لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 42
بازرسی به روش مغناطیس کردن
ذرات
مقدمه
بازرسی به روش مغناطیسی کردن ذرات روشی حساس برای تعیین محل نقصهای سطحی و برخی نقصهای زیر سطحی در موارد فرو مغناطیس است. پارامترهای اصلی این روش مبتنی بر مفهومهای نسبتاً ساده است. در اصل، وقتی قطعه فرومغناطیس مغناطیده می شود، ناپیوستگیهای مغناطیسی (تقریباً) عمود برجهت میدان، «میدان نشت» قویی را به وجود می آورند. این میدان نشت در سطح و بالای قطعه مغناطیده قرار دارد، و آن را با استفاده از ذرات ریز مغناطیسی می توان مشاهده کرد. کاربرد ذرات خشک یا ذرات تر معلق در مایع بر روی سطح قطعه باعث تجمع ذرات مغناطیسی درمحل ناپیوستگی می شود. «پل مغناطیسی» که به این ترتیب تشکیل می شود، محل، اندازه و شکل ناپیوستگی را تعیین می کند.
خاصیت مغناطیس را در قطعه به وسیله آهنرباهای دائم، آهنرباهای الکتریکی، یا با گذراندن قوی از درون یا پیرامون آن می توان القا کرد. این شیوه به سبب امکان تولید میدانهای مغناطیسی شدید در درون قطعات، در عملیات کنترل کیفیت کاربرد گسترده ای دارد. این روش در تشخیص و آشکار سازی ترکها حساسیت خوبی دارد.
مغناطیدگی
جهت شارش جریان در هر مدار الکترومغناطیسی جهت میان مغناطیسی را تعیین می کند. خطوط نیروی مغناطیسی همیشه بر جهت شارش جریان در رسانا (سیم) عمود است. قاعده ساده دست راست، رابطه میدان/ جریان را بیان می کند.
جریان گذرنده از هر رسانای مستقیم، مانند سیم یا میله، میدان مغناطیسی دایره یا در پیرامون رسانا به وجود می آورد. وقتی رسانا، ماده ای فرو مغناطیسی است. عبور جریان سبب القای میدان مغناطیسی در درون رسانا و همچنین در فضای پیرامون آن می شود.
بنابراین قطعه ای که به این شیوه مغناطیده می شود، همچون به صورت دایره ای مغناطیده شده است.
از جریان برق می توان برای ایجاد میدان مغناطیسی طولی در قطعات نیز استفاده کرد. وقتی جریان از میان پیچه ای که یک یا چند دور پیرامون قطعه ای پیچیده شده است، می گذرد، میدان مغناطیسی طولی، به گونه ای که دیده می شود، در قطعه کار به وجود می آید.
کارایی ترک یابی به موقعیت ترک نسبت به میدان مغناطیسی القایی بستگی دارد و موقعی که ترک عمود بر میدان است، به حداکثر می رسد.
این موضوع به طور شمایی دیده می شود.در این حالت، حتی اگر چنین نقصی نزدیک به سطح نیز قرار داشت، هم امتداد بودن آن با میدان مغناطیسی، آشکار سازیش را نامحتمل می ساخت.
به طور کلی، برای نشان دادن همه ترکها، قطعه باید بیش از یک بار مغناطیده شود. این عمل را برای قطعاتی که شکل نسبتاً ساده ای دارند، نخست با القای مغاطیدگی ایره ای برای نشان دادن نقصهای طولی انجام می دهند. سپس قطعه را قبل از مغناطیده کردن دوباره در درون پیچه، برای القای مغناطیدگی طولی و تعیین محل نقصهای عرضی، مغناطیس زدایی می کنند. ضرورت اجرای مغناطیدگی دو مرحله ای با استفاده از روش «میدان نوساندار» از میان می رود. این روش شامل کاربرد جریان مغاطنده سه فاز است.
نتیجه آن برقراری یک میدان مغناطیسی نوساندار یا چرخاندن در درون قطعه است که سبب آشکار سازی نقصها در تمام جهتها، دریک مرحله مغناطیدگی می شود.
هنگامی که قطعه شکل پیچیده ای دارد، میدانهای مغناطیسی القا شده وامی پیچند و غالباً ترکیبی از هر دو نوع مغناطیدگی طولی و دایره ای به وجود خواهد آمد.
