لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 116
دانشگاه آزاد اسلامی
واحد خمین
عنوان پروژه:شبکه های عصبی مصنوعی
Artificial Neural Networks
نام استاد:جناب آقای مهندس حسین بیات
دانشجو:فهیمه عارف نیا
شماره دانشجویی:84821088
تابستان 1387
« با نام ویاد او»
بزرگوار است آن خدایی که پادشاهی به دست اوست و او بر هر چیزی تواناست.
آن خدایی که مرگ و زندگی را تقدیر کرد تا شما را آزمایش کند که کدام یک از شما به عمل نیکو ترید و او غالب و بس آمرزنده است.
آن خدایی که آسمانها را مطابق یکدیگر یکی بالای دیگری بیافرید.
هیچ خلل و فسادی در آفرینش خدای بخشنده نمی بینی،
پس دیدۀ خویش را بگردان،
آیا هیچ نقصانی در مصنوعات او می بینی؟
پس دیده را دوباره برگردان تا چشم تو در حالیکه از دیدن وا مانده باشد به سویت سر افکنده باز گردد.
« سوره ملک »
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
مقدمه
دستگاه عصبی با داشتن نورونها ، هدایت تحریکات را به عهده دارد. تحریکات را حس میکند به مغز میفرستد در مقابل بخش تحریک شده که تحریک را حس کرده است واکنش نشان میدهد. این تحریکات اکثر اوقات از طریق نورونهای واسط صورت میگیرد. زیرا به ندرت یک نورون بسیار بلند در بدن یافت میشود. تحریکات باعث تولید مواد شیمیایی میشوند، این واسطههای شیمیایی از راس انشعابات انتهایی اکسون و دندریت که غالب اندامکهای جسم سلولی را دارا هستند، تولید میشوند.
پردههای مغز و نخاع
سطح بیرونی مغز و نخاع توسط سه پرده یا شامه پوشیده شده است پرده بیرونی سخت شامه ، میانی عنکبوتیه و درونی نرم شامه نامیده میشود. سطح بیرونی پردهها بوسیله مزوتلیوم پوشیده شده است.
نخاع
نخاع رابط مغز و قسمتهای دیگر بدن است اعصاب در فواصل معین به نخاع وارد و یا از آن خارج میشوند. اعصاب حسی از طریق ریشههای پشتی وارد نخاع میشوند اعصاب حرکتی ریشههای شکمی نخاع را ترک میکنند. دو ریشه پشتی و شکمی به هم متصل شده و اعصاب نخاعی را میسازند.
مقطع نخاع
مقطع نخاع دارای دو بخش خاکستری و سفید است بخش خاکستری تقریبا به شکل H در وسط نخاع قرار دارد. این بخش غالبا جسم سلولی و دندریت نورونهای فاقد میلین را در خود جای داده است. بخش خاکستری توسط بخش سفید با ستونهای شکمی ، جانبی و پشتی احاطه شده است. این ستونها دارای اعصاب میلیندار هستند. رنگ سفید این بخش به خاطر وجود میلین است ستونهای بخش سفید دارای رشتههای بدون میلین هستند. بازوهای H به نام شاخهای پشتی و شکمی نخاع خوانده میشوند. شاخهای پشتی را آوران یا حسی و شاخهای شکمی را وابران یا حرکتی مینامند.
اعمال حرکتی نخاع
در نخاع بین سلولهای حسی و حرکتی تعداد زیادی ارتباطات چند نورونی وجود دارد که فعالیت آنها یا باعث آغاز حرکت و یا ممانعت از آن میشود این ارتباطات اساس رفلکسهای نخاعی است.حرکت رفلکسی به عنوان پاسخی در قبال تحریک حسی است. از نخاع ، 31 جفت عصب خارج میشود که بطور قرینه به اندامهای مختلف چپ و راست بدن میروند. محل خروج این اعصاب از فاصله بین مهرهها است. هر عصب دارای دو ریشه پشتی و شکمی است در مسیر ریشه پشتی یک گره عصبی هم وجود دارد که جسم سلولی نورونهای حسی در آن واقع است. ریشه شکمی نخاعی ، حرکتی است و رشتههایی که در آن قرار دارند فرمانها را از نخاع به طرف ماهیچهها یا غدههای بدن می برند. جسم سلولی مرتبط با این رشتهها در ماده خاکستری نخاع واقع است.
