لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اهمیت سفال در باستان شناسی
قاسم کریمی وند
کارشناس ارشد باستان شناسی
پیش درآمد:
اصولاً هدف از علم باستان شناسی شناسائی تمدنهای باستانی و کهن از طریق کاوشهای علم ی در محوطه های استقراری می باشد. مشخص کردن نوع معماری و مصالح مورد استفاده در ساخت بناء نوع تدفین موجود در محل، نوع اقتصاد معیشتی، مذهب و آداب و رسوم و بسیاری موارد دیگر در نتیجه کاوشهای باستان شناسی آشکار می گردد.اما شناخت دوره ای که این استقرار در آن دوره صورت گرفته از راههای گوناگونی چون بررسی و آزمایش با استفاده از روش کربن 14 ( surveypottery ) بررسی سفال بررسی مصالح و فرم بناها صورت می پذیرد.بررسی علمی سفالها یکی از راههای مهم شناخت دورة استقراری در هر محوطة باستانی به شمار می رود. علاوه بر این با توجه به اهمیت سفال درباستان شناسی که به عنوان الفبای باستان شناسی نیز معرفی شده است لازم دیدم مطالبی را فهرست وار از ابتدای استفاده بهتر از سفال و مراحل تکاملی آن در اختیار خوانندگان و دانشجویان عزیز قرار دهم.
مواد تشکیل دهندة سفال:
مواد تشکیل دهندة سفال شامل خاک و آب و مادة چسباننده یا شاموت ( shamoot ) می باشد. بشر به تجربه دریافت در صورت ترکیب مواد اولیه مذکور می تواند اشکال و ظروف متنوعی را بسازد که از لحاظ عملکرد به مانند اشیاء و ظروف سنگی بوده و گل را به هر
شکلی که می خواست فرم می داد. اما از چه زمانی بشر موفق به ساخت و استفاده از سفال شد. در تقسیم بندی های انجام شده در عصر سنگ، دوره نوسنگی را با نام نوسنگی بدون سفال و ن وسنگی باسفال تقسیم کرده اند.
آقای دکتر ملک شهمیرزادی در این زمینه می نویسند:
((... از ویژگیهای تکنولوژی در پایان این مرحله و در اوائل مرحله استقرار دائم در یک مکان ساخت و استفاده از سفال است. ساختن سفال در مقایسه با ابزار و ادوات سنگی که تماماً از تغییر شکل دادن به مواد اولیه صورت می گرفت یک نوع صنعت ترکیبی محسوب می شود.حداقل اعمالی را که برای ساختن سفال یک سفالگر باید انجام دهد عبارت اند از مخلوط کردن آب و خاک و مادة چسباننده و سپس ورز دادن و سرانجام پخت آن ...))
فرم و شکل مورد نظر، طرحها و نقوش مختلف هنری، جانوری، گیاهی، موضوعات انسانی مرحله بعد از فرم دادن به شمار می روند. این نقوش ، زمانی که ظرف سفالین هنوز کاملاً خشک نشده بود بر روی ظرف به روشهای مختلف تثبیت می شد و در نهایت ظرف به کوره می رفت پس از پخت ظرف براساس فرم ساخت آن مورد استفاده قرار می گرفت. ظروف عمدتاً شامل خمره، کاسه های مختلف و بشقاب بودند. ظروف سفالین قبل از اینکه به کوره برده شوند در ابتدا با لعاب گلی پوشش داده می شدند که بعدها شاهد کشف لعاب در سفالگری و معماری هستیم. لعاب از ذوب مواد معدنی خاصی بدست می آید و خاصیت آن علاوه بر جلوگیری از نفوذ مایعات و تخریب زود هنگام ظرف به عنوان زیبائی هنری نیز بوده است.
