لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
( بوم شناسی (
در فرایند فتوسنتز با کمک انرژی نورانی، دی اکسیدکربن وآب که موادی غیرآلی هستند، به مواد آلی تبدیل میشوند.مواد آلی بین گیاهان و جانوران ونیز بین جانوران مختلف منتقل میشود وسرانجام به شکل گرما وکارهای زیستی موجودات زنده به مصرف میرسد. بنابراین هر موجود زندهای باید پیوسته با موجودات زندة دیگر و نیز با موجودات غیرزندة اطراف خود،در ارتباط باشد.تحقیق در بارة روابط بین موجودات زنده با یکدیگر و با محیط زندگی آنها، موضوع علم بوم شناسی (اکولوژی) است.
اکوسیستم: در یک محیط آبی علاوه بر موجودات زنده، موجودات غیر زنده هم یافت میشود: آب، گلهای بستر، سنگ، گازها، و حتی نمکهای حل شده درآب، همگی بر زندگی موجوداتزندة این محیط اثر دارند. به مجموعة موجودات زنده وغیر زنده که با هم در ارتباطاند، اکوسیستم میگویند.
انرژی در اکوسیستم (
انرژی آفتاب نخست به گیاهان میرسد وسپس مقداری از آن به صورت مواد غذایی به بدن جانوران مصرف کننده وارد میشود. بنابراین درون هر اکوسیستم،رابطهای غذایی بین موجودات زنده برقرار میشود.به رابطة غذایی که بین موجودات زندة مختلف وجود دارد زنجیرة غذایی میگویند.
شبکة غذایی: اگر چند زنجیرة غذایی را بررسی کنیم، متوجه میشویم که یک یا چند موجود زنده در آنها مشترک است. یعنی بین زنجیرههای غذایی رابطهای وجود دارد، مثلاً خرگوش وملخ ممکن است هر دو از یک نوع گیاه تغذیه کنند، یا آنکه شاهین نیز مانند روباه، خرگوش را صید کند و پرندگان کوچک از سوسک وپروانه تغذیه کند و خود نیز نصیب جانوران دیگر مثل شاهین یا روباه شوند.پس، مطالعة زنجیرههای غذایی نشان میدهد که نه تنها موجودات زندة آنها با یکدیگر رابطهای دارند، بلکه بین حلقههای یک زنجیره با زنجیرة دیگر نیز ارتباط غذایی موجود است.
هرم انرژی: مقدار کمی از انرژی نورانی خورشید درمواد آلی که توسط گیاه سبز (تولید کننده)ساخته میشود، به دام میافتد. همة این مواد آلی به اولین مصرفکنندهها نمیرسد.زیرابخشی ازاین مواد آلی در ضمن فعالیتهای زیستی گیاه سبز مصرف میشود و انرژی آن از دسترس اولین مصرفکنندهها خارج میشود. بخشهای مردة گیاه نیز بوسیلة موجودات تجزیهکننده مصرف میشود.
اولین مصرفکنندهها نیز همة انرژی موجود در موادی را که به دست میآورند، دربافتهای خود ذخیره نمیکنند،زیرا بخشی از آنها از طریق فعالیتهای مختلف بدن (مانند تنفس وگرما) وقسمتی نیز از طریق ادرار و مدفوع تلف میشود. . این موضوع در مورد دومین و سومین مصرفکننده نیز صادق است. کاهش تدریجی مقدار انرژی از تولیدکنندهها به مصرفکنندهها در یک زنجیرة غذایی را به صورت هرمی نشان میدهند که هرم انرژی نام دارد.بررسیها نشان داده که در کرة زمین، سالانه فقط 2/0 درصد از انرژی نور خورشید برای مادهسازی در گیاهان سبز بهکار میرود و بقیة آن به صورتهای مختلف هدر میرود.
زیستشناسانی که به کشاورزی علاقهمند هستند، در فکر یافتن گیاهانی هستند که بیشتر از گیاهان دیگر انرژی نور خورشید را برای مادهسازی بهکار میبرند و در نتیجه، مقدار مادةآلی که به وسیلة آنها تولید میشود، بیشتر است. این نوع بررسیها از نظر تأمین غذای کافی برای جمعیت روزافزون مصرفکنندهها، به ویژه آدمی، اهمیت فراوان دارد.
هرم ماده و هرم تعداد: هرم انرژی، هرم انرژی نیز بهشمار میرود، زیرا موجودات زنده برای بهدست آوردن انرژی، ماده (غذا ) مصرف میکنند، اما اگر هرم انرژی را از نظر تعداد موجودات زنده مورد بررسی قرار دهیم، چگونگی انتقال انرژی از طریق مواد آلی، بهخوبی معلوم میشود. مثلاً برای تأمین غذای یک مصرفکننده که در قلة هرم قرار دارد وجود تعداد زیادی تولیدکننده لازم است. از طرف دیگر هر چه به مصرفکننده قلة هرم نزدیک میشویم تعداد آنها، کمتر میشود. این هرم را که در آن افراد مصرفکننده بهتدریج بزرگتر، اما از تعداد آنها کاسته میشود، هرم تعداد نامیدهاند.
