لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
فصل دوم
بررسی درآمدهای مالیاتهای مستقیم
در طول برنامه
بررسی درآمدهای مالیاتهای مستقیم در طول برنامه
مالیاتهای مستقیم که در سال 1367 به میزان 646 میلیارد ریال رسیده بود. در سال 1371 معادل 1991 میلیارد ریال می باشد. یعنی حدوداً سه برابر شده است. این مالیاتهای هر ساله دارای رشد مثبتی بوده اند. به طوری که متوسط رشد سالانه آنها در طول سالهای برنامه معادل 9/33% بوده است. و این در حالی است که متوسط رشد سالانه آنها در برنامه معادل 2/24% تعیین شده بود. (جدول شماره 5)
همچنین متوسط رشد سالانه مستقیم در سالهای قبل از انقلاب (57-1350) برابر 1/38% بوده است. و در سال های بعد از انقلاب تا قبل از شروع برنامه اول 67-1358 معادل 8/14% بوده است. این مالیات های در سال های 68 و 69 به ترتیب به میزان 5/19% و 8/8% از برنامه عقب افتاده اند. ولی در سالهای 70 و 71 به ترتیب معال 9/110% و 128% از برنامه پیشی می گیرد.
نسبت مالیت های مستقیم به کل مالیاتها در برنامه 60% برای تمام سالها تعیین شده بود. این رقم به طور متوسط 53% تحقق یافته است.
در این قسمت برای هر کدام یک از مالیات های مسقتیم آزمون فرض انجام می شود. فرضیه صفر این آزمون بیان می دارد که بین عملکرد و برنامه اختلاف فاحشی وجود ندارد. و اگر تفاوتی وجود دارد قابل بیان نیست. که بین عملکرد و برنامه اختلاف فاحشی وجود دارد. که این اختلاف می تواند به صورت عقب بودن از عملکرد از برنامه یا جلو بودن عملکرد از برنامه باشد. به این ترتیب هرگاه t محاسبه شده منفی باشد بدین معنا می باشد که عملکرد از برنامه عقب بوده است و هرگاه مثبت باشد یعنی عملکرد از برنامه جلو بوده است. و این جلو یا عقب بودن اگر در ناحیه عدم رد واقع شوند اختلاف حاصل فاحش نخواهد بود و اگر در ناحیه رد قرار گیرد اختلاف حاصل فاحش خواهد بود.
مالیات بر درآمد
مالیات بر درآمد که حدود 32% از کل مالیاتهای مستقیم را شامل می شود به صورت مالیات بر حقوق مشاغل، مستغلات و متفرقه دریافت می شود. این مالیت در سال 1367 معادل 6/171 میلیارد ریال بوده است و در سال 1371 معادل 7/546 میلیارد ریال می رسد. یعنی حدوداً سه برابر شده است. این مالیت در سال های 68، 69، 70 و 71 به ترتیب معادل 8/33، 5/33 و 6/34 و 5/27 درصد کل مالیات های مستقیم را تشکیل داده است. (جدول شماره 6)
متوسط رشد سالیانه این مالیات در طول سالهای برنامه یعنی سالهای 71 و 68 معادل 8/34% بوده است و این در حالی است که متوسط رشد سالیانه این مالیات در سالهای قبل از انقلاب یعنی سالهای 57 و 1350 حدوداً 8/36% و در سال های بعد از انقلاب تا قبل شروع برنامه اول معادل 2/12% بوده است. مالیات بر درامد در دو سال اول برنامه یعنی سالهای 68 و 69 به ترتیب 2/5 و 9/0 درصد از برنامه عقب بوده است. ولی در سالهای 70 و 71 به ترتیب معادل 8/121 و 110 درصد از برنامه پیشی می گیرد (جدول شماره 4)
مالیات بر حقوق
مالیات بر حقوق حدود 6/13% کل درآمدهای مالیات های مستقیم می باشد. (در طول برنامه) این مالیات در سالهای 68 و 69، 70 و 71 به ترتیب معادل 5/13، 6/13، 5/16 و 7/10% کل مالیات های مستقیم بوده است. مالیت بر حقوق در سال 1367 معادل 7/69 میلیارد ریال بوده است. که این رقم در سال 1371 معادل 8/211 می شود. یعنی حدوداً سه برابر بوده است و این در حالی است که متوسط رشد سالانه این مالیات در سالهای 57-50 حدود 2/32% و در سال های بعد از انقلاب تا قبل از شروع برنامه اول معادل 1/6% بوده است. این مالیات هر ساله از برنامه جلو بوده است. یعنی در سالهای 68، 69، 70 و 71 مالیات بر حقوق به ترتیب 1/111، 139، 8/197 و 1/145 درصد از برنامه پیشی داشته است.
