لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 29 صفحه
قسمتی از متن .doc :
به نام خدا
مقدمه:
قرآن کتاب آسمانی ما مسلمانان و نیز پیامبر بزرگوار اسلام , مکرراً بر تحصیل علم و دانش تاکید کرده اند. رسول اکرم (ص) بارها مسلمانان را به فراگیری علوم تشویق کرده اند و فرموده اند: « به دنبال علم و دانش بروید حتی اگر در چین باشد. »
مسلمانان نیز به پیروی از دستورات قرآن و پیامبر از صدر اسلام برای آموختن علوم مختلف سعی و کوشش فراوان داشته اند.
از این جهت لازم است برای بهبود تعلیم و تربیت و همچنین راهنمائی و کمک به دانش آموزان در امر تحصیل که همواره مورد نظر دانشمندان و بزرگان دین بوده است سعی و کوشش بعمل آید .
بر تمام افراد جامعه بخصوص آنان که به نوعی با آموزش و پرورش در ارتباطند لازم است به هر نحو که می توانند راهی را برای بهتر کردن وضع تعلیم و تربیت و آموزش و پرورش بخصوص در مقطع ابتدایی و رفع کمبودها و اشکالات آموزشی پیدا نموده و علل و عواملی که در پیشرفت تحصیلی نسل های آینده و حال موثرند را بررسی وکشف نمایند. بیش از 80 % شخصیت کودکان و نوجوانان در متن خانواده , در کنار پدر و مادر شکل می گیرد و خانواده بعنوان اولین پایگاه تعلیم و تربیت و نخستین مدرسه کودکان می باشد و در مورد پیشرفت تحصیلی فرزندان و آینده سازان نقش اساسی را دارند , لازم است در این باره علل کمبود و نقایص برخورد اولیا پیگیری و در جهت ،
پیشرفت تحصیلی فرزندان بکار گرفته شود. و به خانواده های محترم و عاشق پیشرفت فرزندان , آموزشهای لازم و ضروری , با تشکیل کلاسهای آموزش خانواده از طریق مربیان و استادان ماهر و حاذق داده شود.
بیان مسئله :
از آنجایی که عوامل دخیل و موثر در پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بسیار زیادند و ب عوامل گوناگون در داخل نظام آموزش و پرورش و عوامل خارج از نظام آموزشی ( عوامل خانوادگی ) تقسیم می شوند که در مقدمه به بسیاری از پر اهمیت ترین آنها اشاره شده است از بین آن عوامل فراوان که بیش از همه دارای اهمیت بیشتری هستند انتخاب و مورد سوال قرار می گیرند.
1- آیا رابطه ای بین میزان سواد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان وجود دارد؟
2- آیا رابطه ای بین میزان درآمد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان وجود دارد؟
3-آیا رابطه بین ولی ومربی، بر میزان پیشرفت تحصیلی فرزندان تاثیر دارد؟
ضرورت و اهمیت تحقیق:
بدیهی است که کشور ما به مطالعات و تحقیقات مربوط به آموزش و پرورش نوجوانان و کودکان نیاز فراوان دارد و در این میان لازم است به مسائل و مشکلات مهمی که به نحوی به پیشرفت تحصیلی دانش آموزان لطمه می زند توجه لازم مبذول گردد.
لذا تحقیقاتی ارزنده و معضل گشا در این زمینه برای رسیدن به وضع نسبتا مطلوب و ضروری به نظر می رسد که از طریق یافتن راههای پیشرفت تحصیلی از جنبه های عوامل موثر خانوادگی , آموزشی و پرورشی در این مسیر قدم های موثر و راهگشایی در جهت حل این مشکل بزرگ برداشته شود که مهمترین و پر اهمیت ترین بررسی ها و دست آوردها از مسائل و عوامل خانوادگی در جنبه های پیشرفت تحصیلی از هدفهای عمده و اساسی ما در این تحقیق می باشد.
اهداف تحقیق :
1- بررسی رابطه بین میزان سواد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان.
2- بررسی رابطه بین میزان درآمد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان .
3-برسی میزان تأثیر همکاری خانه ومدرس.
4-برسی کیفیت وکمیت جلسات اولیاءومربیان در بهبود مشکلات وپیشرفت تحصیلی.
