لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
چکیده:
موضوع:سیاستهای حمایتی دولت در بخش کشاورزی
سیاستهای حمایتی و ابزارهای اعمال آنها در بخش کشاورزی ایران در قالب سه محور زیر دسته بندی می شوند:
1)یارانه های پرداختی
2)معافیت ها وامتیازات قانونی
3)سیاست های حمایتی تحت عنوان خدمات عمومی در بخش کشاورزی
منظور از سیاست بیان خط ومشی است که از سوی دولت،بنگاه،خانوار یا فرد به منظور دستیابی به هدف مشخص انتخاب و دنبال می شود و عمده سیاستهایی که در جهت تولید محصولات کشاورزی اتخاذ می شود به منظور دستیابی
به امنیت غذایی ،خود کفایی در تولید محصولات کشاورزی ،تثبیت درآمد کشاورزان،تثبیت در عرضه تقاضا ،ودر نهایت
کاهش ریسکهای قیمتی و تولیدی می باشد اصولا دولت با توجه به نوع سیاست ابزارهای مختلفی را در جهت مداخله در تولید و بازار محصولات کشاورزی اتخاذ می کند که نوع و نحوه اجرا هریک از سیاستهای مذکور به ساختار و مولفه های بازار محصولات کشاورزی بستگی دارد
کلید واژه ها:یارانه ها- سیاست های حمایتی -کشاورزی- امنیت غذایی
مقدمه:سیاستهای بنیادی اقتصادی هر کشوری با توجه به شرایط وامکانات، متضمن میزان رشد و توسعه آن کشوراست. دو سیاست بنیادین حمایت گرایی و درمقابل آن آزادسازی اقتصادی به عنوان دو راهبرد اساسی در اتخاذ سیاست توسعه اقتصادی مطرح می باشند که با گذشت سالهای زیادی ازعمرعلم اقتصاد، اقتصاددانان هنوزبه اجماعی کلی درمورد انتخاب یکی از این سیاستها به عنوان سیاست ارجح در توسعه اقتصادی دست نیافته اند. این درحالی است که در دهههای اخیر کشورهای توسعه یافته در ادامه مسیر توسعه خود، جایگزینی تدریجی راهبرد آزادسازی اقتصادی و تجاری را با راهبرد حمایت گرایی سر لوحه کار خود قرار داده اند و این انتخاب را به دیگر کشورها نیز توصیه می کنند، اما هنوز تغییر چشمگیری دراین مورد به ویژه در بخش کشاورزی مشاهده نشده است.
بخش کشاورزی بنا به ویژگیهای خاص اقتصادی، اجتماعی و سیاسی همواره از حمایت گرایی های گسترده برخورداربوده است. مجموعهی این ویژگیها و حمایتهای گسترده باعث شده است بخش کشاورزی مدتها از مباحث گات کنار گذاشته شود، زیرا حساسیتهای موجود در بخش کشاورزی از ابتدا رفتار ویژه ای را می طلبید. سیاستهای حمایتی در بخش کشاورزی در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه نیز متفاوت بوده است، بهنحوی که کشورهای توسعه یافته با سیاستهای مشخص و هدفمند، حمایت گستردهای از این بخش کرده اند؛ برای نمونه، براساس گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، دولت ایالت متحده آمریکا بین سالهای 1986 تا 1994 ، 6/254 میلیارد دلار هزینه بابت یارانههای کشاورزی پرداخت کرده است، اما سیاستهای کشورهای درحال توسعه عمدتاً منجر به حمایت منفی یا عدم حمایت قابل توجه شده است بخش کشاورزی درایران هم مانند سایر کشورهای کمتر توسعه یافته و درحال توسعه به عنوان یکی از بخشهای قدیمی و اصلی اقتصاد در زمینه تولید، اشتغال، امنیت غذایی، مبادلات خارجی و حضور در صحنههای بین المللی و مزیتهای نسبی از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است، به طوری که بیش از 52 درصد از تولید ناخالص داخلی و بیش از 20 درصد اشتغال وهمچنین نزدیک به 70 درصد از کل صادرات غیرنفتی به بخش کشاورزی اختصاص یافته است. حال سؤال این است که با توجه به سیاست های حمایتی و تجاری وسیعی که دولت در ارتباط با این بخش اعمال می کند، آیا از بخش کشاورزی در واقع حمایت به عمل می آید یا خیر؟ و میزان حمایت واقعی از این بخش درچه حدی است؟
شرح و بحث موضوع:
با توجه به سیاستهای حمایتی دولت در بخش کشاورزی به بحث پیرامون پاره ای از سیاستهای اعمال شده دولت می پردازیم
یارانه ها و دلایل پرداخت یارانه به بخش کشاورزی:
انگیزه های مختلفی باعث شده است که درکشورهای جهان حتی کشور پیشرفته صنعتی باتوجه به شرایط اقلیمی ،اقتصادی،اجتماعی وسیاسی به بخش کشاورزی یارانه پرداخت کنند . برخی از این دلایل عبارتند از:
1-برقراری امنیت غذایی توسط دولتها
2-ریسک بسیار بالا درتولیدات کشاورزی
3-الزامی بودن تأمین غذا برای مردم توسط دولتها
4-دخالت دولتها درکنترل قیمت مواد غدایی
5-الزامات توسعه روستاها درکشورهای مختلف
6-حفظ وپایداری اشتغال دربخش کشاورزی
7-توسعه صادرات
علیرغم مذاکراتی که درمورد حذف یا کاهش میزان حمایت از تولیدات کشاورزی در نشست های سازمان تجارت جهانی صورت گرفته همچنان پرداخت یارانه با اشکال گوناگون وبا استفاده از ابزارهای حمایتی متفاوت ادامه دارد.