آزمون فرض این مالیات نشان می دهد که اگر چه مالیات بر حقوق هر ساله از برنامه فزونی داشته است ولی مقدار این فزونی چشم گیر نیست و فرض صفر ما تایید می شود.
مالیات بر مشاغل
مالیات بر مشاغل در طول سال های 71-68 حدود 16% کل مالیاتهای مستقیم را تشکیل می داده است. این مالیات در سال های 68، 69، 70 و 71 به ترتیب معادل 2/17، 7/16 و 7/15 و 7/14 درصد کل درآمدهای مالیاتی را شامل می گردد. (جدول شماره 6)
مالیت بر مشاغل در سالهای 1367 معادل 4/86 میلیارد ریال بوده است. در سال 1371 معادل 5/293 میلیارد ریال می بشود. که حدود 4/3 برابر شده است. (جدول شماره 3)
مالیت بر مشاغل در طول سالهای 71 و 68 متوسط رشدی حدود 8/35% در سال داشته است. در حالی که در سال های قبل از انقلاب یعنی در سالهای 57 و 50 این رقم معادل 2/32% و در طول سالهای بعد از انقلاب تا قبل از شروع برنامه اول 67-58 حدود 1/6% متوسط رشد سالانه داشته است. این مالیات در هرساله از برنامه عقب بوده است. یعنی در طول سالهای 68 و 69 و 71 و 71 به ترتیب معادل 1/18، 1/23، 14 و 3/8 درصد از برنامه عقب بوده است. (جدول شماره 4)
شرایط اقتصادی کشور به گونه ای است که تعداد اشخاص حقیقی که از طریق اشتغال به مشاغل و حرف مختلف کسب درآمد می نمایند بسیار زیاد است. این گروه در کشور بخصوص در نواحی شهری و نیمه شهری به صورت گسترده و پراکنده می باشد قشر خاصی را در کل جامعه تشکیل می دهند و در میان خود دارای اصناف و اتحادیه های متعددی نیز می باشد و از این حیث نیز در جامعه از اهمیت خاصی برخوردار هستند. صاحبان مشاغل به لحاظ پراکندگی در سطح کشور و تنوع شغل ها گوناگونی خدمات و کالاهایی که برای فروش عرضه می نمایند قسمت عظیمی از بازار داد و ستد داخلی و در بعضی موارد خارجی کشور را تشکیل داده و علیرغم آنکه بیشترین نقدینگی بخش خصوصی را در اختیار داشته و دریافت کننده بخش عمده امتیازات چندین هزار میلیاردی بانکی می باشد. و از درآمدهای بالایی نیز برخوردارند. حدود 16% کل مالیات های مستقیم کشور را پرداخت می کنند که رقم بسیار ناچیزی است.
وصول مالیات واقعی از مشاغل نه تنها موجب افزایش درآمد دولت و در نتیجه کاهش کسری بودجه می شود. بلکه با جذب بخشی از درآمدهای اضافی مانع فعالیت های غیر تولیدی می گردد. چرا که بسیاری از سرمایه های فعال در بخش مشاغل در فعالیت های غیر مولد، غیر ضروری و نوعاً مضرر به روند رشد اقتصادی کشور به کار گرفته می شود، لذا افزایش مالیات این بخش از لحاظ محدودیت در اینگونه فعالیت ها نیز مفید میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
فصل دوم
بررسی درآمدهای مالیاتهای مستقیم
در طول برنامه
بررسی درآمدهای مالیاتهای مستقیم در طول برنامه
مالیاتهای مستقیم که در سال 1367 به میزان 646 میلیارد ریال رسیده بود. در سال 1371 معادل 1991 میلیارد ریال می باشد. یعنی حدوداً سه برابر شده است. این مالیاتهای هر ساله دارای رشد مثبتی بوده اند. به طوری که متوسط رشد سالانه آنها در طول سالهای برنامه معادل 9/33% بوده است. و این در حالی است که متوسط رشد سالانه آنها در برنامه معادل 2/24% تعیین شده بود. (جدول شماره 5)
همچنین متوسط رشد سالانه مستقیم در سالهای قبل از انقلاب (57-1350) برابر 1/38% بوده است. و در سال های بعد از انقلاب تا قبل از شروع برنامه اول 67-1358 معادل 8/14% بوده است. این مالیات های در سال های 68 و 69 به ترتیب به میزان 5/19% و 8/8% از برنامه عقب افتاده اند. ولی در سالهای 70 و 71 به ترتیب معال 9/110% و 128% از برنامه پیشی می گیرد.
