لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 22 صفحه
قسمتی از متن .doc :
آثار و اندیشه های سیاسی شهید مطهری
اشاره :
شهید مطهری از معدود فلاسفه ی بزرگ اسلامی است که به گونه ای نظام مند در باب اندیشه و ابعاد مختلف فلسفی ، اجتماعی ، متدولوژیک (روش شناخت) دینی ، فرهنگی و سیاسی آن کار کرده و بنیانی را گذاشته است که در آینده هم چنان راه گشای دوست داران مباحث فلسفی – اندیشه ای جهان اسلام خواهد بود .
شهید مطهری پس از روشن کردن بنای متدولوژیک بحث خود به ایجاد بنیادهای فلسفی بحث پرداخته و سپس وارد حوزه ی اجتماع و فرهنگ شده و در نهایت به نتیجه ی سیاسی می رسد . بنابراین در بحث اندیشه های سیاسی ایشان نیز باید این روال را مد نظر قرار داد . بدون شک تکمیل بحث در قالب مقاله ی کوتاه وافی به مقصود نخواهد بود اما امیدواریم این مقاله به عنوان مدخلی بر کارهای بیش تر در زمینه ی افکار و آثار آن شهید بزرگوار مثمر ثمر باشد ؛
روش شناسی
شهید مطهری در زمینه روش شناسی یک مشرب منعطف را دنبال کرده است . نه خود را به قیاس محدود می کند و نه این که اسیر استقرا و اسلوب تجربی می شود . او معتقد است انسان باید جایگاهش را بشناسد و بداند در کجا از اسلوب تجربی استفاده کند و کجا به قیاس بپردازد . این شیوه ی غیر تعصب آمیز روش شناختی ، بنیادی بر اندیشه های شهید مطهری می گذارد که سیر تفکرات فلسفی تا اندیشه های سیاسی ایشان را به گونه ای دل نشین قابل فهم و پذیرش می کند .
شهید در ارتباط عقل و دین نیز تلاش می کند تا عقل را در راه تحلیل مسایل دینی به کار گیرد و علاوه بر تکیه بر عقل روشن اندیش ، ضعف های عصر روشنگری غرب در نگاه تک بعدی به عقل را با توسل به اصول و احکام دینی برطرف سازد (1) .
مراحل بالاتر در نگاه روشی و تحلیل فلسفی – سیاسی شهید مطهری با کشف ریشه های تاریخی مسایل فلسفی آغاز می شود . سپس مباحث مطرح نزد فلاسفه مورد بررسی قرار می گیرد و آن گاه در قالب مطالعه ی تطبیقی ، موضوعات با توجه به نظرات فلسفی و سیاسی اندیشه مندان غیر مسلمان و عمدتاً با توجه ویژه به سیر اندیشه در غرب مورد بحث قرار می گیرد .
شهید مطهری در مباحث خود به نوعی آسیب شناسی و موردیابی مسایل سیاسی و دیگر مسایل مبتلا به جوامع اسلامی و جامعه ی ایران پرداخته و مطالعه ی موردی خود را بر روی موضوعات و مسایل مزبور سامان می دهد (2) .
بنیادهای فلسفی
در رابطه ی فرد و جامعه ، شهید مطهری معتقد است که « جامعه » بسان یک موجود زنده است که از حیات واقعی برخوردار می باشد . به اعتقاد ایشان « قرآن برای جوامع ، سرنوشت مشترک ، نامه ی عمل مشترک ، فهم و شعور ، طاعت و عصیان معنی ندارد و قرآن همان طور که برای فرد حیات و موت قائل است واقعاً برای جامعه نیز حیاتی ، موتی و روحی قائل است (3) »
این نگاه شهید مطهری به جامعه برخلاف نگاه های ابزار گرایانه ی اندیشه ی غرب بعد از عصر روشن اندیشی به آن می باشد . در جامعه ی مکانیکی غرب ، فرد اصل است و جامعه مصنوع او . اما در اندیشه ی شهید مطهری ، فردیک موجود اجتماعی است که باید در اجتماع زندگی کند وگرنه منقرض خواهد شد . در واقع جامعه محل تحقق شخصیت فرد است .
به همان نسبت جامعه نیز از افراد آن شخصیت می گیرد . چنین نگاهی نیز فارغ از تعصبات دو مکتب فردگرایی و جامعه گرایی (ایندیویدوالیسم و سوسیالیسم) شکل می گیرد و با نگاهی ویژه به نظریه ی فطرت در اسلام تقویت شده است (4) .
