لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
600 . اگر سیستم در حال شماره گیری باشد و دوباره شماره گیری نمایید این خطا نمایش داده می شود .
601 . راه انداز Port بی اعتبار می باشد .
602 . Port هم اکنون باز می باشد برای بسته شدن آن باید کامپیوتر را مجددا راه اندازی نمود.
603 . بافر شماره گیری بیش از حد کوچک است .
604 . اطلاعات نادرستی مشخص شده است .
605 . نمی تواند اطلاعات Port را تعیین کند .
606 . Port شناسایی نمی شود .
607 . ثبت وقایع مربوط به مودم بی اعتبار می باشد .
608 . راه انداز مودم نصب نشده است .
609 . نوع راه انداز مودم شناسایی نشده است .
610 . بافر ندارد .
611 . اطلاعات مسیر یابی غیر قابل دسترس می باشد .
612 . مسیر درست را نمی تواند پیدا نماید .
613 . فشرده سازی بی اعتباری انتخاب شده است .
614 . سرریزی بافر .
615 . Port پیدا نشده است .
616 . یک درخواست ناهمزمان در جریان می باشد .
617 .Port یا دستگاه هم اکنون قطع می باشد .
618 . Port باز نمی شود. ( وقتی رخ می دهد که یک برنامه از Port استفاده کند ).
619 . Port قطع می باشد (وقتی رخ می دهد که یک برنامه از Port استفاده کند).
620 . هیچ نقطه پایانی وجود ندارد .
621 . نمی تواند فایل دفتر راهنمای تلفن را باز نماید .
622 . فایل دفتر تلفن را نمی تواند بارگذاری نماید .
623 . نمی تواند ورودی دفتر راهنمای تلفن را بیابد .
624 . نمی توان روی فایل دفتر راهنمای تلفن نوشت .
625 . اطلاعات بی اساسی در دفتر راهنمای تلفن مشاهده می شود .
626 . رشته را نمی تواند بارگذاری کند .
627 . کلید را نمی تواند بیابد .
628 . Port قطع شد .
629 . Port بوسیله دستگاه راه دور قطع می شود. (درست نبودن راه انداز مودم با برنامه ارتباطی).
630 . Port به دلیل از کارافتادگی سخت افزار قطع می شود .
631 . Port توسط کاربر قطع شد .
632 . اندازه ساختار داده اشتباه می باشد .
633 . Port هم اکنون مورد استفاده می باشد و برای Remote Access Dial-up پیکر بندی نشده است (راه انداز درستی بر روی مودم شناخته نشده است) .
634 . نمی تواند کامپیوتر شما را روی شبکه راه دور ثبت نماید .
635 . خطا مشخص نشده است .
636 . دستگاه اشتباهی به Port بسته شده است .
637 . رشته ( string ) نمی تواند تغییر یابد .
638 . زمان درخواست به پایان رسیده است .
639 . شبکه ناهمزمان قابل دسترس نیست .
640 . خطای NetBIOS رخ داده است .
641 . سرور نمی تواند منابع NetBIOS مورد نیاز برای پشتیبانی سرویس گیرنده را بدهد .
642 . یکی از اسامی NetBIOS شما هم اکنون روی شبکه راه دور ثبت می گردد ، ( دو کامپیوتر می خواهند با یک اسم وارد شوند ) .
643 .Dial-up adaptor در قسمت network ویندوز وجود ندارد .
644 . شما popus پیغام شبکه را دریافت نخواهید کرد .
645 . Authentication داخلی اشکال پیدا کرده است.
646 . حساب در این موقع روز امکان log on وجود ندارد .
647 . حساب قطع می باشد .
648 . اعتبار password تمام شده است .
649 . حساب اجازه Remote Access را ( دستیابی راه دور ) را ندارد . ( به نام و کلمه عبور اجازه dial-up داده نشده است ) .
650 . سرور Remote Access ( دستیابی راه دور ) پاسخ نمی دهد .
