لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
فهـرست مطالب
عنــوان صفحه
مقدمه 1
دعای هر روز پیامبر (ص) 2
وضو و غسل پیامبر (ص) 3
نماز پیامبر (ص) 3
نمازهای مستحبی پیامبر (ص) 3
نماز جماعت پیامبر (ص) 4
قرآن خواندن پیامبر (ص) 4
گریه و ذکر پیامبر (ص) 4
پیامبر (ص) و اولین نماز جماعت 6
رمز استجابت دعا از دیدگاه پیامبر (ص) 6
پیامبر (ص) و حج 7
احرام و تلبیه 8
ادب طواف 8
منابع و مآخذ 1
مقدمه
آدمی در فراز و نشیب زندگی و حادثه های تلخ و شیرین گاهی چنان دچار آزردگی می شود که با هیچ وسیله مادی آرامش نمی یابد. در چنین حالتی گاهی انسان به سراغ بهترین دوست و نزدیکترین کس می رود تا با او راز دل گوید ؛ و تنها راه درمان و آرامش را انس با محبوب و باز کردن سفره دل نزد معشوق می داد که رو به سوی بارگاه حق نموده و دستان پر از نیاز خود را به سوی او دراز می کند و با او زمزمه می کند. آری دعا عمق احساس انسان نسبت به بندگی خویش و طنین آهنگ روح انسان از قرب الهی است.
مگر می توان در نوشته ای اندک ، اخلاق کسی را منعکس کرد که خدا درباره اش فرموده است : « انک لعلی خلق عظیم » تو بر خلق بزرگی هستی .
او کسی است که تولدش شعله های آتشکده فارس را خاموش کرده و بعثتش شعله های فساد را. تولدش پایه های کاخ کسری را تکان داد و بعثتش قلب و مغز افراد آماده را.
کسی است که از یک سو به معراج رفت و مهمان خدا شد و از سوی دیگر اگر برده ای او را برای غذای ساده ای در فاصله دوری دعوت می کرد ، می پذیرفت.
پیامبر اکرم (ص) از همان دوران کودکی مشغول عبادت پروردگار بودند. از آن بزرگوار سئوال می کنند که شما قبل از رسالت تابع کدام دین بوده اید که حضرت در پاسخ می فرمایند : « کنت نبیا آدم بین الماء و الطین» ؛ یعنی قبل از اینکه حضرت آدم (ع) بین آب و گل باشد، من پیغمبر بودم . یعنی لیاقت ذاتی را خداوند تبارک و تعالی از بدو خلقت در وجود من قرار داده بود. عبادت پیامبر (ص) قبل از بعثت ، می تواند یک الگو و اسوه باشد برای ما که پیرو آن حضرت هستیم.
دعا به تعبیر برخی از بزرگان ، قرآن صاعد است که معصومین در خلوت خویش می خوانده اند .
پیامبر (ص) فرمود : جبرئیل به من دستور داد که قرآن را ایستاده بخوانم و حمد او را در حال رکوع و تسبیح او را در حال سجود به جای آورم و نشسته دعا بخوانم.
پیامبر (ص) دستان خود را هنگام دعا بلند می کرد و مانند فقیری که غـذا درخواست می کند دعا می کرد.
دعای هر روز پیامبر (ص)
حضرت رسول گرامی (ص) فرمود : فرزند آدم سیصد و شصت رگ دارد که صدوهشتاد عدد از آن متحرک و صدو هشتاد عدد آن ساکن هستند. پس اگر رگ های متحرک ساکن و یا رگهای ساکن متحرک شوند ، انسان نمی تواند بخوابد و پیامبر بامداد و شامگاه سیصد و شصت مرتبه می فرمود :
« الحمدلله رب العالمین کثیراً علی کل حال »
« ستایش خدای عالمیان را بسیار زیاد در هر حال »
عبادت و عبودیت رمز عظمت و برگزیدگی هر پیامبر و به ویژه پیامبر اعظم (ص) است که هم در قرآن به آن اشاره شده و هم به عنوان مهمترین ویژگی حضرت برای سفر آسمانی مطرح شده است.
شب سرشار از سکوت و آرامش بود و بر مخمل سیاه آسمان ستاره ها چنان درشت به نظر می رسیدند که گویی از هر زمان دیگری به زمین نزدیک تر شده اند.
در پایین کوه ، شهر مکه با چراغهای اندکی که سوسو می زد ، هویدا بود و همین منظره حکایت از آن داشت که مردم شهر خسته از کار روزانه ، تن به خواب سپرده اند.