اما سوالی که ممکن است برای خواننده محترم مطرح شود این است که آیا مراحل نامبرده در ساخت سفال تماماً در یک زمان صورت گرفته و بشر در همان مرحله اولیه ساخت و استفاده از سفال این موارد را به طور کامل به اجرا می گذاشته است؟
واضح که رسیدن به تکامل در هر رشته علمی نیاز به تجربه و آزمون دارد و اینگونه نیست که مثلاً معماران ایلامی به ناگاه در 1250 قبل از میلاد ناگهان تصمیم گرفتند معبد چغازنبیل را بسازند. بلکه تجربه قرنها لازم بود تا در نهایت در این زمان منجر به خلق پدیده ای با عنوان چغازنبیل شد. هنر سفالگری نیز چیزی جدا از این امر نمی باشد و تمامی مراحل ساخت سفال از جمله مرحله تلفیق آب و خاک، نوع شاموت و میزان آن، انواع فرمها و اشکال ظروف، کاربرد انواع نقوش، دمای لازم برای پخت سفال و کاربرد لعاب در ظروف سفالین به مرور با گذشت زمان به تکامل رسیده اند مثلاً
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
به نام خدا
گزارش کار ازمایشگاه خاک شناسی
شماره ازمایش : جلسه اول 23/12/86
عنوان ازمایش : نمونه برداری از خاک و روش های ان –اشنایی با افق های خاک و نوع و تشخیص بافت
خاک به روش صحرایی یا لمسی.
محل نمونه برداری از زمین های واقع در اطراف گرگان در محل توسکستان
در ابتدا ما از افق های خاک که در بدنه یک شکستگی فرسایشی که نیمی به دست انسان ونیمی به دلیل
توپوگرافی زمین ایجاد شده دیدن کردیم در این محل که بیشتر شبیه به بدنه یک تپه برش خورده بود به خوبی
لایه ها یا بهتر افق های خاک مشاهده میشد
افق O بدلیل نبود ارطوبت و شرایط جغرافیایی منطقه وجود نداشت پس اولین لایه ای که ما مشاهده کردیم افق
یا لایه A بود این افق با کنار رفتن خارو خاشاک مشاهده میشود این افق به رنگ تیره محتوی مواد الی فراوان
است ورنگ تیره ان هم به دلیل اختلاط ماده معدنی با الی است ضخامت این لایه 20-40 سانتی متر است .
در زیر افق Aافق کمرنگ تری وجود دارد این افق که ازابشویی افق Aبه وجود امده یعنی فاقد مواد الی
هیدرو اکسید های اهن و الومینیوم است و رنگ روشن ان هم به همین دلیل است
افق دیگری به نام افقBوجود دارد که افقی تجمعی است این افق ضخیم ترین لایه است متراکم و تخلخل کمی
داردو نفوذ ریشه در ان به سختی صورت میگیرد
افق Cدر زیز افق Bقرار دارد که محتوی مواد هوازده سنگ بستر است و در زیر ان اخرین لایه که سنگ
بستر یا افق R قرار دارد .
تشخیص بافت خاک به روش لمسی
در این روش مقداری از خاک را برداشته و ان را مرطوب میکنیم در کف دستمان سعی میکنیم ان را گرد یا
گلوله کنیم اگر گلوله نشد خاکمان شنی است
بعد سعی میکنیم ان را لوله کنیم اگر خاکمان گلوله شد اما لوله نشد خاکمان شنی لومی است
اگر لوله شد و طول ان کمتر ازcm 5/2شدو شکست خاک لوم است.
اکر طول لوله بینcm 5-5/2بود لوم رسی است .
اگر طول لوله بیشتر از cm5 باشد رسی است .
روش ها و وسایل نمونه برداری از خاک
نمونه برداری با اگر:
اگر وسیله ایست به طول 5/1متر تقریبا . و در قسمت انتهایی که شبیه به مته است 3 گره دارد طول هر گره
30cm است و تا عمق 120cm ممیتوانیم حفاری کنیم (0تا30-30تا60-60تا90-90تا120)
اگر بر دو نوع است :اگر مناطق مرطوب به علت رطوبت موجود در خاک و پیوستگی خاک قسمت مته ای و
استوانه ای تحتانی اگر کاملا گرفته نیست و در مناطق خشک قسمت استوانه تحتانی کاملا بسته است چون
خاک خشک است و از هم پاشیده می شود .
عمق نمونه برداری :
در زمین های مختلف متفاوت است در زمین های زراعی چون عمق ریشه ها زیاد نیست وافشان هستند عمق
نمونه برداری 0تا30سانتیمتر است .در باغات به دلیل عمودی بودن ریشه ها عمق نمونه برداری 30تا60
سانتیمتر است .
نکته:
برای نمونه برداری سطح خاک را از خار وخاشاک پاک می کنیم .
خاک های دو شیب متفاوت را با هم مخلوط نمی کنیم چون ممکن است مواد ابشویی شده وپایین امده باشد.
از زمین های اطراف رودخانه به دلیل رسوبات ابرفتی نباید نمونه برداری کرد.
