انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

ده راهکار برای تعلیم و تربیت برتر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

ده راهکار برای تعلیم و تربیت برتر

شاید یکی از شاخص‌ترین تفاوت‌های تعلیم و تربیت در گذشته و حال، لزوم توجه آموزگاران به مشکلات متعدد تعلیم و تربیتی دانش‌آموزان باشد، که این امر ناشی از درگیری دانش‌آموزان امروزی با نابسامانی متعدد، اعم از آموزشی و پرورشی است.

در نگاهی کلی می‌توان مشکلات آموزشی - پرورشی کودکان و نوجوانان را از مواردی چون ناتوانی در فراگیری آموزش‌ها تا انواع نابسامانی‌های روحی- روانی دانست، که به این ترتیب جای بحثی نمی‌ماند که آموزگاران موظف‌اند بخشی از نیازهای این دانش‌آموزان را پاسخ گویند. از نگاهی دیگر اگر آموزگاران نخواهند تا نتوانند نابسامانی ذهنی - جسمی دانش‌آموزان‌شان را برطرف کنند، بی‌تردید دانش‌آموزان به دلیل درگیری‌های ذهنی‌شان آنچه را که آموزش داده می‌شود، فرا نمی‌گیرند.

در این بررسی سعی شده تا ده راهکار ساده اما مهم برای برقراری ارتباط آموزگار با دانش‌آموزان با هدف رفع مشکلات مختلف آنها ارائه شود.

با دانش‌آموزان مرتبط شویم

آموزگار به صندوقچه اسرار دانش‌آموزان تبدیل شود، سخنان آنها را بشنود و سعی کند بی آن که دیگران را به شکلی نادرست در جریان مشکلات آنها قرار بدهد، مشکلات را به بهترین نحو با والدین و اولیای مدرسه در میان گذاشته و تلاش خود را در جهت رفع آنها معطوف کند. اعتماد دانش‌آموز به آموزگار باعث می‌شود تا دانش‌آموز آزادانه مسایلش را با آموزگار در میان گذاشته و از او کمک بخواهد. برای آن که بتوانیم دانش‌آموزان و مشکلات آنها را شناخته و یاری‌شان کنیم، دقایق پایانی کلاس را هر بار به گفت وگو با یک یا چند نفر از دانش‌آموزان اختصاص دهیم تا از علایق، خواسته‌ها و مشکلات آنها آگاه شویم. در سایه این شناخت و آگاهی، برقراری ارتباط آسان‌تر و رفع مشکلات سهل‌تر خواهد شد. از سوی دیگر، ارتباط منطقی و صمیمی دانش‌آموز و آموزگار، احساس آرامش را بر کلاس درس حاکم می‌کند و این احساس خوشایند فرایند آموزش - فراگیری را به حرکتی دلچسب و تأثیرگذار تبدیل می‌کند.

اختصاص ساعت‌هایی خاص به گفت وگو با دانش‌آموزانی که با مشکلات بیشتری روبه‌رو هستند، بسیار راهگشا است.

او را به سوی خوب بودن سوق دهیم

روانشناسان معتقدند سرآغاز تصحیح رفتارهای ناشایست دانش‌آموزان تفسیر خوب رفتارهای نادرست آنها است؛ به این معنی که برای مقابله با رفتارهای ناپسند دانش‌آموزان، به جای دعوا و مشاجره، با آنها به خوبی و با منطق و آرامش برخورد کرده و رفتار آنها را به گونه‌ای دیگر و یا از

نگاهی دیگر تعبیر و تفسیر کنیم.

دانش‌آموز ناآرام سعی دارد تا به هر شکل ممکن نظم کلاس را به هم ریخته و آموزگار و همکلاسی‌هایش را آزار دهد؛ که این ناآرامی و اذیت ممکن است به دلایل مختلف اعم از ابتلا به بیش‌فعالی؛ نا‌بسامانی‌های روحی - روانی؛ نیاز به جلب توجه و... بروز کند.

اما علت هر چه هست، نباید با او برخوردی تند و خشن داشت. گفت وگو با او و تفسیر رفتارهای ناپسند او به گونه‌ای دیگر، دانش‌آموز را از ادامه روند نامناسبی که در پیش گرفته، باز می‌دارد.

