لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
اثرات متقابل اکوسیستمهای کشاورزی و اکو سیستمهای طبیعی :
با شروع فعالیتهای کشاورزی ، اکو سیستمهای کشاورزی در سراسر جهان ، اکوسیستمهای طبیعی را دگرگون کرده و جایگزین آنها شده اند. تداوم فرایند تبدیل فرایند تبدیل اراضی برای فعالیتهای کشاورزی اثرات منفی و زیانباری بر تنوع موجودات زنده و فرایندهای اکولوژیکی که این چشم اندازهای طبیعی را ساخته اند. به همراه داشته است اگر چه اشکال دیگر سودجویی انسان از طبیعت از قبیل شهرنشینی و معدن کاوی در تغییر زیستگاهی و کاهش تنوع زیستی در مقیاس وسیع دخیل بوده اند.
ولی فعالیت کشاورزی به انضمام چرا و تولید چوب ، نقش عمده ای در تغییرات محیطی در مقیاس زیست شهر ایفا نموده و موجب تهدید سیستمهای حمایتی حیات در جهان میشود یکی از اهداف مهم توسعه کشاورزی پایدار برگشت ، از این اثرات تخریب و غفلت است . تولیدات کشاورزی را می توان به گونه ای انجام داد که به حفاظت منابع زنده و کیفیت محیط کمک کند. کشاورزی پایدار و حفاظت از منابع زنده هر دو در جهت نگه داری باروری اکوسیستم ها فعالیت کرده و به حفظ تنوع زیستی و محدود ساختن فعالیتهای انسانی بر همة اکو سیستمها ، حفظ تنوع زیستی طبیعی صرفاً از طریق حمایت اکو سیستمهای طبیعی از تاثیرات انسانی امکان پذیر نخواهد بود و مدیریت اکو سیستمهای کشاورزی و مدیریت حفاظت هر دو از یک اصل اکولوژیک منشاء گرفته اند.
محیط های کشاورزی :
توسعة کشاورزی در محیطهایی که در گذشته طبیعی بوده اند باعث شکل گیری و گسترش لکه های غیر یکنواخت موزائیکی زیستگاههای مختلف کشاورزی شده است . مجموعة این اراضی ممکن است به صورت فشرده مدیریت شده و به طور دائم برای اهداف تولیدات کشاورزی دچار تخریب شوند. اما قطعاً قسمتهایی (زمینه های باتلاقی ، کرانه های ساحلی و تپه ماهور ها ) ممکن است به صورت نسبتاً طبیعی رها شده و قسمتهای دیگری (مرزهای بین مزارع ، مناطق اطراف ساختمانها جاده ها و نوارهای بین مزارع و مناطق طبیعی مجاور آنها ) ممکن است گاه در معرض تخریب قرار گیرند ، اما بهر حال به صورت فشرده مدیریت نمی شوند. به علاوه اکو سیستمهای طبیعی ممکن است به صورت مناطق مرزی و یا احاطه شده در مناطقی باشند که تولیدات کشاورزی در آنها غالبیت دارد.
سه بخش که سه جزء عمده محیطهای کشاورزی از آنها ناشی می شوند تقسیم کرد :
1ـ مناطق تولید کشاورزی که به صورت فشرده مدیریت می شوند و به طور منظم در معرض تخریب هستند ، این مناطق اغلب به گونه های گیاهی غیر بومی اهلی شده اختصاص دارند.
2ـ مناطقی که تاثیر انسان بر آنها ملایم بوده و یا کاهش یافته است این گروه حد واسط به شاغل چراگاهها ، جنگلهای مدیریت شده برای تولید چوب ، ترخیصها و سایر مناطق مرزی و سیستمهای جنگل زراعی می باشند . این نوع اراضی اغلب شامل مخلوط گونه هایی بومی و غیر بومی گیاهی بوده و به عنوان زیست مکانهای بسیاری از گونه های جانوری نیز عمل می کنند.
3ـ مناطق طبیعی ، این اراضی برخی خصوصیات ساختاری و ترکیب گونه ای اکوسیستمهای اصلی را که به طور طبیعی در منطقه حضور دارند حفظ می کنند البته این مناطق ممکن است از نظر اندازه کوچک باشند ولی دارای برخی گونه های غیر بومی بوده و تا حدودی در معرض تخریب انسان قرار می گیرند.