از خاک های کود داده نباید نمونه برداری کرد
بهترین حالت نمونه برداری حالتی است که خاک گاو رو باشد.
نمونه برداری با بیل :
بیل را به صورت عمودی روی خاک گذاشته و تا عمق 30سانتیمتر می توانیم نمونه برداری کنیم خاکی که
از داخل گودال است را بیرون می ریزیم واز کمی عقب تر از وسط گودال خاک بر می داریم .
روش های نمونه برداری:
نمونه برداری تصادفی:
زمین را به 4قسمت تقسیم کرده و از هر قسمت نمونه ای به صورت اتفاقی برمیداریم
نمونه برداری مارپیچی :
در زمین به صورت زیک زاک و طول 30 متر حکت و از هر قسمت نمونه میگیریم
3
----------------------:
در این روش اگر مساحت زمین 1 هکتار باشد زمین را به صورت مربع فرض کرده و50متر بر هر ضلع جدا
میکنیم این نقاط وقطر ها را به هم وصل 9 قسمت ایجاد که ما نمونه میگیریماین نمونه هایی که جمع اوری
کردیم نمونه های فرعی هستند نمونه ها را بر روی نایلون ریخته وکاملا با هم مخلوط می کنیم و یک نمونه
به حدود 2 کیلو گرم بر می داریم . به همراه نمونه چند کلوخه هم از ان برداشته و به ازمایشگاه منتقل
میکنیم.
نکته :
نمونه ای که به عنوان sample به از مایشگاه می فرستیم باید نمونه کاملی از خاک ان زمین باشد و کاملا
باید معرف خاک ان منطقه باشد و فرق چندانی با خاک ان منطقه نداشته باشد.
به نام خدا
شماره ازمایش: جلسه دوم
عنوان ازمایش : اماده کردن نمونه خاک
مواد و وسایل مورد نیاز ازمایش : الک ده مش – بطری پلاستیکی –چکش پلاستیکی – خاک های جمع
اوری شده از ازمایش قبل .
ما در جلسه قبل از خاک نمونه برداری هایی انجام داده و انها را در گوشه ای که در تماس مستقیم با
هوا نباشد قرار داده تا خشک شود در طی این زمان ما خاک ها را زیر و رو کرده تا یک دست حشک شود
حال خاک هایی که کاملا خشک و یک دست هستند را با چکش پلاستیکی ضربه می زنیم تا خرد شود
به طوری که خیلی خورد نشده تا دانه بندی خاک دانه ها حفظ شود ما میدانیم که خاک از ذراتی
به اندازه mm2 وکوچکتر از ان تشکیل شده است برای جدا سازی ذرات بزرگتر از mm2 از الک 10مش
استفاده میکنیم وقتی خاک ها را الک کردیم خاک الک نشده را حدا کرده و کمی دیگر میکوبیم و دوباره الک
میکنیم خاک الک نشده را حدا کرده و دیگرنمیکوبیم خاک های عبوری را داخل بطری پلاستیکی قرارداده
روی بطری ها لی بل می زنیم ومشخصات و اسامی افراد گروه تاریخ ازمایش مدرس ومحل خاک برداری
وتاریخ ان را داخل بطری و بر روی لی بل روی بدنه ی بطری ثبت می کنیم .
نکته :
در هنگام ازمایش ازخرد کردن تعدادی کلوخه خوداری می کنیم و تعدادی از ان را برای اندازه گیری وزن
مخصوص ظاهری نگه می داریم .
نتیجه ازمایش :
خاک شامل ذرات کوچکتر و به اندازه mm2است در اثر زیاد کوبیدن و پودر شدن خاک ساختمان و بافت
خاکدانه ها از بین می رود
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 73
کنترل باد یا جریان هوا
جریانهای باد تاثیر مستقیم بر میزان تحمل درجه حرارت و رطوبت محیط زیست انسان دارد. نسیمی ملایم در روزهای گرم و مرطوب تابستانی لذتبخش است، ولی بادهای شدید و دائمی محیط نامطلوب ایجاد میکند. قرنهاست که از گیاهان برای کاستن شدت (بادشکن) باد استفاده میشود. میزان کاهش و تغییر جهت باد، بستگی به ارتفاع و تراکم و فرم و پهنای گیاهان کشت شده دارد، ولی ارتفاع گیاه مهمترین عامل تعیین کننده میزان حفاظت است.