روشهای مغناطیدگی
مغناطش قطعه با استفاده از آهنرباهای دائم انجام می شود، اما معمولاً میدانهای مغناطیسی با گذرانیدن جریان قوی از درون قطعه، یا گذاشتن پیچه در پیرامون یا نزدیک قطعه مورد آزمون، و یا قرار دادن قطعه در یک مدار مغناطیسی، القا می شوند.
روش واقعی به کار رفته به اندازه شکل و پیچیدگی قطعات مورد بازرسی، و در مورد قطعاتی که در محل بازرسی می شوند، به میزان دسترسی به آنها بستگی دارد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 7
اهمیت خلاقیت و روش های عملی پرورش آن
به اهمیت خلاقیت و روش عملی پرورش آن می پردازیم .
پیش فرضهای موجود در زمینه تعلیم و تربیت در مورد خلاقیت ، عبارتند از:
1-همه انسانها دارای درجات مختلفی از خلاقیت هستند. محیطهای آموزشی باید جهت پرورش خلاقیت ، فرصتهای مختلفی را برای کودکان فراهم نمایند .
2-خلاقیت ذاتی و اکتسابی است و می توان آن را پرورش داد . با بکار گیری روش های درست پرورش خلاقیت ، دانش آموزان در سطوح مختلف ، هنر، علم ، خلاقیت و ... را یاد می گیرند .
3-مبنای پرورش قوه خلاقیت ، تخیلات می باشد . برخی از مربیان ، تخیلی بودن دانش آموزان را امر مضری می دانند . در صورتی که تأثیر بسزایی در امر خلاقیت می گذارد.
خلاقیت
خلاقیت به معنای خلق و آفرینش اندیشه ها ، ایده ها ، افکار نو و بدیع، متفاوت نگریستن به امور، عبور از مرز دانسته های محدود به حیطه نادانسته های نامحدود ، کشف و ابداع راه حل های جدید برای یک مسأله است. خلاقیت ، تشخیص و بیان مسأله و ارائه راه حلهای جدید برای آن است .
ویژگیهای دانش آموزان خلاق ، عبارتند از :
1-دوری از عرف و عادات معمول جامعه و روی آوری به راههای دیگر .
2-آنها از ابراز وجود و عقیده مخالف با دیگران هراسی ندارند.
3-از تحقیر و تمسخر دیگران در برابر ایده های خود ، ترس ندارند .
4-علاقمند به ابراز عقیده و خلق ایده های نو هستند .
5-روح پرسشگر و کنجکاوی دارند .
6-به راههای پذیرفته شده و مقبول اکتفا نمی کنند .
7-دارای هوش سرشاری می باشند ، چون یکی از ضروریات خلاقیت، هوش است ، ولی افراد با هوش ، لزوماً خلاق نیستند .
8-تابع و دنباله روی دیگران نیستند و به طور مستقل عمل می کنند .
هوش افراد نابغه ، بالاتر از 140 است در حالی که بر اساس تحقیقات انجام شده ، افراد خلاق ، بهره هوشی بین ٩٧ و ١٢٦ دارند . لزوماً همه خلاق ها، نابغه و سرشار از هوش نیستند .
انواع تفکر
تفکر را می توان به دو دسته همگرا و واگرا تقسیم نمود.
تفکر واگرا به معنای ارائه راه حلهای جدید در حل مسأله است . در تفکر واگرا ، خلاقیت مطرح است .
تفکر همگرا به معنای ارائه راه حلهای قدیمی در برابر یک مسأله است. تفکر همگرا همان تفکر منطقی است .
تفکر همگرا و واگرا با یکدیگر متفاوتند . جهت تفکر همگرا به سمت عرف و عادات جامعه ، راهها و افکار پذیرفته شده است ، ولی تفکر واگرا از عرف و عادات دور می شود و سنت شکن است . در تفکر همگرا ، امور، مربوط به هم در نظر گرفته و امور نامربوط کنار گذاشته می شوند، ولی در تفکر واگرا، بین امور نامربوط ارتباط برقرار می شود .
فردی که دارای تفکر خلاق است ، سعی می کند ، عناصر و اجزاء نامربوط را به هم متصل کند .
در تفکر همگرا ، امکان اشتباه نیست و فرد سعی دارد ، از اشتباه پرهیز نماید . در تفکر واگرا و خلاق ، به فرد فرصت اشتباه داده می شود .
برای تفکر منطقی و همگرا ، جهت مشخص است ، اما مسیر خاصی در تفکر وجود ندارد و مقصد مشخص نیست .
