لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 40
مقدمه
داشتن یک ارتباط صحیح با دانش آموزان در کلاس مستلزم آشنا شدن با ویژگیهای عمده رفتاری آنهاست. در واقع داشتن تعاملی مناسب با دانش آموزان در گروه شناختی صحیح و البته نه همه جانبه از افراد است، چرا که هیچگاه نمیتوان یک انسان را از تمامی جوانب شناخت وقتی شناخت کلی از شاگردان پیدا کردیم قادر خواهیم بود سازگاری مناسبی با آنها پیدا کنیم.
تفاوتهای روانی و جسمانی دانش آموزان
در یک کلاس که دانش آموزان دارای مشترکاتی از قبیل سن ، جنس ، زبان ، جامعه و ... تفاوتهای زیادی هم با یکدیگر دارند. این تفاوتها در سه نوع از شاگردان جلب توجه میکند. و البته منظور از تفاوتها همان تفاوتهای روانی و جسمانی است.
گروه اول
در بین شاگردان یک کلاس عدهای هستند که باصطلاح افراد بدون دردسر نامیده میشوند. که درس خوان و وقتشناس و بیآزار هستند، دوستان معدود و مانند خودشان دارند، سر بزیرند و حتی چندان سوال نمیپرسند اما تکالیفشان را انجام میدهند. برای امتحان دلشوره زیادی دارند و هیچ رقابت قابل ملاحظهای بین آنها دیده نمیشود. در هیچ گروهی عضو نمیشوند، چون فکر میکنند چیزی برای عرضه ندارند. آنها اوقات فراغت را درس میخوانند تا عقب ماندگی که رغم خود دارند، جبران کنند.
گروه دوم
عده دوم افرادی هستند بسیار پر جنب و جوش و کمی هم خودخواه و خود مرکزبین ، هنگام ورود به کلاس سر و صدا راه میاندازند. تا معلم آماده درس گفتن بشود و یک دور کتابشان را دید میزنند و در طول درس معلم را یاری میدهند تا نشان دهند که پیش از او مطالعه کردهاند. نمرات متوسط است، اما هوشیار و زیرک هستند. غیر از کتابهای مدرسه به خواندن جملات و داستانها علاقه نشان میدهند.
آنها به نمرات شاگردان آرام و درس خواندن حسادت میکنند و البته به نوعی معتقدند که آنها درس نمیخوانند بلکه همه چیز را حفظ میکنند. به نظر افراد این گروه سواد داشتن فقط حفظ کردن مطالب کتابهای درسی نیست. این افراد اهل ریسک کردن هستند. دوستان بسیار زیادی دارند چرا که جسور و سر زباندار هستند و بچهها چنین افرادی را دوست دارند. آنها حتی ممکن است برای جذب دوستان بیشتر سر جلسه امتحان افراد ضعیف را بوسیله تقلب یاری دهند.
آنها دوست دارند نماینده کلاس بشوند، به هر بهانهای وارد دفتر مدرسه میشوند، تخته را قبل از معلم پاک کرده و در ردیفهای اول مینشیند. گاهگاهی به تقلید از بزرگترها اخبار هم گوش می کنند. آنها همیشه از لحاظ سر و وضع آراسته ، تمیز و مرتب هستند. در گروههای نمایشی و سرود شرکت میکنند و دوست دارند قبل از همه انشائشان را بخوانند. حتی موقع معمولی صحبت کردن هم صدایشان بلند است. تعداد این افراد در کلاس زیاد نیست.
گروه سوم
عده سوم درست برخلاف عده اول میباشند. بنابراین ترجیحا آنها را افراد پر دردسر مینامیم. ردیفهای آخر کلاس با چنین افرادی آشناست. آنها دوستان بخصوصی دارند، دوستانی که برخلاف مقررات مدرسه لباس میپوشند و وضع و ظاهر خود را درست میکنند. ظاهرا کلاس درس ، معلم و نمره برای این افراد اهمیتی ندارد. آنها موضع قدرت خود را جای دیگری یافتهاند. درس خواندن آنها اجباری است که از سوی والدین و شاید هم اجتماع بر آنها تحمیل شده است. مردود شدن و تجدید شدن نه تنها برای آنها سهمناک نیست، بلکه خیلی عادی مینماید.
آنها به عنوان افرادی ناهنجار شناخته میشوند و این ، رفته رفته برای خود آنان نیز قابل قبول میشود. بنابراین به پرخاشگری و آزار و اذیت همکلاسیها و هم مدرسهایهای خود میپردازند و به این ترتیب همیشه عدهای از آنها شاکی میباشند. با این حساب ترک تحصیل ، فرار از مدرسه ، گرایش به گروههای نامناسب ، بی بند و باری و... در بین این افراد به وفور یافت میشود.
