لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 21
طرح و نقشه و ساختار شهری
طرح فضای شهراز روی نقشه شهر ، عکس هوایی عمودی و مایل و یا از روی ماکت و یا طرح برجسته ی شهر مشخص می شود . چنین طرحی بیانگر وسعت ، محیط و حدود جغرافیایی شهر و چگونگی استفاده از زمین شهری و تشکیلاتی است که روی این فضا پیاده می شود .
نقشه ی شهر معرف تاریخ شهر و در عین حال نمودار تاثراتی است که از مکان فیزیکی خود پذیرفته است . شهری که در انتهای دره تنگ جایگزین می شود توسعه آن محدود و ساختمان های آن به هم فشرده خواهد بود و اگر در ملتقای دو رودخانه مکان یابی کند در مسیر جریان رودخانه ها گسترش خواهد یافت و شهری که بر مئاندرو رودخانه یی خزیده است توسعه ی آن به خارج از مسیر رودخانه ساده نیست . مگر آ« که پلی بر پشت آن نشاند و به آن سوی دیگر رودخانه لغزید در چنین شرایطی همه محورهای ارتباطی جهتی به سوی پل خواهندداشت و جهت یابی راهها در نقشه جغرافیایی شهر نیز انعکاس خواهد یافت .
نقشه شهر بازتاب معتقدات ، باورها و طرز تفکر و اندیشه مردمی است که در محدوده جغرافیایی شهر زندگی می کنند . چیزی که در بنارس سخت به چشم می خورد پله های بلندی است که به سوی آبهای متبرک فرود می آید و در بالا و پشت خود دو هزار معبد و بیوت زوار قصور امرا و شاهزادگان و پناهگاههای مستمندان و رنجوران را نگاه می دارد . چنین ساختاری انعکاسی از معتقدات مردم شهری است که بر نقشه شهر تابیده است . در کشورهای اسلامی جایگزینی مشاهد متبرک ، زیارتگاهها و مساجد جامع در مرکز ثقل شهر به عنوان عامل تمایز شهر از روستا و به مثابه کانون فعالیت های علمی، اجتماعی و مذهبی و سیاسی در شکل پذیری و ساختار شهری اثر گذاشته و خطوط مهم ارتباطی را متوجه همین مکانهای مقدس می کند و بر همین علت است که شهرسازان روبه سمت زیارتگاهها و معابد از ارتفاع بنا هم می کاهند تا در حفظ و نمایش عظمت آنها گامی برداشته شود . در نقشه جامع شهر مشهد جایگزینی مرقد مطهر امام هشتم شیعیان در میان وسیعی پیش بینی شده است که چهار محور ارتباطی در این میدان با هم گره خورده و ساختمانها و هتل های مرتفع پیرامون آرامگاه که سابقا مانع رویت این بنای عظیم مذهبی بود در هم کوبیده شده است . مسلما ایجاد راههای زیرگذر این میدان وسیع از شدت تراکم و حرکت وسایل نقلیه و بالمال از آلودگی هوا و صدای آن خواهد کاست و سکوت و آرامش خاصی را بر این فضای مذهبی خواهد بخشید . این چنین برنامه ریزی شهری جز بازتابی از تعلق خاطر مردم بر مبانی مذهبی شان نتواند بود . در شهرهای کشورهای کاتولیک مذهب نیز جهت گیری راههای ارتباطی شهر به سوی کلیساها نموداری از باور مذهبی مردم است .
نقشه شهر می تواند پاسخگوی نقشی باشد که شهر در آینده به عهده خواهد گرفت : در شهرهای بازرگانی کهن به منظور حمل ساده کالاها راههای ارتباطی مستقیم احداث می شد و برای امروز نیز در شهرهای بندری بیشترین خطوط ارتباطی مستقیما متوجه بندر است تا حمل و نقل و توزیع کالاها به سرعت انجام پذیرد . در گذشته شهرهای نظامی با حصار دایره ایی و یا کثیرالاضلاعی محافظت می شد و ساخت انی همه راه و حصار در نقشه شهر نقش می بست .
نقشه شهر معرف بافت شهر است . بافت شهر تنیده یی است از خانه ها که به تبع شرایط طبیعی به ویژه توپوگرافی شهری به طور فشرده یا نافشرده و با نظم خاصی در محدوده کوچکترین واحد تقسیمی شهر ، یعنی بلوک ها و محلات شهری ، جایگزین شده است و در جمع سیمای جغرافیایی ویژه یی بر شهر داده است . بلوک هابه وسیله ی راههای به قطعات جدا از هم تقسیم می شود و این قطعات کم و بیش هندسی شکل هستند . بافت شهر ممکن است آشفته و نامنظم باشد و شکل هندسی به خود نگیرد . چنین بافتی را در بخش های قدیمی شهرهایی که به طور اتفاقی مکان یابی کرده اند و یا روستاهایی که به زیر سلطه شهرها رفته و هنوز به قیافه سابق خود مانده اند می توان دید .