اما بر فراز کوه ، مردی چهل ساله غرق در اندیشه های بلند خویش بود و چشمهایش با خواب بیگانه ، او بارها به تنهایی به این نقطه از کوه صعود کرده بود و در کنار غار کوچکی به نام «حرا» که یک نفر بیشتر در آن جا نمی گرفت برای خود خلوتی آسمانی فراهم کرده بود و با خدای خود راز و نیاز می کرد .
وضو و غسل پیامبر (ص)
پیامبر (ص) برای هر عمل واجب و هر نمازی ، وضوی خود را تجدید می فرمود .
امام صادق فرمود :
مضمغه و استنشاق از سنت پیامبر (ص) است .
پیامبر (ص) فرمود : ما دستور داریم که وضو را کامل بگیریم.
پیامبر (ص) با ده سیر آب وضو می گرفت و با سه کیلو آب غسل می کرد.
نماز پیامبر (ص)
عایشه در خصوص نماز پیامبر (ص) گفت : وقتی که پیامبر (ص) با ما صحبت می کرد و در همان وقت نماز فرا می رسید ، آنگاه مثل این بود که ما او را نمی شناسیم و او نیز ما را نمی شناسد.
پیامبر (ص) قبل از قرائت در نماز می فرمود : اعوذ بالله من الشیطان الرجیم .
پیامبر (ص) در رکوع به اندازه أی خم می شد که اگر قطره أی آب روی پشتش می ریختند ثابت می ماند.
پیامبر (ص) وقتی که با مردم نماز می خواند (بسم الله الرحمن الرحیم ) را بلند می گفت .
نمازهای مستحبی پیامبر (ص)
پیامبر (ص) دو برابر نمازهای واجب نماز مستحبی به جا می آورد ایشان هنگام اذان ظهر هشت رکعت نافله ، چهار رکعت نماز ظهر سپس هشت رکعت نافله و چهار رکعت نماز عصر می خواند.
و سه رکعت مغرب و سپس چهار رکعت نافله و چهار رکعت عشا و هشت رکعت نماز شب و سه رکعت وتر (2 رکعت شفع و یک رکعت وتر) و دو رکعت نافله صبح و دو رکعت صبح به جای می آورد.
نماز جماعت پیامبر (ص)
لقمان می گوید : پیامبر (ص) صفوف ما را منظم می کرد که گویا مانند چوب های تیر هیچگونه کجی نداشت و گاهی که می دید ما غفلت داریم تذکر می داد و لذا روزی هنگام تکبیره الاحرام متوجه مردی شد که سینه اش جلوتر از دیگران است فرمود : بندگان خدا صفوف خود را منظم کنید و گر نه بین دلهایتان اختلاف و تفرقه خواهد افتاد.
پیامبر (ص) در نماز دست به شانه های ما می گذارد و می فرمود منظم و صاف بایستید وگرنه دلهایتان دچار تفرقه خواهد شد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
فهـرست مطالب
عنــوان صفحه
مقدمه 1
دعای هر روز پیامبر (ص) 2
وضو و غسل پیامبر (ص) 3
نماز پیامبر (ص) 3
نمازهای مستحبی پیامبر (ص) 3
نماز جماعت پیامبر (ص) 4
قرآن خواندن پیامبر (ص) 4
گریه و ذکر پیامبر (ص) 4
پیامبر (ص) و اولین نماز جماعت 6
رمز استجابت دعا از دیدگاه پیامبر (ص) 6
پیامبر (ص) و حج 7
احرام و تلبیه 8
ادب طواف 8
منابع و مآخذ 1
مقدمه
آدمی در فراز و نشیب زندگی و حادثه های تلخ و شیرین گاهی چنان دچار آزردگی می شود که با هیچ وسیله مادی آرامش نمی یابد. در چنین حالتی گاهی انسان به سراغ بهترین دوست و نزدیکترین کس می رود تا با او راز دل گوید ؛ و تنها راه درمان و آرامش را انس با محبوب و باز کردن سفره دل نزد معشوق می داد که رو به سوی بارگاه حق نموده و دستان پر از نیاز خود را به سوی او دراز می کند و با او زمزمه می کند. آری دعا عمق احساس انسان نسبت به بندگی خویش و طنین آهنگ روح انسان از قرب الهی است.
