لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 37 صفحه
قسمتی از متن .doc :
پیش سخن:
تردیدى نیست که بعد از اصول دین, اولین و بزرگ ترین دستور الهى که ستون دین, معراج مومن, نورچشم پیامبر(ص), سازنده ترین اعمال و جلوه شکوه دین ـ که بیانگر اوج بندگى انسان در پیشگاه خدا است ـ نماز است. نماز آن چنان مهم است که در قرآن 46 بار با تعبیرات مختلف از اقامه آن سخن به میان آمده است.
آرى نمازى که با قیام آمیخته باشد ـ به گفته مفسران که منظور از اقامه, آن است که نماز باید سازنده و بالنده باشد, تنها به اوراد و اذکار اکتفا نشود, بلکه آن را به گونه اى برپا دارید که آثار آن در همه زوایاى زندگى شما آشکار گردد ـ موجب پاک سازى و به سازى روح و روان و محیط جامعه در ابعاد گوناگون و در عرصه هاى مختلف مى گردد.
از اهمیت نماز همین بس که حضرت رضا(ع) فرمود: ((إول ما یحاسب العبد علیه, الصلاه, فان صحت له الصلاه صحت له ما سواها, و ان ردت ردت ما سواها; نخستین چیزى که انسان (در قیامت) با مطرح کردن آن حساب رسى مى شود نماز است, اگر صحیح بود, سایر اعمال نیز صحیح است, و اگر رد شد سایر اعمال نیز رد مى شود.))
مطابق روایت مشهور دیگرى از امام صادق(ع) آمده: ((اگر نماز پذیرفته شد, سایر اعمال پذیرفته مى شود و اگر مردود شد سایر اعمال نیز مردود خواهد شد)).
همه پیامبران و امامان و اولیاى خدا, حرمت نماز را به احسن وجه حفظ مى کردند و آن را با کیفیت بسیار عالى اقامه مى نمودند و پس از معرفت به خدا و اصول اعتقادات, بر همه چیز او را مقدم مى داشتند. دلیل اعتقادى و عملى خداشناسى و پیوند مقدس خلق با خالق مى دانستند. با این اشاره, به چند نمونه از سیره پیشوایان بسنده مى کنیم
نماز؛ میراث انبیای الهی
توجه پیامبران به ادای فریضه الهی به روایت قرآن ؛
اشاره:همه پیامبران الهی، راز و نیاز و مناجات و تسلیم در برابر ذات مقدس پروردگار عالم داشته اند و در راه عبودیت و بندگی و نماز و اطاعت خداوند جهان، هجرت و جهاد و فداکاری نموده و عمر خود را سپری کرده اند.
ما در این نوشته، به آن دسته از پیغمبرانی خواهیم پرداخت که قرآن کریم، داستان نماز خواندن آنان را مطرح ساخته است. ذکر این نکته ضروری است که وقتی سخن از «نماز پیامبران الهی» به میان می آید، موضوع اصل نماز آنان مطرح است، که با نماز تکامل یافته ای که امروز آن را انجام می دهیم، تفاوت فراوانی داشته است.
آری، این طور نبود که آنان هم مثل ما، در هر شبانه روز هفده رکعت نماز واجب بخوانند، بلکه قرآن کریم، اصل نماز آنان را، که شامل خضوع و خشوع و کرنش در برابر خداوند عالم بوده، مطرح نموده است. نماز ابراهیم(ع)
قهرمان توحید، پیامبر بزرگ، ابراهیم خلیل(ع) حدود دو هزار سال قبل از میلاد، در «اور» از توابع «کلده» در مشرق «بابل» که بین دجله و فرات قرار داشت، به دنیا آمد.(1)
این پیامبر بزرگ، تمام عمر دویست ساله خود را صرف اطاعت خدا و مبارزه با شرک و بت پرستی نمود و در این راه هجرتها و آوارگیها کشید. قرآن کریم، ابراهیم(ع) را به عنوان الگو و اسوه برای ما معرفی کرده است.(2)
همسر ابراهیم «ساره» نام داشت و در یک مسافرتی که آنان از مصر به فلسطین انجام دادند و خدمتگزار خود «هاجر» را نیز همراه برده بودند، ساره که تا آن سن و سال فرزندی نداشت، به شوهر خود ابراهیم(ع) پیشنهاد کرد با «هاجر» ازدواج کند، تا ابراهیم(ع) که بسیار شوق فرزند شدن داشت، از این ناحیه فرزند دار گردد.
اما وقتی ازدواج انجام شد و ابراهیم(ع) از هاجر دارای فرزند پسری به نام اسماعیل گردید، ساره گرفتار رقابت و ناراحتی شد و برای کاستن از این ناراحتی، به همسر خود ابراهیم(ع) پیشنهاد کرد هاجر و فرزند نو رسیده را از وطن و زندگی دور گرداند.
