لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
جغرافیای روستایی
مقدمه:
تا قبل از جنگ جهانی دوم، جغرافیای روستایی هسته مرکزی مطالعات جغرافیای انسانی را تشکیل میداد. اما پس از آن مطالعات روستایی تا اندازهای اهمیتش را از دست داد و این دقیقاً با رشد سریع تحقیقات در جغرافیای شهری در تضاد است و چنین تضادی اثرات گسترد? مراحل پیشرفت تمدن شهری را خاطرنشان میسازد.
از پیآمدهای انقلاب صنعتی، پیدایش شهرهای پر جمعیت در جهان بود. به این ترتیب نیازمندیهای صنعت و بیش از همه تأمین خدمه و ارتباطات مربوط به آن نه تنها موجب پیدایش مراکز پر جمعیت شد که درجه تراکم جمعیت را در سراسر جهان دگرگون ساخت. برخی نواحی مانند آسیای جنوبی و جنوب شرقی ذاتاً پر جمعیت هستند ولی توزیع جغرافیایی این مراکز تجمع جمعیت، رابطه مستقیمی با درجه صنعتی شدن نواحی جغرافیایی دارد به طوری که پرجمعیتترین شهرها را میتوان در صنعتیترین مناطق جهان جستجو کرد.
انقلاب صنعتی و به دنبال آن انقلاب جمعیتی، دو نیاز اصلی داشتند:
1. مواد اولیه کشاورزی بیش از پیش برای مصرف صنایع جدید.
2. مواد غذایی به مراتب بیشتر برای جمعیت افزایش یافته و پر مصرف جدید.
این دو نیاز از آغاز انقلاب صنعتی تا به امروز نه تنها کاهش نیافته که افزوده تر نیز شده است و جوامع پیشرفته ناگزیر به تأمین و تابع آن میباشند. دو نیازی که در بالا به آن اشاره شد سبب گسترش فضای کشاورزی، بالا بردن هر چه بیشتر تولید و بازده زمین و رویآوری به زراعت علمی و مکانیزه و به گزینی بذر و نهال و بهبود خاک و اصلاح وضع آبیاری و خشکاندن باتلاقها و زهکشی و افزایش مصرف کود و سم و مانند آن گردید.
به این ترتیب صنعت به کشاورزی، و کشاورزی مکانیزه به صنعت بیش از پیش وابسته گردید؛ ضمن اینکه تغذیه جمعیتی کثیر و در نتیجه تأمین مصرفی بالاتر را عهدهدار شد. سود فراوان کشتهای تجارتی (مورد نیاز جوامع صنعتی) و پیدایش صنایع جدید، بسیاری از کشورها را برای انتخاب «کشاورزی یا صنعت» به مطالعه واداشت. سرانجام بحث دربار? اینکه «یک کشور بهتر است صنعتی باشد یا فلاحتی؟» از شکل ابتدایی خویش درآمد و این واقعیت که کشاورزی ضامن زندگی شهری است و حتی صنعت بدون آن قادر به ادامه حیات نیست به خوبی روشن گردید. همچنین تأیید شد که مکانیزاسیون و توسعه زراعت بیتوجه به صنعت جدید غیر ممکن است. واقعیت جالب توجه دیگر اینکه: صنعت جدید، چهره و سطح زندگی انسان را در نواحی مختلف و درجه تمتع او را از مظاهر رفاه عصر جدید متفاوت ساخته و اختلاف عظیمی میان نواحی صنعتی و غیر صنعتی و شهرهای بزرگ و کوچک و به ویژه میان شهرها و روستاها ایجاد کرد تا آنجا که تفاوت میان سطح زندگی در شهر و روستا به عنوان یک ضابطه در تشخیص درجه پیشرفتگی اقتصادی مورد توجه قرار گرفت. روستاهای جهان از دورافتادهترین تا نزدیکترین آنها هنوز هم اکثراً آثار و نشانههای یک اقتصاد بسته را ظاهر میسازند
