لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 33
مقاله ای در مورد نگاهى به دیدگاههاى سیاسى امام خمینى(ره(
اشاره :
فلسفه سیاسى انقلاب اسلامى ایران, با فلسفه سیاسى امام(س) پیوندى ناگسستنى دارد; چرا که اصول و آئین سیاسى اش بر آرإ و اندیشه هاى امام مبتنى است . قوام این نظام سیاسى به دوام اندیشه هاى سیاسى امام بازمى گردد . اینکه گفته مى شود;این انقلاب, بى نام خمینى در هیچ کجاى جهان شناخته شده نمى باشد(1) ,به این دلیل است که محتواى این انقلاب, اندیشه هاى اصیل و محکم امام است. بدین جهت, هرگاه محصول بنیادین این انقلاب (که به رهبرى امام خمینى(س) به پیروزى رسیده است; یعنى جمهورى اسلامى, از خصوصیات و ویژگیهاى اصلى و ماهیتى اش جدا گردد, در آن صورت, انقلاب از محتواى ذاتى و اساسى اش تهى شده است. براى اینکه معیار درست و واقعى داشته باشیم و از طریق آن, به سنجش و تطبیق بپردازیم, صحیح ترین راه و منطقى ترین روش, بازخوانى و تدوین دقیق اندیشه هاى امام از بدو تا ختم است. در یک نگاه کلى, اصول و آئین زیر, (2) نماد اساسى فلسفه سیاسى امام است; که به نحوى محتواى بنیادین انقلاب اسلامى و چارچوب عملى سیستم سیاسى - جمهورى اسلامى نیز به شمار مى رود: 1- حاکمیت قوانین الهى; 2- حاکمیت مردم بر سرنوشت خویش و نقش بنیادین آنان در تمام امور کشور(از رهبرى تا دهدارى);3- رهبرى فقیه عادل و عالم; 4- اصل خدمت نه ریاست و سلطه; 5- ابتنإ و اتکاى نظام سیاسى اسلامى به رإى مردم; 6- لغو هرگونه امتیاز, انحصار و اشراف; 7- نفى هرگونه استبداد, زور و دیکتاتورى; 8- آزادى به عالى ترین و طبیعى ترین شکل; 9- منع هر گونه شخصیت محورى و بت سازى; 10 - رعایت حقوق همه مردم; 11- نظارت مردم در تمام مراحل سیاسى و حضور واقعى مردم در تمام صحنه ها; 12- تإکید بر اصل انتخاب و میزان بودن رإى مردم; 13- عدالت اجتماعى; 14- نفى و مقابله هرگونه سلطه طلبى و سلطه پذیرى در بعد خارجى و داخلى; 15- مبارزه با ظلم و ستم و استکبار; 16- تإکید برشناختن و شناساندن اسلام ناب محمدى (ص) و رد هرگونه تحجر, مقدس مآبى و نفى اسلام آمریکایى; 17- وحدت میان همه نسلها و قشرها و فرق; خصوصا دو مرکز مهم دانشگاه و حوزه. بدین لحاظ, فراموش نکردن و زیر پانگذاشتن اندیشه هاى مترقى, نجات بخش و معزانه امام خمینى(س) یکى از شرایط مهم حفظ نظام سیاسى مستقر و پاسبانى از محتواى واقعى و حقیقى آن است. بازخوانى و قرائت همراه با تإنى اندیشه هاى سیاسى امام, که در طول اقامتشان در فرانسه مطرح شده است, از اولویت بیشترى برخوردار است. به دلایل مختلف, تبیین نظریات ایشان در این دوره, مهم است; اول اینکه, اصلى ترین آراى سیاسى و غایت اصلى فلسفه سیاسى اش در این دوره مطرح و در دوره هاى بعد تکمیل شده است. دوم آنکه, این دوره از اندیشه هاى امام دو خصوصیت منحصر به فرد دارد; یکى, ارائه دلایل سیاسى براى نفى رژیم سلطنتى و دیکتاتورى; دوم, بیان آرإ و نظریات سیاسى براى استقرار نظام سیاسى اسلامى و ترسیم سلوک و غایت آن. سوم اینکه, اندیشه هاى امام را قبل از استقرار حکومت جدید و کسب قدرت سیاسى مى نمایاند و لذا به خوبى نشان مى دهد