انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

انواع فایل

دانلود فایل ، خرید جزوه، تحقیق،

تحقیق درباره؛ شرح حال ریاضی دانان ایران وجهان

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 9

 

موضوع تحقیق:

شرح حال ریاضی دانان ایران وجهان

( ارشمیدس، خوارزمی، گائوس)

مقدمه:

داستان زندگی ریاضی دانان که ما در این کتاب شرح خواهیم داد این موضوع را نشان خواهد داد که یک نفر ریاضی دان می تواند، همچون دیگران، بشری عادی باشد و چه بسا فقیرتر و بدبخت تر از دیگران.

در روابط اجتماعی اغلب ریاضی دانان مردم عادی بوده اند، گرچه در بین ریاضی دانان اشخاص غیر عادی و صاحب حرکات غیر عادی وجود داشته است اما تعداد آنا نسبت به اشخاص غیر عادی که به تجارت یا مشاغل آزاد و غیره اشتغال دارند نیست.

روی هم رفته ریاضی دانان بزرگ مردان یا زنانی بوده اند صاحب همه قوا و نیروهایی که دیگران از آن برخوردارند، عموماً چابک و نیرومند و در خارج از ریاضیات به بسیاری چیزهای دیگر نیز کنجکاو بوده اند.

در مقام مبارزه کاملاً قبول مسئولیت می کردند، و این نکته را هم اضافه کنیم که ما بین آنان کسانی که دارای نبوغ خارق العاده بودند وجود داشته که دارای پستهای بالایی مانند وزارت و مدیران لایقی در رشته های مختلف بوده اند.

ریاضی دانان هرگز مردمانی آشفته و ژنده پوش نبوده اند، طبق آنچه در تاریخچه زندگی ایشان بر می خوریم آنان مانند سایر افراد جامعه به وضع سر و لباس خود توجه داشته اند.

بعضی از ایشان خیلی زیبا و شیک پوش بوده اند. بعضی دیگر لباس عادی می پوشیدند به طوری که جلب توجه کسی را نمی کرد.

ریاضی دانان بزرگ در تکامل فکر علمی و فلسفی نقشی ایفا کرده اند که اهمیت آن از نقش دانشمندان سایر علوم کمتر نیست بلکه دانشمندان سایر علوم به کمک ریاضیات کار خود را تکمیل نموده اند.

ارشمیدس:

ارشمیدس دانشمند و ریاضی دان یونانی در سال 212 قبل از میلاد در شهر سیراکوز یونان چشم به جهان گشود و در جوانی برای آموختن دانش به اسکندریه رفت. ارشمیدس بیشتر دوران زندگیش را در زادگاهش گذرانید و با فرمانروای این شهر دوستی نزدیک داشت. هنگامی که رومیها به سیراکوز حمله بردند، ارشمیدس منجنیقهای شگفت آوری برای دفاع از سرزمین خود اختراع کرد که بسیار سودمند افتاد او توانست سطح و حجم جسمهایی مانند کره- استوانه و مخروط را حساب کند و روش نوینی برای اندازه گیری در دانش ریاضی پدید آورد. همچنین بدست آوردن عدد( ) و وزن مخصوص اجسام از کارهای گرانقدر وی است. او بنیانگذار دو دانش استاتیک و هیدرواستاتیک است. ارشمیدس را بزرگترین دانشمند یونان باستان و پدر دانشهایی می شمارند که دکارت و لایب نیتس آنها را تکامل بخشیدند.

