انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد سیره حکومتی پیامبر

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 25 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقدمه:

یکى از مباحث مهمى که هم اکنون در جامعه ما مطرح است رابطه دین و حکومت و به مفهوم وسیع تر رابطه دین و سیاست است. طرح این بحث در میان مسلمین قدمت یکصد ساله دارد اما در بعضى از دوران‏ها طرح آن جدى‏تر و حوزه تأثیر اجتماعى آن وسیع‏تر بوده است. در کشور ما نیز از دوران مشروطه و خصوصا پس از دوره استبداد رضاخانى و به ویژه در آستانه تشکیل نهضت اسلامى و پس از پیروزى انقلاب اسلامى این بحث مورد توجه و اظهار نظرهاى گوناگون قرار گرفته است. سوال اساسى این بحث آن است که آیا از دین اسلام انتظار دخالت در سیاست و حکومت مى‏رود یا دین ذاتا بیانگر امورى است که هدایت معنوى و سعادت اخروى انسان را تأمین خواهد کرد؟ به تعبیر روشن‏تر، آیا سیاست، حکومت جزئى از ذات دین است که نپرداختن به آن نقص دین محسوب شود و اداره امور اجتماعى بدون توجه به رهبردهاى دین حکومتى غیر دینى بلکه ضد دینى محسوب شود یا این که این امور همه از مباحث عقلایى است که دین در این باره رسالتى ندارد و جامعه خود باید در این زمینه ها به رتق و فتق امور بر اساس تشخیص اصلح بپردازد؟

اندیشوران اسلامى در این زمینه دیدگاه‏هاى یکسانى ارائه نکرده‏اند، جداى از دو دیدگاه نفى و اثبات کامل دیدگاه‏هاى میانه و تفصیلى دیگرى نیز مطرح گردیده است.

روشن است که این مبحث به جهت عدم سابقه تاریخى ممتد و محدود بودن نگارش‏هاى تحقیقى و مستقل، نیازمند بالندگى و عمق هرچه بیشتر است، خصوصا که طرح جدایى دین از حکومت و سیاست بجز طرح علمى، دست آوزى دو گروه «حاکمان بى دین و سودجو» و «دین داران رفاه طلب و بى حال» نیز قرار گرفته است، به طورى که مخاطبان امام خمینى(ره) در طرح مبحث آمیختگى دین و سیاست غالبا همین دو گروه بودند.

از جهت تاریخى على عبدالرازق نویسنده پرآوازه مصرى در کتاب «الاسلام و اصول الحکم» به طرح تفصیلى جدایى دین و خلافت پرداخت، کتاب وى گرچه اولین نبود مهم‏ترین بود و موجب واکنش‏هاى گسترده و شدیدى از سوى جامعه دینى و علماى الازهر شد.

پس از وى نیز افرادى دیدگاه وى را دنبال کردند. این دیدگاه جدیدا از سوى بعضى از روشنفکران شیعى هم مورد تعقیب و حمایت قرار گرفته است، مهندس مهدى بازرگان و دکتر مهدى حائرى یزدى از این گروه محسوب مى‏شوند.

در این نوشته بدون قضاوت در یکسانى کامل دیدگاه افراد پیش گفته به یکى از مهم‏ترین دلایل مشترک آنان درباره جدایى ذات دین از حکومت پرداخته مى‏شود.

این دلیل را مى‏توان ارائه تفسیرى غیر دینى از حکومت پیامبر اکرم(ص) و امیر مومنان(ع) نامید. البته در این مسئله که حکومت پیامبر(ص) به رسالت ایشان ارتباطى نداشته است به شواهد قرآنى نیز پرداخته و به آیات و بعضى از احکام شرعى که محتملا منصب الهى حکومت را اثبات مى‏کند نیز پاسخ گفته شده است. در ابتدا به دیدگاه اینان درباره نوع حکومت پیامبر و سیره حکومتى ایشان اشاره مى‏کنیم، سپس به ذکر دلایل و شواهد تاریخى موافق و مخالف این نظریه را ذکر مى‏کنیم و آنگاه به بررسى آن خواهیم پرداخت.

تبین دو دیدگاه درباره حکومت پیامبر(ص)

با توجه به رهبرى پیامبر اسلام(ص) نسبت به جامعه اسلامى خصوصا اداره جامعه و کشور پهناور اسلامى از هجرت تا رحلت، دخالت حضرتش در سیاست قطعى است. چرا که بالاترین سطح سیاست ورزى چیزى جز رهبرى کشور و اداره امور کلان آن نیست. اما سؤال این است که این حاکمیت همچون رسالت پیامبر(ص) به نصب الهى و به عنوان جزئى از مجموعه دین بوده است و یا این که ماهیت آن با رسالت متفاوت و به خاطر انتخاب و بیعت مردم صورت گرفته است؟ غالب اندیشمندان مسلمان به نصب‏الهى پیامبر (ص) معتقدند و شیعیان نصب امیرمومنان(ع) به ولایت جامعه اسلامى و نصب فرزندان معصومشان را نیز باور دارند و با وجود نصب جایى براى طرق دیگر مشروعیت حکومت نمى‏بینند.

