لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
سیستم خود دفاعی مورچه کشف معجزه ای جدید در قرآن کریم
در کنار معجزات کلامی قرآن، که محمد صل الله علیه و آله به واسطه آن مشرکان را به مبارزه طلبید و از آن ها خواست که یک آیه مانند آن بیاورند و آن ها نتوانستند، قرآن کریم دربرگیرنده معجزات علمی زیادی است که خداوند برای محمد آن ها را بیش از هزار سال پیش آشکار کرد.این معجزات امروزه کشف شده اند و باعث تقویت ایمان ایمان آورندگان شده است و اثباتی برای الهی بودن قرآن کریم است. خانم Wadea Omranyکشف جدیدی علمی در قرآن کرده است. ایشان می گویند که ما در سوره نمل آیه 18کشف جدید علمی کرده ایم. این معجزه جدید چیزی است که مورچه در آیه 18 گفت و علم امروز نحوه ارتباط مورچه ها با یکدیگر را کشف کرد خصوصا زمانی که یک خطر محل زندگی مورچه ها را تهدید می کند.
ما تلاش می کنیم جملاتی که مورچه در قرآن کریم به زبان آورد را توضیح دهیم و سعی می کنیم آنچه را که او گفت با کشفیات جدید علمی ربط دهیم و مدرک پیشی گرفتن قرآن کریم به علم امروزی را رو می کنیم که این حقایق را بیش از هزار سال پیش بیان کرد.خداوند در سوره نمل آیه 18 می فرماید:} حَتَّى إِذَا أَتَوْا عَلَى وَادِ النَّمْلِ قَالَتْ نَمْلَةٌ یَا أَیُّهَا النَّمْلُ ادْخُلُوا مَسَاکِنَکُمْ لَا یَحْطِمَنَّکُمْ سُلَیْمَانُ وَجُنُودُهُ وَهُمْ لَا یَشْعُرُونَ{ "تا چون به دره مورچه ها رسیدند، مورچه ای گفت: ای مورچه ها به لانه هایتان وارد شوید، مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند و خود آگاه نباشند."در آیه بالا مورچه خطر قریب الوقوعی که در کمین مورچه ها است را در طی چهار مرحله متوالی به شرح زیر می گوید:1- "ای مورچه ها" این اولین اعلام خطری است که توسط مورچه داده می شود تا توجه دیگر مورچه ها را به سرعت جلب کند. مورچه های دیگر با گرفتن این پیام صبر می کنند تا دیگر پیام ها را توسط همان مورچه دریافت کنند.2- "به لانه ایتان وارد شوید" در این جا گوینده پیام، جملاتش را با دیگر پیام ها ادامه می دهد و به مورچه های دیگر می کوید که چه کار باید بکنند. ما این رابطه را که توسط علم امروزی کشف شده در قسمت دوم این نوشته می بینیم ( که در ارتباطات بین مورچه ها است.)3- " مبادا سلیمان و لشگرش پایمالتان کنند" در این جمله مورچه دلیل این خطر را به مخاطب خود می گوید و این آن چیزی است که ما امروزه توسط بررسی علمی اثبات می کنیم. 4- "و خود آگاه نباشند" مورچه ها، به عنوان عکس العملی در مقابل خطر قبلی، یک نوع دفاع مشخصی از خود بروز می دهند. در این چند جمله آخری،مورچه به مخاطبان خود می گوید که به منبع خطر حمله نکنید زیرا خطر از یک دشمن واقعی نیست- زیرا سلیمان و همراهانش از وجود لانه مورچه ها در سر راه خود خبر ندارند و قصد حمله به آن را نیز ندارند بنابراین مورچه ها آن ها را خطر واقعی نمی دانند.در کلمات آخر، مورچه پیام رسان، همراهانش را از رسیدن سلیمان با خبر کرد و این چیزی است که ما به صورت علمی و از طریق بررسی رمز های شیمیایی ارتباطی مورچه ها توضیح می دهیم.ما ترتیب دستورات مورچه ها را که به چهار مرحله تقسیم می شد- چهار مرحله شامل عبارات ها و علامت ها- نشان دادیم. علم در این زمینه چه می گوید؟ این مقاله را بخوانید:مورچه ها از ارتباط شیمیایی در موقعیت های اخطار و دفاعی و همچنین زمانی که تبادل سریع اطلاعات نیاز باشد و نیز زمانی که با خطری مواجه باشند استفاده می کنند.این اخطار معمولا توسط صدور علامت های شیمیایی دفاعی مشخص می شود. غده های دفاعی مسئول ایفای نقش اخطار و دفاع هستند. به عنوان مثال مورچه استرالیایی رادر نظر بگیرید. وقتی این مورچه ها با خطر مواجه می شوند، قطرات کوچکی را از غده دفاعی خود ترشح می کنند – این یک فرمان برای دیگر مورچه ها است تا فرار کنند و با شاخک های خود ارتعاشی ایجاد کنند که به معنای قرار گیری در موقعیت خطر است.اولین ماده که توسط مورچه ها شناسایی می شود aldehyde hexanal است و باعث جلب توجه و علاقه آن ها می شود.در نتیجه شاخک های خود را تکان می دهند و بالا می برند تا دیگر بوها را نیز بگیرند. وقتی که آن ها hexanol( اولین پیغام به شکل الکل بود) را دریافت می کنند موقعیت خطر به خود می گیرند و در تمامی جهت ها می دوند تا منبع مشکل را پیدا کنند. زمانی که undécanoneدریافت کنند، مورچه ها را به سمت منبع خطر می برد و آن ها را تحریک می کند تا تمام اشیا خارجی را گاز بگیرند. سپس در نهایت وقتی که به هدف نزدیک تر می شوند butyloctenalرا تشخیص می دهند که پرخاشگری و آمادگی آن ها را برای قربانی کردن خود افزایش می دهد. این مقاله می گوید که ارتباط شیمیایی مهم ترین روش ارتباط در زمان خطر و گزارش دادن این خطر است. در این فرایند مورچه ها انواع مختلف این مواد که هر کدام رمز تفاوتی دارد و بیانگر نوع خاصی از صحبت کردن است را استفاده می کنند. اگر انتشار موادی که توسط مورچه ای که آن خطر را اعلام کرد تعقیب کنیم می بینیم که کاری می باشد که مورچه مورد اشاره در آیه 18 سوره نمل آن را انجام داده.موادی که مورچه در موقعیت هایی مثل این از بدن خود ترشح می کند به چهار دسته تقسیم می شوند که هرکدام زبان و علامت مخصوص به خود را دارند.مراحل پی در پی عکس العمل مورچه ها:aldéhyde hexanalاولین ماده شیمیایی است که مورچه در صورت احساس خطر از خود ترشح می کند. و آن را می توان به عنوان آژیر خطر دانست. مورچه ها با دریافت این ماده شروع به جمع شدن در یک نقطه می کنند و منتظر رسیدن بقیه علامت ها می شوند و این شبیه اولین مرحله است که توسط مورچه در جمله "ای مورچه ها"گفته شد.سپس مورچه دومین ماده شییایی hexanol""را ترشح می کند.با دریافت این ماده مورچه ها شروع به دویدن در تمامی جهت ها می کنند تا منبع این ماده را پیدا کنند. مورچه ای که ماده شیمیایی را ترشح می کند باید مسیری را که بقیه مورچه ها باید از آن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 60 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مکانیزمهای دفاعی که در مراحل رهانی، مقعدی و نخستین مرحله احلیلی تحول روانی- جنسی پدیدار می شوند.
یک بار دیگر این اصل کلی را یادآوری می کنیم که: مکانیزمهای دفاعی عملیات ذهنی ای هستند که مؤلفه های ناخوشایند عواطف را از حوزه آگاهی هشیاری دور می کنند (عواطف یک اصطلاح روان تحلیل گری برای ایجاد هیجان ها است).