از ویژگیهای یک روستا این است که قبل از هر چیز فعالیت کشاورزی در آن غالب باشد یعنی بیش از پنجاه درصد درآمد ساکنان آن (روستاییان) از طریق کشاورزی (زراعت، باغداری، دامداری، پرورش طیور، پرورش ماهی یا زنبور عسل و ...) تأمین میگردد. وانگهی روستا میتواند بدون نیاز به شهر به حیات خود ادامه دهد، در حالی که شهر بی وجود روستا و بدون بهرهگیری از منابع آن محکوم به نابودی است
از مهمترین ویژگیهای روستا غالب بودن فعالیت کشاورزی در آن میباشد
دنیای جدید تحت تأثیر نیاز اقتصادی ناگزیر شد رابطه خود را به طور روزافزونی با روستاها گسترش دهد و با اعلام این نیاز روستاها را هر چه بیشتر به مراکز صنعتی و شهری مرتبط سازد و عمران روستایی را در مراکز توجه قرار دهد. ولی افزایش تولید و عمران روستاها بدون شناسایی هر چه دقیقتر و کاملتر آنها غیر ممکن است
در میان علومی که به مطالعه روستایی میپردازند (همچون جامعه شناسی روستایی، مردم شناسی روستایی، جمعیت شناسی روستایی، اقتصاد روستایی و جغرافیای روستایی) شاخه جغرافیای روستایی تنها شاخهای است که به شناسایی محیط طبیعی روستا و استعدادهای بالقو? آن در رابطه با معیشت انسان در روستا میپردازد. تجربیات تاریخی حداقل این نکته را در زندگی ملل کشاورز ثابت کرده است که هر قوم به تناسب علم و اطلاعی که از استعدادهای خاک و آب و هوا و مردم محیط خویش داشته بر میزان بازده تولیدی خویش افزوده است
بنابراین دنیای اقتصادی امروز وقتی دربار? روستاها بحث میکند دو موضوع را مد نظر دارد
1. افزایش تولید کشاورزی؛
2. عمران
در پایان این مقدمه، اگر بپذیریم که شناسایی روستا مقدمهای است لازم بر عمران آن، بدیهی است تعاریفی از روستا و شناخت دیدگاههای جغرافیایی روستایی میتواند به این منظور کمک کند
تعاریف و مفاهیم ده و روستا
در فرهنگهای فارسی روستا را ده و قریه نوشتهاند. در زبان پهلوی به روستا روستاک میگفتند و رزداق و رسداق و رستاک ناحیهای است در خارج شهر، مشتمل بر چند ده و مزرعه که در آن تولید روستایی حاکم است. در واقع روستا در زبان پهلوی معنی وسیعتر از ده را داشته است. در دوره ساسانیان نیز این مفهوم در ایران مصداق داشته، «در رأس دیه با مزارع تابع آن (روستاک_ روستاق) یک نفر دیهیک قرار داشت». دیه به معنی ده و جمع آن دیهها است.مؤلف معجم البلدان مقصود از روستا را در ایران هر موضوعی میداند که در آن مزارع و قریه باشد. اصطخری بنا به مأخذ قدیمی، روستا را به معنی دهستان امروزی به کار برده است. بدین ترتیب متقدمان عموماً مفهوم روستا را از ده وسیعتر دانستهاند. بنابر نظر دکتر کاظم ودیعی:هر روستا پیش از آنکه یک واحد اجتماعی یا اقتصادی باشد یک واحد جغرافیایی است و این واحد جغرافیایی ظرفی است که اجتماع و اقتصاد آن مظروف آن است. بنابر این در هر مطالعه و تحقیق روستایی بستر اصلی یعنی واحد جغرافیایی ده را باید مبنای کار و سر آغاز مطالعه و شناخت خود قرار داد. به عبارت دیگر انسانها و مسائل اجتماعی و اقتصادی آنها را نباید جدا از محیط جغرافیاییشان که منبعث و متأثر از آنند در نظر گرفت.چنین نگرش و شیوه تحقیقی را به پارسی روستاشناسی میگویند و معادل فرنگی آن تحقیقات ژئوسوسیواکونومیک است