به طور مثال هنگامی که با شیطنت سعی دارد تا نظم کلاس را به هم بریزد، به جای خشمگین شدن تنها به گفتن این عبارت بسنده کنید که: «او سعی دارد تا با شوخی‌هایش خستگی را از تن همه ما به در کند.» استفاده از عبارت‌هایی از این دست دانش‌آموز را شرمنده کرده و او را به سوی تصحیح رفتار خویش سوق می‌دهد.

راهنمایی‌ها باید ساده، کوتاه و کارا باشد

جوانان و نوجوانان، حتی کودکان از نصیحت بیزارند و هر چه صحبت‌ها به سوی نصیحت و پرگویی پیش برود نتیجه عکسی را به دنبال دارد. بنابراین با کوتاه‌ترین اما بهترین و تأثیرگذارترین عبارت‌ها آنها را راهنمایی کنید. به جای ریز شدن در مسایل و بحث و گفت وگوی بیهوده، تلاش کنید تا با فهرست‌بندی مطالب و پرداختن به نکات کلیدی و مورد نظر، در کوتاه‌ترین زمان ممکن به بهترین نتیجه دست یابید. روانشناسان عقیده دارند برای نتیجه‌گیری بهتر، کافی است کلیدهای موفقیت به صورت خلاصه و فهرست‌وار به آنها ارائه شده و هر بار تنها یادآوری کوتاهی درباره سرفصل‌ها صورت بگیرد. ذهن دانش‌آموزان خودبه‌خود و براساس داده‌های کلیدی، راه صحیح را پیدا خواهد کرد. این روش برای آموزگاران و والدین توصیه شده و پرگویی مضرترین شیوه برای تصحیح رفتار دانش‌آموزان است. دوستی و رفاقت را شکوفا کنید

روانشناسان براین باورند که همسالان بیش از دیگران یکدیگر را باور داشته و به سخنان و رفتارهای یکدیگر اعتماد دارند. بنابراین با



خرید و دانلود  ده راهکار برای تعلیم و تربیت برتر


منظومه ده نامه یا روضه المحبین

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

/

 

از ابن عماد خراسانی شیرازی

گرچه تحفه العشاق در مواردی از منظومه سلفش منطق العشاق تبعیت می‌نماید، لیکن موارد متفاوت با آن نیز در منظومه کم نیست. شاعر در اینجا عناوینی چون حکایت، تمامی سخن یا خلاصه سخن را حذف و گویی آنان را زاید می‌دانسته، یا محتمل است این عناوین و ابیات آنان جزو محذوفات کاتب بوده.

دیگر اینکه اوحدی روایت را به صورت نقل از کسی دیگر آورده، در حالیکه رکن‌الدین به گونه‌ای سروده که گویی از تجربیات عرفانی و عاشقانه خودش بوده است. چنین به نظر می‌رسد که واقعه در اوان جوانی خودش اتفاق افتاده و آن در نتیجه جدا ماندن از امیرزاده مذکور، امیر بهاءالدین بوده است:

مرا روزی هوای دلبـــــری بود                 نظر بر روی زیبا منـــــــظری بود

که از بهر رخش سرگشته بودم                 ز راه عافیت بــــــــــر گشته بودم

نه صبرم بود بی رویش نه آرام                 گذشته کــــــارم از آغــاز و انجام

نه او آگه ز آحوال درونـــــم                    که دور از روی او در موج خونم ....