با در نظر داشتن تعریفی که در پی می آید، به خاطر داشته باشید که هر یک از مکانیزمهای دفاعی می توانند با به ناهشیار راندن بخشی از عواطف در تقلیل آرام کردن هر یک از عواطف مؤثر باشند. علاوه بر این، اکثر اوقات تعدادی از مکانیزمهای دفاعی باهم عمل می کنند.
همچنین به یاد داشته باشید که برای به دست آوردن تصویر کاملی از کارکرد ذهنی، ضروری است که قلمروهائی فراتر از مکانیزمهای دفاعی ارزیابی شوند، قلمروهایی نظیر: کنش کشاننده ها (خوردن، عمل جنسی و پرخاشگری)؛ تجارب عاطفی (اضطراب، افسردگی، احساس تقصیر و گناه، احساس شرمندگی،خوشی [لذت]، عصبانیت)؛ کنش فرامن (گرایش به تنبیه خودسر، ارزش ها، آرمان ها، اعتبار، خوش قولی، مسئولیت پذیری) کارکرد من خود مختار انسجام بخشی، تفکر منطقی، تکلم، ادراک، واقعیت آزمایی، انتزاع [استنباط]، خود مشاهده گری، قضاوت، سرگرمی، و مهارتها [سرگرمیهای من])؛ نیرومندی من (تحمل عاطفی، مهار تکانشوری، مهار خیالپردازی) (به پیوست2 مراجعه کنید)؛ قابلیت(ظرفیت) روابط با موضوعی همدلی، خونگرمی، اعتماد، هویت، صمیمیت و ثبات در روابط) (به پیوست 3 مراجعه کنید).
نشانه های آسیب شناختی روانی (نظیر توهم، هراس، [آیینهای] جبری و نشانه های تبدیلی به این دلیل رخ می دهند که کشاننده ها، عواطف، فرامن، کارکرد منِ مستقل، قدرتمندیِ من، روابط موضوعی و مکانیزمهای دفاعی در تضاد با هم قرار می گیرند. راه حل نهایی رایج برای حل تعارض های مختلف "شکل سازشی" نامیده می شود. در مورد مشکلات روانی "تشکل سازشی مرضی" مطرح می شود (سی. برنر، 2002) شکل تبانی در فصل های بعدی به تفصیل شرح داده خواهد شد (به فصل یک نیز می توانید مراجعه کنید).
در بسیاری از مثالهای بالینی که شرح آنها خواهد آمد، بیش از یک مکانیزم دفاعی در هر مورد وجود دارد با این حال سعی شده مثالهایی انتخاب شود که مکانیزم دفاعی مورد بحث در آن برجسته تر باشد. در فهرست ذیل،مکانیزمهای دفاعی بر اساس تقریب مراحل تحول روانی- جنسی به ترتیب وقوع زمانی ارائه شدهاند. مکانیزمهای دفاعی [هر مرحله] الزاماً با نزدیک شدن مرحله بعدی تحول روانی- جنسی، از بین نمیروند. در واقع، در بزرگسالی، ترکیبی از مکانیزمهای دفاعی [مراحل مختلف] به کار برده می شود. روال کار به این ترتیب است که آن دسته از مکانیزمهای دفاعی را که سبک سببی دارند، معمولاً از زبان دوم شخص بیان می شوند (مثال، همسان سازی با پرخاشگر به این صورت تعریف می شود : شما آنگونه که دیگران با شما رفتار کردهاند، رفتار می کنید) معمولاً این روش هم برای خواننده و هم برای نویسنده آسانتر است.
مرحله دهانی (صفر تا 3 سالگی)
1- فرافکنی (فروید، 1984؛ ویلیک، 1993)
شما (بازنمایی ذهنی representation) عواطف، تکانهها یا امیال خود را به فرد دیگری نسبت میدهید که باعث تحریف شیوه نگرش شما نسبت به آن فرد میشود.