اصولا شهرها به ویژه شهرهای نوساز بافت هندسی شکل دارند . و به شکل چهارگوش و مربع در می آیند در چنین بافتی بلوک ها و قطعات منظم و راههای ارتباطی مستقیم و عمود بر هم کشیده می شوند .
گونه دیگر از بافت هندسی دایره شکل است تحقق آن به مانند بافت چهارگوش ساده نیست . ترکیب دو بافت مربعی و دایره یی امکان پذیر است ولی این ترکیب به ندرت انجام میگیرد .
شهر با هر بافتی که باشد بلوک های داخل آن نشانگر تراکم ساختمانی است که به وسیله راههای از هم جدا می شوند . بعضی از راهها مستقیم و متناسب با عبور وسایل نقلیه ارتباطی و برخی دیگر بر حسب توپو گرافی زمین با نگاهی است است و در یک سطح قرار نگرفته و چه بسا که بن بست اند و جز به جابجایی ساکنان مسیر راه برای عامه مردم فرصت عبور نمی دهند . در شهرهای قدیمی آفریقا و بازارهای شهرهای خاور میانه با این قبیل راههایی که واحدهای فروش و بازرگانی را در کنار خود دارند . می توان آشنا شد . این معابر سرپوشیده و گهگاه روباز به مانند گالریهایی در تمرکز امور بازرگانی و توریستی ایفای نقش می کنند . بازارهای سرپوشیده و طاق دار تهران ، اصفهان شیراز و مشهد و تبریز و بازار فعال و توریستی روباز کمرآلتی شهر ازمیر ترکیه نمونه گویایی از معابر عمومی است که انحصارا برای پیاده ها امکان عبور می دهند . معابر روباز و چه بسا عریض ، عامل مهم تقسیم بلوک های شهری است و بخش مهم از این معابر را برای حرکت خودروها اختصاص می دهند و بخش دیگر بر حرکت پیاده ها و توقف وسایل نقلیه انفرادی در نظر می گیرند . منتهی جابجایی وسایل نقلیه در راههای میان شهری با کل فضای معابر (به ویژه آن قسمتی که برای حرکت وسایل نقلیه منظور شده ) و با کیفیت اشغال بلوک هاز از لحاظ تراکم ساختمانی و جمعیتی در رابطه است .
عامل اساسی دیگری که در بافت شهر تاثیر می گذارد محتوی و ترکیب اجتماعی محلات سکونتگاهی است چرا که محلات مرفه قطعات وسیعتر ، بلوک های منظم و راههای عریض تر و تراکم کمتر دارد .در صورتی که در محلات کم درآمد و کارگری قطعات محدود و بلوک ها نامنظم و با وجود تراکم جمعیتی راههای ارتباطی کم عرض و باریک اند . بافت شهری را که بدینسان شکل گرفته مشکل می توان تغییر داد . چرا که تغییرات بنیادی در بافت شهرها جز با صرف هزینه های هنگفتی مقدور نیست مگر آن که بربهسازی بافت در سطحی محدود اکتفا کرد .
نقشه ی شهر را که به عنوان عامل مهم تاثیر گذار روی بافت شهر عمل می کند به گونه های مختلف توان دید .
1 – الگوهایی از نقشه ی شهری
نقشه آشفته :
نقشه ایست که در طرح و تنظیم آن اندیشه انسانها بکار گرفته نشده است . بلکه تکوین شهر اتفاقی انجام گرفته و راهها ، خیابانها و کوچه های تنگ آن با پیچ و خم هایی با هم جوش خورده اند . اکثر شهرهای اروپایی در قرون وسطی چنین نقشه یی داشتند . به مرور زمان بر اثر وقوع حوادثی چون آتش سوزی ، زلزله و جنگ شهرهای مورد بحث رو به ویرانی رفتند و به
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 16
خلاقیت در زیبا سازی شهری
بسیاری از ما در شهرها زندگی می کنیم ، ولی هنگامی که با کمی دقت به اطراف خود نگاه می کنیم ، در می یابیم شهرها تبدیل به موزه هایی شده اند که نازیبایی ها را به نمایش گذاشته اند. به هنگام طلوع آفتاب ، کوچه ها و خیابانها با دستان زحمت کش و پرکار نیروهای خدماتی شهرداری از آلودگی ها پاک می شوند و در انتهای روز ، تمامی سطح کوچه و خیابانها پر از زباله می شود . کمتر کوچه و خیابانی را می توان یافت که با گل و گیاه و با نظمی در خور تحسین آراسته شده باشد ، به گونه ای که با عبور از آن ، روح انسان تلطیف یابد. در نمای ساختمان ها خبری از بکارگیری فضای سبز نیست و بسیاری از مردم اطلاعاتی در خصوص زیبا سازی و طراحی فضای سبز ندارند و خلاصه کلام آنکه خبری از خلاقیت انسان ها برای زیبا سازی شهر نیست .