مگر می توان در نوشته ای اندک ، اخلاق کسی را منعکس کرد که خدا درباره اش فرموده است : « انک لعلی خلق عظیم » تو بر خلق بزرگی هستی .
او کسی است که تولدش شعله های آتشکده فارس را خاموش کرده و بعثتش شعله های فساد را. تولدش پایه های کاخ کسری را تکان داد و بعثتش قلب و مغز افراد آماده را.
کسی است که از یک سو به معراج رفت و مهمان خدا شد و از سوی دیگر اگر برده ای او را برای غذای ساده ای در فاصله دوری دعوت می کرد ، می پذیرفت.
پیامبر اکرم (ص) از همان دوران کودکی مشغول عبادت پروردگار بودند. از آن بزرگوار سئوال می کنند که شما قبل از رسالت تابع کدام دین بوده اید که حضرت در پاسخ می فرمایند : « کنت نبیا آدم بین الماء و الطین» ؛ یعنی قبل از اینکه حضرت آدم (ع) بین آب و گل باشد، من پیغمبر بودم . یعنی لیاقت ذاتی را خداوند تبارک و تعالی از بدو خلقت در وجود من قرار داده بود. عبادت پیامبر (ص) قبل از بعثت ، می تواند یک الگو و اسوه باشد برای ما که پیرو آن حضرت هستیم.
دعا به تعبیر برخی از بزرگان ، قرآن صاعد است که معصومین در خلوت خویش می خوانده اند .
پیامبر (ص) فرمود : جبرئیل به من دستور داد که قرآن را ایستاده بخوانم و حمد او را در حال رکوع و تسبیح او را در حال سجود به جای آورم و نشسته دعا بخوانم.
پیامبر (ص) دستان خود را هنگام دعا بلند می کرد و مانند فقیری که غـذا درخواست می کند دعا می کرد.
دعای هر روز پیامبر (ص)
حضرت رسول گرامی (ص) فرمود : فرزند آدم سیصد و شصت رگ دارد که صدوهشتاد عدد از آن متحرک و صدو هشتاد عدد آن ساکن هستند. پس اگر رگ های متحرک ساکن و یا رگهای ساکن متحرک شوند ، انسان نمی تواند بخوابد و پیامبر بامداد و شامگاه سیصد و شصت مرتبه می فرمود :
« الحمدلله رب العالمین کثیراً علی کل حال »
« ستایش خدای عالمیان را بسیار زیاد در هر حال »
عبادت و عبودیت رمز عظمت و برگزیدگی هر پیامبر و به ویژه پیامبر اعظم (ص) است که هم در قرآن به آن اشاره شده و هم به عنوان مهمترین ویژگی حضرت برای سفر آسمانی مطرح شده است.
شب سرشار از سکوت و آرامش بود و بر مخمل سیاه آسمان ستاره ها چنان درشت به نظر می رسیدند که گویی از هر زمان دیگری به زمین نزدیک تر شده اند.
در پایین کوه ، شهر مکه با چراغهای اندکی که سوسو می زد ، هویدا بود و همین منظره حکایت از آن داشت که مردم شهر خسته از کار روزانه ، تن به خواب سپرده اند.
اما بر فراز کوه ، مردی چهل ساله غرق در اندیشه های بلند خویش بود و چشمهایش با خواب بیگانه ، او بارها به تنهایی به این نقطه از کوه صعود کرده بود و در کنار غار کوچکی به نام «حرا» که یک نفر بیشتر در آن جا نمی گرفت برای خود خلوتی آسمانی فراهم کرده بود و با خدای خود راز و نیاز می کرد .
وضو و غسل پیامبر (ص)
پیامبر (ص) برای هر عمل واجب و هر نمازی ، وضوی خود را تجدید می فرمود .
امام صادق فرمود :
مضمغه و استنشاق از سنت پیامبر (ص) است .
پیامبر (ص) فرمود : ما دستور داریم که وضو را کامل بگیریم.
پیامبر (ص) با ده سیر آب وضو می گرفت و با سه کیلو آب غسل می کرد.
نماز پیامبر (ص)
عایشه در خصوص نماز پیامبر (ص) گفت : وقتی که پیامبر (ص) با ما صحبت می کرد و در همان وقت نماز فرا می رسید ، آنگاه مثل این بود که ما او را نمی شناسیم و او نیز ما را نمی شناسد.
پیامبر (ص) قبل از قرائت در نماز می فرمود : اعوذ بالله من الشیطان الرجیم .