در صورتی که واقعیآزمایی هم نقص داشته باشد، نتیجه "فرافکنی پسیکوتیک" میشود.
"نقص در تمایز خود- از موضوع " نیز به فرافکنی دامن میزند. پیشداوری تا حدودی از فرافکنی نشأت میگیرد که در آن افراد صفاتی را که در خود نمیپسندند به گروههای دیگر نسبت میدهند.
خانم د، فکر میکرد که رئیسش از [کار] او عصبانی است. او گفت که روز قبل رئیس از خانم د خواسته بوده که یک گزارش بازرگانی را فوراً آماده کند و به او تحویل دهد. انجام این کار برای خانم د، دشوار بود چرا که او مسئولیتهای دگری هم داشت که باید به آنها میرسید. او انجام این کار را به آخر آن روز موکول کرد و امیدوار بود که بتواند آن را کامل کند. از آنجا که او زمان تحویل گزارش کار را به رئیس تعیین نکرده بود و رئیس هم ناراحتی از خود نشان نداده بود، خانم د، تمام شب را با نگرانی گذراند چرا که فکر میکرده رئیس از او عصبانی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 9 صفحه
قسمتی از متن .docx :
آمادگی دفاعی
رزم انفرادی
الف – شناسایی عوارض زمین :
اگر مبارزه شما زمینی است، بهتر است که پستی ها و بلندی های آن زمین را بشناسید. تا بهتر و سریعتر بتوانید با دشمن مقابله کرده، جان خود را نیز حفظ کنید. در انجام هر گونه فعالیت رزمی به سه نکته توجه داشته باشید:
- خوب پنهان شدن از دید تیر دشمن
- خوب دیدن
- خوب تیراندازی کردن. با توجه به همین سه نکته است که شناخت زمین و خصوصیات آن ضروری به نظر می رسد
عوارض زمین به دو نوع طبیعی و مصنوعی تقسیم می شود. عوارض طبیعی را چنین تعریف می کنیم :
عوارض طبیعی پستی و بلندیها و موانعی هستند که انسان در بوجود آوردن آنها دخالتی نداشته است. مانند بلندیها، گردیها، آبها، همواریها (مانند دشت).
عوارض مصنوعی زمین عوارضی هستند که انسان در ایجاد آنها دخالت داشته و با تغییراتی که در زمین ایجاد کرده آنها را بوجود آورده است. مانند : راهها، آبادیها، خاکریزها و میدان موانع و … د رمورد عوارض طبیعی مانند کوه، تپه، جنگل ، رودخانه ، دریاچه و غیره مطالبی را در جغرافی آموخته اید. در این جا در مورد دو نوع از عوارض مصنوعی که استفاده از آنها در جبهه های جنگ بسیار متداول است توضیحاتی می دهیم:
۱ – خاکریز:
در مناطق باز و دشتها جهت د رامان بودن از دید و تیر دشمن به وسیله ماشین آلات مخصوص خاک را به ارتفاع حداقل ۲ متر در جلوی نیروهای خودی جمع می کنند که اصطلاحاً به آن « دپو کردن» می گویند. در شکل مقابل یک خاکریز را مشاهده می کنید
۲ – میدان موانع :
برای ایجاد وقفه در عملیات نظامی دشمن، در جلو خطوط نیروهای خودی میدانهایی را که دارای موانعی مانند کانال عمیق، سیم خاردار و امثال آن باشند، ایجاد می کنند که به آنها میدان موانع گفته می شود.
تمرین :
درلیست زیر، عوارض طبیعی و عوارض مصنوعی و از هم جدا کنید . جلوی عوارض طبیعی «ط» و جلوی عوارض مصنوعی «م» بگذارید.
کوه «ط»
پل «م»
پادگان «م»
خاکریز«م» تپه «ط»
دره «ط»
دشت«ط»
بزرگراه «م»
دریاچه «ط»
کانال «م»
تقسیم بندی زمین از لحاظ دید:
۱ – گاهی منطقه جنگی، منطقه ای هموار است، مانند : دشت، جلگه ، کویر، در این مناطق دید وسیع است یعنی شما می توانید فاصله دوری را زیر نظر داشته باشید.