651 . مودم شما ( یا سایر دستگاههای اتصال دهنده ) خطایی را گزارش کرده است . ( خطا از طرف مودم بوده است ) .
652 . پاسخ نا مشخصی از دستگاه دریافت می گردد .
653 . Macro (دستورالعمل کلان). ماکرو خواسته شده توسط راه انداز در لیست فایل .INF موجود نمی باشد .
654 . یک فرمان یا یک پاسخ در قسمت .INF دستگاه به یک ماکرو نامشخص اشاره می نماید .
655 . دستور العمل (پیغام) در قسمت فایل .INF دستگاه مشاهده نمی شود .
656 . دستورالعمل (ماکرو) (default off) در فایل .INF دستگاه شامل یک دستور العمل نامشخص می باشد .
657 . فایل .INF دستگاه نمی تواند باز شود .
658 . اسم دستگاه در فایل .INF دستگاه یا در فایل .INI رسانه بیش از حد طولانی می باشد .
659 . فایل .INI رسانه به نام ناشناخته یک دستگاه اشاره می نماید .
660 . فایل .INI رسانه برای این فرمان پاسخی را ندارد .
661 . فایل .INF دستگاه فرمان را از دست داده است .
662 . تلاش برای قرار دادن یک ماکرو لیست نشده در قسمت فایل .INF صورت نگرفته است.
663 . فایل .INI رسانه به نوع ناشناخته یک دستگاه اشاره می نماید .
664 . نمی تواند به حافظه اختصاص دهد .
665 . Port برای Remote Access (دستیابی راه دور) پیکر بندی نشده است.
666 . مودم شما (یاسایر دستگاههای اتصال دهنده) در حال حاضر کار نمی کنند .
667 . فایل .INI رسانه را نمی تواند بخواند .
668 . اتصال از بین رفته است .
669 . پارامتر به کار برده شده در فایل .INI رسانه بی اعتبار می باشد .
670 . نمی تواند نام بخش را از روی فایل .INI رسانه بخواند .
671 . نمی تواند نوع دستگاه را از روی فایل .INI رسانه بخواند .
672 . نمی تواند نام دستگاه را از روی فایل .INI رسانه بخواند .
673 . نمی تواند کاربر را از روی فایل .INI رسانه بخواند .
674 . نمی تواند بیشترین حد اتصال BPS را از روی فایل .INI رسانه بخواند .
675 . نمی تواند بیشترین حد BPS حامل را از روی فایل .INI رسانه بخواند .
676 . خط اشغال می باشد .
677 . شخص به جای مودم پاسخ می دهد .
678 . پاسخی وجود ندارد .
679 . نمی تواند عامل را پیدا نماید .
680 . خط تلفن وصل نیست .
681 . یک خطای کلی توسط دستگاه گزارش می شود .
682 . Writing section name دچار مشکل می باشد .
683 . Writing device type با مشکل روبرو شده است .
684writing device name .684 با مشکل روبرو می باشد .
685 . Writing maxconnectbps مشکل دارد .
686 . Writing maxcarrierBPS دچار مشکل می باشد .
687 . Writing usage با مشکل مواجه است .
688 . Writing default off دچار مشکل می باشد .
689 . Reading default off با مشکل مواجه است .
690 . فایل INI خالی ست .
691 . دسترسی صورت نمی پذیرد زیرا نام و کلمه عبور روی دامین بی اعتبار می باشد
692 . سخت افزار در درگاه یا دستگاه متصل شده از کار افتاده است .
693 . Binary macro با مشکل مواجه می باشد .
694 . خطای DCB یافت نشد .
695 . ماشین های گفتگو آماده نیستند .
696 . راه اندازی ماشین های گفتگو با مشکل روبرو می باشد .
697 . Partial response looping با مشکل روبرو می باشد .
698 . پاسخ نام کلیدی در فایل INF . دستگاه ، در فرمت مورد نظر نمی باشد .
699 . پاسخ دستگاه باعث سر ریزی بافر شده است .