نسبت مالیت های مستقیم به کل مالیاتها در برنامه 60% برای تمام سالها تعیین شده بود. این رقم به طور متوسط 53% تحقق یافته است.
در این قسمت برای هر کدام یک از مالیات های مسقتیم آزمون فرض انجام می شود. فرضیه صفر این آزمون بیان می دارد که بین عملکرد و برنامه اختلاف فاحشی وجود ندارد. و اگر تفاوتی وجود دارد قابل بیان نیست. که بین عملکرد و برنامه اختلاف فاحشی وجود دارد. که این اختلاف می تواند به صورت عقب بودن از عملکرد از برنامه یا جلو بودن عملکرد از برنامه باشد. به این ترتیب هرگاه t محاسبه شده منفی باشد بدین معنا می باشد که عملکرد از برنامه عقب بوده است و هرگاه مثبت باشد یعنی عملکرد از برنامه جلو بوده است. و این جلو یا عقب بودن اگر در ناحیه عدم رد واقع شوند اختلاف حاصل فاحش نخواهد بود و اگر در ناحیه رد قرار گیرد اختلاف حاصل فاحش خواهد بود.
مالیات بر درآمد
مالیات بر درآمد که حدود 32% از کل مالیاتهای مستقیم را شامل می شود به صورت مالیات بر حقوق مشاغل، مستغلات و متفرقه دریافت می شود. این مالیت در سال 1367 معادل 6/171 میلیارد ریال بوده است و در سال 1371 معادل 7/546 میلیارد ریال می رسد. یعنی حدوداً سه برابر شده است. این مالیت در سال های 68، 69، 70 و 71 به ترتیب معادل 8/33، 5/33 و 6/34 و 5/27 درصد کل مالیات های مستقیم را تشکیل داده است. (جدول شماره 6)
متوسط رشد سالیانه این مالیات در طول سالهای برنامه یعنی سالهای 71 و 68 معادل 8/34% بوده است و این در حالی است که متوسط رشد سالیانه این مالیات در سالهای قبل از انقلاب یعنی سالهای 57 و 1350 حدوداً 8/36% و در سال های بعد از انقلاب تا قبل شروع برنامه اول معادل 2/12% بوده است. مالیات بر درامد در دو سال اول برنامه یعنی سالهای 68 و 69 به ترتیب 2/5 و 9/0 درصد از برنامه عقب بوده است. ولی در سالهای 70 و 71 به ترتیب معادل 8/121 و 110 درصد از برنامه پیشی می گیرد (جدول شماره 4)
مالیات بر حقوق
مالیات بر حقوق حدود 6/13% کل درآمدهای مالیات های مستقیم می باشد. (در طول برنامه) این مالیات در سالهای 68 و 69، 70 و 71 به ترتیب معادل 5/13، 6/13، 5/16 و 7/10% کل مالیات های مستقیم بوده است. مالیت بر حقوق در سال 1367 معادل 7/69 میلیارد ریال بوده است. که این رقم در سال 1371 معادل 8/211 می شود. یعنی حدوداً سه برابر بوده است و این در حالی است که متوسط رشد سالانه این مالیات در سالهای 57-50 حدود 2/32% و در سال های بعد از انقلاب تا قبل از شروع برنامه اول معادل 1/6% بوده است. این مالیات هر ساله از برنامه جلو بوده است. یعنی در سالهای 68، 69، 70 و 71 مالیات بر حقوق به ترتیب 1/111، 139، 8/197 و 1/145 درصد از برنامه پیشی داشته است.
آزمون فرض این مالیات نشان می دهد که اگر چه مالیات بر حقوق هر ساله از برنامه فزونی داشته است ولی مقدار این فزونی چشم گیر نیست و فرض صفر ما تایید می شود.