تفاوتهای فردی در قالب تفاوتهای جسمانی دانش آموزان
*قدرت تکلم: قدرت تکلم در همه افراد یکسان نیست. بعضی از افراد از لکنت زبان ، بعضی از صدای گرفته و تودماغی ، بعضی از تندگویی و بعضی از کند تلفظ کردن رنج میبرند. عدهای هم هستند که صدای رسا و گیرایی دارند، تلفظ کلمات را بطور صحیحی انجام میدهند. اما در هر صورت ، همه به نحو یکسانی در کلاس سهیم هستند.
یک فرد که صدای خوبی ندارد، یا موقع خواندن دچار مشکل میشود، نباید محکوم به سکوت شود، و معلم نباید در این مورد تبعیض قاتل شود. اگر صدای یک فرد دلنشین و زیباست، نحوه تلفظ کسی که کلمات را میجود و تندتند بیان میکند، نیاز به اصلاح دارد. معلم علاوه بر تشویق شاگردان در مورد تلفظ صحیح و فن بیان ، باید از مسخره شدن شاگردان مشکلدار توسط سایرین جلوگیری کند.
*ضعف بینایی: این ضعف عموما بین افراد شایع است و گاه به علت بیتفاوتی والدین ، بسیاری اوقات ناراحتیهایی مانند تنبلی چشم ، ضعف دوربینی ، نزدیک بینی ، آستیگماتیسم ، انحراف چشم و ... را باعث میشود. اما یک معلم باید با تیزبینی افراد مشکلدار را تشخیص داده و موارد لازم را به خانوادهها هشدار دهد.
*مشکل شنوایی: این نوع ضعف معمولا دیرتر از ضعف چشم احساس میشود. غالبا فردی که مشکل شنوایی دارد، تصور میکند اطرافیان آرام صحبت میکنند. این عامل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
بهداشت روانی چیست؟
یکی از شاخه های روانشناسی، بهداشت روانی یا سلامت روانی است که از مباحث پر طرفدار، به روز و پر رونق روانشناسی به حساب می آید. بهداشت روانی که تعاریف گوناگون آن در ادامه خواهد آمد در مقولات زیادی کاربرد دارد و در زمینه های مختلفی از قبیل: بهداشت روانی و کودک، بهداشت روانی و نوجوان، بهداشت روانی و نوجوان، بزرگسال، سالمند، ازدواج و ... بسیاری از مقولات دیگر مطرح است.
یکی از شاخه های روانشناسی، بهداشت روانی یا سلامت روانی است که از مباحث پر طرفدار، به روز و پر رونق روانشناسی به حساب می آید. بهداشت روانی که تعاریف گوناگون آن در ادامه خواهد آمد در مقولات زیادی کاربرد دارد و در زمینه های مختلفی از قبیل: بهداشت روانی و کودک، بهداشت روانی و نوجوان، بهداشت روانی و نوجوان، بزرگسال، سالمند، ازدواج و ... بسیاری از مقولات دیگر مطرح است.
متن حاضر که در اختیار شما قرار دارد نه به صورت تحلیلی و مبسوط بلکه در حال حاضر صرفا ترجمه ای از مجموعه متون انگلیسی است که بیشتر از منابع اینترنتی تهیه شده است و موجب آشنایی مختصری با بهداشت روانی می شود.
بنا بر این ابتدا تعدادی از تعاریف مختلف و ساده از بهداشت روانی ارائه می شود و سپس بحث در مورد ماهیت بهداشت روانی و عناصر موثر در آن در معرض دید شما قرار خواهد گرفت.
امید است مطالعه آن برای خوانندگان محترم سودمند و برای نگارنده پیش در آمدی برای کارهای بهتر و جدی تر بعدی باشد.
همیشه تعریف بیماری های روانی آسان تر از تعریف سلامتی یا بهداشت روانی بوده است. در ایالات متحده امریکا، انجمن روانپزشکان امریکا به طور سنّتی سازمانی بوده که تعریف کننده اختلالات روانی بوده است(ابتدای سال ۱۹۱۷ زمانی که به عنوان انجمن مدیران پزشکیِ موسسه امریکایی مجنون شناخته شد).
اخیراً عده زیادی بهداشت روانی را بسیار بیشتر از فقدان بیماری روانی به رسمیت شناخته اند. ولو اینکه بسیاری از ما از یک اختلال روانی قابل تشخیص رنج نمی بریم، این واضح است که بعضی از ما دارای سلامت روانی بیشتری نسبت به دیگران هستند. مطالعه مشخصاتی (خصوصیاتی)که سازنده بهداشت روانی است، «روانشناسی مثبت» خوانده می شود. نظراتی هستند که همچون خصوصیات بهداشت روانی پیش تر بوده اند.