ارشمیدس برای تعیین مساحت اشکالمسطح و محدود به خطوط منحنی و احجام اجسامی که محدود به سطوح منحنی هستند روش های کلی بدست اورد و این روش ها را در مورد خاص بکار برد و به این وسیله توانست دستور سطح دایره و سطح و حجم کره و سطح قطعه ای از سهمی و سطح قسمتی از استوانه را که محصور ما بین دو پیچ متوالی منحنی هلیس( خطی منحنی است که بر استوانه ای رسم شود بطوری که در هر نقطه از آن خط مماس با امتداد ثابتی زاویه ثابتی تشکیل دهد. می توان این منحنی را با خواص دیگر ممتاز ساخت) واقع است بدست آورد. گذشته از ان حجم قطعه کروی ( مقصود حجم قسمتی از کره است که ما بین دو مقطع متوازی قرار دارد. روشی که امروزه در غالب کتب هندسه متوسطه بکار می رود بتقریب همان روش ارشمیدس است) و حجم حاصل از دوران مستطیل به دور یک ضلع ( استوانه) و حجم حاصل از دوران یک مثلث به دور یک ضلع ( یک یا دو مخروط) و بالاخره احجام حاصل از دوران سهمی و هذلولی و بیضی را بدور محورشان بدست آورد.

وی برای محاسبه عدد « » پی، یعنی نسبت محیط دایره به قطر آن روشی بدست آورد و ثابت کرد که عدد محصور مابین 1 3 و 10 3 است.

7 71

گذشته از آن روشهای مختلف برای تعیین جذر تقریبی اعداد بدست داد و از مطالعه آنها معلوم می شود که وی قبل از ریاضی دانان هندی با کسرهای متصل یا مداوم متناوب آشنایی داشته است.



خرید و دانلود تحقیق درباره؛ شرح حال ریاضی دانان ایران  وجهان


شرح مثنوی 41 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 59

 

بسم الله الرحمن الرحیم

زآنکه شاکر را زیادت وعده است آنچنانکه قرب، مزد سجده است

شاکر را زیادت وعده است: گرفته از قرآن کریم است« لَئِن شکَرتمَﻷَزیدنّکم.» (ابراهیم،7) وشما بندگان اگر شکر نعمت به جاآورید نعمت شما می افزاییم.

وَاسجُد واقتَرب: (علق،19) وبه نماز بپرداز و به حق نزدیک شو.

نور از آن ماه باشد و ین ضیاء آن خورشید این فروخوان از نُبا

از نُبا فروخواندن: اشاره است به این آیه شریفه « هوالذی جَعَلَ الشّمس ضیاءً واقمرنورا»(یونس،5) از این آیه شریفه بربلندی رتبت ضیاءالحق استفاده می کندو گفته خود را دربیت نخست، کامل می سازد. وفرماید ماه را روشنی است وآفتاب را ضیاء است و توضیائی وبرتر ازماه .

تمامی حکایت آن عاشق که از عسس گریخت در باغی مجهول،

خود معشوق را درباغ یافت و عسس را از شادی دعای خیر

می کرد ومی گفت که عسس أَن تَکرهوا شیئاًو هو خیر لکُم

بلک از او کن عاریت چشم ونظر پس ز چشم او به روی اونگر

چشم ونظر رعایت کردن: بعضی شارحان هندی آن را ازحدیث « عَرَفُت رَبّی رَبّی» گرفته اند ونیکلسون نیز آن را درشرح خود آورده و مرحوم فروزانفر به فرموده علی(ع) اشارت کرده است: که «أعرفوا اللهَ بالله.» لیکن این دو روایت تناسب چندانی با مضمون بیت مناسب با این مضمون حدیث:« اللهم ارِنی الدنّیا کما تُریها صالحی عِبادک» است.

کَانَ الله : نگاه کنید به بیت ذیل بیت 1939/1

چشم او من باشم:

رو که بی یسمع و بی یبصر توی سر توی چه صاحب سرتوی

در حقیقت دوستانت دشمن اند که زحضرت دور و مشغولت کنند

دوستان دشمن:آنچه دردنیا موجب دلبستگی است.

نیکلسون به پیروی از بعضی شارحان آن را مناسب آیه 67 زخرف گرفته است.