سوالات تحقیق :
1- آیا میزان سواد والدین در پیشرفت تحصیلی فرزندان موثر است؟
2- آیا بین شغل والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان ارتباط وجود دارد؟
3- آیا نوع مسکن در پیشرفت تحصیلی فرزندان تاثیر دارد؟
4- آیا رابطه ای بین میزان درآمد والدین و پیشرفت تحصیلی فرزندان ارتباطی وجود دارد؟
5-آیاجلسات مربیان ووالدین که هم اکنون در مدارس برگذار می شود موثر است؟
تعریف نظری موضوع :
در این قسمت از تحقیق دو متغیر با عناوین خانواده و پیشرفت تعریف می شوند.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 40 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بسمه تعالی
جامعه شناسی تاریخی خانواده
استاد محترم : سرکار خانم سعیدی
گردآورنده: راشین فلاح کریمی ، ژاله چشمه سیماب
فهرست مطالب
طرح مسئله 2
مقدمه 7
نوجوان فراری و بزهکار 15
خانواده و بزهکاری 16
مفهوم سرمایه اجتماعی 22
سرمایه اجتماعی در خانواده از دیدگاه جیمز کلمن 27
سرمایه اجتماعی خارج از خانواده 30
نظریه آنجلز کروزو 31
نظریه پترسون 32
جمع بندی 36
منابع 40
مطالعه جامعه شناسی خانواده
طر ح مسئله: خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی، حیاتی و تاریخی نقشی بسیار مهم در روند سعادت و شقاوت کلیت حیات انسانی بازی می کند، بررسی آثار بسیار در این زمینه و مطالعات و پژوهشی های داخلی و خارجی گواهی صادق و راستین بر اهمیت این قضیه می باشد. اما به دنبال تحولات و تغییرات رو به رشدی که در جوامع بشری بوجود آید، نهاد خانواده هم از این تحولات بی نصیب نماند و بعضاًً در بسیاری از موارد تغییرات شگرفی را در ساختار خود پذیرفت و در حقیقت پدیده صنعتی شدن و مدرنیته شدن جوامع بشری نهاد خانواده را در بسیاری از موارد بهره مند ساخت حال بر ا سا س مطالعات گرفته در بسیاری از موارد این تغییرات منفی و در بسیاری از مواردهم مثبت ارزیابی شده است.
در حقیقت باید گفت «این تحول و دگرگونی اجتماعی می تواند پیشرو و یا واپس گرا، خود به خودی یا دستوری باشد، در جهات یا جهانی نایکسان صورت گیرد؛ بالاخره موقت یا دایمی، مثبت یا منفی باشد(Zeitlin,F.Marian,1995, p.10-13).
حتی بدون در نظر گرفتن تأثیر رشد صنعت، عواملی چون وسعت بازارهای جهانی، رسانه های گروهی، خدمات شهری، مراقبت های بهداشتی، تحصیلات، حمل و نقل و ... بعضاً باعث تشکیل خانواده های در ساختاری مدرن شده اند که کارکرد این نوع خانواده ها از جامعه ای دیگر و از فرهنگی به فرهنگ دیگر تغییر بوده است. بی تردید تشکیل این نوع خانواده ها تبعات مثبت و منفی را دربرداشته است که در اینجا به دلیل اهمیت موضوع به تبعات منفی آن که در بوجود آمدن آسیب های اجتماعی در دل این نهاد تأثیرگذار بوده است می پردازیم و در حقیقت این مشکلات و آسیب ها باعث انگیزه بوجود آمدن کار در این زمینه گردید. بنا به نظر برخی از جامعه شناسان تشکیل خانواده ها در اثر صنعتی شدن و پدید آمدن ظواهر جامعه مدرن در اینگونه خانواده ها، تبعاتی را به دنبال داشته است که عبارتند از:
1)تخریب ساختار خانواده های سنتی در اثر مدرنیزاسیون: مدرنیزاسیون جنبه های متعدد زندگی را در زمینه های ارتباطات و تجارت و آسیب های اجتماعی، در خانواده های سنتی تخریب کرده است و در حقیقت از طریق انتقال ارزش ها و هنجارها مدرن به خانواه های نسل بعد، به نوعی تأثیرگذار بوده است.