در چنین وقتی، خداوند به ابراهیم(ع) دستور داد مادر و کودک شیرخوار را به سرزمین مکه منتقل کند. ابراهیم(ع)، زن و فرزند را از فلسطین حرکت داد و به مکه آورد و آنان را در کنار خانه کعبه گذاشت. سرگذشت وحشتناکی است، مادر جوانی با فرزند نو رسیده اش، در دره ای که کوههای خشک سر به فلک کشیده قرار گرفته اند. نه از آب خبری هست و نه از آزادی، بلکه حرارت شنهای داغ، آن سرزمین را به کانون سوزان و طاقت فرسایی تبدیل کرده است.
باری، مطلب از نظر جریان طبیعی، بسیار سخت و دلخراش است؛ اما پشتیبان آن خداوند تواناست، که هر مشکلی را آسان و هر رنجی را مقدمه پیروزی قرار می دهد. بدین جهت، با همه سختیها، باید دل به لطف او بست و ابراهیم هم چنین زمزمه سر می دهد:
«پروردگارا! من تعدادی از اعضای خانواده ام را، به سرزمین بی کشت و زراعتی، نزد خانه محترم تو مسکن دادم. پروردگارا! منظور من این است که آنان نماز را به پای دارند. خدایا! دلهای مردم را به سوی آنان متوجه گردان و با انواع میوه ها به آنان روزی برسان، تا شکر و سپاس تو را انجام دهند.(3) روزهایی که اسماعیل(ع) بزرگ شده بود، در هشتم ذیحجه ای، ابراهیم(ع)، فرزند را برداشت و لبیک گویان راه «منا» را پیش گرفتند و با پیروان موحدی که همراه آنان بودند، ابراهیم(ع) برای ظهر و عصر و مغرب و عشاء، نمازهای جماعتی تشکیل داد و پیروانش به او اقتدا کردند. از آن تاریخ تاکنون، حدود چهار هزار سال می گذرد، ولی ابراهیم(ع) و پیروانش با نماز خود، دره «منا» و بعد صحرای عرفات را با نور توحید و نماز جماعت، جلوه شکوهمندی بخشیدند.(4)
نماز اسماعیل(ع)
اسماعیل، فرزند ابراهیم(ع) بزرگ شد و برای بالا بردن دیوارها و ساختمان خانه کعبه، با ابراهیم(ع) همکاری کرد.(5) از سوی دیگر، ابراهیم(ع) از قبل نیز از درگاه الهی تقاضا کرده بود: «خدایا! مرا و ذریه ام را، از نمازگزاران قرار بده.»(6)
این دعاها و درخواستها به ظهور رسید، ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) دو پیامبر بزرگ، پایه گذاران حج و عبادت و دعا و نماز در آن سرزمین گردیدند، با شرک و بت پرستی مبارزه نمودند و از امتحانهای سخت، سرفراز بیرون آمدند(7) و به تطهیر خانه خدا برای رکوع و سجود کنندگان و طواف گزاران اقدام نمودند و راه توحید و عبادت را برای انسانها هموار کردند.
خداوند متعال در قرآن کریم، خطاب به پیامبر اعظم(ص)، ضمن تجلیل فراوان از این پیامبر بزرگ می فرماید(8)
«داستان اسماعیل را در کتاب خود یاد کن، زیرا او پیامبری بود که در وعده ها و قرارهای خود بسیار صادق و درست کردار بود. افزون بر این، اسماعیل پیوسته اعضای خانواده خود را به انجام نماز و پرداخت زکات وادار می کرد و او در نزد پروردگار خویش، بنده ای پسندیده و رضایتبخش بود.»(9) نماز شعیب(ع)
چهار تن از پیامبران الهی، عرب بودند، که ترتیب آنان بدین قرار است: هود، صالح، شعیب و محمد(ص).
شعیب پیغمبر(ع)، از نسل ابراهیم خلیل(ع) بود که بعد از هود و صالح و اندکی پیش از حضرت موسی(ع) می زیست. او از سرزمین «مدین» نزدیک «تبوک» فاصله بین «مدینه» و شام برخاسته بود.(10) قرآن کریم نام سرزمین شعیب را آورده و می فرماید: «ما برای مردم «مدین»، برادر آنان شعیب را فرستادیم، او گفت: ای مردم! خداوند را عبادت کنید، زیرا غیر از او خدایی وجود ندارد...»(11) شعیب(ع)، برای راهنمایی ملت خود به توحید و عبادت خداوند و مبارزه با کم فروشی و انحرافهای مالی و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 14
مقدمه :
نسل جوان، نوجو و آرمان گراست و در مراحل متفاوت زندگی، نمونه هایی می طلبد تا با استفاده از راه و رسم آنان در فراز و نشیب زندگی استوارتر گام بردارند.