توانایی لذت از زندگی - توانایی لذت بردن از زندگی برای بهداشت روانی ضروری است. جیمز تیلور نوشته است که « رمز زندگی لذت بردن از گذران وقت است. کاری که هر احمقی می تواند بکند...». تمرین مراقبه آگاهی (مدیتیشن) یک راه است برای کِشت توانایی لذت بردن از زمان حاضر. ما البته، نیاز داریم تا زمانهایی برای آینده خود طرح و نقشه بریزیم؛ و همچنین نیازمند آنیم تا از گذشته بیاموزیم. اغلب موارد ما به خاطر نگرانی از آینده خود را در زمان حال بیچاره می کنیم.
جهش ( ارتجاع) - توانایی برای جَستن به عقب از فلاکت و بدبختی نشاندهنده «جهش» است. دانستن این مطلب تازگی ندارد که برخی مردم بهتر از بقیه با استرس یا فشار روانی برخورد می کنند.
چرا برخی از سربازان کهنه کار جنگ ویتنام برای زندگی، معلول شدند، در حالی که بقیه سناتور ایالات متحده شدند؟ چرا برخی بزرگسالان که از خانواده های الکلی برآمده اند خوب عمل می کنند، در حالی که بقیه به کرّات دچار مشکلات در زندگی شده اند؟ خصوصیات «جهش» بین آنهایی که به خوبی حریف فشار روانی شدند، تقسیم شده است.
توازن - توازن در زندگی گویا منجر به سلامت روانی بزرگتر می شود. همه ما نیازمند متوازن ساختن زمانی که در اجتماع صرف میکنیم با زمانی که به تنهایی صرف میکنیم هستیم، به طور مثال به کسانی که تمام وقت خود را به تنهایی سپری می کنند ممکن است برچسب « گوشه گیر»ی زده شود، و آنها ممکن است بسیاری از مهارت های اجتماعی خود را از دست بدهند. انتهای انزوای اجتماعی حتّی می تواند منجر به یک انفکاک از واقعیت شود. به نظر می آید توازن این دو نیاز کلید حلّ مشکل باشد- اگرچه همه ما این توازن را به طور متفاوتی برقرار می کنیم. دیگر مناطقی که توازن در آن با اهمیت به نظر می آید شامل توازن بین کار و بازی ، توازن بین خواب و شب زنده داری ( بی خوابی)، توازن بین استراحت و فعالیت، و حتی توازن بین زمان صرف شده درون خانه و بیرون خانه است.
انعطاف پذیری - همه ما مردمانی را می شناسیم که عقاید بسیار خشک و انعطاف ناپذیر دارند. هیچ میزان بحث و گفتگو نمیتواند دیدگاه های آنان را تغییر دهد. چنین انسانهایی اغلب با انتظارات خشکی که دارند موجب پدید آمدن استرس مضاعف برای برای خود می شوند. کار کردن بر روی روان تر و انعطاف پذیر تر ساختن انتظاراتمان می تواند سلامت روان ما را بهبود بخشد. انعطاف پذیری هیجانی می تواند به همان اهمیت انعطاف پذیری شناختی باشد. مردمانی که دارای بهداشت روانی هستند دامنه ای از هیجانات را تجربه می کنند و به خود رخصت می دهند.
برای ابراز این احساسات برخی از مردم احساسات مسلّم خود را قطع ( مسدود) می کنند، و آنها را غیر قابل قبول در می یابند. این انعطاف ناپذیری هیجانی می تواند منجر به مشکلات بهداشت روانی دیگری شود.
خود شکوفایی - ما با استعداد هایی که به ما عطا شده چه کرده ایم؟ همه ما مردمی را می شناسیم که از توان بالقوه خود پیش افتاده اند و دیگرانی که به نظر می آید استعداد های خود را تلف کرده اند ( به باد داده اند). ما ابتدا نیازمند بازشناسی استعدادهای خود هستیم و البته فرایند بازشناسی، بخشی از راه خود شکوفایی است. افراد سالم روانی کسانی هستند که در فرایند عملی کردن ( شکوفا کردن) توان بالقوه خود هستند.
مواردی که ذکر شد تنها تعدادی اندک از مفاهیمی بود که در تلاش برای تعریف بهداشت روانی اهمیت دارد. توان شکل دادن روابط سالم با دیگران نیز دارای اهمیت است. بهداشت روانی بزرگسالان و نوجوانان نیز شامل مفاهیم عزت نفس، و تمایلات جنسی سالم است. چگونگی سروکار داشتن ما با فقدان ها و مرگ نیز عامل مهمی در سلامت روان است.
با اینکه نگرانی از بیماری روانی فراز و نشیب فراوانی در قرون مختلف داشته است، اما رشد و تحول رویکرد های کنونی به موضوعات، از نیمه قرن هجدهم، زمانی که تحول طلبانی مانند دکتر فرانسوی فیلیپ پاینل و دکتر امریکایی بنیامین راش «درمان اخلاقی» انسانی را برای جایگزینی روشهای درمانی بیرحمانه ای که متداول بود معرّفی کردند.با وجود این تحولات، بیشتر بیماران روانی، همچنان به زندگی در زندان ها و نوانخانه ها (شرایطی که در قرن نوزدهم حاکم بود) ادامه می دادند.