پیامبر (ص) در رکوع به اندازه أی خم می شد که اگر قطره أی آب روی پشتش می ریختند ثابت می ماند.
پیامبر (ص) وقتی که با مردم نماز می خواند (بسم الله الرحمن الرحیم ) را بلند می گفت .
نمازهای مستحبی پیامبر (ص)
پیامبر (ص) دو برابر نمازهای واجب نماز مستحبی به جا می آورد ایشان هنگام اذان ظهر هشت رکعت نافله ، چهار رکعت نماز ظهر سپس هشت رکعت نافله و چهار رکعت نماز عصر می خواند.
و سه رکعت مغرب و سپس چهار رکعت نافله و چهار رکعت عشا و هشت رکعت نماز شب و سه رکعت وتر (2 رکعت شفع و یک رکعت وتر) و دو رکعت نافله صبح و دو رکعت صبح به جای می آورد.
نماز جماعت پیامبر (ص)
لقمان می گوید : پیامبر (ص) صفوف ما را منظم می کرد که گویا مانند چوب های تیر هیچگونه کجی نداشت و گاهی که می دید ما غفلت داریم تذکر می داد و لذا روزی هنگام تکبیره الاحرام متوجه مردی شد که سینه اش جلوتر از دیگران است فرمود : بندگان خدا صفوف خود را منظم کنید و گر نه بین دلهایتان اختلاف و تفرقه خواهد افتاد.
پیامبر (ص) در نماز دست به شانه های ما می گذارد و می فرمود منظم و صاف بایستید وگرنه دلهایتان دچار تفرقه خواهد شد.
قرآن خواندن پیامبر (ص)
هیچ چیز جز جنابت مانع قرآن خواندن پیامبر (ص) نبود.
پیامبر (ص) وقتی که سوره اعلی را می خواند می فرمود : سبحان ربی اله علی .
پیامبر (ص) نمی خوابید مگر آنکه سوره های حدید و حشر و صف
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 26
تولد حضرت فاطمه و روز زن و مقام مادر
باغبان هستی:
مادر، ای لطیف ترین گل بوستان هستی، ای باغبان هستی من، گاهِ روییدنم باران مهربانی بودی که به آرامی سیرابم کند. گاهِ پروریدنم آغوشی گرم که بالنده ام سازد. گاهِ بیماری ام، طبیبی بودی که دردم را می شناسد و درمانم می کند. گاهِ اندرزم، حکیمی آگاه که به نرمی زنهارم دهد. گاهِ تعلیمم، معلمی خستگی ناپذیر و سخت کوش که حرف به حرف دانایی را در گوشم زمزمه می کند.
گاهِ تردیدم، رهنمایی راه آشنا که راه از بیراهه نشانم دهد. مادر تو شگفتی خلقتی، تو لبریز از عظمتی؛ تو را سپاس می گویم و می ستایمت.
خشم لبریز از مهربانی:
مهربانی و لطافت مادر را بارها یاد کرده ایم و ستوده ایم، ولی من، لحظه های ناب خشم و قهر او را نیز می ستایم؛ لحظاتی که پایم در راه می لغزید و سوی بیراهه می رفتم؛ لحظاتی که دست به خطا می بردم و از سر جهل راه عصیان پیش می گرفتم. نه به کلام او دل می سپردم و نه به نگاه زنهار زده اش وقعی می نهادم. سر در جیب جهالت فرو کرده، راه خود می رفتم و او چون کوهی سترگ، راه بر من می بست. چون رودی خروشان می خروشید، آن گونه که خود را خردتر از آن می دیدم که نافرمانی کنم و چه زود پرده جهالتم دریده می شد و چشم دلم گشوده، و می دیدم که با آن خشم لبریز از مهربانی اش، چگونه راه مرا بر پرتگاه خطا بسته است و آن گاه، فروتنانه به سپاسش می نشستم.
قدرت مندی و جدیت:
به همان اندازه که مهربانی و لطافت مادر قابل ستایش است، قدرت مندی و استواری او در راه تربیت صحیح کودک نیز قابل تحسین، و شایسته ستایش است. مادر فهمیده و دانا، با جدیت از مشاجره با کودک و یا کوتاه آمدن در مورد خواست های نا به جای او دوری می کند و با قدرت مندی، راه او را بر خطا می بندد و این، بهترین راه برای حفظ سلامت جسمی و روحی کودکی است که نه خوب و بد را می شناسد و نه می تواند بفهمد و بشناسد.