700 . فرمان متصل به فایل INF . دستگاه بیش از حد طولانی می باشد .
701 . دستگاه به یک میزان BPS پشتیبانی نشده توسط گرداننده com تغییر می یابد .
702 . پاسخ دستگاه دریافت می گردد زمانی که هیچکس انتظار ندارد .
703 . در فعالیت کنونی مشکلی ایجاد شده است .
704 . شماره اشتباه callback .
705 . مشکل invalid auth state .
706 . Invalid auth state دچار مشکل می باشد .
707 . علامت خطایاب . x. 25
708 . اعتبار حساب تمام شده است .
709 . تغییر پسورد روی دامین با مشکل روبرو می باشد .
710 . در زمان ارتباط با مودم شما خطاهای سری یش از حد اشباع شده مشاهده می گردد.
711 . Rasman initialization صورت نمی گیرد گزارش عملکرد را چک کنید
712 . درگاه Biplex در حال اجرا می باشد . چند ثانیه منتظر شوید و مجددا شماره بگیرید .
713 . مسیرهای ISDN فعال در خط اصلی قطع می باشد .
714 . کانال های ISDN کافی برای ایجاد تماس تلفنی در دسترس نمی باشند .
715 . به دلیل کیفیت ضعیف خط تلفن خطاهای فراوانی رخ می دهد .
716 . پیکر بندی remote access IP غیر قابل استفاده می باشد .
717 . آدرسهای IP در static pool remote access IP وجود ندارد .
718 . مهلت بر قراری تماس PPP پایان پذیرفته است .
719 . PPP توسط دستگاه راه دور پایان می یابد .
720 . پروتکل های کنترلppp پیکر بندی نشده اند .
721 . همتای PPP پاسخ نمی دهد .
722 . بسته PPPبی اعتبار می باشد .
723 . شماره تلفن از جمله پیشوند و پسوند بیش از حد طولا نی می باشد .
724 . پروتکل IPXنمی تواند بر روی درگاه dial –out نماید زیرا کامپیوتر یک مسیر گردان IPX می باشد .
725 . IPX نمی تواند روی port (درگاه) dial – in شود زیرا مسیر گردان IPX نصب نشده است .
726 . پروتکل IPX نمی تواند برای dial – out ، روی بیش از یک درگاه در یک زمان استفاده شود .
727 . نمی توان به فایل TCPCFG . DLL دست یافت .
728 . نمی تواند آداپتور IP متصل به remote access را پیدا کند .
729 . SLIP استفاده نمی شود مگر اینکه پروتکل IP نصب شود .
730 . ثبت کامپیوتر کامل نمی باشد .
731 . پروتکل پیکر بندی نمی شود .
732 . توافق بین PPP صورت نگرفته است .
733 . پروتکل کنترل PPP برای پروتکل این شبکه ، در سرور موجود نمی باشد .
734 . پروتکل کنترل لینک PPP خاتمه یافته است .
735 . آدرس مورد نیاز توسط سرور رد می شود .
736 . کامپیوتر راه دور پروتکل کنترل را متوقف می نماید .
737 . نقطه برگشت ( LOOPBACK DETECTED ) شناسایی شد .
738 . سرور آدرس را مشخص نمی کند .
739 . سرور راه دور نمی تواند از پسورد ENCRYPTED ویندوز NT استفاده نماید.
740 . دستگاه های TAPI که برای remote access پیکر بندی می گردند به طور صحیح نصب و آماده نشده اند .
741 . کامپیوتر محلی از encryption پشتیبانی نمی نماید .
742 . سرور راه دور از encryption پشتیبانی نمی نماید .