مغز
مغز بخشی از دستگاه عصبی مرکزی است که در بالای نخاع و درون جمجمه جای دارد این بخش از پایین به بالا شامل پیاز نخاع ، پل مغزی و مخچه ، مغز میانی ، مغز واسطهای و نیمکرههای مخ است.
نیمکرههای مخ
دو نیمکره مخ توسط پلی از ماده سفید به نام جسم پینهای بهم مربوطند. هر نیمکره با دو بخش سفید در وسط و خاکستری در قشر مشخص شده است. بخش خاکستری به ضخامت 3 - 2 میلیمتر این قسمت مخ را تشکیل میدهد. انواع نورونهایی که در قشر مخ وجود دارند عبارتند از: سلولهای افقی یا کانال ، هرمی ، ستارهای یا دانهای ، دوکی و چند شکلی. هر قسمت از قشر خاکستری مخ کار ویژهای را برعهده دارد. مراکز مربوط به دریافت و تفسیر اطلاعات رسیده از اندامهای حسی مختلف مانند چشم و گوش و پوست در این قسمت واقع است. بخشی از قشر خاکستری مخ هم مرکز حرکات ارادی است.
مخچه
مخچه که تعادل بدن را حفظ میکند دارای بخش خاکستری در قشر و بخش سفید در مرکز است. قشر مخچه دارای سه طبقه است: طبقه ذرهای در بیرون ، دانهای در درون ، و پورکنژ در وسط. مخچه بوسیله سه جفت پایک که شامل دستههایی از تارهای عصبی میباشند با مغز میانی ارتباط برقرار میکند. در مرکز مخچه ، هستههای مرکزی مخچه قرار دارند. این هستهها از جنس بخش خاکستری هستند که بوسیله بخش سفید احاطه شده است.
هستههای مرکزی مخچه از بیرون به درون عبارتند از: هسته دانهدار ، هسته سه گوش ، هسته مدور ، هسته فاسیتژیال که هر یک در درون دیگری قرار دارد. مخچه در کار کنترل فعالیتهای ماهیچهای به مخ کمک میکنند. پیامهای حرکتی که از مخ به اندامها میرود. توسط مخچه ، تقویت و هماهنگ میشوند. برای کار چشمها و گوش داخلی وضعیت بدن را به مخچه خبر میدهند. در کل کارهای که مخچه انجام میدهد همگی غیر ارادی هستند.
دستگاه عصبی
دستگاه عصبی یا سیستم عصبی یا سامانۀ عصبی ( Nervous System ) در بدن جانوران به هماهنگی فعالیتهای ماهیچهها پرداخته، اعضاء گوناگون را تحت نظارت درآورده، و ایجاد و توقّف ورودیهای مربوط به حواس مختلف را باعث میشود. وظیفه کنترل اعمال بدن بر عهدۀ دو سیستم اعصاب و غدد داخلی میباشد، که از این میان، دستگاه عصبی، که از سلولهای عصبی و سلولهای نگهبان تشکیل شده است، سلولهای عصبی (نورونها) وظیفۀ تولید و هدایت پالسهای الکتروشیمیایی را بر عهده داشته و سلولهای نگهبان وظیفه حمایت از سلولهای عصبی را بر عهده دارند.