۲ – ولی همیشه منطقه جنگی هموار نیست بلکه پستی و بلندی دارد. یعنی قسمتی از زمین صاف و هموار است و قسمت دیگر بلند . مانند : زمینهای کوهستانی، تپه و ماهور. ۳ – جنگل، باغ و بیشه و … از جمله زمینهای هستندکه پوشیده از گیاه و روییدنیهای متفاوتند. به این زمین ها «زمینهای پوشیده» می گوئیم. در مناطق پوشیده، وسعت دید بسیار کم است و شما فقط چند متر جلوتر از خود را می توانید زیر نظر داشته باشید ولی از لحاظ استتار بهترین مکان، زمین پوشیده است.
شیب و ضد شیب :
فرض کنیم شما در دامنه یک بلندی قرار گرفته اید. دشمن نیز در طرف دیگر بلندی، دامنه ای که شما پشت آن قرار دارید و از دید دشمن محفوظ است «ضد شیب» نام دارد. اما دامنه ای که دشمن پشت آن قرار گرفته است «شیب» نامیده می شود پس : شیب و ضد شیب معمولاً نسبت به محل استقرارداشتن مشخص می شود.
ب : حفاظت انفرادی در مقابل خطرها:
مجموعه اصول و قواعد پیش بینی شده ای که هنگام جنگ و دفاع از آن استفاده می کنیم، «تاکتیک» نام دارد. به عبارت دیگر دانش و هنر استفاده از نیروها را در جنگ تاکتیک می گویند.
در رزم انفرادی و گروهی ، باید بدانیم که اصولاً چه خطرها و موانعی ما را تهدید می کند. بعد از شناسایی خطرها برای مقابله با آنها باید چاره اندیشی کرد. فرض کنید شما به عنوان یک رزمنده همراه با سایر رزمنده ها می خواهید قله ای را که در تصرف دشمن است. پس بگیرید به خاطر داشته باشید دشمن بالای قله است و شما پائین قله پس دشمن به شما کاملاً مسلط است. از طرف دیگر شما نمی دانید پشت قله چه خبر است و چه مقدار نیرو و تجهیزات پشت آن پنهان شده است . پس مرحله اول کار ، شناخت خطرهایی است که از جانب دشمن شما را تهدید می کند تا برای مقابله با خطرها چاره اندیشی کند.
برای اینکه در جنگ پیروز باشید. همیشه باید اطلاع دقیقی از نیرو و توان خود داشته باشید. شما باید بدانید که با یک اسلحه مانند کلاشینکف نمی توانید به جنگ یا تانک یا نفربر بروید. در این مواقع ضروری است که از سلاحهای ضد زره مانند آر- پی – جی استفاده کنید.
ج – استتار :
ساده ترین راه برای مقابله با خطر «استتار» است.
استتار یعنی همرنگ کردن خود و تجهیزات با محیط اطراف طوری که باعث جلب توجه دشمن نشود.
همرنگ شدن با محیط در میان حیوانات یک دفاع غریزی است . چنان که :
- کبک در محلهایی زندگی می کند که همرنگ پرهای اوست.
- بلدرچین لانه خود را در گندمزارهای خود می سازد.
- شیر و پلنگ میان درختانی زندگی می کنند که همرنگ آنهاست.
اما استتار در انسان یک دفاع آگاهانه است. در موقع استتار رزمنده، هم خود را از دید دشمن حفظ می کند و هم سبب جایگری نیروهای خودی در نزدیکی دشمن می شود . در چنین حالتی امکان تهاجم و ضربه زدن به نیروهای دشمن افزایش می یابد.
همانطور که حیوانات به روشهای مختلف استتار می کنند. انسان نیز با سه روش می تواند خود و ابزار دفاعی خود را از دید دشمن مخفی کند. اولین روش را «پنهان کردن» می گوئیم. مانند ریختن خاک بر روی مین ها، انداختن تو روی ماشین آلات جنگی از دید هوایی هواپیماهای دشمن ، و یا مخفی کردن خودرو زیر شاخ و برگ درختان و یا در سنگرهای سرپوشیده.