الگوهای محیطهای کشاورزی :
در درون موزائیک محیطهای کشاورزی بسته به این که سه جزء فوق چگونه در کنار هم قرار می گیرند ، سه الگوی مشترک و قابل تشخیص وجود دارد :
1ـ یک منطقه طبیعی و یک منطقة مدیریت شده برای تولیدات کشاورزی توسط منطقه ای که تاثیر انسان بر آن ملایم یا اندک است تفکیک می شود .
2ـ مناطق طبیعی به صورت نوارها ن راهروها یا لکه هایی در داخل مناطق تولید کشاورزی شکل می گیرند.
3ـ مناطقی که تاثیر انسان بر آنها ملایم یا اندک است در درون یک منطقة تولید کشاورزی گسترده شده اند.
یک متغییر مهم در الگوی موزائیکی محیطهای کشاورزی درجة یکنواختی یا تنوع آنها است. هنگامیکه اراضی تولیدات کشاورزی غالب بوده و بوسیلة لکه ها یا نوارهای دو نوع دیگر اجزای محیطهای کشاورزی جدا نشوند چشم انداز آنها نسبتاً یکنواخت می باشد. در مقابل اراضی غیر یکنواخت لکه های ، غیر زراعی و طبیعی فراوان دارند. شدت غیر یکنواختی اراضی کشاورزی در مناطق مختلف متغییر است. در بعضی مناطق جهان (برای مثال قسمتهای غرب ایالات متحده )استفاده زیاد از مواد شیمیایی کشاورزی ، فن آوریهای مکانیکی ، لاینهای با خویشاوندی ژنتیکی نزدیک ، آبیاری در سطوح وسیع ، اراضی کشاورزی را نسبتاً یکنواخت کرده است . در چنین مناطقی ، اراضی زراعی تقریباً در سطح وسیع به تولید یک گیاه زراعی اختصاص دارد. در دیگر مناطق ( بطور مثال استان چیان گسوتسه چین) استفاده از کشاورزی سنتی با حداقل نهادهای صنعتی موجب غیر یکنواختی شدید در محیطهای کشاورزی شده است که احتمالا حتی بیشتر از غیر یکنواختی موجود طبیعی می باشد.
مناطق کشاورزی به خاطر ساختار موزائیکی آنها ، از نظر اکولوژیکی یک محیط قطعه قطعه شده هستند. هر لکه ، قطعه ای است که بوسیله سایر اجتماعات غیر مشابه اکولوژیک از دیگر لکه های مشابه جدا شده است . این قطعه ای شدن از یک سو ممکن است بر جمعیتهایی که در زیست مکانهای خاصی محدود هستند اثرات منفی داشته باشد. از سوی دیگر ، محیطهای قطعه ای و غیر یکنواخت دارای تنوع گامای زیادی هستند.
تجزیه و تحلیل محیطهای کشاورزی :
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 13
اثرات متقابل اکوسیستمهای کشاورزی و اکو سیستمهای طبیعی :
با شروع فعالیتهای کشاورزی ، اکو سیستمهای کشاورزی در سراسر جهان ، اکوسیستمهای طبیعی را دگرگون کرده و جایگزین آنها شده اند. تداوم فرایند تبدیل فرایند تبدیل اراضی برای فعالیتهای کشاورزی اثرات منفی و زیانباری بر تنوع موجودات زنده و فرایندهای اکولوژیکی که این چشم اندازهای طبیعی را ساخته اند. به همراه داشته است اگر چه اشکال دیگر سودجویی انسان از طبیعت از قبیل شهرنشینی و معدن کاوی در تغییر زیستگاهی و کاهش تنوع زیستی در مقیاس وسیع دخیل بوده اند.