ده و قریه سکونتگاه و جامعه کوچکی است که نسبت به روستا مفهوم محدودتری دارد و یک واحد معیشتی است که در یک فضای جغرافیایی مستقر و شکل گرفته باشد. ولی روستا شامل ده یا قریه است به انضمام مزارع و فضاهای مربوط به مراتع و باغات و پوشش طبیعی اطراف آن (گاه بعضی از مزارع ممکن است تابع دهی نبوده و به خودی خود استقلال داشته باشد که در این صورت یا اجتماع کوچکی در آن استقرار دارد، مثلاً یک خانواده یا بیشتر، و یا خانواری بر روی آن اسکان نیافته است که در هر دو صورت به آن مزرعه یا کلاته میگویند و مفهوم آن در فارسی فضای روستایی است و در مغرب زمین فار مستد نام دارد). به ساکنان روستا، روستایی گفته میشود و بیش از پنجاه درصد درآمد روستاییان از طریق فعالیتهای کشاورزی (زراعت، باغداری، دامداری، پرورش طیور، پرورش ماهی یا زنبور عسل و نظایر آن) تأمین میگردد. ده و قریه ممکن است مبتنی بر کشاورزی نباشد، یعنی ساکنان آن زارع، برزگر، کشاورز و دامدار روستایی نباشد، بلکه معیشت آن بر اساس فعالیتهای دیگر همچون: استخراج معدن، صید و صیادی، بهرهوری از آب معدنی، صنایع دستی، خدمات و نظایر آن استوار باشد. اما اگر نسبت بالایی از ساکنان این واحد معیشتی به بهرهوری از فضاها یا فعالیتهای کشاورزی بپردازند و به عبارت دیگر مستقیماً با زمین به منظور زراعت و فعالیتهای جنگلی سروکار داشته باشند،آن روستا نامیده میشود
پس از خصوصیات روستا وابسته بودن آن به زمین یا بهرهوری از طبیعت است. در نتیجه هر روستا شامل حداقل یک ده است ولی معلوم نیست که هر ده ضرورتاً روستا باشد. بنابر آنچه گفتیم، از نظر معیشت نیز ده و روستا با هم تفاوت دارند، با این وجود در عرف واژههای: روستا، کلاته، قریه، ده و دهکده به جای یکدیگر به کار میروند
هنگامی ده یک واحد تولیدی کشاورزی است که عمدهترین فعالیتهای آن زراعت، باغداری، دامداری، پرورش زنبور عسل، پرورش ماهی و یا هر فعالیت دیگری باشد که در ده امکان تکثیر دارد و تولیدی را با بهرهوری مستقیم از طبیعت فراهم نماید و روستایی بتواند از طریق آن کسب معاش کند و احتمالاً مازاد آن را نیز به خارج از ده عرضه نماید.
زمانی ده یک واحد تولیدی صنعتی است که بر صنایع روستایی استوار باشد، یعنی ماد? اولیه آن در ده بدست آید و در محیط ده نیز به مواد قابل مصرف تبدیل شود، همچون :
صنایع و فرآوردههای تولیدات دامی و خوراکی، فرشبافی، صنایع استخراج سنگهای معدنی، کارگاههای سفالگری، سرامیکسازی، چینیسازی و ... .
وقتی ده بر اساس خدمات استقرار مییابد که یکی از جنبههای سرویس رسانی در آن اساس معیشت باشد، نظیر دهاتی که بر مبنای چشمههای آبگرم یا آبهای معدنی پا گرفته، یا دهاتی که بر سر راه تجارتی یا در مسیر بازارهای عرضه و تقاضای کالاهای مصرفی و یا تجارتی شکل گرفته باشند و یا دهاتی که در نواحی خوش آب و هوا ایجاد شده، از نظر سیاحتی دارای اهمیت هستند و امرار معاش ساکنان آن بر مبنای هتلداری و خدمات رسانی به مسافران یا سیاحان استوار است.