تقسیم بندی سیستم عصبی
تقسیم بندی سیستم عصبی معملا بر اساس دو مبنای اناتومیکی و عملکردی صورت می گیرد. الف- از لحاظ آناتومی: دستگاه عصبی را از لحاظ کالبدشناختی به دو بخش تقسیم می نمایند،که عبارتند از: الف-الف-دستگاه عصبی مرکزی( Central Nervous System ): دستگاه عصبی مرکزی از مغز و نخاع تشکیل گردیده است. الف-ب-دستگاه عصبی محیطی( Peripheral Nervous System ): دستگاه عصبی محیطی از12 جفت اعصاب مغزی و 31 جفت اعصاب نخاع تشکیل گردیده است. ب- از لحاظ عملکردی: دستگاه عصبی را از لحاظ عملکردی به دو بخش تقسیم می نمایند، که عبارتند از: ب-الف-دستگاه عصبی مرکزی( Somatic Nervous System ): سیستم اعصاب پیکری ، بخش
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
دسته بندی : وورد
نوع فایل : .docx ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحه : 10 صفحه
قسمتی از متن .docx :
توصیف
در حالت کلی، یک شبکه عصبی زیستی از مجموعه یا مجموعهای از نورونهای به صورت فیزیکی به هم متصل یا از لحاظ عملکردی به هم وابسته تشکیل شدهاست. هر نورون میتواند به تعداد بسیار زیادی از نورونها وصل باشد و تعداد کل نورونها و اتصالات بین آنها میتواند بسیار زیاد باشد. اتصالات، که به آنها سیناپس گفته میشود، معمولاً از آکسونها و دندریتها تشکلیل شدهاند.
هوش مصنوعی و مدل سازی شناختی سعی بر این دارند که بعضی از خصوصیات شبکههای عصبی را شبیه سازی کنند. این دو اگرچه در روشهاشان به هم شبیه هستند اما هدف هوش مصنوعی حل مسائل مشخصی است در حالی که هدف مدل سازی شناختی ساخت مدلهای ریاضی سامانههای نورونی زیستی است.
شبکههای عصبی زیستی
شبکههای عصبی زیستی مجموعهای بسیار عظیم از پردازشگرهای موازی به نام نورون اند که به صورت هماهنگ برای حل مسئله عمل میکنند و توسط سیناپسها (ارتباطهای الکترومغناطیسی) اطلاعات را منتقل میکنند. در این شبکهها اگر یک سلول آسیب ببیند بقیه سلولها میتوانند نبود آنرا جبران کرده و نیز در بازسازی آن سهیم باشند. این شبکهها قادر به یادگیری اند. مثلا با اعمال سوزش به سلولهای عصبی لامسه، سلولها یاد میگیرند که به طرف جسم داغ نروند و با این الگوریتم سامانه میآموزد که خطای خود را اصلاح کند. یادگیری در این سامانهها به صورت تطبیقی صورت میگیرد، یعنی با استفاده ازمثالها وزن سیناپسها به گونهای تغییر میکند که در صورت دادن ورودیهای تازه سامانه پاسخ درستی تولید کند.
معرفی شبکه عصبی مصنوعی شبکه عصبی مصنوعی یک سامانه پردازشی دادهها است که از مغز انسان ایده گرفته و پردازش دادهها را به عهدهٔ پردازندههای کوچک و بسیار زیادی سپرده که به صورت شبکهای به هم پیوسته و موازی با یکدیگر رفتار میکنند تا یک مسئله را حل نمایند. در این شبکهها به کمک دانش برنامه نویسی، ساختار دادهای طراحی میشود که میتواند همانند نورون عمل کند. که به این ساختارداده گره گفته میشود. بعد باایجاد شبکهای بین این گرهها و اعمال یک الگوریتم آموزشی به آن، شبکه را آموزش میدهند. در این حافظه یا شبکهٔ عصبی گرهها دارای دو حالت فعال (روشن یا 1) و غیرفعال (خاموش یا 0) اند و هر یال (سیناپس یا ارتباط بین گرهها) دارای یک وزن میباشد. یالهای با وزن مثبت، موجب تحریک یا فعال کردن گره غیر فعال بعدی میشوند و یالهای با وزن منفی، گره متصل بعدی را غیر فعال یا مهار (در صورتی که فعال بوده باشد) میکنند.