که امام به عنوان رهبر مردم ایران, چه اهداف و غایاتى براى استقرار یک نظام سیاسى جدید و انحلال رژیم استبدادى شاه دارد. چهارم اینکه, امام در این دوره چهار ماهه (14 مهر 57 تا 11 بهمن 57) (3) برخلاف دوره هاى قبل و بعد از آن, مورد پرسش خبرنگاران مختلف جهان واقع شدند و به مهمترین سوالات سیاسى و حساس ترین مفاهیم سیاسى پاسخ دادند. (113 مصاحبه مطبوعاتى, به جز پیامهاى مکتوب و سخنرانیها)(4)نگارنده این مقاله, عزم آن دارد تا خلاصه و فشرده اندیشه هاى امام دراین دوره پرالتهاب و بحرانى را مورد بررسى قراردهد. براى رعایت دقت و تإمل لازم و تدوین صحیح و عملى, تمام آرإ و نظریات امام اعم از مصاحبه ها, اعلامیه ها, پیامها, سخنرانیها و نیز اغلب حوادث و تحلیلهاى این ایام را مطالعه و فیش بردارى نموده و در نهایت آن را در 10 فصل تدوین کرده است و اینک خلاصه آن را به صورت زیر ارائه مى نماید. (5)مهمترین مفاهیم و مسائلى که امام در پاریس مطرح نمودند, شامل موارد زیر است: (6)1- نقد و نفى نظام سلطنتى; 2- قرائت و تفسیر امام از اسلام به عنوان دین دنیا و آخرت; 3- ابعاد نهضت اسلامى ایران; 4- غایات و خواسته هاى انقلاب اسلامى; 5- ماهیت و خصوصیات حکومت اسلامى; 6- حق حاکمیت مردم;
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .DOC ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 16 صفحه
قسمتی از متن .DOC :
سال "اتحاد ملی" و "انسجام اسلامی"
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی در پیام نوروزی خود خطاب به ملت ایران، سال 1386 را سال "اتحاد ملی" و "انسجام اسلامی" نام نهادند.
نامگذارى سال ۸۶ تحت عنوان اتحاد ملى و انسجام اسلامى از سوى مقام معظم رهبرى بى تردید از نگاه استراتژیک ایشان به معضلات و چالش هاى فراروى ایران و جهان اسلام حکایت دارد. در شرایطى که جمهورى اسلامى ایران به عنوان عضوى از پیکره عظیم جهان اسلام در برابرجریان متلاطم جهان غرب قراردارد و در حالى که بیدارى و خیزش جهان اسلام قدرت هاى بزرگ را به تکاپو براى به انقیاد در آوردن هرچه بیشتر کشورهاى اسلامى نموده است آسیب شناسى جبهه داخلى و رفع نقاط افتراقى جهان اسلام ازاهمیت مضاعفى برخوردار مى شود.در واقع توجه به دو اصل اساسى اتحاد ملى و انسجام اسلامى که در واقع مى تواند در یکدیگر ادغام گردیده و به عنوان اصلى واحد مورد بحث و بررسى قرار گیرد چنان اهمیت مى یابد که مقام معظم رهبرى در پیام نوروزى خود ضمن تشریح برنامه هاى دشمنان براى ضربه زدن به حرکت امت اسلامى در دو جبهه داخلى و خارجى تصریح کردند که «ایجاد تفرقه و تضعیف وحدت ملى ایرانیان » و«به وجود آوردن مشکلات اقتصادى براى متوقف کردن پیشرفت کشور» دو روش عمده دشمنان براى مقابله با ملت ایران و نظام جمهورى اسلامى مى باشد. ایشان همچنین با یادآورى جنگ روانى و تلاشهاى موذیانه دشمنان براى ایجاد اختلاف و تفرقه در میان ملت ایران و در جهان اسلام افزودند: دشمنان به بهانه هایى همچون قومیت، مذهب و گرایشهاى صنفى درصدد هستند وحدت کلمه ملت ایران را از بین ببرند و در جهان اسلام نیز اختلافات مذهبى را دامن بزنند و با براه