هدف از تهیه این مجموعه، که زندگی نامه مشاهیر و شخصیت قائم مقام فراهانی را شامل می شود؛ آشنا شدن نسل نوجوان و جوان با زندگی این ستاره ی درخشان عصر قاجاریه است.
چهره ای که در آن روزگار عطر و بوی خاص خود را داشته است و با عطر و بوی خود فضای ایران را پرکرده و در پربارکردن فرهنگ و تمدن این مرز و بوم نقش بسزا داشته است.
امید است با ارائه این مجموعه توانسته باشیم، همچون قطره های باران، روح تشنه نسل نوجوان و جوان امروزی را سیراب کنم و با بهره گیری از شعله شمع وجود این بزرگان آنان را به دنیای امید و روشنی رهنمود سازیم.
اما آنچه در این مجموعه می خوانیم شامل برخی از شجاعت ها و مردانگی های قائم مقام فراهانی در ارتباط با اداره امورکشوری و سیاست او با برقراری رابطه خوب و مفید با کشورهای دیگر، جهت آبادانی کشور عزیزمان ایران است.
کلید واژه ها :
سعایت- سیدالوزراء- سیاست داخلی و خارجی- قائم مقام فراهانی- نسل جوان- نوجو آرمان گرا.
نگاهی کوتاه به زندگی قائم مقام :
نامش ابوالقاسم و معروف به قائم مقام فراهانی بود. در فراهان فراهان به دنیا آمد. پدرش میرزا عیسی وزیرعباس میرزا نائب السلطنه بود. به اذغان دوست و دشمن او دارای کمالات بسیار بود. ادیب، نویسنده، شاعر، سیاستمدار، پارسا و پاکدامن بود.
در سال 1237 ه . ق . میرزای بزرگ از دنیا رفت و تمامی القاب و عناوین و پست های وی به فرزندش میرزا ابوالقاسم قائم مقام رسید. کسانی که به لیاقت ذاتی او حسادت می کردند، از سعایت و دشمنی نسبت به او خودداری نکردند، تا آنجا که عباس میرزا را تحت تأثیر قرار دادند و او ضمن گزارش های خود از شاه، درخواست کرد که او را معزول کند و شاه او را در سال 1239 ( ه . ق ) معزول کرد. دو سال بعد به دنبال نابسامانی اوضاع آذربایجان، شاه مجددا او را به وزارت نائب السلطنه منصوب کرد. هرچند در همین سال، تحت تأثیر پیروزی بر عثمانی و تحریک شاهزادگان و اُقراء داخلی شاه تصمیم گرفت دوباره به روسیه حمله کند. لذا به آذربایجان سفر کرد. در جلسه ی مشاوره تنها مخالف جنگ، قائم مقام بود و به همین جهت دشمنان او را متهم به درستی با روسیه کردند و شاه او را معزول کرد و به مشهد تبعید نمود.
جنگ بین ایران و روس ها آغاز شد. این دوره ی دوم جنگ با روس ها بود. جنگی که موجب معاده ننگین ترکمانچای شد و اگر درایت قائم مقام نبود شاید تبریز هم از ایران جدا می شد.
در سال 1243 ( ه . ق ) روسیه به تبریز رسید، فتحعلی شاه، فرخ خان پیش خدمت خود را به مشهد فرستاد و پس از عذرخواهی او را به تهران طلبید و برای عقد صلح با دولت روسیه به تبریز فرستاد. عهدنامه ترکمانچای به خط قائم مقام نوشته شد.
در سال 1249 ( ه .ق ) نائب السلطنه عباس میرزا درمشهد درگذشت. او قبل از مرگ درکنار حرم امام رضا (ع) از میرزا و قائم مقام خواست که یکدیگر را یاد می کنند از قائم مقام خواست که میرزا را برتخت پادشاهی بنشاند و یکسال بعد که فتحعلی شاه از دنیا رفت با کمک قائم مقام، محمد میرزا برتخت پادشاهی نشست و قائم مقام صدر اعظم وی شد.
یکسال بعد با توطئه و دسیسه انگلیسی ها و سعایت شاهزادگان، در 25 صفر سال 1251 ( ه . ق ) مطابق 20 ژوئن 1835 ( م ) قائم مقام به دستور محمد شاه دستگیر شد و در آخرین روز ماه صفر او را خفه کردند و روحش به دیار باقی شتافت، جسد او را بدون غسل وکفن در شاه عبدالعظیم به خاک سپردند.