در کل در نظریه ی تکامل اجتماعی انسان ، شهید مطهری فطرت انسانی را اصل گرفته و معتقد است در قالب روابط مبتنی بر اخلاق فردی و اجتماعی ، ایمان به هدف خلقت و بعثت انبیا ، انسان می تواند مراحل تکامل را در جامعه ی اسلامی طی نماید. این نگرش هر گونه یاس و بدبینی نسبت به سرشت بشر و آینده ی بشریت را رد کرده و با نقد دگماتیسم موجود در مکاتب مارکسیسم، اگزیستانسیالیسم و علم گرایی منبعث از اندیشه های لیبرالی و روشن اندیشی همراه است (5) .
نقد چهار جریان عمده
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 39
فلسفه سیاسى افلاطون و ارسطو
سیدمهدى سیدیان
برگرفته از شماره 68 نشریه معرفت از نشریات موسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی (ره)
مقدّمه
افلاطون و ارسطو را مى توان به عنوان پدران فلسفه سیاسى غرب باستان قلمداد کرد. حتى اگر بگوییم که فلسفه سیاسى معاصر هم متأثر از آن ها بوده، ادعاى گزافى ابراز نکرده ایم. با توجه به اهمیت این دو متفکر در عرصه فلسفه، بخصوص فلسفه سیاسى، به جاست تا نظرى کلى و اجمالى به فلسفه سیاسى آن ها بیندازیم. حکومت مطلوب، لزوم حکومت فیلسوف، منشأ قانون، جایگاه علم سیاست و رابطه شهروند با قانون محورهایى هستند که در فلسفه سیاسى این دو شخصیت بزرگ یونان مورد بررسى قرار خواهند گرفت. ابتدایى ترین کتاب هاى فلسفه سیاسى را باید کتاب جمهور و قوانین افلاطون و سیاست و اخلاق نیکوماخوس ارسطو معرفى کرد. از این رو، در این چند کتاب، محورهاى یاده شده پى گرفته خواهند شد.
کتاب «جمهور»
الف. شکل گیرى شهر
افلاطون انسان ها را زاده زمین مى داند و معتقد است هر آنچه لازم بوده به انسان داده شود، توسط زمین اعطا شده است. از این رو، برخى انسان ها داراى سرشت برتر هستند و برخى فروتر. چون زمین، که آن ها را در درون خود پرورش مى داد، به برخى استعداد و خاصیت طلا اعطا کرد و به برخى دیگر، نقره و به دسته سوم آهن و برنج; و انسان ها چون زاده خاکند، باید از آن مراقبت کنند و از تجاوز دشمنان مصون دارند و به دیگر هموطنان خویش هم به دلیل آن که آنان نیز از خاک متولد شده اند، به چشم برادرى نگاه کنند.
افلاطون دروغ مصلحت آمیز را روا مى داند و براى تربیت زمامداران و نگهبانان هم متوسّل به آن مى شود. بنابراین، به آن ها چنین وانمود مى کند که حقیقتاً آنان زاده زمین هستند. افلاطون در کتاب جمهور به افسانه «پیدایش شهر» پرداخته، مى گوید: «حقیقت امر این است که آنان (زمامداران و سربازان و سایر مردم) همه در این مدت، در شکم زمین پرورش مى یافته اند و هم خود و هم اسلحه آن ها و هم آنچه دارند، در آن جا آماده و مهیّا شده و زمین، که مادر آنان است، آنان را به محض آن که آماده شدند، به این دنیا آورده است. پس اکنون بر آن هاست که این سرزمین و مسکن خود را در حکم مادر و دایه بدانند و آن را از حملات دشمن حفظ کنند و سایر مردم شهر را مانند برادر تلقّى نمایند; زیرا آنان نیز از شکم همین زمین بیرون آمده اند. ... شما که اهالى این شهر هستید، همه برادرید; اما از میان شما، آنان که لیاقت حکومت بر دیگران را دارند خداوند، نهاد آنان را به طلا سرشته است و بنابراین، آن ها پر بهاترین افرادند و اما خداوند در سرشت نگهبانان نقره به کار برده و در سرشت برزگران و سایر پیشهوران آهن و برنج. و چون اصل و مبدأ همه شما یکى است، معمولا فرزندان شما هم مانند خودتان خواهند بود.»1
اساساً کتاب جمهور افلاطون با بحث «عدالت» آغاز مى شود. سپس چند تعریف براى آن ارائه مى گردد. اما بحث ادامه پیدا مى کند تا این که در کتاب دوم، افلاطون تشبیهى را پیش مى کشد:
«اگر کسانى که قوّه باصره آن ها ضعیف است، مأمور شوند که حروفِ ریزى را از مسافت دورى بخوانند و یکى از آنان متوجه شود که همان خط در جاى دیگرى به حروف درشت تر و روى لوح بزرگ ترى نوشته شده است، گمان مى کنم این فرصت را مغتنم شمرده، نخست حروف درشت تر را خواهد خواند و سپس ملاحظه خواهد کرد که آیا حروف کوچک تر هم، همان است یا نه.»2
پس از دیدگاه افلاطون، باید ابتدا «عدالت» را در سطح شهر، که لوح بزرگ ترى است، جستوجو کرد تا عدالت در افراد هم واضح و آشکار گردد. همه صفات و مفاهیم دیگر نیز از این قبیل هستند.
