انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق در مورد شاملو و شعر سپید

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

دسته بندی : وورد

نوع فایل :  .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد صفحه : 7 صفحه

 قسمتی از متن .docx : 

 

شاملو و شعر سپید)‌

/چند سال پیش شعری از شاملو را نقد کرده بودم. امروز که کاغذ باطله‌هایم را دور می‌ریختم،‌ فیش‌های آن نقد را پیدا کردم. هرچند این یادداشت‌ها بسیار پراکنده‌اند ولی شاید به کار کسانی که علاقه‌مند به شاملو هستند بیاید.شعر امروز ایران دو آغاز کننده‌ی جدی دارد،‌ نیما و شاملو. شعر یکبار با نیما متحول گردید بار دبگر با الف.بامداد دیگرگون شد. اگرچه نیما راهگشای شعر امروز ایران است اما با حفظ نوعی وزن و قافیه بندناف خود را با ادب قدیم حفظ کرد. الف. بامداد اگرچه تاریخا پس از او می‌آید و مدتی به اقتفای او کار می‌کند اما زمانی بعد آزادسازی شعر از قیود سنتی وزن عروضی و تبعات آن را ضروری می‌بیند و از عروض نیمایی عدول می‌کند، تجربه‌ی شعر سپید را قانونمند می‌کند و سامان می‌بخشد و دوره‌ی جدیدی در شعر فارسی آغاز می‌شود ."شاملو با درک پیام اصلی نیما که هر نوآوری پس از مدتی به سنت گذار بدل می‌شود و نوآوری دیگر ضرور می‌افتد، زبان شعر فارسی را از قید هزار و اند ساله‌ی وزن و قوافی و بدایع آزاد کرد و در برخوردی عاصی و خلاق با فضای فرهنگی - اجتماعی معاصر ظرفیت‌های غنایی زبان را در هیات کلمه‌های ترکیب شونده – جدا از منطق نظم و شعر – در خدمت بیان اندیشه و تخیل درآورد و با این شیوه جهان درونی شعر تنوعی حیرت‌آور یافت چرا که شکل‌های ظاهری از قید محدودیت رها شده بود"(جواد مجابی – شناختنامه‌ی احمد شاملو , ص 74)شاملو خود راجع به شعر سپید چنین می‌گوید:" شعر سپید، از وزن و قافیه، از آرایش و پیرایش احساس بی‌نیازی شاید نکند، اما از آن محروم است ... و شاید بتوان از آن محروم نماند، ‌لیکن تظاهر به بی‌نیازی می‌کند ...گویی شکنجه دیده‌ی سر به زیری است که به عمد می‌خواهد عریان بماند تا چشم‌های تماشاگران، داغ‌های شکنجه را بر تن او ببینند و راز سر به زیری او را دریابند ... و اگر بخواهم بهتر گفته باشم:- آثار شکنجه است که اگر به قالب جامه‌یی درآورده شود،‌منتفی است. هرچه جامه آراسته‌تر، ‌خاصیت وجودی وی منتفی‌تر . شعر سپید، شاید رقصی است که به موسیقی احساس نیاز نمی‌کند،‌.. یا شرابی است که در ساغر نمی‌گنجد، ‌تا عریان‌تر جلوه کند و شکل نمی‌خواهد تا روح مجرد خود را در بی شکلی بهتر نمود دهد . درحقیقت شعر سپید شعری است که نمی‌خواهد به صورت «شعر» درآید ... شعر سپید با هر چه اضافی، ‌با هر قافیه‌ای بیگانگی و بی‌حوصلگی نشان می‌دهد. با هرگونه دستکاری ـ‌به هر اندازه که ناچیز باشد - لج می‌کند. هرگونه کوششی برای آنکه شکل رایجی بدان داده شود، خسته‌اش می‌کند، ‌خفه‌اش می‌کند، ‌مسخش می‌کند" ."از بیان این مطلب واهمه می‌کنیم؛ اما بهر حال گفتنی است که: "شعر سپید مطلق و مجرد است" و باید نامی دیگر از برای آن جست، ‌چرا که غرض از شعر سپید نوعی شعر نیست؛ ‌چیزی است نزدیک به شعر بی‌آنکه شعر باشد و نزدیک به یک نوشته بی‌آنکه دارای منطق و مفهومی باشد که تنها با نوشتن، ‌مرادی از آن حاصل آید".(حاشیه‌ای بر شعر شاملو – اندیشه و هنر، ‌ویژه‌ی ا.بامداد،‌شماره ی 2 – فروردین 1334)‌شاملو شاعر جسوری است، ‌کسی که قالب را شکست و ره به نوآوری آورد؛ او در شعر بسیار سختگیر است تا به جایی که در نقد آثار دیگران گاه آنقدر سخت می‌گیرد که در بیان آن از عرف موجود در می‌گذرد و بیشتر به گستاخی و به قول خود ، ‌به بی‌ادبی می‌انجامد. شاملو شعر را از دید خود می‌بیند، ‌و آن را به طرقیه‌ی خود می‌فهمد. شاملو معتقد است که برای شاعر بودن اول باید آزاد بود، ‌مثلا اگر ما مقید به مذهبی باشیم که در آن بوییدن گل کفر به حساب آید هرگز از بوییدن گل تصور و احساس شاعرانه نخواهیم داشت .شاملو معتقد است :‌"‌شاعر اصیل، ‌در خارج از چارچوب زمان و مکان خود نمی‌تواند وجود داشته باشد و اگر به زمان و مکان خود وفادار بماند و نماینده‌ی صمیمی نسل خود و انسان‌هایی که در کنارش زندگی می‌کنند باشد، بدون تردید به زمان‌ها و مکان‌های دیگر نیز متعلق خواهد بود و از همین طریق است که شاعر اصیل فرصت جاودانگی پیدا می‌کند"‌.