پوسیدگی (
مواد آلی بدن جانداران، پس از مرگ به موادمعدنی مرده تبدیل میشوند. سرانجام این تبدیل که به آهستگی انجام میشود، بدن به مادهای که تنها مواد معدنی دارد، تبدیل میشود. به این جریان پوسیدگی میگویند. سه عامل مهم در پوسیدگی نقش دارند:
1-آنزیمهای موجود در سلولهای جاندار: این آنزیمها بلافاصله پس از مرگ، شروع به تجزیة سلولها وبافتهای خودی میکنند.
2-جانوران مردارخوار: مثلاً لاشخورها با نوک زدن و کرمها و حشرات با سوراخ کردن جسد، باعث از هم گسیختگی بافتهای بدن میشوند.
3-میکروبها، بهویژه باکتریها وقارچها: این گروه از جسد تغذیه و مواد آلی آن را تجزیه میکنند.این جانداران که تجزیهکننده نامیده میشوند، نقش اصلی را در پوسیدگی دارند.
تجزیهکنندگان چگونه باعث پوسیدگی میشوند:
کمی پس ازمرگ جاندار،تعدادی هاگ باکتری روی آن مینشینند وشروع به تولیدمثل میکنند. باکتریها سپس به همة بخشهای جسد نفوذ میکنند. در این هنگام مثلاً در یک قاشق چایخوری گیاه درحال پوسیدگی، ممکن است بیش از یک میلیارد باکتری باشد.
میکروبها برای آنکه از مواد موجود در جانداران مرده تغذیه کنند، آنها را به صورت محلول در میآورند،همانطور غذای ما نیز برای جذب شدن باید محلول باشد. میکروبها برای این کار نخست آنزیمهای گوارشی از خود ترشح میکنند. این آنزیمها مواد را تجزیه میکنند.سپس میکروبها مواد تجزیه شده را جذب میکنند.
بخشهای نرمتر بدن، مانند ماهیچهها و پوست سریعتر از بخشهای سخت، مانند استخوانها و چوب پوسیده میشوند. اسکلت بدن مهرهداران وصدفهای نرمتنان تا سالها پس ازمرگ تجزیه نمیشود و باقی میماند.
پوسیدگی با تولید گرما همراه است. چون میلیونها باکتری که در حال تجزیة بدن هستند، گرما تولید میکنند. بوی بد حاصل از جانداران در حال تجزیه، به علت آن است که بعضی از باکتریها به روش خاصی (بدون اکسیژن) تنفس میکنند وتولید گازهای بدبو میکنند. چه شرایطی برای پوسیدگی لازم است (
بر اساس آزمایشهایی که صورت گرفته است برای فساد کامل بقایای موجودات، شرایط زیر ضروری است: 1-رطوبت کافی: رطوبت برای رویش هاگها ورشد و تکثیر میکروبها ضروری است. اگر جسد موجودی خشک باقی بماند، پوست آن چروکیده میشود وپوسیدگی در آن رخ نمیدهد. این روش اصطلاحاً مومیایی شدن نامیده میشود. مصریان باستان از این روش برای نگهداری اجساد سلاطین خویش استفاده میکردند.
گرمای کافی: میکروبها در محیطهای گرم با سرعت رشد وتکثیر میکنند. بنابراین پوسیدگی در گرما خیلی سریع صورت میگیرد. سرما سرعت پوسیدگی را کند میکند بهطوری که در دماهای زیر صفر، پوسیدگی بههیچ وجه صورت نمیگیرد. جسد ماموتهایی که هزاران سال پیش در سیبری مردهاند، در یخهای قطبی سالم بر جای ماندهاند. بهطوریکه مردم محلی از گوشت آنها تغذیه میکردهاند.
اکسیژن: بعضی میکروبهایی که عمل تجزیه و پوسیدگی را انجام میدهد، برای تنفس به اکسیژن نیاز دارند. تنفس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
آلبالو با نام علمی (prunus serasus) از نظر گیاه شناسی بسیار به گیلاس شبیه است. آلبالو بومی نواحی بین دریای خزر و دریای سیاه است که احتمالاً بذر آن توسط پرندگان به سایر نقاط از جمله اروپا برده شده است. مناطق عمده کشت آلبالو فرانسه، یوگسلاوی و آلمان می باشد.
گیاه شناسی :
آلبالو گیاهی خزان پذیر با برگهای لوزی بصورت متناوب روی شاخه قرار دارند. رنگ پوست آن قهوه ای روشن تا نقره ای است. آلبالو از نظر حجم در مقایسه با گیلاس جای کمتری را اشغال می کند.