ولی فعالیت کشاورزی به انضمام چرا و تولید چوب ، نقش عمده ای در تغییرات محیطی در مقیاس زیست شهر ایفا نموده و موجب تهدید سیستمهای حمایتی حیات در جهان میشود یکی از اهداف مهم توسعه کشاورزی پایدار برگشت ، از این اثرات تخریب و غفلت است . تولیدات کشاورزی را می توان به گونه ای انجام داد که به حفاظت منابع زنده و کیفیت محیط کمک کند. کشاورزی پایدار و حفاظت از منابع زنده هر دو در جهت نگه داری باروری اکوسیستم ها فعالیت کرده و به حفظ تنوع زیستی و محدود ساختن فعالیتهای انسانی بر همة اکو سیستمها ، حفظ تنوع زیستی طبیعی صرفاً از طریق حمایت اکو سیستمهای طبیعی از تاثیرات انسانی امکان پذیر نخواهد بود و مدیریت اکو سیستمهای کشاورزی و مدیریت حفاظت هر دو از یک اصل اکولوژیک منشاء گرفته اند.
محیط های کشاورزی :
توسعة کشاورزی در محیطهایی که در گذشته طبیعی بوده اند باعث شکل گیری و گسترش لکه های غیر یکنواخت موزائیکی زیستگاههای مختلف کشاورزی شده است . مجموعة این اراضی ممکن است به صورت فشرده مدیریت شده و به طور دائم برای اهداف تولیدات کشاورزی دچار تخریب شوند. اما قطعاً قسمتهایی (زمینه های باتلاقی ، کرانه های ساحلی و تپه ماهور ها ) ممکن است به صورت نسبتاً طبیعی رها شده و قسمتهای دیگری (مرزهای بین مزارع ، مناطق اطراف ساختمانها جاده ها و نوارهای بین مزارع و مناطق طبیعی مجاور آنها ) ممکن است گاه در معرض تخریب قرار گیرند ، اما بهر حال به صورت فشرده مدیریت نمی شوند. به علاوه اکو سیستمهای طبیعی ممکن است به صورت مناطق مرزی و یا احاطه شده در مناطقی باشند که تولیدات کشاورزی در آنها غالبیت دارد.
سه بخش که سه جزء عمده محیطهای کشاورزی از آنها ناشی می شوند تقسیم کرد :
1ـ مناطق تولید کشاورزی که به صورت فشرده مدیریت می شوند و به طور منظم در معرض تخریب هستند ، این مناطق اغلب به گونه های گیاهی غیر بومی اهلی شده اختصاص دارند.
2ـ مناطقی که تاثیر انسان بر آنها ملایم بوده و یا کاهش یافته است این گروه حد واسط به شاغل چراگاهها ، جنگلهای مدیریت شده برای تولید چوب ، ترخیصها و سایر مناطق مرزی و سیستمهای جنگل زراعی می باشند . این نوع اراضی اغلب شامل مخلوط گونه هایی بومی و غیر بومی گیاهی بوده و به عنوان زیست مکانهای بسیاری از گونه های جانوری نیز عمل می کنند.
3ـ مناطق طبیعی ، این اراضی برخی خصوصیات ساختاری و ترکیب گونه ای اکوسیستمهای اصلی را که به طور طبیعی در منطقه حضور دارند حفظ می کنند البته این مناطق ممکن است از نظر اندازه کوچک باشند ولی دارای برخی گونه های غیر بومی بوده و تا حدودی در معرض تخریب انسان قرار می گیرند.
الگوهای محیطهای کشاورزی :
در درون موزائیک محیطهای کشاورزی بسته به این که سه جزء فوق چگونه در کنار هم قرار می گیرند ، سه الگوی مشترک و قابل تشخیص وجود دارد :
1ـ یک منطقه طبیعی و یک منطقة مدیریت شده برای تولیدات کشاورزی توسط منطقه ای که تاثیر انسان بر آن ملایم یا اندک است تفکیک می شود .
2ـ مناطق طبیعی به صورت نوارها ن راهروها یا لکه هایی در داخل مناطق تولید کشاورزی شکل می گیرند.
3ـ مناطقی که تاثیر انسان بر آنها ملایم یا اندک است در درون یک منطقة تولید کشاورزی گسترده شده اند.