قائم مقام فراهانی از ادبا و شاعران بزرگ دوره قاجاریه نیز بود که در نظم و نثر مهارت فوق العاده داشته و در شعر ثنایی تخلص می کرد. « منشأت قائم مقام » و مثنوی « جلایرنامه » از آثار اوست.
برخی از خصوصیات قائم مقام :
1 . قائم مقام علاوه برکفایت وکاردانی کشورداری، فردی بسیار فاضل بود.
2 . او در نثر فارسی موجد سبکی تازه شد که در روانی و شیرینی کلام بی نظیر بود.
3 . کسانی که در زیردست قائم مقام کار می کردند، همه افرادی فاضل و منشی بودند.
4 . قائم مقام در تحکیم اساس سلطنت محمدشاه صادقانه کوشید وکفایت و لیاقت قابل توجهی از خود نشان داد و چون شاه او را بزرگترین عامل موفقیت خوبش می دانست و مکرر حسن اعتقاد پدر خود عباس میرزا را نسبت به قائم مقام دیده و شنیده بود و او را به صدارت برگزید.
5 . قائم مقام طبعا مردی مستبد به رأی و تاحدی خودخواه بود. او به زودی زمام کلیه امورکشور را در دست گرفت
6 . قائم مقام علاوه بر اختیارداری درکلیه امورکشوری و لشگری، در امور خصوصی شاه و حرم خانه و بسیاری از خصوصیات زندگی وی دخالت می کرد.
7 . او شخصا امور لشگری و کشوری را برعهده داشت و بدون مراجعه به شخص شاه تصمیم می گرفت.
8 . او به واسطه سوء ظنی که به غالب دربایان داشت هیچ یک را درکارهای مملکتی خود شریک نمی کرد.
9 . سرود و شعار قائم مقام آزادی بود، اما خود آزادی نیست . لذت شکوفه ی هوس ها و خواهش های شماست، اما میوه نمی دهد. لذت ژرفایی است که بلندا را می جوید، اما ژرفا و بلندا نیست.
زندگی قائم مقام و ارتباط آن با سیاست خارجی کشور:
قائم مقام فراهانی به تبریز رفت و نزد پدرش که وزیر آذربایجان بود، رفت. او در دفتر عباس میرزا به نویسندگی اشتغال ورزید و در سفرهای جنگی با او همراه شد و پس از آنکه پدرش انزوایی گزید، پیش کاری شاهزاده را به عهده گرفت. نظم و نظامی را که پدرش میرزا بزرگ آغاز کرده بود؛ تعقیب کرد و با کمک مستشاران فرانسوی و انگلیسی سپاهیان ایران را منظم کرد و در بسیاری از جنگ های ایران و روس شرکت کرد.
در سال 1237 هجری قمری پدرش میرزا بزرگ قائم درگذشت و بین دو پسرش میرزا ابوالقاسم و میرزا موسی، بر سرجانشینی پدر نزا درگرفت. حاج میرزا آقاسی به حمایت میرزا موسی برخاست، ولی اقدامات او به نتیجه نرسید و سرانجام میرزا ابوالقاسم به دستور فتحعلی شاه به جانشینی پدر با تمام امتیازات او نائل آمد. ولقب « سیدالوزراء » و « قائم مقام » یافت و به وزارت نایب السلطنه ولیعهد ایران رسید و از همین زمان بود که اختلاف حاج میرزا آقاسی و قائم مقام بوجود آمد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
مقدمه
بر ما ایرانیان پوشیده نیست که زندگی در این مرز و بوم کهن و عزیز حاصل تلاشها، مجاهدتها، جان نثاری های عزیزانی است که زندگی شریف خود را وقف این وطن نموده اند. افرادی چون قائم مقام فراهانی، امیرکبیر، جلال الدین خوارزمشاه و آریو برزن ها و رئیسعلی ها و... .
آبرو و زندگی خویش را در گرو سربلندی ایران نهاده اند. و در انقلاب اسلامی نیز شهیدان سربلند بی شماری از جمله شهید بهشتی، شهید چمران، شهید همت، شهید باکری و شهید رجایی و... خلاصه
ز مستی بر سر هر قطعه زین خاک خدا داند چه افسرها که رفته
1- اوضاع سیاسی زمان میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی
فتحلی شاه در سال 1250 هـ.ق به منظور سرکشی و جمع آوری مالیات معوقه شیراز عازم اصفهان گردید و در تاریخ 19 جمادی الاخر سال 1250 هـ.ق در سن 68 سالگی و پس از 37 سال سلطنت در اصفهان درگذشت. جنازه وی به قم منتقل و در آنجا به خاک سپرده شد.