انداختن جنگ شیعه و سنى میان ملت ایران و جوامع اسلامى فاصله ایجاد کنند . با این تفاسیر در حقیقت مى توان گفت که این نام گذارى بر اساس نیاز امروز کشور و جهان اسلام به کلید هاى اساسى براى ادامه بیدارى و خیزش اسلامى مى باشد. در این خصوص براى درک کارویژه هاى مناسب این شعار باید آن را در دو حوزه داخلى و خارجى (جهان اسلام)مورد بحث و بررسى قرارداد. الف- حوزه داخلى:تاکید براتحاد ملى از سوى مقام معظم رهبرى بى گمان از درک عمیق ایشان نسبت به تلاش دشمنان براى بهره گیرى از منفذهاى خودساخته برخى از گروههاى سیاسى و وارد آوردن ضربه به وحدت ملى به عنوان یگانه راهکار فائق آمدن بر مشکلات مى باشد.عدم وجود تساهل و مدارا در جامعه، نبود فرهنگ رقابت و قواعد بازى، دولت سالارى و عدم مشارکت مسوولانه در امور کشور، نبود اعتماد و ارتباط مناسب اجتماعى بین افراد و فردگرایى منفى به معنى دنبال کردن منافع شخصى بدون توجه به منافع جامعه آسیب هایى هستند که مى توانند جامعه را تهدید کنند. از دیگر سو وجود جامعه متنوع با حضور قومیت هاى مختلف با گرایش مذهبى همواره مورد تحریک دشمنان براى ایجاد اختلاف در میان این اقوام بوده است. در این میان باید تاکید کرد که درجامعه فرهنگى متنوع ایرانى - اسلامى خرده فرهنگى هاى موجود هویت خویش را تعریف کرده و در عین حال با این فرهنگ بزرگ نیز همزیستى مسالمت آمیز داشته اند. ترک، کرد، لر، بلوچ، عرب، لک، گیلک، ترکمن و. . . همه ایرانى اند و مسلمان و هویت برتر خود را در ایران اسلامى جستجو مى کنند. بى گمان توازن میان خرده فرهنگ ها و فرهنگ ملى - محصول بزرگى به نام اتحاد ملى و انسجام اسلامى را به همراه داشته است.ایران اسلامى امروز بیش از همیشه به همدلى، وحدت، دوستى، رفاقت، اتحاد آحاد مردمش نیازمند است، در شرایطى که از یکسو دشمنان خارجى براى خدشه دار کردن عزت و غرور ملت مسلمان ایران زمین از هیچ تلاشى رویگردان نیستند و از طرفى ایرانیان در آستانه ورود به شرایطى تازه و افتخارآفرین از دستاوردهاى علمى و ملى خویش به سر مى برند، این تهدیدها معناى تازه اى به خود گرفته است. ایران اسلامى متعلق به همه ایرانیان است از هر قوم و هر نژاد و هر زبان و در سال اتحاد ملى و انسجام اسلامى توجه و دقت بیشتر در حفظ حرمت اقوام مختلف اصیل ایرانى و جلوگیرى از فتنه انگیزى و ایجاد اختلاف بین اقوام از ضروریات نظام اسلامى و ایران متمدن مى باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 75
اندیشه سیاسی جدید در تفکر هابز
4-1- مقدمه
«علوم انسانی از تشبیه به علوم طبیعی آغاز کردند و جز این افقی نمیدیدند و چارهای نداشتند. پیروزی و کامیابی علوم طبیعی و در صدر آنها علم فیزیک، در فتح عرصههای طبیعت چندان کوبنده و دلربا بود که هیچ کس را دو دل نمینهاد که علم اگر هست همان علم روشمند طبیعت است و معیار علمیت را اگر از جایی باید وام کرد، آنجا عرصة علوم طبیعی است. جایی که زانوان کانت در برابر علم نیوتونی لرزید، و متافیزیک را به خاطر «زایندگی ملعونش» طعن زد و طرد کرد» و دیگر نمیشد با عینک متافیزیک به طبیعت نگاه کرد. زیرا که طبیعت ریاضی گونه دیده میشد.