مالیات بر مشاغل
مالیات بر مشاغل در طول سال های 71-68 حدود 16% کل مالیاتهای مستقیم را تشکیل می داده است. این مالیات در سال های 68، 69، 70 و 71 به ترتیب معادل 2/17، 7/16 و 7/15 و 7/14 درصد کل درآمدهای مالیاتی را شامل می گردد. (جدول شماره 6)
مالیت بر مشاغل در سالهای 1367 معادل 4/86 میلیارد ریال بوده است. در سال 1371 معادل 5/293 میلیارد ریال می بشود. که حدود 4/3 برابر شده است. (جدول شماره 3)
مالیت بر مشاغل در طول سالهای 71 و 68 متوسط رشدی حدود 8/35% در سال داشته است. در حالی که در سال های قبل از انقلاب یعنی در سالهای 57 و 50 این رقم معادل 2/32% و در طول سالهای بعد از انقلاب تا قبل از شروع برنامه اول 67-58 حدود 1/6% متوسط رشد سالانه داشته است. این مالیات در هرساله از برنامه عقب بوده است. یعنی در طول سالهای 68 و 69 و 71 و 71 به ترتیب معادل 1/18، 1/23، 14 و 3/8 درصد از برنامه عقب بوده است. (جدول شماره 4)
شرایط اقتصادی کشور به گونه ای است که تعداد اشخاص حقیقی که از طریق اشتغال به مشاغل و حرف مختلف کسب درآمد می نمایند بسیار زیاد است. این گروه در کشور بخصوص در نواحی شهری و نیمه شهری به صورت گسترده و پراکنده می باشد قشر خاصی را در کل جامعه تشکیل می دهند و در میان خود دارای اصناف و اتحادیه های متعددی نیز می باشد و از این حیث نیز در جامعه از اهمیت خاصی برخوردار هستند. صاحبان مشاغل به لحاظ پراکندگی در سطح کشور و تنوع شغل ها گوناگونی خدمات و کالاهایی که برای فروش عرضه می نمایند قسمت عظیمی از بازار داد و ستد داخلی و در بعضی موارد خارجی کشور را تشکیل داده و علیرغم آنکه بیشترین نقدینگی بخش خصوصی را در اختیار داشته و دریافت کننده بخش عمده امتیازات چندین هزار میلیاردی بانکی می باشد. و از درآمدهای بالایی نیز برخوردارند. حدود 16% کل مالیات های مستقیم کشور را پرداخت می کنند که رقم بسیار ناچیزی است.
وصول مالیات واقعی از مشاغل نه تنها موجب افزایش درآمد دولت و در نتیجه کاهش کسری بودجه می شود. بلکه با جذب بخشی از درآمدهای اضافی مانع فعالیت های غیر تولیدی می گردد. چرا که بسیاری از سرمایه های فعال در بخش مشاغل در فعالیت های غیر مولد، غیر ضروری و نوعاً مضرر به روند رشد اقتصادی کشور به کار گرفته می شود، لذا افزایش مالیات این بخش از لحاظ محدودیت در اینگونه فعالیت ها نیز مفید میباشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 86
فصل دوم
ـ واژه ی آناهیتا
ـ خاستگاه آناهیتا
ـ آناهیتا درآبان یشت
ـ آناهیتا در زمان مادها
ـ آناهیتا در زمان هخامنشیان
ـ آناهیتا در زمان اشکانیان
ـ آناهیتا در زمان ساسانیان
ـ نمادهای آناهیتا
ـ نماد حیوانی
ـ نماد گیاهی
ـ نماد انسانی
ـ نماد غیرانسانی و هندسی
واژه آناهیتا :
در ایران باستان ، به سبب ارجمندی آب ، چندین ایزد ، مانند ابم نبات و تشتو و خرداد که وظیفه پاسبانی از آب را به عهده داشتند و آناهیتا ، ایزد باندی آب در ایران باستان یکی از بزرگترین و محبوب ترین ایزدان آیین زرتشت است که در یونان : آنائیتیس ، ارمنی : آناهیت فارس : ناهید نامیده می شود. نام کامل این فرشته ، اردوی سوَره آناهیتا ، از ترکیب سه صفت اردوی/ به معنی فزودن و بالاندن که نام یکی از رودهای افسانه ای است و غالباً با سورَه بـه مـعنی زور می آید و بالاخره آناهیتا از ترکیب حرف نفی اَ ( برابر قائده : اَنه ) و آهیَته / به معنی چرک ، پلید و ناپاک درست شده است.
پس آناهیتا یعنی نیالوده ، پاک و بی آلایش. آناهیتا با گذشت زمان به صورت آناهیتا آناهید و ناهید درآمده است.