دیدگاه اول: جدایى دین و حکومت

این دیدگاه علامتى از طرح حکومت و خلافت در دین نمى‏بیند و حکومت پیامبر(ص) را تنها زعامت دینى و مربوط به امور معنوى و اخروى مى‏داند؛ على عبدالرازق دراین باره مى‏نویسد:

گرچه پیامبر(ص) ریاست داشته است این ریاست با توجه به شأن رسالت او بوده است و یک حکومت معنوى و دینى بوده است نه حکومت سیاسى.

نویسنده مقاله «خدا، آخرت هدف بعثت انبیاء» نیز در این باره این گونه نظر مى‏دهد:

«گرچه در احادیث و کلمات پیامبران توصیه هایى در زمینه هاى مختلف زندگى وجود دارد، خطبه‏هاى نهج البلاغه و نامه‏هاى حضرت امیر(ع) ضمن آن که شامل خدا شناسى، دین شناسى و تعلیم و تربیت است نسبت به اخلاق و روابط اجتماعى و مسائل حکومتى و اداره حکومت عنایت وافر دارد، اما آنان علاوه بر وظائف رسالت و امامت معلم و مصلح و موظف به خدمت و اعمال صالح بودند... .

تعلیماتى که از این نظرها داده‏اند در عین ارزنده و ممتاز بودن جزء دین و شریعت حساب نمى‏شود و مشمول «ان هو الا وحى یوحى» نمى‏گردد.»

از این کلام استفاده مى‏شود به نظر ایشان دین گرچه مشتمل بر حکومت و سیاست نیست، هرگز با سیاست‏ورزى و اداره حکومت منافات هم ندارد. مسلمان مى‏تواند بر اساس دستورهاى دینى در امور اجتماعى دخالت کند، با ظلم مبارزه کند و به تشکیل حکومت عدل قیام نماید، اما دین جز این توصیه هاى کلى، مشتمل بر جزئیات سیاست نخواهد بود.

نویسنده کتاب «حکمت و حکومت» عبارتى رساتر آورده است؛ وى مى‏نویسد:

«خلاصه کلام این است که نه از مفهوم نبوت یا رسالت و نه از مفهوم امامت هیچ ایماء

و اشاره‏اى به تشکیل یک نظام سیاسى که مسئولیت اجراى تکالیف را بر عهده بگیرد استنباط نمى‏شود، تنها این خود مردم و مکلفین‏اند که باید همان گونه که در تدبیر بهزیستى خود و خانواده خویش مى‏کوشند به همان نحو فرد اکمل و اصلح جامعه خود را که احیانا پیامبر یا امام است شناسایى کرده و براى زمامدارى سیاسى کشور خود انتخاب نمایند... آیین کشوردارى نه جزئى از نبوت است و نه در ماهیت امامت که همه دانایى است مدخلیت دارد.»

وى پس از طرح این مطلب به تفسیر شیوه زمامدارى پیامبر اکرم(ص) و امیرمومنان(ع) مى‏پردازد و اساس مشروعیت حکومت آنان را به بیعت و انتخاب مردم مى‏داند و منصب الهى حکومت را براى آنان انکار مى‏کند، کلام نسبتا طولانى ایشان دراین باره به این شرح است:

«شاهد گویاى این مدعا تاریخ زمامدارى پیامبر اکرم(ص) و مولاى موحدان حضرت على بن ابى طالب(ع) است. در این دو شاهد تاریخى مى‏توان به خوبى مشاهده کرد که انتخاب زمامدارى سیاسى به خاطر اجرا و کارآیى احکام و قوانین اسلامى تنها به ابتکار و از سوى خود مردم به صورت بیعت براى تشکیل یک حکومت مردمى تحقق یافته است و از حوزه وحى و پیامبرى بیرون بوده است. یک بررسى هرچند نه چندان عمیق به صراحت نشان مى‏دهد که زمامدارى سیاسى رسول اکرم(ص) نه جزء ماموریت‏هاى پیامبرى پیامبر(ص) بوده است و نه از نهادهاى امامت على(ع) به شمار مى‏آمده است، هم پیامبر اکرم پیش از «بیعت» براى زمامدارى پیامبر خدا بوده‏اند و هم على ابن ابى طالب قبل از انتخاب به عنوان رهبر سیاسى و خلیفه چهارمین مقام والا و الهى امامت را حائز بوده و راهنماى دینى امت اسلام از سوى خدا به شمار مى‏رفتند. خداوند عمل بیعت مردم را پس از انجام این گزینش مردمى مورد توشیح و رضامندى قرار داده است و در قرآن فرموده است: «لقد رضى الله عن المومنین اذ یبایعونک تحت الشجرة» زیرا