گسترش غیرمذهبی در عصر ما که معروف به انفجار شناخت یا پیروزی عقلانیت علمی یا تکنولوژی است، مولود این انقلاب علمی بود. ذهن انسان قادر است که عمق و ژرفای عالم طبیعی را با علم و تکنولوژی یعنی با شناخت عملکرد داخلی ملکول و وضعیت فضای بیرونی فیزیک و شیمی بدست بیاورد.
بینش علمی مدرن با فروپاشی جهان میانه همراه شد. به عبارت دیگر، فروپاشی جهان عصر میانه نه تنها طرز برخورد جدیدی از طبیعت بنیادی نهاد، بلکه تلاشها و کوششهای جدیدی را برای فهم از خود نیز مهیا و آماده کرد. از هنگامی که خداوند دیگر بیواسطه در آفرینش درک نمیشد، برای متکلمین و معتقدان ضروری میباشد، که به طور کلی تأکید بیش از اندازهای بر وحی خداوندی کنند که کلامش حاوی کتاب مقدس است، وحیای که تنها برای انسان در میان همه مخلوقات بدلیل توانایی در زبان قابل فهم است. این گرایش منجر به این شد تا برای درک آن نگاه هرمنوتیکی یا تفسیری از کتاب مقدس به عمل آورند، این مسئله در طول رفورم و پست رفورم بوده است.
پس، بینش علمی، در قلمروی تحقیق تجربی است و آن ناشی از تلاشی است تا جهان را چنانچه ما آن را دریافت میکنیم، بفهمیم، پیشبینی کنیم و رویدادهای قابل مشاهده را تبیین کنیم و قوانین طبیعت را صورتبندی کنیم.
در اینجا به اندیشه سیاسی قدیم میپردازیم. زیرا که اندیشه سیاسی مدرن در برابر آن معنا پیدا میکند.
4-2- اندیشه سیاسی قدیم
به نظر افلاطون و ارسطو، قدرت سیاسی جدا از جامعه نیست. قدرت سیاسی یعنی جامعه، قدرت سیاسی عبارت از کل قدرت جامعه است و تنها به دلیل فنونی که در آن به کار میرود از دیگر مناسبات ممتاز میشود. بر طبق این نظر، بین دولت و جامعه یا اقتصاد و سیاست یا اخلاق و سیاست یا دین و سیاست یا فرهنگ و سیاست، فرقی نیست. انسان یعنی شهروند، هر فعالیت جامعه یا شهروندان جامعه دارای ماهیت سیاسی است. شهروند فقط از راه فعالیت سیاسی به اشعه ادعای خویش تحقق میبخشد و تنها به برکت سیاسی به مرتبه انسانی دست مییابد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 73
اندیشه سیاسی امام خمینی (ره)
مقدمه
بنا به اعتراف تاریخ، همواره یک اندیشه سیاسی در اعصار گوناگونبرسرنوشت بسیاری از ملتها تأثیر داشته و چه بسا تغییرات اساسی درسرنوشت آنها ایجاد کرده است. امروزه نیز تأثیر عمیق اندیشه سیاسیامام خمینی بر سرنوشت بسیاری از ملتهای جهان ـ از بوسنی تا جنوبشرق آسیا و از آفریقای جنوبی تاافغانستان ـ آشکار و هویدا است.بنابراین در این نوشتار کوشش شده است که مطالبی از متون اصلیبزرگترین صاحب نظر سیاسی قرن بیستم در برابر دید و نظر علاقمندانقرار داده شود.