بطور مثال درکشورهای عضو OECD درسال 2001 به هرکشاورزتمام وقت 12000 دلار یارانه پرداخت شده ودرمجموع دراین کشور ها طی سال مذکور 744/230 میلیارد دلار صرف حمایت از تولید کنندگان بخش کشاورزی ازطرق مختلف ازقبیل حمایتهای قیمتی(قیمت تضمینی ) یارانه برای مصرف یا عدم مصرف نهادها(جوایز وکمک های غیرنقدی) حمایت از کل درآمد وحمایت برمبنای مقدار تولید شده است .
پرداخت یارانه به بخش کشاورزی به دلیل ناکارآمدی یا ضعیف وعقب افتادگی نیست بلکه اگر بخش کشاورزی دچار برخی از محدودیتها نبود ویا کشاورزان می توانستند درصورت اقتصادی بودن این بخش تولید خود را ادامه دهند و ازتولید موادغذایی دست نکشیده وخود بعنوان مصرف کننده به سوی شهرها ومشاغل دیگر رو نیاورند ویا طبق مکانیزم بازار درصورت محدودیت یا نقصان درتولید محصولات کشاورزی قیمت کالای خود را افزایش می دادند این بخش به راحتی می توانست با دیگر بخشهای اقتصادی رقابت نماید.
سیاستهای حمایتی کشاورزی در دنیا:
حمایت از بخش کشاورزی درکشورهای مختلف دنیا با استفاده از ابزارهای گوناگون و عمدتاً برای رسیدن به اهدافی ازقبیل افزایش درآمد کشاورزان ، حمایت از تولید کنندگان داخلی ورفع وابستگی ، حفظ اشتغال وکاهش فقر انجام میشود. مقایسه سطوح حمایت دربخش کشاورزی کشورهای مختلف دنیا نشان میدهد با وجود تفاوتهایی ازنظر نوع وگستردگی سیاستهای اعمال شده اغلب کشورها سطوح بالایی از حمایت را اعمال می نمایند که این موضوع به ویژه درسایت کشاورزی مشترک اتحادیه اروپا وقانون زراعی جدید امریکا قابل مشاهده است.
عمده ترین سیاستهای حمایتی درسیاست های حمایتی درسیاست کشاورزی مشترک اتحادیه اروپا شامل: سیاستهای قیمتی ، پرداختهای درآمدی غیر مستقیم (نرخ بهره، نهاده ها، تولید. کاهش مالیات)پرداخت مستقیم درآمدی (جبران خسارت طبیعی ) وسایر مخارج دولتی برای تحقیق،تبلیغات وبازاریابی میباشد، براساس قانون زراعی جدید امریکا وسایر برنامه های کشاورزی،حمایت های انجام شده شامل یارانه وامهای کشاورزی ، حفاظت ازمنابع ، حمایتهای قیمتی ، بیمه محصولات ویارانه های صادراتی است. بطورکلی حمایت درکشورهای درحال توسعه بیشتر به سمت نهاده های تولید ومصرف کنندگان و درکشورهای توسعه یافته به سمت حمایتهای قیمتی از تولید کنندگان کشاورزی بوده بطوریکه درحدود سه چهارم کل حمایت ازبخش کشاورزی درکشورهای OECD مربوط به تولید کنندگان بوده که دوسوم آن مربوط به حمایتهای قیمتی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
موضوع تحقیق:
اصول و مبانی مشارکتهای مردمی
و سازمانهای حمایتی
استاد:
علیرضا یزدانی
محقق:
عباس عباسی
دانشجوی ترم پنجم
رشته مدیریت مشارکتهای مردمی
مرکز آموزش علمی کاربردی شهید یاسین جعفری
مرداد 86
فهرست
چکیده
مقدمه
بیان مساله
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
تاریخچه مشارکتی در ایران وجهان
تعاریف و مفاهیم مشارکت
مفاهیم مرتبط با نهاد مشارکتی
مبانی مشارکت
گونه شناسی مشارکت
پیش نیازهای مشارکت
جایگاه مشارکتهای مردمی در کمیته امداد امام (ره )
مشارکت مردم در کمیته امداد امام (ره )
نظام جامع مشارکت مردمی در امداد امام (ره )
پیشنهادات
منابع و ماخذ
چکیده
کمیته امداد امام (ره) یک نهاد غیر دولتی است. هر چند سازمانهای غیر دولتی شریکی کارآمدبرای نهادهای دولتی محسوب می شوند و بخش قابل ملاحظه ای از مسئولیتهای توسعه را بردوش می کشند مع الوصف همانگونه که از نام آنها پیداست، وابسته به دولت نیستند و قدرت خود را عمدتا از گروههای مختلف مردمی کسب می کنند بر این اساس جلب مشارکت پایدار ومستمرمردمی، عنصر اساسی در موفقیت این سازمانها تلقی می گردد.
