به عنوان «موافقت نامه های تجاری میان چند طرف» خوانده می شود) در مورد اعضایی که آنها را قبول کرده اند، هم چنین جزء لاینفک موافقتنامه حاضر بوده و برای اعضای مزبور الزام آور است. موافقت نامههای تجاری میان چند طرف، برای اعضایی که آنها را نپذیرفته اند، تعهدات یا حقوقی به وجود نمی آورد.
ماده 3: وظایف سازمان تجارت جهانی
سازمان تجارت جهانی اجرا، مدیریت و عملکرد موافقت نامه ی حاضر و موافقت نامه ی حاضر و موافقت نامه های تجاری چند جانبه و پیشبرد هدفهای آنها را تسهیل و هم چنین چارچوب اجرا، مدیریت و عملکرد موافقتنامههای تجاری میان چند طرف ]بدون الزام عضویت همه اعضای گات[ را تهیه خواهد کرد.
سازمان تجارت جهانی مجمعی برای مذاکرات میان اعضایش در خصوص روابط تجاری چند جانبه ی آنها راجع به مسائل مورد بحث در موافقتنامههای مذکور در ضمائم این موافقتنامه به وجود خواهد آورد. سازمان تجارت جهانی هم چنین می تواند مجمعی برای مذاکرات بیشتر میان اعضایش در خصوص روابط تجاری چند جانبه ی آنها و چارچوبی را برای اجرای نتایج چنین مذاکراتی که ممکن است کنفرانس وزیران در بارهی آن تصمیم بگیرد به وجود آورد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
انــقلاب, پدیده اى غربى یا جهانى؟
پیش درآمد؛
انقلاب، مقوله اى نوپدید در جامعه انسانى است که علل مختلف و تبعات فراوانى برای آن قابل تبیین است. تضاد اقتصادى، عدم تعادل میان ساختارها، نهادها و روابط اجتماعى و بحران در کارکرد جامعه از یکسو و نیز بسیج سیاسى، سازماندهى و رهبرى و ایدئولوژى خاص در فرصت سیاسى مناسب از دیگر سو، وضعیت یک جامعه را انقلابى مى کند و عدم مدیریت صحیح حاکمان و سیاستمداران، فضا را به سمت پیروزى انقلاب سوق مى دهد.
در طول تاریخ سیاسی اجتماعی بشر، انقلاب از هنگامى به عنوان یک مفهوم و واقعیت اجتماعى پذیرفته شد که در فرانسه در قرن هجدهم میلادى، اکثریت مردم توانستند حکومت وقت را ساقط کنند، قانون جدیدى روى کار آورند و خود، آینده سیاسى خویش را رقم زنند. پس از آن، انقلاب ها و نهضت هاى سیاسى فراوانى در جوامع مدرن و جهان سوم روى داده است که هرکدام نقش عظیمى در خود آن جوامع و جهان پیرامون آن به جای گذاشته اند. در این میان اسلام و کشورهاى اسلامى نیز از انقلاب و نهضت هاى سیاسى مبرا نبوده اند. مصر، ترکیه، سوریه، لبنان، عراق و خصوصاً ایران تجربیاتى از دست را داشته اند و نقش دین اسلام در این وقایع غیر قابل انکار است.
این واقعیتی غیر قابل انکار است که اسلام دینى اجتماعى و پویا است و کارکردهای اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادی بسیارى در جامعه ایفا مى کند و از همین رو بررسى جامعه شناختى انقلاب در کشورهاى اسلامى بدون توجه به اسلام و کارکردها و ایده هاى آن، ناقص به نظر مى رسد. بر همین مبنا در این مقال ابتدا ضمن تبیین مفهوم انقلاب و انواع آن، مدلهاى مختلف و نظریات متفاوت اندیشمندان سیاسى و اجتماعى درباره انقلاب تشریح شده و رابطه هرکدام با دین نیز سنجیده میشود و سپس به تحلیل وضعیت ایران، انقلاب اسلامى ایران و مقایسه تطبیقى آن با دیگر انقلاب ها پرداخته شده است؛ شاید در نهایت بتوانیم این سوال را پاسخ دهیم که ((انقلاب پدیده ای غربی است یا جهانی؟))
مفهوم انقلاب
بررسى مفهوم انقلاب، در اندیشه ها و مکاتب مختلف به نتایج و تعاریف متفاوتى منجر شده است. برخى متفکرین، انقلاب سیاسى را از انقلاب اجتماعى متمایز کرده اند و در نتیجه تعاریف متفاوتى براى هرکدام قائل شده اند. برخى اندیشمندان، انقلاب صلح آمیز را از انقلاب خشونت آمیز تفکیک کرده اند. برخى دیگر به تمایز میان انقلاب های بزرگ و کوچک قائل هستند و به هرحال بر مبناى هرکسى از ظن خود شد یار من، اندیشمندان و صاحبنظران در حوزه هاى مختلف سیاسى، اجتماعى، فرهنگى، اقتصادى، نظامى و بسیارى از دیگر عرصه ها، سعى کرده اند انقلاب را برمبناى آن چه مى پندارند، تعریف کرده و به تقسیم بندى آن روى آورند.