743 . سرور راه دور به encryption نیاز دارد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
« در مدح امام علی (ع) »
جان خودم ، زنم و بچه هایم همه به فدای علــــــی (ع) کاش من آن زمان از سواران علــــــــی (ع) بـــــــــودم
کوه البرز به پایداری و استقامت خودش شک می کند وقتی که گوشش می رسد همت و عــــــهد علـــی(ع)
راستشــــو بخـــــــوای شب معــــــراج رســـــــــول در عـــــرش خــدا او مــهمـــان علـی (ع) بـــــود
زمینو از بوی بـــــــد نا پاکـی برداشتــــــتتته بود اگه باران پاکی و خوبی های امام علی (ع) نمی باریـد
لشکر کفر و ستم دنیـــــا رو آتــــــش زده بــــــــود اگه سیل خروشان امام علی(ع) همه ی آنها را ازبین نمیبرد
دین حضرت محمد به خداتا آخر دنیا محکم باقی می ماند تاکه زد دست امام علی دست برســـر شـــــانـــه اش
سر عمر را که پایۀ کفر بـود در جنــــــگ خنــــدق گوش تا گوش برید شمشیر برنده ای علـــــــــی (ع)
مرحب خیبری که کافر بی دینــتی بود ترسیــــــــد در جنگ باامام علــــی جــــان سالــــم به درنبــــرد
پسر بــــــــی دا در دیار عـــــرب پا نگـــــــــرفت که به حضرت محمد (ص) حرفی بزند تا وقتی که امام علی بود
اگـــــــــــر همـــــــه دنیـــــا را تــرازو بگذارند بازهم پاره سنگ به آن اضافه کنیم در کنـــار امام علی
آن مـــوقع که روح بلنـــدش به خـــــداوند رسید غیر از نون خشک دز کیسه اش پیـــدا نمـــی کنــــی
پا بزار بر ســــر دنیـــــــا و بـــــــــزن ای داراب دل به عشق علی بسپار و دست به دامـن علـــــی ببـــــر
« گلایه امام حسین (ع) به اهل کوفه »
« هیجار»
به اهل کوفـــــــه کسی را برای کمـــــک و امـــداد فرستاد که در دشت کربـــــلا یاری را نمی بینـــــم
که ای مـــردم شما نوشتین که بیـــــا و مـــــن هم آمـــــدم و به دشت غـــــم چــــادر و خیمــــــه زدم
هجده هزار نامــــــه از شمـــــا بـــــرای مـــــــن آمــــــد پس کجـــا رفت عهـــــد و پیمان و وفایتان
لااقـــــل مـــــرد باشیـــــد اگـــر مسلمــــــان نــــیســتید یک مرد جانش را فدای پیمان خود می کند
مگه از یادتان رفتـــــه عهــــــد و پیمـــــــانتـــــــان حــروم بشه برشمـــــــــا شیـــر مـــــادرتــــــان
نوشتین تا کـــــــی بایــــد زیــــــــر زور باشیـــــــم و حاکم کافر دستور بده و هیچی نـــگـوییـــــم
نوشتیـــن مــردم کوفــــه بــــه خاطـــــــر مــــــــن و برای حکومت من حاضرند مال ،پسر و جان خود را بدهند
گفتیــــد دیــــــن مســــلمــــانــان ازبیـــــن رفتـــه و پســـر شیطــــان در کوفــــه حکومت می کند
نـــــوشتیـــــن بــا هــــــزار عهــــــد و پیمــــــــان که از تو آمـــــــــدن و از مــــــا جـــــــان دادن
گفتین می خواهــــــد ببـــــرد طنــــاب دیــــــن را یزید نمی خواهد دین و آئین اسلامی ما بـــاشــد
نوشتین به من که یزید مثل گرگ هـــــــار اســــت با زبان چرب خود ما را از سوراخ در مـــی آورد
با فتنه و نیرنگ پدر و پدربزرگش و هـــرچــه دارد همه را تاچشمه می برد و تشنه بر مــی گــردانـــد