استفاده از گیاهان و ایجاد بادشکن
با کشت درختان در مکان مناسب، از انعکاس این نور زننده به چشم ناظر ممانعت میشود.
تابش آفتاب بر پنجره
پنجرهها که ساختمان در تغییر دمای هوای داخلی آن تاثیر فراوانی دارند، مخصوصاً وقتی آفتاب به طور مستقیم به داخل بتابد، اثر حرارتی پنجره خیلی بیشتر از دیوارها بوده و فضاب داخلی بلافاصله پس از دریافت تابیش مستقیم آفتاب گرم میشود. در صورتی که ساختمان از مصالح ساختمانی سبک ساخته شده باشد، این افزایش گرما بیشتر محوس خواهد بود.
یکی از ویژگیهای معماری مدرن، استفاده زیاد از سطوح شیشهای در ساختمان است. این موضوع و همچنین استفاده روزافزون از مصالح ساختمانی سبک، باعث گردیده تغییر قابل ملاحظهای در رابطه بین وضعیت هوای داخلی یک ساختمان و هوای محیط اطرافش بوجود آمده و در تابستان گرمای بیش از حد در فضای داخلی اکثر ساختمانها حتی در مناطق معتدل و سرد ایجاد شود. مقدار اشعهای که بهطور مستقیم از شیشه عبور مینماید، به زاویه برخورد اشعه به سطح شیشه بستگی دارد. هرچه این زاویه از 45 درجه بیشتر شود، مقدار اشعه عبور یافته از شیشه کاهش مییابد و وقتی زاویه برخورد از 60 درجه بیشتر باشد، کاهش زیادی در مقدار اشعه عبور کرده از شیشه رویی داده میشود و مقدار اشعه منعکس شده از سطح شیشه افزایش مییابد.
تاثیر جهت پنجره
تاثیر جهت پنجره در دمای هوای داخلی یک اطاق به مقدار زیادی به وضعیت تهویه طبیعی در آن اطاق و وضعیت سایهبان بستگی دارد.
موقعیت پنجره و تاثیر آن در وضعیت تهویع طبیعی
موقعیت پنجره نسبت به جهت وزن باد تاثیر قابل ملاحظهای در وضعیت تهویه طبیعی در داخل یک اتاق میگذارد. اصل برای ایجاد یک تهویه موثر و قابل استفاده، این است که قسمتهای بازشو در دو سمت رو به باد و پشت به باد قرار داشته باشد. نتیجه آزمایشات و مشاهدات نشان داد که بدون تغییر تمام نقاط اتاق تحت تاثیر جریان هوا قرار گرفته و باد با یک حرکت دایرهای شکل در طول دیوارها و گوشههای اتاق به جریان میافتد. در صورتی که پنجرههای اتاقی در دیوارهای مجاور هم قرار داشته باشد، وضعیت تهویه طبیعی، زمان مطلوب خواهد بود که جهت وزش باد عمود بر سطح پنجره رو به باد باشد.
مشخصات اقلیمی گرگان
معدل
سال
درجه حرارت هوا
رطوبت نسبی
دی
5/12
4/3
8/7
79
64
5/71
بهمن
5/13
2/4
9
79
62
5/70
اسفند
1/15
1/6
7/10
5/82
65
75/73
فروردین
4/20
4/10
4/15
80
63
5/71
اردیبهشت
4/27
9/15
7/21
5/77
53
25/45
خرداد
1/31
8/19
5/25
75
50
5/42
تیر
5/32
5/22
6/27
76
52
64
مرداد
9/32
5/22
7/27
76
52
64
شهریور
6/29
3/19
5/24
77
55
66
مهر
7/24
1/14
4/19
81
5/57
25/69
آبان
6/19
7/8
8/13
5/81
60
75/70
آذر
2/14
2/5
8/9
79
64
5/71
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 31 صفحه
قسمتی از متن .doc :
مقدمه
امروزه نشانهشناسی با هدف دستیابی به معنا، داشتن رویکردهای نظری متفاوت و ابزارهای روششناختی به مثابه یک حوزه مطالعاتی، مورد توجه بسیاری از اندیشمندان در رشتههای مختلف واقع شده است. زبانشناسان، روانشناسان، انسانشناسان، فیلسوفان و معماران هریک با توجه به موضوعات مورد بررسی در حوزه خود، از این رهیافت استفاده میکنند.