بطوری که می توان گفت توانمندی نهادهای غیر دولتی به میزان زیادی در بسیج مردم و نهادینه کردن مشارکت در پیکره سازمان وارباب رجوعهای آن تجلی می یابد سازمانهای غیر دولتی نه تنها در مرحله استقرار و شکل گیری، بلکه در تداوم فعالیتها و توسعه ساختی – کارکردی به شدت نیازمند همکاری گروههای مختلف مردمی هستند. در حال حاضر بخش قابل ملاحظه ای از فعالیتهای کمیته امداد امام (ره) متکی به مشارکت مردمی است. استفاده از 90هزار نیروی داوطلب مردمی و جمع آوری کمکهای مردمی در سطح وسیع از مهم ترین مصادیق مردمی بودن و مشارکت پذیری این نهاد است. به همین دلیل باید متناسب با شرایط حاکم بر جامعه نسبت به تدوین الگوهای مختلف اقدام نماید. در حال حاضر امداد امام (ره) با استفاده از روشهای مختلف از مشارکت مردمی استفاده می کند، اما آمار و ارقام نشان می دهد که به لحاظ مادی این مشارکت ها متناسب با نرخ تورم رشد نداشته است، به همین دلیل ضرورت بازنگری در روش ها و الگوها بیش از پیش احساس می شود. در مطالعه حاضر ضمن بیان اهمیت و ضرورت جلب مشارکت مردم در کمیته امداد امام، نظارت مشارکت جامع در امداد طراحی و تبیین شده است. این نظام به طور خلاصه از سه عنصر مشارکت عمومی، مشارکت نهادهای دولتی و مشارکت نهادهای غیردولتی تشکیل شده است که همواره تحت تاثیر عوامل پیرامونی قرار دارد.
مقدمه
مشارکت اساس زندگی اجتماعی و جامعه بشری است. این مفهوم از دو قرن پیش نخست وارد نظامهای سیاسی و سپس قلمرو صنعت، بازرگانی و اقتصاد گردید، اما در دهه اخیر به شدت مورد توجه متخصصان توسعه و سیاست مداران قرار گرفته است. فلسفه اصلی مشارکت، استفاده از فکر و نظر دیگران در تصمیم گیری هاست، زیرا مسائل زندگی اجتماعی به قدری پیچیده و دارای جوانب گسترده ای است، که تعداد معدودی از افراد که در راس جامعه قرار دارند ویا معدودی از نخبگان جامعه قادر به حل آنها و تشخیص راه صواب نیستند، بلکه نیازمند رایزنی عمومی و تبادل نظر با دیگران هستند.
امروزه موضوع مشارکت مورد توجه و علاقه بسیاری از سازمانهای ملی، منطقه ای و بین المللی (دولتی و غیردولتی) است. اعتقاد بر این است که اساسا توسعه بدون مشارکت آحاد مردم عملی نخواهد بود. به همین دلیل میزان مشارکت مردم در تصمیم گیریها یک معیار اساسی در توسعه جامعه و دموکراسی حاکم بر هر کشور است با این نگرش مشارکت هم هدف است هم وسیله. وسیله است زیرا بسیاری از اهداف جامعه در سایه مشارکت مردمی تحقق می یابد. هدف اصلی را مشارکت به خودی خود باعث آگاهی اقشار مختلف جامعه شده و راه را برای توسعه هموار می سازد. در صورت تحقق مشارکت جامعه، مقاومت مردم در برابر دگرگونی و نوسازی کم می شود. مشارکت زمینه ساز رفاه اجتماعی و شکوفایی فکر و اندیشه می شود.