نوشتین به من همه به جنگ دشمن دین می رویـــم با اسب و زیــــن و چــــوب و روپــــوش نمدی
ســـــه منـــــزل را مـــــــــی آییــــم برای دیدنتان و پایتــــان را می گذاریــم روی هــر دوچشممان
نوشتین به من کــــــه یزیـــــد دیــــن نــــــــدارد وبه ازنش و دستورش کــــارهای بـــــد زیـــــاده
در دورانش مسلمانان خـــــار و ذلیـــــل هستنـــــد و خوبی و برادر داری بی اعتبار و بی معنـــا شـــده
نـــــــوشتیــــن که بــــر روی تـــخت سلیمـــــان نشستـــه دیــــو بـــد و زشـــت و مــــی دهد فرمان
نوشتین که باغ مسلمانان پر از خار شـــــده اســــت نـــگهبــانـــــش افــــعی و مـــــارشـــــده اســــت
نــــــــــوشتیــــــن وارث کبـــــــک بهــــــــاری یکــــدفــعـــه شـــد کــــلاغ مــــرده خــــــــوار
نــــــــوشتــــــین نـــــــوشتیــــــن نــــوشتیــــــن نهــــال ننـــــگ و بـــــد عهــــدی را کــــاشتیــد
پسر مرجانه تا آمــــــــد بـــــــه کــــــــــوفـــــــه مهــــــــــر حکـــــــم نـــــا حـــــق زد بـــه کوفه
همه ی شمـــــــــا عهد و پیمــــان را شـــکستیـــــد و فروختن دین خود را قیمت خیلی بدی روی آن گذاشتین
در پیشانــــــــــی کوفـــــه تــــا روز قیـــــامـــــت گذاشتیــــــن داغ نـــنـــگ و داغ نـــــــفـــــــرت
از روی نادانی از آفتـــــــــــاب دل بــــــردیــــــد همـــــــه جمـــــــع شدیــــد به دور کرم شب تاب
فــــــــروختیـــن دیـــــن و ایـــمان خـــود را فروختین جوهـــر پـــــاک جــــــان خــــــود را
یزید و پدرش را من مـــــــی شنــــاســـــــــم که چه شیطانــــی هستنــــــد در ایـــــــن دنیـــــا
من دیدم پدرش و ابوسفیان و پــــــدربزرگش که حکـــــم دیــــــن را بــــــر عکس می کردنـد
ولی شمــــــــا که عهــــــــد را شکــــــستید وفــــــا و عهـــــــد را زیـــــر پـــا گـــــــذاشتین
خداوند شما را بیشتــر مـــــی کند خــــــــوار و از خشم حضرت محمد (ص) گرفتار می شویــد
نه این دنیا را داریــــد تــــــا روز قیــــامـــــت نــــــه آن دنیــــــــا را ای قــــــــوم ستمگـــــــر
از من به شما نفـــــــــرین تا روز قیــامـــــــت و از خــــــداونــــد خیــــــر و کـــرامـت نـــبینید
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
اقتصادهای در حال رشد، نیاز شدیدی به کارآفرینان
جوامع امروز، بهویژه اقتصادهای در حال رشد، نیاز شدیدی به کارآفرینان توانمند احساس میکنند. در بسیاری از کشورها کارآفرینان موفق بهعنوان قهرمانان ملی شناخته میشوند. همهی کارآفرینان موفق، چه بدانند و چه ندانند، از اصولی پیروی میکنند که در کتاب "کارآفرینی: 21 قانون طلایی برای مدیران شرکتهای جهانی" به خوبی تشریح شدهاند. این کتاب را نویسندگان همین مقاله نوشتهاند. تا جایی که به فروش ایدهها، فرآوردهها و خدمات مربوط میشود، کارآفرینان در هر سطحی که باشند باید بر تکنیکهای فروش در عالیترین سطوح آن مسلط باشند. این مقاله شما را با زوایای پنهان هنر فروش آشنا میکند.