خرید و دانلود تحقیق در مورد سیره حکومتی پیامبر


تحقیق در مورد سیره نبوی 15 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 20 صفحه

 قسمتی از متن .doc : 

 

مقـدمـه

بیش از 700 میلیون مسلمان در نقاط مختلف جهان، طلیعه ی قرن پانزدهم بعثت را جشن گرفتند. این جشن به خاطر بزرگداشت روزی است که پیامبر پرچم صلح و برادری را به دوش گرفت و با شعار « وَ ما اَرْسَلْناکَ اِلا رَحمَهً لِلْعالَمینَ » پایه‌های صلح جهانی و همزیستی مسالمت‌‌آمیز را استوار ساخت.

اسلام، اختلاف طبقاتی و نژادی را که عامل بسیاری از جنگ‌ها و حوادث نامطلوب است؛ به بهترین وجهی حل کرد ولی دنیای متمدن امروزی، هنوز گرفتار آن است و هر روز آتش جنگ را به بهانه‌ای شعله‌ور می سازد.

صلح جویی و عدالتخواهی اسلام به اندازه است که با کمال صراحت، اهل کتاب را به سوی وحدت و هماهنگی دعوت می کند و با بیانی دلپذیر می گوید : « ای پیامبر ما، به اهل کتاب – یهود و نصاری – بگو در حصار توحید بیایید تا یک‌دل و یک زبان خدای واحد را پرستش کنیم و به او شرک نورزیم ».

هنگامی که مسلمانان به مدینه هجرت کردند و پرچم پیروزی بالای سر آنان به اهتزاز درآمد، پیشنهادهای صلح از طرف مخالفان تقدیم پیامبر می‌شد و آن حضرت از آنها استقبال می کرد شاهد زنده‌ی آن، صلح با چند طائفه از یهود بود که در سال اول هجرت انجام گرفت.

اسلام خواهان صلح و همزیستی عمومی است و در این زمینه برنامه‌های عالی و مفیدی طرح می‌کند.

جهاد برای چیست؟

اسلام مکتبی زنده و جهانی است که اصلاح نظامات اجتماعی و اقتصادی دنیا را به شیوه‌ی خاصی دنبال می‌کند. اسلام مانند آیین رومیان قدیم و یهود و نازیها در چهارچوب جامعه و نژاد محصور نیست؛ بلکه برای عموم جهانیان است و مسلمانان به پیروی از تعالیم اسلام وظیفه دارند در راه نجات توده‌های محروم و ستمدیده استقرار صلح و عدالت و آشنایی مردم جهان نسبت به برنامه‌های زندگی بکوشند.

مجاهدین اسلام درصدد آن نیستند که از راه جهاد به قطعه زمینی دست یابند و یا رژیمی را واژگون کنند و رژیمی همانند آن یا ظالمانه‌تر، بر ویرانه‌اش بپا دارند بلکه جهاد، تلاش بشر دوستانه و بی‌شائبه‌ای است که در راه خدا و تکامل انسانها و نجات توده‌های ضعیف انجام می‌گیرد تا فتنه‌ها زدوده و صلح عمومی برقرار گردد.

این هدف بزرگ و این تعلیمات زنده به خواب‌آلودگی و ذلت جمعیتی بیمشار خاتمه می‌دهد و نیز خودکامگی و سودجویی عده‌ای عزیز بی‌جهت را که از خون دل بیچارگان زندگی افسانه‌ای می‌سازند تعطیل می‌کند.

فطرت انسان حکم می‌کند که: علفهای هرز و عضوهای فاسد اجتماع باید قطع شوند تا زمینه برای نجات و سعادت توده‌های محروم فراهم آید. بشردوستان، عدالتخواهان و آزادگان به چنین مبارزه‌ای مبادرت می‌کنند و آنرا می‌ستایند.

چه نیکوست کلام خدا:

«اگر خدا برخی از مردم را به وسیله‌ی برخی دیگر جلوگیری نمی‌کرد، زمین تباه و فاسد می‌شد». در تئوری قانونگذاری اسلام، جنگ، خود هدف نهایی نبوده است بلکه برای جلوگیری از تجاوزها و ستمگری‌ها و نیز بازشدن راه برای سعادت انسان‌ها شایسته وسیله‌ی نهایی شناخته شده است.

نماینده‌ی مسلمانان عرب به رستم فرخ‌زاد سردار ایرانی گفت:

«خدا ما را برانگیخت تا مردم را از بنده‌پرستی به خداپرستی، از تنگنای جهان به فراخنای آزادگی و از جور ادیان (باطل) به عدل اسلام دعوت کنیم هرکس دعوت ما را بپذیرد سرزمین او را به خودش واگذار می‌کنیم و می‌رویم».

آیا اسلام با شمشیر پیش رفت؟!