تاریخچه شبکههای عصبی مصنوعی
1. از قرن نوزدهم به طور همزمان اما جداگانه از سویی نروفیزیولوزیستها سعی کردند سامانه یادگیری و تجزیه و تحلیل مغز را کشف کنند و از سوی دیگر ریاضیدانان تلاش کردند تا مدل ریاضی بسازند که قابلیت فراگیری و تجزیه و تحلیل عمومی مسائل را دارا باشد. اولین کوششها در شبیه سازی با استفاده از یک مدل منطقی توسط مک کلوک و والتر پیتز انجام شد که امروزه بلوک اصلی سازنده اکثر شبکههای عصبی مصنوعی است. این مدل فرضیههایی در مورد عملکرد نورونها ارائه میکند. عملکرد این مدل مبتنی بر جمع ورودیها و ایجاد خروجی است. چنانچه حاصل جمع ورودیها از مقدار آستانه بیشتر باشد اصطلاحا نورون برانگیخته میشود. نتیجه این مدل اجرای توابع ساده مثل AND و OR بود.
2. نه تنها نروفیزیولوژیستها بلکه روان شناسان و مهندسان نیز در پیشرفت شبیه سازی شبکههای عصبی تاثیر داشتند. در سال 1958 شبکه پرسپترون توسط روزنبلات معرفی گردید. این شبکه نظیر واحدهای مدل شده قبلی بود. پرسپترون دارای سه لایه به همراه یک لایه وسط که به عنوان لایه پیوند شناخته شده میباشد، است. این سامانه میتواند یاد بگیرد که به ورودی داده شده خروجی تصادفی متناظر را اعمال کند. سامانه دیگر مدل خطی تطبیقی نورون میباشد که در سال 1960 توسط ویدرو و هاف (دانشگاه استنفورد) به وجود آمد که اولین شبکههای عصبی به کار گرفته شده در مسائل واقعی بودند. Adalaline یک دستگاه الکترونیکی بود که از اجزای سادهای تشکیل شده بود، روشی که برای آموزش استفاده میشد با پرسپترون فرق داشت.
3. در سال 1969 میسکی و پاپرت کتابی نوشتند که محدودیتهای سامانههای تک لایه و چند لایه پرسپترون را تشریح کردند. نتیجه این کتاب پیش داوری و قطع سرمایه گذاری برای تحقیقات در زمینه شبیه سازی شبکههای عصبی بود. آنها با طرح اینکه طرح پرسپترون قادر به حل هیچ مساله جالبی نمیباشد، تحقیقات در این زمینه را برای مدت چندین سال متوقف کردند.
4. با وجود اینکه اشتیاق عمومی و سرمایه گذاریهای موجود به حداقل خود رسیده بود، برخی محققان تحقیقات خود را برای ساخت ماشینهایی که توانایی حل مسائلی از قبیل تشخیص الگو را داشته باشند، ادامه دادند. از جمله گراسبگ که شبکهای تحت عنوان Avalanch را برای تشخیص صحبت پیوسته و کنترل دست ربات مطرح کرد. همچنین او با همکاری کارپنتر شبکههای ART را بنانهادند که با مدلهای طبیعی تفاوت داشت. اندرسون و کوهونن نیز از اشخاصی بودند که تکنیکهایی برای یادگیری ایجاد کردند. ورباس در سال 1974 شیوه آموزش پس انتشار خطا را ایجاد کرد که یک شبکه پرسپترون چندلایه البته با قوانین نیرومندتر آموزشی بود.
پیشرفتهایی که در سال 1970 تا 1980 بدست آمد برای جلب توجه به شبکههای عصبی بسیار مهم بود. برخی فاکتورها نیز در تشدید این مساله دخالت داشتند، از جمله کتابها و کنفرانسهای وسیعی که برای مردم در رشتههای متنوع ارائه شد. امروز نیز تحولات زیادی در تکنولوژی ANN ایجاد شدهاست.
چرا از شبکههای عصبی استفاده میکنیم
شبکههای عصبی با توانایی قابل توجه خود در استنتاج نتایج از دادههای پیچیده میتوانند در استخراج الگوها و شناسایی گرایشهای مختلفی که برای انسانها و کامپیوتر شناسایی آنها بسیار دشوار است استفاده شوند. از مزایای شبکههای عصبی میتوان موارد زیر را نام برد:
1. یادگیری تطبیقی : توانایی یادگیری اینکه چگونه وظایف خود را بر اساس اطلاعات داده شده به آن و یا تجارب اولیه انجام دهد در واقع اصلاح شبکه را گویند.