2)تضعیف اخلاق در خانواده و جامعه بر اثر تبعات صنعتی شدن: مطالعات مردم شناسان و جامعه شناسان بیانگر اثرات منفی مدرنیزم اقتصادی خانواده می باشد. دیزاردوگادلین به سال 1990 در باره موفقیت های متعدد کاپیتالیزم (سرمایه داری) و تأثیر آن در تضعیف قوانین اخلاقی و آسیب های اجتماعی و سطح بالای مسئوولیت های اجتماعی در خانواده سنتی بحث کرده اند(Marian and Zeitlin,1955,p.17). نگرش دیزارد و گادلین درباره تغییرات در روابط خانواده خوش بینانه نیست. به نظر ایشان روابط موجود در خانواده برای دستیابی به اهداف مدرن ادامه می یابد و هدف تکامل احساسات و عواطف نیست، در حقیقت از طریق انتقال اینگونه روابط به نسل های آینده این نوع تغییرات، تأثیراتی منفی به همراه دارد. در این روند بازارهای صنعتی گسترش می یابند، اما درآمدها به علت نبود مصرف کننده و افرایش تولیدات صنعتی کاهش یافته است. بیکاری، فقر، و دیگر آسیب های اجتماعی تسری و افزایش یافته و مردم به نیازهای اصلی خود دست نمی یابند.
3)برای زنده نگهداشتن سیستم سرمایه داری، ایجاد مصرف کننده بیشتر برای بازار حانز اهمیت است و این روند از ایجاد خانواده مسئول جلوگیری کرد و بیشتر به سوی فردگرایی غیرمسئوولانه، آزاد و معنی دار منجر شود که اینگونه فردگرایی باعث ایجاد نقض در روابط انسانی می گردد و در نهایت به تخریب عشق و عاطفه میان والدین می انجامد و دیگر تبعات و آسیب های دیگر را بوجود می آورد و به نسل های بعد انتقال می دهد.
در انتقال ارزش ها و هنجارها و نرم هایی که در یک جامعه معمول است بی تردید خانواده نقشی اساسی را ایفا می کند، و در این میان توانائیهای بالقوه و بالفعل، نقشی مهم دارد بالاخص در فرآیند 1)جامعه پذیری کردن فرزندان، و 2) کارکردهای خانواده در طول تاریخ دستخوش تغییر فراوان بوده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
-تاریخچةخانواده درمانی :
خانواده درمانی بعد از جنگ جهانی دوم یعنی اواخر دهة 1940 و اوائل دهة 1950 توسعه یافت . خانواده درمانی تحت تأثیر خانواده های اسکیزوفرنیک و مشکلات رفتاری و بزهکاری کودکان به سرعت پیشرفت نمود. فروید و بسیاری از روان پزشکان بیمار را از خانواده جدا می کردند تا از اثرات زیان آوراحتمالی در خانواده جلوگیری شود .
فروید با مطالعة گذشتة کودک مبتنی بر این عقیده که مشکلات نوروتیکی بیماران به رفتارهای متقابل و تعاملات ناسالم دوران کودکی آنها با پدرو مادرشان بر می گردد ، به مداوای بیمار می پرداخت .ناتان آکرمن از بنیانگذاران خانواده درمانی است و کتاب او تحت عنوان ‹‹ پویائی های روانی زندگی خانوادگی ، 1958 ›› درهای جدیدی به روی خانواده درمانی بازکرد . او از روانکاوی
به خانواده درمانی رسید . در سال 1937 متوجه گردید که مصاحبه فردی با کودک و اعضای خانواده به نتیجة مطلوب که تغییر رفتار کودک است نمی رسد ، لذا کلیة افراد خانواده را با هم مورد مصاحبه قرارداد.
بنابراین کارهای آکرومن و سایر همکارانش در رابطه با کودکان بزهکار و خانواده های اسکیزوفرنیک شروع واقعی نهضت خانواده درمانی بوده است .آکرومن معتقد بود با کسب مهارت در کار با تمامی گروه خانواده به بعد جدیدی در درمان بیماری های روانی و مشکلات خانوادگی میرسیم .
در پایان دهة 1950 خانواده درمانی با این نگرش که با درمان های دیگر متفاوت است ، شناخته شد . در این درمان ، پذیرفته شد که هدف ، تغییر ساختار خانواده است نه تغییر رفتارهای فردی و اعضای خانواده ، به عبارت دیگر خانواده درمانی یک روش درمانی نیست بلکه نوعی درمان با ویژگی ها هدف های خاص می باشد .