--------------------------------------------------------------------------------مادرم داستان اولین تجربه فروش مرا بارها برایم بازگو کرده است؛ زمانیکه دو و نیم ساله بودم و جلوی منزلمان در کالیفرنیا، مثل مردهای بزرگ، یک دکه کوچک لیمونادفروشی سر پا کردم. اکنون که سالها از آن ماجرا میگذرد نمیتوانم ترازنامه مالی دقیقی از آن فعالیت ارائه دهم، ولی مادرم مطمئن است که من کاملا" اتفاقی و بدون نقشه قبلی این کار را انجام دادم. میخواهم بگویم فرد کارآفرین در هر سنی و در هر کسبوکاری که باشد باید چگونگی فروختن را بداند. به جرأت میتوانم بگویم هیچ کارآفرین موفقی را ندیدهام که از فروش ایدههایش ناتوان باشد. روند رو به رشد کنونی این است که مدیران عامل شرکتها در واقع مدیران فروش نیز هستند. بهطور کلی هر کس که تنها بتواند لیموناد، بستنی و پیتزا بفروشد یا اتاقهای یک هتل را کرایه دهد، موفق نمیشود. سر منشأ موفقیت، فروش ایده به شرکاء ، همکاران، صاحبان سرمایه و عموم مردم است. فروش یک توانایی است که مردم را وا میدارد تا از دیدگاه شما به قضایا نگاه کنند. نمیدانم اگر نمیتوانستم مردم را متقاعد کنم که مانند من بیاندیشند، امروز در چه موقعیتی بودم. شعار همیشگی من این است: "بیا اول روش مرا امتحان کنیم؛ اگر عملی نبود روش تو را امتحان میکنیم". برای مردمی که میخواهند ایده شما را بخرند و راه مورد نظر شما را امتحان کنند، باید منافعی وجود داشته باشد تا این کار را با رضایتخاطر انجام دهند. فروش یک هنر است که افراد را متقاعد میکند تا از یک موقعیت به نفع موقعیت دیگر صرفنظر کنند؛ این افراد ممکن است بانکداران، سهامداران و یا مشتریان یک رستوران باشند. چطور میتوانید به یک مشتری بقبولانید که تبلیغات تجاریاش را به شرکت شما بسپارد، در حالیکه شرکتهای مشهور دیگری وجود دارند که اسمهای معروفی را یدک میکشند؟ چطور یک رئیس بانک را متقاعد میکنید تا صدها میلیون تومان برای ساختن یک هتل در ساحل فلان رودخانه به شما وام بدهد؟ چطور یک جوان پرتلاش و زیرک را مجاب میکنید به جای اینکه به استخدام یک شرکت بزرگ بینالمللی در آید، کارمندی شرکت کوچک شما را با حقوق کمتر بپذیرد و دنبال کارهای اجرایی شما بدود؟ و بالاخره، چطور فرد خسیسی را که میخواهد برای شام پیتزا بخرد، وامیدارید تا آگاهانه 1000 تومان برای خرید مقداری سبزی و از این قبیل هزینه کند؟ افراد مهارتهای فروش بسیار متفاوت دارند. بعضی از مردم با این مهارتها بهدنیا میآیند، و دیگران باید آنها را یاد بگیرند. از دیدگاه برخی تحلیلگران، مهارت فروش پنج جزء دارد: 1. توسعه چشماندازها: تشخیص دهید که مشتری واقعا" چه میخواهد. 2. یافتن یک روش: بازاریابی موقعیت از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
اقتصادهای در حال رشد، نیاز شدیدی به کارآفرینان
جوامع امروز، بهویژه اقتصادهای در حال رشد، نیاز شدیدی به کارآفرینان توانمند احساس میکنند. در بسیاری از کشورها کارآفرینان موفق بهعنوان قهرمانان ملی شناخته میشوند. همهی کارآفرینان موفق، چه بدانند و چه ندانند، از اصولی پیروی میکنند که در کتاب "کارآفرینی: 21 قانون طلایی برای مدیران شرکتهای جهانی" به خوبی تشریح شدهاند. این کتاب را نویسندگان همین مقاله نوشتهاند. تا جایی که به فروش ایدهها، فرآوردهها و خدمات مربوط میشود، کارآفرینان در هر سطحی که باشند باید بر تکنیکهای فروش در عالیترین سطوح آن مسلط باشند. این مقاله شما را با زوایای پنهان هنر فروش آشنا میکند.