«اﻷخلاء یومئذ بعضهم لبض عدو الا المتقین.» ولی این آیه درباره روز رستاخیزاست.شاید این آیه مناسب تر باشد که: «إنّ مِن اَزواجِکُم و اَولادِکم عَدواًلکم فَاحذَروهُم.» (تغابن،14) و این حدیث نیز مناسب می نماید : «إنّ الدّنیا دارُ بلاءٍ وَإنَّه مُبتلیکم فیها و اَمَرهم بالصبرو بَشّرهُم.» (الدرالمنثور،جلد1،ص156)

زین سبب بر انبیاء رنج و شکست ازهمه خلق جهان افزون تر است

رنج و شکست انبیاء: « أشدّ النّاس بَلاءً النبیاء، ثُم الصالحون ثُم المثَلُ فَالامثلُ.» (یوسف بن احمد مولوی، شرح نیکلوسون، احادیث مثنوی، ص107) و از امام صادق (ع) منقول است : « ان اشدّ النّاس بَلاءالانبیاء صَلوات الله علیهم ثمَّ الّذین یَلونَهم الامثل فالامثَل.» (امالی طوسی، به نقل بحار الانوار ج 11، ص 69)

ورنمی توانی رضا ده ای عیار گر خدا رنجت دهد بی اختیار

رضا دادن: اشارت به حدیثی است که درالمنهج القوی، شرح انقروی و دیگر شارحان از طریق عامه با عبارت های متفاوت و مضمون و احد آمده است ازجمله حدیثی در احادیث مثنوی بدین عبارت است:«إذَاکَثُرت ذُنوب العَبد و لَم یَکن لَه ما یُکفرها مِن العمل إبتَلاه الله بِالحزن لِیکَفّرها عَنه.» (احادیث مثنوی ،ص 108) و از امام صادق (ع) منقول است: « انّ العبدَ اذا کثرت ذنوبُه و لم یجد ما یُکفرها به ابتلا الله عزوجلّ بالحزن فی الدنیا لیکفّرها، فان فعل ذلک به والا اسقم بدنه....: چون گناه بنده فراوان شودو کفارت آن را دادن، نتواند، خدایش به اندوه این جهان مبتلا گرداند تا کفاره آن گرداند وگرنه او را بیمار سازد.» (بحار الانوار، ج5، ص 315، از امالی صدوق)

سئوال کردن از عیسی عیله السلام که دروجود از همه صعب ها صعب تر چیست:

گفت عیسی را یکی هشیارتر سر چیست درهستی زجمله صعب تر

گفت عیسی را : مستند این داستان د ر مآخذ قصص و تمثیلات مثنوی حدیثی از مستدرک الوسائل و شرح نهج البلاغه آمده است که «سئل عن النبی (ص) ما یَبعد من غضب الله قال ان لا تغضب.» ام ااین روایت تناسب بیشتر دارد: « قال الحواریون لعیسی بن مریم(ع) یا معلم الخیر عَلِّمنا ایّ الاشیاء اشد، فقال غضب الله عزّوجلّ قالو فبم یتقی غضب الله قال بان لاتغضبوا قالو وما بدء الغضب قال الکبر و التجبرو محقره الناس.» (خصال صدوقُ، ج1، ص8، بحار الانوار ، ج 14 ، ص 28)

قصه آن صوفی که زن خود را با بیگانه بگرفت

آنچنانش تنگ آورد آن قضا که منافق را کند مرگ فجا

مرگ فجا: مرگ ناگهانی که درآن مجال توبه برای گنهکارنیست، و درحدیث است: « مَوتُ الفجاءه راحه المومن وحسره الکافر.» (بحار الانوار، ج74، ص 54، از مکار الخلاق)

گفت یزدان وصف این جای حرج بهر محشر لاتَرَی فیها عوج

لاتری فیها عوج: «لاتری فِیها عِوَجا ولا أمتا: در آن (زمین) هیچ کجی (پستی ) و بلندی نبینی.»(طه،107)

معشوق را زیر چادرپنهان کردن جهت تلبیس ، وبهانه گفتن زن،

که انّ کید کنّ عظیم:

انّ کید کنّ عظیم ٌ : همانا مکر شما (زنان) بزرگ است.(یوسف،28)