که از آن احساس واقعی شاعر از دور ماندن از امیر بهاء الدین مشهود است. به بیان دیگر اگر اوحدی در منطق العشاق بنا بر درخواست ممدوحی منظومه را سروده،‌ در اینجا رکن صاین تنها و تنها از سوز درون دست به سرودن این منظومه زده .به تصریح خودش زمانی فکر سرودن این منظومه به ذهنش خطور کرده که شدیداً تحت تاثیر دوری از محبوب و لذا دوستی سرودن چنین منظومه را بدو پیشنهاد نموده

شبی با من رفیقی راز می‌گفت                       زهر معنـــــی حدیثی بــاز می‌گفت

حدیث عشقرا تقــریر می‌کرد                         وزان معنی چنین تفسیر مــــــی‌کرد

که کــــار عاشقی بادرد باشد                      همیشه روی عـــــــــاشق زرد باشد

اگر با او سخن گویی ندانــد                        سخــــــــــن جز از ره مستی نراند

گرچه تنظیم و ربط اجزاء این منظومه به نظم و قاعده منطق العشاق نیست، لکن مایه داشتن از عواطف شخصی شاعر و از آن بیشتر سلامت و روانی سخن او بیش از منظومه اوحدی بوده و جلوه خاصی بدان بخشیده. پایان سخن را بر درج غزلی  از این منظومه قرار می‌دهیم که فرموده:

دلــــم زار ست و من زارم ز عشقـــت         اسیـــــر رنج و بیمارم ز عشقت  

علاجی کن که رفت از دست کــارم                دوایی کن که بیـــمارم ز عشقت

ز عشقت نیست حاصل جز غم و درد            بلی حاصل همیـن دارم ز عشقت

مرا درد دل از حد رفت لیــــــــــکن              به درد دل گــــــرفتارم ز عشقت

اگر چه مـــــــــــــی‌کند آزار با من                ولـــــــی هرگز نیازارم ز عشقت

مرا گفتی چرا گشتی گرفتـــــــــار                 گــــــرفتارم، گرفتارم  ز عشقت

سومین ده نامه که ما از آن اطلاع داریم توسط «ابن نصوح فارسی» به نظم کشیده شده وعنوانش محبت نامه بوده است. ناظم یکی از معاصران رکن‌الدین صاین مذکور در فوق بوده و نام کاملش را خواجه کمال‌الدین فضل دانسته‌اند. زادگاهش چنانکه در عنوان منظومه مشهود است فارس، لیکن در تبریز توطن داشته. نامبرده چنانکه در منابع مربوط نوشته‌اند یکی از مریدان شیخ علاء الدوله سمنانی، عارف معروف این ادوار (متوفی به سال 736 ه.) و در هنر شاعری استادش را شاعر معروف این دوران «سلمان ساوجی» دانسته‌اند.

ابن نصوح در آغاز شاعر دستگاه خواجه غیاث الدین رشیدی سابق‌الذکر بوده، یعنی همان کس که ممدوح رکن صاین چنانکه گذشت به شمار می‌رفته. لیکن بعداً به خدمت شاهان جلایری عراق عرب درآمده و مدح سلطان احمد جلایر (متوفی به سال



خرید و دانلود  منظومه ده نامه یا روضه المحبین


اخلال در زندگى ده ها خانوار بر اثر فعالیت شرکت هاى نفتى

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 8

 

اخلال در زندگى ده ها خانوار بر اثر فعالیت شرکت هاى نفتى

فاجعه زیست محیطى در جنوب شرقى تهران

 