ارتفاع درختان آلبالو 4-2 متر و ساقه بعضی از ارقام بسیار قابل انعطاف است و براحتی بدون آنکه شکسته شود خم می شود بهمین دلیل در چیدن میوه بعضی ارقام نیازی به نردبان نمی باشد و میتوان درخت را خم کرد و میوه آنرا چید. گل روی اسپورهای سـالهای قبل و همچنین روی شــاخه های ســال قبل هم تشکیل می شود. گلها بصورت 5-3 تایی در یک جوانه ظاهر و گلها دارای 5 گلبرگ، 5 کاسبرگ، پرچم و یک مادگی است. بر عکس گیلاس آلبالو خود بارور است و برای تلقیح نیازی به ارقام گرده افشان ندارد. گرده آلبالو میتواند گل گیلاس را تلقیح کند.
گل آلبالو معمولاً دیرتر از سایر میوه های هسته دار باز می شود بهمین دلیل معمولاً با خطر سرمازدگی مواجه نمی شود. میوه آلبالو دارای دم بلند که بر اساس بلندی یا کوتاهی دم تقسیم بندی می شود و معمولاً ارقام دم کوتاه مرغوب ترند.
اقلیم :
نیاز سرمایی آلبالو بین 1600-600 ساعت زیر 7 درجه سانتیگراد می باشد. تابستان های خشک و خنک برای این درخت مناسب است. مقاومت به سرما در حد سیب است. ریشه آلبالو در برابر خاک مرطوب نسبت به گیلاس دارای مقاومت بیشتری است و ریشه آلبالو سطحی و تا حداکثر عمق 5/1 متر گسترش می یابد.
ازدیاد :
آلبالو به سه روش کاشت بذر، پاجوش و پیوند قابل ازدیاد است. آلبالوهای معمولی بیشتر بصورت پاجوش ازدیاد میگردد. ولی ارقام جدید آلبالو از قبیل آلبالو گیسی و آلبالو مجارستان (سیکانی مجی-اردی جوبیلیوم و بوترمو) با پیوند روی پایه آلبالو تلخ(محلب) ازدیاد می یابد و پیوند شکمی(T) در آلبالو معمول می باشد.
کاشت و تربیت درختان آلبالو :
فاصله کاشت در آلبالو 5*4 و یا 5*5 است. زمان انتقال نهال به زمین اصلی از پاییز و پس از ریزش برگها آغاز و تا قبل از باز شدن شکوفه ها در بهار ادامه دارد. درخت آلبالو معمولاً در خزانه دارای شاخه های جانبی است که در موقع کاشت باید این شاخه های جانبی را قطع کرد. آلبالو معمولاً سربرداری نمی شود و پس از سال دوم 6-5 شاخه در اطراف ساقه اصلی حفظ و بقیه حذف میگردد
پیوند زدن
از نظر اجرایی کلیه عملیاتی را که منجر به اتحاد بافتهای دو گیاه مختلف روی یکدیگر میشود، پیوند زدن مینامند.
دید کلی
پیوند در لغت بدین معنی است که طی آن قسمتی از یک گیاه را روی گیاه دیگر طوری قرار می دهند که آندو پس از مدتی با یکدیگر جوش می خورند. به طوری که گیاه حاصل از اتحاد آنها می تواند به صورت یک گیاه مستقل به رشد و نمو خود ادامه دهد.
برخی از پژوهشگران پیوند زدن را فن خاصی میدانند که طی آن بخشی از یک گیاه با قسمتی از گیاه تعویض میشود تا با ایجاد تکیه گاه مناسب شرایط تغذیه و رشد گیاه جدید فراهم شود. برخی دیگر پیوند را انتقال بخشی از یک گیاه روی قسمتی از گیاه دیگر با هدف گیاه افزایی یا برای عادت دادن گیاه جدید به شرایط محیطی ویژه تعریف میکنند.
از نظر باغبانی ، قسمتی را که بخشهای هوایی یک گیاه پیوند شده را بوجود میآورد، پیوندک یا فرازیست و بخش دیگر که رشد گیاه را شامل میشود، پایه یا فروزیست مینامند. بدون تردید هر قدر این دو قسمت از نظر صفات ژنتیکی مشابه و از لحاظ گیاه شناسی دارای خویشاوندی نزدیکتری باشد به همان نسبت جوش خوردن بافتها در پیوندگاه آسانتر و پایداری پیوند مطمئنتر است.
تاریخچه پیوند
اسناد و مدارک موجود بیانگر این واقعیت است که چینی ها چندین دهه قبل از میلاد مسیح با دانش پیوند زدن گیاهان آشنا بودهاند. در زمان امپراطوری روم نیز این فن مرسوم بوده است.