هدف اصلی مسلمین از جنگ این بود که ارتباطی بین خود و توده‌های محروم برقرار سازند. تا بدین وسیله آنان از قوانین اسلام مطلع گردند و عظمت و اصالت آن را از نزدیک ببینند مسلمانان در پیکار خود با کفار کسی را مجبور به اسلام نمی‌کردند آنان می‌توانستند با قبول شرایط صلح، به دین خود باقی بمانند در عوض دولت اسلامی از آنان حمایت می‌کرد پیامبر اسلام در صلج حدیبیه تعهد کرد که: اگر فردی از کفار مکه مسلمان گردد و به مدینه نزد مسلمین بیاید مسلمین او را نپذیرند و به مکه برگردانند و همانطور که تعهد داده بود عمل کرد در صورتی که اگر می‌خواست می‌توانست متقابلاً از دشمنان تعهد بگیرد که افرادی که از دین اسلام خارج می‌شوند و نزد کفار مکه می‌روند آنان را به مدینه بازمی‌گردانند.

پیامبر اسلام در فتح مکه، قریش را آزاد گذاشت و هیچ فردی را به قبول اسلام وادار نساخت تا بلکه خود ایشان دین صحیح را بشناسد و با مسلمانان عهد بست که در مکه کسی را جز چند نفر که کارشان اذیت و اخلال بود نکشند و نیز موقعی که کفار امان می‌خواستند امانشان می‌داد تا خود پس از تحقیق اسلام را آزادانه بپذیرند مثلاً صفوان بنی‌امیه پس از فتح مکه به جده فرار کرد، وقتی از پیامبر اسلام برایش امام خواستند حضرت عمامه خود را برای او فرستاد تا با این نشانه در امان باشد و به مکه وارد شود صفوان از جده برگشت و به پیامبر عرض کرد دو ماه به من اختیار و مهلت بده پیامبر پذیرفت و او چهار ماه مهلت و اختیار داد و او همراه حضرت به حنین و طائف رفت با اینکه کافر بود به اختیار خود مسلمان شد.

و بدین ترتیب معلوم می‌شود که:

به کار بردن شمشیر فقط برای آنها نیست که حق را تشخیص داده‌اند ولی با آن مبارزه می‌کنند و از سعادت و خوشبختی دیگران جلو می‌گیرند. و شمشیر برای زدودن فتنه‌ها، نجات توده‌های محروم و ایجاد زمینه‌های مساعد برای ترقی و تکامل بشر می‌باشد.

ایمان مسلمانان صدر اسلام و استقامت آنان بهترین دلیل است بر اینکه اسلام به زور شمشیر پیش رفته مسلمانات صدر اسلام به اندازه‌ای به دین خود علاقه‌مند بودند که در برابر تمام مشکلات استقامت می‌ورزیدند و حتی زادگاه خود را ترک می‌گفتند و هجرت می‌کردند.

بلال حبشی از جمله کسانی بود که در قبول اسلام پیشی گرفت، ابوجهل او را روی ریگ‌های گرم حجاز می‌انداخت و سنگ بزرگی روی سینه‌ی او می‌گذاشت تا حرارت آفتاب او را بیازارد و به او می‌گفت: به پروردگار محمد کافر شود ولی و پی‌در پی می‌گفت:اَحد، اَحد و با این شکنجه‌ها و آزارها از آیین پاک اسلام دست نمی‌کشید و استقامت می‌ورزید.

آیا با این وضع باز هم می‌توان گفت: اسلام به زور شمشیر پیش رفته است؟! دشمنان اسلام چون نقطه‌ی ضعفی در اسلام ندیدند خواستند از این راه اسلام را لکه‌دار کنند غافل از اینکه اسلام بخاطر سهولت و سادگی، پناه داده به توده‌های محروم و ستمدیده و جامعیت خود نسبت به مسائل زندگی، پیش می‌رود.

دکتر گوستاولوبون فرانسوی می‌نویسد: « اسلام با طریق سهل و ساده‌ای پیش می‌رود؛ که واقعاً حیرت‌انگیز است و باید آن



خرید و دانلود تحقیق در مورد سیره نبوی 15 ص


خدمتگزاری به مردم در سیره و سخن امام حسین علیه السلام 14 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 14

 

خدمتگزاری به مردم در سیره و سخن امام حسین علیه السلام

یکی از مهم‏ترین آموزه‏های قرآن و اهل بیت علیهم السلام خدمت‏به مردم و نیازمندان جامعه است . از دیدگاه مکتب حیاتبخش اهل بیت علیهم السلام خدمتگزاری به افراد جامعه، حد و مرزی ندارد و یک دین باور حقیقی در تمام صحنه‏های زندگی با الهام از رهبران آسمانی خویش می‏کوشد تا باری را از دوش دیگران بردارد و خدمتی را به بشر ارائه کند; گر چه فرد مخدوم، هم کیش او نباشد، البته خدمت‏به اهل ایمان اهمیت ویژه‏ای دارد .