گستره مسئلهطبق برآورد عمومی، در هر زمان ده درصد از جمعیت مشکلات جدی سلامت ( بهداشت) روانی دارند به حدی که نیازمند مراقبت قانونی هستند، شواهد اخیر نشاند میدهد این صورت می تواند تا پانزده درصد هم باشد. اما به هر حال تمام مردمی که نیازمند کمک هستند آن را دریافت نمیکنند. یک دلیل عمده برای این مسئله این است که مردم هنوز از برچسبی که بر بیماران روانی خورده میشود بیم دارند و از این رو اغلب در گزارش کردن آن و یا یافتن کمک ، وا می مانند.
تحلیل ارقام بیماری روانی نشان می دهد که تنها در انگلستان جمعیت بر آوردی ۱۸۰ هزار نفری از مردم دچار «اسکیزوفرنی» هستند – با دست کم رقم مشابهی که محتمل به ابتلا به اختلالات افسردگی ساز شدید هستند. حالات روانی عضوی ( ارگانیک) که موجب زوال عقل ، روان آشفتگی ، زوال حافظه ، افسردگی خفیف یا متوسط ، اضطراب ، و دیگر انواع مشکلات هیجانی هستند نیز بسیار شایع است- یک دهم مردم انگلستان از افسردگی رنج می برند.سوء مصرف الکل نیز در بسیاری از کشورها درحال افزایش است ، و استعمال مواد مخدر احتمالا بسیار بیشتر از آن وجود دارد. فهرست مشکلات بهداشت روانی همچنین می تواند به بیش از شرایط روانپزشکی قابل شناسایی، گسترش پیدا کند؛ مواردی مانند آسیب رساندن به بهداشت روانی که با فقر بی امان، بیکاری، و تبعیض های نژادی، جنسی، طبقاتی و سنّی ، و معلولیت های روانی یا جسمی همبسته است از این گونه اند.
● درمان
مراقبت از بیماران روانی به طور چشمگیری در دهه های اخیر دچار تغییر شده. دارو های معرّفی شده که در اواسط دهه ۱۹۵۰، در موازات با دیگر روش های درمانی بهبود یافته است، بسیاری از بیمارانی را که پیش از این سالها عمر خود را در مؤسسات روانی برای درمان صرف می کردند، قادر ساخت به جای آن، همچون بیماران سرپایی درمان شوند. همچنین تعداد اندک بیمارستان های روانی باقیمانده در انگلستان اکنون به برخی از بیماران آزادی کامل در ساختمان یا محوطه ،و در برخی موارد، آزادی برای ملاقات با اجتماعات نزدیک خود را می دهند. این حرکت مبتنی بر این نتیجه گیری است که رفتار مختلّ، اغلب ناشی از جلوگیری و منع است نه بیماری.
درمان بیماران دچار اختلالات روانی نیز با شدت کمتری به طور برجسته تغییر کرده است.
سابقاً، بیمارانِ دچار افسردگی خفیف، اختلالات اضطرابی، و دیگر انواع روان رنجوری ، به طور انفرادی با روان درمانی درمان می شدند. هرچند این شکل درمان هنوز به صورت گسترده استفاده می شود، سایر رویکرد ها هم در دسترس است. در برخی نمونه ها، یک گروه از بیماران با هم ملاقات میکنند تا با مساعدت یک درمانگر در جهت حل
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 19
افزایش سلامتی جسمانی و روانی دانش آموزان
ـ کلید واژه ها :
پیشرفت تحصیلی، رغبت، هدایت تحصیلی ، سلامت جسمانی , سلامت روانی , دانش آموز
ـ مقدمه :
یکی از برنامه های راهنمایی و مشاوره در مدرسه، هدایت تحصیلی است. هدایت تحصیلی یک جریان منظم است، که هدف خاصی را دنبال می کند و ابتدا و انتهای مشخصی ندارد. از طریق هدایت تحصیلی به فرد کمک می شود تا خود را بشناسد، با خصوصیات رشته های مختلف و نیازهای جامعه آشنا گردد، رشته مناسبی را انتخاب کند و بطور موفقیت آمیزی در آن رشته تحصیل کند. هدایت تحصیلی از دوره ابتدایی می تواند پی ریزی گردد، در دوره راهنمایی و دبیرستان استعدادهای دانش آموز کشف و رشته های مختلف تحصیلی شناخته شود تا در نهایت دانش آموز، رشته متناسب با علاقه و استعداد خود را انتخاب کند. راهنمایی شغلی هم هر چند از دوره ابتدایی پی ریزی می گردد، اما رسماً در پی هدایت تحصیلی ادامه پیدا می کند.