تعریف روان درمانی خانواده :
روان درمانی خانواده ارائه خدمت به منظور بالا بردن احساس وحدت ، انس و آرامش و رحمت و مودّت در خانواده است . مشاوران خانواده پس از کسب تجربه روی تعداد زیادی از خانواده ها به این نتیجه رسیدند که خانواده درمانی یک روش نیست ، بلکه یک بینش خاص در مورد مشکلات انسانی است . مشاور خانواده مشکلات هر فرد را در رابطه با خانواده اش مورد مطالعه قرارمی دهد .
مشاوران خانواده معتقدند که مشکلات فرد ناشی از روابط او با دیگران است و منظوراز دیگران در نظر اول خانوادةوی می باشند .بنابراین درمان فردی هم نوعی مداخلة درمانی در خانواده است . این توجیه غلط است که ما در خانواده درمانی به این دلیل که چون فرد بیمار است به درمان او بپردازیم و برای درمان او اقدام کنیم . درمانگر به جای آنکه برای تغییر دادن فرد بکوشد ، هدفش دگرگون کردن رفتارهای حاکم بر روابط اعضای خانواده است .
تفاوت های خانواده درمانی :
دیدگاه فردی با دیدگاه خانواده درمانی کاملاً متفاوت است که ما به پاره ای از این تفاوتها اشاره می کنیم :
دیدگاه درمان فردی به گذشتة فرد اهمیت می دهد و در این دیدگاه اعتقاد بر این است که گذشتة فرد وضعیّت فعلی او را به وجود آورده است . در حالیکه خانواده درمانی وضعیت فعلی را مورد توجه قرار میدهد و برای تغییر آن اقدام می کند . مشاور خانواده وضعیت گذشته را زمانی مورد بررسی قرار می دهد که در تغییر وضع حاضر کمک کند .
درمانگر معتقد به درمان فردی ، فرد را بعنوان مشکل را بیمار می پذیرد و کوشش میکند مشکل او را درمان کند ، د رحالیکه مشاور خانواده از کاربرد کلمة‹‹ بیمار›› پرهیز می کند و منظور او از مراجع ، فردی است که علائم اختلال دارد که در رابطه با خانواده مورد بررسی قرار میگیرد .
دیدگاه فردی در پی تشخیص ناراحتی فرد و تعیین نوع بیماری یا مشکل است و هدفش کمک به مراجع برای رفع مشکل یا درمان بیماری است ، در صورتیکه خانواده درمانگر پس از کسب اطلاعات مختصری ، کار درمان را در رابطه با تغییر جوّ حاکم بر خانواده شروع می کند . مشاور خانواده خود را جدا از وضع بیمار نمید اند . او خودش و بیمار و کلیةاعضای خانواده و شبکة خویشاوندی را در بروز مشکل و درمان آن دخیل و سهیم می داند .
مشاور خانواده سعی می کند از آشکار نمودن عواطف مخرّب و خصومت افراد خانواده با یکدیگر پرهیز کند و بعلاوه مسائل خانواده ها را یکسان نمی بیند . لذا ممکن است درمانگر کارخود را با تمام اعضای خانواده شروع کند و بعد به اقتضای هر مورد با یک عضو و یا زن و شوهر و یا هر ترکیب دیگر مصاحبه کند .
خانواده و مراحل تکامل آن :
خانواده کوچک ترین واحد یک جامعه است که از نظر اثرات فردی و اجتماعی دارای اهمیت زیادی است و به همین علّت چون مشکلات خانواده دررابطه با کل اعضای خانواده می باشد ، خانواده درمانی از اهمیت ویژه ای برخوردار است .
تعریف مشکل :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 42 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تعریف خانواده در اسلام
انسان به عنوان یکی از موجودات ، به منظور بقاء نسل ناگزیر مشمول قوانین ترکیب و توالد است و از همین جا نخستین مرحلة اجتماع بشری یعنی خانواده پدید می آید ، که بدواٌ از وجود یک مردو یک زن تشکیل گردیده و سپس با جمع فرزندان کامل می شود .
خانواده ساده ترین و کوچکترین واحد اجتماعی است که زندگی اجتماعی انسان با آن آغاز می شود .
« کنفوسیوس » خانواده را پایة دولت می داند و اگوست کنت جامعه شناس معروف فرانسوی معتقد است که واحد اجتماعی علم در حال گسترش جامعه ( علم جامعه شناسی ) خانواده است ، نه فرد .
