لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 61
موضوع مورد بحث :
به طور کلی کاربری اراضی بهداشتی و درمانی
این کاربری ( فضا ) همانند دیگر کاربری ها و فضا ها به صورت جدا و یا باهم از نظر سرانه محاسبه می شود .
که اگر بخواهیم موضوع را دقیق تر مطرح کنیم می بایست به زیر شاخه های موضوع مطرح شده رجوع کنیم ؛
کاربری ( فضا های ) بهداشتی
کاربری ( " ) درمانی
همان طور که مشاهده می کنید با 2 زیر شاخه ؛ و هریک با کاربری های خاص سروکار داریم .
کاربری بهداشتی :
شامل مراکز بهداشتی ، گرمابه های عمومی ، رختشورخانه ها ، غسالخانه ها ، کشتارگاه ها و توالت های عمومی و ...
است . که می بایست معیارها یی از قبیل تعداد استفاده کننده ، نوع مالکیت که خصوصی یا عمومی باشد ، تعداد افراد فعال
مساحت زمین و بنا ، تجهیزات و قدمت بنا ، تعداد فضا های باز و بسته ، نوع مصالح استفاده شده ، نوع فضولات و محل دفع آنها و پارکینگ های موجودمورد بررسی قرار گیرد .
کاربری درمانی :
این فضا شامل کلینیک ها ، درمانگاه ها ،و بیمارستانها می شود .
به طور کلی معیار های ذیل در این فضا ها مورد استفاده قرار می گیرد ( در صفحات بعد پروژه به طور جزئی تر به موضوع می پردازیم ) :
نوع استفاده از فضا و موقعیت مکانی ، سطع کل و سطح توده و قضا ؛ نوع مصالح ، تاسیسات ساختمانی ، فضاهای باز و بسته ، نوع مالکیت ، افراد فعال و تخصص های ( تعداد پزشک و پرستار ، بهیار و کارمند عادی ، و تحصیلات آنها )
قدمت بنا و مرکز ایجاد شده ، تعداد اتاق ها و تعداد تخت ، تجهیزات موجود ( از قبیل آزمایشگاه ، اورژانس ، داروخانه و ... ) ، تعداد بیماران بستری شده ، و مراجعه کننده در یک سال ، محل های مراجعه بیماران ( که از کدام مجتمع زیستی شهری یا روستایی است )
( ساماندهی شهری - تکنبک شهرسازی - ترجمه و تالیف : دکتر سید غلامضا وزین )
گروه بندی بر اساس نوع کاربری :
پیچیدگی ناشی از نوع کاربری در طراحی ، محاسبات فنی و خصوصیات اجرایی ساختمان های شهری بر اساس معیار حیطه عملکرد شهری کاربری ها ( در قالب تقسیمات توزیع خدمات شهری )طبقه بندی شده است . بنابراین شواهد این معیار قابلیت مناسبی برای طبقه بندی پیچیدگی کار دارد .
طبقه بندی کاربری عمدتا بر اساس
پیشنهادات تقسیمات شهری " محله یا برزن ، ناحیه ، منطقه ، شهر )
توزیع کاربری های منعکس در طرح های جامع ( و یا هادی ) و تفضیلی شهری مورد عملکرد شهر داری ها
و در مواردی هم از طریق مصوبات سازمان های متولی کاربری ( مانند دستورالعمل های سازمان تجهیز مدارس در ارتباط با ساختمان های با کاربری آموزش عمومی و یا سازمان های ذیربط برای ساختمان های با کاربری بهداشتی و درمانی و موارد مشابه )
قابل تشخیص است . لهذا کاربری ها به شرح زیر تقسیم بندی می گردند :
گروه 1 : کاربری ها با حیطه عملکردی محله
گروه 2 : کاربری ها با حیطه عملکردی ناحیه
گروه 3 : کاربری ها با حیطه عملکردی منطقه
گروه 4 : کاربری ها با حیطه عملکردی شهری ( یا فرا شهری )
(سایت مرکز اطلاعات و مدارک علمی ایران www.irandoc.ac.ir )
با وجه به تقسیم بندی بالا برای کاربری درمانی خواهیم داشت :
حیطه محله -------- مرکز بهداشت
حیطه ناحیه -------- کلینیک
حیطه منطقه -------- درمانگاه
حیطه شهر -------- بیمارستان (عمومی یا تخصصی )
نمودار فوق همان طور که مشاهده می نمایید ، مششخص کننده پراکندهگی و توزیع خدمات را نشان می دهد
از ( C ) که مراکز بهداشتی و درمانگاه ها بوده ؛ ( B ) که بیمارستان عمومی و در نهایت ( A ) که بیمارستان تخصصی می باشد
ممکن است که به جای یک بیمارستان تخصصی تعدد بیشتری داشته باشیم که بستگی به مقیاس شهری ما دارد .
مراکز کمک های ابتدایی (خانه بهداشت):
این مراکز در نقاطی مستقر می شوند که در مدت بسیار کوتاه بتوان به صورت پیاده نیازهای نخستین را از نظر کمکهای اولیه و دارو و تزریقات تا مین نمود.معمولا در مراکز محله شکل می گیردو در کنار سایر فضاهای خدماتی و در مجاورت فضاهای سبز قرار می گیرند.