در روش دیگر به گونه ای عمل می شود که نیروها و وسایل جنگی و غیرجنگی، همرنگ زمینه شوند. مثلآً از شاخ و برگ درختها برای پوشش ماشین آلات و افراد استفاده می شود. یا با پوشیدن لباس همرنگ با محیط، امکان دید و تشخیص دشمن را ، کم می کنیم این نوع استتار را «هم شکل نمودن» می گوئیم. گاهی برای گمراه کردن دشمن علاوه بر سنگرهای واقعی، می توان تعدادی سنگر خالی نیز درست کرد.
اولاً : دشمن در شناخت مواضع واقعی نیروهای خود فریب می خورد.
ثانیاً : دشمن سنگرهای بیشتری را در جلوی خود می بیند و آتش خود را متوجه می کند. پس سومین روش استتار «فریب دادن» است که دشمن به مواضع دروغین هدایت می شود.
بنابراین بخاطر داشته باشیم که سه روش برای استتار وجود دارد:
۱ – پنها ن کردن ۲ – ….. ۳ – ….
از آنچه که گفته شد نتیجه می گیریم استتار هم در مورد انسان و هم برای جنگ افزارها بکار می رود. در هر دو مورد استتار، باید متناسب با منطقه و رنگها و اشکال موجود در منطقه باشد. مثلاً در دشت کویر سعی می کنیم وسایل جنگی را با خاک و گل به رنگ محیط درآوریم و در مناطق جنگی با
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 60
مکانیزمهای دفاعی که در مراحل رهانی، مقعدی و نخستین مرحله احلیلی تحول روانی- جنسی پدیدار می شوند.
یک بار دیگر این اصل کلی را یادآوری می کنیم که: مکانیزمهای دفاعی عملیات ذهنی ای هستند که مؤلفه های ناخوشایند عواطف را از حوزه آگاهی هشیاری دور می کنند (عواطف یک اصطلاح روان تحلیل گری برای ایجاد هیجان ها است).
با در نظر داشتن تعریفی که در پی می آید، به خاطر داشته باشید که هر یک از مکانیزمهای دفاعی می توانند با به ناهشیار راندن بخشی از عواطف در تقلیل آرام کردن هر یک از عواطف مؤثر باشند. علاوه بر این، اکثر اوقات تعدادی از مکانیزمهای دفاعی باهم عمل می کنند.
همچنین به یاد داشته باشید که برای به دست آوردن تصویر کاملی از کارکرد ذهنی، ضروری است که قلمروهائی فراتر از مکانیزمهای دفاعی ارزیابی شوند، قلمروهایی نظیر: کنش کشاننده ها (خوردن، عمل جنسی و پرخاشگری)؛ تجارب عاطفی (اضطراب، افسردگی، احساس تقصیر و گناه، احساس شرمندگی،خوشی [لذت]، عصبانیت)؛ کنش فرامن (گرایش به تنبیه خودسر، ارزش ها، آرمان ها، اعتبار، خوش قولی، مسئولیت پذیری) کارکرد من خود مختار انسجام بخشی، تفکر منطقی، تکلم، ادراک، واقعیت آزمایی، انتزاع [استنباط]، خود مشاهده گری، قضاوت، سرگرمی، و مهارتها [سرگرمیهای من])؛ نیرومندی من (تحمل عاطفی، مهار تکانشوری، مهار خیالپردازی) (به پیوست2 مراجعه کنید)؛ قابلیت(ظرفیت) روابط با موضوعی همدلی، خونگرمی، اعتماد، هویت، صمیمیت و ثبات در روابط) (به پیوست 3 مراجعه کنید).