(‌رضا براهنی – طلا در مس، ‌جلد دوم – چاپ اول 1371)‌به زعم او:‌"‌شعر یک حادثه‌ایست. حادثه‌ای که زمان و مکان سبب ساز آن هست اما شکل‌بندیش در «زبان» صورت می‌گیرد .(‌گفتگوی ناصر حریری با شاملو)‌شاملو شاعری اجتماعی است، ‌یک رئالیست که تعهد اجتماعی را زمینه‌ساز کارهای خود کرده است. او در شعرش دنبال احساس و پیام است و اثر هنری بدون این دو عنصر را پوچ می‌داند. قبول مسئولیت اجتماعی خط اصلی شعر اوست. او هنر را فقط مبلغ حقیقت می‌شناسد و تنها از این لحاظ است که می‌تواند در نهایت سنجیدگی پیشرو باشد. هنرمندان و دولتمردان، ‌هر دو سیاست به کار می‌زنند با این تفاوت که دولتمردان معمولا نیتی را پنهان می‌کنند که کوشش هنرمندان صرف لو دادن آن می‌شود.شاملو شعر را چشمه‌ی جوشانی در درون شاعر می‌داند که وقتی لبریز شد سر ریز خواهد کرد." شعر، ‌یا دستاورد آمیزش خصلت شاعر با جهان پیرامون اوست یا محصول لقاح مصنوعی؛ ‌در صورت نخست، ‌شعر به طور طبیعی زاده می‌شود یا سر ریز می‌کند یا چشمه‌وار است. و در صورت دوم یا از طریق سزارین به دنیا آورده می‌شود یا با سطل و تلمبه باید ا زچاه بیرونش کشید.(‌شعر سفید و شعر نیمایی – گفتگوی ناصر حریری با شاملو )‌"شعر هیجانی است در جان که در زبان شکل می‌گیرد و فعلیت پیدا می‌کند. وقتی آن هیجان بالقوه وجود نداشته باشد اگر خودت را بکشی هم بی‌فایده است. حتی اگر موهایت را جلو کاغذ سفید کنی شعری دستت را نخواهد گرفت. شعر باید در وجود شاعر بجوشد. به قول آن بزرگوار چیزی را که باید از درونت به بیرون بتابد چگونه می‌توانی از بیرون به دست آوری"‌(‌آدینه، ‌شماره‌ی 72،‌مرداد 71)‌شاملو در جاهای مختلفی بر این نکته اصرار دارد که باید در هنر نوآوری کرد و خود را در دایره‌ی تقلید محدود نکرد. او حتی پیروی از شعر شاملویی را جایز نمی‌داند زیرا که شاملو متعلق به عصر خود بود و شاعر امروز باید شعر امروز را دریابد. شعر امروز ما احتیاج به نیمایی دوباره دارد ."در هنر تا مقلد دیگرانیم از دید خود پنهانیم و تا خود را نیابیم بیهوده در راه‌های کوبیده‌ی قدم‌های دیگران وقت تلف می‌کنیم ... راه‌های دیگران ما را به سوی مقصد‌های دیگران می‌برد".‌(‌آدینه، ‌شماره‌ی 72،‌مرداد 71)‌همچنان که آمد، ‌شاملو شعر اجتماعی می‌گوید، ‌و شاعر اجتماعی در چند و چون زندگی توده وارد می‌شود، ‌از آن آگاهی می‌یابد و با آن می‌زید. شاعر اجتماعی دردهای مردم را لمس می‌کند، ‌او درد مشترک است و شکست‌ها و پیروزی‌های مردم را با تمام وجود درک می‌کند. وقتی شاعر اجتماعی انباشته از تجربه‌های جمعی مردمی می‌شود که در میان آنهاست، ‌شروع به سرودن می‌کند. شعر برای این دسته از شاعران یک ضرورت است. هر چیزی که به نقطه‌ی ضرورت رسید تولدش حتمی است، ‌به دخالت دیگران نیازی ندارد. دخالت دیگران نه تسریعش می‌کند نه مانع پیدایشش می‌شود.الیوت، ‌شاعران اجتماعی را، ‌شاعرانی می‌داند که غوطه‌ور در منجلاب محیط هستند. ولی گویا این نکته فراموش شده که هر کسی در هر جای جهان که هست "‌غوطه‌ور در منجلاب محیط" است؛ ‌اگر جز این بود چه نیازی به شعر پیش می‌آمد؟! هدف شعر رهایی انسان از منجلابی است که اسیر آن است.شاملو شعر گفتنش هم با شاعران دیگر متفاوت بود. بهر حال هر شاعری به گونه‌ای شعر می‌گوید :‌نادر پور با حافظه‌ی غریبش شعر را در ذهن خود می‌ساخت، ‌سطر به سطر تا پایان و وقتی تمام شد آن را می‌نوشت،‌"خویی" ‌نیز کما بیش چنین عمل می‌کرد .شهریار می‌گفت که صدایی را می‌شنود که شعر را سطر به سطر به او دیکته می‌کند، ‌گاهی در این دیکته کردن کلمه‌ای را شاعر درست نمی‌شنید، ‌عوضی می‌نوشت بعدا تصحیح می‌کرد .شاملو شعر نمی‌گوید، ‌منتظر شعر نمی‌ماند. شعر او را پیدا می‌کند، ‌به کار وا می‌دارد. کار شاملو نوشتن شعری است که آمده است،‌ شعری که از چند و چونش تا پایان نوشتن آن چیزی نمی‌داند .مضمون‌های جاودانه‌ی عشق، ‌مرگ، ‌پیوند، ‌هجران، ‌هستی، ‌اندوه، ‌اضطراب و خشم در شعر شاملو رخ می‌نماید در متنی از دلهره‌ی انسان برای زیستن، ‌شور او برای آفریدن، ‌عشق او برای انسان ماندن، ‌پیوند او با دیگران امروز و تاریخ، ‌هجران او از آرامشی که دیگران از فرزند انسان ربوده‌اند، ‌اندوه و اضطراب او از چنین بودن، ‌این گونه گرفتار آمدن و عمر را پی فراغتی که شایسته‌اش بود چنین یاوه دیدن و خشمی که توفان در جان شاعر می‌چرخاند تا فاجعه را، ‌به بزرگ‌ترین دشنام‌ها، ‌نفرین کند .