ـ بیان مسئله :
پژوهش حاضر قصد بررسی برنامه هدایت تحصیلی را دارد. ارزشیابی و بررسی هر برنامه ای یکی از ارکان لازم برای رشد آن برنامه است. مسئله کلی این است که آیا برنامه هدایت تحصیلی موفق بوده است یا نه؟ و آیا به هدف نهایی خود که همان کمک به دانش آموز برای انتخاب بهینه رشته تحصیلی است، رسیده است یا نه؟
ـ اهداف :
هدف اصلی تحقیق حاضرمشخص کردن رابطه پیشرفت تحصیلی با هدایت تحصیلی است. از جمله اهداف فرعی تحقیق ، بررسی هدایت تحصیلی و تبیین اثر بخشی فعالیتهای مشاوره ، تجزیه هدایت تحصیلی به بخشهای مختلف و تعیین متغیرهای مختلف می باشد
ـ فرضیه های تحقیق:
هدایت تحصیلی با پیشرفت تحصیلی رابطه دارد ـ بین نمرات راهنمایی مرتبط با رشته انتخابی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد ـ بین نمرات دبیرستان مرتبط با رشته انتخابی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد ـ بین امتیاز نمرات در رشته انتخابی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد ـ بین امتیاز مشاوره ای در رشته انتخابی و پیشرفت تحصیلی رابطه وجود دارد.
ـ جامعه و نمونه :
جامعه مورد مطالعه در این پژوهش عبارتست از دانش آموزان دختر و پسر سال دوم دبیرستان در سطح اداره کل آموزش و پرورش شهرستانهای استان تهران . از این تعداد 500 نفر آزمودنی با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای انتخاب شده اند.
ـ ابزار گرد آوری داده ها :
فرم شماره یک هدایت تحصیلی به اضافه کارنامه تحصیلی ترم سوم دانش آموزان، ابزار اصلی تحقیق حاضر بوده اند.
ـ روش تجزیه و تحلیل اطلاعات :
جهت تجزیه و تحلیل داده ها از روشهای توصیفی، فراوانی، درصد، میانگین و واریانس نمرات مختلف و در بخش استنباطی از روش رگرسیون و تحلیل واریانس بهره گرفته شده است.
قریب بر 51% از جمعیت ایران زیر 19 سال هستند ، در دبستان تا دبیرستان تحصیل میکنند و مهارتهای آنها کامل نشده است. در نتیجه در شرایط سنی آسیب پذیر در معرض ابتلا به بیماریهای عفونی خطرناک ، حوادث ، سوانح و خشونت قرار دارند. بنابراین نیاز به توجه خاص و تامین بهداشت و سلامت عمومی در این قشر عظیم از جمعیت پویا و آینده ساز کشور امری ضروری است که در ارتقا سطح بهداشت جامعه و مملکت نقش اساسی خواهد داشت.
وظیفه اصلی حفظ سلامت کودکان و نوجوانان بر عهده والدین است ولی همگام با آن مسئولین خدمات بهداشتی ودرمانی به خصوص متولیان بهداشت مدارس در این وظیفه مهم سهیم می باشند و به عهده ایشان است تا بتوانند با تشخیص سریع، نقایص جسمی و روانی دانش آموزان را برای درمان شناسایی کنند.
هم اکنون واحد سلامت نوجوانان ، جوانان و مدارس در معاونت بهداشتی وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تشکیل شده است و مسئولین که برنامههایی جامع برای ارزیابی وضعیت بهداشت مدارس و سلامت دانش آموزان تدوین کرده است. واحد بهداشت مدارس نیز در وزارت آموزش و پرورش طرحها و برنامههایی هماهنگ با وزارت بهداشت ،درمان و آموزش پزشکی ارایه کرده است.
برنامههای ملی و همگانی زمانی بهترین تاثیر را خواهند داشت که اولین و کوچکترین واحدهای جامعه یعنی خانواده و مدرسه که کودکان و نوجوانان را در بیست و چهار ساعت روز نگهداری میکنند و پرورش میدهند ، همگام و در ابعاد کوچکتر سعی بر ارتقا سلامت و بهداشت محیط در مدارس داشته باشند.
مناطق آموزش و پرورش و مدارس تحت نظارت آنها به نوبه خود با برنامههای مشارکتی بین والدین و اولیای مدارس میتوانند در سطح مناطق به ارتقا سلامت و بهداشت دانش آموزان کمک کنند .
ازجمله اقداماتی که مسئولین مدارس میتوانند برای ارتقا بهداشت و حفظ سلامت کارکنان و دانش آموزان در مدرسهها انجام دهند :
- تهیه پوسترهای آموزشی درباره مباحث بهداشت فردی ، بهداشت محیط و بهداشت حرفه ایست که با تکرار مطالب و استفاده از تصاویر متنوع آگاهی دانش آموزان را درباره بهداشت و سلامت بالا میبرد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
آرامش روانی
نبودن حریم میان زن و مرد و آزادی معاشرتهای بی بندوبار ، هیجانها و التهابهای جنسی را فزون میبخشد.