از خصوصیات بارز وی علاقه مفرط به زن و مال و زراندوزی بود. وی بیشتر علاقه مند به عیش و عشرت بوده تا جنگجویی. پیشرفتهایی هم که در کارهای کشوری و لشکری نصیب او گردید به طور عمده از وجود برخی از فرزندان او، از قبیل عباس میرزا و محمدعلی میرزا دولتشاه بود.
به هنگام فوت فتحعلی شاه 57 پسر، 46 دختر، 296 نوه پسری، 292 نوه دختری و 156 متعلقه منسوب به او در قید حیات بودند.
به دنبال فوت فتحعلی شاه کشمکشهای داخلی و مداخلات دولتین روسیه و انگلستان برای تعیین جانشین وی آغاز گردید. گرچه محمدمیرزا، پسر عباس میرزای نایب السلطنه و نوه فتحعلی شاه خواسته دولت روسیه از یک سو، و وصیت فتحعلی شاه از سوی دیگر جانشین شاه محسوب می شد؛ اما، مدعیانی چند از برای جانشینی وی قد علم کردند، یکی از آنان به نام ظل السلطان خود را جانشین فتحعلی شاه معرفی و خود را عادل شاه نامید. به علاوه عبدالله خان امین الدوله آخرین صدراعظم فتحعلی شاه نیز به لحاظ مخالفت با سلطنت محمدشاه، نه تنها مساعدتی برای جلوس او به تخت سلطنت نکرد، بلکه مشکلاتی نیز در سر راه حکومت وی به وجود آورد. اما، از آنجا که محمدشاه از وجود وزیر مقتدر و سیاستمدار مبرزی همچون میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی برخوردار بود، بزودی مشکلات موجود بر سر راه حکومت وی مرتفع و زمینه برای سلطنت او مهیا گردید.
گرچه دوران صدارت میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی تنها بخش کوچکی از حیات سیاسی وی را تشکیل می دهد اما مشارالیه قبل از رسیدن به صدراعظمی محمدشاه، درگیر مسائل سیاسی ایران بود، به علاوه پدر و اجداد او نه تنها در سلسله قاجاریه بلکه در سلسله های زندیه و صفویه نیز مصدر خدماتی بوده اند که در سه قسمت ذیل مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
1. شرح حال قائم مقام و خانواده وی.
2. قائم مقام در زمان حیات فتحعلی شاه.
3. صدارت قائم مقام
2- الف) شرح حال قائم مقام و خانواده وی
میرزا ابوالقاسم قائم مقام ثانی پسر میرزا عیسی فراهانی مشهور به میرزا بزرگ قائم مقام اول در سال 1913 هـ.ق در هزاوه فراهان، اراک متولد گردید. خاندان وی از اهل علم و ادب بوده و سالها به نیکی مشغول خدمتگزاری سلاطین سلسله های حاکم در ایران بوده اند. جد وی به نام میرزا حسین متخلص به وفا در 1180 هـ.ق مطابق با 1766 م وارد خدمت زندیه شد. میرزا حسین دو برادر به نامهای محمدحسن و میرزاعلی داشت. وی به ترتیب در زمان حکومت صادق خان زند(95-1193 هـ.ق)، جعفرخان زند(1203-1200 هـ.ق) و لطفعلی خان زند(1290-1203 هـ.ق) مقام وزارت داشت و پس از انقراض سلسله زندیه به دست آقا محمد خان قاجار، حاضر به خدمت در دستگاه قاجارها شد. بعد از چندی درخواست رفتن به عتبات را کرد و برادرزاده خود میرزا بزرگ(قائم مقام اول) را به جای خود در خدمت قاجارها گذاشت و با برادر خود محمدحسن به عتبات رفت.
در سال 1213 هـ.ق فتحعلی شاه، عباس میرزا را که فرزند بزرگ او بود، در سن 11 سالگی به ولیعهدی و نیابت سلطنت انتخاب و او را با وزارت میرزا عیسی قائم مقام و سپهسالاری نظام الدوله راهی آذربایجان نمود. چندی از این انتخاب نگذشته بود که در اثر درایت و کاردانی میرزا عیسی اوضاع آذربایجان و مناطق خوی و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 8
مقام و منزلت زن در قرآن
آنچه در زیر از نظر می گذرد خلاصه ای است از دیدگاه مکتب رهائی بخش اسلام در مورد جایگاه زن که با توجه به بخشی از سور و آیات قرآن کریم تنظیم شده است .
مقام زن در اسلام چنان است که در قرآن کریم سومین سوره مفصل به نام "النساء" نامیده شده است و در ده سوره دیگر مسائلی مربوط به حقوق و منزلت زنان است و همه جا در خطابات عام آنان مورد خطابند و همچنین می توان از بسیاری از مفاهیم قرآن می توان نکات مهمی را در این رابطه استنباط کرد و می توان این ادعای دروغ را که اسلام برای زن ارزشی قائل نیست بدینوسیله بطور کلی منتفی دانست .