از دیدگاه اسلام خانواده اجتماع کوچکی است که در راستای سنت الهی و با هدفی مقدس شکل گرفته و در محیطی پر از صفا و صمیمیت توأم با انجام وظایف و رعایت حدود ، دوام یابد .
همسرگزینی و ازدواج
قال رسول الله ( ص ) مابنی فی الاسلام بناء الی الله عزوجل و اعز من التزویج پیامبر اسلام ( ص ) فرمودند : هیچ بنایی در اسلام پایه گذاری نشده که در پیشگاه خداوند متعال محبوبتر و عزیزتر از مسأله ازدواج باشد .
قال رسول الله ( ص ) تناکحواتنا سلوا تکثروا فانی اباهی بکم الامم یوم القیامه ولو بالسقط .
پیامبر اکرم ( ص ) فرمودند : ازدواج کنید تا نسل شما فزونی گیرد که من با فزونی جمعیت شما حتی با فرزندان سقط شده در قیامت به دیگران مباهات می کنم .
پیامبر اسلام ( ص ) فرموده اند : با کفوها ازدواج کنید و از میان آنها همسر بگیرید و برای نسلی که باید از شما پدید آید بهترین زمینه را بر گزینید .
پیامبر اسلام ( ص ) فرموده اند همسر شایسته برای یک مرد مسلمان و متعهد و خوش اخلاق ، کسی است که :
با محبت و عاطفه باشد .
زایا باشد .
عفیف و پاکدامن باشد.
در میان خانواده خود عزیز و محترم باشد.
نسبت به شوهرش تواضع داشته و از وی تمکین نماید .
تنها برای همسرش آرایش کند.
حسود و کینه جو نباشد .
زیاده طلب و پر توقع نباشد .
رابطه پدر و مادر با فرزند
ارتباط میان فرزند و والدین درخانواده ، نیرومندترین ارتباط هاست . زیرا فرزند در محیط خانواده به عنوان نخستین محل پرورش و تربیت ، با اولین مربیان خود یعنی پدر و مادر برخورد می کند و ستونهای اصلی زندگی آتی خود را بنا می نهد . اگر در این رابطه پدر و مادر دقت کافی ننموده و خدای ناکرده در انجام وظایف سنگین خود سهل انگاری و بی توجهی کنند ، چه بسا زیانهای جبران ناپذیری بر سرنوشت فرزندان خود وارد آوردند .
قال رسول الله ( ص ) : « کل مولود یولد علی الفطره حتی یکون ابواه یهودیه اونصرانیه »
پیامبر اسلام ( ص ) فرمود : هر نوزادی به فطرت اسلام و توحید متولد می شود ، آنگاه پدر و مادر او را به یهودیت و نصرانیت گرایش می دهند و از راه فطرت منحرف می سازند .
شخصیت هر فرد از سه عامل اصلی و بنیانی متأثر می گردد که عبارتند از :
عامل وراثت
عامل خانوادگی
عامل اجتماعی
در میان این عوامل از همة مهمتر تربیت های خانوادگی است که می تواند در موارد بسیاری جبران کننده خلا ها و کمبودهای ناشی از عوامل دیگر باشد و فرزند را درمقابل همه عناصر مخرب و مسیرهای انحرافی بیمه کند .
بدون شک اگر شخصیت فرزند در مدرسه ای تکوین یابد که معلم آن مدرسه خود شاگرد مکتب انسان ساز اسلام باشد ، دیگر هیچ تند باد حادثه ای موفق به ایجاد تزلزل دراین شخصیت نخواهد بود .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
بررسی تطبیقی خانواده در استعمار فرانوین و تفکر دینی
مقدمه
خانواده، واحد بنیادین جامعه، کانون اصلی رشد و تعالی انسان و مؤثرترین عامل در انتقال فرهنگ اسلامی است که در شرایط مختلف در تأثیر و تأثر متقابل با فرهنگ و عوامل اجتماعی است. انسان در خانواده به هویت و رشد شخصیت دست می یابد و در خانواده های سالم و رشید به تکامل معنوی و اخلاقی نائل می شوند.
از این رو، خانواده نه تنها عامل کمال یابی و سکونت و آرامش و بالندگی اعضای خویش است، بلکه در تحولات اساسی جوامع نقش عمده ای ایفا می کند و مذهب و آموزش و حکومت نیز از عملکرد خانواده متأثرمی شود و این تأثیر به صورت متقابل باعث ایجاد تغییرات اساسی می گردد.