غریزه جنسی ، غریزهای نیرومند ، عمیق و " دریا صفت " است ، هر چه بیشتر اطاعت شود سرکشتر میگردد ، همچون آتش که هر چه به آن بیشتر خوراک بدهند ، شعله ورتر میشوداسلام به قدرت شگرف این غریزه آتشین توجه کامل کرده است .و تدابیری برای تعدیل و رام کردن این غریزه اندیشیده است و در این زمینه هم برای زنان و هم برای مردان ، تکلیف معین کرده است .
یک وظیفه مشترک که برای زن و مرد ، هر دو ، مقرر فرموده مربوط به نگاه کردن است : « قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم و یحفظوا فروجهم . . . قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن و یحفظن فروجهن
». خلاصه این دستور اینست که زن و مرد نباید به یکدیگر خیره شوند ، نباید چشم چرانی کنند ، نباید نگاههای مملو از شهوت به یکدیگر بدوزند ، نباید به قصد لذت بردن به یکدیگر نگاه کنند .یک وظیفه هم خاص زنان مقرر فرموده است و آن اینست که بدن خود را از مردان بیگانه پوشیده دارند.
به هیچ وجه و هیچ صورت و با هیچ شکل و رنگ و بهانهای کاری نکنند که موجبات تحریک مردان بیگانه را فراهم کنند
روح بشر فوق العاده تحریک پذیر است . اشتباه است که گمان کنیم تحریک پذیری روح بشر محدود به حد خاصی است و از آن پس آرام میگیرد
چرا در دنیای غرب اینهمه بیماری روانی زیاد شده است ؟ علتش آزادی اخلاقی و جنسی و تحریکات فراوان است که به وسیله جرائد و مجلات و سینماها و تئاترها و محافل و مجالس رسمی و غیر رسمی و حتی خیابانها و کوچهها انجام میشود
استحکام پیوند خانوادگی
شک نیست که هر چیزی که موجب تحکیم پیوند خانوادگی و سبب صمیمیت رابطه زوجین گردد ، برای کانون خانواده مفید است و در ایجاد آن باید حداکثر کوشش مبذول شود . و بالعکس هر چیزی که باعث سستی روابط زوجین و دلسردی آنان گردد به حال زندگی خانوادگی زیانمند است و باید با آن مبارزه کرد
استواری اجتماع آنچه که مخالفین حجاب خردهگیری کردهاند و گفتهاند : " حجاب موجب فلج کردن نیروی نیمی از افراد اجتماع است
بی حجابی و ترویج روابط آزاد جنسی موجب فلج کردن نیروی اجتماع است . آنچه موجب فلج کردن نیروی زن و حبس استعدادهای او است حجاب به صورت زندانی کردن زن و محروم ساختن او از فعالیتهای فرهنگی و اجتماعی و اقتصادی است و در اسلام چنین چیزی وجود ندارد
اسلام نه میگوید که زن از خانه بیرون نرود و نه میگوید حق تحصیل علم و دانش ندارد - بلکه علم و دانش را فریضه مشترک زن و مرد دانسته است - و نه فعالیت اقتصادی خاصی را برای زن تحریم میکند .
اسلام هرگز نمیخواهد زن بیکار و بیعار بنشیند و وجودی عاطل و باطل بار آید . پوشانیدن بدن به استثناء وجه و کفین مانع هیچگونه فعالیت فرهنگی یا اجتماعی یا اقتصادی نیست . آنچه موجب فلج کردن نیروی اجتماع است آلوده کردن محیط کار به لذتجوئیهای شهوانی استآیا اگر پسر و دختری در محیط جداگانهای تحصیل کنند و فرضا در یک محیط درس میخوانند، دختران بدن خود را بپوشانند و هیچگونه آرایشی نداشته باشند بهتر درس میخوانند و فکر میکنند و به سخن استاد گوش میکنند یا وقتی که کنار هر پسری یک دختر آرایش کرده با دامن کوتاه تا یک وجب بالای زانو نشسته باشد ؟
آیا اگر مردی در خیابان و بازار و اداره و کارخانه و غیره با قیافههای محرک و مهیج زنان آرایش کرده دائما مواجه باشد بهتر سرگرم کار و فعالیت میشود یا در محیطی که با چنین مناظری روبرو نشود ؟
اگر باور ندارید از کسانی که در این محیط کار میکنند بپرسید . اگر باور ندارید تحقیق کنید .ارزش و احترام زن حریم نگهداشتن زن میان خود و مرد یکی از وسائل مرموزی بوده است که زن برای حفظ مقام و موقع خود در برابر مرد از آن استفاده کرده است
.اسلام زن را تشویق کرده است که از این وسیله استفاده کند
اسلام مخصوصا تأکید کرده است که زن هر اندازه متینتر و با وقارتر و عفیفتر حرکت کند و خود را در معرض نمایش برای مرد نگذارد بر احترامش افزوده میشود
در تفسیر آیات سوره احزاب که قرآن کریم پس از آنکه توصیه میکند زنان خود را بپوشانند، میفرماید
" « ذلک ادنی ان یعرفن فلا یؤذین
و بدانید که حجاب مصونیت است نه محدودیت
بسم رب النور!