اسلام زن را بعنوان مسئله مهم زندگی و متمم حیات انسانی در مسائل اجتماعی ، اخلاقی و قانونی خود جا داده و او را به عنوان عضو موثر جامعه دانسته است .
پیامبر اکرم صلوات الله علیه و اله آنگاه که از زنان بیعت گرفت به آنان اعلام کرد شما از عناصر اصلی اجتماع و ارکان بنیادی جامعه هستید و برای حفظ و سلامت آن باید به میزان سهم خود از آن پاسداری نمائید .
یا ایها النبی اذا جاءک المومنات یبایعنک ....
ای پیامبر اگر زنان مومنه آمدند تا با تو بیعت کنند ، (اینکه) با خداوند شریک نگیرند و دزدی نکنند ، و زنا نکنند ، و فرزندان خود را نکشند (سقط جنین نکنند ) و تهمتی نسازند ، از آنچه میان دست و پای ایشان است ( فرزند غیر را به شوی خود نسبت ندهند ) و در نیکوکاری ها از تو پیروی کنند ، با ایشان بیعت کن و برای ایشان از خداوند آمرزش خواه ، بدرستی که خداوند آمرزنده و مهربان است . سوره ممتحنه آیه 12
زن بعنوان موجودی زیبا ، ظریف ، مستقل ، آرامی بخش ، با تقدس دختری ، همسری ، خواهری و مادری در مسیر تکامل جامعه است و تا ارزش خود را نشناسد و یا جامعه از موهبت او محروم باشد، انحطاط قطعی آن جامعه را بدنبال خواهد داشت .
و الله جعل لکم من انفسکم ازواجا و جعل لکم من ازواجکم بنین و حفده و رزقکم من الطیبات افبالباطل یؤمنون و بنعمت الله یکفرون سوره نحل آیه 27
بسیاری از تکالیف مشخص شده برای زنان و مردان یکسان بوده و تفاوت های موجود مربوط به نقش ، ظرفیت و لیاقت هریک بوده و حقوق آنان نیز بر این اساس معین شده است .
یا ایها الناس اتقوا ربکم الذی خلقکم من نفس واحده و خلق منها زوجها و بثّ منهما رجالا کثیرا و نساء و اتقوا الله الذی تسائلون به و الارحام ان الله کان علیکم رقیبا - نساء آیه 1
ای مردم پروا کنید از خداوندی که شما را از نفس و ریشه واحد و یگانه آفرید پس از آن از همان ریشه همسرش را آفرید و از آن دو مردان و زنان فراوانی را پدید آورد و پروا کنید از خداوندی که به او همدیگر را سوگنند می دهید و پروا کنید از خویشاوندان ، بدرستی که خداوتد بر شما ناظر و رقیب است .
ان فی خلق السموات و الارض و اختلاف اللیل و النهار لایات لاولی الالباب * الذین یذکرون الله قیاما و قعودا و علی جنوبهم و یتفکرون فی خلق السموات و الارض ربنا ما خلقت هذا باطلا سبحانک و قنا عذاب النار * ... فاستجاب لهم ربهم انی لا اضیع عمل عامل منکم من ذکر او انثی بعضکم من بعض فالذین هاجروا و اخرجوا من دیارهم و اوذوا فی سبیلی و قاتلوا و قتلوا لاکفرن الله سئیاتهم و لادخلنهم جنات تجری من تحتها الانهار ثوابا من عند الله و الله عنده حسن الثواب - آل عمران آیات 190 تا 195
یوم تری المومنین و المومنات یسعی نورهم بین ایدیهم و بایمانهم بشریکم الیوم جنات تجری من تحتها الانهار خالدین فیها ذلک هو الفوز العظیم - حدید آیه 12
بنابراین زن و مرد در بهره مندی از کسب و سعی و تلاش و پاداش عبادت و الزلم به وظایف و مسئولیت ها مساویند .
و لا تمنوا ما فضل الله به بعضکم علی بعض للرجال نصیب مما کسبوا و للنساء نصیب مما اکتسبن واسئلوا الله من فضله ان الله کان بکل شیء علیما _ نساء 32
هر کس متناسب با شرایط خلقت خود از خزانه بی پایان الهی بهره ای دارد که باید از فضل و احسان خداوند آنرا جستجو کند و تمنای بی جا نیز نداشته باشد و مرد و زن هر کدام وظایف محوله را از نظر فردی و اجتماعی ایفا نمایند .