یک متغییر مهم در الگوی موزائیکی محیطهای کشاورزی درجة یکنواختی یا تنوع آنها است. هنگامیکه اراضی تولیدات کشاورزی غالب بوده و بوسیلة لکه ها یا نوارهای دو نوع دیگر اجزای محیطهای کشاورزی جدا نشوند چشم انداز آنها نسبتاً یکنواخت می باشد. در مقابل اراضی غیر یکنواخت لکه های ، غیر زراعی و طبیعی فراوان دارند. شدت غیر یکنواختی اراضی کشاورزی در مناطق مختلف متغییر است. در بعضی مناطق جهان (برای مثال قسمتهای غرب ایالات متحده )استفاده زیاد از مواد شیمیایی کشاورزی ، فن آوریهای مکانیکی ، لاینهای با خویشاوندی ژنتیکی نزدیک ، آبیاری در سطوح وسیع ، اراضی کشاورزی را نسبتاً یکنواخت کرده است . در چنین مناطقی ، اراضی زراعی تقریباً در سطح وسیع به تولید یک گیاه زراعی اختصاص دارد. در دیگر مناطق ( بطور مثال استان چیان گسوتسه چین) استفاده از کشاورزی سنتی با حداقل نهادهای صنعتی موجب غیر یکنواختی شدید در محیطهای کشاورزی شده است که احتمالا حتی بیشتر از غیر یکنواختی موجود طبیعی می باشد.
مناطق کشاورزی به خاطر ساختار موزائیکی آنها ، از نظر اکولوژیکی یک محیط قطعه قطعه شده هستند. هر لکه ، قطعه ای است که بوسیله سایر اجتماعات غیر مشابه اکولوژیک از دیگر لکه های مشابه جدا شده است . این قطعه ای شدن از یک سو ممکن است بر جمعیتهایی که در زیست مکانهای خاصی محدود هستند اثرات منفی داشته باشد. از سوی دیگر ، محیطهای قطعه ای و غیر
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
توانمندیهای طبیعی و انسانی روستای برسیان
توانمندیهای هر منطقه تحت کنترل عوامل مختلفی است، توانمندیهای طبیعی را نوع آب وهوا و خاک کنترل می کند و توانمندیهای انسانی را کثرت و میزان سواد و تخصص جمعیت آن منطقه تحت کنترل دارد.
قرارگرفتن روستای برسیان در منطقه حاشیه کویر و تأثیر آب وهوای کویری بر آن و عدم وجود رودخانه ای دائمی( بجز سهمیه کمی از رودخانه زاینده رود) در این مناطق از توانائیهای طبیعی آن کاسته است. ولی با این حال استعداد و توانائی های روستای برسیان را درزمینه کشاورزی و تنها در شاخه زراعت می توان مورد بررسی قرار داد. زیرا بنابر دلایلی چون عدم وجود امکانات فنی و تخصصی و عدم سرمایه گذاری در شاخه های دیگر. کشاورزی در این منطقه تنها در زمینه زراعت و آن هم بصورت سنتی انجام می گیرد.
میزان اراضی قابل کشت در این روستا حدود 1500 هکتار می باشد که تنها سالانه 50 هکتار آن زیر کشت مجدد می رود. و آن هم در صورت وجود آب کافی شیوه کشت اراضی این روستا به علت کمبود نزولات آسمانی قاعدتاً بصورت آبی می باشد. و همه این موارد حکایت از ضعف توانمندیهای این روستا در تنها زمینه مهم فعالیت اقتصادی مردم این روستا یعنی زراعت دارد.
محصولات کشاورزی روستا شامل گندم، جو، ذرت، و به میزان کمی سیفی جات می باشد. باتوجه به نیاز مردم کشور به این محصولات و نیز وجود زمینهای قابل کشت دراین روستا واضح است که می توان با جذب سرمایه های داخلی و ایجاد امکانات تخصصی و تخصیص بودجه های دولتی به میزان کشت این محصولات افزوده و بر توانائیهای کشاورزی این روستا رونق دوچندان داد.
البته در سالهای اخیر طرح های توسعه کشاورزی از جمله اصلاح اساسی شبکه آبرسانی( کانال کشی) فعالیتهای اساسی ترویجی و آموزشی و طرح مشارکت مردمی در این فعالیتها صورت گرفته است.
روستای برسیان از نظر دامداری بر دو نوع تقسیم می شود:
الف) دامداری سنتی: که هر خانه روستایی چند رأس اعم از گوسفند، بز، گاو، گوساله و نیز تعدادی که جنبه اقتصادی مهمی ندارند و تنها جهت رفع مایحتاج ساده و اولیه هر خانوار در روستا از آنها استفاده می شود.