شبهه ای که در ذهنیت بعضی افراد هست این است که خیال میکنند حجاب برای زن محدودیت و حصاری است که خانواده و همسر برای او ایجاد نموده است، بنابراین نشانه ضعف و محدودیت زن است.
اما راه حل این شبهه در قرآن کردیم چنان آمده است که زن باید کاملآ درک کند که حجاب او تنها مربوط به فرد نیست تا بگوید من راضی ام، حجاب زن مربوط به خانواده نیست تا اعضای خانواده رضایت دهند، حجاب زن حق الهی است
حجاب باعث حرمت بخشیدن به شخصیت زن میشود و حرمت زن نه اختصاص به خود زن دارد نه شوهر ،و نه ویزه برادر و فرزندانش می باشد، چون حرمت و حیثیت زن به عنوان حق الله مطرح است و خدای سبحان زن را با سرمایه عاطفه آفرید که معلم رقت باشد و پیام عاطفه بیاورد!هنگامی که زنان بدون پوشش لازم وبا قیافه ای فریبنده در صحنه اجتماع و مردم ظاهر شوند، قطعآ در چنین جامعه ای زنان و مردان به ویژه جوانان اعصابی آرام و قلبی مطمئن نخواهند داشت زیرا از دیدن یکدیگر در چنین وضعی فوق العاده تحریک گردیده و به بیماری های اعصاب و روان گرفتار می شوند و هیجانات روحی با شدت تمام افکار آنان را پریشان خواهد ساخت.زمانی که زن همچون کالا در بازار مشترک جوانان هوس باز قرار میگیرد،حرمتش شکسته میشود، آمار طلاق ها بالا می رود، عشق و صفا از میان خانوداده رخت می بندد و شماره فساد و بی بند و باری روز به روز افزایش می یابد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 72
راههای رسیدن به آرامش روانی ازنگاه قرآن(راه اول –ایمان(
ایمان عبارت است از باور وتصدیق قلب به خدا ورسولش ،آنچنان باور وتصدیقی که هیچگونه شک و تردیدی بر آن وارد نشود.تصدیق مطمئن وثابت ویقینی که دچار لرزش وپریشانی نشود وخیالات ووسوسه ها در ان تأثیر نگذارد وقلب واحساس در رابطه با آن گرفتار تردید نباشد.[1]
در قرآن در سوره مبارکه فتح می خوانیم : "هوالذی انزل السکینه فی قلوب المؤمنین لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم..[2]."‹‹اوکسی است که آرامش را در دلهای مؤمنان نازل کرد تا ایمانی به ایمان شان بیافزایند...››. اولین برداشتی که صورت می گیرد این است که بدون ایمان ، آرامش روحی وروانی وجود ندارد .یا حداقل اینگونه می توان گفت که یکی از عوامل ایجاد آرامش دارابودن ایمان به خدا می باشد.به تعبیر علامه طبا طبایی‹‹ ظاهرا مراد از سکینت در این آیه آرامش وسکون نفس واطمینان آن ، به عقائدی است که به آن ایمان آورده ولذا نزول سکینت را این دانسته که ""لیزدادوا ایمانا مع ایمانهم"" تا ایمانی بر ایمان سابق بیفزایند.پس معنای آیه این است که :خدا کسی است که ثبات واطمینان را لازمة مرتبه ای از مراتب روح است در قلب مؤمن جای داد تا ایمانی که قبل از نزول سکینت داشته بیشتر وکاملتر شود[3].››
یقیقا داشتن آرامش در زندگی نخستین چشمه خوشبختی است وکسی که از این نعمت محروم باشد از نعمت خوشبختی نیز محروم است وهیچگاه طعم خوشبختی را نخواهد چشید.انسان بی ایمان در دنیا با اندیشه وافکار موهوم وبا نگرانی های فراوان دست به گریبان است . ولذا دائما در درون خود دچار پیکاری بزرگ است وهمیشه هم در انتخاب مسیر زندگی ودر تصمیم گیریهایش دچار سر در گمی است.ولی بر خلاف آن انسان با ایمان از همة اینها آسوده است وهمة افکار واهداف واندیشه هارا تحت لوای یک هدف گرد آورده است وفقط به خاطر آن تلاش می کندوبه سوی آن می شتابد وآن عبارتست از خشنودی خدای متعال .دیگر کاری به این ندارد که مردم از او خشنود باشند یا بر او خشم گیرند.ولذا هیچ وقت سردر گم نیست وهمیشه در یک آرامش روحی به سر می برد.