اردوی سورآناهیتا ایزد بانوی همه ی آب های روی زمین و سرچشمه ی اقیانوس کیهانی است. او برگردونه ای سوار است که چهار اسب آن را می کشند : باد ، باران ابر و تـگرگ. وی سرچشمه ی زنـدگی ، پـاک کننده ی تـخمه ی همه ی نرها و زهدان همه ی ماده ها و تصفیه کننده شیر در پستان همه مادران است. به دلیل ارتباطی که با زندگی دارد جنگویان در نبرد ، زنده ماندن و پیروزی را از او طلب می کنند.2
اما واژه ی آناهیتا در سر زمینهایی که در هزاره ی دوم اول پ. م. ورود اقوام آریایی را تحمل می کردند پند همین الهه به صورتی تازه و با نامهایی هندو و اروپایی ظاهر می شود. سَرَسوَتی در هند ، آناهیتا در ایران و آفرودیت در یوانا معرف این قول نام ها است. هر چند در ادواری که پدر سالاری در آسیای غربی برقرار می شود ، دیگر این الهه ی بزرگ در رأس خدایان قرار ندارد و مقامی فروتر و درجه ی دوم پیدا می کند اما خویشکاری او همچنان بر جای می ماند. سَرَسوَتی در دره ی سندوا آناهیتا در ایران الهه گانی بس قدرتمندند. جنگاوری ازدواج و باروری خویشکاری بزرگ ایشان است.
آناهیتا بارور کننده ی زهد نما است. او دشمن پیروزمند یوان ، جادوان و پریها است. او شهریاری می بخشد. او یـاور انـسانها است. او بـخشنده ی فره1 است. او بـه اهورامزدا یـاری می رساند تا زرتشت مقدس ابراه دین بکشاند. او حامی مؤمنان و دشمن دیوپرستان است.
درباره ی وجه تسمیه ی آناهیتا عقاید صاحب نظران تا حد زیادی با هم متفاوت است :
نظر بارتولمه : ( arddri ـ ) اسم مؤنث ، نام روخانه ای اساطیری غالباً با sure و Anah ita توأماً می آید. در یشت 5 اوستا نام رودخانه ای است که از کوه هوکریه به دریای و روکشه می ریزد.
arddri در اصل به معنای رطوبت / نمناکی است.
Sure به معنای / نیرومند است.
ahita صفت مفعولی به معنای آلوده است.
an-ahita به معنی ( بی آلایش / پاک ) است.
براندن اشتاین اعتقاد دارد این اسم صورت متغیر شکل یافته ی نام مهمترین ایزد بانوی ایلامی یعنی Nanhunte است که بعداً nahiti تبدیل شده است ). نظر رایشت و مای هوفی هم همین تعاریف بسنده شده است.
هرمان ولر در اثر خود به نام آناهیتا در این باره چنین می گوید :
ardri : با واژه ی هندی باستان ( شیرین ، ندم ) و مشتق از ریشه rd است که به گونه ی تحول یافته ی ریشه ی r در اصل در جریان یافتن و جاری شدن است. همچنان که rd+nis بـه مـعنای جریان یافتن است و می توان آن را با واژه های هـندی باستان ar-na ( باران ) یا ar-nara ( اقیانوس ) و ardra ( نمناک و ملایم و نرم ) سنجید. اما از آنجا که در این مورد به ویژگی آب به عنوان عنصر باروری توجه می شود ، ولو این واژه را جریان مقدس نمناک مشتق می داند.
به نظر لومل اردوی سور آناهیتا سه نام دارد و این واقعیتی است نسبتاً غیرعادی و همه ی این سه نام را می توان ترجمه کرد : رطوبت ، قهرمان ، پاک.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 18
معماری معاصر ایران پهلوی دوم و بعد از انقلاب
مقدمه
شروع معماری معاصر ایران را می توان از حدود سال 1300 به بعد دانست این زمان است که در اثر تحولات سیاسی و اجتماعی جریان زندگی اجتماعی و اقتصادی ایران تغییر کرد سیمای شهرهای ایران محول شد و بناهای لازم برای زندگی جدید مانند ادارات ، کارخانه ها ، بانکها ، ایستگاههای راه آهن ، دانشگاه و غیره و همچنین واحدها و مجموعه های مسکونی جدید در شهرها بوجود آمدند . این بناها برخلاف بناهای پیشین که معماران سنتی طراحی شده اند که در ابتدا غیر ایرانی بودند و بتدریج ایرانیانی که در مدارس معماری خارج از ایران تحصیل کرده بودند و به دنبال آن فارغ التحصیلان اولین مدرسه معماری در ایران در حدود سال 1320 نیز به آنها اضافه شدند . از همان ابتدا و از طراحی اولین آثار در معماری ایران دو جریان موازی هم پدید آمد یک جریان که هیچگونه توجهی به میراث فرهنگی گذشته ایران نداشت و جریانهای معماری معاصر جهان را با یک دوره تاخیر و به صورتی غیر ماهرانه تقلید می کرد و جریان دیگری که کوشش داشت هر چند سطحی اما رابطه خود را با معماری گذشته ایران باقی نگاه دارد . البته هر دوی این جریانها که تا به امروز در ایران ادامه دارند موفقیت چندانی بدست نیاوره اند . آن بخش از معماری که دنباله روی جریانهای معماری معاصر جهان بودند به علت عدم ارتباطی که با آن داشتند و با توجه به تاخیری که در انتقال مبانی و اصول این معماری به ایران صورت می گرفت و بالاخره به علت عدم تسلط بر این اصول و بد فهمی آن صرفا به تقلید ناشیانه جریانهای معماری معاصر جهان پرداختند و جریان دیگری که معماری گذشته ایران و پیوند با آن را مطرح می کرد نیز عمدتا به تقلید سطحی و ساده لوحانه و در مواردی زننده از معماری گذشته ایران بسنده کرد .