امام حسین علیه السلام با تاکید بر این باور وحیانی می‏فرماید:

«اعلموا ان حوائج الناس الیکم من نعم الله علیکم فلاتملوا النعم فتتحول الی غیرکم; (1) بدانید نیازمندیهای مردم که [به شما مراجعه می‏کنند] از نعمتهای الهی است پس نعمتها را افسرده نسازید [یعنی مبادا با رنجاندن مردم نیازمند کفران نعمت کنید] که این وظیفه خدمت رسانی به دیگران محول خواهد شد .»

بزرگ رهبر جهان اسلام حضرت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله در پیامی جهانی به پیروان خود چنین رهنمود می‏دهد:

«ایما مسلم خدم قوما من المسلمین الا اعطاه الله مثل عددهم خداما فی الجنة; (2) هر مسلمانی که به گروهی از مسلمانان خدمت کند خداوند متعال به تعداد آنان، خدمتگزارانی را در بهشت‏به او عطا خواهد کرد .»

اساسا یکی از مهم‏ترین آرزو و درخواستهای ائمه اطهار علیهم السلام از خداوند متعال توفیق خدمتگزاری به مردم بوده است و آنان این خواسته ارزشمند خویش را در قالب دعاها و سخنان گهربار خویش ابراز می‏نمودند . امام سجاد علیه السلام در دعای مکارم الاخلاق با پروردگار متعال چنین نجوا می‏فرماید:

«واجر للناس علی یدی الخیر ولاتمحقه بالمن (3); خداوندا! انجام کارهای خیر را برای مردم، به دست من اجرا کن و خدمات نیکم را با منت گزاری ضایع مگردان .»

رفع نیاز حاجتمندان و کمک به ارباب رجوع، از نکات قابل توجهی است که در جوامع حدیثی و منابع فقهی بخشهای مستقلی برای آن منظور شده است . «قضاء حاجة المؤمن‏» ، «خدمة المؤمن‏» ، «الاهتمام بامور المسلمین‏» ، «الطاف المؤمن و اکرامه‏» برخی از عناوین این ابواب است . در متن این گفتارهای سودمند، افزون بر ثوابهای اخروی خدمت رسانی، به نتایج پربار این صلت‏خداپسندانه در دنیا نیز اشاره شده است . در یکی از همین روایات، حضرت سیدالشهداء علیه السلام به خدمتگزاران راستین به مردم نوید می‏دهد:

«من نفس کربة مؤمن فرج الله عنه کرب الدنیا والاخرة (4); هر کس اندوهی رااز دل یکی از اهل ایمان بزداید، خداوند متعال غصه‏های دنیا و آخرت او را از میان برداشته [مشکلاتش را حل خواهد نمود ].» بنابراین خدمت رسانی در جامعه اسلامی، بویژه از سوی کارگزاران و مسئولان و صاحبان قدرت و مال و متنفذان، امری لازم و ضروری است . و شایسته است که هر مسلمان وظیفه شناس و مسئولیت‏پذیر در هر پست و مقامی که باشد در امر خدمت رسانی همت نماید و تلاش خود را مضاعف گرداند .

خاطر ناشاد را دلشاد کردن همت است

باغ آفت دیده را آباد کردن همت است

صید مرغان حرم کردن ندارد افتخار

طایری را از قفس آزاد کردن همت است

نان بریدن شیوه مردان والا نیست، نیست

نان برای نوع خود ایجاد کردن همت است

در زمان ناتوانی یاد یاران فخر نیست

روز قدرت از ضعیفی یاد کردن همت است

در این نوشتار سعی شده که عمل مقدس خدمت رسانی در سیره و سخن شاخص‏ترین الگوی خدمتگزاران، یعنی حضرت سیدالشهداء علیه السلام بررسی شده و برخی از زیباترین رفتارها و گفتارهای آن خادم راستین امت اسلام و جامعه بشری به خوانندگان بزرگوار عرضه شود; زیرا آن حضرت، پناه بی‏پناهان، دستگیر یتیمان و اسوه کامل خدمتگزاران است . حضرت مهدی علیه السلام در زیارت ناحیه مقدسه خطاب به آن بزرگوار می‏فرماید:

«کنت ربیع الایتام وعصمة الانام وعز الاسلام ومعدن الاحکام وحلیف الانعام; [ای جد بزرگوار!] تو بهار یتیمان، حافظ وپناه مردم، مایه سرافرازی اسلام، کانون احکام و معارف الهی و هم پیمان بخشش و احسان بودی .»

آری امام حسین علیه السلام نمونه بارز خدمتگزاری و خدمت رسانی به مردم دردمند بود، او با اعمال و رفتار خویش نه تنها گرهی رااز زندگی گرفتاران باز می‏کرد بلکه چگونه خدمت کردن به دیگران را به علاقه‏مندان خویش و بشر دوستان عالم عملا آموزش می‏داد .