تردیدی نیست که در یک قلمرو جغرافیایی معین، نخستین روستاها در مستعدترین نقاط آن به وجود آمدهاند یعنی جاهایی که بهرهبرداری از آب سهلتر و به زیر کشت بردن زمین مستلزم کار کمتر و بازده بهتری بوده است. اما سیمای روستاها و نقش و مبانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 58
جغرافیای روستایی
مقدمه:
تا قبل از جنگ جهانی دوم، جغرافیای روستایی هسته مرکزی مطالعات جغرافیای انسانی را تشکیل میداد. اما پس از آن مطالعات روستایی تا اندازهای اهمیتش را از دست داد و این دقیقاً با رشد سریع تحقیقات در جغرافیای شهری در تضاد است و چنین تضادی اثرات گسترد? مراحل پیشرفت تمدن شهری را خاطرنشان میسازد.
از پیآمدهای انقلاب صنعتی، پیدایش شهرهای پر جمعیت در جهان بود. به این ترتیب نیازمندیهای صنعت و بیش از همه تأمین خدمه و ارتباطات مربوط به آن نه تنها موجب پیدایش مراکز پر جمعیت شد که درجه تراکم جمعیت را در سراسر جهان دگرگون ساخت. برخی نواحی مانند آسیای جنوبی و جنوب شرقی ذاتاً پر جمعیت هستند ولی توزیع جغرافیایی این مراکز تجمع جمعیت، رابطه مستقیمی با درجه صنعتی شدن نواحی جغرافیایی دارد به طوری که پرجمعیتترین شهرها را میتوان در صنعتیترین مناطق جهان جستجو کرد.
انقلاب صنعتی و به دنبال آن انقلاب جمعیتی، دو نیاز اصلی داشتند:
1. مواد اولیه کشاورزی بیش از پیش برای مصرف صنایع جدید.
2. مواد غذایی به مراتب بیشتر برای جمعیت افزایش یافته و پر مصرف جدید.
این دو نیاز از آغاز انقلاب صنعتی تا به امروز نه تنها کاهش نیافته که افزوده تر نیز شده است و جوامع پیشرفته ناگزیر به تأمین و تابع آن میباشند. دو نیازی که در بالا به آن اشاره شد سبب گسترش فضای کشاورزی، بالا بردن هر چه بیشتر تولید و بازده زمین و رویآوری به زراعت علمی و مکانیزه و به گزینی بذر و نهال و بهبود خاک و اصلاح وضع آبیاری و خشکاندن باتلاقها و زهکشی و افزایش مصرف کود و سم و مانند آن گردید.
به این ترتیب صنعت به کشاورزی، و کشاورزی مکانیزه به صنعت بیش از پیش وابسته گردید؛ ضمن اینکه تغذیه جمعیتی کثیر و در نتیجه تأمین مصرفی بالاتر را عهدهدار شد. سود فراوان کشتهای تجارتی (مورد نیاز جوامع صنعتی) و پیدایش صنایع جدید، بسیاری از کشورها را برای انتخاب «کشاورزی یا صنعت» به مطالعه واداشت. سرانجام بحث دربار? اینکه «یک کشور بهتر است صنعتی باشد یا فلاحتی؟» از شکل ابتدایی خویش درآمد و این واقعیت که کشاورزی ضامن زندگی شهری است و حتی صنعت بدون آن قادر به ادامه حیات نیست به خوبی روشن گردید. همچنین تأیید شد که مکانیزاسیون و توسعه زراعت بیتوجه به صنعت جدید غیر ممکن است. واقعیت جالب توجه دیگر اینکه: صنعت جدید، چهره و سطح زندگی انسان را در نواحی مختلف و درجه تمتع او را از مظاهر رفاه عصر جدید متفاوت ساخته و اختلاف عظیمی میان نواحی صنعتی و غیر صنعتی و شهرهای بزرگ و کوچک و به ویژه میان شهرها و روستاها ایجاد کرد تا آنجا که تفاوت میان سطح زندگی در شهر و روستا به عنوان یک ضابطه در تشخیص درجه پیشرفتگی اقتصادی مورد توجه قرار گرفت. روستاهای جهان از دورافتادهترین تا نزدیکترین آنها هنوز هم اکثراً آثار و نشانههای یک اقتصاد بسته را ظاهر میسازند