اهمیت مشارکت در سازمانهای غیر دولتی به مراتب بیش از سازمانهای دولتی است زیرا این سازمانها مشروعیت خود را از مردم می گیرند و در صورتی که پشتوانه مردمی نداشته باشند، قادر به ادامه حیات نخواهند بود. کمیته امداد مام (ره) نیز به عنوان یک نهاد غیردولتی از این
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 6
بررسی عملکرد سیاستهای حمایتی دولت در بخش کشاورزی ایران/ بخش نخست
موضوع: عمومی
خلاصه: اشاره: سیاستهای حمایتی در بخش کشاورزی از اهمیت و جایگاهی راهبردی در فرآیند سیاستگذاری توسعهی کشاورزی کشورهای توسعهیافته برخوردار است، نظریه پردازان مختلف برای توجیه این حمایتها، استدلالهای مختلفی ارائه میکنند، اما آنچه که در عمل روشن است، وجود بستههای سیاستی پیچیده و قدرتمند در کشورهای توسعه یافته برای حمایت از بخش کشاورزی و غفلت کشورهای توسعه نایافته و برخی از کشورهای در حال توسعه از اهمیت این سیاستهاست. در مادهی 6 سیاستهای کلان نظام در بخش کشاورزی آمده است: ماده 6- گسترش زیرساختها،
واژگان:نرخ حمایت اسمی(NRP):برای اندازه گیری اثر مداخله دولت بر قیمت های داخلی و کنترل قیمت تولیدکننده، ازمعیار نرخ حمایت اسمی استفاده می شود. این نرخ تفاوت بین قیمت های تولید کننده را نسبت به معادل قیمت مرزی کالای مورد نظر به پول داخلی اندازه گیری می کند. اگر NRP مثبت باشد، نشان دهندهی این است که به کالای مورد نظر یارانه پرداخت میگردد یا به عبارتی از آن حمایت میشود و اگر منفی باشد به معنای آن است که از کالای مورد نظر مالیات گرفته میشود و به عبارتی تحت حمایت قرار ندارد.نرخ حمایت ضمنی(*NRP):در محاسبه نرخ حمایت اسمی، برای تبدیل قیمتهای مرزی به معادل قیمت مرزی از نرخ ارز رسمی استفاده می شود. و چون استفاده از چنین نرخ ارزی، محدودیت هایی را به ویژه در دورههای نرخ ارز ثابت ایجاد می کند. برای نمونه زمانی که تورم کشوربالاتر از سطح تورم جهانی باشد، قیمت تولیدکننده در داخل درمقایسه با قیمتهای جهانی، در نرخ اسمی بالاتری درحال افزایش خواهد بود. لذا نتایج ناشی از محاسبه نرخهای حمایت ممکن است یارانه بیشتری ( یا مالیات کمتری) را از حالتی که در شرایط واقعی وجود میداشت، نشان دهد. بنابراین مناسبتراین است که علاوه بر محاسبهی نرخ حمایت اسمی یک نرخ حمایت ضمنی نیز که درآن به جای نرخ ارز رسمی از نرخ ارز واقعی برای تبدیل قیمتهای مرزی استفاده میشود.نرخ حمایت موثر(ERP):نرخ حمایت اسمی فقط با توجه به بازار محصول به دست می آید و اثر اعمال محدودیتهای تجاری و یا پرداخت یارانه و یا وضع مالیات بر نهادههای مورداستفاده در تولید کالای مورد نظر را نشان نمی دهد، درحالیکه بخشی از مداخلات دولت ازطریق پرداخت یارانه و یا وضع مالیات و حقوق گمرکی بر روی نهاده های مورد استفاده در تولید کالا اعمال می شود. بنابراین تعرفه ها و سیاست های مداخله دولت در قیمت گذاری نه تنها قیمتهای بازاری محصولات نهایی را تحت تأثیر قرار می دهد، بلکه ممکن است قیمت نهادههای اولیه و واسطهای مورد استفاده در فرایند تولید را نیز تغییر دهد. این امر به نوبه خود تغییراتی را در ارزش افزوده ایجاد می کند که نرخ حمایت اسمی آن را نشان نمی دهد. لذا نرخ حمایت مؤثر، معیار مناسبی برای اندازه گیری این اثرات است. به عبارتی، نرخ حمایت مؤثر تفاوت بین ارزش افزوده یک کالا و یا یک فعالیت را در قیمت های داخلی و قیمت های جهانی اندازه گیری می کند. مقدمه:سیاستهای بنیادی اقتصادی هر کشوری با توجه به شرایط وامکانات، متضمن میزان رشد و توسعه آن