2. خود سازماندهی : یک شبکه عصبی مصنوعی به صورت خودکار سازماندهی و ارائه دادههایی که در طول آموزش دریافت کرده را انجام دهد. نورونها با قاعدهٔ یادگیری سازگار شده و پاسخ به ورودی تغییر مییابد.
3. عملگرهای بیدرنگ : محاسبات در شبکه عصبی مصنوعی میتواند به صورت موازی و به وسیله سختافزارهای مخصوصی که طراحی و ساخت آن برای دریافت نتایج بهینه قابلیتهای شبکه عصبی مصنوعی است انجام شود.
4. تحمل خطا : با ایجاد خرابی در شبکه مقداری از کارایی کاهش مییابد ولی برخی امکانات آن با وجود مشکلات بزرگ همچنان حفظ میشود.
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 12
دیدگاه رشد عصبی در آموزش و یادگیری
مغز انسان مثل یک ارکستر پیچیده است. نقشها و فعالیتهای آن، یعنی همان عملکرد های عصب شناختی، به شدت به هماهنگی، کنار هم قرار دادن و همزمان کردن احتیاج دارد.درست مانند هر ارکستر دیگری، نقش هر نوازنده بنابر موقعیت تغییر میکند. و همان طور که گاهی نقش سازهای زهی یا بادی در موسیقی پر رنگ تر میشود، عملکردهای عصب شناختی متفاوتی به هنگام خواندن زبان،ریاضی، گزارش نوشتن یا ورزش کردن تعیین کننده میشوند.همان طور که در یک ارکستر، سازها ایجاد هارمونی میکنند، عملکردهای عصب شناختی متفاوت با هم تعامل میکنند تا دانش آموز قادر به کسب دانش، مهار یا زیر مهارتها باشد یا بتواند فعالیتهای خاص مدرسه مثل سازمان دهی، طرح ریزی کارا و استراتژیک را انجام دهد.وقتی دانش آموزان در یادگیری یک مهارت آکادمیک خاص به مشکل بر میخورند؛ والدین، معلمان و متخصصان باید ناحیه بروز مشکل را معین کنند تا زیر مهارتهای ضعیف مشخص شده و برنامه ای برای قوی کردن نواحی قدرت و نواحی دارای نیاز به بهبود، طراحی گردد.در اینجا لازم است از خودمان بپرسیم: نقطه بروز اختلال کجاست؟ کدام زیر مهارت نقش خود را به خوبی ایفا نمی کند؟ و در هر زیر مهارت کدام عملکردها خوب کار نمی کنند؟ مثلاً دانش آموزانی با مهارتهای واژگانی و توانایی حافظه ای قوی ممکن است در به یاد آوردن کلمات مشکل داشته باشند. در این حالت، احتمال دارد که مشکل در توانایی بازیابی لغت باشد، زیر مهارت بسیار خاصی که یاد آوردن لغات در یک آن را ممکن میسازد.پرونده رشد عصبیبچهها در هر لحظه از زندگی با "پرونده رشد عصبی" شان به مدرسه میآیند. این پروندهها در اصل، نمودار تعادل نقاط ضعف و قوت هر فرد در عملکردهای عصب شناختی مختلف است. هر پرونده کار کردن در برخی حوزهها را ساده میکند و در کار بعضی نواحی مانع پدید میآورد. بعضی بچهها نقاط قوتی دارند که باعث میشود در شش سالگی سرآمد و موفق باشند اما در دبیرستان کارایی ضعیفی پیدا کنند. بعضی دیگر از بچهها در سالهای ابتدایی مشکل دارند و در سالهای بعدی به موفقیت میرسند. با تغییر توقعات ما در طول زمان، کارکرد دانش آموزان هم تغییر میکند.برای فهم بهتر اینکه چطور پرونده رشد عصبی در هر زمان، یادگیری و کارکرد بچهها را تحت تأثیر قرار میدهد، این پروندهها را به چند "ساخت عصب شناختی" تقسیم میکنیم. هر ساخت، به گروهی از عملکردهای عصب شناختی مرتبط است. این ساختها به ما کمک میکند تا فکر کردن و ارتباط برقرار کردن درباره تفاوتهای یادگیری را سازمان دهی کنیم، چون بر نقشها و تعامل های عملکردهای عصب شناختی با توجه به رفتارهای خاص ، تمرکز میکنند. آنها باعث انعطاف پذیری در راههای ارزیابی تفاوتهای یادگیری و مشخص کردن نواحی اختلال یادگیری و