از ویژگیهای یک روستا این است که قبل از هر چیز فعالیت کشاورزی در آن غالب باشد یعنی بیش از پنجاه درصد درآمد ساکنان آن (روستاییان) از طریق کشاورزی (زراعت، باغداری، دامداری، پرورش طیور، پرورش ماهی یا زنبور عسل و ...) تأمین میگردد. وانگهی روستا میتواند بدون نیاز به شهر به حیات خود ادامه دهد، در حالی که شهر بی وجود روستا و بدون بهرهگیری از منابع آن محکوم به نابودی است
از مهمترین ویژگیهای روستا غالب بودن فعالیت کشاورزی در آن میباشد
دنیای جدید تحت تأثیر نیاز اقتصادی ناگزیر شد رابطه خود را به طور روزافزونی با روستاها گسترش دهد و با اعلام این نیاز روستاها را هر چه بیشتر به مراکز صنعتی و شهری مرتبط سازد و عمران روستایی را در مراکز توجه قرار دهد. ولی افزایش تولید و عمران روستاها بدون شناسایی هر چه دقیقتر و کاملتر آنها غیر ممکن است
در میان علومی که به مطالعه روستایی میپردازند (همچون جامعه شناسی روستایی، مردم شناسی روستایی، جمعیت شناسی روستایی، اقتصاد روستایی و جغرافیای روستایی) شاخه جغرافیای روستایی تنها شاخهای است که به شناسایی محیط طبیعی روستا و استعدادهای بالقو? آن در رابطه با معیشت انسان در روستا میپردازد. تجربیات تاریخی حداقل این نکته را در زندگی ملل کشاورز ثابت کرده است که هر قوم به تناسب علم و اطلاعی که از استعدادهای خاک و آب و هوا و مردم محیط خویش داشته بر میزان بازده تولیدی خویش افزوده است
بنابراین دنیای اقتصادی امروز وقتی دربار? روستاها بحث میکند دو موضوع را مد نظر دارد
1. افزایش تولید کشاورزی؛
2. عمران
در پایان این مقدمه، اگر بپذیریم که شناسایی روستا مقدمهای است لازم بر عمران آن، بدیهی است تعاریفی از روستا و شناخت دیدگاههای جغرافیایی روستایی میتواند به این منظور کمک کند
تعاریف و مفاهیم ده و روستا
در فرهنگهای فارسی روستا را ده و قریه نوشتهاند. در زبان پهلوی به روستا روستاک میگفتند و رزداق و رسداق و رستاک ناحیهای است در خارج شهر، مشتمل بر چند ده و مزرعه که در آن تولید روستایی حاکم است. در واقع روستا در زبان پهلوی معنی وسیعتر از ده را داشته است. در دوره ساسانیان نیز این مفهوم در ایران مصداق داشته، «در رأس دیه با مزارع تابع آن (روستاک_ روستاق) یک نفر دیهیک قرار داشت». دیه به معنی ده و جمع آن دیهها است.مؤلف معجم البلدان مقصود از روستا را در ایران هر موضوعی میداند که در آن مزارع و قریه باشد. اصطخری بنا به مأخذ قدیمی، روستا را به معنی دهستان امروزی به کار برده است. بدین ترتیب متقدمان عموماً مفهوم روستا را از ده وسیعتر دانستهاند. بنابر نظر دکتر کاظم ودیعی:هر روستا پیش از آنکه یک واحد اجتماعی یا اقتصادی باشد یک واحد جغرافیایی است و این واحد جغرافیایی ظرفی است که اجتماع و اقتصاد آن مظروف آن است. بنابر این در هر مطالعه و تحقیق روستایی بستر اصلی یعنی واحد جغرافیایی ده را باید مبنای کار و سر آغاز مطالعه و شناخت خود قرار داد. به عبارت دیگر انسانها و مسائل اجتماعی و اقتصادی آنها را نباید جدا از محیط جغرافیاییشان که منبعث و متأثر از آنند در نظر گرفت.چنین نگرش و شیوه تحقیقی را به پارسی روستاشناسی میگویند و معادل فرنگی آن تحقیقات ژئوسوسیواکونومیک است