( ساماندهی شهری - تکنبک شهرسازی - ترجمه و تالیف : دکتر سید غلامضا وزین )
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 6 صفحه
قسمتی از متن .doc :
زندگی شهری چگونه شکل گرفت
ناصر مشهدی زاده
پیش درآمدی بر فرهنگ شهر نشینی در ایران
آرمانشهر را تنها در وجود خودمان ، در روابط و در زندگی مشرتک و جمعی مان می توانیم جستجو کنیم.
سرنوشت بشر نه در ستارگان و نه در میان روستاها که در شهر تعیین خواهد شد .
اگر بپذیریم که شهر نشینی عبارتست از هنر زیستن انسانها در کنار هم ، پس شهر سالم محلی است متشکل از انسانهایی سالم ، با ایده هایی گوناگون اما سالم ، که در محیط زیستی مطلوب ، در کنار یکدیگر و با تشریک مساعی شهر سازان ، مسءولان و مدیران شهری در ایجاد محیطی بهتر ، سالمتر ، مرفه تر و زیباتر به منظور رسیدن به اهداف والای الهی و انسانی خود تلاش می کنند .
این وجود انسانها و تلاش و فعالیت آنان و تماس و همزیستی آنها در کنار یکدیگر است که به کالبد بیجان شهر روحی تازه می بخشد و زندگی را چون خونی در رگهای شهر به جریان می اندازد . شادابی و طراوت ، سلامتی و زیبایی ، تندرستی و دوام عمر شهر بی شک بستگی تام به کار مداوم و دقیق هر یک از اندامهای شهری ، تغذیه شهری درست و سلامتی فکری ، جسمی ، روحی و روانی اصلی ترین عضو جامعه یعنی انسان است .
شهر چگونه جایی است ؟ متخصصین و دست اندرکاران بسیاری در پاسخ به این پرسش نظرات خود را مطرح ساخته اند . آمار گران . جامعه شناسان ، شهرسازان ، جغرافیدانان ، معماران ، جمعیت شناسان ، مهندسین و مدیران محیط زیست ، تاریخدانان ، شاعران ، نویسندگان ، نظریه پردازان سیاسی و … هر کدام دیدی خاص به شهر دارند . امما آیا هر کدام از این ضوابط برای تعریف و شناخت شهر کافی است ؟ آیا ملاکهایی چون داشتن تعداد جمعیت کافی ، قرار داشتن در مقر و موقع جغرافیایی مناسب ، داشتن ساختمانها و تاسیسات عظیم ، غالب بودن مشاغل خدماتی و صنعتی ، داشتن پیشینه تاریخی و یا دارا بودن نهادها ، ادارات و سازمانهای شهری و اجتماعی به تنهایی کافی است ؟ چرا شهر شناسان معتقدند شهر ها روزی زاده می شوند ، رشد می کنند ، به تکامل می رسند و روزی هم عاقبت به زوال و انحطاط می رسند و می میرند ؟ چرا باید برای بسیاری از شهرها آینده ای تاریک ، ویران و خراب را انتظار داشت ؟
شهر به خودی خود نمی تواند وجود داشته باشد . تجربه های شهر سازی بسیاری در قرن حاضر ، جون ساختن “ برازیلیا ” در آمریکای جنوبی و یا شهرهایی چون آبادان ، فولاد شهر ، شاهین شهر ، مسجد سلیمان و … در کشور خودمان نشان می دهد خواه ناخواه عواملی که در شکل گیری و پویایی این شهرها موثر بوده اند ، در نظر گرفته نشده اند . به طور مثال ، خانم سالمندی که از زندگی در فولاد شهر خسته شده بود ، به هنگام ترک این شهر گفت : این شهر مانند پادگانی است که ابوابجمعی آن با خانواده هایشان یکجا زندگی می کنند آیا شهر نباید به مکانی مورد علاقه و قابل زیست برای ساکنانش باشد که به آن اظهار تعلق کنند و از زندگی در آن راضی باشند ؟
اگر بپذیریم که شهر نشینی عبارت است از هنر زیستن انسانها در کنار هم ؛ پس شهر محلی است در برگیرنده انبوه انسانها که از سویی افکار ، عقاید و ایده های گوناگون شخصی و خصوصی دارند و از سوی دیگر دارای ویژگیها و خصوصیات ،آرزوها ، امیال و هدفهای مشترک و جمعی هستند . در هیمن مکان است که انسانها برای شکل گیری و رشد خلاقیتها ، اختراعات و ابداعات ، استعدادها و نمودهای بارز انسانی گرد هم می آید ، برخورد عقاید صورت می گیرد و آثار و اندیشه های جدید خلق می شوند . شهر سالم ، محلی است متشکل از انسانهایی سالم ، با ایده هایی گوناگون که در محییط زیستی مطلوب ، در کنار یکدیگر و با تشریک مساعی شهر سازان ، مسئولان و مدیران شهری در ایجاد محیطی بهتر ، سالمتر ، مرفه تر و زیباتر ، به منظور رسیدن به اهداف والای الهی و انسانی خود تلاش می کنند . شاید به همین منظور است که لوفور گفته است : “ سرنوشت بشر نه در ستارگان و نه در میان روستا که در شهر تعیین خواهد شد . ”
این وجود انسانها و تلاش و فعالیت آنان و تماس و همزیستی آنها در کنار یکدیگر است که به کالبد بیجان شهر روحی تازه می بخشد و زندگی را چون خونی در رگهای شهر به جریان می اندازد. شادابی و طراوت ، سلامتی و زیبایی ، تندرستی و دوام عمر شهر بی شک بستگی تام به کار مداوم و دقیق هر کدام از اندامهای شهری ، تغذیه شهری درست و سلامتی فکری ، جسمی ، روحی و روانی اصلی ترین عضو جامعه یعنی انسان ، دارد .