غرض از سمیع و بصیر گفتن خدا را

کی کم از برّه کم از بزغاله ام که نباشد حارس از دنباله ام

کم ازبره بودن: مناسب است با حدیث : «انّ الله تعالی یحمی عبدَه المومن کما یحمی الراعی الشفیق غنمه عن مراتع ِ التّهلُکه: خداوند بنده مومن را نگهبانی می کند چنانکه چوپان مهربان گوسفندانش را درچراگاه های مرگبار .»(احادیث مثنوی، از الجامع الصغیر) ومجلسی از عده الداعی آرد که خدا به موسی فرمود: « انّی لازودُهم (اولیائی) عن نعیمها (نعیم الدنیا) کما یذودالراعی غنمه عن مراتع التهلکه: (بحار الانوار ، ج13، ص49)

مثال دنیا چون گولخن و تقوی چون حمام

هر که درحمام شد سیمای او هست پیدا بررخ زیبای او



خرید و دانلود  شرح مثنوی 41 ص


شرح سه قصیده از دیوان خاقانی 40 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 40

 

بسم الله الرحمن الرحیم

استادمحترم : آقای دکتر رضا اشرف زاده

نام دانشجو: ایوب گوهری کاهو

دانشجوی کارشناسی ارشد ادبیات

عنوان مقاله: شرح سه قصیده از دیوان خاقانی

سال تحصیلی 87 - 1386

فهرست عناوین

مقدمه ای درباره خاقانی........................................................................................................3

آثارخاقانی.........................................................................................................................4

قصیده اول(درتوحید وموعظه و مدح حضرت خاتم الانبیاء(ص).................................................19-5

قصیده دوم(درمدح پیغمبراکرم محمد مصطفی(ص)...............................................................28-20

قصیده سوم(درحکمت وموعظت وعزلت وقناعت)................................................................39-29

منابع ومآخذ....................................................................................................................40

مقدّمه ای درباره خاقانی:

افضل الدّین بدیل بن علی نجار در سال 520 ه.ق در شهر شروان متولد شد .او تربیت اولیه خودرا

بیشتر مرهون عمّ خویش کافی الدین عمربن عثمان می باشد که وی نیز طبیب و فیلسوف بوده است و

درابتدا چون نمی خواسته است که شغل پدر را درپیش گیرد از او رنجیده خاطر شده ونزد عمویش رفته

است.

« افضل الدّین 25 ساله بود که عمویش وفات یافت و اورا تنها گذاشت ،بعد افضل الدین به نزد استاد

دیگری به نام ابو العلاء گنجوی رفت و ابوالعلاء او را به دربارخاقان منوچهرمی برد و از این زمان

تخلصش را از«حقایقی» به «خاقانی» تغییر میدهد؛خاقانی بادختر ابوالعلاء ازدواج می کند اما طولی

نمی کشد که رابطه او با پدرزنش تیره میشود وپدرزنش راهجو می گوید».

(نقل به اختصارازمقدمهْ خاقانی/ افضل الدین / دیوان/ سجادی/انتشارات زوار/ چاپ هفتم /1382)

مرگ کافی الدین بدترین و تلخ ترین حادثه زندگی خاقانی تا این لحظه است که جانسوزترین قصاید خود

را در ماتم او سروده است علاوه براین قصاید ،«حبسیات» او نیز ازاشعار طراز اول دیوان اوست.

آثار خاقانی

دیوان اشعار که شامل حدود 17000 بیت می باشد.

2- مثنوی تحفة العراقین

مثنوی ختم الغرایب

منشآت خاقانی

خاقانی بنا بر اصح اقوال درسال 595 ه.ق در تبریز وفات یافته ودر مقبرةالشعراء سرخاب مدفون

است .

(همان / به اختصار از مقدمه)



خرید و دانلود  شرح سه قصیده از دیوان خاقانی 40 ص


شرح حال مولوی 10 ص

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 10

 

* عنوان مورد بررسی :

 

* زیر نظر استاد محترم :

جناب آقای دانش پژوه

* محقّق و گردآورنده :

بهمن ن‍‍ژادغفار

202

(زمستان1384 )

نام او به اتفّاق تذکره نویسان محمّد و لقب او جلال الدّین است و همه مورّخان او را بدین نام و لقب شناخته اند و او را جز جلال الدّین به لقب خداوندگار نیز می خوانده اند .