ده و قریه سکونتگاه و جامعه کوچکی است که نسبت به روستا مفهوم محدودتری دارد و یک واحد معیشتی است که در یک فضای جغرافیایی مستقر و شکل گرفته باشد. ولی روستا شامل ده یا قریه است به انضمام مزارع و فضاهای مربوط به مراتع و باغات و پوشش طبیعی اطراف آن (گاه بعضی از مزارع ممکن است تابع دهی نبوده و به خودی خود استقلال داشته باشد که در این صورت یا اجتماع کوچکی در آن استقرار دارد، مثلاً یک خانواده یا بیشتر، و یا خانواری بر روی آن اسکان نیافته است که در هر دو صورت به آن مزرعه یا کلاته میگویند و مفهوم آن در فارسی فضای روستایی است و در مغرب زمین فار مستد نام دارد). به ساکنان روستا، روستایی گفته میشود و بیش از پنجاه درصد درآمد روستاییان از طریق فعالیتهای کشاورزی (زراعت، باغداری، دامداری، پرورش طیور، پرورش ماهی یا زنبور عسل و نظایر آن) تأمین میگردد. ده و قریه ممکن است مبتنی بر کشاورزی نباشد، یعنی ساکنان آن زارع، برزگر، کشاورز و دامدار روستایی نباشد، بلکه معیشت آن بر اساس فعالیتهای دیگر همچون: استخراج معدن، صید و صیادی، بهرهوری از آب معدنی، صنایع دستی، خدمات و نظایر آن استوار باشد. اما اگر نسبت بالایی از ساکنان این واحد معیشتی به بهرهوری از فضاها یا فعالیتهای کشاورزی بپردازند و به عبارت دیگر مستقیماً با زمین به منظور زراعت و فعالیتهای جنگلی سروکار داشته باشند،آن روستا نامیده میشود
پس از خصوصیات روستا وابسته بودن آن به زمین یا بهرهوری از طبیعت است. در نتیجه هر روستا شامل حداقل یک ده است ولی معلوم نیست که هر ده ضرورتاً روستا باشد. بنابر آنچه گفتیم، از نظر معیشت نیز ده و روستا با هم تفاوت دارند، با این وجود در عرف واژههای: روستا، کلاته، قریه، ده و دهکده به جای یکدیگر به کار میروند
هنگامی ده یک واحد تولیدی کشاورزی است که عمدهترین فعالیتهای آن زراعت، باغداری، دامداری، پرورش زنبور عسل، پرورش ماهی و یا هر فعالیت دیگری باشد که در ده امکان تکثیر دارد و تولیدی را با بهرهوری مستقیم از طبیعت فراهم نماید و روستایی بتواند از طریق آن کسب معاش کند و احتمالاً مازاد آن را نیز به خارج از ده عرضه نماید.
زمانی ده یک واحد تولیدی صنعتی است که بر صنایع روستایی استوار باشد، یعنی ماد? اولیه آن در ده بدست آید و در محیط ده نیز به مواد قابل مصرف تبدیل شود، همچون :
صنایع و فرآوردههای تولیدات دامی و خوراکی، فرشبافی، صنایع استخراج سنگهای معدنی، کارگاههای سفالگری، سرامیکسازی، چینیسازی و ... .
وقتی ده بر اساس خدمات استقرار مییابد که یکی از جنبههای سرویس رسانی در آن اساس معیشت باشد، نظیر دهاتی که بر مبنای چشمههای آبگرم یا آبهای معدنی پا گرفته، یا دهاتی که بر سر راه تجارتی یا در مسیر بازارهای عرضه و تقاضای کالاهای مصرفی و یا تجارتی شکل گرفته باشند و یا دهاتی که در نواحی خوش آب و هوا ایجاد شده، از نظر سیاحتی دارای اهمیت هستند و امرار معاش ساکنان آن بر مبنای هتلداری و خدمات رسانی به مسافران یا سیاحان استوار است.