کشوراست. دو سیاست بنیادین حمایت گرایی و درمقابل آن آزادسازی اقتصادی به عنوان دو راهبرد اساسی در اتخاذ سیاست توسعه اقتصادی مطرح می باشند که با گذشت سالهای زیادی ازعمرعلم اقتصاد، اقتصاددانان هنوزبه اجماعی کلی درمورد انتخاب یکی از این سیاستها به عنوان سیاست ارجح در توسعه اقتصادی دست نیافته اند. این درحالی است که در دهههای اخیر کشورهای توسعه یافته در ادامه مسیر توسعه خود، جایگزینی تدریجی راهبرد آزادسازی اقتصادی و تجاری را با راهبرد حمایت گرایی سر لوحه کار خود قرار داده اند و این انتخاب را به دیگر کشورها نیز توصیه می کنند، اما هنوز تغییر چشمگیری دراین مورد به ویژه در بخش کشاورزی مشاهده نشده است.بخش کشاورزی بنا به ویژگیهای خاص اقتصادی، اجتماعی و سیاسی همواره از حمایت گرایی های گسترده برخورداربوده است. مجموعهی این ویژگیها و حمایتهای گسترده باعث شده است بخش کشاورزی مدتها از مباحث گات کنار گذاشته شود، زیرا حساسیتهای موجود در بخش کشاورزی از ابتدا رفتار ویژه ای را می طلبید. سیاستهای حمایتی در بخش کشاورزی در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه نیز متفاوت بوده است، بهنحوی که کشورهای توسعه یافته با سیاستهای مشخص و هدفمند، حمایت گستردهای از این بخش کرده اند؛ برای نمونه، براساس گزارش سازمان همکاری و توسعه اقتصادی (OECD)، دولت ایالت متحده آمریکا بین سالهای 1986 تا 1994 ، 6/254 میلیارد دلار هزینه بابت یارانههای کشاورزی پرداخت کرده است، اما سیاستهای کشورهای درحال توسعه عمدتاً منجر به حمایت منفی یا عدم حمایت قابل توجه شده است.بخش کشاورزی درایران هم مانند سایر کشورهای کمتر توسعه یافته و درحال توسعه به عنوان یکی از بخشهای قدیمی و اصلی اقتصاد در زمینه تولید، اشتغال، امنیت غذایی، مبادلات خارجی و حضور در صحنههای بین المللی و مزیتهای نسبی از جایگاه ویژهای برخوردار بوده است، به طوری که بیش از 52 درصد از تولید ناخالص داخلی و بیش از 20 درصد اشتغال وهمچنین نزدیک به 70 درصد از کل صادرات غیرنفتی به بخش کشاورزی اختصاص یافته است. حال سؤال این است که با توجه به سیاست های حمایتی و تجاری وسیعی که دولت در ارتباط با این بخش اعمال می کند، آیا از بخش کشاورزی در واقع حمایت به عمل می آید یا خیر؟ و میزان حمایت واقعی از این بخش درچه حدی است؟ راهبردهای اساسی دولت برای دخالت در بخش کشاورزیبرای درک چرایی و چگونگی استفاده از ابزارهای حمایتی در بخش کشاورزی لازم است تا راهبردهای دولت برای دخالت در این بخش را شناسایی کنیم. این راهبردها عبارتند از:1- تثبیت عرضه محصولات تولیدی بخش2- تثبیت تقاضای محصولات تولیدی بخش3- تثبیت قیمت محصولات تولیدی بخش4- تثبیت درآمد تولیدکنندگان بخش5- تنظیم بازار6- تشویق تولید7- تشویق صادرات8- محدودیت تولید9- تشویق یا محدود نمودن استفاده از نهادههای بخصوص10-تشویق سرمایه گذاری11- تشویق فرایند تعدیل ساختاری12- توسعه پایدارهمانطورکه ملاحظه میشود دولت برای دخالت دربخش کشاورزی می تواند راهبردهای متفاوت و حتی گاه متناقضی را به صورت همزمان دنبال نمایید. طبیعی است درچنیین شرایطی سیاست گذار به جای استفاده از یک ابزار حمایتی از مجموعه ای از این ابزارها در قالب سبد حمایتی استفاده خواهد نمود. استفاده از چنین سبدهایی امروزه درتمامی کشورهای عضو OECD به عنوان کشورهایی که بیشترین حمایت ممکن ازبخش کشاورزی خود به عمل می آورند، کاملاً متداول است.