کلمات و عباراتی چون محبت و دوست داشتن ، صفا و صمیمیت ، دوستی ، ایثار و از خود گذشتگی ، صبر و فداککاری ، عدالت خواهی ، نوعدوستی و رعایت حقوق دیگران ، احترام به قانون ، تعاون ، همیاری و همکاری و … روی کاغذ و یا در گفتار صرف ، خشک و بیروح هستند . رسیدن به نهایت زیبایی و کمال چنین واژه ها بی شک در دمیده شدن روح عمل و کاربرد ، درآنها است . و به عبارتی عینیت بخشیدن به آنها توسسط انسان و بالفعل شدنشان است . شهر سالم در واقع آمیزه ای است از انسانهایی پاک و خوب و وجود آن چه که برای خوب زیستن لازم است ؛ از نهادها ، سازمانها ، خدمات کافی ، قوانین مناسب و شرایط ایده آل گرفته تا امکانات و تجهیزات و تسهیلات مختلف .
رویای رسیدن به چنین جامعه ای از قدیم الایام تا کنون ، اندیشمندان ، شاعران ، نویسندگان و متفکران زیادی را وا داشته است تا در جست و جوی آرمانشهر و راههای رسیدن به چنین جامعه ای به کندو کاو بپردازند ؛ در عالم تخیل شهری آرمانی را جست و جو کنند و در آثارشان از سرزمینن ایده آل بنویسد . همه از مدینه فاضله سخن می رانند که باید وجود داشته باشد .
بحث و بررسی افکار و اندیشه این بزرگان را به فرصتی دیگر وا می گذاریم ، اما توجه به این نکته ضروری است که آیا نمی توان و نباید آرمانشهر را در وجود خودمان ، در جامعه مان ، در روابطمان و در زندگی مشترک و جمعی مان جست و جو کنیم ؟ آیا نمی توان کوشید تا شهری داشت با تمام خصوصیات جامعه ای که طالب آنیم و در آرزوها و خیال در جست و جویش هستیم ؟ اگر چه دستیابی به مدینه فاضله واقعی در این جهان ناممکن می نمایاند ، اما به هر حال تلاش برای رسیدن و شدن ، بی شک ما را به زندگی بهتر ومطلوبتر رهنمون خواهد کرد .
برنامه ریزی برای رسیدن به خواستهایمان ، متضمن رعایت سه نکته است : شناخت کامل از گذشته ، توجه به حال و پیش بینی متفکرانه و حساب شده برای آینده در این راستا بالا رفتن سطح فرهنگ شهری و شهروندان ، همکاری مستمر ، مداوم و مفید آنها را با برنامه ریزان و متخصصین میسر می سازد.
در این مقوله قبل از هر چیز شناختی لازم است تا بدانیم که چه بوده ایم ، چه کرده ایم و چه شده ایم و در کجای راه هستیم . و به عبارتی روشنتر ، شهر نشینی و شهر سازی در کشور ما چه روندی را طی کرده است ؟ چه شرایطی بر آن حاکم بوده است و از چه عواملی تاثیر پذیرفته است ؟ بایید دانست آنچه که بنام جمعیت روز افزون شهری با آن روبرو هستیم ، براتی طی روند سالم شهر نشینی است یا نوعی شهر گرایی آنهم سریع ، بدون ضابطه و اصول و ناهماهنگ با رشد شهر سازی است ؟ آیا بسیاری
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 11 صفحه
قسمتی از متن .doc :
راهپیمایی شهری در تهران
انقلاب ۱۳۵۷ (خورشیدی) ایران، شناخته شده به انقلاب اسلامی، قیامی بود که به رهبری آیت الله خمینی و با شرکت اکثر مردم و احزاب ، و روشنفکران ایران، نظام پادشاهی این کشور را سرنگون، و پیشزمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران را فراهم کرد. انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید.
پیشینه و علل
انقلاب ۱۳۵۷ایران بعد از تجربه نهضت مشروطه و کودتای ۲۸ مرداد و به دنبال قیام ۱۵ خرداد۱۳۴۲ به وقوع پیوست.
رهبران انقلاب از آغاز بر سه نکته بیش از هرچیز تاکید داشتند:چیرگی بر استبداد حاکم،ایستادگی در برابر اعمال نظر دول خارجی و مسائل فرهنگی(به خصوص اسلامی)،همین سه عامل زمینهای برای اتحاد اکثر احزاب،جریانها و گروهها شد.