نشانه های آسیب شناختی روانی (نظیر توهم، هراس، [آیینهای] جبری و نشانه های تبدیلی به این دلیل رخ می دهند که کشاننده ها، عواطف، فرامن، کارکرد منِ مستقل، قدرتمندیِ من، روابط موضوعی و مکانیزمهای دفاعی در تضاد با هم قرار می گیرند. راه حل نهایی رایج برای حل تعارض های مختلف "شکل سازشی" نامیده می شود. در مورد مشکلات روانی "تشکل سازشی مرضی" مطرح می شود (سی. برنر، 2002) شکل تبانی در فصل های بعدی به تفصیل شرح داده خواهد شد (به فصل یک نیز می توانید مراجعه کنید).
در بسیاری از مثالهای بالینی که شرح آنها خواهد آمد، بیش از یک مکانیزم دفاعی در هر مورد وجود دارد با این حال سعی شده مثالهایی انتخاب شود که مکانیزم دفاعی مورد بحث در آن برجسته تر باشد. در فهرست ذیل،مکانیزمهای دفاعی بر اساس تقریب مراحل تحول روانی- جنسی به ترتیب وقوع زمانی ارائه شدهاند. مکانیزمهای دفاعی [هر مرحله] الزاماً با نزدیک شدن مرحله بعدی تحول روانی- جنسی، از بین نمیروند. در واقع، در بزرگسالی، ترکیبی از مکانیزمهای دفاعی [مراحل مختلف] به کار برده می شود. روال کار به این ترتیب است که آن دسته از مکانیزمهای دفاعی را که سبک سببی دارند، معمولاً از زبان دوم شخص بیان می شوند (مثال، همسان سازی با پرخاشگر به این صورت تعریف می شود : شما آنگونه که دیگران با شما رفتار کردهاند، رفتار می کنید) معمولاً این روش هم برای خواننده و هم برای نویسنده آسانتر است.
مرحله دهانی (صفر تا 3 سالگی)
1- فرافکنی (فروید، 1984؛ ویلیک، 1993)
شما (بازنمایی ذهنی representation) عواطف، تکانهها یا امیال خود را به فرد دیگری نسبت میدهید که باعث تحریف شیوه نگرش شما نسبت به آن فرد میشود.
در صورتی که واقعیآزمایی هم نقص داشته باشد، نتیجه "فرافکنی پسیکوتیک" میشود.
"نقص در تمایز خود- از موضوع " نیز به فرافکنی دامن میزند. پیشداوری تا حدودی از فرافکنی نشأت میگیرد که در آن افراد صفاتی را که در خود نمیپسندند به گروههای دیگر نسبت میدهند.
خانم د، فکر میکرد که رئیسش از [کار] او عصبانی است. او گفت که روز قبل رئیس از خانم د خواسته بوده که یک گزارش بازرگانی را فوراً آماده کند و به او تحویل دهد. انجام این کار برای خانم د، دشوار بود چرا که او مسئولیتهای دگری هم داشت که باید به آنها میرسید. او انجام این کار را به آخر آن روز موکول کرد و امیدوار بود که بتواند آن را کامل کند. از آنجا که او زمان تحویل گزارش کار را به رئیس تعیین نکرده بود و رئیس هم ناراحتی از خود نشان نداده بود، خانم د، تمام شب را با نگرانی گذراند چرا که فکر میکرده رئیس از او عصبانی است.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 31
مکانیزمهای دفاعی دخیل در ارزیابی گرایش به خودکشی
ارزیابی افرادی که گرایش به خودکشی دارند، هم برای فردی که اقدام به خودکشی میکند (یا فردی که ممکن است خودکشی کرده باشد) و هم برای درمانگری که ارزیابی را انجام میدهد (درمانگری که ممکن ایت پس از ارزیابی وی فرد موردنظر خودکشی کرده و علیه وی شکایت شود)، فرایندی دشوار و پر خطر است. ادبیات پژوهشی درباره شناخت خودکشی حجم قابل ملاحظهای دارد، که در واقع، هدف این فصل مرور آن نیست. (به منظور کتاب شناسی معتبر، به کاتر، 2002 مراجعه کنید.)