« خطاب لفظ خداوندگار گفته ی بهاء ولد است » و در بعضی از شروح مثنوی هم از وی به مولانا خداوندگار تعبیر می شود و احمد افلاکی در روایتی از بهاء ولد نقل می کند « که خداوندگار من از نسل بزرگ است » و اطلاق خداوندگار با عقیده الوهیت بشر که این دسته از صوفیه معتقدند و سلطنت و حکومت ظاهری و باطنی اقطاب نسبت به مریدان خود در اعتقاد همه ی صوفیان تناسب تمام دارد ، چنانکه نظر به همین عقیده بعضی اقطاب ( بعد از عهد مغول ) به آخر و اوّل اسم خود لفظ شاه اضافه کرده اند .

لقب مولوی که از دیر زمان صفویه و دیگران بدین استاد حقیقت بین اختصاص دارد و در زمان خود و وی و حتی در عرف تذکره نویسان قرن نهم شهرت نداشته است و جز عناوین و لقب های خاص او نیست و ظاهراً این لقب از روی عنوان دیگر یعنی مولانای روم گرفته شده است .

در منشا ت قرن ششم ، القاب را ، به مناسبت ذکر جناب و امثال آن پیش از آنها با یای نسبت استعمال کرده اند . مثل جناب اوحدی فاضلی اجلی و تواند بود که اطلاق مولوی هم از این قبیل بوده و به تدریج بدین صورت یعنی با حذف مو صوف به مولانای روم اختصاص یافته است و موید این احتمال آن است که در نفحات الانس این لقب بذین صورت (خدمت مولوی ) بکرات در طی ترجمه ی حال وا به کار رفته و در عنوان ترجمه ی حال وی ، نه در این کتاب نه در منابع قدیمیتر مانند تاریخ گزیده و مناقب العارفین کلمه ی مولوی نیامده است . لیکن شهرت مولوی به مولوی روم ، مسلّم است و به صراحت از گفته ی حمد الله مستوفی و فحوای اطلاقات تذکره نویسان مستفات می شود و در مناقب العارفین هر کجا لفظ (مولانا) ذکر می شود مراد همراهان جلال الدین محمد است .

احمد افلاکی در عنوان او لفظ ( سر الله الاعظم ) آورده ، ولی در ضمن کتاب به هیچ وجه بدین اشاره نکرده است و در ضمن کتب دیگر هم دیده نمی شود .

مولد مولانا شهر بلخ است و ولادتش در ششم ربیع الاول سنه 604 هجری قمری اتفاق افتاد و علّت شهرت او به رومی و مولانای روم همان طول اقامت وی در شهر قونیه که اقامتگاه بیشتر عمر و مدفن اوست بوده است ، چنانکه خود وی نیز همواره خویش را از مردم خراسان شمرده و اهل شهر خود را دوست می داشته و از یاد آنان فارغ دل نبوده است .

نسبش به گفته ی بعضی ، از جانب پدر به ابوبکر صدیق می پیوندد و این را که مولانا در حقّ فرزند معنوی خود حسام الدّین چلپی گوید ؛ دلیل این عقیده توان گرفت چه مسلم است که صدیق در اصطلاح اهل اسلام لقب ابوبکر است و ذیل آن به صراحت می رساند که نسبت حسام الدین به ابوبکر بالاصاله نیست بلکه از جهت انحلال وجود اوست در شخصیّت و وجود مولوی که مربّی و مرشد او زاده ی ابوبکر صدیق است و صرف نظر از این معنی هیچ فایده ای بر ذکر انتساب اصلی حسام الدین به ارمیه و نسبت او از طریق انهلال و قلب عنصر به شیخ مکرّم یعنی ابوبکر مترتب نمی شود .