خرید و دانلود تحقیق در مورد شاملو و شعر سپید


تحقیق در مورد احمد شاملو3 (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

احمد شاملو

 

 

زندگینامه

احمد شاملو در سال 1304 هجری شمسی به دنیا آمد. پس از آنکه تحصیلات ابتدایی و متوسطه را به پایان رسانید به کار نوشتن روی آورد و از سال 1319 هجری شمسی نوشته ها و مقالاتش در مطبوعات منتشر شد. در سال 1326 شمسی نخستین مجموعه اشعارش که شامل قطعات نثر و نظم او به نام "آهنگهای فراموش شده" بود به چاپ رسید. شاملو مجموعه دیگری از اشعارش را به نام قطعنامه به چاپ رسانید و پس از چندی جزوه ای دیگر به نام"23" از او انتشار یافت که این دو کتاب، هیاهویی در میان شاعران مخصوصاً شعرای نوپرداز به وجود آورد و منشأ تحولی شد که از آن عده کثیری شاعر جوان پدید آمد. شاملو چندی سردبیر مجله سخن نو و مدتی سردبیر مجله علمی و روزنامه هنرنو و مجله روزنه بود و آهنگ صبح را با همکاری دیگران منتشر ساخت. استاد احمد شاملو در تاریخ اول مرداد سال 1379 هجری  شمسی دار فانی را وداع گفت.