اولین گام در پیدایش شهر، این است که انسان ها «به خود بسنده»3 نیستند. هیچ فردى براى خود کافى نیست، بلکه به چیزهاى بسیارى نیازمند است. احتیاج، انسان ها را با یکدیگر شریک مى کند و پیوند مى دهد; کثرت حوایج موجب مى گردد تا انسان هاى زیادى در یک مرکز گرد آمده، با هم معاشر شوند و به یکدیگر کمک کنند. این محل تجمع را «شهر» مى نامند. پس پایه و اساس شهر، احتیاجات انسان ها به یکدیگر است و بزرگ ترین و نخستین نیازمندى ما فراهم کردن خوراک است. تهیه مسکن و تهیه لباس در رتبه بعد قرار دارند. عده اى باید بنّا و عده اى دیگر برزگر و گروه سومى پارچه باف، دیگران کفش دوز و پیشهور و جز آن باشند تا مایحتاج بدن فراهم گردد. استعدادهاى افراد متفاوت است; چون «طبیعت در همه ما استعدادهاى مشابه خلق نکرده، برخى براى یک کار شایسته اند، در حالى که دیگران براى کارهاى دیگر.»4
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 10
مفهوم « عزاداری سیاسی » در اندیشه امام خمینی
« سیاست » در مفهوم صحیح و انسانی آن و نه آنچه در جهان سیاسی معاصر و نظام های حکومتی غرب به ظهور می رسد و پیش از آن در ادوار تاریخی مصادف با حاکمیت سیاسی بنی امیه و بنی عباس تجلی یافت از ملزومات بزرگ و اجتناب ناپذیر برای اداره امور و مدیریت کارآمد و انتظام و سازمان دهی جامعه محسوب می شود.
« سیاست » در مفهوم صحیح و انسانی آن و نه آنچه در جهان سیاسی معاصر و نظام های حکومتی غرب به ظهور می رسد و پیش از آن در ادوار تاریخی مصادف با حاکمیت سیاسی بنی امیه و بنی عباس تجلی یافت از ملزومات بزرگ و اجتناب ناپذیر برای اداره امور و مدیریت کارآمد و انتظام و سازمان دهی جامعه محسوب می شود.
نگرش اسلام به سیاست در مقایسه با نگرش نظام های سیاسی و حکومتی غرب نه تنها از مشخصه « جامعیت » برخوردار است که دارای هدف و جهت سالم می باشد و خاستگاه این نگرش والا ایدئولوژی اسلامی است که برخلاف ایدئولوژی های سایر مکاتب و مسالک که « گروهی » و « نژادی » می باشند « انسانی » است و همواره به مصالح همه انسان های روی زمین می اندیشد و تلاش های علمی و عملی خود را در مسیر تامین سعادت و رستگاری بشریت سامان دهی می کند نه برای گروه و نژاد خاص و با اهداف و مطامع سیاسی و اقتصادی پیوند خورده با حکومت های سرمایه داری خون آشام و لجام گسیخته ای که از گذشته تا امروز به بسط سیطره خود و افزودن بر مستعمرات خویش با روش جاهلیت های کهنه و مدرن تداوم می دهند و آخرین حلقه آن با تهاجم نظامی آمریکا به عراق و غارت منابع ثروت ملی مردم ازجمله « نفت » تکمیل گردید!
مشخصه « جامعیت » در « سیاست اسلامی » ما را به موضوعات متنوع و گوناگون راهنمایی می کند که همه آنها در عین آن که معنوی می باشند سیاسی هستند و در همان حال که از جنبه اعتقادی و اخلاقی و تربیتی « عبادت » محسوب می شوند از جنبه سیاسی نیز عبادت خدا به شمار می روند و البته با آثاری بسیار عظیم تر و گسترده تر زیرا بین آنچه در حیات فردی و در خلوت های خاص بندگان با پروردگارشان عبادت است با آنچه که در وسعت و گستردگی جامعه و کشور و در صحنه های اجتماعی و سیاسی عبادت می باشد تفاوتی فراوان وجود دارد و به همین دلیل آثار و نتایج این دو نوع عبادت قابل مقایسه با یکدیگر نمی باشند.