هرچند انقلاب ایران بعدها تا حدودی از این اتحاد فاصله گرفت و زمینه برای ایجاد اپوزسیون مخالف محیا شد،ولی همچنان بسیاری از شخصیتها و احزاب موثر در جریان انقلاب به طور قانونی در داخل کشور فعالیت سیاسی دارند.
۲۸ مرداد ۱۳۳۲
مقاله اصلی: کودتای ۲۸ مرداد
انگلستان پس از کوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ایران، منابع بسیاری را در منطقه و خصوصا ایران از دست داده بود، با قطع امید از رسیدن به توافق، وارد مطالعه طرح یک کودتای نظامی شد. آمریکا نیز با انگلیس در این طرح همکاری داشت.
۱۶ آذر ۱۳۳۲
از مهمترین حرکتهای سیاسی و دانشجویی در تاریخ ایران، اعتراض دانشجویان در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به ورود معاون رئیس جمهور آمریکا، ریچارد نیکسون، به خاک ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد بود. دانشجویان دانشکدههای فنی، حقوق و علوم سیاسی، علوم، دندانپزشکی، پزشکی و داروسازی در دانشکدههای خود تظاهراتی علیه رژیم کودتا برپا کردند. روز ۱۵ آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و مأموران در زد و خورد با دانشجویان، شماری را مجروح و گروهی را دستگیر و زندانی کردند. این درگیریها منجر به شهادت سه تن از دانشجویان به دست مأموران حکومت پهلوی شد.
۲ فروردین ۱۳۴۲
حمله به مدرسه فیضیه قم درروز ۲ فروردین ۱۳۴۲ شمسی مطابق با روز وفات امام جعفر صادق روی داد. پس از این که رژیم پهلوی لایحهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز لوایح ششگانه و انقلاب سفید (شاه و ملت) را مطرح کرد، روحانیون و در رأس آنها آیت الله خمینی ساکت ننشستند، و عید سال ۴۲ را عزای عمومی اعلام کردند. پس از آن در سرکوب مدرسه فیضیه گروهی از طلبهها کشتهشدند.
۱۵ خرداد۱۳۴۲
در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲،رژیم شاه به خانه آیت الله حمینی در قم یورش بردند و آیت الله خمینی را که روز پیش از آن در روز عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه قم، سخنانی بر ضد حکومت گفتهبود،دستگیر و به زندانی در تهران منتقل کردند.چند ساعت بعد از حادثه مردم قم به خیابانها ریختند و دست به تظاهرات زدند . همین صحنه در تهران و چند شهر دیگر به وجود آمد.رژیم نیز برای آرام کردن این تظاهرات دست به اسلحه برد. در این روز حدود ۱۵ هزار نفرانقلابی به خاک و خون کشیده شدند.پس از این واقعه در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاکمه روحانیون و مردم پرداخت.
۴ آبان ۱۳۴۳
آیت الله خمینی در این روز بر ضد تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی در شهر قم به سخنرانی پرداخت،وی در این سخنرانی سعی کرد ضمن تبیین نظرات خود در مورد لایحه مذبور خطر آن برای مردم و استقلال و تمامیت ارضی کشور را گوشزد کند.
در طی این سخنرانی وی بارها به آمریکا و شخص شاه حمله لفظی کرد.
گوشهای از این سخنرانی:
اگر یک خادم امریکایی یا یک آشپز امریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پای خود منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! دادگاههای ایران حق محاکمه ندارند! ...باید پرونده به امریکا برود و در آنجا اربابها تکلیف را معین کنند...دولت ایران با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد.ملت ایران را از سگهای امریکایی پستتر کردند! ..چرا! برای اینکه میخواستند وام بگیرند امریکا خواست که این کار انجام شود.
۱۳ آبان ۱۳۴۳
در پی سخنرانی آیت الله خمینی در روز ۴ آبان بر علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون،حکومت وقت تصمیم به تبعید وی به ترکیه گرفت، در روز ۱۳آبان ۱۳۴۳ ماموران ساواک((سازمان امنیت و اطلاعات کشور)) آیت الله خمینی را در قم دستگیر و به وسیله هواپیمای نظامی به ترکیه تبعید کردند.
۲۰ مهر ۱۳۵۰
جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در تخت جمشید و با حضور سران و سفرای بسیار از کشورها در ۲۰ مهر ۱۳۵۰ آغاز شد.
به عقیده بسیاری از ناظران هدف محمدرضا شاه از برگزاری این جشنها، یادآوری قدرت و ابهت باستانی ایران، به رخ کشیدن ثبات، امنیت و قدرت فعلی(خصوصا برای همسایگان عرب) و همچنین اصالت بخشی به شکل حکومت پادشاهی خصوصا در عرصه بین المللی بود.
مهمترین انتقاد مخالفین بر این جشنها در واقع حول هزینههای سنگین برای برگزاری آن بود، برخی منابع این هزینهها را تا سیصد میلیون دلار نیز اعلام کردهاند.
۱۱ اسفند ۱۳۵۳
در ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ محمدرضا شاه دستور تشکیل حزب سراسری و واحد رستاخیز را اعلام کرد،این اولین بار در تاریخ نوین سیاسی ایران بود که این کشور به روش تک حزبی اداره میشد.