در سیستم آموزشی ، این دو نوع تفکر را می توان به صورت موازی و از طریق فعالیتهای مختلف، پرورش داد و لزوماً ، یکی بر دیگری مقدم نیست. معلم می تواند در یک درس ، تفکر همگرا و منطقی را مطرح کند و در دروس، شرایط و فرصتهای یادگیری دیگر ، از تفکر واگرا استفاده نماید و به دنبال تقدم و تأخر نباشد. در ادامه بحث مربوط به خلاقیت ، به روشهای عملی پرورش خلاقیت در مرحله ابتدایی می پردزایم و نظریات دانشمندان معروف را در مورد عوامل موثر بر آن توضیح می دهیم . ما در اینجا روش " بارش مغزی " یا " طوفان مغزی " و روش بدیعه پردازی گاردون را توضیح می دهیم.
روشهای عملی پرورش خلاقیت
روشهای عملی پرورش خلاقیت عبارتند از :
1-داستانگویی و قصه نویسی : از کودکان بخواهید که داستان ، شرح حال یا انشاء بنویسند.
2-شرح حال نویسی و انشاء نویسی .
3-امور هنری از قبیل نقاشی : برای مثال ، کودک می تواند نقاشی آزاد بکشد و تخیلاتش را روی کاغذ بیاورد .
4-بیان شرح حال و زندگی بزرگان : برای مثال ، ما می توانیم طی فیلمی، نحوه خلاقیت افراد و مشکلات آنها را به نمایش در آوریم .
5-استفاده از روشهای تدریس متنوع : در تدریس موارد مختلف ، هیچ گاه نباید از روش و الگوی واحدی استفاده نمود ، افکار قالبی را در کودکان ایجاد نکنید و پرسش و پاسخها باید در کلاس درس ، آزاد باشند ، نه قالبی و محدود .
6-ایجاد فرصت برای یادگیری اکتشافی : به کودکان اجازه دهید که اطلاعات معلم را به طور شخصی کشف نماید .
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 4 صفحه
قسمتی از متن .doc :
تاریخ نگاری به روش میشل فوکو (نوعی از روش پست مدرن)
خلاصه درس
بحث فوکو اساساً بحث گفتمان ها discours است. اینکه به واقع منظور فوکو از گفتمان چیست، به راحتی در یک یا چند سطر نمی گنجد امامی توان به شکلی خلاصه گفت که فوکو درهر گفتمان سه عنصر را در نظر دارد: قدرت، دانش ، سوژه.
قدرت- دانش: گفتمان اساساً از قدرت و دانش ساخته می شود. فوکو اصراری خاص دارد که این دو عبارت را با هم بیاورد چون در اجتماع از هم جدایی ناپذیر اند.
قدرت از دید فوکو یک نیروی از بالا به پایین نیست، بلکه آنچه ما در اجتماع با آن مواجه هستیم، شبکه های قدرت است. قدرت دست افراد یا موسسات جامعه است و در حقیقت توزیع می شود. حتی اگر یک مرجعی در بالای همه قرار می گیرد، با قرارداد و توافق این شبکه های قدرت است که چنین می شود. بنابراین برای بررسی قدرت در جامعه، باید بتوان به این سه پرسش پاسخ داد:
1- چه کسی قدرت دارد؟
2- قدرت چگونه اعمال می شود؟
3- نتایج آن چیست؟
قدرت را همه با اجرا می گذارند. مثل طراحی موزائیکی است که هر قطعه نقش خود را ایفا می کند. اعمال قدرت هم از طریق روابط قدرت است. در همین روابط است که حکمرانی مدیریت می شود. نتایج قدرت هم همیشه منفی نیست. فوکو معتقد است قدرت مولد است. قدرت هم اشکال دانش و هم دسته بندی ها و ساختارهای جدید اجتماعی را تولید می کند. اما مهمترین محصول قدرت ، دانش است. رابطۀ قدرت و دانش دو سویه و درونی است. شبکه های قدرت هستند که تصمیم می گیرند دانشی که باید در جامعه تولید شود، چه باید باشد.
از دیگر سو، دانش نیز مولد قدرت است. در اصل هر چه بیشتر بدانیم، قدرتی بیشتر داریم.