دلایل حمایت از بخش کشاورزیاختلال دربازار بینالمللی محصولات کشاورزی - که ناشی از سیاستهای کشاورزی دولتها ست - به اندازهای آشکار است که مک کالا(1993) اعتقاد دارد مشکل بتوان اقتصاددان کشاورزی را یافت که مخالف با این نظر باشد، اما آنچه بیشتر از تایید وجود این اختلافات حائز اهمیت است آن که کدام دلایل دخالت در بخش کشاورزی را ضروری می سازد؟ چرا علیرغم تعیین منافع تئوریک آزادسازی تجاری، رفع این موانع در هیچ یک از بخش های اقتصادی به اندازهی رفع موانع در این بخش با مشکل مواجه نبوده است؟ تا کنون توجیهات فراوانی دربارهی ضرورت دخالت دولت در بخش کشاورزی ارائه شده که در اینجا به تعدادی از آن ها اشاره می کنیم.توجیه سنتی:بسیاری با این توضیح که محصولات تولید شده در بخش اساسی هستند، حمایت ازبخش را ضروری می دانند به عبارت دیگر با توجه به اینکه بسیاری از محصولات کشاورزی قوت اصلی مردم بوده و در تأمین غذای آنان و نهایتاً درامنیت غذایی جامعه نقش اصلی دارد، لذا حمایت از آن اجتناب ناپذیر و ضروری است.توجیه براساس بی ثباتی بخش:بخش کشاورزی ماهیتاً قادر نیست مقدارعرضه محصولات تولیدی خود را بر حسب نوسانات کوتاه مدت بازار تنظیم نماید، بدیهی است که این امر میتواند موجب بی ثباتی دربخش گردد. لذا دولت برای ایجاد ثبات دربخش کشاورزی، ناگزیربه مداخله در بازار این محصولات است.توجیه براساس مزیت نسبی وساختاری:بسیاری از اقتصاددانان کشاورزی همچون هونما، هایامی، تایرزو اندرسون اعتقاد دارند که انتقال از یک اقتصاد مبتنی بر روابط کشاورزی به یک اقتصاد مبتنی بر صنعت – انتقال از موج اول به موج دوم – مستلزم استفاده از سیاستهای حمایت گرایی است. چراکه تغییر تکنولوژی و گسترش سرمایه همزمان منجر به افزایش کارایی اقتصادی بخشها و درآمد افراد می شود ازآنجا که کارایی دربخش صنعت به طورنسبی از بخش کشاورزی بیشتر است و براساس قانون رابرت
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 2
سیاست های حمایتی دولت در تولید و بازار محصولات کشور (مرکبات)
سیاست های حمایتی دولت در تولید و بازار محصولات کشور (مرکبات)
مقدمه
به طور کلی سیاست های حمایتی در بخش کشاورزی ایران که به منظور اثرگذاری بر روند تولیدات، بهبود وضعیت درآمد تولیدکنندگان، ایجاد اشتغال و تشویق صادرات، مورد استفاده قرار می گیرد عبارتند از:
1-پرداخت یارانه به نهاده های مورد استفاده دربخش کشاورزی نظیر کود، سم، بذر، ماشین آلات و تولید نهال.
2-قیمت گذاری محصولات اساسی کشاورزی و تضمین خرید این محصولات توسط دولت.
3-پرداخت بخشی از سهم بیمه محصولات زراعی، باغی، دامی و تلاش برای گسترش پوشش بیمه محصولات در کشور و بیمه حوادث غیرمترقبه نظیر خشکسالی، سیل، تگرگ و ...
4-پرداخت اعتبار و تسهیلات با نرخ بهره کم به منظور خرید ماشین آلات موردنیاز و تامین هزینه های جاری تولید.
5-پرداخت یارانه صادراتی به محصولاتی که از بازار بالنسبه پایدار برخوردار بوده ولیکن در سال های اخیر به دلیل کاهش قیمت های جهانی از قدرت رقابت کمتری برخوردار شده اند و پرداخت جایزه به عموم محصولات به منظور ایجاد جهش صادراتی.
6-برقراری تعرفه برای واردات محصولاتی که امکان تولید آنها در داخل وجود دارد.
7-گروه دیگری از سیاست های حمایتی که می توان آنها را تحت عنوان خدمات عمومی بخش کشاورزی معرفی نمود پرداخت های بودجه ای است که به توسعه و عمران روستاها، ایجاد شبکه های آبیاری و زهکشی، حفاظت از محیط زیست و سایر فعالیت های عمرانی بخش کشاورزی صورت می گیرد. پرداخت های عمرانی دولت به فصل کشاورزی و منابع طبیعی ماخذ مناسبی برای ارزیابی سیاست های حمایتی بخش کشاورزی در این زمینه است.