پدر مولانا محمد بن حسین خطیبی است که به بهاء الدین ولد معروف شده است و او را سلطان العلماء لقب داده اند و پدر او حسین ابن احمد خطیبی به روایت افلاکی از افاضل روزگار و علّامه زمان بود ، چنان که رضی الدین نیشابوری در محضر وی تلمیذ می کرد و مشهور چنان است که مادر بهاء الدین از خاندان خارزمشاهیان بود ، وی معلوم نیست که به کدامیک از سلاطین آن خاندان انتساب داشت . احمد افلاکی او را دخت علا الدین محمد خوارزمشاه عمّ جلال الدین خوارزمشاه و جامی دختر علاء الدین محمد بن خوارزمشاه و امین احمد راضی وی را دخت علاء الدین محمد عمّ سلطان محمد خوارزمشاه می پندارد و این اقوال مورد اشکال است ، چه آنکه علاء الدین محمد خوارزمشاه پدر جلال الدین است نه عمّ او و سلطان تکش جز علاء الدین محمد پادشاه معروف ( متوفی 617 ) فرزند دیگر به نام و لقب نداشته است و نیز جزو فرزندان ایل ارسلان بن اتسز هیچ کس به لقب و نام علاء الدین محمد شناخته نشده و مسلم است که بهاء الدین ولد در هنگام وفات 85 ساله بود . وفات او به روایت امین رازی در سنه ی 628 واقع شده و بنابراین ولادت او مصادف بوده است با سال 543 و در این تاریخ علاء الدین محمد خوارزمشاه به وجود نیامده و پدر او تکش خوارزمشاه نیز قدم در عالم هستی ننهاده بود .

قطع نظر از آن که وصلت اقوام محمد خوارزمشاه با حسین خطیبی که در تاریخ صوفیان و سایر طبقات نام و نشانی ندارد ، به هیچ روی درست نمی آید و چون جامی و امین احمد رازی در شرح حال به روایت کرامت آمیز دور از حقیقت افلاکی نتوان گرفت ، ولی دولتشاه و مولف آتشکده که با منابع دیگر سروکار داشته اند از نسبت بهاء ولد به خوارزمشاهیان به هیچ وجه سخن نرانده و این قضیه را به سکوت گذرانیده اند . لقب مولوی که از دیر دارد و در زمان خود و وی و حتی در عرف تذکره نویسان قرن نهم شهرت نداشته زمان صفویه و دیگران بدین استاد حقیقت بین اختصاص است و جز عناوین و لقب های خاص او نیست و ظاهراً این



خرید و دانلود  شرح حال مولوی 10 ص


شرح وظایف مدیریت بودجه

لینک دانلود و خرید پایین توضیحات

فرمت فایل word  و قابل ویرایش و پرینت

تعداد صفحات: 12

 

فهرست صفحه

شرح وظایف مدیریت بودجه ، تشکیلات و منابع انسانی 1

شرح وظایف کارشناسان 3

 کارشناس برنامه ریزی بودجه عمرانی 5

کارشناس برنامه ریزی بودجه درآمد اختصاصی 7

پیش بینی و برآورد درآمد اختصاصی دانشگاه 8

 کارشناس بهبود روشها 8

کارشناس آمار و اطلاعات 9

 کارشناس تشکیلات 10

کارشناس آموزش و برنامه ریزی نیروی انسانی 11

شرح وظایف مدیریت بودجه ، تشکیلات و منابع انسانی

_ تهیه و تنظیم بودجه (جاری ، عمرانی ، تملک دارائیهای سرمایه ای و ... ) دانشگاه با همکاری واحدهای ذیربط .

_ بررسی بودجه پیشنهادی واحدهای مختلف و تلفیق و هماهنگی بودجه پیشنهادی در چارچوب اهداف و ضوابط دانشگاه .

_ تهیه و تنظیم موافقت نامه های لازم پس از تصویب و ابلاغ بودجه براساس برنامه ها و فعالیت ها .

_ ابلاغ بودجه مصوب به واحدهای دانشگاه و نظارت بر نحوه مصرف اعتبارات در قالب برنامه ها و فعالیت ها با همکاری مدیریت مالی .