  

ویژگی سخن

شاملو امروزه یکی از شاعران نامور و نوپرداز به شمار می رود. او در شعر، دگرگونی پدید آورد و آثاری که از او به چاپ رسید نشان دهنده آن است که تحولی در سبک شعر او به وجود آمده است. او شاعری است که از نظر طرز کار و عقیده با شاعران دیگر تفاوت بسیار دارد و در شعر او قافیه، شکل خاصی به خود می گیرد. او از میان شعرای معاصر ایران بیش از همه به نیما معتقد است. شاملو گذشته از شعر و شاعری از نویسندگان پر قدرت و با احساس است که در نوشتن داستان نیز مهارت دارد و آثاری از نویسندگان خارجی را نیز ترجمه کرده است.

  

معرفی آثار

غیر از مقالات و آثاری که از او در جراید چاپ شده آثار و تألیفاتی نیز دارد که به طور مستقل منتشر گردیده است و دارای چند مجموعه شعر است که عبارتند از: باغ آینه، آیدا در آینه، ققنوس در باران، مدایح بی صله، هوای تازه، از هوا و آینه ها، مرثیه های خاک، شکفتن در مه، لحظه ها و همیشه، برگزیده اشعار او؛ و دیگر آثارش عبارتند از: دیوان حافظ، کوچه، ابراهیم در آتش، ترانه های کوچک و غریب، شکفتن زرد، همچون کوچه ای بی انتها و ...

 

غزلی در نتوانستن

از دستهای گرم تو

کودکان توأمان آغوش خویش

سخنها می توان گفت

غم نان اگر بگذارد

                        * * *

نغمه در نغمه در افکنده

ای مسیح مادر ای خورشید

از مهربانی بی دریغ جانت

با چنگ تمامی ناپذیر تو سرودها می توانم کرد

غم نان اگر بگذارد

                     * * *

رنگها در رنگها دویده

از رنگین کمان بهاری تو

که سراپرده در این باغ خزان رسیده برافراشته است

نقشها می توانم زد

غم نان اگر بگذارد

                     * * *

چشمه ساری در دل و آبشاری در کف

آفتابی در نگاه و فرشته ای در پیراهن

از انسانی که تویی

قصه ها توانم کرد

غم نان اگر بگذارد

                     * * *

  ماهی

من فکر می کنم

                           هرگز نبوده قلب من

این گونه گرم و سرخ

احساس می کنم

                          در بدترین دقایق این شام مرگ زاری

چندین هزار چشمه خورشید در دلم

می جوشد از یقین

    احساس می کنم

                         در بدترین دقایق این شام مرگزاری

چندین هزار چشمه خورشید در دلم

می جوشد از یقین

  احساس می کنم

                            در هر کنار و گوشه این شوره زار یأس

چندین هزار جنگل شاداب ناگهان

                                         می روید از زمین

آه ای یقین گمشده، ای ماهی گریز

در برکه های آینه لغزیده تو به تو

من آبگیر صافیم اینک به سحر عشق

از برکه های آینه راهی به من بجو

                                    * * *            

من فکر می کنم

                       هرگز نبوده

دست من

                  این سان بزرگ و شاد

احساس می کنم

                      در چشم من

به آبشر اشک سرخ گون

خورشید بی غروب سرودی کشد نفس

احساس می کنم

                           در هر رگم

                                                    به هر تپش قلب من



خرید و دانلود تحقیق در مورد احمد شاملو3 (word)


تحقیق در مورد احمد شاملو2 (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

احمد شاملو در سال 1304 ، یکشنبه 21 آذر در خیابان صفی علیشاه تهران متولد شد. دوره کودکی را به خاطر شغل پدرش که افسر ارتش بود و هر چند وقت را در جایی به مأموریت می رفت در شهرهایی چون رشت و سمیرم و ا صفهان و آباده و شیراز گذراند.

مادرش کوکب عراقی بود و پدرش حیدر.

شاملو کودکی بسیار بدی داشت کودکی بی نشاطی را گذراند و جوانی بی رحمانه تنهایی.

کسی را نداشت که راه و چاهی به او نشان دهد.