۲۵ اسفند ۱۳۵۴
در آخرین روزهای سال ۱۳۵۴ دو مجلس سنا و ملی طرح تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی را مطرح و تصویب کردند،این امر ظاهرا در راستای سکولاریزه کردن حکومت برداشته میشد ولی عملا آتش خشم مخالفین را برافروخت و مخالفتهایی را نیز برانگیخت.
وقایع سال ۱۳۵۷
۱۰ فروردین
در روزهای نهم و دهم فروردین مردم یزد طی اعتراضاتی که به خشونت کشیده شد خواستار آزادی زندانیان سیاسی و بازگشت رهبران انقلاب(در راس آنها آیت الله خمینی)شدند.
۲۵ اردیبهشت
در پی اوجگیری تظاهرات و درگیریهای مردم با عوامل رژیم پهلوی ، دولت جمشید آموزگار به مأمورین نظامی و انتظامی در برابر آشوبها دستور شدت عمل داد.
۱۵ خرداد
به مناسبت سالگرد ۱۵ خرداد در تهران و شهرستانها تعطیل و اعتصاب سراسری اعلام گردید.
۲۱ مرداد
درگیری خونین در اصفهان و اعلام حکومت نظامی در این شهر که توسط فرماندار نظامی شهر به اجرا درآمد.
۲۵ مرداد
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 34 صفحه
قسمتی از متن .doc :
سیستم مدیریتی شهری(تهران)
تفکیک قوا در مدیریت شهری
نخستین شیوه مدیریتی شهر و گزینش اعضای مسئول آن انتخاب مستقیم شهردار از سوی دولت مرکزی و نهاد اداره کننده امور داخلی آن وزارت کشور است. این الگو شیوه قدیمی است و مطابق آن وزیر کشور و نمایندگان او یعنی استانداران در فرآیندی سلسله مراتبی متولی امور شهری را برگزیده و عزل می کنند. در این جا، شهرداری و مدیران آن به عنوان جزیی از بوروکراسی دولتی تعریف شده و قوه مقننه کشور در نقش قانونگذاری این حیطه نیز در می آید. موارد مربوط به امور جزیی نیز از سوی بخشهای بالای سلسله مراتب به صورت بخشنامه به سطوح پایین تر اعلام می شود. در این الگو بودجه شهرداری ها ذیل بودجه دولت و استانداری ها بوده و دولت بر کار آنها نظارت می کند. اغلب عنوان می شود مزیت الگوی فوق هماهنگی بخش های مختلف است ولی عیب آن گسترده شدن حوزه وظایف و بیگانگی آن به مسائل مناطق خاص ذکر می شود این نقدها باعث شده تا الگوی تمرکزگرایانه در مدیریت شهری منسوخ شده و به شیوه های جدیدی اندیشیده شود. آنچه که ما در اینجا «الگوهای نوین» نام می دهیم در حقیقت نوین نیست و ریشه در تاریخ پیدایی شهری وسیع و امروزی در اروپای غربی و حتی پیش از آن دارد. فارغ از تجربه دولت شهرهای یونان که در آن مردم خود مستقیما متولیان امور خود را بر می گزیدند و مستقیما در امور شهر اظهار نظر می کردند در شهرهای اواخر قرون وسطی و اوایل رنسانس خصوصا ایتالیا، فرانسه، آلمان و انگلستان بود که با پیدایش شهرهای جدید که در آن بورژواهای مشغول تجارت ساکن بودند نیاز به مدیریت محلی خاصی پدید آمد. شهر بزرگ می شد و نیازهای خاص خود را داشت. در این میان دولت های فئودالی پایان سده های میانه فاقد توانایی رسیدگی به نیازهای جدید بر آمده از دوران جدید بودند. بدین لحاظ به نحو خودجوشی گروه های شهری شورا مانندی پیدا شدند که در آن مردم و معتمدین آنها به تصمیم گیری و تبادل نظر در امور شهر و اداره بهتر آن می پرداختند. به تدریج این امر سازمان یافته تر شده و با مشخص تر شدن شاخصه های دولت جدید دارای تفکیک قوا، اداره امور شهر نیز به عنوان نوعی «حکومت داری» مطرح شد. لذا آنچه امروز «حکومت های محلی» و به نحو مشخص تر شورا و شهرداری ها نامیده می شود اساسا امری کهن بوده و توسط دولت های جدید به وجود نیامده بلکه به نوعی می توان گفت دولت های ملی نوین از دل این حکومت های محلی سر برآورده اند. می دانیم که در سیستم تفکیک قوای منتسکیویی رایج در جهان امروز قوای مقننه، مجریه و قضائیه در عین تفکیک در تلاش برای نوعی هماهنگی و نظارت بر یکدیگرند که امری بدیهی انگاشته می شود. در سطح حکومت های محلی شهرداری ها و شوراها این امر چگونه است چنانچه گفتیم اساسا دولت هایی وجود دارند که به نحو جالبی اساسا هیچ حکومتی محلی را به رسمیت نمی شناسد و به شیوه انتصاب شهردار از سوی مقامات اجرایی، آنرا ذیل دولت و سازمان آن قرار می دهند. درحالی که معایب آن آشکار شده است ولی در کشورهایی