تردیدی نیست که در یک قلمرو جغرافیایی معین، نخستین روستاها در مستعدترین نقاط آن به وجود آمدهاند یعنی جاهایی که بهرهبرداری از آب سهلتر و به زیر کشت بردن زمین مستلزم کار کمتر و بازده بهتری بوده است. اما سیمای روستاها و نقش و مبانی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
جغرافیای تاریخی عربستان
1) عربستان در جهان اسلام
عربستان سعودی با 2/149/690 کیلومتر مربع مساحت، در آسیای جنوب غربی قرار دارد که مدار رأس السرطان از آن می گذرد. طول مرزهای آن به 4532 کیلومتر بالغ می گردد و از نظر سیمای جغرافیایی، شامل ارتفاعات غربی، نجد (بخش اعظم شبه جزیره)، منطق احساء در ساحل شرقی و بر کرانه خلیج فارس و صحرا های شمالی می باشد. این کشور را به سه ناحیه تقسیم می کنند: حجاز که همچون حاجز (پرده ای) بین بیابان نجد و تهامه قرار گرفته است و مکه و مدینه از شهرهای آن هستند. تهامه که تا ساحل دریای سرخ ادامه دارد و به دلیل گرمای شدید و خشونت آب و هوایی به این عنوان معروف شده است. بندرهای جده و ینبع در این قسمت قرار دارند. نجد شامل بخش وسیعی از عربستان است که از مرکز تا شرق و ساحل خلیج فارس ادامه دارد و به دلیل وجود برخی ارتفاعات پراکنده در آن، به این عنوان معروف شده است. عربستان برای دسترسی به آب های آزاد، از دو تنگه مهم هرمز و باب المندب استفاده می کند. بر اساس آخرین برآوردها در آغاز قرن 21 میلادی عربستان 22 میلیون نفر سکنه داشته است که نود درصد آنان در شهرها و بقیه در روستاها ساکن بوده اند. نژاد آنان غالبا سامی و عربی است. بیشتر مسلمانان سنی مذهب اند، اما در نواحی شرقی، جنوبی و در مدینه، تعداد شیعیان قابل توجه است.
حکومت عربستان از نوع پادشاهی بوده و از بدو تأسیس (سال 1311 ش) تا 1371 ش فاقد قانون اساسی و مجلس قانون گذاری بوده است و از این تاریخ، ملک فهد طی فرامینی، نظام نامه ی حکومتی را که به قانون اساسی شباهت دارد انتشار داد. این کشور تنها سرزمینی است که نام خانواده ای بر آن اطلاق می گردد. شخص شاه متصدی پست نخست وزیری بوده و بر سه قوه ی مقننه، قضائیه و مجریه نظارت تام دارد. فعالیت هر گونه حزب و تشکل سیاسی در عربستان ممنوع است.
سفر میلیون ها مسلمان به عربستان برای انجام دادن مناسک حج، موجب گردیده تا شخصیت معنوی و اعتباری ویژه برای حاکمان این کشور که خود را خادم حرمین شریفین می دانند، به وجود آورد، اما رونق اقتصادی آن به دلیل وجود ذخایر عظیم نفت است. عربستان 26 درصد منابع شناخته شده انرژی نفت جهان را در اختیار دارد. (1)
نود درصد جمعیت عربستان، عرب و بقیه از کشورهای آسیایی و آفریقایی هستند. حدود هفتاد هزار نفر از اتباع کشورهای اروپایی هم در این سرزمین اقامت دارند که غالبا در بخش های نظامی، صنعتی و نفتی مشغول اند.
از نظر جغرافیایی، عربستان به دو بخش شمالی و جنوبی تقسیم می شود. مردمان نواحی شمالی به دلیل گرما و خشکی هوا در این منطقه، اکثرا به کوچ نشینی مشغول اند، اما در قسمت جنوبی به دلیل شرایط مساعدتر، جمعیت متراکم و مردم شهرنشین اند. زبان رسمی مردم عربی است که از زبان های سامی به شمار می آید. زبان دوم مردم انگلیسی است که در دستگاه های دولتی و مراکز تجاری، صنعتی و دانشگاهی رواج دارد. افزون بر این، زبان های اردو و پشتو در میان مهاجران متداول است. خط مردم عربی است.