--------------------------------------------------------------------------------مادرم داستان اولین تجربه فروش مرا بارها برایم بازگو کرده است؛ زمانیکه دو و نیم ساله بودم و جلوی منزلمان در کالیفرنیا، مثل مردهای بزرگ، یک دکه کوچک لیمونادفروشی سر پا کردم. اکنون که سالها از آن ماجرا میگذرد نمیتوانم ترازنامه مالی دقیقی از آن فعالیت ارائه دهم، ولی مادرم مطمئن است که من کاملا" اتفاقی و بدون نقشه قبلی این کار را انجام دادم. میخواهم بگویم فرد کارآفرین در هر سنی و در هر کسبوکاری که باشد باید چگونگی فروختن را بداند. به جرأت میتوانم بگویم هیچ کارآفرین موفقی را ندیدهام که از فروش ایدههایش ناتوان باشد. روند رو به رشد کنونی این است که مدیران عامل شرکتها در واقع مدیران فروش نیز هستند. بهطور کلی هر کس که تنها بتواند لیموناد، بستنی و پیتزا بفروشد یا اتاقهای یک هتل را کرایه دهد، موفق نمیشود. سر منشأ موفقیت، فروش ایده به شرکاء ، همکاران، صاحبان سرمایه و عموم مردم است. فروش یک توانایی است که مردم را وا میدارد تا از دیدگاه شما به قضایا نگاه کنند. نمیدانم اگر نمیتوانستم مردم را متقاعد کنم که مانند من بیاندیشند، امروز در چه موقعیتی بودم. شعار همیشگی من این است: "بیا اول روش مرا امتحان کنیم؛ اگر عملی نبود روش تو را امتحان میکنیم". برای مردمی که میخواهند ایده شما را بخرند و راه مورد نظر شما را امتحان کنند، باید منافعی وجود داشته باشد تا این کار را با رضایتخاطر انجام دهند. فروش یک هنر است که افراد را متقاعد میکند تا از یک موقعیت به نفع موقعیت دیگر صرفنظر کنند؛ این افراد ممکن است بانکداران، سهامداران و یا مشتریان یک رستوران باشند. چطور میتوانید به یک مشتری بقبولانید که تبلیغات تجاریاش را به شرکت شما بسپارد، در حالیکه شرکتهای مشهور دیگری وجود دارند که اسمهای معروفی را یدک میکشند؟ چطور یک رئیس بانک را متقاعد میکنید تا صدها میلیون تومان برای ساختن یک هتل در ساحل فلان رودخانه به شما وام بدهد؟ چطور یک جوان پرتلاش و زیرک را مجاب میکنید به جای اینکه به استخدام یک شرکت بزرگ بینالمللی در آید، کارمندی شرکت کوچک شما را با حقوق کمتر بپذیرد و دنبال کارهای اجرایی شما بدود؟ و بالاخره، چطور فرد خسیسی را که میخواهد برای شام پیتزا بخرد، وامیدارید تا آگاهانه 1000 تومان برای خرید مقداری سبزی و از این قبیل هزینه کند؟ افراد مهارتهای فروش بسیار متفاوت دارند. بعضی از مردم با این مهارتها بهدنیا میآیند، و دیگران باید آنها را یاد بگیرند. از دیدگاه برخی تحلیلگران، مهارت فروش پنج جزء دارد: 1. توسعه چشماندازها: تشخیص دهید که مشتری واقعا" چه میخواهد. 2. یافتن یک روش: بازاریابی موقعیت از
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
اقتصادهای در حال رشد، نیاز شدیدی به کارآفرینان