لیکن در تعریفی نسبتا جامع می توان انقلاب را نوعى دگرگونى ساختارى و اساسى در سیاست و اجتماع و فرهنگ یک جامعه دانست که علل متفاوتى از جمله فقر، نابرابری، فساد، ظلم، مقابله با ایده های پذیرفته شده و تضاد فرهنگی، سیاسی، اقتصادی، بحران کارکردها و ساختارهای اجتماعی و بسیج سیاسی و ایدئولوژیک و... مى تواند داشته باشد و در طول زمان، نتایج قابل پیش بینى و غیر قابل پیش بینى زیادى را به همراه خواهد داشت. نکته اساسى در انقلاب، تغییر از پایین به بالاست وگرنه تغییر از بالا به پایین و حکومتى، نوعى اصلاح محسوب شده و تغییرات انفجارى چریکى و نظامى نیز در حیطه جنبش ها و بسیج هاى سیاسى مطالعه مى شود. ابعاد مهم انقلاب، آنگونه که استانفورد کوهن ابراز کرده است شامل استحاله ارزشها، دگرگونى ساختارى، تغییر نهادها، تغییر نخبگان، تغییر کانونهاى مؤثر مشروعیت و خشونت است. اما در این بخش از مقاله سعى مى کنیم به تعاریف متفاوتى از انقلاب و تعاریف مصداقى تر از آنچه در بالا اشاره کردیم، بپردازیم.
نگاه سیاسى به انقلاب
در نگاه سیاسى به انقلاب، بیشتر تغییر حکومت و ساختارهاى سیاسى مورد توجه است. یکى از اندیشمندان علوم سیاسى به نام «استفان والت» معتقد است انقلاب، از بین بردن یک دولت مستقل توسط اعضاى جامعه است که منجر به جایگزین کردن دولت جدید و نظام سیاسى جدید مى گردد. «ساموئل هانتینگتون» نیز در همین زمینه معتقد است که انقلاب، تحولى سریع و اساسى و خشونت بار در ارزشها و اسطوره هاى حاکم بر جامعه و نهادهاى سیاسى است.
در این دیدگاه، انقلاب وسیله اى براى تغییر وضع موجود به وضع مطلوب است که علل مختلف سیاسى، اجتماعى، اقتصادى و فرهنگى موجد و موجب بروز آن است. از این لحاظ انقلاب، در ارتباط تنگاتنگ با مفاهیمى چون جنبش، کودتا و نهضت است. طبق نظرات این گونه متفکرین، حکمرانان جامعه نامتعادل از لحاظ کارکردى در هرکدام از حوزه هاى مختلف نظام اجتماعى، براى حفظ خود دو راه را پیشه مى کند: یا سرکوب مطلق و فشار زیاد بر جامعه، که ممکن است به نوعى انفجار اجتماعى و ایجاد انقلاب منجر گردد و یا آزادى نسبى در گروه هاى مخالف پیشه می گیرند که این راهکار نیز باعث قوت گرفتن انقلابیون و نفوذ بیشترشان بر افکار عمومى و در نتیجه انقلاب مى شود. بنابراین در شرایط عدم تعادل سیاسى، وضعیت انقلابى بر جامعه حکمفرما مى شود و در اکثر مواقع این وضعیت منجر به پیروزى انقلاب خواهد شد.
نگاه اجتماعى به انقلاب
از جنبه جامعه شناختى، انقلاب تنها تغییر دولت و نظام سیاسى نیست و مسئله مهم تر در آن، تغییر ساختها و نهادهاى اجتماعى است که در این صورت رابطه اش با تغییر دولت، عموم و خصوص من وجه است. لذا از نظر جامعه شناسی بسیار انقلاب هایى وجود دارند که با تغییر دولت به معنى واقعى کلمه همراه نبوده است گرچه تغییر حکومت را در پى داشته است. از جمله انقلاب هاى رنگى و مخملى اخیر. و از دیگرسو بسیار تغییر دولت هایى بوده که روند انقلابى را طى نکرده و از طریق جنبش ملى، جنبش قبیله اى، یا جنبش نظامى (کودتا) ایجاد شده است. البته در همین دیدگاه نیز، تفاوت نظراتی وجود دارد؛ از یک سو چپ ها و مارکسیست ها هستند که انقلاب را داراى کارکرد فرض گرفته و جبر تاریخ را به سمت انقلاب مى پندارند و در مقابل ، کارکردگرایان می باشند که انقلاب را امرى غیر کارکردى و خلاف نظم موجود مى دانند که البته اگر به وقوع بپیوندد، آن را علت بى نظمى ها و عدم کارکرد صحیح دولت و نظام اجتماعى موجود مى دانند. اما در کل دو ویژگی مهم در انقلاب اجتماعی، انطباق تغییرات ساختار اجتماعی با شورش های اجتماعی و نیز همزمانی تغییرات سیاسی و اجتماعی با دیگر تغییرات می باشد.