ب) دامداری متمرکز یا صنعتی: که در اطراف روستای برسیان وجود دارد و تعداد آن حدود 10 واحد می باشد. و شامل 2 واحد مرغداری، 2 واحد گاوداری و 6 واحد آن مربوط به پرورش گوسفند است. باید متذکر شد که این دامداریها مربوط به اهالی روستا نبوده و توسط افراد دیگر اداره می شوند. این روستا در سال 1365 دارای 4200 رأس گوسفند و بز و حدود 300 رأس گاو و گوساله بوده که درسال 1375 این تعداد به ترتیب به 4600 و 320 رأس افزایش یافته است. با احتساب موارد فوق در سال 1380 این روستا به دو صورت دارای دام می باشد. اول بصورت انفرادی و سنتی و دوم بصورت صنعتی که مربوط به افراد غیرروستایی است.
سطح کل باغات روستا 140 مترمربع است که بصورت باغچه ای و اطراف جاده اصلی واقع شده است .
توانمندیهای انسانی روستا:
روستای برسیان شامل 485 خانوار می باشد که غالباً به فعالیت در زمینه کشاورزی مشغولیند و در سایر موارد 5 خانوار از کارهای دولتی 100 خانوار از کارگری و حدود 30 خانوار از کار آزاد و خرید و فروش ارتزاق می کنند. جمعیت روستا طبق آخرین سرشماری 1557 نفر می باشد و حدود 25% اهالی هم اکنون بیکار و در جستجوی شغل می باشند.
زنان و دختران غالباً خانه دارند و بخشی از آنها در زمینه هنرهای دستی از جمله قالیبافی فعالیت می کنند.
همانطور که در مقدمه این بخش ذکر شد توامندیهای انسانی هر منطقه متأثر از جمعیت و میزان تخصص وسواد آنان می باشد.
از لحاظ کثرت نیروی جوان روستای برسیان در موقعیت خوبی قرار دارد. ولی بنابر دلایلی چون عدم بروز امکانات آموزشی و تخصصی کافی این نیروی بالقوه به نیروهای فعال و بالفعل و مؤثر در اقتصاد و رونق روستا تبدیل نشده است. جمعیت بی سواد روستا خیلی کم است ولی افراد باسواد نیز تنها در حد دیپلم به تحصیل پرداخته اند.
نسبت جنسی در روستا در سال 1375 از مجموع 795 نفر مرد و 752 نفرزن حدود 9/100 بوده و در سال 1380 از مجموع 787 نفر مرد و 770 نفر زن در حدود 2/102 بوده است.
در مورد سایر توانمندیها در روستای برسیان می توان به موارد زیر اشاره نمود:
صنایع: در روستای برسیان دو نوع صنعت موجود است:
الف: ساختمان سازی و کارگری ساختمان: که در این روستا تعداد حدود 35 نفر را بخود مشغول داشته است و در ساخت وساز ساختمانهای نوساز روستا و نیز روستاهای اطراف مشغول به فعالیت می باشند.
ب: صنعت قالیبافی: که اکثریت زنان روستایی( اعم از خانه دار، محصل، پیر و جوان) را به خود مشغول نموده و تعداد انها در حدود 344 نفر می باشد و برروی 317 دار قالی فعالیت دارند. دارهای قالی اکثراً بصورت منفک و جداگانه در خانه های روستایی
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 3
اولین آلایندههای هوا احتمالا دارای منشأ طبیعی بودهاند. دود، بخار بدبو، خاکستر و گازهای متصاعد شده از آتشفشانها و آتش سوزی جنگلها، گرد و غبار ناشی از توفانها در نواحی خشک، در نواحی کم ارتفاع مرطوب و مههای رقیق شامل ذرات حاصل از درختهای کاج و صنوبر در نواحی کوهستانی، پیش از آنکه مشکلات مربوط به سلامت انسانها و مشکلات ناشی از فعالیتهای انسانی محسوس باشند، کلا جزئی از محیط زیست ما به شمار میرفتهاند. به استثنای موارد حاد، نظیر فوران آتشفشان.