اگر خانواده محیط سالم و سازنده ای داشته باشد و به نقش کلیدی و جایگاه زن در تحکیم و تقویت خود خانواده آگاه باشد، مسلماً پر برکت و ماندگار خواهد بود و بهره های فراوانی نصیب اجتماع خواهد کرد.
بالاخره نظر به کارکرد بسیار محوری و فردی و اجتماعی خانواده در حفظ و انتقال ارزش ها و همچنین حفظ سلامت فردی و اجتماعی، همواره مهاجمان فرهنگی درصد تضعیف خانواده وانحلال آن می باشند. همان طور که « الوین تافلر» در کتاب « موج سوم » خود بیان می کند جز از طریق به نابودی کشاندن خانواده و تضعیف این نهاد، فرهنگ سازی صورت نمی پذیرد، از این رو کلیه تلاش دشمن مصروف به از هم پاشیدن نظام خانواده است و جا دارد که متولیان و صاحبنظران به این مسئله توجه داشته باشند و جهت مقابله اصولی با تهاجم فرهنگی به تقویت و استحکام نظام خانواده بپردازد و صاحب نظران در این عرصه با تنویر افکار، رسواگر توطئه های شوم دشمن شوند.
از این روبه نظر می رسد که پرداختن به مسأله خانواده و تلاش جهت استحکام بنیان های این نهاد مقدس، مؤثرترین گام جهت حفظ فرهنگ ملی و ارزش های مذهبی است.
با اولویت ترین رسالت مسئولان ذیر بط می باشند، چرا که بستر رشد و تعالی و توسعه جامعه خانواده است و بدون برخورداری از جامعه سالم امکان دسترسی به رشد و توسعه وجود ندارد.
جایگاه رفیع خانواده
بخش قابل توجهی از شکل گیری شخصیت، تبلور رفتارهای اجتماعی، تعاملات بین فردی و مسئولیت پذیری انسانها حاصل چگونگی بازخوردها، بینش ها و تجارب فرد در زندگی خانوادگی است.
برای کودک، پدر و مادر کامل ترین و خوشایندترین موجود هستی و کامل ترین الگو برای همانند سازی است.
ارضای عاطفی، اجتماعی کودک در خانواده صورت می پذیرد، بسیاری از تخلفات، پرخاشگری ها کجروی ها و بزهکاری ها از مشکلات خانواده نشأت می گیرد. فقر عاطفی در خانواده زمینه ساز تبهکاری ها است. رمز پیشرفت تحصیلی، سلامت روانی اجتماعی و رشد و تعالی یک یک اعضای جامعه، نقش بنیادین دارد.
تلاش در جهت استحکام خانواده و استوارسازی روابط درون این سیستم، زمینه را برای سلامت اخلاقی و سعادت عموم مردم یک جامعه فراهم می سازد. گروهی از کارشناسان خانواده و مسایل اجتماعی به سرپرستی بری ( bray ) در آمریکا در سال 1988 پس از یک مطالعه طولانی سیستماتیک طی 9 سال به این نتیجه رسیدند که بحرانهای اجتماعی و روانی در جهان معاصر به جهت تضعیف و تزلزل و در نهایت سقوط خانواده می باشد. بحرانهایی چون، استرس رو به تزاید در زمینه های تحصیلی و شغلی، ناشی از زندگی ماشینی و پیشرفت تکنولوژی، تغییر بنیادین در الگوهای تولید، تغییرات در شیوه های زندگی افراد، تورم و بحرانهای شدید اقتصادی، کاهش یا سقوط ارزش های مذهبی و اخلاقی، از جمله بحرانهای ناشی از تزلزل خانواده در جهان معاصر است.
نهاد خانواده به خودی خود یک جامعه کوچک است و هر گونه تغییر مثبت یا منفی در آن، در جامعه بزرگ انسانها تأثیر مستقیم و مؤثر دارد.ثبات یا بی ثباتی خانواده مستقیماً بر ثبات و بی ثباتی جامعه تأثیر گذار است. جوامعی که برخوردار از خانواده متزلزل است، ارزشهای اخلاقی در سطح کلان سقوط می کند.