بدین ترتیب برخى جامعه شناسان، انقلاب را معلول اهمال دولت در حفظ نظم مى دانند از جمله «ویلفردو پاره تو» معتقد است: زمانى انقلاب پیروز مى شود که حکام وظیفه خود را درباره حفظ نظم به وسیله اجبار فراموش کنند. یا «آنتونى گیدنز» که سعى دارد با تلفیق سیاست و جامعه شناسى تعریفى جامع از انقلاب ارائه دهد و در کتاب مشهور خویش معتقد است که انقلاب «تصرف قدرت دولتى از طریق وسایل خشن به وسیله رهبران یک جنبش توده اى به منظور استفاده بعدى از آن براى ایجاد اصلاحات عمده اجتماعى» است.
نگاه غیر علمى به انقلاب
علاوه بر نگاه اجتماعى و سیاسى به مقوله انقلاب، در طول تاریخ به وقایع و اتفاقات بسیار دیگرى نیز اصطلاح انقلاب اطلاق شده است. از این منظر هر تغییر محیطى، تغییر ارزشى، تغییر فرهنگى خاص و... که همراه با نوعى انفجار داخلى و تغییر سهمگین باشد، انقلاب فرض مى شود. انقلاب صنعتى، انقلاب علمى، انقلاب جمعیتى، انقلاب در ادبیات و موسیقى و... همه مقولاتى از این قبیل اند که انقلاب به معناى واقعى کلمه نیستند و نوعى تغییر شدید و ساختارى مى باشند که به علت فقر لغت، لفظ انقلاب بر چنین مفاهیمى نیز ذکر مى گردد. بنابراین آن چه در اینجا ما به عنوان انقلاب، مورد بحث و نظر قرار مى دهیم و قصد مقایسه تطبیقى داریم، انقلاب سیاسى و اجتماعى است که از قرن 17 در فرانسه آغاز شده و تا به امروز نیز ادامه دارد و هرگز دیگر جنبه ها را در بر نمى گیرد.
انواع انقلاب
غیر از تقسیم بندى انتزاعى انقلاب به سیاسى و اجتماعى، در عرصه عمل و واقعیت، انقلاب هاى پیروز شده در طول تاریخ بشر را مى توان در چند دسته تقسیم بندى کرد. که اندیشمند معاصر «جان فوران» به خوبى این تقسیم بندى را به صورت علمى انجام داده است.
1 ـ انقلاب هاى اجتماعى موفق
انقلاب هاى اجتماعى موفق، شامل انقلاب هایى بزرگ در قرن گذشته مى باشد که در آن 5 ویژگى مشترک وجود دارد. در تمامى آن کشورها، 1 ـ توسعه وابسته وجود دارد 2 ـ حکومت سرکوبگر وانحصارگر و متکى به شخص اقتدارگر دارد 3 ـ فرهنگ سیاسى مقاوت در آن شکل مى گیرد 4 ـ رکود اقتصادى غیر قابل انتظار ایجاد شده است و 5 ـ امکان نفوذ خارجى وجود دارد. این شکل از انقلاب ها به ترتیب تاریخى در کشورهاى مکزیک در سال 1920، چین در سال 1949، کوبا در سال 1959، نیکاراگونه و ایران در سال 1979 اتفاق افتاده است.
2 ـ انقلاب هاى اجتماعى ضد استعمارى
انقلاب هاى اجتماعى ضد استعمارى که نوعى بسیج سیاسى ملى محسوب مى شود، پس از جنگ جهانى دوم و به دنبال تغییر سیاست دولت هاى بزرگ اتفاق افتاد. در این انقلاب ها وضع سیاسى داخلى یا دیکتاتورى داخلى مورد توجه و آماج حملات نیست، بلکه حضور یک استعمارگر خارجى است که جرقه مبارزه و اتحاد را شعله ور مى سازد.
این انقلاب ها در طول 50 سال گذشته در کشورهایى رخ داده که توسعه وابسته و زیر سلطه آمریکا، انگلیس، فرانسه یا پرتغال داشته اند. دولت داخلی، تحت استیلاى کامل قدرت یا قدرت هاى غربى و بیگانه است. فرهنگ سیاسى به سمت سوسیالیسم و ملى گرایى نیل پیدا مى کند. و در همه کشورهایى که اینگونه انقلاب رخ داده یعنى الجزایر در سال 1962، ویتنام در سال 1975، آنگولا، موزامبیک و زیمبابوه در دهه 1970 انقلاب از طریق نوعى ائتلاف چریکى گسترده ایجاد شده است.