سوژه: قدرت- دانش بر روی سوژه اعمال می شود و به نوعی سوژه را تولید می کند. سوژه هم به معنی افراد اجتماع هستند که قدرت – دانش بر آنان اعمال می شود و هم در بحث علم البته موضوع یا فاعل اعمال و وقایع هستند. البته سوژه نیز به نوبه خود تولید دانش و قدرت می کند و حتی خود تا حدی دارای قدرت است و در شبکه های قدرت جا دارد. پس بررسی گفتمان بررسی روابط سه جانبه این سه عنصر است: قدرت- دانش ، سوژه.
در بررسی های تاریخ خود برای بررسی افراد موثر در تاریخ بررسی می کنیم که آنام محصول روابط قدرت- دانش هستند. همچنین در مطالعۀ تاریخ در نظر داریم که مورخ و موضوع انتخاب شده برای تحقیق هر دو محصول همین رابطه هستند.
مؤسسات: بحث دیگر مهم در بررسی های تاریخی فوکو، مؤسسات هستند. از دید فوکو آنچه جامعه می خواهد و سعی بر تولید آن دارد، بدن های مطیع است. برای تولید چنین سوژه هایی، انسان را از بدو تولد تا حین مرگ در مؤسسات مختلف جا می دهد تا آنان بتوانند از انسان بدنی سر به راه بسازند. مؤسسات محل اعمال قدرت و تولید دانش هستند. پس حین بررسی تاریخی مهم است که در هر دوره بتوان مؤسسات مؤثر را تشخیص داد و اعمال قدرت یا تولید دانش آنان را پیدا کرد.
تاریخ؛ تفسیر زمان حال از رویدادهای گذشته: فوکو مانند تمامی طرفداران پست مدرن معتقد است هیچ الگوی واحد برای محک زدن مطالب ، برای تشخیص درست و غلط و امثال آن وجود ندارد. هر امری و نظریه ای مانند اثری هنری است که تنها می توان نظر خود را درباب آن اظهار کرد اما نمی توان گفت آن اثر درست یا غلط است. در اصل حقیقتی وجود ندارد که با آن بتوان سایرین را محک زد. تاریخ نویسی همواره تفسیری جدید از یک رخداد است. هیچ اصل ماجرا یی وجود ندارد که مورخ به دنبال آن باشد بلکه صرفاً نظراتی جدید است که هر بار مورخ – که خود محصول قدرت- دانش است – در باب یک رخداد اظهار می کند. تفسیرها همواره و در ادوار مختلف بنا بر نظام های مختلف قدرت – دانش می تواند متفاوت باشد. هر جامعه رژیم های حقیقت خود را دارد.این نوعی از گفتمان است که حکم های صحیح و غلط را وعظ می کند. رژیم های حقیقت برساخته و ما حصل شبکه های قدرت یک اجتماع است.
بر همین مبنا تاریخ بررسی زمان حال است. تمامی تاریخ ، تاریخ زمان حال ست. مورخ تمامی پیش فرض ها و دیدگاه هایش را با خود به گذشته می برد و با چشم حال به گذشته می نگرد تا درک رخدادی را در زمان حال بکند. در همین جا بحث زبان هم مطرح می شود که البته ما از آن صرف نظر می کنیم.
رد تصور جبر در تاریخ: از دید فوکو وقایع تاریخی ضروری و جبری نیستند و یک سلسله علت و معلول نیست که ناچار به رخدادی ختم شود بلکه وقایع هر یک در نوبه خود منحصر به فرد هستند و "اتفاقاً" رخ می دهند. این به معنی تصادف هم نیست بلکه اصطلاح eventually را به کار می برد.
تبارشناسی و باستان شناسی: دو اصطلاح در روش تاریخ نویسی فوکو است. در کل باستان شناسی بررسی گفتمان هاست. گفتمان ها مستقل و بسته به خود نیستند بلکه با هم در ارتباط ، توافق و اختلاف اند. باستان شناسی این روابط را به خصوص بررسی می کند زمانی که گفتمان ها درجایی اختلاف دارند . در این حال با وجود تمامی اختلافات موجود ، از نظر فوکو، گفتمان ها به زبانی مشترک می رسند که با آن حتی به مخالفت و درگیری با هم می پردازند.
تبارشناسی در ادامه باستانشناسی است و جدای از آن نیست. تبارشناسی بررسی روابط قدرت – دانش و سوژه است.