سیرتحولی پیوند
در طی قرون سیزدهم تا شانزدهم میلادی علاقه به پیوند زدن گیاهان قوت گرفت و موجب شد تا تعداد زیادی از گیاهان از کشورهای خارجی و زیستگاههای اصلی به اروپا منتقل شوند. ناگریز گیاهان وارداتی را با روش پیوندزنی افزایش داده و نگهداری کردند. با این حال در این مقطع زمانی اهل فن هنوز از انواع پیوندها اطلاعات کامل نداشتند. در اواخر قرن هیجدهم ضمن آشنایی با نحوه جریان شیره گیاهی ، اعمال برخی از پیوندها مانند پیوند مجاورتی ممکن گردید. در همین راستا طرح پیوند سه گیاه با یکدیگر ارائه شد. با گذشت زمان و پیشرفت علوم باغبانی مسائل مربوط به جوش خوردن و اتحاد بافتهای پایه بطور جدی بررسی شد. در طی قرن نوزدهم انجام روشهای مختلف پیوند در گیاهان بررسی شد.
نقش پیوند و اهداف آن
پیوند کردن درختان میوه به منظور ایجاد یک ترکیب پیوندی مطلوب ، زمانی امکانپذیر است که شرایط محیطی و وضعیت فیزیولوژیکی گیاه برای تشکیل یک اتحاد پیش بینی شده مناسب باشد. در ضمن موفقیت در این مهم به عوامل دیگری از جمله ساختار گیاه – زمان و نحوه اجرایی فنون پیوندزنی بستگی دارد. معمولا از اواخر خرداد تا اواخر تابستان زمان مناسب برای انجام پیوندهای جوانه (کوپیوندها) است. اما پیوندهای چوبی (چو پیوندها) را باید در اواخر زمستان تا دیر وقت همزمان با آغاز رشد گیاه اجرا کرد.
پیوند زدن درختان میوه اغلب با هدف افزایش توان باردهی درخت و بهبود کمی و کیفی محصول انجام میشود. با وجود این تعویض ساختار رویشی و باردهی درخت ، تنظیم گرده افشانی در باغ ، استفاده از ویژگیهای پایههای پیوندی به منظور دست رسی به گیاهان کوتاه قد تا بسیار قوی ، استفاده از میان پایهها برای رفع برخی از عوارض و نارساییهای پیوندی ، ترمیم زخمهای وارد شده به تنه – ریشه و شاخههای اصلی درخت ، تسریع در آغاز باردهی و موارد بسیار دیگر از اهدافی هستند که همیشه در ایجاد ترکیبهای پیوندی مورد توجه اند
انواع مختلف پیوندها
پیوندهای جوانه شامل:
پیوند سپری (پیوند T یا Tبرعکس(، پیوند وصلهای ،پیوند لولهای ، پیوند تراشهای
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 15
( بوم شناسی (
در فرایند فتوسنتز با کمک انرژی نورانی، دی اکسیدکربن وآب که موادی غیرآلی هستند، به مواد آلی تبدیل میشوند.مواد آلی بین گیاهان و جانوران ونیز بین جانوران مختلف منتقل میشود وسرانجام به شکل گرما وکارهای زیستی موجودات زنده به مصرف میرسد. بنابراین هر موجود زندهای باید پیوسته با موجودات زندة دیگر و نیز با موجودات غیرزندة اطراف خود،در ارتباط باشد.تحقیق در بارة روابط بین موجودات زنده با یکدیگر و با محیط زندگی آنها، موضوع علم بوم شناسی (اکولوژی) است.
اکوسیستم: در یک محیط آبی علاوه بر موجودات زنده، موجودات غیر زنده هم یافت میشود: آب، گلهای بستر، سنگ، گازها، و حتی نمکهای حل شده درآب، همگی بر زندگی موجوداتزندة این محیط اثر دارند. به مجموعة موجودات زنده وغیر زنده که با هم در ارتباطاند، اکوسیستم میگویند.
انرژی در اکوسیستم (
انرژی آفتاب نخست به گیاهان میرسد وسپس مقداری از آن به صورت مواد غذایی به بدن جانوران مصرف کننده وارد میشود. بنابراین درون هر اکوسیستم،رابطهای غذایی بین موجودات زنده برقرار میشود.به رابطة غذایی که بین موجودات زندة مختلف وجود دارد زنجیرة غذایی میگویند.
شبکة غذایی: اگر چند زنجیرة غذایی را بررسی کنیم، متوجه میشویم که یک یا چند موجود زنده در آنها مشترک است. یعنی بین زنجیرههای غذایی رابطهای وجود دارد، مثلاً خرگوش وملخ ممکن است هر دو از یک نوع گیاه تغذیه کنند، یا آنکه شاهین نیز مانند روباه، خرگوش را صید کند و پرندگان کوچک از سوسک وپروانه تغذیه کند و خود نیز نصیب جانوران دیگر مثل شاهین یا روباه شوند.پس، مطالعة زنجیرههای غذایی نشان میدهد که نه تنها موجودات زندة آنها با یکدیگر رابطهای دارند، بلکه بین حلقههای یک زنجیره با زنجیرة دیگر نیز ارتباط غذایی موجود است.