کنفوسیوس می گوید :
«وقتی زناشوئی با عشق و علاقه باشد، هماهنگی در خانه و خانواده به وجود می آید و هنگامی در خانه مستقر باشد، رضایت در جامعه حاصل می شود و وقتی خشنودی در جامعه حاصل باشد، آبادانی و رفاه در آن جامعه موجود خواهد بود و بالاخره هنگامی که رفاه وآبادانی در جوامع فراهم باشد صلح جهانی بیشتر تأمین خواهد شد.»
خانواده نخستین بستر، فعلیت یافتن استعدادهای بشر است و اصلی ترین پایگاه رشد و شکوفایی شخصیت و پرورش مهارت های اجتماعی کودکان و نوجوانان میباشد . و اساسی ترین سهم را در سلامت و سعادت و تعالی جوامع بشری به عهده دارد.
زیانهای فروپاشی خانواده
تضعیف بنیانهای خانواده و فروپاشی آن، خسارت های زیادی را برای جامعه بشری به ارمغان می آورد که در این بخش از نوشتار به برخی از آنها به صورت اجمالی پرداخته می شود.
1-اختلال در جامعه
نخستین اختلالی که در زندگی اجتماعی با فروپاشی خانواده ایجاد می شود، اختلال در جمعیت است. رشد جمعیت مختل می شود.
2- فقدان عواطف
جامعه ای که خانواده نداشته باشد از کانون اصلی پیدایش محبت و عاطفه بی بهره است.
« و من آیاته أن خلق لکم من انفسکم ازواجاً و جعل بینکم موده و رحمته »؛ مودت یعنی محبت شدید مربوط به اوایل زندگی و رحمت برای زن و شوهر سالخورده .
3- از بین رفتن آداب و سنن
خانواده یک بستر و جویبار طبیعی است برای انتقال تدریجی سنت ها، ارزشها و آداب و رسوم و فرهنگ از نسلی به نسل دیگر، و اگر این جویبار قطع شود، فرهنگ نیز منتقل نمی شود و جامعه دچار مشکل هویت می گردد. فرهنگ برای جامعه در حکم حافظه است برای فرد، جامعه ای که فرهنگ خود را از دست بدهد حافظه جمعی تاریخی خود را از دست داده است و دچار بحران شدید می شود.
با توجه به جایگاه بلند خانواده و کارکرد بسیار محوری و مؤثر آن در جوامع بشری جا دارد که به بررسی تطبیقی بین نگاه استعمار فرانوین نسبت به خانواده و جایگاه آن و مقایسه آن با دیدگاه اسلام بپردازیم.
خانواده در منظر استعمار نوین
انسان معاصر در پناه برنامه های استعمار فرانوین که منجر به فروپاشی نهاد خانواده شد، دچار سردرگمی و مشکلات زیادی شده است. استعمار فرانوین توانست یکپارچگی و پیوند خانواده را به نابودی بکشاند و براثراین نابودی ، انسان دچار دشواری ها و مشکلات زیادی شده است.
پدیده مادران مجرد، پدیده شومی در استعمار فرانوین است که هدف آن متلاشی کردن نظام خانواده است. مجموعه قوانین جاری در این نظام، لجام گسیختگی فرهنگی و حمایت از مادران مجرد است و این یعنی اضمحلال خانواده و خانه به دوشی.
کلیه شئونات خانواده در این تفکر مبتنی بر دو عنصر آزادی و فرد گرایی است.
تنها چیزی که صلاحیت محدود سازی آزادی و فرد گرایی را دارد، آزادی و حقوق فردی دیگران است. نکته قابل توجه این است که تشکیل خانواده در تفکر فرانوین ضرورتاً در گرو پیوند زدن زن و مرد نیست بلکه به انواع هم زیستی رسمیت داده می شود، در کنفرانس پکن مفهوم خانواربه جای مفهوم خانواده به ادبیات بین الملل راه پیدا کرده است. یکی از مباحثی که کشورهای اروپایی و آمریکایی تلاش داشتند درسند پکن بگنجد تعریف خانواده بود.
اصرار داشتند که همه کشورها ملزم بشوند خانواده ای متشکل از دو هم جنس بازرا به عنوان خانواده بپذیرند و حمایت قانونی کنند. درسند پکن که به گفته ی البرایت وزیر خارجه آمریکادر سال 1995 دقیقاً در راستای سیاست های آمریکایی است، اساساًخانواده ارزشی ندارد. بر اساس این سند خانواده متشکل از چند فردی است که