بسیاری از ما در شهرها زندگی می کنیم ، ولی هنگامی که با کمی دقت به اطراف خود نگاه می کنیم ، در می یابیم شهرها تبدیل به موزه هایی شده اند که نازیبایی ها را به نمایش گذاشته اند. به هنگام طلوع آفتاب ، کوچه ها و خیابانها با دستان زحمت کش و پرکار نیروهای خدماتی شهرداری از آلودگی ها پاک می شوند و در انتهای روز ، تمامی سطح کوچه و خیابانها پر از زباله می شود . کمتر کوچه و خیابانی را می توان یافت که با گل و گیاه و با نظمی در خور تحسین آراسته شده باشد ، به گونه ای که با عبور از آن ، روح انسان تلطیف یابد. در نمای ساختمان ها خبری از بکارگیری فضای سبز نیست و بسیاری از مردم اطلاعاتی در خصوص زیبا سازی و طراحی فضای سبز ندارند و خلاصه کلام آنکه خبری از خلاقیت انسان ها برای زیبا سازی شهر نیست .
حال این سوال در ذهن ما شکل می گیرد که چرا کوچه ها و خیابان ها نازیبا هستند؟
شاید چندین علت وجود دارد:
1- روشی برای مشارکت دادن مردم در زیباسازی شهری طراحی نشده است .
2-مردم از آموزش های لازم برای یک زندگی شهروندی موفق برخوردار نشده اند
3-مردم هنوز به نقش زیبا سازی شهرها و تاثیرات روانی آن بر جسم و روان خود اطلاع ندارند.
4-مردم گاهی زیباسازی شهرها را با چراغانی کردن و مصرف بی رویه برق مترادف می دانند.
5-فرصتی برای خلاقیت انسان ها برای زیباسازی شهرها در نظر گرفته نشده است .
هنگامی که از یک مجتمع مسکونی و یا منزل شخصی خود خارج می شویم و به داخل کوچه می رویم در می یابیم که به محیطی قدم گذاشته ایم که دیگر کسی در فکر زیبا نمودن آن نیست و شهرداری نیز از منابع انسانی کافی برای حضور در تمامی اجزای شهر برخوردار نیست و چه بسا برای حضور در تمامی قسمت های شهر ، نیاز به لشکری بیکران از انسانهاست که امکان تامین آن نیز امکان پذیر نخواهد بود و تنها باید روشی جدید برای مشارکت مردم در زیبا سازی کوچه ها خلق کرد.
یکی از پیشنهاداتی که می توان برای خلاقیت در زیباسازی و طراحی فضای سبز کوچه ها مطرح نمود ، ایجاد مدیریت کوچه ها و خیابان هاست .
امروزه ضروری است اهالی یک کوچه با انتخاب یک فرد شایسته ، رقابتی را با دیگر کوچه ها برای پدید آوردن مکانی زیبا آغاز نمایند و اگر قوانینی برای شکل گیری مدیریت کوچه ها با مشارکت مردم تدوین شود ، می تواند نتایج زیر را در پی داشته باشد:
1- ایجاد اوقات فراغتی سالم برای مردم در کوچه ها برای زیبا سازی
2-پدیدار شدن خلاقیت های جمعی برای زیبا سازی
3-شناخت مردم نسبت به یکدیگر و شکل گیری فعالیت های جمعی در سطح یک کوچه
4-شناخته شدن افراد توانمند و متخصص در یک کوچه و بهره گیری از این قابلیت جهت تحول در زیبا سازی
5-رشد همبستگی در میان مردم یک کوچه و گره خوردن سرنوشت افراد به یکدیگر
6-ایجاد روح جمعی در محیط یک کوچه و ارتباط نزدیکتر مردم به یکدیگر و یاری رساندن به یکدیگر در مواقع سخت
7- افزایش امنیت به علت حساس شدن مردم نسبت به سرنوشت یکدیگر
8- افزایش دانش و مهارت مردم یک کوچه در اثر آموختن از یکدیگر و انجام تجربیات جدید در زمینه زیبا سازی
9-تلاش مردم جهت جلوگیری از آلودگیها در شهر و آموزش کودکان در اثر این مشارکت جمعی
10-شناسایی افراد نخبه در عرصه زیباسازی و بکارگیری از وجود آنان در تصمیم گیریهای کلان شهر
12-زیبایی شهر و علاقمندی جهت پیاده روی در کوچه ها ها و لذت بردن از زیباییها و ایجاد مناظر بدیع و نو در شهر به گونه ای که شهر تبدیل به یک موزه می شود.