اما نکته مورد بحث این است که باتوجه به گستره نشانهشناسی در این حوزهها، میتوان آن را به مثابه یک علم واحد یا روش خاص در نظر گرفت؟ در حالیکه در گذشته توجه به نشانهها به مثابه یک نظام ارتباطی در یک سنت زبانی قرار داشت و این مطلب در منابع باستانی نیز به چشم میخورد. اما نشانهشناسی در قرن نوزدهم با آرای فردیناند دوسوسور و چارلز پیرس به تدریج به صورت یک رشته مستقل مورد توجه قرار گرفت. هر دو آنها با دادن تعریفی از نشانه و الگوهای نشانهشناختی، سیر بعدی نشانهشناسی را پایهریزی کردند. سوسور در مورد نشانهشناسی عنوان کرد: «زبان، نظامی نشانهای است که بیانگر اندیشههاست و از این رو با خط، الفبای کر و لالها، آیین نمادین، آداب معاشرت، علائم نظامی غیره قابل مقایسه است.
زبان فقط مهمترین این نظامهاست. پس میتوان علمی را طراحی کرد که به بررسی زندگی نشانهها در دل زندگی اجتماعی بپردازد. این علم بخشی از روانشناسی عمومی خواهد بود و ما آن را نشانهشناسی(سمیولوژی) مینامیم. نشانهشناسی به ما میآموزد که نشانهها از چه تشکیل شدهاند و چه قوانینی بر آنها حاکم است. از آنجا که این علم هنوز به وجود نیامده است، نمیتوان گفت چه خواهد بود، اما حق حیات دارد و جای آن پیشاپیش مشخص است.» با این تعریف، نشانهشناسی به نظامهای نشانهای غیر ِزبانی نیز توجه کرد که در متفکران بعدی نشانهشناس تاثیر بسیاری داشت و پس از جنگ جهانی دوم، مطالعات نشانهشناختی تحولات زیادی به خود دیدند؛ تحولاتی در زمینههای بسیار متفاوت، با روششناسیهای بسیار گوناگون و در چارچوب نظری که هنوز هم با هم ناسازگارند. روی هم رفته رویکردهای متفاوتی در نشانهشناسی به وجود آمد که میتوان آنها را به سه دسته تقسیم کرد؛ 1 - سنت فکری لاک، پیرس، موریس که نقطه شروع آنها یک نظریه عمومی در باب نشانه است و آرمان نهایی آن پیریزی یک نظریه عمومی در باب پدیدههای ارتباطی است. در این چشمانداز، زبان انسانی همچون یکی از چندین نظام زیستی دلالتی و ارتباطی جلوه میکند. البته زبان انسانی از این حیث که همواره نظامهای نشانهای دیگر در چارچوب آن فرمولبندی میشود، جایگاه ویژهای دارد، اما علمی که آنرا (زبانشناسی) در مقامی نیست که بتواند الگویی برای تحلیل دیگر نظامهای نشانهای، چه نظامهای نشانهای انسانی و چه نظامهای غیر انسانی به دست دهد.2- سنتی که بر سایبرنتیک و نظریه اطلاع استوار شده است. در دهههای 60 و 70 در اتحاد شوروی به ویژه در مکتب تارتو تکوین یافته که به نشانهشناسی فرهنگی معروف است و بر نظامهای ثانوی، یعنی نظامهای نشانهای مبتنی بر دلالتهای ضمنی که بر اساس زبان شکل گرفتهاند ولی با آن یکی نیستند، میتوان به آثار یوری لوتمن درباره ادبیات و سینما یا به آثار اوسپنسکی درباره هنر اشاره کرد.3- سنت زبانشناختی که به ویژه در فرانسه چیرگی داشت و در واقع کمابیش با جنبش ساختارگرایی یکی است. پژوهشهای نشانهشناختی فرانسوی که به ویژه از آثار لوی استروس درباره نظامهای خویشاوندی الهام گرفته بودند، به سوی مطالعات ادبی و در مقیاس محدودتر، به سوی مطالعات صورتهای اجتماعی که گمان میرفت مثل زبان عمل میکنند (اسطوره، مد و...) سوق پیدا کرد. در تمامی این رویکردها به جز مطالعه نشانهها توافق اندکی میان خود نشانهشناسان در خصوص روششناسی نشانهشناختی وجود دارد که شاید ناشی از محدودیتهای نشانهشناسی باشد. دانیل چاندلر و افراد بسیاری به این رهیافت نام رویکرد امپریالیستی دادهاند که معتقدند به هر رشته دانشگاهی و هر موضوع و چیزی وارد میشود که تعیین حد و مرز روشهای آن را با مشکل مواجه میکند. از این رو برای اجتناب از چنین امری باید تحلیل نشانهشناسی را یکی از تکنیکهای بسیاری دانست که ممکن است برای کشف نشانهها به کار رود در واقع تحقیق تجربی ادعاهای