3 ـ انقلاب هاى اجتماعى واژگون شده
جان فوران، انقلاب هاى شکست خورده و وضعیت انقلابى که به پیروزى نمى انجامد را با نام انقلاب اجتماعى واژگون شده نامیده است. او نماد این وضعیت را فعالیت های سالوادور آلنده و وقایع شیلى مى داند. که معتقد است پس از به قدرت رسیدن سران انقلابى در پى یک انقلاب اجتماعى، مردم پشتیبانى لازم را از آن نمى کنند و از طریق یک کودتا یا شکلى دیگر از اقدامات سیاسى، قدرت انقلابى سرنگون مى گردد.
این شکل از انقلاب که در کشورهاى گوآتمالا در سال 1954، شیلى در سال 1973، گرنادا در سال 1983 و جامائیکا در سال 1980 مشاهده شده است، در وضعیت سیاسى و اجتماعى رخ مى دهد که مانند شکل هاى قبلى، توسعه وابسته جریان دارد. شکل دولت، دیکتاتورى است و فرهنگ سیاسى نیز رادیکال و مردم گرایانه است. و البته در همه موارد ذکرشده رهبر انقلابى شکست مى خورد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
بنگاههای برتر جهانی (12)
شرکت سامسونگ الکترونیک(SAMSUNG ELECTRONIC)
مسعود بینش
mas_binesh@hotmail.com
سامسونگ الکترونیک در یک نگاه
سابقه: 67سال (تأسیس: 1938)بنیانگذار: لی بیونگ چولحوزه فعالیت: ارتباطات راه دور، نیمه هادیها، فناوری دیجیتالویژگی: برترین شرکت کره جنوبیفروش (2005): 5/71 میلیارد دلارکارکنان (2005): 80594 نفررتبه درFORTUNE 500)2005):ا39مدیرعامل: لی کان هی
ممکن است کار لی بیونگ چول بنیانگذار گروه سامسونگ در سال 1938 برای تاسیس شرکت را دشوار به حساب بیاوریم، اما هیچ تردید نمی توان روا داشت که 20 سال پیش که رهبری شرکت به دست فرزند او، «لی کان هی» افتاد و او مسئولیت عبور و تبدیل یک شرکت خانوادگی و بازرگانی را به یک شرکت مبتنی بر فناوری الکترونیک برعهده گرفت، دشواری کار بسیار بیشتر از دوران تأسیس بوده است. اما آنچه مهم است آن است که «لی» به خوبی از عهده این مسئولیت برآمد و این شرکت سه ستاره (معنای سامسونگ در زبان کره ای) را ستاره های بیشتری بخشید و جایگاه آن را نه تنها در کره که در جهان و در مقایسه با شرکتهای حوزه الکترونیک تثبیت کرد. سامسونگ اکنون در حوزه های مختلفی همچون صنایع سنگین، صنایع کشتی سازی، نساجی، پتروشیمی، خودروسازی و بویژه صنایع الکترونیک فعال است و عظیم ترین و محبوب ترین شرکت زیرمجموعه آن یعنی سامسونگ الکترونیک به گونه ای حرکت کرده که امروز در برخی محصولات نظیر نمایشگرهای مختلف مقام اول را در دنیا کسب کرده است. در عرضه گوشیهای تلفن همراه به مقام سوم جهانی دست یافته است و درمجموع فعالیتهای حوزه الکترونیک به رقابت با سونی و پاناسونیک می اندیشد. اندیشه های تحول گرایانه رهبر کنونی شرکت یعنی لیکانهی در تغییر جهت سامسونگ بسیار موثر بوده است.تاریخچهگروه سامسونگ در سال 1938 توسط لی بیونگ چول به عنوان یک شرکت بازرگانی تأسیس شد و بیشترین حجم کاری خود را بر صادرات ماهی و میوه و سبزی به چین قرار داد. طی یک دهه، با رشدی بسیار سریع، سامسونگ به یکی از 10 شرکت بزرگ کره تبدیل شد. در سال 1969 شرکت سامسونگ الکترونیک در گروه سامسونگ متولد شد. در دهه 1970، شرکت با سرمایه گذاری در صنایع سنگین، صنایع شیمیایی و پتروشیمی و ساخت کشتی، راه صنعتی شدن را درپیش گرفت. در 1973 دومین برنامه پنجساله مدیریت اعلام شد و گذار از مرحله ساخت مواداولیه به محصول نهایی هدف گیری شد. در این دهه شرکتهای صنایع سنگین، پتروشیمی، کشتی سازی و صنایع دقیق سامسونگ تأسیس شد و اولین صادرات صنایع الکترونیک ازسوی سامسونگ الکترونیک صورت گرفت. دهه 1980، دهه ورود سامسونگ به بازار فناوری جهانی بود. در سال 1987 با مرگ بنیانگذار گروه، پسرش لی کان هی جانشین او شد و یک سال بعد برنامه انقلاب دوم را در شرکت به راه انداخت. این برنامه مشتمل بر تجدید ساختار کسب و کار قدیمی و تبدیل شدن شرکت به یکی از پنج شرکت برتر الکترونیک و یکی از شرکتهای کلاس جهانی در قرن بیستم و یکم بود.اوایل دهه 1990 دوران مدیریت نوین در سامسونگ بود. شعار «اول کیفیت» انتخاب و تبلیغ شد. در این دوره، 17 محصول مختلف نظیر نیمه هادی، نمایشگرهای رایانه و تجهیزات تصویر رنگی در بازار جهانی تولید شد و در برخی از آنها، نظیر LCD به مقام اول جهانی دست یافت. همزمان، علاوه بر جهت گیری به سمت بکارگیری شش سیگما و تولید محصول کیفی، کیفیت کارکنان نیز موردتوجه قرار گرفت. از ابتدای قرن جدید، حرکت به سمت دوران دیجیتال برای شرکت تشدید شد، به گونه ای که به سرعت در حوزه های مختلف فناوری اطلاعات و ارتباطات، محصولات متنوعی عرضه شد.