هرم انرژی: مقدار کمی از انرژی نورانی خورشید درمواد آلی که توسط گیاه سبز (تولید کننده)ساخته میشود، به دام میافتد. همة این مواد آلی به اولین مصرفکنندهها نمیرسد.زیرابخشی ازاین مواد آلی در ضمن فعالیتهای زیستی گیاه سبز مصرف میشود و انرژی آن از دسترس اولین مصرفکنندهها خارج میشود. بخشهای مردة گیاه نیز بوسیلة موجودات تجزیهکننده مصرف میشود.
اولین مصرفکنندهها نیز همة انرژی موجود در موادی را که به دست میآورند، دربافتهای خود ذخیره نمیکنند،زیرا بخشی از آنها از طریق فعالیتهای مختلف بدن (مانند تنفس وگرما) وقسمتی نیز از طریق ادرار و مدفوع تلف میشود. . این موضوع در مورد دومین و سومین مصرفکننده نیز صادق است. کاهش تدریجی مقدار انرژی از تولیدکنندهها به مصرفکنندهها در یک زنجیرة غذایی را به صورت هرمی نشان میدهند که هرم انرژی نام دارد.بررسیها نشان داده که در کرة زمین، سالانه فقط 2/0 درصد از انرژی نور خورشید برای مادهسازی در گیاهان سبز بهکار میرود و بقیة آن به صورتهای مختلف هدر میرود.
زیستشناسانی که به کشاورزی علاقهمند هستند، در فکر یافتن گیاهانی هستند که بیشتر از گیاهان دیگر انرژی نور خورشید را برای مادهسازی بهکار میبرند و در نتیجه، مقدار مادةآلی که به وسیلة آنها تولید میشود، بیشتر است. این نوع بررسیها از نظر تأمین غذای کافی برای جمعیت روزافزون مصرفکنندهها، به ویژه آدمی، اهمیت فراوان دارد.
هرم ماده و هرم تعداد: هرم انرژی، هرم انرژی نیز بهشمار میرود، زیرا موجودات زنده برای بهدست آوردن انرژی، ماده (غذا ) مصرف میکنند، اما اگر هرم انرژی را از نظر تعداد موجودات زنده مورد بررسی قرار دهیم، چگونگی انتقال انرژی از طریق مواد آلی، بهخوبی معلوم میشود. مثلاً برای تأمین غذای یک مصرفکننده که در قلة هرم قرار دارد وجود تعداد زیادی تولیدکننده لازم است. از طرف دیگر هر چه به مصرفکننده قلة هرم نزدیک میشویم تعداد آنها، کمتر میشود. این هرم را که در آن افراد مصرفکننده بهتدریج بزرگتر، اما از تعداد آنها کاسته میشود، هرم تعداد نامیدهاند.
پوسیدگی (
مواد آلی بدن جانداران، پس از مرگ به موادمعدنی مرده تبدیل میشوند. سرانجام این تبدیل که به آهستگی انجام میشود، بدن به مادهای که تنها مواد معدنی دارد، تبدیل میشود. به این جریان پوسیدگی میگویند. سه عامل مهم در پوسیدگی نقش دارند:
1-آنزیمهای موجود در سلولهای جاندار: این آنزیمها بلافاصله پس از مرگ، شروع به تجزیة سلولها وبافتهای خودی میکنند.
2-جانوران مردارخوار: مثلاً لاشخورها با نوک زدن و کرمها و حشرات با سوراخ کردن جسد، باعث از هم گسیختگی بافتهای بدن میشوند.
3-میکروبها، بهویژه باکتریها وقارچها: این گروه از جسد تغذیه و مواد آلی آن را تجزیه میکنند.این جانداران که تجزیهکننده نامیده میشوند، نقش اصلی را در پوسیدگی دارند.
تجزیهکنندگان چگونه باعث پوسیدگی میشوند:
کمی پس ازمرگ جاندار،تعدادی هاگ باکتری روی آن مینشینند وشروع به تولیدمثل میکنند. باکتریها سپس به همة بخشهای جسد نفوذ میکنند. در این هنگام مثلاً در یک قاشق چایخوری گیاه درحال پوسیدگی، ممکن است بیش از یک میلیارد باکتری باشد.
میکروبها برای آنکه از مواد موجود در جانداران مرده تغذیه کنند، آنها را به صورت محلول در میآورند،همانطور غذای ما نیز برای جذب شدن باید محلول باشد. میکروبها برای این کار نخست آنزیمهای گوارشی از خود ترشح میکنند. این آنزیمها مواد را تجزیه میکنند.سپس میکروبها مواد تجزیه شده را جذب میکنند.