نشانهشناسی به روشهای دیگری نیازمند است و از آنجاییکه به تفسیرهای مختلف مردم در بافتهای متفاوت سروکار دارند، باید از روشهای اتنوگرافی و پدیدارشناسی نیز استفاده کنند. از این رو نشانهشناسی هنوز هم به مثابه یک نظریه یا روش تحلیلی واحد یا منسجم نیست و از اظهارات کلی و ذهنی نیز نمیتواند اجتناب کند. به همین دلیل بسیاری معتقدند که این حوزه از مطالعات بیشتر یک رویکرد نظری است زیرا در میان نشانهشناسان نیز در مورد پیشفرضها، الگوها یا روششناختی تجربی آن توافق بسیاری وجود ندارد و بسیاری از نظریهپردازان آن به دنبال پایهگذاری اصول کلی و گستره آن هستند.
نشانه شناسی ، با شروع از سنتی بسیار متفاوت ، خواستار این بود که کلیت زبان را به اجزاء تقسیم کند ، همانطور که فیزیکدان ماده را به اجزاء تقسیم می کند ، وسپس الگویی نظری فراهم می آورد که نشان دهد چگونه این همه در یک ساختار گردهم می آید. دراین طرح نشانه شناسی وزبانشناسی همسان هستند ، وفردینان دو سوسور کسی است که در اثرش به نام " دروسی در باب زبانشناسی عمومی " منتشر شده در 1916 به طرح الگویی فنی مبادرت ورزید که از آن به بعد تا زمان انتشار اثر موثق اومبرتو اکو ، به نام " نظریه ای در باب نشانه شناسی " در 1976 توسط نشانه شناسان مورد استفاده بود . سوسور پس از پیرس دومین معمار این رشته است وبه مراتب بیشتر از پیرس می توان مطالب او را درک کرد . این او بود که علامت را به عنوان دال ومدلول " همراه باهم " تعریف نمود . اما حرکت ریشه ای وی در این استدلال بود که زبان را تنها در قالب خودش می توان تجزیه وتحلیل کرد .
نشانه شناس فرانسوی ای که مشخصا وبه روشنی افکار سوسور را پذیرفت ، رولان بارت بود واثر وی اسطوره ها ( mythologies ) یک مورد از فهرست کوتاه متونی است که برای نظریه پردازان رسانه ای از ضرورت اساسی وحتمی برخوردار است .
نشانه شناس فرانسوی ای که مشخصا وبه روشنی افکار سوسور را پذیرفت ، رولان بارت بود واثر وی اسطوره ها ( mythologies ) یک مورد از فهرست کوتاه متونی است که برای نظریه پردازان رسانه ای از ضرورت اساسی وحتمی برخوردار است .
بارت می گوید که تقریبا با هر شئ فرهنگی می توان همچون یک متن برخورد کرد . همه آنها دارای خواص خود هستند وهمه در قلمرو یک علم جامع که نشانه شناسی باشد ، ودر گستره مشترک با زبانشناسی ، اشیائی حقیقی به شمار می روند . او می گوید : " نشانه شناسی دانش شکلهاست ، چراکه دلالتها را جدای از محتوای آنها مورد مطالعه قرار می دهد . " [4]
شمایل شناسی ( Iconography ) ، به معنی واقعی کلمه یعنی مطالعه تمثالها ( Image ) ، وعمدتا تمثالهای مقدس ، اما این مطالعه از نظر حوزه ذی ربط خود با نشانه شناسی متشابه نیست . زیرا شمایل شناسی بر معنی عملی وسودمندی شمایل برای مردمی که آنها را ساخته وپرستش کرده اند ، تکیه دارد. این حوزه مطالعه ف همان گونه که تحقیق روشنگرانه " آر.دبل یو.اسکریبنر" در زمینه نشانه شناسی آموزش کلیسایی در قرون وسطی ، به نام " به خاطر مردم عادی " کاملا نشان می دهد ، عمدتا یک حوزه مطالعاتی تاریخی است . شمایل شناسی چوب بریهای قرون وسطی شیوه ای بود برای آموزش به جماعات مذهبی ای که به دلیل بی سوادی نمی توانستند با خواندن مطالب ایمان آوردند ودر باب کشف وشهود مذهبی تعلیم ببینند . اما این مطالعه لزوما یک مطالعه عملی برای یافتن معنی آن شمایل است . شکاف سنتی بین استدلال نظری وعملی راه خود را به زور بین شمایل شناسی ونشانه شناسی باز کرده است . شمایل شناسی می تواند به ما بگوید که "آخرین داوری " (Last Judgment ) میکلانژ در نمازخانه سیستین برای خالق آن وکسی که حامی هنری وی بوده، چه معنایی داشته است . نشانه شناسی به ما می گوید که چگونه آن اشکال وشکلهای دیگر دلالت می کنند .