که ساختار حکومت های محلی به رسمیت شناخته شده است از حدود ۲۵۰ سال گذشته ۳ الگوی مدیریت شهری وجود داشته که در هر مکان و زمانی به فراخور حال یکی از آنها رواج داشته است. نیازی به گفتن نیست که آنچه ما حکومت محلی می نامیم شامل دو نهاد شورای شهر«انجمن شهر و شهرداری یا دهیاری » ها است. همانگونه که در سطح حکومت ملی، نوعی تفکیک قوا وجود دارد، اغلب شورای شهر چونان قوه مقننه امور شهری و شهرداری و دهیاری ها به مثابه قوه مجریه به حساب می آیند. در مورد قوه قضائیه در شهر جز در برخی کشورها، حکومت های ملی، قوه قضائیه را در انحصار خود نگاه داشته اند. آنچه ما در بالا به عنوان سه الگوی مدیریت شهری در حکومت های محلی نامیدیم از تعریف نحوه رابطه قوه مقننه شهر شورا و قوه مجریه شهر شهرداری ها پدید می آید که در زیر توضیح داده می شود. در الگوی نخست که بدان الگوی کمیسیونی نام داده اند، در حقیقت تفاوتی میان شورا و شهرداری وجود ندارد. مردم در فرآیندی انتخابی مجموعه ای از افراد را به عضویت شورا بر می گزینند. شورای فوق دست به انتخاب شهردار می زند و تنها یک شخص را از میان اعضای خود به نحو سمبلیک به شهرداری برمی گزیند ولی در واقع هر یک از اعضای شورا متولی اجرای بخشی از امور شهری می شوند و در مقابل کل شورا مسئولند. طبیعی است که این الگو تنها در شهرهای کوچک قابلیت اجرا داشته است و در سطح کلان شهرها امکان آن وجود ندارد. از آن گذشته اجرایی شدن احتمالی آن نیازمند نهادینگی فوق العاده مشارکت شهروندی در اداره امور است که در اغلب کشورهای جهان سوم این امر مقدر نیست و در نهایت الگوی فوق باعث نابسامانی بیشتر اوضاع شهر، بخشی شدن مدیریت، فساد و... خواهد شد و اینها مسائلی است که باعث می شود امروزه دیگر به آن ارجاع نشود. سیستم دوم رابطه شورا و شهرداری ها یا شیوه دوم مدیریت شهری حکومت محلی آن است که مردم عده ای از افراد را به نمایندگی خود برمی گزینند و آنها را در جایگاه شورا قرار می دهند و این افراد در مقام قوه مقننه از طریق رای گیری میان خود شهردار شهر مدنظر خود را بر می گزینند. شهردار منتخب شورا نیز ساختار مدیریت شهرداری را با ترکیبی از صلاحدید خود و شورا بر می گزیند. در اینجا باید اشاره کرد که در این الگو امکان غالب بودن شورا بر شهردار یا بر عکس وجود دارد. الگو بازتاب الگوی پارلمانی در گزینش نخست وزیر توسط مجلس است. در کشورهایی که نخست وزیر در مقام عالی ترین مقام اجرایی قرار دارد، از طریق انتخابات مجلس، حزب اکثریت، فرد مدنظر خود را در مقام نخست وزیر قرار می دهد و قادر به استیضاح و برکناری او است. نمی توان ناگفته گذارد که الگوی پارلمانی ایجادکننده تلاطم و بی ثباتی شدید در دولت ها، جدال های بیهوده در مجلس و... خواهد شد. امری که در جمهوری چهارم
فرانسه باعث فلج شدن دولت ها شده و ژنرال دوگل و مردم فرانسه را به سوی الگوی ریاستی حکومت متوجه کرد. در الگوی پارلمانی در رابطه شورا و شهردار بی ثباتی شهردار و وابستگی شدید او به شورا و اعضای آن، او را وامی دارد تا دائما در پی بر آوردن خواست های اعضا شورا باشد در حالی که در نهایت خود وی پاسخگوی نابسامانی ها خواهد بود. در اینجا شورا به یک نهاد صرف بی ثبات کننده بدون هیچ خروجی مثبت تبدیل می شود که کارکرد آن ناکارآمدسازی همه چیز و همه کس است. الگوی سوم الگوی ریاستی مدیریت امور شهری است که نظیر خود را در حیطه حکومت ملی نیز داراست. باید گفت از زمان شکل گیری الگوهای حکومت محلی الگوی ریاستی در کنار الگوی پارلمانی به یک اندازه مطرح بوده است. ولی در گذر زمان و گسترده تر شدن مسائل شهری، نظرات بیشتر به سوی الگوی ریاستی متوجه شده است. اما الگوی ریاستی چیست در این الگو مردم از سویی اعضای شورا را بر می گزینند و از سوی دیگر به نحو مستقیم شهردار را انتخاب می کنند. در اینجا شورا در مقام قوه مقننه شهر، قانونگذار و ناظر امور شهر است و شهردار قوه مجریه آن. نظیر این الگو در الگوی ریاستی حکومت های ملی اجرا می شود. مردم از یک سو نمایندگان مجلس و از سوی دیگر رئیس جمهور را گزینش