به طور کلی معماری ایران را در این دوران معاصر می توان به چند دوره تقسیم کرد :
آثار مهم معماری در دوره اول ( سالهای 1300 تا 1320 ) که پهلوی اول بر ایران حاکم بود عمدتا توسط حکومت ایجاد شدند توجه به معماری گذشته به صورت تکرار سطحی و ظاهری بناهای معماری ایران به خصوص در دوره های قبل از اسلام یعنی هخامنشی و ساسانی ظاهر می شد و این امر از خود بزرگ بینی حکومت ایران در آن زمان ناشی می شد که خود را وارث امپراتوریهای با عظمت گذشته ای می دانست بدین ترتیب ساختمانهای دولتی و بناهای عمومی که نمود تحکیم قدرت مرکزی و دولت بود بیشتر فضاها و میادین جای گرفتند که از ویژگیهای فضای شهری نئوکلاسیک بهره داشتند . در کنار این آثار کارهای معماری دیگری نیز بودند که به صورت التقاطی عناصری از معماری ایران بعد از اسلام را با عناصر وام گرفته شده از معماری اروپایی و در هم آمیخته بود به هر حال این آثار از نظر معماری منحط و فاقد ارزش بودند از آن جمله بانک ملی شهربانی ، پست و تلگراف و تلفن . بعد از جنگ جهانی دوم ایران آرام آرام به سوی شهر نشینی مدرن روی آورد . احداث خیابانهای سراسری و شبکه جدولی شهری بافت شهری سنتی را دچار دگرگونی کرد و قطعات مالکیت منظم و مستطیل شکل بوجود آورد با این تغییرات در شکل شهر به دوران معماری درون گرا با حیاط مرکزی پایان داده شد و معماران به الگوی تک بناهای جدید از یکدیگر روی آوردند و مسکن جدید از جانب از جانب گروه اجتماعی محدود و روشنفکر آن زمان ساخته می شد که می خواستند با آداب زندگی فرنگی زندگی کنند بخصوص در تهران این افراد متمکن متمایل به ترک مرکز مسکونی و تجاری شهر ( بازار و محله اطراف ) شدند و به تدریج خانه های خود را در شمال شهر در دامنه کوه البرز بنا نهادند . در اختیار داشتن قطعات بزرگ زمین و نبودن یک ساخت شهری پیشین برای شکل دادن به این قطعات بزرگ زمین موجب شد که محله های جدید تهران به صورت یک استخوان بندی شهری بلکه پیرو الگوی شبیه به حومه شهرهای آمریکا شکل گیرند . در واقع باید پذیرفت پس از به وجود آمدن محورهایی مانند خیابان امام خمینی و فردوسی و انقلاب مکانهای شهری موفقی که قادر باشند مرکزیت و خصوصیات ویژه ای برای تهران تامین کنند بوجود نیامد . مرکز شهر در محدوده ای که بین دو جمگ ایجاد شده بود باقی ماند و بخشهای مسکونی پراکنده در خارج آن شروع به شکل گرفتن کرد . در جریان این مهاجرت خطی به سمت دامنه البرز معماری تهران با مسئله تک خانه روبرو بود تکخانه ای که هیچگونه گفتگوی معمارانه با یک بافت شهری موجود در برابر خود نداشت .