مطالب ذکر شده در این نوشتار در آمدی براندیشه سیاسی امام است،زیرا نتوانستهام در این مختصر به همه ابعاد اندیشه سیاسی امام بپردازم.به عبارت دیگر هدف از این کوشش این بوده است که دسترسیعلاقمندان به اندیشه سیاسی امام را امکانپذیر نمایم. البته این مطالبطوری انتخاب و تنظیم شده است که در ضمن مطالعه آنها آنپیوستگی متقابل که میان قسمتهای مختلف افکار امام وجود دارد بهخوبی درک میشود.
به هر کدام از عبارات نقل شده از امام، تفسیر روشن کنندهای به عنوانمقدمه و توضیح ملحق گردیده است؛ با این هدف که خواننده را دردرک مفهوم و اهمیت نظریههای مورد بحث یاری کند. البته نبایدتصور کرد که تفسیرهای ارائه شده از جامعیت و شمول کافی در موردمسائل مورد نظر برخورد دارند و تفسیرهای دیگری نمیتوان ارائهکرد.
در این نوشتار سعی شده است که مطالب مورد نظر امام دستهبندی شدهو یک طرح و الگوی جدید از نظام سیاسی مورد نظر امام ارائه شود کهنویسندگان دیگر ممکن است چندان توجهی به آن نکردهاند، به ویژهدر قسمت «نحوه تحقق نظام سیاسی اسلام» و «حدود اختیارات ولیفقیه» که چشمانداز جدیدی برای این دو مبحث ایجاد میکند.
با این مسائل شاید لازم نباشد که اطاله کلام داده شود. به هر حال هرخوانندهای استفاده خاصی ازاین مطالب خواهد داشت و مسلماً ازمطالعه این نوشتار نیز انتظار نمیرود که روشها و شیوههای مدیریتحضرت امام نصیب خواننده محترم شود زیرا این مسئله نوشتاردیگری را میطلبد.
شـرح حال
آنچه معروف است اینکه فیلسوفان اغلب دارای زندگی پرماجرائینیستند و رویدادهای زندگیشان جز برای شارحان احوالشان چندانجالب نیست و چیزی که یادمان آنان است ماجراهای زندگیشان نیستبلکه آثار ایشان است. امّا «خمینی کبیر» که بعدها مردم ایران او را بالقب مختصر و جالب «امام» شناختند، استثنائی بر این قاعده بود.زندگی و شخصیت او مظهر یکی از مهمترین نقاط عطف تاریخ اسلامو تشیع است. این نقطه عطف آن تحوّل و انتقالی است که در نخستینسالهای قرن پانزدهم هجری از محیط سرد و تاریک استبداد به فضایباز و روشن حکومت اسلامی صورت گرفت.
«روح الله» در بیستم جمادی الثانی سال 1320 هـ.ق مصادف باسالروز جدهاش «امابیها» در «خمین» زاده شد. در آن زمان ایراندوران پر آشوب «انقلاب عدالتخواهی» را میگذراند. هفتساله بودکه تن شریف شیخ فضلالله نوری پرچم برافراشته شده استقلال وآزادی ایران گردید.