آداب خدمت رسانی

در سیره امام حسین علیه السلام در زمینه خدمت رسانی نکات ظریفی وجود دارد که دقت‏بیشتر خادمان دلسوز را می‏طلبد . توجه به شخصیت و حیثیت افراد در امر خدمت رسانی از مهم‏ترین ویژگیهایی است که شایان توجه می‏باشد; چرا که اگر در ضمن اجرای نیکی و احسان و کمک به ارباب رجوع به عزت نفس و آبروی افراد بی‏توجهی شود، نه تنها عمل خدمت رسانی نتیجه مثبت نخواهد داد بلکه مایه انزجار و نفرت نیز خواهد بود . دراین صورت شیرین‏ترین ثمره خدمت‏به تلخ‏ترین خاطره‏ها تبدیل خواهد شد; به همین جهت، حضرت سیدالشهداء علیه السلام به این نکته لطیف توجه خاصی داشت و در مواجهه با نیازمندان این شیوه را رعایت می‏کرد . دو نمونه از رفتار آن حضرت را در این زمینه با هم می‏خوانیم:

1 . روزی شخصی از انصار برای حل مشکل خود به پیشگاه آن بزرگوار آمد . او هنوز لب به سخن نگشوده بود که امام علیه السلام از چهره نگران و سیمای گرفته او، دردها و رنجهای درونی‏اش را دریافت و به وی فرمود:

«یا اخا الانصار صن وجهک عن بذلة المسالة وارفع حاجتک فی رقعة فانی آت فیها ما سارک انشاءالله; ای برادر انصاری، خواسته‏ات را به صورت شفاهی مطرح نکن . خواسته خود را در کاغذی بنویس تا انشاءالله من با انجام دادن آن، موجبات خوشحالی تو را فراهم آورم .»

او نیز در نامه‏ای چنین نوشت:

«یااباعبدالله، من به فلانی پانصد دینار بدهکارم و او مرا تحت فشار قرار داده، با او صحبت کن تا به من مهلت دهد .»

امام نامه‏اش را مطالعه کرده و سپس به درون منزل رفت و کیسه‏ای حاوی هزار دینار آورد و به مرد انصاری داد و به او فرمود:

«پانصد دینار آن را به طلبکار خود پرداخت کن و بابقیه این پول به زندگی‏ات سامان ده .»

و در ادامه افزود:

«ولاترفع حاجتک الا الی احد ثلاثة: الی ذی دین، او مروة، او حسب، فاما ذوالدین فیصون دینه واما ذوالمروة فانه یستحیی لمروته واما ذوالحسب فیعلم انک لم تکرم وجهک ان تبذله له فی حاجتک فهو یصون وجهک ان یردک بغیر قضاء حاجتک (5); [ای برادر، اگر روزی گرفتار شدی] مشکل خود را به جز برای سه کس اظهار نکن:

1 . افراد دیندار; 2 . جوانمرد; 3 . انسانهایی که شرافت‏خانوادگی دارند .

دیندار برای حفظ دین خود [به تو یاری می‏رساند] و جوانمرد به سبب مردانگی خود حیا می‏کند [و به کارت رسیدگی می‏کند] و فرد اصیل و شریف نیز می‏داند که تو با رفتن نزد او از آبرویت مایه گذاشته‏ای و برای انجام دادن خواسته‏ات کوشیده، آبرو و شخصیت تو را حفظ می‏کند .»

2 . روزی مردی بینوا که بر اثر فشار زندگی جانش به لب رسیده و دستش از همه جا کوتاه شده بود به امید رسیدن به نوایی به مدینه آمد . او در آنجا از کریم‏ترین و سخی‏ترین فرد سؤال کرد .



خرید و دانلود  خدمتگزاری به مردم در سیره و سخن امام حسین علیه السلام 14 ص


جلوه هایی از سیره اخلاقی پیامبر (تحقیق)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 22

 

فهرست

صفحه عنوان

اداب معاشرت......................................................................................2

بخشش و گذشت ...................................................................................3

استقامت .............................................................................................4

احترام به افکار عمومی .........................................................................9

تنظیم وقت و تقسیم کار ........................................................................12

دستور برای ثبت اطلاعات جهت برنامه ریزی ..........................................14

ساده زیستی و قناعت پیامبر ...........................................................16

ساده زیستی فراگیر ......................................................................17

برداشت کم و بازده زیاد ................................................................19

منابع ..................................................................21

در این مقاله با جلوه هایی از سیره ی اخلاقی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم آشنا می شویم. آداب معاشرت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در میان جمع گشاده رو در تنهایی سیمایی محزون و متفکر داشت. صلی پیامبر اکرم

هرگز به روی کسی خیره نگاه نمی کرد و بیشتر اوقات چشم هایش را به زمین می دوخت. در سلام کردن به همه حتی بردگان و کودکان پیش دستی می کرد. اغلب دو زانو می نشست و پای خود را جلوی هیچ کس دراز نمی کرد هرگاه به مجلسی وارد می شد نزدیک ترین جای خالی را اختیار می کرد. اجازه نمی داد کسی جلوی پایش بایستد ویا برایش جا خالی کند. سخن همنشین خود را قطع نمی کرد وبا او طوری رفتار می کرد که او تصور می کرد هیچ کس نزد رسول خدا از او گرامی تر نیست.