13-آرامش روانی به علت ایجاد محیط زیبا
14-فعال شدن کلاس های زیبا سازی در شهرها و ارتقاء فرهنگ زیباسازی و طراحی فضای سبز شهری
15-برگزاری مسابقات شهری در خصوص انتخاب زیباترین کوچه های شهر به همراه جوایز ویژه برای ساکنین آنها و حمایت مالی از کوچه ها توسط شهرداری و تبدیل آنها به مکان هایی برای بازدید توریست های خارجی
16-ایجاد تحول در شهرها و همه گیری آن در سطح کشور
17- تبدیل کشور به یک جاذبه توریستی در سطح دنیا و تعامل با دیگر فرهنگ های جهان و تکامل فرهنگی کشور و زمینه سازی برای ایجاد رشد وتوسعه سریع تر
اصول طراحی باغ ایرانی
طراحی باغ ایرانی را می توان در اصول زیر خلاصه نمود.
الف ) سلسله مراتب
بر اساس این اصل فضاها و عناصر مختلف بر اساس اهمیت، ارزش کارکردی و بسیاری از عوامل دیگر در کنار هم قرار می گیرند. در طراحی اغلب باغ های ایرانی این اصل به خوبی دیده می شود. سلسه مراتب در باغ ها از سردرورودی یا گاهی میدان و آبنمایی در بیرون باغ (جلوخان) شروع و با گذشتن از هشتی و محور اصلی به کوشک باغ می رسد. این اصل را در ارتفاع، رنگ و اندازه عناصر باغ هم میتوان جستجو کرد.
ب)تقارن
تقارن یکی از اصول طراحی به شمار می رود که در دوران باستان در بسیاری از بناهای عمومی و مذهبی به کار رفته است. اصل تقارن را می توان کامل ترین شکل تعادل به شمار آورد که علاوه بر جنبه های زیبا شناسی از لحاظ ایستایی نیز همواره مورد توجه بوده است. در باغ های ایرانی به وفور از این اصل استفاده شده است. کوشک های ساخته شده متقارن بوده و بر روی محور یا مرکز تقارن واقع اند. اوج قرینه سازی را می توان در محورهای اصلی دید. در محور اصلی حتی درختان، درختچه ها و گل ها نیز قرینه کاشته شده اند. باغ های مستطیلی بسته به مکان قرار گیری کوشک، یک یا دو محور تقارن و پلان های مربع اغلب چهار محور تقارن دارند.
) مرکزیت
یکی از امور مهم در ترکیب و سازمان دهی عناصر در بسیاری از فضاهای معماری مرکزیت است و غالبا برای تاکید به مهم ترین قسمت مجموعه مورد استفاده قرارمی گیرد. اصل مرکزیت بیشتر در کوشک ها دیده میشود. خصوصا کوشک هایی با طرح هشت بهشت. این اصل در پلان مربع با وجود کوشک در محل تقاطع محور ها، در اوج خود می باشد.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 40 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فقر و جدایی نژادی در مراکز شهری
خبرگزاری فارس:نرخ فقر در مراکز شهرها بیش از دو برابر حومهشهرهاست و در پارهای مادرشهرها این تفاوت حتی بیشتر است. برای نمونه در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخفقر در حومههای شهر است. توزیع نژادی فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای سیاهپوستان و 12درصد برای سفیدپوستان است
اگرچه مردم فقیر را در هر یک از بخشهای جامعه میتوان مشاهده کرد اما تمرکز و فراوانی آن در میان زنان، کودکانو اقلیتهای نژادی و مراکز شهری بزرگ (در مقابل حومهها یا حوزه آماری کلانشهرها) بیشتر است. این مقاله کاوشی است درباره تداوم و ماندگاری فقر در مراکز شهری ایالات متحد، جدایی نژادی، مسکن فقرا و بالاخره بیکاری و علل آن. کلید واژهها: فقر شهری در آمریکا، تعریف فقر شهری، بودجه فقر، مراکز شهری، حوزههای آماری مادرشهر، سیاستمسکن، فقر و جدایی نژادی و ناموزنی فضایی2. چکیده: واقعیتهایی در باره فقر دولت ایالات متحد امریکاخانواده فقیر راخانوادهای تعریف میکند که "مجموع درآمدهایآن کمتر از مقداری است که برای رفع نیازهایحداقل خانوار ضروری است". برای محاسبه "بودجه فقر" نیز حداقل هزینه