«ما۱۶۰۰نفریم. ذرت مى کاریم بوى نفت مى دهد، گندم درو مى کنیم، طعم نفت مى دهد.»از شهر رى که بگذرید، خیلى دور نیست. همین نزدیکى ها، زمین زیرپایشان آغشته به نفت است. مزارع ۲۷۰ خانوار طعم نفت مى دهد، گندم و ذرتشان هم . سه کیلومترى جاده شهرى رى به قم، آلودگى غوغا مى کند. مردم سخت نفس مى کشند. با چاه هاى آلوده به نفت، گندم مى کارند. زمین زیر پایشان سیاه؛ مثل آبى آسمانى که بالاى سرشان در غبار رنگ مى بازد: «ما ۱۶۰۰ نفریم. گوشه اى که گذرتان هم نمى افتد، سرب را نفس مى کشیم، آب آلوده مى نوشیم.»مزارع غوطه ور در نفت روستاى اسماعیل آباد دیگر جاى زندگى و کشت و کار نیست. نفت اینجا براى مردمانش سرمایه و سود نیست. نفس کشیدن در غبار سموم شیمیایى نفت و بنزین و گرد مرگبار سولفات سدیم براى مردم این گوشه پرت، سخت آسان شده است، سخت عادت شده است.اسماعیل آباد را پنج کارخانه محاصره کرده اند، مخزن هاى بلند نفت و بنزین، لوله هاى گاز و کارخانه سولفات سدیم چنان با زندگى ۱۶۰۰ نفر آمیخته اند که دیگر نمى توان میان دیوار خانه هاى روستا و مخزن هاى بلند پالایشگاه نفت مرزى کشید. آب شربى در کار نیست. از زمین اما نفت سیاه مى جوشد. آسمان سیاه است، گندم هاى اینجا طعم نفت مى دهد.«ما۱۶۰۰ نفریم. پنج نقطه از روستاى اسماعیل آباد را لوله هاى ۲ اینچى آب کشیده اند، اما این آب هم آلوده است. مرض به جان بچه هایمان، زن هایمان افتاده. مهندس ها مى گویند این آب که به شما مى دهند آلوده نیست، اما زن هاى ما مریضند، بچه هایمان بیمارى پوستى گرفته اند. قبلاً اینطور نبود اما حالا چهار ماه است که از زمین زیر پایمان با آب، نفت مى زند بالا.»نخستین بار ۱۰ سال پیش یکى از چاه هاى کشاورزى روستا به نفت نشست. «چاه را مسؤولان شرکت نفت پلمب کردند.» محمد محمدابراهیم، عضو شوراى اسلامى روستا اینها را مى گوید: «چند سالى بود که اهالى از آب متوجه بوى نفت مى شدند اما همه فکر مى کردند که شاید این بو با هواى آلوده پالایشگاه است که در مشامشان مانده.»زمین اما فشار نفت و آلاینده هاى سنگین را تاب نیاورد. سفره هاى آب زیرزمینى آلوده شدند و اسفند سال گذشته بود که نفت جوشید و تفت روغن ها مزارع ذرت و گندم را سوزاند. زمین اسماعیل آباد هنوز با نفت آبیارى مى شود. روغن هاى داغ بر ریشه هاى گندمزارها مى نشیند و پساب «پالایشگاه نفت تهران، شرکت خط لوله رى، نفت بهران و شرکت تصفیه سولفور سدیم» همین نزدیکى ها جایى که مردم نفس مى کشند و بر زمین هایى که مردم گندم مى کارند تخلیه مى شود. مردم اینجا عادت کرده اند که بگویند: «ذرت مى کاریم، بوى نفت مى دهد، گندم مى کاریم طعم نفت مى دهد...»مرزى نیست. دورترین فاصله دیوارخانه هاى اسماعیل آباد با پالایشگاه فقط ۹ متر است. دیوار خانه ها و مخزن هاى بنزین و نفت پالایشگاه شانه به شانه هم بالا آمده اند. ۹ متر کافى است تا زندگى با نفت، تا زندگى با آتش با آلودگى هاى مسموم در هم آمیزد. زخم هاى کارى اما تنها بر زمین ریشه نکرده اند. نشانى هاى آلودگى نفتى را مى توان از زخم بیمارى هاى پوستى اهالى به تلخى درک کرد. بیمارى هاى عفونى در میان اهالى بیداد مى کند. دانه هاى سفید و قرمز بیمارى هاى ناشناخته بر بدن پیر و جوان مى نشیند و چه تلخ است که دیگر پمادها بى اثر مى شوند و مردم بیمارتر: «ببین! ببین! این تن زخمى ام را.»پیراهنش را بالا مى زند. زخم ها تنش را نشانه رفته اند. آهن هم تاول مى زند اینجا که همه چیز بوى نفت مى دهد. نفت مى جوشد از زمین، آب آلوده، خاک آلوده و زندگى محصور میان آلودگى زمین و هوا.«یک گروه کارشناسى به طور مشخص روى آلودگى آب این منطقه کار مى کنند و در حال حاضر نمونه بردارى هاى مورد نیاز انجام شده است. نتایج آزمایش هاى ما نشان داده است که آب اسماعیل آباد نزدیک به ۱۰۰ درصد آلودگى نفتى دارد یعنى اساساً آب نیست. اما منبع این آلودگى را هنوز نمى توان تعیین کرد و نمى توانم به طور قطع بگویم که کدام یک از شرکت هاى نفتى فعال در منطقه مسبب وقوع این فاجعه زیست محیطى بوده اند. موضوع آلودگى سفره هاى آب زیرزمینى است و این امر کار تحقیقات را با دشوارى روبه رو مى کند. اگر شرکت ها همکارى کنند مى توان امیدوار بود که منبع آلودگى شناسایى شود اما هنوز هیچ یک از آنها مسؤولیت این آلودگى را نمى پذیرند.» اینها را محمدحسن پیراسته مدیر کل حفاظت محیط زیست تهران مى گوید. مکث مى کند و ادامه مى دهد: «تمام سفره هاى آب زیرزمینى که منابعى با قدمت میلیون ها سال بوده و دیگر تجدیدپذیر نیستند در این منطقه آلوده شده و این بزرگترین خیانت به مردم و آیندگان است. زیرا امیدوارى به رفع این آلودگى ها وجود ندارد چون بخشى از آلاینده هاى نفتى حلال در آب بوده و حتى با تصفیه نیز از بین نمى روند.»آب شرب و کشاورزى اسماعیل آباد دیگر تصفیه شدنى نیست. این را نه تنها پیراسته که «محمدرضا فاطمى» دیگر کارشناس محیط زیست با صراحت مى گوید:«اگر سفره هاى زیرزمینى در این منطقه آلوده باشد باید این اتفاق را از وقایع نادر زیست محیطى به شمار آوریم. چون در شرایط معمولى آب در طبقات مختلف زمین، آلودگى هاى خود را بر جاى مى گذارد و سفره هاى زیرزمینى به ندرت به مواد نفتى آلوده مى شوند، این آلودگى گسترده نشان مى دهد که آغاز آلودگى از سال هاى دور است که اکنون به این شکل بارز شده است. آلوده شدن آب هاى زیرزمینى نشان دهنده شیوع آلودگى نفتى در وسعت قابل توجهى است و بدترین ویژگى این آلودگى آن است که با استفاده از هیچ مکانیزمى نمى توان آن را تصفیه کرد. ضمن اینکه آلودگى هواى این منطقه که حاوى عناصر کشنده و سرطان زاست نه تنها مردم ساکن در این نواحى را با بیمارى مواجه مى کند بلکه در صورت وزش بادهاى شرقى، این آلودگى به سمت مناطق دیگر تهران منتقل مى شود.»