بیش از حد لزوم سخن نمی گفت. آرام و شمرده سخن می گفت و هیچ گاه زبانش را به دشنام و ناسزا آلوده نمی ساخت. در حیا و شرم بی مانند بود. هر گاه از رفتار کسی آزرده می شد ناراحتی در سیمایش نمایان می شد ولی کلمه ی گله و اعتراض بر زبان نمی آورد. از بیماران عیادت می کرد ودر تشییع جنازه حضور می یافت. جز در مقام دادخواهی اجازه نمی داد کسی در حضور او علیه دیگری سخن بگوید یا به کسی دشنام بدهد یا سخن چینی کند.

روزی چند نفر از یهودیان بر او وارد شدند و لا لحنی دو پهلو سلام کردند حضرت در جواب آنان گفت : و علیکم. عایشه متوجه قصد آنان شد و با عصبانیت به پرخاش و ناسزاگویی پرداخت. حضرت فرمود: عایشه آرام بگیر و بد زبانی نکن مگر نمی دانی خدا مهربانی با همه را دوست دارد.

بخشش و گذشت

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم بد رفتاری و بی حرمتی نسبت به خود را ندیده می گرفت. کینه ی کسی را در دل نگاه نمی داشت و درصدد انتقام بر نمی آمد. روح نیرومندش که در سطح بسیار بالاتر از انفعالات نفسانی و عقده های روحی قرار داشت عفو و بخشایش را بر انتقام ترجیح می داد. حساسیتش در مقابل نا ملایمات از حد حزن و اندوه تجاوز نمی کرد. در جنگ احد آن همه وحشی گری و اهانت که به جنازه ی عموی ارجمندش حمزة بن عبدالمطلب روا داشته بودند و از مشاهده آن به شدت رنجیده بود دست به عمل متقابل با کشتگان قریش نزد و بعدها که به آن ها و از آن جمله هند – زن ابوسفیان – دست یافت در مقام انتقام بر نیامد.حتی ابوقتاده انصاری را که می خواست زبان به دشنام آنان بگشایداز بدگویی منع کرد.

پس از فتح خیبر جمعی از یهودیان که تسلیم شده بودند غذایی مسموم برای حضرت فرستادند. او از سوء قصد و توطئه آنان آگاه شد اما آنان را به حال خودشان رها کرد. بار دیگر زنی از یهود به چنین عملی دست زد و خواست زهر در کامش کند او را نیز عفو کرد. عبدالله بن ابی سر دسته ی منافقان که با ادای کلمه ی شهادت مصونیت یافته بود در باطن امراز اینکه با هجرت رسول اکرم به مدینه بساط ریاست او برچیده شد دشمنی آن حضرت را در دل می پرورانید و با یهودیان مخالف نیز سرو سری داشت و از کارشکنی و کینه توزی و شایعه سازی علیه رسول اکرم فروگذار نمی کرد.هم او بود که در غزوه ی بنی المصطلق می گفت : چنان چه به مدینه برگشتیم این طفیلی های زبون را (مقصودش مهاجرین است) از خانه ی خود بیرون می رانیم. یاران رسول اکرم که دل پر خونی از او داشتند بارها اجازه خواستند او را به سزای اعمالش برسانند. آن حضرت نه تنها اجازه نمی داد بلکه با کمال مدارا با او رفتار می کرد و در حال بیماری به عیادتش رفت و سر جنازه اش حاضر شد و بر او نماز گذارد. در مراجعت از غزوه ی تبوک جمعی از منافقان در سوء قصدی به جان حضرت خواستند مرکبش را رم بدهند تا در پرتگاه سقوط کند و با این که همگی صورت خود را پوشانده بودند آنان را شناخت و با همه ی اصرار یارانش اسم آنان را فاش نساخت و از مجازاتشان صرف نظر کرد.