شاملو کلاس چهارم دبستان بود که در مشهد زندگی می کرد در همسایگی خانه ی شاملو یک خانواده متمول ارمنی می نشست که دو دختر داشت و هر دو مشق پیانو می کردند. احساس عجیبی که شاملو از این تمرین ها و به خصوص از صدای پیانو در او بوجود آمد یکسره او را هوایی موسیقی و دیوانه شنیدن آن قطعات موسیقی آن چنان آتشی در شاملو روشن کرد که سال های سال اصلاً زندگی او به کلی زیر و رو شد . موسیقی تمام وجودش را زیر و رو کرد و چون نمی دانست که موسیقی چنین حالتی در او بوجود می آورد شبیه نخستین احساس های ناشناخته بلوغ، ملغمۀ لذت و درد، مرگ و میلاد و خدا می داند چه... موسیقی، شوق و حسرت او شده بود. باری از حسرت و ناتوانی و یاس بر دلش بود. یاس او از وصال موسیقی و او بعد از آن دیگر هرگز رو نیامد. دیگر هیچ وقت بچه درس خوانی نشد لنگ لنگان با حداقل نمره ایی که می شد گرفت از کلاسی به کلاسی می رفت بی آنکه هیچ چیز بیاموزد. چون می دانست که باید حسرت موسیقی را با خود به جهنم ببرد. محیط خانوادگی همه چیز می توانست از او بسازد جز یک شاعرمحیط مدرسه تا دبستان بود یک جهنم و تادبیرستان بود یک گمراه کننده قضاوت خودش این است که شعر در او التیام یافتن زخم موسیقی است او می بایست یک آهنگساز بشود که فقر مادی و فرهنگی خانواده غیر ممکنش کرد. پدربزرگ شاملو میرزا شریفخان عراقی، مرد باسواد کتابخوانی بود مردی به تمام معنا آراسته، با تربیت اشرافی قدیم که در دوره دیپلماتیک دوره تزار ساخته شده بود. کتابهایش به رگ جانش بسته بود. چند صندوق کتاب داشت و شاملو شروع کرد به خواندن کتابهایش و اولین چیزی که خواند قصه کوتاهی بود از هانری بورد و به نام مطرب و به ترجمه پرویز ناتل خانلری در نشریه کوچکی به اسم افسانه که مرتب برای پدربزرگ می آمد. این قصه کوتاه رمانتیک سه چهار صفحه ای که که فقط به خاطر کوتاهیش برای خواندن انتخاب شده بود. آتش مطالعه را در او روشن کرد و جانشین اندوه مایوسانه موسیقی شد.

شاملو یازده سال داشت که ادبیات با خواندن ترجمه یک قصه کوتاه همه شوق و شور او را به خودش اختصاص داد و در چهارده سالگی بهترین نویسنده نه فقط کلاس دوم که شاید همه دبیرستان بود، چون که انشاهایش سرصف برای شاگردان خوانده می شد.

سال 1320 جوانکی در حدود پانزده سال و نیمه بود جوانکی که در سکوت خفقان آمیز دوره رضاخان ودر محیطی کاملاً بیگانه با آن چه در ذهن او بود در خانه یک افسر ارتش، افسری که به خاطر کله شقی هایش همیشه ماموریت های پرت و دور از مرکز را به او می دادند خاش و چابهار و سرحد افغانستان و امثال این ها، دو ماه آنجا، سه ماه فلان جهنم دره بود و چون بچه ی این خانواده بود هرگز یک دوست واقعی نتوانست برای خود داشته باشد یعنی تا آن موقع که شخصیت آدم در حال شکل گیری است و نه بده بستانی و نه تربیت مشخصی فقط خفقان و سکوت.

یک بچه 15 – 16 ساله که هیچ نوع سابقه تفکر سیاسی – اجتماعی ندارد می گوید طرفدار آلمانم چون دارد دشمن مرا می کوبد او با این ذهنیت و با این سادگی وارد یک جریان ضد متفقین شد که کار به زندان کشید و توی زندان بسیار چیز یاد گرفت و بسیار آدم ها را دید مثلا مهمترینشان علی هیات سرلشکر آق اولی بود.