آلودگیهای ناشی از منابع طبیعی معمولا ایجاد چنان مشکلات جدی برای حیات جانوران و یا اموال انسانها نمیکنند. این در حالی است که فعالیتهای انسانی ایجاد چنان مشکلاتی از نظر آلودگی مینمایند که بیم آن میرود، بخشهایی از اتمسفر زمین تبدیل به محیطی مضر برای سلامت انسانها گردد.
تاریخچه آلودگی
دود یکی از قدیمیترین آلایندههای هوا است که برای سلامت بشر مضر است. زمانی که دود ناشی از آتش حاصله از سوختن چوب توسط ساکنین اولیه غارها جای خود را به دود ناشی از کورههای زغال سوز در شهرهای پر جمعیت داد، آلودگی هوا، بقدری افزایش یافت که زنگ خظر برای برخی از ساکنان آن شهرها وجود به صدا در آمد. در سال ۶۱ بعد از میلاد سنکا (Seneca) فیلسوف رومی از هوای روم بعنوان هوای سنگین و از دودکشهای هود با عنوان تولید کننده بوی بد نام برد. در سال ۱۲۷۳ میلادی ادوارد اول پادشاه انگلستان میگوید هوای لندن به حدی با دود و مه آلوده و آزار دهنده است که از سوختن زغال سنگ دریایی جلوگیری خواهد کرد.
علیرغم هشدار پادشاه مذکور، نابودی گسترده جنگلها، چوب را تبدیل به یک کالای کمیاب نمود و ساکنان لندن را وادار ساخت تا بجای کم کردن مصرف زغال سنگ به میزان بیشتری از آن استفاده کنند. تا سال ۱۶۶۱ میلادی یعنی بیش از یک قرن بعد، تغییر قابل ملاحظهای در آلودگی هوا بوجود نیامد. چاره جویی و پیشنهادات عبارت بودند از برچیدن تمامی کارخانههای دودزا از شهر لندن و بوجود آمدن کمربند سبز در اطراف شهر و بالاخره این چاره جوییها کارساز شد.
مشکلات آلودگی هوا
شواهدی دال بر علاقمندی جوامع انسانی در غلبه بر مشکل آلودگی هوا وجود دارند که از جمله آنها میتوان از تصویب و اجرای قوانین کنترل دود در شیگاگو سینسنیاتی به سال ۱۸۸۱ نام برد. ولی اجرای این قوانین و قوانی مشابه آنها با دشواریهایی مواجه گردید و برای تمیز نمودن هوا یا جلوگیری از آلودگی بیشتر آن تقریبا کاری انجام نشد. در سال ۱۹۳۰ در دره بسیار صنعتی میوز در کشور بلژیک در اثر پدیده وارونگی مه دود در یک فضای معین محبوس گردید. در نتیجه ۶۳ تن جان خود را از دست داده و چندین هزار تن دیگر بیمار شوند. حدود ۱۸ سال بعد در شرایط مشابهی در ایلات متحده آمریکا یکی از اولین و بزرگترین فاجعههای زائیده آلودگیها رخ داد، یعنی ۱۷ نفر جان خود را باختند و ۴۳ درصد جمعیت نورا، پنسلوانیا بیمار شدند.
درست سه سال بعد از فاجعه مه دود لندن در سال ۱۹۵۲، که نادیده گرفتن عواقب جدی آلودگی هوا غیر ممکن گردید. در روز سه شنبه ۴ دسامبر سال ۱۹۵۲ حجم عظیمی از هوای گرم به طرف قسمت جنوبی انگلستان حرکت کرده با ایجاد یک وارونگی دمایی سبب نشست یک مه سفید در لندن شد و این مه دود به دستگاه تنفسی انسان سخت آسیب رسانده بود و بیشتر مردم بزودی با مشکلاتی از قبیل قرمز شدن چشمها، سوزش گلو و سرفههای زیاد مواجه شدند و پیش از آنکه در ۹ دسامبر از سطح شهر دور شوند ۴۰۰ مورد مرگ مربوط به آلودگی هوا گزارش کردند. این تعداد تلفات برای متوجه ساختن افکار بریتانیاییها جهت تصویب قانون هوای تمیز در سال ۱۹۵۶ کافی بود.