در نگرش به جامعیت سیاست در اسلام « عزاداری سیاسی » یکی از ابعاد موضوعی آن به شمار می رود همچنان که « اخلاق سیاسی » (۱ ) جنبه و جلوه ای دیگرند این جامعیت است و همچنین است « نماز سیاسی » (۲ ) و « حج سیاسی » (۳ ) عزاداری سیاسی را ائمه اطهار(ع ) بنیان نهادند و شیعیان را به انجام آن در تمام اعصار و زمان ها ترغیب کردند لکن متاسفانه این موضوع مهم و حیاتی به مرور مغفول و فراموش گردید و علت اصلی آن نگرش ظاهری برخی از افراد و گروه ها به « عزاداری » و غفلت از شناخت فلسفه اصلی آن و بسنده کردن به سطح و بازماندن از عمق است . در کنار این غفلت رنجزا تحرکات مرموز و پنهان حکومت های بنی امیه و بنی عباس و پس از آن حکومت های ضدشیعه تداوم یافته در بستر زمان از دیروز تا امروز عامل مهم دیگری در مغفول ماندن عزاداری سیاسی می باشد زیرا این حکومت ها عزاداری سیاسی را به نفع خود نمی دیدند و ارکان حاکمیت ظالمانه خویش را در اثر تحقق آن متزلزل می یافتند و به همین دلیل کوشیدند تاآن را از درون تهی سازند و از آثار سیاسی آن جلوگیری کنند و به این کار توفیق حاصل نمودند.
یکی از هنرهای بزرگ امام خمینی این بود که « عزاداری سیاسی » را که در طول قرن ها توسط نظام های حکومتی باطل ازجمله نظام ستمشاهی با دسیسه ها و ترفندهای گوناگون تحریف و دگرگون گشته بود زنده و احیا نمود.
حضرت امام خمینی عزاداری سیاسی را دیگر بار به ادبیات سیاسی شیعه بازگرداند و بیداری و تحرکی آفرید که نقش بزرگی در پیشبرد نهضت شکوهمند اسلامی ایفا نمود و موجب گشت آثار این نوع عزاداری ـ که در واقع همین یک نوع عزاداری مورد قبول و پذیرش اسلام می باشد و با انگیزه اصلی ائمه اطهار(ع ) از بنیان نهادن آن انطباق دارد ـ در صحنه ها و عرصه های فعالیت های سیاسی وارد شود و به طور ملموس به مشاهده درآید و راه های هر نوع توجیه و حمایت های بی پایه و اساس درباره عزاداری های سطحی و آمیخته با تحریف و خرافه را مسدود سازد.
برای بررسی مفهوم عزاداری سیاسی در اندیشه امام خمینی باید ابتدا به این حقیقت توجه نمائیم که « تشیع » مکتبی است که « مبارزه سیاسی » در متن آن نهفته و با تار و پود آن امتزاج یافته است و همین حقیقت خاستگاه اصلی « عزاداری سیاسی » به شمار می رود. به دیگر سخن تشیع مکتبی است انقلابی که سکون را برنمی تابد و در همه اعصار مقابله و مبارزه با ظلم و جور و حکومت های خودکامه و ضدالهی را از اهداف محوری خود قرار می دهد و طبیعی است که در مسیر تحقق همه جانبه این هدف مقدس عزاداری و سوگواری برای حضرت امام حسین (ع ) باید با هدفمندی سیاسی و برای حمایت از حق و مبارزه با باطل و یاری رسانی به جبهه حسینیان و سرکوب جبهه یزیدیان در همه اعصار و زمان ها محقق گردد.
امام خمینی در این باره اینگونه تصریح دارد :
یکی از خصلت های ذاتی تشیع از آغاز تاکنون مقاومت و قیام در برابر دیکتاتوری و ظلم است که در تمامی تاریخ شیعه به چشم می خورد هرچند که اوج این مبارزات در بعضی از مقطع های زمانی بوده است (۴ )
شهادت امیرالمومنین علیه السلام و نیز حسین علیه السلام و حبس و شکنجه و تبعید و مسمومیت های ائمه علیهم السلام همه در جهت مبارزات سیاسی شیعیان علیه ستمگری ها بوده است . (۵ )
در نگاه حضرت امام خمینی ائمه اطهار(ع ) برای زنده ماندن نهضت مقدس کربلا و اهداف و آرمان ها و ارزشهای راهگشا و تحرک زای آن عزاداری سیاسی را بنیان گذاشتند تا به این وسیله عواطف و احساسات مردم با بینش و شناخت ناشی از فلسفه های اصلی این انقلاب عظیم وسترگ پیوند یابد و در مسیر تحقق مبارزات سیاسی اسلام در همه اعصار و زمان ها با حکومت های ظلم گستر و معاند با دین به جوشش و خروش درآید.