در بازداشت سیاسی متفقین بود و این با وضع یک زندانی خیلی فرق داشت. کشور هم در سالهای سیاه جنگ دچار لطمات جنبی و تبعی جنگ بود نه زیر آوار مستقیم آن. پسر بچه ای که پانزده سال اول عمرش را در خانواده یی نظامی در خفقان سیاسی و سکون تربیتی و رکود فکری دوره رضاخانی طی کرده و آن وقت ناگهان در نهایت گیجی، بی هیچ درک و شناختی در بحران های اجتماعی سیاسی سال های 20 در میان دریایی از علامت سوال از خواب پریده و با شوری شعله ور و بینشی در حد صفر مطلق، که با شعار « دشمن دشمن ما، دوست ماست، نا آگاهانه گرچه از سر صدق می کوشد مثلا با ایجاد اشکال در امور پشت جبهه ی متفقین آب به آسیاب دار و دسته اوباش هیتلر بریزد. در سال 1332 مجموعه ی اشعار آهن ها واحساس چاپ شد که پلیس در چاپخانه آن ها را سوزاند . همچنین ترجمه طلا در لجن اثر ژیگموند موریتس و رمان بزرگ پسران مردی که قلبش از سنگ بود اثر موریو کایی با تعدادی داستان کوتاه نوشته ی خودش و همه یاداداشت های فیش های کتاب کوچه در یورش افراد فرمانداری نظامی به خانه اش ضبط شده از میان می رود و خود او موفق به فرار می شود. شاملو در مورد نیما می گوید نیما استاد مسلم همه ماست من شعر را از نیما آموختم. بینش شاعرانه را از نیما آموخته بودم. با شعر نیما تلنگری خوردم و شعر را در خود یافتم من از نیما بسیار چیزها آموختم و توانستم یکی از شاگردان خودش بشوم و درس هایش را بیاموزم. من لحظات زیادی با او داشتم برایم مظهر حرمت بود و هست کاراصلی نیما به هم ریختن تساوی طول مصرع ها نیست. .. اهمیت نیما در این است



خرید و دانلود تحقیق در مورد احمد شاملو2 (word)


تحقیق در مورد احمد شاملو1 (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 15

 

احمد شاملو متولد ۲١ آذر ١۳۰۴، تهران . شاعر، روزنامه‌نگار، مترجم شعر و رمان، محقق کتاب کوچه