و لهن مثل الذی علیهن بالمعروف و للرجال علیهن درجه و الله عزیز حکیم _ بقره آیه 228
درجه خاص مرد بر زن امتیازی است که از نظر مرد بودن و قدرت ، کفالت و رعایت و ...مسئولیت های اجتماعی داراست و باید در جهت حفظ و آرامش و رفاه خانواده و جامعه صرف گردد و هرگز نشانه کرامت بیشتر او نسبت به زن قلمداد نمی شود زیرا :
ان اکرمکم عند الله اتقیکم
زن نیز به نوبه خود با توجه به آیه فوق امتیازات خاصی را داراست که منحصر به وجود او و متناسب با خاصه های وجودی و تکوینی اش می باشد .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 23
عنوان:
بررسی و مقایسه ی اوضاع سیاسی و فرهنگی عصر قائم مقام و پس از شهادت وی
محققان:
علی مرادی (شمارة پرسنلی: 18568659)
و
زهرا نیک بین (شمارة پرسنلی: 12456263)
شغل:
دبیر آموزش و پرورش
سازمان:
آموزش و پرورش (همایش علمی و پژوهشی قائم مقام فراهانی)
سال:
88- 1387
چکیده:
میرزا ابوالقاسم فراهانی، فرزند الوزراء میرزا عیسی، معروف به میرزا بزرگ از سادات حسینی و از مردم هزاره فراهان، از توابع اراک بود. در سال 1193 هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و علوم متداوله زمان را آموخت.
آغاز سلطنت محمدشاه مصادف بود با یک دوره بسیار بحرانی از روابط روس و انگلیس بر سر ایران. (نقل از تاریخ روابط سیاسی ایران و انگلیس، استاد سعید نفیسی، ص 43) اما ایران به ظاهر نگرانی نداشت چرا که مردی چون قائم مقام، مصدر قدرت سیاسی وحکومتی بود. تجارب و تسلط او بر اوضاع و احوال سیاسی در حدی بود که کسی قادر نبود از او باج بستاند.
قائم مقام همه ی اختیاراتی را که در نظام حکومتی به دست آورده بود، در راه خیر و صلاح کشور به کار برد. اما این شدت عمل و طرز حکومت نه در میان عوامل درباری و حکومتی هواخواه داشت و نه به سوی سیاست های دولتهای استعمارگر بود. توطئه ها، به ثمر نشست. هنوز دو سال از سلطنت محمدشاه نگذشته بود که به طرزی ناجوانمردانه، مرد بزرگ ادب و سیاست و میهن پرست بلند مرتبه را به قتل رساندند.
جای قائم مقام را به میرزا عباس ایروانی معروف به حاجی میرزا آقاسی دادند. او با نیرنگ و زاهد نمایی شگفتی، سراسر وجود شاه ابله و کودن را تسخیر کرده بود.
دوره صدارت حاج میزرا آقاسی یکی دیگر ازدوره های دشوار اجتماعی برای مردم ایران بود که شکل خاص خودش را داشت. اوضاع فرهنگی و ادبی ایران پس از شهادت قائم مقام به دلیل رواج صنعت چاپ و تأسیس و گسترش روزنامه نویسی، گسترش سواد خواندن و نوشتن بین مردم و رفتن دانشجویان ایرانی به اروپا تأسیس مدرسه ی دارالفنون و رواج و گسترش ترجمه از زبان های اروپایی به تحول نثر فارسی و رواج ساده نویسی کمک کرد. در پی جنگ های ایران و روس آشنایی ایران با غرب بیشتر و بیشتر شد که البته این آشنایی با خود آگاهی همراه نبود و این خود زمینه ی ایجاد تحولاتی در زمینه ی موسیقی، داستان نامه نویسی، نمایش و نقاشی و خوشنویسی شد.
کلید واژه ها: قائم مقام فراهانی- محمدشاه- حاج میرزا آقاسی- تحولات فرهنگی و ادبی- روابط و آشنایی ایران و اروپا.
مقدمه:
همواره می خوانیم که علمای قدیم خود را متواضع و اهل عمل نشان می داده اند. و کوشیده اند که اصول اعتقادی ادیان را به عصر و زمان نزدیک کنند. و یا به تناسب روح زمانه و یا روح افکار معاصر آنرا از نوبسازند. تهاجمات فرهنگی غالباً با نحوی غفلت مردمانی که مورد هجوم قرار گرفته اند هم سو است.
در نیمه اول قرن سیزدهم هجری بعضی از کشورهای غربی که به اصطلاح پیشرفته تر بودند مثل انگلیس و روسیه به طمع کشورگشایی چشم امید به تصرف قسمتهایی از خاک ایران بسته بودند. در این عصر مردان همچون قائم مقام فراهانی مانع رفته بیگانگان در ایران بودند. او از افرادی بود که می توانست ایران را به خوبی اداره کند. و با همه خدمت به صدارت محمد شاه دیری نپایید حسادت بعضی از درباریان و مخصوصاً فتنه انگیزیهای بیگانگان عاقبت شاه را بر وی بدگمان کرد تا در سال دوم سلطنت خود دستور داد او را در باغ نگارستان، محل ییلاق خانواده سلطنتی زندانی و پس از چند روز خفه کردند. بدین قرار به زندگی مردی از بزرگان در ایران پایان دادند. حال باید به پژوهش پرداخت.