حضرت امام خمینی درباره فلسفه و انگیزه عزاداری و گریه بر مظلومیت حضرت اباعبدالله الحسین (ع ) و این که ائمه دین (ع ) به منظور حفظ اقتدار و عظمت اسلام و مسلمانان در برابر دشمنان دین بزرگداشت حرکت مقدس کربلا و تداوم حضور در صحنه های فعالیت های اجتماعی و سیاسی را ضروری می دانستند و به همین دلیل عزاداری سیاسی را در تحقق این هدف وضع نمودند اینگونه آگاهی بخشی می نماید :
« شما انگیزه این گریه و این اجتماع در مجالس روضه را خیال نکنید که فقط این است که ما گریه کنیم برای سیدالشهدا نه سیدالشهدا احتیاج به این گریه دارد و نه این گریه خودش فی النفسه یک کاری از آن
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 25
مقدمه
تحولات انقلابی در تاریخ گذشته جهان همواره به تغییر بنیادهای سیاسی و اجتماعی منجر شده است و در میان این انقلابها نهضت های انبیاء بنیادی ترین تحولات را در جوامع بوجود آورده است . از این جهت بررسی حرکت های الهی پیامبران مستلزم رسیدگی به جنبه های عقیدتی این نهضتها می باشد چرا که بعد از حرکت آنان اساس و محتوای دین خود را تشکیل می دهد لذا بررسی و نقش انقلاب و حکومتهایی که بعد از پیامبران بوجود آمده بعنوان محتوای فکری آنان ضرورت پیدا می کند چرا که ما درصدد بررسی علل گسترش اسلام هستیم و قدرت سیاسی این دین مبین که در سیطرة جهان بوجود آورد . از سوئی بررسی این تاریخ علاوه بر اهمیتش از لحاظ فکری خود پدید آورندة نهضت های بسیاری در سطح جهان شده که از این تاریخ سرنوشت ساز تبعیت دارند .
جزوه حاضر خلاصه از کتاب تاریخ تحلیلی اسلام است بقلم فرزانه دانشمند آقای رسول جعفریان که این مهم را بررسی بیشتر می نماید .
والسلام
صه کتاب تاریخ سیاسی اسلام
نقش پیامبر در حیات تاریخی اسلام
حضرت محمد بن عبدا... صلی ا... علیه و آله ، بنیان گذار مکتب اسلام 53 سال قبل از هجرت متولد شد . پدرش هرگز او را به چشم ندید ، و مادرش نیز به سنین خردسالی او درگذشت و او را تنها گذاشت .
پیامبر (ص) تا چندی به سرپرستی عبدالمطلب و پس از آن تحت نظر ابوطالب عموی خود رشد کرد ، و در حالیکه دارای نیکوترین خصائص اخلاقی و انسانی و صاحب شخصیت والای اجتماعی بود در سن 40 سالگی از طرف خداوند به ابلاغ اسلام مأمور شد .
پیامبر (ص) صرف نظر از آنکه مجری احکام الهی بود و از این رهگذر پیروزی های چشمگیری نصیب اسلام کرد ، خود نیز خصال و صفاتی را دارا بود که در توسعة اسلام نقش بسزائی داشتند . ممکن است اصل اجرای دستورات الهی مجرد از جنبه های فردی پیامبر (ص) ملاحظه شود ، اما نحوة اجرای آنها از خصلتهای فردی پیامبر (ص) به حساب می آید .
جنبه های شخصی پیامبر (ص) در رشد اسلام
1- خودی بودن پیامبر (ص) : قوم عرب در آن مقطع از زمان ، گر چه ارتباطات مختصری با ایران و نواحی شامات داشتند اما در مجموع به خود بیشتر مشغول بودند تا دیگران و جامعة آنان جامعه ای بسته و تقریباً بی ارتباط با سایر نقاط بود . مقصود ارتباطی است که در سایة آن تاثیر فرهنگی عمده ای از سایر فرهنگها کسب کنند . جامعه عرب جامعه ای بود که نمی خواست مطالب دیگران را بپذیرد ، احتمالاً آیة «وَلَوْ نَزَّلْناهُ عَلی بَعْضِ الْاَعْجبین فَقْرأهُ عَلَیْهِم ماکانوا بِه مؤمنین» اگر آن را بر برخی غیر عربها نازل کرده بودیم و برایشان می خواند . به آن نمی آورند ، به همین روحیه اشاره دارد .
خداوند پیامبر (ص) را از میان خود آنان برانگیخت ، فردی از همان جامعه که در میان آنان متولد و پرورش یافته و برای آنان خودی بود و نسبت به او غرابتی احساس نمی کردند .