البته همانگونه که همواره تاکید می کنیم، هرگز نمی توان مدعی بود که تاریخ نویسی پست مدرن همین است و ما قادریم به این روش واقعا کار کنیم اما از دور دستی است که بر آتش می رسانیم.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
بسمه تعالی
موضوع تحقیق:
روش های مرمت و نگهداری
راههای آسفالت شده ، پل ها و وسایل کنترل ترافیک
ارائه دهندگان :
پیام مبصر
حامد محمدی
جابر رحیمی
استاد راهنما:
مهندس فلاح
دانشگاه آزاد اسلامی واحد گرگان خرداد 86
بطور کلی انواع خرابی ها به دو دسته تقسیم می شوند.
الف) خرابی های بنیادی
ب) خرابی های سطحی
خرابی های بنیادی به علت عدم قدرت باربری کافی بستر راه و صدمه های وارد شده اتفاق می افتد.
خرابی های سطحی به علت ناهمواری زیاد سطح جاده ، بهره برداری از مسیر راه را با اشکال مواجه می کند
تشخیص نوع خرابی راه بسیار مهم است چرا که عمل مرمت و بهسازی راه بر اساس تشخیص نوع خرابی انجام می شود
ترکها:
ترکهای موزائیکی (پوست ماری – سوسماری)
این نوع ترک ها که در تکه های نسبتا کوچک چند ضلعی ظاهر می شوند به دلیل شبیه بودن به پشت سوسمار به این نام خوانده می شود و با تکرار بارگذاری وسعت آنها افزایش می یابد
عوامل بوجود آورنده این ترکها عبارت اند از:
1)تغییر شکل بیش از حد لایه ها در اثر بارگذاری
2) خستگی بیش از حد لایه ها
روش مرمت : اگر ترک خوردگی موضعی باشد با استفاده از وصله عمیق آن را تعمیرمی کنیم. اگر ترک خوردگی منطقه وسیعی را پوشانده باشد برای تقویت آن باید از یک لایه روکش آسفالتی با ضخامت مناسب استفاده کرد
وصله سطحی
انجام وصله سطحی شامل مراحل زیر است
الف) خط کشی و بریدن قسمت خراب شده روسازی به صورت شکل های منظم هندسی بطوری که خطوط برش حداقل حدود 30سانتی متر در تمام نقاط از خرابی ها فاصله داشته و ضمنا سطح برش به صورت قائم و عمود بر سطح رو سازی باشد.
ب) تمیز کردن قسمت بریده شده از آب و مواد شل و کنده شده با استفاده از جارو و یا هوای فشرده
ج) قیرپاشی سطح داخلی قسمت بریده شده شامل کف و دیواره ها
د) پر کردن محل گودی با مخلوط بتن آسفالتی
ه) کوبیدن و متراکم کردن مخلوط به طوری که سطح نهایی به دست آمده همسطح روسازی قسمت های مجاور شود.
وصله عمقی
مراحل این روش نظیر آنچه که در مورد وصله سطحی شرح داده شده است با این تفاوت که علاوه بر بریدن و برداشتن سطح رویه ی آسفالتی قسمتی و یا تمام مصالح لایه اساس و زیراساس هم برداشته می شود ضمنا در این حالت قیر پاشی تنها به سطح دیواره ها محدود می شود .
ترک برشی:
به ترک هاییی گفته می شود که به موازات محور طولی راه و به فاصله کمی از لبه رو سازی قرار گرفته باشند . این ترک ها ممکن است علاوه بر ترک های طولی دارای ترکهای عرضی نبز باشند . علت وجود این ترکها مقاومت برشی پایین خاک یا مصالح روسازی است .
این نوع ترکها در راههایی که در خاکریز های با شیب شیروانی زیاد و ناپایدار ساخته شده اند مشاهده می شوند .
روش مرمت : پس از رفع علت خرابی با برداشتن قسمت های ناپایدار روسازی و پرکردن آن با بتن آسفالتی گرم ، سطح قسمتهای خراب شده و نشت کرده ی روسازی عملیات تعمیر انجام می شود.
ترک انقباضی :
این ترک ها بر اثر تغییر حجم و جمع شدن رویه آسفالتی در اثر افت دمای محیط بوجود می آیند این ترک ها معمولا عرضی هستند و گاهی هم به شکل مجموعه ای از ترک ها قطعات بزرگی را تشکیل می دهند تفاوت ظاهری این ترک ها با ترکهای موزاییکی این است که ترک های انقباضی سطح رویه را به قطعات بزرگتری تقسیم می کنند و همچنین گوشه های این قطعات تیزتر است و علت بوجود آمدن این نوع ترک ها به کار بردن قیری است که برای آب و هوای منطقه مورد نظر سفت می باشد
روش مرمت:برای مرمت این نوع خرابی باید ابتدا ترک ها با قیر یا قیر حاوی ماسه ریز دانه و سنگدانه (بسته به نسبت گشادی ترک) پرشود و سپس در صورت لزوم با استفاده از یک لایه نازک روسازی ، روکش شود.