۱۳۰۴احمد شاملو (ا. صبح / ا.بامداد) روز ٢١ آذر در خانه‌ی شماره‌ی ۱۳۴ .خیابان صفی‌علیشاه تهران متولد شد. دوره‌ی کودکی را به خاطر شغل پدر که افسر ارتش بود و هرچند وقت را در جایی به ماءموریت می‌رفت، در شهرهایی چون رشت و سمیرم و اصفهان و آباده و شیراز گذراند. مادرش کوکب عراقی شاملو بود. پدرش حیدر. ۱۶ـ۱۳۱۰ دوره‌ی دبستان در شهرهای خاش و زاهدان و مشهد. اقدام به گردآوری مواد فرهنگ عوام. ۲۰ـ۱۳۱۷ دوره‌ی دبیرستان در بیرجند و مشهد و تهران. از سال سوم دبیرستانِ ایرانشهرِ تهران به شوق‌ِتحصیلِ دستورِ زبان آلمانی به سال اول دبیرستان صنعتی می‌رود. ۳ـ۱۳۲۱ انتقال پدر به گرگان و ترکمن صحرا برای سرو سامان دادن به تشکیلاتِ ازهم‌پاشیده‌ی ژاندارمری. در گرگان ادامه‌ی تحصیل در کلاس سوم دبیرستان. شرکت در فعالیت‌های سیاسی در مناطق شمالِ کشور. در تهران دستگیر و به زندان شوروی‌ها در رشت منتقل می‌شود. ۵ـ۱۳۲۴ آزادی از زندان. با خانواده به رضائیه می‌رود. به کلاس چهارم دبیرستان. با آغاز حکومت پیشه‌وری و دموکرات‌ها، چریک‌ها به منزل‌شان می‌ریزند و او پدرش را نزدیک به دو ساعت مقابل جوخه‌ی آتش نگه‌می‌دارند تا از مقامات بالا کسب تکلیف کنند. بازگشت به تهران و ترکِ کامل تحصیل مدرسی. ۱۳۲۶ ازدواج. مجموعه‌ی اشعار آهنگ‌های فراموش‌شده توسط ابراهیم دیلمقانیان. ۱۳۲۷ هفته‌نامه‌ی سخن‌نو (پنج شماره). ۱۳۲۹ داستان زنِ پشتِ درِ مفرغی. هفته‌نامه‌ی روزنه (هفت شماره). ۱۳۳۰ سردبیر چپ (در مقابل سردبیر راست) مجله‌ی خواندنیها. شعر بلند ۲۳. مجموعه‌ی اشعار قطع‌نامه. ۱۳۳۱ مشاورت فرهنگی سفارت مجارستان (حدود دو سال). سردبیر هفته‌نامه‌ی آتشبار، به مدیریت انجوی. ۱۳۳۲ چاپ مجموعه‌ی اشعار آهن‌ها و احساس که پلیس در چاپخانه می‌سوزاند. (تنها نسخه‌ی موجودِ آن نزد سیروس طاهباز است). ترجمه‌ی طلا در لجن اثر ژیگموند موریتس و رمان بزرگ پسران مردی که قلبش از سنگ بود اثر موریو کایی با تعدادی داستان کوتاهِ نوشته‌ی خودش و همه‌ی یادداشت‌های فیش‌های کتاب کوچه در یورش افراد فرمانداری نظامی به خانه‌اش ضبط شده از میان می‌رود و خود او موفق به فرار می‌شود. بعد از چند بار که موفق می‌شود فرار کند در چاپخانه‌ی روزنامه‌ی اطلاعات دستگیر می‌شود. ۱۳۳۳ زندانی سیاسی در زندان موقت شهربانی و زندان قصر، (۱۳ تا ۱۴ ماه). در زندان دستور زبان فارسی را می‌نویسد و تعدادی شعر.۱۳۳۴ آزادی از زندان. چهار دفتر شعر آماده به چاپ را نقی نقاشیان نامی به قصد چاپ با خود می‌برد و دیگر هرگز پیدایش نمی‌شود. از آن جمله شعر بلند مرگِ شاماهی به عنوان نخستین تجربه‌ی شعر روایی به زبان محاوره. نمایشنامه‌ی «مردگان برای انتقام باز‌می‌گردند» و داستان کوتاه «مرگ زنجره» و «سه مرد از بندر بی‌آفتاب» رمان‌های: لئون مورنِ کشیش اثر بئاتریس بِک، زنگار اثر هربر لوپوریه، برزخ اثر ژان روورزی. فرزندان: سیاوش، سیروس، سامان و ساقی. ۱۳۳۵ سردبیری مجله‌ی بامشاد۱۳۳۶ مجموعه‌ی اشعار هوای تازه. افسانه‌های هفت گنبد، حافظ شیراز، ترانه‌ها (رباعیات ابوسعید ابوالخیر، خیام و بابا طاهر). ازدواج دوم. سردبیری مجله‌ی آشنا مرگ پدر ۱۳۳۷ ترجمه‌ی رمان پابرهنه‌ها اثر زاهاریا استانکو با عطا بقایی. سردبیری اطلاعات ماهانه، دوره‌ی یازدهم. ۱۳۳۸ قصه‌ی خروس‌زری پیرهن‌پری برای کودکان. تهیه‌ی فیلم مستند سیستان و بلوچستان برای شرکت ایتال کونسولت. آغاز همکاری با سینماگران. نوشتن فیلم‌نامه و دیالوگ فیلم‌نامه. ۱۳۳۹ مجموعه اشعار باغ آینه. سردبیری ماهنامه‌ی اطلاعات (دو شماره). تاءسیس و سرپرستی اداره‌ی سمعی و بصری وزارت کشاورزی با همکاری هادی شفائیه و سهراب سپهری. سردبیری مجله‌ی فردوسی۱۳۴۰ سردبیری کتاب هفته(۲۴ شماره‌ی اول) جدایی از همسر دوم، با ترک همه چیز و از آن جمله برگه‌های کتاب کوچه. ۲ـ۱۳۴۱ آشنایی با آیدا (۱۴ فروردین ). بازگشت به کتاب هفته. ترجمه‌ی نمایشنامه‌های درخت سیزدهم اثر آندره ژید و سی‌زیف و مرگ اثر روبر مِرل. ۱۳۴۳ ازدواج با آیدا در فروردین ماه و اقامت در ده شیرگاه (مازندران). مجموعه‌ی اشعار آیدا در آینه و لحظه‌ها و همیشه. ماهنامه‌ی اندیشه و هنر ویژه‌ی ا.بامداد به سردبیری و مدیریت دکتر ناصر وثوقی. ۱۳۴۴ مجموعه‌ی اشعار آیدا: درخت و خنجر و خاطره! ترجمه‌ی کتاب ۸۱۴۹۰ اثر آلبر شمبون. تحقیق و گردآوری و تدوین کتاب کوچه. (برای سومین‌بار از نو آغاز می‌کند!) ۱۳۴۵



خرید و دانلود تحقیق در مورد احمد شاملو1 (word)


تحقیق در مورد احمد شاملو3 (word)

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 26

 

احمد شاملو

 

 