 

عناصر موجود در مواد نفتى مانند کادنیوم و آنادیوم اگر وارد بدن انسان شوند سازگارى بدن را مختل کرده و بیمارى هاى خونى ایجاد مى کنند. «فاطمى» مى گوید: «پیش از اینکه عوارض تازه ترى در این محیط رخ دهد، باید سریعتر براى پالایشگاه تهران و سایر شرکت هاى فعال در این منطقه حریم تعیین کنند و اراضى این محدوده آزادسازى وخریدارى شود.»«ما ۱۶۰۰ نفریم، ذرت مى کاریم بوى نفت مى دهد، گندم درو مى کنیم بوى نفت مى دهد...»خاک گر مى گیرد، روغن هاى داغ بر خوشه هاى گندم مى نشیند و جایى که آب نیست، زمین تشنه را تفت روغن سیراب مى کند.«زمین را با چه آبى سیراب مى کنید؟» من مى پرسم.«آب نیست با فاضلاب تهران و همین آب قنات و چاهى که از زمین مى جوشد.» کشاورز گفت.از چاه کشاورزى اسماعیل آباد جز آب آلوده به نفت سیاه نمى جوشد، آبى که نرسیده به زمین به صورت تجربى از سوى کشاورزان تصفیه مى شود و نفت سیاه درون مخزنى مستطیل شکل مى ریزد.«محصولات کشاورزى که با آب آلوده به نفت و فلزات سنگین آبیارى شوند به طور حتم ناقل مواد



خرید و دانلود  اخلال در زندگى ده ها خانوار بر اثر فعالیت شرکت هاى نفتى