اوضاع سیاسی- اجتماعی ایران پس از شهادت قائم مقام به کدام سمت و سوق گرایش پیدا کرد؟ (تجدد و دین زدایی در فرهنگ)
جای قائم مقام را میرزا عباس ایروانی معروف به حاجی میرزا آقاسی دادند زندگی این مجسمه سالوس و ریا را داستانهایی خنده آور سرشار کرده است او نیرنگ و زاهدنمایی شگفتی سراسر وجود شاه ابله و کودن را تسخیر کرده بود.در تمام مدت سیزده سال صدارت حاجی، پادشاه ایران در حقیقت حاجی بود و محمد شاه علاوه بر آنکه به هیچ وجه در مقابل اعمال و اقوال و خواهش و فرمایش حاجی مخالفتی نشان نمی داد، با وجود همه خطاها و خرابکاریهای حاجی هر کسی هر چه در باب او می گفت، علاوه بر آنکه نمی شنیدند، به تبعید و آزار او می پرداخت و چنین عقیده داشت که حاجی هر چه بخواهد می شود. و هر چه بکند عین صدابت مسئله بی جواب چنانچه می گفت: این دربار مرا حاجی نمی خواهد خوب بشود. از برای اینکه این زخمها را در دنیا بکشم و در آخرت بهتر بروم. اگر حاجی بخواهد خوب خواهد شد. (تاریخ ایران در دوره سلطنت قاجار ص 130)
حاجی در مدت صدارت 13 ساله (1264- 1251) آن چنان ثروتی به دست آورده بود که برای اینکه پس از محد شاه در دام بازخواست نیفتد ثروت خود را به شاه جدید هبه کرد.
سال شمار زندگی:
1193 ه. ق: تولد در فراهان اراک.
1208 ه. ق: آغاز خدمت دیوانی با شغل نویسندگی.
1216 ه. ق: سفر به عتبات عالیات و دیدار با پدربزرگ.
1218 ه. ق: آغاز جنگ اول ایران و روس.
1219 ه. ق: اشتغال به شغل دیوانی در نزد میرزا شفیع صدراعظم.
1226 ه. ق: انتصاب به شغل وزارت در دستگاه «عباس میرزا نایب السلطنه».
1128 ه. ق: «معاهدة گلستان» بین ایران و روس.
1237 ه. ق: «مرگ میرزا بزرگ» (قائم مقام اول)، پدر قائم مقام.
1238 ه. ق: اعطای لقب «قائم مقامی» و واگذاری کلیة مشاغل میرزا بزرگ به میرزا ابوالقاسم.
1238 ه. ق: معاهدة صلح بین ایران و عثمانی (ترکیه امروزی) به تدبیر «قائم مقام».
1241 ه. ق: کناره گیری قائم مقام از سیاست.
1241 ه. ق: شروع جنگ دوم ایران و روس.
1242 ه. ق: بازگشت به خدمت در دستگاه عباس میرزا.
1243 ه. ق: «معاهده ی ترکمانچای» بین ایران و روس به تدبیر قائم مقام.
1244 ه. ق: قتل «گریبایدوف» سفیر روس در ایران.
1249 ه. ق: مرگ «عباس میرزا نایب السلطنه».
1250 ه. ق: مرگ «فتحعلی شاه» قاجار و جانشینی «محمدشاه»
1250 ه. ق: صدر اعظمی قائم مقام.
1251 ه. ق: قتل قائم مقام به دستور «محمدشاه قاجار».
زندگی نامه قائم مقام فراهانی:
میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی (1193- 1251 ه. ق) از سیاستمداران و صاحب منصبان صاحب نام و اهل هنر و ادبیات در نیمه اول قرن سیزدهم هجری بود.
میرزا ابوالقاسم فراهانی، فرزند سیدالوزراء میرزا عیسی، معروف به میرزا بزرگ از سادات حسینی و از مردم هزاره فراهان از توابع اراک بود. در سال 1193 هجری قمری به دنیا آمد و زیر نظر پدر دانشمند خود تربیت یافت و علوم متداوله زمان را آموخت. در آغاز جوانی به خدمت دولت درآمد و مدتها در تهران کارهای پدر را انجام می داد. سپس به تبریز نزد پدرش، که وزیر آذربایجان بود، رفت. چندی در دفتر عباس میرزا ولیعهد