پارهای از شارحان احوال «امام» در مورد حوادث دوران کودکیاو که در تکوین خلق و خوی و مسیر زندگیاش مؤثر بوده استمطالبی نوشتهاند، ولی آنچه بسی بیشتر از این عوامل در این زمینهتأثیر داشته همانا رویدادهای زندگی و کیفیت و مراحل جوانی اواست. «امام» بعد از آنکه تحصیلات ابتدائی خود را نزد اساتیدمختلفی در اراک گذراند در سن 15 سالگی به تحصیل علوم اسلامیدر محضر برادر بزرگوارش پرداخت و بعد از آن به یکی از حوزههایرسمی آن زمان یعنی حوزه اصفهان فرستاده شد. وی هنگامی که به آنحوزه قدم میگذاشت کمتر از 18 سال داشت. دو سال بعد زمانیکهآیتالله مؤسّس «حائری» به سوی شهر قم شتافت ایشان نیز به قم رفتو در مدرسّه دارالشفا مأمن گزید.
در زمان فوت آیتالله حائری «امام» در بسیاری از علوم مهارت وتخصص ویژهای یافته بود. ارتباط مادامالعمر او با «کسب فضائلاخلاقی» یکی از بزرگترین عواملی بود که بر آینده او اثر عمیقگذاشت. در حقیقت باید گفت که بدون انگیزهها و امکانهائی که این«ارتباط» برای او به وجود آورد بیشک امام همچون یک «روحانیگمنام» چشم از جهان فرو میبست. امّا این منزلت و مقام عرفانی بود کهاو را به عظمت و بزرگی رساند.
«امام» در سرتا سر زندگانیش به کار تحریر و تألیف نیز اشتغالداشت بطوریکهمجموعه آثار کتبیاش را بسیار قطور و مفصّل نمود.این آثار شامل وعظها، نامهها، نوشتههای عرفانی، تفسیرات کتابمقدس قرآن، دفاع از اسلام، فقه، اصول، شعر و این قبیل مطالبهستند. از کتاب چهل حدیث که بگذریم ـ که فصول و بابهای مختلفآن در حالتی مخصوص به خود قرار دارند، مبحث ولایت فقیهبیگمان مؤثرترین اثر خمینی کبیر است. تدوین این اثر را امام در سال1339 یعنی 7 سال پس از کودتای آمریکائی شاه بر علیه ملت ایران و2 سال قبل از قیام اسلامی 15 خرداد در قسمتی از «کتاب البیع» آغازکرد و مسلّماً غرضش از تألیف آن تنها ادامه سیرهسلف صالح نبودبلکه همانطور که از درسهای اظهار شده در نجف پیدا است در فکراین بود که پایههای یک حکومت مستقل در زمان غیبت را سر و سامانبخشد و همچنین در دفاع از عقیدهای بود در مقابل کسانی که مذهبتشیّع را مدافع جدائی دین از سیاست میپنداشتند و ادعا میکردند که«هر پرچمی قبل از قیام قائم برای برپائی حکومت بلند شود محکوم بهشکست است» و باید مسئولیّت تمام عواقب شوم و دردناک آن کهنصیب جامعه اسلامی میگردد را بپذیرد زیرا آمیختن دین با حکومتمردم را از دین و مذهب بری نموده و باعث زوال دین خواهد شد وباعث نزول بلایا و بدبختیهای بعدی جامعه تشیّع خواهد گردید.
آثار علمی «امام» از تألیفات دوران جوانی و با تألیف مسائل عقلیهآغاز گردید و در زمینه اخلاقیات و فقه و اصول ادامه یافت. بیش از27 سال نداشت که «مصباحالهدایه» را در عرفان به رشته تحریردرآورد. در سن 29 سالگی شرحی بر دعای سحرماه رمضان نگاشتکه نشاندهنده ارتقاء فکری او در مسائل عقلیّه است. وی سپس کتاب«اربعین حدیث» را تألیف کرد که شامل 7 حدیث در مسائل عقلیه و33 حدیث مربوط به اخلاقیات میباشد. امام تا آخر عمر مبارک خودموفق به باقی گذاشتن حداقل 25 اثر علمی گردید. در میان آثار متعددامام مهمترین، برجستهترین و معروفترین اثر او رساله وی در نظریهسیاسی است که مجموعهای از دروس ایشان در نجف بوده است کهتوسط شاگردان او به رشته تحریر درآمده و بنام «ولایتفقیه» یا«حکومت اسلامی» و گاه با نام مستعار «نامهای از امام کاشفالعظاء»،در سالهای خفقان و مبارزه به چاپ رسید.