سرچشمه های علم نشانه شناسی ، سوسور و پیرس
تمدن های قدیم زیر نفوذ متخصصان پزشکی بودند . بعضی از آنها به این دلیل مؤفق بودند که مجازات آنها برای عدم معالجه در مورد خاندان سلطنتی معمولاً مرگ بود . پزشکان قدیم فاقد یک نظریه زیست شناسی در مورد بیماری بودند و همه بیماران را بوسیله نشانه های بیماری مداوا می کردند . برای هر نشانه بیماری ، مانند رنگ پریدگی صورت ، زبان بار دار، درمان های تجویز شده مشخصی وجود داشت که ظاهراً تأثیر گذار بودند . ازاین عملکرد قدیمی اولین تعریف در مورد نشانه شناسی از تصور یونانی ( مطالعه نشانه های پزشکی یا نشانه شناسی بیماری) سربرمی آورد .به طوریکه نشانه شناسی حالتی از شناخت ، حالتی از درک جهان به عنوان نظامی از روابط است که واحد اساسی آن نشانه است . یعنی نشانه شناسی ماهیت بازنمایی را مطالعه می کند . همان طور که امبرتو اکو بیان کرده بود ، نشانه یک وضعیت است یعنی چیزی است که به جای چیز دیگر می نشیند. تقریباً با آغاز قرن بیستم دو استاد دانشگاه در دو قاره جدا تحقیق های مستقلی را درمورد روابط میان شناخت نشانه ها آغاز کردند.
فردیناند دوسوسور ( 1913-1857) یک استاد زبان شناسی در ژنو و چالرز سندرس پیرس فیلسوفی در دانشگاه شیکاگو بودند که پایه ای مستقل برای مطالعه جدید نشانه شناسی یا زندگی نشانه ها در جامعه را گسترش دادند . هر دو آنها به مسأله شناخت توجه داشتند و { آن } از ایده ای ناشی میشد که حالات ما از درک جهان به زبان یعنی نظام سازمان دهی نشانه ها وابسته بود . اما بیان های خاصشان درمورد پویایی نشانه شناسی کاملاً متفاوت بود . " همان گونه که من در ذیل بحث خواهم کرد سوسور عمل ارتباط را ترجیح می داد که تحلیل فرهنگی مبتنی بر نشانه شناسی خود او راا یجاد می کرد که محدود بود . برعکس پیرس ، اصولاً با شناخت و توسعه نظام های زبان مرتبط بود که در انباشت و و اکتساب شناخت ، نظیر واژگان تخصصی شده علم طبیعی مؤثر بود . بنابراین نشانه شناسی پیرسی به بیان کلی معنی و فرهنگ برخلاف رهیافت سوسور مرتبط میشد . به این معنا ، نشانه شناسی او اساسی را برای توسعه یک حالت از تحلیل فرهنگی بسط می داد که یک جایگزین برای رهیافت های پسامدرن مبتنی بر سنت سوسوری و نقد آن نظیر ساختارگرایی ، نقد فرهنگی بودریار و تحلیل متنی پسامدرن است.