قانون کنترل آلودگی هوا
این قانون در ایالات متحده امریکا قانون کنترل آلودگی هوا (قانون عمومی ۱۵۹_۸۴) به تصویب رسید. اما این مصوبه تنها موجب به تصویب رسیدن یک قانون مؤثرتر گردید. این قانون یکبار در سال ۱۹۶۰ و بار دیگر در سال ۱۹۶۲ بازنگری شد و به قانون هوای تمیز سال ۱۹۶۳ (قانون عمومی ۲۰۶_۸۸) که برنامههای ناحیهای محلی و ایالتی را برای کنترل هوا تشویق میکرد و در عین حال حق مداخله را برای دولت فدرال در صورت به خطر افتادن سلامت و رفاه اهالی ایالت در اثر آلودگی ناشی از ایالات دیگر محفوظ نگه میداشت، الحاق گردید. این قانون معیارهایی برای کیفیت هوا وضع کرد که بر اساس آنها استانداردهای کیفیت هوا و گازهای متصاعد شده در دهه ۱۹۶۰ میلادی پی ریزی شد.
اجرای قانون هوای تمیز
اجرای قانون هوای تمیز در سال ۱۹۷۰ به آژانس نو بنیاد حفاظت محیط زیست (EPA) محول گریدید. قانون به وضع استانداردهای درجه اول و دوم کیفیت هوای محیط زیست پرداخت. استانداردهای اولیه متکی بر معیارهای کیفیت هوا، برای حفظ سلامت عموم مردم، دامنه وسیعی از ایمنی را در نظر میگیرد. در حالی که استانداردهای ثانوی که آنها نیز متکی بر معیارهای کیفیت هوا باشند برای حفظ رفاه عموم انسانها، به علاوه گیاهان، جانوران، اموال و دارائی هستند.
اصطلاحات قانون هوای تمیز به سال ۱۹۷۷ به تقویت باز هم بیشتر قوانین موجود پرداخته است و ملتها را به تمیز نگهداشتن مورد ارزیابی و اصلاح دوباره قرار گرفتند. اگر چه این امکان وجود دارد که تغییرات بیشتری نیز انجام شود، کاملا متحمل است که کنترل آلودگی هوا برای ایجاد شرایطی که تحت آن هوا برای نسلهای آینده تمیزتر و سالمتر نگاهداشته شود، از حمایت بیشتر عامه مردم برخوردار شود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 34
توانمندیهای طبیعی و انسانی روستای برسیان
توانمندیهای هر منطقه تحت کنترل عوامل مختلفی است، توانمندیهای طبیعی را نوع آب وهوا و خاک کنترل می کند و توانمندیهای انسانی را کثرت و میزان سواد و تخصص جمعیت آن منطقه تحت کنترل دارد.
قرارگرفتن روستای برسیان در منطقه حاشیه کویر و تأثیر آب وهوای کویری بر آن و عدم وجود رودخانه ای دائمی( بجز سهمیه کمی از رودخانه زاینده رود) در این مناطق از توانائیهای طبیعی آن کاسته است. ولی با این حال استعداد و توانائی های روستای برسیان را درزمینه کشاورزی و تنها در شاخه زراعت می توان مورد بررسی قرار داد. زیرا بنابر دلایلی چون عدم وجود امکانات فنی و تخصصی و عدم سرمایه گذاری در شاخه های دیگر. کشاورزی در این منطقه تنها در زمینه زراعت و آن هم بصورت سنتی انجام می گیرد.
میزان اراضی قابل کشت در این روستا حدود 1500 هکتار می باشد که تنها سالانه 50 هکتار آن زیر کشت مجدد می رود. و آن هم در صورت وجود آب کافی شیوه کشت اراضی این روستا به علت کمبود نزولات آسمانی قاعدتاً بصورت آبی می باشد. و همه این موارد حکایت از ضعف توانمندیهای این روستا در تنها زمینه مهم فعالیت اقتصادی مردم این روستا یعنی زراعت دارد.
محصولات کشاورزی روستا شامل گندم، جو، ذرت، و به میزان کمی سیفی جات می باشد. باتوجه به نیاز مردم کشور به این محصولات و نیز وجود زمینهای قابل کشت دراین روستا واضح است که می توان با جذب سرمایه های داخلی و ایجاد امکانات تخصصی و تخصیص بودجه های دولتی به میزان کشت این محصولات افزوده و بر توانائیهای کشاورزی این روستا رونق دوچندان داد.