حوزه های فعالیتپنج حوزه اصلی کسب و کار شرکت سامسونگ الکترونیک عبارت است از: کسب و کار لوازم خانگی دیجیتال، رسانه دیجیتال، LCD و نیمه هادیها و ارتباطات راه دور این شرکت معروفترین و مهمترین زیرمجموعه گروه سامسونگ است که به عنوان برترین شرکت کره جنوبی به تنهایی بیش از 10 درصد کل صادرات این کشور را انجام می دهد. در سال 2004، سامسونگ الکترونیک ازسوی مجله فورچون به عنوان چهارمین شرکت تحسینبرانگیز جهان در حوزه الکترونیک انتخاب شد. هم اکنون تعداد شرکتهای گروه سامسونگ به 14 رسیده که با 337 دفتر در 58 کشور جهان پراکنده است. جایگاه سامسونگ در فروش گوشی تلفن همراه در جهان با 103 میلیون عدد در سال 2005، بعداز نوکیا و موتورولا قرار دارد که حدود 13 درصد فروش جهانی را شامل می شود.
چشم اندازچشم انداز ترسیم شده از سوی شرکت عبارت است از: تبدیل شدن به رهبر انقلاب دیجیتال. شعار سامسونگ برای تحقق این چشم انداز، «شرکت دیجیتال» بودن است.
ارزشها و فرهنگ سازمانیشعارهای سامسونگ از ابتدای تأسیس، توجه به منابع انسانی، کمک اقتصادی به جامعه و خردورزی بوده است. مدیرعامل شرکت معتقد است، موقعیت سامسونگ متکی به پنج ارزش است: کیفیت، خلاقیت، رقابت، فرهنگ و وحدت. در سال 1993، مدیرعامل شرکت برنامه هویت بخشی جدید را در پنجاه و پنجمین سالگرد تأسیس شرکت معرفی کرد. او اعلام نمود که شرکت نیازمند آن است که بازتابهای اخلاقی خود را ببیند. شرکتهایی که پایبند اصول اخلاقی نیستند، قادر به تولید محصولات با کیفیت نخواهندبود زیرا از مشتریان و خواسته های آنان درک روشنی ندارند. در سامسونگ هر تغییر به عنوان یک فرصت دیده می شود و به افراد امکان و اجازه اشتباه کردن داده می شود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 4
بنگاههای برتر جهانی (14)شرکت رویال داچ شل
(Royal Duch Shell)
مسعود بینش
mas_binesh@hotmail.com
شاید بتوان شرکتهای بسیاری را در جهان نشان داد که به مرور زمان حوزه فعالیت اولیه خود را تغییر داده و پس از مدتی، در حوزهای کاملا جدید و بدیع به فعالیت پرداختهاند. اما بیتردید تعداد شرکتهایی که این تحول کسب و کار در آنها رخ داده و برای آنها جهشی رو به جلو بوده و باعث تثبیت و تحکیم و حتی پیشرفت فوقالعاده آنها شده، انگشتشمار است. اگر متغیر قدمت زمانی را نیز به این معادله بیفزاییم مسلما این دامنه تنگتر خواهد شد. شرکت هلندی – انگلیسی رویال داچ شل یکی از این شرکتهاست. 174 سال پیش که مارکوس ساموئل پدر، تجارت اشیای عتیقه را آغاز کرد و صادرات و واردات صدف دریایی را به آن افزود، هیچگاه تصور نمیرفت که صدفهای زیردریا آرام آرام به سطح دریا بیایند و به نفتکشهای غول پیکری تبدیل شوند که نفت و فرآوردههای آن را جابجا میکنند. اما این استحاله بهمرور انجام شد. ساموئل پسر گرچه راه پدر را در پیش گرفت، اما در اواخر عمر خود شرکت حمل و نقل و تجارت شل را تاسیس کرد که پس از ادغام، در سالهای آغازین قرن بیستم، شرکت نفتی رویال داچ شل متولد شد. شل تاکنون خود را به قله برترینها در حوزه نفت و فرآوردههای نفتی کشانده است و با بکارگیری مدیرعامل اسطورهای قبلی شرکت نوکیا در هیئت مدیره خود، رویای کسب مقام برتر در این حوزه را دارد. باتوجه به اختلاف اندک با دو شرکت نفتی و غیرنفتی بالاتر از خود و دورخیز شل در سرمایهگذاری وسیع در حوزه استراتژیهای نوین و سوختهای پاک و تجدیدپذیر، بعید نمینماید که در آیندهای نهچندان دور، صدف نمادین شرکت را در راس شرکتهای برتر جهانی ببینیم.