از سالهای 1320 به بعد سیاست ایجاد فعالیت ساختمانی در شهرها جهت بالا بردن اشتغال از اولویت خاص برخوردار شد فعالیتهای ساختمانی مربوط به منازل توسط خود مردم ضرورت میگرفت لیکن فعالیتهای ساختمانی به عهده مشاوران خارجی یا آرشیتکتهای ایرانی فرنگ رفته انجام می گرفت که این گروه با انجام این کارها فرصتی یافتند تا افکار جدید خودشان را پیاده نمایند . معهذا آنچه به صورت حاوی تا قبل از فعالیت این گروه و حتی در اوائل فعالیت این معماران مشاهده می شود وجود راه حلهای جدید معماری در رابطه با تحولات موجود و رواج تقلیدهای صرف و بی محتوا از معماری دوران گذشته بود ولی رفته رفته رویکرد دیگری به معماری گذشته ایران روی آورد که از کیفیت بهتری برخوردار بود و صرفا به تقلید عناصر معماری گذشته ایران نمی پرداخت و کوشش می کرد که از عناصر معماری ایران به صورت سمبلیک ( نمادین ) استفاده کند و به جای تقلید عناصر این معماری از هندسه آن استفاده کند لکن نتایجی که این دوره معماری به دست داد نیز ارزش مهمی نبوده و ره به جائی نبرد . وارتان دیگر از نخستین معماران تحصیلکرده ایران در سال 1325 در مجله آرشیتکت این گونه اظهار می کند :
« راجع به مبارزه بین نسل جدید و قدیم باید گفت که این مبارزه در کلیه شئون زندگی و در هر موقع وجود داشته و خواهد داشت و انتخاب راه درست از این میان و انتخاب معماری مدرن و یا معماری سنتی فقط با در نظر گرفتن تمام عوامل موثر در معماری امکان پذیر می باشد با توجه به پیشرفتهائی که از نظر مصالح ساختمانی ، اسلوب بناسازی ، رعایت تناسب و اصل هماهنگی شکل ظاهری حجم دیوارها و ضخامت دیوارها صورت گرفته و شرایط فوق در حال حاضر تفاوت یافته است پذیرفتن عوامل فوق در معماری عصر حاضر درست به نظر نمی رسد این عصر ما را به تکاپو و امید دارد و اثرات آن در تمام شئون پیداست . در عین حال استفاده از اسلوب قدیم و مدرن نشان دادن آن توسط تزئینات زائد نیز مضحک می باشد و در صورت ادامه این روش می توان گفت که ما روح این قرن را نفهمیده ایم . در مورد اسلوب فعلی ساختمان می توان گفت که در پیدایش این اسلوب غیر از عوامل فرهنگی و زندگی اجتماعی پیشرفت صنعت و ظهور مصالح ساختمانی جدید از قبیل آهن و سیمان موثر بوده اند و استعمال سیمان در عمارت بتن آرمه کمک زیادی در به حقیقت پیوستن اسلوب جدید معماری نموده است از نمونه کارهائی که با این شیوه در این دوره انجام گرفته می توان هنرستان دختران ( کاروارطان ) را نام برد . »
غربی شدن و سبک بین المللی 1356-1321
هر چند معماران دوران مدرنیزاسیون در تهران تا حد زیادی مدیون کارکردگرایی معماری اروپایی هستند آغاز غربی شدن معماری اروپائی در تهران را می توان حدودا سال 1325 و ساختن وزارت مالیه به وسیله فروغی دانست . نمای اصلی این بنا به سبک بوزار است و جناحهای ساختمان کاملا سبک مدرن دارند . به دنبال ساخته شدن این بنا چندین بنای مدرنیستی برای اداره رایو و ایستگاههای قطار و نیز ادارات و بانکها طراحی شد .
بدین ترتیب بود که سیحون باک سپه مرکزی را با بتن و بدون تزئینات طراحی کرد ( 1332 ) فروغی و غیاثی ساختمان مدرنیستی مجلس سنا را طراحی کردند ( 1338 ) و ساختمان مرکزی شرکت ملی نفت ایران در سال 1340 بر اساس طرحهای اتحادیه و فرمانفرئیان ساخته شد . ساختمان شرکت ملی نفت ایران که تکنولوژی دال بتنی ساخته شده بیش از هر بنای دیگری تجسم پیروزی سبک بین المللی است که در سالهای بعد در ساختمان ادارات بی شماری به کار گرفته شد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
رامسس دوم وقتی بعد از پدرش Sethos بر تخت سلطنت نشست ، هنوز خیلی جوان بود. بعد از تا جگذاری ، باید طرح هایی را به بزرگی آرزوهایش به اتمام میرساند . او اهل شمال بود. جایی که پایتختش Piramses را آن جا بنا کرد.هر چند ،هر دو قسمت مصر یعنی شمال و جنوب را با مقبره های زیادی پوشاند. وی در Thebes ساختن چندین مقبره را ر عهده گرفت و آنها را به افتخار Amon پدر روحانی اش وقف کرد.
مطابق رسوم،مقبره او که در دره سلاطین کنده شد،یکی از کارهای ضروری بود.او در شرف رسیدن به پادشاهی بود که ساختن House of milion of years of ousermatre Sepetere به عبارت دیگر ،معبد سلطنتی رامسس دوم ،را شروع کرد به Thebesthe-city در قلمرو Amon می پیوند که توسط Jean-Fracois Champollion در سال 1829 نامگذاری شد.