در مورد مرکبات نیز سیاست های فوق مانند سایر محصولات باغی به مورد اجرا گذاشته می شود که در ذیل به آن می پردازیم:
الف) یارانه نهاده های کودشیمیایی، سم و بذر
کاربرد کود شیمیایی به دلیل نقشی که در افزایش کیفیت خاکا ایفا می کند از اهمیت خاصی برخوردار است. به همین دلیل سعی می شود با توجه به نوع خاک و نیاز محصولات به اقلامی از کود که بیشتر مورد استفاده کشاورزان قرار می گیرد ( سهم قابل توجهی در هزینه تولید داشته و در صورت عدم پرداخت یارانه، کشاورز مصرف آن را کاهش داده که در نتیجه به فقر خاک و کاهش تولید می انجامد) یارانه پرداخت شود. به طور کلی مبلغ یارانه برای انواع کود مورد نیاز کشاورزان در ایران سهم قابل توجهی از مجموع یارانه های بخش را به خود اختصاص می دهد. نهاده های سم و بذر نیز از عوامل دیگری هستند که بازده کشاورزی را افزایش می دهند. در زمین تامین بذور به ویژه بذور اصلاح شده، دولت از تاسیس راه اندازی و اداره بنگاه ها و موسسات تولید بذور اصلاح شده حمایت می کند. همچنین دولت به طور مستقیم یا غیرمستقیم به منظور توزیع این نهاده ها به قیمت مناسب، هزینه هایی را متقبل می شود. از آنجاییکه آمار یارانه پرداختی به کود، سم و بذر به تفکیک محصولات در دسترس نمی باشد لذا در جدول 45 کل یارانه پرداخت شده به نهاده های مذکور در بخش کشاورزی طی سال های 83-1380 آورده شده است. بخشی از کود و سم مورد نیاز نیز از سایر کشورها وارد شده و دولت بابت تفاوت قیمت وارداتی و داخلی یارانه می پردازد که میزان این یارانه طی سال های 83-81 در جدول 46 قابل مشاده است. شایان ذکر است از ابتدای سال 1384 درمورد سموم آزادسازی صورت گرفته که می بایستی اثرات آن را روی قیمت تمام شده محصولات درسال های بعد بررسی نمود.
ب) یارانه ماشین آلات کشاورزی
پرداخت یارانه به تولید ماشین آلات کشاورزی به منظور توسعه مکانیزاسیون در این بخش صورت می گیرد. پرداخت بدین شکل است که تولیدکنندگان قطعات مورد نیاز خود را با ارز آزاد وارد نموده و دولت سهمی از این نرخ ارز را که از قبل تعیین شده به عنوان مابه التفاوت نرخ ارز به تولیدکنندگان پرداخت می کند. دولت در سال 1381 به ازای هر دلار واردات مبغل 5950 ریال، درسال 1382 به ازای هر دلار واردات مبلغ 6200 ریال و در سال 1383 به ازای هر دلار مبلغ 6600 ریال پرداخت کرده است. قبل از سال 1381 که نرخ ارز به صورت شناور بود این پرداخت به صورت ارایه دلار به نرخ دولتی به تولیدکنندگان ماشین آلات کشاورزی صورت می گرفت. مابه التفاوت پرداختی به تولیدکنندگان ماشین آلات کشاورزی طی سال های 1381 الی 1383 در جدول 47 آورده شده است.
1- یارانه نهاده های کشاورزی
2- خرید تضمینی مرکبات
3- بیمه مرکبات
4- یارانه اعتبارات
5- پرداخت جایزه صادراتی
6- تعرفه وارداتی مرکبات
ماخذ: بررسی بازار مرکبات در ایران و نحوه تنظیم آن – موسسه پژوهش های برنامه ریزی و اقتصاد کشاورزی - 1387
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 36
موضوع تحقیق:
اصول و مبانی مشارکتهای مردمی
و سازمانهای حمایتی
استاد:
علیرضا یزدانی
محقق:
عباس عباسی
دانشجوی ترم پنجم
رشته مدیریت مشارکتهای مردمی
مرکز آموزش علمی کاربردی شهید یاسین جعفری
مرداد 86
فهرست
چکیده
مقدمه
بیان مساله
اهمیت و ضرورت تحقیق
اهداف تحقیق
تاریخچه مشارکتی در ایران وجهان
تعاریف و مفاهیم مشارکت
مفاهیم مرتبط با نهاد مشارکتی
مبانی مشارکت
گونه شناسی مشارکت
پیش نیازهای مشارکت
جایگاه مشارکتهای مردمی در کمیته امداد امام (ره )
مشارکت مردم در کمیته امداد امام (ره )
نظام جامع مشارکت مردمی در امداد امام (ره )
پیشنهادات
منابع و ماخذ
چکیده
کمیته امداد امام (ره) یک نهاد غیر دولتی است. هر چند سازمانهای غیر دولتی شریکی کارآمدبرای نهادهای دولتی محسوب می شوند و بخش قابل ملاحظه ای از مسئولیتهای توسعه را بردوش می کشند مع الوصف همانگونه که از نام آنها پیداست، وابسته به دولت نیستند و قدرت خود را عمدتا از گروههای مختلف مردمی کسب می کنند بر این اساس جلب مشارکت پایدار ومستمرمردمی، عنصر اساسی در موفقیت این سازمانها تلقی می گردد.