گام به گام رو به سعادت:
مادر مسلمان، در کنار همه محبت های مادرانه و عاطفه بی پایانی که خداوند به او بخشیده، چون راهنمایی است که کودک را از همان ابتدا با اصول اسلامی آشنا می کند. او با نقل داستان های واقعی یا تخیلی، تذکر گام به گام و بیان کودکانه از واقعیت ها و بایدها و نبایدها، کودک را با رفتاری مطلوب و اسلامی پرورش می دهد، آن گونه که این رفتارها از همان آغاز کودکی در وجود کودک برجسته می شود. چنین مادرانی که راه سعادت را بر روی فرزندان خود می گشایند، شایسته تحسین و پاداش الهی هستند.
عظمت مقام مادر:
در قانون خلقت، هرچه مقام آفریده ای بالاتر است، وظایف او هم سنگین تر می شود. در این میان، زن که به عنوان انسان، جانشین خدا در زمین و به عنوان مادر، پرورش دهنده افراد جامعه بشری است، از مقام بلند و والایی برخودار است. آیت الله جوادی آملی، در مورد عظمت مقام مادر و وظایف او چنین می نویسد: �یک سلسله مسئولیت های پرورشی به عهده مادر است که مرد از آن محروم است. زن حداقل سی ماه یک سری مسئولیت هایی دارد که مرد ندارد. در این سی ماه که کودک مستقیماٌ از مادر تغذیه می کند، مادر مسئول حفظ دو نفر است؛ یکی برای خود و دیگری برای کودک. آیا این عظمت زن نیست؟ این مسئولیتی نیست که ذات اقدس الهی به زن داده است که به زن فرمود: مسئولیت در حفظ اندیشه ها، افکار و عقاید بیش از مرد است. تو مسئول دو نفری. از این رو مواظب افکار و اندیشه هایت باش؛ زیرا که بسیاری از مسائل، از راه اندیشه به فرزند می رسد�.
تعالی اندیشه در مادر:
حساسیت مقام زن و دشواری وظایف او، و سنگینی اموری که در خلقت بر عهده او نهاده شده، بسیار دشوار و در عین حال ظریف و دقیق است. توجه مادران به این وظایف حساس، باعث سلامت جامعه بشری است. استاد جواد آملی در این باره چنین می نویسد: �اگر مادری بداند که اندیشه های او در کودک اثر می گذارد، اندیشه ها و بینش های خود را تعالی بیشتری می بخشد، وظیفه مادری تنها این نیست که با وضو بچه را شیر بدهد و (یا هنگام شیر دادن) �بسم الله� بگوید که اینها امور ظاهری و عبادت های ظاهری است؛ بلکه دین می فرماید: مواظب اندیشه های خودت نیز باش�.
تجلیل ویژه از مادر:
خداوند در جای جای قرآن کریم، به تکریم و احترام پدر و مادر و احسان به آنها سفارش و در مواردی، احسان به والدین را در کنار عبادت حق ذکر می کند. ولی با همه این توصیه ها، در جایی که از زحمات آن دو یاد می کند، تنها از دشواری هایی که مادر تحمل کرده نام می برد و می فرماید:� ما انسان را سفارش کردیم که به پدر و مادرش نیکی کند، (خاصه مادر) زیرا مادرش (بار وجود) او را به سختی حمل کرده و به سختی فرو نهاده است.� بله آن جا که سخن از سختی ها و زحمات است، خداوند نام مادر را به صورت مخصوص بیان می دارد تا بلندای حق او بر فرزند، آشکار گردد.
بلندای مقام مادری:
استاد جوادی آملی درباره توجه و اهتمام زنان به امور خانواده و وظیفه حساس مادران می فرماید: �مبادا ارزش های مادی و عادی، مقام والای مادری را به دست نسیان بسپارد و آن را کمتر از سمت های دیگر وانمود کند و خانه داری و مدیریت داخلی خانواده که رکن اصیل جامعه اسلامی است، کم رنگ گردد�.
منزلت رفیع مادر:
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
دانشگاه جامع علمی کاربردی واحد خمین
موضوع:
چاپ
استاد مربوطه:
جناب آقای بهروان
تهیه و تنظیم:
سعید بهلولبند
بهار 1387
روز ملى صنعت چاپ
اختراع چاپ، انقلاب فرهنگی بشر
بشر از ابتدا در تلاش برای انتقال اطلاعات و دانش شفاهی خود بوده است. در مجموع سیر تکامل خط و ارائه اندیشه و گفتار به صورت مکتوب و مضبوط را می توان چنین بیان کرد:1-تصویرنگاری 2-اندیشه نگاری 3-واژه نگاری 4-آوانگاری؛ هجانویسی و خط الفبائی.