زندگینامه

احمد شاملو در سال 1304 هجری شمسی به دنیا آمد. پس از آنکه تحصیلات ابتدایی و متوسطه را به پایان رسانید به کار نوشتن روی آورد و از سال 1319 هجری شمسی نوشته ها و مقالاتش در مطبوعات منتشر شد. در سال 1326 شمسی نخستین مجموعه اشعارش که شامل قطعات نثر و نظم او به نام "آهنگهای فراموش شده" بود به چاپ رسید. شاملو مجموعه دیگری از اشعارش را به نام قطعنامه به چاپ رسانید و پس از چندی جزوه ای دیگر به نام"23" از او انتشار یافت که این دو کتاب، هیاهویی در میان شاعران مخصوصاً شعرای نوپرداز به وجود آورد و منشأ تحولی شد که از آن عده کثیری شاعر جوان پدید آمد. شاملو چندی سردبیر مجله سخن نو و مدتی سردبیر مجله علمی و روزنامه هنرنو و مجله روزنه بود و آهنگ صبح را با همکاری دیگران منتشر ساخت. استاد احمد شاملو در تاریخ اول مرداد سال 1379 هجری  شمسی دار فانی را وداع گفت.

  

ویژگی سخن

شاملو امروزه یکی از شاعران نامور و نوپرداز به شمار می رود. او در شعر، دگرگونی پدید آورد و آثاری که از او به چاپ رسید نشان دهنده آن است که تحولی در سبک شعر او به وجود آمده است. او شاعری است که از نظر طرز کار و عقیده با شاعران دیگر تفاوت بسیار دارد و در شعر او قافیه، شکل خاصی به خود می گیرد. او از میان شعرای معاصر ایران بیش از همه به نیما معتقد است. شاملو گذشته از شعر و شاعری از نویسندگان پر قدرت و با احساس است که در نوشتن داستان نیز مهارت دارد و آثاری از نویسندگان خارجی را نیز ترجمه کرده است.

  

معرفی آثار

غیر از مقالات و آثاری که از او در جراید چاپ شده آثار و تألیفاتی نیز دارد که به طور مستقل منتشر گردیده است و دارای چند مجموعه شعر است که عبارتند از: باغ آینه، آیدا در آینه، ققنوس در باران، مدایح بی صله، هوای تازه، از هوا و آینه ها، مرثیه های خاک، شکفتن در مه، لحظه ها و همیشه، برگزیده اشعار او؛ و دیگر آثارش عبارتند از: دیوان حافظ، کوچه، ابراهیم در آتش، ترانه های کوچک و غریب، شکفتن زرد، همچون کوچه ای بی انتها و ...

 

غزلی در نتوانستن

از دستهای گرم تو

کودکان توأمان آغوش خویش

سخنها می توان گفت

غم نان اگر بگذارد

                        * * *

نغمه در نغمه در افکنده

ای مسیح مادر ای خورشید

از مهربانی بی دریغ جانت

با چنگ تمامی ناپذیر تو سرودها می توانم کرد

غم نان اگر بگذارد

                     * * *

رنگها در رنگها دویده

از رنگین کمان بهاری تو

که سراپرده در این باغ خزان رسیده برافراشته است

نقشها می توانم زد

غم نان اگر بگذارد

                     * * *

چشمه ساری در دل و آبشاری در کف

آفتابی در نگاه و فرشته ای در پیراهن

از انسانی که تویی

قصه ها توانم کرد

غم نان اگر بگذارد

                     * * *

  ماهی

من فکر می کنم

                           هرگز نبوده قلب من

این گونه گرم و سرخ

احساس می کنم

                          در بدترین دقایق این شام مرگ زاری

چندین هزار چشمه خورشید در دلم

می جوشد از یقین

    احساس می کنم

                         در بدترین دقایق این شام مرگزاری

چندین هزار چشمه خورشید در دلم

می جوشد از یقین

  احساس می کنم

                            در هر کنار و گوشه این شوره زار یأس

چندین هزار جنگل شاداب ناگهان

                                         می روید از زمین

آه ای یقین گمشده، ای ماهی گریز

در برکه های آینه لغزیده تو به تو

من آبگیر صافیم اینک به سحر عشق

از برکه های آینه راهی به من بجو

                                    * * *            

من فکر می کنم

                       هرگز نبوده

دست من

                  این سان بزرگ و شاد

احساس می کنم

                      در چشم من

به آبشر اشک سرخ گون

خورشید بی غروب سرودی کشد نفس

احساس می کنم

                           در هر رگم

                                                    به هر تپش قلب من



خرید و دانلود تحقیق در مورد احمد شاملو3 (word)