حریم قانون

پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم از هر نوع بد رفتاری که به شخص مقدسش می شد چشم پوشی می کرد ولی در مورد اشخاصی که به حریم قانون تجاوز می کردند مطلقا گذشت نمی کرد و در اجرای عدالت و مجازات متخلف ، هر که بود،مسامحه روا نمی داشت؛ زیرا قانون عدل ، سایه ی امنیت اجتماعی و حافظ کیان جامعه است و نمی شود آن را بازیچه و دستخوش افراد هوس ران قرار داد و جامعه را فدای فرد کرد. در فتح مکه ،زنی از قبیله ی بنی مخزوم دزدی کرد. خویشاوندانش اجرای مجازات را ننگ خانواده ی اشرافی خود می دانستند و به تکاپو افتادند بلکه بتوانند مجازات را متوقف سازند. اسامة بن زید را که مانند پدرش نزد رسول خدا محبوبیت خاصی داشت، وادار کردند به شفاعت برخیزد. او همین که زبان به شفاعت گشود، رنگ صورت رسول خدا از شدت خشم برافروخته شد و با عتاب فرمود: چه جای شفاعت است ، مگر می توان حدود قانون خدا را بلا اجرا گذاشت ؟ و دستور مجازات را صادر کرد. اسامه متوجه غفلت خود شد و از لغزش خود عذر خواست و طلب مغفرت کرد. حضرت برای این که فکر تبعیض در اجرای قانون را از ذهن مردم بیرون کند، به هنگام عصر در میان جمع به سخنرانی پرداخت و لا اشاره به موضوع روز چنین فرمود:

«اقوام و ملل پیشین دچار سقوط و انقراض شدند بدین سبب که در اجرای عدالت، تبعیض روا می داشتند. هرگاه یکی از طبقا ت بالا مرتکب جرم می شد، او را از مجازات معاف می کردند و اگر کسی از زیر دستان به جرم مشابه آن مبادرت می کرد، اورا مجازات می کردند. قسم به خدایی که



خرید و دانلود  جلوه هایی از سیره اخلاقی پیامبر (تحقیق)


سیره اندیشه و شخصیت دکتر بهشتی

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 27

 

موضوع:

سیره،اندیشه و شخصیت دکتر بهشتی

تشریح ابعاد شخصیتی و سیاسی،سیره و اندیشه شهید مظلوم آیت الله دکتر بهشتی در گفتگو با اسدالله بادامچیان

 

خبرگزاری شبستان: هفتم تیر یادآور یاد و خاطره سید شهیدان انقلاب، شهید مظلوم آیت‌الله دکتر محمد حسین بهشتی (ره) و هفتادو دو تن از بهترین یاران انقلاب اسلامی و یاوران حضرت امام (ره) است که در آتش کینه‌ی دشمنان انقلاب و اسلام در سال 60 در دفتر مرکزی حزب جمهوری اسلامی به شهادت رسیدند.

شهیدان فاجعه هفتم تیر جمعی از مقامات قضایی، نمایندگان مجلس شورای اسلامی، اعضاء کابینه دولت و فعالان سیاسی و مذهبی بودند که در راس آنان شهید آیت‌الله دکتر بهشتی قرار دارد.دکتر بهشتی پس از پیروزی انقلاب اسلامی در نقش طراح اصلی کشور در کنار امام خمینی(ره) در افکار مردم جامعه شناخته شد در این میان قدرت استدلال و منطق، بیان نافذ و شیوا، اجتهاد پویا و بهره‌گیری از دانش روز از بهشتی شخصیتی جامع‌نگر و جامع‌الاطراف ساخته بود.دکتر بهشتی معتقد بود میدان عمل با تمامی گفتارها و شعارها متفاوت است، تنها تلاش را می‌طلبد و دیگر هیچ، در نهایت هم به این اعتقاد درونی‌اش دست یافت که بهشت را به بها دهند و نه به بهانه.دکتر اسدالله بادامچیان، دکترای روابط بین‌الملل و فوق‌لیسانس علوم سیاسی است، از دوران نوجوانی در حوادث سیاسی 50 سال گذشته حضور فعال داشته و تاریخ زنده رویدادهای سیاسی 5 دهه گذشته است، وی از عناصر کلیدی مبارزه در راه استقلال، آزادی و حکومت اسلامی است که پس از پیروزی انقلاب اسلامی مسئولیتهایی مانند دبیر اجرایی حزب جمهوری اسلامی، معاون سیاسی و مشاوره امور اجتماعی رئیس قوه قضاییه، عضو موسس شورای مرکزی حزب موتلفه اسلامی را بر عهده گرفته است.

او که در جوانی همراه دکتر بهشتی بود و با ابعاد شخصیتی و مدیریت سیاسی شهید دکتر بهشتی آشنایی شهودی دارد معتقد است شهید بهشتی عالمی آگاه، آینده‌نگر و برنامه‌ریز است که برای شکل‌گیری پایه‌های نظام وتقویت آن تربیت نیروهایی متخصص و کارآمد را سرلوحه‌ی کارهای خویش قرار داده بود.

مطالبی که می‌خوانید گفتگوی شبستان با دکتر بادامچیان جهت تشریح ابعاد شخصیتی و مدیریت سیاسی دکتر بهشتی است.



خرید و دانلود  سیره اندیشه و شخصیت دکتر بهشتی