تر کهای بین دو خط:
این نوع ترک ها در حقیقت همان درزهای طولی بین خطوط راه هستند که به علت اجرای نادرست رویه آسفالتی درزهای آن باز شده اند ورود آب در این ترک ها باعث تشدید خرابی و باز تر شدن ترک ها می شود
علت وجود این ترکها ، اجرای غیر همزمان رویه آسفالتی خطوط مجاور یکدیگر است . زیرا پس از پخش و کوبیدن آسفالت خط اول و سپس خط مجاور آن درزی بین دو خط بوجود می آید که باعث خرابی در آینده می شود. همچنین این نوع خرابی بین خط کناری و شانه آسفالتی راه ممکن است بوجود آید . جهت اجتناب از این خرابی ها باید حتی المقدور سعی شود با بکار بردن مقدار کافی ماشین های پخش آسفالت، مصالح تمام عرض راه بطور همزمان پخش و کوبیده شود.
جهت مرمت ترک بین دو خط باید این ترک ها با استفاده از قیر یا قیر حاوی ماسه ریزدانه و گرد سنگ پر شود تا جلوی ورود آب به داخل ترک گرفته شود .
ترک های انعکاسی :
ترک های انعکاسی به ترک هایی اطلاق می شود که در سطح روکش آسفالتی و در محل هایی که ترک هایی در سطح روسازی قدیمی وجود داشته پدید آمده باشد . این ترک ها در حقیقت انعکاس ترک های لایه زیرین در لایه روکش آسفالتی است . این ترک ها معمولا در سطح روکش آسفالتی که بر روی روسازی آسفالتی یا ترک های عریض تر و مرمت نشده ساخته می شوند نیز پدید می آیند .
علت بوجود آمدن ترک های انعکاسی حرکات افقی و قائم لایه واقع در زیر روکش آسفالتی است .
این حرکات در اثر تغییرات رطوبت و درجه حرارت در مصالح روسازی و هچنین در اثر عبور وسایل نقلیه سنگین به وقوع می پیوندد .
برای مرمت ترک های انعکاسی باید این ترک ها با استفاده از قیر یا قیر حاوی ماسه ریز دانه و گرد سنگ پر شوند .
ترک های هلالی (لغزشی):
ترک های هلالی معولا در مسیر حرکت چرخ های وسایل نقلیه به علت وارد شدن نیروهای شدید افقی (ترمز کردن) در سطح رویه آسفالتی بوجود می آید .
علت تشکیل شدن این ترک ها فقدان چسبندگی کافی بین لایه رویه ی آسفالتی و لایه زیر آن است . وجود موادی از قبیل گرد و خاک ، روغن های نفتی یا آب که ممکن است به علت عدم دقت روی سطح راه قبل از اجرای رویه آسفالتی وجود داشته باشد ، می تواند منجر به به وجود آمدن این ترک ها شود. عدم بکار بردن اندود سطحی بین لایه آستر و لایه رویه ی آسفالتی نیز می تواند سبب بوجود آمدن ترک های هلالی شکل شود.
مناسب ترین نحوه مرمت این نوع خرابی ، کندن قسمت خراب شده و استفاده از بتن آسفالتی گرم برای انجام وصله سطحی است.
تغییر شکل های سطح رویه:
نشست محل کنده کاری شده:
این خرابی به نشستی که در محل کنده کاری شده ی روسازی به منظور عبور آب و گاز یا کابل تلفن و امثال آن بوجود آمده اطلاق می شود. علت این خرابی فقدان تراکم کافی مصالح به کار رفته برای پرکردن مجدد محل کنده شده است .
برای جلوگیری از بوجود آمدن این خرابی باید ابتدا محل کنده کاری شده بلافاصله پس از اتمام عملیات با مصالح مناسب پر شده و به خوبی متراکم شود و سپس روسازی آن با استفاده ار بتن آسفالتی گرم انجام شود باید توجه داشت که ضخامت رویه آسفالتی محل مرمت شده نباید به هیچ وجه از ضخامت رویه قسمت های مجاور آن کمتر باشد .