حال بهتر است به برخی از رویدادهای مهمی بپردازیم که بیشکبر همه ایرانیان هوشیار واندیشمند تأثیر داشته ولی بر مشرب فکریامام بویژه بر تفکرات وی در باب مسائل سیاسی اثری عمیق گذاردهاست.
نخستین این رویدادها بروز تهاجم جدید نظری و فکری به مبانی وتاریخ تشیّع و اسلام در جامعه ایران بود که شاخصترین نوشتار در اینزمینه و در آن عصر کتاب «اسرار هزارساله» متعلق به علیاکبرحکمیزاده بود که باعث شد ایشان با نوشتن کتاب «کشفالاسرار»ضمن رد مطالب تهاجمی آن کتاب مطالبی را نیز در زمینه ایجاد یکفضای سیاسی مناسب جهت ایجاد حکومت اسلامی ترسیم نمایند. درنظر امام رژیم سلطنتی بالاستقلال یک رژیم فاسد و غیرقانونی بود.بنابراین حکومت اگر میخواست پادشاهی هم باشد به نحویمیبایست تحت نظارت فقهاء درآید. در این کتاب امام طرح اولیهولایت مطلقه فقیه و حکومت اسلامی را پایهگذاری نمود و در ضمن بهمسئله استقلال و آزادی نیز بهای زیادی داد. از جمله موارد دیگرکتاب مسائل ذیل را میتوان نام برد:
1ـ لزوم بازگشت به هویت اسلامی
2ـ غیرقابل قبول بودن حکومتهای غیراسلامی حتی دمکراسی
3ـ تشریح حکومت آرمانی اسلامی و مصداق آن در عصر حاضر
4ـ تشریح اعمال استبدادی رضاخان و شرح جنایات او
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 41
آثار و اندیشه های سیاسی شهید مطهری
اشاره :
شهید مطهری از معدود فلاسفه ی بزرگ اسلامی است که به گونه ای نظام مند در باب اندیشه و ابعاد مختلف فلسفی ، اجتماعی ، متدولوژیک (روش شناخت) دینی ، فرهنگی و سیاسی آن کار کرده و بنیانی را گذاشته است که در آینده هم چنان راه گشای دوست داران مباحث فلسفی – اندیشه ای جهان اسلام خواهد بود .
شهید مطهری پس از روشن کردن بنای متدولوژیک بحث خود به ایجاد بنیادهای فلسفی بحث پرداخته و سپس وارد حوزه ی اجتماع و فرهنگ شده و در نهایت به نتیجه ی سیاسی می رسد . بنابراین در بحث اندیشه های سیاسی ایشان نیز باید این روال را مد نظر قرار داد . بدون شک تکمیل بحث در قالب مقاله ی کوتاه وافی به مقصود نخواهد بود اما امیدواریم این مقاله به عنوان مدخلی بر کارهای بیش تر در زمینه ی افکار و آثار آن شهید بزرگوار مثمر ثمر باشد ؛
روش شناسی
شهید مطهری در زمینه روش شناسی یک مشرب منعطف را دنبال کرده است . نه خود را به قیاس محدود می کند و نه این که اسیر استقرا و اسلوب تجربی می شود . او معتقد است انسان باید جایگاهش را بشناسد و بداند در کجا از اسلوب تجربی استفاده کند و کجا به قیاس بپردازد . این شیوه ی غیر تعصب آمیز روش شناختی ، بنیادی بر اندیشه های شهید مطهری می گذارد که سیر تفکرات فلسفی تا اندیشه های سیاسی ایشان را به گونه ای دل نشین قابل فهم و پذیرش می کند .
شهید در ارتباط عقل و دین نیز تلاش می کند تا عقل را در راه