غذایی خانوار را درسه ضرب باید کرد، بدین ترتیب خانوارهای بادرآمد کمتر از این مقدار (بودجه فقر)3 فقیرمحسوب میشوند. در سال 1997 میلادی بودجهفقر برای خانوار چهار نفره امریکایی 16400 دلار سه نفره 12802 دلار و یک نفره 8183 دلار تعیینو محاسبه شده است. فقیر کیست و کجا زندگی میکند 1. نژاد اگر چه تعداد فقرای سفیدپوست دو برابر فقرایسیاهپوست و چهار برابر فقرای اسپانیایی زبان تباراست اما نرخ فقر در میان سیاهان و اسپانیایی زبانتبارها به مراتب بالاتر است. در میان اسپانیاییزبان تبارها نرخ فقر پورتوریکوئی تبارها با 36درصد و مکزیکی تبارها 31 درصد از بقیه بیشتراست، در حالی که کوبایی تبارها با نرخ 18 درصددر پایینترین مرتبه قرار دارند. نرخ فقر برای آسیاییتبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک به 3ر13 نرخ کهمتوسط ملی در امریکا است. 2. فقر سالمندان یکی از موفقیتهای مبارزه با فقر پایین آمدن نرخ فقرسالمندان است که در فاصله بین سالهای 1959 تا1997 از 35 درصد به 5ر10 کاهش یافت وقسمت اعظم این بهبودی نتیجه گسترش تامیناجتماعی طی این دوره بوده است. 3. کودکان در سال 1997 در ایالات متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان در فقر زندگی میکردند و این در حالیاست که نرخ فقر کودکان اقلیتها به مراتب بالاتربوده است. 4. محل زندگی نرخ فقر در خارج از حوزههای مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزههای مادرشهری در امریکاست. نرخفقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ فقر درنقاط غیرمرکزی شهرهاست. 5. نوع خانوار نرخ فقر برای خانوارهای با سرپرست زن شش برابراز خانوارهایی که در آنها زن و مرد مشترکاسرپرستی خانوار را بر عهده دارند بیشتر است.علل بالا بودن این نرخ فقر عبارتاست از: الف) زنان سرپرست خانوار باید دائما بین اشتغالو مسئولیتهای خانوادگی در نوسان باشند. ب) به طور متوسط حقوق و دستمزد زنان از مردانکمتر است. ج) تعداد زیادی از خانوارهای با سرپرست زن ازحمایت و کمک پدر غایب فرزندانشان محرومهستند. د) آموزش نرخ فقر و سطح آموزش رابطهای معکوس با همدارند. نرخ فقر در میان افراد زیر دیپلم دو برابردارندگان دیپلم متوسطه و ده برابر فارغالتحصیلانآموزش عالی است. نوع اشتغال فقیران بیش از نیمی از خانوارهای فقیر آنهایی هستند که(سرپرست خانوار.م) کار نیمه وقت دارد و تنها 15آنها کار تمام وقت دارند. در صورتی که مزد هرساعت کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک خانوارچهار نفری نیز حتی با کار تمام وقت هم ممکناست به خانواده فقیر تبدیل شود. بدین ترتیبشغل تمام وقت به تنهایی برای برون رفت از فقرکافی نیست مگر اینکه درآمد سرپرست خانوار ازحداقل دستمزد کمی بالاتر و بیش از یک نفر درخانوار شاغل باشد. در واقع تعداد زیادی ازخانوارهایی که از دایره فقر بیرون هستند و فرد اولخانواده ساعتی کمتر از 20ر8 دلار میگیرد ازاشتغال نفر دوم بهرهمند هستند. فقر در مراکز شهرها نرخ فقر در مراکز شهرها بیش از دو برابر حومهشهرهاست و در پارهای مادرشهرها این تفاوتحتی بیشتر است. برای نمونه در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخفقر در حومههای شهر است. توزیع نژادی فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای سیاهپوستان و 12درصد برای سفیدپوستان است، در حالی که تنها5ر19 درصد فقیران سیاهپوست و 6ر6 درصدسفیدپوستان حومهنشین هستند. انزوای محل اقامت یا جدایی نژادی یکی از ویژگیهای شهرهای ایالات متحد جدایی وانزوای نژادی محلات است. نماد این واقعیت ایناست که