برای مرمت محل نشست کرده باید قسمت خراب شده با استفاده از بتن آسفالتی گرم پر شده و به خوبی متراکم شود . ضخامت لایه بتن آسفالتی بکار رفته باید به اندازه ای باشد که پس از متراکم کردن آن سطحش قدری از سطح بقیه روسازی بالاتر باشد .
روکش آسفالتی
روکش کردن بطور کلی برای دو منظور مختلف انجام می شود .
الف) رفع ناهمواری های سطح روسازی که به علت ترک خوردن ، تغییر شکل دادن ، خرد شدن و غیره بوجود می آید
ب) افزایش قدرت باربری روسازی
معولا مساله ای که در طرح روکش ها مطرح است تعیین مشخصات فنی مصالح روکش و تعیین ضخامت آن است در مواردی که روکش فقط به منظور رفع ناهمواری های سطح یک روسازی انجام می شود ضخامت روکش کم است و حتی ممکن است به نازکی 1.5 تا 2 سانتی متر نیز برسد از طرف دیگر در مواردی که هدف از انجام روکش افزایش قدرت باربری روسازی است ضخامت روکش باید با در نظر گرفتن عوامل موثر از قبیل شرایط سیستم روسازی موجود ،میزان آمد و شد وسایل نقلیه ، شرایط جوی منطقه و مقاومت خاک بستر به طور صحیح و اصولی طرح شود.
موج:
این خرابی به صورت موجی در جهت حرکت وسایل نقلیه در سطح رویه آسفالتی بوجود می آید . روسازی های آسفالتی که مصالح رویه آنها به طرز صحیح ، طرح و انتخاب نشده اند و در نتیجه دارای استقامت برشی کافی نیستند ، به این صورت در می آیند . موج
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 75
پیش گفتار
ورود تکنولوژی جدید و اصولا نوآوری چون همواره با سنت توام است ، همیشه یکی از مسائل بحث انگیز در کشورهای در حال توسعه بوده است. سنت ها ریشه در اعماق وجود مردمان داردو همیشه نوآوری با مقاومت ذاتی روبه رو می شود، چرا که آن را سببب تخریب پیشینه فرهنگی خود تصور می کنند و مغایر با زیر ساخت های فرهنگی خود می دانند.
هدف ساختمان سازی باید تامین زیبایی ، پایداری و آسایش باشد. چون پیروی کامل از ترکیب فضاهای معماری سنتی به سبب تحولات جدید در صنعت ساختمان ،مانند تراکم زیاد و رشد عمودی آن در شهرها ،دیگر امکان پذیر نیست ، لذا پافشاری بر کاربرد مصالح سنتی و مقاومت در برابر نواوری در این زمینه تنها یک تعصب خشک به شمار می اید . عقل و منطق حکم می کند که نواوری و تکنولوژی را در خدمت احیای فرهنگ اصیل به کار گیریم و به جای هدر دادن فضا ها و پافشاری بر روش های سنتی یا تقلید بدون دلیل از روش های بیگانه و تخریب فرهنگ ملی ،سعی کنیم از هر مصالحی با توجه به کار بری ،هزینه سرعت اجراو رعایت سایر مشخصات فنی به موقع و به نحو احسن استفاده بریم .بدین ترتیب می توان بسیاری از مشکلات ساخت و ساز ، نظیر سستی و عمر کم ساختمان ها و اتلاف انرژی و هزینه های بالا ی مسکن ، را برطرف کرد و ضمن بهره گیری از فن اوری و حفظ فرهنگ سنتی ، به دوام ، آسایش و زیبایی در ساختمان دست یافت.
بسم الله الرحمن الرحیم
روش های طراحی و تولید صنعتی
استاد : مهندس شادیفر
دانشجویان :
رضوان اصغری
محمد خیر ابادی
زمستان 1386
تاریخچه پیدایش تیغه های غیر باربر
تا قبل از قرن نوزدهم ، ساختمان های بلند محدود به معابر،مساجد ، اهرام ، قلعه ها و برج ها بود که ارتفاعشان از سی متر تجاوز نمی کرد. مصالح به کار رفته در این گونه بنا ها اغلب آجر و خشت و ساگ و ساروج بود. سقف ها را بیشتر قوس و طاق تشکیل می داد به قسمی که مصالح تحت تنش فشاری قرار گیرند تا کششی.در مواردی هم که ناگزیر سقف صافی ایجاد می شد ، از الوارهای چوبی در دهانه های کوچک استفاده می کردند.