می کنند و آنها بر یکدیگر نظارت و کنترل دارند. گفتنی است که در الگوی سوم است که اساسا «شهردار» معنای محصل دارد. زیرا به نحو سنتی فرد منتخب از سوی شورا برای اداره امور شهر را «مدیر شهر» می نامیدند نه شهردار. امروزه در اکثریت کشورها الگوی سوم رایج است حتی در کشورهایی که دارای ساختار فدرالیستی هستند. در بسیاری از کشورهایی که ما شاهد الگوی پارلمانی حکومت ملی هستیم، در سطح محلی به واسطه تجربیات حاصل از سال ها کار اجرایی، الگوی ریاستی در حال اجرا است مانند انگلستان و هندوستان. در کشور ما سیستم حکومتی ریاستی بوده و گزینش مستقل مجلس و رئیس جمهور از یکدیگر برقرار است. در این وضعیت آشفتگی امور امری طبیعی می نماید. شایسته است مطابق الگوهای رایج در کشورهای توسعه یافته، حرکتی به سوی الگوی ریاستی در مدیریت شهری ما شود تا از عناصر ناکارآمد کننده حکومت های محلی برخاسته از الگوی پارلمانی پرهیز شود. در این میان البته قابل بررسی و تامل خواهد بود اگر گامی به پیش نهاده و حتی به این بیندیشیم که به جای انتخاب مستقیم شهردار یا شورای شهر مرکزی به محلات رجوع کنیم. به این معنا که با قدرت بخشی به شورایاری ها و دقت در برگزاری انتخابات آنها شهردار مرکزی و یا نمایندگان شوراهای مرکزی از میان ایشان برگزیده شود. قطعا همگان اذعان دارند که این شیوه تا چه میزان ارتباط مدیریت شهرها و بدنه اجتماعی را محقق خواهد کرد.
بررسی عوامل مؤثر بر عملکرد مجموعه مدیریت شهری
تهیه و تنظیم : مهندس علی خزایی کارشناس تأسیسات شهری و ساختمان
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 11
راهپیمایی شهری در تهران
انقلاب ۱۳۵۷ (خورشیدی) ایران، شناخته شده به انقلاب اسلامی، قیامی بود که به رهبری آیت الله خمینی و با شرکت اکثر مردم و احزاب ، و روشنفکران ایران، نظام پادشاهی این کشور را سرنگون، و پیشزمینهٔ روی کار آمدن نظام جمهوری اسلامی در ایران را فراهم کرد. انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن سال ۱۳۵۷ به پیروزی رسید.
پیشینه و علل
انقلاب ۱۳۵۷ایران بعد از تجربه نهضت مشروطه و کودتای ۲۸ مرداد و به دنبال قیام ۱۵ خرداد۱۳۴۲ به وقوع پیوست.
رهبران انقلاب از آغاز بر سه نکته بیش از هرچیز تاکید داشتند:چیرگی بر استبداد حاکم،ایستادگی در برابر اعمال نظر دول خارجی و مسائل فرهنگی(به خصوص اسلامی)،همین سه عامل زمینهای برای اتحاد اکثر احزاب،جریانها و گروهها شد.
هرچند انقلاب ایران بعدها تا حدودی از این اتحاد فاصله گرفت و زمینه برای ایجاد اپوزسیون مخالف محیا شد،ولی همچنان بسیاری از شخصیتها و احزاب موثر در جریان انقلاب به طور قانونی در داخل کشور فعالیت سیاسی دارند.
۲۸ مرداد ۱۳۳۲
مقاله اصلی: کودتای ۲۸ مرداد
انگلستان پس از کوتاه شدن دست خود از صنعت نفت ایران، منابع بسیاری را در منطقه و خصوصا ایران از دست داده بود، با قطع امید از رسیدن به توافق، وارد مطالعه طرح یک کودتای نظامی شد. آمریکا نیز با انگلیس در این طرح همکاری داشت.
۱۶ آذر ۱۳۳۲
از مهمترین حرکتهای سیاسی و دانشجویی در تاریخ ایران، اعتراض دانشجویان در ۱۶ آذر ۱۳۳۲ به ورود معاون رئیس جمهور آمریکا، ریچارد نیکسون، به خاک ایران پس از کودتای ۲۸ مرداد بود. دانشجویان دانشکدههای فنی، حقوق و علوم سیاسی، علوم، دندانپزشکی، پزشکی و داروسازی در دانشکدههای خود تظاهراتی علیه رژیم کودتا برپا کردند. روز ۱۵ آذر تظاهرات به خارج از دانشگاه کشیده شد و مأموران در زد و خورد با دانشجویان، شماری را مجروح و گروهی را دستگیر و زندانی کردند. این درگیریها منجر به شهادت سه تن از دانشجویان به دست مأموران حکومت پهلوی شد.
۲ فروردین ۱۳۴۲
حمله به مدرسه فیضیه قم درروز ۲ فروردین ۱۳۴۲ شمسی مطابق با روز وفات امام جعفر صادق روی داد. پس از این که رژیم پهلوی لایحهٔ انجمنهای ایالتی و ولایتی و نیز لوایح ششگانه و انقلاب سفید (شاه و ملت) را مطرح کرد، روحانیون و در رأس آنها آیت الله خمینی ساکت ننشستند، و عید سال ۴۲ را عزای عمومی اعلام کردند. پس از آن در سرکوب مدرسه فیضیه گروهی از طلبهها کشتهشدند.