لینک دانلود و خرید پایین توضیحات
فرمت فایل word و قابل ویرایش و پرینت
تعداد صفحات: 5
مقدمه
دستگاه عصبی با داشتن نورونها ، هدایت تحریکات را به عهده دارد. تحریکات را حس میکند به مغز میفرستد در مقابل بخش تحریک شده که تحریک را حس کرده است واکنش نشان میدهد. این تحریکات اکثر اوقات از طریق نورونهای واسط صورت میگیرد. زیرا به ندرت یک نورون بسیار بلند در بدن یافت میشود. تحریکات باعث تولید مواد شیمیایی میشوند، این واسطههای شیمیایی از راس انشعابات انتهایی اکسون و دندریت که غالب اندامکهای جسم سلولی را دارا هستند، تولید میشوند.
پردههای مغز و نخاع
سطح بیرونی مغز و نخاع توسط سه پرده یا شامه پوشیده شده است پرده بیرونی سخت شامه ، میانی عنکبوتیه و درونی نرم شامه نامیده میشود. سطح بیرونی پردهها بوسیله مزوتلیوم پوشیده شده است.
نخاع
نخاع رابط مغز و قسمتهای دیگر بدن است اعصاب در فواصل معین به نخاع وارد و یا از آن خارج میشوند. اعصاب حسی از طریق ریشههای پشتی وارد نخاع میشوند اعصاب حرکتی ریشههای شکمی نخاع را ترک میکنند. دو ریشه پشتی و شکمی به هم متصل شده و اعصاب نخاعی را میسازند.
مقطع نخاع
مقطع نخاع دارای دو بخش خاکستری و سفید است بخش خاکستری تقریبا به شکل H در وسط نخاع قرار دارد. این بخش غالبا جسم سلولی و دندریت نورونهای فاقد میلین را در خود جای داده است. بخش خاکستری توسط بخش سفید با ستونهای شکمی ، جانبی و پشتی احاطه شده است. این ستونها دارای اعصاب میلیندار هستند. رنگ سفید این بخش به خاطر وجود میلین است ستونهای بخش سفید دارای رشتههای بدون میلین هستند. بازوهای H به نام شاخهای پشتی و شکمی نخاع خوانده میشوند. شاخهای پشتی را آوران یا حسی و شاخهای شکمی را وابران یا حرکتی مینامند.
اعمال حرکتی نخاع
در نخاع بین سلولهای حسی و حرکتی تعداد زیادی ارتباطات چند نورونی وجود دارد که فعالیت آنها یا باعث آغاز حرکت و یا ممانعت از آن میشود این ارتباطات اساس رفلکسهای نخاعی است.حرکت رفلکسی به عنوان پاسخی در قبال تحریک حسی است. از نخاع ، 31 جفت عصب خارج میشود که بطور قرینه به اندامهای مختلف چپ و راست بدن میروند. محل خروج این اعصاب از فاصله بین مهرهها است. هر عصب دارای دو ریشه پشتی و شکمی است در مسیر ریشه پشتی یک گره عصبی هم وجود دارد که جسم سلولی نورونهای حسی در آن واقع است. ریشه شکمی نخاعی ، حرکتی است و رشتههایی که در آن قرار دارند فرمانها را از نخاع به طرف ماهیچهها یا غدههای بدن می برند. جسم سلولی مرتبط با این رشتهها در ماده خاکستری نخاع واقع است.