کار ساختمان سازی قبل از پایان دومین سال حکومت رامسس شروع شد و حدود بیست سال بعد درست قبل از اولین جشن Sovereign 's sed festival پایان یافت.این بنیاد زیر قدرت دو نفر تحقق یافت.Penre که اهل CoptosوAmenmone که اهل Abydos بود،هر دو معمار در Thebes به خاک سپرده شدند.
توقیف معبد
Ramesseum ، مانند اکثر معابد ، در حاشیه غربی Thebes بنا شده است و در محدوده بین زمین مزروعی و بیابان قرار دارد که شامل دو معبد و یک کاخ است.به طور کلی این معبد،متمایل به شرق و غرب،با ترکیب آجری در ساختمان های دور افتاده،سطحی در حدود 5 هکتار را در بر می گیرد.
نقشه این مکان شامل موارد زیر می شود:
معبد اصلی.(A)
کاخ سلطنتی،که در جنوب اولین حیاط واقع شده.(B)
معبد Mout-touy و Nefertari در شمال تالار در معبد اصلی(C)
دیوار اطراف آن و دریاچه مقدس(موقعیت اخیر هنوز کشف نشده است)(E)
ساختمانهای دور افتاده آجری یا ناحیه اقتصادی معبد.
منافع مادی یا منافع دنیوی Ramesseum باید مورد توجه واقع شود.اما ما هیچ فهرستی از آنها مانند وضعیت karnak متعلق به Ramses III نداریم.اگرچه ،اطلاعات زیادی درباره کارهایی که در ناحیه اقتصادی معبد انجام می شود،وجود دارد.برخی از منابع اطلاعات در مورد کارکنان آن در دسترس است.بویژه،متنها ،برجسته کاریها و نقاشی های مقبره چند خدمتکار در Thebes مانند مقبره
Amenemipet[TT.177]،Amenemipet[TT.374]،Amenouahsou[TT.274]،
Bakhet- Sekhmet[TT.384]،Hori-mes[TT.c.7]،Mahou[TT.257]،Mes[TT.137]،
Nachtamon[TT.341]،Nebmeht[TT.384]،Ndejemgr[TT.138],
Nebsoumenou[TT.183],Nebmehyt[TT.170],،Nedjemger[TT.138]
مسئولیت درخت کاری را به عهده دارند و Neferrempet،مسئولیت بافتن و نخ ریسی را بر عهده دارندو Piay[TT.263]
نقشه معماری Ramesseum بعضی از ویژگی های اصلی را به طور مسلم نشان می دهد .
دروازه های دو برجی آن از سنگ ساخته شده است،هر چند که قسمت بالای دروازه فقط از آجرهای خشتی بود.
معبر عمومی اش ردیفی از مجسمه های ابوالهول.
و بالاخره ،در داخل محوطه Ramessum،یک معبد با یک جایگاه مقدس وجود دارد که به ملکه مادر Mout-Touy و ملکه اصلی Nefertari اختصاص دارد.
موضوعات تصویر نگاری در برجسته کاری در چهار نقش مهم پادشاه جمع بندی می شوند.
به نقش پادشاهی(سیاسی در چند صحنه که مراسنم تاجگذاری و تجدید سلطنت را نشان می دهد،اشاره می شود.(سوء استفاده از تاج ها،با انتقال تاج سلطنتی و طلوع سلطنت).
نقش کشیشی هم مهم است.Ramses به عنوان پاپ،جشنهای بزگ را ریاست می کرد.(جشن وزارتخانه،جشن قشنگ دره،جشن سال نو،بزرگداشت خدایان پایین تر و بالاتر اماکن مقدس مصر.)
نقش نظامی هم نشان داده می شود.بعضی از صحنه های بزرگ جنگ،با اطمینان از عملیات جنگی شاه می گویند:
جنگ Qadech در سال V در سمت غرب اولین دروازه دو برجی و در سمت غربی لغاز شمالی دومین دروازه توصیف می شود.
چند لشگر کشی به چندین شهر آسیایی در سال 7111 در سمت غرب لغاز شمالی اولین دروازه دیده می شود.
عملیات جنگی بر روی قلعه Tounip و Dapour در جنوب شرقی دیوار تالار بزرگ ستون دار.
نقش خانوادگی هم زیاد نشان داده می شود که شاه جای بزرگی را به بچه هایش ،ملکه اصلی Nefertari و ملکه مادر اختصاص می دهد.
نقش Ramesseum