۱۵ خرداد۱۳۴۲
در سحرگاه ۱۵ خرداد ۱۳۴۲،رژیم شاه به خانه آیت الله حمینی در قم یورش بردند و آیت الله خمینی را که روز پیش از آن در روز عاشورای حسینی در مدرسه فیضیه قم، سخنانی بر ضد حکومت گفتهبود،دستگیر و به زندانی در تهران منتقل کردند.چند ساعت بعد از حادثه مردم قم به خیابانها ریختند و دست به تظاهرات زدند . همین صحنه در تهران و چند شهر دیگر به وجود آمد.رژیم نیز برای آرام کردن این تظاهرات دست به اسلحه برد. در این روز حدود ۱۵ هزار نفرانقلابی به خاک و خون کشیده شدند.پس از این واقعه در تهران و قم و سایر شهرها دولت به دستگیری و محاکمه روحانیون و مردم پرداخت.
۴ آبان ۱۳۴۳
آیت الله خمینی در این روز بر ضد تصویب لایحه کاپیتولاسیون در مجلس شورای ملی در شهر قم به سخنرانی پرداخت،وی در این سخنرانی سعی کرد ضمن تبیین نظرات خود در مورد لایحه مذبور خطر آن برای مردم و استقلال و تمامیت ارضی کشور را گوشزد کند.
در طی این سخنرانی وی بارها به آمریکا و شخص شاه حمله لفظی کرد.
گوشهای از این سخنرانی:
اگر یک خادم امریکایی یا یک آشپز امریکایی مرجع تقلید شما را در وسط بازار ترور کند، زیر پای خود منکوب کند، پلیس ایران حق ندارد جلوی او را بگیرد! دادگاههای ایران حق محاکمه ندارند! ...باید پرونده به امریکا برود و در آنجا اربابها تکلیف را معین کنند...دولت ایران با کمال وقاحت از این امر ننگین طرفداری کرد.ملت ایران را از سگهای امریکایی پستتر کردند! ..چرا! برای اینکه میخواستند وام بگیرند امریکا خواست که این کار انجام شود.
۱۳ آبان ۱۳۴۳
در پی سخنرانی آیت الله خمینی در روز ۴ آبان بر علیه تصویب لایحه کاپیتولاسیون،حکومت وقت تصمیم به تبعید وی به ترکیه گرفت، در روز ۱۳آبان ۱۳۴۳ ماموران ساواک((سازمان امنیت و اطلاعات کشور)) آیت الله خمینی را در قم دستگیر و به وسیله هواپیمای نظامی به ترکیه تبعید کردند.
۲۰ مهر ۱۳۵۰
جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی ایران در تخت جمشید و با حضور سران و سفرای بسیار از کشورها در ۲۰ مهر ۱۳۵۰ آغاز شد.
به عقیده بسیاری از ناظران هدف محمدرضا شاه از برگزاری این جشنها، یادآوری قدرت و ابهت باستانی ایران، به رخ کشیدن ثبات، امنیت و قدرت فعلی(خصوصا برای همسایگان عرب) و همچنین اصالت بخشی به شکل حکومت پادشاهی خصوصا در عرصه بین المللی بود.
مهمترین انتقاد مخالفین بر این جشنها در واقع حول هزینههای سنگین برای برگزاری آن بود، برخی منابع این هزینهها را تا سیصد میلیون دلار نیز اعلام کردهاند.
۱۱ اسفند ۱۳۵۳
در ۱۱ اسفند ۱۳۵۳ محمدرضا شاه دستور تشکیل حزب سراسری و واحد رستاخیز را اعلام کرد،این اولین بار در تاریخ نوین سیاسی ایران بود که این کشور به روش تک حزبی اداره میشد.
۲۵ اسفند ۱۳۵۴
در آخرین روزهای سال ۱۳۵۴ دو مجلس سنا و ملی طرح تغییر تاریخ هجری به شاهنشاهی را مطرح و تصویب کردند،این امر ظاهرا در راستای سکولاریزه کردن حکومت برداشته میشد ولی عملا آتش خشم مخالفین را برافروخت و مخالفتهایی را نیز برانگیخت.
وقایع سال ۱۳۵۷
۱۰ فروردین
در روزهای نهم و دهم فروردین مردم یزد طی اعتراضاتی که به خشونت کشیده شد خواستار آزادی زندانیان سیاسی و بازگشت رهبران انقلاب(در راس آنها آیت الله خمینی)شدند.
۲۵ اردیبهشت
در پی اوجگیری تظاهرات و درگیریهای مردم با عوامل رژیم پهلوی ، دولت جمشید آموزگار به مأمورین نظامی و انتظامی در برابر آشوبها دستور شدت عمل داد.
۱۵ خرداد
به مناسبت سالگرد ۱۵ خرداد در تهران و شهرستانها تعطیل و اعتصاب سراسری اعلام گردید.
۲۱ مرداد
درگیری خونین در اصفهان و اعلام حکومت نظامی در این شهر که توسط فرماندار نظامی شهر به اجرا درآمد.
۲۵ مرداد