در سال 1855 پس از ان که هنری بیمر انگلیسی نخستین روش تولید فولاد در حجم زیاد را ارائه کردع کم کم فولاد به عنوان یکی از مستحکم ترین مصالح ساختمانی پدیدار شد و به موازات ظهور فولاد در سال های 1890 به بعد ، بتن یکی از مصالح سازه ای رواج یافت.
ان گاه با پیدایش انقلاب صنعتی که با رشد سریع جمعیت و شهر نشینی همراه شد ، مرحله گذر از رادیو باربر ( خارجی و داخلی ) به اسکلت بنا پیش امد و همراه با رشد عمودی ساختمان ها ، سازه ها ی بلند و آسمان خراش ها ظاهر شدندد که در انها مقومت در برابر نیروهای ثقلی ناشی از وزن و نیرو های جانبی ناشی از زلزله کلا به عهده اسکلت بنا ( قالب های فلزی یا بتنی ) بود و دیوار ها نقش جدا کننده داخلی یا خارجی و عمو ما غیر باربر را داشتند.
تعریف و تقسیم بندی تیغه ها(Partitons)
تیغه ها بنا به تعریف پانل های جداکننده ای هستند که باربر نیستند و تنها وزن خود را تحمل می کنندو معمولا ضخامتشان بین 4 تا 15 سانتی متر است.
تیغه ها چنانچه بین قسمت داخل و خارج بنا قرار گرند ودر واقع در قسمت پیرامونی بنا واقع شوند ، « تیغه خارجی » نامیده می شوند . این نوع تیغه ها از طرف خارج در معرض آفتاب ، باد، باران، و برف قرار دارند و چون نگهدارنده نمای ساختمان نیز پوشش مناسب با مصالح نما مو رد توجه ویژه قرار گرند.
تیغه های واقع در قسمت داخلی ساختمان « تیغه داخلی » نامیده می شوند . این نوع به تیغه ها به دو دسته « فرعی » و « اصلی » تقسیم می شوند . تیغه های فرعی بین فضاها ی یک آپارتمان ( یا واحد مسکونی ) قرار دارند، تیغه های اصلی از نظر انتقال حرارت و صوت بیش از تیغه های فرعی اهمیت دارند.
تیغه های جداکننده فضاهای داخلی یک آپارتمان یا واحد مسکونی ( تیغه های فرعی داخلی)را نیز از نظر کاربرد می توان به دودسته حایل بین فضای خشک یا حایل بین دو فضای خشک و تر ( مثلا بین حمام و اتاق خواب ) تقسیم بندی کرد.
در دیوارهای غیر باربر داخلی و خارجی ویژگی های حرارتی و صوتی مصالح اهمیت می یابد و به همین دلیل اغلب کاربرد مصالح تو خالی در این مورد ترجیح داده می شود.
تیغه ها رامی توان ار دید دیگری به دو دسته قابل جابه جایی و غیر قابل جابه جایی ( ثابت ) تقسیم بندی کرد ، که در حالت اول ، کاربری آن در قسمت پارتیشن بندی اداری یا سالن های چند منظوره نمایشگاهی است که مصالح تیغه با بازیافت ( با حداقل پرت ) از قسمتی به قسمت دیگر منتقل می شود .
تیغه ها را می توان با توجه به مشخصات فنی انها به چندین نوع دسته بندی کرد، ولی از نظر سازه ای تقسیم بندی تیغه ها به دخالت در تشکیل قاب میانی در جه دوم ( قاب میان پر) و نحوه اتصال تیغه به قاب اصلی و باربر به ویژه در مناطق زلزله خیز یا عدم دخالت ان از اهمیت خاصی برخوردار است.
بررسی تیغه ها از نظر مقاومت در برابر نیروی زلزله
اگر تیغه های جدا کننده غیر سازه ای به صورت صلب به یک قاب سازه ای ساختمان متصل شده باشند ، هنگام وقوع زلزله به تبعیت از تغییر شکل قاب ، تغییر شکل می دهد . در بخی مورد بهبود رفتار سازه به جای دیوارهای مجوف از دیوارهای توپر با تکیه گاه کامل در هر طبقه استفاده می شود . این دیوارها که قاب بند یا میان قاب نامیده می شوند ، به خوبی با قاب های خمشی ساختمان کار می کنند و تا حد زیادی سبب جذب انرژی زمین لرزه می شوند . حال اگر تحمل تغییر