بیش از 23 (قریب 70%) سیاهانی که درمادرشهرها زندگی میکنند در مناطق مرکزیشهرها اقامت دارند و تنها 13 سفیدها در این مناطقاقامت دارند. به عبارت دیگر تنها 13 سیاهان درمناطق حومهای شهرهای بزرگ اقامت دارند، یعنیدو برابر کمتر از سفیدپوستان. خواهیم دید کهتمرکز سیاهان در مراکز شهرها یکی از دلایلمحرومیت آنها از دسترسی به مشاغل حومهها ونرخ بالای فقر در مراکز شهرهاست. واقعیتهایی در باره انزوای محلات نژادی یکی از راههای کمی کردن میزان جدایی و انزواینژادی شاخص یا نمایه ناهمگنی است. اینشاخص نشانگر سهم عددی یک گروه نژادی استکه باید برای رسیدن به یک پیکربندی کاملا همگناز نظر فضایی جا به جا شوند یا دوباره اسکانیابند; شاخصی که در هر سرشماری ترکیب نژادیحوزههای کلانشهری را به طور کلی ترسیم کند. درسال 1990 به طور متوسط شاخص ناهمگنیبرای حوزههای کلانشهری امریکا رقم 69 درصدبوده است که بدان معناست که برای دستیابی بههمگنی کامل 69 درصد سیاهپوستان (یاسفیدپوستان) باید دوباره اسکان یابند. همان طور که نمودار (1) شاخصهایناهمگنی حوزههای مادرشهری نشان میدهد اینشاخصها برای حوزههای مختلف تفاوت زیادی رانشان میدهند. این تفاوت هر چه حوزه مادرشهریبزرگتر باشد بیشتر است. این نمودار همچنینناهمگنترین شهرها را در مقیاس ملی نشانمیدهد، مضافا اینکه این شهرها در ایالتهایشمالی مرکزی قرار دارند و طی چندین دهه گذشتهمیزان انزوای نژادی در آنها تغییر زیادی نکردهاست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .doc ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 40 صفحه
قسمتی از متن .doc :
فقر و جدایی نژادی در مراکز شهری
خبرگزاری فارس:نرخ فقر در مراکز شهرها بیش از دو برابر حومهشهرهاست و در پارهای مادرشهرها این تفاوت حتی بیشتر است. برای نمونه در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخفقر در حومههای شهر است. توزیع نژادی فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای سیاهپوستان و 12درصد برای سفیدپوستان است
اگرچه مردم فقیر را در هر یک از بخشهای جامعه میتوان مشاهده کرد اما تمرکز و فراوانی آن در میان زنان، کودکانو اقلیتهای نژادی و مراکز شهری بزرگ (در مقابل حومهها یا حوزه آماری کلانشهرها) بیشتر است. این مقاله کاوشی است درباره تداوم و ماندگاری فقر در مراکز شهری ایالات متحد، جدایی نژادی، مسکن فقرا و بالاخره بیکاری و علل آن. کلید واژهها: فقر شهری در آمریکا، تعریف فقر شهری، بودجه فقر، مراکز شهری، حوزههای آماری مادرشهر، سیاستمسکن، فقر و جدایی نژادی و ناموزنی فضایی2. چکیده: واقعیتهایی در باره فقر دولت ایالات متحد امریکاخانواده فقیر راخانوادهای تعریف میکند که "مجموع درآمدهایآن کمتر از مقداری است که برای رفع نیازهایحداقل خانوار ضروری است". برای محاسبه "بودجه فقر" نیز حداقل هزینه غذایی خانوار را درسه ضرب باید کرد، بدین ترتیب خانوارهای بادرآمد کمتر از این مقدار (بودجه فقر)3 فقیرمحسوب میشوند. در سال 1997 میلادی بودجهفقر برای خانوار چهار نفره امریکایی 16400 دلار سه نفره 12802 دلار و یک نفره 8183 دلار تعیینو محاسبه شده است. فقیر کیست و کجا زندگی میکند 1. نژاد اگر چه تعداد فقرای سفیدپوست دو برابر فقرایسیاهپوست و چهار برابر فقرای اسپانیایی زبان تباراست اما نرخ فقر در میان سیاهان و اسپانیایی زبانتبارها به مراتب بالاتر است. در میان اسپانیاییزبان تبارها نرخ فقر پورتوریکوئی تبارها با 36درصد و مکزیکی تبارها 31 درصد از بقیه بیشتراست، در حالی که کوبایی تبارها با نرخ 18 درصددر پایینترین مرتبه قرار