تاریخچهفعالیت اولیه شرکت شل در قالبی غیرنفتی شکل گرفت. در سال 1833، مارکوس ساموئل، یک فروشنده جوان اشیای عتیقه در شرق لندن تصمیم میگیرد تجارت خود را گسترش دهد. او صدفهای دریایی را برای کار خود برمیگزیند که در آن روزها بازار خوبی داشت و همین کار، موفقیت او را در صادرات و واردات رقم زد.نیم قرن بعد، مارکوس ساموئل پسر و برادرش، کسب وکار خانوادگی را گسترش دادند. آنها ماشینآلات، پارچه و ابزار صادر و از خاور دور، برنج و چینیآلات وارد میکردند. در برگشت از سفر ژاپن، مارکوس به کسب وکار صادرات نفت به باکو و روسیه علاقهمند شد. اما هسته اولیه شل نفتی در 1890، زمانی شکل گرفت که توسعه نفت در سوماترا مطرح شده بود. تحت مدیریت آگوست کسلر و هنری دترونیگ، سازمانی تشکیل شد که از استراتژی انتقال و ذخیره نفت، شبیه برادران ساموئل استفاده میکرد.انتقال دریایی نفت معضلی برای همه شرکتهای نفتی بهشمار میآمد. بشکهها نشت پیدا میکرد و فضای بسیاری نیز در کشتی اشغال میشد. برادران ساموئل، مخزن را برای نگهداری و حمل حجم بزرگ راه انداختند که یک رویکرد انقلابی بود. سال 1892 اولین نفتکشها توسط شل مورد بهرهبرداری قرار گرفت. ابتکار دیگر نیز استفاده از کانال سوئز بود. ر سال 1897 نام شل با نشان تجاری معروفش – صدف – ظاهر شد. با آنکه مارکوس ساموئل در یک سال پایانی عمر دچار سرطان شده بود، اما همت خود را بهکار برد و شرکت را تاسیس کرد و ابتدا نام آن را Tank Syndicate گذاشت. این نام بسرعت به شرکت حمل و نقل و تجارت شل تغییر یافت.در سال 1907 شرکت شل با تولیدکنندگان روسی ادغام و شرکت نفتی رویال داچ شل تاسیس شد که سهم شرکت حملونقل شل 40درصد و سهم شرکت رویال داچ 60درصد بود. شرکت تازه تاسیس خیلی سریع بهشهرت رسید. دو سال بعد، سوخت هواپیمای اولین فردی که بر فراز کانال انگلیس پرواز کرد از شل بود.در انتهای دهه 1920 شل رهبر شرکتهای نفتی دنیا بود و با تصاحب 10 درصد نفتکشهای جهان، 15درصد نفت خام دنیا را تامین میکرد. در سال 1929 شرکت شیمیایی شل تاسیس و به شل اضافه شد. در 1946، شل برنامههای اکتشاف جدیدی در آفریقا و آمریکای جنوبی اجرا کرد و اولین نفت زیردریا را در خلیج مکزیک استخراج کرد. در سال 1950 شل به تیم فراری در مسابقات فرمول یک پیوست. شل در دهه 1960 به شرکتی بینالمللی تبدیل شد و افراد محلی را در راس پستهای حساس قرار داد. شعار شل در این دوران «محلی فکر کنید و محلی عمل کنید» بود. در دهه 1960 شل حضور قوی در خاورمیانه داشت و اکتشافات جدیدی در آزمایشگاههای متعدد آن عرضه شد. رزینهای اپوکسی و شویندههای مایع از آن جمله است.در 1973، بحران نفتی، شوک قیمتی وارد کرد و شل بهدنبال کاهش قیمت و تنوع تولید رفت و اولین گامها را به سمت تولید انرژیهای تجدید شونده برداشت: انرژی خورشیدی و سوختهای پاک.در دهه 1990، شل کسب وکار LNG را آغاز کرد و تولیدسوختهای تجدیدشونده رونق گرفت: انرژی خورشیدی، انرژی باد، انرژی سوختهای پاک و هیدروژن. سرمایهگذاری شل در این زمینهها بسرعت گسترش یافت.شل در سال 2005 به یک تجدید ساختار دست زد و براساس انرژیهای نوین، شرکتی جدید را خلق کرد که در 146 کشور جهان به صورت یک گروه جهانی از شرکتهای انرژی و پتروشیمی عمل میکند.