بخشهای نرمتر بدن، مانند ماهیچهها و پوست سریعتر از بخشهای سخت، مانند استخوانها و چوب پوسیده میشوند. اسکلت بدن مهرهداران وصدفهای نرمتنان تا سالها پس ازمرگ تجزیه نمیشود و باقی میماند.
پوسیدگی با تولید گرما همراه است. چون میلیونها باکتری که در حال تجزیة بدن هستند، گرما تولید میکنند. بوی بد حاصل از جانداران در حال تجزیه، به علت آن است که بعضی از باکتریها به روش خاصی (بدون اکسیژن) تنفس میکنند وتولید گازهای بدبو میکنند. چه شرایطی برای پوسیدگی لازم است (
بر اساس آزمایشهایی که صورت گرفته است برای فساد کامل بقایای موجودات، شرایط زیر ضروری است: 1-رطوبت کافی: رطوبت برای رویش هاگها ورشد و تکثیر میکروبها ضروری است. اگر جسد موجودی خشک باقی بماند، پوست آن چروکیده میشود وپوسیدگی در آن رخ نمیدهد. این روش اصطلاحاً مومیایی شدن نامیده میشود. مصریان باستان از این روش برای نگهداری اجساد سلاطین خویش استفاده میکردند.
گرمای کافی: میکروبها در محیطهای گرم با سرعت رشد وتکثیر میکنند. بنابراین پوسیدگی در گرما خیلی سریع صورت میگیرد. سرما سرعت پوسیدگی را کند میکند بهطوری که در دماهای زیر صفر، پوسیدگی بههیچ وجه صورت نمیگیرد. جسد ماموتهایی که هزاران سال پیش در سیبری مردهاند، در یخهای قطبی سالم بر جای ماندهاند. بهطوریکه مردم محلی از گوشت آنها تغذیه میکردهاند.
اکسیژن: بعضی میکروبهایی که عمل تجزیه و پوسیدگی را انجام میدهد، برای تنفس به اکسیژن نیاز دارند. تنفس
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 5 صفحه
قسمتی از متن .doc :
بررسی درس دوم ,از فصل دوم کتاب جامعه شناسی سال سوم علوم انسانی
سئوال 1-اهداف این درس را درسه قلمرو شناختی ’مهارتی’و نگرشی مشخص کنید:
الف)در قلمرو شناختی:
1-انتظار می رود دانش آموز اساس داوری در مورد نابرابری ها را بداند .
2-انتظار می رود دانش آموز مفهوم شایسته سالاری را بفهمد.
3-دانش آموز بتواند تاثیر شایسته سالاری در برخورداری افراد از مزایای اجتماعی را
توضیح دهد.
4-انتظار می رود دانش آموز عادلانه بودن یا نبودن توزیع مزایا بر اساس ویژگی های
انتسابی را توضیح دهد. .
5-انتظار می رود دانش آموز تعریفی از تبعیض و فمینیسم یاد گیرد.
ب )در قلمرو مهارتی :
1-دانش آموز بتواند در مورد ارزشهای جامعه خود یا جوامع دیگر داوری کند.
2-دانش آموز بتواند عادلانه بودن یا نبودن توزیع مزایا را در گروه و جامعه تشخیص
دهد.
3-دانش آموز بتواند علت نابرابری در توزیع مزایا (بر مبنای ویژگی های اکتسابی و
انتسابی )را پیدا کند .
4-دانش آموز بتواند عقاید فمینیستی را تجزیه و تحلیل کند .
5-دانش آموز بتواند در مورد طبیعی بودن یا نبودن توزیع مزایا براساس اکتسابی
یا انتسابی استدلال کند .
6-دانش آموز مصادیقی از تبعیض را در جامعه شایسته سالاری یا پادشاهی بیابد .
ج –در قلمرو نگرشی :
1-دانش آموز نگرش مثبت در مورد تاثیر ارزشهای جامعه بر توزیع مزایا پیدا
می کند و آنرا بعنوان عامل مهم و تاثیر گذار می پذیرد .
2-نگرش مثبت در مورد برابری زن و مرد در ذهن دانش آموز ایجاد می شود .
3-نگرش مثبت در مورد مستمر بودن ویژگی های اکتسابی در کسب مزایا ایجاد
می شود .
4-نگرش منفی در مورد تبعیض در فرد ایجاد می شود .
سئوال 2- مفاهیم اساسی درس را مشخص کنید :
-ارزشها و باورها مبنایی برای داوری در مورد (عادلانه بودن یا نبودن )توزیع مزایامی باشد -ویژگی های اکتسابی (در جوامع شایسته سالار )مهم ترین عامل برخورداری از مزایا است -فمینیستها اعتقاد به برابری زن و مرد (در بهره مندی ازاکثر مزایا ) دارند .