دارند. نرخ فقر برای آسیاییتبارها 14 درصد و تقریبا نزدیک به 3ر13 نرخ کهمتوسط ملی در امریکا است. 2. فقر سالمندان یکی از موفقیتهای مبارزه با فقر پایین آمدن نرخ فقرسالمندان است که در فاصله بین سالهای 1959 تا1997 از 35 درصد به 5ر10 کاهش یافت وقسمت اعظم این بهبودی نتیجه گسترش تامیناجتماعی طی این دوره بوده است. 3. کودکان در سال 1997 در ایالات متحد 16 (6ر16 درصد)کودکان در فقر زندگی میکردند و این در حالیاست که نرخ فقر کودکان اقلیتها به مراتب بالاتربوده است. 4. محل زندگی نرخ فقر در خارج از حوزههای مادرشهر تقریبا 13بیشتر از حوزههای مادرشهری در امریکاست. نرخفقر در مراکز شهرها دو برابر بیشتر از نرخ فقر درنقاط غیرمرکزی شهرهاست. 5. نوع خانوار نرخ فقر برای خانوارهای با سرپرست زن شش برابراز خانوارهایی که در آنها زن و مرد مشترکاسرپرستی خانوار را بر عهده دارند بیشتر است.علل بالا بودن این نرخ فقر عبارتاست از: الف) زنان سرپرست خانوار باید دائما بین اشتغالو مسئولیتهای خانوادگی در نوسان باشند. ب) به طور متوسط حقوق و دستمزد زنان از مردانکمتر است. ج) تعداد زیادی از خانوارهای با سرپرست زن ازحمایت و کمک پدر غایب فرزندانشان محرومهستند. د) آموزش نرخ فقر و سطح آموزش رابطهای معکوس با همدارند. نرخ فقر در میان افراد زیر دیپلم دو برابردارندگان دیپلم متوسطه و ده برابر فارغالتحصیلانآموزش عالی است. نوع اشتغال فقیران بیش از نیمی از خانوارهای فقیر آنهایی هستند که(سرپرست خانوار.م) کار نیمه وقت دارد و تنها 15آنها کار تمام وقت دارند. در صورتی که مزد هرساعت کار کمتر از 20ر8 دلار باشد، یک خانوارچهار نفری نیز حتی با کار تمام وقت هم ممکناست به خانواده فقیر تبدیل شود. بدین ترتیبشغل تمام وقت به تنهایی برای برون رفت از فقرکافی نیست مگر اینکه درآمد سرپرست خانوار ازحداقل دستمزد کمی بالاتر و بیش از یک نفر درخانوار شاغل باشد. در واقع تعداد زیادی ازخانوارهایی که از دایره فقر بیرون هستند و فرد اولخانواده ساعتی کمتر از 20ر8 دلار میگیرد ازاشتغال نفر دوم بهرهمند هستند. فقر در مراکز شهرها نرخ فقر در مراکز شهرها بیش از دو برابر حومهشهرهاست و در پارهای مادرشهرها این تفاوتحتی بیشتر است. برای نمونه در شیکاگو وفیلادلفیا نرخ فقر مرکز شهر حدود چهار برابر نرخفقر در حومههای شهر است. توزیع نژادی فقر درمراکز شهرها 1ر31 درصد برای سیاهپوستان و 12درصد برای سفیدپوستان است، در حالی که تنها5ر19 درصد فقیران سیاهپوست و 6ر6 درصدسفیدپوستان حومهنشین هستند. انزوای محل اقامت یا جدایی نژادی یکی از ویژگیهای شهرهای ایالات متحد جدایی وانزوای نژادی محلات است. نماد این واقعیت ایناست که بیش از 23 (قریب 70%) سیاهانی که درمادرشهرها زندگی میکنند در مناطق مرکزیشهرها اقامت دارند و تنها 13 سفیدها در این مناطقاقامت دارند. به عبارت دیگر تنها 13 سیاهان درمناطق حومهای شهرهای بزرگ اقامت دارند، یعنیدو برابر کمتر از سفیدپوستان. خواهیم دید کهتمرکز سیاهان در مراکز شهرها یکی از دلایلمحرومیت آنها از دسترسی به مشاغل حومهها ونرخ بالای فقر در مراکز شهرهاست. واقعیتهایی در باره انزوای محلات نژادی یکی از راههای کمی کردن میزان جدایی و انزواینژادی شاخص یا نمایه ناهمگنی است. اینشاخص نشانگر سهم عددی یک گروه نژادی استکه باید برای رسیدن به یک پیکربندی کاملا همگناز نظر فضایی جا به جا شوند یا دوباره اسکانیابند; شاخصی که در هر سرشماری ترکیب نژادیحوزههای کلانشهری را به طور کلی ترسیم کند. درسال 1990 به طور متوسط شاخص ناهمگنیبرای حوزههای کلانشهری امریکا رقم 69 درصدبوده