راجع به ایمان وفواید آن در قرآن آیات فراوانی وجود دارد ، ولی چون در اینجا بحث ما روی عوامل آرامش دور می زند
لذا نمی توان به صورت مبسوط به این موضوع پرداخت.با این حال جا دارد به یکی از آیات که با بحث ما ارتباط دارد اشاره کنم:
آیة‹‹ الذین آمنوا ولم یلبسوا ایمانهم بظلم اولئک لهم الامن وهم مهتدون››[4] "" (آری) آنها که ایمان آوردند،وایمان خود را با شرک وستم نیالودند ، ایمنی تنها از آن آنهاست وآنها هدایت یافتگانند""
این آیه متضمن یک تأ کید قوی است زیرا مشتمل است بر اسنادهای متعددی که همگی آنها در جمله اسمیه است.[5]به تعبیر علّامه طباطبایی نتیجة این تأکیدهای پی در پی این است که نبایدبه هیچ وجه در اختصاص (امنیّت)و(هدایت)برای مؤمنین شک وتردید داشت واین آیة شریفه هم دلالت می کند براینکه امنیّت (آرامش )وهدایت از خواص وآثار ایمان است .البته به شرط اینکه روی این ایمان با پرده هایی مثل شرک وستم پوشیده نشود.ومراد از ظلم در این آیه به معنای چیزهایی است که برای ایمان مضرّ بوده وآن را فاسد وبی اثر می سازد.[6]که اکثر مفسرین آنرا شرک دانسته واین را از آیة(انّ الشرک لظلم عظیم)[7] استفاده کرده اند.
به هر حال با توجه به این آیات وآیات دیگر می توان به این اصل مهم رسید که: امنیت وآرامش روحی تنها موقعی به دست می آید که در جوامع انسانی دواصل حکومت کند، ایمان وعدل اجتماعی .
مگر پایه های ایمان به خدامتزلزل گرددواحساس مسئولیت در برابرپروردگار ازمیان برودوعدالت اجتماعی جای خود را به ظلم وستم بسپارد،امنیت در چنان جامعه ای وجود نخواهد داشت وبه همین دلیل با تمام تلاش وکوششی که جمعی از اندیشمندان جهان برای برچیدن بساط نا امنی های مختلف در دنیا می کنندروز به روز فاصلة مردم جهان از آرامش وامنیت واقعی بیشتر می گردد.دلیل این وضع همان است که در آیه فوق اشاره شده.پایه های ایمان لرزان وظلم جای عدالت را گرفته است.تأثیر ایمان در آرامش وامنیت روحی برای هیچکس جای تردیدنیست همانطور که ناراحتی وجدان وسلب آرامش روانی به خاطر ارتکاب ظلم بر کسی پوشیده نمی باشد.[8]
ایمان به قرآن
انسان مسلمان ایمان دارد که قرآن کتاب خداوند می باشد و آن را به گرامی ترین پیامبران خود حضرت محمد نازل نموده است، همانگونه که کتابهای دیگری را برای پیامبران نازل گردانیده بود. و خداوند به وسیله قرآن احکام و قوانین کتابهایی را که پیشتر نازل گردیده است، منسوخ نموده، همچنانکه به وسیله رسالت حضرت محمد همه رسالتهای پیش از آن را خاتمه داده است. قرآن کتابگ است که مهمترین و باارزشترین قوانین خداوند را در بردارد، و خداوند خود کسانی را که به آن تمسک نمایند و پیروی کنند به سعادت دنیا و آخرت وعده فرموده، و کسانی را هم که به رهنماییها و قوانین آن پشت می کنند، به بدبختی و عذاب در دنیا و آخرت مبتلا می گرداند. قرآن تنها کتابی است که خداوند سالم ماندنش را از زیاد و کم و تغییر و تبدیل و ماندگاری آن را تا آخرین لحظه های زندگی بر روی زمین ضمانت نموده است. این مطالب بر مبنای دلایل نقلی و عقلی زیر قرار دارند:
دلایل نقلی:
1.خداوند در مورد قرآن می فرماند: ( تبارَکَ الَّذی نزَّلَ الفرقانَ علی عبده لیَکُونَ للعالَمِینَ نذِیراً )-(الفرقان:1) " والامقام و جاوید است کسی که قرآن ( جداسازنده حق از باطل) را بر بنده خود ( محمد) نازل نموده است تابه جهانیان به وسیله آن هشدار دهد”. و می فرماید: ( یا أهلَ الکِتابِ قد جاء َکم رَسُولنا یُبیِّنُ لکم کثیراً ممّا کنتم تُخفونَ من الکِتابَ، و یعفُوَ عن کثیرٍ. قد جاء َکُم من الله نورٌ و کتابٌ مُبینٌ یهدی به اللهُ مَنِِ اتَّبَعَ رضوانهُ سُبُلَ السَّلامِ و یخرجُهم من الظُلمات الی النورِ بإذنِه و یهدیهم الی صراطٍ مُستقیم )-(المائده: 15-16) " ای اهل کتاب: پیغمبر ما ( محمد ) به میان شما آمده است. بسیاری از چیزهایی راکه از کتاب