2- شرافت نسبی پیامبر (ص) : قریش از سالها پیش در میان عرب قبیله ای شناخته شده و با اهمیت بود . این اهمیت به دوران قصّی بن کلاب جد پنجم پیامبر و پس از آن به بزرگوارانی چون هاشم و عبدالمطلب مربوط می شد . شخصیت هایی که ریاست مکه و کلیدداری کعبه را به عهده داشتند .
3- گذشته نیکوی پیامبر : پیامبر چهل سال در میان این مردم زندگی کرده بود ، زندگی او خالی از دو روئی و نفاق و بدور از صفات زشت و حالات ناپسند بود ، او هیچ گاه به بت پرستی آلوده نشد و در مقابل بتها سر تسلیم فرود نیاورد و برای آنها قربانی نداد . او نزد دیگران فردی صادق و امین ، و در مقایسه با دیگران فردی برتر به حساب می آمد . ابوطالب (ع) در مورد او ، هنگام ازدواج با خدیجه (ع) گفته بود :
« ثُمَّ اِنَّ ابْنَ اَخی مُحَمَّدَ بْنْ عَبْدِاللّه لایُوزَنُ بِرَجُلٍ مِنْ قُرَیْشٍ اِلّا رَجَعَ ، وَلایُقاسُ بِاَحَدٍ اِلّا عَظُمَ عَنْهُ » برادرزاده ام محمد بن عبدالله با هیچ مردی از قریش سنجیده نمی شود جز آنکه بر او برتری دارد و با هیچکس مقایسه نمی شود مگر آنکه عظیم تر است .
4- نخواندن و ننوشتن : محیطی که پیامبر در آن رشد نمود از مظاهر فرهنگی و تعالی فکر بشری عاری بود ، هیچ اثری از اخلاق و دانش در آن بچشم نمی خورد ، و هیچکس به طور مشخص از علم و فرهنگ بهره ای نداشت ، خواندن و نوشتن که از اولین ابزار کسب دانش و فرهنگ است در جزیره العرب مرسوم نبود ، و در سراسر آن جز خرافات جاهلانه و حرکات زشت کاهنانه چیز دیگری به عنوان فکردیده نمی شد .
آیة قرآن : « قُلْ لَوْ شَاءَ اللّهْ ما تَلَوْ نُهُ عَلَیکُمْ وَلا اَدْریکُمْ بِه ، فَقَدْ لَثْبتُ فیکُمْ عُمُراً مِنْ قَبْلِهِ اَفَلَا تَعْقِلوُنَ» بگو اگر خدا می خواست من این آیات را بر شما تلاوت نکرده و شما را بدان آگاه نمی ساخت ، من عمری را در میان شما سپری کرده ام آیا تعقل نمی کنید ؟ بدیهی است که اگر قرآن از خود او بود قبل از بعثت نیز باید علامات آن دیده می شد . همه مؤید آن است که «عدم وجود زمینة تربیتی – علمی» شاهدی بر اثبات رسالت رسول خدا بوده است .
5- بعد اخلاقی پیامبر (ص) : عالی ترین و بارزترین خصوصیت زندگی پیامبر (ص) بعد اخلاقی آن است . اخلاقی که او برای ارائة آن و عینیت بخشیدن به آن در جامعه مبعوث شده بود ، آن گرامی قبل از هر چیز مبشر کرداری انسانی و زیباترین سجایای اخلاقی بود، کرداری بحد نه فقط در خانه و در رابطه با بستگان و نزدیکان بلکه در سطح جامعه و نسبت به همه اقشار رعایت می گردید و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 27
اینترنت و امنیت فرهنگی ـ سیاسی: بررسی ها و راهبردهایی برای جمهوری اسلامی ایران
شاید آنگاه که یک پژوهشگر آفریقایی در کنفرانس باشگاه رم تحت عنوان «جهان در آستانه قرن بیست و یکم» گفتار خود در باره «عصر نوین فرهنگ و ارتباطات » را با این جملات به پایان برد کسی سخنان او را چندان جدی نگرفت؛ او معتقد بود: «دوران کنونی تمام می شود و عصر تازه ای آغاز می گردد. تاکنون در هیچ زمانی بشر برای بقا تا این حد به قدرت انطباق و تخیل نیاز نداشته است. عصر جدید فرهنگ و ارتباطات، در مرحله نخست عصری است که انسان باید در آن شجاعت خود را متحول کند.» (پچی155:1370) اما سرعت تغییرات ارتباطی و فرهنگی در پایان قرن گذشته و سالهای آغازین سده جدید، اهمیت سه مفهوم کلیدی قدرت تخیل، قدرت انطباق و شجاعت تحول را برای تداوم حیات دولتها، فرهنگهای ملی و حتی -در سطحی انتزاعی