است که بدان معناست که برای دستیابی بههمگنی کامل 69 درصد سیاهپوستان (یاسفیدپوستان) باید دوباره اسکان یابند. همان طور که نمودار (1) شاخصهایناهمگنی حوزههای مادرشهری نشان میدهد اینشاخصها برای حوزههای مختلف تفاوت زیادی رانشان میدهند. این تفاوت هر چه حوزه مادرشهریبزرگتر باشد بیشتر است. این نمودار همچنینناهمگنترین شهرها را در مقیاس ملی نشانمیدهد، مضافا اینکه این شهرها در ایالتهایشمالی مرکزی قرار دارند و طی چندین دهه گذشتهمیزان انزوای نژادی در آنها تغییر زیادی نکردهاست.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 28
دانشگاه شهید بهشتی
عنوان : از بازار تا خانه
( تحلیی موردی در بررسی سلسله مراتب فضای شهری از بازار تبریز تا محله ویجویه)
درس : تاریخ شهر ایرانی
استاد: سرکار خانم دکتر اهدی
ارائه : نسیم دریایی
تابستان 86
چکیده :
آنچه در فضاهای شهری امروزه عمیقاً نادیده گرفته شده است آماده کردن فرد برای مواجهه با فضاهای جدید در شهر است. مفاهیمی چون به استقبال رفتن در یک فضا، اجازه خواستن برای ورود به یک فضای شهری، تغییرات حالت حسی فرد برای تغییر حس مکانی و فضایی و در آغوش کشیده شدن توسط فضاهای شهری که در آن زندگی می کنیم، امروزه از یادها رفته اند. اما با بررسی و تجربه کردن این حس ها به صورت عینی شاید بتوان این مفاهیم را نهادینه کرد. در این پژوهش این بررسی در یکی از قدیمی ترین محلات یک شهر سنتی با پیشینه تاریخی انجام گرفته است در این مقاله حاضر برای تحلیلی دقیق تر تحقیق موردی در محله ویجویه تبریز بر روی سلسله مراتب فضایی صورت گرفته . بی شک انتخاب این محله به دلیل آن است که تغییرات فراوانی در طی زمان بر آن حادث نشده است و آنچه از تغییر احساس در گذر از عرصه های عمومی تاخصوصی یک شهر انتظار داریم را در مقابل چشمانتان به تصویر می کشد.
توصیف های این فضا از بررسی ها و تجربه های مکانی عینی و ذهنی در دو بعد نقشه و سه بعد حضور در فضا نتیجه شده است که به انضمام مقاله فیلم ای از محله پیوست شده است.
فهرست مطالب
مقدمه :
اهداف انتخاب موضوع
عرصه های حرکت های اجتماعی
مختصری در مورد موقعیت جغرافیای و تاریخچه شهر تبریز
بافت تاریخی تبریز
موقعیت محله ویجویه در شهر تبریز
فضاهای شهری محله ویجویه
نحوه ارتباط محله ویجویه با فضاهای عمومی شهری
سلسله مراتب فضائی براساس تعلق فضائی
سلسله مراتب فضائی براساس محصوریت فضا
استقبال در سلسله مراتب فضائی
نتیجه
فهرست منابع و مدارک
مقدمه :
اهداف انتخاب موضوع:
آنچه در فضاهای شهری امروزه به شدت مشهود است عدم رعایت آنچه احساسات انسان را برمی انگیزاند می باشد. به نظر می رسد پیوستگی چندجانبه فضاهای محله ای در شهرهای قدیمی این حس را در شهروند ایجاد می کند که تمام این فضاها کاملاً متعلق به خود اوست و فرد در حرکت از خصوصی ترین عرصه زندگی خود تا عمومی ترین اجتماع انسانی در شهر هیچگونه احساس استقلال و گسستگی از مایملک خود ندارد. این هدفی است که مقاله در پی اثبات آن است. احساسی که معنای واقعی عبارت (شهرماخانه ماست) را در وجود او به وسیله ساخت فضائی عینی و در عین حال ذهنی نهادینه کرده است. او در این فضاها خود را مسئول می داند. مسئولیتی که وادارش می کند آن را سالم نگاه دارد از آسیب حفظ کند. زیبائی اش را افزایش دهد، در جهت رشد و اعتلایش بکوشد و تمام اعضای ساکن در آن را دوست بدارد و در قبال زندگی تمامی آنها احساس مسئولیت کند.
در فضاهای شهری امروزه ما این مفهوم وجود ندارد. هنگامی که یک فرد از خانه و مقرر همیشگی خود بیرون می آید به محض بستن در پشت سرخودش گویا از