مغز
مغز بخشی از دستگاه عصبی مرکزی است که در بالای نخاع و درون جمجمه جای دارد این بخش از پایین به بالا شامل پیاز نخاع ، پل مغزی و مخچه ، مغز میانی ، مغز واسطهای و نیمکرههای مخ است.
نیمکرههای مخ
دو نیمکره مخ توسط پلی از ماده سفید به نام جسم پینهای بهم مربوطند. هر نیمکره با دو بخش سفید در وسط و خاکستری در قشر مشخص شده است. بخش خاکستری به ضخامت 3 - 2 میلیمتر این قسمت مخ را تشکیل میدهد. انواع نورونهایی که در قشر مخ وجود دارند عبارتند از: سلولهای افقی یا کانال ، هرمی ، ستارهای یا دانهای ، دوکی و چند شکلی. هر قسمت از قشر خاکستری مخ کار ویژهای را برعهده دارد. مراکز مربوط به دریافت و تفسیر اطلاعات رسیده از اندامهای حسی مختلف مانند چشم و گوش و پوست در این قسمت واقع است. بخشی از قشر خاکستری مخ هم مرکز حرکات ارادی است.
مخچه
مخچه که تعادل بدن را حفظ میکند دارای بخش خاکستری در قشر و بخش سفید در مرکز است. قشر مخچه دارای سه طبقه است: طبقه ذرهای در بیرون ، دانهای در درون ، و پورکنژ در وسط. مخچه بوسیله سه جفت پایک که شامل دستههایی از تارهای عصبی میباشند با مغز میانی ارتباط برقرار میکند. در مرکز مخچه ، هستههای مرکزی مخچه قرار دارند. این هستهها از جنس بخش خاکستری هستند که بوسیله بخش سفید احاطه شده است.
هستههای مرکزی مخچه از بیرون به درون عبارتند از: هسته دانهدار ، هسته سه گوش ، هسته مدور ، هسته فاسیتژیال که هر یک در درون دیگری قرار دارد. مخچه در کار کنترل فعالیتهای ماهیچهای به مخ کمک میکنند. پیامهای حرکتی که از مخ به اندامها میرود. توسط مخچه ، تقویت و هماهنگ میشوند. برای کار چشمها و گوش داخلی وضعیت بدن را به مخچه خبر میدهند. در کل کارهای که مخچه انجام میدهد همگی غیر ارادی هستند.
دستگاه عصبی
دستگاه عصبی یا سیستم عصبی یا سامانۀ عصبی ( Nervous System ) در بدن جانوران به هماهنگی فعالیتهای ماهیچهها پرداخته، اعضاء گوناگون را تحت نظارت درآورده، و ایجاد و توقّف ورودیهای مربوط به حواس مختلف را باعث میشود. وظیفه کنترل اعمال بدن بر عهدۀ دو سیستم اعصاب و غدد داخلی میباشد، که از این میان، دستگاه عصبی، که از سلولهای عصبی و سلولهای نگهبان تشکیل شده است، سلولهای عصبی (نورونها) وظیفۀ تولید و هدایت پالسهای الکتروشیمیایی را بر عهده داشته و سلولهای نگهبان وظیفه حمایت از سلولهای عصبی را بر عهده دارند.
تقسیم بندی سیستم عصبی
تقسیم بندی سیستم عصبی معملا بر اساس دو مبنای اناتومیکی و عملکردی صورت می گیرد. الف- از لحاظ آناتومی: دستگاه عصبی را از لحاظ کالبدشناختی به دو بخش تقسیم می نمایند،که عبارتند از: الف-الف-دستگاه عصبی مرکزی( Central Nervous System ): دستگاه عصبی مرکزی از مغز و نخاع تشکیل گردیده است. الف-ب-دستگاه عصبی محیطی( Peripheral Nervous System ): دستگاه عصبی محیطی از12 جفت اعصاب مغزی و 31 جفت اعصاب نخاع تشکیل گردیده است. ب- از لحاظ عملکردی: دستگاه عصبی را از لحاظ عملکردی به دو بخش تقسیم می نمایند، که عبارتند از: ب-الف-دستگاه عصبی مرکزی( Somatic Nervous System ): سیستم اعصاب پیکری ، بخش