استراتژی و چشماندازاستراتژی شرکت شل چنین است: صنایع بالادستی مدرن و صنایع پاییندستی سودآور. اهداف گروه عبارت است از مشارکت موثر، مسئولیتپذیری و سودآوری در نفت، فرآوردههای نفتی، گاز، شیمیایی و سایر کسب وکارهای منتخب و مشارکت در تحقیق و توسعه سایر منابع انرژی برای پاسخگویی به نیازهای متغیر مشتری و نیازهای روبهرشد جهانی برای انرژی.
ارزشهای سازمانیشل، کسب وکار خود را براساس یک تعهد شفاف برای درست عملکردن بنیان نهاده است. ارزشهای اصلی شل عبارت است از صداقت، درستی و احترام به مردم. شل مدعی است گروههای متنوع مردم را استخدام میکند و برای آنها ارزش میآفریند. به حقوق انسانهای همکار احترام میگذارد و شرایط کار ایمن و زمینه رشد و توسعه استعدادهای آنها را فراهم میآورد.
تحقیق و توسعهتحقیق و توسعه محور فعالیتهای شل، بویژه در حوزه انرژیهای نوین است. سیاست تحقیق و توسعه در شل عبارت است از ابداع، توسعه و بکارگیری فناوری در کسب و کارهای بالادستی و پایین دستی صنایع نفت و نیز سوختهای تجدیدپذیر، هیدروژن وCO2 . هزینه R&D در سال گذشته (2006)، 885 میلیون دلار بوده است. تمرکز فعالیتهای تحقیق و توسعه در حوزههای زیر است:- رهبری فنی، محیطی و هزینهای در کسب وکارهای موجود و خلق فرصتهای کسب و کار جدید.- حفظ مزیت رقابتی در فناوری LNG بویژه فرآوری، ایمنی، مسائل زیستمحیطی حمل و نقل و ذخیره آن.- تداوم فعالیتهای تبدیل زغال سنگ به گاز و مایع با تاکید بر کاهش هزینههای سرمایهای و افزایش فروش و بازدهی کارخانهها و عملکرد زیستمحیطی.- خلق راهحلهای فناوری بهمنظور افزایش دسترسی به منابع هیدروکربنی و توسعه فرآوردههای مختلف.شل تاکنون 26621 اختراع به نام خود ثبت کرده است.
فروشدرآمد شرکت در فاصله پنج سال اخیربه دو برابر افزایش یافته است. درآمد 160 میلیارددلاری در سال 2002، درسال 2005 به 7/306 میلیارد دلار و سال گذشته (2006) به 8/318 میلیارد دلار افزایش یافت. سود خالص شرکت 3/25 میلیارد دلار بود که 2/14 درصد در حوزه اکتشاف و تولید، 57/1 درصد در حوزه گاز، یک درصد در حوزه شیمیایی و 10 درصد در حوزه فرآوردههای نفتی بوده است. تعداد چاههای فعال شرکت در سال 2006، 24352 چاه نفت و 3231 چاه گاز بوده است.در فهرست 500 شرکت برتر مجله فورچون در سال گذشته (2006)، شل پس از اکسون موبیل و والمارت به مقام سوم دست یافته است.
رئیس هیئت مدیرهرئیس هیئتمدیره شل، جورما اولیلا (JORMA OLLILA) فنلاندی است. او که در ژوئن 2006 به شل پیوست قبلا مدیرعامل و رئیس هیئتمدیره شرکت نوکیا بود. دوران طلایی رهبری او در نوکیا، از 1992 تا 1999 بهعنوان مدیر اجرایی و از 1999 تا پیوستن او به شل بهعنوان مدیرعامل، شخصیتی استثنائی از او در اذهان ساخته بود. او نوکیا را به یک شرکت کلاس جهانی تبدیل کرد و در زمان رهبری، مقام اول جهانی در فناوری اطلاعات راه دور و تلفن همراه را بهصورت مداوم برای شرکتش بهارمغان آورد. شل با بهخدمت گرفتن این اسطوره فنلاندی که در حال حاضر رئیس هیئت مدیره نوکیا و مدیر غیراجرایی شرکت فورد نیز هست، رویای دستیابی به جایگاه برترین شرکت نفتی جهان را در سر میپروراند.