جوامع امروز، بهویژه اقتصادهای در حال رشد، نیاز شدیدی به کارآفرینان توانمند احساس میکنند. در بسیاری از کشورها کارآفرینان موفق بهعنوان قهرمانان ملی شناخته میشوند. همهی کارآفرینان موفق، چه بدانند و چه ندانند، از اصولی پیروی میکنند که در کتاب "کارآفرینی: 21 قانون طلایی برای مدیران شرکتهای جهانی" به خوبی تشریح شدهاند. این کتاب را نویسندگان همین مقاله نوشتهاند. تا جایی که به فروش ایدهها، فرآوردهها و خدمات مربوط میشود، کارآفرینان در هر سطحی که باشند باید بر تکنیکهای فروش در عالیترین سطوح آن مسلط باشند. این مقاله شما را با زوایای پنهان هنر فروش آشنا میکند.--------------------------------------------------------------------------------مادرم داستان اولین تجربه فروش مرا بارها برایم بازگو کرده است؛ زمانیکه دو و نیم ساله بودم و جلوی منزلمان در کالیفرنیا، مثل مردهای بزرگ، یک دکه کوچک لیمونادفروشی سر پا کردم. اکنون که سالها از آن ماجرا میگذرد نمیتوانم ترازنامه مالی دقیقی از آن فعالیت ارائه دهم، ولی مادرم مطمئن است که من کاملا" اتفاقی و بدون نقشه قبلی این کار را انجام دادم. میخواهم بگویم فرد کارآفرین در هر سنی و در هر کسبوکاری که باشد باید چگونگی فروختن را بداند. به جرأت میتوانم بگویم هیچ کارآفرین موفقی را ندیدهام که از فروش ایدههایش ناتوان باشد. روند رو به رشد کنونی این است که مدیران عامل شرکتها در واقع مدیران فروش نیز هستند. بهطور کلی هر کس که تنها بتواند لیموناد، بستنی و پیتزا بفروشد یا اتاقهای یک هتل را کرایه دهد، موفق نمیشود. سر منشأ موفقیت، فروش ایده به شرکاء ، همکاران، صاحبان سرمایه و عموم مردم است. فروش یک توانایی است که مردم را وا میدارد تا از دیدگاه شما به قضایا نگاه کنند. نمیدانم اگر نمیتوانستم مردم را متقاعد کنم که مانند من بیاندیشند، امروز در چه موقعیتی بودم. شعار همیشگی من این است: "بیا اول روش مرا امتحان کنیم؛ اگر عملی نبود روش تو را امتحان میکنیم". برای مردمی که میخواهند ایده شما را بخرند و راه مورد نظر شما را امتحان کنند، باید منافعی وجود داشته باشد تا این کار را با رضایتخاطر انجام دهند. فروش یک هنر است که افراد را متقاعد میکند تا از یک موقعیت به نفع موقعیت دیگر صرفنظر کنند؛ این افراد ممکن است بانکداران، سهامداران و یا مشتریان یک رستوران باشند. چطور میتوانید به یک مشتری بقبولانید که تبلیغات تجاریاش را به شرکت شما بسپارد، در حالیکه شرکتهای مشهور دیگری وجود دارند که اسمهای معروفی را یدک میکشند؟ چطور یک رئیس بانک را متقاعد میکنید تا صدها میلیون تومان برای ساختن یک هتل در ساحل فلان رودخانه به شما وام بدهد؟ چطور یک جوان پرتلاش و زیرک را مجاب میکنید به جای اینکه به استخدام یک شرکت بزرگ بینالمللی در آید، کارمندی شرکت کوچک شما را با حقوق کمتر بپذیرد و دنبال کارهای اجرایی شما بدود؟ و بالاخره، چطور فرد خسیسی را که میخواهد برای شام پیتزا بخرد، وامیدارید تا آگاهانه 1000 تومان برای خرید مقداری سبزی و از این قبیل هزینه کند؟ افراد مهارتهای فروش بسیار متفاوت دارند. بعضی از مردم با این مهارتها بهدنیا میآیند، و دیگران باید آنها را یاد بگیرند. از دیدگاه برخی تحلیلگران، مهارت فروش پنج جزء دارد: 1. توسعه چشماندازها: تشخیص دهید که مشتری واقعا" چه میخواهد. 2. یافتن یک روش: بازاریابی موقعیت از