تر- تمدنها بخوبی نشان داده است. حکومتها و حاکمانی که توانایی آیندهنگری، ارایه هویت فرهنگی مناسب در عرصه جهانی و شجاعت ترک پاسخهای کهنه به پرسشهای نو را نداشتند با جهل مرکب ، ملتشان را به جای دروازه های تمدن بزرگ به آستانه انقلاب سوق دادند و لا جرم خود به حاشیه تاریخ رانده شدند. انقلاب اسلامی پاسخ خلاق، متناسب و شجاعانه مردم ایران به الزامات تمدنی و تاریخی خودبود. آخرین انقلاب قرن بیستم، اولین انقلاب سیاسی بود که براساس درک و تدبیر عمیق رهبری و نواوریهای درونزا، با ترکیبی بیبدیل از ارتباطات ماهوارهای (تلفن بینالمللی)، رسانههای کوچک(نوار کاست – فتوکپی- اعلامیه) و ارتباطات سنتی(راهپیمایی- منبر- دیوارنویسی)، شبکه عظیم ارتباطات جمعی دولتی ازجمله سازمان رادیو و تلویزیون را در هم شکست و پیامهای سنتگرایانه اسلامی و انقلابی را- بسیار موثرتر از آنچه شرام و لرنر در مورد تاثیر تجددگرایانه رسانهها می پنداشتند(شرام 1356و lerner1956) و بسیار سریعتر و عمیقتر از آنچه راجرز و شومیکر در مورد چگونگی گسترش نوآوریها یافته بودند(راجرز و شومیکر 1369)- تا عمق روستاهای فاقد جاده و برق، پادگانهای ارتش آمریکا محور و دانشگاههای غرب بنیاد منتقل کرد و در یک کلام انقلاب ارتباطات را به خدمت ارتباطات انقلاب درآورد.(tehranian1998، mohammadi1996، مولانا1371، آشنا1377) پیروزی ناگهانی و غیرمنتظره انقلاب، فقدان زود هنگام نظریهپردازان و ساختارسازان جمهوری اسلامی، هجوم ستیزنده رسانه های غربی، ندرت و غربت فزاینده آفرینشگران و آفرینشهای بومی، کاهش چشمگیر سرمایهگزاریهای آیندهنگرانه در زیرساختهای ارتباطی و رسانه ای در اثر جنگ دیرپای تحمیلی و مهمتر از همه بروز شکاف فرهنگی میان نسلها و عدم انتقال ارزشها، از یک طرف موجبات ناامیدی رهبران از امکان رقابت و احساس حقارت نسبت به فراوردههای ارتباطی و کالاهای فرهنگی غربیان، وتقدیس تمرکز گرایی دولتی در عرصه فرهنگ و ارتباطات را از طرف دیگر فراهم آورد،درنتیجه نوآوری های رسانه ای اولیه جای خود را به محافظه کاری، اصالت نظارت و هراس اندیشی از رسانه های نظارت ناپذیرو تسلط نظریه هنجاری رسانه های شبه اقتدار گرا برذهن و زبان نخبگان و مسولان حکومتی داد. ممنوعیت درازپای ویدیو، بازیهای رایانهای، لوحهای فشرده و تجهیزات دریافت از ماهواره، سیاستهای محدود کننده مطبوعات، اعمال نظارت پیش از انتشار در مورد کتاب ،سیاست هدایت و نظارت همه جانبه بر تاتر و صنعت سینما و انحصار حکومتی سازمان صدا و سیما را در این چارچوب می توان تحلیل کرد (محمدی1379، آشنا1377، محسنیان 1376 و 1377 ) آخرین موج فناوری اطلاعاتی و ارتباطی در حالی به ایران رسید که علیرغم پایان جنگ و وجود توانایی ملی برای غلبه بر محدودیتهای اقتصادی ، سیاسی و تکنولوژیک، آمادگی کافی برای سیاستگزاری متناسب با سیر تحولات جهانی آن وجود نداشته است؛ اکنون پس از گذشت دو دهه از پیروزی انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی در ایران این مسئله استراتژیک بطور جدی در مقابل سیاستگزاران ارتباطی، امنیتی و فرهنگی کشور مطرح است که: - گسترش زیرساختهای پیشرفته ارتباطی در داخل کشور و افزایش امکانات تبادل اطلاعات وداده ها در سطح بینالمللی چه تاثیراتی بر امنیت کشور خصوصا در ابعاد سیاسی-فرهنگی دارد؟ - در اثر افزایش حجم و سرعت تبادل و ورود به بزرگراههای جهانی چه تغییرات محتملی را در این ابعاد متحمل خواهیم شد؟ - چه سیاستهای ارتباطی کمترین زیان و بیشترین فایده را برای منافع ملی خواهد داشت ؟ - اولویتهای ملی در این حوزه باید چگونه تعیین شود؟ متاسفانه تا کنون حتی در سطوح کلان سیاست گزاری پاسخهای سریع و سطحی متعددی از جانب سیاستمداران،نظامیان و مهندسان برا ی این پرسشها ارایه شده است(مجمع تشخیص مصلحت نظام1380 )اما باتوجه به ماهیت فرهنگی و ارتباطی اینترنت شایسته است آن دسته از پژوهشگران فرهنگ و ارتباطات که متعهد به حفظ و شکوفایی نظام و آرمانهای جمهوری اسلامی ایران هستند پیشتاز شناخت و ارایه راهبردهای ملی در مورد اینترنت باشند. در این راه پرداختن به امور زیر گریز ناپذیر است: - باز شناسی انتقادی ماهیت، تاریخچه تحولات و روندهای جهانی جاری و آتی اینترنت - پس ازآن باز نگری ادبیات متحول امنیت پژوهی - سپس ارایه رویکردی متناسب با شرایط خاص ایران اسلامی مقاله حاضر کوششی ابتدایی در این راه است. اینترنت: ویژگیها و تاثیرات جهانی اینترنت را می توان از محصولات دوران جنگ سرد و حاصل هراس وزارت دفاع آمریکا ازخطرات جنگ هسته ای دانست. آرپانت سلف اینترنت یک شبکه آزمایشی بود که به عنوان یک پروژه ملی از طرف آژانس پروژه های تحقیقاتی پیشرفته وابسته به وزارت دفاع آمریکا از سال 1971 آغاز بکار کرد. و طی دهه 70 به یک پروژه فراگیر ملی و تا حدودی بین المللی تبدیل شد درسال 1986 موسسه ملی علوم آمریکا، NSFNET را برای ارائه ارتباطات شبکه ای به مراکزتحقیقاتی بیشتر و گسترش شبکه بین المللی تاسیس نمود. در سال 1987 شبکه اینترنت مشتمل بر ده هزارکاربر بود و در سال 1989 این تعداد به صد هزار رسید. در سال 1990 آرپانت به زندگی خود خاتمه داد ولی اینترنت به رشد خود ادامه داد تا جاییکه در دهه نود هر ساله تعداد کامپیوترهای موجوددر شبکه اینترنت دو برابر شده است. از سال 1997 با تجاری شدن اینترنت خدمات آن بشدت تنوع و افزایش یافت وهزینه های دسترسی به آن بشدت کاهش یافت. در واقع در آمریکا هردو ثانیه یک host به اینترنت اضافه می شود. از میان سرویسهای متعدد اینترنت، سرویس وب با شبکه جهان گستر بخاطر توان گرافیکی بالا و ارائه خدمات متون مرتبط رشد چشمگیری داشته است (ITU1999.) تقریبا هر سه ماه یکبار توسعه وب دو برابر می شود. (www.mit.edu/.../web-growth-summary) اما این رشد روز افزون بطور کاملا نابرابر توزیع شده است. در حالی که آمریکا و کانادا63درصد، اروپا 4/22درصد و استرلیا، ژاپن و نیوزلند 4/6درصد از کامپیوترهای متصل به اینترنت را در اختیاردارند. بقیه کشورهای آسیایی و آفریقایی تنها 9/5درصد از این کامپیوترها را در خود جای داده اند(ITU1999.( بررسی ویژگیهای کاربران اینترنت نشان می دهد که تحصیلات و ثروت دو عامل مهم در میزان استفاده است. کاربران اینترنت بیشتر از طبقه متوسط بالا، جوان، تحصیلکرده، مرد و شهرنشین هستند.(ucla2000) 83درصد کاربران اینترنت در آمریکا 6درصد اروپا 3درصد در اقیانوسیه و 8درصد در بقیه قاره های دنیا قراردارند. ( (www.iranonline.com نگاهی به وضعیت و موقعیت زبانهای مختلف در اینترنت میزان سلطه زبانهای غربی رانشان می دهد. در میان کسانی که از اینترنت استفاده می کنند و حدود 288 میلیون نفر برآورد می شوند 3/51درصد به انگلیسی سخن می گویند و عرب زبانان کمتر از 1درصد استفاده کنندگان را تشکیل می دهند.((www.glreach.com اینترنت جهان جدیدی خلق کرده است.خوشبینان می گویند در این جهان جدید که آنرا جامعه اطلاعاتی نامیده اند آزادیهای فکری،