سوسور:
فریدنان دوسوسور به عنوان یک زبان شناس با بسط زبان به یک نظریه کلی مرتبط بود. به این صورت که {از نظر او} هر زبان صحبت شده دارای اشتراکات فرهنگی هستند یهنی اگر همه جوامع
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 59
روان شناسی ورزش
مقدمه:
اشاره به موقعیت قابل ملاحظه ای که ورزش در جوامع کنونی ما بدست آورده امری پیش پاافتاده است. پخش تلویزیونی مسابقات بزرگ، خصوصاً بازی های المپیک «جهانی» قوتبال و مسابقات کلاسیک تنیس که با جلب نظر تماشاچیان بعد جهانی به آن بخشیده و در هر نقطه ای از دنیا قابل مشاهده است، چون در هیچ زمینه دیگری چیزی شبیه آن پیدا نمی شود. نشانه بعد اجتماعی چشمگیر پدیده ورزش می باشد. زمین ورزش شاید تنها مرکز ثقل انسانی به شمار می رود. همانطوری که ورزش کردن هم روز به روز در حال توسعه می باشد.
با این حال در ازای چنین ذوق و شوق عمومی به نظر می رسد که مطالعه علمی ورزش فوق العاده به تأخیر افتاده است. این امر هم درباره ورزش صدق می کند و هم در مورد بازی. بازی مدتهای مدیدی به عنوان تفریح و سرگرمی بی هدف و بی معنی تلقی می گردید.
جامعه به چشم بدگمانی و بی اعتمادی به آن می نگریست زیرا نوعی فعالیت و کار غیر تولیدی و بی ثمر به شمار می رفت. مطالعه و بررسی برخی بازیهای گروهی، یعنی بازیهاییی که تصادف و شانس در آن دخالت دارند، یعنی بازیهای دیگر با موانع مذهبی برخورد کرده می کرد. زیرا چنین تصور می شد که بخت و اقبال تابع قوانین الهی نیست و لذا مطالعه علمی در این قسمت با تأخیر انجام شد تا وقتی که تحقیقات پاسکال انجام گرفت و نامه هایی که او با فرما مبادله کرد منتشر شد. که نتیجه این چنین تحقیقاتی نیاز به تذکر ندارد. مطالعه علمی ورزش هم با موانعی برخورد می کند که مطالعه بازی با آن مواجه بوده است. حتی می توان گفت که موانع دیگری هم بر آن افزوده شده است. مسئولان ورزشی تا مدتهای مدید به این نوع مطالعه و تحقیق روی خوش نشان نمی دادند و هدفشان قبل از هر چیزی این بود که به عنوان مردان عمل مردان زمین ورزش معرفی شوند. مربیان ورزشی هم تا قبل از اینکه بعضی از آنان برای کمک به طرف اهل علم برگردند سکوت برگزیدند. بعد از جنگ جهانی دوم مسأله اعتلای درجه مهارت و مربی گری عقالیی تری داشته باشند. فیزیولوژیست ها اولین کسانی بودند که توانستند به درخواست مربیان جواب مثبت دهند. پیشرفت نسبی بیولوژی ورزشی نشانه ای از این امر است زیرا با توجه به خطرناک بودن فعالیت های ورزشزی پزشکان خیلی زود در زمین های ورزشی حضور پیدا کردند. مشاهداتی که پزشکان مذکور بعمل آوردند اساس رشته ای عملی را پایه ریزی کرد که در حال حاضر می تواند توصیه های مقتضی و مناسبی در اختیار مربیان روزشی قرار دهد.
ولی اخیراً مربیان ورزشی متوجه شده اند که مهارت ورزشی در عین حال به عوامل مختلف روانی نیز بستگی دارد. در نتیجه سعی می کنند به تجزیه و تحلیل های شخصی دست بزنند که مبتنی بر استنباط خودشان می باشد. ولی بعضی از مربیان معتقدند که در این زمینه متخصصین بهتر می توانند به آنها کمک کنند.
در کشورهای خارجی خصوصاً در ممالکی که علاقه دارند ورزشکان برگزیده ای که به مسابقات بین المللی می فرستند در صف اول ورزش بین الملل قرار گیرند خیلی وقت است که روان شناسی ورزش ریشه گرفته و جا افتاده است.
به این ترتیب، این رشته جدید به عنوان رشته ای مستقل از علوم علمی شناخته شده است. کنگره های جهانی و قاره ای که متخصصین امر نتایج تحقیقات و مطالعات خود را در آنجا ارائه می دهند، نه تنها یکی بعد از دیگری تشکیل می شود بلکه هیأت علمی مخصوص ورزش نیز در حال شکل گیری است.
این کتاب، به تاریخچه روان شناسی ورزش، اهداف آن، و زبده نتایج بدست آمد در ای رشته می پردازد.
ریموند توماس