پس از بوجود آمدن خط و تکامل نسبی آن بشر به فکر محملهایی برای ثبت مکتوبات خود افتادند. سنگ نوشته در طول تاریخ اولین محمل انتقال اطلاعات می باشد. الواح زرین و سیمین، الواح مسی، مفرغی، چوبین والواح گلین از دیگر محملهای مهم اطلاعات باستان بوده اند که البته با توجه به مناطق مختلف بعضاً نوع این محملها متفاوت بوده است؛ بعنوان مثال در بین النهرین به علت وفور گل رس در سواحل دجله و فرات الواح گلین رایج بوده است. طومار پاپیروس از دیگر محملهای ثبت اطلاعات در دوران باستان بود که اوایل در مصر بکار برده می شد و بعدها عمومیت یافت.
در بررسی سیر تحول این محملها از سنگ سخت به کاغذ نرم می رسیم. اختراع کاغذ توسط چینی ها مقدمه ای برای دیگر انقلاب فرهنگی بشر یعنی اختراع چاپ بود که به قولی زمینه رنسانس و انقلاب صنعتی را فراهم آورد. این اختراع که نقطه عطفی در تاریخ تمدن بشر بود در سال 1439 میلادی توسط یوهان گوتنبرگ صورت گرفت. او در ابتدا کار چاپ را با حروف چوبى انجام میداد ولی بزودى دریافت که بخاطر دشوارى کنده کارى، حروف چوبى بى خاصیت است و به همین علت از حروف متحرک فلزی برای تکثیر و چاپ مواد اطلاعاتی استفاده کرد و با این کار توانست زنجیر کتاب های کم تعداد قرون وسطایی که پیشتر در انحصار درباریان، روحانیان و طبقات برگزیده بود خارج کند ودر اختیار همگان قرار دهد و کتابها به نحو راحت تر، ارزانتر و زیادتر در دسترس خوانندگان قرار گیرد. تحول چاپ پس از گوتنبرگ حرکتی کند داشت و تا قرن هفدهم تغییر عمدهای در آن رخ نداد. در سده هجدهم و ارائه عصر انقلاب صنعتی همزمان با پیشرفت سایر تکنولوژیهایی چون صنعت نساجی ماشینهای بخار و شیمی، چاپ نیز به رشد تدریجی خود ادامه داد. در آغاز سده نوزدهم، تحولات چاپ همزمان با تکنولوژیهای جدید راهآهن و مهندسی مکانیک، سرعت گرفت. « در سال 1803 میلادی ماشینی اختراع شد که کاغذ را به شکل رول و به دور یک استوانه تولید میکرد. حدود 1810 میلادی چاپ استوانهای اختراع شد.
در سال 1830 از ماشین بخار و نیروی آن برای چاپ استفاده شد که بر سرعت تولید کتاب افزود. حدود 1845 میلادی چاپ دوار یا روتاتیو رواج یافت. در اواخر قرن نوزدهم، تحولات عکاسی باعث تغییرات و دگرگونیهای عظیمی در فن چاپ شد». در قرن بیستم با ظهور و گسترش تکنولوژی های نوینی چون الکترونیک، میکروالکترونیک در دهه های ١۹۳٠ تا ١۹٧٠ و گسترش آنها به تدریج از دهه های ١۹٨٠ و ١۹۹٠ با ظهور انواع رایانه ها و بکارگیری این وسیله جدید و ترکیب آن در فرآیند چاپ تحولات شگرفی در این صنعت بوجود آمد.