ترجیح شخص من این است که خلاصهای از شایعترین دانش روانشناختی درباره خودکشی را ارائه کنم که به درمانگرشان میدهد در ارزیابی، به چه عواملی باید بیشتر توجه کند که معرف خطر اقدام ولقعی فرد برای کشتن خود است. گام بعدی اضافه کردن کاربرد نظریه مکانیزمهای دفاعی و فنون مربوط به منظور دقت بیشتر در ارزیابی است.
ضوابط جمعیت شناختی پر خطر
سن : نوجوانی یا بزرگسالی
نژاد :سفیدپوستان مستعدتر از سیاهپوستان هستند (سرویس سلامت عمومی آمریکا،1999)
سابقه اقدام به خودکشی :در4% از خودکشیها، سابقه اقدام به خودکشی وجود دارد (جاکوبز، بروئر و کلاین بنهام،1999)
سابقه خانوادگی اقدام به خودکشی
افکار یا اقدام های قبلی یا هم زمان دیگر کشی
جنس : نسبت 3 به یک برای اقدام به خودکشی در زنان، نسبت 3 به یک برای خودکشی موفق در مردان دسترسی به سلاح یا وسایل خودکشی
مصرف یا سود مصرف مواد و الکل و ترک مواد یا الکل (سدرر و رث چایلد،1997)
= نرخ 20 برابر خودکشی نسبت به جمعیت عمومی () (سرویس بهداشت عمومی آمریکا،1999)
فرد سایرین را از طرح خودکشی خود آگاه میکند: در 70% خودکشیها (جاکوبز و همکاران،1999)
زندانیان : 3 برابر جمعیت عمومی = ، (سدرر و رث چایلد،1997)
ضوابط پر خطر بر اساس تشخیصها
اسکیزوفرنیا (همیشه، پر خطر) : 10 تا 15% یا تا 15000 (سدرر و رث چایلد،1997)
افسردگی اساسی، به ویژه اگر مربوط به فقدان موضوع باشد (جاکوبز1999)
تکانشگری شدید (شخصیت تکانشی) (جاکوبز)
شخصیت مرزی : در 45% موارد، وقتی با افسردگی یا سود مصرف مواد همراه میشود (داویس، گاندرسون و میزر،1999)
شخصیت یا نشانههای آزار طلبی
ناتوانی در حفظ ایمنی (ضد و نقیض) Inability to contract for safety
ناامیدی، درماندگی (رچلین، 1965؛ بک و استیر، 1988؛ گازم، 1988 ):
داشتن احساس بد نسبت به آینده، فقدان انگیزه و انتظار
ضوابط پر خطر از دید انشنایدمن (1999)
میزان خطرناکی - مرگ زا بودن اقدام
آشفتگی - حالت مختل روانی
خصومت – خود تخریبگری الگوهای رفتاری یا فعالیت
خطرناک بودن [اقدام خودکشی]
باید میزان موفقیت آمیز بودن اقدام خودکشی در افراد مورد توجه قرار گیرد. اگر اقدام خودکشی صورت نگرفته و فقط به آن فکر میشود، میزان خطرناکی خودکشی در خیالپردازیها عامل مهمی است که باید مدنظر باشد. برای مثال اگر فردی به استفاده از دوز بالای آلپرازولام (زاناکس) برای خودکشی فکر کند، میزان خطر بالا نیست، چرا که به ندرت این دارو موجب مرگ میشود. در مقابل، اگر کسی قصد پایین پریدن از روی پل را دارد، یا به فکر تصادف با دیواری سیمانی است، احتمال خطر بیشتر میشود.
آشفتگی
علاوه بر اینکه میزان، برانگیختگی فرد، خطرناک بودن خودکشی را تحت تأثیر قرار میدهد. این امر معمولاً بازتابی از حالت نیرومندی "من" را نشان میدهد (تحمل عاطفی، مهارت کانشگری و بازداری از خیالپردازی).