_ پیش بینی اعتبارات ارزی دانشگاه به منظور ماموریتهای علمی و ... و تامین تجهیزات ، لوازم ، کتب و نشریات موردنیاز .

_ تهیه و تدوین برنامه نیروی انسانی با توجه به سیاستها و برنامه های میان مدت و بلند مدت دانشگاه و ملحوظ داشتن وضعیت عرضه و تقاضا ( ورود و خروج ) نیروی انسانی و پیشنهاد به مراجع ذیربط جهت تصویب .

_ انجام بررسی های ساختاری در رابطه با وضعیت واحدهای سازمانی دانشگاه و نحوه سازماندهی پست های سازمانی با توجه به نیازها و برنامه های آتی و پیشنهاد طرح های ساختاری موثر و کارآمد جهت تصویب به مراجع ذیربط .

_ مطالعه و بررسی مستمر شرح ماموریتها و وظایف واحدها و پست های سازمانی به منظور ایجاد تعادل ، تناسب و توازن تشکیلاتی و توسعه و غنی سازی مشاغل .

_ تهیه و تدوین دستور العملها و آیین نامه های مرتبط با نیروی انسانی ( انتخاب و انتصاب ، تشویق و تنبیه و ..) و پیشنهاد به مراجع ذی صلاح جهت تصویب با همکاری و مشارکت مدیریت امور کارکنان و رفاه .

_ مستند سازی فرآیندها و روش های انجام کار و تجزیه و تحلیل آنها به منظور بهبود مستمر فرآیندهای کاری .

_  کارسنجی و زمان سنجی وظایف و فعالی تهای پس تهای سازمانی به منظور تهیه استاندارد نیروی انسانی مورد نیاز و پیشنهاد به مراجع مافوق.

_ تجزیه و تحلیل مشاغل غیرهیات علمی موجود دانشگاه و تهیه و تدوین شرح مشاغل و شرایط احراز آنها.

_ طراحی مسیر شغلی و برنام هریزی کار راه ههای شغلی کارکنان.

_ انجام کلیه امور مربوط به نیازسنجی، برنامه ریزی و ارزشیابی آموزش کارکنان غیرهیات علمی.

_ نظارت بر نحوه برگزاری و اجرای دور ههای آموزشی کارکنان توسط مراکز و موسسات آموزشی.

_  برنامه ریزی به منظور شناسایی نیازهای آموزشی و توانمند سازی کارکنان و مدیران دانشگاه.

_  مطالعه و بررسی رویکردهای ارزشیابی عملکرد کارکنان و تهیه طر حهای مناسب ارزشیابی عملکرد با توجه به شرایط دانشگاه با همکاری مدیریت امور کارکنان و رفاه.

_  بررسی و مطالعه وضعیت استقرار فیزیکی نیروی انسانی و تجهیزات و پیشنهاد آرایش مناسب جا و مکان

_  بررسی و مطالعه نظا مهای جبران خدمت (حقوق و مزایا) کارکنان و تهیه و تدوین طرح مناسب در این رابطه با همکاری مدیریتهای ذیربط.

_ ایجاد و بهنگام سازی سیستم اطلاعات منابع انسانی،مالی ،فنی و....

_  تجزیه و تحلیل آمار و اطلاعات واصله از واحدهای ذیربط و تهیه گزارشهای(کمی _ تحلیلی   موردی و دورهای لازم جهت ارائه به مسئولین ذیربط.

_ همکاری در اجرای طرح طبقه بندی مشاغل کارکنان با مدیریت امور کارکنان و رفاه.

_ مطالعه و بررسی رویکردهای نوین مدیریتی و تطبیق آنها با شرایط دانشگاه به منظور بومی سازی و استقرار.

 شرح وظایف کارشناسان :

  کارشناس برنامه ریزی بودجه جاری :

-         ارتباط مستمر با کارشناسان  بودجه وزارت متبوع و سازمان مدیریت

-         ارتباط مستمر از طریق شبکه با اداره اعتبارات و امور مالی

-         شرکت در دوره های بودجه برای به روز شدن اطلاعات



خرید و دانلود  شرح وظایف مدیریت بودجه