ورود صنعت چاپ به ایران
با توجه به تمدن غنی ایران, ورود صنعت چاپ به ایران, تحول شگرفى در آثار ادبى، فرهنگى آن و همچنین اسلام به حساب مى آید. اولین چاپخانه را در ایران مسیحیان در اصفهان در عهد شاه عباس دوم صفوى دایر نمودند که بنا به دلائلی با موفقیت روبرو نشد. در سال 1233ق عباس میرزا کارخانه چاپ سربى را در تبریز دایر و اولین کتاب چاپ سربى را منتشر کرد و بدین ترتیب نشر کتاب از دستنویس به چاپ تغییرِ ماهیت داد. ولى چاپ سربى در ایران دیرى نپایید و چاپ سنگى جایگزین آن گردید. نخستین مطبعه چاپ سنگى را محمدصالح شیرازى از روسیه به تبریز وارد کرد و اولین نسخه اى که در آن مطبعه چاپ شد, قرآن مجید به خط میرزا حسین خوشنویس معروف به سال 1250 بود. از اولین کتاب هاى چاپ سنگى ایران مى توان کتاب هاى زادالمعاد تألیف علامه محمدباقر مجلسى, چاپ شده در سال1251ق وحدیقةالشیعه, تألیف ملااحمد مقدس اردبیلى, چاپ شده در 1260ق. نام برد. از میان روزنامه ها نیزمی توان روزنامه ملتى تبریز و روزنامه وقایع اتفاقیه را نام برد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
به نام خدا
13 آبان روز دانش آموز
سیزده آبان در تاریخ انقلاب اسلامی برگی زرین و مقطعی حساس و مناسبتی پرخاطره است، بخصوص آنکه چهارده سال بعد از تبعید حضرت امام رحمۀ الله در همین روز ( 13 آبان 1357 ) فرزندان امام ( صدها دانش آموز و دانشجو) در مقابل دانشگاه تهران و خیابانهای اطراف با شعار " درود بر خمینی" و " مرگ بر شاه " پایه های حکومت را به لرزه درآورده و با گلوله های مأموران شاه به خاک و خون غلطیدند. دانش آموزان همچون سایر اقشار ملت در اطاعت از فرامین حضرت امام رحمۀ الله که همه را دعوت به مبارزۀ بی امان با رژیم آمریکایی شاه می نمود، سر از پا نمی شناختند و نجات اسلام را در پیروی کامل از امام رحمۀ الله سازش ناپذیر می دانستند. این قشر جوان و فعال جامعه به حق یکی از ارکان و پایه های مهم انقلاب پیروزمند اسلامی می باشد.
صبح روز 13 آبان 1357 دانش آموزان در حالی که مدارس را تعطیل کرده بودند روی به سوی دانشگاه می نهند تا بار دیگر پیوندشان را با رهبر بت شکن خویش به جهان اعلام نمایند. این جوانان پرشور خداجو گروه گروه داخل دانشگاه شدند و به همراه دانشجویان و گروههای دیگری از مردم در زمین چمن دانشگاه اجتماع کردند. مأموران شاه، دانشگاه را به محاصرۀ خود درآورده بودند تا چنانچه فریاد حق طلبانه از گلویی برخاست، آن را با گلوله پاسخ دهند. دانش آموزان در کنار نرده ها و زمین چمن اجتماع کرده بودند و فریاد مقدس « الله اکبر» آنان فضا را می شکافت و تا فاصله های دور طنین می انداخت.
ساعت یازده صبح مأموران ابتدا چند گلوله گاز اشک آور در میان دانش آموزان و دانشجویان پرتاب کردند. اجتماع کنندگان در حالی که بسختی نفس می کشیدند، صدای خود را رساتر کرده و با فریاد دشمن شکن « الله اکبر» لرزه بر اندام مأموران مسلح شاه افکندند.
سپس تیراندازی آغاز گشت و لاله های انقلاب یکی پس از دیگری در خون غلطیدند. جوانان با فریاد الله اکبر و با شعارهای مرگ بر آمریکا و مرگ بر شاه به شهادت می رسیدند و دشمنان اسلام را بیش ا پیش به رسوایی و شکست می کشاندند. در این فاجعه 56 تن شهید و صدها نفر مجروح شدند. یکی از شاهدان عینی می گوید:
« شنبه 13 آبان سال 1357، ساعت 11 صبح، بیش از هفت هزار دانش آموز و دانشجو و دیگر اقشار مردم در محوطۀ دانشگاه تهران گرد آمده بودند و عده ای سرگرم تماشای نمایشگاه عکس بودند و گروهی به سخنرانی گوش می کردند. ناگهان یک کپسول گاز اشک آور که در هوا می چرخید روی زمین دانشگاه فرود آمد. عده ای سراسیم به سوی در ورودی دانشگاه دویدند، ولی در همین موقع صدای تیراندازی بلند شد. سربازان از پشت میله های دانشگاه به سوی مردم شلیک می کردند. هنوز فریادهای نترسید، تیراندازی هوایی است بلند بود که دانشجویی به زمین غلطید، از این لحظه به بعد دانشگاه و خیابانهای اطراف آن مبدل به صحنۀ جنگ و گریز شد.