-شایسته سالاری یعنی: بر عهده گرفتن نقش بر اساس کسب صلاحیت و مهارتها ی لازم برای آن نقش که مفابل تبعیض قرار دارد .
سئوال 3-طرح چه مفاهیم دیگری را در این درس ضروری می دانید؟ چرا؟
- توضیح بیشتر در مورد عقاید فمینیستی .
مطالب بیشتری و (با وضوح بیشتر ) در مورد اثبات برتری ویژگی های اکتسابی بر ویژگی های انتسابی گفته می شد .
بهتر بود در مورد (ویژگی های انتسابی مقدمه کسب صلاحیت برای ایفائ نقش )در متن بشتر توضیح می دادند و آنرا از پاورقی خارج می نمودند .
سئوال 4- موارد پیوند این درس با زندگی روز مره در محیط اجتماعی دانش آموزان را مشخص کنید : - نابرابری در مورد جنسیت در زندگی روز مره و در خانواده
با تحلیلهای وی از مسائل و نقشهای سیاسی جامعه خود پیوند می یابد .
دانش آموز مطالب درس را با مبنای استخدام در بخشهای دولتی و قبول در کنکور
پیوند می هد .
سئوال 5- در آموزش این درس چه مهارتهایی پرورش می یابد :
قضاوت و داوری
انتقاد
آینده نگری
همکاری
انطباق و مقایسه
سئوال 6- در پرورش آن مهارتها از چه عناصری در این درس استفاده می کنید.
تصاویر -قسمتهای برای مطالعه
حل فعالیتها -تحقیق کتابخانه ای
تیترها -بهره گیری از رسانه ها : فیلم ….. . . . .
پاورقی - . . . . . . . . . .
سئوال 7- –در آموزش این درس چه نگرش هایی پرورش می یابد ؟
نگرش منفی در مورد تاثیر ویژگی های انتسابی در کسب مزایایی اجتماعی
نگرش مثبت در مورد تاثیر ویژگی های اکتسابی در کسب مزایایی اجتماعی
نگرش مثبت در مورد عقاید فمینیستی
نگرش مثبت در مورد شایسته سالاری
نگرش منفی نسبت به عملکرد امویان و آمریکائیها
سئوال 8-در پرورش آن نگرش ها از چه عناصری در این درس استفاده می کنید ؟
- تصاویر و مثالها و تیتر ها
- قسمت برای مطالعه
ارجاع دانش آموز به : - تالیفات دیگر موالفان کتاب
- روزنامه ها و مجلات
- استفاده از برخی پاراگرافها
سئوال9- –با توجه به پاسخ سئوالات 1 تا8 ’روش یا روش های آموزش مناسب را پیشنهاد کنید :
روش کلی (دانش آموز محور )) است که معلم مرجع می باشد .
روش بارش مغزی و آغاز کلاس با طرح یک سئوال
کنفرانس دانش آموزان
تشویق دانش آموزانی که بامطالعه روزنامه ’مجلات’…..تفکری خلاقانه ارائه می هند.
بحثهای عمومی در مورد حل فعالیتها
سئوال 10- –با توجه به روشهای پیشنهادی در بند 9 ’ارزش یابی مستمر را چگونه اجرا می کنید ؟
الف –امتحان کتبی -تحقیق
-ارائه کنفرانس
مبنای ارزشیابی مستمر : -پاسخ صحیح به پرسش
آغازین
ب-میانگینی از فعالیتهای مستمر: -میزان سئوال از معلم
-میزان فعالیتهای خارح
از کلاس
-شرکت در بحثهای گروهی
سئوال 11- –چگونه می توان از فعالیت ها در ارزش یابی پایانی استفاده نمود’
نمونه های ذکر کنید :
آیا توزیع مزایا بر اساس رنگ پوست یا مهارت شغلی عادلانه است؟ چرا( صفحه 65)
آیا تاکید بر جنس در استخدام نیروهای متخصص و تحصیل کرده عادلانه است ؟چرا ؟
سئوال 12 –نمونه سئوالات مناسبی را در سطوح مختلف یادگیری’پیشنهاد کنید:
سطح دانش :
-تبعیض و شایسته سالاری را تعریف کنید؟
سطح فراگیری :
-تاثیر کسب مزایا بر اساس ویژگی های انتسابی را با ذکر مثالی توضیح دهید ؟
-براساس ویژگی های زیر توزیع مزایا عادلانه است یا ناعادلانه ؟ پاسخ را درجدولی ترسیم
کنید.