البته در سالهای اخیر طرح های توسعه کشاورزی از جمله اصلاح اساسی شبکه آبرسانی( کانال کشی) فعالیتهای اساسی ترویجی و آموزشی و طرح مشارکت مردمی در این فعالیتها صورت گرفته است.
روستای برسیان از نظر دامداری بر دو نوع تقسیم می شود:
الف) دامداری سنتی: که هر خانه روستایی چند رأس اعم از گوسفند، بز، گاو، گوساله و نیز تعدادی که جنبه اقتصادی مهمی ندارند و تنها جهت رفع مایحتاج ساده و اولیه هر خانوار در روستا از آنها استفاده می شود.
ب) دامداری متمرکز یا صنعتی: که در اطراف روستای برسیان وجود دارد و تعداد آن حدود 10 واحد می باشد. و شامل 2 واحد مرغداری، 2 واحد گاوداری و 6 واحد آن مربوط به پرورش گوسفند است. باید متذکر شد که این دامداریها مربوط به اهالی روستا نبوده و توسط افراد دیگر اداره می شوند. این روستا در سال 1365 دارای 4200 رأس گوسفند و بز و حدود 300 رأس گاو و گوساله بوده که درسال 1375 این تعداد به ترتیب به 4600 و 320 رأس افزایش یافته است. با احتساب موارد فوق در سال 1380 این روستا به دو صورت دارای دام می باشد. اول بصورت انفرادی و سنتی و دوم بصورت صنعتی که مربوط به افراد غیرروستایی است.
سطح کل باغات روستا 140 مترمربع است که بصورت باغچه ای و اطراف جاده اصلی واقع شده است .
توانمندیهای انسانی روستا:
روستای برسیان شامل 485 خانوار می باشد که غالباً به فعالیت در زمینه کشاورزی مشغولیند و در سایر موارد 5 خانوار از کارهای دولتی 100 خانوار از کارگری و حدود 30 خانوار از کار آزاد و خرید و فروش ارتزاق می کنند. جمعیت روستا طبق آخرین سرشماری 1557 نفر می باشد و حدود 25% اهالی هم اکنون بیکار و در جستجوی شغل می باشند.
زنان و دختران غالباً خانه دارند و بخشی از آنها در زمینه هنرهای دستی از جمله قالیبافی فعالیت می کنند.
همانطور که در مقدمه این بخش ذکر شد توامندیهای انسانی هر منطقه متأثر از جمعیت و میزان تخصص وسواد آنان می باشد.
از لحاظ کثرت نیروی جوان روستای برسیان در موقعیت خوبی قرار دارد. ولی بنابر دلایلی چون عدم بروز امکانات آموزشی و تخصصی کافی این نیروی بالقوه به نیروهای فعال و بالفعل و مؤثر در اقتصاد و رونق روستا تبدیل نشده است. جمعیت بی سواد روستا خیلی کم است ولی افراد باسواد نیز تنها در حد دیپلم به تحصیل پرداخته اند.
نسبت جنسی در روستا در سال 1375 از مجموع 795 نفر مرد و 752 نفرزن حدود 9/100 بوده و در سال 1380 از مجموع 787 نفر مرد و 770 نفر زن در حدود 2/102 بوده است.
در مورد سایر توانمندیها در روستای برسیان می توان به موارد زیر اشاره نمود:
صنایع: در روستای برسیان دو نوع صنعت موجود است:
الف: ساختمان سازی و کارگری ساختمان: که در این روستا تعداد حدود 35 نفر را بخود مشغول داشته است و در ساخت وساز ساختمانهای نوساز روستا و نیز روستاهای اطراف مشغول به فعالیت می باشند.
ب: صنعت قالیبافی: که اکثریت زنان روستایی( اعم از خانه دار، محصل، پیر و جوان) را به خود مشغول نموده و تعداد انها در حدود 344 نفر می باشد و برروی 317 دار قالی فعالیت دارند. دارهای قالی اکثراً بصورت منفک و جداگانه در خانه های روستایی