دانشجویان و دانش آموزان قصد داشتند آن روز به سوی منزل مرحوم آیت الله طالقانی راهپیمایی کنند. درست در موقعی که می خواستند از دانشگاه خارج شوند با تیراندازی نیروهای انتظامی موجه شدند و به دنبال آن دانشگاه صحنۀ این برخورد خونین گشت. مجروحان توسط دانشجویان به چند بیمارستان منتقل شدند. در همان لحظه ها نخست قوای انتظامی وارد دانشگاه شدند و دانشجویان و دانش آموزان برای مقابله با این حمله، آتش افروختند و به دنبال آن مأموران پس از چند متر پیشروی در دانشگاه آنجا را ترک کردند.
با شدت گرفتن تظاهرات، مأموران حکومت نظامی خیابانهای اطراف دانشگاه و قسمتی از خیابان انقلاب را بستند و دانشجویان و دانش آموزان در خیابانهای بلوار کشاورز، جمهوری اسلامی و فخر رازی پراکنده شدند. تظاهر کنندگان در چند نقطۀ خیابانهای جمهوری اسلامی و ولیعصر و خیابانهای منشعب از آن آتش افروختند و با دادن شعار الله اکبر و لااله الا الله از این سو به آن سو فرار می کردند.
ساعت دو بعداز ظهر مجدداً سربازان حکومت نظامی بر روی دانشجویان و دانش آموزان که در داخل دانشگاه بودند، تیراندازی کردند که درهمان لحظات اوّل تعدادی از دانشجویان به زمین افتادند و در خون غلطیدند. دانشجویان و دانش آموزان با پلاکاردهایی که در آن تعداد کشته شدگان دانشگاه را نوشته بودند با دادن شعار الله اکبر خمینی رهبر به راهپیمایی پرداختند. جنگ و گریز مأموران فرمانداری نظامی با دانشجویان و دانش آموزان تا پاسی از شب ادامه داشت ...»
امام رحمۀ الله در پیامی که به مین مناسبت از پاریس برای امت قهرامن ایران فرستادن، امت را به صبر و بردباری دعوت کردند:
عزیزان من صبور باشید که پیروزی نهایی نزدیک است و خدا با صابران است ... ایران امروز جایگاه آزادگان است ... من از این راه دور چشم امید به شما دوخته ام ... صدای آزادیخواهی و استقلال طلبی شما را به گوش جهانیان می رسانم.
نقش دانش آموزان بعد از پیروزی انقلاب
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، دانش آموزان همانند سالهای قبل از انقلاب در صحنه های مختلف نقش عظیم خویش را ایفا نمودند و با مجاهدتها ورشادتهای فراوان همراه دیگر اقشار ملت در دفاع از دستاوردهای انقلاب دریغ نورزیدند. نقش دانش آموزان را می توان در دو دوره بررسی کرد:
1- دوران دفاع مقدّس: با شروع جنگ تحمیلی و اشغال مناطقی از کشور دانش آموزان همچون دیگر آحاد ملت قهرمان ایران، وارد صحنۀ کارزار با متجاوزان بعثی شدند، و با حضور مستمر خویش در پایگاههای بسیج و ستادهای تدارکاتی، در امر کمک رسانی به مناطق جنگی اقدامات گسترده ای در تجهیز رزمندگان اسلام انجام دادند.
همچنین دانش آموزان هر زمان که جبهه های نبرد نیازمند نیروهای رزمنده بود با حضور در یگانهای سازماندهی شدۀ سپاه، به رویارویی با متجاوزان می پرداختند، که خیل عظیم شهدای دانش آموز گواه این رشادتها و شجاعتها و دلاوریهای این عزیزان می باشد.
2- دوران سازندگی: با اتمام جنگ تحمیلی، و آغاز دوران سازندگی، دانش آموزان ایران اسلامی که در حال حاضر بیش از جمعیت کشور را تشکیل می دهند و از نظر رشد و بلوغ سیاسی به حد اعلایی رسیده و دارای استعدادهای درخشان هستند، همزمان با شروع سازندگی در کشور، آنها نیز از این مرحله عقب نماندند و با سعی و تلاش فراوان و درک موقعیت خویش، در سنگر علم به مبارزه با جهل و خمودی پرداختند و کوشیدند که عقب ماندگیهای دوران طاغوت را جبران نمایند.