1-انتساب بر خاندان معروف (مثلا خاندان قاجار )
2-میزان اطلاعات و دانش سیاسی
3-مهارت در یک زمینه ورزشی
4-هوش
5-باهوش بودن
سطح تجزیه و تحلیل :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 17
بافت شناسی در گیاهان
بافت به گروهی از سلولهای هم شکل و همکار گفته میشود. بافتهای گیاهی گروهی از سلولها هستند که دارای توانایی تقسیم بوده و مکررا تقسیم شدهاند و به سلولهای تمایز یافته تبدیل شدهاند.
تاریخچه
بافت شناسی گیاهی تاریخی دیرینه دارد و با کوشش دانشمندان مثل مالپیگی و گرو ، ابتدا در اواسط قرن هفدهم بنیانگذاری شد. گرو توانست تصاویر دقیقی ار بافتهای گیاهی را کشف کند که هم اکنون نیز استفاده میشود.
مفاهیم پایه
بافتهای گیاهی بسیار متنوعند و اصولا تنوع آنها در نتیجه تکامل بوجود آمده است. بدین صورت که گروههای گیاهی تکامل یافتهتر ، دارای تنوع بافتی بیشتری میباشند. بیشتری تنوع بافتی در گیاهان گلدار (تک لپهای و دو لپهای) دیده میشود. چون در این گروه ، بافتها و سلولها به حد والایی از تکامل خود رسیده اند و کاملا اختصاصی شدهاند.در گروههای پستتر ، بافتها تنوع کمتری دارند مثلا در خزهها ، اگر چه تا حد زیادی تقسیم کار صورت گرفته اما هنوز بافتها تمایز کامل نیافته و کاملا اختصاصی نشدهاند. بنابراین بافتها ، عمدتا پارانشیمی میباشند و در نهانزادان آوندی ، بعضی از بافتها نظیر بافت هدایت کننده برای اولین مرتبه تمایز یافته است و بعد تکامل آنها ادامه مییابد تا در گیاهان گلدار به حد کمال خود میرسد و کاملا اختصاصی میشود.
انواع بافتهای گیاهی
بافتهای مریستمی
بافت مریستمی متشکل از سلولهای نابالغ و تمایز نیافتهاند که دارای توان تقسیم مکررند. مریستمهای حقیقی دارای اختصاصات زیر میباشند.
سلولهای ایزودیامتریک هستند. (اندازه وجوه برابر دارند.)
مدور و چند وجهی بوده و به شکل فشرده قرار گرفتهاند و فضای بین سلولی در آنها دیده نمیشود.
دیواره نازک پکتوسلولزی دارند و هرگز دیواره ثانویه ندارند.
سیتوپلاسم متراکم با هسته درشت داشته و واکوئل مشخص و مواد ارگاستیک (مواد غیرزنده) ندارند.
انواع بافت مریستمی
مریستم انتهایی
در انتهای همه ریشهها و ساقهها یافت میشوند. از مریستم انتهایی ساقه ، برگها ، ساقهها ، گلها تمایز مییابند. در بعضی از گیاهان آوندی پست مریستم انتهایی فقط از یک سلول انتهایی تشکیل شده که در عدهای دیگر از گیاهان پست و همه گیاهان آوندی عالی از تعدادی سلول بنیادی تشکیل شده است.
مریستم جانبی
این مریستمها به موازات محور طولی اندام یعنی در پیرامون اندام واقع شدهاند. این مریستمها مسئول افزایش ضخامت اندامها هستند. این مریستمها درون بافتهای اولیه بوجود میآیند. ولی بافت ثانویه تولید میکنند که مریستمهای ثانویه شامل کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب پنبه است.
مریستم میان گرهی
در واقع بخشی از مریستم انتهایی هستند که توسط بافتهای بالغ از مریستم انتهایی جدا شدهاند و معمولا در پایه میان گرههای برخی گیاهان مانند بیشتر تک لپهایها و دم اسبیان وجود دارند. در پایه برگها هم هستند و مسئول رشد طولی اندامند. برخلاف مریستم انتهایی بلاخره کاملا ناپدید میشوند. مریستمها را بر اساس خاستگاه به مریستم اولیه و ثانویه تقسیم میکنند. سلولهای اولیه آنهایی هستند که از سلول جنینی تشکیل شدهاند. این سلولها اختصاص به انتهای ریشه و ساقه دارند. ولی مریستم ثانویه از تمایز زدایی بافتهای دائمی بوجود میآیند و شامل کامبیوم آوندی و کامبیوم چوب میباشند.
بافت پارانشیم
یکی از بافتهای بسیار مهم است. این بافت ، یک بافت عمومی و همگانی محسوب میشود و در بسیاری از ساختمانها بخصوص ساختمان نخستین ، بافتهای دیگر درون آن واقع میشوند. بدین جهت ، بافت پارانشیم را گاهی ، بافت زمینهای نیز میگویند. سلولهای این بافت ، تنها دارای دیواره نخستین و به کلی فاقد دیواره ثانویه میباشند. سلولهای این بافت ، دارای پروتوپلاسم