بطوری که می توان گفت توانمندی نهادهای غیر دولتی به میزان زیادی در بسیج مردم و نهادینه کردن مشارکت در پیکره سازمان وارباب رجوعهای آن تجلی می یابد سازمانهای غیر دولتی نه تنها در مرحله استقرار و شکل گیری، بلکه در تداوم فعالیتها و توسعه ساختی – کارکردی به شدت نیازمند همکاری گروههای مختلف مردمی هستند. در حال حاضر بخش قابل ملاحظه ای از فعالیتهای کمیته امداد امام (ره) متکی به مشارکت مردمی است. استفاده از 90هزار نیروی داوطلب مردمی و جمع آوری کمکهای مردمی در سطح وسیع از مهم ترین مصادیق مردمی بودن و مشارکت پذیری این نهاد است. به همین دلیل باید متناسب با شرایط حاکم بر جامعه نسبت به تدوین الگوهای مختلف اقدام نماید. در حال حاضر امداد امام (ره) با استفاده از روشهای مختلف از مشارکت مردمی استفاده می کند، اما آمار و ارقام نشان می دهد که به لحاظ مادی این مشارکت ها متناسب با نرخ تورم رشد نداشته است، به همین دلیل ضرورت بازنگری در روش ها و الگوها بیش از پیش احساس می شود. در مطالعه حاضر ضمن بیان اهمیت و ضرورت جلب مشارکت مردم در کمیته امداد امام، نظارت مشارکت جامع در امداد طراحی و تبیین شده است. این نظام به طور خلاصه از سه عنصر مشارکت عمومی، مشارکت نهادهای دولتی و مشارکت نهادهای غیردولتی تشکیل شده است که همواره تحت تاثیر عوامل پیرامونی قرار دارد.
مقدمه
مشارکت اساس زندگی اجتماعی و جامعه بشری است. این مفهوم از دو قرن پیش نخست وارد نظامهای سیاسی و سپس قلمرو صنعت، بازرگانی و اقتصاد گردید، اما در دهه اخیر به شدت مورد توجه متخصصان توسعه و سیاست مداران قرار گرفته است. فلسفه اصلی مشارکت، استفاده از فکر و نظر دیگران در تصمیم گیری هاست، زیرا مسائل زندگی اجتماعی به قدری پیچیده و دارای جوانب گسترده ای است، که تعداد معدودی از افراد که در راس جامعه قرار دارند ویا معدودی از نخبگان جامعه قادر به حل آنها و تشخیص راه صواب نیستند، بلکه نیازمند رایزنی عمومی و تبادل نظر با دیگران هستند.
امروزه موضوع مشارکت مورد توجه و علاقه بسیاری از سازمانهای ملی، منطقه ای و بین المللی (دولتی و غیردولتی) است. اعتقاد بر این است که اساسا توسعه بدون مشارکت آحاد مردم عملی نخواهد بود. به همین دلیل میزان مشارکت مردم در تصمیم گیریها یک معیار اساسی در توسعه جامعه و دموکراسی حاکم بر هر کشور است با این نگرش مشارکت هم هدف است هم وسیله. وسیله است زیرا بسیاری از اهداف جامعه در سایه مشارکت مردمی تحقق می یابد. هدف اصلی را مشارکت به خودی خود باعث آگاهی اقشار مختلف جامعه شده و راه را برای توسعه هموار می سازد. در صورت تحقق مشارکت جامعه، مقاومت مردم در برابر دگرگونی و نوسازی کم می شود. مشارکت زمینه ساز رفاه اجتماعی و شکوفایی فکر و اندیشه می شود.
اهمیت مشارکت در سازمانهای غیر دولتی به مراتب بیش از سازمانهای دولتی است زیرا این سازمانها مشروعیت خود را از مردم می گیرند و در صورتی که پشتوانه مردمی نداشته باشند، قادر به ادامه حیات نخواهند بود. کمیته امداد مام (ره) نیز به عنوان یک نهاد غیردولتی از این