مدیرعاملجروئن وندرفیر(JEROEN VAN DER VEER) هلندی از سال 2004 سکان رهبری شل را بهدست گرفته است تا تغییرات اساسی در سادهسازی ساختار و شفافسازی مسیر حرکت شرکت و پاسخگویی بیشتر ایجاد کند. او در سال 1971 به شل پیوست و سالها در حوزههای ساخت و بازاریابی در کشورهای مختلف مشغول به کار بود. در 1984 بهعنوان مدیر برنامهریزی شرکت شل هلند برگشت و در 1992 بهعنوان مدیرعامل شل هلند منصوب شد. در 1995 به آمریکا رفت و مدیرعامل شرکت شیمیایی شل شد. وندرفیر خود را ارزشگرا میداند و معتقد است صرف رشد تولید هدف اصلی ما نیست، بلکه دستاورد انتخاب ارزش ماست.
آیندهپیشبینی آژانس بینالمللی انرژی (IEA) آن است که در 25 سال آینده، میزان مصرف انرژی 50 درصد رشد خواهد داشت و در سال 2050 میزان مصرف به 3 برابر خواهد رسید.مدیرعامل شرکت در مواجهه با چنین چالشهایی در آینده، سیاست شرکت را چنین ترسیم میکند: «ما بهدنبال اتخاذ یک رویکرد جهانی و بلندمدت هستیم. شل از طریق فناوری ارزش افزوده ایجاد میکند. ما در جایی سرمایهگذاری میکنیم که بتوانیم بهترین بهره را از دانش فنی خود ببریم. پروژههای نوین میراث ما خواهند بود و تا دههها ما را تغذیه خواهند کرد. آنها بنیان ما در نیمه اول قرن بیستویکم خواهند بود».تاکید اصلی شل برای ادامه حیات در دهههای آتی، روآوردن به سمت انرژیهای جایگزین است. وندرفیر میگوید: «ما تحقیقات خود را در زمینه دستیابی به سوختهای تمیزتر ادامه خواهیم داد. ما در حال توسعه فناوریهای زغال سنگ تمیز و راهحلهای کاهش CO2 و توسعه سوختهای تجدیدپذیر هستیم». او در عین حال از تجدید ساختار شرکت متناسب با نیازهای فرارو سخن میگوید: «شل اکنون در موقعیت خوبی است تا جهشی جدید را برای چابکی بیشتر و سرعتبخشیدن به فرآیند تصمیمگیری انجام دهد. همافزاییهای عملیاتی و کاهش هزینه باید سالانه 5/0 میلیارد دلار در میان مدت برای ما صرفهجویی بههمراه آورد».
مراجع:
1- www.shell.com 2 – www.fortune.com
بازگشت به صفحه اول سایت سازمان مدیریت صنعتی
در این شماره مى خوانید:
سر مقاله
سرمایه های انسانی؛ یک فرصت
میز گرد
چالشهای تبلیغات بازرگانی در ایران
مقالات
نشانگرهای سازمانی ابزاری برای واکنش سریع
اطمینان سازمانی در کسب وکار
مدیریت بر مبنای فعالیت نشانهگیری به سمت علتها
بازگشت سرمایه الگویی برای ارزیابی اثربخشی آموزش
استراتژی تولید و عملیات مبتنی بر زمان
کاربرد شبکه سازی در بازاریابی بنگاههای کوچک و متوسط
بازاریابی پارتیزانی در برابر بازاریابی سنتی
سازه های اثربخش در توانافزایی کارکنان
حقوق مالکیت معنوی و انتقال فناوری
برنامه های سازمانی برای ایجاد انگیزش در کارکنان
تاثیر فناوری اطلاعات بر سازمان، جامعه و فرد
تصویر محصول و باورهای مصرف کننده
شباهتها و تفاوتهای مدیریت دانش و مدیریت کیفیت جامع
بنگاههای برتر جهانی (14)شرکت رویال داچ شل
به سوی جامعه اطلاعاتی
تدبیرانه
گزارشهاى داخلى
(معرفی 100 شرکت برتر (سال 1384
چالشها و چشماندازهای کنفرانسهای مدیریتی
کوتاه و خواندنى
بازاریابی الکترونیک
نایران روزهای تعطیل و مراودات جهانی
شبکه های توزیع مویرگی در بازار ایران
روى خط اینترنت
معرفى کتاب
روی جلد