آداب و رسوم اهالی این کشور که به سه گروه حجازی، نجدی و اهل منطقه شرقیه تقسیم می گردد، به طور کلی آمیخته ای از فرهنگ اسلامی، آداب و رسوم عشیره ای و سنت های کهن و بومی است. این آمیختگی در هر یک از مناطق، شدت و ضعفی متفاوت دارد.
اهالی حجاز که در حوالی دریای سرخ زندگی می کنند و از قدیم میزبان زائران خانه خدا و حرم رسول اکرم صلی الله علیه و آله بوده اند، به دلیل مواجه گردیدن با فرهنگ های گوناگون مسلمین جهان، از آداب و رسوم معتدل و مقبولی برخوردارند. مردم منطقه شرقیه به دلیل پیروی از مکتب تشیع و نزدیکی به خلیج فارس، آداب و رسومی متفاوت از نواحی غربی و شمالی عربستان دارند.
اهل نجد که در منطقه ای بیابانی و صحرایی زندگی می کنند، از آداب و رسوم کهن و منجمدی برخوردارند که با وجود آمیختگی با اسلام، صبغه ی جاهلی دارد. زنان در این جامعه هنوز تحقیر می شوند و از بخش اعظم حقوق مسلم خود محروم اند. از نظر لباس مردان عربستان پیراهن سفیدی بر تن کرده، روسری گلدار قرمزی به نام «شماغ» یا سفید به نام «غتره» بر سر می اندازند و بر روی آن حلقه ای مشکی به نام «عقال» می گذارند. در مراسم رسمی، مردان عبا بر دوش می گیرند که قهوه ای یا کرم روشن است.
اعراب برای تکریم از میهمان، از چیزی فروگذار نمی کنند و بهترین پذیرایی ها را در حد توان انجام می دهند. نوشیدنی متداول در میهمانی ها و مجالس خانوادگی و عمومی قهوه است که به همراه هل دم می کنند.
التزام به نماز در میان مردم تحسین برانگیز است. آنها به محض شنیدن صدای اذان، عازم مساجد می شوند و نماز جمعه را به شکلی گسترده برگزار می کنند؛ به نحوی که عده ی کثیری در معابر و کوچه های اطراف مساجد به نماز ایستاده اند و به امام جمعه یا جماعت اقتدار کرده اند. (2)
2) جغرافیای تاریخی عربستان
شبه جزیره ی عربستان که در جنوب غربی آسیا واقع شده بزرگترین شبه جزیره ی جهان است که از مشرق به خلیج فارس، از مغرب به دریای سرخ یا قلزم و از جنوب به اقیانوس هند (دریای عرب) محدود است. مرز شمالی عربستان را بدقت نمی توان معلوم کرد، ولی می توان یک خط فرضی از خلیج عقبه تا فرات امتداد داد و آن را مرز شمالی جزیره العرب دانست. از لحاظ زمین شناسی بیابان شام (بادیه الشام) جزء عربستان است، ولی از لحاظ جغرافیایی جزء عربستان محسوب نمی شود. وسعت این شبه جزیره بنا به گفته ی جغرافیا نویسان قریب به 3 میلیون کیلومتر مربع و تقریبا دو برابر وسعت ایران است. کوههای این شبه جزیره متعلق به دوره ی ژوراسیک از دوران دوم زمین شناسی است. این سرزمین را اقیانوس هند و خلیج فارس از خاک ایران و هند جدا کرده و هنوز قسمت ساحلی عمان صورت کوهستانی خود را حفظ کرده است. در دوران سوم زمین شناسی شکافی که باعث تشکیل دریای سرخ (بحر احمر) شد، عربستان را از افریقا نیز جدا کرد و در قسمت غربی